جام جم سرا:
بچهها چه زمانی که در خانه هستند و فقط با اعضای خانواده تعامل دارند و چه هنگامی که به مهدکودک و مدرسه میروند، نیاز دارند با مهارتهای اجتماعی آشنا شوند و به درستی از آنها استفاده کنند. بنابراین میتوان چنین گفت که پدر و مادر فقط زمانی میتوانند نسبت به موفقیت فرزندشان اطمینان پیدا کنند که از همان دوران و در سالهای کودکی، مهارت برقراری ارتباط اجتماعی صحیح را به کودک آموخته باشند.
برهمین اساس، متخصصان توصیه میکنند نکات سادهای را در همان دوره خردسالی به کودکان نوپا بیاموزید و آنها را با هم تمرین کنید تا فرزندتان هرچه بهتر بتواند در اجتماع حاضر شود و با دیگران ارتباط برقرار کند:
• از همان بچگی باید به فرزندتان بیاموزید هنگام صحبتکردن با دیگران یا زمانی که فردی را میبیند، لبخند بزند و با لبخندی دوستانه با او صحبت کند. البته باید برایش توضیح دهید که این لبخند ساده میتواند احساس بهتری به طرف مقابل ببخشد و نشان میدهد شما چقدر از بودن کنار او خوشحال هستید. برای اینکه بتوانید چنین روشی را به فرزند خردسالتان یاد بدهید، بهترین کار این است که در خانه با هم این کار را تمرین کنید. مثلا میتوانید از او بخواهید به شما لبخند بزند و بعد بخواهید لبخندی غیرواقعی و ریاکارانه بزند تا تفاوت این دو حالت را هم متوجه شود. همچنین میتوانید خودتان را بدون لبخند و با چهرهای جدی به کودک معرفی کنید و پس از آن، با لبخندی دوستانه همین کار را تکرار کنید تا او خودش روش بهتر را انتخاب کند.
• زبان بدن هم یکی از نکات مهمی است که باید به آن توجه داشته باشید، چون به کمک همین حرکات و حالتها میتوانید متوجه شوید طرف مقابل شما فردی خوشحال است یا ناراحت، خسته است یا راحت، خجالتی و آرام است یا شلوغ و بیتعارف و... بنابراین زمانی که کودک با زبان بدن آشنا شود و بتواند از آن به درستی استفاده کند، روابط بهتر و موفقتری هم خواهد داشت. برای اینکه کودک بخوبی مفهوم زبان بدن را درک کند، بهتر است برایش فیلمی بگذارید و صدای آن را قطع کنید تا به کمک زبان بدن، روحیه و رفتار شخصیتهای فیلم را حدس بزند. علاوه بر این، میتوانید با او بازی کنید و بخواهید حالتهای مختلف را بدون اینکه حرفی بزند به شما نشان دهد.
• کودک باید بداند در طول مکالمه و هنگامی که با فرد دیگری صحبت میکند، باید با او تماس چشمی برقرار کند. البته لازم است برای او توضیح دهید که این کار همیشه هم خیلی راحت نیست، اما ضروری است و میتواند نشانه احترام گذاشتن به فرد مقابل و اعتماد به نفس او باشد. برای اینکه این رفتار را در عمل هم به فرزندتان بیاموزید، خوب است از او بخواهید حدود 15 ثانیه در چشمهای شما نگاه کند و چشم برندارد. البته یادتان باشد به او اجازه پلکزدن بدهید تا نگاهکردن حالت زل زدن پیدا نکند. این تمرین ساده میتواند فرزندتان را برای مکالمههای جدی آینده آماده کند. برای اینکه بازیتان شادتر و سرگرمکنندهتر باشد، میتوانید ساعتی را تنظیم کنید و بگذارید تا پس از 15 ثانیه زنگ بزند تا کودک نیز بیشتر حالت بازی را احساس کند. (ضمیمه چاردیواری/parents. com)
البته عدهای هم هستند که وقتی متوجه میشوند بچهها باید ورزش کنند تا سالم بمانند، باز هم راه را اشتباه میروند و به خیال و تصور خودشان، بهترین ورزش را برای آنها انتخاب میکنند تا تاثیر بیشتری بر سلامتشان داشته باشد غافل از این که خیلی از این باورها درست نیست و گاهی فقط والدین را به دردسر میاندازد، بدون این که هیچ تاثیر مثبتی بر زندگی و سلامت کودک داشته باشد.
بچهها ورزش کنند یا نه
چرا فکر میکنید بچهها به ورزش نیازی ندارند و همین فعالیتهای روزمره برای آنها کافی است؟ این یکی از باورهای اشتباهی است که متاسفانه بعضیها آن را قبول دارند ولی دکتر شهرزاد خسروی، متخصص پزشکی ورزشی نظر دیگری دارد و در گفتوگو با جامجم در این باره چنین توضیح میدهد: تمام فوایدی که درباره ورزش بزرگسالان بیان میشود، برای کودکان نیز مطرح است. علاوه بر اینها، دو موضوع استخوانسازی و عادت به سبک زندگی سالم همراه با تحرک، از نکاتی است که درباره نقش ورزش در سلامت حال و آینده کودکان اهمیت دارد.
وی ادامه میدهد: همه پدر و مادرها باید بدانند، استخوانسازی و تراکم استخوان در سنین پایین شکل میگیرد و به همین دلیل اگر بتوانند همراه با یک برنامه غذایی مناسب در این سنین، کودک را به انجام فعالیت بدنی تشویق کنند، فرزندشان در آینده از نظر تراکم استخوان با مشکلی روبهرو نخواهد شد.
ورزش حرفهای خوب است یا تفریحی
اگر فکر میکنید ورزش فقط هنگامی مفید است که به صورت حرفهای و بسیار سنگین انجام شود، باید بدانید نظرتان اشتباه است. دکتر خسروی نهتنها میگوید ورزشهای دوران کودکی نباید جنبه رقابتی و حرفهای داشته باشد که حتی توصیه میکند بیشتر به فکر ورزشهایی باشید که برای کودک حالت بازی و تفریح دارد. البته از سنین 8 یا 9 سالگی به بعد میتوانید به فکر ورزشهای رقابتی باشید، اما در سنین پایین بهتر است فعالیتهای ورزشی به شکل تفریحی انجام شود.
عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی یادآور میشود: ورزش تفریحی به حفظ سلامت بچهها کمک میکند و علاوه بر این که از نظر روحی به نفعشان است، میتواند موجب تقویت عضلات شود و ظرفیت قلبی ریوی آنها را نیز افزایش دهد.
ورزش قد را بلند میکند یا نه
ورزشهایی مانند بسکتبال و والیبال معمولا طرفداران زیادی دارد، چون خیلی از افراد فکر میکنند این ورزشها قد بچهها را افزایش میدهد؛ والدینی که انتظار دارند همه خوبیها یکدفعه و یکجا در کودکشان جمع شود اغلب به دنبال این نوع شایعات هستند و برنامه سلامت جسم و روح فرزندشان را براساس آنها تنظیم میکنند. این متخصص پزشکی ورزشی اما میگوید: انجام ورزشهایی مثل بسکتبال نمیتواند باعث افزایش قد بچهها شود یا ورزش کشتی قدشان را کوتاه نمیکند.
به گفته وی، عاملی که میتواند قد نهایی کودک را مشخص کند، اندازه قد پدر و مادر اوست. پس ورزش کردن فقط میتواند کمک کند فرد به نهایت قدی که از نظر ژنتیک برایش تعیین شده، برسد.
از طرف دیگر، کسانی که قد بلندتری دارند در ورزشهایی مانند والیبال و بسکتبال موفقتر عمل میکنند و این به اشتباه باعث میشود مردم تصور کنند ورزش عامل افزایش قد این افراد بوده، در حالی که در واقعیت چنین نیست.
چه ورزشهایی انرژی کودک را تخلیه میکند
اگر فکر میکنید فرزندتان انرژی زیادی دارد و باید او را در کلاس ورزشهای رزمی ثبتنام کنید تا انرژیاش تخلیه شود، باید بگوییم این موضوع صحیح نیست و باوری اشتباه به حساب میآید. دکتر خسروی با اشاره به این مطلب، میگوید: هر فعالیت ورزشی که کودکان انجام میدهند، میتواند انرژیشان را تخلیه کند و موجب میشود خواب راحتتری داشته باشند. همچنین باعث تقویت سیستم عضلانی و بهبود ظرفیت قلبی ریوی آنها خواهد شد.
بنابراین برای تخلیه انرژی کودکان فقط نباید به ورزشهای رزمی فکر کنید بلکه هر نوع فعالیتی برای رسیدن به این هدف مفید است؛ حتی دویدن در پارک محل زندگی یا یک حیاط مناسب.
بدون کلاس ورزشی هم میشود ورزش کرد
استفاده از کلاسهای ورزشی تنها راه افزودن فعالیت جسمی به برنامههای روزمره زندگی کودکان نیست. این پزشک متخصص با بیان این مطلب، یادآور میشود: والدین باید برای افزایش تحرک بچهها و تضمین سلامت آنها، فضای مناسب برای ورزش و فعالیت در اختیار آنها قرار دهند، اما این مطلب به این معنی نیست که بدون ثبتنام در باشگاه و کلاس نمیتوان ورزش کرد.
دکتر خسروی در اینباره توضیح میدهد: هماکنون اغلب پارکها، فضا و تجهیزات خوبی برای بازی و ورزش بچهها دارد که خانوادهها میتوانند از این موقعیت استفاده کنند. کرایه کردن دوچرخه، پیادهروی و دویدن هم ازجمله ورزشهایی است که بدون نیاز به باشگاه و کلاس میتواند به افزایش فعالیت بدنی کودک کمک کند. البته بعضیها نهتنها تصور میکنند کلاس ورزش ضروری است که فقط به فکر کلاسهایی هستند که آموزش خصوصی داشته باشد در حالی که به گفته وی، کلاسهای خصوصی و حتی نیمهخصوصی نهتنها موجب علاقهمند شدن بچهها به ورزش نمیشود که میتواند برعکس عمل کرده و آنها را دلزده و خسته کند؛ چون بچهها بیشتر دوست دارند در جمع همسالان خود بازی و فعالیت کنند. به همین دلیل توصیه میشود برای این که ورزش جنبه تفریحی پیدا کند، اگر دوست دارید فرزندتان را در کلاسی ثبتنام کنید، کلاسی را انتخاب کنید که حداقل 8 تا 9 نفر در آن شرکت داشته باشند.
چطور بهترین ورزش را انتخاب کنیم
دکتر خسروی درباره انتخاب فعالیت مناسب برای سلامت کودکان توضیح میدهد: همه ورزشها مفید است و به حفظ سلامت بچهها کمک میکند. بنابراین اولین و مهمترین عامل برای انتخاب بهترین ورزش، در نظر گرفتن علاقه کودک است.
زمانی که ورزش مورد علاقه او را پیدا کردید، از نظر ایمنی نیز شرایط مناسب را برایش فراهم کنید. وی با اشاره به اهمیت این موضوع، ادامه میدهد: با توجه به این که بچهها در سنین رشد هستند، اگر هنگام ورزش صدمهای به آنها وارد شود، ممکن است باعث بروز اختلال در رشد اندامها شود بنابراین نباید فراموش کنیم لوازم ایمنی جنبه تزئینی و تجملاتی ندارد و برای حفظ سلامت کودک باید مورد استفاده قرار گیرد.
نیلوفر اسعدیبیگی / گروه سلامت
جام جم سرا:
دکتر فاطمه مهتابصیر، فوق تخصص نوزادان و عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی شهیدبهشتی با بیان این مطلب که بهتر است لباس کودک به ویژه لباس زیر او از جنس نخ و به اندازه کافی گشاد باشد تا هوا به راحتی جریان پیدا کند، می افزاید: اگر لباس نوزاد را قبل از بر تن کردن بشویید خیلی بهتر است. از طرفی برای شست و شوی لباس توصیه می شود که با صابون خنثی یا پودر صابون شسته شود و خشک کردن لباس در آفتاب ایده آل است؛ بنابراین با توجه به شرایط زندگی آپارتمانی اگر این امکان برای شما وجود دارد، بهتر است لباس کودک را در آفتاب خشک کنید.
وی می افزاید: بهتر است کهنه یا پوشک بچه هر ۳ساعت یک بار عوض شود. به عنوان مثال یک کودک شیرخوار در ۲۴ساعت، ۶بار نیاز به تعویض دارد تا ما مطمئن شویم به اندازه کافی شیر خورده و وزن گرفته است. از طرفی محیط گرم و مرطوب کهنه بچه همراه با ادرار و مدفوع شرایط مناسبی را برای رشد قارچ و حساسیت های پوستی فراهم می کند که به راحتی قابل درمان نیست. بنابراین به مادران توصیه می شود حداقل هر ۳ساعت یک بار پوشک بچه را بررسی کنند و در صورت نیاز پوست کودک را با آب شست و شو دهند.
وی می گوید: در هر بار تعویض کودک، نیاز به شست و شوی پاهای کودک با صابون یا شامپو نیست زیرا این کار باعث خشکی پوست وی می شود. بنابراین ۲ تا ۳روز یک بار شست و شو با صابون کافی است و نیازی به پاک کردن کرم پیشگیری از سوختگی که قبلا روی پوست کودک مالیده اید، نیست. استفاده از دستمال های مرطوب در منزل مناسب نیست و بهتر است شست و شو با آب انجام شود زیرا هرچه موادشیمیایی با پوست کودک تماس کمتری داشته باشد، بهتر است. بنابراین تاحد امکان و در منزل شست و شو با آب مناسب است اما در سفر و بیرون از منزل می توان از آن استفاده کرد.به یاد داشته باشیم که اگر مادران دستمال های مرطوب را به منظور ضدعفونی کردن به کار می برند، باید گفت این دستمال ها چنین نقشی ندارد بلکه فقط تمیز کننده است.
انتخاب لباس
به گفته کارشناسان در هنگام خرید لباس کودکان به راحتی و جنس آن بیشتر از هر چیز دیگری توجه کنید. سرهمی ها، لباس های مناسبی برای نوزادان است، چه برای زمانی که بیدارند و چه زمانی که به خواب می روند. از آن جا که لباس نوزاد را باید در روز چند بار عوض کرد، سرهمی انتخاب کنید که به راحتی باز شود. این یکی از مهم ترین نکته ها در انتخاب لباس است. در کنار این ویژگی مهم، لباس نوزاد باید راحت و نرم باشد و برچسب و اتیکت های آزاردهنده و زبر نداشته باشد.
کلاه تابستانی
چه در زمستان و چه در تابستان، نوزادتان به کلاه نیاز خواهد داشت. فراموش نکنیداستفاده از کلاه تابستانی برای جلوگیری از تابش نور خورشید به سر و صورت نوزاد بسیار ضروری است.
جوراب نخی
حتما به جوراب های زیادی نیاز پیدا خواهید کرد، اما مراقب باشید جوراب حتما نخی باشد و کش محکم نداشته باشد.
لباس های جداگانه به شما امکان می دهد، بتوانید لباس های مختلفی را با هم هماهنگ کنید یا فقط لباسی را که کثیف شده است، تعویض کنید. شلوارهایی انتخاب کنید که کمرهای کشی داشته باشد تا روی شکم و بالای پوشک نوزاد را بپوشاند، مراقب باشید کش لباس، کودک را اذیت نکند.
بهتر است مادران جوان برای تهیه لباس کودکشان از مادران خود مشورت بگیرند. به خاطر داشته باشید لباس کودک باید طوری باشد که نه به بدن نوزاد بچسبد و نه خیلی گشاد باشد. زیرا در هر دو صورت ممکن است برای او غیرقابل تحمل و باعث بی قراری اش شود. از آن جا که شیرخواران غلت می زنند گشاد بودن زیاد لباس باعث ایجاد مشکلات تنفسی در آن ها خواهد شد.
جنس لباس ها باید نخی و لطیف باشد
از خرید لباس هایی با جنس موادشیمیایی یا نایلونی خودداری کنید تا در پوست کودک حساسیت ایجاد نکند. حتی پتو، ملحفه و بالش نوزاد باید نخی و لطیف باشد و از موادشیمیایی، پشم شیشه یا الیاف نباشد تا کودک در طولانی مدت دچار حساسیت نشود.(خراسان)
جام جم سرا:
دکتر هانیه رضایی، روانشناس خانواده در مورد چگونگی رفتار والدین در مورد سؤالهای بیشمار کودکان گفت: پرسیدن سؤالهایی همچون مرده یعنی چه، من کی میمیرم، یکی به من بگه کسی که میمیره کجا میره؟ کاملاً طبیعی است و نیازی به دروغ گفتن یا جواب سر بالا دادن ندارد. چرا که با دروغ گفتن به کودکان، فقط باعث سردرگمی آنها میشویم و شاید حتی کودک را مجبور کنیم برای رفع عطش کنجکاویش به دیگران متوسل شود.
این روانشناس خانواده افزود: البته با اینکه هرگز نباید به فرزندانمان دروغ بگوییم، اما این اصلاً به این معنا نیست که همیشه راستگو بودن سهل و آسان است، بیتردید لحظاتی پیش میآید که یافتن واژه مناسب، درست و قابل فهم برای کودک بسیار دشوار است.
رضایی تأکید کرد: توجه داشته باشید که باید در مورد موضوعی مثل مرگ، صریح و شفاف صحبت کنید. هرگز از تعابیر استعاری مثل «پدر بزرگ فقط به خواب رفته است»، استفاده نکنید. این حرف که به طور شایع توسط والدین به کار میرود، باعث میشود که کودک از خوابیدن بترسد یا دچار کابوس شبانه شود. همچنین نباید بگویید که «پدر بزرگ به مسافرت رفته است»، چون اگر پدر بزرگ برنگردد، کودک اعتمادش را به شما از دست خواهد داد. بهترین کار، این است که بر اساس اعتقاداتتان از توضیحات مذهبی استفاده کنید. ساده صحبت کنید و از گیج کردن او بپرهیزید. هنگام پاسخ دادن، سن و میزان و درک او را در نظر داشته باشید؛ مثلا به یک کودک دو تا چهار ساله کافی است بگویید: وقتی انسان یا حیوانی نتواند نفس بکشد و بدنش حرکت کند، مرده است، اما به کودک چهار تا ۶ ساله لازم است علاوه بر آن، توضیح دهید که کسی که مرده، قلبش نمیزند و چیزهایی که میمیرند دیگر هرگز بر نمیگردند. سعی کنید هنگام صحبت کردن با کودک احساساتتان را کنترل کنید، زیرا ممکن است که کودک بترسد، البته این بدان معنا نیست که غم و اندوه خود را کاملاً از کودک پنهان کنید.
رضایی افزود: میتوانید از مثالهایی که کودک تجربه کرده است برای توضیح مرگ استفاده کنید. مثلا در مورد ماهیای که از تنگ آب بیرون افتاده بود یا مرگ حیوان خانگی همسایهتان صحبت کنید. همچنین میتوانید از مرگ برگهای درختان در زمستان بگویید تا مفهوم مرگ برایش قابل درکتر شود و به این نتیجه برسد که این موضوع یک اتفاق طبیعی است نه یک مسأله ترسناک. اگر فرزندتان بالای ۶ سال دارد، لازم است برای او توضیح بدهید که هیچ کس به طور دقیق نمیداند که چه زمانی میمیرد، اما مرگ برای همه اتفاق میافتد و موضوعی کاملاً طبیعی است.
وی بیان داشت: ممکن است کودک از تصور اینکه شما نیز ممکن است روزی بمیرید، نگران شود و در این مورد سؤالاتی بپرسد. متأسفانه اغلب والدین فکر میکنند اگر در مورد موضوعی که کودک را نگران کرده صحبت نکنند و سؤالات کودک را نشنیده بگیرند، به کاهش اضطراب او کمک کردهاند در صورتی که این فکر اشتباه است، زیرا این کار به جای از بین بردن اضطراب، به ترس و اضطراب بیشتر کودک دامن میزند. بهتر است به جای این کار به او بگویید: «خیلی بعید است که من قبل از پیر شدن بمیرم پس لازم نیست که در مورد این موضوع نگران باشی زیرا تا آن زمان تو دیگر بزرگ شدهای.» (زندگی سالم)
جام جم سرا:
در روزهای تعطیل که کودک از ارائه تکالیف و پیروی از برنامه روزمره سال تحصیلی فراغت دارد باید از فرصت استفاده کرد و به انتقال ارزش ها و دانشی به کودک بپردازید که در دیگر زمان ها به علت محدودیت زمانی قادر نبوده اید برای آن وقت کافی اختصاص دهید.
توجه به علاقه کودک
در تنظیم برنامه های اوقات فراعت، علایق کودک را مد نظر قرار دهید. بنابراین ضروری است که دیدگاه او در زمینه نحوه سپری کردن اوقاتش را جویا شوید. همچنین از او بپرسید دوست دارد در انتهای این تابستان به چه اهدافی دست یافته باشد.
ورزش را فراموش نکنید
یکی از مهم ترین بخش های هر برنامه اوقات فراغت خصوصاً برای کودکان، پرداختن به فعالیت های جسمی به ویژه ورزش کردن است. کودکان برای بهبود فرآیند تحول روان شناختی و جسمانی خود به تحرک و فعالیت نیاز دارند. همچنین ورزش می تواند به پیشگیری از ابتلا به اختلال های روان شناختی خصوصاً اضطراب یا افسردگی منجر شود و گرایش به رفتارهای نامطلوبی همچون اعتیاد را در بزرگسالی می کاهد.
زمانی برای با هم بودن
همواره نیازی نیست که برای ایجاد نشاط و تحرک در کودک هزینه ای اختصاص دهید گاهی بردن کودک به نزدیک ترین فضای سبز نیز می تواند فرصتی نشاط آور و لذت بخش را برای کودک فراهم سازد. به خصوص این که در این زمان کودک می تواند لحظات خوبی را در کنار والدین سپری کند و با آن ها به تفریح و بازی بپردازد. البته این موضوع به آن معنا نیست که کودک دیگر از یک برنامه ورزشی منظم و تحت نظارت مربی ماهر در آن حوزه بی نیاز است.
ثبت نام در کلاس های بی شمار ممنوع
موضوعات متنوعی را در برنامه کودک قرار دهید، نه آنکه او را خسته کنید و به کلاس های بی شمار بفرستید بلکه جنبه های مختلف تحول روان شناختی و جسمانی کودک را در نظر بگیرید؛ مثلاً صرفاً او را در کلاس های تقویتی درس های مدرسه ثبت نام نکنید بلکه در نظر داشته باشید که برنامه های هنری یا تفریحی نیز برای او لازم است.
تقویت فرهنگ کتابخوانی
خواندن کتاب، مجله و روزنامه را به عادتی برای کودک تبدیل کنید. با او به خرید بروید و با مشارکت یکدیگر کتاب های مورد علاقه اش را تهیه یا او را در یک کتابخانه عضو کنید. مطالعه در حوزه های مختلف می تواند برای کودک فواید آموزشی بسیاری را فراهم آورد. همچنین او را برای شرایط و انتخاب های آینده آماده می سازد و مهارت های تحصیلی اش را تحت الشعاع قرار می دهد.
طبیعت گردی و درس های بی مانندش
برقراری ارتباط با طبیعت خارج از شهر نیز برای سلامت کودک اهمیت ویژه ای دارد. گردش در این فضا و تماس با محیط طبیعی درس ها و خاطراتی را برای فرزند شما خواهد داشت که درک آن در مکان های دیگر امکان پذیر نیست. همچنین تجارب متفاوت با محیط زندگی روزمره کودک دید او را وسعت می بخشد و نشاط و سرزندگی را برای او به همراه خواهد داشت. حتی اگر امکان مسافرت های چند روزه برای شما فراهم نیست می توانید حداقل یک روز را در روستاها و طبیعت اطراف شهرتان سپری کنید.
غنی سازی اوقات فراغت در منزل
یکی از مهم ترین مسائلی که باید در نظر داشته باشید انجام فعالیت هایی در جمع خانوادگی است. بنابراین کمک کردن در آشپزی، انجام بازی های خانوادگی یا تماشای یک برنامه تلویزیونی به طور دسته جمعی را فراموش نکنید. فرصت هایی برای دیدار با اقوام و تحکیم سنت های خانوادگی نیز برای کودک فراهم آورید. این ایام بهترین زمان برای مشارکت کودک در مسئولیت های خانه است، می توانید با تعیین پاداش برای انجام کارهایی که مدنظرتان است او را برای پذیرفتن نقش های آتی درزندگی آماده سازید.
از اعمال تغییرات کلی بپرهیزید
استراحت به موقع و کافی را برای کودک لحاظ کنید. کمی تغییر برنامه خواب و بیداری نسبت به روزهای مدرسه مشکل ساز نیست اما تغییر کلی در روند زمان خوابیدن و بیدار شدن کودک برای او صدمات جدی در پی دارد. همچنین الگوی غذایی کودک را کنترل کنید تا در این ایام دچار اضافه وزن یا کمبود مواد مغذی خاصی نشود.(زهرا حسین زاده ملکی – روانشناس/خراسان)
جام جم سرا: در سال 1913 پس از اینکه این گونه روش فرستادن بچه ها در حال ترویج بود، مقامات اداره پست با آن مخالفت نمودند و طبق مقررات جدیدی که آن زمان گذاشته شد این عمل در چند ایالت ممنوع شد.
به نقل از عصر ایران، هزینه ارسال این کودکان در داخل شهر با پست حدود 1 دلار (هم اندازه ارسال یک جوجه) بود و مردم تمبر را بر لباس بچه ها می زدند و اداره پست نیز دست این کودکان را مهر می زد!هر چند در ایالت های مختلف این عمل تا سال 1918 هم ادامه داشت. یکی از تصاویر مربوط به سال 1913 و دیگری متعلق به سال 1918 است.
جام جم سرا: پدر و مادرهای زیادی با چنین مشکلاتی روبهرو هستند، اما این یکی از کوچکترین و سادهترین موضوعاتی است که میتواند برای پدر و مادر پیش بیاید. برای همین میگویند کسانی که بچهدار میشوند، پس از تولد فرزندشان باید فشارهای زیادی را تحمل کنند. البته متاسفانه راهحل قطعی و مشخصی برای این همه مشکل جورواجور وجود ندارد و هر پدر و مادری خودشان باید بهترینها را پیدا کنند، ولی متخصصان میگویند اغلب والدین مرتکب اشتباهات رایجی در تربیت فرزندانشان میشوند که اگر حداقل آنها را بشناسند، بهتر میتوانند فرزندشان را پرورش دهند و او را بزرگ کنند. در این فرصت، به برخی از این اشتباهات رایج اشاره میکنیم و راهحل متخصصان را با شما در میان میگذاریم تا بهتر بتوانید فرزند عزیزتان را بزرگ کرده، او را برای حضور در اجتماع آماده کنید:
دروغ سیاه و سفید نداریم
میگویند نباید دروغ بگویی، دروغ گفتن کار خوبی نیست، دروغگو دشمن خداست، اگر دروغ بگویی، کسی تو را دوست ندارد و... ساعتها درباره بدیهای دروغ و دروغگویی حرف میزنند و از کودک میخواهند هیچ وقت حتی به دروغ فکر هم نکند، اما هنوزحرفها و نصیحتهایشان تمام نشده که تلفن زنگ میزند و فردی که آن طرف خط است میگوید با پدر خانواده کار دارد و بعد، همه کسانی که تا به حال داشتند از دروغگویی بد میگفتند، خودشان دروغ میگویند و یادشان میرود حرف و عملشان یکسان نیست.
خیلی وقتها چنین اتفاقی میافتد و خانوادهها بدون اینکه متوجه باشند، فرزندشان را تشویق میکنند دروغ بگوید، اما نمیدانند همین دروغهای به ظاهر ساده که از او میخواهند، میتواند آیندهاش را تحت تاثیر قرار دهد. برای همین متخصصان و روانشناسان کودک میگویند هرگز از کودک نخواهید دروغ بگوید و در ضمن به والدین توصیه میکنند خودشان هم هیچ وقت دروغی نگویند تا کودک بداند دروغگویی کار نادرستی است.
البته نباید خودتان را فریب بدهید و بگویید این دروغها مصلحتی است؛ چون هیچ دروغی مصلحتی نخواهد بود و دروغ خوب و بد یا سیاه و سفید نداریم. پس اگر چنین بهانههایی برای کودک بیاورید، فقط کار خودتان را خرابتر کردهاید و او میآموزد گاهی به شما هم دروغ مصلحتی بگوید!
حرف ما با هم یکی است
فرزند خردسال خانواده گریه میکرد و جیغ میزد. سر سفره صبحانه نشسته بود و میگفت دلش میخواهد نوشابه بخورد. مادر اول سعی کرد آرامش کند و وقتی دید کارش بیفایده است، به گریهها و فریادهای کودک اهمیتی نشان نداد، اما پدر بدون اینکه لحظهای صبر کند یا حداقل نظر همسرش را بپرسد، یک لیوان پر از نوشابه آورد و آن را به فرزندش داد. وقتی هم مادر اخم کرد و ناراحتیاش را با او در میان گذاشت، جواب منطقی نشنید. پدر میگفت فقط میخواسته سر و صدا تمام شود و کودک دست از گریه بردارد، غافل از اینکه فرزند خردسالش این صحنه را دیده و به خاطر سپرده که پدرش برخلاف میل مادر به خواسته او عمل کرده است.
گاهی چنین شرایطی پیش میآید و والدین اختلافی را که در تربیت کودک دارند، نه تنها بین خودشان حل نمیکنند که حتی جلوی کودک هم آن را نشان میدهند و مطرح میکنند و نمیدانند این کار تا چه حد بر تربیت کودکان اثر منفی میگذارد. چنین برخوردی باعث میشود زمانی که مادر با خواسته کودک یا نوجوان مخالفت میکند، او از پدرش کمک بخواهد یا برعکس و در نتیجه بچهها یاد میگیرند از روابط پدر و مادر به نفع خودشان استفاده کنند. برای همین متخصصان توصیه میکنند اگر همسران با هم توافق ندارند، با مراجعه به روانشناسان و کمک گرفتن از آنها روش درست را پیدا کنند و با هم به توافق برسند و هرگز این ناهماهنگی را مقابل کودک نشان ندهند.
کوچولوهای لوس، بزرگسالان بیمسئولیت
نمیخواهند آب در دلش تکان بخورد. برای همین همه چیز را برایش فراهم میکنند. از روزهایی که خیلی کوچک بود و تنها با داشتن اسباببازیهای رنگارنگ خوشحال میشد تا حالا که گوشیهای تلفن همراهش را هر روز عوض میکند و مدل جدیدتری میخواهد، پدر و مادر همراهش بودهاند و نگذاشتهاند احساس تنهایی یا ناراحتی کند. البته چنین افرادی کم نیستند و اگر کمی به دوروبرمان نگاه کنیم، والدینی را میبینیم که دائم پشت سر فرزندانشان راه میافتند و حواسشان است هیچ اتفاقی برای آنها پیش نیاید. وقتی بچهها تازه راه رفتن را یاد میگیرند، پدر و مادر نمیگذارند آنها زمین خوردن را تجربه کنند و این روند اشتباه همینطور ادامه مییابد تا زمانی که بچهها به دوره بزرگسالی میرسند و آن وقت طبیعی است از پدر و مادرشان توقع داشته باشند، حساب بانکیشان را پر کنند یا اتومبیل در اختیار آنها بگذارند. اینها همان پدر و مادرهایی هستند که از فرزندانشان در برابر اتفاقات ناراحتکننده و دشوار زندگی، بیش از حد حمایت میکنند و نمیدانند چنین برخوردی در آینده به ضرر آنها و فرزندشان خواهد بود.
البته بعضی پدر و مادرهایی که بچهها را لوس میکنند و نمیدانند تربیت صحیح چطور است، خودشان هم از این وضع راضی نیستند و لوس نکردن بچهها برایشان دشوار و حتی غیرممکن است و تعدادی از این افراد نیز خودشان دوره کودکی سختی را پشت سر گذاشتهاند و نمیخواهند فرزندشان کمبودهای آنها را داشته باشد. برای همین هر کاری از دستشان بربیاید انجام میدهند تا زندگی به فرزندشان سخت نگذرد.
لوس نکردن خیلی هم سخت نیست
فکر نکنید کاری از دست شما ساخته نیست، چون اگر بخواهید میتوانید فرزندانتان را درست تربیت کنید. اولین کار این است که با خودتان روراست باشید و دلیل اصلی لوسکردن بچهها را تشخیص دهید. وقتی خودتان بدانید چرا چنین برخوردی با کودکتان دارید، بهتر میتوانید راهحلی برای مشکلتان پیدا کنید.
علاوه براین، باید گاهی به فرزندتان اجازه دهید خودش تصمیم بگیرد و زندگی کند. البته این کار هم خیلی سخت نیست. نباید فکر کنید بچهها فقط در صورتی به موفقیت میرسند که همراه شما و تحت حمایت شما باشند. مثلا بد نیست فرزند پنجسالهتان، خودش کفشش را بپوشد و حتی اگر کمی دیرتر از همیشه به مهدکودک میرسد، خودش زحمت این کار را قبول کند. در ضمن یادتان باشد اگر گاهی خواستههایشان در عمل اجرا نشود، هیچ اتفاق خاصی نخواهد افتاد. بد نیست بچهها هم طعم شکست را بچشند و بعضی وقتها ناراحت شوند تا بدانند زندگی همیشه مطابق میل و نظر آنها پیش نمیرود.
نابودی زندگی زناشویی پس از تولد بچهها
یادتان میآید آخرین باری که با همسرتان به سفر رفتید، چه زمانی بود؟ اگر تا به حال بدون حضور بچهها سفر نرفتهاید، حداقل فکر کنید و ببینید کی با هم به رستوران رفتهاید و تنهایی یک وعده غذا خوردهاید؟
اشتباه نکنید، اگر بچه داشته باشید، باز هم باید زمانهایی را به خودتان اختصاص دهید. بعضی پدر و مادرها فکر میکنند این کار خودخواهی است و آنها را از فرزندشان دور میکند، در حالی که روانشناسان میگویند زندگی زناشویی نباید با تولد فرزندان فراموش شود. آنها عقیده دارند اگر زن و شوهر رابطه خوبی با یکدیگر داشته باشند و بچهها هم این موضوع را درک کنند، احساس آرامش بیشتری را در خانه و میان اعضای خانواده تجربه خواهند کرد. به همین دلیل روانشناسان به همسران توصیه میکنند در طول روز زمانی را به خودشان اختصاص دهند.
مثلا خوب است چند دقیقه در روز با هم خلوت کنید و حرف بزنید یا گاهی برای صرف شام و ناهار با همسرتان به رستوران بروید و غذایتان را در محیطی متفاوت میل کنید. مطمئن باشید همین کارهای ساده میتواند زندگی زناشوییتان را تغییر دهد و روحیه بهتری به شما و همسرتان ببخشد. البته این موارد نباید باعث بیتوجهی شما نسبت به فرزندانتان شود، بلکه میتوانید طوری برنامههایتان را تنظیم کنید که نه بچهها احساس تنهایی کنند، نه زندگی شما پس از تولد آنها فراموش شود.
توقع از بچهها؛ نه بیش از حد نه کمتر از توان
همیشه انتظار دارند فرزندشان کارهایی بیش از حد توانش انجام دهد. میخواهند همزمان چند ورزش مختلف را یاد بگیرد و علاوه بر این، در کارهای هنری هم نفر اول باشد. همه این کارها را انجام میدهند تا به خیال خودشان برای کودک چیزی کم نگذارند، اما نمیدانند این محبتها برای کودک عذابآور است و او را اذیت میکند. در مقابل این گروه، عده دیگری هم هستند که درست برخلاف آنها عمل میکنند و همیشه کارهایی را که کودک باید انجام دهد، بیشتر از حد توانش میدانند و در نتیجه خودشان دست به کار میشوند. اما نه گروه اول کار درستی انجام میدهد و نه گروه دوم؛ بلکه متخصصان و کارشناسان میگویند از کودک باید به اندازه توان و سنش توقع داشته باشید و به او کارهایی متناسب با تواناییاش بسپارید. کسانی که همیشه بیش از حد توان از کودک توقع دارند، باید بدانند چنین انتظاری باعث میشود کودک در انجام کارهایش شکست بخورد و در نتیجه احساس کند فردی ناتوان است. انتظارات کمتر از توان کودک نیز موجب میشود او مهارتهای مورد نیاز را به دست نیاورد و این مهارتها در وجودش رشد پیدا نکند. در نتیجه بهترین کار این است که کارها و مسئولیتها را متناسب با سن و توانایی کودک انتخاب و به او محول کنید.
توجه بیشتر؛ تقویت رفتار
فکر نکنید داد زدن و دعواکردن نمیتواند رفتار بچهها را تشویق کند، بلکه برعکس همین توجه منفی گاهی میتواند باعث تقویت رفتار شود. این هم یکی از بزرگترین اشتباهاتی است که گاهی والدین مرتکب میشوند؛ یعنی تا وقتی فرزندشان آرام است و کاری به کار آنها ندارد، هیچ توجهی نشان نمیدهند و همین که سر و صدای کودک بلند میشود یا رفتار نامناسبی نشان میدهد، پدر و مادر با داد و فریاد میخواهند او را آرام کنند.
مقایسهکردن بچهها با همسن و سالانشان نهتنها انگیزهای در آنها ایجاد نمیکند که حتی احساس بدی به آنها خواهد بخشید و باعث میشود از ادامه کار و تلاش دست بردارند |
به گفته حلیساز این کار اشتباه است و به جای آن، توصیه میشود والدین به رفتارهای خوب فرزندشان هم توجه نشان دهند. در مقابل، نسبت به رفتارهای بد و نادرست هم باید بیتوجه بود که البته این موضوع به تمام رفتارهای بد مربوط نمیشود و گاهی لازم است والدین، رفتار نادرست کودک را هم مورد توجه قرار دهند تا مشکل برطرف شود.
این روانشناس با تاکید بر اینکه توجه به رفتارهای خوب کودک باعث افزایش یافتن آنها میشود، میگوید: بیتوجهی به رفتارهای خوب گاهی حتی باعث میشود کودک کمکم آن رفتارها را کنار بگذارد و دیگر چنین رفتاری را از خودش نشان ندهد.
این همه قانون به دردتان نمیخورد
شب باید سر ساعت بخوابد، صبح باید سر ساعت بیدار شود. باید برای درس خواندن به اتاقش برود و چند ساعت مشخص درسهایش را بخواند. غذا خوردن هم برای او آدابی دارد که باید رعایت کند و حتی برای بازیکردن برایش قانون در نظر گرفتهاند. پدر و مادر هم حواسشان هست کاری خلاف این قانونها انجام نشود.
این همه قانون برای کودک در نظر گرفتهاند تا او درست تربیت شود؛ اما مریم حلیساز، روانشناس و مدرس دانشگاه چنین روشی را درست نمیداند و در گفتوگو با جامجم در اینباره میگوید: زمانی که قوانین زیادی برای کودک تعیین میکنید، همه چیز در کنترل شما خواهد بود و در نتیجه احساس خوبی خواهید داشت، اما این شرایط میتواند نتایج منفی در پی داشته باشد. یکی از این مسائل آن است که کودکان گاهی قوانین را زیر پا میگذارند و وقتی تعداد این قانونها زیاد باشد، ممکن است دائم چنین کاری را انجام دهند. در نتیجه بیشتر از دیگر کودکان مورد سرزنش والدین قرار میگیرند و حتی ممکن است با عواقب ناشی از نادیده گرفتن قانونها روبهرو شوند. علاوه بر این، قوانین زیاد، دستوپاگیر خواهد بود و به گفته این روانشناس، آزادی عمل را از کودکان خواهد گرفت در صورتی که بچهها به این آزادی عمل نیاز دارند تا مهارت کسب کنند و تجربه داشته باشند که این تجربه در محیطی آزاد میتواند اتفاق بیفتد.
به گفته وی، قانون باید به صورت محدود و در مواردی که ضرورت دارد، برای کودک در نظر گرفته شود. علاوه بر این، از قبل باید در مورد نقض قانون با کودک صحبت کنید تا او به طور دقیق بداند اگر چنین قوانینی را نادیده بگیرد، چه اتفاقی خواهد افتاد و چه جریمهای در انتظارش خواهد بود.
اشتباه دیگری که گاهی والدین مرتکب میشوند، پیگیری نکردن این قوانین است، به این معنی که قانونی برای کودک مشخص میشود اما پدر و مادر، دیگر کاری به اجرای آن ندارند و در صورت بیتوجهی کودک واکنشی نسبت به آن نشان نمیدهند. این روانشناس در اینباره یادآور میشود: قانونی که برای کودک در نظر میگیرید باید به قدری برای شما اهمیت داشته باشد که آن را پیگیری کنید و در صورت بیتوجهی کودک واکنش نشان دهید؛ اما اگر تا این حد برای شما مهم نیست، نباید به شکل قانون یا دستور آن موضوع را مطرح کنید.
جایزههایی که فایده ندارد
اگر سلام کند، جایزه میگیرد، غذایش را که بخورد هم جایزهای در انتظارش است و اگر گریه نکند باید منتظر جایزه باشد. انگار عادت کرده برای جایزه گرفتن کارهایش را انجام دهد و همیشه انتظار دارد برای هر کار خوبی از دیگران جایزه بگیرد. در صورتی که حلیساز میگوید: جایزه دادن به عنوان یکی از آخرین تکنیکهایی مطرح میشود که به کمک آن میتوانیم رفتارهای خوب را به کودک بیاموزیم. به جای این کار نیز باید از روشهای دیگری برای تقویت رفتار مثبت کودکان استفاده کرد که توجهکردن و تحسین رفتار از جمله این روشهاست و میتواند در مراحل ابتدایی مورد استفاده قرار گیرد.
به گفته وی، تنها برای کارهایی که انجام دادنشان برای کودک سخت است یا میخواهیم زودتر آن کار را یاد بگیرد و انجام دهد، میتوانیم از این شیوه کمک بگیریم که البته برای آن هم باید به جزئیات توجه داشت.
همه مثل هم نیستند
میخواهند به فرزندشان کمک کنند و برای همین دائم از او میخواهند مانند خواهرش باشد؛ مثل او درس بخواند، مثل او حرف بزند، مثل او راه برود و دقیقا بشود دختری مانند او. آنها فکر میکنند این درخواستشان منطقی است در صورتی که بچهها انسانهایی متفاوت هستند و نباید انتظار داشته باشیم مانند یکدیگر عمل کنند. از طرفی، بعضیها از مقایسهکردن کمک میگیرند تا به بچهها انگیزه بیشتری بدهند اما نباید فراموش کنیم مقایسهکردن بچهها با همسن و سالانشان نهتنها انگیزهای در آنها ایجاد نمیکند که حتی احساس بدی به آنها خواهد بخشید و باعث میشود از ادامه کار و تلاش دست بردارند. حلیساز با بیان این مطلب، توضیح میدهد: اگر میخواهید کودک در کارهایش پیشرفت کند و به جایگاه بهتری برسد، دست از مقایسه بردارید و کودک را فقط با خودش مقایسه کنید. میتوانید او را با روزها و سالهای قبل مقایسه کنید و ببینید چقدر پیشرفت کرده، اما یادتان باشد مقایسهکردن با دیگر بچههای همسن و سال فقط باعث میشود کودک احساس ناتوانی کند و در نتیجه دست از تلاش بردارد. علاوه بر این، مقایسهکردن اعتماد به نفس کودک را مخدوش میکند و رابطه او را با فردی که با او مقایسه میشود، خراب خواهد کرد.
بگذارید هیجانش فروکش کند
بعضی وقتها بچهها کار بدی انجام میدهند، اما والدین هم اجازه نمیدهند زمان بگذرد و هیجان کودک کمی فروکش کند تا رفتار صحیح را به او بیاموزند. آنها میخواهند در همان لحظه، شیوه رفتار درست را به کودک یاد بدهند و نمیدانند بهتر است کمی صبر کنند تا کودک آرامتر شود.
حلیساز با اشاره به این موضوع یادآور میشود: وقتی کودک کار بدی انجام میدهد و هیجان منفی دارد، والدین به زور میخواهند روش برخورد صحیح را به کودک بیاموزند در حالی که بهترین زمان برای آموزش این نکات مثبت وقتی است که بچهها آرام هستند و در شرایط خنثی به سر میبرند. مثلا هنگامی که کودک نشسته و در حال تماشای تلویزیون است، میتوانید از نزدیک بودن موضوع برنامه تلویزیونی و اشتباه کودک استفاده کنید و رفتار صحیح را به او یاد دهید.
این کار باعث میشود رفتار صحیح بهتر در وجود کودک نهادینه شود و او بهتر این موضوع را بیاموزد. بنابراین صبر کنید و زمانی که کودکان دچار هیجانات منفی نیستند، نکات مثبت اخلاقی را به آنها آموزش دهید. (نیلوفر اسعدیبیگی/ضمیمه چاردیواری/جام جم)
جام جم سرا: آدمهای علیل، مریضهای بدحال، بچههای بیتاب، راهروهای فرششده با پیکر رنجور بیماران منتظر، غرغرهای زیر لب و آشکار، چانه زدنهای بیفایده و راهپلههایی که برای بالا رفتن از آن به زحمت میشود از لای جمعیت برای خود راهی باز کرد. بیمارستان دولتی در ذهن خیلی از ما یادآور این صحنههاست؛ ساختمانهایی با عمر زیاد و فرسودگیهای قابل دیدن و تجهیزاتی که میشود عمرشان را به چند دهه نسبت داد.
اما بیمارستان مرکز طبی کودکان تهران از خیلی از این انگها مستثناست، گرچه سال ساختش به 1347 خورشیدی برمیگردد و به عهد آدمهایی چون احمد سیادتی که شش سال قبل مرگ او را از جامعه پزشکی جدا کرد، ابوالحسن فرهودی که دو سال زودتر از او مرگ را در آغوش کشید، حسن اهری که فقط 48 سال عمر کرد و سال 49 از دنیا رفت و البته محمد قریب که 40 سال از مرگش میگذرد و برای مردم شناختهشدهتر از چهرههای دیگر است.
ازدحام؛ اولین تصویری که به چشم میآید
گوش تا گوش نشستهاند؛ هم روی صندلی سالنهای انتظار، هم زیر سایه درختان حیاط و روی لبههای باغچه. مردان و زنان چشم انتظار یا کودکانشان را برای معاینات اولیه به مرکز طبی آوردهاند یا کودکی بستری در یکی از بخشها دارند و دل نگران وضعشان درکنجی از بیمارستان انتظار میکشند.
هر کدام از اینها بخشی از آمارهای ثبت شده در مرکز طبی کودکان را میسازند که طبق آخرین برآوردها در سال 92 رقمهای درشتی را نشان میدهد؛ مراجعه سرپایی بیش از 200 هزار بیمار در سال، انجام بیش از یک میلیون آزمایش، انجام حدود 90 هزار رادیوگرافی در هر سال، بستری حدود 17هزار بیمار و انجام سالانه نزدیک به 10 هزار عمل جراحی.
همین شلوغی و ازدحام است که در بدو ورود به بیمارستان به چشم میآید و سیل مسافران آمده از شهرستانهای دور و نزدیک با ساک و چمدان و پیکنیک و زیرانداز توی چشم میزند. دکتر نیما رضایی، مدیر بیمارستان مرکز طبی کودکان، این ازدحام را به پای لنگ سیستم ارجاع در کشور ربط میدهد که باعث میشود برای بیمارستانی که فقط 300 تخت بستری دارد تا چند ده برابر متقاضی بیاید.
اگر سیستم ارجاع بدرستی عمل میکرد، حالا هر خانواده ایرانی یک پزشک مخصوص داشت که اولین تماس مردم با او برقرار میشد و آن وقت او بود که بیماران را به پزشکان متخصص یا مراکز درمانی دور از محل سکونتشان ارجاع میداد. اگر پزشک خانواده در کشور پا میگرفت و درست جا میافتاد، غربالگری و تشخیص و درمان بیماریها هدفمند میشد و دیگر مثل حالا که پزشکان معالج، اطلاع دقیقی از تاریخچه سلامت و بیماریهای جسمی و روانی خانوادهها ندارند، سلامت هر فرد صاحب نقشه راه میشد و دیگر بیمارستانی 300 تختخوابی چون مرکز طبی کودکان به بزرگترین محل تجمع خانوادههای دارای فرزند بیمار تبدیل نمیشد.
علاوه بر این، محروم بودن نقاط مختلف کشور از مراکز درمانی قابل اعتماد که خانوادهها با خیال جمع کودکانشان را به آنها بسپارند (و مجبور نباشند هزینههای خارج از عرف بابت درمان بپردازند) نیز مزید بر علت است؛ کمبودی که بخوبی میشود از لابهلای حرفهای مراجعان از شهرها و روستاهای دور و نزدیک بیرون کشید.
رنج کودکان دیدنی نیست
جیغهای ممتد کودکی هراسان در راهروها میپیچد و میخورد به گوش کودکانی دیگر که اشک در چشمهایشان حلقه زده و چسبیدهاند به گوشهای از لباس مادرانشان. کودکان رنجور، نوزادان بیتاب از تیزی سوزنهای تزریق، کودکان کلافه از بستریهای طولانی و آزرده از سرمها، کیسههای خون و لولههایی که به دست و پاهایشان میپیچد و اجازه تکان خوردن نمیدهد در مرکز طبی کودکان تهران تصاویری آشناست.
یک سال و دو ماهه است، کودکی مبتلا به نقص سیستم ایمنی با اسهال خونی بیوقفه، تبهای مکرر، استفراغهای پرفشار و چشمهایی درشت و بیخواب. درمان بیماریاش پیوند مغز استخوان است، ولی در ایران کسی که مغز استخواندهنده مناسبی برای پیوند باشد، یافت نشده است. بتازگی در آلمان چنین شخصی را یافتهاند، اما او 110 میلیون تومان بابت مغز استخوانش خواسته که خانواده دختر کوچک بیمار توان جورکردنش را ندارد؛ بیتابی این خانواده از این بابت است.
دکتر نیما رضایی، مدیر مرکز طبی کودکان همهی گلایهها را میپذیرد، ولی ترجیح میدهد بخشی از مشکلات را به پای لنگ سیستم ارجاع ربط دهد که بیشتر متقاضیان را به یک مرکز درمانی میکشاند و به دلیل ازدیاد ارباب رجوع نارضایتیها بالا میگیرد |
خیلیها سرهایشان بیموست، مژهها ریخته، ابروها خزان زده و درد در بدنشان پیچیده است. در بخش سرطان باید دل داشت و ماند، باید به بغض غلبه کرد و شنید آرزوی بزرگ بچهها رفتن به خانه است. کودکان بستری در بخش خون میخواهند بروند، میخواهند بازی کنند و بروند به جایی که نه سرم است، نه سوزن و نه روزها درازکش بودن روی تخت.
بچههای بستری این بخش درد دارند، گاهی ناله میکنند و سنگین نفس میکشند، اما والدینشان از خدمات درمانی راضی هستند. این رضایت را میشود در بیشتر بخشها دید، مردم از کادر درمانی راضیاند؛ از اخلاق کارکنان و از رسیدگیهای پرستاران. این رضایت روی نمودارهایی که میزان رضایتمندی بیماران در زمستان 92 را ترسیم میکند نیز قابل دیدن است. البته تعداد مردمی که در این مدت فرمهای نظرسنجی را پر کرده و به صندوق انداختهاند کم است؛ شاید به علت بیحوصله بودن مردم، شاید برای سوالات زیاد فرمها و کلافگی ارباب رجوع و شاید به علت بیسوادی، ناآگاهی یا چیزهایی مثل این.
با این حال نارضایتی نیز هست. براساس برخی از این نظرسنجیها بخشی از مردم از برخورد نامناسب و خالی از احترام برخی پزشکان گله دارند و بخشی دیگر از این که نمیتوانند براحتی به پزشک معالج دسترسی پیدا کنند. گروهی دیگر پرستاران را باتجربه نمیدانند و از این که به سوالاتشان دقیق پاسخ نمیدهند، گله دارند. برخی گفتهاند زمان انتظار برای پذیرش زیاد است و برخی از این که در بدو ورود به بیمارستان به علت راهنماییهای ناکافی گیج شدهاند، گله کردهاند.
دکتر نیما رضایی، مدیر مرکز طبی کودکان همه این گلایهها را میپذیرد، ولی ترجیح میدهد بخشی از آنها را به همان پای لنگ سیستم ارجاع ربط دهد که بیشتر متقاضیان را به یک مرکز درمانی میکشاند و به دلیل ازدیاد ارباب رجوع، نارضایتیها بالا میگیرد.
نارضایتی از جنسی دیگر
ارباب رجوع خودش را میبیند و کارمند، خودش را، همین است که هیچکدام دنیای دیگری را درک نمیکنند. در مرکز طبی کودکان گرچه صلح برقرار است، ولی مواردی نیز تجربه شده که همراه بیمار با عصا به جان پرستار افتاده یا کسی با لگد به سر و روی مددکار کوبیده است. سختی کار در مراکز درمانی را که در آن بیماران هم به تیمار جسمی نیاز دارند و هم به مراقبت روحی، تا کسی خودش در لباس خدمت نباشد درک نمیکند.
سختی کار پرستاران، کمبود نیروهای پرستاری و فشار مضاعف شیفتهای طولانی و پیدرپی را همیشه گفتهاند، اما در کنار پرستاران، بقیه کادر درمانی نیز گلایههایی دارند که کمتر شنیده شده است. در مرکز طبی کودکان نمودارهایی وجود دارد که میزان رضایت کارکنان را میسنجد؛ نمودارهایی که در دو ماه آغازین سال 93 وضعیتی مطلوب در برخی پرسشها و شرایطی نامطلوب در برخی دیگر را گزارش میکند به طوری که بسیاری نوع کاری را که در بیمارستان انجام میدهند، دوست دارند. از مدیریت بیمارستان رضایت خوبی وجود دارد و به عنوان عضوی از این بیمارستان افتخار میکنند، ولی تعداد افرادی که معتقدند سیستم نظاممندی برای رسیدگی به شکایات پرسنل وجود ندارد یا این که در سیستمهای بهداشت و درمان با افراد مثل یک ماشین برخورد میکنند و اهمیت ویژه به خدمتگیرندگان است و نه خدمتدهندگان زیاد است، پس طبیعی است تا زمانی که این نارضایتیها وجود دارد، نمیشود منتظر ارائه خدمات با بهترین کیفیت و انسانیترین برخورد بود.
نسیم دلانگیز طرح تحول سلامت
پرداخت یکدهم هزینههای بستری برای سیستم درمانی ما که پیش از این حتی از یک ریال هم نمیگذشت و در سابقهاش هست که حتی بستگان بیمار یا مدارک و کالاهای باارزش آنها را تا رسیدن پول گرو برمی داشت، تحولی معنادار است.
طرح تحول نظام سلامت که از پانزدهم اردیبهشت در بیمارستانهای دولتی اجرا میشود دست بسیاری از خانوادهها را گرفته و آنقدر به کارشان آمده که کمتر دو دوتا چهار تا میکنند و کمتر غصه هزینهها را با غصه بیماری فرزند میآمیزند و به خورد خود میدهند. با این حال کم نیستند مردمی که از پس یک دهم هزینهها نیز برنمیآیند و به امید درمان رایگان به این در و آن در میزنند؛ هر چند پاسخی که میشنوند این است که بیمارستان نمیتواند با صفر کردن هزینهها خود را به ورطه ورشکستگی بیندازد.
مدیر مرکز طبی کودکان با این حال طرح تحول را از زاویهای دیگر میبیند. او میگوید برای سال 93 همه چیز خوب پیش میرود، اما نگرانی این است که آیا برای سال بعد هم همه چیز مثل امسال پیش میرود؟
دکتر نیما رضایی نگران یک مساله مهم دیگر هم هست که به نظر او باید در طرح تحول سلامت به دقت مورد نظر قرار گیرد. در واقع، دلشورههای پدری نگران که در محوطه باز بیمارستان چه کنم چه کنم میکرد، مدیر بیمارستان را به این موضعگیری واداشت. مرد، نگران دور خوردن طرح تحول بود چون به او گفته بودند امکان آزمایش متابولیک مایع نخاع دخترش تا زمانی که در بیمارستان بستری است، وجود ندارد و او حدس میزد که گرانی این آزمایش سبب طفره رفتن بیمارستان شده است. اما دکتر رضایی میگوید اگرچه طرح تحول سلامت با برکات بسیاری همراه بوده و اکثریت مراجعهکنندگان و مسئولان از آن راضی هستند، نکات کوچک و در عین حال مهمی وجود دارد که باید به دقت پایش شود. برای مثال، برخی آزمایشهای متابولیکی قبلا از طریق یک آزمایشگاه خصوصی به آلمان ارسال میشد، اما چون ارسال نمونه بیمار توسط همراهان به آزمایشگاههای خارج از بیمارستان مادامی که آنها بستریاند، ممنوع است و تخلف محسوب میشود، بیمارستان لازم است با قراردادی اجازه ارسال نمونه به آن آزمایشگاه را داشته باشد و در واقع پرداخت 90 درصد آن را از محل یارانه سلامت تامین کند یا این که امکاناتی فراهم شود که این گونه آزمایشها در کشور قابلیت انجام داشته باشند که زمانبر است.
مرکز طبی کمک میخواهد
دیوارهای نقاشی شده بیمارستان تخصصی و فوق تخصصی مرکز طبی کودکان، اسباب بازیهایی که به کودکان بستری هدیه میدهند، عروسکی که از پایههای سرم آویخته میشود تا بطری پلاستیکی و لولههایش را استتار کند، اتاقهای بازی، پخش موسیقی در اتاق فیزیوتراپی، نصب تلویزیونهایی که دائم در درمانگاهها کارتون پخش میکند و هنرمندانی که ماهی چند بار برای کودکان بیمار نمایش میدهند برای بچههای رنجور و دردمند غنیمت است.
مرکز طبی کودکان که به بخشهای درمانی اورژانس، ایمونولوژی، روماتولوژی، خون، مغز و اعصاب، قلب و ریه، کلیه و غدد، مراقبت ویژه قلب، همودیالیز، مراقبت ویژه اورژانس، آندوسکوپی، آنژیوگرافی و درمانگاههای فک و صورت، گوش و حلق و بینی، عفونی، روانپزشکی و اورولوژی و نیز بخشهای پاراکلینیکی همچون فیزیوتراپی، گفتار درمانی، کار درمانی، پزشکی هستهای، سیتیاسکن، رادیولوژی و سونوگرافی و... مجهز است حیف است دچار کمبود باشد، اما این کمبودها وجود دارد و به گفته مدیر بیمارستان، نبود دستگاه امآرآی و معطل بودن بخش پیوند که چشم به راه تامین تجهیزات و نیروی انسانی مانده دو مشکل اصلی است.
والدینی که به مرکز طبی کودکان میآیند برای زندگی بیدرد و با کیفیت فرزندانشان دست کمک به سوی کادر درمانی دراز میکنند، اما این بیمارستان نیز برای ارائه خدمات بهتر، به کمک مسئولان رده بالاتر چشم دوخته است.(مریم خباز / گروه جامعه)
جام جم سرا: علیرضا میرکمالی با اعلام این که پژوهشکده خانواده در نظر دارد همایشی را با همکاری مرجع ملی کنوانسیون حقوق کودک وزارت دادگستری و یونیسف در ارتباط با کودک آزاری برگزار کند، گفت: 4 نشست تخصصی با عنوان «نقش ادیان و رهبران دینی در پیشگیری از خشونت علیه کودکان» در قالب این همایش پیش بینی شده که اولین نشست آن در تاریخ سوم تیرماه سال جاری در ارتباط با تبعیض، با حضور حقوقدانان، روانشناسان و جامعه شناسان برگزار خواهد شد.
این حقوقدان و عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی افزود: دومین نشست نیز در 14 مرداد ماه با محوریت «غفلت و بی توجهی نسبت به کودکان» تشکیل میشود و نشستهای بعدی نیز با محوریت ازدواج زودهنگام و آزارهای جنسی کودکان در شهریور ماه برگزار خواهد شد و امیدواریم بعد از این نشست، نتایج بدست آمده در قالب لایحه ای در حمایت از کودکان به نهادهای مربوطه ارائه شود.
به نقل از ایلنا، او گفت: باتوجه به خشونت هایی که شاهد اعمال آن علیه کودکان هستیم، علی رغم وجود لوایح و قوانین مختلف، برای تدوین قوانین جدید نیز احساس نیاز می شود. همچنین در مورد برخی قوانین نیز، نیاز است که بازنگری هایی صورت گیرد؛ برای نمونه در لایحه حمایت از کودکان بد سرپرست و بی سرپرست نیاز است که در ماده 26 که ازدواج سرپرست و فرزندخوانده را ممکن می سازد، تغییراتی صورت بگیرد.
میرکمالی در تبیین اشکالات موجود در زمینه اجرای قوانین موجود گفت: مشکلات فرهنگی و آموزشی از جمله عوامل ناکارمدی قوانین در حوزه حقوق کودکان است. خانوادهها و مرتکبین کودک آزاری اغلب از اینکه مرتکب نقص قانون شدهاند مطلع نیستند بنابراین نیاز به اطلاع رسانی، فرهنگ سازی و آموزش در این زمینه بسیار احساس میشود.
جام جم سرا:نمیتوان تصور کرد فرزندی در یک خانواده به دنیا بیاید و پدر و مادر وی همه تلاشهای خود را برای موفقیت او به کار نگیرند.گاهی این تلاشها به شکلی است که همهی فعالیتهای والدین در سایهی رشد و پیشرفت فرزندشان قرار میگیرد، آنهم در دنیای پرهیاهوی فعلی که همراه با پیشرفت تکنولوژی کار را برای تربیت نسل آینده و کودکان دشوارتر کرده است.
هماکنون وجود ماهوارهها در خانوادهها معضلی شده، به هر کجا که بروی پیدا میشود و این مسأله تربیت فرزندان را با مشکل روبرو ساخته است.
گشتی در کانالهای ماهوارهای جدا از برنامههای مستهجن آن نشان میدهد که برنامههای ویژهی کودکان در این شبکههای ماهوارهای روزبه روز در حال افزایش است و حتی برخی برنامههای بزرگسالان بطور عمد بصورت انیمیشن و فانتزی ساخته میشود تا کودکان را نیز همراه خود کنند.
جالب این است که برنامههای ویژهی کودکان به مراتب بسیار حرفهایتر ساخته شده و دوبلهها، حرفهایی هم دارند، برنامههایی که میلیاردها دلار صرف ساخته شدن آنها شده و حتی کانالهایی با فرکانسهای بسیار قوی هم برای آنها در نظر گرفته میشود.
هزینههای میلیارد دلاری برای ساخت انیمیشن و حتی سریال ویژه کودکان به منظور سرگرمی کودکان ما ساخته شده که سئوال اینجاست آیا این هزینهها از سر دلسوزی بوده؟ آیا تا به حال دقت کردهاید که محتوای این کارتونها چیست؟
آیا کودکی که همراه پدر و مادرش سریالهای ماهوارهای را میبیند، گاهی با نقش دختران و پسران هم سن و سال خودش همزاد پنداری نمیکند؟
آیا پدر و مادر کودکی که او در سریالهای ماهواره میبیند، شبیه پدر و مادر خودش رفتار میکنند؟
آیا تسخیر ذهن نوجوان توسط رسانهها و ایجاد اعتیاد به دیدن برنامههای آن، بیرغبتی نسبت به فعالیتهای اجتماعی، کم شدن علاقه به مطالعه کتابهای مفید و موثر به علت اعتیاد به دیدن صحنههای مستهجن که نفس تشنه آن است، بلوغ زودرس و دچار شدن به انواع بیماریهای روحی و جسمی، گرفتن فرصت اندیشیدن از آنها که همهی این امور به طرز شگفتآوری توسط متفکران این رسانهها برنامهریزی شده است، کافی نیست؟
آیا بهتر نیست که کارشناسان و مشاوران ما در زمینهی مسائل کودک، به فکر راه چاره باشند...؟
آیا خانوادهها برنامههایی برای استفادهی صحیح خود و کودکانشان از این امکانات دارند...؟
کودکان در سنین 3 تا 5 سالگی فقط بیننده هستند و قدرت تشخیص میان خوب و بد را ندارند و هر آنچه برای او به نمایش بگذاریم میبیند و به عنوان یک حرکت پسندیده میپذیرد. آنها قدرت تفکیک خوب، بد و یا افسانه بودن را ندارند و این باعث میشود تا ارزشهای آنها در دنیای واقعی تغییر کند.
سایه روشن تأثیر ماهواره بر بنیان خانواده
«رضا دستجردی» استادیار روانشناسی دانشگاه علوم پزشکی بیرجند در این باره اظهار می کند: متأسفانه شبکههای ماهوارهای ارزشهایی را تبلیغ میکنند که منطبق با اجتماع نیست و منجر میشود فرد در سطح کلان با دوگانگیهایی مواجه شود.
وی با بیان اینکه بسیاری از فیلمها روابطی را ترویج میکنند که خارج از عرف و شرع است، می افزاید: تصاویر، فیلمها و برنامههای تبلیغاتی ماهواره پیامدی جز سست شدن بنیان خانواده را در پی ندارد.
این استادیار روانشناسی دانشگاه علوم پزشکی بیرجند اظهار می کند: نوجوانی یکی از بحرانیترین و حساسترین دورههای زندگی انسان به حساب میآید که فرد به اوج غریزه میرسد، اما بسیاری از خانوادهها که متوجه این امر نبوده و براحتی از ماهواره استفاده میکنند، باید بدانند بیبند و باری جنسی و تبلیغ لذتهای جنسی مهمترین برنامههای ماهواره است که منجر میشود نوجوان یا جوان قدرت کنترل خود را از دست داده و جذب این برنامهها شوند.
دستجردی با اشاره به اینکه بیشتر سریالها و برنامههای ماهوارهای براحتی و بدون هیچ سانسوری، مسائل جنسی را مطرح و نمایشمیدهند، می گوید: این شیوهی ارائهی اطلاعات حتی در آگهیهای بازرگانی ماهوارهای نیز به وفور دیده میشود و متأسفانه بارها مشاهده شده فرزندان کوچک خانواده نیز بدون هیچ محدودیتی و در کنار والدین خود این صحنهها را تماشا میکنند و این در حالی است که هیچگونه ظرفیتی برای پذیرش این قبیل اطلاعات ندارند، در نتیجه تحتتأثیر آن قرار میگیرند.
استادیار روانشناسی دانشگاه علوم پزشکی بیرجند تصریح می کند: زنان خانهدار بسیاری نیز مصرانه سریالها و دیگر برنامههای ماهوارهای را دنبال کرده و با اشتیاق از شخصیتهای داستان، نوع پوشش آنان یا برخوردشان با همسر و فرزندانشان در محافل خانوادگی و مهمانیها صحبت میکنند بدون آنکه متوجه واکنش فرزندان در مقابل رفتارشان یا تبعات ناشی از تماشای این سریالها باشند.
وی با بیان اینکه بلوغ زودرس یکی از نتایج منفی فیلمهای ماهوارهای است، اظهار می کند: اگر نوجوان یا جوانی صحنههای مبتذل ببیند و شرایط ازدواج را نداشته باشد، میکوشد عطش خود را از راههای دیگر فرو نشاند.
تغییر سبک زندگی مهمترین آسیب شبکههای ماهوارهای
حجت الاسلام والمسلمین «سیدحسن سیدی» کارشناس مذهبی نیز اظهار می کند: شکی نیست یکی از ابزارهای جنگ نرم دشمن در شرایط کنونی توسعهی شبکههای ماهوارهای است و بیشتر این شبکهها در پی به انحراف کشیدن خانوادهها و جوانان و فرزندان نه تنها در ایران بلکه در سراسر جهان است.
وی با اشاره به اینکه مهمترین آسیب شبکههای ماهوارهای در خانوادهها تغییر سبک زندگی است، می گوید: هدف غرب از ترویج ماهواره این است تا سبک زندگی ایران اسلامی مردم را عوض کنند که متأسفانه در برخی موارد موفقیتهایی نیز کسب کردهاند.
سیدی ادامه می دهد: البته باید توجه داشت انحراف ایجاد کردن و به فساد کشیدن افراد جامعه تنها در حوزه مسائل اخلاقی و جنسی نیست که این بخشی از تلاش بیگانگان و دشمنان اسلام است، بلکه در همهی حوزهها خصوصاً مسائل عقیدتی نیز تلاش گستردهای دارند و هزینههای فراوانی صرف میکنند.
وی می افزاید: هزاران شبکهی ماهوارهای و حدود 3000 شبکه قابل دریافت در ایران که دنبال مقاصد شومی هستند تا جوامع را به نابودی بکشند، دنبال بیارزش کردن هویت انسانها بوده و باورهای مذهبی مردم را هدف قرار میدهند و ضعیف میکنند، هویت انسانها را مخدوش کرده و زندگی انسانی انسانهای جوامع را به زندگی حیوانی مبدل میکنند.
مسئول نهاد رهبری دانشگاه علوم پزشکی بیرجند با بیان اینکه امروزه متأسفانه برنامههایی تهیه میشود که مخاطب آنها بیشتر جوانان و نوجوانان و بعضاً کودکان هستند، اظهار می کند: این برنامهها به گونهای تهیه می شود که جذابیت دارد اما در پی این جذابیت مسائل انحرافی و ضد اخلاقی را دنبال میکنند.
آسیبهایی که ماهواره بر زندگی خانواده دارد
سیدی، سست شدن کانون خانواده و فروپاشی این نهاد، ترویج فساد و بد اخلاقی در خانواده و در پی آن جامعه، از میان رفتن اعتماد به نفس در جوانان، از دست دادن امید به آینده و ایجاد یأس و ناامیدی، بیهویت جلوه دادن جایگاه انسانی انسانها، ایجاد اختلاف فراوان در میان خانوادهها به خاطر ایجاد توقعات کاذب، بیبند و بارهای اخلاقی و خشونت و از میان بردن وحدت و یگانگی امتها را از جمله آسیبهایی که ماهواره بر زندگی خانوادگی میگذارد، برمی شمرد.
وی ادامه می دهد: بدبین کردن مردم به نظام و مسئولان، ترویج فرهنگ بیدینی و بیغیرتی، به سخره گرفتن مبانی ناب دینی و ایجاد بیهویتی دینی، تغییر سبک زندگی اسلامی ایرانی، ترویج فرهنگ اسراف و ضربه زدن به روح و روان و جسم انسانها از دیگر آثار مخرب ماهواره است.
این کارشناس مذهبی می افزاید: با توجه به هجمه گستره رسانهای و ماهوارهای اینجاست که وظیفه افراد و موسسات تأثیرگذار نمود پیدا میکند و هر کسی توان مقابله با این جنگ تمام عیار دشمن را دارد باید به میدان نبرد پا گذاشته و همهی هستی خود را همچون دوران دفاع مقدس به صحنه آورد.
سیدی می گوید:علاوه بر نهاد خانواده، مدارس، نشریات و رسانهی ملی و صدا و سیما نیز نقش برجسته و مهمی در فرهنگسازی و واکسینه کردن افراد جامعه و خانوادهها دارد تا بیشتر پیرامون اثرات مخرب این پدیده جذاب انحرافی اطلاعرسانی کنند.
وی ادامه می دهد: دانشگاه، نخبگان، روحانیون، مساجد و موسسات ملی و مذهبی نیز وظیفه دارند از این مقوله مهم غفلت نکنند و به دور از هیاهوهای سیاسی و حزبی و گروهی به وظیفهی خطیر خود که همان رسالت نبی مکرم اسلام است، اهمیت دهند.
مصونسازی در برابر آسیبهای ماهواره
«محمدرضا اسدییونسی» دکترای روانشناسی تربیتی در خراسانجنوبی نیز با بیان اینکه ماهواره و رسانه شمشیر دولبه هستند که هم آثار مخربی دارند، هم مثبت، کی گوید: اثرات مضر و مخرب برنامهها و فیلمهای ماهواره بیشتر از فوائد آن است.
وی می افزاید: با توجه به اینکه تا پایان نوجوانی هویت فرد شکل میگیرد، از اینرو توصیه میشود والدین توجه جدیتری به استفاده نوجوانان از ماهواره داشته باشند.
دکترای روانشناسی تربیتی با بیان اینکه نگاه به تربیت باید متفاوت باشد و خانوادهها نیز باید آموزشهای لازم در استفاده از رسانههاببینند، می گوید: والدین باید توجه داشته باشند به عنوان پدر و مادر چه میزان ارزشهای دینی را به فرزندان انتقال دادهاند؟
اسدییونسی ادامه می دهد: امروز باید توجه کنیم بیشتر از آنکه نگران ماهواره باشیم باید نگران انتقال ارزشهای نادرست آن باشیم.
وی اظهار می کند: صدا وسیما باید با استفاده از نخبگان به دنبال برنامههایی باشد که ارزشهای درست را منتقل و باورهای دینی ومذهبی را در مردم بهویژه نسل جوان تقویت کند.
به گفته وی شکاف میان فرزندان و والدین، سست شدن روابط میان زن و شوهر و اختلافات خانوادگی پیامدهای استفاده ازماهواره است.
وی با بیان اینکه مصونسازی در برابر آسیبهای ماهواره و اینترنت برنامهریزی اساسی را میطلبد، می گوید: خانواده، مدرسه، آموزش و پرورش، دانشگاه و صدا وسیما باید راهکارهایی برای مصونسازی ارائه دهند.(ایسنا)