مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

همسر مرزبان ربوده شده: امید چراغ خانه من است

جام جم سرا:
جمشید دانایی فر در روز 17 بهمن‌‌ماه 92 همراه با چهار سرباز دیگر در مرز جکیگور منطقه سرباز سیستان و بلوچستان به گروگان گروهی درآمد که خود نیز از ساکنان همین منطقه هستند. حالا 4 سرباز به خانه بازگشتند اما جمشید با سرنوشتی نامعلوم در دست گروهی است که با ادعای حمایت از مردم منطقه یکی از همان مردم را وسیله‌ای کرده‌اند برای انتقامجویی‌ها، کینه ورزی‌ها و شعله ورتر کردن آتش دشمنی‌ها. با همسر او درباره وضع زندگی پس از دو ماه و نیم انتظار سخت و گفته های سخنگوی جیش العدل درباره همسرش، صحبت کردم. چندان رغبت و رمقی برای گفت وگو ندارد و این را می‌توان به راحتی از همان لحظه اول که صدایش از آنسوی خط تلفن به گوش می‌رسد تشخیص داد. خودش هم این را می‌گوید و تأکید می‌کند که گفت‌وگو طولانی نباشد و با همان صدای گرفته پاسخ سؤال‌ها را می‌دهد.

*در صحبتی که چند وقت پیش کرده بودید گفتید امیدوار هستید که همسرتان به خانه برگردد. با توجه به مدت طولانی که از این ماجرا گذشته امید تان را هنوز دارید یا این‌که تسلیم ناامیدی شده اید؟

امید و توکلم به خداست و ایمان قلبی که دارم به من می‌گوید همسرم زنده است و صحیح و سالم به خانه باز می‌گردد. حالا هم چشم امیدم را به تلاش مسئولان و نهادهای اجتماعی دوخته‌ام تا کمک کنند که من و فرزندم از این بلاتکلیفی درآییم.

*شما درخواست‌هایی داشتید از مجامع بین‌المللی. کمی توضیح دهید که این درخواست‌ها را به چه شکلی مطرح کردید و انتظار چه کمک‌هایی دارید؟

انتظار دارم مسئولان ماجرا را پیگیری کنند و تمام تلاششان را انجام دهند تا سرنوشت همسرم مشخص شود. فرزند من در غیاب پدرش به دنیا آمد و هر دو انتظار پدرش را می‌کشیم. من نامه‌ای به شکل مکتوب ننوشته‌ام اما این درخواست‌ها را به صورت شفاهی اعلام کرده‌ام و یک بار دیگر هم اینجا درخواستم را مطرح می‌کنم. تقاضا دارم که هر چه سریعتر نسبت به روشن شدن وضع همسرم اقدام شود.

* تاکنون هیچ صحبتی از سوی شخصی مطمئن با شما انجام نشده که شما را از این بلاتکلیفی در آورد و نسبت به قطعیت سرنوشت جمشید مطمئنتان کند؟

هیچ صحبتی.

*آیا سخنان سخنگوی جیش العدل در گفت‌وگو با یک روزنامه‌نگار مستقل را خوانده اید؟

نه بی‌اطلاعم.

*این سخنگو در جایی از سخنانش ادعا کرده که یکی از دلایل تفاوتی که میان همسر شما و چهار سرباز دیگر قائل شدند این است که در طول یکسال گذشته افراد زیادی در درگیری‌های این مرز کشته شده‌اند و جمشید را به این دلیل مجرم تشخیص داده‌اند. جمشید چه مدت در این مرز مشغول به خدمت شده بود؟

4 روز، جمشید فقط 4 روز بود که به این مرز رفته بود و پیش از آن آموزش مرزبانی می‌دید و در جایی مشغول به خدمت نبود.

*یکی دیگر از مسائل مطرح شده از سوی سخنگو این است که جمشید حقوق بالایی دریافت می‌کرده؛ با در نظر گرفتن این موضوع که دریافت حقوق بالا نمی‌تواند دلیل برای مجازات یک انسان باشد اما این سؤال را از شما دارم که آیا جمشید چنین حقوقی دریافت می‌کرده؟

خیر، نمی‌دانم منظور از حقوق بالا چیست، اما حقوق جمشید به یک میلیون تومان هم نمی‌رسید.

*برای امیدرضا شناسنامه‌ای تهیه کرده‌اید؟

شناسنامه امید را گرفتم چون اگر این کار را نمی‌کردم جریمه می‌شدم و مسأله به دادگاه می‌کشید و دردسر زیادی داشت. اما خیلی دوست داشتم که پدرش بیاید و با هم برایش شناسنامه‌ بگیریم. اگر این امکان بود دست نگه می‌داشتم و تا بازگشت همسرم شناسنامه نمی‌گرفتم.

*خانواده، اطرافیان و آشنایان وقتی انتظار و امید شما را می‌بینند چگونه برخورد می‌کنند؟ با دیدن این امیدواری‌ها و واکنش‌های شما، همراهی تان می‌کنند یا این کار را بیهوده می‌دانند؟

هم تشویق می‌کنند و هم به امیدواری من امیدوارتر می‌شوند.

*خبرهای ضد و نقیضی دائم منتشر می‌شود، مثلاً این‌که گفته شد قرار است پیکر همسرتان همراه با چهار سرباز به ایران بیاید اما بعد اینطور نشد، بعد هم گفته شد که دانایی فر شاید زنده باشد و بار دیگر صحت آن رد شد و... وقتی شما در جریان این اخبار متفاوت قرار می‌گیرید چه تأثیری روی شما می‌گذارد؟

این اخبار بی‌تأثیر نیست و به هر حال اثر خودش را می‌گذارد، اما بیشتر سعی می‌کنم امیدم به خدا باشد و تا قطعی نشدن سرنوشت همسرم، امیدم را حفظ کنم.

*از فعالیت‌های مردمی در فضاهای مجازی خبردار می‌شوید؟ تا چه اندازه در جریان همدلی‌های مردم هستید؟

از مردم واقعاً ممنونم که با من و فرزندم و خانواده‌ام همراه هستند و ما را فراموش نکرده‌اند. از آن‌ها می‌خواهم هنوز هم من و کودکم را فراموش نکنند و حمایت‌های معنویشان را از ما دریغ نکنند. ممنونم از همدردی‌های آن‌ها.

*برای 4 سرباز دیگری که به خانه بازگشتند پیامی دارید؟

آزادی 4 سرباز دیگر را به خانواده هایشان تبریک می‌گویم و واقعاً از این بابت خوشحال شدم. آن 4 سرباز در استان ما مهمان بودند و خدا را شکر می‌کنم که مهمان‌ها سالم به خانه برگشتند. خانواده‌های آن‌ها که درد من را می‌فهمند، می‌خواهم برای من و کودکم دعا کنند.

*این مدت طولانی بیشتر با کابوس گذشته یا امیدواری تان باعث شده بتوانید شب‌ها را راحت به روز برسانید؟

من به خواب‌های خودم اطمینان دارم و تمام خواب‌هایم امیدوار‌کننده بوده، تا به حال حتی یک کابوس هم ندیده‌ام. فقط امیدواری.

* انتخاب نام امید برای فرزندتان هم به همین دلیل است؟

بله، به امید روزی که پدرش بازگردد و هر سه در کنار هم به زندگی مان ادامه دهیم.

* آیا با مسئولان در تماس هستید یا این‌که مانند قبل هنوز هم از طریق اخبار در جریان امور قرار می‌گیرید؟

آنها یک بار به دیدارمان آمدند و ابراز همدردی کردند، با رئیس‌جمهوری هم در سفر به استان سیستان و بلوچستان دیداری داشتیم. از آن‌ها تقاضا دارم پیگیر این موضوع باشند.(شیرین مهاجری/ایران)


ادامه مطلب ...

به امید تغییر یافتن نامزدتان ازدواج نکنید

جام جم سرا: دختر و پسر‌ باید در مراحل خواستگاری، درباره همه معیارهایی که برایشان از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است گفت‌و‌گو کنند و هیچ‌گاه برای اینکه هرچه سریع‌تر ازدواج کنند و به فرد مورد علاقه‌شان برسند، بدون آگاهی چیزی را قبول نکنند و فکر نکنند که بعد از ازدواج می‌توانند خودشان یا طرف مقابل را متحول کنند و به معیارهای ایده آلشان نزدیک شوند.

تغییر از لحاظ اعتقادی و سبک زندگی سخت است

وقتی برای مردی مهم است که همسرش شاغل نباشد، باید این مسئله را در جلسات خواستگاری مطرح کند و نظر همسرش را در این باره جویا شود. جالب است که گاهی مردان به این دلیل درباره این موضوع صحبت نمی‌کنند که همسرشان بعد از ازدواج باید از آن‌ها تمکین کند.

دختر و پسر‌ها باید توجه داشته باشند که معیارهای اعتقادی و ملاک‌هایی که به سبک زندگی افراد برمی گردد، به سختی قابل تغییر است. با این حال اگر زن یا شوهری به خاطر همسرش مجبور شود بر خلاف خواسته‌اش، رفتار کند خیلی زود دچار تضاد درونی خواهد شد.

ذکر این نکته هم ضروری به نظر می‌رسد که خانمی با تحصیلات عالیه فقط برای مسائل مالی کار نمی‌کند بلکه به دلیل نیاز فطری‌اش برای کمک به جامعه و حفظ جایگاه اجتماعی به کارش اهمیت می‌دهد. با این حال اگر مردی بتواند همسرش را مجبور کند که سرکار نرود، معمولا همسرش به خاطر تحمیل این وضعیت به او، وظایف مادری و همسری‌اش را به خوبی انجام نخواهد داد.

جیب زن یا شوهر نداریم

بعضی زن و شوهر‌ها که هر دو شاغل هستند حساب‌های مالی جداگانه دارند و مانند ۲ بیگانه با یکدیگر رفتار و حتی گاهی با یکدیگر داد و ستد می‌کنند.

معمولا زندگی در چنین وضعیت‌هایی، در قدم اول باعث طلاق عاطفی در زوج‌ها خواهد شد. در زندگی مشترک چنین زوج‌هایی بهتر است که جیب زن و شوهر نداشته باشد تا محبت بینشان حفظ و حتی بیشتر شود.(عبدالحسین ترابیان - کار‌شناس و مشاور خانواده/خراسان)


ادامه مطلب ...

طاهره، زنی که رنگ امید یک زندگی بی‌رنگ است [مجموعه‌عکس]

چهارشنبه 14 آبان 1393 ساعت 15:39

خانه‌ای در مرتضی‌گرد، جنوب خانی‌آباد، ویران، بدون رنگ. در و دیوار از حجم اندوه پر، روی پنجره‌ها گَرد افسردگی نشسته، دیوارهای خانه فرو ریخته؛ و چای تلخ به طعم سختی‌های زندگی‌ست،


ادامه مطلب ...

آخرین امید دستفروشان [مجموعه عکس]

جمعه 29 اسفند 1393 ساعت 10:00

جام جم سرا- تا یک هفته پیش فقط از قالی‌ها و پتوهای شسته شده و آویزان از پشت بام‌ها می‌شد فهمید که عید در راه است؛ تا چند روز پیش از همهمه و شلوغی خیابان‌ها و تکاپوی آدم‌ها هم نزدیک شدن عید و بهار را می‌توانستی احساس کنی...


ادامه مطلب ...

۴ راهکار برای افزایش امید به زندگی در سالمندی

سایت care۲ در مطلبی برای افرادی که از والدین سالخورده و مسن خود نگهداری می‌کنند و مراقب سلامت آن‌ها هستند، چند توصیه مفید دارد که در ادامه می‌خوانید:

- تشویق به انجام معاینات دوره‌ای:
افراد مسن بیشتر در معرض خطر ابتلا به بیماری‌های متعددی از جمله سرطان روده، پستان (در زنان)، پروستات (در مردان) و پوکی استخوان قرار دارند که به محض تشخیص لازم است به سرعت درمان شوند. در صورتی که این افراد از مراجعه به پزشک وحشت دارند باید آنان را همراهی کرد.

- تشویق به تحرک داشتن:
زندگی بی‌تحرک برای هیچ گروه سنی مناسب نیست اما این خطر برای افرادی که در سنین بالا هستند، آزاردهنده‌تر است. همچنین برخی از افراد مسن تمایلی به تحرک داشتن از خود نشان نمی‌دهند. از جمله فعالیت‌های سبک برای این گروه سنی، شنا کردن است که به کاهش خطر ابتلا به پوکی استخوان، حفظ سلامت قلب و تقویت ماهیچه‌ها بدون فشار آمدن بر مفاصل کمک می‌کند.

- داشتن رژیم غذایی سالم:
روی آوردن به عادات غذایی نامناسب کار آسانی است و بسیاری افراد در دوره‌ای از عمر خود، آن را تجربه می‌کنند. در افراد مسن عدم مصرف مواد خوراکی سالم اغلب نتیجه وقت نگذاشتن برای تهیه یک وعده غذایی سالم است که قطعا سلامت آن‌ها را به طور جدی به خطر می‌اندازد. فرزندان می‌توانند با کنترل رژیم غذایی و تهیه غذاهای سالم و ارگانیک برای والدین سالمند خود به بهبود کیفیت زندگی آنان کمک کنند.

- تقویت توان ذهنی:
مغز نیز همچون دیگر اعضا و بخش‌های بدن به ورزش کردن نیاز دارد. انجام فعالیت‌هایی که قدرت حافظه را تقویت می‌کنند‌، موجب حفظ سلامت مغز می‌شود. درست کردن پازل و بازی شطرنج از کارهای مفید برای تقویت قدرت ذهن و حافظه در سالمندان است. (ایسنا)

200


ادامه مطلب ...

ندا عبدی: با آثارم می‌خواهم امید و زندگی را نشان دهم

* چند سال است به کار مجسمه‌سازی مشغول هستی و اولین مجسمه‌ای که ساختی در کدام محله تهران قرار دارد؟
نزدیک به ۹ سال است که مجسمه‌سازی می‌کنم. از چوب شروع کردم و بعد از برگزاری یک نمایشگاه، در شهرک فرهنگیان، سردیس علی اکبر دهخدا را با برنز ساختم که اکنون در میدان دانش قرار دارد. بعد از آن مجسمه‌ای را به نام «یادمان شهدا» در وردآورد کار کردم. پس از آن نماد زن را در بوستان «مادران» منطقه ۱۸ کار کردم که نزدیک به ۳ متر قد دارد. این کارم هم ترکیب مواد و فایبرگلاس است.


* تلنگری که باعث ساخت مجسمه‌ای برای یادمان شهدا شد از کجا نشأت ‌گرفت؟
از روی یک عکس الگو گرفتم، تصویر سربازی که نشسته و رزمنده‌ای هم کنارش شهیده شده بود. ساخت مجسمه «یادمان شهدا» نزدیک به ۹ ماه طول کشید. ساخت مجسمه پروسه‌ای دارد. مجسمه ساخته و بعد قالب گرفته می‌شود و متریالی که برای آب و هوای شهری است در آن پر می‌شود.


* یکی از معروف‌ترین آثار شما مرد بارانی است که در دو نقطه از پایتخت با فاصله زیادی قرار دارد؛ اولی در منطقه ۲۱ و دومی جلوی در پارک ملت. فکر می‌کنم که بسیاری از شهروندان این مجسمه را دیده‌اند و استقبال خوبی هم از این اثر شده. ایده ساخت این اثر از کجا آمد؟

دوست داشتم کاری نو در مجسمه‌سازی انجام دهم که تنها یک مجسمه نباشد و حرفی برای گفتن داشته باشد. مرد بارانی کار نویی بود، مردی که از خواب بیدار شده و رحمت و برکت خدا با بارش باران بر سرش می‌ریزد و روی چمن سبزی که نمادی از زندگی است قدم بر می‌دارد. بیشتر دلم می‌خواست که امید و زندگی را در این اثر نشان دهم. قدمی که برمی‌داشت برایم مهم بود چون نشانه‌ای از زندگی را در خود دارد.


* این اثر شما با استقبال خوبی بویژه از سوی جوانان رو به رو شده طوری که بار‌ها دیده‌ام کنار مرد بارانی عکس یادگاری می‌گیرند. بخصوص به خاطر آبی که روی چتر می‌ریزد و تداعی‌گر باران است.
بله برای مردم خیلی جالب است که این آب از کجا می‌آید و اینکه به چه صورت این پروسه تکرار می‌شود. مهندسی پیچیده‌ای بود. مجسمه‌هایی که بزرگ هستند را باید دوتکه به ریخته‌گری برد تا بعد از در کوره گذاشتن، به هم جوش داده شوند. اما هیچ فلز و آهنی تحمل این را نداشت که بعد از جوش دادن سالم بماند چون ممکن بود که آب شود. کار سخت، آن موادی بود که باید در داخل برنز قرار می‌گرفت. خیلی فکر کردیم و سختی کشیدیم تا این کار به اتمام رسید. من این اثر را با کمک استادم «عباس شهریاری» ساختم که همیشه از ایشان برای ساخت آثارم کمک می‌گیرم. بعد از مدتی دیدم عکس این اثر همه جا پخش شد و حالا یکی از موفق‌ترین آثار من در سال ۹۲ است.


* متریالی که برای ساخت این مجسمه استفاده کردید از برنز است ولی وقتی به مجسمه نزدیک می‌شویم، بافت لباس را روی آن می‌بینیم که حالتی مخملی به آن داده. از طرفی، با توجه به وزن زیادی که برنز دارد چطور چ‌تر را با کمک یک می‌له آهنی باریک نگه داشتید؟
کار ساخت مرد بارانی نزدیک به یک سال طول کشید. پنج ماه زمان فقط برای برنز آن صرف شد و در برنز تمام بافت لباس را با شیوه‌های جدید درآوردیم، اما در مورد چ‌تر باید بگویم که نزدیک به ۱۰۰ کیلو وزن دارد، برای همین کار را باید طوری طراحی می‌کردیم که یک دست و یک می‌له بتواند چ‌تر را نگه دارد تا با باد، باران، طوفان و.... اتفاقی برای این اثر نیفتد.


* وقتی شوق مخاطبان را می‌بینید که با این اثر این گونه ارتباط برقرار کرده‌اند، چه احساسی دارید؟
خیلی خوشحالم و جالب است بدانید که هیچ کس باور نمی‌کند که من این اثر را ساخته‌ام. یک بار چند نفر دور مجسمه جمع شده بودند به آن‌ها گفتم که من این مجسمه را ساخته‌ام. یکیشان به شوخی گفت: خب مجسمه فردوسی را هم من ساخته‌ام. دروغ که شاخ و دم ندارد.


* دوست دارید که شما را بشناسند؟
نه! فقط دوست دارم کار‌هایم به صورتی باشد که مردم دوست داشته باشند و خدا را شکر تا امروز هر اثری که ساخته‌ام با استقبال روبه‌رو شده است. شاید مجسمه‌سازانی که سبک مدرن کار می‌کنند کار‌هایم را قبول نداشته باشند ولی برای من مهم مردم هستند زیرا آنان می‌خواهند ببینند. برخی کارهای مدرن که در پارک‌ها یا گوشه و کنار شهر می‌بینیم، اثر هنری بسیار قوی‌ای است و در جامعه هنری این اثر را خیلی قبول دارند ولی عامه مردم نمی‌توانند با آن ارتباط برقرار کنند. من می‌توانم یک اثر حجمی مدرن بسازم ولی وقتی مرد و زن و بچه با بی‌تفاوتی از کنار آن رد می‌شوند، فایده‌ای ندارد در حالی که زمانی که از کنار مرد بارانی می‌گذرند چند دقیقه آن را نگاه می‌کنند.


* خیلی‌ها شرایط شما را دارند، پر از ایده‌های نو هستند و آثاری هنرمندانه خلق می‌کنند ولی کسی آنان و آثارشان را نمی‌بیند. شما معرف داشتید؟
من معرفی نداشتم و تنها با مراجعه به زیباسازی منطقه و معرفی آثارم و پذیرفته شدن آن‌ها توانستم کار کنم. معتقدم که اگر کسی هنری داشته باشد و خلاق باشد، قطعا می‌تواند هنرش را عرضه کند و اگر حرفی برای گفتن داشته باشد می‌تواند کار کند.


* در کارنامه‌ات ساخت مجسمه رئیسعلی دلواری را هم داری. مجسمه‌ای که نظیر آن را کمتر می‌توان یافت چون تمام وزن مجسمه روی دو پای اسب است بدون اینکه پاهای اسب به نقطه‌ای تکیه کند.
این اثرم را بسیار دوست دارم چون همانطور که اشاره کردید اسب روی دو پای باریک ایستاده و دم تکیه‌گاه نیست و همین نقطه عطف این مجسمه است. من تا به‌حال مجسمه‌ای را به این صورت ندیدم که تنها روی دو پای باریک بایستد. مجسمه‌ها یا روی ۳ پا ایستاده یا دم تکیه‌گاه است. از زیباسازی منطقه ۲۱ با من تماس گرفتند که بوستانی به نام رئیسعلی دلواری در حال ساخت است و شما چه طرحی برای ساخت مجسمه در آن دارید. خب من می‌توانستم شخصیت رئیسعلی دلواری را نشسته روی مکانی بسازم، ولی دوست داشتم که نماد مبارز بودن و قدرتش را نشان دهم. نخواستم خشمش را نشان دهم، اسلحه را بالا برده یعنی زیاد هم به اسلحه وابسته نیست و پیروز است. ایستایی این کار به خاطر این است که ما پایین‌تنه این اثر را خیلی محکم درست کردیم و بتن زیادی ریختیم که ایستایی داشته باشد و این سنگینی به سمت دم و پاهاست به طوری که زمان نصب که آن را بالا قرار دادیم بدون اینکه جوش بزنیم مجسمه روی دو پا ایستاده بود، یعنی کاری که نزدیک به ۴ و نیم متر است روی دو پا ایستاده بود.


* قطعا احساس یک هنرمند در خلق آثارش تاثیر مستقیم دارد. در مجسمه‌هایی که ساختید تا چه حد احساستان را در خلق اثر به مخاطب القا کردید؟
معمولا بعد از ساخت هر مجسمه‌ای اطرافیان همین اعتقاد را دارند و ماهیت وجودی‌ام را در آن اثر می‌بینند.


* به لحاظ مالی، آیا این شغل و حرفه‌ای که دارید مقرون به صرفه هست؟
واقعیتش نه. اینکه بخواهی یک سال کار کنی، بیشتر عشق به کار است. واقعیتش زیاد بهره مالی برایم نداشته. چون هیچ وقت نمی‌توانم مجسمه را کنار بگذارم. کاری مثل مجسمه سازی اگرعشق در آن نباشد هیچ وقت موفق از آب درنمی‌آید. مجسمه‌سازی یک کار ۲۴ ساعته است. باید بنایی،
گچکاری، سیمان‌کاری، جوشکاری و... را بلد باشید.


* رشته اصلی شما شیمی بوده و به صورت آزاد مجسمه‌سازی را یاد گرفته‌اید. چرا تغییر رشته ندادید؟ رشته اصلیتان در زمینه مجسمه‌سازی به کارتان آمده؟
به خاطر این رشته، بیشتر از کسانی که رشته‌شان مجسمه سازی است مواد‌ و متریال‌ را می‌شناسم. معتقدم که دانشگاه نمی‌تواند از ما یک هنرمند بسازد؛ ممکن است بتوانیم خوب صحبت کنیم ولی در واقع آن تجربه و ایده‌های نو است که هنرمند را می‌سازد و ذهن خلاق. تا زمانی که صبح تا شب کار نکنید نمی‌توانید آن ذهن خلاق را بسازید و به عقیده من، دانشگاه به شما این فرصت را نمی‌دهد. شما فقط می‌توانید خیلی خوب تئوری طرح بزنید و... ولی کار عملی خوبی را نمی‌توانید ارائه بدهید.


* قطعا درباره آثار مجسمه سازان دنیا هم شناخت دارید. آن‌ها از چه متریالی استفاده می‌کنند و چه تفاوت‌هایی در آثارشان با ما وجود دارد؟
آن‌ها دستشان باز است و از آثارشان بیشتر استقبال می‌شود. قدر هنر را آنجا بیشتر می‌دانند و آثارشان خریداری می‌شود. من هنرمندان قوی‌ای را در آنجا می‌شناسم که می‌گویند اگر اثری را کسی نمی‌خرد برای چه باید آن را خلق کنیم؟ متریالی که آنان به کار می‌برند مانند متریال ماست و از همین ابزاری که ما استفاده می‌کنیم آن‌ها هم استفاده می‌کنند. تنها تفاوت ما در این است که آن‌ها بیشتر حمایت می‌شوند. لازمه هنرهایی مثل مجسمه‌سازی خلاقیت است. ممکن است من یا شخص دیگری در هر جای دنیا از متریالی جدید استفاده کنیم که در هیچ جای دنیا استفاده نشده است.


* کدام مجسمه نظرت را جلب کرده و به آن تعلق خاطر داری؟
مجسمه‌های ابوالحسن صدیقی مانند تندیس فردوسی، حر و... که فکر نمی‌کنم هیچ اثری روی دست آن آمده باشد. او بی‌شک یکی از بزرگ‌ترین مجسمه سازان ما بود که آثارش بی‌نظیر است.


* عمر مجسمه چند سال است؟
بستگی به نگهداری آن دارد. برنز و سنگ که سالیان زیاد می‌ماند، فایبر گلاس ضربه پذیر‌تر است و زود‌تر از بین می‌رود.


* تابه‌حال شده مجسمه‌ای را ترمیم کنی؟
بله. مجسمه‌ای در شیرخوارگاه آمنه و تمام مجسمه‌هایی که در پارک شریعتی بود را من تعمیر کردم.


* به نظر شما تعداد مجسمه‌های موجود در سطح شهر کافی است؟
تعداد آثار حجمی ما بسیار کم است، در صورتی‌که واقعا مردم این آثار را دوست دارند. کافی است شما مجسمه کوچکی را در گوشه‌ای از شهر قرار دهید و بازخوردش را ببینید که چند نفر با آن عکس می‌گیرند. (اکرم فراهانی/ایران جوان)

345


ادامه مطلب ...

ناباروری؛ از بیم تا امید

هرچند در سال‌های دور، درمانی برای نازایی وجود نداشت و تنها راه ممکن کنارآمدن با وضع موجود یا جدایی بود، اما این روزها هرچند آمار ناباروری همچنان در کشور بالاست، اما دیگر بچه‌دار شدن آرزویی دست نیافتنی نیست. این روزها زوج‌ها با مراجعه به متخصصان زنان و زایمان و مراکز ناباروری می‌توانند مراحل درمان را پشت‌سر بگذارند و به بچه‌دارشدن امیدوار باشند.

سیدمحمدهاشم علوی، معاون انجمن ناباروری ایران درباره آمار ناباروری می‌گوید: براساس آمارهای به‌دست آمده، بین 10 تا 15 درصد از زوج‌های ایرانی نابارور هستند و نمی‌توانند به طور طبیعی بچه‌دار شوند، اما معمولا به زوجی نابارور گفته می‌شود که از زمان تصمیم به بچه‌دار شدن تا بعد از یک سال برقراری تماس جنسی و بدون استفاده از روش‌های مختلف جلوگیری از بارداری، به باروری نرسیده باشد. به طور طبیعی، زن و شوهر بعد از تلاش برای بچه‌دار شدن معمولا بعد از 6 ماه به باروری می‌رسند و در 90درصد موارد، بدون هیچ درمانی می‌توانند در عرض یک‌سال بچه‌دار شوند. اگر این زمان طولانی‌تر از حد معمول شود، می‌توان به آنها نابارور گفت و روش‌های درمانی را در صورت تمایل برای آنها آغاز کرد. به طور کلی، یک سوم ناباروری‌ها در زنان و به همین میزان در مردان اتفاق می‌افتد و در سایرموارد،علل ناشناخته‌ای که براحتی قابل تشخیص نیستند در ناباروری‌ها نقش دارند.

علل ناباروری

اگر پای درددل زوج‌های نابارور نشسته باشید متوجه می‌شوید دلایل مختلفی باعث ناباروری آنهاست که مهم‌ترینش وجود مشکل در دستگاه تناسلی است. دکتر علوی، درباره علل ناباروری می‌گوید: ناباروری علت‌های متنوعی دارد. ممکن است به دلیل نقص در باروری یا وجود مشکلی در سیستم تناسلی یکی از زوجین باشد. معمولا سهم زنان و مردان در ناباروری در کشور به یک اندازه است و هر یک ممکن است به علتی، توانایی باروری نداشته باشند که باید با مراجعه به متخصص و معاینات صورت گرفته، مشکل مشخص شود. علل ناباروری در زنان و مردان متفاوت است، به گونه‌ای که در زنان، بیشتر این مشکل با بروز اختلال در نظم قاعدگی همراه است و حتی در بعضی از موارد، زن با وجود سن مناسب، به بلوغ جنسی لازم برای باروری نرسیده است و به طور مثال عادت ماهانه نمی‌شود. گاهی ابتلا به بیماری‌های عفونی در گذشته، ممکن است باعث آسیب‌های وارده به لوله‌های رحمی شده باشند و گاهی وجود نقایص ذاتی در دستگاه تناسلی زنانه مثل کوچک بودن محفظه رحم یا ناقص بودن آن ممکن است علت ناباروری زنان باشد. اختلالات قاعدگی که یکی از شایع‌ترین علل ناباروری در زنان است، با نشانه‌هایی مثل رشد موهای زائد در بدن و بروز چاقی و اضافه وزن همراه است که معمولا پزشکان به این نکات توجه می‌کنند.

معاون انجمن ناباروری ایران درباره علل ناباروری مردان هم توضیح می‌دهد: در مردان، مشکلات ناباروری کمی گسترده‌تر است. مشکلات هورمونی و بر هم خوردن تعادل هورمون‌های جنسی، تغییرات ایجاد شده در رشد موهای بدن، بروز ضعف در مقاربت و نداشتن توانایی در انجام این کار، کاهش تمایلات جنسی، بروز مشکل در انزال که معمولا با زود انزالی خود را نشان می‌دهد، داشتن بیضه‌های کوچک و سابقه تورم و التهاب در بیضه‌ها، ازجمله علل ناباروری در مردان به شمار می‌رود و برای بچه‌دار شدن باید درمان شوند.

زوج‌های پرخطر

ناباروری ممکن است گریبانگیر هر زوجی شود ولی در این میان بعضی از عوامل دست به دست هم می‌دهند تا زوجی بارور شود و زوجی دیگر نه. دکتر علوی معتقد است وجود بعضی عوامل پرخطر احتمال ناباروری در زوج‌ها را بالا می‌برد و باعث می‌شود آنها بیش از دیگران دچار این مشکل شوند. زوج‌هایی که در سنین 35 تا 40 سال قرار دارند و برای بچه‌دار شدن اقدام کرده‌اند، در معرض خطر هستند بنابراین پزشکان توصیه می‌کنند، زوج‌ها قبل از این سن به فکر بچه‌دار شدن بیفتند و پس از ازدواج، آن را به تأخیر نیندازند. به طور کلی در افراد بالای 40 سال بویژه در زنان، احتمال باروری بشدت کم است و زن و شوهرها برای موفق شدن در این کار باید صبر و حوصله بیشتری داشته باشند. زنانی که دچار قاعدگی‌های نامنظم هستند یا زنانی که تا به حال سیکل‌های قاعدگی برای آنها اتفاق نیفتاده باید نسبت به مقوله ناباروری حساس‌تر و آگاه‌تر باشند چراکه این مساله ارتباط مستقیم‌ با عدم تخمک‌گذاری و نقص در سیستم تناسلی دارد. همچنین زنانی که در پرونده آنها سابقه بیش از یک‌ بار سقط جنین ثبت شده، بیشتر در معرض ناباروری قرار دارند. چنانچه هر کدام از زوجین‌ به علت ابتلا به سرطان تحت درمان با داروهای شیمی‌درمانی بوده‌اند ممکن است در زندگی زناشویی دچار اختلال در باروری شوند.

علوی به مردان هشدار می‌دهد، چنانچه تعداد اسپرم‌هایشان خیلی کم است یا در ناحیه بیضه‌ها تورم و التهاب می‌بینند یا مبتلا به واریکوسل هستند، باید هر چه سریع‌تر برای درمان به پزشک مراجعه کنند. معاون انجمن ناباروری ایران توضیح می‌دهد: در خیلی از موارد با درمان این قبیل مشکلات، مشکل ناباروری هم درمان می‌شود. مردانی که از قبل عمل وازکتومی انجام داده‌اند ولی بعد از سال‌ها دوباره می‌خواهند بچه‌دار شوند، باید برای درمان به پزشک مراجعه کنند. همچنین مردانی که بیضه‌های کوچکی دارند یا تحت عمل فتق مغبنی (فتقی که در ناحیه کشاله ران ایجاد می‌شود) قرار گرفته‌اند بیشتر دچار ناباروری می‌شوند. شناخت این پیش‌زمینه‌های خطرساز و اطلاع از آنها به نوعی صرفه‌جویی در زمان محسوب می‌شود و افراد در صورت وجود این نشانه‌ها می‌توانند سریع‌تر به پزشک مراجعه کنند.

خدمات مراکز ناباروری

هرچند مراجعه به مراکز ناباروری مشکلات و هزینه‌های زیادی را برای زوج‌ها دارد، اما امید به این‌که روزی بچه‌دار می‌شوند باعث می‌شود هر مشقتی را تحمل کنند. دکتر علوی درباره مراکز ناباروری و عملکرد آنها می‌گوید: زن و شوهر وقتی بعد از تلاش زیاد بچه‌دار نمی‌شوند باید برای آگاهی از مشکل به پزشک زنان و زایمان مراجعه کنند تا در صورت لزوم آنها را به مراکز ناباروری ارجاع دهد. زوج‌هایی که به مراکز ناباروری مراجعه می‌کنند توسط پزشکان و متخصصان این مراکز مورد مطالعه قرار می‌گیرند تا بتوانند مشکل ناباروری آنها را شناسایی کنند. در نخستین گام شرح حال کاملی از زوج‌ها گرفته می‌شود. بعد از آن، پزشک معالج با معاینه فیزیکی سعی می‌کند از سلامت سیستم تناسلی زن و شوهر اطلاع پیدا کند تا در صورت وجود مشکل در این بخش، اقدام لازم را انجام دهد. گاهی اطلاع از سابقه بیماری‌ در هر یک از زن و شوهر می‌تواند کلید حل مشکلات باشد. بنابراین باید اطلاعات دقیقی در اختیار متخصصان قرار گیرد تا علت اصلی ناباروری مشخص شود. گاهی بعضی عمل‌های جراحی که در سال‌های گذشته انجام شده، ممکن است باعث نقص در سیستم تناسلی یا نواحی دیگر شده باشد. حتی شیوه درمان‌هایی که در سال‌های قبل یا در حال حاضر روی افراد انجام شده یا داروهایی که مصرف می‌کنند هم درمواردی می‌تواند کلید حل مشکل باشد و در تشخیص ناباروری به پزشکان کمک کند. شاید بعضی از زوج‌ها در طول این مراحل ابراز نگرانی و خستگی کنند، ولی باید مطمئن باشند که تمام این مراحل، زمینه‌ای است برای کشف علت اصلی ناباروری و صبر و تحمل آنها در این مسیر می‌تواند کمک زیادی به حل ‌مشکل کند.

درمان‌های امیدبخش

به گفته علوی، درمان‌های ناباروری مبتنی بر شناخت علل اصلی است و تا وقتی علت زمینه‌ای ناباروری در زوج‌ها مشخص نشده باشد، پزشک نمی‌تواند راه درمانی مناسبی را پیش روی آنها قرار دهد. او می‌گوید: در واقع، تشخیص صحیح عوامل مستعدکننده، رمز موفقیت‌آمیز بودن روش‌های درمانی است. در صورتی‌که علت ناباروری در زنان فقط مربوط به عدم تخمک‌گذاری باشد، با کمک روش‌های درمانی صحیح بر پایه شرایط بیمار و کنترل این وضعیت در طول درمان، می‌توان اقدامات مناسب درمانی را برای او انجام داد. در مردان ممکن است عدم وجود اسپرم یا حتی تعداد محدود اسپرم‌ها در مایع انزال علت اصلی ناباروری باشد. این موضوع معمولا به دلیل آسیب‌های وارد شده به بیضه‌ها یا در مواردی انسداد راه‌های خروجی اسپرم اتفاق می‌افتد که باعث ناباروری می‌شود.

***

در بسیاری موارد، تا اسم مراکز ناباروری به میان می‌آید زوج‌ها فکر می‌کنند باید منتظر درمان‌های طولانی و پیچیده‌ای باشند و همین باعث دلسرد شدن و پا پس کشیدن آنها می‌شود، به طوری که عطای بچه‌دارشدن را به لقایش می‌بخشند، اما حکایت چیز دیگریست و زوج‌های نابارور با درمان‌های ساده به باروری می‌رسند و نیازی به انجام روش‌های درمانی پیچیده ندارند.

در صورت موفقیت‌آمیز نبودن مراحل درمان و داشتن فرصت کافی برای این کار، پزشکان از روش‌های کمک باروری در مراکز خاص این کار استفاده می‌کنند. علوی در این باره می‌گوید: خوشبختانه در کشور ما فناوری‌ها در این زمینه به حدی رسیده که دانشمندان و متخصصان ناباروری همپای مراکز پیشرفته دنیا با امکانات به روز و پیشرفته‌ای که دارند در امر درمان زوج‌های نابارور تلاش می‌کنند. از سوی دیگر، از آنجا‌ که روش‌های کمک باروری دائم‌ در حال تکامل و پیشرفت است، دانشمندان ایرانی نیز باید با به روز کردن اطلاعات خود، همگام با علم دنیا پیش بروند تا در حد امکان نیاز زوج‌های نابارور در کشور مرتفع شود.

ناباروری و هزار و یک مشکل

روحی ـ روانی

مشکلات مربوط به ناباروری یکی دو تا نیست و جدا از تحمیل هزینه‌ها و رفت و‌آمدهایی که هر کسی را خسته می‌کند و امیدهایی که گاه کمرنگ و گاه پررنگ می‌شود، مشکلات روحی و روانی زیادی هم به همراه دارد. هر‌چند از آن سال‌ها که خانواده‌ها به فرد نازا سرکوفت می‌زدند و مشکلی به مشکلاتش اضافه می‌کردند، گذشته است و این موضوع در سال‌های گذشته دیگر به شدت قبل نیست، اما هنوز هم ناباروری با نگاه منفی خانواده‌ها همراه است.

علی‌اصغر اصغرنژاد، عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی ایران، در این باره می‌گوید: بارداری و بچه‌دار شدن یکی از اصلی‌ترین انگیزه‌های‌ ازدواج است و در واقع، یکی از فاکتورهای رضایت زن و شوهر داشتن فرزند و توانایی باروری است و طبیعتا ‌ناتوانی در بچه‌دار شدن می‌تواند مشکل‌آفرین شود. زن یا شوهری که از ناباروری رنج می‌برند، احساس نقص یا کاستی می‌کنند و همین موضوع اثرات روحی و روانی زیادی را به همراه دارد. عده‌ای از زوجین شاید تمایلی به بچه‌دار شدن نداشته باشند ولی زمانی که متوجه ناباروری خود می‌شوند، احساس نقص و کاستی می‌کنند. مراجعه به بانک اسپرم در مردانی که به دلیل نداشتن اسپرم کافی توانایی باروری خود را از دست داده‌اند و استفاده از رحم اجاره‌ای برای زنان نابارور ازجمله راه‌کارهایی است که متخصصان ناباروری پیش‌روی زوج‌های نابارور قرار می‌دهند.

فشارهای همه‌جانبه

اصغرنژاد در ادامه می‌گوید: زمانی که یک زوج متوجه می‌شوند که نمی‌توانند بچه‌دار شوند، به طور ناخودآگاه دچار اضطراب و نگرانی می‌شوند که در بسیاری از موارد روی روند زندگی عادی آنها اثر مستقیم می‌گذارد و گاهی درگیری‌هایی را بین زوجین و خانواده‌های آنها ایجاد می‌کند. استرس‌های ناشی از آینده بدون فرزند از اصلی‌ترین نگرانی‌هایی است که گریبانگیر زوج‌های نابارور می‌شود. علاوه بر این، در صورتی که هر دو تمایل به درمان مشکل داشته باشند، تأمین هزینه‌های درمانی و برنامه‌ریزی‌ها و زمان‌بندی‌هایی که در این میان باید انجام شود، فشار مضاعف دیگری را ایجاد می‌کند که مدیریت آن ممکن است برای عده‌ای دشوار باشد. همچنین خطرپذیری و پذیرش راهکارهای درمانی، داروهای مصرفی و عوارضی که ممکن است ناخواسته برای زوج‌ها ایجاد شود و تنش و استرس بالای ناشی از تمام این موارد ممکن است آنها را دچار افسردگی‌ کند.

حمایت‌های روانی خانواده و جامعه

حدود 3 میلیون نفر در ایران از مشکل ناباروری رنج می‌برند که به طور متوسط از هر 3 تا 4 خانواده، یکی را شامل می‌شود. بنابراین حمایت‌های روانی که از طرف خانواده زوج‌ها، دوستان و آشنایان و حتی جامعه باید انجام شود، از اهمیت بالایی برخوردار است. عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی ایران، در این باره می‌گوید: اطرافیان بویژه خانواده درجه یک زوج‌ها باید درک کاملی از شرایط آنها داشته باشند و سعی کنند با دلداری‌ و حمایت از آنها، تا حد امکان نگرانی و اضطراب آنها را کم کنند. گوش کردن به حرف دل آنها و جلوگیری از سرزنش و طعنه زدن به فردی که مشکل ناباروری دارد، می‌تواند تا حد زیادی به او قوت قلب دهد و نسبت به درمان، تشویقش کند. در این میان، نقش تأثیرگذار جامعه را هم نباید نادیده گرفت. سازمان‌هایی که مسئولیت آموزش و بالا بردن سطح دانش مردم را به عهده دارند ازجمله وزارت بهداشت و درمان، بهزیستی و سازمان‌هایی از این قبیل باید با برنامه‌ریزی‌های منظم و از پیش تعیین شده‌، آگاهی مردم را در زمینه ناباروری و چگونگی مواجهه با آن را بالا ببرند. این سازمان‌ها می‌توانند با انتشار کتاب و سی‌دی‌های آموزشی و برگزاری کلاس‌های آموزشی در مراکز عمومی در این زمینه فعالیت کنند. آموزش شیوه برخورد اطرافیان و خانواده‌ها با زوج‌های نابارور هم ازجمله برنامه‌های اصلی است که باید در دستور کار مسئولان و سازمان‌های اجتماعی قرار گیرد.

***

گاهی اطلاع از ناباروری ممکن است زندگی زناشویی را متزلزل کند و آن را در معرض خطر فروپاشی قرار دهد. اصغرنژاد معتقد است، متقاعد کردن خانواده‌های طرفین و پذیرش ناباروری زوج‌‌ها از طرف خانواده‌ها نقش تعیین‌کننده‌ای در مسیر زندگی زوج‌های نابارور دارد. علاوه بر این، سطح رشد عاطفی دو طرف و میزان صمیمیتی که بین آنها حکمفرماست می‌تواند تضمینی برای تداوم زندگی زناشویی باشد. به طوری که هر چه صمیمیت آنها بیشتر باشد، پذیرش ناباروری یکی توسط فرد مقابل راحت‌تر است و با این موضوع بهتر کنار می‌آید. بعضی زوج‌ها در چنین شرایطی همبستگی‌شان را بیشتر از قبل حفظ می‌کنند که یکی از رموز موفقیت آنهاست و طبیعتا این زوج‌ها انگیزه بیشتری نسبت به درمان ناباروری دارند.

ندا اظهری / سیب (ضمیمه سه شنبه روزنامه جام جم)


ادامه مطلب ...

سن امید به زندگی ایرانی ها ۷۳.۵ سال است

دکتر محمد اسماعیل مطلق در همایش آشنایی با اصول اولیه اورژانس های پزشکی با تأکید بر کاهش مرگ زودرس گروه سنی ۳۰ تا ۷۰ سال که روز دوشنبه در ستاد وزارت بهداشت برگزار شد، گفت: توجه و هدف وزارت بهداشت این است که بندهای سیاست سلامت و ۵ بند سیاست جمعیت که مربوط به وزارت بهداشت است را اجرایی کند.

وی شاخص امید به زندگی را معیاری برای تشخیص متوسط طول عمر افراد یک جامعه دانست و افزود: این شاخص نشان می دهد که انتظار می رود هر فرد حداقل باید چند سال در کشوری که در آن به دنیا آمده است زندگی کند.

مطلق، سطح آموزش سلامت در رسانه های فراگیر، شیوه ارائه خدمات بهداشتی درمانی، سبک زندگی، استرس های فردی و اجتماعی، سلامت محیط زیست و شرایط اقتصادی کشور را به عنوان عوامل موثر بر شاخص امید به زندگی مطرح کرد.

مدیرکل دفتر سلامت جمعیت،خانواده و مدارس وزارت بهداشت خاطرنشان کرد: در تمام کشورهای دنیا میزان امید به زندگی زنان بیشتر از مردان است اما در ۳ کشور اردن، مالی و افغانستان این رویه صادق نیست.

به گزارش مهر، مطلق میانگین نرخ امید به زندگی در کشورهای کم درآمد را ۶۰ سال و در کشورهای پردرآمد ۸۰ سال عنوان کرد و گفت: به عنوان نمونه کشور ژاپن از طریق ترویج الگوی تغذیه سالم به وسیله آموزش های جامع و موثر توانسته است که ضمن افزایش نرخ امید به زندگی، آمار بیماری هایی را که موجب هزینه برای فرد و جامعه می شود را کاهش دهد.

وی افزود: پیشنهاد ما برای ترویج الگوی تغذیه سالم این است که قیمت مواد غذایی سالم مانند لبنیات کم چرب، میوه و سبزیجات کاهش و قیمت مواد غذایی مضر مانند روغن های جامد، شکر و نمک افزایش پیدا کند و از لیست حمایت های دولتی خارج شود تا اقبال عمومی به مصرف مواد غذایی سالم بیشتر شود.

مدیر کل دفتر سلامت جمعیت، خانواده و مدارس وزارت بهداشت ایحاد فضای شاد و بدون استرس را که در افزایش امید به زندگی تأثیر دارد را مرهون برخورداری مردم از رفاه عمومی و شرایط بهتر اقتصادی و اجتماعی دانست و گفت: افراد و جوامع شاد طول عمر بیشتری نسبت به دیگران خواهند داشت.

وی افزود: افزایش سطح سلامت و رفاه عمومی از طریق اصلاح ساختار نظام سلامت و بهبود خدمات بهداشتی و درمانی به برنامه ای طولانی مدت نیاز دارد بنابراین دولت ها می توانند از طریق افزایش جشن های ملی و مراسم های شاد فرهنگی در مکان های عمومی به ارتقای سطح شادی کمک کنند.

مطلق در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به اینکه استرس می تواند به افزایش تدریجی فشار خون و احتمال بیماری های قلبی و عروقی و در نهایت افزایش مرگ زودرس منجر شود، گفت: می توان با آموزش های فراگیر مقابله با استرس، طول عمر افراد را افزایش داد ضمن اینکه عواملی مانند داشتن خواب مناسب می تواند در کاهش استرس موثر باشد.

مدیر کل دفتر سلامت جمعیت، خانواده و مدارس وزارت بهداشت تشریح کرد: سازمان بهداشت جهانی در پایان سال ۲۰۱۳ آمار امید به زندگی در ۲۲۲ کشور دنیا را منتشر کرد که ایران با ۷۳.۵ سال امید به زندگی در رتبه ۱۰۶ دنیا قرار داشت و میانگین امید به زندگی در میان زنان ۷۵ و در میان مردان ۷۲ سال بود.

وی افزود: کشور موناکو که دومین کشور کوچک جهان است با میانگین سنی ۸۶.۵ سال در صدر جدول منتشر شده قرار داشت و کشور سیرالئون نیز با میانگین سنی ۴۷.۵ سال، کمترین میزان امید به زندگی در دنیا را دارد.

مطلق تأکید کرد: تلاش خواهیم کرد که تا سال ۲۰۳۰ مرگ نوزادان و کودکان را به نزدیک صفر برسانیم و مرگ مادران باردار را که در حال حاضر ۱۹ در ۱۰۰ هزار است را ۷۰ درصد کاهش دهیم اما در برنامه ششم توسعه نیز مرگ نوزاد را ۷ نفر در هزار تولد زنده و مرگ کودکان را کمتر از ۱۵ نفر در هزار پیش بینی کرده ایم.


ادامه مطلب ...

هیولای سرطان در خاک امید و اراده

وقتی از سرطان می‌نویسیم، آمار چه اهمیتی می‌تواند داشته باشد. خیلی نمی‌تواند مهم باشد که سالانه حدود 90هزار ایرانی به سرطان مبتلا می‌شوند و بی‌تردید بسیار دردناک است که بنا به پیش‌بینی سازمان‌های جهانی، تعداد مبتلایان به سرطان تا سال 2020 بناست به بیش از 18میلیون نفر برسد و چه حجم دردناکی است 500هزار ایرانی که همین روزها با سرطان دست و پنجه نرم می‌کنند.

نوشتن این اعداد تنها اندکی حجم درد را کم می‌کند؛ ولی حتی اگر روزی باشد که تنها یک نفر به سرطان مبتلا باشد، باز هم دردناک است.

مرضیه امروز یک نجات یافته از سرطان است. پژوهشگر است، تدریس و زندگی می‌کند. وقتی با من صحبت می‌کند، دیگر بغض ندارد؛ از روزی که در حوالی تولد 30 سالگی‌اش تن صدای پزشکش عوض شد و گفت متاسفانه بدخیم است روزها می‌گذرد.

او یک مبارز است، یک مبارز پیروز. به تنهایی به جنگ سرطان رفته، تمام اقدامات پزشکی و آمادگی‌های جراحی را خودش به تنهایی انجام داده، حتی بدون آخ گفتن و پزشک ناغافل وقتی از اتاق عمل بیرون آمده در پاسخ خانواده گفته است من یک سرطان پیشرفته را جراحی کردم و بهت بر تمام زیبایی‌های صورت مادر مرضیه نشست. از آن روز مرضیه تنها مبارزه نکرد، مادرش و خواهرانش در کنارش بودند؛ اما خط مقدم خود او بود.

امید، محور مقاومت

در شیوه‌های مبارزه با سرطان یکی‌از روش‌ها، مثبت درمانی ذکر شده است؛ روشی پرمناقشه که دیدگاه پزشکان نسبت به آن از باور مطلق تا ناباوری مطلق را شامل می‌شود. این درست همان چیزی است که بنیانگذار اسطوره‌ای اپل، استیو جابز را به محاق مرگ برد. او پس از تشخیص نوع نادر سرطان لوزالمعده‌اش از جراحی سر باز زد و به روش‌های جایگزین روی آورد.

در میان تمام این مناقشه‌ها اما یک اشتراک وجود دارد: امید. این که امید، محور زندگی برای بیماران سرطانی است. حتی توسط انجمن سرطان آمریکا که کاملا به رویکردهای پزشکی اعتقاد دارد نیز تایید شده است.

به عبارت دیگر، رشته‌ای باید برای پیوند با دنیا. ژیلا تقی‌زاده نویسنده است، نقاش، طراح لباس و البته بازیگر. اما سرطان برای این که در دامان کسی چنگ بیندازد توجهی به کارنامه هنری ندارد. او سال هاست با سرطان زندگی کرده است، آن قدر زندگی کرده که برایش اسم گذاشته و بدخیم صدایش می‌کند.

کتاب «به اندازه یک نقطه» او که بتازگی روانه بازار شده است، داستان زندگی اوست با سرطان. او خود تاکید می‌کند که باید امید داشت، باید دل بست و قدرتمندانه مبارزه کرد. از او در مورد روش‌های عملیاتی‌‌تر در هنگامه‌های سخت می‌پرسم. به عنوان مثال وقتی بر اثر شیمی‌درمانی، دسته دسته، خرمن موهای یک زن زیبا می‌ریزد یا هنگامی که چشم‌ها حتی شاید سوی دیدنش را از دست می‌دهد.

او در پاسخ می‌گوید: برای مدیریت ذهن راه‌های مختلفی وجود دارد و بسته به روان‌شناسی افراد متفاوت است. من روی ذهن خودم این‌گونه کار کرده‌ام که هنوز دوست داشتنی‌های زیادی در زندگی وجود دارد. فرزندانم کوچک بودند و به مادر احتیاج داشتند. از آن سو دوست داشتم زحمات مادرم را جبران کنم. همچنین فکر کردم هنوز داستان‌های نانوشته زیادی دارم که باید زنده بمانم و بنویسم. با خدای خودم حرف زدم در خلوت. به او گفتم آماده رفتن نیستم. گفتم علاوه بر دختر و خانواده ام، حالا وقتش نیست دوستان و هنرجویانم را تنها بگذارم.

مرضیه نیز یک نجات یافته دیگر از سرطان است. با او نیز صحبت کردم. مرضیه و ژیلا هیچ‌گاه یکدیگر را ندیده‌اند و بالطبع یکدیگر را نمی‌شناسند، اما جنس تجربه‌های‌شان مشترک است و به همین دلیل نیز حرف‌های‌شان خیلی شبیه هم است. مرضیه به من گفت: شیمی‌درمانی بسیار مشکل است. گاهی اوقات احساس می‌کنی سوی چشمانت رفته است. تویی که همیشه پرنشاط و پرانرژی بوده‌ای در شرایطی قرار می‌گیری که حتی شاید نتوانی درخواست کنی لیوان آبی به دستت بدهند، چه برسد به این که آن را بنوشی. وقتی شیمی‌درمانی می‌کنی، زنده‌ای ولی گویی خودت متوجه می‌شوی که بدنت دارد می‌میرد. این را احساس می‌کنی.فقط یک چیز وجود دارد که تو را نگه می‌دارد: امید. این که بپذیری می‌توانی بر شرایط سخت غلبه کنی.

هجای امید از زبان مادر

در این میان، مادر بودن خیلی حس خاصی است، وقتی مادر بیمار سرطانی می‌شوی. می‌خواهم از نقش خانواده بنویسم در ایجاد امید و درمان، ولی همه یک سو و مادر یک سو. همه حزن دارند، اما مادر حسش جنس دیگری است.

مرضیه می‌گوید: مادرم با من پا به پا آمد. وقتی پشت در اتاق عمل متوجه شده بود بیماری من سرطان است شب را تا صبح استغاثه کرد. از خدا خواسته بود فرزندش را به او بازگرداند و در تمام مدت بیماری پا به پای من آمد. نذر کرد، مناجات کرد، اشک ریخت، اما در مواجهه با من امید بود و مقاومت.

ژیلا در مراسم رونمایی کتابش با تمام مقاومت‌هایش تنها یک جا بغض می‌کند وقتی سخن از خانواده می‌شود، از همه تقدیر می‌کند. از همسر مهربان و صبورش، از فرزندانش و در جای جای کتابش از خواهرانش یاد و تشکر می‌کند. اما فقط وقتی سخن از مادرش می‌گوید بغض می‌کند، مادری که بر سر تهیه داروهای شیمی‌درمانی حتی زمین خورده و کارش به دکتر و بیمارستان کشیده است.

او درباره نقش خانواده می‌گوید: بزرگ‌ترین نقش را خانواده دارد. ترس و وحشت آنها و گریه و سوگواری‌شان وقتی بیمار هنوز زنده است، تمام رمق و قدرت او را می‌گیرد. بیمار در این مبارزه تنهاست و به تشویق و دلجویی خانواده نیاز دارد. نام سرطان اغلب افراد را می‌ترساند. سراغ دارم خانواده‌ای را که وقتی جواب آزمایش پدر خانواده را گرفتند و دیدند سرطان دارد، نشستند دور تختش و زار زدند. روزها فقط گریه کردند به جای این که برای مداوا اقدام کنند و بیمار زیر شیمی‌درمانی دوم از دنیا رفت. بر عکس سراغ دارم کسی را که پزشک‌ها از او امید بریده بودند، ولی خودش می‌گفت باورم نمی‌شود می‌میرم و هنوز عمرش به دنیاست. خود من 17 سال پیش دکتر فقط شش ماه فرصت برایم تعیین کرد. دخترم خیلی کوچک بود. همسرم غمگین و خانواده‌ام دست تنها. هیچ‌کدامشان باور نکردند این پایان راه است. همگی متحد شدیم تا من از پس این مبارزه بر آمدم، البته به سختی و افتان و خیزان. خیلی سخت.

انتظار از جامعه پزشکی: باز هم مهربان‌‌تر باشیم

بیمار سرطانی در یک سیکل سه‌گانه است: بیماری، خانواده و پزشک. اگر نگاه‌های افراطی برخی را که معتقدند داروهای رایج سرطان فقط تجارت است، کنار بگذاریم و به صورت واقعی بپذیریم که سرطان یک بیماری سخت است، آن گاه انتظارمان از جامعه پزشکی واقع‌بینانه‌‌تر می‌شود.

مرضیه و ژیلا دو تجربه متفاوت دارند. مرضیه سیکل درمانی‌اش به بهترین شکل سپری شده و راضی است، بسیار راضی. می‌گوید: شب‌های اول جراحی برای این که زنده بمانی، خیلی نمی‌گذارند بخوابی. به بهانه‌های مختلف، نیمه شب بیدارت می‌کنند و در این روزهای سخت بیمارستان، صبح‌ها فقط یک نقطه امید وجود کرد: صدای پای پزشک، درست هفت صبح. وقتی می‌آمد انرژی بود و امید و پیوند من با دنیای جاری.

اما ژیلا دو تجربه متفاوت دارد. بیشتر خوب و از لحاظ زمانی کمتر بد، ولی از لحاظ تاثیرگذاری، تجربه بد به اندازه سال‌های سال تاثیر داشته است. نخستین پزشک او باور داشته او شش ماه بیشتر زنده نمی‌ماند و به همین دلیل سیکل درمان را کامل نمی‌کند و ژیلا می‌گوید هیچ‌گاه او را نمی‌بخشد و چه بسیار حق دارد نبخشدش.

ژیلا علاوه بر این می‌گوید: بسیاری از واقعیت‌ها برای بیماران بیان نمی‌شود و همین خطرناک است. بیماران سرطانی در بیمارستان‌ها دائم در مواجهه با سایر بیماران قرار دارند و به عنوان مثال فوت یک بیمار تاثیر مستقیم بر دیگر بیماران دارد.

وی همچنین اضافه می‌کند: خیلی چیزها مثل مصرف مواد قندی و گوشت‌های سنگین باید در دوران شیمی‌درمانی محدود و بیشتر آبمیوه و سبزیجات تازه استفاده شود و اینها نکاتی است که دیده‌ام بسیاری از پزشکان به بیماران‌شان نمی‌گویند.

هم‌افزایی امید

با یک نجات‌یافته دیگر سرطان صحبت کرده‌ام. دوست ندارد از او اسم ببرم. او بیش از سه دهه پیش به سرطان مبتلا شده بوده؛ وقتی فقط بیست و اندی ساله بوده. بسیار بدخیم. دوران جنگ و قبل از پیشرفت‌های پزشکی که امروز حاصل آمده است.

او حدود یک دهه است سازمانی غیردولتی تاسیس کرده و می‌گوید: من به عنوان یک نجات‌یافته کارم تکثیر هم‌افزایی امید است. بخش مهمی از زندگی‌ام را وقف این سازمان کرده‌ام تا به دیگرانی که مانند آن روزهای من بین امید و بیمارستان تقلا می‌کنند بگویم هستند مبارزان پیروز و شما نیز پیروز می‌شوید.

این سه نفر هیچ‌گاه همدیگر را ندیده‌اند، ولی داستان و حرف‌های‌شان مشترک است؛ مرضیه و ژیلا نیز همین را می‌گویند: به امید دنیای بدون سرطان.

مریم چهاربالش


ادامه مطلب ...

افزایش نرخ امید به زندگی در جهان

به گزارش جام جم آنلاین به نقل از ایسنا ، در این بررسی آمده است: به دلیل اقداماتی از جمله تلاش برای درمان بیماری‌های عفونی همچون ایدز و مالاریا، نرخ امید به زندگی طی 35 سال اخیر در جهان 10 سال افزایش پیدا کرده است هر چند رژیم غذایی نامناسب، چاقی و مصرف موادمخدر اکنون از عوامل اصلی مرگ و میر و معلولیت هستند و همچنان بسیاری از زنان به هنگام زایمان جان خود را از دست می‌دهند.

در مطالعه بار بیماری‌ها در جهان که به طور مرتب دلایل بیماری‌ها، معلولیت و مرگ را در تمام کشورها بررسی می‌کند، آمده است: وضعیت سلامت در حال بهبود است اما در تمامی کشورها این روند به یک شکل و سطح در جریان نیست. همچنین باید توجه داشت با افزایش طول عمر افراد بیشتری از بیماری و معلولیت در سنین بالا رنج می‌برند.

امید به زندگی از سال 1980 تا 2015، در سراسر جهان بیش از یک دهه افزایش یافته و در مردان به 69 سال و 74.8 سال در زنان رسیده است. علاوه بر این، دلیل 70 درصد مرگ و میرها بیماری‌های غیرعفونی همچون بیماری قلبی، سکته مغزی و دیابت است که اغلب از سبک زندگی نامناسب ناشی می شود.

در این گزارش آمده‌است تعداد زیادی از افراد برای مدت زمان بیش از سه ماه از پوسیدگی دندان رنج می‌برند. همچنین یک میلیارد و 500 میلیون نفر دچار سردردهای تنشی هستند. همچنین فشار خون بالا، استعمال سیگار، قند خون بالا، افزایش شاخص توده بدنی و سوء تغذیه در دوران کودکی از فاکتورهای خطرزای اصلی در مرگ و میرهای زود هنگام در سال 2015 بوده است.

به گفته کارشناسان پیشرفت‌هایی در کاهش خطر ناشی از استعمال مواد دخانی، نبود بهداشت کافی و آب سالم به دست آمده اگرچه همچنان دلیل اصلی پایین بودن سطح سلامت به حساب می‌آیند.

سرمایه‌گذاری در اهداف توسعه هزاره با کاهش تعداد مرگ و میرهای مادران و کودکان همراه بوده هرچند همچنان در سال 2015 بیش از 275 هزار زن در دوران بارداری یا هنگام وضع حمل فوت کرده‌اند که بیشتر آنها از دلایل قابل پیشگیری ناشی می‌شود.


ادامه مطلب ...