مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

بررسی تاریخ و شیوه تدوین حدیث

[ad_1]

تدوین حدیث اصطلاحی در علوم حدیث است.
تدوین در اصل به معنای «در دیوان نبشتن» بوده (۱) و در اصطلاح به معنای ثبت نوشته های متفرق در کنار هم به منظور حفظ آنها از نابودی است و اگر این نوشته ها در فصلهایی تنظیم و در کنار هم جمع شود، به آن تصنیف می گویند. «تقیید» نیز به معنای ثبت و نگارش است اما تدوین از نظر معنی از آن وسیعتر است. (۲) اصطلاح تدوین در عصر صحابه و تابعین استعمال چندانی نداشته و در آن دوره بیشتر بر اصطلاح کتابت و تقیید و تألیف تأکید می شده است.

بررسی اصطلاح

تدوین حدیث اصطلاحی شایع در روایات تاریخی و کتب علوم حدیثی است. با توجه به موارد کاربرد آن از تدوین دو معنی فهمیده می شود: ثبت حدیث و تنظیم حدیث و تألیف رساله یا کتاب حدیثی.

الف) ثبت حدیث:

ابن حَجَر عَسقَلانی (متوفی 852؛ 1407، ج1، ص208) ضمن اشاره به شفاهی بودن روایت در عهد صحابه و تابعین، گفته است که ترس بزرگان از نابودی دانش باعث شد که آنان به تدوین حدیث بپردازند. آغازگر تدوین ابن شهاب زُهْری (متوفی 124) بود و پس از آن تصنیف فراوان شد.(همانجا) در این سخن تدوین از طرفی در مقابل «حفظ» و از طرف دیگر در مقابل «تصنیف» بکار رفته است ولذا معنایی جز نگارش ندارد.
از سخن ابن شهاب که «این علم را پیش از من کسی تدوین نکرد» (کتانی، ص5) نیز معنایی جز نگارش بدست نمی آید، زیرا بنا به برخی گزارشها، در آن زمان دانشمندان نگارش حدیث را مکروه می پنداشتند. (۳) از معاصران نیز بعضی ، تدوین را به مفهوم نگارش بکار برده اند. (۴) عجاج خطیب (1411، ص343ـ348) در فصلی با عنوان «ما دُوِّنَ فی صدرالاسلام» از مکتوباتی نام برده است که از نظر نظم و نسق با تألیفات محدّثان قرنهای بعد شباهتی ندارد.

ب) تنظیم حدیث و تألیف رساله یا کتاب حدیثی:

از کلام ذهبی که شروع تدوین حدیث را در 143 دانسته و نتیجه چنین تدوینی را ظهور تصانیف متعدد اعلام کرده است، (۵) می توان مراد او را از تدوین همان تنظیم و مرتب سازی دانست زیرا نگارش ابتدایی از دهها سال قبل از آن صورت می گرفته است.
به علاوه در سخن ذهبی بحث از پیدایش تصانیف است و تصنیف کتابی است که مطالب آن در چند فصل منظم شده است. (۶)
به گفته ابن حجر عسقلانی (۷)، احادیث پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در دوره صحابه و بزرگان تابعین مدون و مرتب نشده بود. (۸) منظور او نفی کلی نگارش حدیث در عصر صحابه و تابعین نیست. نجاشی (ص117) نیز درباره ثُبَیت، یکی از اصحاب امام صادق علیه السلام سخنی دارد که بر اساس آن روایات این شخص مکتوب بوده اما مدون یعنی مرتب و منظم نبوده است.
در مجموع می توان گفت که تدوین در اصل به معنای جمع آوری و نگارش بوده اما این کار در هر دوره ویژگی هایی داشته است. تدوین حدیث در عصر پیامبر اکرم و صحابه، نگارش و ثبت بوده اما از قرن دوم به بعد این مفهوم توسعه یافته و علاوه بر نگارش، تبویب و تنظیم را هم دربر گرفته است؛ از این رو، علمای حدیث در کتب خود از ادوار تدوین بحث می کنند و برای هر دوره خصوصیتی می آورند که از دوره های دیگر تمایز دارد. (۹)

تدوین حدیث در زمان پیامبر صلی الله علیه و آله

پیامبر اکرم صلی اللّه علیه و آله و سلم کاتبان متعددی داشت که بعضی به فرمان آن حضرت وحی را می نوشتند و بعضی نیز معاهدات و نامه های پیامبر را ثبت می کردند. (۱۰) با توجه به این مطلب، در طول رسالت نبی اکرم اسناد بسیاری نوشته شد که علاوه بر مصادر تاریخی، قسمتی از آنها در دو کتاب مکاتیب الرسول و مجموعه الوثائق السیاسیة گردآوری شده است. بیش از پنجاه تن از صحابه نیز به سائقة شخصی و امکاناتی که در اختیار داشتند، احادیث رسول خدا صلی الله علیه و آله را ثبت می کردند. (۱۱)
علاوه بر علی علیه السلام معروفترین کاتبان روایات این اشخاص بودند: عبداللّه بن عمروبن عاص (۱۲) جابر بن عبداللّه انصاری، (۱۳) سَمُرَة بن جُنْدَب، (۱۴) سعد بن عباده انصاری (۱۵) و عبداللّه بن عباس (۱۶) از این عده آثاری برجای ماند که در دوره های بعد از آنها استفاده شد. رسول خدا بارها نگارش احادیث خود را توصیه فرموده بود. (۱۷)
به گفته آن حضرت، باقی ماندن ورقه ای از مؤمن که در آن علمی (از مطالب دینی) ضبط شده باشد حایل بین او و آتش دوزخ است . (۱۸) پیامبر اکرم در آستانه وفات نیز درصدد نگارش وصیت خود بود که بعضی صحابه مانع شدند. (۱۹) به رغم تمام این شواهد، عده ای از محدّثان با استناد به روایاتی که ابوسعید خدری و ابوهریره و زید بن ثابت نقل کرده اند، معتقدند که رسول خدا صلی الله علیه و آله در دوره ای از حیات خود با نگارش حدیث موافق نبود و حتی اصحاب را از این کار نهی می کرد. (۲۰)
روایت دو فرد اخیر را محققان اهل سنّت ضعیف دانسته اند. (۲۱) درباره روایت ابوسعید نیز دانشمندان از جهت موقوف یا مرفوع بودن آن، اختلاف نظر دارند. (۲۲) به فرض مرفوع بودن روایت ابوسعید از جهت متن و سند اشکالات اساسی دارد (۲۳) و نمی توان از آن نتیجه گرفت که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله با نگارش حدیث مخالف بوده است. البته به عقیده علمای اهل سنّت، که قایل به صحت روایت ابوسعید شده اند. (۲۴) تعارض روایات اذنِ کتابت و نهی از آن با قول به منسوخ بودن روایات نهی یا خاص بودنِ خطاب در آنها قابل رفع است. (۲۵) اما محققان شیعه صدور احادیث نهی را از اساس نفی کرده اند. (۲۶) به هر جهت مطلب مهم توجه به آخرین موضع رسول خداست که در موافقت با تدوین حدیث بوده است. (۲۷)

تدوین حدیث بعد از پیامبر صلی الله علیه و آله

پس از درگذشت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله، نسبت به نقل و نگارش حدیث موانعی از جانب خلفای سه گانه و برخی صحابه به وجود آمد. آنان با طرح دلایلی، مردم را به ترک نقل و تدوین حدیث دعوت کردند، دلایلی چون جلوگیری از اختلاف افتادن در بین مسلمانان، (۲۸) ترس از نسبت دادن خلاف به پیامبر، (۲۹) کافی بودن قرآن و در نتیجه عدم نیاز به حدیث، (۳۰) ترس از اختلاط قرآن با حدیث و نیز ترس از ترک قرآن و پرداختن به غیر آن (۳۱) آنان حتی بعضی صحابه را به سبب نقل حدیث تحت فشار قرار دادند، (۳۲) حتی ابوبکر به از بین بردن روایاتی که در اختیار داشت، مبادرت کرده بود. (۳۳)
از نظر محققان، هیچیک از دلایل یادشده علت اصلی ممنوعیت نقل و تدوین حدیث نبوده (۳۴) و این ممنوعیت با حوادث سیاسی آن عصر ارتباط داشته است. از جمله آنکه هدف مهم مانعان، از بین رفتن احادیثی از پیامبر درباره فضایل و رذایل اشخاص بود، (۳۵) حساسیت کمتر داشتن نسبت به نقل روایات فقهی، (۳۶) مؤید این مطلب است.
واکنش صحابه و تابعین در مقابل سیاست منعِ نقل و تدوین حدیث، متفاوت بود. عده ای نقل و نگارش حدیث را ترک کردند. (۳۷) عده ای حدیث را به خاطر سپردند، اما از تدوین آن خودداری کردند یا نوشته های حدیثی خود را از بین بردند، (۳۸) عده ای نیز مقاومت کردند و به نقل و تدوین حدیث ادامه دادند. (۳۹) به هر حال، سیاستِ منع روایت و تدوین حدیث موجب شد که بخش وسیعی از احادیث به تدریج فراموش یا مضمون آنها تحریف شود یا جعل به این حوزه راه یابد. (۴۰)
در عهد خلافت معاویه، سیاست خلفای سه گانه درباره حدیث دنبال شد. (۴۱) در این دوره علاوه بر سخت گیری نسبت به اهل بیت پیامبر، دستور داده شد درباره فضایل خلفای سه گانه و ذمّ و نکوهش علی علیه السلام روایاتی جعل شود و عده ای از صحابه و تابعین برای این کار به خدمت گرفته شدند. (۴۲) این وضع تا پایان قرن نخست ادامه یافت.
در سال 99 عمر بن عبدالعزیز به خلافت رسید. (۴۳) وی که سیره اش با خلفای پیشین تفاوت داشت با احساس خطر نسبت به از بین رفتن سنت و حدیث پیامبر، (۴۴) در فرمانی به عامل خود در مدینه، ابوبکر بن محمد بن عَمرو بن حَزم انصاری، نگارش حدیث و سنّت پیامبر را خواستار شد. (۴۵) برخی نوشته اند که او نظیر این فرمان را برای ابن شهاب زُهْری (۴۶) و حکام ولایات دیگر نیز صادر کرد. (۴۷)
به نوشته ابن حجر عسقلانی، صدور فرمان عمر بن عبدالعزیز نشانه آغاز تدوین بوده است. (۴۸) بیشتر دانشمندان معاصر نیز خلافت عمر بن عبدالعزیز را مقارن با مبدأ رسمی تدوین حدیث دانسته اند. (۴۹) به گزارش محمد عجاج خطیب، (۵۰) فرمان رسمی تدوین حدیث را پیش از این یکی از امرای مصر به نام عبدالعزیز بن مروان (متوفی 85) خطاب به کثیر بن مُرّه حضرمی صادر کرده بوده، اما معلوم نیست که کثیر بن مرّه از این فرمان اطاعت کرده بوده است یا خیر. بعضی برآن اند که به سبب کوتاهی دوره خلافت عمر بن عبدالعزیز، از امتثال ابن حزم نیز اثری در دست نیست، (۵۱) اما بنابر قراینی ابن حزم دفاتری از حدیث تدوین کرده بود که از میان رفته است. (۵۲)
به هر صورت، فرمان عمر بن عبدالعزیز نقطه عطفی در مسیر تدوین حدیث به شمار می رود. برخی مستشرقان از جمله گولدتسیهر، نسبت به هر گونه تدوین در قرن نخست تشکیک کرده اند، اما نظر این گروه از مستشرقان را در این خصوص به دور از غرض در ایجاد تردید نسبت به اصالت سنت پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله ندانسته اند. (۵۳)
پس از فرمان عمر بن عبدالعزیز، به تدریج دانشمندان به تدوین حدیث روی آوردند. در این که چه کسی نخستین بار به تدوین حدیث پرداخت، اختلاف هست. ابن حجر در یک جا نخستین تدوین کنندگان حدیث را ربیع بن صبیح و سعید بن ابی عروبه ذکر کرده (۵۴) و در جای دیگر ابن شهاب زهری را آغازگر تدوین معرفی نموده است. (۵۵) به تصریح مالک بن انس، نخستین مدوِن علم حدیث ابن شهاب است. (۵۶)
به نوشته ذهبی (ج1، ص93)، خالد بن سعدان (متوفی 104) هفتاد صحابی را ملاقات کرد و دانش خود را که از آنان آموخته بود در مصحفی گرد آورد. ابن حزم انصاری (۵۷) و ابن جریج (۵۸) را نیز آغازگر تدوین دانسته اند. در مجموع، در بیشتر اقوال ابن شهاب زهری نخستین مدون دانسته شده، (۵۹) شاید به دلیل سخن خود ابن شهاب که گفته است پیش از من کسی این علم را تدوین نکرده است. (۶۰)
به هر حال، در مورد نخستین مدون حدیث قطعیت وجود ندارد زیرا افراد یاد شده معاصر یکدیگر بوده اند و به همین دلیل مشکل می توان گفت که کدامیک در تدوین بر دیگری سبقت داشته است. (۶۱) همچنین ممکن است اول بودن هر یک به نسبت منطقه ای باشد که در آن می زیسته است. در عصر بنی امیه کار تدوین بسیار کند بود زیرا کتابت و تدوین علوم از نظر اکثر دانشمندان خوشایند تلقی نمی شد، (۶۲) ضمن آن که تدوین نیز وضعی ابتدایی داشت و از تنظیم و طبقه بندی مطالب در آن خبری نبود، (۶۳) اما پس از به خلافت رسیدن بنی عباس و به ویژه در عصر منصور عباسی در تدوین حدیث تحولی ایجاد شد (۶۴) که البته تشویق منصور عباسی به امر تدوین و استقبال علما از آن، علل خاصی داشت. (۶۵) بنا به گزارش ذهبی در سال 143 در تمام شهرها دانشمندان به تدوین معلومات خود در رشته های حدیث و فقه و تفسیر پرداختند و در نتیجه تصانیف فراوانی پدید آمد. (۶۶)
از قرن دوم تا پنجم، تدوین حدیث مسیر مشخصی داشته و به روشهای مختلفی صورت می گرفته که از مهمترین آنهاست: تدوین موضوعی به ویژه بر اساس ابواب فقهی و تدوین بر حسب مسانید، یعنی نگارش احادیثی که هر یک از صحابه روایت کرده اند در یک باب (۶۷) از این دو روش شیوه نخست را بهتر دانسته اند. (۶۸)

سیر تدوین حدیث در اهل سنت

در سیر تدوین حدیث اهل سنت ادوار مهمی وجود داشته که عبارت است از:

الف) دوره مصنفات اولیه

در این دوره محدثان در کتابهای خود حدیث و غیرحدیث (آرای صحابه و تابعین) را در کنار هم ثبت می کردند، زیرا عده ای از متقدمان اطلاق «حدیث» را بر آثار صحابه و تابعین صادق می دانستند. (۶۹) در این دوره، نسبت به روایات از لحاظ صحت و سُقم یا مرسل و مسند بودن حساسیت چندانی وجود نداشت. بسیاری از مشاهیر حدیث در قرن دوم، از جمله ابن جریج، سعید بن ابی عروبه، حمّاد بن سلَمه، اَوْزاعی، سفیان ثوری و مالک بن انس، (۷۰) دارای تصنیف حدیثی بودند، هر چند از آثار این دوره جز کتاب موطّأ مالک بن انس اثر دیگری بر جای نمانده است. (۷۱)

ب) دوره تدوین مسانید

مسند کتابی است که در آن احادیث ذیل نام راوی آنها که از یک صحابی است طبقه بندی شده است. تدوین مسانید در دهه های پایانی قرن دوم شروع شد و در قرن سوم به شکل گسترده (۷۲) و پس از قرن سوم نیز کم و بیش ادامه یافت. (همانجاها) ویژگی مهم و بارز مسانید، جدا شدن حدیث پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله از گفته های صحابه و تابعین و توضیحات فقها درباره آنها بود. (۷۳) همچنین از آنجا که هدف صاحب مسند، جمع آوری کلیه منقولات یک صحابی در کنار هم بود، طبعاً در این گونه کتب همه گونه روایت، از صحیح و ضعیف و حتی جعلی یکجا گرد می آمد، (۷۴) لذا مسانید از لحاظ اعتبار در شمار منابع درجه سوم، بعد از صحاح و سنن به شمار می روند (۷۵) و تنها مسند احمد بن حنبل از دیگر مسانید متمایز بوده و از نظر برخی، در ردیف سنن قرار گرفته است. (۷۶)

ج) تدوین صحاح و سنن

محدودیت های مسانید سبب گردید که در قرن سوم شیوه دیگری در تدوین حدیث پیدا شود. در این شیوه از بین روایات، نوع صحیح آنها گزینش و در قالب ابواب موضوعی طبقه بندی می شد. (۷۷) همچنین تدوین نوع دیگری از کتب با عنوان سنن، مورد توجه محدثان قرار گرفت. سنن کتابی است که معمولاً مشتمل بر احادیث احکام است که بر پایة ابواب فقهی مدون شده است. (۷۸) در این کتب نیز روایات به صورت مسند و عاری از موقوفات (۷۹) است، زیرا از آنجا که موقوفات به صحابه منتسب اند (۸۰) در شمار حدیث قرار می گیرند ولی نمی توان آنها را سنن پیامبر دانست. (۸۱)
در دوره متقدمان، تدوین سنن امری شایع بود. به صحیحین (۸۲) و سنن اربعه (۸۳) با نوعی تسامح «صحاح سته» اطلاق شده است. این کتب که اهمّ مصادر حدیث اهل سنّت اند در قرن سوم تدوین شدند لذا این قرن، عصر طلایی تدوین حدیث به شمار می رود. (۸۴)

د) استمرار تدوین پس از صحاح سته

در قرن چهارم و پنجم محدّثان، احادیثی را که محدّثان پیشین کمتر به آنها توجه کرده بودند، در قالب تألیفات جدید تدوین کردند. بعضی محدّثان نامدار این دو قرن این اشخاص بودند: یعقوب بن اسحاق معروف به ابوعوانه اسفراینی (متوفی 316) صاحب مسند یا صحیح؛ محمد بن حِبّان بن احمد معروف به ابن حبّان (متوفی 354) صاحب المسند الصحیح یا الانواع والتقاسیم؛ ابوالقاسم سلیمان بن احمد طبرانی (متوفی 360) صاحب معاجم سه گانه؛ ابوالحسن علی بن عمر معروف به دارقطنی صاحب الزامات که در واقع مستدرکی بر صحیحین است؛ ابوعبداللّه محمد بن عبداللّه معروف به حاکم نیشابوری (متوفی 405) صاحب کتابهای العلل، الامالی، فوائدالشیوخ، امالی العشیات، معرفة علوم الحدیث والمستدرک علی الصحیحین و ابوبکر احمد بن حسین خسروجردی مشهور به بیهقی (متوفی 458) صاحب دو کتاب السنن الکبری والسنن الصُغری (۸۵) حاکم نیشابوری کتاب المستدرک علی الصحیحین را به عنوان تکمله ای بر صحیح بخاری و صحیح مسلم بر اساس ضوابط آن دو تألیف نمود. قرن پنجم پایان دوره تدوین حدیث اهل سنت در دوره متقدمان به شمار می رود. به گفته بعضی محققان، در این قرن جمع کردن مصادری که مشخصه آن سندهای متصل از مؤلف تا رسول خدا باشد، متوقف گردید و پیشوایان حدیث از قبول حدیثی که محدّثان سابق روایت نکرده بودند، خودداری کردند به طوری که بعدها ابن صلاح (متوفی 624) گفت اگر امروز کسی حدیثی بیاورد که نزد محدّثان سابق نباشد، از او پذیرفته نمی شود. (۸۶)

ر) تدوین جوامع حدیث در دورة متأخران

مقصود از جوامع، کتابهایی است که با استفاده از کتب اصلی حدیث از جمله صحاح سته، موطّأ مالک و مسند احمد بن حنبل تدوین شده است. این کتب به چند دسته تقسیم می شود:
کتبی که فقط جامع روایات صحیحین است؛ کتبی که جامع روایات صحاح و سنن و مسانید مهم است؛ کتبی که در آنها با استفاده از منابع اخیر تنها به جمع روایات فقهی بسنده شده است. (۸۷)
در مورد کتابهای دسته اول گفتنی است که افراد بسیاری دارای «الجمع بین الصحیحین» بوده اند، از جمله:
جوزقی نیشابوری (متوفی 388)، ابومسعود ابراهیم بن عبید دمشقی (متوفی 401)، اسماعیل بن احمد معروف به ابن فرات سرخسی نیشابوری (متوفی 414)، ابوبکر احمد بن محمد برقانی (متوفی 425)، محمد بن نصر یا ابی نصر فتوح حمیدی (متوفی 488)، حسین بن مسعود بغوی (متوفی 516)، محمد بن عبدالحق اشبیلی (متوفی 581)، احمد بن محمد قرطبی معروف به ابن ابی الحجة (متوفی 642) و صاغانی (متوفی 650). از معاصران نیز محمد حبیب اللّه الشنقیطی (متوفی 1363) در کتاب زادالمسلم فیما اتّفق علیه البخاری و مسلم و محمدفؤاد عبدالباقی (متوفی 1388) در کتاب اللؤلؤ والمرجان فیما اتّفق علیه الشیخان به استخراج مشترکات صحیحین پرداختند. (۸۸)
در دسته دوم نیز کتب مختلفی تدوین گردید که مهمترین جامعان آنها این اشخاص بودند:
بغوی صاحب مصابیح السنة، وی در این کتاب به جمع روایات صحاح سته و موطّأ مالک بن انس اقدام نمود. (۸۹)
احمد بن رزین بن معاویه (متوفی 535) مؤلف التجرید للصحاح والسنن، وی در این کتاب تنها به جمع روایات صحیح از کتب شش گانه پرداخت با این تفاوت که به جای سنن ابن ماجه، موطّأ مالک بن انس را در نظر گرفت. (۹۰)
ابوالسعادات مجدالدین مبارک بن ابی الکرم محمد معروف به ابن اثیر جزری (متوفی 606) مؤلف جامع الاصول من احادیث الرسول.
ابوالفرج عبدالرحمان بن علی جوزی معروف به ابن جوزی (متوفی 597) مؤلف جامع المسانید والالقاب، وی در این کتاب روایات صحیحین و مسند احمد بن حنبل و جامع ترمذی را به ترتیب مسانید جمع کرد و بعدها محبّ الدین طبری (متوفی 694) به این کتاب ترتیب و تدوین جدیدی داد. (۹۱)
اسماعیل بن عمر بن کثیر معروف به ابن کثیر دمشقی (متوفی 774) صاحب جامع المسانید والسنن الهادی لِأقْوَم السنن، در این کتاب نیز روایات کتب شش گانه و مسند احمد بن حنبل و مسند ابی بکر بزاز و مسند ابی یَعْلی والمعجم الکبیر طبرانی به روش مسانید جمع و تدوین شده است، این کتاب در حدود یکصد هزار حدیث دارد مشتمل بر روایات صحیح و حسن و ضعیف. (۹۲)
عبدالرحمان بن ابی بکر جلال الدین سیوطی صاحب جمع الجوامع یا جامع کبیر؛ علاءالدین علی بن حسام مشهور به متقی هندی صاحب کنزالعمال فی سنن الاقوال والافعال، مبنای این کتاب همان جمع الجوامع سیوطی است با این تفاوت که روایات آن بر مبنای حروف الفبا و موضوعات فقهی تنظیم شده است، متقی هندی احادیث الجامع الصغیر را به همین شیوه تنظیم کرد و آن را منهج العمال فی سنن الاقوال نامید. (۹۳)
شیخ منصور علی ناصف (از معاصران) صاحب التاج الجامع للاصول فی احادیث الرسول، وی در این کتاب به رسم قدما به جمع و تدوین روایات پنج کتاب از کتب شش گانه پرداخت، به این معنی که از درج روایات سنن ابن ماجه خودداری کرد. (۹۴)
بشّار عوّاد عراقی و همکاران او که المسند الجامع لاحادیث الکتب الستة و مؤلفات اصحابها الاخری و موطّأ مالک و مسانید الحُمَیْدی و احمد بن حنبل را تدوین کردند. این کتاب بر مبنای مسندها تنظیم شده اما احادیث هر یک از صحابیان بر پایه ابواب آورده شده است. کتاب دارای 802، 17 حدیث از 237، 1 صحابی است. (۹۵)
در دسته سوم یعنی جوامع احادیث فقهی نیز کتابهای متنوعی تدوین شده که از مهمترین آنهاست:
السنن الکبری والسنن الصغری، هر دو از احمد بن حسین بیهقی (متوفی 458)
الاحکام الصغری از ابومحمد عبدالحق اشبیلی (متوفی 582)
عمدة الاحکام از حافظ عبدالغنی بن عبدالواحد مقدّسی (متوفی 600)
منتقی الاخبار فی الاحکام از عبدالسلام بن عبداللّه حرّانی معروف به ابن تیمیّه (متوفی 652)
الترغیب والترهیب از عبدالعظیم بن عبدالقوی (متوفی 656)
الالمام فی احادیث الاحکام از ابن دقیق العید (متوفی 702)
تقریب الاسانید و ترتیب المسانید از زین الدین ابی الفضل عبدالرحیم بن حسین عراقی (متوفی 806)
بلوغ المرام من احادیث الاحکام از ابن حجر عسقلانی. (۹۶)
غیر از موارد مذکور، در دوره متأخران کتب حدیثی دیگر با ویژگی هایی متفاوت با آنچه گذشت، تدوین شد که از جمله می توان به کتب زواید، مستخرجات اجزاء، اطراف حدیث، تخریج، معاجِم موضوعی و واژه ای، نقد و تصحیح منابع پیشین و بررسی احادیث از نظر درستی سند و متن و نیز موضوع جعل و وضع حدیث اشاره کرد. (۹۷) این سنت تا عصر حاضر نیز استمرار یافته و مطالعات حدیثی برای تدوین آثار جدید، با توجه به پرسشها و نیازهای علمی صورت می پذیرد.

تدوین حدیث شیعه

مقصود از حدیث شیعه، احادیث پیامبر اسلام که از طرق مورد قبول شیعه وارد شده و نیز احادیث امامان علیهم السلام است. به اعتقاد شیعه امامان به عنوان جانشینان رسول خدا از دو ویژگی علم وَهْبی (موهوبی) و عصمت برخوردارند، لذا قول و فعلشان همانند قول و فعل پیامبر معتبر است. (۹۸) رسول خدا نیز در حدیث متواتر ثقلین، (۹۹) تمسّک به آنان را توصیه کرده آن را عامل رهایی از گمراهی دانستند و در نتیجه حجیت آنان را امضا فرمودند، از این رو شیعیان علاوه بر ثبت روایات پیامبر اکرم به نگارش حدیث امامان علیهم السلام نیز پرداختند.
موضع شیعه از آغاز، جواز نگارش حدیث به منزله پایه تدوین آن بود. رسول خدا خود مطالب را به علی علیه السلام املا می کرد (۱۰۰) و گاه نوشته ای از احادیث را به فاطمه سلام اللّه علیها می داد (۱۰۱) که برای فاطمه بسیار عزیز بود. (۱۰۲) حضرت علی از جمله کاتبان پیامبر بود که علاوه بر قرآن معاهدات آن حضرت را می نگاشت (۱۰۳) و بنابر روایت سیوطی (ج2، ص63) به نگارش احادیث به ویژه با سند آن، توصیه می کرد.
علاوه بر آن، حضرت علی علیه السلام خود کاتبانی نیز داشت، از جمله علی و عبیداللّه پسران ابورافع (۱۰۴) توصیة حسن بن علی علیه السلام به پسران خود و پسران برادرش کسب دانش و نگارش آن بود. (۱۰۵) به گفته ابن ندیم (ص46)، اسنادی به خط حضرت علی و حسنین علیهم السلام وجود داشته است.
با توجه به این شواهد، وقتی دانشمندان از اختلاف اصحاب پیامبر درباره نگارش حدیث خبر می دهند، از امام علی و امام حسن علیهم السلام در شمار موافقان نگارش نام می برند. (۱۰۶) امامان دیگر نیز بر ثبت علم تأکید داشتند. امام صادق علیه السلام نگارش را مایة اطمینان دل و عامل حفظ مطالب می دانست. (۱۰۷) و به اصحاب خود برای مراقبت از نوشته ها توصیه می کرد و کتاب را میراث علمی برای آیندگان می دانست.(همانجا) لذا برخی شاگردان ائمه با لوح و قلم در جلسات آنان حاضر می شدند و روایات را می نگاشتند. (۱۰۸) برخی نیز پس از استماع حدیث با کمک کاتبان به ثبت آنها می پرداختند. (۱۰۹) به این ترتیب، نوشته های فراوانی به وجود آمد و با سیر مشخصی تدوین شد.

مراحل تدوین حدیث شیعه

حدیث شیعه از صدور تا تدوین نهایی این مراحل را داشت:

الف) تدوین میراث علمی امامان علیهم السلام

نخستین کتابی که در اسلام تدوین گردید، کتابی به املای پیامبر و خط حضرت علی علیهم السلام بود که به آن «صحیفة جامعه» یا «جامعه» گفته اند. (۱۱۰) این کتاب یکی از پشتوانه های حدیث شیعه است (۱۱۱) که با استفاده از آن، انطباق حدیث شیعه با سنّت پیامبر و نیز شایستگی ائمه به عنوان وارثان علوم نبوی بدست می آید. (۱۱۲)
در روایات اهل سنّت سخن از «صحیفة علی» به میان آمده که این صحیفه شامل احکامی در زمینة دیه، آزادی بنده و عدم جواز قتل مؤمن در برابر کافر بوده است. (۱۱۳) برخی بر این باورند که این صحیفه همان کتاب جامعه است، (غفاری، ص228) اما بررسی دقیق نشان می دهد که صحیفه غیر از جامعه است. (۱۱۴) برخی روایات، حکایت از وجود صحف متعدد نزد علی علیه السلام دارد. (۱۱۵)

ب) تدوین اصول حدیثی

اصول حدیثی، پایه های اولیه حدیث شیعه را تشکیل می دهد. در اصطلاح محدّثان شیعه، «اصل» یکی از اصناف کتب حدیث است که البته در تعریف آن اختلاف نظر وجود دارد، اما معمولاً در مقابل «کتاب» یا «تصنیف» قرار می گیرد، (۱۱۶) لذا شیخ طوسی به اسماعیل بن مهران کتاب هایی نسبت داده و جداگانه از آنها یاد کرده و در عین حال تصریح نموده که او یک «اصل» داشته است، (۱۱۷) چنانکه ابن غضائری را صاحب دو تألیف دانسته است، یکی درباره مصنَفات شیعه و دیگری درباره اصول. (۱۱۸)
اصول حدیثی را اصحاب ائمه تألیف کردند. با توجه به توصیه امامان به نگارش حدیث و تعدد اصحاب ائمه، اصول بیشماری تدوین شد و بسیاری از آنها محل اعتماد محدّثان و مرجع آنان قرار گرفت. با توجه به شماره تقریبی این اصول و برخی دلایل دیگر، اصطلاحاً به آنها «اصول اربعمأه» گفته اند. (۱۱۹) اصول اربعمأه که بیشترین آنها را شاگردان امام باقر و امام صادق و امام کاظم علیهم السلام تدوین کردند، (۱۲۰) پایة کتب حدیثی شیعه از قرن سوم به بعد است و با استفاده از آنها کتب اربعه و سایر آثار حدیثی متقدمان به وجود آمده است. پس از تألیف کتب اربعه از رغبت دانشمندان در استنساخ اصول کاسته شد و در نتیجه بسیاری از آنها متروک گردید، ضمن آنکه برخی اصول، در آتش سوزی کتابخانه کرخ بغداد در 447 از بین رفت. (۱۲۱) با توجه به قراین و شواهد (۱۲۲) روشن می شود که اصول حدیثی از نظر حجم و تعداد حدیث محدود بوده است و با کتب دوره های بعد قابل مقایسه نیست. ضمناً در این اصول طرحی جهت تنظیم احادیث و تبویب آنها در کار نبود. (۱۲۳) زیرا اهتمام راویان بیشتر به ثبت روایات بود و از آنجا که احادیث اصول به موضوع خاصی اختصاص نداشت، معمولاً به نام صاحب آن شهرت می یافت مانند اصل عاصم بن حُمَید و اصل حفص بن سُوقه. در همین دوره اصطلاحات دیگری نیز به وجود آمد که بعضاً نزدیک به اصول است. از جمله این اصطلاحات ، «نسخه» و «نوادر» است (۱۲۴) که نوادر کاربرد بیشتری یافته (۱۲۵) و نوادرنویسی، شیوه غالب تدوین حدیث تا پایان قرن دوم بوده است.

ج) تدوین حدیث در قرن سوم

با تثبیت خلافت بنی عباس به ویژه پس از رحلت امام صادق علیه السلام در 148، فشار خلفای عباسی بر شیعیان فزونی یافت. در این دوران با اجبار خلفا اکثر امامان علیهم السلام از مدینه به عراق جلب شدند و تحت نظر عوامل خلافت قرار گرفتند، در نتیجه ارتباط شیعیان با امامان محدود شد و آنان جهت حل مشکلات دینی خود به محدثان و حاملان اخبار روی آوردند. در این زمان صدها تن از شاگردان امام صادق علیه السلام در مراکز علمی به نقل و نشر حدیث می پرداختند (۱۲۶) و هزاران حدیث، غالباً به صورت غیرمبوّب در اختیار آنان بود. نخستین بار عده ای از شاگردان امام صادق و امام کاظم علیهاالسلام، مانند حَریز بن عبداللّه سجستانی (۱۲۷) و معاویة بن عمّار (۱۲۸) و معاویة بن وهْب (۱۲۹) توانستند با استفاده از روایات خود، کتابهایی درباره نماز و زکات و روزه و حج و فضایل حج تدوین کنند. از عهد امام رضا علیه السلام و به ویژه در قرن سوم دسته بندی روایات ذیل موضوعات مختلف فقهی و کلامی و اخلاقی و تدوین کتب بزرگتر سرعت بیشتری یافت. پیشگامان تدوین حدیث در این دوره سومین نسل از اصحاب اجماع بودند. (۱۳۰) در این دوره از بزرگان دیگری چون حسن بن سعید اهوازی و برادرش حسین و علی بن مهزیار اهوازی می توان یاد کرد که دو برادر به اشتراک سی کتاب تدوین کرده بودند و هر کتاب جامعی از روایات در موضوعی خاص بوده است. ابن مهزیار نیز سی کتاب تدوین کرد. (۱۳۱)
همچنین با ایجاد محدودیت برای امامان علیهم السلام در این دوره، بزرگان حدیث در مساجد یا حوزه ها فعال شدند (۱۳۲) و علاوه بر اشتغال به تدوین حدیث، به تهیه فهارس کتب حدیث پرداختند، به ویژه کتبی که از طریق سماع و قرائت بدست آورده بودند. (۱۳۳) این کتب خود منشأ پیدایش کتب حدیثی بزرگتر در قرن چهارم و پنجم گردیدند، از این رو شیخ صدوق بسیاری از کتب متقدمان را جزو مآخذ من لایحضره الفقیه دانسته است (۱۳۴) همچنین شیخ طوسی در الفهرست و نیز «مشیخة» تهذیب الاحکام و نجاشی در رجال خود، طریق خود را تا بسیاری از صاحبان اصول و مصنفات شناسانده اند. در عصر ما جز معدودی از این کتب از جمله محاسن برقی (۱۳۵) باقی نمانده است.
کاهش ارتباط شیعیان با امامانشان در پی فشارهای خلفا، به معنای قطع کامل ارتباط و در نتیجه عدم صدور حدیث از امامان نبود، بلکه شکل جدیدی از ارتباط به وجود آمد که در جای خود دستاورد تازه ای برای حدیث شیعه داشت: از زمان امام صادق علیه السلام به بعد عده ای به عنوان «وکلای ائمه» یا رابطان بین امامان و مردم تعیین شدند. آنان سؤالات شرعی را جمع آوری می کردند و به حضور ائمه علیهم السلام می بردند و پاسخهای سؤالات را که غالباً با خط و امضای امامان بود دریافت می کردند. (۱۳۶)
گاه نیز امامان از طریق وکلای خود رسایل و مکتوباتی برای شیعیان می فرستادند و وظایف و تکالیف آنان را در مقابل پیشامدهای اجتماعی روشن می ساختند. (۱۳۷) از آنجا که مکتوبهای امامان و پاسخهای آنان به سؤالات شیعیان در حکم حدیث و روایت بود، محدّثان در مقام جمع و تدوین آنها برآمدند و کتبی با عنوان «مسائل» و «رسایل» به جمع مصادر حدیث اضافه کردند. شیخ طوسی (۱۳۸) ضمن برشمردن آثار عبداللّه بن جعفر حِمْیَری از کتاب المسائل والتوقیعات نام برده اما نجاشی (ص220) به سه کتاب این شخص در حوزه مسائل اشاره کرده است: مسائل الرجال و مکاتباتهم اباالحسن الثالث علیه السلام، مسائلُ لابی محمدالحسن علیه السلام علی یَدِ محمدبن عثمان العَمْری و مسائل ابی محمد و توقیعات. زکریا بن آدم، محمد بن سلیمان، هارون بن مسلم، یعقوب بن یزید، یعقوب بن اسحاقِ سِکّیت و احمد بن اسحاق اشعری از کسانی بودند که در این دوره به تدوین مسائل پرداختند. (۱۳۹) کلینی نیز کتابی به نام رسائل الائمه داشته است. (۱۴۰)
مجموعه های رسایل و مسائل تا قرن پنجم وجود داشت و همانند اصول روایی جزو مصادر کتب اربعه و دیگر کتب حدیثی قرار گرفت اما پس از تقطیع و تقسیم محتوای آنها در آثار یادشده به تدریج از بین رفت. (۱۴۱) ابن بابویه (۱۴۲) تصریح کرده که مجموعه نامه ها و توقیعات امام حسن عسکری علیه السلام را به خط خود امام از طریق ابوجعفر صفار دریافت کرده است. هارون بن موسی تلّعکبری و احمد بن حسین بن عبیداللّه غضائری نیز خبر داده اند که بسیاری از نامه های امام یازدهم و دوازدهم را دیده اند. (۱۴۳) از متقدمان، ابن بابویه در کمال الدین ج2، ص482ـ522 و شیخ طوسی در الغیبة (ص345ـ41) و از متأخران ، محمدباقر مجلسی (متوفی 1110) در بحارالانوار (۱۴۴) بسیاری از توقیعات حضرت مهدی عجل اللّه تعالی فرجه الشریف را جمع کرده اند.

د) تدوین کتب اربعه

از حقایق مسلّم درباره حدیث شیعه ورود جعل و تحریف در آن است. این امر به سبب وجود افراد «کذّاب»، «فاسدالمذهب» و «مجهول الحال» در بین راویان شیعه در ادوار گوناگون و نیز وضع سیاسی و اجتماعی خاص شیعیان و قطع یا دشواری ارتباط با امامان بوده است. (۱۴۵) هدف این راویان، تحریف حقایق دینی از طریق جعل حدیث بوده است. یکی از عوامل مؤثر در جعل حدیث، جریان غُلات بود. (۱۴۶) این جریان از زمان امام چهارم علیه السلام در میان شیعیان آغاز شد و تا پایان عصر ائمه کم و بیش ادامه یافت به طوری که در زمان هر یک از امامان علیهم السلام چند تن به عنوان غالیانِ شاخص شناخته شدند و مورد لعن و نفرین ائمه قرار گرفتند . (۱۴۷)
ترفندهای غلات را همواره امامان شیعه آشکار می کردند، چنانکه امام صادق علیه السلام درباره مُغیرة بن سعید به جعل حدیث و افزودن آنها در کتب اصحاب پدرش اشاره کرد و امام رضا علیه السلام، بیان و مغیره بن سعید و ابوالخطاب و برخی دیگر را از دروغگویان عمده معرفی کرد (همان، ص302) و امام حسن عسکری ضمن تکذیب عقاید علی بن حَسَکه و قاسم یقطینی آنان را نفرین کرد. (۱۴۸) پس از عصر ائمه نیز از جمله تلاشهای بزرگان شیعه شناسایی غلات و طرد آنان از میان شیعیان بود، (۱۴۹) اما به رغم این تلاش ها، بخشی از روایات جعلی و مشکوک به مجموعه های حدیثی راه یافت (بهبودی، ص44) و از این حیث، در احادیث اختلاف و تعارض پیدا شد. (۱۵۰)
پس از وقوع غیبت امام دوازدهم و در پی قطع ارتباط مستقیم شیعیان با امامان خود، این تعارض نمایانتر شد به طوری که حقایق گاه بر اهل علم نیز مشتبه می گشت. (۱۵۱) در این شرایط، محدّثان نسبت به پالایش حدیث و تدوین کتب مورد اعتماد، نیاز مبرم احساس کردند. تدوین کتب اربعه توسط محمد بن یعقوب کلینی و محمد بن علی بن بابویه و محمد بن حسن طوسی که به «محمدون ثلاث اُوَل» مشهورند و تدوین دیگر آثار ارزشمند حدیثی، به ویژه کتابهای ابن بابویه و شیخ طوسی در قرنهای چهارم و پنجم گامی مهم در رفع نابسامانی های موجود در حیطة حدیث و زدودن تعارض از آن به شمار می رود. (۱۵۲)
با تألیف کتب اربعه و دیگر کتب حدیثی در قرنهای چهارم و پنجم، به ویژه کتب حدیثی شیخ صدوق و شیخ طوسی و سید مرتضی و شیخ مفید، تدوین حدیث شیعه در عصر متقدمان به پایان رسید و فقها و متکلمان به مدد این کتابها به تدوین آثار فقهی و کلامی پرداختند و از سوی دیگر فراز و فرودهای سیاسی و اجتماعی شیعه، روند تدوین آثار جدید را کند کرد و عالمان شیعه بیشتر به انتقال کتابهای قبل از طریق اجازه و کتابت و وجاده اهتمام ورزیدند. با این همه بررسی های حدیث شناختی و التفات به مباحث رجال و درایه که از علوم اساسی و ضروری در حوزه حدیث است رونق گرفت و کسانی چون نجاشی و کشّی و ابن غضایری و احمد بن طاووس و علامه حلّی و ابن داود حلّی در این راه گامهای مؤثری برداشتند. از آثار حدیثی ارزشمندی که بر پایه کتب اربعه به منظور بررسی انتقادی آنها، به ویژه از نظر سند و دقت و ضبط تدوین شد، مُنْتقی الجُمان فی الاحادیث الصحاح والحسان بود. این کتاب را حسن بن زین الدین عاملی، فقیه و اصولی نامور شیعه معروف به صاحب معالم، نگاشت که متأسفانه ناتمام ماند.

ه) تدوین حدیث در دوره متأخران

با روی کارآمدن دولت شیعی صفوی در قرن دهم و فراهم آمدن فضایی نو برای ارائه و نشر تعالیم شیعی، بسیاری از علمای شیعه از نقاط مختلف به ایران آمدند، از جمله حسین بن عبدالصمد و فرزندش بهاءالدین محمد معروف به شیخ بهائی و محقق کرکی هر سه از جبل عامل، محقق میسی از عراق و سید ماجد بحرانی از بحرین. بدینسان، تألیف آثاری در زمینه فقه و حدیث شیعه که مدتی دچار وقفه و رکود شده بود، دوباره رونق گرفت. (۱۵۳)
از سوی دیگر پس از آنکه ملامحمدامین استرآبادی کتاب الفوائد المدنیة را تألیف کرد و این کتاب در ایران و عراق منتشر شد، شماری از فقها گرایش اخباری پیدا کردند (دوانی، ص90) و به حدیث و علوم آن توجه شایانی نمودند. نامورترین محدّثان این دوره که به «محمدون ثلاث اُخَر» معروف اند، منشأ تدوین این آثار مهم در حدیث شدند: الوافی تألیف محمد بن مرتضی معروف به مولی محسن فیضِ کاشانی که جامع کتب اربعه با حذف مکررات آنها به شمار می رود و حاوی شرح و بررسی احادیث نیز هست؛ (۱۵۴) بحارالانوار تألیف محمدباقر مجلسی که از حیث محتوا مشتمل بر همه مباحث دینی و از حیث منابع بر بیش از 360 کتاب و رسالة حدیثی و غیره مبتنی است و با شرح و بیان مؤلف همراه است؛ وسائل الشیعه تألیف محمد بن حسن شیخ حر عاملی (متوفی 1104) که جامع احادیث فقهی بر پایه تبویب رایج نزد فقهاست و به طور عمده از کتب اربعه گردآوری شده و از منابع متقدم دیگر نیز بهره برده است. از جوامع دیگر حدیثی این دوره، کتاب عوالم العلوم والمعارف والاحوال تألیف مولی عبداللّه بحرانی اصفهانی، شاگرد و همکار محمدباقر مجلسی با صورت بندی و محتوای تقریباً همسان با بحارالانوار است.
به طور کلی در عصر صفوی گذشته از اهتمام محدثان به جستجو و شناسایی برخی آثار حدیثیِ مهجور و حفظ آنها از آفت و نابودی، گرایش به شرح و بررسی حدیث در موضوعات مختلف نیز رواج یافت و شماری از عالمان چون میرداماد، صدرالمتألهین شیرازی، مولی محمدتقی مجلسی، مولی صالح مازندرانی، محمدباقر مجلسی، مولی رفیعا قزوینی، قاضی سعید قمی و سید نعمت اللّه جزایری بر آثار متقدم حدیثی به ویژه کتب اربعه شرح نوشتند. در این شروح ارزیابی همه جانبة سند و متن احادیث مورد توجه قرار می گرفت. از حیث موضوع بندی نیز گاه به مباحث جدید و صورت بندی های متداول در علوم دینی التفات می شد. (۱۵۵)
سنّت تدوین آثار جدید حدیثی از آن پس با آهنگی کندتر ادامه یافت و برخی عالمان در مقام مستدرک نویسی بر جوامع پیشین چون بحارالانوار و وسایل الشیعه برآمدند؛ معروفترین این کتابها مستدرک الوسایل تألیف میرزا حسین نوری مازندرانی (متوفی 1320) حدیث شناس و کتاب شناس نامور است که آن را بر پایه منابع پیشین و برخی آثار نو یافته، طبق تبویب وسایل الشیعه تنظیم کرد.
این کتاب امروزه از مراجع مهم تحقیقات فقهی مجتهدان است. آخرین گام در تدوین حدیث بجز آثاری که با نگرش موضوعی نو و تبویب ویژه سامان یافته (۱۵۶) جامع حدیثی فقهی جامع احادیث الشیعه است. طرح این اثر حدیثی را فقیه و مرجع تقلید مشهور شیعه، آیت اللّه حاج آقا حسین طباطبائی بروجردی ارائه کرد و در آغاز با اشراف وی چند تن از علما و فضلای حوزه علمیه قم به تدوین آن اهتمام کردند، پس از درگذشت وی نیز کار با جدیت پیگیری شد و صورت اتمام یافت.
گفتنی است که تألیف معجم های موضوعی و واژه ای برای تسهیل دستیابی به مضامین احادیث در جوامع معتبر حدیثی در چند دهة اخیر مطمح نظر مؤلفان بوده و هست. مشهورترین این آثار کتاب سفینة البحار تألیف حاج شیخ عباس معروف به محدّث قمی (متوفی 1359) است که فهرستی موضوعی و الفبایی بر بحارالانوار است.

پی‌نوشت‌ها:

1. بیهقی، ج2، ص605.
2. رجوع کنید به جوهری، ذیل «صنف»؛ ابوریّه، ص258، پانویس 1.
3. رجوع کنید به ابن عبدالبر، ص121، 127ـ128.
4. رجوع کنید به ابوریّه، ص264؛ صالح، ص1؛ خطیب، 1411، ص293؛ همو، 1417، ص137؛ خولی، ص33.
5. رجوع کنید به سیوطی، 1370 ش، ص261.
6. رجوع کنید به جوهری، همانجا.
7. 1407، مقدمه: هدی الساری، ص8.
8. نیز رجوع کنید به اعظمی، ج1، ص71.
9. رجوع کنید به ابوریه، ص267؛ صالح، ص38ـ41.
10. رجوع کنید به رامیار، ص261ـ269.
11. رجوع کنید به اعظمی، ج1، ص92ـ142.
12. دارمی، ج1، مقدمه، ص125.
13. ذهبی، ج1، ص43.
14. ابن حجر عسقلانی، 1415، ج3، ص521ـ522.
15. خطیب، 1411، ص346.
16. ابن سعد، ج5، ص216.
17. دارمی ، همانجا؛ ترمذی، ج5، ص38؛ ابن عبدالبر، ص118؛ خطیب بغدادی، ص64ـ84؛ نیز رجوع کنید به ابن عبدالبر، ص117ـ128: «باب ذکرالرخصة فی کتاب العلم».
18. مجلسی، ج2، ص144.
19. بخاری جعفی، ج1، ص37؛ عسکری، 1412، ج1، ص97ـ100.
20. رجوع کنید به ترمذی، همانجا؛ خطیب بغدادی، ص29ـ35.
21. اعظمی، ج1، ص78؛ معلمی، ص35.
22. رجوع کنید به خطیب، 1411، ص306؛ اعظمی؛ معلمی، همانجاها.
23. جلالی حسینی، ص295ـ297؛ معارف، ص58ـ59.
24. رجوع کنید به ابوشهبه، ص57؛ اعظمی، ج1، ص77؛ خطیب، 1411، ص306، 308.
25. ابن قتیبه، ص266؛ ابن صلاح، ص119؛ صالح، ص8ـ11؛ ابوشهبه، همانجا؛ ابوزهو، ص124؛ خطیب، 1411، ص308.
26. رجوع کنید به جلالی حسینی، ص302؛ جعفریان، ص18؛ معارف، ص58ـ62.
27. ابوزهو، ص125.
28. ذهبی، ج1، ص2ـ3، به نقل از ابوبکر.
29. همان، ج1، ص5، به نقل از ابوبکر.
30. بخاری جعفی، ج1، ص37، به نقل از عمر: کِتابُ اللّه حَسْبُنا.
31. ابن عبدالبر، ص112، 115؛ ذهبی، ج1، ص4، هر دو به نقل از عمر.
32. ذهبی، ج1، ص7؛ ابوریّه، ص54.
33. خطیب بغدادی، ص51ـ53؛ ذهبی، ج1، ص5.
34. شهرستانی، ص17ـ39؛ جلالی حسینی، ص316ـ338؛ معارف، ص85ـ88.
35. عسکری، 1413، ج2، ص44ـ45؛ حسنی، ص2؛ جلالی حسینی، ص414ـ422.
36. رجوع کنید به ابن کثیر، ج4، جزء8، ص110، به نقل از عمر: اَقِلُّوا الروایةَ عَنْ رَسولِ اللّه صلی الله علیه و آله اِلاّ فیما یُعْمَلُ بِهِ.
37. دارمی، ج1، مقدمه، ص85؛ سیوطی، 1409، ج2، ص61.
38. رجوع کنید به ابن عبدالبر، ص107ـ112.
39. دارمی، ج1، مقدمه، ص128.
40. برای آگاهی بیشتر رجوع کنید به جلالی حسینی، باب «آثار المنع من التدوین»، ص481ـ549؛ معارف، ص151ـ157.
41. رجوع کنید به مسلم بن حجاج، ج3، ص95، ج5، ص43ـ44؛ ذهبی، ج1، ص7.
42. رجوع کنید به ابن ابی الحدید، ج4، ص63ـ68، ج11، ص44ـ46.
43. مسعودی، ج4، ص16.
44. ابن حجر عسقلانی، 1407، ج1، ص235؛ صالح، ص37.
45. دارمی، ج1، مقدمه، ص126؛ کتانی، ص4.
46. ابن عبدالبر، ص127.
47. ابن حجر عسقلانی، 1407، ج1، ص237؛ کتانی، همانجا؛ ابوزهو، ص244.
48. 1407، ج1، ص235؛ سیوطی، 1409، ج1، ص67.
49. رجوع کنید به ابوشهبه، ص65؛ قاسمی، ص71؛ خولی، ص37؛ صالح، ص36.
50. 1411، ص373ـ374.
51. صدر، ص278.
52. ابن حجر عسقلانی، 1415، ج10، ص40ـ41.
53. رجوع کنید به صالح، ص24ـ25؛ عتر، ص49ـ50؛ خطیب، 1411، ص376؛ ابوزهو، ص302؛ نیز رجوع کنید به ادامه مقاله، آرای خاورشناسان.
54. 1407، مقدمه: هدی الساری، ص8.
55. همان، ج1، ص251.
56. ابن عبدالبر، ص127.
57. ابن حجر عسقلانی، 1415، ج10، ص40ـ41.
58. ابن حنبل، ج2، ص311.
59. رجوع کنید به ابن عبدالبر، ص123، 127؛ خطیب، 1411، ص494؛ صالح، ص38؛ ضاری، ص292، 295.
60. رجوع کنید به کتانی، همانجا.
61. سیوطی، 1409، ج1، ص66؛ ابوریّه، ص265؛ ابوزهو، ص244.
62. صالح، ص40؛ ابوریّه، ص262ـ263؛ ابوزهو، ص245.
63. ابوریّه، ص263.
64. ابوریّه، ص264؛ ابوزهو، همانجا.
65. معارف، ص118.
66. سیوطی، 1370 ش، ص261؛ ابوریّه، ص264ـ265.
67. ابن صلاح، ص154.
68. سیوطی، 1409، ج2، ص140.
69. ابوریّه، ص267؛ نیز رجوع کنید به طباطبائی، ص73.
70. سیوطی، 1370 ش، ص261.
71. ابوریّه، ص265؛ نیز رجوع کنید به الموطّأ.
72. کتانی، ص52ـ64؛ طباطبائی، ص97ـ161.
73. ابوریّه، ص267.
74. ابوریّه، ص268؛ طباطبائی، ص88.
75. صالح، ص298.
76. همان، ص297.
77. رجوع کنید به صحیح؛ صحاح سته؛ بخاری، ابوعبداللّه محمد؛ مسلم بن حجاج نیشابوری.
78. کتانی، ص25؛ عتر، ص199؛ طباطبائی، ص45.
79. رجوع کنید به حدیث.
80. عتر، ص326.
81. کتانی، ص25.
82. صحیح مسلم و صحیح بخاری.
83. سنن ابن ماجه، سنن ابی داود، سنن نسایی، سنن ترمذی؛ نیز رجوع کنید به سنن.
84. فاخوری، ص25.
85. رجوع کنید به معارف، ص159، 162؛ ابوزهو، ص407ـ409، 421ـ428.
86. ابن صلاح، ص108؛ مرعشی، ص17.
87. رجوع کنید به معارف، ص166ـ174؛ ابوزهو، ص430ـ447.
88. ابوزهو، ص430ـ433، 446ـ447؛ معارف، ص167.
89. ابوزهو، ص431.
90. کتانی، ص142.
91. ابوزهو، ص431؛ کتانی، ص132.
92. کتانی، ص131ـ132؛ معارف، ص169.
93. ابوزهو، ص446.
94. مدیر شانه چی، ص47.
95. طباطبائی، ص454ـ467.
96. ابوزهو، ص432ـ433، 446ـ447.
97. رجوع کنید به معارف، ص174ـ184.
98. رجوع کنید به سوره واقعه: 79؛ سوره احزاب: 31.
99. رجوع کنید به شرف الدین، ص72ـ75؛ خوئی، ص499: تواتر حدیث ثقلین.
100. صفار قمی، ص167.
101. کلینی، ج2، ص667.
102. طبری، ص65ـ66.
103. رامیار، ص266؛ قدّوری الحمد، ص96.
104. نجاشی، ص4ـ6؛ طوسی، 1380، ص7.
105. دارمی، ج1، مقدمه، ص130.
106. رجوع کنید به ابن صلاح، ص119؛ سیوطی، ج2، ص61.
107. کلینی، ج1، ص52.
108. کشّی، ص143ـ144؛ ابن طاووس، ص219ـ220.
109. بهبودی، ص23.
110. غفاری، ص227؛ عسکری، ص316ـ322.
111. رجوع کنید به جامعه.
112. رجوع کنید به کلینی، ج7، ص94ـ95؛ کشّی، ص376؛ نجاشی، ص360.
113. رجوع کنید به بخاری جعفی، ج1، ص36؛ ابن حنبل، ج1، ص79، 81، 100، 102، 110، ج2، ص35، 121؛ شافعی، ص221.
114. رجوع کنید به معارف، ص49ـ50.
115. مجلسی، ج26، ص37.
116. رجوع کنید به اصل.
117. لَهُ اَصْلٌ؛ 1351 ش، ص1.
118. همان، ص1ـ2.
119. شهید ثانی.
120. رجوع کنید به معارف، ص177ـ193.
121. یاقوت حموی، ج1، ص799؛ قس آقا بزرگ طهرانی، ج2، ص134: 448.
122. رجوع کنید به نجاشی، ص134ـ135.
123. همان، ص117.
124. رجوع کنید به نجاشی، ص116، 153.
125. رجوع کنید به نوادر.
126. نجاشی، ص40.
127. نجاشی، ص144ـ145؛ طوسی، 1351 ش، ص62ـ63.
128. نجاشی، ص411.
129. همان، ص412.
130. رجوع کنید به کشّی، ص556؛ اصحاب اجماع.
131. نجاشی، ص58ـ60، 253ـ254.
132. رجوع کنید به معارف، ص355ـ379.
133. زراری، ص160ـ167؛ ابن بابویه، 1401، ج1، ص4ـ5؛ بهبودی، ص28ـ33.
134. ابن بابویه، 1401، ج1، ص3ـ5.
135. نجاشی، ص76؛ المحاسن، چاپ مهدی رجایی در دو مجلد در 1413.
136. رجوع کنید به کلینی، ج5، ص566؛ نجاشی، ص283؛ کشّی، ص162؛ بهبودی، ص17.
137. شریف قریشی، ص73ـ88؛ معارف، ص343.
138. 1351 ش

عبارات مرتبط با این موضوع

بررسی و نقد دیدگاه و روش طبری در تاریخ نسبت به …مدیر سایت مرداد ۲۰ام ۱۳۹۳ موضوع ۳۳۱ قظ رشته تخصصی من تاریخ نیست و موارد ذیل را مدت دانشکده علوم قرآن و حدیث مقطع کارشناسی علوم قرآن علوم حدیث تاریخ اسلام مقطع کارشناسی ارشد علوم قرآن و رزومه دکترعلی نصیری دانشگاه علم و صنعت ایران …زندگی نامه دکتر علی نصیری مدارج علمی اجتهاد متجزی دکترا ، علوم قرآن و بررسی و تحلیل مبانی تفسیر قرآن به قرآن با …بررسی و تحلیل مبانی تفسیر قرآن به قرآن با تأکید بر تفسیر المیزانچند حدیث در مورد شوخی و گفتگوی غیر ضروری با نامحرمچند حدیث در مورد شوخی و گفتگوی غیر ضروری با نامحرم کتابهای خلیج فارس شناسی و مقاله ها خلیج فارسخلیج فارس نامی کهن تر از تاریخ مکتوب و میراث فرهنگی بشریت و راهکارهای دفاع از نام بررسی و نقد آراء گلدزیهر درباره منشأ اختلاف قراءاتعنوان مقاله بررسی و نقد آراء گلدزیهر درباره منشأ اختلاف قراءاتاخلاق اقتصادی از دیدگاه قرآن و حدیثتا قرن پانزدهم میلادی، تجزیه و تحلیلهای اقتصادی، بر پایه اخلاق صورت می‏گرفت از آن پس نمونه ای از تدوین خط مشی نمونه ای از تدوین خط مشی بخش اول خط‌ مشی، در نوع خود دارای جنبه های مختلفی است و در شیوه‌های تحصیل و تدریس درآمد حوزه‌های شیعه آبشار پر برکت علم و معرفت است که بیش از هزار سال است ندای قرآنی بررسی و نقد دیدگاه و روش طبری در تاریخ نسبت به اهل بیت ع مدیر سایت مرداد ۲۰ام ۱۳۹۳ موضوع ۳۳۱ قظ رشته تخصصی من تاریخ نیست و موارد ذیل را مدت ها پیش دانشکده علوم قرآن و حدیث مقطع کارشناسی علوم قرآن علوم حدیث تاریخ اسلام مقطع کارشناسی ارشد علوم قرآن و حدیث رزومه دکترعلی نصیری دانشگاه علم و صنعت ایران گروه معارف زندگی نامه دکتر علی نصیری مدارج علمی اجتهاد متجزی دکترا ، علوم قرآن و حدیث بررسی و تحلیل مبانی تفسیر قرآن به قرآن با تأکید بر تفسیر المیزان بررسی و تحلیل مبانی تفسیر قرآن به قرآن با تأکید بر تفسیر المیزان چند حدیث در مورد شوخی و گفتگوی غیر ضروری با نامحرم چند حدیث در مورد شوخی و گفتگوی غیر ضروری با نامحرم کتابهای خلیج فارس شناسی و مقاله ها خلیج فارس خلیج فارس نامی کهن تر از تاریخ مکتوب و میراث فرهنگی بشریت و راهکارهای دفاع از نام خلیج فارس بررسی و نقد آراء گلدزیهر درباره منشأ اختلاف قراءات عنوان مقاله بررسی و نقد آراء گلدزیهر درباره منشأ اختلاف قراءات اخلاق اقتصادی از دیدگاه قرآن و حدیث «اخلاق اقتصادی» بخشی از آموزه‏های اسلامی است که از یکسو، مؤلفه‏های رشد و توسعه اقتصادی و نمونه ای از تدوین خط مشی نمونه ای از تدوین خط مشی بخش اول خط‌ مشی، در نوع خود دارای جنبه های مختلفی است و در همین بحارالانوار ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد بحارالانوار این مقاله نیازمند ویکی‌سازی است لطفاً با توجه به راهنمای ویرایش و شیوه‌نامه، محتوای آن را رسم عاشق کشی و شیوه شهر


ادامه مطلب ...

اشتباهات رایج مدیران – 3 شیوه مدیریتی غلط

[ad_1]

3-management-types-that-drive-teams-crazy

برای یک کارمند بسیار سخت است که مدیری با طرز تفکر اشتباه و غیر اصولی دستور بگیرد و معمولاً در چنین مواقعی کارایی بسیار پایین می آید.

به گزارش آلامتو و به نقل از وبسایت چطور؛ یک مدیر بد می‌تواند یک گروه خوب را از رسیدن به موفقیت بازدارد و همچنین با شیوه مدیریت صحیح می‌توان یک تیم متوسط را به موفقیت‌های زیادی رساند. مدیران فرصت خوبی برای هدایت دیگران دارند. ولی بعضی از مدیران، وظیفه یا مسئولیت خود را جدی نمی‌گیرند.

به عنوان مدیر عامل اجرایی (CEO) سایتِ !Aha فرصت خوبی برای انتخاب مدیرانی سخت‌کوش دارم، کسانی که به گروه ما احترام می‌گذارند و خواهان رشد خود هستند؛ ولی قبلا در این سمت، با مدل‌هایی از مدیریت مواجه شده بودم که با حد مطلوب فاصله‌ی زیادی داشتند و کل گروه به خاطر آن زجر می‌کشیدند.

راستش، این مدیران لزوما آدم‌های بدی نبودند و شاید هیچ وقت فرصت این را نداشتند که از رهبران بزرگ چیزی یاد بگیرند. با‌‌ این‌حال نوع مدیریت ضعیف آنها تاثیری منفی بر دیگران می‌گذارد و متاسفانه هنوز این نوع از مدیران وجود دارند و باعث هرج و مرج در محل کار می‌شوند.

اگر شما در مقام مدیریت قرار دارید، تا به حال شده است که زندگی را برای گروه‌تان از حد مجاز سخت‌تر کنید؟ در ادامه به سه شیوه از مدل‌های مدیریتی آزاردهنده اشاره می‌کنم که من با آنها برخورد داشته‌ام و اینکه چطور می‌توانید این مسائل را تغییر دهید:

سردرگم

این مدیر برای کل گروه یک معما است. همه مشتاق هستند او را راضی کنند و کارهای زیادی برای نظارت و تایید او می‌آورند ولی تعداد کمی مورد قبول واقع می‌شود. مدیر سردرگم از همه می‌خواهد حدس بزنند او واقعا چه می‌خواهد و باعث ترس و ناامیدی گروه می‌شود چون او هیچ‌وقت راضی نیست. این مسئله اعتماد‌به‌نفس گروه را تحلیل می‌برد.

اگر فکر می‌کنید یک مدیر سردرگم هستید، احتمالا نمی‌دانید چه می‌خواهید و به همین دلیل است که نمی‌توانید ذهن خود را مرتب کنید. برای تغییر این وضعیت، ابتدا باید تصوری از چیزی که می‌خواهید به دست بیاورید داشته باشید. سپس یک استراتژی برای به دست آوردن آن تصور طراحی کنید و آن را با کل گروه در‌میان بگذارید تا همه هدفی را که می‌خواهند برای آن کار کنند، درک کنند.

خوشگذران

برای دیگران، هدف مدیر خوشگذران دوری از کار سخت به هر قیمتی و صرف کردن وقت خود تا حد ممکن در خوش‌گذرانی‌های شخصی است.او با خوشحالی به دنبال یک زندگی خوب است، بی‌آنکه بداند همه باید سخت کار کنند تا جای خالی او را پر کنند. هنگامی که او در دفتر حاضر می‌شود وقت زیادی را برای انجام کار خاصی صرف نمی‌کند.

اگر شما فکر می‌کنید شخصیت تنبلی دارید، اخلاق کاری قوی‌ای را نشان دهید و به گروه خود پاسخگو باشید و درخواست‌های آنان را پیگیری کنید. همین‌که آنها ببینند شما تلاش زیادی برای عوض‌شدن می‌کنید، از کار کردن کنار شما خوشحال‌تر می‌شوند.

دو پهلو

این مدیر مثل آفتاب‌پرست است و با گفتن حرف‌هایی که طرف مقابل، دلش می‌خواهد بشنود مشکلی ندارد. این مسئله باعث سر‌در‌گمی گروه می‌شود که باید خود را با مدل‌های مختلفی از یک داستان مشابه وفق دهند. این مسئله منجر به بی‌اعتمادی و هدف‌های نامشخص می‌شود و وقت زیادی صرف بررسی دوباره و توضیح جزئیات به جای انجام کار واقعی می‌شود.

اگر شما فکر می‌کنید که به دو‌پهلو حرف زدن شهره هستید، احتمالا هنگام انجام دادن آن، متوجه این امر نمی‌شوید. پس توجه کنید: قبل از اینکه حرف بزنید فکر کنید و مطمئن شوید که حرفهایتان، براساس تفکراتتان است. شما با صادق‌بودن احترام بیشتری کسب می‌کنید تا اینکه به خاطر جلب توجه کسی، یا خود را در مرکز توجهات قرار دادن، به طور پیاپی موضع خود را عوض کنید.

من فکر نمی‌کنم کسی برنامه داشته باشد، شهرتش را با مدیری سخت‌گیر بودن یا دیوانه کردن مردم به‌دست بیاورد و هیچ‌کس به طور خودکار، از زمانی که به دنیا آمده است نمی‌دانسته چطور باید مدیریت کند. با‌این‌حال، همه‌ی مدیران مسئولیت دارند تا بهترین کار خود را برای گروه‌شان انجام بدهند.

مدیران موفق با دقت به خود نگاه می‌کنند تا ببینند چه ایرادهایی دارند تا برای رفع آن‌ها تلاش کنند. بنابراین اگر شما موقعیت مدیریت دیگران را دارید، این شانس را از دست ندهید تا تاثیر مثبتی ایجاد کنید. من از شما می‌خواهم به ویژگی‌هایی فکر کنید که شیوه‌ی رهبری شما را تعریف می‌کند. از الان نقش خود را جدی بگیرید و کاری کنید که همه دوست داشته باشند با شما و در کنار شما کار کنند.

ADS

[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

دانلود رایگان کتاب موضوعات مرتبط دانلود رایگان کتاب، مباحث کارآفرینی سازمان خود را چگونه هدایت کنیمنویسندگان مترجم سید ساجد متولیان منبع طی دهه اخیر خلاصه هدف مطالعه این تحقیق منجر به اکتشاف رابطه بین بازی های استراتژیکی دیدگاه پرسشنامه طیف لیکرت طراحی و ساخت مقیاس مجموع نمرات لیکرت با رویکرد پژوهشی در مدیریت مجله دانش مدیریت مدیریت بازاریابی اهمیت ، ضرورت و فواید تحقیقات …مشاهده فرآیند جمعآوری دادههایی است که بدون دردسر جمعآوری شدهاند رفتارهای اشخاص اخبار روابط عمومی مقالات روابط عمومیتوجه به نقشها و رویکردها در حوزه روابط عمومی و توجه به بینش ونگرش مدیران ارشد علوم تربیتی مدیریت آموزشیبی انگیزگی کارکنان خود را متوقف کنید ترجمه یاسر جلالی چکیده اغلب شرکتها آموزش جامع وبلاگ نویسی تبادل لینکامروزه ارتقاء رتبه در موتورهای جستجو یکی از اهداف سایتهای گوناگون است زیرا اکثریت آموزش پاورپوینت – بانک پاورپوینت ایرانمطمئنأ همه شما نرم افزار مایکروسافت پاورپوینت را می شناسید به وسیله پاورپوینت می تحقیق و پژوهش در متوسطه علوم اجتماعیماه ها هفته ها روز و تاریخ جلسه فصل ها موضوع و عنوان درس هدف ویژه درس فعالیت های دیگر دانلود رایگان کتاب موضوعات مرتبط دانلود رایگان کتاب، مباحث کارآفرینی سازمان خود را چگونه هدایت کنیم نویسندگان مترجم سید ساجد متولیان منبع طی دهه اخیر، ما به مدیریت بازاریابی اهمیت ، ضرورت و فواید تحقیقات بازاریابی مشاهده فرآیند جمع­آوری داده­هایی است که بدون دردسر جمع­آوری شده­اند رفتارهای اشخاص بدون خلاصه هدف مطالعه این تحقیق منجر به اکتشاف رابطه بین بازی های استراتژیکی دیدگاه آموزش اخبار روابط عمومی مقالات روابط عمومی توجه به نقشها و رویکردها در حوزه روابط عمومی و توجه به بینش ونگرش مدیران ارشد ومخاطبان درون پرسشنامه طیف لیکرت طراحی و ساخت مقیاس مجموع نمرات لیکرت با رویکرد پژوهشی در مدیریت مجله دانش مدیریت بهار علوم تربیتی مدیریت آموزشی تعیین هدف ، مهمترین رکن برنامه ریزی اولین نکته مهم و حیاتی در فرایند برنامه ریزی ، تعیین آموزش جامع وبلاگ نویسی تبادل لینک امروزه ارتقاء رتبه در موتورهای جستجو یکی از اهداف سایتهای گوناگون است زیرا اکثریت مردم از آموزش پاورپوینت – بانک پاورپوینت ایران یکی از کارهای معمول در کنار ارائه سمینار یاکنفرانس تهیه پاورپوینت استاین ترم ، هم برای من و تحقیق و پژوهش در متوسطه علوم اجتماعی ماه ها هفته ها روز و تاریخ جلسه فصل ها موضوع و عنوان درس هدف ویژه درس فعالیت های دیگر


ادامه مطلب ...

شیوه و آیین دادرسی در نظام حقوقی یهود

[ad_1]

[1. آیین دادرسی] مدنی (2)

جلسات دادگاه

جلساتِ دادگاه‌هایِ دارایِ سه قاضی که در موضوعات مدنی دارای صلاحیت بودند در طول روز برگزار می‌شد، اما – به تبع پند یترون به موسی که قاضیان باید «پیوسته» در دسترس باشند (خروج، 18: 22) – آنان می‌بایست برای به انجام رساندن دعاوی‌ای که در روز آغاز شده بودند، شب نیز به کار خود ادامه می‌دادند. (3) جلسات در صبح زود آغاز می‌شد، و قاضیان ردا بر تن داشتند – آنان رداهای خاصی «بر دور خود می‌پیچیدند» تا نتوانند چندان به اطراف بنگرند – (4) و معمولاً کار را شش ساعت تا وقت غذا ادامه می‌دادند. (5) با آنکه در آغاز، جلسه حتی برای نماز نیز قطع نمی‌شد، بعدها در قانون تجدیدنظر شد و در این مورد اجازه داده شد که جلسه قطع شود. (6) هیچ دادگاهی در روز شنبه یا روزهای تعطیل برگزار نمی‌شد، مبادا عمل نوشتن انجام گیرد. در شب شنبه یا تعطیلی‌ها دادگاه‌ها فقط می‌توانستند به طور استثنا به دعاوی اضطراری بپردازند، (7) اما طرفی که احضار شده بود، اگر حاضر نمی‌شد، (8) به لحاظ عدم حضور مجازات نمی‌شد. دادگاه می‌توانست در روزهای میانی یک عید [دینی] تشکیل جلسه دهد. (9)

طرفین دعوا

هر شخصی، مرد یا زن، (10) ممکن است اقامه‌ی دعوا کند یا بر ضدش اقامه‌ی دعوا کنند، مگر کودکان، کرولالان، و دیوانگان. دعاوی‌ای که قیمان به نمایندگی از این افراد محجور اقامه کنند یا بر ضد قیمان و به نفع محجوران اقامه شود در دادگاه استماع می‌شود، اما هر حکمی که صادر شود فقط آنگاه الزام‌آور است که به نفع این افراد محجور باشد. (11) غیریهودیانی که در دادگاه یهودی اقامه‌ی دعوا می‌کنند یا در این دادگاه بر ضدشان اقامه‌ی دعوا می‌شود، می‌توانند درخواست کنند که قانون غیریهودیِ خودشان در مورد آنان اعمال شود؛ (12) یهودی‌ای که بر ضد غیریهودی دادخواهی می‌کرد در آغاز مجاز بود که همه‌ی منافع قانون غیریهودی را ادعا کند، اما این تبعیض بعدها منسوخ شد. (13)
قاعده این است که طرفین باید شخصاً دادخواهی کنند و نمی‌توانند وکیل بگیرند؛ حتی در زمان و مکانی که نمایندگی مجاز است، طرفین باید شخصاً حضور یابند تا دادگاه بتواند درباره‌ی آنان مستقیماً و فوراً رأی صادر کند. (14) خواندگان زن از این قاعده مستثنایند: اگر این زنان عادت دارند که در خانه بمانند و در انظار عموم ظاهر نشوند، مجازند که اظهاراتشان را در خانه‌هایشان برای منشی دادگاه بیان کنند. (15) آنگاه که شوهری حق انتفاع خود را در مال همسرش درخواست می‌کند، می‌تواند اصل مال را نیز بدون اجازه‌ی خاص درخواست کند، اما نه در غیر این صورت. (16)
اگر خواهان‌ها متعدد باشند ممکن است به طور مشترک یا جداجدا اقامه‌ی دعوا کنند، (17) اما در دعوای هر یک از آنان، دیگران نیز معمولاً در حکم دادگاه گنجانده می‌شوند. در مواردی که افراد دیون مشترک دارند درباره‌ی هر خوانده می‌توان فقط برای سهمش از دین اقامه‌ی دعوا کرد، مگر آنکه وی به صراحت یا به طور تلویحی کل دین را ضمانت کرده باشد. (18)
چنین ضمانتی دال بر دیون شرکا، پیمان‌کارانِ شریک و خسارت زنندگانِ شریک است. (19)

محل دادرسی

خواهان «از خوانده پیروی می‌کند»؛ یعنی دعوا باید به دادگاهِ محلِ سکونتِ خوانده تسلیم شود، (20) اما اگر خواهان خوانده را در جایی که دادگاهی منعقد است بیابد، می‌تواند همه‌جا بی‌درنگ بر ضد او اقامه‌ی دعوا کند. (21) این قاعده‌ی قدیمی که طرف دعوا حق دارد که با اصرار بخواهد دادگاه کبیر اورشلیم به مسئله رسیدگی کند، (22) گرچه منسوخ شده است، (23) در بسیاری از کشورها چنین تفسیر شده که خواهان می‌تواند خوانده را ملزم کند تا خارج از محل اقامتش در دادگاهی که صلاحیت بالاتر یا شهرت بیشتری دارد محاکمه شود. (24) مال بدهکار را می‌توان با حکم دادگاهی که مال در حوزه‌ی آن قرار دارد توقیف کرد. (25)

اخطاریه

براساس درخواست خواهان اخطاریه‌ای برای خوانده صادر می‌شود تا وی در روزی که در اخطاریه مشخص شده در دادگاه حضور یابد. (26) خواهان ملزم نیست که جزئیات خواسته‌اش را پیش از اینکه خوانده برای پاسخ به اخطاریه در دادگاه حاضر شود فاش کند، (27) و اگر چنین کرد، ملتزم به چنین اخطاریه‌ای نیست، مگر آنکه اظهاراتش را در دادگاه تکرار کند. (28) این قاعده را وضع کرده‌اند تا خوانده پیش از حضور در دادگاه فرصتِ آن را نداشته باشد که دفاعیه جعل کند؛ (29) اما بعدها حقوقدانان بیان کردند که در اینجا هدف دیگری اهمیت بیشتری می‌یابد و آن اینکه اگر خواسته پیش‌تر فاش شده باشد، فرصت مطلوبی برای حل و فصل در خارج از دادگاه پیش می‌آید. (30)
صدور اخطاریه منوط به رأی کل اعضای دادگاه است، (31) اما یک قاضی می‌تواند اگر دیگران در دادگاه حاضر باشند رأی را صادر کند. اخطاریه را مأمور دادگاه به طور شفاهی یا با یادداشت کتبی‌ای که دادگاه آن را امضا کرده است ابلاغ می‌کند. (32) باید زمان دقیق حضور خوانده در دادگاه و نیز نام خواهانی که بر ضد او دادخواست داده [در اخطاریه] مشخص باشد. (33) دادگاه می‌تواند چند تاریخ برای رسیدگی مشخص کند، (34) تا اگر خوانده در یک تاریخ نتواند حضور یابد در دیگر تاریخِ معین شده حاضر شود. (35) در آغاز، این اخطاریه‌های بدیل برای دوشنبه، پنج‌شنبه، و دوشنبه‌ی بعد صادر می‌شد. (36) این روزها در دوران تلمودی برای تشکیل دادگاه معین شده بودند. (37) اگر اخطاریه‌های بدیل تنظیم نمی‌شد، دادگاه می‌توانست در صورت عدم حضور [خوانده] در چند نوبت اخطاریه صادر کند. (38)
اختیار صدور یا عدم صدور اخطاریه با دادگاه است. دادگاه می‌تواند از احضار دانشمندان عالی‌رتبه، (39) ربی‌های در حال انجام وظیفه، و زنانی که به تنهایی زندگی می‌کنند خودداری کند. (40) هر اخطاریه‌ای دربردارنده‌ی این هشدار بود که اگر خوانده در روز (یا یکی از روزهای) معین شده در دادگاه حاضر نشود، حکم محرومیت او اعلام می‌شود. (41) خوانده‌ای که می‌بایست به سفر می‌رفت یا مسئله دیگری مانع حضور او در دادگاه می‌شد می‌بایست دفاعیه‌ای ارسال و تقاضای تعویق [دادرسی] می‌کرد. (42) اگر وی نه حضور می‌یافت و نه دفاعیه ارسال می‌کرد، دادگاه لایحه‌ی محرومیت (پتیحا) (43) صادر می‌کرد تا به متخلف ابلاغ شود، و یک حکم محرومیت بر او تحمیل می‌شد، مگر اینکه ظرف یک هفته در دادگاه حضور می‌یافت، هزینه‌ی حکمِ پتیحا را می‌پرداخت، و حکم را بی‌اثر می‌کرد. (44) شیوه‌ی خفیف‌تر اجرای اخطاریه‌ی دادگاه به این صورت بود که مال متخلف توقیف شود. (45)

رسیدگی غیابی

قضاوت درباره‌ی دعوای خواهان در صورت غیبت خوانده ممنوع است (گرچه به موقع برای او اخطاریه فرستاده شده باشد) مگر اینکه مدعای خواهان به ظاهر موجه و قابل طرح باشد؛ برای مثال، مستند باشد به سندی که خوانده آن را امضا کرده است و گواهان آن را تأیید کرده‌اند (46)، یا خوانده بیش از سی روز در سفر باشد. (47) به گفته‌ی ابن‌میمون، دلیل دست کشیدن از این قاعده‌ی کلی که جز در صورت حضور هر دو طرف در دادگاه نمی‌توان به قضاوت پرداخت (رک: تثنیه، 19: 17) این است که «کسی نتواند پول دیگران را بگیرد و سپس برود و در خارج از محل اقامت کند و در نتیجه همه‌ی راه‌های دستیابی به قرض‌گیرندگان بسته شود» (48) در دعاوی مدنی همواره می‌توان در صورت عدم حضور طرفین حکم صادر کرد. (49)

فهرست دعاوی

عبارت «کوچک را مثل بزرگ بشنوید» و از هیچ‌کس نترسید (تثنیه، 1: 17) چنین تفسیر شده است که ترجیح دعاوی بزرگ بر دعاوی کوچک ممنوع است. (50) دعوایی که اول می‌رسد باید اول استماع شود، صرف‌نظر از اهمیت دعاوی دیگری که مطرح می‌شوند. (51) این قاعده چند استثنا دارد: دعوای دانشمندان اولویت دارد تا مدتی طولانی از مطالعاتشان جدا نشوند؛ (52) یتیمان و بیوگان حتی بر دانشمندان اولویت دارند، زیرا با قضاوت درباره‌ی آنان است که عدالت اجرا می‌شود (اشعیا، 1: 17)؛ (53) و به دعاوی‌ای که یکی از طرفین آنها زن است زودتر رسیدگی می‌شود تا در دادگاه منتظر نماند. (54)

خواسته‌ی دعوا

اگر بهای خواسته‌ی دعوا از مقدار خاصی کمتر باشد دادگاه وارد رسیدگی به آن موضوع نمی‌شود. (55) در این باره که دادگاه در صورتی که به دعوایی برای شاوِه پروطا (56) [= ارزش مالی قابل توجه] می‌پردازند می‌تواند به دیگر موضوعات (ارزشمند یا بی‌ارزش) بین همان طرفین دعوا بپردازد، اختلاف‌نظر است؛ دیدگاه اصلی این است که می‌تواند. (57)

توافق

آنگاه که طرفین در دادگاه حاضر شدند باید در ابتدا به ایشان توصیه کرد که نزاع خود را به طور دوستانه حل و فصل کنند. (58) زکریای نبی این کار را «داوری سلامتی» نامیده است (زکریا، 8: 16) (59). اگر چنین توافقی حاصل نشود، دادگاه از ایشان می‌پرسد که آیا بر داوری براساس قانون تأکید دارند، یا به دادگاه اختیار می‌دهند که بین آنان به شیوه‌ی مصالحه‌ی منصفانه داوری کند. (60) دادگاه‌ها را بر حذر داشته‌اند از اینکه تمام نیروی خود را به کار گیرند تا طرفین را از اصرار بر داوری براساس قانون بازدارند. (61) با این همه، تا وقتی که توافق با قینیان (62) [= تملک] یا با اجرا به انجام نرسیده است طرفین می‌توانند از توافق خود برگردند و خواهان توسل به قانون شوند. (63)

آداب حضور در دادگاه

طرفین باید در محضر دادگاه بایستند (رک:تثنیه، 19: 17)، و شاهدان نیز باید چنین کنند، (64) و جز با اجازه‌ی دادگاه نباید بنشینند. (65) ابن‌میمون با اندوه می‌گوید که دادگاه‌های پساتلمودی همواره به طرفین و گواهان اجازه می‌دادند که بنشینند – دیگر توان کافی در ما نیست که مطابق قانون رفتار کنیم. (66) نمی‌توان به یک طرف دعوا اجازه‌ی نشستن داد، مگر آنکه طرف دیگر نیز چنین اجازه‌ای داشته باشد. (67) حتی در جایی که دانشمندی به دلیل احترامی که دارد مجاز به نشستن است، طرف او نیز باید چنین اجازه‌ای داشته باشد، و او می‌تواند بنشیند، چه از این امتیاز استفاده کند، چه نکند. (68)
قاعده‌ای وجود ندارد که طرفین (یا وکلا) را ملزم کند که به شیوه‌ای خاص لباس بپوشند؛ اما اگر یک طرف لباس گران‌قیمت‌تری پوشیده است، به او امر می‌شود که پیش از اینکه در دادگاه سخن بگوید لباسی مانند لباس طرف دیگر بپوشد. (69) گفته‌اند که این قاعده اکنون منسوخ است، زیرا تفاوت در لباس دیگر چندان برای خودنمایی نیست. (70)
دیگران گفته‌اند که دادگاه به جای آنکه به یک طرف امر کند که لباسش را تغییر دهد، باید به طرف دیگر اطمینان دهد که حضور پرزرق و برق طرف دعوای او هیچ تأثیری بر دادگاه ندارد. (71)

برابریِ طرفین دعوا

این حکم [تورات] را که «درباره‌ی همسایه‌ی خود به انصاف داوری کن» (لاویان، 19: 15) چنین تفسیر کرده‌اند که دادگاه باید با همه‌ی طرف‌های دعوا که در محضر آن حاضر می‌شوند یکسان برخورد کند. (72) به ویژه، به طرفین باید فرصت و زمان مساوی داد تا ادعاهای خود را مطرح کنند. (73) در غیاب یکی از طرفین، نباید اظهارات طرف دیگر استماع شود. (74) اگر یکی از طرفین بخواهد وکیل بگیرد یا دوستان، بستگان یا پدر و مادرش را به همراه بیاورد طرف دیگر نیز می‌تواند چنین کند و اگر توانایی چنین کاری را ندارد می‌تواند با نمایندگی یا حضور دیگران مخالفت کند. (75) اگر خواهان‌ها متعدد باشند و خوانده یک نفر باشد (یا برعکس) از ایشان خواسته می‌شود که یکی را برگزینند تا به نفع همگی استدلال کند تا در اینجا نیز تناسب حفظ شود. (76)
حکم [تورات] به عدم طرفداری از فقیر و احترام به ثروتمند (لاویان، 19: 15؛ رک: خروج، 23: 3) چنین شرح داده شده است:
"قاضی نباید به فقیر ترحم کند و بگوید: این مرد تهی‌دست است و طرف او ثروتمند است – چرا وی از او حمایت نکند؟ من به نفع مردم تهی‌دست داوری می‌کنم و بدین صورت زندگی‌اش آبرومندانه تأمین می‌شود. همچنین قاضی نباید ثروتمند را احترام کند: آنگاه که در محضر وی ثروتمند سرشناس و فقیر گمنامی حاضر شوند، وی نباید به فرد سرشناس خوشامدگوید و به او احترام ویژه گزارد، مبادا طرف دیگر سرآسیمه و شرمنده شود. وی نباید با خود بگوید: چگونه بر او حکم کنم و باعث بی‌آبرویی‌اش شوم؟ اکنون وی را بیرون می‌فرستم و سپس در خفا به وی می‌گویم که باید رضایت طرف دیگر را جلب کند – بلکه باید بی‌درنگ حکم منصفانه را صادر کند. آنگاه که دو مرد در نزد وی حاضر باشند، یکی نیک و دیگری بد، وی نباید بگوید: یکی از این دو بزهکار است و شاید دروغ می‌گوید، و دیگری پرهیزگار است و حقیقت را رها نمی‌کند – بلکه وی باید آن دو را شریران بالقوه‌ای بینگارد که حاضرند برای تقویت مدعایشان دروغ بگویند، و او باید براساس وجدان خویش درباره‌ی آنان داوری کند، و اگر بخواهد این گونه داوری کند باید هر دو را در حکم، صالح تلقی کند. (77)"

دفاعیات

قاعده این است که طرفین دفاعیاتشان را به طور شفاهی بیان کنند، اما اگر هر دو طرف موافق باشند، می‌توانند استدلالشان را مکتوب کنند، و برای این کار می‌توانند اظهاراتشان را برای منشی دادگاه املا کنند، یا خلاصه‌ی مکتوبی از استدلالشان ارائه دهند. (78) در صورت دوم، آنان حق ندارند از اظهارات مکتوبشان برگردند. (79) به نظر می‌رسد که دادگاه‌ها به دفاعیه‌ی مکتوب روی آورده‌اند تا طرفین نتوانند هر از چند گاه عقیده‌ی خود را تغییر دهند. (80) هزینه‌ی همه‌ی این گزارش‌های مکتوب را باید طرفین به طور مساوی بپردازند. (81)
دادگاه نباید هیچ استدلالی را به یکی از طرفین القا کند یا به او نحوه‌ی دفاع از مدعایش را یاد دهد. (82) همچنین دادگاه نباید عقیده‌ای را بیان کند که یک استدلال فرضی پیش فرض آن است ([به این صورت که] «اگر الف این گونه دفاع کند، حکم به نفع وی صادر می‌شود» (83)). از سوی دیگر، دادگاه بر حذر داشته شده است که دهان خود را برای گنگان باز کند (امثال، 31: 8)، یعنی به طرف دعوایی که به لحاظ عقلی یا عاطفی قادر به بیان خواسته‌اش نیست، کمک کند تا وی استدلالش را ذکر کند. (84) این قاعده به خصوص درباره‌ی یتیمان و افراد کندذهن اعمال می‌شود. (85)
در آغاز خواهان مدعایش را مطرح می‌کند، (86) اما ممکن است دادگاه به وی اجازه دهد که اگر مایل است، تمام یا بخشی از اظهاراتش را به تأخیر اندازد. (87) این قاعده مستثنای شگرفی دارد: اگر در صورتی که دفاعیات خواهان در ابتدا استماع شود احتمال رود که از ارزش مال خوانده کاسته شود (برای مثال، با شایعه در بازار که مالک آن مشخص نیست)، در آغاز دفاعیات خوانده استماع می‌شود. (88) وقتی که خواهان مدعایش را بیان کرد، خوانده موظف است که بی‌درنگ پاسخ گوید، اما دادگاه در موارد مقتضی می‌تواند به او فرصت اندیشیدن و آماده کردنِ دفاع بدهد. (89)

دلیل

اگر دعوا با دفاعیات حل و مرتفع نشود و برای اثبات آن به دلی نیاز باشد، طرفین باید در روز دفاع به همراه گواهان و اسنادشان در دادگاه حاضر شوند، اما دادگاه ممکن است تا سی‌روز به آنان مهلت دهد که گواهان و اسنادشان را آماده کنند. (90) اگر ایشان در این مهلت معین از انجام چنین کاری ناتوان بودند چه می‌شود؟ در‌این باره نظریات مختلف است. (91) سرانجام قانون به این نتیجه انجامید که با آنکه دادگاه نمی‌تواند محدوده‌ی زمانی را بیشتر کند (مگر در جایی که بدانیم شاهدان در فاصله‌ی بیش از سی‌روز مسافرت اقامت دارند)، (92) هر حکمی که براساس دفاعیات داده شود قابل تجدیدنظر، و هر گاه دلیل دیگری اقامه شود قابل فسخ است. (93)
اگر یکی از طرفین در دادگاه اعلام می‌کرد که شاهد یا سندی برای اثبات مدعایش در دسترس ندارد او بعد مجاز نبود که چنین دلیلی اقامه کند، چرا که احتمال می‌رفت آن مدرک جعلی باشد. (94) اما اگر یکی از طرفین اعلام می‌کرد شاهد یا سندی وجود دارد ولی وی نمی‌تواند آنها را پیدا کند، دادگاه در یک اعلان عمومی کسانی را که دلیل را پنهان می‌کنند به مجازات جرم تهدید می‌کرد. (95) اگر دلیل برای اثبات مدعا یا دفاع به وسیله‌ی وارثان (96) کافی نبود، نیز دادگاه چنی اعلانی صادر می‌کرد. (97) دادگاه پیش از شهادت به گواهان پیامدهای شهادت دروغ (98) و قبح اخلاقی آن را گوشزد می‌کرد.

مشاوره‌ی قضات

قضات پس از آنکه اظهارات طرفین و گواهان آنان را استماع کردند با همدیگر مشورت می‌کنند. براساس رسم قدیم اورشلیم، مذاکره در خفا انجام می‌شد؛ (99) اما با آنکه طرفین باید از دادگاه خارج شوند (عمدتاً به این دلیل که ندانند هر قاضی‌ای چه رأیی داشته است) (100) به نظر می‌رسد برخی دادگاه‌ها به عامه‌ی مردم در هنگام شور اجازه‌ی حضور می‌دادند. (101) سنت تلمودی این است که شاگردان قضات مجاز بودند حاضر شوند و حتی در بحث‌ها شرکت کنند. (102) شاهدانی که درباره‌ی دعوا شهادت می‌‌دادند می‌توانستند عقیده‌ی خود را درباره‌ی درستی مدعا در هنگام شهادت بیان کنند، اما به هنگام شور قضات اظهاراتشان استماع نمی‌شد، زیرا «هیچ شاهدی قاضی نیست». (103)
در آغاز جلسه‌ی مذاکره پیرترین قاضی (یا رئیس قضات) عقیده‌ی خود را بیان می‌کند؛ (104) اما این را نیز گفته‌اند که در اینجا نیز، مانند دعاوی کیفری، در آغاز جوان‌ترین عضو دادگاه نظرش را می‌گوید، به همان دلایلی که در دعاوی کیفری برای این امر مطرح می‌شوند. (105) هر قاضی در هنگام شور می‌تواند عقیده‌ای را که پیش‌تر ابراز کرده است تغییر دهد (106) اگر قاضی‌ای نتواند در این باره تصمیم بگیرد، باید همین را بگوید و لازم نیست برای این گفته‌اش دلیل بیاورد یا پوزش بخواهد. (107) در این هنگام، دو قاضی دیگر به دادگاه افزوده می‌شوند، (108) زیرا قاضی‌ای که قادر به نظر دادن نیست، غایب تلقی می‌شود و دو قاضیِ باقی مانده، حتی اگر همرأی باشند، دادگاه شمرده نمی‌شوند. (109) قضات این دادگاه، که (به پنج نفر) افزایش یافته‌اند، شور را از نو آغاز می‌کنند، اما نیازی نیست که دوباره دعوا را استماع کنند. (110)

حکم

با پایان یافتن مذاکرات، طرفین را به دادگاه باز می‌خوانند و از ایشان می‌خواهند که بایستند. (111) رئیس قضات رأی دادگاه را اعلام می‌کند، اما افشا نمی‌کند که حکم مورد تأیید همه‌ی قضات است یا نه، یا هر قاضی چه رأیی داده است. اگر حکم متفق‌علیه باشد، که چه بهتر، اما اگر چنین نباشد، نظر اکثریت غالب است. (112) اگر (به این دلیل که قضات قادر به تصمیم‌گیری نیستند) تعداد اعضای دادگاه افزایش یابد و به بیشترین حد ممکن، یعنی 71 عضو برسد و هنوز آرا تقریباً مساوی باشد، حکم به نفع خوانده صادر می‌شود؛ زیرا خواهان نتوانسته است خواسته‌اش را به گونه‌ای مطرح کند که اکثریت مطلقِ قضات اقناع شوند. (113)
طرفین می‌توانند از دادگاه رونوشت مکتوب حکم (114) و دلایل پشتیبان آن را بخواهند، (115) البته فقط در صورتی که قصد دارند در دادگاه کبیر تجدیدنظر خواهی کنند. (116) حکم مکتوب (و دلایل آن) را باید همه‌ی قضات، از جمله مخالفان آن، امضا کنند. (117) با آنکه حکم در همان روز استماع دعوا صادر می‌شود، (118) و تأخیر در [اجرای] عدالت تخطی [از این حکم تورات] شمرده می‌شود که: «در داوری بی‌انصافی مکن» (لاویان، 19: 15)، رونوشت مکتوب حکم و دلایل آن باید هر وقت طرف دعوا درخواست کرد، بدون هیچ محدودیت زمانی، به او داده شود. (119) اگر حکم نوشته نشده باشد، در صورتی که طرفین دیگر در محضر قضات نیستند، (120) یعنی وقتی قضات با پرونده‌ی این دعوا سروکاری ندارند، (121) صلاحیت قضات برای بیان اینکه چه حکمی صادر کرده‌اند پایان می‌یابد. این قاعده از قرار معلوم موجب مشکلات عظیمی شد و بعدها نخست به احکام اختیاری که بدون دفاعیات و بدون مدرک صادر می‌شد، و سپس به احکامی که قاضی واحد آن را صادر می‌کرد محدود شد، (122) و بدین گونه در عمل منسوخ گردید.
حکم نباید از میزان خواسته فراتر رود؛ (123) اما اگر دادگاه متقاعد شود که خواهان حقیقتاً از میزان واقعی حقوقش بی‌خبر است، می‌تواند جزای نقدی و دیگر ضمانت اجراها را بر خوانده تحمیل کند تا وی را به جلب رضایت خواهان حتی بیش از میزان خواسته‌اش وادارد. (124)

تجدیدنظر

حکم [دادگاه] همواره در معرض تجدیدنظر است. معمولاً دادگاهی که در ابتدا حکم را صادر کرده است اگر دلیلی بر آن عرضه شود که مبانی و مقدمات حکم را ابطال کند، در حکم تجدیدنظر می‌کند، به شرط آنکه طرفی که در پی اقامه‌ی چنین دلیل جدیدی است، از انجام این کار منع نشده باشد. (125) همین‌طور، هر حکمی به لحاظ «خطاهای ناشی از قانون» (126) در معرض تجدیدنظر است. گویا در آغاز این قاعده کلی بود و در تمام دعاوی مدنی، درباره‌ی تمام خطاها، اعمال می‌شد؛ (127) اما بعدها به احکام نادرست قضات غیرحرفه‌ای و غیرخبره محدود شد. (128) سرانجام این قاعده به خطاهای قانون میشنایی (یعنی قانون صریح و مسلّم)، که از «خطاهای ناشی از تشخیص» (129) متمایز است، محدود شد. (130) با آنکه در آغاز از «تشخیص» مفهوم گسترده‌ی لفظی آن فهمیده می‌شد، (131) سرانجام به موضوعاتی محدود شد که در تلمود دیدگاه‌های متفاوتی درباره‌ی آنها وجود داشت و هلاخایی معین نشده بود. قاضی، هر دیدگاهی را هم که می‌پذیرفت، حکمش (فقط به آن دلیل) در معرض تجدیدنظر نبود. این امر ممکن بود به گونه‌ی دیگری نیز باشد: اگر دادگاه از عقیده‌ای پیروی می‌کرد، ولی بی‌اطلاع یا بی‌اعتنا بود که عقیده‌ی دیگری پذیرفته شده و «در سرتاسر جهان» به آن عمل می‌شود. (132) خطای قابل تجدیدنظر (در برخی موقعیت‌های مشخص) چه بسا برای شخص قاضی موقعیت خطیری بود، چرا که ممکن بود او خود را مکلف بداند که هر خسارت جبران‌ناپذیری را که خطای وی سبب آن شده است از مال خود جبران کند. (133)
به جز خطای قابل تجدیدنظر، قائل شدن ناموجه صلاحیت قضایی برای خود (چه به خطا بینجامد، چه نه) سببی برای کنار نهادن حکم است، اما این حکم تا زمانِ کنار نهادن، معتبر است. (134) حکمِ ناشی از فرض ناموجه صلاحیت قضایی با حکمِ ناشی از تجاوز برابر است و در خسارات محاسبه می‌شود. (135) در بسیاری از کشورها تجدیدنظر در احکامی که در آنها خطاهای ناشی از قانون وجود داشت، به دادگاه‌های تجدیدنظر مربوط می‌شدند؛ این دادگاه‌ها را عمدتاً دانشمندان برجسته‌ی جامعه اداره می‌کردند.

حقوق جدید

با آنکه در دادگاه‌های مدنی دولت اسرائیل آیین دادرسی عمدتاً بر حقوق انگلیس [= حقوق عرفی] مبتنی است، آیین دادرسی در دادگاه‌های حاخامی تحت سیطره‌ی تقانوت هَدیّون (136) است که در مجمع عالی حاخامی اسرائیل در سال 1960 به تصویر رسید (این مصوبه تجدیدنظری در تقانوت 1943 بود). آنها در ظاهر براساس قانون تلمود و پساتلمود، اما در واقع از آن دور افتاده‌اند و در بسیاری از مسائل مهم از مفاهیم آیین دادرسی جدید پیروی می‌کنند؛ نمونه‌های آن چنین است: نیاز به دادخواست مکتوب، نمایندگیِ وکلا، بازجویی از طرفین (و نیز گواهان)، مکتوب کردن حکم پیش از ابلاغ، و تصمیم درباره‌ی هزینه‌ی دادرسی.

[آیین دادرسی] کیفری

ترکیب دادگاه و برخی از مسائل آیین دادرسی در دعاوی مستوجب اعدام و غیر آن متفاوت است. از آنجا که گزارش زیر به دعاوی مستوجب اعدام مربوط است (مگر اینکه به موارد دیگر اشاره شده باشد)، رویه و آیین دادرسی تا حد ممکن براساس این دعاوی شکل گرفته است. (137)

جلسات دادگاه

در دعاوی کیفری، دادگاه فقط در روز منعقد می‌شود و به هنگام غروب آفتاب تعطیل می‌گردد. (138) اگر رسیدگی در طی روز به پایان برسد، [اگر نظر بر برائت باشد] بی‌درنگ حکم برائت اعلام می‌شود، اما [اگر نظر بر محکومیت باشد] اعلام حکم محکومیت و مجازات را باید تا روز بعد به تعویق انداخت، (139) زیرا این امکان وجود دارد که قضات [در صورتی که طرفدار محکومیت متهم باشند] در شب نظر خود را تغییر دهند. (140) بنابراین جلسات رسیدگی کیفری را نمی‌توان در شب‌های شنبه و تعطیلی برگزار کرد. (141) همچنین رسیدگی‌های کیفری را در روز شنبه یا روزهای تعطیل نمی‌توان برگزار کرد؛ چه بسا علت این است که رسیدگی به طور بالقوه نخستین مرحله‌ی اعدام است، که اجرای آن در روز شنبه مجاز نیست، (142) و یا اینکه رسیدگی مستلزم نوشتن است، که در روز شنبه ممنوع است. (143)
جلسات کیفری در محوطه‌ی معبد پس از انجام قربانی‌های صبحگاهی آغاز می‌شد و در انتهای قربانی عصر پایان می‌یافت. (144) از اینکه بگذریم، زمان جلسات دادگاه در دعاوی کیفری مانند زمان آن در دعاوی مدنی است. گزارش میشنا از شیوه‌ی رسیدگی کیفری دادگاه 23 نفره چنین است:
"دادگاه به شکل نیم‌دایره برگزار می‌شد تا قضات بتوانند همدیگر را ببینند. دو منشی دادگاه در نزد آنان، یکی در طرف راست و دیگری در طرف چپ، می‌ایستادند و گفته‌های قضات را یادداشت می‌کردند. (یکی گفته‌های آنان را در حمایت از محکومیت، و دیگری گفته‌های آنان را در حمایت از برائت ثبت می‌کرد.) سه ردیف از شاگردان فرهیخته، که هر یک جایگاه خود را می‌‌دانستند، در جلو آنان می‌نشستند. اگر جای یکی از قضات خالی بود، جای او را نخستین کسی که در ردیف اول نشسته بود پر می‌کرد. (145) (اما راشی می‌گوید که هر دو منشی هم سخنان کسانی را که به نفع [متهم] سخن می‌گویند و هم سخن آنانی را که بر ضد او می‌گویند می‌نویسند، تا اگر یک منشی اشتباه کرد، دیگری بتواند آن را اصلاح کند.) (146)"
عامه‌ی مردم و شاگردان می‌بایست پیش از ورود قضات در دادگاه حاضر باشند. رئیس قضات آخرین فردی بود که داخل می‌شد. در هنگام ورود قضات، همه‌ی حاضران می‌بایست برخیزند و برپا بایستند تا وقتی که رئیس قضات به آنان اجازه‌ی نشستن می‌داد. (147)

رسیدگی دوگانه

در هر روز در هر دادگاه فقط می‌توان به یک دعوای مستوجب اعدام رسیدگی کرد. (148) مستثنای این قاعده در جایی است که چند نفر در یک جرم شریک‌اند، به شرط آنکه همه‌ی آنان مستحق مجازات واحدی باشند. (149) با این همه، اگر شریکانِ جرم واحد مستحق اعدام به شیوه‌های متفاوتی باشند، باید جداگانه در روزهای متفاوت به جرمشان رسیدگی کرد؛ نمونه‌ی آن در جرم زنا است: اگر مردی با دختر کاهن زنا کند، مرد زانی باید خفه شود و زن زناکار باید سوزانده شود. (150)

بازداشت

دستگیری و بازداشت افرادی که محاکمه در پیش دارند در کتاب مقدس (لاویان، 24: 12؛ اعداد، 15: 34) گزارش شده است، و تعیین قضات مستلزم تعیین مأموران پلیس نیز هست (شوطریم (151): تثنیه، 18:16). ابن‌میمون می‌گوید شوطریم مأمورانی هستند که چوب و تازیانه به همراه دارند و در خیابان‌ها و بازارها گشت می‌زنند، و هر مجرمی را که دستگیر کردند به دادگاه می‌آورند. همچنین دادگاه این مأموران را برای دستگیری هر کسی که بر ضد او شکایت شده است اعزام می‌کند («آنان در هر مورد مطابق دستور قضات اقدام می‌کنند») (152). در دعاوی مستوجب اعدام، اگر متهم در حین ارتکاب جرم دستگیر می‌شد یا دست کم دلیل به ظاهر موجهی بر ضد او موجود بود، (153) در طول زمان رسیدگی بازداشت می‌شد. (154) با این همه، این امر که هنوز دلیل کافی برای محاکمه‌ی فرد در دسترس نیست، مانع بازداشت او تا زمان دسترسی به دلیل کافی نمی‌شد. (155) همین طور اگر بزه دیده هنوز نمرده بود، ولی به طور خطرناک آسیب دیده بود، متجاوز باید بازداشت می‌شد تا درجه‌ی جرمش تعیین شود. (156) متهم را همواره می‌شد حبس کرد. (157) درباره‌ی جواز دستگیری در روز شنبه نظرهای گوناگونی مطرح شده است.

ضمانت

از آزاد کردن متهم به پشتوانه‌ی ضمانت در طول رسیدگی در منابع نخستین سخن رفته است. (158) این قاعده به تدریج شکل گرفت که در دعاوی مستوجب اعدام آزادی به قید ضمانت مجاز نیست؛ (159) از این قاعده می‌توان نتیجه گرفت که در دعاوی دیگر آزادی به قید ضمانت امری عادی و پذیرفته است.

رسیدگی غیابی

رسیدگی کیفری در غیاب متهم جایز نیست. (160)

تعقیب کیفری

از منبع معتبری به دست می‌آید که در دعاوی مربوط به قتل، ولیّ دم نقش تعقیب کننده را داشت. (161) اگر ولیّ دم در دسترس نبود دادگاه یکی را برای این کار بر می‌گزید. (162) از راه قیاس می‌توان فرض کرد که در دعاوی دیگر غیر از قتل، بزه دیده هم شاکی بود و هم تعقیب کننده. در جرایمی که دارای ماهیت عمومی بودند، دادگاه اقامه‌ی دعوا را آغاز می‌کرد و از تعقیب کنندگان چشم می‌پوشید. موجب چنین اقامه‌ی دعوایی معمولاً شاهدانی بودند که پیشقدم می‌شدند و ارتکاب جرم را به دادگاه اطلاع می‌دادند. اگر ایشان می‌توانستند متهم را شناسایی کنند و نامش را بگویند و دادگاه را متقاعد کنند که دعوای به ظاهر موجهی را بر ضد وی اقامه کند، دادگاه اقدام می‌کرد. (163)

دفاع

در موضوعات کیفری، هر کس می‌خواست از متهم دفاع کند مجاز بود و حتی به این کار تشویق می‌شد. (164) اگر یکی از شاگردان قضات می‌خواست از متهم دفاع کند به جایگاه قضات می‌آمد و مجاز بود تا پایان روز در آنجا بماند، (165) و آشکار است که این تشویقی مؤثر است. گزارش‌هایی از دوران پساتلمود درباره‌ی وکلای مدافعی که دادگاه آنان را تعیین می‌کرد، موجود است. (166)

دلیل

رسیدگی‌های کیفری، برخلاف رسیدگی‌های حقوقی، با بازجویی از شاهدان آغاز می‌شد. پیش از آن، دادگاه باید به هر یک از شاهدان به طور جداگانه چنین هشدار می‌داد:
"اگر آمده‌اید چیزی را بگویید که مبتنی بر حدس و گمان شما است، یا چیزی است که از دیگری شنیده‌اید، هر قدر هم که به نظر شما موثق باشد، یا بر پایه‌ی شایعات است – و یا اگر نمی‌دانید که دادگاه شما را به طور دقیق بازجویی می‌کند – بهتر است بدانید که رسیدگی کیفری مانند رسیدگی مدنی نیست. در دعاوی مدنی، شاهد دروغین به کسی که درباره‌ی او ظلم کرده است تاوان نقدی می‌دهد و سپس تبرئه می‌شود؛ اما در دعاوی کیفری، خون او و خون فرزندان او تا پایان جهان بر گردن این شاهد است. آدم در این جهان به تنهایی آفریده شد تا بر شما روشن شود که هر کس باعث شود که جان یک انسان در این جهان از بین برود، چنین فرض می‌شود که گویا همه‌ی جهان را نابود کرده است؛ و هر کس جان یک نفر را در این جهان از نابودی نجات بخشد، فرض می‌شود که انگار همه‌ی جهان را نجات داده است. مگر تمام آدمیان به صورت آدم، انسان نخستین، خلق نشده‌اند و با این همه صورت هر کس با دیگری متفاوت است؟ از این‌رو، هر کس می‌تواند بگوید که جهان به خاطر من آفریده شد. نگویید که چرا باید این دردسر [شهادت دادن] را بر خود روا داریم؛ زیرا مکتوب است که هر کس می‌تواند درباره‌ی آنچه دیده یا می‌داند شهادت دهد، اما چنین نکند، مجازات خواهد شد [لاویان، 5: 1]. همچنین نگویید: بی‌دردسرتر است که مجازاتِ سکوت خویش را متحمل شویم تا خون فلان مجرم بر گردنمان بیاید؛ زیرا مکتوب است که: «چون شریران نابود شوند، غریو شادی برمی‌خیزد» [امثال سلیمان، 11: 10).(167)"
[در دادگاه] شهادت حداقل دو شاهد لازم است (تثنیه، 6:17). این دو شاهد باید [به دو امر] گواهی دهند؛ [یکی این] که متهم را در حین ارتکاب عملِ مجرمانه دیده‌اند؛ (168) و دیگر اینکه بلافاصله پیش از ارتکاب جرم به او درباره‌ی غیرقانونی بودن عملش و مجازات معینی که [در صورت ارتکاب] متحمل می‌شود اخطار داده‌اند. (169) اَمارات و شواهد هرگز برای محکومیت کافی نیستند. (170) متهم باید در طی بازجویی از شهود [در دادگاه] حاضر باشد، اما اختلاف است در اینکه آیا وی باید بایستد یا می‌تواند بنشیند. البته قاضیان در هنگام استماع دلیل می‌نشینند، (171) ولی شاهدان می‌ایستند. (172)

مشاوره‌ی قضات

مشاوره‌ی قضات (در معنای حقوقی آن) فقط هنگامی آغاز می‌شود که شهادت همه‌ی شهود در اصل منسجم و سازگار باشد، یعنی این شهادت دادگاه را متقاعد کند که گفته‌های هر یک از شاهدان با خود یا با گفته‌های شهود دیگر در برخی مسائل تناقض ندارد. (173) اگر شهادت نامنسجم باشد، متهم بی‌درنگ تبرئه و آزاد می‌شود. قاعده این است که اگر در جلسه‌ی مشاوره اعضای کوچک‌تر دادگاه بی‌جهت تحت تأثیر و نفوذ گفته‌های پیران واقع می‌شوند، (174) در این صورت در ابتدا جوان‌ترین عضو دادگاه سخن می‌گوید. (175) اما این قاعده جای خود را به قاعده‌ای دیگر داد و آن اینکه جلسه‌ی مشاور همراه باید با دیدگاهی که در دفاع از متهم است آغاز شود. (176) دانشمندان تلمود از خود پرسیده‌اند که اگر بر ضد متهم دلیل منسجم و سازگاری باشد، چگونه می‌توان به نفع متهم سخنی گفت. ایشان برای حل این مشکل گفتند که قاعده‌ی «آغاز به نفع متهم» در واقع به این معنا است که از متهم پرسیده شود آیا می‌توان به نفع متهم سخنی گفت. ایشان برای حل این مشکل گفتند که قاعده‌ی «آغاز به نفع متهم» در واقع به این معنا است که از متهم پرسیده شود آیا می‌تواند دلیلی بر ردِ شهادت شهود اقامه کند یا نه؛ (177) یا اینکه به متهم اطمینان داده شود که اگر بی‌گناه است از دلیلی که بر ضد او اقامه شده نترسد. (178) از این‌رو، جلسه‌ی شور در حضور متهم برگزار می‌شود و به نظر می‌رسد در این مرحله به او فرصت داده می‌شود تا هر چه می‌خواهد در دفاع از خود بگوید: «اگر بگوید: من می‌خواهم از خودم دفاع کنم، دفاع او استماع می‌شود، به شرط آنکه سخنان او پایه و اساسی داشته باشد.» (179) به گفته‌ی ابن‌میمون، او بدین منظور حتی به جایگاه قضات نیز آورده می‌شود. (180) با این همه، او مجاز نیست چیزی به ضرر خود بگوید و به محض آنکه دهانش را گشود تا به گناهش اعتراف کند، یا به گونه‌ای دیگر به خود زیان بزند، دادگاه او را ساکت و سرزنش می‌کند. (181) اگر متهم قادر نباشد در دفاع از خود سخن بگوید، دادگاه یا یکی از قضات این کار را برای او انجام می‌دهد. (182)
به نظر می‌رسد که اعتبار و ارزش دلیل، گرچه محکم و مستدل (و از این‌رو محکمه‌پسند) بوده، در مشاوره‌ی قضات قابل بحث و بررسی بوده است، چنان که این مسئله‌ی حقوقی نیز جای بحث داشته است که آیا عملی که متهم آن را مرتکب شده جرم قابل مجازاتی است یا نه. (183) قاضی‌ای که پیش‌تر به برائت متهم رأی داده است، مجاز نیست که رأیش را در طول جلسه‌ی شور تغییر دهد؛ (184) اما قاضی‌ای که به محکومیت متهم رأی داده است، می‌تواند رأیش را حتی در طول جلسه‌ی شور تغییر دهد. (185) قضات، به ویژه در دعاوی کیفری، نباید از رأی دیگران، یعنی قضات بزرگ‌تر، پیروی کنند، بلکه باید به تنهایی براساس آگاهی و باور شخصی خود تصمیم بگیرند. (186)
اگر در پایان روز، اکثریتی برای تبرئه‌ی متهم حاصل شد، وی بی‌درنگ تبرئه می‌شود؛ اگر چنین اکثریت حاصل نشد، رسیدگی به روز بعد موکول می‌شود. در این هنگام، قضات در گروه‌های دو نفره در طی شب با هم مشورت می‌کنند و از خوردن غذای زیاد و نوشیدن هرگونه مشروبات الکی می‌پرهیزند. صبح روز بعد، پس از بازگشت قضات به دادگاه، منشی‌ها آرای قضات را با آرایی که در روز قبل ابراز داشته‌اند، می‌سنجند، به گونه‌ای که در این حال فقط آرای کسانی که طرفدار تبرئه‌‌اند امکانِ افزایش دارد. (187) اگر سرانجام اکثریت قاطعی برای محکومیت به دست آید، حکم براساس آن اعلام می‌شود؛ اما «اکثریت قاطع» مستلزم یک اقلیت نیز هست، و بر این اساس، اگر کل دادگاه بر محکومیت متهم اتفاق دارند رسیدگی به تعویق می‌افتد و شور قضات ادامه می‌یابد تا اینکه دست کم یکی از قضات نظرش را تغییر داده، به برائت رأی دهد. (188) عقیده بر این است که این قاعده فقط در سنهدرین کبیر که متشکل از 71 عضو است کاربرد دارد، (189) ولی در دادگاه‌های 23 نفره و سه نفره اتفاق بر رأی مانند رأی اکثریت و حتی بهتر از آن است.

حکم

متهم به استنادِ حکم مجازات مجرم شمرده می‌شود و با این حکم مجازاتی که باید بر وی تحمیل شود مشخص می‌گردد. در این حکم دلایل محکومیت ذکر نمی‌شود. در اینجا، بر خلاف دعاوی مدنی، متهم می‌داند که کدام یک از قضات جزء اکثریت‌اند و کدام از اقلیت، و چه دلایلی باعث رأی هر قاضی شده، چرا که وی در طول جلسه‌ی شور حضور داشته است.
وقتی که حکم مجازات اعدام اعلام شد، متهم بر طبق قانون، مرده فرض می‌شود، (190) و اگر کسی او را بکشد، به لحاظ ارتکاب قتل مجرم شناخته نمی‌شود، (191) و نیز اگر کسی به او آسیب برساند مجرم یا مسئول جبران خسارت نیست. (192) این نظریه مطرح شده است که این فرض قانونی دادگاه و مجریان اعدام را قادر می‌سازد تا حکم اعدام را اجرا کنند، بدون آنکه به عنوان قاتل عمد دارای مسئولیت باشند.
از سوی دیگر، تا زمانی که حکم مجازات اجرا نشده، حکم قابل تجدیدنظر است: در مسیر دادگاه تا جایگاه اعدام یک جارچی اعلام می‌کند که الف پسر ب را برای اعدام می‌برند، زیرا فلان جرم را مرتکب شده و فلان و فلان نیز بر ضد او شهادت داده‌اند؛ هر کس دفاعی به نفع وی دارد پیش بیاید و بگوید. (193) اگر چنین کسی پیش آید، و نیز حتی اگر خود متهم بخواهد دوباره از خود دفاع کند – به شرط آنکه سخنش پایه و اساسی داشته باشد – وی برای رسیدگی مجدد به دادگاه بازگردانده می‌شود. (194) برای کسب اطلاع از اینکه آنچه متهم می‌خواهد بگوید پایه و اساسی دارد یا نه، دو عالم قانون مأمور می‌شوند که وی را در مسیر جایگاه اعدام همراهی کنند، (195) و اگر آنان مجاب شدند که حرف پایه‌داری دارد، وی را به دادگاه، حتی برای دو یا سه بار، برمی‌گردانند. (196) اگر متهم در جریان رسیدگی مجدد یا شورِ دوباره تبرئه شود، حکم از آغاز ملغا و بی‌اثر فرض می‌شود، گویا هرگز چنین حکمی صادر نشده است.
اگر متهم پس از صدور حکم مجازات و پیش از اعدام بگریزد و سپس دستگیر و نزد دادگاه صادر کننده‌ی حکم آورده شود، محاکمه‌ی او از نو آغاز نمی‌شود، بلکه حکم مجازات به قوت خود باقی می‌ماند. (197) اگر وی به دادگاهی در سرزمین اسرائیل آورده شود، و دادگاهی که وی را به مجازات محکوم کرده در بیرون از سرزمین اسرائیل باشد، در این صورت ممکن است مسئله به گونه‌ای دیگر باشد. (198) برای اثبات اینکه حکم مجازات به درستی بر ضد وی اعلام شده است، دو شاهد باید گواهی دهند که در حضور آنان حکم مجازات به متهم موردنظر ابلاغ شده است و ایشان همچنین دلیلی را که دو شاهد معین بر ضد وی اقامه کرده‌اند، شنیده‌اند. (199) پیش از آنکه سرانجام حکم مجازات اجرا شود، از متهم می‌خواهند که [به گناهش] اعتراف کند تا در جهانِ آینده سهیم شود. (200)
اگر او طریقه‌ی اقرار را نداند، از وی می‌خواهند تا این کلمات را تکرار کند: «امیدوارم مرگم کفاره‌ی گناهانم شود». (201)

پی‌نوشت‌ها:

1. Haim Hermann Cohn؛ قاضی دادگاه عالی؛ استاد حقوق در دانشگاه عبری اورشلیم وی صاحب تألیفات بسیاری در زمینه‌ی حقوق، به ویژه حقوق کیفری، است. وی ویراستار قسمت «حقوق کیفری» و «آیین دادرسی و ادله» از بخش «حقوق یهودی» در دایرة المعارف جودائیکا است. افزون بر مقاله‌هایی که از وی در این کتاب ترجمه شده، نوشته‌های وی از منابع اصلی دو مقاله‌ی «جرایم در حقوق یهودی» و «مجازات‌ها در حقوق یهودی» است.
2.این نوشته ترجمه‌ای است از:
Haim Hermann Cohn, “Practice and Procedure”, Encyclopaedia Judaica, v. 13, p. 952-9.
3.Sanh. 4: 1.
4.Sma, HM 5 n. 16.
5.Shab. 10a.
6.HM 5: 4.
7.Rema, HM 5:2.
8.HM 5:2.
9.Hol ha-mo’ed, MK 14b
10.Sif. Deut. 190.
11.Git. 52a.
12. Yad, Melakhim 10:12.
13. Cf. Beit ha-Behirah thereto.
14. Sma., HM 13n. 12,17n . 14.
15.Tos. To Shevu. 30a.
16.Git. 48b; HM 122:8.
17.Ket. 94a; HM 77:9, 122:9.
18. HM 77:1.
19.Ibid.
20.Rema, HM 14:1.
21. Resp. Maharik no. 14.
22. Yad, Sanh. 6:7.
23. Ibid., 9.
24.Sanh. 31b; Tur HM 14; 1 and Rema thereto.
25. Rema, HM 73:10.
26.MK 16a; HM 11:1.
27. BB 31a.
28. HM 80:1.
29. Rashbam, BB 31a.
30.Siftei Kohen, HM 11, n.1 .
31. Sanh. 8a.
32. HM 11: 6.
33.Nov. Ritba thereto.
34. MK 16a.
35.Rashi thereto.
36. Yad, Sanh. 25: 8.
37. Ket. 3a.
38.Rashi, BK 113a.
39. Kid. 70a.
40.HM 124.
41.See Rashba, BK 113a.
42. HM 11;1 and Rema thereto.
43.petihah
44.BK 112b- 113a.
45.Resp. Rosh 73:1 , 97:4.
46.BK 112b; Tur HM 106 and Beit Yosef thereto.
47.Yad, Malveh 13:1; Hm 106.
48.Yad, Malveh 13:1.
49. HM 18:6.
50.Sanh. 8a; Yad, Sanh. 20:10.
51.Rashi. Sanh. 8a; HM 15:1.
52.Ned. 62a.
53. «نیکوکاری را بیاموزید و انصاف را بطلبید. مظلومان را رهایی دهید. یتیمان را دادرسی کنید و بیوه‌زنان را حمایت نمایید.»
54.Yev. 100a.
55.BM 55a; Yad, Sanh. 20: 11.
56. shaveh perutah
57.BM 55b; Yad, loc. cit.; HM 6:1.
58.Sanh. 6b.
59.«در دروازه‌های خود انصاف و داوری سلامتی را اجرا دارید.»
60.Yad, Sanh. 22:4; HM 12: 2.
61. HM 12:20.
62. kinyan
63.HM 12:7, 19.
64. Shev. 30.
65. Yad, Sanhedrin 21:3; HM 17:1.
66.Loc. cit. 21:5; HM 17:3.
67.Tosef., Sanh. 6:2; TJ, Sanh. 3:10, 21c.
68.Shev. 30b; Yad, Sanh. 21:4; HM 17:2.
69.Shev. 31a.
70. Siftei Kohen, HM 17 n. 2.
71. Maharshal, quoted in Bah., HM 17:1 and in Be’er ha-Golah, HM 17, n.4.
72.Shev. 30a; Yad, Sanh. 21:1; HM 17:1.
73. Ibid.
74. Shevu. 31a; Sanh. 7b; Yad, loc. Cit. 21:7; HM 17:5.
75.HM 17:4 Pithei Teshuvah, HM 17 n. 7.
76.Sma., HM 17 n. 8.
77. HM 17:10.
78. Rema, HM 13:3.
79. Ibid.
80. Cf. Rema, HM 80, n. 2.
81. BB 10:4; 168a.
82. Avot 1:8; Yad, Sanh. 21:10; HM 17:8.
83.Rema, HM 17:5.
84.Yad, Sanh. 21: 11; HM 17:9.
85.Cf. Bah., HM 17, n. 12.
86.BK 46b; HM 24.
87. Rema, HM 24.
88.HM 24 and Siftei Kohen thereto, n. 1.
89.Rema, HM 16:2.
90.Sanh. 3:8; BK 112b; HM16:1.
91. Sanh. 3:8.
92. HM 16:1.
93. HM 20:1.
94.Yad, Sanh. 7:7-8; HM 20:1.
95. HM 16:30.
96. representatives of estates
97.HM 71:8.
98. Yad, Edut 17:2; HM 28:7.
99.Yad, Sanhedrin 22:9; HM 18:1.
100.Maim. Comm. To Mishnah, Sanh. 3: 7.
101.Bah., HM 18:1.
102.Sanh. 33b, and Rashi thereto.
103.Yad, Edut 5:8.
104. Sanh. 4:2, Yad, Sanhedrin 11:6.
105. Rema, HM 18:1.
106. Sanh. 4: 1.
107. Yad, Sanhedrin 8:3.
108. Sanh. 3:6.
109. Rashi, Sanh. 29a.
110.HM 18:1.
111.Shevu. 30b; Yad, Sanh. 21:3; HM 17:1.
112.Sanh. 3:6; Sanh. 3b; et al.
113.Yad, loc. cit. 8:2; HM 18:2.
114. Sanh. 30a; Yad, loc. cit. 22:8; HM 19:2.
115.BM 69b and Tos. thereto; Sanh. 31b; Tur HM 14 and Beit Yosef thereto.
116.Yad, Sanhedrin 6:6.
117.R. Johanan in TJ, Sanh. 3:1, 21d.
118. Sanh. 4:1; Maim. Comm. to Mishnah, Avot. 5:8; HM 17:11.
119. Rema, HM 14:4.
120.Kid. 74a; HM 23:1.
121.Tosef., BM 1:12.
122.HM 23:1; Resp. Rosh 6:15, 56:4; Mordekhai Kid., 541.
123. Rema, HM 17:12.
124. Sma, HM 17:26; Bah HM 17.
125. Sanh. 3:8; Yad, Sanhedrin 7:6; HM 20,1.
126. errors of law
127.Sanh. 4:1.
128.Bek. 4:4.
129.errors of discretion
130.Sanh. 6a, 33a; Ket. 84b, 100a.
131.Cf. Sanh. 29b; TJ, Sanh. 1:1, 18a.
132. Yad, Sanh. 6:2; HM 25:2.
133.Yad, loc. cit. 6:3; HM 25:3.
134.Yad, loc. cit. 6:4; HM 25:4.
135.Ibid.
136.Takkanot ha-Diyyum
137.cf. Maim., Yad, Sanh. 16:1-4.
138.Sanh. 4:1; Yad, Sanh. 11:1.
139.Sanh., loc. cit.; Yad, loc. cit.
140.Rashi, Sanh. 32a.
141.Sanh. 4:1; Yad, Sanhedrin 11:2.
142.TJ, Sanh. 4:7, 22b.
143.Tos. To Bezeh 36b and Sanh. 35a.
144.Sanh. 88b.
145.Sanh. 4:3-4. According to Maim., Yad, Sanhedrin 1:9.
146.Rashi to Mishnah, Sanh. 36b.
147.Tosef., Sanh. 7:8.
148.Sanh. 6:4; Tosef., Sanh. 7:2.
149.Sanh. 46a.
150.Yad, Sanh. 14:10.
151. shoterim؛ در ترجمه‌ی این واژه اختلاف است. کتاب مقدس تو راه آن را چنین آورده است: «در تمام قلمروهایت... داوران و مأموران اجرایی برای خودت تعیین کن.»
152.Yad, Sanhedrin 1:1.
153.TJ, Sanh. 7:8.
154.Sif. Num. 114; Yad, Sanhedrin 11:2.
155.Sanh. 81b.
156.Sanh. 78b;
157.Yad, Sbnhedrin 12:3.
158.Mekh. Nezikin 6.
159.Ibid.; and Resp. Ribash no. 236, quoted in Beit Yosef, HM 388, n. 5.
160.Sanh. 79b; Yad, Roze’ah 4:7, Sanh. 14:7.
161.Nov. Ran; Sanh. 45a.
162.Sanh. 45b.
163.Yad, Sanh. 12:1.
164.Sanh. 4:1.
165.Sanh. 5:4.
166.e.g., Ribash Resp. no. 235.
167.Sanh. 4:5; Yad, Sanh. 12:3.
168.Ket. 26b; Sanh. 30a; Git 33b.
169.Sanh. 12:2.
170.Sanh. 37b; Tosef., Sanh. 8:3.
171.HM 28:6.
172.Shevu. 30a; HM 28:5.
173.Sanh. 5:4; Yad, Sanh. 12:3.
174.Yad, Sanh. 10:6; Rashi to Ex. 23:2 and to Sanh. 36a.
175.Sanh. 4:2; Yad, Sanh. 11:6.
176.Sanh. 4:1, 5:4; Yad, Sanh. 11:1, 12:3.
177.Sanh. 32b, TJ, Sanh. 4:1.
178.Ibid., Yad, Sanh. 10:1.
179.Sanh. 5:4.
180.Yad, Sanh. 10:8.
181.Tosef., Sanh. 9:4.
182.Sanh. 29a.
183.Yad, Sanh. 10:9.
184.Sanh. 4:1, 5:5, 34a; Yad, Sanh. 10:2.
185.Ibid., Yad, Sanh. 11:1.
186. Tosef., Sanh. 3:8; Yad, Sanh. 10:1.
187.Sanh. 5:5; Yad, Sanh. 12:3.
188.Sanh. 17a; Yad, Sanh. 9: 1.
189.Maim, Yad, ibid.
190. Sanh. 71b.
191.Yad, Mamrim 7,9.
192.Tosef., BK 9:15.
193.Sanh. 6:1.
194.Ibid.
195.Yad, Sanh. 13:1.
196.Ibid.
197.Mak. 1: 10.
198.Yad,

عبارات مرتبط با این موضوع

لینک مطلب وبلاگ تخصصی حقوق ایرانتبادل نظر و افزایش سطح علمی و آشنایی بیشتر با قوانین و مقرراتمنبع مقالات حقوقی برای خسارت تاخیر تأدیه در قانون و فقه – گروه وکلای یاسامطالبهخسارتعدمانجامتأخیراز طرفی چون خسارت تأخیر تأدیه از موضوعات حقوقی است که در حقوق کشور از قدیم مطرح بوده حمایت از مصرف‌کننده ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد…این مقاله نیازمند ویکی‌سازی است لطفاً با توجه به راهنمای ویرایش و شیوه‌نامه رشته الهیات و معارف اسلامی ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزادرشتهالهیاتومعارفاین مقاله نیازمند ویکی‌سازی است لطفاً با توجه به راهنمای ویرایش و شیوه‌نامه دانشگاه پیام نور مرکز رفسنجان دانشگاه پیام نور … آشنایی با ادیان بزرگ آشنایی با ادیان الهی آشنایی با تاریخ و روش های تفسیر قرآنبرچسب‌ها برچسب‌ها و تگ‌های موضوعات و زمینه‌های کتاب‌های موجود در کتابناکمدیریت حوزه علمیه استان قم اخبار موضوعاتی را که …با توجه به اینکه تاکنون بیش از موضوع اخذ شده در اداره مدارک علمی حوزه علمیه استان حسن مرتضوی عرفان عملی وتصوفمباحث ومطالب پیرامون عرفان عملی وتصوف ساعت ٢۱٤ ‎بظ روز شنبه ۱۱ اسفند ۱۳۸٦ حمایت از مصرف‌کننده ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد این مقاله نیازمند ویکی‌سازی است لطفاً با توجه به راهنمای ویرایش و شیوه‌نامه، محتوای آن را لینک مطلب وبلاگ تخصصی حقوق ایران تبادل نظر و افزایش سطح علمی و آشنایی بیشتر با قوانین و مقرراتمنبع مقالات حقوقی برای کار خسارت تاخیر تأدیه در قانون و فقه – گروه وکلای یاسا مطالبهخسارتعدمانجام از طرفی چون «خسارت تأخیر تأدیه» از موضوعات حقوقی است که در حقوق کشور از قدیم مطرح بوده؛ ولی رشته الهیات و معارف اسلامی ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد رشتهالهیاتو رشته الهیات و معارف اسلامی از رشته‌های گروه آزمایشی علوم انسانی دانشگاهی در ایران، دانش دانشگاه پیام نور مرکز رفسنجان دانشگاه پیام نور مرکز رفسنجان آشنایی با دفاع مقدس رایگان آشنایی با قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران رایگان برچسب‌ها برچسب‌ها و تگ‌های موضوعات و زمینه‌های کتاب‌های موجود در کتابناک مدیریت حوزه علمیه استان قم اخبار موضوعاتی را که شما نمی با توجه به اینکه تاکنون بیش از موضوع اخذ شده در اداره مدارک علمی حوزه علمیه استان قم به حسن مرتضوی عرفان عملی وتصوف مباحث ومطالب پیرامون عرفان عملی وتصوف ساعت ٢۱٤ ‎بظ روز شنبه ۱۱ اسفند ۱۳۸٦


ادامه مطلب ...

ابداع شیوه جدیدی برای درمان سرطان لوزالمعده

[ad_1]

محققان می گویند شیوه جدیدی برای درمان سرطان لوزالمعده ابداع کرده اند که نتیجه شیمی درمانی را موثرتر می کند.

به گزارش روز یکشنبه گروه علمی ایرنا از خبرگزاری یونایتدپرس، محققان دانشگاه نوتردام در جریان یک مطالعه با بررسی داروهای مورد تایید اداره نظارت بر غذا و داروی آمریکا، در صدد پی بردن به این موضوع بودند که چرا بسیاری از این داروهای تاثیری بر سرطان لوزالمعده ندارند.
محققان در این مطالعه که در مجله Oncogene منتشر شد، متوجه شدند که جلوگیری از انتشار 'اگزوزوم ها' (exosomes)، نتیجه شیمی درمانی را موثرتر می کند.
بدنه تومور سرطان لوزالمعده از حدود 10 درصد سلول های سرطانی و 90 درصد سلول های حمایت کننده ساخته شده است.
مشخص شده است که سلول های حمایت کننده به نحوی از روند شیمی درمانی جان سالم به در می برند.
ویزکول های میکروسکوپی به نام 'اگزوزوم'، حباب هایی با ماده ژنتیکی هستند که در جریان شیمی درمانی از سلول های حمایت کننده آزاد می شوند؛ اگزوزوم ها به سلول های سرطانی یاد می دهد که چگونه زنده بمانند که در نتیجه به مقاومت تومور در برابر شیمی درمانی منجر می شود.
محققان در این مطالعه متوجه شدند که با ممانعت از آزاد سازی اگزوزوم ها، تبادل اطلاعات میان سلول های سرطانی و سلول های حمایت کننده قطع شد.
آنها استفاده از مسدود کننده های اگزوزوم که سمی نیستند را به عنوان تکمیل کننده رویکردهای شیمی درمانی توصیه کردند.
سرطان لوزالمعده سومین عامل مهم مرگ و میرهای مرتبط با سرطان است و تنها هشت درصد مبتلایان بیش از پنج سال زنده می مانند.
علمی**2038**
مترجم: درنا محمدیان*انتشار: زهره محتشمی پور
برای اطلاع از اخبار متنوع علمی و فناوری، با کانال علمی ایرنا در تلگرام همراه شوید:
irnaelm@
https://telegram.me/irnaelm

[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان


ادامه مطلب ...

شیوه نوین درمان بیش فعالی

[ad_1]

شیوه نوین درمان بیش فعالی

 

تاریخ انتشار : جمعه ۲۱ آبان ۱۳۹۵ ساعت ۰۸:۵۹

Share/Save/Bookmark

 

 

به گزارش پایتخت به نقل از مهر محققان کانادایی چارچوب جدیدی را برای فهم نحوه جریان افکار انسان، حتی در حالت استراحت، گسترش داده اند و بدین ترتیب می توانند به افراد مبتلا به بیماری روانی نظیر اختلال بیش فعالی کمک کنند.
کالینا کریستف، سرپرست تیم تحقیق از دانشگاه بریتیش کلمبیا کانادا، در این مورد می گوید: «ذهن سرگردان تغییری عجیب و غریب در ذهن نیست. بلکه حالتی است که ذهن به هنگام ورود به یک وضعیت خودانگیخته به آن دچار می شود. بدون این حالت خودانگیخته، نمی توانیم کارهایی مثل رویاپردازی یا تفکر خلاقانه را انجام دهیم.»
بیش فعال
در این مطالعه پیشنهاد می شود که جریان افکار، تعاملی بین شبکه های مختلف مغز و جریان آزاد ذهن در حالت پیش فرض، یعنی ذهن سرگردان، است.
اما این دو محدودیت، یکی خودبخودی و دیگری اجباری، می تواند موجب کوتاه شدن این حرکت همزمان افکار شود.
به گفته محققان فرایند تفکر خودانگیخته، از جمله سرگردانی ذهن، و همچنین تفکر خلاقانه و رویاپردازی، زمانی بروز می کند که افکار نسبتا عاری از این محدودیت های عمدی و خودبخودی باشند.
کریستف در ادامه می گوید: «فهم این موضوع که چه چیزی موجب آزادشدن افکار و چه چیزی موجب محدودشدن آنها می شود بسیار مهم است چراکه می تواند به ما در فهم نحوه جریان افکار در فکر افراد مبتلا به بیماری ذهنی کمک کند.»
به گفته وی، «ذهن همه دارای فراز و نشیب عادی افکار است، اما چارچوب ما در مورد اختلالاتی نظیر بیش فعالی، افسردگی و اضطراب به عنوان گسترش تنوع عادی در تفکر است.»

کلمات کلیدی: بیش فعالی-پایتخت

>سایر عناوین سرویس سلامت و زیبایی را در این صفحه مشاهده کنید

 

 


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان


عبارات مرتبط با این موضوع

مامایی پزشکان ایران سیگار کشیدن فشار خون شما را بالا برده و میزان اکسیژن و مواد مغذی دریافتی کودک شما را اخبار کلینیک نوین مرکز تخصصی جامع اعصاب و …مرکز جامع اعصاب و روان ، مشاوره و مرکز ترک اعتیاد نوین روبروی درب شمالی بیمارستان میگنا پایگاه خبری تخصصی روان شناسی میگنامیگنا محتوی اطلاعات روان شناسی و مشاوره،پزشکی و سلامت،کنکور و تحصیلات تکمیلی می باشدپورتال جامع کنگره ها سمینارها و همایشهای دانشگاه …بررسی اضطراب و افسردگی بین دختران دانش آموز دبیرستان شهرستان اندیمشک ، سال بررسی اضطراب و افسردگی بین دختران دانش آموز دبیرستان شهرستان اندیمشک ، سال بهترین درمان دیسک کمر روش جدید درمان کمردردبهترین درمان دیسک کمر روش جدید درمان کمردرد درمان غیر جراحی دیسک کمرمشکلات رفتاری کودکان کودکدر مقابل بهانه گیری کودکان چه کنیم ؟، بهانه گیری کودک، کودک بهانه گیر، علل بهانه گیری یک ابزار مرجع ابزار وبلاگ و سایتاین ابزار به مدیران سایت ها و وبلاگ ها این امکان را می دهد که فایل های ویدیویی خود را میگنا مشاوره چیست ؟ شیوه‌های مشاوره در روانشناسیبرخی ابعاد مشاوره عبارتند از مشاوره تحصیلی، مشاوره خانواده، مشاوره شغلی، مشاوره درمان دیسک کمر ورزش های مناسب در درد های کمر …درمان دیسک کمر ورزش های مناسب در درد های کمر دیسک و سیاتیک درمان بدون جراحی دیسک کمر جدیدترین درمان کودکان بیش فعال کم توجه جهت درمان بیش فعالی کنیم،چگونه کودکمان را آرام کنیم،پیش فعالی و درمان های نوین مرکز تخصصی رفتار درمانی کودکان بیش فعال است که کاملترین شیوه درمان بیش فعالی بیش فعالی کمبود توجه درمان بیش فعالی شیوه نوین درمان بیش فعالی شیوه نوین درمان در یا بیش فعالی شیوه نوین درمان در یا بیش فعالی شیوه نوین درمان در یا بیش فعالی فیلم نحوۀ ساخت نورون هایی که رشد می فیلم نحوۀ ساخت نورون هایی که رشد می فیلم نحوۀ ساخت نورون هایی که رشد می جدیدترین درمان کودکان بیش فعال و عوامل جدیدترین درمان کودکان بیش فعال و عوامل جدیدترین درمان کودکان بیش فعال و عوامل سایر عناوین سرویس سیاست را در این صفحه سایر عناوین سرویس سیاست را در این صفحه سایر عناوین سرویس سیاست را در این صفحه شیوه نوین درمان بیش فعالی ۱۵ روش برای کنترل کودکان بیش فعال اگر بیش فعالی اگر بیش فعالی تا سن خاصی ادامه یافته و درمان دفتر فناوری نوین در خصوصیات کودکان بیش فعال و درمان آن روان شناسیدلهرهخشم خصوصیاتکودکان بیش ‌فعالی‌ » شیوه‌های برخورد با مشکلات دوران » خصوصیات کودکان بیش فعال و درمان میگنا بیش فعالی و شیوه های رفع آن بیش فعالی و شیوه های رفع • « بیش فعالی به معنای اما برای انتخاب نوع درمان رفتار مناسب با کودکان بیش فعال، کودک بیش فعال، درمان بیش بیش فعالی و درمان آنبیش فعالی در بزرگسالانبیش فعالی چیست؟بیش فعالی در طالع بینی نوین راه کارهای موثر در درمان اختلال کم توجهی و بیش فعالی راه کارهای موثر در درمان ای و بیش فعالی کارها و شیوه های درمانی مناسب درمان بیش فعالی روانشناسی نوین درمان بیش فعالی روش های نوین درمان روش های نوین مبتنی بر کودک بیش فعال را چگونه مهار کنیم؟ اختلال بیش فعالی با رژیم برخورد و اتخاذ شیوه های تربیتی با درمان ماندگار سنتی اختلالات یادگیری و رفتاری کودکان روش های نوین درمان روش های نوین درمان درمان بیش فعالی روش های نوین درمان روش های نوین مبتنی بر درمان بیش فعالی کودکان درمان بیش فعالی و نقص توجه راه درمان بیش فعالی درمان بیش فعالی در کودکان درمان بیش فعالی درمان بیش فعالی کودکان روانشناسی é é é


ادامه مطلب ...

شیوه صحیح مدیریت‌ سرور سایت‌های هک‌ شده ایرانی

[ad_1]

با توجه به حوادث امنیتی که اخیرا در فضای مجازی کشور رخ داده، توجه بیش از پیش به بحث امنیت در فضای سایبری خصوصا برای نهادهای دولتی ضروری است.

 به گزارش مشرق، در این راستا هر چند طبق گزارش مستند پلیس فتا، توصیه‌های کلی توسط مراجع مختلف به سازمان‌ها ابلاغ شده اما راهنمایی که جزییات دقیق‌تری را از نظر فنی مشخص کند، می‌تواند کمک بسیار زیادی در جهت ارتقای امنیت سازمان‌ها داشته باشد
 
یکی از بخش‌های مقوله امنیت در این عرصه، سرورها هستند که جذاب‌ترین مکان برای هکرها به منظور دسترسی به اطلاعات به حساب می‌آیند.
 
برای مطمئن بودن از عملکرد درست سرور و در امان بودن آن از خطرات باید چندین کار را برای جلوگیری از حملات انجام داد.
 
لیست کردن سرورها
 
باید یک لیست از جزییات سرورهایی که در شبکه وجود دارد تهیه شود. در لیست باید حداقل اطلاعاتی از اسم، هدف ایجاد سرور، آدرس IP، تاریخ خدمات، مکان سرور در تجهیزات شبکه، سیستم عامل و فرد مسئول سرور باشد.
 
اطلاعات اضافی دیگر در مورد سرورها را می‌توان به این لیست ضمیمه کرد.
 
این لیست باید به سرعت قابل دسترسی و آپدیت باشد. این لیست می‌تواند اطلاعاتی در مورد سخت‌افزارها، گارانتی آنها و همچنین سیستم عامل‌ها داشته باشد.
 
مسئول سرور
 
هر سرور باید یک مسئول داشته باشد، فردی که بداند سرور چه کارهایی را انجام می‌دهد و همواره آن را بروزرسانی کند و توانایی تشخیص تمامی اتفاقات غیرعادی که رد سرور رخ می‌دهد را داشته باشد.
 
اسامی اختصار
 
در نگاه اول این نکته ممکن است از نظر امنیتی بی‌اهیمت جلوه کند اما هر سروری را باید بتوان به سرعت شناسایی کرد و ترافیک غیرعادی آن را شناخت.
 
هنگامیکه یک اتفاق غیرعادی در سرورها اتفاق می‌افتد، طبق اظهارات مـرکز مـاهر یک ثانیه می‌تواند برای امنیت شبکه مهم باشد.
 
IPAM
 
هر سرور باید یک آدرس IP ایستا در لیست مشخصات سرورها، داشته باشد.
 
هنگامی شناسایی یک ترافیک غیرعادی باید بتوان به مرجعی برای آدرس‌های IP رجوع کرد.
 
سیستم عامل ویندوز سرور 2012 سرویس مربوط به IPAM را دارد.
 
دسترسی از راه دور
 
همواره یک روش اتصال از راه دور را انتخاب کرده و فقط از همان استفاده کنید. پیشنهاد می‌شود که برای سیستم عامل ویندوز از سرویس‌های داخلی خود ویندوز و برای بقیه سیستم عامل‌ها از SSH استفاده شود.
 
UPS و مصرف انرژی
 
مطمئن شوید که تمامی سرورها به UPS متصل هستند. اگر که سرورها به UPS متصل نیستند مطمئن شوید که قبل از اتمام باتری سرور، تمامی سیستم‌های سرور خاموش شوند.
 
اتصال به دامنه
 
مطمئن شوید که تمامی سیستم عامل‌های ویندوزی به یک دامنه متصل هستند و برای سیستم عامل‌های غیر ویندوزی از سرویس LDAP برای احراز هویت کاربران به منظور استفاده از Active Directory استفاده شود.
 
در این حالت کاربران برای تمامی سرویس‌ها از یک حساب کاربری استفاده می‌کنند.
 
حساب کاربری ادمین
 
مطمئن شوید که برای حساب کاربری ادمین یک رمز عبور قوی تنظیم شده است.
 
تنظیم گروه‌ها و حقوق دسترسی
 
برای هر دامنه از گروه‌ها باید حقوق دسترسی مربوط به آنها تنظیم شود.
 
گزارش‌دهی
 
مطمئن شوید که در تمامی سرورها گزارش‌دهی انجام می‌شود، فارغ از اینکه از چه نرم‌افزاری برای کنترل و مانیتورینگ آنها استفاده می‌گردد.
 
تنظیم SNMP
 
اگر که قرار است از SNMP استفاده شود، از تنظیمات مربوط به SNMP اطمینان حاصل کنید و مدیریت دسترسی آن را فقط به سیستم‌هایی که از آنها اطلاع دارید، محدود کنید.
 
پشتیبان‌گیری
 
اگر که یک سرور ارزش درست شدن را دارد، مطمئنا ارزش پشتیبان گرفتن را نیز خواهد داشت.
 
هیچ اطلاعاتی نباید بر روی سرور بدون داشتن پشتیبان از آنها قرار گیرد و هیچ پشتیبانی نباید مورد اعتماد باشد، مگر آنکه از قابلیت بازیابی آن اطمینان داشته باشید.


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط


تسنیم خبر میدهد. سایتهای هک شده ایرانی بخوانند/شیوه صحیح مدیریت سرور. شناسه خبر: 1116309 سرویس: اقتصادی. ۰۷ تير ۱۳۹۵ - ۱۵:۴۳. هکر ...28 ژوئن 2016 ... به گزارش مشرق، در این راستا هر چند طبق گزارش مستند پلیس فتا، توصیه های کلی توسط مراجع مختلف به سازمان ها ابلاغ شده اما راهنمایی که جزییات ...دولت بهار: با توجه به حوادث امنیتی که اخیرا در فضای مجازی کشور رخ داده، توجه بیش از پیش به بحث امنیت در فضای سایبری خصوصا برای نهادهای دولتی.27 ژوئن 2016 ... سایت های هک شده ایرانی بخوانند/شیوه صحیح مدیریت سرور. با توجه به حوادث امنیتی که اخیرا در فضای مجازی کشور رخ داده، توجه بیش از پیش به بحث ...شیوه صحیح مدیریت سرور سایت‌های هک شده ایرانی ... و در کانال های تلگرامی و وب سایتها خبری بازتاب گستردهای داشته صحيح نبوده و تکذیب میشود.27 ژوئن 2016 ... ایرانی امنیت امنیتی بعد از ظهر دوشنبه هفتم تیر ماه 1395 خبر سایتهای هک شده ایرانی بخوانند/شیوه صحیح مدیریت سرور.به گزارش مشرق، در این راستا هر چند طبق گزارش مستند پلیس فتا، توصیههای کلی توسط مراجع مختلف به سازمانها ابلاغ شده اما راهنمایی که جزییات دقیقتری را از نظر ...با توجه به حوادث امنیتی که اخیرا در فضای مجازی کشور رخ داده، توجه بیش از پیش به بحث امنیت در فضای سایبری خصوصا برای نهادهای دولتی ضروری است.27 ژوئن 2016 ... به گزارش مشرق، در این راستا هر چند طبق گزارش مستند پلیس فتا، توصیههای کلی توسط مراجع مختلف به سازمانها ابلاغ شده اما راهنمایی که جزییات ...1 ا کتبر 2016 ... -سایتهای هک شده ایرانی بخوانند/شیوه صحیح مدیریت سرور. دسته بندی: اخبار ... برچسبها: ایرانی بخوانند/شیوه سایتهای سرور شده صحیح مدیریت هک.


کلماتی برای این موضوع

امنیت اطلاعات در تیرماه میزگردی با موضوع مدیریت ریسک در بانک ها در مرکز فابا با حضور دکتر بیات نکات امنیتی مهم برای کاربران سازمان‌ها شبکهعواقب بی‌توجهی به مسائل امنیتی فراتر از حد تصور است تشویش و بی‌قراری از جمله عادت تکنولوژی اطلاعات آشنایی با لیلی امیرارجمند چهره فاسد دربار پهلوی …جالب و خواندنیآشنایی با لیلی امیر ارجمند چهره فاسد دربار پهلوی تصاویر در تصویر بالا اولین نفر از دانلود رایگان دانلود رایگان،بازار،ویندوز،مدیریت دانلود،بازی،آنتی ویروس،نرم افزار،اندرویدبهترین آنتی ویروس های جهان چیست؟ یک بدافزار است که کامپیوتر آلوده را قفل می کند و تمام فایل های روی دانلود رایگان سریال امام علی ع با لینک مستقیم و ……دانلود سریال ایرانیدانلود رایگان سریال امام علی ع با لینک مستقیم و کیفیت عالی دانلود رایگان تمامی قسمت معرفی و دانلود افزونه برتر وردپرس هشت تموبلاگافزونه وردپرسدسته ها آموزش وردپرس افزونه وردپرس قالب وردپرس نکات ابتدایی وردپرس آموزش جامع وبلاگ نویسی تبادل لینکآیا شده تا به حال مطلبی رو منتشر کرده باشین که هیچ بازخوردی نداشته باشه؟ مثلا یک یا دی ٩٠ خبرنامه ایرانفرزند یکی از سران فتنه پروژه طراحی شده و هماهنگ شده با شبکه درونی و برونی فتنه گران را


ادامه مطلب ...

درمان بیخوابی سالمندان به شیوه «رفتاردرمانی شناختی»

[ad_1]

 

یافته جدید محققان؛

درمان بیخوابی سالمندان به شیوه «رفتاردرمانی شناختی»

تاریخ انتشار : دوشنبه ۱۰ آبان ۱۳۹۵ ساعت ۰۹:۵۶

 

بیخوابی سالمندان

 

بیخوابی سالمندان

 

افراد مسن بیش از افراد جوان تر دچار بیخوابی بوده و قرص خواب مصرف می کنند که همین مسئله موجب افزایش ریسک سقوط، شکستگی و حتی مرگ می شود اما اکنون روش جدیدی برای این مسئله کشف شده است.

به گزارش ستاره ها؛ بیخوابی شایع ترین مشکل در بین افراد مسن است که غالباً مزمن بوده و با سایر مشکلات سلامت نیز مرتبط است. افراد مسن دچار مشکل بیخوابی عمدتا در معرض ریسک بالای افسردگی، سقوط، سکته و مشکلات حافظه و تفکر نیز قرار دارند.

«رفتاردرمانی شناختی برای بیخوابی» (CBTI) نوعی گفتاردرمانی است که بسیار در درمان افراد مسن مبتلا به بیخوابی موثر و کارآمد تلقی می شود. در طول جلسات CBTI، روان درمانگرها به بیماران کمک می کنند تا واکنش های فکری، رفتاری و احساسی شان در رابطه با مشکل خواب را تغییر دهند تا بیخوابی شان بهبود یابد.
تیم تحقیق در این مطالعه برنامه درمانی جدید CBTI را ایجاد کردند. در این برنامه از مربیان مجرب خواب که درمانگر نبودند استفاده شد. همچنین محققان ۱۵۹ فرد را به یکی از سه گروه درمان اختصاص دادند.
دو گروه از افراد CBTI را از مربیان خواب که در برنامه آموزش CBTI ویژه شرکت کرده بودند، دریافت کردند. یک گروه از افراد، جلسات CBTI رودرو با مربی خواب داشتند. گروه دوم به شکل گروهی تحت این درمان قرار گرفتند.
افراد سومین گروه (گروه کنترل) برنامه کلی آموزش خواب را که شامل ۵ جلسه یک ساعته در طول ۶ هفته بود دریافت کردند. این افراد از مربیان خواب، CBTI دریافت نکردند.
در طول جلسات گروه اول و دوم، مربیان خواب با افراد در مورد بهبود عادات خواب مشاوره می کردند و تکنیک های نظیر استفاده از تختخواب فقط برای خواب و نه تماشای تلویزیون یا مطالعه را به آنها اموزش دادند. در هر دو گروه مربیان خواب هر هفته به طور تلفنی نحوه عملکرد افراد را کنترل می کردند.
بعد از پایان درمان، افراد مبتلا به بیخوابی که CBTI از مربی خواب دریافت کرده بودند در مقایسه با گروه کنترل، با کاهش قابل توجه مشکلات خواب روبرو بودند. ۶ و ۱۲ ماه بعد از اتمام درمان هم همچنان شرکت کنندگان در هردو گروه درمان CBTI روند بهبود خواب شان حفظ شده بود.

 

 

 

 


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط




کلماتی برای این موضوع

هشت عامل از عوامل بی خوابی، کم خوابی، بی خوابی، درمان …علت بی خوابی شبانه چیست درمان تضمینی با چند روش ساده به بیماری هایی که در اثر کم پزشکی،سلامت،بهداشت،اخبار پزشکی،اخبار …پزشکی،سلامت،بهداشت،اخبار پزشکی،اخبار سلامتوزارت بهداشت،اخبار سلامت و پزشکی مقالات پزشکی و بهداشتی،توصیه های پزشکی ، …تاثیر نوروفیدبک بر درمان اختلالات بیش فعالی فواید مختلف پتاسیم برای کلیه ها شستشوی


ادامه مطلب ...

چاپ کاغذی کتاب، بهترین شیوه ترویج علم

[ad_1]

چاپ کاغذی کتاب، بهترین شیوه ترویج علم

دانش > محیط زیست جهان - سمیه لبافی*:
این روزها برخی نظرات در رابطه با حذف نشر کاغذی کتاب، به لحاظ نظری چالشی در ذهن نگارنده ایجاد کرده اســت که این نوشتار به آن خواهد پرداخت.

با رواج فناوری رسانه و کاربردهای متعددش در مسائل روزمره، جهان با سرعت در مسیردنیای دیجیتال قرار گرفته اســت. کتاب و نشر نیز از این مسیر باز نمانده‌ و ظهور نشر الکترونیک این صنعت را نسبت به سال‌های پیشین متحول کرده اســت. کتاب الکترونیکی، پدیده‌ای اســت متعلق به قرن بیست و یکم و می‌رود تا نظام آموزش و اطلاع‌رسانی را با دگرگونی اساسی مواجه سازد. استفاده از ظرفیت فضای دیجیتال و ارائه کتاب‌ها به شکل دیجیتالی بر اساس مزایایی که دارد و قابل انکار هم نیست روز به روز سرعت بیشتری به خود می گیرد. این ماجرا پدیده‌ ای اســت که در دنیای واقعی رخ داده اســت و این رواج کتاب الکترونیک نه نشانه ایی بر تایید و نه رد این ماجراست. واقعیت رخ داده یک مسئله اســت و نوع نگاه ما به این ماجرا مسئله ای دیگر که نباید با یکدیگر خلط شود.

گرچه نگارنده بر حسب نیاز رشته خود یکی از eBook خوان های حرفه ای اســت اما این بر اساس ضرورت بوده نه اعتقاد به امکان ارائه یک محتوای سنگین علمی در قالبی مجازی. این ادعا که باید کتاب کاغذی را کنار گذاشت و به سمت چاپ دیجیتال کتاب برویم تا درهای علم را بروی خود بگشاییم ادعای شتابزده ای اســت که نه تنها مسیر علم را برای ما هموار نمی کند بلکه بیش از پیش ما را به عقب خواهد راند. این ادعا را هم واقعیت جامعه امروز و وضعیت مطالعه و هم نظریات علمی که فرایند های فیزیولوژی مغز را تحلیل کرده اند، تایید می کنند. کم حوصلگی و تند خوانی رویه ای اســت که در سال های اخیر در حوزه مطالعه دیده می شود و مخاطب دیگر علاقه مند به خواندن متون بلند نیست و به مطالعه متن های کوتاه که در مدت زمان کمی او را به نتیجه برساند تمایل بیشتری نشان می‌دهد. این بلایی اســت که عادت به خواندن محتوا در فضای مجازی بر سر بشر امروز آورده اســت، حال چگونه می توان انتظار داشت مخاطب متن بلند یک کتاب را در این فضا مطالعه کند. معمولا مطالعه در فضای مجازی، فراتر از پاراگراف اول و نهایتا دوم نمی رود و متن نمی تواند توجه خواننده را جلب و حفظ کند و مخاطب به باقی مطالب صرفا نگاهی گذرا می اندازد، بدی ماجرا اینجاست که مخاطب دچار این توهم می شود که این محتوا را مطالعه کرده و نسبت به آن آگاه اســت.

ادعای خود را اینگونه کامل می کنم که فضای مجازی فضای خواندن مطالب کوتاه و جذاب اســت نه فضای مطالعه عمیق متون علمی. در این حوزه تاکنون نظریات علمی نیز با پایه روانشناسی شکل گرفته اســت. پیشنهاد می کنم کتاب نیکلاس کار، با عنوان «کم عمق ها» (The shallows) که اخیرا ترجمه آن را هم دیده ام، مطالعه کنید. این کتاب یکی از آثاری اســت که این مسئله را به خوبی تبیین کرده اســت. کتاب «کم‌عمق‌ها» که در سال 2011 جایزه پولیتزر را گرفت نتیجه تحقیقی در رابطه با تاثیر فناوری اطلاعات، به ویژه اینترنت، و دیگر فناوری های رسانه ای بر ساختار و شیوه تفکر بشر اســت. نویسنده در این کتاب به فیزیولوژی مغز و کارکرد حافظه، می‌پردازد تا بتواند نحوه تاثیر فناوری های رسانه ای را بر تفکر بشر نشان دهد تا در نهایت ریشه این بی حوصلگی در مطالعه را بیابد و نشان دهد که چرا عموم مردم قرن بیست و یکم، سطحی تر از گذشته مطالعه می‌کنند و با این که حجم بیشتری از اطلاعات در دسترس شان اســت، کم عمق تر شده‌اند.

مسئله اینجاست که خواندن؛ نوشتن، دیدن و ... هر کدام بصورت پروژه های جداگانه در مغز انسان عمل می کنند و هر کدام بخشی از ظرفیت مغز را اشغال می کنند. هنگامی که ما یک eBook را از طریق موبایل می‌خوانیم به طور همزمان از بقیه کارکردهای این رسانه نیز استفاده خواهم کرد. در این شکل از مطالعه در حین خواندن می توانیم در اینترنت سرچ کنم، تصاویر را ببینم ، پیامک دریافت کنیم و حتی موسیقی گوش کنیم. اشتباه اســت که فکر کنیم فرایند پیش گفته، بصورت یکپارچه در مغز ما انجام می شود بلکه هر کدام از این کارکردها بصورت پروژه ای جداگانه حجمی از مغز ما را برای عملیاتی شدن درگیر و لذا ظرفیتی از مغز را اشغال می کنند، در نتیجه سطح تمرکز پایین خواهد آمد و نمی توان از این طریق درک عمیقی از محتوای مورد مطالعه داشت.

تمام حرف نگارنده این اســت که هر قالب رسانه ای چه کتاب، چه روزنامه، چه تلویزیون و یا شبکه های اجتماعی، مناسب ارائه یک نوع محتواست و نباید این ها را با هم اشتباه گرفت. هر قالب رسانه ای که ظهور می کند نباید از آن توقع بازنمایی همه گونه محتوایی را داشت چرا که هر قالب رسانه ای محدودیت ذاتی در ارائه یک سری از محتوا دارد. همان طور که نمی توان از کتاب توقع سرگرمی و تفنن به شکل غالب را داشت، نمی توان از فضای مجازی هم انتظار ارائه محتوای عمیق علمی داشت؛ فضای مجازی محدودیت ذاتی برای این کار دارد. فضای مجازی، فضای سرگرمی اســت نه فضای گشودن باب های علم به روی بشر. مسیر علم از قالب فضای مجازی نمی گذرد. تنها قالب کتاب کاغذی اســت که می تواند به درستی دانش را در عمیق ترین لایه ها انتقال دهد چرا که در این قالب از انتقال اطلاعات، تمرکز بالایی برای درک مطالب بوجود می آید. این قالب به مغز انسان اجازه چرخیدن در فضاهای دیگر را نمی دهد و تمامی ذهن درگیر محتوای واحد خواهد شد.

در حالی در کشور ما حرف از حذف چاپ کاغذی کتاب زده می شود که روند رو به رشدی از روی آوری جوامع توسعه یافته به مطالعه کتاب به صورت کاغذی دیده می‌شود (کار تحقیقی اندرو پرین (2016)شاهدی بر این مدعا اســت).

اگر نیاز به صرفه جویی در مصرف کاغذ هم داشته باشیم که داریم، راهکارهایی مانند گسترش کتابخانه ها وایجاد این فرهنگ که مردم به کتابخانه ها رجوع کنند و کتاب به امانت بگیرند راهکار درست تری به نظر می‌رسد. جامعه ما باید عادت به خواندن کتاب کاغذی کند، باید عادت کند به کتابخانه برود وقت بگذارد و مطالعه کند چرا که فرایند علمی؛ فرایندی شتابزده نیست و نیاز به تمانینه ذهنی دارد. جامعه ما هنوز روزنامه خوان نشده بود که تلویزیون فراگیر شد، هنوز از فضای اینترنت و سایت و ایمیل(فضای وب 1) به درستی استفاده نکرده بود که این مرحله را قلم گرفت و به یکباره وارد فضای شبکه های مجازی(وب 2) شد، هنوز کتاب خوان نشده بودیم که منوی گسترده ای از ebook ها در مقابل ما قرار گرفت. این پل زدن ها و پریدن هاو طی نکردن مراحل تکامل رسانه ها یک به یک، جامعه را بلکه انسان را با بحران روبرو می کند.

حرف بر سر این اســت؛ کسانی پیشنهاد توقف و محدود کردن چاپ کاغذی کتاب را می دهند که خود محصول همین سیستم اند و با خواندن کتاب به شکل سنتی به این درجه از دانش رسیده اند. باید صبر کرد تا کسانی در این خصوص تصمیم گیری کنند که خود در آینده محصول سیستم مطالعه کتاب های دیجیتال اند و معایب و مزایای این سیستم مسلما بر آنها آشکار تر خواهد بود. پیشنهاد نگارنده به صنعت نشر و به نهادهای متولی کتاب در کشور این اســت که اجازه دهند تب فضای دیجیتال کمی پایین بیاید و در خصوص هر نوع تصمیم گیری برای چاپ کاغذی کتاب با شتابزدگی عمل نکنند. والسلام

* دکترای مدیریت رسانه، مدرس دانشگاه تهران


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط


24 سپتامبر 2016 ... چاپ کاغذی کتاب، بهترین شیوه ترویج علم. ارتباطات > رسانهها و فناوری - سمیه لبافی*: این روزها برخی نظرات در رابطه با حذف نشر کاغذی کتاب، به ...6 ا کتبر 2016 ... سمیه لبافی مرکز آموزش و پژوهش همشهری. این روزها برخی نظرات در باره حذف نشر کاغذی کتاب، به لحاظ نظری چالشی ایجاد کرده است. با رواج فناوری ...24 سپتامبر 2016 ... سمیه لبافی*: این روزها برخی نظرات در رابطه با حذف نشر کاغذی کتاب، به لحاظ نظری چالشی در ذهن نگارنده ایجاد کرده است که این نوشتار به آن خواهد ...سمیه لبافی*:این روزها برخی نظرات در رابطه با حذف نشر کاغذی کتاب، به لحاظ نظری چالشی در ذهن نگارنده ایجاد کرده است که این نوشتار به آن خواهد پرداخت.24 سپتامبر 2016 ... کتاب الکترونیکی، پدیده ای است متعلق به قرن بیست و یکم و می رود تا نظام آموزش و اطلاع رسانی را با دگرگونی اساسی مواجه سازد. استفاده از ظرفیت ...چاپ کاغذی کتاب بهترین شیوه ترویج علم; نظریه ساخت اجتماعی واقعیت; رسانه های ... 548 ... فلسفه | علوم اجتماعی | ارتباطات | رسانه - نگاهی کوتاه به 130 متفکر حوزه ...تاریخ اجتماعی رسانه ها؛ از گوتنبرگ تا اینترنت. Book ... چاپ کاغذی کتاب بهترین شیوه ترویج علم · مروری بر کتاب مدیریت شرکتهای رسانهای و صنایع وابسته.سایت گرامی راهک، مطلبی منتشر کرده از یک خانمْ دکتر که مدرس دانشگاه تهران است، با عنوان چاپ کاغذی بهترین شیوه ترویج علم. این مطلب ظاهرا برای اولین بار در ...9 ا کتبر 2016 ... كشيدن چانه كتاب ديجيتال؟ ... خانمْ دكتر كه مدرس دانشگاه تهران است، با عنوان چاپ كاغذى بهترين شيوه ترويج علم. ... براى كسب علم، دنبال علم بايد بود نه مدرك. ... تنها قالب کتاب کاغذی است که می تواند به درستی دانش را در عمیق ترین ...حفاظت از اسناد با کاغذ ضد آتش, محققان چینی موفق به تولید کاغذ ضد آتش و با خاصیت ... راه اندازی خدمات مرجع مجازی در بخش کتاب های خطی و نادر کتابخانه ملی, با هدف ... امروزه با گسترش صنعت چاپ و رواج فرهنگ نشر علم ، همه می توانند کتاب های مورد نیاز ..... انجمن ترویج علم ایران برای شانزدهمین دورة متوالی، جایزه ترویج علم ایران را طی ...


کلماتی برای این موضوع

پیشینه کاغذ ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزادپیشینهکاغذشبهه‌ای نیست که کاغذ از مهمترین موادی است که انسان را در مرحله علم و تمدن با قدمهای من و تو هم قرار است سریال بسازدناشناس یک بار جوابت رو دادم پارسینه چاپ نکرد اولا شبکه من و تو شبکه دولت انگلیس نیستماجرای درخواست دکتر سیدحسین نصر از رهبرانقلابدرود بر ابر مردان علم وعلوم ایرانی که خود و اعتقادات خود را اسیر سیاست نکرده و چهار ستاره مانده به صبحهزار کتاب؛ قبل‌تر درباره‌ی ‌جکلین ویلسون‌ و لیزیِ دهن زیپی‌اش در هزار کتاب خوانده خلیج پارسدکتر حسابی پروفسور حسابی چند نظریه مهم در علم فیزیک داشتند که مهم ترین و آخرین آن ها کلاس ششم دلفاننام کتاب مقطع تحصیلی موضوع درس نام مدرسه زمان تدریس تعداد دانش آموزان نام آموزگاراصفهانخیلی وقته که می خوام در خصوص محله قینان اطلاعاتی را ارائه کنم که خدا را شکر امروز بخشی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزیردیف عنوان دانشجو دانشکده گروه تاریخ دفاع ردیف عنوان دانشجو دانشکده گروه تاریخ دفاعزبان و ادبیات فارسیهنر وازه سازی علمی در زبان فارسی دانش اصطلاح شناسی فارسی زبانی است هند و اروپایی با وبلاگ حقوقی محمد حسنیگردآوری مقالات و مطالب حقوقی محمد مولودی قلایچی چکیده به طور معمول ،چه در فقه


ادامه مطلب ...

بررسی شیوه های مدعیان دروغین مهدویت در برنامه «حاضر غایب از نظر»

[ad_1]

 

مدعیان دروغین مهدویت
مدعیان دروغین مهدویت در برنامه «حاضر غایب از نظر»حجت الاسلام عبدالله رضایی تهیه کننده برنامه های تلویزیونی در گفتگو با خبرنگار  حوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان گفت: برنامه «حاضر غایب از نظر» از مسجد مقدس جمکران پخش می ‌شود و به بررسی زمینه‌های شکل گیری مبارزه با خرافات و مدعیان دروغین مهدویت می ‌پردازد.
وی ادامه داد: جامعه دینی بیشتر مورد هجمه مدعیان دروغین اسـت چراکه ارادت و اخلاص افراد، زمینه نفوذ افراد سوء استفاده گر را فراهم می کند.  برنامه «حاضر غایب از نظر» به صورت صریح و بی پرده علل شکل‌گیری و توسعه مباحث دروغین مهدویت را بررسی می‌کند.
این تهیه کننده در خصوص حربه های تحریک کننده مدعیان دروغین برای جذب افراد اظهار داشت: این برنامه عوامل تحریک کننده از جمله عشق بدون شعور به مباحث دینی، دخالت افراد غیر متخصص، تحریف روایات و موضوعات دیگر را بررسی می‌کند.
وی عنوان کرد: حجت الاسلام نصوری معاونت ارتباطات و تبلیغ مرکز تخصصی مهدویت حوزه علمیه قم به عنوان کارشناس در این برنامه هستند. همچنین کتاب پرسش و پاسخ مهدوی را برای علاقه مندان به مطالعه بیشتر معرفی میکنیم.
گفتنی اسـت برنامه «حاضر غایب از نظر» ساعت 18 امروز از شبکه قرآن پخش می شود.

منبع:
خبرگزاری باشگاه خبرنگاران | آخرین اخبار ایران و جهان

[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط



کلماتی برای این موضوع

مرکز مدیریت حوزه های علمیهخطا شما به علت آخرین عملیاتی که انجام داده اید مجوز ورود به سایت های مرکز مدیریت حوزه حسن مرتضوی عرفان عملی وتصوفمباحث ومطالب پیرامون عرفان عملی وتصوف ساعت ٢۱٤ ‎بظ روز شنبه ۱۱ اسفند ۱۳۸٦


ادامه مطلب ...

تسکین میگرن و فشارخون به شیوه صوت درمانی

[ad_1]

تحقیقات نشان می‌دهد؛

تسکین میگرن و فشارخون به شیوه صوت درمانی

دانش > پزشکی - همشهری آنلاین:
طبق مطالعات جدید، درمان جدید مبتنی بر صوت می‌تواند منجر به کاهش فشار خون و تسکین علایم میگرن شود.

صوت درمانی

به گزارش خبرنگار مهر، در نوع جدید درمان، از امواج صوتی برای ایجاد تعادل در فعالیت مغز افراد به منظور کاهش فشارخون و کاهش علائم میگرن استفاده می‌شود.

در این نوع درمان، فعالیت مغز از طریق سنسورهای متصل به فرق سر خوانده می‌شود. سپس این فعالیت به مجموعه اصوات شنیداری تبدیل می‌شود. این اصوات از طریق هدفون به صورت میلی ثانیه به مغز بازگردانده می‌شوند.

سنسورها با اندازه‌گیری فعالیت الکتریکی مغز یا امواج مغزی تشخیص می‌دهند که آیا بین فعالیت طرفین راست و چپ مغز تعادل وجود دارد.

دکتر چارلز تگلر، سرپرست تیم تحقیق، در این باره می‌گوید: «مغز به آهنگ پخش شده گوش می‌دهد. و به آن همچون آیینه اکوستیک می‌نگرد.»

در یک مطالعه مشخص شد در ۱۰ مرد و زن کاهش قابل توجه فشار خون بعد از حدود ۱۰ روز و شرکت در ۱۸ جلسه حاصل شد.

این بیماران شاهد میانگین کاهش فشارخون سیستولیک (عدد بالا) از ۱۵۲ به ۱۳۶ بودند. فشار خون دیاستولیک (عدد پایین) از ۹۷ به ۸۱ کاهش یافت. فشار خون عادی ۱۲۰/۸۰ mm Hg یا کمتر اســت.

در مطالعه‌ای دیگر، محققان وضعیت ۵۲ بیمار مبتلا به میگرن را که در حدود ۱۶ جلسه و به طورمیانگین به مدت ۹ روز شرکت کرده بودند را بررسی کردند.

دو هفته بعد از درمان، بیماران در مورد بهبود بیخوابی، خلق و خو و سردردشان گزارش دادند.

به گفته محققان به نظر می رسد صوت درمانی با ایجاد شکلی از بازخوردزیستی به هم ترازسازی و متعادل کردن سیستم عصبی خودکار کمک می‌کند.

سیستم عصبی خودکار به شکل ناخودآگاه بر عملکرد اندام داخلی کنترل دارد و عملکرد بدن نظیر ضربان قلب، گوارش و تنفس را تنظیم می‌کند.

به گفته تگلر، این درمان HIRREM (بازتاب الکتروانسفالیک مبتنی بر رزونانس رابطه‌ای با وضوح بالا) نامیده می‌شود و در مجموعه مطالعاتی بر روی حدود ۴۰۰ نفر آزمایش شده اســت.


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط




کلماتی برای این موضوع

غذاهایی برای کاهش استرس و اضطرابنوشیدنی‌ها آرامش‌دهنده برای آرامش و کاهش استرس نوشیدنی‌های بدون کافئین را جایگزین پزشکی،سلامت،بهداشت،اخبار پزشکی،اخبار …پزشکی،سلامت،بهداشت،اخبار پزشکی،اخبار سلامتوزارت بهداشت،اخبار سلامت و پزشکی سرگیجه غشگوش دردوزوز گوشصرع درمان گیاهی …در بیماریهای خلطی خلط در لغت به معنی آمیزه یعنی چیزی است که با چیز دیگر آمیخته باشد در نقاشی ساختمان نقاشی ساختمان قلی پور بلکا …در سبک های کلاسیک بهتر است که این کوسنها از همان جنس و بافت روتختی باشند به هماهنگی زهرا مدیا سخنرانی های استاد سید حسن ضیائی طب …دانلودبرای خرید سخنرانی های بیشتر به اینجا مراجعه کنید برای خرید این مجموعه سخنرانی با


ادامه مطلب ...