جام جم سرا: دانشمندان در تحقیقی متوجه شدند حتی اگر افرادی بخواهند جزئیات یک واقعه تروماتیک (آنچه خاطره آشکار خوانده میشود) را فراموش کنند، عواطف مرتبط با آن حادثه که خاطره ضمنی خوانده میشود، ممکن است برای مدتی طولانی در مغز باقی بماند.
بر اساس یافتههای جدید محققان که با همکاری «موسسه تحقیقاتی پزشکی زیستی Bellvitge» در اسپانیا حاصل شد، در بافت ترس، مغز خاطره یک واقعه ناخوشایند مانند مکان، آنچه فرد دیده و واکنش عاطفی مرتبط با آن را به طور متفاوتی کدبندی میکند.
این بررسی نشان میدهد چگونه پردازش خاطرات ترسناک میتواند به اختلال استرس پس از حادثه منجر شود.
در این پژوهش، محققان ردپاهای خاطرات آشکار و ضمنی ترس در انسان را رهگیری کردند. آنها فعالیت الکترودرمال (حرارت پوستی) 86 شرکتکننده را در مواقع تولیدکننده ترس در آزمایشگاه ارزیابی کردند. این سوژهها همچنین در بافتی خنثی قرار گرفتند که در آن مجبور بودند فهرستی از واژگان را یاد بگیرند.
در هر دوی این بافتها، منحنی فراموشی عادی بود و با گذشت زمان، سوژهها تمامی واژگان یعنی خاطرات آشکار را فراموش کردند. اما در بافت ترس، فعالیت الکترودرمال در واکنش ضمنی عاطفی، یکسان ماند و میزان آن بسیار بالاتر از بافت خنثی بود.
به گفته دانشمندان حاضر در این پژوهش، با گذشت زمان، بخشی از حافظه پاک میشود یا این که فرد به آن دسترسی ندارد. اشخاص جزئیات را فراموش میکنند اما واکنش عاطفی آنها کماکان باقی میماند. جزئیات این بررسی در نشریه Neurobiology of Learning and Memory قابلمشاهده است. (ایسنا)
چند روز پیش پسر جوانی به نام رامین به کلانتری 112 ابوسعید مراجعه کرد و به ماموران تجسس گفت: «پنجم دی بود که گوشی دخترخالهام را که به تازگی به خواستگاری او رفته بودم، گرفتم تا برای تعمیرات به مغازه خدمات گوشیهای همراه ببرم.»
وی ادامه داد: «پس از تعمیر گوشی هنگام برگشتن به سمت منزل خالهام دو جوان موتورسوار من را با تهدید چاقو متوقف کرده و با ضرب و شتم گوشی دخترخالهام را گرفتند و متواری شدند.»
پسر جوان افزود: «من که بسیار از این موضوع ناراحت شده بودم به خانه خالهام رفتم و حادثه را برای آنها توضیح دادم که دخترخالهام با داد و فریاد مرا بیعرضه و بیمسئولیت خواند و با گریه گفت که عکسهای خصوصیاش در گوشی همراهش بوده است.»
وی افزود: «من که خیلی پشیمان بودم از خانه خالهام بیرون آمدم و در خیابانهای اطراف شروع به پرسهزدن کردم که ناگهان تلفن همراهم زنگ خورد، شماره دخترخالهام بود. دزدان در تماس تلفنی گفتند که اگر میخواهم تلفن همراه را بازگردانند، باید مقداری پول با خود به خیابان فرهنگ بیاورم.» پسر جوان افزود: «سریع پول مورد نظر را تهیه کردم و به راه افتادم، اما پس از ملاقات با دو پسر زورگیر، آنها دوباره مرا مورد ضرب و شتم قرار دادند و با سرقت تمام اموال باارزشم، از محل متواری شدند.» این پسر قربانی افزود: «من که قبل از رفتن به دخترخالهام گفته بودم قرار است تلفن همراهش را برایش بیاورم، دوباره با این حادثه خجالت میکشیدم که در چشمانش نگاه کنم. به همین دلیل در اطراف خانهشان در حال قدم زدن بودم که ناگهان متوجه دو جوان زورگیر مقابل خانه خالهام شدم.»
وی گفت: «دقت که کردم فهمیدم دو جوان زورگیر با دخترخالهام در کنار خانهشان مشغول گفتوگو هستند و پس از چند دقیقه صحبت محل را ترک کردند.»
پس از اظهارات پسر جوان، ماموران کلانتری دخترخاله شیاد را دستگیر کردند و پس از انتقال به کلانتری مورد بازجویی قرار دادند. او به ماموران گفت: «با طراحی نقشه زورگیری و اجیر کردن دو جوان قصد داشتم پسرخالهام را در برابر دید والدینم بیمسئولیت جلوه دهم تا دیگر اصراری بر ازدواج ما نداشته باشد.»
سرهنگ کیومرث حسنوند، رئیس کلانتری 112 ابوسعید درباره این خبر گفت: «با اعترافات متهم، ماموران موفق شدند دو پسر اجیرشده را نیز شناسایی و همان روز دستگیر و به کلانتری منتقل کنند. با دستگیری دو پسر زورگیر پرونده در اختیار مقام قضایی قرار گرفت.» (فرهیختگان)
یک مقام محلی در هند دراینباره گفت: من تصمیم گرفتهام به تمام حیوانات اهلی مثل الاغها، گاوها، بوفالوها و سگها که به صاحبانشان کمک میکنند نشان افتخار بدهم چون معتقدم این حیوانات از برخی انسانها وفادارتر، سختکوشتر، منضبطتر و گوش به فرمانتر هستند.
.
واتال ناگاراج معتقد است به الاغها که از آنها برای کارهای سنگین در هند استفاده میشود بیاعتنایی میشود.
وی گفت که انتخاب این دو الاغ بدون فراخوان، درخواست پذیرش و بدون هیات داوران انجام شده و از این نظر این جایزه در دنیا منحصربهفرد است.
به گزارش بیبیسی، وی همچنین قول داده هر ماه چنین مراسمی را برای ارج گذاشتن به خدمات این حیوانات برگزار کند.
مراسم این بزرگداشت در یک ایستگاه اتوبوس شهری برگزار شد و در حالی که این دو حیوان شسته شده و با شال و مهرههای رنگی آراسته شده بودند، برای آنها مراسم گلریزان گرفته شد.
ناگاراج ۶۵ ساله است و به دلیل اعتراضهای غیرمتعارف خود شهرت دارد. وی در سال ۲۰۱۱ سوار بر یک بوفالو در خیابانهای «چاماراجاناگارون» به قیمت سوخت اعتراض کرد.(ایسنا)
خونریزی لثهها؛ از کمبود ویتامین C تا مسواکزدن نادرست
خونریزی مداوم لثهها هنگام مسواکزدن و التهاب آنها شاید ناشی از مشکل ورم لثه باشد که نباید دستکم گرفته شود. چون این مشکل ممکن است پیشدرآمدی برای افتادن دندانها باشد. معمولا ورم لثه منشأ باکتریایی دارد و بر اثر مسواکزدن نادرست یا مسواکنزدن و کمبود ویتامینهای C و B بروز میکند. برای مقابله با این مشکل بهتر است بعد از هر وعده غذا مسواک بزنید و از مسواکهای خیلی سفت استفاده نکنید. در صورت مشاهده هر نوع التهابی در لثه حتما به دندانپزشک مراجعه کنید.
افتادن دندانها؛ شاید پای پوکی استخوان در میان باشد
پوکی استخوان از آن دست بیماریهایی است که تمام استخوانهای بدن را درگیر میکند و استخوانهای فک نیز از این قاعده مستثنا نیست. زمانی که پوکی استخوان به فک میرسد، دندانها آسیب میبیند و میافتد. حتما میدانید پوکی استخوان در اثر کاهش تراکم استخوانها بروز میکند. در ژانویه2007، پروفسور کین هورنر و دکتر دولاین از دانشگاه منچستر به این نتیجه رسیدند که با بررسی و اندازهگیری ضخامت بخشی از استخوان فک پایینی با اشعه ایکس میتوان وخامت پوکی استخوان را تشخیص داد. برای پیشگیری از این مشکل لازم است هرسال دو مرتبه به دندانپزشک مراجعه کنید و به بهداشت دهان و دندان اهمیت ویژهای بدهید. داروهای حاوی بیفوسفونات که برای درمان یا پیشگیری از شکستگی ناشی از پوکی استخوان تجویز میشود، ممکن است در صورت استئونکروز یا مرگ استخوانی فک نیز موثر باشد. اگر بدون دلیل خاصی دندانتان لقشده و در شرف افتادن است، حتما به دندانپزشک مراجعه کرده و علت را بررسی کنید.
لثههای سفید، نشاندهنده کمخونی
لثههای سفید ممکن است علامت کمخونی باشد. رنگ قرمز خون و رنگ صورتی در ناحیه پوست و غشاهای مخاطی ناشی از وجود هموگلوبین است. در صورت وجود کمخونی سطح هموگلوبین خون بشدت کاهش پیدا میکند و در نتیجه رنگ لثهها به سفیدی میزند. اگر تصور میکنید لثههایتان سفید و علاوه بر آن لبها و صورتتان رنگپریده است و با انجام هر فعالیتی احساس خستگی میکنید، حتما به پزشک مراجعه کنید و آزمایش خون بدهید.
پارادونتیت؛ باکتریهایی که سلامت قلبتان را به خطر میاندازد
پارادونتیت یا التهاب لثه حدود 10 تا 20 درصد افراد جامعه را درگیر میکند. این مشکل به دلیل وجود باکتریها بروز میکند و تا تخریب استخوان نگهدارنده دندان پیشمیرود. باید بدانید نادیدهگرفتن پارادونتیت عوارض جدی خواهد داشت. زیرا محققان در لختههای خونی مسئول سکته قلبی یا مغزی، میکروبهایی شناسایی کردهاند که ناشی از پارادونتیت بوده است. علاوه بر این، پارادونتیت ممکن است ناشی از بیماریهایی مانند دیابت یا برعکس نشاندهنده ابتلا به این مشکل باشد؛ زیرا میزان بالای قند در خون باعث حساسیت لثهها میشود. پارادونتیت در اغلب موارد بدون درد است. بنابراین بهتر است هرسال دو مرتبه به دندانپزشک مراجعه کنید و از سلامت دندانها و لثهها مطمئن شوید. رعایت بهداشت دهان و دندان (مسواکزدن، استفاده از نخدندان و...) و در پیش گرفتن سبک زندگی سالم ( مصرف نکردن دخانیات، کاهش استرس، تغذیه سالم و...) در پیشگیری از این بیماری نقش موثری دارد.
مینای دندان فرسوده؛ آیا به دلیل تغذیه نامناسب است؟
اختلالات غذایی مانند بولیمی (پرخوری روانی) و آنورکسی (بیاشتهایی روانی) شاید باعث آسیبهای دندانی شود و مینای دندان را فرسوده کند. باید بدانید اسیدیته ناشی از استفراغهای مکرر باعث فرسودهشدن مینای دندان شده و دندانها زرد میشود و نسبت به گرما و سرما حساسیت زیادی پیدا میکند. توصیه میکنیم بعد از استفراغ دندانهایتان را مسواک نزنید. فقط کافی است دهان را با آب شستوشو دهید. حتما با پزشک، دندانپزشک و روانپزشک مشورت کنید و مشکلتان را ریشهای حل کنید. مشکل بولیمی و آنورکسی در بین نوجوانان و جوانان رایجتر است.
دندانهای خاکستری؛ حواستان به داروهایتان باشد
خاکستریبودن دندانها همانند زردی آنها ارتباطی با تجمع جرم روی مینای دندان ندارد. مصرف برخی داروها مانند تتراسایکلین باعث خاکستریشدن رنگ دندانها میشود. این مشکل همچنین ممکن است در اثر وجود دندانی درماننشده بروز کند. در برخی موارد نیز رنگ تیره دندانها جنبه ژنتیکی دارد. باید بدانید با گذر زمان، مینای دندان فرسوده و نازکتر میشود و در نتیجه دندانها به رنگ خاکستری درمیآید. برای مقابله با این مشکل بهترین کار این است که از مسواکهای سفت استفاده نکنید. با دندانپزشک مشورت کنید و بدون نظر پزشک داروهایتان را قطع نکنید.
دندانهای زرد؛ خمیردندانتان را عوض کنید
زردشدن دندانها با تشکیل جرم روی سطح دندانها بروز میکند. دلایل متعددی برای مشکل زردی دندانها وجود دارد مانند مصرف دخانیات، استفاده از ضدعفونیکنندههای موضعی حاوی کلروهگزیدین مانند دهانشویهها، اسپریها و خمیردندانها. توجه داشته باشید نوشیدن زیاد چای و قهوه نیز عاملی برای زردی دندانهاست. برای مقابله با این مشکل تا حد امکان از استفاده کلروهگزیدین بپرهیزید. کافی است برچسب روی محصولات و ترکیبات آن را با دقت بیشتری بررسی کنید. نوشیدنی چای پررنگ و قهوه را محدود کنید و از همین امروز به فکر ترک سیگار باشید.
رگههای روی دندانها؛ مسواکتان را عوض کنید
روی دندانهای بیشتر افراد رگههای ترکمانندی تشکیل میشود که ممکن است ناشی از مسواکهای بسیار سفت و خشن باشد. مسواکتان را عوض و از مسواکهای نرمتر استفاده کنید. روزانه دو بار مسواک بزنید و حتما هر سال دو مرتبه به دندانپزشک مراجعه کنید. (مترجم: فاطمه مهدیپور/منبع: Sante medcino/سیب، ضمیمه سه شنبه روزنامه جام جم)
297
بسیاری از جوانان امروزی ترجیح میدهند، این ایام را در منزل و کنار دوستان مجازی خود «از بازیهای ویدئویی گرفته تا فیلمهای سینمایی و شبکههای اجتماعی و غیره»، به تنهایی سر کنند و واقعاً نمیدانند در حال از دست دادن چه لذتی و چه حال و هوایی هستند! غافل از اینکه همین تجدید دیدارهای حقیقی، میتوانند انرژیهای مثبت و ارزشهایی پنهانی را برایمان به ارمغان آورند.
یکی از این ارزشها، حفاظت از سنت و فرهنگ دیرینه نوروزیمان است که همیشه روی رفت و آمد با دوستان و آشنایانمان تأکید داشته است. دیدار کسانی که میتوانند احساساتی واقعی را به ما ببخشند و در زمانهایی که اصلاً فکرش را هم نمیکنیم، دستمان را بگیرند.
با ملاقات آنهایی که دوستشان داریم، احساس ناامیدی و کمبودهایمان را فراموش میکنیم و لحظات و خاطرات شادی بخشی را به خود هدیه میدهیم. آیا از اهمیت و تأثیرات این مهمانیها برای دریافت انرژی آگاهی دارید؟ در واقع دید و بازدیدها، موجی بزرگ و ارتعاشاتی مخفی هستند که از بدن، احساسات، انرژیها و روح و جسم ما نشأت میگیرند و به دیگران منتقل میشوند و این تأثیر، قطعاً متقابل است. پس باید به خوبی یاد بگیریم که با دوستان و خویشاوندان خود چگونه رفتار کنیم و از چه راهی روابطمان را با آنها بیشتر و مستحکمتر کنیم. شاید یادآوری نکاتی ساده که بیشترمان، آنها را میدانیم، مانع از فراموشیشان برای ایجاد ارتباطاتی خوب شود.
* سال که نو میشود، لباسها و سر و وضع ما هم نونوار میشوند؛ پس برای شروع دید و بازدیدهایمان، از پوشیدن لباسهای شیک و خوشبو کردن خودمان با عطر و ادکلن دریغ نکنیم.
* نخستین روز عید را به بزرگان فامیل به ویژه پدربزرگ و مادربزرگهایتان اختصاص دهید. یقین بدانید که آنها بیشتر از هر کسی چشم انتظارتان هستند و هیچ چیزی به اندازه دیدن شما نمیتواند آنها را خوشحال کند. پس از احترام و گشادهرویی به آنها کم نگذارید.
* بهتر است پیش از رفتن به منزل اقوام، تماسی بگیرید و هنگام ورود به منزلشان کمی مکث و اتلاف وقت داشته باشید تا میزبان، آمادگی کامل برای ورود شما را پیدا کند.
* با توجه به فرهنگ آپارتماننشینی و اهمیت آن و سعی کنید کفشهایتان را داخل جاکفشی بگذارید؛ زیرا ریختن کفشها، جلوی در آپارتمان منظره زشتی را ایجاد میکند. توجه کنید در راهپلهها سرو صدا ایجاد نکنید و هر چقدر بیصداتر باشید، بهتر است.
* در بدو ورودتان به منزل اقوام، برای سلام دادن و عرض تبریک عید، پیشقدم شوید. با اطرافیانتان ارتباط چشمی برقرار کنید و نگاهتان را با تبسمی گرم، مزین کنید و همه توان خود را به کار گیرید تا در نگاه همگان دوست داشتنیتر جلوه کنید.
* آدامس نجوید مطمئن باشید کسی از سر و صدای آدامس شما خوشش نمیآید؛ پس کمی آرامش خود را حفظ کنید و این کار را بیصدا انجام دهید.
* ناخنهایتان را نجوید یا انگشتتان را در گوش و دهان خود نبرید؛ این کار به نوعی نادیده گرفتن اطرافیانتان محسوب میشود.
* یک مهمانی عیدانه، بیشتر از یکی دو ساعت زمان نمیبرد. پس هدفون درون گوشتان نگذارید یا دائم خود را با گوشی همراهتان سرگرم اساماس بازی و صحبت با دوستان نکنید. قرار نیست این مهمانی زیاد طول بکشید پس کمی دندان روی جگر بگذارید. اگر هم تلویزیون روشن است، دائم چشمهایتان را به تماشای سریال مورد علاقه نوروزیتان، ندوزید و از جمع غافل نمانید.
* ارتباط برقرار کردن با دیگران یک هنر است و کسی که از عهده آن به خوبی برآید قطعاً موفقیتهای بیشماری در انتظار خواهد داشت؛ پس ساکت ننشینید و صحبت کنید و این کار را با احوالپرسی از میزبان و نزدیکانش شروع کنید. این را هم بدانید که خانواده و اقوام نخستین مدرسه برای یادگیری ارتباطات هستند، پس سعی کنید خودتان را امتحان کنید.
* اگر وارد منزلی شدید و کسانی آنجا بودند که نمیشناختید، ابتدا خودتان را معرفی کنید تا هم بتوانید آنها را بشناسید و هم رابطهای جدید برقرار کنید.
* اگر تازه ازدواج کردهاید، حتماً به دیدار اقوام همسرتان هم بروید، البته آمادگی کامل برای پذیرایی از مهمانان جدید را هم داشته باشید.
* هنگام آمدن مهمانان به منزلتان، فکر نکنید که چون جوانتر هستید، تافتهای جدا بافته از خانوادهاید. به این بهانه خود را در اتاقتان حبس نکنید و سرگرم اینترنت و شبکههای اجتماعی نشوید؛ بلکه از بدو ورود مهمانان احساس مسئولیت کنید و به استقبالشان بروید و خوشامدگویی کنید.
* از آنجا که رفتن مهمانان به اتاقها و مکانهای دیگر منزل، ورود به حریم خصوصی میزبان محسوب میشود و بیشتر مردم این کار را انجام نمیدهند، اگر مهمانان برای قرار دادن کت یا وسایلشان در جایی دچار سر در گمی هستند، به کمک آنها بشتابید. در بیشتر فرهنگهای دنیا، این کار بر عهده جوانترها و نوجوانان است.
* اگر کادویی را به عنوان عیدی از کسی میگیرید، آن را سریعاً باز نکنید؛ اما اگر پس از گذشت مدتی، کادویی را باز کردید و زیاد خوشتان نیامد اصلاً به روی خودتان نیاورید. تشکر کنید و چیزی هم به زبان نیاورید.
* از مسائلی مانند سیاست، جنگ، مشکلات مالی یا تضادهای جنسیتی، صحبتی به میان نیاورید؛ زیرا در هر جمعی ممکن است مخالفانی هم باشند و بحث و مهمانی دوستانهتان به یک جدال و دلخوری واقعی منتهی شود. از انتقاد کردن هم جدا خودداری کنید؛ زیرا نمیتوانید در چند دقیقه با انتقادات خود، یک جمع را تغییر دهید و متحول کنید.
* از گفتن جوکهای بیادبانه یا طنزهایی که با هدف توهین به برخی از قومیتها و ایجاد تفرقه ساخته شدهاند، واقعاً پرهیز کنید و به جای اینکه ترویج دهنده چنین جبههگیریهایی باشید، دفنکننده این سخنان باشید. اجازه دهید شما آخرین شنونده چنین جملاتی باشید و بس.
* از موضوعات جذاب همگانی مانند آخرین فیلم یا کتابی که دیدهاید و خواندهاید، از مسافرتها و تعطیلاتی که خوش گذراندهاید، حرف بزنید. وقتتان را تنها به پچپچ کردن با کنار دستی خود اختصاص ندهید و با کل جمع ارتباط برقرار کنید. فراموش نکنید که مکالمه و روابط ما مانند بازی تنیس دوسویه هستند، پس اگر توپ را از دست دهید، قطعاً به مشکل بر خواهید خورد.
* این یکی دو ساعت مهمانی را غنیمت بدانید و دائم سخنان ناامیدکننده، غمانگیز و منفی را به میان نیاورید و در یک جمله، دائماً آه و ناله نکنید. تلاش کنید در این ایام مفرح بمب انرژی و تزریق کننده روحیه و نشاط به دیگران باشید. اگر شما که در اوج جوانی هستید این گونه نباشید، از دیگر گروههای سنی چه توقعی میتوان داشت؟! (ایران جوان)
242
سه شنبه 26 اسفند 1393 ساعت 12:06
جام جم سرا: در ایران یکی از نشانه های نوروز رونق گرفتن سفر است! تعطیلات چند روزه در این ایام همراه با نو شدن سال بسیاری از مردم عادی تا مسئولان حمل و نقل را به تکاپویی وامیدارد که تماشای صحنههایی از این تکاپو خالی از لطف نیست.
* چند سال است به کار مجسمهسازی مشغول هستی و اولین مجسمهای که ساختی در کدام محله تهران قرار دارد؟
نزدیک به ۹ سال است که مجسمهسازی میکنم. از چوب شروع کردم و بعد از برگزاری یک نمایشگاه، در شهرک فرهنگیان، سردیس علی اکبر دهخدا را با برنز ساختم که اکنون در میدان دانش قرار دارد. بعد از آن مجسمهای را به نام «یادمان شهدا» در وردآورد کار کردم. پس از آن نماد زن را در بوستان «مادران» منطقه ۱۸ کار کردم که نزدیک به ۳ متر قد دارد. این کارم هم ترکیب مواد و فایبرگلاس است.
* تلنگری که باعث ساخت مجسمهای برای یادمان شهدا شد از کجا نشأت گرفت؟
از روی یک عکس الگو گرفتم، تصویر سربازی که نشسته و رزمندهای هم کنارش شهیده شده بود. ساخت مجسمه «یادمان شهدا» نزدیک به ۹ ماه طول کشید. ساخت مجسمه پروسهای دارد. مجسمه ساخته و بعد قالب گرفته میشود و متریالی که برای آب و هوای شهری است در آن پر میشود.
* یکی از معروفترین آثار شما مرد بارانی است که در دو نقطه از پایتخت با فاصله زیادی قرار دارد؛ اولی در منطقه ۲۱ و دومی جلوی در پارک ملت. فکر میکنم که بسیاری از شهروندان این مجسمه را دیدهاند و استقبال خوبی هم از این اثر شده. ایده ساخت این اثر از کجا آمد؟
دوست داشتم کاری نو در مجسمهسازی انجام دهم که تنها یک مجسمه نباشد و حرفی برای گفتن داشته باشد. مرد بارانی کار نویی بود، مردی که از خواب بیدار شده و رحمت و برکت خدا با بارش باران بر سرش میریزد و روی چمن سبزی که نمادی از زندگی است قدم بر میدارد. بیشتر دلم میخواست که امید و زندگی را در این اثر نشان دهم. قدمی که برمیداشت برایم مهم بود چون نشانهای از زندگی را در خود دارد.
* این اثر شما با استقبال خوبی بویژه از سوی جوانان رو به رو شده طوری که بارها دیدهام کنار مرد بارانی عکس یادگاری میگیرند. بخصوص به خاطر آبی که روی چتر میریزد و تداعیگر باران است.
بله برای مردم خیلی جالب است که این آب از کجا میآید و اینکه به چه صورت این پروسه تکرار میشود. مهندسی پیچیدهای بود. مجسمههایی که بزرگ هستند را باید دوتکه به ریختهگری برد تا بعد از در کوره گذاشتن، به هم جوش داده شوند. اما هیچ فلز و آهنی تحمل این را نداشت که بعد از جوش دادن سالم بماند چون ممکن بود که آب شود. کار سخت، آن موادی بود که باید در داخل برنز قرار میگرفت. خیلی فکر کردیم و سختی کشیدیم تا این کار به اتمام رسید. من این اثر را با کمک استادم «عباس شهریاری» ساختم که همیشه از ایشان برای ساخت آثارم کمک میگیرم. بعد از مدتی دیدم عکس این اثر همه جا پخش شد و حالا یکی از موفقترین آثار من در سال ۹۲ است.
* متریالی که برای ساخت این مجسمه استفاده کردید از برنز است ولی وقتی به مجسمه نزدیک میشویم، بافت لباس را روی آن میبینیم که حالتی مخملی به آن داده. از طرفی، با توجه به وزن زیادی که برنز دارد چطور چتر را با کمک یک میله آهنی باریک نگه داشتید؟
کار ساخت مرد بارانی نزدیک به یک سال طول کشید. پنج ماه زمان فقط برای برنز آن صرف شد و در برنز تمام بافت لباس را با شیوههای جدید درآوردیم، اما در مورد چتر باید بگویم که نزدیک به ۱۰۰ کیلو وزن دارد، برای همین کار را باید طوری طراحی میکردیم که یک دست و یک میله بتواند چتر را نگه دارد تا با باد، باران، طوفان و.... اتفاقی برای این اثر نیفتد.
* وقتی شوق مخاطبان را میبینید که با این اثر این گونه ارتباط برقرار کردهاند، چه احساسی دارید؟
خیلی خوشحالم و جالب است بدانید که هیچ کس باور نمیکند که من این اثر را ساختهام. یک بار چند نفر دور مجسمه جمع شده بودند به آنها گفتم که من این مجسمه را ساختهام. یکیشان به شوخی گفت: خب مجسمه فردوسی را هم من ساختهام. دروغ که شاخ و دم ندارد.
* دوست دارید که شما را بشناسند؟
نه! فقط دوست دارم کارهایم به صورتی باشد که مردم دوست داشته باشند و خدا را شکر تا امروز هر اثری که ساختهام با استقبال روبهرو شده است. شاید مجسمهسازانی که سبک مدرن کار میکنند کارهایم را قبول نداشته باشند ولی برای من مهم مردم هستند زیرا آنان میخواهند ببینند. برخی کارهای مدرن که در پارکها یا گوشه و کنار شهر میبینیم، اثر هنری بسیار قویای است و در جامعه هنری این اثر را خیلی قبول دارند ولی عامه مردم نمیتوانند با آن ارتباط برقرار کنند. من میتوانم یک اثر حجمی مدرن بسازم ولی وقتی مرد و زن و بچه با بیتفاوتی از کنار آن رد میشوند، فایدهای ندارد در حالی که زمانی که از کنار مرد بارانی میگذرند چند دقیقه آن را نگاه میکنند.
* خیلیها شرایط شما را دارند، پر از ایدههای نو هستند و آثاری هنرمندانه خلق میکنند ولی کسی آنان و آثارشان را نمیبیند. شما معرف داشتید؟
من معرفی نداشتم و تنها با مراجعه به زیباسازی منطقه و معرفی آثارم و پذیرفته شدن آنها توانستم کار کنم. معتقدم که اگر کسی هنری داشته باشد و خلاق باشد، قطعا میتواند هنرش را عرضه کند و اگر حرفی برای گفتن داشته باشد میتواند کار کند.
* در کارنامهات ساخت مجسمه رئیسعلی دلواری را هم داری. مجسمهای که نظیر آن را کمتر میتوان یافت چون تمام وزن مجسمه روی دو پای اسب است بدون اینکه پاهای اسب به نقطهای تکیه کند.
این اثرم را بسیار دوست دارم چون همانطور که اشاره کردید اسب روی دو پای باریک ایستاده و دم تکیهگاه نیست و همین نقطه عطف این مجسمه است. من تا بهحال مجسمهای را به این صورت ندیدم که تنها روی دو پای باریک بایستد. مجسمهها یا روی ۳ پا ایستاده یا دم تکیهگاه است. از زیباسازی منطقه ۲۱ با من تماس گرفتند که بوستانی به نام رئیسعلی دلواری در حال ساخت است و شما چه طرحی برای ساخت مجسمه در آن دارید. خب من میتوانستم شخصیت رئیسعلی دلواری را نشسته روی مکانی بسازم، ولی دوست داشتم که نماد مبارز بودن و قدرتش را نشان دهم. نخواستم خشمش را نشان دهم، اسلحه را بالا برده یعنی زیاد هم به اسلحه وابسته نیست و پیروز است. ایستایی این کار به خاطر این است که ما پایینتنه این اثر را خیلی محکم درست کردیم و بتن زیادی ریختیم که ایستایی داشته باشد و این سنگینی به سمت دم و پاهاست به طوری که زمان نصب که آن را بالا قرار دادیم بدون اینکه جوش بزنیم مجسمه روی دو پا ایستاده بود، یعنی کاری که نزدیک به ۴ و نیم متر است روی دو پا ایستاده بود.
* قطعا احساس یک هنرمند در خلق آثارش تاثیر مستقیم دارد. در مجسمههایی که ساختید تا چه حد احساستان را در خلق اثر به مخاطب القا کردید؟
معمولا بعد از ساخت هر مجسمهای اطرافیان همین اعتقاد را دارند و ماهیت وجودیام را در آن اثر میبینند.
* به لحاظ مالی، آیا این شغل و حرفهای که دارید مقرون به صرفه هست؟
واقعیتش نه. اینکه بخواهی یک سال کار کنی، بیشتر عشق به کار است. واقعیتش زیاد بهره مالی برایم نداشته. چون هیچ وقت نمیتوانم مجسمه را کنار بگذارم. کاری مثل مجسمه سازی اگرعشق در آن نباشد هیچ وقت موفق از آب درنمیآید. مجسمهسازی یک کار ۲۴ ساعته است. باید بنایی،
گچکاری، سیمانکاری، جوشکاری و... را بلد باشید.
* رشته اصلی شما شیمی بوده و به صورت آزاد مجسمهسازی را یاد گرفتهاید. چرا تغییر رشته ندادید؟ رشته اصلیتان در زمینه مجسمهسازی به کارتان آمده؟
به خاطر این رشته، بیشتر از کسانی که رشتهشان مجسمه سازی است مواد و متریال را میشناسم. معتقدم که دانشگاه نمیتواند از ما یک هنرمند بسازد؛ ممکن است بتوانیم خوب صحبت کنیم ولی در واقع آن تجربه و ایدههای نو است که هنرمند را میسازد و ذهن خلاق. تا زمانی که صبح تا شب کار نکنید نمیتوانید آن ذهن خلاق را بسازید و به عقیده من، دانشگاه به شما این فرصت را نمیدهد. شما فقط میتوانید خیلی خوب تئوری طرح بزنید و... ولی کار عملی خوبی را نمیتوانید ارائه بدهید.
* قطعا درباره آثار مجسمه سازان دنیا هم شناخت دارید. آنها از چه متریالی استفاده میکنند و چه تفاوتهایی در آثارشان با ما وجود دارد؟
آنها دستشان باز است و از آثارشان بیشتر استقبال میشود. قدر هنر را آنجا بیشتر میدانند و آثارشان خریداری میشود. من هنرمندان قویای را در آنجا میشناسم که میگویند اگر اثری را کسی نمیخرد برای چه باید آن را خلق کنیم؟ متریالی که آنان به کار میبرند مانند متریال ماست و از همین ابزاری که ما استفاده میکنیم آنها هم استفاده میکنند. تنها تفاوت ما در این است که آنها بیشتر حمایت میشوند. لازمه هنرهایی مثل مجسمهسازی خلاقیت است. ممکن است من یا شخص دیگری در هر جای دنیا از متریالی جدید استفاده کنیم که در هیچ جای دنیا استفاده نشده است.
* کدام مجسمه نظرت را جلب کرده و به آن تعلق خاطر داری؟
مجسمههای ابوالحسن صدیقی مانند تندیس فردوسی، حر و... که فکر نمیکنم هیچ اثری روی دست آن آمده باشد. او بیشک یکی از بزرگترین مجسمه سازان ما بود که آثارش بینظیر است.
* عمر مجسمه چند سال است؟
بستگی به نگهداری آن دارد. برنز و سنگ که سالیان زیاد میماند، فایبر گلاس ضربه پذیرتر است و زودتر از بین میرود.
* تابهحال شده مجسمهای را ترمیم کنی؟
بله. مجسمهای در شیرخوارگاه آمنه و تمام مجسمههایی که در پارک شریعتی بود را من تعمیر کردم.
* به نظر شما تعداد مجسمههای موجود در سطح شهر کافی است؟
تعداد آثار حجمی ما بسیار کم است، در صورتیکه واقعا مردم این آثار را دوست دارند. کافی است شما مجسمه کوچکی را در گوشهای از شهر قرار دهید و بازخوردش را ببینید که چند نفر با آن عکس میگیرند. (اکرم فراهانی/ایران جوان)
345
محمدی افزود: مواد متشکله این آب میوه ها وآب لیموها ، میوه یا مرکبات طبیعی نیست و صرفا یک نوع فرآورده شیمیایی است. از نظر ما این نوع کالاها باید با عنوان آب میوه و آب ترش شیمیایی صنعتی بدون منقوش شدن ظرف با تصویر میوه طبیعی به فروش برسد. بنابراین عبارت و تصویر مندرج در ظروف با محتوای آنها مطابقت ندارد و ازمصادیق آشکار تقلب محسوب میشود .
رئیس تعزیرات حکومتی استان تهران گفت: ما در همین ارتباط چند روز پیش با روسای دانشگاه های علوم پزشکی تهران ،شهید بهشتی، ایران و مدیرکل استاندارد استان تهران مکاتبه کردیم .
وی اضافه کرد: ما از تصمیم اتخاذ شده مبنی بر سود 35 درصدی میوه انتقاد داریم و این گونه تصمیمات به گرانفروشی دامن می زند. فروشندگان میوه های داخلی مجازند تا 35 درصد و میوه های وارداتی تا 10 درصد سود دریافت کنند در حالی که این نرخ 35 درصدی درباره همه انواع میوه نباید لحاظ شود. در برخی میوه ها که ضایعات بالایی دارد طبیعی است که فروشنده باید سود بیشتری ببرد اما در برخی میوه ها که ضایعاتش کم است لحاظ کردن 35 درصد سود، گران فروشی محسوب می شود.
محمدی افزود: پیش از این برای هر نوع میوه نرخ سود مشخص شده بود اما تعیین 35 درصد سود برای همه انواع میوه ها نوعی اجحاف در حق مصرف کنندگان است.
وی در بخش دیگری از سخنانش از دریافت زیر چوبی در میدان های مرکزی میوه و تره بار هم انتقاد کرد و گفت: بارها در این باره به مسئولان مربوط متذکر شده ایم اما همچنان شاهد این تخلف هستیم. اگر صاحبان حجره ها و غرفه های میدان های مرکزی میوه و تره بار موظف شوند به کارگران خود حقوق بدهند دیگر شاهد پدیده هایی همچون زیر چوبی نخواهیم بود. زیر چوبی مثل پدیده زیرمیزی در پزشکان است که به نوعی این مسائل موجب اجحاف به مصرف کننده و گران شدن نرخ خدمات و کالا می شود. (خبرگزاری صدا و سیما)
قرار است چند جراحی زیبایی پشت سر هم انجام دهد به امید اینکه چهرهاش کاملا متفاوت شود، با اینکه خانوادهاش با این جراحیها مخالف هستند و معتقدند احتیاجی به آنها نیست، هزینه مربوط به آن را با سختی تامین کردهاند و در اختیارش میگذارند تا حداقل کمی احساس بهتری نسبت به خودش پیدا کند، غافل از اینکه او از قبل هم بدتر و بعد از انجام آن عملها از خودش و چهرهاش متنفر میشود و حالا در پی شکایت از پزشکان مختلفی است که روی چهره او جراحی انجام دادهاند.
درست است که بخشی از هویت افراد، هویت تصویری است یعنی تصوری که افراد از اجزای بدن خود دارند؛ اما اینکه تا چه حد لازم است به آن پرداخته شود در روان سالم یا بیمارگونه فرد تجلی پیدا میکند.
بیماری نهچندان نادر خود زشتپنداری
خودزشتپنداری یا بدریختانگاری به این معنی است که فرد نسبت به خودش احساس بدی دارد. در حقیقت این مشکل، اشتغال ذهنی بیش از اندازه فرد نسبت به یک نقص خیالی است یا اینکه او نقصهای خیلی کوچک در ظاهر خود را بسیار بزرگ میشمارد.
دکتر پروانه صفاییمقدم، متخصص روانشناسی بالینی، درباره این مشکل میگوید: به طور معمول مساله خودزشتپنداری دو حالت دارد: گاهی به صورت بیمارگونه است که فرد تصور و تصویر ذهنی خوبی از خودش ندارد و فکر میکند که چهره خوبی ندارد، اما در حالت دیگر ممکن است فرد خود را کاملا زشت نبیند، اما دائم به فکر تغییر ظاهرش باشد.
دکتر محمدعلی هادی، متخصص پزشکی قانونی هم درباره معضل خودزشتپنداری میگوید: اینگونه افراد دائم نگران طرز نگاه دیگران هستند و طبق نتایج تحقیقات، شیوع سندرم خودزشتپنداری حدود یک تا 2 درصد است و در نوع بیمارگونه آن این شیوع در بین زنان و مردان برابر است، اما واقعیت این است که به طور معمول 50درصد خانمها نسبت به وضع ظاهر و زیبایی خودشان دغدغه زیادی دارند و این مشکل در جامعه بین زنان بیشتر از مردان دیده میشود.
وی میافزاید: از 18 تا 24 سالگی اعتماد به نفس خانمها در مورد ظاهرشان پایین است و دائم از خود میپرسند آیا من واقعا چهره زیبایی دارم یا از تناسب اندام برخوردار هستم یا خیر. البته این در مورد افرادی است که دچار بیماری نیستند، اما در مواردی که با بیمار خودزشتپندار روبهرو هستیم، ممکن است این افراد علاوه بر چهره خود نسبت به بدن و تقارن و توازن اعضای بدن خود هم نگرانی و وسواس داشته باشند که همین امر باعث میشود گاهی شاهد کارهای خطرناکی توسط آنها باشیم.
دکتر هادی میگوید: بیماری روانپریش داشتم که نسبت به ابعاد بدن خودش و تقارن آنها وسواس داشت و معتقد بود یک دستش از دست دیگرش بزرگتر بوده و او مجبور شده خودش انگشتهای یک دستش را کوتاه کند چون کسی حرف او را باور نمیکرد!
دلایل ابتلا به بیماری خودزشتپنداری
دلایل بیولوژیک این بیماری هنوز شناخته شده نیست، اما امکان دارد عوامل ژنتیک در ابتلا به این بیماری موثر باشد، کارشناسان معتقدند عوامل اجتماعی و همینطور مصرف مواد مخدر خاص مثل اکستازی در دوران نوجوانی میتواند باعث به وجود آمدن این اختلال شود.
دکتر پروانه صفاییمقدم، متخصص روانشناسی بالینی، دلایل مختلفی را برای بروز مشکل خودزشتپنداری ذکر میکند و میگوید: یکی از دلایل این است که فرد خودش را با دیگران مقایسه میکند که ممکن است این شخص مقایسه شده هنرپیشههای فیلمهای مختلف یا اشخاص معروف دیگر یا حتی از افراد فامیل یا آشنایان باشد که فرد خودزشتپندار تمام تلاش خود را برای شبیه شدن به یکی از آنها به کار میگیرد.
دلیل دیگر، مد شدن یک مدل در چهره یا انجام عملهای زیبایی مختلف است، اینکه مثلا جراحی بینی به صورت یک مد دربیاید یا گذاشتن گونه و تزریق ژل در لب، که ممکن است حتی به زشتتر شدن فرد منجر شود.
دکتر صفایی مقدم، به پایین بودن اعتمادبهنفس بهعنوان مهمترین دلیل خودزشتپنداری اشاره میکند و میگوید: کمبود اعتماد به نفس در بعضی از افراد باعث میشود آنها تصور کنند اگر به صورت عادی در جامعه حضور پیدا کنند امکان دارد مورد توجه هیچکس قرار نگیرند و همین مساله به استفاده فراوان بعضی افراد از لوازم آرایش یا جراحیهای مکرر غیرضروری برای تغییر چهرهشان ختم میشود.
بسیاری از متقاضیان جراحی زیبایی که بدون داشتن نقص جدی سراغ عملها میروند، تصور میکنند با بیرون آمدن از اتاق عمل به همان کسی که میخواستند تبدیل میشوند، اما اغلب این افراد حتی پس از جراحی هم از ظاهرشان راضی نمیشوند و نمیتوانند بر ضعف اعتمادبهنفسشان غلبه کنند. برخی افراد افسرده دنبال راهی برای پیدا کردن انگیزه بیشتر میگردند، اما با وجود امتحان کردن چنین راههایی هیچ وقت آرام و راضی نمیشوند.
حواستان به نوجوانهای خودزشتپندار باشد
دیگر از همه چیز ناامیدشده بود، تحمل دیدن چهره خود را در آیینه نداشت، بویژه از چند ماه گذشته که به نظر خودش زشتتر از پیش شده بود، از چند نفری شنیده بود جوشهای صورت و بزرگ شدن بینیاش از نشانههای بلوغ است، اما مطمئن بود همیشه زشت باقی میماند و هیچ انگیزهای برای ادامه زندگی نداشت و افسردگی ناشی از آن و حالتهای خاص دوران بلوغ و بیماری خودزشتپنداری او همه دست به دست هم داد و باعث یک تصمیم آنی برای خودکشی شد و این پایان داستان بود.
دکتر محمدعلی هادی، متخصص پزشکی قانونی با توجه به حوزه کاری خود، نوجوانان مختلفی را که به دلیل مشکلات ناشی از بیماری خودزشتپنداری دست به خودکشی زدهاند، دیده است و میگوید: متاسفانه خودکشی به این دلیل در نوجوانان دختر 14 تا 18 ساله با سابقه بیماری خودزشتپنداری بارها دیده شده است، دختران در این سن، هم از اعتماد به نفس پایینی برخوردارند و هم نمیتوانند مانند افراد بزرگسال خودشان برای عملهای جراحی تصمیم بگیرند و به آن عمل کنند و از آنجا که بیمار هستند و باید تحت درمان قرار بگیرند، اگر والدین هوشیار نباشند و به محض دیدن علائمی مثل زیاد نگاه کردن در آیینه، شکایت از وضع ظاهری خود همراه با افسردگی و استفاده زیاد از لوازم آرایشی آنها را نزد روانشناس یا روانپزشک نبرند و با برخورد منطقی و تکذیب نکردن بیماری نسبت به رفع مشکل نوجوان اقدام نکنند، با عواقب جبرانناپذیری روبهرو خواهند شد.
طلاقهای ناشی از جراحیهای یواشکی
برای بعضی افراد آنقدر تغییر دادن چهره یا به طور کلی انجام عملهای زیبایی اهمیت دارد که حتی زندگی مشترک و آرامش خانواده خود را هم میتوانند فدای این تغییرات کنند، آنها در ابتدا به عواقب آن فکر نمیکنند، اما به طور معمول بعد از انجام آن پشیمان میشوند.
دکتر محمدعلی هادی، متخصص پزشکی قانونی به خانمی که از یک پزشک جراح زیبایی شکایت کرده بود، اشاره میکند و میگوید: این خانم ادعا کرده بود پزشک جراح بدون اینکه او بخواهد روی صورتش عمل زیبایی انجام داده است، اما پس از بررسیها ثابت شد او بدون رضایت همسرش اقدام به انجام جراحی زیبایی کرده و پس از آن با تهدید همسرش نسبت به طلاق، او مجبور شده تقصیر را به گردن پزشک بیندازد تا از هم پاشیدن زندگیاش جلوگیری کند.
دکتر هادی میافزاید: این مورد فقط، نمونهای از چند موردی است که به خاطر این مساله به کشمکش و دعوای خانوادگی ختم شده است.
وی میگوید: طبق قانون افرادی که بالای 18 سال دارند برای انجام عملهای جراحی هیچ نیازی به اجازه بزرگترها یا همسر خود ندارند، اما بهتر است پزشکان برای جلوگیری از درگیری و به وجود آمدن مشکلات پس از عمل جراحی، حتما از والدین دختر بالای 18 سال و از همسر خانمی که ازدواج کرده است، رضایتنامه کتبی بگیرند که البته فقط به دلیل این است که مشکلات قانونی بعدی به وجود نیاید، اما واقعا نیاز قانونی وجود ندارد.
گوش سگی نوع جدیدی از جراحی زیبایی
بعضیها حاضرند به هر قیمتی متفاوت از دیگران به نظر برسند یا دائم در حال تغییر باشند، اما بدتر از آن افرادی هستند که مبتلا به بیماری خودزشتپنداریاند و برای خلاص شدن از ظاهر خود که تنها خودشان فکر میکنند بدترین ظاهر دنیاست، دست به جراحیهای عجیب و غریب میزنند که البته قابل پیشبینی است که نهتنها هرگز راضی نمیشوند، بلکه در بیشتر موارد از کار خود پشیمان نیز میگردند.
برای نمونه فردی گوش خود را به صورت 8 عمل کرده و بعد از جراحی، برای شکایت از جراح خود به پزشکی قانونی مراجعه کرده و از کوچک بودن هشتی گوشش شکایت داشته و بیان کرده که او میخواسته گوشش یک هشت بزرگ شبیه گوش سگ باشد و این گوشهای کوچک به صورتش نمیآید!
دکتر محمدعلی هادی، متخصص پزشکی قانونی ضمن اشاره به این مورد میگوید: گاهی جراحیهای پشت سر هم یا جراحیهای عجیب مثل همین جراحی گوش، یا گذاشتن گونه در افرادی که مناسب این کار نیستند، فقط باعث بدتر شدن روحیه و ظاهر آنها میشود.
وی همچنین به خانمی که بعد از چهار بار عمل جراحی بینی، دیگر چیزی جز دو سوراخ به جای بینیاش باقی نمانده بود، اشاره میکند و میافزاید: پزشکان جراح هم باید هوشیار باشند و به دلیل منفعتهای مالی، دست به هر عملی نزنند چون جراحی کردن افراد خودزشتپندار و وسواسی علاوه بر اینکه برایشان سود چندانی ندارد، بلکه بارها و بارها آنها را مجبور به تکرار عمل جراحی میکند و در نهایت هم با شکایت این افراد و دردسرهای بعدیاش مواجه میشوند.
با این افراد چه کنیم؟
در بیشتر موارد افرادی که دارای بیماری خودزشتپنداری هستند، بیماری خود را نمیپذیرند و فقط معتقدند که زشت هستند یا از تناسب اندام برخوردار نیستند و باید برای حل کردن این مشکل به متخصص و جراح زیبایی مراجعه کنند، اما مساله اصلی این است که آنها به جای مراجعه به متخصص زیبایی باید نزد یک روانشناس یا روانپزشک بروند.
البته دکتر پروانه صفایی مقدم، متخصص روانشناسی بالینی، میگوید: در بعضی از موارد، شخص به هیچ عنوان برای جراحی نکردن متقاعد نمیشود و تصمیم میگیرد تحت هر شرایطی این کار را انجام دهد و در بیشتر موارد هم از انجام آن پشیمان میشود، اما در مواردی که مشکل بیماری نیست و فقط صفت بیمارگونه خودزشتپنداری در فرد وجود دارد، ممکن است با کمک افراد نزدیک بتوان آنها را از اعمال جراحی غیرضروری منصرف کرد و متقاعدشان کرد که با انجام این جراحی چهره متناسب خودشان را هم از دست میدهند.
در کل کسانی که عمل زیبایی انجام میدهند چهره متفاوتی را برای خود در ذهن مجسم میکنند که با خود واقعیشان متفاوت است و در بیشتر موارد بعد از عمل هم از چهره خود ناراضیتر از قبل میشوند، پس بهتر است با خدمات مشاوره و روانشناسی از ایجاد یک دور باطل و بدتر شدن وضع روحی و روانی این افراد جلوگیری کرد.
در نهایت باید دقت کنیم که این معضل، جدی است و علاوه بر آن که نباید آن را با دید تکذیبگر یا سرکوبگرایانه نگاه کنیم، بلکه باید برای آن یک راهحل منطقی و کاربردی پیدا کنیم تا از اعمال جراحی غیرضروری و استفاده بیش از حد از لوازم آرایش و حتی از بیمار شدن افراد به دلیل استفاده از رژیمهای طولانیمدت و غیرمنطقی جلوگیری کنیم.
(چاردیواری-ضمیمه دوشنبه روزنامه جام جم)
به گزارش جام جم سرا به نقل از ایرنا، دکتر جهانگیر قربانی افزود: امروزه نقش منفی اختلالات خواب در زندگی بطور گسترده ای مشخص شده و بخش مهمی از این اختلالات مربوط به مشکلات تنفسی حین خواب است که طیف وسیعی از مشکلات را شامل می شود.
وی خاطرنشان کرد: با توجه به اینکه مشکلات تنفسی خواب، پیامدهای وسیع جسمی، روانی، فردی و اجتماعی دارد، بررسی و درمان اختلالات تنفسی خواب زمینه مشترکی بین رشته های مختلف پزشکی مانند گوش و حلق و بینی، ریه، طب کار، کودکان، روانپزشکی، مغز و اعصاب، فک و صورت و دندانپزشکی دارد.
عضو هیات علمی مرکز پزشکی دکتر مسیح دانشوری همچنین از برگزاری سمپوزیوم یک روزه خُرخُر و اختلالات تنفسی خواب در روز پنجشنبه پنجم آذر ماه در سالن امیرکبیر بیمارستان دکتر مسیح دانشوری خبر داد.
قربانی خاطرنشان کرد: این سمپوزیوم در راستای شناساندن جدیدترین روش های تشخیصی و درمانی اختلالات تنفسی خواب برگزار خواهد شد.
وی یادآور شد: این سمپوزیوم از امتیاز بازآموزی برای متخصصان رشته های گوش و حلق و بینی، فوق تخصص ریه، طب کار، کودکان، بیماریهای مغزو اعصاب، جراحی مغز و اعصاب، بیهوشی، روانپزشکی، جراحی فک و صورت و دانپزشکی برخوردار است و علاقه مندان برای ثبت نام می توانند با شماره تلفن 27122040 دفتر همایش های مرکز پزشکی دکتر مسیح دانشوری، تماس بگیرند.