جام جم سرا: کودکان به طور طبیعی میدانند وقتی موضوعی ناراحتشان کرد چگونه خود را آرام کنند، اما بزرگسالان بیشتر مواقع استراتژیهای دوران کودکیشان را فراموش میکنند و به دنبال روشهای جدیدی برای رسیدن به آرامش هستند، اما فواید کودک درون چیست؟
خیالپردازی
کودکان خیلی راحت در ذهنشان داستانسرایی میکنند و با خیالپردازیهای مورد علاقهشان از لحظههایشان لذت میبرند. آنها میتوانند اتاقشان را همچون مزرعهای زیبا ببینند و حتی از بوییدن گلهای خوش عطر شادمان شوند. کودک درون میتواند این خلاقیت را در وجودتان حفظ کند و هر زمان که به آرامش نیاز داشتید به کمکتان بیاید. درحقیقت با تصور شرایط ایدهآل از اضطرابتان بکاهید.
خواب راحت
کودکان براحتی خوابشان میبرد و هرازگاهی در بین روز چرت میزنند. ممکن است در بزرگسالی این گونه خوابیدن را تنبلی بدانید، اما چرت زدنهای کوتاه میتواند خستگی را از تنتان دور کرده و آرامش را به شما برگرداند. به این ترتیب کارایی و سلامت جسمی و روحیتان نیز افزایش مییابد. کودک درونتان میتواند چنین کار ارزندهای برایتان انجام دهد.
در آغوش کشیدن
هرگاه کودکان از چیزی ناراحت میشوند براحتی به آغوش مادر یا هر کس دیگری که دوست دارند، پناه میبرند و این کار حالشان را بهتر میکند و احساس امنیت بیشتری میکنند. ما بزرگسالها قدرت تماس و حمایت اجتماعی را فراموش میکنیم و در روزهای سخت زندگی یادمان میرود از افراد نزدیک یا دوستانمان حمایت عاطفی طلب کنیم.
بازی کردن
کودکان همیشه بازی میکنند و از زندگیشان لذت میبرند. ما بزرگسالها چنان گرفتار مسائل روزمره میشویم که به طور کل بازی کردن را فراموش میکنیم یا این کارها را خاص دوران کودکی میدانیم، اما باید یادآور شد بازی میتواند ذهن را از توجه به موضوعات اضطرابآور رها کند. بنابراین از کودک درونتان پیروی کنید و از بازی کردن خجالت نکشید.
نقاشی کردن و مجسمهسازی
همه ما زمانی درکودکی نقاشی کردهایم یا با خمیرهای مجسمهسازی اشکال مختلف درست کردهایم. در هر حال ابراز درون با کمک قلم و مدادهای رنگی خاص کودکان نیست و بزرگسالانی که از این ویژگی پیروی کردهاند، اکنون به هنرمندان موفقی تبدیل شدهاند. هر وقت از کار روزانه خسته میشوید لحظهای به خود استراحت دهید و نقاشی بکشید یا مجسمه بسازید. با این کار خیلی زود به آرامش میرسید.(sterss.about/مترجم: نادیا ذکاوند)
جام جم سرا:
این پسربچه با 11 سال سن و یک متر و 55 سانتیمتر قد، 95 کیلوگرم وزن دارد.
به گزارش پزشک معالج والدین این پسر با غفلت کردن و ظلم نسبت به فرزند خود باعث بیماری وی شدهاند.
اگر والدین بتوانند وزن کودک را پایین بیاورند و بخوبی رسیدگی کنند میتوانند از فرزند خود نگهداری کنند.
مادر 43 ساله میگوید در خانواده پدری پسرم اکثرا چاق هستند و این چاقی ژنتیکی است.(فارس)
جام جم سرا: برعکس فرزندی که تحرک زیادی دارد و شیطنت میکند را بیشفعال میدانند، در صورتی که باید بدانند هر شیطنتی بیشفعالی نیست و شیطنت جزو رفتارهایی است که از تمامی کودکان در مواقعی بروز میکند، اما این برای کودکان بیشفعال به حدی است که عملکرد آنها را در منزل، مدرسه، ارتباط با همسالان و اطرافیان دچار مشکل میکند. باید بدانیم این اختلال قبل از هفت سالگی شروع میشود و امکان دارد هر کودک بیشفعال با نوع متفاوتی از آن درگیر باشد، در نوع بیشفعالی با محور مشکلات تمرکز و توجه، این کودکان بسیار بیدقت هستند و توجه زیادی به جزئیات ندارند، بر تکالیف مدرسه و حتی بازیها نمیتوانند تمرکز داشته باشند و آن را به پایان رسانند، در دروسی مثل ریاضی و دیکته که نیاز به توجه و تمرکز بیشتری دارد، معمولا مشکلات بیشتری نشان میدهند . وقتی با آنها صحبت میکنید،گوش نمی دهند و محرکهای بیرونی غالبا حواسشان را پرت میکند. این کودکان اکثرا فراموشکارند و وسایلشان را گم میکنند یا جا میگذارند. وقتی این کودکان به سنین نوجوانی میرسند، به علت فراموشکاری به عنوان افراد حواس پرت و بینظم از آنها نام برده میشود.
در نوع بیشفعالی ـ تکانشگری این کودکان بیشتر اوقات در حال حرکت و دویدن هستند، انگار موتوری به آنها وصل است، اگر قرار باشد لحظهای بنشینند، مرتب وول میخورند، معنی خطر را نمیفهمند و بدون فکر اقدام به انجام کار میکنند، برای در انتظار نوبت ماندن ناتوانند، زیاد صحبت میکنند و قبل از پایان سوال با عجله جواب میدهند. البته این مشکلات آنها در مدرسه نمود بیشتری پیدا میکند چرا که با رفتارهای خود موجب برهم زدن نظم کلاس شده یا اگر بتوانند خود را کنترل کنند، دائما روی صندلی در حال حرکت هستند. در نوع دیگر در بعضی کودکان علائم بیشفعالی ـ تکانشگری و بیتوجهی با هم دیده میشود.
با توجه به ویژگیهایی که گفته شد اگر احتمال میدهید کودکتان بیشفعال است، به روانشناس بالینی یا روانپزشک مراجعه کنید و در صورتی که تشخیص اختلال بیشفعالی ـ کمتوجهی داده شد درمان را شروع کنید، چون این کودکان مرتب از اطرافیان خود پیامهای منفی دریافت میکنند، پیام هایی که باعث میشود شخصیت و اعتماد به نفس آنها از بین برود و شما با شروع درمان آنها میتوانید باعث کاهش علائم اختلال و بهبود عملکرد ارتباطی، تحصیلی و افزایش اعتماد به نفس آنها شوید.
طبق پژوهشهای انجام شده این دسته از کودکان باید دارو مصرف کنند، این داروها میتواند به افزایش توجه و کاهش رفتارهای بیشفعالانه او کمک کند، بعضی از والدین از این که کودکشان دارو مصرف کند نگرانند، اما باید بدانند به شرطی که دارو توسط فرد متخصص تجویز شود، مزایای بسیاری دارد و وابستگی دارویی ایجاد نخواهد کرد. در فرآیند درمان این اختلال، درمان شناختی ـ رفتاری، آموزش مهارتهای اجتماعی، آموزش والدین و اصلاح برنامههای آموزشی کودک از دیگر رویکردهای مداخلهای محسوب میشود. با استفاده از روش رفتاردرمانی میتوان به کودک کمک کرد تا رفتار پرخاشگرانه خود را کنترل کرده و با نظارت بر رفتارهای اجتماعیاش، فردی مؤثر و مفید شود. درمانشناختی نیز باعث کاهش افکار منفی، افزایش عزت نفس و مهارتهای حل مساله در کودک میشود.
والدین این کودکان باید مهارتهای مدیریتی را فراگیرند. برای مثال، هیچ گاه از کودک خود نخواهند چند فعالیت را در یک زمان انجام دهد، بلکه آنها باید فعالیت موردنظر را به مراحل جزئیتر تقسیم کرده و از کودک بخواهند آنها را یکی پس از دیگری انجام دهد.
درخصوص جنب و جوش بیش از حد این کودکان نیز میتوان از طریق فعالیتهای جسمانی مثل بردن به پارک برای بازی و شرکت دادن در کلاسهای ورزشی انرژی زیاد آنها را تخلیه کرد البته باید گفته شود در رابطه با این کودکان ورزشهای رزمی به هیچ عنوان توصیه نمیشود چرا که رفتارهای تکانشی را در آنها افزایش میدهد.
همچنین این کودکان با روشهای عملی، دیدن و لمس کردن بهتر یاد میگیرند. پس برای آموزش به آنها از این راه استفاده کنید و به آنها یاد بدهید که در مواقع نبود توجه به خود بگویند (صبر کن! کمی بیشتر دقت کن! حالا انجام بده) زمانی که از کودک خود خواستهای دارید، آرام، واضح و کوتاه صحبت کنید و بهتر است از کودک بخواهیدکه خواسته شما را تکرار کند و در صورت انجام رفتارهای درست، کودکتان را بلافاصله و به طور روزمره با تشویق کلامی و دادن جایزه تقویت کنید و علاقه خود را همیشه برای افزایش اعتماد به نفسش به او نشان دهید، هرگز از تنبیه بدنی برای این کودکان استفاده نکنید. به جای آن برای اصلاح رفتارهای کودک خود قوانینی را در خانه یا بیرون برای او ایجاد کنید؛ مثلا زمان خاصی را برای نوشتن مشق و خوابیدن او که بسیار ضروری است زود به رختخواب برود در نظر بگیرید و در صورت انحراف از این قوانین او را از یک سری چیزها مثل بازی، تماشای تلویزیون و... محروم کنید، همچنین والدین در برخورد با این کودک باید هماهنگ و در انتظارات خود از کودک ثبات داشته باشند تا کودک فرصتی برای سوءاستفاده پیدا نکند تا بخواهد رفتار نادرست خود را تکرار کند. در پایان از والدین میخواهم در رابطه با این کودکان صبور باشند و بدانند که آنها درباره کودکشان مقصر نیستند و این کودکان مشروط بر این که بخوبی تحت درمان قرار گیرند، میتوانند درآینده زندگی موفقی داشته باشند.(رزیتا حیدری - مدرس دانشگاه/ضمیمه چاردیواری/جام جم)
جام جم سرا: نماینده وزارت آموزشوپرورش با طرح این شکایت درخواست کرد متهم به دلیل آزار دانشآموزان و برهمزدن امنیت مدرسه نیز مجازات شود. متهم که ناظم دبستانی پسرانه در غرب تهران بود، دو ماه قبل به اتهام تعرض به دو کودک بازداشت شد.
مطابق گزارش پرونده مدیر و معلم پرورشی این مدرسه توسط یک دانشآموز در جریان این ماجرا قرار گرفتند. دانشآموزی که موضوع را اطلاع داد به معلم پرورشی خود گفت: ناظم مدرسه در نمازخانه بچهای را اذیت کرده و او در حال گریهکردن است. وقتی معلم پرورشی به محل رفت کودک را در حالیکه لباسهایش به هم ریخته بود، دید و بلافاصله موضوع را به پلیس و مدیر مدرسه اطلاع داد و به این ترتیب ناظم جوان بازداشت شد. هرچند در ابتدا او هیچ اتهامی را قبول نمیکرد اما بهجز کودکی که وی را مورد آزار قرار داده بود دانشآموز دیگری نیز موضوع مشابهی را تعریف کرد و مدعی شد ناظم از او خواسته بود در اینباره به کسی چیزی نگوید.
این پرونده به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد و قاضی محمدی کشکولی، رییس شعبه 79 دادگاه کیفری استان تهران مسوول رسیدگی به این پرونده شد. با توجه به اینکه در ابتدا یک شکایت در پرونده بود ناظم مدرسه بهدلیل عدم تودیع وثیقه بازداشت شد اما بعد از طرح شکایت دوم قرار صادره تشدید شد و ناظم مدرسه با قرار بازداشت در زندان ماند. وی چندین جلسه مورد بازجویی قرار گرفت. هنوز بازجوییها تمام نشده بود که والدین سومین کودک نیز شکایت خود را اعلام کردند. آنها نیز مدعی شدند فرزندشان چند ماه قبل از این حادثه مورد تعرض ناظم مدرسه قرار گرفته است اما تا قبل از مشخصشدن این موضوع بهدلیل اینکه از ناظم میترسید، سکوت کرده بود. این شکایت نیز به شعبه 79 دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد و ناظم جوان مدرسه در این خصوص نیز مورد پرسش قرار گرفت، با این حال او هیچکدام از اتهامات را قبول نکرده است. این در حالی است که پزشکی قانونی در مورد دو کودک اعلام کرده هرچند آثار آزار جنسی روی بدن کودکان وجود دارد اما اثری از تجاوز به دست نیامده است؛ البته در مورد یکی از کودکان از آنجایی که مدت زمان زیادی از این موضوع گذشته امکان اظهارنظر وجود ندارد.
اکنون کودک سوم نیز به پزشکیقانونی معرفی شده است و هنوز پزشکان در این خصوص اظهارنظر نکردهاند. این در حالی است که قاضی کشکوکی و چهار مستشار شعبه 79 در جلساتی جداگانه از معلم پرورشی و مدیر مدرسه که موضوع را به پلیس گزارش دادند، تحقیق کردند و آنها نیز اطلاعات خود را ارایه دادند.
در حال حاضر با توجه به شکایت آموزشوپرورش از این ناظم جمع شاکیان وی به چهارنفر رسیده است و حالا پزشکیقانونی از سوی شعبه 79دادگاه کیفری استان تهران موظف شده در مورد هر سه کودک و آثاری که از محل وقوع جرم جمعآوری شده تحقیق و نظر نهایی خود را اعلام کند. متهم پس از اعلام نظر پزشکیقانونی و اتمام تحقیقات پای میز محاکمه خواهد رفت.(شرق)
*انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی در «جام جم سرا» لزوما به معنای تایید یا رد محتوای آن نیست و صرفاً به قصد اطلاع کاربران بازنشر میشود.
جام جم سرا: دکتر «محمد المنیر صفی الدین» در اولین نشست نقش رهبران دینی در پیشگیری از خشونت علیه کودکان در دفتر مطالعات وزارت امور خارجه با بیان اینکه بسیاری از ما اهمیت اثرات منفی خشونت در کودکان را درک نمی کنیم، گفت: گزارش جهانی در سال 2009 شوک آور است و علاوه بر آمار مزبور هر سال بین 139 تا 273 میلیون کودک نیز شاهد نوعی از خشونت در محیط خانواده هستند.
رییس دفتر صندوق کودکان ملل متحد در ایران در ادامه گفت: بسیاری از اشکال خشونت علیه کودکان شناخته شده نیست حتی برخی از این نوع خشونت ها نیز گزارش نمی شود. خشونت علیه کودکان دارای اشکال مختلفی است و به صورت روزانه در حال وقوع است و متاسفانه موارد خشونت در خانه، مدرسه، مراکز نگهداری و حتی عبادتگاه ها رخ می دهد.
او ادامه داد: براساس مطالعات انجام شده در جهان خشونت و آزار جنسی در محیط هایی مثل محیط خانواده رخ می دهد که باید این محیط ها نقش حمایتی و تربیتی برای کودکان داشته باشند اما این خشونت ها علیه کودکان را انجام می دهند.
رییس دفتر یونیسف در ایران گفت: تنبیه بدنی شکل دیگری از خشونت علیه کودکان است که امروزه در مدارس و منازل انجام می شود.
وی به خشونت های کلامی توسط معلمان و سایر افراد علیه کودکان اشاره کرد و گفت: تبعیض علیه کودکان امروزه براساس نژاد، جنسیت و قومیت در نقاط مختلف جهان اجرا می شود که این تبعیض ها اثرات و عواقب نامطلوبی روی کودکان دارد که از جمله این عواقب می توان به محروم شدن کودک از حقش برای زندگی و زیستن اشاره کرد.
صفی الدین سقط جنین را یکی دیگر از خشونت ها علیه کودکان عنوان کرد و گفت: زمانی که خانواده ای جنسیت کودک خود مطلوبش نباشد به سقط جنین روی می آورد. کودکان تازه متولد شده و دارای معلولیت و اختلالات جسمی و فیزیکی از دیگر موارد خشونت به شمار می روند که گاهی اوقات این افراد کشته شده و یا به حال خود رها می شوند. همچنین بسیاری از کودکان در خارج از چارچوب روابط خانوادگی یا ازدواج متولد می شوند که این کودکان نیز توسط والدین یا رها می شوند یا کشته می شوند که این موضوع ناشی از احساس شرمساری و یا فرار از عواقب خانوادگی برای آن افراد است که همه این موارد خشونت علیه کودکان است.
صفی الدین با بیان اینکه امروز ما شاهد حضور 5 میلیارد نفر در کره زمین هستیم که خودشان پیروان ادیان هستند، گفت: رهبران دینی باید برای دفاع و پیشگیری از خشونت علیه کودکان تلاش کنند تا با همکاری دیگر مردم و خانواده ها بتوانیم روز به روز شاهد کاهش آمار خشونت ها علیه کودکان باشیم.(ایرنا)
جام جم سرا:اختلاف طیف اوتیسم باعث میشود مهارتهای تفکر، یادگیری، حل مشکلات و کلام کودکان مبتلا، بسته به اینکه در چه طیفی از این اختلال قرار دارند شدیدا دچار مشکل شود. بعضی افراد مبتلا به ASD (اختلال طیف اوتیسم) نیاز به کمک زیادی در زندگی روزمره دارند و بقیه نیاز به کمک کمتری دارند.
افراد مبتلا به ASD اغلب مشکلاتی با مهارتهای اجتماعی، عاطفی و ارتباطی دارند. آنها ممکن است رفتارهای معینی را تکرار کنند و ممکن است نخواهند تغییری در زندگی روزانه شان ایجاد شود. افراد بسیاری که مبتلا به ASD هستند، اغلب شیوههای مختلفی در یادگیری، توجه کردن یا واکنش نشان دادن به محرکها دارند. علائم ASD در اوایل کودکی شروع می شود و اغلب در کل زندگی فرد ادامه پیدا میکند.
کودکان یا بزرگسالان مبتلا به ASD ممکن است:
- به اشیا برای نشان دادن علاقه اشاره نکنند (برای مثال به هواپیمایی که در بالای سرشان پرواز میکند، اشاره نکنند)
- به اشیا زمانی که افراد دیگر به آنها اشاره میکنند، نگاه نکنند
- مشکل ارتباط برقرار کردن با دیگران داشته باشند یا اصلا علاقهای به افراد دیگر نداشته باشند
- از تماس چشمی اجتناب کنند و بخواهند تنها باشند
- مشکل درک احساسات دیگران یا صحبت کردن درباره احساسات خودشان را داشته باشند
- ترجیح بدهند که بغل گرفته نشوند یا ممکن است تنها زمانی که می خواهند کسی را بغل کنند
- به نظر می رسد که وقتی دیگران با آنها صحبت میکنند آگاه نیستند اما به صداهای دیگر واکنش نشان میدهند
- به افراد بسیار علاقه مند باشند اما ندانند چطور با آنها صحبت کنند، بازی کنند یا ارتباط برقرار کنند
- کلمات یا عبارات گفته شده به آنها را تکرار یا اکو کنند یا کلمات یا عبارات را به جای زبان عادی تکرار کنند
- در بیان نیازهای خود با استفاده از کلمات یا حرکات معمول مشکل داشته باشند
- بازیهای وانمود کردن را بازی نکنند (برای مثال، وانمود نکنند که به عروسک غذا می دهند)
- اعمال را دوباره و دوباره تکرار کنند
- وقتی روتینها تغییر میکند خیلی سخت تطابق پیدا کنند
- واکنشها غیرمعمولی به بو، مزه، ظاهر، حس یا صدا داشته باشند
- مهارتهایی را که زمانی داشتهاند از دست بدهند(برای مثال، کلمهای که میگفتند را دیگر نمیگویند)
تشخیص اوتیسم دشوار است
تشخیص اختلال طیف اوتیسم میتواند دشوار باشد زیرا هیچ تست پزشکی مثل تست خون برای تشخیص اختلالات وجود ندارد. پزشکان به رفتار و رشد کودک نگاه میکنند تا تشخیصهایی بدهند. ASD می تواند گاهی در 18 ماهگی یا قبل از آن تشخیص داده شود. در 2 سالگی تشخیص توسط متخصص حرفهای میتواند بسیار قابل اطمینان تلقی شود. با این حال بسیاری از کودکان تا سن بالاتر تشخیص نهایی را دریافت نمیکنند. این تاخیر به این معناست که کودکان مبتلا به ASD ممکن است کمکی که لازم دارند را دریافت نکنند.
برخی از درمانهای رایج برای این اختلال عبارتند از:
کاردرمانی
کاردرمانی مهارتهایی را آموزش می دهد که به فرد کمک میکند تا حد ممکن مستقل زندگی کند. مهارتها ممکن است شامل لباس پوشیدن، غذا خوردن، حمام کردن و ارتباط با دیگران باشد.
درمان یکپارچگی حسی
درمان یکپارچگی حسی به فرد کمک میکند با اطلاعات حسی مثل تصاویر، صداها و بوها ارتباط برقرار کند. درمان یکپارچگی حسی میتواند به کودکی که از صداهای مشخصی اذیت میشود یا دوست ندارد لمس شود کمک کند.
گفتار درمانی
گفتار درمانی به ارتقای مهارتهای ارتباطی فرد کمک میکند. بعضی افراد قادر هستند مهارتهای ارتباط کلامی را یاد بگیرند. برای افراد دیگر، استفاده از ژستها یا تختههای تصویر واقع گرایانه تر است.
سیستم ارتباطی تبادل تصویر
PECS از سمبلهای تصویری برای آموزش مهارتهای ارتباطی استفاده میکند. فرد یاد میگیرد تا از سمبلهای تصویری برای پرسیدن سوال و پاسخ دادن به سوال و گفتگو کردن استفاده کند.
رویکردهای تغذیهای
بعضی درمانهای تغذیهای توسط درمانگران قابل اعتماد توسعه یافته است. اما بسیاری از این درمانها ساپورت علمی مورد نیاز برای توسعه گسترده ندارند. یک درمان اثبات نشده ممکن است به یک کودک کمک کند اما به دیگری کمکی نکند.
با در نظر گرفتن اینکه همه مداخلات به نحو احسن صورت گرفته باشند باز هم عاملی که در واقع تعیین کننده اصلی در روند مداخلات توانبخشی این کودکان و بهبودی آنها می باشد والدین درگیر با این کودکان هستند چرا که تجربه نشان داده که در خانوادههایی که دارای توانمندی های لازم جهت مدیریت کردن شرایط پیش آمده با این کودک را دارند و همراه با کودک و تیم درمان هستند نتیجه بخشی مداخلات چندین برابر شده و کودکان چنین والدینی از نظر استقلال و مهارت های زندگی در آینده موفقتر میباشند.(ایسنا)
جام جم سرا: حرکت نوزاد در این سن هنوز تحت تاثیر واکنشهای اولیه است. نوزاد در این سن از نظر بینایی کامل نیست، هرچند از بدو تولد میتواند ببیند و رنگها و شکلها را از فاصله نزدیک تشخیص دهد. چشمها را روی چهره افراد متمرکز میکند و بویژه صورت مادر خود را ترجیح میدهد.
در دو ماهگی کودک میتواند در حالت خوابیده به شکم، سر را مختصری بلند کند. اگر او را از شکم بلند کنید، سر در امتداد بدن قرار میگیرد و اگر او را بنشانید سر را به عقب میبرد و اشیای متحرک را با چشم تا زاویه 180 درجه تعقیب میکند.
کودک در تماسهای اجتماعی لبخند میزند و به صداهای اطراف بدقت گوش میکند. در سه ماهگی در حالت خوابیده به روی شکم، سر و سینه را کمی بلند میکند. از آنجا که دستهایش کشیده است، اگر او را از شکم آویزان کنید سر را بالاتر از سطح بدن نگه میدارد.
او در حالت خوابیده به پشت به طرف اشیاء دست دراز میکند، اما نمیتواند آنها را بگیرد. در این سن، اگر کودک را بلند کرده و بنشانید، درمییابید افتادن سر به عقب تا اندازهای کمتر و کنترل سر بهتر شده است و سر، حرکات رفت و برگشتی دارد حتی کودک در سه ماهگی تماسهای اجتماعی را ادامه میدهد و به موسیقی گوش میدهد.
در چهار ماهگی میتوان با صرف کردن وقت بیشتری در کنار کودک، رفتارهای اجتماعی را به وی یاد داد. کودک همچنین از دیدن و صحبت کردن با خودش در جلوی آینه لذت خواهد برد. او علاقه زیادی به گذاشتن اشیاء در دهانش دارد، بنابراین باید بسیار مراقب بود و اشیای ریز را از دسترس او خارج کرد.
حالا که او کنترل بیشتری روی حرکات دستش پیدا کرده، انگشتان خود را میمکد. این کار موجب لذت و آرامش او میشود. مکیدن انگشت شست در این سن کاملا طبیعی است و نشاندهنده فشار روانی یا احساس ناامنی نیست و اکثر کودکان بعد از یک یا دو سالگی این عادت را کنار میگذارند.
کودک شما در فاصله چهار تا شش ماهگی قادر خواهد بود با کمک پاها و استفاده از دستهایش و با پشتیبانی دست والدین، خود را در حالت نشسته نگه دارد و خودش به تنهایی در وضعیت خوابیده به شکم، سر و سینه را بلند کند.
سر را در محور عمودی قرار دهد و پاها را در حالت کشیده نگه دارد و غلت بزند. او به طرف اشیاء دست دراز میکند، آنها را میگیرد و به دهان میبرد. همچنین در حالت ایستاده با پاهایش به زمین فشار میدهد و بلند میخندد.
در چنین شرایطی اگر در ضمن بازی، تماس کودک را با اسباب بازی قطع کنید، خشمگین میشود. کودک شما در شش ماهگی افراد خانواده را میشناسد و به تغییر چهره شما در صورتی که ناراحت باشید واکنش نشان میدهد.
به خاطر داشته باشید تربیت کودک از زمان تولد شروع میشود؛ یعنی او رفتار مناسب و احترام شما را از ماههای اول زندگیاش تشخیص میدهد.(دکتر فریبا شیروانی - متخصص اطفال و فوقتخصص عفونی اطفال)
جام جم سرا:حتی ممانعت از حاضر شدن در کلاس درس، محروم کردن او از غذا، حبس کردن کودک در حمام یا زیر زمین اشکال مخفی کودک آزاری است. هر گونه تنبیه بدنی و تجاوز جنسی به کودک هم از انواع کودک آزاری فیزیکی محسوب میشود.
در ایران هم تا پیش از سال ۱۳۸۱کودک آزاری از جرایم خصوصی شناخته میشد و فقط پدر که ولی کودک است به مثابه مالک کودک حق داشت در صورت رخدادن کودک آزاری شکایت کند اما در سال ۸۱، طرحی۱۲ مادهای به پیشنهاد انجمن حمایت از حقوق کودکان به مجلس ارائه شد و با پیگیری کمیسیون بهداشت مجلس تصویب شد که بر اساس آن "کودک آزاری" از مصادیق جرایم عمومی قرارگرفت و اعلام جرم علیه مرتکبان کودک آزاری ممکن شد.
به گزارش ایسنا شیوا دولت آبادی، رییس انجمن حمایت از حقوق کودکان با بیان اینکه کودکان بیش از بزرگسالان نیازمند توجه و حمایت از جانب بزرگسالان هستند، گفت: دلیل نیاز به حمایت و محبت این است که کودکان بدون حمایت بزرگسالان نمیتوانند از پس زندگی خود برآیند.
وی روابط اولیه کودکان و بزرگسالان را عامل شکل گیری شخصیت، اعتماد، مسئولیت پذیری کودکان و شناخت جهان و انسان دانست و گفت: اگر این رابطه به ضرر کودک باشد و حمایتی از جانب بزرگسالان برای کودکان وجود نداشته باشد، منجر به آسیب پذیری ذهنی کودکان، غیر قابل اعتماد بودن دنیا از دید کودکان و آسیب پذیری آنها در برابر هر تجربه از زندگی میشود.
دولت آبادی در خصوص بزرگسالانی که کودکان را حتی تهدید به افشا نکردن آزار و اذیت میکنند گفت: کودک در این نوع از آزار و اذیت، به دلیل اینکه نمیتواند از کسی کمک بگیرد، آسیبهای مضاعفی مانند فشار روانی را تجربه میکنند.
این رییس انجمن حمایت از حقوق کودکان خاطر نشان کرد: در مجموع تجربه غیر معمول و غیر منتظره آزار که در سنین مختلف متفاوت است، به صورت آزارهای گوناگون فیزیکی، روانی و بدنی وجود دارد که تهدید و آزارهایی از نوع جنسی از این جمله هستند.
وی افزود: آزارهای جنسی با تعرض به قلمرو بسیار خصوصی بدن است و هر کدام از آزارها بسته به شدت و مدت زمان آزار و اینکه آزارگر چه کسی بوده عوارضی با شدت و شکلهای متفاوت دارد اما به طور عام شخصیت، اعتماد به نفس و کارایی کودک آسیب میبیند که در نتیجه با یک عارضه درازمدت که نیاز به درمان دارد، مواجه هستیم.
رییس انجمن روان شناسی ایران با تاکید بر اینکه پیشگیری از کودک آزاری مانند همه موارد بهداشتی دیگر بهتر از درمان است، خاطر نشان کرد: خانوادهها و مدارس باید به شکل مناسب تربیت شوند تا از کودک آزاری پرهیز شود.
دولت آبادی تصریح کرد: طبق آمار، بیشترین کودک آزاری در خانوادهها اتفاق میافتد، بنابراین خانواده باید در برابر نعمت الهی بزرگ کردن کودک مسئولیت پذیر باشند و به رشد و کمال کودکان بپردازند و باید به والدین آگاهی داده شود که کوچکترین رفتار آنها نیز در شخصیت و بالندگی کودکان موثر است و رفتار پرخاشگرانه والدین آنها را مضطرب، بدون اعتماد به دنیا و انسانهایی افسرده میکند بنابراین والدین باید به جای "تنبیه" به گونهای شایسته کودکان را تربیت کنند.
رییس انجمن حمایت از حقوق کودکان هرگونه تحمیل بیشتر از توان تحمل یک انسان را آزار دانست و گفت: مسئله به اجبار غذا دادن به کودک، اجبار به درس خواندن کودک و به طور کل تحمیل، هیچ وقت موفق نبوده است اما به محض برداشتن تنبیه و تحمیل از کودک، وی خود تشویق به غذا خوردن و انجام کارهای دیگر میشود در نتیجه انسان نیاز به فهمیده شدن دارد و هر چه فرد کوچکتر و در سن پایینتر باشد این نیاز طبیعیتر است.
وی افزود: مشکل خانوادهها این است که فشار کودکی خود را فراموش میکنند و آن را مجدد برای کودکان خود تکرار میکنند اما این کار درست نیست و والدین باید با کودکان همدلی کنند.
دکتر لیلا ارشد، عضو هیات مدیره انجمن حمایت از حقوق کودکان نیز تصریح کرد: انواع کودک آزاری جسمی، عاطفی، روحی و جنسی وجود دارد. در حال حاضر بیشتر با کودک آزاری جسمی، عاطفی و همچنین کودک آزاری آموزشی مواجه هستیم که در برخی از مکانهای آموزشی کودکان به دلیل آموزشهای سنگین و وظایف تحصیلی مورد آزار قرار میگیرند.
این مددکار اجتماعی با بیان اینکه ما در جامعهای زندگی میکنیم که هیچ کدام از جوانان ما شیوههای فرزند پروری را آموزش نمیبینند، گفت: به همین دلیل در بسیاری از مواقع والدین رفتار خود را روش درست تربیتی میدانند.
وی افزود: در قانون آمده است که "تنبیه به قدر کفایت برای تربیت کودک مانعی ندارد" اما تربیت، تنبیه به قدر کفایت تعریف نشده است.
این عضو هیات مدیره انجمن حمایت از حقوق کودکان توجه در چند بخش را لازمه کاهش کودک آزاری دانست و گفت: ابتدا باید به ایجاد قوانینی به نفع و دوستدار کودکان در بخش قوانین پرداخت تا ما را به پیمان نامه جهانی حقوق کودک که در سال 1372 به امضا رسید، نزدیک کند و تغییرات باید در جهت منافع کودکان باشد.
وی در ادامه افزود: باید کار آموزشی و فرهنگی برای نوجوانان و جوانان صورت گیرد تا شیوههای فرزند پروری را آموزش ببینند و تنها در این صورت میتوان با آموزشهای گسترده، فرزندان را با مشکلات کمتری تربیت کرد.
این مددکار اجتماعی با تاکید بر لزوم وجود قوانین یک مددکاران اجتماعی به عنوان ضابط قضایی گفت: رعایت این قانون این امکان را فراهم میکند تا بتوان به هنگام در مورد آزار قرار گرفتن کودک توسط والدین، مداخله شود و یا حتی امکان جدا کردن کودک از خانواده را نیز داشته باشند.
ارشد گفت: در این صورت میتوان از کودک آزاری پیشگیری و منجر به کاهش آن شد چرا که مشاهده شده پسری توسط پدر خود به دلیل اینکه هیچ حمایتی تا قبل از جرم وجود نداشت، به قتل رسید و مقتول نیز بعد از ارتکاب به جرم دستگیر و به زندان محکوم شد.
این عضو هیات مدیره انجمن حمایت از حقوق کودکان وجود نهادی برای ثبت و ضبط اطلاعات کودک آزاری را مهم تر از همه روشهای گفته شده دانست و افزود: کشور ما هیچ نهادی به عنوان بانک اطلاعاتی برای ثبت و ضبط اطلاعات کودک آزاری ندارد و شاید هر سازمانی اطلاعات جداگانهای مبنی بر کودک آزاری داشته باشد اما تمامی این اطلاعات باید تحت نظر یک نهاد قرار بگیرد تا امکان ارائه اطلاعاتی در خصوص کودک آزاری در پایان هر سال به صورت اینکه در چه بخشهایی و چگونه و توسط چه کسانی کودک آزاری صورت گرفته به برنامه ریزان جهت برنامهریزی برای کاهش کودک آزاری ارایه شود.
وی با تاکید بر اینکه ما هیچ بانک اطلاعاتی برای ثبت اطلاعات کودک آزاری نداریم، افزود: هیچ بانک اطلاعاتی برای کسانی که آزار جنسی نیز رساندهاند وجود ندارد، بنابراین باید علاوه بر ایجاد بانک اطلاعاتی برای ثبت اطلاعات کودک آزاری، یک بانک اطلاعاتی برای افرادی که تجربه آزار جنسی نیز داشتهاند ایجاد شود تا دیگر از این افراد برای کار با کودکان و نوجوانان استفاده نشود تا در نهایت از این طریق بتوان به پیشگیری و کاهش کودک آزاری پرداخت.
ارشد با اشاره به عدم وجود افرادی در مدارس که آشنا با مسائل اجتماعی کودک و در رابطه با آنها باشند، گفت: سیستم نظارتی برای انتخاب افرادی که در آموزش و پرورش به آموزش و تربیت کودکان میپردازند، باید از مددکاران اجتماعی نیز استفاده کند تا این افراد با مسائل و مشکلات کودکان آشنایی داشته باشند و در ابتدا حتی حضور دو روز مددکاران اجتماعی در مدارس نیز میتواند کافی باشد.
وی خاطر نشان کرد: باید آموزشهایی به کودکان جهت محافظت از خودشان ارائه شود و همچنین تربیت جنسی را آموزش ببینند تا بدانند که قسمتهایی از بدن آنها خصوصی است و در صورت داشتن مشکل از والدین، معلم و مدیر مدرسه کمک بگیرند که این روش هم یک راه پیشگیری از کودک آزاری است.
جاوید سبحانی عضو انجمن حمایت از حقوق کودکان با بیان اینکه کودک آزاری هم در عرصههای عمومی و هم در عرصههای خصوصی وجود دارد، گفت: رسانهها بیشتر کودک آزاری در عرصههای خصوصی را نشان میدهند.
وی اظهار کرد: در حال حاضر گزارشهایی مبنی بر کودک آزاری شده است و 32 درصد دختران راهنمایی و دبیرستان تجربه کودک آزاری جنسی داشتهاند و به طور کل تاکنون نیمی از جمعیت دختران تجربه آزار جنسی را داشتهاند که در مکانهایی مانند پل هوایی، اتوبوس و به طور کل در فضاهای بیدفاع شهری اغلب توسط یک مرد غریبه صورت گرفته است.
سبحانی در ادامه افزود: اما کودک آزاری اخیر در فضاهای بسته مانند مهد کودک و در مدرسه اتفاق افتاده که مشکل ناشی از نبود نظارت عمومی است.
این کارشناس ارشد جامعه شناسی با تاکید بر اینکه شخصیت سازی در سنین پایین شکل میگیرد و در کشور ما آموزش و پرورش و مدارس به جای تربیت کودکان تبدیل به مکان نگهداری کودکان شده است، گفت: به همین دلیل سن آسیبهای اجتماعی کاهش یافته است مانند کودکانی که سیگاری میشوند و یا به فرار از خانه و فحشا میپردازند که این نشان دهنده نادرستی سیاست گذاری برای کودکان است.
وی بهزیستی را بدون پتانسیل علمی دانست و گفت: دلیل واگذاری این فرایند به بهزیستی را نمیدانم زیرا بهزیستی حتی در عرصههای دیگر مانند معلولین ذهنی و بحث آسیبهای اجتماعی دیگر نیز عملکرد خوبی ندارد.
این عضو انجمن حمایت از حقوق کودکان با اظهار به اینکه ستاد فرماندهی کودکان کار و خیابان مجدد راهاندازی شده است، گفت: اما مجدد مسیر نادرست در حال طی شدن است زیرا قبل از جمعآوری اطلاعات و بدون آگاهی از کودک آزاری و تعداد کودک کار شروع به سیاست گذاری و برنامهریزی کلان کردهاند.
سبحانی افزود: هرچند دولت نسبت به آسیبهای اجتماعی سعی بر انجام کار درست را دارد اما باز هم مسیر اشتباه را سپری میکند و برنامهریزیها بر مبنای اطلاعات علمی نیستند.
وی خاطر نشان کرد: جهت مقابله با کودک آزاری نیاز به سیاست گذاری وزارت رفاه است و سیاست گذاری نباید بدون کارشناسی و مطالعات دقیق باشد و هر چند ستاد فرماندهی کودکان کار و خیابان از سال 1376 تشکیل شده است اما تا به حال چه خروجی داشته است؟ و این ستاد باید از تجربههای گذشته خود درس بگیرد و دیگر آنها را تکرار نکند.
سبحانی در خصوص کارکرد ستاد کودکان کار و خیابان گفت: اگرچه این ستاد سالها فعالیتهای زیادی داشته اما هر بار قبل از ارزیابی شروع به طرح ریزی بدون کارشناسی میکند، بنابراین هیچ تغییر مثبتی در کودکان خیابان دیده نشده است و حتی بیماری ایدز (HIV) در کودکان خیابان زیاد شده و سن آسیبهای اجتماعی کاهش یافته است.
این عضو انجمن حمایت از حقوق کودکان با بیان اینکه اگر کسی وضعیت اقتصادی بدی پیدا کند و به عنوان مثال از طبقه متوسط به طبقه پایین سقوط کند آمادگی خوبی برای رفتارهای پرخاشگرانه دارد، افزود: والدین تبدیل به تعاونی اقتصادی شدهاند و با این شرایط دیگر کارکرد نظارتی و تربیتی برای خانواده باقی نمیماند و این مسئله طبیعی است زیرا پدر برای مقابله با ناتوانی اقتصادی باید بیشتر کار کند و این به معنای صرف وقت کمتری برای فرزندان است و والدین فقط برای کسب درآمد بیشتر و کار کردن، کودکان خود را بدون اطلاع از روشهای تربیتی مهد کودک، فرزندان خود را در مهد کودکهایی که هزینه کمتری نیز داشته باشد میگذارند.
این کارشناس ارشد جامعه شناسی در پایان خاطر نشان کرد: هر نوع فشاری که به ضرر رشد جسمی، ذهنی، عاطفی و اجتماعی کودک باشد، کودک آزاری محسوب میشود بنابراین هر نوع الگوی سرپرستی نادرست همراه با اجبار و تحکم و محدود کردن فرزند در فرایند رشد طبیعی، جسمی و ذهنی کودک تاثیر میگذارد و حتی ممانعت با درس خواندن کودک نیز کودک آزاری تلقی میشود.
جام جم سرا: سرهنگ عظیمی در تشریح این پرونده اظهار داشت: صبح روز شنبه ۲۸ تیرماه امسال پدر کودک ناپدید شده به نام عارف برای جمع آوری علوفه دامهایش با یک دستگاه موتورسیکلت از خانه خارج شد. پسر بچه پنج ساله به نام عارف نیز به دنبال پدر از خانه خارج شده و از او میخواهد که اجازه دهد همراه او به زمینهای کشاورزی بیاید اما مرد ۷۵ ساله پسر بچه خود را همراه نبرده و از او میخواهد که به خانه برگردد.
وی افزود: این آخرین باری بود که عارف از سوی اعضای خانوادهاش مشاهده شده. پس از آن پسر بچه پنج ساله به طرز مرموزی ناپدید شد.
به گزارش جام جم سرا، با طولانی شدن غیبت کودک خردسال، اعضای خانوادهاش و اهالی محل به جستجوی منطقه پرداخته اما هیچ ردی از او به دست نیاوردند. به همین خاطر با مراجعه به آگاهی شهرستان جویبار اعلام آدمربایی کردند.
رئیس پلیس آگاهی استان مازندران ادامه داد: پس از طرح این شکایت موضوع به آگاهی استان گزارش شد و با توجه به حساسیت موضوع یک تیم از کارآگاهان آگاهی استان را آماده کرده و راهی روستای محل زندگی کودک پنج ساله شدیم. در ابتدا فرضیه آدمربایی را مطرح کردیم اما با ارزیابیهای صورت گرفته این فرضیه کمرنگ شد و سراغ فرضیههای دیگر رفتیم. بررسیهای ما نشان داد پدر عارف مرد کشاورزی ۷۵ ساله است که وضعیت مالی خوبی ندارد که آدمربایان با ربودن عارف قصد اخاذی از وی را داشته باشند. سپس بحث انتقام جویی مطرح شد که تحقیقات نشان داد شاکی مردی مومن و مودب است و با هیچ کدام از اهالی روستا مشکلی نداشته است.
وی خاطر نشان کرد: بحث کینههای قدیمی مطرح شد که تحقیقات در این شاخه نیز به نتیجهای نرسید. مادر عارف پیش از این ازدواج دو بار ازدواج ناموفق داشت که ما احتمال دادیم عارف قربانی کینه همسران سابق مادرش شده باشد اما تحقیقات در این شاخه نیز به نتیجهای نرسید. موضوع دیگری که در تحقیقات مطرح شد بحث اختلاف بر سر ارثیه و ازدواج مجدد شاکی بود که تحقیقات در این زمینه نیز نشان داد پدر عارف چندی قبل ارثیه فرزندانش را تقسیم کرده و در این زمینه هیچ اختلافی وجود نداشته است.
سرهنگ عظیمی به شایعات مطرح شده در این زمینه اشاره کرد و گفت: پس از ناپدید شدن کودک پنج ساله شایعات بسیاری بین اهالی پخش شد که در یکی از این شایعات اهالی مدعی بودند که عارف از سوی کولیها ربوده شده است. حتی گفته میشد صاحب یک سوپر مارکت نیز عارف را بر روی دوش کولیها دیده است. در این زمینه نیز تحقیقات صورت گرفته و مدیر سوپر مارکت به اداره آگاهی احضار شد که تحقیقات در این زمینه نیز نشان داد این موضوع صحت نداشته و در حد شایعه است. با این تحقیقات بحث آدمربایی از بین رفت و سراغ دیگر فرضیهها رفتیم.
فرضیه مرگ در سوانح و حوادث
رئیس پلیس آگاهی استان مازندران تاکید کرد: در فرضیه دوم خود بحث مرگ در جریان حوادث و سوانح را مطرح کردیم. در محل ناپدید شدن عارف چاههای آب بسیاری قرار دارد که احتمال دادیم عارف در یکی از این چاهها سقوط کرده باشد به همین خاطر با کمک نیروهای هلال احمر و آتش نشانی و با کمک سگهای آموزش دیده جستجو در منطقه را آغاز کردیم. حتی جنگلهای اطراف نیز مورد بازرسی قرار گرفت اما هیچ ردی به دست نیامد.
بررسی مرگ در جریان تصادف
عظیمی ادامه داد: فرضیه بعدی مرگ عارف در جریان تصادف بود که در این زمینه تمام دوربینهای مداربسته اطراف روستا مورد بازبینی قرار گرفت و خودروهایی که در زمان ناپدید شدن عارف در آن حوالی تردد داشتند مورد شناسایی قرار گرفت. ماموران سپس سراغ مالکان این خودروها رفته و در بازرسی خودروها هیچ اثری از خون یا تصادف به دست نیامد.
بازداشت یکی از بستگان عارف
وی سپس به تحقیق از مظنونان اشاره کرد و گفت: در این زمینه تحقیقات از مظنونین آغاز و حتی از بستگان عارف نیز تحقیق شد. پس از بررسیهای مقدماتی یکی از بستگان نزدیک عارف به عنوان مطلع بازداشت و تحقیقات از او آغاز شد. همزمان با بازداشت این فرد یک جمجمه کودک در مقابل در خانه شاکی کشف شد.
پدر عارف در این زمینه گفت: ساعت ۶ صبح که برای جمع آوری علوفه از خانه خارج میشدم این جمجمه نبود یک ساعت بعد که برگشتم و در حال استراحت بودم این جمجمه در مقابل در خانهام کشف شد.
آغاز بررسیها بر روی جمجمه
رئیس پلیس آگاهی استان مازندران ادامه داد: بررسی جمجمه نشان میداد که از محل دیگری خارج و به مقابل در خانه شاکی انتقال داده شده است. نحوه قرار گرفتن جمجمه نیز نشان میداد آن را به آرامی در آن محل قرار داده و فردی که این کار را کرده قصد داشته شاکی جمجمه را پیدا کند.
در این زمینه دو فرضیه مطرح شد نخست اینکه فردی که جمجمه را در آن محل قرار داده قصد داشته به پلیس بگوید که مطلع دستگیر شده هیچ ارتباطی با ماجرا ندارد و یا اینکه خواسته خانواده عارف را از مرگ فرزندشان مطمئن کند. بررسی پزشکان بر روی جمجمه نیز نشان داد جسد در محل دیگری دفن بوده و همان روزی که عارف ناپدید شد جان خود را از دست داده است. از سوی دیگر آثار شکستگی بر روی ناحیه گیجگاه جمجمه دیده میشد.
در این زمینه یک مظنون دیگر نیز دستگیر که دو فرد دستگیر شده دیروز با تکمیل تحقیقات مقدماتی آزاد شدند.
جمجمه متعلق به عارف است
عظیمی با اشاره به ارسال جمجمه به پزشکی قانونی اظهار داشت: با انجام آزمایشات لازم بر روی جمجمه کشف شده مشخص شد که این جمجمه متعلق به کودکی حدود چهار یا پنج ساله است که تمام مشخصات وی با عارف مطابقت داشت. با اعلام این گزارش برای ما مشخص شد که کودک پنج ساله جان باخته است.
تشکیل جلسات کمیسیون عملیات
وی خاطر نشان کرد: تاکنون در این زمینه جلسات بسیاری انجام شده که دو جلسه کمیسیون عملیات با حضور پلیسهای تخصصی به ریاست سردار جعفری نسب فرمانده انتظامی استان تشکیل و این پرونده مورد بررسی علمی و تخصصی قرار گرفت. در حال حاضر ما دو احتمال مرگ بر اثر تصادف و حادثه و قتل را مطرح کردیم که احتمال اول قویتر به نظر میرسد و شایعات مطرح شده در خصوص قتل عارف با انگیزههای سیاسی به هیچ عنوان صحت ندارد.
وی با انتقاد برخی از رسانهها گفت: متاسفانه برخی رسانهها براساس شنیدهها و اخبار غیر موثق اقدام به انتشار خبر میکنند که این اخبار به شایعات دامن میزند. بررسیهای ما نشان میدهد سر عارف به دلیل پوسیدگی مهرههای گردن از بدن جدا شده است و این در حالی است که اهالی شایعه کردند قاتل سر عارف را با چاقو بریده است. پلیس در این زمینه تحقیقات گستردهای را آغاز کرده و پس از رسیدن به این نتیجه در این رابطه اطلاع رسانی بیشتری صورت خواهد گرفت.(مهر)
جام جم سرا: روانشناسان معتقدند بهترین روش مواجهه با بدرفتاری کودکان، شناسایی علت بدرفتاری است. با شناخت هدف کودک از بدرفتاری، میتوان با انتخاب راهکاری مناسب که اغلب متناسب با آن رفتار بد است با مشکل رفتاری کودک مقابله کرد و باعث توقف یا مانع شدت گرفتن آن شد.
جلب توجه، اعمال قدرت، انتقامجویی و عاجز جلوه دادن خود، ازجمله علتهای بدرفتاری کودکان است.
سبکهای تربیتی، رفتار و گفتار والدین، تقلید و همانندسازی از اطرافیان و شرایط و موقعیت زندگی در یادگیری این گونه رفتارها نقش بسزایی دارد. به دیگر سخن، فقدان احساس تعلق در کودک، منجر به احساس ناامنی و انزوای شدید وی میشود. به همین دلیل، ممکن است کودک برای پر کردن این خلأ احساسی، دست به کار شود و از روش جلب توجه برای نشان دادن احساس تعلق خود استفاده کند. دستهای دیگر از کودکان، خود را بسیار ضعیف و ناتوان میبینند و فکر میکنند شایسته هیچ چیزی نیستند؛ این حالت برای آنان دردآور است و ممکن است حس جبران را در آنان تحریک کند تا آنجا که احتمال دارد با رفتارهای خود، دیگران را کنترل کنند یا با القای این فکر به دیگران «هیچ کس نمیتواند مرا کنترل کند»، اعمال قدرت کنند. کودکانی که احساس بیاهمیت بودن کرده و گمان میکنند هرگز به حساب نمیآیند، ممکن است برای جبران احساس بیارزشی خود، تصمیم به مجازات یا انتقام از دیگران بگیرند یا کودکانی که احساس ناتوانی و عجز میکنند و خود را بدون پشتیبان میدانند، به احتمال زیاد با پذیرش ناتوانی، خود را نزد دیگران بیکفایت و عاجز نشان میدهند. برای روشن شدن مساله مثالی میزنیم. کودکی اسباببازیهای خود را مرتب نمیکند، چون میخواهد والدینش به او یادآور شوند و مجددا آن را گوشزد کنند. او با این کار خواهان جلب توجه است. کودکی دیگر به آن دلیل اسباببازیهای خود را مرتب نمیکند تا به والدینش بفهماند، آنها نمیتوانند او را به آنچه متمایل به انجامش نیست، وادار و مجبور کنند. کودکی دیگر برای عصبی و خشمگین کردن والدین خود، ممکن است اسباببازیهایش را مرتب نکند، چون میخواهد با والدینش مقابله و با انتقام گرفتن، احساس آسیبدیدگی خود را جبران کند و در نهایت کودکی به دلیل ترس از پذیرش مسئولیت یا به قصد نپذیرفتن مسئولیت، اسباببازیهای خود را مرتب نمیکند تا به والدینش بفهماند ناتوان است و باید او را راحت بگذارند و انتظار هیچ فعالیتی از او نداشته باشند، چنین کودکی با نشان دادن احساس عجز و بیکفایتی و توسل به رفتارهای اجتنابی سعی میکند از اعتماد به نفس خود محافظت کند.
با توجه به آنچه گفته شد، میتوان گفت بدرفتاری کودک، راهحلی برای برطرف کردن مشکل است. بنابراین والدین باید بتوانند علت این بدرفتاریها را بشناسند و برای رفع مشکل به کودک کمک کنند، اما برای بسیاری از والدین سخت است علت بدرفتاری کودک را از علل چهارگانه، شناسایی و آنها را از هم تفکیک کنند. باید بگوییم نگران نباشید. شما میتوانید با فراگرفتن دو روش ساده، هدف کودک از بدرفتاریهایش را به یکی از آن چهار علل یاد شده، نسبت بدهید و با توجه به علت، درصدد رفع مشکل کودکتان برآیید. این دو روش عبارتند از:
به درون خودتان مراجعه کنید
فرض کنید فرزند شما رفتار نامطلوبی انجام داده و با آن که او را ادب کردهاید، نتیجهای نگرفتهاید و او همچنان به رفتار بد خود ادامه میدهد. در این حالت آرامش خود را حفظ کنید و به درون خودتان سفر کنید. ببینید در قبال رفتار ناخوشایند فرزندتان، چه احساسی دارید و دوست دارید چه عکسالعملی نشان دهید. توجه به احساس و عکسالعملی که بر اثر بدرفتاری کودک در شما ایجاد شده میتواند در تشخیص علت بدرفتاری کودک، کمک شایانی به شما کند. اگر خشمگین و عصبی هستید، هدف کودک جلب توجه است. اگر احساس ترس و تهدید دارید، شاید کودکتان قصد قدرتنمایی دارد. اگر احساس ناراحتی و دلخوری میکنید، انتقامجویی میتواند هدف کودک باشد؛ ولی اگر به عنوان پدر / مادر کودک احساس بیکفایتی میکنید، بیشک قصد فرزندتان چیزی جز ایجاد بیکفایتی و عاجز جلوه دادن شما نیست.
عکسالعمل کودک را زیر نظر داشته باشید
اگر کودک با وجود تذکر و هشدار شما، همچنان به رفتار بد خود ادامه دهد، بدانید هدفی جز جلب توجه ندارد؛ اما اگر به صحبت و خواسته شما بیاعتنایی کرد یا بر شدت رفتارش افزود، به احتمال زیاد، قدرتنمایی هدف اوست. اگر رفتار کودک آزردهخاطرتان کرد و منجر به ناراحتی و جریحهدارشدن احساستان شد، بیشک کودک انتقام گرفتن را هدف بدرفتاری خود قرار داده و در نهایت، ابراز عجز و ناتوانی کودک و درخواست کمک از والدین و تسلیم شدن شما در مقابل درخواست وی، نشاندهنده احساس بیکفایتی است و علت بدرفتاری کودک از آن نشات میگیرد.
پس از شناخت علت بدرفتاری کودک و چگونگی تشخیص اهداف کودکان از بدرفتاری، بهتر است با راهکارهایی برای مواجهه با رفتار نامطلوب فرزندتان آشنا شوید.
چگونه با جلب توجه کودک مقابله کنید
همه انسانها نیازمند توجه هستند، اما برخی افراد بیش از دیگران خواستار این حس بوده، طالب توجه همیشگی و انحصاری هستند. روانشناسان معتقدند شدت این حس، در کودکان نسبت به بزرگترها بیشتر است و بسیاری از کودکان با دریافت احساس خوب از جلب توجه، سعی میکنند نهایت استفاده را از این کشف خویش ببرند و برای پیشبرد اهداف خود بیشتر به آن متوسل شوند. گاهی اتکای بیش از حد کودک بر جلب توجه و از سوی دیگر، تقویت این حس از جانب والدین باعث میشود هم کودک و هم والدین دچار مشکلاتی شوند. به همین دلیل بر والدین هوشیار واجب است با اتخاذ تدابیری خاص در تربیت، به فرزندشان بیاموزند جلب توجه نیاز بحق آنهاست ولی باید بدرستی برآورده شود. به این منظور پیشنهاد میشود:
از میزان توجهات منفی خود بکاهید
اگرچه رفتارهای منفی کودک، باعث ناراحتی و عصبانیتتان میشود ولی برای موفقیت در کنترل رفتار کودک، بهتر است از میزان توجه خود به رفتار منفی کودک بکاهید. هر قدر بیشتر حساسیت نشان دهید شدت رفتار نامطلوب کودک بیشتر خواهد شد. بدانید کودکان بیشتر متمایلند رفتارهایی را تکرار کنند که با انجام آنها، توجه والدین را به خود جلب کنند. برای مقابله با این خواسته کودک، کمی صبور باشید و سریعا مقابل رفتار نامطلوب کودک، هرچند کوچک و جزئی، واکنش نشان ندهید. به جای برخورد مثبت با رفتار کودک مثلا با گفتن «پسر خوب از این کارها نمیکند»، «عزیزم، این کار را نکن» و... یا برخورد منفی با رفتار کودک مثلا «دیگه دوستت ندارم»، «کاری نکن تنبیهات کنم» و... سعی کنید از روش «نادیده گرفتن سنجیده» استفاده کنید و با توجه به نوع و شدت رفتار منفی کودک، کمتر به رفتار نامطلوب او توجه کنید.
به رفتار مطلوب و دلخواه توجه داشته باشید
اصلی در روانشناسی کودک میگوید: «اگر رفتارهای مثبت بیش از رفتارهای منفی مورد توجه قرار گیرند، احتمال تکرار آنها نیز افزایش مییابد». با توجه به این اصل مهم، بهتر است رفتارهای مطلوب و مثبت کودک را مورد توجه قرار دهید و رفتارهای نامطلوب و منفی کودک را نادیده بگیرید. با اجرای این اصل، بیشک فرزندتان هم متوجه خواهد شد برای جلب توجه شما، باید چه رفتارهایی انجام دهد و از چه رفتارهایی دوری کند.
کمتر حرف بزنید و بیشتر عمل کنید
اگر زمان زیادی را صرف صحبت کردن یا توضیح دادن کنید کودک، شما را جدی نمیگیرد. بنابراین پیشنهاد میشود خواسته و تقاضای خود را به کودک بگویید و پیامد مثبت و منفی فرمانبری یا سرپیچی را برایش توضیح دهید. فقط لازم است یک بار درخواست خود را بیان کنید و متعاقب آن به چیزی که گفتهاید عمل کنید. مثلا به کودک یک بار بگویید وسایلش را مرتب کند، بعد از اتاق خارج شوید. بعد از گذشت چند دقیقه، اگر کودک اطاعت نکرد، باید متوجه پیامد منفی رفتارش شود. شما باید تنبیه مورد نظر را بیفوت وقت اجرا کنید و به هیچ وجه از اشتباه کودک چشمپوشی نکنید. کودک به این طریق خواهد دانست که خود مسئول این تنبیه است و دیگران را نباید به خاطر سهلانگاری و بیتوجهی خود، مقصر بداند.
حس جلب توجه کودک را ارضا کنید
با محول کردن برخی کارها میتوانید در جهت رفعکردن احساس جلب توجه کودک گام بردارید. مثلا میتوانید با توصیه کارهایی چون خرید برخی مایحتاج خانه، چیدن سفره، گردگیری خانه و جمع و جور کردن اتاق به کودک، به او در دریافت این حس کمک کنید. کودک با انجام این گونه فعالیتها، احساس مفید بودن میکند و توجه مثبت دیگران را نیز به دست میآورد.
احساس تعلق را به کودک القا کنید
با بیان عباراتی چون تو مایه افتخار منی، از داشتن فرزند گلی مثل تو به خودم میبالم، از تو راضی هستم و... یا با گفتن کلمات محبتآمیزی چون نازم، عزیزم، امیدم، بهترینم، دختر / پسر خوبم میتوانید حس تعلق داشتن را به فرزندتان انتقال دهید.
بیقید و شرط به فرزندتان محبت کنید
به دنبال دلیل یا بهانهای برای در آغوش گرفتن فرزندتان نباشید. گاهی اوقات لازم است بیهیچ دلیل خاصی او را در بغل گرفته، نوازش کنید و ببوسید. اگر محبت بیدریغ خود را در همه حال ارزانی کنید، بیتردید کودکتان نیز متوجه علاقه فراوان شما نسبت به خود میشود و خواهد دانست شما در هر شرایطی او را دوست دارید و برای دریافت مهر و محبت شما لازم نیست کار خاصی انجام دهد یا حرفی بزند.
چگونه با قدرتنمایی کودک مقابله کنید
هدف کودک از قدرتنمایی نشان دادن توانایی است.با شناخت و فهم علت نمایش قدرت نهتنها میتوان پاسخ بهتری به این رفتار کودک داد بلکه میتوان خشم خود را نیز مهار کرد. از سوی دیگر، والدین آگاه میتوانند از این فرصت برای هدایت رفتار کودک استفاده و با تقویت رفتارهای سازندهتری در جهت احساس توانایی، رفتارهای اشتباه را متوقف کنند. به این منظور بهتر است:
با کودکتان درباره آنچه میتواند انجام دهد صحبت کنید، نه آنچه نمیتواند.
به جای بیان جملهای منفی که نشاندهنده نتوانستن کودک است و منجر به مقاومت و رفتار دفاع جویانه میشود، میتوانید با جملات مثبت از رفتارهای قابل انجام کودک صحبت کنید. مثلا به جای این که بگویید: «حق بازی کردن نداری، مگر آن که وسایل اتاقت را جمع کنی»، به کودکتان بگویید: «اول وسایل اتاقت را جمع کن و بعد بازی کن.»
بدرفتاریهای کودک را متذکر شوید
بر رفتارهای نامطلوب کودک تمرکز کنید. سعی کنید هرگز شخصیت او را زیر سوال نبرید. بدانید اعمال کودک غیرقابل تحمل و ناپسند است، اما خود کودک مورد پذیرش و قابل احترام است؛ مثلا، به جای این که به کودک بگویید: «تو بسیار شلخته هستی» بگویید: «وسایل اتاقت به هم ریخته است». به این طریق کودک را مورد توجه قرار دادهاید و فرصت و اجازه تغییر در او ایجاد کردهاید.
به کودک مسئولیت بدهید
با توجه به تواناییهای کودک، کارهای خاصی را به او واگذار کنید و وی را برای انجام آنها تشویق کنید. به این طریق کودک احساس توانایی کرده و قدرت کسب میکند.
درباره قوانین و عواقب رفتارها با کودک صحبت کنید
درباره رفتارهای نامطلوب با کودک گفتوگو و به صورت مشارکتی قوانینی را وضع کنید. بهتر است برای اِعمال پیامدها تصمیم بگیرید و از عواقب مثبت یا منفی اجرا یا تخطی از قوانین نیز صحبت کنید. در این صورت، حتی زمانی که رفتاری مغایر با قرارداد رخ دهد، کودک با شما مقابله نمیکند زیرا پیش از این با شما به توافق رسیده است.
از کودک نظرخواهی کنید
در انجام یا تصمیمگیری برخی امور خانه، کودک را دخالت دهید و از او مشورت بگیرید. بهتر است برای تشویق کودک، هرازگاه پیشنهادهای او را بپذیرید و در برخی موارد طبق نظرات او رفتار کنید.
به کودک حق انتخاب بدهید
برای مقابله با مقاومت کودک، از روش حق انتخاب استفاده کنید. گزینههای مختلفی به کودک معرفی کنید و از او بخواهید یکی از آنها را انتخاب کند.
چگونه با حس انتقام کودک مقابله کنید
وقتی کودکتان به انتقام متوسل میشود، ممکن است رفتارهایی انجام دهد که باعث شود شما عصبی و برآشفته شوید و ناگهان از کوره در بروید و رفتارهایی از خود بروز دهید که اوضاع را وخیمتر کند. برای مقابله بهتر با این رفتار کودک، بهتر است از راهکارهای پیشنهادی زیر استفاده کنید:
فهرستی از نکات مثبت فرزندتان تهیه کنید
با تهیه این فهرست میتوانید کودکتان را درکل ببینید نه در جزء. به دیگر سخن، تهیه این فهرست به شما کمک میکند تا بدانید اگر فرزندتان یک رفتار منفی دارد، در مقابل آن رفتاری مثبت هم موجود است. با این نگاه، کودکتان را قابل تحمل خواهید دید و کمتر احساس باخت و رنجش خواهید کرد. از این فهرست میتوانید در مواقع لزوم برای تمجید و تشویق کودک نیز استفاده کنید.
هرگز تلافی نکنید
معمولا کودکان هنگام انتقامجویی برای جریحهدار کردن احساسات یا جری کردن والدینشان از بددهنی و ناسزاگویی استفاده میکنند. در چنین مواقعی ممکن است والدین مستاصل شوند و مقابله به مثل کنند و به کودک فحش و ناسزا بدهند. این رفتار دوسویه، اشتباهی است که منجر به تشکیل دور باطلی میشود که گاه نمیتوان آن را پایان داد.
رفتارهای مثبت را تشویق کنید
بر رفتارهای مثبت بیش از رفتارهای منفی او توجه کنید. هرگاه عمل مثبتی را در کودک دیدید بلافاصله تشویق و تحسین کنید. به جملات تشویقی خود توجه بسیار داشته باشید. سعی کنید رفتار مثبت را بزرگنمایی کنید و آن رفتار را مورد توجه بسیار قرار دهید، نه آن که رفتارهای منفی پیشین را در مقابل رفتار مثبت قرار دهید. مثلا به جای آن که بگویید: «این رفتار خوب بود نه مثل آن روز که...» میتوانید بگویید: «این رفتارت چقدر زیباست، من که خیلی خوشحال شدم.»
برخی والدین به جای تشویق، کودک را مورد سرزنش قرار میدهند؛ مثلا میگویند: «چه عجب، این رفتار از تو بعید است»، «از این کارها هم بلد بودی ما نمیدونستیم؟!» و...
آرامش و خونسردی خود را حفظ کنید
گاهی ممکن است کودک شما به قدری گستاخی کند که قادر به تحمل نباشید، در چنین مواقعی، بر عصبانیت لحظهای خود غلبه داشته باشید و با ترک موقت موقعیت، آرامش خود را بازیابید.
چگونه با احساس بیکفایتی کودک مقابله کنید
اگر در تربیت خود احساس بیکفایتی میکنید یا کودکتان را فرد ناتوانی میبینید، بهتر است به جای احساس دلسردی و ناامیدی به موارد زیر توجه کنید:
برای تربیت درست وقت بگذارید
احساس بیکفایتی، حسی کشنده و ویرانگر برای کودک است، دایره عمل این حس بسیار گسترده است و میتواند بر دیگر ابعاد زندگی کودک نیز تاثیر بگذارد. بنابراین بر والدین آگاه واجب است تا دیر نشده، درصدد رفع این مشکل برآیند.
به فرزندتان نشان دهید که بعضی اوقات اشتباه کردن رفتاری طبیعی است.
زمانی که کودکتان در انجام رفتاری شکست خورد یا خطایی مرتکب شد، میتوانید با پرسشهایی چون به نظرت چه کار باید کرد که دفعه بعد این اتفاق نیفتد؟ میتوانی دفعه بعد جبران کنی یا با بیان داستانهایی که نشان میدهد افراد بعد از شکست خوردن، توانستهاند به موفقیتهای بسیاری دست یابند، کودک را دلگرم و امیدوار سازید.
از کودک کارهایی بخواهید که بتواند انجام دهد
هنگام دستور دادن یا درخواست تقاضایی از کودک، به شرایط و تواناییهای او توجه داشته باشید. هرگز کارهایی را به فرزندتان واگذار نکنید که قادر به انجام دادن نباشد.
هر تلاش و موفقیت کوچکی را تشویق کنید
هر بار که کودکتان توانست از عهده فعالیتها و وظایف محوله، هرچند کوچک و جزئی، بخوبی برآید، او را به طرق مختلف تشویق کنید و به او این حس را القا کنید که میتواند موفقتر از الان هم باشد، به شرط آن که بخواهد و تلاش کند.
خودگویی مثبت را به کودک یاد دهید
به فرزندتان یاد دهید که راجع به خود جملات مثبت و امیدوارکننده بگوید: «من میتوانم موفق شوم»، «من دوستداشتنی هستم»، «من این کار را انجام میدهم» و... بیان این جملات باعث میشود کودک در خود احساس توانایی و کفایت کند و برای ظهور تواناییهایش تمام تلاش خود را به کار گیرد.
هرگز تسلیم نشوید
زمانی که فرآیند جبران را آغاز کردید، در همه حال کنار فرزندتان باشید. این امر بسیار زمان بر است، اما شما نباید ناامید و دلسرد شوید. صبر داشته باشید و هرگز به خاطر بیتابی کودک یا بیحوصلگی، کار کودک را خودتان انجام ندهید. (نسرین صفری- مشاور خانواده/ضمیمه چاردیواری/جام جم)