مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

درس هایی از سبک زندگی امام‌ رضا (ع)

مسلمان باید سبک زندگی اسلامی داشته باشد؛ سبکی که بر پایه فلسفه اسلامی شکل می‌گیرد و توجه و اهتمام به آخرت با ویژگی طریقیت برای دنیا در آن اصالت می یابد. دست یابی به جزئیات سبک زندگی اسلامی نیازمند تعمیق و تامل در آموزه های وحیانی اسلامی و سنت و سیره پیشوایان معصوم(ع) است. نویسنده بر اساس همین فرضیه به بررسی سبک زندگی یکی از پیشوایان دین یعنی حضرت امام‌رضا(ع) پرداخته است.
سبک زندگی امامان سبک زندگی زندگینامه امام رضا تفریحات سالم احکام اسلام احادیث امام رضا
رفتار اجتماعی مسلمان
مسلمان باید بهترین رفتار اجتماعی را داشته باشد؛ زیرا بندگی خداوند تنها با نماز و روزه نیست، بلکه با  نیکی و احسان به دیگران و رفتارهای پسندیده اجتماعی است که در آیات و روایات بر آن تاکید شده است. از نظر امام‌رضا(ع) بهترین بنده کسی است که خصوصیات خوب را نسبت به خدا و خلق دارا باشد و به شکل ملکه این رفتارها در او نهادینه شده باشد. وقتی از امام‌رضا(ع) در باره بهترین بندگان خدا پرسش می‌شود ایشان می فرماید: آنان که هرگاه نیکى مى‌کنند، خوشحال مى شوند، هرگاه بدى مى‌کنند، استغفار مى کنند، هرگاه چیزى به آنان داده مى‌شود، ، هرگاه مبتلا و گرفتار مى شوند، شکیبایى مى کنند، و هرگاه خشمگین مى شوند، عفو و گذشت مى کنند.(مسند الامام الرضا(ع)، ج ۱ ص ۲۸۴)
شـکر خالق و مخلوق
در روایت پیشین بر شکر نعمت به عنوان یکی از خصوصیات بهترین بندگان تاکید شده است. این شکرگزاری، اختصاصی به شکر از خدا ندارد، بلکه بنده خوب کسی است که از هر کسی که خیری رساند تشکر می کند و شکر زبانی و قلبی و عملی به جا می آورد. اصولا از نظر امام‌رضا(ع) کسی که شکر بنده را به جا نیاورد شکر خالق را به جا نمی آورد. آن حضرت(ع) می فرماید: مَنْ لَمْ یَشْکُرِ الْمُنْعِمَ مِنَ الْمَخْلُوقینَ، لَمْ یَشْکُرِ اللّهَ عَزَّ وَ جَلَّ؛  هرکس که صاحبان نعمت و نیکى  مردمی را  تشـکّر و سـپاس نـکنـد، خداى متعال را هم سپاس نکرده است. (عیون اخبار الرضا، ج ۲، ص ۲۷)
کسی که در برابر نعمت دهنده حاضر و شاهد، رسم ادب به جا نمی آورد و شکر نمی‌گزارد به طور طبیعی نسبت به نعمت دهنده غایب که در عالم شهود و ماده دیده نمی شود، رسم ادب به‌جا نخواهد آورد و سپاسگزار نعمت او نخواهد بود.
از امام‌رضا(ع) روایت است که ایشان شکر توانگری را این گونه دانسته است: کسى که یکى از برادران دینى‌اش براى کارى به او پناه آورد ولى او، با آنکه مى‌تواند، پناه ندهد و کارى برایش نکند، رشته ولایت خداى متعال را بریده است.(بحار الانوار، ج ۷۲، ص ۱۸۱)
پاسخ دهی به عواطف و احساسات در کنار همسر و دوستان
انسان موجودی اجتماعی است؛ زیرا از نظر عاطفی و نیز از نظر بر آوردن نیازهای مادی و دنیوی خویش به دیگران نیازمند است. انسان به تنهایی نمی تواند روزگار بگذراند و از همین روست که خداوند بر هر انسانی زوجی قرار داده تا در کنار او به آرامش برسد.
البته عواطف انسانی تنها با زوج بر آورده نمی‌شود بلکه برخی از ابعاد آن با فرزند و برخی دیگر با دوستان و مانند آن برآورده می شود. ظرف عواطف انسانی بسیار گسترده است و باید این ظرف با همه علل و عوامل مناسب پر شود. از این  رو بهترین زندگی را کسی دارد که از نظر آسایشی و آرامشی تکمیل باشد و همان طوری که به نیازهای مادی اش به درستی پاسخ داده می شود به نیازهای عاطفی و روانی اش نیز پاسخ مناسبی داده شود. امام‌رضا(ع) به این دو اصل سعادت و مولفه اساسی آن توجه داشته و به عنوان نمونه در روایتی در پاسخ به آن اشاره می کند. در روایت است: از حضرت رضا(ع) پرسیدند: بهترین خوشى و لذّت دنیا چیست؟ فــرمـود: خـانه وسـیع و زیادی دوسـتان.( بحار الانوار، ج ۷۱، ص ۱۷۷)
البته دوست گرفتن ممکن است آسان باشد، ولی نگهداشتن او و پایداری در دوستی بسیار سخت است. به طوری که اگر کسی بتواند دوستان ثابتی داشته باشد یا قدر خود و آن دوست را بداند. این ارتباط پایدار موجب می شود تا انسان با شخص احساس قرابت و خویشی کند به طوری که با برخی از خویشان چنین احساسی ندارد. ابراهیم بن عباس مى گوید شنیدم که حضرت رضا(ع) مى فرمود:  مَـوَدَّهُ عِشْـرینَ سَنَـهً قَرابَـهٌ؛ دوسـتى بیست سـال، در حکم خویشاوندى است. (بحار الانوار، ج ۷۱، ص ۱۷۵)
البته چنانکه گفته شد بخشی مهمی از عواطف و احساسات انسان را همسـر شـایسـته پوشش می دهد و انسان باید دنبال همسر خوب و مناسب باشد و اگر چنین همسری یافت که هم دوست و هم یار و یاور او باشد ، بهترین زندگی را خواهد داشت.  از امام‌رضا(ع) روایت است: بنده مؤمن، هیچ بهره اى نبرده که بهتر از همسر خوب و شایسته اى باشد که هنگام حضور شوهر، مایه خوشحالى او باشد و در غیاب شوهر، نگهدار ناموس و مال او باشد.(مسند الامام الرضا(ع)، ج ۲، ص ۲۵۶)
محاسبه نفس و عرضه اعمال
مومن کسی است که همواره رفتار و کردار خویش را محاسبه کرده و بد و خوب آن را بسنجد و میزان صعود و سقوط را ارزیابی کند. در آیات و روایات بر محاسبه نفس تاکید شده است. چنین عملی موجب می شود تا انسان خود را نسبت به هدف و مقصد و مقصود بسنجد و بداند تا چه اندازه دور یا نزدیک است؟
امام‌رضا(ع) در باره محاسبه نفس فرموده است: مَنْ حاسَبَ نَفْسَهُ رَبِحَ وَ مَنْ غَفِلَ عَنْها خَسِرَ؛ هرکس به حساب خودش رسیدگى کند، سود مى برد وهرکس از خود (و اعمالش) غافل شود، زیان مى کند. (مسند الامام الرضا(ع)، ج ۱، ص ۳۰۲)
از سوی دیگر باید بدانیم که همواره اعمال ما پیوسته به پیامبر(ص) و امامان(ع) عرضه می‌شود و آنان هستند که در آخرت به عنوان شاهد اعمال گواهی خواهند داد. خداوند می فرماید: بگو: «هر کارى مى‏خواهید بکنید، به تحقیق خدا و پیامبر او و مؤمنان در کردار شما خواهند نگریست و به تحقیق به سوى داناى نهان و آشکار بازگردانیده مى‏شوید پس شما را به آنچه انجام مى‏دادید آگاه خواهد کرد.»(توبه، آیه ۱۰۵)
از امام‌رضا(ع) روایت شده است: کارهاى امّت پیامبر، چه نیکان و چه بدکاران، هر بامداد به محضر رسول خدا(ص) گزارش و عرضه مى شود، پس حذر کنید! (همان، ص ۳۳۹)
اگر با چنین نگاهی به جهان بنگریم و بینش و نگرش ما این گونه باشد در آن صورت همواره مواظب اعمال خود خواهیم بود تا کاری بر خلاف آموزه های وحیانی اسلام نداشته باشیم. این گونه است که سبک زندگی ما تحت تاثیر این باور و اعتقاد و فلسفه قرار گرفته و کارهای خوب انجام داده و از کارهای زشت  پرهیز می‌کنیم.
تفـریحـات سـالم
انسان در زندگی تمایل دارد که شاد و مسرور زندگی کند و از حزن و غم و اندوه دور باشد. انسان مسلمان هیچ علاقه ای به حزن و اندوه ندارد بلکه سرور و شادی همواره جزو زندگی اوست. از این رو اگر مصیبتی در زندگی خود یا اطرافیان بیابد نومید نمی شود و به حکم الهی گردن نهاده و صبر پیشه می گیرد.(بقره، آیه ۱۵۶؛ حدید، آیات ۲۲ و ۲۳)
همچنین مومن هر چند خود را سرگرم لهو و لعب دنیا نمی کند ولی این طوری نیست که از چیزهای مباح و حلال دست بردارد و از آن بهره نبرد، بلکه نصیب خود را  از طیبات دنیا می‌گیرد و مسرور و شاد زندگی می کند و از آسایش و آرامشی که خداوند نصیب  او کرده بهره مند می‌شود.
در آیات و روایات بیان شده که تفریحات سالم هرگز خلاف بندگی و مسلمانی نیست و حتی پیامبر(ص) با امیرمومنان علی(ع) به گردش می رفت و در بوستان به سیاحت و تفریح می‌پرداختند و با هم مزاح می کردند که داستان خوردن رطب و هسته آن بسیار معروف و مشهور است.»(الخزائن، ملا احمد نراقی به نقل از: ۱۰۰۱ داستان از زندگانی امام علی(ع)، محمّد رضا رمزی اوحدی، انتشارات سعید نوین )
امام‌رضا(ع)به مسئله تفریحات سالم اشاره کرده و فرموده است: براى خودتـان بهره اى از دنیـا قرار دهـید، به اینکه خواسته هاى دل را از حلال به آن بدهید، تا حدّى که مروّت را از بین نبرد و اسراف در آن نباشد، و بدین وسیله، بر کارهاى دین، کمک بجویید. (فقه الرضا، ص ۳۳۷)
احـترام به والدین
در سبک زندگی اسلامی بر احترام به والدین و احسان و نیکی به آنان بویژه در کهنسالی تاکید شده و اینکه فرزند بی چشمداشتی باید خدمت رسانی کند و غرولند را کنار بگذارد و منتی بر کارش نگذارد.(بقره، آیه ۸۳؛ نساء، آیه ۳۶؛ انعام، آیه ۱۵۱، اسراء، آیه ۲۳)
احترام به والدین از واجبات اسلامی است. در سبک زندگی اسلامی خود فرزند باید مسئولیت کارهای والدین را به عهده بگیرد و این گونه نباشد که آنان را از محبت و مودت خویش محروم کرده و آنان را تنها گذاشته و فقط گهگاهی به آنان سر بزند.
امام‌رضا(ع) درباره تکریم و احترام به پدر می‌فرماید:  بر تو باد که از پدر، فرمانبردارى کنى، به او نیکى کنى، در برابرش فروتنى و کرنش و بزرگداشت و احترام داشته باشى و صدایت را در حضور او پائین بیاورى. (فقه الرضا، ص ۳۳۴)
آن حضرت در همین راستا صـله رحِم را مورد تاکید قرار می‌دهد و آن را یکی از موجبات افزایش عمر دانسته و می فرماید: گـاهى کسى صـله رحـم مى کنـد، در حالى که از عمرش سه سال باقى است. خـداونـد (بـه خـاطر ایـن عمـل) باقى مانده عمر او را سى سال مى کند و خــدا آنچـه بخـواهد مى‌کنـد. (اصول کافى، ج ۲، ص ۱۵۰)
البته ایشان حد و  مـرز اطاعت والـدین را نیز مشخص کرده است؛ چنانکه در نوشته امام به مأمون آمده است: بِرُّ الْوالِدَیْنِ واجِبٌ وَاِنْ کانا مُشْرِکَیْنِ وَ لا طاعَهَ لَهُما فى مـَعْصِیَهِ الْخـالِقِ؛ نیکى به پدر و مادر واجب است، هرچند مشرک باشند، ولى در راه معصیت آفریدگار، اطاعتى از آن دو نیست. (بحار الانوار، ج ۷۱، ص ۷۲)
معاشرت و برخـورد با مـردم
در سبک زندگی اسلامی بر چگونگی تعامل با مردم و معاشرت با آنان توجه خاص شده و روابط میان هر شخصی با دیگران در ابعاد گوناگون اجتماعی بر اساس نقش ها تبیین و تشریح شده است. این گونه است که به هر کسی می آموزد در نقش پدر و پسر و همسر و دوست و مانند آن چگونه رفتاری در پیش گیرد که بهترین ها باشد.
به عنوان نمونه امام‌رضا(ع) درباره تعامل با دیگران در جایگاه نقش های گوناگون می فرماید:  با حاکم، با احتیاط همنشینى کن، با دوسـت، هـمراه با تواضـع، با دشمن، همراه با هشیارى و پرهیز و با عمـوم مـردم با خوشـرویى. (بحار الانوار، ج ۷۵، ص ۳۵۵)
انسان مومن نباید در راستای ریـاست طلبى بر مردم تلاش کند بلکه خود را خدمتگزار مردم دانسته و در خدمت باشد. نگاه مسلمان نسبت به دیگران این گونه است.  معمر بن خلاّد، نزد آن حضرت از مردى یاد کرد و گفت او ریاست طلب است. حضرت فرمود:  وجود  دو گرگ درنده در گله بى چوپان، به اندازه ریاست طلبى در دین یک مسلمان زیانبار نیست! (اصول کافى، ج ۲، ص ۲۹۷)
ایشان درباره یـارى ناتـوان نیز فرموده است: عَوْنُکَ لِلضَّعیفِ مِنْ اَفْضَلِ الصَّدَقَهِ؛ از بهـترین نـوع صـدقـه، یارى کردن تو نسبت به ناتوان است. (تحف العقول، ص ۴۴۶)
البته انسان باید توجه بیشتری نسبت به ضعیف و ناتوان داشته باشد نه آنکه توجهش به دارا و قدرتمند باشد؛ زیرا این نوعی بی عدالتی است که باید در قیامت پاسخ گوی آن رفتارش باشد. امام‌رضا(ع) فرمود:  هرکس مسلمان تهیدستى را دیدار کند و به او سلام دهد، اما متفاوت با سلامى که به ثروتمندان مى دهد، روز قیامت، خداوند را دیدار مى کند، در حالى که خدا بر او خشمگین است. (عیون اخبار الرضا(ع)، ج ۲، ص ۵۷)
پس انسان تا می تواند باید دستگیر نیازمندان از هر قشر و طائفه ای باشد و کوتاهی نکند.  در همین راستا امام‌رضا(ع) در بیانی دیگر درباره کمـک به دیـگران می فرماید: کسى که گِره از کار مؤمنى بگشاید و شادش کند، خداوند هم در روز قیامت، کارِ بسته او را مى گشاید. (اصول کافى، ج ۲، ص ۲۰۰)
انسان باید مواظب این مطلب باشد که هـمدلى و هـمراهى حتی با نیت، شدنی است و این گونه نیست که حتما خودش کاری را انجام دهد بلکه اگر کسی کار خوب و یا بدی انجام دهد و بدان راضی باشد خودش نیز همان گونه خواهد بود و آثار خوب و بد آن کار به او نیز می رسد ، چنانکه از قوم صالح تنها یکی از اشقیاء ناقه را پی کرده و کشت ولی چون همه راضی به آن بودند خداوند همه را عذاب کرد. بنابراین مواظب باشیم که همراهی ما با دیگران در هر کاری با همدلی نیز تحقق می یابد؛ امام‌رضا(ع) فرموده است: مَنْ غابَ عَنْ اَمْرٍ فَرَضِىَ بِهِ کانَ کَـمَنْ شَهِـدَهُ وَ اَتـاهُ؛   کسى که از صحنه کارى غایب باشد، اما به آن کار (چه نیک و چه بد) راضى باشد، همچون کسى است که در صحنه عمل حاضر بوده و آن را انجـام داده اسـت. (توحید، صدوق، ص ۳۹۲)
از نظر امام‌رضا(ع) در عمل اجتماعی، سـودمندترین پرهـیزگارى ترک اذیت و آزار دیگران به ویژه مومنان است. از امام‌رضا(ع) روایت شده است: بدان که هیچ ورع و پرهیزگارى، سودمندتر از پرهیز از حرامهاى خدا و اجتناب از اذیّت مؤمن نیست. (فقه الرضا(ع)، ص ۳۵۶.)
باید با مردم خوب تا کرد و کاری نکرد که مردم از مرگ ما آسوده شوند. امام‌رضا(ع) هنگام عیادت از یکى از اصحابش فرمود: مردم دو دسته‌اند: یکى آنکه با مـرگ، آسـوده مى شود. دیگرى آنکه مردم با مرگش از دست او آسوده مى‌شوند. (مسند الامام الرضا(ع)، ج ۱، ص ۲۶۳)
عـمل صالح؛ عامل نجـات
از نظر اسلام نیت خوب و عمل صالح است که انسان را بالا می برد(فاطر، آیه ۱۰) هر چند که اموری دیگر چون محبت و مودت اهل بیت‌(ع) نیز نقش دارد که خود بخشی از عمل صالح و ایمان واقعی است . اما انسان باید مواظب باشد که بدون عمل صالح و یا تنها بسنده کردن به محبت اهل بیت نمی تواند کارساز باشد. امام‌رضا(ع) به شیعیان هشدار می دهد و می فرماید: لاتَدَعُوا الْعَمَلَ الصّالِحَ وَ الإجْتِهادَ فى الْعِبادَهِ، اتِّکالاً عَلى حُبِّ آلِ محمّدٍ علیهم السلام؛ کار شایسته و کوشش در پرستش و عبادت را، تنها به اعتماد و پشت گرمىِ محبّت آل محمّد رها نکنید. (فقه الرضا(ع)، ص ۳۳۹)
اگر بخواهیم داستان چنین افرادی را تمثیل وار بیان کنیم باید گفت چنین اشخاصی مثل کسی هستند که گوشه ای نشسته و می خواهند خرما به دهانشان بیاید؛ در حالی که خداوند حتی به حضرت مریم(س) فرمان می‌دهد که یک تکانی به خودش دهد و درخت خرما را بتکاند تا رطب تازه بریزد و از آن بهره مند شود. یعنی تنها به اتکای دعا نباشد بلکه تلاشی هم داشته باشد.(مریم، آیه ۲۵)
امام‌رضا(ع) نیز می فرماید: مَنْ سَأَلَ اللّهَ التَّوفیقَ وَ لَمْ یَجْتَهِدْ، فَقـَدِاسْتـَهْزَءَ بِنـَفْسِهِ؛ هرکس از خداوند، توفیق بطلبد ولى تلاش نکند، او خـود را مسـخره کـرده اسـت. (مسند الامام الرضا(ع)، ج ۱، ص ۲۸۳)
امر به معروف و نهى از منکر
از دیگر اعمال اجتماعی هر مسلمانی امر به معروف و نهی از منکر است و گرنه اگر سکوت کند همانند اصحاب السبت جزو زشت کاران شمرده و مجازات می شود و اگر همدلی کند که دیگر همراهی آن یقینی است چنانکه گذشت.
خداوند قـرآن را به عنوان راه هـدایت فرستاده و ما باید از آموزه های آن درس بگیریم و راه دیگر را نرویم که گمراه می شویم.  ریّان بن صلت مى گوید: از حضرت رضا(ع) پرسیدم: اى پسر پیامبر! درباره قرآن چه مى فرمایى؟ فرمود:  قـرآن کلام خــداست، از آن فـراتر نـرویـد و هدایت را در غیر قرآن مجویید که گمراه مى‌شوید. (مسند الامام الرضا(ع)، ج ۱، ص ۳۰۸)
همین قرآن به ما می آموزد که امر به معروف و نهی از منکر و توصیه دیگران به حق و صبر در راه حق در کنار عمل صالح و نیت خیر تنها راه رهایی از خسران ابدی انسان است.(سوره عصر) پس باید همواره این مسئله را در نظر داشته باشیم. اگر این گونه رفتار نکنیم آثار زیانباری در دنیا و آخرت گریبانگیر ما خواهد شد.
امام‌رضا(ع) در این باره هشدار داده و می‌فرماید: حتـما امر به معروف و نهى از منکر کنید، وگرنه اشرارتان بر شما مسلّط و حاکم مى‌شوند، آنـگاه خوبانتـان هم دعـا مى کنند، امّا دعـایشان مستجـاب نمى شـود. (وسائل الشیعه، ج ۱۱، ص ۳۹۴)
اصولا بسیاری از بلایا و گرفتاری های ما به سبب همین ترک امر به معروف و نهی از منکر است؛ زیرا دنیا جایی است که عـمل‌ها در همین دنیا عکس العـمل‌هایی را به دنبال دارد. از جمله از امام‌رضا(ع) روایت شده است که فرمود: هرگاه زمامداران دروغ بگویند، خشکسالى مى‌شود. هرگاه حاکم، ستم کند، حـکومت سست مى‌شود. و هرگاه زکات نپـردازند، چهـارپایان مى مـیرند. (امالى، شیخ مفید، ص ۳۱۰)
گاهی بی توجهی به امری کوچک زمینه را برای کارهای بد و زشت بزرگ فراهم می‌آورد، حتی می‌توان گفت ریشـه گنـاهان بزرگ نایده گرفتن برخی از کارهای کوچکی است که مرتکب می شویم و یا می بینیم و سکوت می کنیم. امام‌رضا(ع) فرمود: گناهان کوچک، راهى به سوى گناهان کبیره است. هر کس کـه در گنـاهان کوچـک از خــدا نترسـد، در مورد گناهان بزرگ و بسیار هم از او نمى ترسد. (مسند الامام الرضا، ج ۱، ص ۲۹۰)
از نظر آموزه های اسلامی هر گـناه نـو، بـلاى نـو را به دنبال می آورد. عباس بن هلال شامى می‌گوید شنیدم امام‌رضا(ع) مى‌فرمود: هـرگاه که بندگان، گناهان تازه پـدید آورنـد که قبلاً مرتکب نمى شدند، خداوند بلاى تازه اى برایشان پیش مى آورد که قبلاً نمى شناختند. (وسائل الشیعه، ج ۱۱، ص ۲۴۰)
حـلال خـورى و بخشندگی
انسان مومن باید حلال خور و بخشنده باشد. هم خود از نعمت های الهی بهره گیرد و هم به دیگران بدهد و خیرات و انفاق داشته باشد.
حلال خوری در همین دنیا آثار و برکاتی دارد که از جمله آن چیزی است که امام‌رضا(ع) فرموده است:  کسى که به مال حلال اندک، راضى شود، مخارجش سبک مى شود، خانواده‌اش برخوردار مى گردند، خداوند او را به درد و درمان دنیا بینا مى کند و ا و را سالم و بى گناه از دنیا به دارالسلام بهشت بیرون مى برد.(مسند الامام الرضا(ع)، ج ۱، ص ۲۶۹)
همچنین حلال خور باید بخشنده باشد؛ چرا که بخشندگی جزو اصول اسلام است که خداوند در ایات قرآن از جمله آیه ۳ سوره بقره انفاق را در کنار عبادت خویش قرار داده است. پس مومن همواره باید سخاوتمند بوده و از بخل پرهیز کند؛ زیرا بخیل از زندگی اش خیر نمی‌بیند.  امام‌رضا فرمود:  بخشنده و سخاوتمند، از غذاى مردم مى خورد، تـا از غـذایش بخـورنـد، ولى بخیل از غذاى دیگران نمى خورد، تـا از غـذاى او نخورنـد.( مسند الامام الرضا(ع)، ج ۱، ص ۲۹۵)
منبع: کیهان


ادامه مطلب ...

شعر دعبل خزاعی تقدیم به امام رضا (ع)

[ad_1]
پاکسازی طبیعی آکنه

پاکسازی-طبیعی-آکنهپوست ما از سه لایه تشکیل شده است، لایه ی میانی شامل سلول های زنده و غده های تولید کننده ی سبوم می باشند ادامه ...

بیماری سیاه زخم- علائم، نشانه ها و درمان

بیماری-سیاه-زخم-علائم-نشانه-ها-و-درمانبیماری سیاه زخم یکی از قدیمی ترین بیماری های شناخته شده برای بشر می باشد. این بیماری که به عنوان طاعون ادامه ...

بیست و نه تا از محبوب ترین میوه ها در چین

بیست-و-نه-تا-از-محبوب-ترین-میوه-ها-در-چینچین انواع زیادی از میوه ها را پرورش داده و آن ها را به کشورهای دیگر صادر می کند. در زیر لیستی از محبوب ادامه ...

بهترین ویتامین ها برای درمان آکنه

بهترین-ویتامین-ها-برای-درمان-آکنهویتامین ها برای فرایندهای مختلف بدن ضروری هستند. ویتامین های خاصی وجود دارند که به بازیابی سریع تر جای ادامه ...

بهبود آهسته ی زخم در بیماران دیابتی

بهبود-آهسته-ی-زخم-در-بیماران-دیابتیهنگام بروز دیابت، چندین بیماری دیگر نیز اتفاق می افتد، یکی از آن ها کاهش بهبود زخم می باشد. فرایند بهبود ادامه ...

برخی منابع خوب پروتئین برای زندگی سالم چیست؟

برخی-منابع-خوب-پروتئین-برای-زندگی-سالم-چیستشما باید مقادیر کافی از پروتئین را در رژیم غذایی روزانه ی خود به منظور داشتن عضلات سالم، پوست جوان و ادامه ...

آیا نحوه ی ارتباط کلسترول بالا و استرس را می دانید؟

آیا-نحوه-ی-ارتباط-کلسترول-بالا-و-استرس-را-می-دانیداسترس بیش از حد منجر به عدم تعادل هورمونی و سطوح بالای کلسترول بد گردد که باعث ایجاد مشکلات مختلفی در ادامه ...

آیا می دانید دیابت چگونه باروری مردان را تحت تاثیر قرار می دهد؟

آیا-می-دانید-دیابت-چگونه-باروری-مردان-را-تحت-تاثیر-قرار-می-دهددیابت دارای عوارض جانبی بر برخی از اندام ها و سیستم های بدن می باشد. این عوارض شامل اثرات بد بر عروق ادامه ...

آیا شما قادر به خوردن پوست کیوی هستید؟

آیا-شما-قادر-به-خوردن-پوست-کیوی-هستیداکثر شما از خوردن میوه ی آبدار کیوی لذت برده اید، اما این واقعیت دارد که قادر به خوردن این میوه با پوست ادامه ...


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

دانلود کتب فرهنگی مذهبیبه منظور کاهش حجم، کلیه کتاب ها توسط نرم افزار فشرده سازی شده اند، لذا جهت استفاده بچه نفتون رضا چاچا در غربت و تنهایی و فقر درگذشت توسعه جنوب رضا صفاریان معروف به رضا چاچا هیچ راهنما و اخبار دانشگاههای ایران برای دانشجویان و …راهنما و اخبار دانشگاههای ایران برای دانشجویان و متقاضیان ورود به دانشگاه راهنما و دانلود کتب فرهنگی مذهبی به منظور کاهش حجم، کلیه کتاب ها توسط نرم افزار فشرده سازی شده اند، لذا جهت استفاده از بچه نفتون رضا چاچا در غربت و تنهایی و فقر درگذشت توسعه جنوب رضا صفاریان معروف به رضا چاچا هیچ گاه راهنما و اخبار دانشگاههای ایران برای دانشجویان و متقاضیان راهنما و اخبار دانشگاههای ایران برای دانشجویان و متقاضیان ورود به دانشگاه راهنما و اخبار


ادامه مطلب ...

تحلیل چگونگی اعطای پاداش ورود به بهشت در برابر گریه بر امام حسین (ع)

[ad_1]
مینی بلک فارست

مینی-بلک-فارست* فر را با دمای 180 درجه سانتی گراد گرم کرده و قالب کیک 30×20 سانتی متری را کاغذ روغنی بیندازید (به طوری ادامه ...

مینی تارت میوه با کاستارد خامه‌ای

مینی-تارت-میوه-با-کاستارد-خامه‌ای* آرد، پودر شکر و کره را در غذاساز بریزید تا به صورت پودر درآید، زرده و آب را اضافه کنید تا خمیر لطیفی ادامه ...

مینی ژلی کیک

مینی-ژلی-کیک* فر را با دمای 180 درجه سانتی‌گراد گرم کنید و قالب مربع 22 سانتی متری را چرب کرده و کاغذ روغنی بیندازید. ادامه ...

مینی تارت کرم بروله

مینی-تارت-کرم-بروله* شیر، خامه و رنده پوست لیمو را در قابلمه‌ای ریخته و روی حرارت قرار دهید تا به جوش آید. زرده تخم مرغ ادامه ...

کاپ کیک هویج با رویه پنیر خامه‌ای

کاپ-کیک-هویج-با-رویه-پنیر-خامه‌ای* فر را با دمای 180 درجه سانتی‌گراد گرم کنید. داخل قالب‌های مافین کاغذ مخصوص کیک یزدی یا مافین بگذارید. ادامه ...

مینی کیک سیب و دارچین

مینی-کیک-سیب-و-دارچین* کره را با شکر و وانیل بزنید تا سفید شود، سپس تخم مرغ را افزوده و در آخر آرد، بیکینگ پودر و شیر را در ادامه ...

مینی بانوفی پای شکلاتی

مینی-بانوفی-پای-شکلاتی* آرد، پودر شکر، کاکائو و کره را در غذاساز بریزید تا به صورت پودر درآید، سپس زرده تخم مرغ و به مقدار ادامه ...

تافی کرانچی چیز کیک

تافی-کرانچی-چیز-کیک12 قالب مینی تارت را که گنجایش یک و یک دوم قاشق سوپ خوری داشته باشد چرب کنید. بیسکوییت را نرم پودر کنید، ادامه ...

کرم پنیری شکلاتی

کرم-پنیری-شکلاتی* پودر ژلاتین را با آب و شکر مخلوط کرده و روی بخار کتری قرار دهید تا حل شود.* در کاسه‌ای زرده تخم‌مرغ، ادامه ...


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

تحلیل چگونگی اعطای پاداش ورود به بهشت در برابر گریه بر ورود به بهشت در برابر چگونگی اعطای پاداش ورود به بهشت در برابر گریه بر امام حسین تحلیل چگونگی اعطای پاداش ورود به بهشت در برابر گریه بر تحلیل چگونگی اعطای پاداش ورود به بهشت در برابر گریه بر امام حسین ع نویسندگان رضا راسخون یار همیشه همراه دین پژوهیامام سجاد علیه تحلیل چگونگی اعطای پاداش ورود به بهشت در برابر گریه بر امام وضعیت دانشجویان ایرانی در بلاروس بررسی شداندیشهحوزهودانشگاه اعطای پاداش ورود به بهشت در برابر گریه بر امام حسین ع را در زمینه چگونگی مظفرالدین شاه قاجار ، آخرین پادشاهی که در ایران مرداندیشهتاریخوتمدنمظفرالدین شاه قاجار ، آخرین پادشاهی که در ۱۱ آذر ۱۳۹۵ برابر نابازیگرانی که به آثار و برکات عزادارى و گریه بر سیدالشهدا علیه السلام برجسته گریه بر امام حسین علیه در بهشت امام پاداش زیارت امام حسینع کتابخانه امام حسین ع مؤسسه جهانى سبطین عداستان هایی از گریه بر امام حسین ع پاداش باور نکردنی در روز ورود کاروان حسینی بهسایت کرب و بلا سایت تخصصی امام حسین علیه …امام حسین ع در تمام اندیشه خود به تحلیل آن عزادار و گریه کن برای امام حسین ع پاداش زیارت امام حسین علیه السلام شده استامام صادقع در پاداش زیارت امام حسین ورود به کوثر در آن حسین بن علی ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزادحسینبنعلی مذهبی در حسین بر را در برابر حکومت به در مورد امام حسین یا کنیه و القابمنابع برای دوران کودکی نسخه چاپی فیش‌های بیانات در دیدار خانواده‌های شهدای هفتم تیر مربوط به بیانات در مراسم بیست‌ و هفتمین سالگرد رحلت امام خمینی رحمه‌الله مجله اینترنتی برترین ها پورتال خبری و سبک زندگی سیب زمینی در ایران زود جایگاهی درخور یافت و به مذاق مردمان خوش نشست و لازم نیامد کسی یا بررسی حدیثی منسوب به امام حسینع در مذمت ایرانیان برهان پس در واقع علامه مجلسیره اینجا می خواسته بفرماید منظور از عرب در این روایت دوستان اهل بیتع نرگس آباده به گزارش خبرگزاری فارس از شیراز به نقل از روابط عمومی فرمانداری آباده، در این مراسم چرا خدا بعضی از انسان ها را بدبخت آفریده؟ شهر سوال جواب این سوال در تعریف بدبختی و بیچارگی است واقعا بدبختی چیست؟ کسی که معاد را باور کرده و چرا اهل تسنن دست بسته نماز می خوانند شهر سوال با عرض سلام در پاسخ به اینکه حضرت علی ع و اهل بیت ع متعلق به تمام جهان هستند، باید عرض بکنم پایگاه اطلاع رسانى موسسه جهانی سبطین علیهما السلام مؤسسه پرسش با توجه به آیه سوره آل عمران در بیان اصطفای حضرت مریم س بر نساء العالمین که به صورت اخباراخبار اجتماعی، اخبار اجتماعی ایران،اخبار اجتماعی جهان اخباراخبار اجتماعیاخبار اجتماعی ایراناخبار اجتماعی روزسایت اخباراخبار امروزاخبار مقالات کاربردی فارسی این همه هیاهو در شهر و خیابانها و کوچه ها برای چیه؟ خوب حتما خبریه دیگه و چه خبری بهتر از


ادامه مطلب ...

بازشناسی مسئله امامت در تراث حدیثی امام رضا (ع)

[ad_1]

چکیده

مسئله امامت در روایات امام رضا (علیه السلام)، بسیار زیاد به چشم می‌خورد و این حاکی از اهمیت موضوع، نزد آن حضرت است. ایشان با اشاره به صفات و ویژگی‌های امام، او را حجت و دلیل خداوند بر مردم، پاسدار حریم ارزش‌های الهی، راهنمای مردم به سوی سعادت و مایه عزت مسلمانان بر می‌شمارد.
این امام بزرگوار معتقد است که امام باید به تورات و انجیل و زبور احاطه داشته باشد و با پیروان هر کدام، به کتاب خودشان احتجاج کند و افزون بر این باید از هر آلودگی و عیبی پاک باشد. هم چنین از دیدگاه امام رضا (علیه السلام)، امام باید عادل، منصف، حکیم، دلسوز، مهربان، بردبار، بخشنده، باگذشت و نیکوکار باشد. همه اینها بیان‌گر این نکته است که امام، منصوب از جانب پروردگار و حجت الهی برخلق است که با چنین ویژگی‌ها و صفاتی، به هدایت مردم
می‌پردازد.
در نهایت با بررسی روایات امام رضا (علیه السلام) می‌توان گفت ایشان پذیرش توحید و قبول آن از سوی خداوند متعال را در سایه ولایت‌پذیری وامامت بر می‌شمارد.

1. مقدمه

امام، نور جهان افروز و آب حیاتی است که حیات سیاسی و اجتماعی انسان را بارور و دنیا و آخرت بشر را نورانی می‌سازد و او را به مسیر سعادت رهنمون می‌شود. شناخت امام، یکی از مهم‌ترین وظایف مسلمانان است و در روایت آمده: «هرکس بمیرد و امام زمان خویش را نشناسد، به مرگ جاهلیت مرده است.»
اما شناخت صفات امام و مصادیق آن، از مشکل‌ترین مسائل است. بهترین راه در این زمینه، استفاده از دلایل عقلی و نقلی است که یکی از مهم‌ترین منابع آن، احادیث اهل بیت است. در این میان، سخنان امام رضا (علیه السلام) از ارزش ویژه‌ای برخوردار است، چرا که آن حضرت در عصری زندگی می‌کرد که می‌توانست بدون تقیه، دلایل امامت و سایر معارف مرتبط با آن را بیان کند. نشست‌های علمی آن بزرگوار با دانشمندان ادیان و مذاهب گوناگون، زمینه بیان این مطالب را بیشتر فراهم کرد.
نوشتار حاضر، مجموعه‌ای از احادیث نقل شده از آن حضرت درباره مسئله امامت است که با توضیح مختصری ارائه می‌گردد.

2. مفهوم امام

الف - امام در لغت

امام از ماده «ام» به معنای قصد است و کلمات ام و امام، از همان ماده مشتق می‌شوند. امام بر وزن کتاب در اصل، مصدر است و به کسی اطلاق می‌شود که مورد قصد وتوجه دیگران واقع گردد و دیگران از وی پیروی کنند. (2) امام، کسی است که انسان‌ها به قول و فعل او عمل کنند و آنها را به سوی هدفی مشخص، راهنمایی نماید، چه حق باشد و چه باطل؛ (3) این یعنی مطلق پیشوا، مقتدا و رهبر. (4)

ب- امام در اصطلاح

امام در اصطلاح علم کلام، کسی است که دارای ریاست عامه بر جمیع امت در تمام امور دینی و دنیوی به نیابت از پیامبر
(صلی الله علیه و آله و سلم) باشد. (5) ذکر کلمه «دنیوی» برای تأکید بر وسعت قلمرو امامت است، وگرنه تدبیر امور دنیوی جامعه اسلامی، جزئی از دین اسلام است. به تعبیر روشن‌تر، امامت عبارت است از جانشینی فردی از جانب پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در اجرای احکام شریعت و پاسداری از حوزه دین، به گونه‌ای که فرمان‌بری از او بر همه واجب باشد.
امام رضا (علیه السلام) در تعریف امامت می‌فرماید:
همانا امامت، زمام دین و مایه نظام مسلمانان و سبب سامان یافتن دنیای‌شان و موجب عزّت مؤمنان است. امامت، اساس اسلام پیشرو و برازنده و شاخه بلند و رفیع آن است و نماز و زکات و روزه و حجّ و جهاد و افزونی اموال مسلمین، همه و همه وابسته به امام و امامت اوست. (6)
آن حضرت در جای دیگری، معنای جامع‌تری را از امامت، بیان می‌کند:
امام چونان خورشید نورافشانی است که با نور خود، روشن‌گر جهان است و در جایگاهی قرار دارد که دست‌ها و چشم‌ها بدان نایل نمی‌شوند. امام، آب گوارایی از پس تشنگی و عطش است.
این تعابیر بلند درباره امام، بازگو کننده جایگاه و منزلت واقعی امام است.
امام رضا (علیه السلام) در ادامه می‌فرماید:
امام، رهنمای بشریّت به سوی هدایت و نجات‌دهنده آنان از پستی و فرومایگی است. امام برای انسان‌ها، همدمی رفیق و پدری مهربان و برادری همانند است. امام به امّت خویش مهر می‌ورزد، همانند مادری که به فرزند خردسال خود مهربان و نیکوکار است، امام، پناه‌گاه بندگان خدا در مصیبت‌ها و دشواری‌های عظیم است. امام، امین الهی در میان خلق و حجّت خداوند بر بندگان او و خلیفه پروردگار در جامعه بشری است. امام، مردم را به سوی خدا دعوت می‌کند و از حریم ارزش‌های الهی و ساحت قدس خداوندی، پاسداری می‌کند. امام از هرگناه، پاکیزه و از هر عیب و کاستی به دور است. امام دارای علم ویژه و حلم و بردباری است و وجود او مایه استواری دین است. امام، مایه عزّت و سربلندی مسلمانان و باعث ناخشنودی و نگرانی عمیق منافقان و عامل شکست و حقارت کافران است. امام، یگانه‌ی عصر خویش است، به طوری که هیچ کس در شرافت و فضیلت به پای او نرسد و در دانش به مرتبه او راه نیابد، همانندی برای او یافت نمی شود و مثل و نظیر ندارد. (7)
هم‌چنین ایشان در بیان ویژگی‌های امام، فرموده است:
امام دارای نشانه‌هایی است: امام، آگاه‌ترین، استوارترین، با تقواترین و بردبارترین مردم و از همه شجاع‌تر و عابدتر و با سخاوت‌تر است. (8)
بنابراین امامان جانشین پیامبران هستند که عنصر هدایت و رهبری معنوی و تربیت استعدادهای بشری برای رسیدن به تعالی را بر عهده دارند.

3. تعیین امام

توصیف مقام و منزلت امامان و بیان فضایل آنان از توان عقل و اندیشه‌های بشری، خارج است. بی‌گمان باید از منظر سخنان امام معصوم به این جایگاه نورانی نگریست تا درک کاملی از آن حاصل گردد. شناسایی و انتخاب امام نمی‌تواند به اختیار مردم باشد، زیرا انسان‌ها نمی‌توانند تشخیص دهند که چه کسی دارای برترین مقام علمی و معنوی است و از گناهان آشکار و پنهان، مبراست. مردم نمی توانند با اندیشه و تجربه خود دریابند که چه کسی صلاحیت خلاف الهی را دارد. تنها خداوند است که از دل انسان باخبر است و می‌داند که شایسته‌ترین انسان‌ها برای بردوش کشیدن بار امانت و خلافت الهی کیست. به همین منظور، امام رضا (علیه السلام) در بیان قدر و منزلت امامت به عبدالعزیز بن مسلم فرمود:
هل یعرفون قَدرَ الامامة و محلَّها مِنَ الاُّمة فَیَجوز فیها اختیارُهم؟!
مگر مردم، مقام و منزلت امامت در میان امت را می‌دانند تا روا باشد که اختیار انتخاب امام به آنان واگذار شود؟
ایشان هم چنین می‌فرماید:
إنَّ الامامة اَجَلُّ قدراً و اعظمُ شأناً و اَعلا مکاناً و اَمنَعُ جانباً و اَبعدُ غوراً من اَن یبلغها النّاس بعقولهم؛ (9)
همانا قدر امامت، والاتر و شأنش بزرگ تر و منزلتش عالی‌تر و مکانش رفیع‌تر و عمقش ژرف‌تر از آن است که مردم با عقل خود به آن برسند یا با آرای خود آن را دریابند و یا به انتخاب خویش، امامی را منصوب کنند.
در روایت دیگری از آن حضرت آمده است:
امامت، مقامی است که خداوند بعد از رتبه نبوّت و خلّت، در مرتبه سوم به ابراهیم (علیه السلام) عطا کرد و او را به فضیلت، مشرّف ساخت و نامش را بلند و استوار نمود و فرمود: «همانا من تو را امام مردم قرار دادم.» (10) ابراهیم خلیل از نهایت شادی به خداوند عرض کرد: «فرزندانم هم [به این مقام می‌رسند]؟» خدا فرمود: «پیمان و فرمان من به ستم کاران نمی‌رسد».
امامت، خلافت خدا و رسول (صلی الله علیه و آله و سلم) و مقام امیرالمؤمنین (علیه السلام) و میراث حسن (علیه السلام) و حسین (علیه السلام) است. امامت، زمام دین و مایه نظام مسلمانان و صلاح دنیا و عزّت مؤمنان است. امامت، ریشه با نموّ اسلام و شاخه بلند آن است. کامل شدن نماز، روزه، حج، جهاد و بسیار شدن غنیمت و صدقات، به امامت است. (11)
خداوند که دارای علم بی‌پایان و گسترده است، هنگام آفرینش انسان‌ها می‌دانست که مطیع ترین، عابدترین و پرهیزگارترین بندگان چه کسانی هستند و بر اساس علم بی‌نهایت خود، آنان را برای رسالت و امامت برگزید، تا دیگر بندگان را به سوی نور و پاکی هدایت کنند:
«وَ جَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً یَهْدُونَ بِأَمْرِنَا ؛ (12)
و آنها را امامان و پیشوایانی قرار دادیم که مردم را به امر ما هدایت کنند».
بر این اساس، دلیل انتخاب انبیا و امامان از سوی خداوند، لیاقت و شایستگی ایشان بوده و آنان در طول زندگی خود، این شایستگی را به اثبات رسانده‌اند، چنان که حضرت ابراهیم (علیه السلام) گام در آتش گذاشت و برای اطاعت از امر الهی، به انجام سخت‌ترین آزمایش خداوند تن داد و به ذبح فرزند عزیز خویش نیز گردن نهاد. حضرت موسی (علیه السلام) نیز با قدرت فرعونی درگیر شد و برای هدایت بنی‌اسرائیل، سخت‌ترین مرحله‌ها را گذراند و دشوارترین رنج‌ها را تحمل کرد. حضرت عیسی (علیه السلام) دیگر پیامبر بزرگ الهی هم برای اجرای رسالت خود، چندان مقاومت ورزید که تا پای دار پیش رفت. در نهایت، پیامبر خاتم (صلی الله علیه و آله و سلم) در راه رسالتش بیش از همه انبیای الهی، ستم دید و تا بدان پایه هدایت مردم اهتمام ورزید و برای آنان دل سوزاند که خداوند به او دستور داد: «تا این اندازه خود را در مشقّت مینداز.» (13)
امام علی بن ابی طالب (علیه السلام) نیز در طول زندگی خود اثبات کرد که جز به خدا و دین و خلق نمی‌اندیشد و زندگی و مرگ خود را در راه حق و برای حق قرار می‌دهد، تا آن جا که یک ضربت او در جنگ با خشن‌ترین چهره کفر ولجاج، برتر از عبادت همه جن و انس معرفی شد. خداوند که شایستگی و صلاحیت انبیا و امامان را از آغاز خلقت می‌داند، آنان را به عنوان معلمان و راهنمایان خلق برگزید و به ایشان کرامت خاص و توفیق ویژه بخشید و از آنان مسئولیت‌های بیشتری را طلب کرد.
امام رضا (علیه السلام) با استناد به دو آیه از قرآن کریم، تعیین امام را منحصراً کار خداوند متعال دانسته، می‌فرماید:
از گزینش خدا و رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) و اهل بیتش (علیه السلام) به گزینش خود روی آوردند، در حالی که قرآن به آنها ندا می‌دهد که «پروردگار تو می‌آفریند آنچه را که می‌خواهد و بر می‌گزیند. آنها را حق گزینش نیست . پاک و منزه است خداوند تعالی از آنچه آنها شریک قرار می‌دهند.» (14)
هم چنین می‌فرماید:
هیچ مرد و زن مومنی حق ندارند وقتی خدا و رسولش به حکمی امر کردند، اختیاری درباره امرشان داشته باشند. (15)
ایشان در ادامه سخن، مقام امامت را بالاتر از آن می‌داند که مردم با خردهای‌شان بتوانند بدان دست یابند. ویژگی‌های امام معصوم، هم چون عصمت، معنویت، ارتباط با عالم غیب، دانش برتر و شایستگی‌های مدیریتی والا، برای مردم عادی، قابل شناخت و سنجش نیست. از این رو امام معصوم با انتخابات تعیین نمی گردد.
بنابراین می‌توان گفت امام، انسان کامل الهی و نایب و منصوب از سوی خداوند متعال است که به تمام احکام و دستورات لازم برای هدایت بشر آگاه است. او از گناهان و اشتباهات، معصوم و از همه امّت در خصوصیات و صفات، برتر و امین و مورد اعتماد بر احکام و اسرار الهی است. امام مرتبط با مبدأ اعلی و صراط مستقیم، حجتی بر بندگان، حافظ دین الهی، مرجع علمی برای حلّ معضلات و اختلافات و تفسیر مبهمات، زعیم سیاسی و اجتماعی، هدایت‌گر انسان‌ها برای رسیدن به کمالات معنوی و واسطه فیض الهی است و اطاعتش بر همه بندگان واجب است.

4. ویژگی‌های امام

آنچه در این قسمت بیان می‌شود، گوشه‌ای از ویژگی‌ها و فضایل امامان معصوم است که می‌توان آن را بدین‌گونه خلاصه کرد:

الف – اخلاق نیکو

امام، مسئولیت تربیت و هدایت مردم را به دوش دارد و به سان قافله سالاری هوشیار، دل سوزانه مردم را در حرکت به صراط مستقیم فرا می‌خواند. ناگفته پیداست که این همه، نیاز به معرفتی والا و آگاهی و دانشی بسیار دارد. از این رو حضرت حق، این گران‌مایه‌گان را گنجینه‌های علم خود قرار داده و آگاهی از حقایق و معارف بلند دین را در نهادشان به امانت سپرده است.
آنچه در زندگانی ائمه (علیه السلام) نمایان است و سبب تمایز آنان از دیگران شده، این حق تعلیم و تربیت آنان بر دیگران است. بدون تردید این از فضل پروردگار به آنهاست که ایشان را بر آفریدگار حجت قرار داده و حتی دشمنان‌شان به این فضیلت گواهی داده‌اند؛ به عنوان نمونه امام رضا (علیه السلام) چنان مزین به اخلاق اسلامی بود که دوست و دشمن در برابر خوی آسمانی و رفتار ملکوتی‌اش سرتعظیم فرود می‌آورند و موافق و مخالف، شیفته آن امام همام می‌شدند، به گونه‌ای که تمامی حالات آن حضرت به شیفتگان، درس کرامت و بزرگواری می‌آموخت.

ب- عدالت

در قرآن کریم به مسئله قضاوت و داوری بین مردم اشاره‌های فراوانی شده و خداوند، مقام داوری را از مقامات پیامبران و امامان برشمرده است. (16) امام، قضات جامعه‌ی اسلامی را نصب می‌کند و براساس عدالت، بین مردم، قضاوت و حکم می‌کند. از این رو لازم است که امام، عادل‌ترین مردم باشد.
امام رضا (علیه السلام) در این خصوص می‌فرماید:
همانا از امام و راهنمای جامعه، مساوات و عدالت خواسته شده است که در سخنان، صادق و در قضاوت‌ها، عادل و نسبت به وعده‌های‌شان وفادار باشد. (17)

ج – علم

امام رضا (علیه السلام) در بیان مقام علمی امامان می‌فرماید:
امام به دانش، مخصوص و به خویشتن‌داری، نشانه‌دار است. امام، یگانه زمان خود است. کسی به هم طرازی او نرسد و دانشمندی با او برابر نباشد. جایگزین، مانند و نظیر ندارد. به تمام فضایل، مخصوص است، بی‌آن که خود او در طلبش رفته و به دست آورده باشد، بلکه امتیازی است که خداوند به فضل و بخشش به او عنایت فرموده است. (18)
نیز از آن حضرت نقل شده است:
امام، دانشمندترین فرد زمان خویش است و از آن جا که علم او الهی است، با جهل آمیخته نمی‌شود. (19)
امام علی بن موسی الرضا (علیه السلام) طی دوران اقامت خود در مرو، برای ترقی اندیشه و اعتقادات مردم، بسیار تلاش نمود و با مناظره‌های علمی با اهل کتاب و نحله‌های فکری گوناگون، موجبات اعتلای معرفت و بینش دینی انسان‌ها را فراهم آورد. آن حضرت با تشکیل محافل علمی، کلامی و حدیثی، به دفاع از اصول اسلام و فرهنگ اهل بیت (علیه السلام)، پرداخت و به شبهات و ایرادات فِرَق مختلف پاسخ داد.
شمار مناظرات امام رضا (علیه السلام) با اهل کتاب و نمایندگان مسیحیان، یهودیان، مانویان، زرتشتیان، صابئین و فرق اسلامی، بسیار است. این مناظرات از یک سو موجب عیان شدن عظمت علمی امام رضا (علیه السلام) و حقانیت و شایستگی ایشان از سوی دیگر منجر، به پی بردن علمای ادیان، به جایگاه رفیع شریعت و احکام اسلام و کامل بودن آن را شد، چنان که امام رضا (علیه السلام) قبل از برگزاری مناظرات با علمای ادیان، به نوفلی فرمود: «ای نوفلی! می‌خواهی بدانی چه زمانی مأمون پشیمان می‌شود؟» نوفلی عرضه داشت: «بله». فرمود:
زمانی که ببیند با اهل تورات با تورات‌شان و با اهل انجیل با انجیل‌شان و با اهل زبور با زبورشان و با صابئین به عِبری و با زردشتیان به فارسی و با رومیان به رومی و با هر فرقه‌ای از علما به زبان خودشان بحث می‌کنم و آنگاه که همه را مجاب کردم و در بحث بر همگی پیروز شدم و همه آنان، سخنان مرا پذیرفتند، مأمون پشیمان خواهد شد. (20)

د- شکیبایی، تقوا، شجاعت و سخاوت

خود نگه‌داری و تقوای امام، در بالاترین مرتبه قرار دارد، به طوری که او هیچ گناهی را مرتکب نمی‌شود و به درجه عصمت رسیده است. پیشوای مسلمانان در مسیر هدایت جامعه، با مشکلات زیادی روبه رو می‌شود. از این رو لازم است شکیباترین مردمان نیز باشد.
او هم چنین برای مقابله با دشمنان و دفاع از کیان دین، باید در شجاعت و شهامت، سرآمد انسان‌ها باشد. رهبر جامعه اسلامی، صاحب اختیار خزانه دولت اسلامی است و مردم مسلمان، هم چون خانواده او هستند که باید به آنها رسیدگی کند. از این رو رهبری امت، باید از خصلت سخاوت و بخشندگی نیز برخوردار باشد.
سیره‌ی اهل بیت (علیه السلام) بیان‌گر اوج بخشش و گشاده‌دستی آنان است، چنان که امام رضا (علیه السلام) هرگاه از کارها فارغ می‌شد، تمام اطرافیان خویش را از کوچک و بزرگ پیرامون خود جمع می‌کرد، با آنان حرف می‌زد، با آنان انس می‌گرفت و آنان هم با وی مأنوس می‌شدند. هرگاه بر سفره می‌نشست، همه، حتی کارپرداز و حجامت کننده را صدا می‌کرد و بر سفره خویش می‌نشانید. (21)
در چشم امام رضا (علیه السلام) همه افراد از نظر انسانی، مقام و ارزشی یک‌سان داشتند. آن حضرت به همه احترام می‌گذاشت و از تحقیر انسان‌ها و پست شمردن و توهین و استهزای آنان، سخت جلوگیری می‌کرد. ایشان شکل و شمایل و رنگ و ثروت را ملاک برتری نمی‌دانست، بلکه انسان در نظر او محترم و عزیز بود، حتی غلامان و سیاهان هم مورد عنایت و توجه او بودند و با آنان هم با احترام رفتار می‌کرد.

هـ - عبودیت

رهبر جامعه اسلامی، نیازمند ارتباط با خالق هستی و امدادجویی و هدایت خواهی از اوست. از این رو رهبر جامعه باید بیشترین ارتباط را با خدا داشته باشد و عابدترین مردمان باشد.
از دیگر ویژگی‌های امام بر اساس روایت (22) امام رضا (علیه السلام) می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:
- خلیفه وامین الهی در جامعه بشری؛
- حجت و دلیل خداوند بر مردم؛
- دعوت کننده مردم به سوی خدا؛
- پاسدار حریم ارزش‌های الهی؛
- پناهگاه مردم در مشکلات و دشواری‌ها؛
- مایه عزّت مسلمانان و باعث خشم منافقان و رسوایی کافران.

5. اوصاف امامان

عظمت مقام امامت به عنوان جایگاه هدایت و رهبری جامعه اسلامی ایجاب می نماید که امام از بالاترین صفات کمالی برخوردار باشد. لذا هر کس که در پی کسب شناخت امام باشد، ناگزیر بایداز این صفات آگاهی یابد. در این جا به برخی از این صفات اشاره می‌شود:

الف – نصب از جانب خداوند

همان‌طور که در قسمت قبل بیان شد، آیات و روایات فراوانی به انتخاب امامان از جانب خداوند اشاره می‌کند که از جمله آن می‌توان به آیات اولی الأمر (23) و ولایت (24) اشاره کرد. خداوند در این آیات، اطاعت و فرمان‌برداری از خلیفه خویش را واجب بر می‌شمرد؛ به عنوان نمونه خداوند در سوره قدر تصریح می‌کند که فرشتگان و روح در شب قدر به زمین فرود می‌آیند (25) و این فرود آمدن به جهت ابلاغ تقدیرات یک سال پیش رو به محضر امام است.
در روایات به این مطلب تصریح شده که شب قدر، اختصاص به زمان پیامبر خاتم (صلی الله علیه و آله و سلم) ندارد و پیش از او و بعد از او نیز شب قدر بوده و خواهد بود. تناسب شب قدر با نزول فرشتگان و روح اقتضا می‌کند که نزول آنها به زمین با هدف ابلاغ امور تقدیر شده در این شب به زمینیان باشد. معلوم است در زمان پیامبر خاتم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرشتگان، تقدیرات را بر او نازل می کردند. بعد از او نیز کسی که تقدیرات بر او فرو می‌آید، خلیفه پیامبر و امام مسلمانان است.

ب – عصمت از گناه، خطا و نسیان

خداوند قوه و استعداد عصمت در انبیا و ائمه (علیه السلام) را به گونه‌ای قرار داده که هیچ گاه مغلوب قوای احساسی خود نمی‌شوند، بلکه تمام قوا و استعداد خود را در مسیر خداوند قرار می‌دهند. (26) امامان از گناهان، پاک و از عیب‌ها مبرا و منبع پاکی و طهارت هستند. خدای متعال این ویژگی را به ایشان بخشید تا حجت خدا بر بندگانش و گواه بر آفریدگانش باشند؛ چرا که امامان جانشینان پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) هستند و وظایف آن حضرت را در تبیین ابلاغ دین و اجرای آن به عهده دارند وحجت الهی بر مردم به شمار می‌آیند. زیرا در غیر این صورت، با ارتکاب خطا و گناه توسط امام، اعتماد مردم از او سلب می‌شود و نمی‌تواند وظایف فوق را انجام دهد. از این رو عقل حکم می‌کند که امام، معصوم باشد.

ج – داشتن خلافت الهیه

خلافت همه ائمه معصوم (علیه السلام) الهی است و آنان جانشینان به حق پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) هستند. پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) در موارد متعدد بر این مطلب تأکید کرده است.در حقیقت، امام با روح‌القدس تأیید می‌شود، چنان که از امام رضا (علیه السلام) نقل شده است:
خداوند (عجل الله) ما را با روح الهی تأیید کرده است؛ روح پاک و مطهری که فرشته نیست و با گذشتگان همراهی نکرده است، مگر با رسول خدا. این روح الهی با امامان از ما اهل بیت (علیه السلام) است و آنان را تأیید می‌کند و موفق می‌سازد و آن، ستونی از نور است که بین ما و خدای متعال قرار دارد. (27)
بنابراین روح، همان علم الهی است که به پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و امامان داده شده و از سنخ علوم معمولی نیست، بلکه بر اثر مجاهدت‌های نفسانی و استقامت در راه عبودیت اعطا شده است. این علم تمام صفات رذیله را محو و نابود کرد و از آن در روایات به روح‌القدس تعبیر شده است. با وجود این علم، روح امامان از غیر خدا منصرف شده، به خدا می‌پیوندد و ثمره آن، عصمت است. (28)

د – علم به احکام الهی

یکی از منابع علم امامان معصوم (علیه السلام)، اطلاعاتی است که از طریق پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) به امیرالمؤمنین (علیه السلام) و فاطمه زهرا (علیه السلام) رسیده و سپس به فرزندان معصومش منتقل شده است. (29) به همین دلیل امامان معصوم از مسائل و حوادث و افعال و احوال شیعیان، آگاهی کامل دارند.
شخصی از امام رضا (علیه السلام) پرسید: «چگونه شما از دل‌های مردم خبر می‌دهید؟» حضرت در پاسخ فرمود: «آیا سخن پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) به تو نرسیده که فرمود: از زیرکی و فراست مؤمن بپرهیزید و خود را حفظ کنید که مؤمن با نور الهی به امور نظر می‌کند؟ پرسش کننده گفت: «آری». حضرت فرمود: «هیچ مؤمنی نیست، مگر آن که زیرکی و فراستی دارد و به اندازه ایمان و بینش و دانشی که دارد، با نور الهی به امور می‌نگرد. و خدا همه فراست‌هایی را که در مؤمنان پراکنده ساخته، در اهل بیت (علیه السلام) جمع کرده است.
در حقیقت خدا، پیامبران و امامان را از منبع علم و حکمتش سیراب می‌کند. بنابراین دانش آنان بالاتر از سایر دانش‌هاست و آنان عالم‌ترین افراد به مسائل مختلف هستند. از این رو کلام شان تا همیشه منبع استخراج معارف و علوم مختلف است.

هـ - زعامت امت در همه زمینه‌ها

یکی از نقش‌های مهم رهبری در جامعه اسلامی، نظام بخشیدن به امور دنیای مسلمانان است. رهبر، نظام سیاسی و اقتصادی و نظامی جامعه را سامان می‌دهد. این نظام بخشی به نهادهای جامعه، موجب قدرت‌مندی و عزت مؤمنان در درون جامعه و در سطح بین‌المللی می‌شود. سازمان دهی امور مدیریتی، زمینه‌ساز اجرای حدود و احکام الهی در سطح جامعه نیز می‌شود، چرا که رهبری با استفاده از بازوهای اجرایی و مدیریتی، با متجاوزان، برخورد و گناه کاران را تنبیه می‌کند و به این طریق، جامعه را به سوی صلاح و سعادت سوق می‌دهد.
بنابراین امام مسلمانان حق دارد در چارچوب قوانین کلی الهی که در قرآن بیان شده، برخی امور را حلال یا حرام اعلام نماید، چنان که می‌تواند از باب احکام حکومتی، قوانین خاصی وضع نماید تا احکام کلی الهی در جامعه اجرا شود.
یکی دیگر از نقش‌های اجتماعی رهبری، مبارزه با دشمنان داخلی و دشمنان خارجی است. جامعه اسلامی همواره از درون و بیرون تهدید می‌شود. دشمنان داخلی همان منافقانی هستند که به ظاهر مسلمان، ولی در باطن، هم دست کفارند و دشمنان خارجی، همان کافران هستند. رهبر اسلامی هم چون سدی در برابر هر دو گروه ایستادگی می‌کند.
همچنین از مهم‌ترین نقش‌های امامت در جامعه اسلامی، رهبری سیاسی است. امام، رهبر سیاسی و تعیین کننده سیاست‌های کلان نظام اسلامی است. البته این سیاست‌ها در چارچوب دستورات الهی و بر اساس خیرخواهی برای مردم تنظیم می‌شود. از آنجا که اطاعت از امام و رهبر جامعه اسلامی واجب است، این سیاست‌ها در ارکان جامعه جریان می‌یابد و اجرا می‌شود.

و- اگاهی از مصالح و مفاسد و هدایت انسان‌ها

امام رضا (علیه السلام) حدیث سلسلة‌الذهب (30) را در سرزمینی بیان فرمود که مردم آن در تاریخی نه چندان دور، گرفتار شرک و آتش‌پرستی بودند. آنان یاد اهل بیت (علیه السلام) را دورادور شنیده بودند و چه بسا در لابه لای آن، رگه‌هایی از غلو و افراط یا کوتاهی و تفریط را در حق اهل بیت (علیه السلام) دریافت کرده بودند. به همین دلیل، امام رضا (علیه السلام) می‌بایست در کوتاه‌ترین زمان، بزرگ‌ترین رسالت را ایفا می‌فرمود و چهره مکتب اهل بیت (علیه السلام) را از هر گونه افراط و تفریط، پاک می‌نمود تا بدین وسیله، اندیشه ناب رهبری و ولایت ائمه اطهار (علیه السلام) را به تشنگان حقیقت، ارزانی دارد. این نیز یکی دیگر از هدایت‌گری‌های امام به سوی حق است.
از دیگر صفات امامان می‌توان به موارد زیر نیز اشاره نمود:
- برتری در صفات و خصوصیات؛
- عدالت در تمام شئون؛
- ریاست عامه در امور دینی و دنیوی؛
- اجرا کننده حدود، احکام و تعالیم الهی در جامعه.

6. ضرورت وجود امام

ضرورت وجود امام، همان ضرورت وجود و بعثت پیامبران است، زیرا انبیا آمده‌اند تا حقایق و اصول و فروع دین را به مردم شناسانده، آنان را به سوی خداوند، هدایت کنند. هم زمان با ایشان نیز مدعیان دروغینی بوده‌اند که خود را پیشوا و راهنما معرفی می‌کردند و با فراخواندن مردم به پیروی از خویش، مایه‌گم راهی آنان می‌شدند. به همین دلیل آیین انبیا ممکن است دست خوش انواع تحریفات گردد. برای جلوگیری از این تحریف، لازم است پاسدارانی معصوم و الهی باشند تا به وظیفه الهی خود، عمل کنند.
درست است که خداوند درباره قرآن مجید فرمود: (ما قرآن را فرستادیم و خود حافظ و نگهبان آن هستیم)»، (31) اما حفظ دین باید از طریق علل و اسباب آن باشد که این اسباب، همانا امامان معصوم (علیه السلام) هستند. امام رضا (علیه السلام) در تبیین ضرورت وجود امام می‌فرماید:
زمین بدون امام نبوده و نخواهد بود و در غیر این صورت، اهل خود را فرو می‌بلعد. بدون حجت الهی، ادامه حیات برای هستی مقدور نیست، چون خداوند، نظم هستی را چنین قرار داده است. (32)

7. راه‌های اثبات امامت

امامت در اسلام، از جایگاه والایی برخوردار است، به گونه‌ای که قرآن مجید آن را آخرین مرحله سیر تکامل انسان می‌داند که پیامبران اولوالعزم بدان رسیده‌اند. آنان به منظور اثبات نبوت خویش، به ارائه مطالب قانع کننده و هماهنگ با فطرت بشر و هم‌ساز با معارف انبیای پیشین می‌پرداختند و در مواقعی بنا به نیاز جامعه، معجزاتی را از خود نشان می‌دادند.
امامان هم به عنوان جانشینان پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم)، از تمامی اختیارات و مسئولیت‌های رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)، برخوردار و از علم لدنی بهره‌مند بودند. آنان نیز باید مانند انبیا، برای اثبات امامت خویش شواهدی داشته باشند تا مردم بتوانند به آنان اعتماد و از ایشان پیروی کنند. امام علی بن موسی الرضا (علیه السلام) در این باره فرمود:
چون امام کسی است که اطاعت کردن از او واجب است، ناگزیر باید بر امامت او دلیلی اقامه شود تا در پرتو آن دلیل، بتوان امام را از غیر امام تشخیص داد.
شاید یکی از مهم‌ترین دلایل مرتبط با بحث امامت، حدیث سلسلة‌الذهب است. آن جا که امام رضا (علیه السلام) از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) نقل فرمود:
لا إِلَهَ إِلاّ اللهُ حِصنِی، فَمَن دَخَلَ حِصِنی أَمِنَ عَذَابی... بِشُرُوطِها و أنَا مِن شُرُوطِهَا؛ (33)
لا اله الا الله حصار من است. هر کس داخل این حصار شود، از عذاب من در امان خواهد بود... با شرایطش که من یکی از شرایط آن هستم.
براساس این حدیث، اقرار به توحید در صورتی نجات‌آفرین است که بشر، ولایت و سرپرستی معصوم را بپذیرد. در حقیقت، امام رضا (علیه السلام)، ولایت معصوم را تکمیل کننده توحید می‌داند، زیرا در غیر این صورت، حکومت طاغوت‌ها موجب محو اندیشه توحید از جامعه می‌شود. (34)
هم چنین امام رضا (علیه السلام) در یکی از مناظرات خود می‌فرماید:
هم الذّین وَصَفَهم الله فی کتابِه، فقال: « إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً » (35) (36)
اهل بیت (علیه السلام) همان کسانی هستند که خداوند ایشان را در قرآن توصیف کرده و درباره آنان فرموده است: (همانا خداوند اراده کرده است تا هر گونه گناه و آلودگی از شما اهل بیت به دور باشد و شما را به گونه‌ای خاص، پاک و منزّه از گناه بدارد).
سپس آن حضرت در پاسخ به این سؤال که این آیه درباره چه کسانی نازل شده و منظور از اهل بیت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) چه کسانی هستند، فرمود:
هم الذّین قال رسول الله: «انّی مُخَلَّف فیکم الثَّقَلین کتاب الله و عترتی اهل بیتی. لَن یَفتَرِقا حتّی یردا عَلَیَّ الحوض»؛
اهل بیت (علیه السلام) در این آیه همان کسانی هستند که رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) درباره آنان فرمود: «من پس از خود دو یادگار گران‌بها میان شما می‌گذارم؛ کتاب الهی و عترتم که اهل بیت من هستند واین دو از یکدیگر جدا نمی‌شوند تا در روز قیامت نزد حوض کوثر، بر من وارد شوند.» (37)
در آیه‌ای از قرآن کریم می‌خوانیم:
«یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَ أَطِیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ ؛ (38)
ای اهل ایمان! اطاعت کنید خدا و رسول خدا را و نیز آنان که صاحب فرمان هستند.
عدم بهره‌گیری از روایات اهل بیت (علیه السلام) در تفسیر این آیه، ممکن است ما را به بدفهمی دچار نماید، زیرا منظور از «أُولی الأَمرِ» - آن‌گونه که برخی تصور کرده اند - کسانی نیستند که تحت عنوان فرمان‌روا و سلطان و بر اساس هوای نفس و قدرت‌طلبی بر مردم حکومت می‌کنند، بلکه مقصود، کسانی هستند که امام رضا (علیه السلام) در توصیف آنان فرموده است:
الذّین اورَثَهم الکتاب و الحکمة و حُسِدُوا عَلَیهم بِقَولِهِ «أَمْ یَحْسُدُونَ النَّاسَ عَلَى مَا آتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ فَقَدْ آتَیْنَا آلَ إِبْرَاهِیمَ الْکِتَابَ وَ الْحِکْمَةَ وَ آتَیْنَاهُمْ مُلْکاً عَظِیماً » (39) (40)
«أُولی الأَمر» در این آیه کسانی هستند که وارث کتاب و حکمت‌اند و مورد حسادت قرار گرفته‌اند، چنان که خداوند در قرآن فرموده است: «آیا مردمان به سبب آنچه خداوند از فضل خود به ایشان عطا کرده است، به آنان حسد می‌ورزند! با این که به آل ابراهیم کتاب و حکمت را عطا کردیم و نیز ملکی عظیم بخشیدیم».
سپس امام توضیح می‌دهد که «ملک عظیم» در این آیه به معنای فرمان‌روایی بر سرزمین‌ها نیست، بلکه منظور فرمان‌روایی بر دل‌هاست که بر مردم واجب شده است از برگزیدگان الهی اطاعت کنند.
در آیه دیگری از قرآن کریم آمده است:
«قُل لا أسألکم علیکم أجراً الاّ المودّة فی القُربی؛ (41)
بگو من در برابر رسالتی که انجام داده‌ام، از شما مردم اجر و پاداشی نمی‌طلبم، مگر دوستی خویشاوندان و نزدیکانم را.»
امام رضا (علیه السلام) در توضیح این آیه و دلالت آن بر منزلت اهل بیت (علیه السلام) فرموده است:
نظیر این آیه در قرآن درباره برخی انبیای دیگر، مانند نوح، هود، صالح، لوط و شعیب نیز آمده است، با این تفاوت که فقط جمله «پاداش انبیا با خداست» آمده و مسئله «دوستی و نزدیکان» در مورد آنان مطرح نشده است.
خداوند، دوستی اهل بیت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) را به این سبب واجب کرده که می‌دانست اهل بیت پیامبر اسلام، هرگز از دین الهی روی بر نمی‌تابند و هرگز به گم‌راهی و کج‌روی کشیده نمی‌شوند. پس از نزول این آیه و قبل از این که آیه برای مردم خوانده شود، رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)، در میان پیروان خود به حمد و ثنای الهی پرداخت و فرمود: «ای مردم! خداوند تکلیفی را بر شما واجب کرده است، آیا این وظیفه را انجام خواهید داد؟»
هیچ کس به این پرسش پیامبر پاسخی نداد، زیرا گمان می‌کردند که این تکلیف به پرداخت وجه مادّی مربوط است. روز دوم و سوم نیز همین مسئله تکرار شد و مخاطبان پیامبر سکوت کردند، تا این که رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: «این تکلیف مربوط به پرداخت طلا و نقره و خوردنی‌ها و نوشیدنی‌ها نیست.» مردم پرسیدند: «اگر درباره این امور نیست، پس درباره چیست؟» در این هنگام رسول خدا، آیه‌ای را که بر او نازل شده بود، برای مردم بازخواند و فرمود: «اجر رسالت من، دوستی اهل بیت من است».
مردم با شنیدن این آیه گفتند: «ما این فرمان الهی را می‌پذیریم و این واجب را به جای خواهیم آورد.» امّا بیشتر مردم به این تکلیف الهی عمل نکردند و به این پیمان وفا ننمودند.

نتیجه‌گیری

امامت که ادامه خط رسالت و نبوت است، لازمه هدایت و سعادت بشریت است.گر چه شناخت کامل امامت برای مردم ممکن نیست، لکن لازم است هر کس به اندازه ظرفیت و معرفت خود، در جهت شناسایی و شناساندن این عنصر هدایت‌بخش تلاش کند و با شناخت فضایل و ویژگی‌های ائمه معصوم (علیه السلام)، زمینه هدایت، سعادت و کمال خود و جامعه اسلامی و انسانی را فراهم کند.
در این راستا امام رضا (علیه السلام) با ویژگی‌های امام در جامعه اسلامی، تصریح می‌فرماید که امام، حجت خدا بر مردم و دعوت‌کننده آنان به سوی خدا، پاسدار حریم ارزش‌های الهی، برقرار کننده عدالت و مجری حدود الهی است که این همه در سایه اخلاق حسنه، طهارت، عصمت، علم، حکمت و سیاست ائمه (علیه السلام) در جامعه به منصه ظهور می‌رسد. لذا جامعه بشری در هر عصر و زمانی به وجود چنین انسانی کامل نیازمند است تا با اداره همه امور دنیوی و اخروی انسان‌ها، آنها را به سوی کمال و سعادت، هدایت نماید.

پی‌نوشت‌ها:

1. دانشجوی کارشناسی ارشد علوم قرآن وحدیث، دانشکده‌ی اصول‌الدین قم.
2. مصطفوی، حسن، تفسیر روشن، ج2، ص 143.
3. راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، ج1، ص 78؛ طریحی، مجمع البحرین، ج6، ص 10؛ ابن منظور، لسان‌العرب، ج12، ص 24.
4. قرشی، قاموس قرآن، ج1، ص 121؛ مهیار، فرهنگ ابجدی عربی به فارسی، ص 127.
5. موسوی اصفهانی، امامت از دیدگاه شیعه، ب 3.
6. صدوق، عیون أخبار الرضا (ع)، ترجمه: مستفید و غفاری، ص 396.
7. صدوق، عیون أخبار الرضا (ع)، ترجمه: آقا نجفی اصفهانی، ص 193 و 195.
8. همان، ص 187.
9. حکیمی، الحیاه، تحقیق: احمد آرام، ص 307؛ صدوق، عیون أخبار الرضا (ع)، تحقیق: حسین الاعلمی، ص195.
10. بقره، آیه 24.
11. صدوق، عیون أخبار الرضا (ع)، ترجمه: آقا نجفی اصفهانی، ج1، ص 191.
12. انبیا، آیه 73.
13. طه،آیه 2.
14. قصص، آیه 68.
15. احزاب، آیه 36.
16. نساء، آیه 26، 58 و 105.
17. مجلسی، بحارالانوار، تحقیق محمد باقر بهبودی و عبدالرحیم ربانی شیرازی، ج10، ص 351.
18. صدوق، عیون أخبار الرضا (ع)، ترجمه: آقا نجفی اصفهانی، ج1، ص 197.
19. همان، ص 192.
20. صدوق، عیون أخبار الرضا (ع)، تحقیق: حسین الاعلمی، ج1، ص 140.
21. همان، ج2، ص 399.
22. کلینی رازی، الکافی، ترجمه: جواد مصطفوی، ج1، ص 287.
23. نساء، آیه 59.
24. مائده، آیه 3.
25. قدر، آیه 4.
26. حسینی تهرانی، امام‌شناسی، ص 38.
27. مجلسی، بحارالانوار، تحقیق محمدباقر بهبودی و عبدالرحیم ربانی شیرازی، ج25، ص 134.
28. حسینی تهرانی، امام‌شناسی، ص 39.
29. ابن المغازی، مناقب علی بن ابیطالب (ع)، ص 61؛ شوکانی، نیل الاوطار، ج6، ص 139؛ مجلسی، بحارالانوار، تحقیق: محمد باقر بهبودیت و عبدالرحیم ربانی شیرازی، ج38، ص 307.
30. ری شهری، میزان الحکمة، ج1، ص 425.
31. حجر، آیه 9.
32. مجلسی، مرآه العقول فی شرح اخبار آل الرسول، ج2، ص 293؛ کلینی رازی، الکافی، ج1، ص 250.
33. صدوق، عیون أخبار الرضا (ع)، تحقیق: حسین الاعلمی، ج2، ص 144.
34. شورای سیاستگذاری ائمه جمعه، یاد ایام، ص 89.
35. احزاب، آیه 33.
36. حرانی، تحف العقول عن آل الرسول، ص 426.
37. مجلسی، بحارالانوار، تحقیق: محمد باقر بهبودی و عبدالرحیم ربانی شیرازی، ج5، ص 68.
38. نساء، 59.
39. نساء، 54.
40. حرانی، تحف العقول عن آل الرسول، ص 437.
41. شورا، آیه 32.

منابع تحقیق :
1. ابن مغازی، مناقب علی بن ابی طالب (علیه السلام)، سبط النبی (صلی الله علیه و آله و سلم)، 1384 ش.
2. ابن منظور، محمدبن مکرم، لسان العرب، دارالصادر، بیروت 1414 ق، چاپ سوم.
3. بیابانی اسکویی، محمد، امامت، انتشارات نبأ، 1390 ش، چاپ اول.
4. حرانی، ابن شعبه، تحف العقول عن آل الرسول (صلی الله علیه و آله و سلم)، ترجمه: بهزاد جعفری، دارالکتب الاسلامیه، 1380 ش، چاپ اول.
5. ــــــــ ، ترجمه: علی‌اکبر غفاری، نشر اسلامی، 1363ش، چاپ دوم.
6. حسینی تهرانی، محمدحسین، امام‌شناسی، انتشارات سوره مهر، تهران 1386 ش، چاپ دوم.
7. حکیمی، محمّدرضا، الحیاة، ترجمه: احمد آرام، انتشارات فرهنگ اسلامی، 1373 ش.
8. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفردات فی غریب القرآن، تحقیق: صفوان عدنان، دارالعلم و الدار الشامیه، بیروت و دمشق، 1412 ق، چاپ اول.
9. ری شهری، محمّد، میزان الحکمة، انتشارات دارالحدیث، قم 1416 ق، چاپ اول.
10. شورای سیاستگذاری ائمه جمعه، یاد ایام، انتشارات صادق، 1375 ش، چاپ اول.
11. شوکانی، نیل الأوطار، دارالجیل، بیروت 1973 م.
12. صدوق، عیون اخبار الرضا (علیه السلام)، تحقیق: حسین اعلمی، مؤسسة الأعلمی، بیروت 1404 ق.
13. ــــــــ ، ترجمه: آقانجفی اصفهانی، پیام علمدار، 1388 ش، چاپ دوم.
14. ــــــــ ، ترجمه: حمیدرضا مستفید و علی‌اکبر غفاری، صدوق، 1372 ش، چاپ اول.
15. طباطبایی، علی، انسان کامل، انتشارات مطبوعات دینی، 1382ش، چاپ اول.
16. طریحی، فخر‌الدین، مجمع‌البحرین، تحقیق: احمد حسینی، مرتضوی، 1375 ش، چاپ سوم.
17. عبدوس، محمدتقی و محمّدی اشتهاردی، محمّد، آموزه‌های اخلاقی و رفتاری امامان شیعه، انتشارات بوستان کتاب، قم 1384ش، چاپ دوم.
18. عطاردی، عزیزالله، مسند الامام الرضا (علیه السلام)، کنگره جهانی امام رضا (علیه السلام)، 1406 ق.
19. قرشی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، دارالکتاب الاسلامیة، 1371 ش، چاپ ششم.
20. کلینی رازی، ابی جعفر محمدبن یعقوب بن اسحاق، الکافی، ترجمه: جواد مصطفوی، انتشارات علمیه اسلامیه، بی‌تا، چاپ اول.
21. مجلسی، محمّدباقر، بحارالأنوار، تحقیق: محمّدباقر بهبودی، انتشارات داراحیاء التراث العربی، 1403 ق، چاپ سوم.
22. ــــــــ ، تحقیق: یحیی عابدی و عبدالرحیم ربانی شیرازی، شیرازی، انتشارات الوفاء، 1403 ق، چاپ دوم.
23. ـــــــ ، مرآة العقول فی شرح اخبار آل الرسول (صلی الله علیه و آله و سلم)، انتشارات دارالکتب الاسلامیه، 1404 م، چاپ دوم.
24. مصطفوی، حسن، تفسیر روشن، انتشارات نشر کتاب، 1380 ش، چاپ اول.
25. موسوی اصفهانی، حسن، امامت از دیدگاه شیعه، انتشارات دارالعلم، قم 1382 ش، چاپ اول.
26. مهیار، رضا، فرهنگ ابجدی عربی به فارسی، بی جا، بی‌تا.

منبع مقاله :
جمعی از پژوهشگران؛ (1394)، مجموعه مقالات همایش ملّی «حدیث رضوی» (جلد دوم)، مشهد: انتشارات بنیاد بین‌المللی فرهنگی هنری امام رضا (ع)، چاپ اول.

[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

یا خَیرَ حَبیبٍ وَ مَحبوب اهل سنت اینجا را … حدیث از فضایل حضرت زهراء س در منابع أهل تسنّن قال رسول اللّه صلى الله علیه وآله یا خَیرَ حَبیبٍ وَ مَحبوب اهل سنت اینجا را نخوانند چون؟ با سلام این وبلاگ به ندرت بروز رسانی ممکن است بشود وهابیت و اهل سنت اینجا را نخوانند به هیچ


ادامه مطلب ...

کلید رضایت خدا در دستان امام حسین (ع)

[ad_1]

علی بیرانوند- کارشناس حوزه/ بخش قرآن تبیان

کربلا، حرم، امام حسین

در فرهنگ و ادبیات عرفان اسلامی، همراه بودن عناصری همچون رضا، تسلیم، درد و رنج  در مسیر سیر الی الله موضوعی ضروری و اجتناب ناپذیر است.[1] عارفان طریق برای قرب الی الله و دستیابی به مقامات صعب العبوری می بایست با بهره مندی از شاخص رضایتمندی از خدای متعال تمام سختی های مسیر بندگی را به جان بخرند و ذره ای در این خصوص شکوه و ناراحتی به خود راه ندهند.
سیره و رفتار امام حسین (علیه السلام) در کربلا همچون تابلویی است، که در آن اوج عرفان اسلامی را می توان به نظاره نشست.

امام حسین علیه السلام فاتح قله اطمینان و رضایتمندی از خدا

در احادیث مشخصی از منابع روایی و تفسیری، سوره مبارکه فجر به نام سوره ی امام حسین (علیه السلام) شهرت یافته است. منابع تفسیری و  روایی رابطه ای زیبا بین محتوای این سوره و امام حسین (علیه السلام) برقرار کرده اند. از جمله اینکه در روایتی از امام صادق (علیه السلام) این چنین بیان شده است: «ابْنِ فَرْقَدٍ از حضرت صادق (علیه السّلام) روایت کرده که حضرت به اصحاب خود فرمود: سوره ی فجر را در نمازهای واجب و نیز نماز مستحب خود بخوانید، چرا که این سوره به امام حسین(علیه السلام) اختصاص دارد. ابو اسامة عرض کرد: چگونه این سوره به آن حضرت اختصاص دارد؟ فرمود: مگر نشنیدی قول خدای تعالی را «یا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعِی إِلى  رَبِّکِ راضِیَةً مَرْضِیَّةً فَادْخُلِی فِی عِبادِی وَ ادْخُلِی جَنَّتِی؟». این آیه درباره حسین بن علی (علیه السّلام) است؛ چرا که او صاحب نفس مطمئنه ی راضیه ی مرضیه است».[2]

حضرت عیسی بن مریم به حواریین فرمود: کاری کنید که نزد خدا محبوب گردید و به خدا نزدیک شوید. گفتند: ای روح الله! چگونه در نزد خدا محبوب شویم و به او نزدیک گردیم؟ گفت: با بغض اهل گناه، و با دشمنی ایشان، رضای الهی را طلب کنید

به اذعان مفسران قرآن و روایاتی که در منابع تفسیر ذکر شده، مصداق اتم و اکمل نفس مطمئنه، وجود مقدس ابا عبدالله الحسین (علیه السلام) است. امام حسین (علیه السلام) در مسیر بندگی و سیر الی الله با صبر و تحمل سختی ها در آرامش بی مثالی قرار داشت. آرامشی که او را برای انجام تکالیف الهی مصمم تر می کرد. هر چند کسانی که از این شاخص دینی و عرفانی برخوردار نبودند، و از این آرامش و اطمینان خاطر بهره ای نداشتند،[3] سعی داشتند حضرت را از ورود در مسیر کرب و بلا، باز دارند، ولی امام حسین (علیه السلام)، ابراهیم گونه برای غلبه حق علیه باطل به وعده ی الهی اطمینان خاطر داشت. 
روحیه رضایتمندی از خدا، از جمله آثار ارزشمند ایمان به خدای متعال و از لوازم محبت به باری تعالی است؛ کما اینکه قرآن کریم در خصوص رابطه ایمان و اطمینان  و آرامش واقعی می فرماید:« أَلا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ؛[سوره رعد، آیه28] بدانید تنها با ذکر خدا دلها آرام مى گیرد.»

کسانی که به این مقام شامخ دست یافته اند، پیوسته در لذت و سرور به سر می برند، و هر آنچه از سختی و مصیبت در زندگی بر آنها وارد می شود را نیز زیبا می بینند،[4] کما اینکه دست پرورده ی عرفان حسینی، حضرت زینب کبری(سلام الله علیها) نیز در توصیف صحنه ی کربلا این چنین می فرماید: « مَا رَأَیْتُ إِلَّا جَمِیلا؛[5] من جز خیر و زیبایى چیزى ندیدم.»

این سوره به امام حسین (علیه السلام) اختصاص دارد. ابو اسامة عرض کرد: چگونه این سوره به آنحضرت اختصاص دارد؟ فرمود: مگر نشنیدی قول خدای تعالی را «یا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعِی إِلى  رَبِّکِ راضِیَةً مَرْضِیَّةً فَادْخُلِی فِی عِبادِی وَ ادْخُلِی جَنَّتِی؟» این آیه دربارة حسین بن علی (علیه السّلام) است؛ چرا که او صاحب نفس مطمئنه ی راضیه ی مرضیه است.

مدال رضایت خدا، بر قامت امام حسین(علیه السلام)

از آن جهت که امام حسین(علیه السلام) توانسته بود تمام مسیر زندگی خود را در مسیر رضایت الهی قرار دهد، مفتخر شده است، که مدال رضایت پروردگار عالم را به دست آورد. «ارْجِعی إِلى رَبِّکِ راضِیَةً مَرْضِیَّةً؛ [سوره فجر، آیه28] به سوى پروردگارت بازگرد در حالى که هم تو از او خشنودى و هم او از تو خشنود است.»

مفسران قرآن کریم در ذیل این آیه شریف این چنین بیان داشته اند: «تعبیر به "راضیه" به خاطر آن است که تمام وعده هاى پاداش الهى را بیش از آنچه تصور مى کرد قرین واقعیت مى بیند، و آن چنان فضل و رحمت خدا شامل حال او مى گردد که یکپارچه رضا و خشنودى مى شود و اما تعبیر به "مرضیه" به خاطر این است که مورد قبول و رضاى دوست واقع شده است. چنین بنده اى، با چنان اوصاف، و با رسیدن به مقام رضا و تسلیم کامل، حقیقت عبودیت را که گذشتن از همه چیز در طریق معبود است دریافته، و در سلک بندگان خاص خدا گام نهاده، و مسلما جایى جز بهشت براى او نیست.»[6]

کلیدهای تحصیل رضایت الهی در دستان امام حسین(علیه السلام)

خدای متعال در قرآن کریم آیه های زیبایی را برای تحصیل رضایت خود در اختیار انسان ها قرار داده است، کلید های ارزشمندی که به درستی می توان همه آنها را در زندگی ابا عبد الله الحسین (علیه السلام) مشاهده کرد.
1-خوف و امید به خدای متعال:

«رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ ذلِکَ لِمَنْ خَشِیَ رَبَّه؛[بینه/8] (هم) خدا از آنها خشنود است و (هم) آنها از خدا خشنودند و این (مقام والا) براى کسى است که از پروردگارش بترسد.»
2-ایمان و عمل صالح:

«إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ أُوْلَئِکَ هُمْ خَیْرُ الْبَرِیَّةِ ... رَّضِیَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ ذَلِکَ لِمَنْ خَشِیَ رَبَّهُ؛[بینه/7و8] کسانى که ایمان آوردند و اعمال صالح انجام دادند، بهترین مخلوقات هستند. خدا از آن ها خشنود است و آن ها [هم] از خدا خشنودند.»
3-دشمنی با دشمنان خدا:

علامه مجلسی در کتاب بحارالانوار از رسول اکرم (صلی الله علیه وآله) این چنین نقل می نماید: «قَالَ عِیسَى بْنُ مَرْیَمَ لِلْحَوَارِیِّینَ تَحَبَّبُوا إِلَى اللَّهِ وَ تَقَرَّبُوا إِلَیْهِ. قَالُوا: یَا رُوحَ اللَّهِ بِمَاذَا نَتَحَبَّبُ إِلَى اللَّهِ وَ نَتَقَرَّبُ؟ قَالَ: بِبُغْضِ أَهْلِ الْمَعَاصِی وَ الْتَمِسُوا رِضَا اللَّهِ بِسَخَطِهِم ؛[5] حضرت عیسی بن مریم به حواریین فرمود: کاری کنید که نزد خدا محبوب گردید و به خدا نزدیک شوید. گفتند: ای روح الله! چگونه در نزد خدا محبوب شویم و به او نزدیک گردیم؟ گفت: با بغض اهل گناه، و با دشمنی ایشان، رضای الهی را طلب کنید!»

سخن آخر

امام حسین(علیه السلام) تجسم عینی و واقعی مقام رضا، تسلیم و صبر در برابر مصیبت های ناگوار و سخت است. او با دستیابی به قله ی مکارم اخلاق توانست، مدال رضایت و خشنودی خدا را بدست آورد. 

پی نوشت ها:
[1]. ر.ک: یحیی یثربی، عرفان عملی، ص334.
[2]. بحار الأنوار، ج 24، ص93.
[3]. سوره حج، آیه 11. «وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یَعْبُدُ اللَّهَ عَلى  حَرْفٍ فَإِنْ أَصابَهُ خَیْرٌ اطْمَأَنَّ بِهِ وَ إِنْ أَصابَتْهُ فِتْنَةٌ انْقَلَبَ عَلى  وَجْهِهِ خَسِرَ الدُّنْیا وَ الْآخِرَةَ ذلِکَ هُوَ الْخُسْرانُ الْمُبینُ».
[4]. عباس اسماعیلی یزدی، فرهنگ صفات، ص290.
[5]. اللهوف على قتلى الطفوف(ترجمه فهرى)، ص160.
[6]. تفسیر نمونه، ج 26، ص477.


 


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

توهین به نظام و رهبری مبارز کلیپشبکه ماهواره ای امام حسینع یکی از شبکه های صادق شیرازی است که سابقه حمایت از فتنه ۸۸ چهل حدیث کوتاه از امام سجاد عالسلام علیک خواننده محترم در این حدیث حدیثی بهم علم داد از شما ممنونم من خودم عبداله نامه امام علیع به مالک اشتر ای مالک اگر شب هنگام …نامه امام علی ع به مالک اشتر عهدنامه مالک وقتی حضرت امیرالمومنین علی ع ، مالک اشتر حسین فریدون مداخله در تعیین رئیس بانک رفاه را …حسین فریدون مداخله در تعیین رئیس بانک رفاه را تکذیب کرد در حیطه اختیارات من نبوده است سیره علویبوستان نهج البلاغه امام علی عشیخ محمد عبده مفتى اسبق مصر و شارح نهج البلاغه در وصف این کتاب مى گوید معتقدم بحق سخن تاریخی فرهنگی قرآنی اسلام و فقر، آثار و عوامل مال سایت جدید تاریخی فرهنگی قرآنی اسلام و فقر بخشی از این معانی عبارت است از الف تجربه های تلخ در فرودگاه بین‏المللی امامرهوقتی یک مامور زحمات همه کارکنان را هدر می‏دهد؛ تجربه های تلخ در فرودگاه بین‏المللی خبرهای مذهبی خبر فارسیشایعه ورود رییس جمهوری با خودروی شخصی به صحن حضرت معصومه ع در روز خاکسپاری آیت الله راه برای شاد کردن روح رفتگان فرهنگ نیوزمرحوم حاج شیخ عباس قمى در مفاتیح‏الجنان، ص حدیث صحیحى را از امام صادقع نقل فرموده کامل ترین مرجع تعبیر خواب مرده از دید عالم بزرگ …تعبیر خوابتعبیر خواب مرده چیست و مرده در خواب چه معنایی دارد حتمابرای همه رخ داده است که توهین به نظام و رهبری مبارز کلیپ شبکه ماهواره ای امام حسینع یکی از شبکه های صادق شیرازی است که سابقه حمایت از فتنه ۸۸ و حمله چهل حدیث کوتاه از امام سجاد ع خطر انفجار خودرو در هر نقطه کشور تغییر استراتژی داعش در موصل اگر زنجانی همکاری می کرد به نامه امام علیع به مالک اشتر ای مالک اگر شب هنگام کسی را نامه امام علیع به مالک اشتر ای مالک اگر شب هنگام کسی را در حال گناه دیدی، فردا به آن چشم حسین فریدون مداخله در تعیین رئیس بانک رفاه را تکذیب کرد در حسین فریدون مداخله در تعیین رئیس بانک رفاه را تکذیب کرد در حیطه اختیارات من نبوده است حق سیره علویبوستان نهج البلاغه امام علی ع شیخ محمد عبده مفتى اسبق مصر و شارح نهج البلاغه در وصف این کتاب مى گوید معتقدم بحق سخن على تاریخی فرهنگی قرآنی اسلام و فقر، آثار و عوامل مال حرام و سایت جدید تاریخی فرهنگی قرآنی اسلام و فقر بخشی از این معانی عبارت است از احادیث حکمت امام حسین ع بخیل کسی است که از سلام کردن بخل ورزد تحف العقول صفحه امام حسین ع درس الف تجربه های تلخ در فرودگاه بین‏المللی امامره وقتی یک مامور زحمات همه کارکنان را هدر می‏دهد؛ تجربه های تلخ در فرودگاه بین‏المللی امامره کامل ترین مرجع تعبیر خواب مرده از دید عالم بزرگ تعبیر خواب جهان تعبیر خواب تعبیر خواب مرده چیست و مرده در خواب چه معنایی دارد حتمابرای همه رخ داده است که مرده را در


ادامه مطلب ...

مهم‌ترین آسیب‌های اعتقادی اثرگذار بر پیشبرد گفتمان توحید در عصر امام رضا (ع)

[ad_1]
میراث تفسیری امام رضا (ع) در ذیل آیات الأحکام

میراث-تفسیری-امام-رضا-(ع)-در-ذیل-آیات-الأحکام«آیات الأحکام» آیاتی از قرآن است که به تنهایی با به کمک آیات دیگر، حکم یا احکامی از مسائل فقهی را به ادامه ...

رد پای ادیپ در بوف کور

رد-پای-ادیپ-در-بوف-کوربوف کور صادق هدایت از عقده‌ی ادیپی بی‌نصیب نمانده است. آقای محمدعلی همایون کاتوزیان در نقد چنین نظری ادامه ...

عقیده‌ی ادیپی در ادب و هنر

عقیده‌ی-ادیپی-در-ادب-و-هنراگر عقده‌ی ادیپ، به اعتقاد بسیاری، جهانشمول است، پس طبیعتاً باید نشانش در بسیاری از آثار ادبی و هنری ادامه ...

عقده‌ی ادیپی و دریافت‌های گوناگون آن

عقده‌ی-ادیپی-و-دریافت‌های-گوناگون-آنعقده‌ی ادیپ، که بزرگترین کشفِ فروید و سنگ پایه‌ی روانکاوی محسوب است، در قاموس روانکاوی فرویدی، دلبستگی ادامه ...

حقوق اقلیت‌های مسلمان در کشورهای غیراسلامی

حقوق-اقلیت‌های-مسلمان-در-کشورهای-غیراسلامیبر پایه‌ی گزارش اجلاس 1980 سازمان کنفرانس اسلامی، حدود یک سوم از مسلمانان جهان در کشورهای غیر عضو این ادامه ...

حقوق اقلیت‌های دینی در قوانین ایران

حقوق-اقلیت‌های-دینی-در-قوانین-ایرانتا پیش از پیروزی انقلاب مشروطه در 1285ش، وضع حقوقی اقلیت‌های دینی، همچون سایر مردم، بیشتر تابع مشی سیاسی ادامه ...

حقوق اقلیت‌های دینی در منابع اسلامی

حقوق-اقلیت‌های-دینی-در-منابع-اسلامیدر منابع اسلامی، یعنی قرآن و حدیث و آرای فقها، امتیازات و تکالیفی برای غیرمسلمانان منظور شده است. در ادامه ...

مروری بر مالکیت فکری (حقوق معنوی)‌ در ایران

مروری-بر-مالکیت-فکری-(حقوق-معنوی)‌-در-ایرانحقوق مالکیت فکری (حقوق معنوی)، اصطلاحی حقوقی به معنای حقوق شناخته شده برای پدیدآورنده‌ی هرگونه اثر فکری ادامه ...

مروری بر حقوق خانواده در کشورهای اسلامی

مروری-بر-حقوق-خانواده-در-کشورهای-اسلامیحقوق خانواده، شاخه‌ای از حقوق مدنی است که به مقررات و قواعد شکل‌گیری، تداوم و انحلال خانواده می‌پردازد. ادامه ...


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

اخبار امروز خبرگزاری فارس اخبار،آخرین خبرها،خبر فوریثبت نام هزار زائر اربعینی گیلان در سایت سماح سازمان رسانه ای هنری اوج همکاری با میل راهنما و اخبار دانشگاههای ایران برای دانشجویان و …دبیر شورای عالی عتف از تصویب طرح کلان و ملی تحقیقاتی در این شورا خبر داد نویسنده مهم‌ترین آسیب‌های اعتقادی اثرگذار بر پیشبرد گفتمان توحید در السلاممهم‌ترین آسیب‌های اعتقادی اثرگذار بر پیشبرد گفتمان توحید در عصر امام رضا ع راسخون یار همیشه همراه خدا شناسی توحید مهم‌ترین آسیب‌های اعتقادی اثرگذار بر پیشبرد گفتمان توحید در عصر امام های امام رضا ع در افراد خلاق چگونه شخصیتی دارند؟ خبر فارسی مهم ترین آسیب های اعتقادی اثرگذار بر پیشبرد گفتمان توحید در عصر امام رضا ع جدیدترین خبرهای شهرستان سنقر خبر فارسی مهم ترین آسیب های اعتقادی اثرگذار بر پیشبرد گفتمان توحید در عصر امام رضا ع بر مجاهدت های حماسه های ملی ایران هنرشعروادبیات ع مهم‌ترین آسیب‌های اعتقادی اثرگذار بر پیشبرد گفتمان توحید در عصر امام رضا ع بر نقش شماره جدید فصلنامه فرهنگ رضوی منتشر شدمتن مهم‌ترین آسیب‌های اعتقادی اثرگذار در پیشبرد گفتمان توحید در عصر امام رضا ع در جدیدترین مقالات دینی اندیشهجدیدترین مهم‌ترین آسیب‌های اعتقادی اثرگذار بر پیشبرد گفتمان توحید در عصر امام در کلام امام رضا ع همکاری های علمی و آموزشی ایران و تونس توسعه می یابد دریافت مطالب روزانه در ایمیل خود منو قیمت های روز قیمت حضور یکی از مراجع عراق در راهپیمایی اربعین تصاویر مهم‌ترین آسیب‌های اعتقادی اثرگذار بر پیشبرد گفتمان توحید در عصر امام امام رضا ع در آیت الله مصباح یزدی بر عهده ناشر مهم‌ترین آسیب‌های اعتقادی اثرگذار بر پیشبرد گفتمان توحید در عصر امام رضا


ادامه مطلب ...

حیای پسندیده و ناپسندیده در کلام امام رضا (ع)

[ad_1]
میراث تفسیری امام رضا (ع) در ذیل آیات الأحکام

میراث-تفسیری-امام-رضا-(ع)-در-ذیل-آیات-الأحکام«آیات الأحکام» آیاتی از قرآن است که به تنهایی با به کمک آیات دیگر، حکم یا احکامی از مسائل فقهی را به ادامه ...

رد پای ادیپ در بوف کور

رد-پای-ادیپ-در-بوف-کوربوف کور صادق هدایت از عقده‌ی ادیپی بی‌نصیب نمانده است. آقای محمدعلی همایون کاتوزیان در نقد چنین نظری ادامه ...

عقیده‌ی ادیپی در ادب و هنر

عقیده‌ی-ادیپی-در-ادب-و-هنراگر عقده‌ی ادیپ، به اعتقاد بسیاری، جهانشمول است، پس طبیعتاً باید نشانش در بسیاری از آثار ادبی و هنری ادامه ...

عقده‌ی ادیپی و دریافت‌های گوناگون آن

عقده‌ی-ادیپی-و-دریافت‌های-گوناگون-آنعقده‌ی ادیپ، که بزرگترین کشفِ فروید و سنگ پایه‌ی روانکاوی محسوب است، در قاموس روانکاوی فرویدی، دلبستگی ادامه ...

حقوق اقلیت‌های مسلمان در کشورهای غیراسلامی

حقوق-اقلیت‌های-مسلمان-در-کشورهای-غیراسلامیبر پایه‌ی گزارش اجلاس 1980 سازمان کنفرانس اسلامی، حدود یک سوم از مسلمانان جهان در کشورهای غیر عضو این ادامه ...

حقوق اقلیت‌های دینی در قوانین ایران

حقوق-اقلیت‌های-دینی-در-قوانین-ایرانتا پیش از پیروزی انقلاب مشروطه در 1285ش، وضع حقوقی اقلیت‌های دینی، همچون سایر مردم، بیشتر تابع مشی سیاسی ادامه ...

حقوق اقلیت‌های دینی در منابع اسلامی

حقوق-اقلیت‌های-دینی-در-منابع-اسلامیدر منابع اسلامی، یعنی قرآن و حدیث و آرای فقها، امتیازات و تکالیفی برای غیرمسلمانان منظور شده است. در ادامه ...

مروری بر مالکیت فکری (حقوق معنوی)‌ در ایران

مروری-بر-مالکیت-فکری-(حقوق-معنوی)‌-در-ایرانحقوق مالکیت فکری (حقوق معنوی)، اصطلاحی حقوقی به معنای حقوق شناخته شده برای پدیدآورنده‌ی هرگونه اثر فکری ادامه ...

مروری بر حقوق خانواده در کشورهای اسلامی

مروری-بر-حقوق-خانواده-در-کشورهای-اسلامیحقوق خانواده، شاخه‌ای از حقوق مدنی است که به مقررات و قواعد شکل‌گیری، تداوم و انحلال خانواده می‌پردازد. ادامه ...


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

حیای پسندیده و ناپسندیده در کلام امام رضا ع حیای پسندیده و ناپسندیده در کلام امام رضا ع و در کجا بد است و باید امام رضا علیه السلامحیای پسندیده و ناپسندیده در کلام امام راسخون یار همیشه همراه اخلاق حیای پسندیده و ناپسندیده در کلام امام رضا ع آیا حیاء همیشه خوب است یا بد؟ حیاء در امام رضا امام رضا حیای پسندیده و ناپسندیده در کلام امام رضا ع کاری اجتماعی در سنت و سیره امام رضا ع موج نور اندیشه و تفکرات در موج حیای پسندیده و ناپسندیده در کلام امام رضا بسیج در کلام امام یار مهربان هم نشین کافه ها شداینجا دمنوش دانش سرو می شود حیای پسندیده و ناپسندیده در کلام امام رضا ع حیای پسندیده و ناپسندیده در کلام امام رضا ع جواهری ارادت حجت الاسلام احمد کافی به امام خمینی ره اندیشهتاریخوتمدن حیای پسندیده و ناپسندیده در کلام امام رضا ع سخن به میان می آورد و از امام امت و رهبر همسر آیت‌الله العظمی بهجت درگذشت اندیشهحوزهو حیای پسندیده و ناپسندیده در کلام امام رضا ع بر پیشبرد گفتمان توحید در عصر امام رضا ع موج نور حیای پسندیده و ناپسندیده در کلام امام رضا ع تأسی به پیامبر اعظمصلی الله علیه و آله و سلم بررسی سندی متنی علم و عصمت امام در کلامی از امام رضا ع بررسی سندی متنی علم و عصمت امام در کلامی از امام رضا ع نویسندگان فال و طالع فال


ادامه مطلب ...

عوامل رفتاری برقراری ارتباط مؤثر در گفتار و رفتار امام رضا (ع)

[ad_1]

چکیده

معصومان (علیهم‌السلام) به عنوان تبیین کنندگان کلام وحی، در گفتار و رفتار خود با مخاطبان، به شیوه‌ای اثربخش ارتباط برقرار می‌کردند. با بررسی احادیث ایشان، این شیوه‌ها را در شرایط گوناگون انتقال پیام می‌توان استخراج و دسته‌بندی کرد. هدف از تدوین این نوشتار استخراج و دسته‌بندی بعضی از عوامل رفتاری ارتباط مؤثر در گفتار و رفتار امام رضا (علیه‌السلام) است. این عوامل در باب‌های مختلف حدیثی امام (علیه‌السلام) و نه صرفاً باب‌های تربیتی وجود دارد. این نکته مورد تأکید است که دوران امامت آن حضرت به خصوص تنوع سه دوره‌ی مختلف و به تبع آن مخاطبان مختلف این دوران می‌تواند الگویی برای شیوه‌ی رفتاری مدیران در عصر حاضر باشد. در این مقاله که به شیوه‌ی کتابخانه‌ای نگاشته شده، در چند عنوان به عواملی چون بهره‌گیری از نشانه‌های غیرکلامی، انتقال غیرمستقیم پیام، ادب و احترام متقابل، همگامی، هماهنگی قول و عمل، موقعیت‌شناسی در سخن گفتن و سکوت و ارتباط نزدیک اشاره شده است.
معاشرت، زمینه‌سازی برای پیام اصلی، اولویت‌شناسی و موقعیت‌شناسی و بالاخره سطح‌بندی ارتباط از دیگر عوامل رفتاری دارای شاهد مثال در احادیث رضوی است.

مقدمه

انسان برای انتقال مفاهیم مورد نظر خود به مخاطب یا مخاطبان، از ابزارهای مختلفی می‌تواند بهره برد. بیان یا کلام به عنوان مهم‌ترین عامل برقراری ارتباط مؤثر و البته در دسترس‌ترین آنها به عنوان یکی از نعمت‌های الهی مورد تأکید خداوند قرار گرفته است به طوری که در آیات 3 و 4 سوره‌ی مبارکه رحمن می‌فرماید: «انسان را آفرید و به او بیان آموخت.» اما آیا گفتار به تنهایی می‌تواند موجب ارتباطی اثربخش باشد؟
بدون شک همواره نمی‌توان از سخن و کلام به عنوان ابزار انتقال مفاهیم بهره برد. بهره‌گیری از ابزارها و عوامل رفتاری از بدو کودکی تا ایجاد پیچیده‌ترین ارتباطات انسانی همواره، همگام و همراه انسان بوده و هست. از گریه‌ی کودک برای نشان دادن مفهوم مورد تفاضا گرفته تا بهره‌گیری بزرگسال از این ابزار انتقال، محققان علوم ارتباطات اجتماعی را به نوعی دیگر از دسته‌بندی در خصوص ابزارها و عوامل ارتباطی رهنمون می‌سازد.
این سؤال مطرح است که آیا این عوامل و ابزارها در فرآیند ارتباطی معصومان (علیهم‌السلام) و به خصوص امام هشتم (علیه‌السلام) جایگاهی دارد یا با بررسی شواهد حدیثی امام رضا (علیه‌السلام) می‌توان به شاهد مثال‌هایی در این خصوص دست یافت؟
در صورت وجود و بهره‌گیری امام رضا (علیه‌السلام) از این ابزارها، عوامل رفتاری ارتباط مؤثر از دیدگاه ایشان چیست؟
پیش‌زمینه‌ی ذهنی ما براساس اعتقاد کلامی و همچنین آموزه‌های قرآنی بر این است که خداوند متعال، قرآن کریم را از طریق پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) برای بهتر زیستن نازل فرموده و ایشان و معصومان (علیهم‌السلام) تبیین کنندگان آموزه‌های وحی هستند. از طرفی هنر معصومان (علیهم‌السلام) در برقراری همین ارتباط مؤثر با مخاطبان برای تبیین و فهماندن پیام الهی است و البته با واکاوی در احادیث رسیده از این گوهران تابناک می‌توان به عواملی چند در برقراری ارتباط اثربخش و موانع آن دست یافت.
نکته‌ی مهم در این خصوص این است که شیوه‌ی برقراری ارتباط مؤثر با مخاطبان که عمدتاً با هدف تربیت مخاطب، تذکار، تبیین کلام وحی و احادیث اجداد گرامی ایشان بوده در متن احادیث نهفته است و پژوهشگر می‌تواند با مطالعه، دسته‌بندی و واکاوی احادیث در تمامی باب‌ها، زیرساخت‌های ارتباطی ایشان با مردم آن عصر را استخراج و دسته‌بندی کند.
در منابع علوم ارتباطات اجتماعی و روان‌شناسی، عواملی برای برقراری ارتباط مؤثر برشمرده شده‌اند که از جمله در این آثار، از «گشودگی» یا «افشای خود» نام برده شده است (فرهنگی، 1389، ج 1: 114). همچنین رعایت ادب و احترام مخاطب از عناوین دیگر است. در توضیح این مورد آمده است حرمت‌شکنی در گام نخست، حالتی روانی برای مخاطب ایجاد می‌کند که مانع از پذیرش سخنان گوینده و حتی شعله‌ور شدن آتش خشم و تنفر در وی می‌شود (گروه پژوهشی علوم قرآنی و حدیث، 1387، ج 2: 449).
مثبت‌اندیشی (وود، 1379: 74-73)، اعتمادآفرینی، همگامی (ریچاردسون، 1381: 48-47)، رازداری که در روابط میان‌فردی از دو جنبه قابل بررسی است: حفظ اسرار خود و دیگران، اولویت‌شناسی و توجه به سطح فهم مخاطب (گروه پژوهشی علوم قرآنی و حدیث، 1387، ج 2: 456-454)، گوش دادن فعال (بولتون، 1388: 61)، حمایت‌گری (فرهنگی، 1389، ج 1: 118) و بالاخره سخن گفتن شایسته را می‌توان از عوامل برقراری ارتباط مؤثر برشمرد (گروه پژوهشی علوم قرآنی و حدیث، 1387، ج 2: 463).
در این منابع، دسته‌بندی خاصی برای این عوامل شمرده نشده، ولی در مقاله‌ی پیش‌روی آن دسته از عوامل که ناظر به رفتار کنشگر است به عنوان عوامل رفتاری با ذکر شواهد از میراث حدیثی امام رضا (علیه‌السلام) دسته‌بندی و عرضه شده است.
خصوصیت این عوامل نشان دهنده‌ی دقت‌نظر بهره گیرنده‌ی آن در استفاده‌ی به جا و تأثیرگذار در انتقال مفاهیم والای مورد نظر آن امام همام (علیه‌السلام) در برهه‌ی خاص امامت ایشان است.
البته نباید از نظر دور داشت عوامل برقراری ارتباط مؤثر بیش از اینهاست و در این نگاشته تلاش شده با محوریت احادیث امام رضا (علیه‌السلام)، مواردی که دارای شاهد مثال مربوط به عوامل رفتاری است دسته‌بندی و ذکر شود. همچنین بعضی از عوامل برقراری ارتباط مؤثر، درونی است که خواننده می‌تواند برای اطلاع از شواهد میراث احادیث رضوی به مقاله‌های دیگر که در همین خصوص نگاشته شده مراجعه کند (جانفزا و دیگران، 1393: 50-25).

بهره‌گیری از نشانه‌های غیرکلامی

پاره‌ای از پیام‌ها، کلامی و پاره‌ای دیگر غیرکلامی هستند. در بعضی از کتاب‌ها به نوع غیرکلامی، زبان تن گفته می‌شود (بولتون، 1388: 123). اولین ارتباط انسان، با زبان تن است، به طوری که ما با نخستین علائم و اشاره‌هایی که مخابره می‌کنیم درک می‌شویم، چرا که دوستانه نبودن حرکت‌ها، صحبت خوب و خوشایند را دشوار می‌سازد. به طور کل مواردی چون تبسم، بازوان از هم باز، خم شدن به جلو، لمس کردن، تماس چشمی و سر تکان دادن (گابور، 1389: 19-13) از جمله تسهیل کنندگان بُعد غیرکلامی ارتباط هستند.
توضیح این نکته در متون حدیثی گرچه مشکل است و گاهی نیز توضیح اشتباه حالت‌های غیرکلامی، جزء آسیب‌های فهم حدیث به شمار می‌رود (مسعودی، 1386: 252)، در عین حال با اندکی دقت و تدبر در فحوای کلام راوی می‌توان به پیام‌های غیرکلامی نقل شده از معصوم (علیهم‌السلام) دست یافت. چه بسا اتفاق می‌افتاد امام (علیه‌السلام) بدون رد و بدل کردن کلام و با اقدامی ویژه، به بهترین شکل پیام خود را به فرد منتقل فرموده است.
اکنون نمونه‌ی پیام‌های غیرکلامی امام رضا (علیه‌السلام) را در ادامه بنگرید:

1. تبسم

بهره‌گیری از تبسم در فرآیند ارتباط، بسیار بااهمیت می‌نماید. گرچه برای لبخند معانی چون تمسخر هم می‌توان در نظر گرفت ولی عمدتاً لبخند حاکی از رضایت است (هارجی، 1386: 64) و طبیعتاً چون می‌تواند باعث قضاوت مثبت درباره‌ی افراد شود، در ادامه‌ی ارتباط تأثیری بسزا دارد.
در بعضی از احادیث امام رضا (علیه‌السلام) به خصوص زمانی که می‌خواهند به مخاطب آرامش خاطر عنایت فرمایند، تبسم، نمود پیدا کرده و حضرت بعد از فرازهایی، با تبسمی سخن خود را ادامه می‌دهند. به طور مثال قبل از یکی از مناظره‌ها که مأمون برای حضرت تدارک دیده بود، امام (علیه‌السلام) هنگامی که نگرانی نوفلی، یکی از یاران همراهش را دید با تقدیم تبسمی به او وعده‌ی پیروزی دادند (ابن بابویه، 1398 ق: 418).

2. گریه

اخبار کوچ توأم با اکراه امام رضا (علیه‌السلام) از مدینه به مرو بسیار نقل شده است. نکته اینکه امام (علیه‌السلام) برای نشان دادن اکراه از رفتن به سفر، به زیارت قبر پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) رفتند و در هنگام بازگشت، با صدای بلند گریه کردند (همان، 1387 ق، ج 2: 218). همچنین امام (علیه‌السلام) ضمن اینکه خانواده‌ی خود را به این سفر بی‌بازگشت نبردند (جعفریان، 1387: 437) به آنها نیز فرمودند تا بر ایشان گریه کنند. بعد از تقسیم 12 هزار دینار بین خانواده، پیام خود را در خصوص عدم بازگشت از سفر به اطلاع حاضران رساندند (ابن بابویه، 1387 ق، ج 2: 140).
در این زمینه استفاده‌ی هوشمندانه‌ی امام (علیه‌السلام) از رسانه‌ی گریه در پایان دادن به بعضی گمانه‌زنی‌های شیعیان از یک طرف و ناکام گذاشتن پیام فریبکارانه‌ی مأمون نقش بسیار مؤثری دارد.
قرائتی دیگر از این روایت از محول سجستانی نقل شده است. در این روایت بر گریستن امام (علیه‌السلام) با صدایی بلند تأکید شده است:
"من در مدینه‌ی منوره بودم که مأمورین مأمون وارد شدند و در نظر داشتند که آن حضرت را به خراسان ببرند، حضرت رضا (علیه‌السلام) وارد مسجد حضرت رسول (صلی الله علیه و آله و سلم) شدند و با جدشان تودیع کردند، هنگامی که می‌خواستند از مسجد بیرون شوند چند بار به طرف قبر مبارک حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) برگشتند و با صدای بلند گریه کردند.
در این هنگام من خدمت آن جناب رسیدم، سلام کردم و حضرت جواب سلام مرا دادند، من او را تسلی دادم. حضرت رضا (علیه‌السلام) فرمودند: از من دیدن کنید زیرا من از جوار جدم خارج خواهم شد، در سرزمین غربت از دنیا خواهم رفت و در کنار هارون دفن خواهم شد (همان: 217)."

3. حرکت‌ها و حالت‌های بدن

برای نشان دادن اوج احساس، چه بسا با یک حرکت به اندازه‌ی ده‌ها کلمه بتوان ناراحتی یا خوشحالی خود را به مخاطب منتقل کرد. بر کسی پوشیده نیست که این کار می‌تواند دارای اثربخشی بیشتری نسبت به کلام باشد. راویان احادیث امام رضا (علیه‌السلام) گاهی اوقات به زیبایی، این‌گونه پیام‌ها را روایت کرده‌اند.
در روایتی از اباصلت هروی، شبهه‌ی علی بن جهم در خصوص شبهه‌ی سهل‌انگاری حضرت داود (علیه‌السلام) نسبت به نماز و آلوده شدن ایشان به زنا (العیاذ بالله) در حضور حضرت رضا (علیه‌السلام) مطرح می‌شود و ایشان با زدن دست به پیشانی اوج ناراحتی خود را از این سخن ابراز می‌کنند:
قَالَ فَضَرَبَ الرِّضَا (علیه‌السلام) بِیدِهِ عَلَی جَبْهَتِهِ وَ قالَ إنَّا للهِ و إنَّا لله و إنَّا إلَیهِ راجِعُونَ لَقَدْ نَسَبْتُمْ نَبِیاً مِنْ أنْبیاءِ اللهِ إلَی التَّهاوُنِ بِصَلاتِهِ حَتَّی خَرَجَ فِی أثَرِ الطَّیرِ ثُمَّ بِالْفَاحِشَةِ ثُمَّ بِالْقَتْل؟!؛ حضرت رضا (علیه‌السلام) پس از شنیدن این سخن ناراحت شدند و دست خود را بر پیشانی‌اش زدند و فرمودند: شما یکی از پیامبران خداوند را به سهل‌انگاری نسبت به نماز متهم کردید به گونه‌ای که با قطع نماز، در پی پرنده‌ای روان شده و عاشق زنی می‌شود، بعد با نقشه و فریب، شوهرش را می‌کشد و زن او را تصاحب می‌کند!!. (ابن بابویه، 1376: 92).
همچنین امام رضا (علیه‌السلام) در توضیح حالت‌های پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در توصیف قیامت می‌فرمایند: هرگاه ذکر قیامت بر زبان مبارک پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) جاری می‌شد، صدایشان بلند شده، رخسارشان به سرخی می‌گرایید:
وَ کانَ إِذا خَطَبَ قالَ فِی خُطْبَتِهِ: أمَّا بَعْدُ. فَإِذَا ذَکرَ السَّاعَةَ اشْتَدَّ صَوْتُهُ وَ احْمَرَّتْ وَجْنَتَاهُ، ثُمَّ یُقولُ: صَبَّحَتْکُم السَّاعَةُ أوْ مَسَّتْکمْ، ثُمَّ یُقولُ: بُعِثْتُ أنا و السَّاعَةُ کَهذِهِ مِنْ هَذِهِ - و یشیِرُ بإصْبَعَیهِ؛ و هرگاه خطبه می‌خوانند در خطبه‌هایشان می‌گفتند: اما بعد و هرگاه ذکر قیامت بر زبان مبارکشان جاری می‌شد، صدایشان بلند می‌شد و رخسارشان قرمز می‌شد و سپس فرمودند: قیامت صبح و شب با شما همراه و بعثت من با قیامت توأم است (طوسی، 1414 ق: 337).

4. نحوه‌ی لباس پوشیدن

بحث شکل ظاهری از دو جنبه حائز اهمیت است. نحوه‌ی لباس پوشیدن در مراسم‌های رسمی یا در نزد عموم می‌تواند دارای پیام باشد. این نکته از دید ائمه هدی (علیهم‌السلام) پنهان نبوده است، چه آن زمان که امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) کفش وصله‌زده به پا می‌کنند (ابن عقده، 1424 ق: 84) و چه آن زمان که امام رضا (علیه‌السلام) در ظاهر، لباس خز می‌پوشند ولی لباس زیرین را برای تربیت نفس خود خشن به تن می‌کنند (ابن شهر آشوب مازندرانی، 1379 ق، ج 4: 360). در همه حال تک تک رفتارهای ایشان مبتنی بر هدایت بشریت است (ابن بابویه، 1404 ق، ج 2: 610). باید توجه داشت که توقع از امام امت این است که عدل و داد برقرار کند، چنان که از امام رضا (علیه‌السلام) منقول است که گروهی از صوفیه خدمت حضرت می‌رسند و می‌گویند:
اکنون که مأمون امور خلافت را به تو واگذار کرده است و تو از همگان به این امر شایسته‌تر هستی، اینک باید لباس پشمی بپوشی و جامه‌های خشن در برکنی. امام (علیه‌السلام) فرمودند: از امام، عدل و داد مورد انتظار است. امام هرگاه سخن گفت راست بگوید، هرگاه حکم کرد عدالت داشته باشد و هرگاه وعده کرد به وعده‌ی خود عمل کند. خداوند متعال می‌فرماید: «قُلْ مَنْ حَرَّمَ زِینَةَ اللّهِ الَّتِی أَخْرَجَ لِعِبَادِهِ وَالطَّیِّبَاتِ مِنَ الرِّزْقِ؛ بگو: چه کسی زینت‌های الهی را برای بندگان خود آفریده و روزی‌های پاکیزه را حرام کرده است؟!» (اعراف / 32).
یوسف صدیق (علیه‌السلام) لباس‌های زیبا و گرانبها می‌پوشیدند و بر مخده‌ها و کرسی‌های فرعون تکیه می‌کردند (اربلی، 1381 ق، ج 2: 310).
در خصوص نوع شیوه‌ی لباس پوشیدن در مکان‌های رسمی، امام (علیه‌السلام) در زمان اخذ بیعت، با پوشیدن لباس سبز و عمامه‌ای سفید (مفید، 1413 ق، ج 2: 261) مطابق سنت نبوی سعی در نشان دادن جایگاه والای خود در بین مردم دارند. دیگر بار در بحث اصرار مأمون به اقامه‌ی نماز عید به وسیله‌ی آن حضرت است که امام (علیه‌السلام) بعد از رد اولیه‌ی درخواست مأمون، آن را به شرط اجرای این امر مانند رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) می‌پذیرند و سپس مانند ایشان، عمامه‌ای سفید بر تن کرده، جامه‌ی خود را تا زانو بالا می‌زنند و به اطرافیان خود نیز چنین دستور می‌دهند (کلینی، 1407 ق، ج 1: 489؛ ابن بابویه، 1387 ق، ج 2: 150) و به حرکت می‌افتند. همه‌ی این موارد دلالت بر تلاش امام (علیه‌السلام) به انتقال پیام به این صورت دارد. لازم به تذکر است که ایشان تنها از بُعد لباس از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) تبعیت نکردند، بلکه در بُعد کلامی نیز مانند ایشان با تکبیر و تسبیح الهی به سوی مصلی حرکت کردند. اما تأثیر لباس به گونه‌ای بود که اطرافیان نیز به تبعیت به این شکل درآمدند.

5. آراستن ظاهر

آراستن ظاهر به روش‌های مختلف حاوی پیام‌های گوناگون است. همان طور که آراستن ظاهر با زیورهای مختلف و نشستن بر فرش‌های گران‌بها می‌تواند باعث غرور و فخرفروشی شود، در زبان احادیث، بعضی از ابزار آراستن، می‌تواند ارتباطی اثربخش برای استفاده کننده به ارمغان آورد. امام رضا (علیه‌السلام) در حدیثی به نقل از دایی خود هند بن ابی‌هاله، به تفصیل، شمایل و خصوصیات ظاهری پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) را توصیف می‌کنند و نکته‌ی مورد توجه در این حدیث نسبتاً طولانی، نظم و موجه بودن شکل ظاهری پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) است (ابن بابویه، 1387 ق، ج 1: 316)
همچنین در حدیثی دیگر، ایشان تأثیر خضاب کردن را در ارتباطات و مؤثر بودن بعضی از ارتباطات انسانی برمی‌شمرند (کلینی، 1407 ق، ج 6: 481).

6. استفاده از بوی خوش

استفاده از عطری خاص می‌تواند حاوی پیام باشد و حتی در فرآیند ارتباط نیز تأثیر بگذارد. در آموزه‌های اسلامی به استفاده از بوی خوش تأکید شده است. این موضوع چنان تأثیری دارد که احکام فقهی متنوعی درباره‌ی آن وارد شده که دقت‌نظر اسلام در استفاده از بوی خوش درباره‌ی زنان به سبب آثار ارتباطی آن جالب توجه است.
در تعالیم رضوی نیز این مهم به چشم می‌خورد، به طوری که از امام رضا (علیه‌السلام) مروی است جای امام صادق (علیه‌السلام) از بوی خوش ایشان شناخته می‌شد.
«کانَ یَعْرَفُ مَوْضِعُ جَعفرٍ (علیه‌السلام) فِی الْمَجِدِ بِطیبِ رِیحهِ وَ مَوْضِعِ سُجُودهِ؛ جایگاه امام جعفر صادق (علیه‌السلام) در مسجد، از بوی خوش آن و از جای سجودش شناخته می‌شد» (طبرسی، 1412 ق: 42).

7. تأثیر نمادها

امام رضا (علیه‌السلام) بعد از پذیرش ولایتعهدی تلاش کردند اعمال قراردادی راجع به بیعت را نیز از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) اخذ و بدین‌وسیله سنت نبوی را اطلاع‌رسانی کنند. منقول است زمانی که مردم برای بیعت نزد حضرت آمدند و به شیوه‌ای غیر از شیوه‌ی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) با آن حضرت بیعت کردند که البته نشانه‌ی فسخ غیبت در زمان حضرت رسول (صلی الله علیه و آله و سلم) بوده نکته‌ی جالب توجه در این خصوص این است که امام (علیه‌السلام) تا پایان مراسم بیعت، عکس‌العملی از خود نشان ندادند تا اینکه جوانی از فرزندان انصار به شکل صحیح با آن حضرت بیعت کرد. اینجاست که امام (علیه‌السلام) به مأمون فرمودند: «کسانی که امروز با ما بیعت می‌کردند از روی حقیقت و عقیده نبود، جز این جوان انصاری که از روی ایمان با ما بیعت نمود.»
مأمون دلیل این سخن را که می‌پرسد امام (علیه‌السلام) در پاسخ می‌فرمایند: «عقد بیعت از آخر انگشت کوچک است تا ابهام و فسخ بیعت از ابهام تا انگشت کوچک است.»
مأمون دوباره دستور داد مردم حاضر شده و به شیوه‌ی مورد نظر امام (علیه‌السلام) بیعت کنند (ابن شهر آشوب مازندرانی، 1379 ق، ج 4: 396).
در بهره‌گیری امام (علیه‌السلام) از نشانه‌های قراردادی و غیرکلامی 1. تأکید ایشان بر تبعیت از سنت رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) است؛ 2. رعایت تشریفات مرسوم حتی با لحاظ سنت نبوی بودن آن. اولویت اول در خصوص ارتباط ایشان با مخاطبان نبوده است، چرا که نه تنها موجب خشم و کدورت ایشان نشد بلکه با تبسم و با حوصله عمل درست یک نفر را تشویق و کار اشتباه دیگران را که ممکن است به نظر بعضی باعث وهن نیز باشد با ظرافت تذکر دادند.
از دیگر سو امام رضا (علیه‌السلام) رعایت نمادی که سنت رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) است را ملاک صحیح یا غیرصحیح بودن بیعت قلمداد می‌فرمایند.

8. هدیه

از دیگر عوامل غیرکلامی ارتباط مؤثر، هدیه دادن است. هدیه،‌ تداوم‌بخش ارتباط و به نوعی تضمین کننده‌ی آن تلقی می‌شود. در گفتار معصومان (علیهم‌السلام) به ویژه امام رضا (علیه‌السلام) هدیه دادن جایگاه ویژه‌ای دارد. ایشان از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) روایت می‌فرمایند که هدیه مفتاح نیکی‌ها است.
«نِعْمَ الشَّیءُ الْهَدیةُ وَ هِی مِفْتَاحُ الْحَوائِجِ؛ یکی از چیزهای خوب هدیه است و هدیه کلید گشایش نیازهاست» (ابن بابویه، 1387 ق، ج 2: 74).
همچنین می‌فرمایند: «الهَدیِةُ تُذْهِبُ الضَّغَائِنَ مِنَ الصُّدُورِ؛ هدیه، کینه‌ها را از دل بیرون کند» (همان).
امام (علیه‌السلام) با ارسال پیش‌کشی، پیام مورد نظرشان را به شخص انتقال می‌دادند. در روایت است که امام رضا (علیه‌السلام) برای یکی از غلات که بر ایشان دروغ می‌بست و شراب نیز می‌نوشید یک جانماز و یک دانه خرما فرستادند که شخص فهمید منظور امام (علیه‌السلام) از ارسال جانماز، توصیه‌ی ایشان به نماز خواندن و از فرستادن دانه‌ی خرما توصیه‌ی ایشان به ترک شراب‌خواری اوست (کشی، 1409 ق: 554) بدون اینکه امام (علیه‌السلام) حتی کلامی به آن فرد ابراز کنند.

9. ارتباط نداشتن

برقرار نکردن ارتباط یا رفت و آمد نکردن با شخصی خاص خود دارای پیام است. گاهی اوقات به مصلحت نیست که به صورت کلامی دیگران را از ارتباط با شخصی خاص بر حذر داشت بلکه با انجام رفتاری می‌توان پیام مورد نظر را در آن خصوص انتقال داد.
در حدیثی از امام رضا (علیه‌السلام) است که در حضور ایشان از محمد بن جعفر عموی آن حضرت سخن به میان می‌آید و امام (علیه‌السلام) می‌فرمایند مرا با او کاری نیست. راوی با خود می‌گوید این شخص ما را به نیکی کردن به ارحام امر می‌کند چرا خود با عمویش چنین رفتاری دارد. در این هنگام امام (علیه‌السلام) به وی می‌فرمایند: «این قطع ارتباط، خود صله‌ی ارحام است، محمد هرگاه نزد من بیاید مردم او را تصدیق خواهند کرد، هرگاه نزد من نیاید و من نزد او نروم مردم گفته‌های او را نخواهند پذیرفت» (ابن بابویه، 1387 ق، ج 2: 204).

انتقال غیرمستقیم پیام

گاهی اوقات انتقال غیرمستقیم پیام به مراتب مؤثرتر از انتقال مستقیم پیام است. در فرآیند انتقال پیام چه بسا فضای حاکم بر جلسه به خوبی می‌تواند مشابهت معنایی در ذهن گیرنده ایجاد کند. امام رضا (علیه‌السلام) به این نکته توجه داشتند، به طوری که روزی یکی از اصحابشان از ایشان تقاضای هدیه‌ای به اندازه‌ی جوانمردی امام (علیه‌السلام) می‌کند و حضرت این شرط را امکان‌پذیر نمی‌داند و بعد از آنکه فرد مطابق با جوانمردی خودش از ایشان تقاضا می‌کند، ایشان به غلامشان دستور پرداخت 200 دینار می‌دهند (مجلسی، 1403 ق، ج 49: 100).
همچنین از نکات ظریف در احادیث رضوی در این خصوص می‌توان به روایت علی بن محمد بن سیار در خصوص دعای باران به وسیله‌ی امام رضا (علیه‌السلام) اشاره کرد. در این حدیث، امام (علیه‌السلام) بعد از دعای باران و گذشتن زمان و آماده‌تر شدن مخاطبان و در نهایت بعد از نزول باران، از موقعیت به وجود آمده برای انتقال پیام‌های عالی دین استفاده کردند (ابن بابویه، 1387 ق: 172-168).

ادب و احترام متقابل

یکی از مهارت‌های رفتاری ارتباط مؤثر، رعایت ادب و احترام است. رعایت این مقوله، در نفوذ کلام در مخاطب تأثیر فراوانی دارد. این تأثیر در اطرافیان که به عنوان شخص سوم، این فرآیند را مشاهده می‌کنند نیز جاری است. رعایت نکردن ادب و احترام چه‌بسا، با وجود اقناع طرف مقابل باعث کینه در دل مخاطب یا شکست وی در بحث‌های مناظره‌ای شود.
در منش ارتباطی امام رضا (علیه‌السلام) به تکرار، مؤلفه‌ی ادب و احترام را می‌توان مشاهده کرد. نمونه‌ی بارز آن در مناظره‌ی حضرت با جاثلیق رومی است. آنجا که امام (علیه‌السلام) ابتدا از وی اعتراف می‌گیرند که لوقاء، مرقابوس و متی از علمای انجیل هستند و سپس با استفاده از فرآیندی عقلی، نظر جاثلیق را از صدق ایشان بر می‌گردانند. در نهایت با توجه به تقدسی که مسیحیان برای این افراد قائلند و تقاضای جاثلیق از طرف‌نظر کردن از این بحث، در نهایت ادب به عقاید وی احترام گذاشته و از ادامه‌ی بحث در این خصوص صرف‌نظر می‌کنند.
"جاثلیق گفت ای عالم مسلمانان دوست دارم مرا در این مورد و از گفتگو درباره‌ی این اشخاص معاف بدارید و از این بحث درگذرید.
فرمودند ما از این گذشتیم اینک هرچه در نظر داری سؤال کن، گفت دیگری سؤال‌های خود را مطرح کند به مسیح سوگند در میان علماء مسلمانان مانند شما کسی نیست (همان، 1398 ق: 427)"

همگامی

در متون ارتباطات اجتماعی، از همگامی به همدلی نیز تعبیر می‌شود. در شرایط بحرانی، انسان نیازمند یاری دیگران است تا خود را از بحران نجات دهد (شرفی، 1388: 68). با توجه به اینکه برخورد با باورهای اشخاص در واقع برخورد با حقیقت آنهاست. انگیزه و نظر ما هرچه قرین به خیرخواهی و حتی درست باشد آنگاه که برای بیان اشتباه طرف مقابل باشد چه‌بسا در ادامه‌ی روند ارتباط اخلال ایجاد کرده و واکنش مخاطب را به دنبال داشته باشد که برای جبران این امر می‌توان از این روش استفاده کرد (ریچاردسون، 1381: 48-47).
در کلام رضوی این مهارت را می‌توان در دلداری امام رضا (علیه‌السلام) با یونس بن عبدالرحمن که از بدگویی اهل قبیله‌اش دلگیر بود مشاهده کرد (کشی، 1409 ق: 487).
همچنین یسع بن حمزه از امام (علیه‌السلام) نقل می‌کند روزی مردی که در سفر حج زاد و توشه‌ی خود را از دست داده بود مشکل را با امام (علیه‌السلام) مطرح و از ایشان درخواست کمک می‌کند. امام (علیه‌السلام) به منزل رفته و از پشت در بدون اینکه آن مرد چهره‌ی حضرت را ببیند به او مبلغی پرداخت می‌کنند (ابن شهر آشوب مازندرانی، 1379 ق، ج 4: 361). چنان که در این واقعه مشاهده می‌شود امام رضا (علیه‌السلام) با درک وضعیت فرد، به گونه‌ای عمل می‌کنند که ضمن ابراز همدردی و امداد به وی، از شرمندگی او نیز جلوگیری شود.
نمونه‌ی قرآنی همگامی را می‌توان در محاجه‌ی پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) با مشرکان دید. آنگاه که قرآن کریم به ایشان می‌فرماید: «قُلْ مَن یَرْزُقُکُم مِنَ السَّماوَاتِ وَالْأَرْضِ قُلِ اللَّهُ وَإِنَّا أَوْ إِیَّاکُمْ لَعَلَى‌ هُدىً أَوْ فِی ضَلاَلٍ مُبِینٍ؛ بگو: کیست که شما را از آسمان‌ها و زمین روزی می‌دهد؟ بگو: خدا و در حقیقت یا ما یا شما بر هدایت یا گمراهی آشکاریم» (سباء / 24).
با اینکه می‌دانیم گوینده‌ی سخن به خوبی مهتدین و گمراهان را از یکدیگر باز می‌شناسد، با اتخاذ شیوه‌ی همگامی، مخاطب را از گارد تدافعی خارج می‌کند و با در نظر داشتن اینکه مخاطب تنها اندیشه و خرد نیست و بلکه گرد آمده‌ای از عواطف و احساسات است سعی در اقناع بُعد عاطفی وی با استفاده از این شیوه دارد (مکارم شیرازی، 1374، ج 18: 87).

هماهنگی قول و عمل

هماهنگی قول و عمل به خصوص در پایداری ارتباط اثربخش، تأثیری بسزا دارد. خداوند متعال می‌فرماید: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ مَا لاَ تَفْعَلُونَ؛ ای کسانی که ایمان آورده‌اید، چرا چیزی می‌گویید که انجام نمی‌دهید؟» (صف / 2).
خطاب آیه به مؤمنان است نه همه‌ی مردم. پس این مطالبه‌ای است از جانب خداوند برای مؤمنان. از طرفی در فرهنگ رضوی نیز ایمان تنها اقرار به زبان نیست بلکه شرط ایمان، عمل به ارکان نیز است:
«الایمان عقد بالقلب و لفظ باللسان، و عمل بالجوارح، لا یکون الایمان إلا هکذا؛ ایمان دارای سه رکن است: پیوند قلبی، تلفظ به زبان و عمل به اعضاء و جوارح، ایمان بدون اینها تحقق نمی‌پذیرد» (ابن بابویه، 1387 ق، ج 1: 227).
به راستی سخن فردی که قول و عملش با یکدیگر یکی نیست فاقد اثربخشی لازم است. حدیث معروف پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) درباره أکل رطب نیز گویای همین مطلب است.
از طرفی، انسان عقایدی بر زبان جاری می‌سازد که نشان از اعتقاد قلبی وی به آنهاست. چنانچه در فرآیند ارتباط، مخاطب بین دل و زبان گوینده ناهماهنگی ببیند طبیعتاً نیز از قول او تأثیری نمی‌گیرد. در رفتار امام رضا (علیه‌السلام) این موضوع در حساس‌ترین مواقع نیز بروز می‌کند. منقول است که در یکی از مناظره‌های امام رضا (علیه‌السلام) با اصحاب ادیان، ایشان ضمن حوصله‌ی فراوان در مناظره، از هنگام صبح تا اذان ظهر، به محض رسیدن وقت نماز بحث را تعطیل و نماز می‌گزارند. سپس به دلیل وعده‌ای که با کسی کرده بودند مکان بحث را ترک می‌کنند و طبق قولی که به اصحاب مناظره داده بودند فردای آن روز به محل بحث باز می‌گردند (طوسی، 1419 ق: 193).
در حدیثی از امام رضا (علیه‌السلام) به نقل از نبی اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) آمده است: «لَا قَوْلَ إلَّا بِعَمَلٍ، وَ لا قَوْلَ وَ عَمَلَ إلَّا بِنِیةٍ، وَ لا قَوْلَ وَ عَمَلَ و نِیةَ بأصابَةِ السُّنَّةِ؛ گفتار بدون عمل بی‌فایده است و عمل بدون نیت، نتیجه‌ای ندارد و نیت هم باید مطابق سنت باشد» (همان، 1414 ق: 337).

موقعیت‌شناسی سخن و سکوت

مسلم است که برای برقراری ارتباط، اولین مسئله‌ای که به ذهن متبادر می‌شود سخن گفتن است. بیان، نعمتی بزرگ است که خداوند آن را شایسته‌ی یادآوری به انسان می‌داند. «خَلَقَ الْإِنسَانَ، عَلَّمَهُ الْبَیَانَ» (رحمن / 4-3). در عین حال این سؤال مطرح است که آیا در آموزه‌های دینی، سخن گفتن اولی است یا سکوت؟ امام رضا (علیه‌السلام) در توصیف سکوت می‌فرمایند:
"من علامات الفقه الحلم و الصمت، إنّ الصمت باب من أبواب الحکمة، إنّ الصمت یکسب المحبّة و هو دلیل علی الخیر؛ از نشانه‌های فقه و بصیرت، حلم و بردباری و سکوت است. سکوت یکی از درهای حکمت بوده، ایجاد محبت کرده و راهنمایی به سوی خیرات است (حمیری، 1413 ق: 369؛ کلینی، 1407 ق، ج 1: 36)."
از دیگر سو باید گفت سخن و سکوت هر یک جایگاه خود را دارند و نمی‌توان هیچ یک را بر دیگری رجحان داد. در عین اینکه می‌دانیم زبان خود در معرض آسیب‌های مختلفی است و تأکید معصومان (علیهم‌السلام) بر سکوت به دلیل همین خطرهای مترتب بر سخن گفتن است نه اینکه نفس سخن گفتن مورد مذمت باشد، چرا که امام رضا (علیه‌السلام) از قول جدشان علی (علیه‌السلام) می‌فرمایند: «الْمَرْءُ مَخْبُوءٌ تَحْتَ لِسْانِه؛ مردم در زیر زبان خود مستور هستند» (ابن بابویه 1376: 447). مقصود این است که تا انسان سخن نگوید قدر و اندازه‌اش معلوم نمی‌شود.
پس می‌توان گفت به شرط احتراز از آسیب‌های سخن، گفتگو بر سکوت رجحان دارد.
در هر صورت باید گفت انسان بصیر، موقعیت سخن یا سکوت خود را باید به خوبی تشخیص دهد. نمونه‌ی بارز این رفتار، معصومان (علیه‌السلام) هستند. در گفتار و رفتار رضوی نیز این عامل مؤثر ارتباطی را می‌توان یافت، به طوری که امام کاظم (علیه‌السلام) در توصیف فرزندشان امام رضا (علیه‌السلام) می‌فرمایند: «قَوْلُهُ حُکمٌ وَ صَمْتُهُ عِلْمٌ یبَینُ لِلنَّاسِ مَا یخْتَلِفُونَ فِیه؛ هنگام سخن گفتن، بهترین سخنگو و هنگام سکوت، بهترین دانشمند است و برای مردم اختلافاتشان را بیان می‌کند» (کلینی، 1407 ق، ج 1: 314؛ ابن بابویه، 1387 ق، ج 1: 24).
البته باید توجه داشت بهره‌گیری به موقع از سخن و سکوت، لازمه‌ی حکمت معصومان (علیه‌السلام) است و طبیعتاً به وسیله‌ی خودشان تصریح نمی‌شود ولی پژوهشگر علوم حدیث از فحوای کلام و در نظر گرفتن موقعیت ذکر حدیث می‌تواند به این موضوع دست یابد.
این موضوع را به خوبی می‌توانیم در مناظره‌های حضرت یا تعامل ایشان با مأمون ببینیم. چه آنجا که امام (علیه‌السلام) به جای اینکه خود وارد مناظره با سلیمان مروزی شوند پاسخ‌ها را به یکی از صحابه‌ی نومسلمان واگذار می‌کنند (امینی‌فر، 1389: 67) و چه آنجا که به هنگام مراجعت، به مرو ضمن پاسخگویی به سؤال‌های مردم، از ذکر اموری که حساسیت ضحاک نماینده‌ی مأمون را تحریک کند، صرف‌نظر کردند (ابن بابویه، 1372، ج 2: 429).
از دیگر سو هنگامی که امام (علیه‌السلام) مصلحت در عدم سکوت می‌بینند با صراحت تمام مأمون را به تغییر شیوه‌ی حکومت‌داری و عزیمت به مرکز بلاد مسلمین فرا می‌خوانند (همان، 1387 ق، ج 2: 160).

ارتباط نزدیک

نزدیکی به مخاطبان یکی از عوامل رفتاری در مهارت‌های ارتباطی است. مجاورت از دو جنبه قابل اشاره است: 1. از جنبه‌ی فیزیکی، به طوری که هرچه قرب مکان بیشتر باشد، ارتباط نیز بیشتر خواهد بود؛ 2. مجاورت عملکردی است که بستگی به استفاده‌ی دو یا چند نفر از محیط یا وسایلی خاص دارد.
قرب جوار در متون دینی ما نیز از جنبه‌های مختلف مورد تأکید بوده است. نحوه‌ی انتخاب مکان‌ها به وسیله‌ی بزرگان دین می‌تواند تأکید بر این نکته باشد. مشاهده می‌کنیم امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) زمانی که ضرورت انتقال پایتخت مسلمین را از مدینه احساس می‌کنند 1. اینکه پایتخت را به مکانی مسلط به مناطق آزاد شده انتقال می‌دهند؛ 2. مکانی را انتخاب می‌کنند که به سبب وجود مکان‌های شریف دارای اهمیت است.
تفاوت نگرش را می‌توان در نحوه‌ی انتخاب پایتخت به وسیله‌ی امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) در کوفه، عباسیان در بغداد و سامراء و معاویه در دمشق دید. همچنین در مورد پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) که پایتخت خود را به منظور تداوم ارتباط ناشی از عهدی که با انصار بسته بودند مدینه در نظر گرفتند، جای دقت دارد.
بحث مجاورت در آموزه‌های رضوی نیز قابل مشاهده است. در چگونگی هجرت ایشان به مرو، امام (علیه‌السلام) به همین سادگی راضی به ترک جوار مرقد مطهر پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) نمی‌شوند. وقتی که با در نظر گرفتن مصالح مسلمین قدم به مرو می‌گذارند بعد از مدتی که می‌توانند با مأمون ارتباطات پایدارتری برقرار کنند در واقعه‌ای که مأمون، ایشان را از فتحی در کابل آگاه می‌کند، امام (علیه‌السلام) موقعیت را برای انتقال این مؤلفه‌ی کلیدی به وی مناسب می‌یابند و توصیه می‌کنند به جای اینکه به دور از مرکز قلمرو مسلمین به سر برد برای سر و سامان دادن به اوضاع حکومت به مرکز بلاد اسلامی نقل مکان کند و در نهایت می‌فرمایند: «مگر نمی‌دانی که والی مسلمانان مانند ستون است و همواره باید در وسط جمعیت باشد و هر کس بخواهد، بتواند او را ملاقات کند و دردهای خود را به او بگوید» (همان).
در اینجا امام (علیه‌السلام) به خوبی اولویت‌های مکانی را برای حکومت و راهبری امت اسلام برای مأمون تشریح می‌کنند.

معاشرت (ارتباط چهره به چهره)

یکی از مهارت‌های ارتباطی، معاشرت و حشر و نشر با مردم است. این صفت، از خصوصیات معصومان (علیهم‌السلام) به شمار می‌رود، به طوری که ایشان علاوه بر تأکید بر عبادت خداوند و رسیدگی به خانواده، وقتی نیز برای معاشرت با مردم می‌گذاشتند. امام رضا (علیه‌السلام) از پدران خود روایت فرمودند که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) اوقات روزانه‌ی خود را به سه قسمت تقسیم می‌کرده‌اند: زمانی به ارتباط با خالق، زمانی به خانواده و زمانی نیز به مراوده با مردم اختصاص می‌داده‌اند.
فاذا أوی إلی منزله جزأ دخوله ثلاثة أجزاء، جزء لله تعالی و جزء لأهله و جزء لنفسه، ثم جز أجزء بینه و بین الناس فیرد ذلک بالخاصة علی العامة؛ حضرت رسول (صلی الله علیه و آله و سلم) هرگاه وارد منزلشان می‌شدند، اوقات خود را به سه قسمت تقسیم می‌کردند، قسمتی برای خداوند متعال، قسمتی برای خانواده‌ی خود و قسمتی برای خود اختصاص می‌دادند. وقت خود را نیز برای مردم تقسیم کرده بودند. از این وقت چند لحظه برای خواص خود گذاشته بود و با آنها درباره‌ی کارهای روزانه مشورت می‌کردند (ابن بابویه، 1387 ق، ج 1: 317).
همچنین ایشان از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) روایت می‌کنند:
"امت من همواره در خیر و خوشی هستند مادامی که با همدیگر دوست باشند، رفت و آمد کنند، امانت‌ها را ادا نمایند، از حرام دوری کنند، از میهمانان پذیرائی نمایند، نماز بپا دارند، زکات بدهند و هرگاه از این اعمال خودداری کنند به قحط و غلا مبتلا می‌گردند (همان، ج 2: 29)."
در احوال امام رضا (علیه‌السلام) آمده است طی سفر ایشان به مرو، هنگامی که به قادسیه می‌رسند از احمد بن ابی‌نصر بزنطی می‌خواهند خانه‌ای اجاره کند که دارای دو در باشد. دری به حیاط و دری به بیرون که مراجعان به راحتی رفت و آمد کنند (صفار، 1404 ق، ج 1: 246). این در حالی است که توصیه‌ی مأمون به رجاء این بود که امام (علیه‌السلام) از اماکن حضور شیعیان مانند کوفه عبور داده نشوند (ابن بابویه، 1387 ق، ج 2: 180).
نکته‌ی دیگر در این خصوص تأکید معصومان (علیهم‌السلام) و به تبع آن، امام رضا (علیه‌السلام) بر صله‌ی رحم است. اهمیت معاشرت و صله‌ی ارحام به قدری است که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) سوگندی که برای قطع رحم خورده می‌شود را جایز نمی‌دانند (کلینی، 1407 ق، ج 5: 440؛ امام رضا (علیه‌السلام)، 1406 ق: 270).
طبق احادیث حضرت رضا (علیه‌السلام)، صله‌ی رحم باعث افزایش روزی، دوستی خداوند و ورود به بهشت می‌شود (امام رضا (علیه‌السلام)، 1406 ق: 37) و عمر وی را نیز افزایش می‌دهد (کلینی، 1407 ق، ج 2: 150). این موضوع به قدری ارزشمند است که امام رضا (علیه‌السلام) در دعایی می‌فرمایند:
اللهم صل من وصلنی و اقطع من قطعنی ثم هی جاریة بعدها فی أرحام المؤمنین ثم تلا هذه الآیة: وَاتَّقُوا اللّهَ الَّذِی تَسَاءَلُونَ بِهِ وَالْأَرْحَامَ؛ بار خدایا هر کس با من ارتباط برقرار کند تو با او ارتباط برقرار کن و هر کس با من قطع رابطه کند تو با او قطع رابطه کن، سپس همین روش در ارحام مؤمنین نیز برقرار است (همان: 151؛ نساء / 1).
در این خصوص امام رضا (علیه‌السلام) از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) روایت می‌فرمایند که بدترین مردم کسانی هستند که مردم را از عطای خود دور کرده و به تنهایی غذا می‌خورند: «یا علی إنّ شر الناس من منع رفده، و أکل وحده، و جلد عبده؛ ای علی بدترین مردم آن کس است که مردم را از عطاهای خود دور کند، به تنهایی غذا بخورد و بنده‌ی خود را تازیانه بزند (ابن شعبه حرانی، 1404 ق: 448).
این نکته نیز حائز اهمیت است که برای پایداری معاشرت می‌بایست از سخت‌گیری پرهیز کرد. امام رضا (علیه‌السلام) از امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) روایت می‌کنند روزی مردی امام (علیه‌السلام) را به خانه‌ی خود دعوت کرد و ایشان در جواب فرمودند در صورتی دعوت شما را می‌پذیرم که از بیرون چیزی تهیه نکنی و آنچه در منزل داری نزد ما بیاوری و بر عیال خود سخت نگیری (ابن بابویه، 1387 ق، ج 2: 258؛ طوسی، 1414 ق: 188).

زمینه‌سازی برای پیام اصلی

در مطالعه‌ی جای جای زندگی حضرت، بحث برخورد دوستانه‌ی ایشان با اهل منزل و دوستدارانشان مشهود است. ولی در هنگام ورود ایشان به نیشابور هنگام مواجهه با اهل این شهر، برخورد و مواجهه از سنخ دیگری است. وصف مردم نیشابور در زمان حضور امام (علیه‌السلام) از حیث علم و حدیث بر کسی پوشیده نیست. در ورود ایشان به نیشابور چند پیام غیر کلامی جلب‌نظر می‌کند: 1. اینکه امام (علیه‌السلام) برای باز کردن پرده‌ی کجاوه‌ی خود عجله نکردند و تا تقاضای اهل حدیث آن شهر بر قرائت حدیث از پدرانشان، رخ بر مخاطبان نگشادند؛ 2. پاسخ به ابراز احساسات مردم حاضر به قدر کافی و وافی است، به طوری که گروهی از اهل حدیث مردم را به گوش فرادادن به پیام حضرت و اذیت نکردن ایشان فراخواندند (اربلی، 1381 ق، ج 2: 308).
اینجاست که امام (علیه‌السلام) بعد از این مقدمه‌چینی غیرکلامی، پیام اصلی خود را که حدیث سلسلةالذهب بود بر مردم عالم این شهر املاء کرده و بدین وسیله پیام ولایت را با نقل سلسلة سند ائمه اطهار (علیهم‌السلام) تا رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) با مؤثرترین شکل به مردم اعلام کردند (ابن بابویه، 1387 ق، ج 2: 134).

اولویت‌شناسی و موقعیت‌شناسی

استفاده‌ی به موقع از زمان و مکان برای ارائه‌ی کلام یکی از مهارت‌های ارتباطی است. چه‌بسا در نظر نگرفتن این مورد موجب اشکال در فرآیند ارتباط و حتی بروز سوءبرداشت از سخن فرد شود. لذا مدار بحث بلاغیان در دانش معانی بر همین محور استوار بوده و شرط اساسی بلاغت، رعایت مقتضای حال دانسته شده است (تفتازانی، 1411 ق: 20). ضرب المثل: هر سخن جایی و هر نکته مقامی دارد (تمیمی آمدی، 1410 ق: 542) نیز گویای همین مهارت است.
با تدقیق در احادیث امام رضا (علیه‌السلام) نیز می‌توان این عامل ارتباطی را دریافت. در بحث ارائه‌ی حدیث سلسلةالذهب به مردم نیشابور، امام (علیه‌السلام) با مقدمه‌چینی غیرکلامی در حضور جمع کثیری از مردم و اهل حدیث، این روایت شریف را به مردم حاضر ارائه کردند. جالب اینکه این مطالبه‌ی حدیث در مواقع دیگر از امام (علیه‌السلام) صورت می‌پذیرفت و برخورد ایشان با این موضوع یکسان نبود.
به طور مثال هنگام خروج امام (علیه‌السلام) از سرخس فردی ایشان را مشایعت می‌کرد. مسافتی که گذشت، امام (علیه‌السلام) او را مورد تفقد قرار دادند و از وی خواستند بیش از این به زحمت نیافتد. فرد از ایشان مطالبه‌ی حدیث کرد. امام (علیه‌السلام) قبل از قرائت حدیث به این نکته اشاره کردند که تو از من حدیث می‌خواهی حال آنکه من با جدا شدن از قبر رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) از عاقبت خود و رفتار مأمون با خود خبری ندارم. سپس حدیث سلسلةالذهب را قرائت کردند (ابن بابویه، 1387 ق، ج 2: 137).
نکته در اینجاست که امام (علیه‌السلام) حدیث سلسلةالذهب را در دو موقعیت مختلف با در نظر گرفتن اولویت‌هایی با تقدم و تأخر بیان می‌فرمایند.

سطح‌بندی ارتباط

سطح‌بندی ارتباط در تعامل با افراد مختلف امری ضروری است. این مورد حتی در شیوه‌ی لباس پوشیدن که نوعی ارتباط غیرکلامی بوده مورد تأکید ائمه (علیهم‌السلام) است. حدیثی از امام صادق (علیه‌السلام) معروف است که بر داشتن لباسی که برای حفظ آبرو مورد استفاده‌ی انسان است در منزل تأکید دارند و آن را مصداق اسراف نمی‌دانند (کلینی، 1407 ق، ج 6: 441).
در فرهنگ رضوی نیز می‌خوانیم تعامل امام رضا (علیه‌السلام) در قبال اطرافیان نزدیک حتی تیمارداران و خدمت‌گزاران با سایر افراد متفاوت بوده و تبلور آن در حدیث یاسر خادم است. در این حدیث، امام (علیه‌السلام) با اهل منزل، تیمارداران و دلاکان به طور صمیمی و بر سر یک سفره مشغول غذا خوردن بودند که مأمون از در مخصوص وارد شد و امام (علیه‌السلام) به ایشان دستور دادند فوراً از سر سفره برخاسته و متفرق شوند (ابن بابویه، 1387 ق، ج 2: 159).
این حدیث نمونه‌ی تفاوت قائل شدن برای شئون مختلف است که در شاهد مثال فوق، امام (علیه‌السلام) بین شأن ولایتعهدی و مدیریت در منزل تفاوت قائل شده است.

نتیجه‌گیری

از آنچه گفته شد به خوبی تأثیر مهارت رفتاری در ارتباط مؤثر با مخاطبان هویداست که 11 مورد از آن با تأمل در باب‌های مختلف روایت‌های امام هشتم (علیه‌السلام) به عنوان چراغ هدایت به دست آمد. این نکات گرچه در احادیث معصومان (علیهم‌السلام) دیگر نیز به چشم می‌خورد ولی - چنان‌که گذشت - در احادیث امام رضا (علیه‌السلام) با توجه به تنوع مخاطبان آن حضرت و شرایط خاص دوران امامت ایشان، با توجه به دسته‌بندی موجود در علوم ارتباطات مثال‌های ارزنده‌ای یافت می‌شود که برای مخاطبان امروز به خوبی نمایانگر این عوامل در ارتباط اثربخش است و می‌تواند برای خوانندگان گرامی الهام‌بخش باشد.

پی‌نوشت‌ها

1. استادیار دانشگاه علوم اسلامی رضوی
2. کارشناس ارشد علوم حدیث - تفسیر اثری

منابع :
قرآن کریم، (1415 ق). مترجم محمدمهدی فولادوند، تهران: دارالقرآن کریم (دفتر مطالعات تاریخ و معارف اسلامی).
ابن بابویه، محمد بن علی، (1372). عیون أخبارالرضا (علیه‌السلام). مترجم حمیدرضا مستفید و علی اکبر غفاری، چاپ اول، تهران: صدوق.
ابن بابویه، محمد بن علی، (1398 ق). التوحید. مصحح هاشم حسینی، قم: جامعه‌ی مدرسین.
ابن بابویه، محمد بن علی، (1376). الامالی. چاپ ششم، تهران: کتابچی.
ابن بابویه، محمد بن علی، (1387 ق). عیون اخبار‌الرضا (علیه‌السلام). مصحح مهدی لاجوردی، تهران: جهان.
ابن شعبه حرانی، حسن بن علی، (1404 ق). تحف العقول. تصحیح علی اکبر غفاری، چاپ دوم، قم: جامعه مدرسین.
ابن شهر آشوب مازندرانی، محمد بن علی، (1379 ق). مناقب آل ابی‌طالب (علیه‌السلام). قم: علامه.
ابن عقده کوفی، احمد بن محمد، (1424 ق). فضائل امیرالمؤمنین (علیه‌السلام). مصحح حرزالدین، قم: دلیل ما.
اربلی، علی بن عیسی، (1381 ق). کشف الغمه فی معرفه الائمه. تبریز: بنی‌هاشمی.
امام رضا (علیه‌السلام)، (1406 ق). الفقه المنسوب الی الامام الرضا (علیه‌السلام). مشهد: آل البیت (علیهم‌السلام).
امینی‌فر، حسن، (1389). «روش‌شناسی مناظرات حضرت رضا (علیه‌السلام)». مجموعه مقالات همایش زلال اندیشه رضوی: 78-57.
بولتون، رابرت، (1388). روان‌شناسی روابط انسانی. مترجم حمیدرضا سهرابی، چاپ پنجم، تهران: رشد.
تفتازانی، سعدالدین، (1411 ق). مختصر المعانی. چاپ اول، قم: دارالفکر.
تمیمی آمدی، عبدالواحد بن محمد، (1410 ق). غررالحکم و دررالکلم. قم: دارالکتب الاسلامیه.
جانفزا، علی و علی خیاط، (1393). «زیرساخت‌های درونی ارتباط مؤثر در احادیث امام رضا (علیه‌السلام)». فرهنگ رضوی، شماره‌ی 5، سال دوم: 50-25.
جعفریان، رسول، (1387). حیات فکری امامان شیعه. چاپ یازدهم، قم: انصاریان.
حمیری، عبدالله بن جعفر، (1413 ق). قرب الاسنا

کلماتی برای این موضوع

در دین اسلام برای کودکان چگونه تربیتی سفارش …تمام نظرات مرتبط با مطالب تائید، و در صورت نیاز پاسخ داده خواهند شد کاربران محترم ارتباط ایثارگران با رییس جمهور خبرگزاری ایثارگرانبسم الله الرحمن الرحیم امام خمینیره …آری این چنین است راه امیر مومنان امام علی ع سایر مطالب تربیت کودک کودک را وادار به حضور در جمع نکنید مشکلات رفتاری کودک خردسال نقش کدامیک از والدین در روش تحقیقنظریه دکترپروین عابدی در آبان ۱۳۸۷ بیش فعالی و کمی دقت کودکان انواع راه ایجاد انگیزه برای حضور دانش آموزان در نماز جماعت …جدول میزان علاقه‌مندان و شرکت‌کنندگان در نماز جماعت در ماه اول سالتحصیلی از نفر دانلود کتب فرهنگی مذهبیبه منظور کاهش حجم، کلیه کتاب ها توسط نرم افزار فشرده سازی شده اند، لذا جهت استفاده مصاحبه بالینی تشخیصی در روان شناسیبیین و برو من بار سنگینم مرا بگذار و بگذر نیکم، بدم، اینم مرا بگذار و بگذرهمیار مدیر دوره ی ابتدایی آیین نامه اجرایی مدارسدبیرخانه شورای عالی آموزش و پرورش تابستان پیش گفتار آشنایی مدیران مدارس و انجمن اولیاومربیان آموزش وپرورش ناحیه دو آموزش …خانم ها اغلب با زبان احساس صحبت می کنند و بیشتر تمایل دارند در مورد اهداف و آرزوهای استرس و راههای رسیدن به آرامش روح و روان آرشیو …تضادها رو درک کنیم سیاه و سفید، سرد و گرم، زشت و زیبا به تضادها فکر کن وقتی که در فن بیان،اصول سخنرانی و هنرگویندگی وگفتگو روش ها و …بررسی جایگاه قصه و قصه گویی در انتقال مفاهیم تربیتی در نظام آموزشی قصه گویی در کشور دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزیردیف عنوان دانشجو دانشکده گروه تاریخ دفاع ردیف عنوان دانشجو دانشکده گروه تاریخ دفاعمجله اینترنتی برترین ها پورتال خبری و سبک …ماهی با روکش خامه و شوید غذایی است خوشمزه و عالی برای مهمان های خاص و در عین حال ساده و پایگاه تخصصی نشر مقالات حقوقی حق گستربغیر از آنچه از مسئولیت پزشک که در پیش بیان شده می توان بر علیه پزشک به سبب افشای راز و پایگاه تخصصی نشر مقالات حقوقی حق گستردر این مقاله کودکان نامشروع و احکام فقهی و حقوقی آنان بررسی می شودکودکان نامشروع چه آذر راه زندگیترس از خدا عامل خودباوری و اعتماد به نفس امام علی علیه السلام در حکمت ترس از خدا را برای کنترل غریزه شهوت در سنّ نوجوانی یا جوانی چه …راه ها و روش های کم کردن و از بین بردن شهوت و تمایلات جنسی برای افراد مجرد باید دانست جامعه شناسی ایران شرایط کنونی جامعه ایرانی را در عرصه انتخابات و گفتمان انقلاب اسلامی چگونه ارزیابی می خانوووووووومی دوستت دارمنوجوانی و علاقه به مد آسیب شناسی الگوهای رفتاری در نوجوانی پرونده روی میز نشان می داد خارج فقه کتاب الجهاد مقدمه بسم الله الرحمن الرحیم والحمد لله رب العالمین و الصلاة و السلام علی سیدنا


ادامه مطلب ...

شباهت آفرینش حضرت آدم (ع) و حضرت مسیح (ع)

[ad_1]

شباهت آفرینش حضرت آدم (ع) و حضرت مسیح (ع) در سوره آل عمران

شباهت آفرینش حضرت آدم (ع) و حضرت مسیح (ع)

آفرینش حضرت آدم


بعد از نپذیرفتن اسلام توسط نجرانیان مسیحی و نزول دستور مباهله از طرف خداوند به رسول گرامی اسلام(ص) ، ایشان به همراه حسنین(ع)، خانم فاطمه زهرا(س) و امام علی(ع) به مکان وعده داده شده رفتند.

 خداوند متعال در آیه 61 سوره مبارکه آل عمران می فرماید: هرگاه بعد از علم و دانشی که(درباره مسیح) به تو رسیده (باز) کسانی با تو به بحث و ستیز بر می خیزند.به آن ها بگو : بیائید ما فرزندان خود را فرا میخوانیم و شما هم فرزندان خود را، ما زنان خویش را فرا می خوانیم ، شما هم زنان خویش را، ما از نفوس خود دعوت می کنیم، شما هم از نفوس خود ،آنگاه مباهله می کنیم و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار می دهیم.

این آیه پس از آن نازل شد که مسیحیان نجران به پیامبر(ص) گفتند: ما را به چه دعوت می کنی؟

رسول گرامی اسلام(ص) فرمودند: شما را به خدای یگانه دعوت می کنم از این رو که از طرف او رسالت و هدایت خلق را دارم و مسیح ، بنده ای از بندگان اوست ، و حالات بشری داشت و مانند دیگران غذا می خورد...

مسیحیان این موضوع را از پیامبر(ص) نپذیرفتند و به او گفتند او بدون پدر آفریده شده اسـت و این دلیل بر اولوهیت اوست، اما پیامبر(ص) با استناد به آیه 59 سوره مبارکه آل عمران فرمودند: مثل عیسی (ع) در نزد خدا ، همچو مثل آدم(ع) اسـت که او را از خاک آفرید و سپس به امر فرمود موجود باش و او هم فورا موجود شد.

بنابراین پیامبر(ص) طبق آیه فوق به آنان ثابت کرد که آفرینش بدون پدر مسیح(ع) دلیل بر اولوهیت این پیامبر اولوالعزم نیست.

بعد از نپذیرفتن اسلام توسط نجرانیان مسیحی و نزول دستور مباهله از طرف خداوند به رسول گرامی اسلام(ص) ، ایشان به همراه حسنین(ع)، خانم فاطمه زهرا(س) و امام علی(ع) به مکان وعده داده شده رفتند.

اما نهایتا مسیحیان نجران با دیدن پیامبر(ص) و اهل بیت ایشان (ع) از مباهله پشیمان شدند و گفتند : بیایید جان خویش را حفظ نموده و به دادن جزیه راضی شویم (طبری ،1415 ق ، ج 3 ، ص408 / یعقوبی ،1415 ق ،ج2 ، ص 82 و 83 /زمشخری ، 1415 ،ق ، ج1 ، ص 368و 369 )

سرانجام برخی از آنان به اسلام گرویدند و برخی هم با دادن تعهدی به پیامبر(ص) صلح نامه ای امضا کرده و به دیار خود بازگشتند.

 هنوز هم هستند افراد بسیاری که با دیدن ساده ترین مثال الهی توانایی تشخیص حق و باطل را ندارند.آیه مباهله ، حقانیت اهل بیت پیامبر(ص) را بر غیر مسلمانان نجران مشخص کرد و آنها حتی جرئت اجرای مباهله را نداشتند.

خداوند آفریننده انسان ، فرستاننده قرآن و پیامبران(ع) و انتصاب کننده امامان (ع) اسـت.خداوند توانا اسـت.می تواند سال ها انسانی را بخواباند بدون اینکه گزندی به او وارد شود(مانند اصحاب کهف). او می تواند انسانی را سال ها زنده نگه دارد و از بیماری ها و مرگ دور نگاه دارد(مانند حضرت نوح(ع))

آیه مباهله یعنی حقانیت منجی عالم بشریت ، امام زمان (عج) که از اهل بیت(ع) اسـت. یعنی توانا بودن خداوند و بیش از هزار سال زنده نگه داشتن ایشان.مباهله درس ایمان آوردن واقعی به قدرت لایزال الهی اسـت.مباهله عشق و توسل به پیامبر(ص) و ائمه اطهار(ع) اسـت و ایمان به اینکه حزب خداوند نهایتا پیروز خواهد شد.

سرپرست شما تنها خدا و پیامبر او اسـت و کسانی که ایمان آورده اند.همان کسانی که نماز برپا می دارند و در حال رکوع زکات می دهند و هرکس خدا و پیامبر او و کسانی را که ایمان آورده اند را ولی خود بداند (پیروز اسـت، چرا)که حزب خدا همانا پیروزمندان اند. (آیه 56 سوره مبارکه مائده )

باشگاه خبرنگاران

مطالب مرتبط :

آفرینش آسمان ها وزمین چند روز طول کشید؟

فلسفه آفرینش چیست؟

راز آفرینش زن و مرد در کنار یکدیگر چیست؟

نکاتی جالب از ماجرای آفرینش انسان!

علت آفرینش فرشتگان...؟!


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط




کلماتی برای این موضوع

ماجرای شکستن و سوزاندن درب و شکستن پهلوی حضرت …ماجرای شکستن و سوزاندن درب و شکستن پهلوی حضرت فاطمه ـ سلام الله علیها ـ چه بوده است و سیر تکاملی انسان علوم سردار عزیز درود بر شما، همیشه مطالب مفید و پربار شمارو با علاقه پیگیری میکنم من هم معجزه دات کامخداى تعالى پیامبران و اوصیاى ایشان ع را با معجزاتى که دیگر افراد بشر از آوردن نظیر قرآن و عهدین ؛ نقاط همسو و ناهمسوتفاوت سوم میان تورات و قرآن در زمینه افزایش و کاهش گزارشهاست همان گونه که تورات با حکمت های امام علی علیه السّلام حدیثآثار و فایده های خواندن دعای فرج ۱ احکام نماز های مستحبی و واجب ۱ ارزش جوانی ۱کتاب هدایت سر گذشت پیامبران وشجره نامه انانادمحوا شیث انوش قینان مهلائیل یارد ادریس متوشالح لمک نوح ع نبی الله مسیحیت ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزادمسیحیتدین مسیحیت یک آیین یکتاپرستانه تثلیثی است که بر آموزه‌ها و سخنان استوار گشته‌استدلیل حرام بودن ماه از سال قمری چیست؟ شهر سوالسلام ارتباط حکم ماههای حرام به زمان حضرت ابراهیم ع با استناد به مستندات دینی بیان شگفت انگیز کشف کشتی نوح با کتیبه تن آل …کشف کشتی نوح با کتیبه تن آل عبا عکسها مطالب جالب و متنوع اخبارگنجور حافظ غزلیات غزل شمارهٔ ۳۱۷مججهرمی نوشته سلام بیت سوم و چهارم با بیت با بیت اول موقوف المعانی هست در بیت ۳ و ۴


ادامه مطلب ...

ساختن خانه کعبه توسط حضرت ابراهیم (ع)

[ad_1]

خداوند اراده فرمود که پیامبر خود، ابراهیم، فرزند او، اسماعیل، و نیز همسرش، هاجر، به دره‌ای خشک و بی‌آب و علف فرود آیند، اما آن دره که مکانی خشک و بی‌حاصل در دل صحرا بود، به مکانی مناسب برای زندگی مبدل شد. مکانی که هم آب و هم چراگاه داشت تا ساکنان آن بتوانند به زندگی خود ادامه دهند.
گرچه رویش گیاه و پیدایش آب در آن سرزمین خشک، طبق اراده‌ی خداوند و به سبب مهاجرت ابراهیم و خانواده‌اش بدانجا صورت گرفت، لیکن حکمت اصلی آن بعداً مشخص شد؛ یعنی زمانی ویران شده بود، در همانجایی که حضرت آدم (علیه السلام) آن را بنا کرده بود، تجدید بنا کند تا اولین خانه‌ای باشد که مردم در آن نماز گزارند و حج به جای آورند. حضرت آدم (علیه السلام) چون به زمین فرود آمد، برای نخستین بار کعبه را بنا کرد و گفته‌اند که آن را بنا شده یافت و به گرد آن طواف کرد و به عبادت پرداخت، همان گونه که ملائکه پیرامون آن به عبادت مشغول بودند. از این رو رحمت خداوند شامل این مکان مقدس شد؛ زیرا اولین خانه‌ای بود که در آن خداوند پرستیده می‌شد. پس از وفات حضرت آدم (علیه السلام) و با گذشت قرنها، خانه‌ی خدا خراب شد و آثار آن از میان رفت. اما اراده‌ی خداوند بر آن تعلق گرفت که آن خانه مجدداً به دست ابراهیم و فرزندش، اسماعیل - علیهما السلام - به همان شکل اولیه تجدید بنا شود. اما چرا این کار به دست ابراهیم صورت گرفت، بدان علت اسـت که انبیای الهی عهده دار رسالت پروردگار و نشرآن بر روی زمین‌اند. تمام رسالتها و دعوتهای پیامبران از یک منبع واحد سرچشمه می‌گیرد و همه‌ی انبیا آمده‌اند تا یک مأموریت را به انجام رسانند و سخنی واحد بگویند. از این روست که عمل و سخن هیچ یک از پیامبران را مخالف با دیگر پیامبران نمی‌یابیم، بلکه تلاش هر یک از انبیا مکمل کوششهای سایر انبیاست، لذا عمل ابراهیم (علیه السلام) را در تجدید بنای کعبه می‌توان تکمیل کننده‌ی عمل آدم (علیه السلام) دانست.
ابراهیم (علیه السلام) به دیدار فرزندش، اسماعیل (علیه السلام)، می‌آید و فرمان خدا را به ی ابلاغ می‌کند:
(و به ابراهیم و اسماعیل فرمان دادیم که خانه‌ی مرا برای طواف کنندگان و معتکفان و رکوع و سجود کنندگان پاکیزه کنید.) (1)
حضرت اسماعیل با شنیدن آن خبر بسیار خرسند و شادمان شد و از اینکه فرمان الهی او را نیز مکلّف به تجدید بنای کعبه کرده بود، احساس شادمانی می‌کرد، زیرا با تجدید بنای کعبه، خداپرستان به آن روی می‌آوردند و به عبادت مشغول می‌شدند. اسماعیل به کمک پدر ستونهای کعبه را برافراشت و آنها همزمان با تجدید بنا از خداوند درخواست می‌کردند که عمل آنها را بپذیرد:
(ای پروردگار ما! از ما بپذیر که در حقیقت تو شنوا و دانا هستی.) (2)
اراده‌ی حق تعالی بر آن تعلق گرفته بود که در تکلیف به پیامبران خویش، تلاشهای «ابراهیم کهنسال» را با کوشش «اسماعیل جوان» در هم آمیزد تا خِرد پیری و شور جوانی در تجدید بنای خانه‌ی او دست به دست هم دهند و بدین ترتیب، حکمت پیری دچار رکود نشود و نیروی جوانی نیز بی‌جهت هدر نرود، بلکه آن دو، چون بنیانی استوار به کمک هم بیایند تا نام پروردگار را در عالم اعتلا بخشند و برای خیر و مصلحت مردم خدمتی کرده باشند. قصص قرآن آکنده از این گونه پندها و حکمتهاست و تا ابد با انوار خود راه انسانیت و راه عدل و خیر را روشن می‌کند.
بدین ترتیب، بنای کعبه بازسازی شد. بنایی که یقین آدم، شکیبایی ابراهیم و صبر اسماعیل را در خود داشت. بدین دلیل اسـت که هرکس وارد مسجد الحرام می‌شود، احساس امنیت می‌کند و تمام وجود او را میل به صلح و دوستی فرا می‌گیرد، هرچند تمام عمر خود را در گناه و تباهی گذرانده باشد. او همانند ذره‌ای که به دور هسته می‌چرخد، کعبه را طواف می‌کند، در حالی که با تمام وجود احساس آرامش و امنیت می‌کند، آرامشی که زمان و مکان را پر کرده اسـت. او احساس می‌کند که جزو گروهی در آمده اسـت که شایستگی آن را یافته‌اند که خداوند آنان را برای زیارت خانه‌ی خود برگزیند.

باگذشت سالهای متوالی، بارها و بارها خانه‌ی خدا رو به ویرانی نهاده و تجدید بنا شده اسـت، آن هم بر همان اساسی که حضرت ابراهیم آن را بنا کرده بود. این مسئله دو امر مهم را ثابت می‌کند: اول، الهی بود خانه‌ی کعبه و دوم اینکه این خانه باید همانی باشد که ابراهیم (علیه السلام) ساخت، زیرا خانه‌ی خدا باید با دیگر خانه‌ها متفاوت باشد.

درست اسـت که برای ثمر رسیدن تلاش ابراهیم و اسماعیل به کمک تعدادی دیگر از مردان نیاز بوده اسـت، اما آن دو تمام مراحل انجام دادن کار؛ یعنی کندن پی زمین و تراشیدن سنگها و بردن آنها به پای بنا و سپس چیدن سنگها بر روی هم را به تنهایی بر عهده داشتند و این نشان می‌دهد که آن دو انسانهای معمولی نبوده‌اند و همان طور که گفته‌اند «توفیق هر کس به قدر همّت اوست.» با چنین شرایطی معلوم نیست که بنای کعبه چقدر به درازا کشیده باشد. همانطور که هیچ کس نمی‌تواند حدس بزند که حضرت نوح (علیه السلام) چه مدتی را به ساختن کشتی مشغول بوده اسـت.
همان طور که کشتی نوح باعث نجات مؤمنان شد، خانه‌ی کعبه نیز پناه مؤمنان موحد اسـت. کعبه، کشتی نجات ثابتی اسـت که هر که از طوفان هولناک روز قیامت بیم داشته باشد، می‌تواند به آن پناه ببرد.
پروردگارا! ما را تسلیم فرمان خود قرار ده و از نسل ما امتی فرمانبردار خود پدید آور.) (3)
این دعا برای آرامش دلهای ماست. ارزش این دعا به حدی اسـت که حضرت ابراهیم (علیه السلام) و فرزندش، اسماعیل (علیه السلام)، به آن متوسل می‌شدند. لذا این دعا، بالاترین دعاهاست. این دعا علاوه بر اینکه مکنونات قبلی مؤمنان را آشکار می‌کند و میزان عقیده‌ی آنها را نشان می‌دهد، بیانگر آن اسـت که مؤمنان کعبه را خانه‌ای مقدس برای خود و تمام انسانها در هر زمان و مکانی می‌دانند، شاید خداوند به برکت این خانه، توبه‌ی آنها را بپذیرد:
(پروردگارا! آداب دینی ما را به ما نشان ده و بر ما ببخشای که تو، توبه پذیر و مهربان هستی.) (4)
بنابراین، توجهات ابراهیم و اسماعیل-علیهما السلام- به مردم از زمان حیاتشان فراتر می‌رود و آنان خواستار آینده‌ای مقبول برای امت اسلامی می‌شوند و جز خداوند متعال، کسی را قادر به ساختن چنین آینده‌ای نمی‌دانند که آن هم تنها از طریق فرستادن انبیا امکان پذیر اسـت لذا آنان دست به دعا به درگاه خداوند متعال دراز می‌کنند و می‌گویند:
(پروردگارا! در میان آنان، فرستاده‌ای از خودشان برانگیز تا آیات تو را بر آنان بخواند و کتاب و حکمت به آنان بیاموزد و پاکیزه‌شان کند، زیرا تو پیروزمند و حکیم هستی.) (5)
دعای آن دو پیامبر بزرگوار اجابت شد و پیامبران یکی پس از دیگری آمدند تا اینکه نوبت به خاتم انبیا، محمد بن عبدالله (ص)، رسید تا قرآن را بر مردم تلاوت کند و علم و حکمت به آنان بیاموزد و جهان را به برکت اسلام پاکیزه دارد. برای اینکه دعوت به ایمان همچنان پابرجاست بماند، لازم بود سمبلی وجود داشته باشد که خود دلیلی بر این دعوت باشد. از آنجا که بیت الله الحرام از زمان حضرت ابراهیم (علیه السلام) دلیل و راهنمای این دعوت بوده اسـت، لذا خراب شدن آن موجب خواهد شد تا نفوس ضعیف تصور کنند که دعوت قطع شده اسـت. لذا آیه‌ی شریفه استمرار این دعوت را القا می‌کند علاوه بر این، نشانه‌ی استمرار این دعوت سنگی اسـت که جبرئیل (علیه السلام) به دست ابراهیم داده اسـت تا آن را در جای معینی از خانه‌ی خدا قرار دهد.
حضرت ابراهیم (علیه السلام) و فرزندش، اسماعیل (علیه السلام)، از محل نصب آن سنگ طواف را آغاز کردند و آنها پس از طواف مقابل سنگ ایستادند و آن را بوسیدند و از این رو بوسیدن سنگ پس از طواف برای مؤمنان سر مشقی از عبادت شد. ما نیز وقتی به این سنگ نزدیک می‌شویم، لبهایمان ناخود آگاه میل به بوسیدن آن می‌کند تا بدین وسیله پاک و متبرک شود.
اما انگیزه‌ی حضرت ابراهیم از طواف کعبه و بوسیدن حجرالاسود چه بوده اسـت؟
آیا او می‌خواسته اسـت تا آیندگان این کار او را به خاطر داشته باشند و نام خود را جاودانه کند؟ حاشاکه حضرت ابراهیم (علیه السلام) چنین نیتی داشته باشد. او با این کار چشم بر آینده داشت،‌ آینده‌ای خیلی دور. او خواسته اسـت تا خطاب به نسلهای آینده بگوید:
«اینجا در مقابل این خانه، همه‌‌ی مردم به مساوات و برابری می‌رسند، آنها کاملاً برابر هستند، هیچ کسی بر دیگری امتیازی ندارد، نه اربابی هست و نه مولایی، نه فقیری و نه ثروتمندی، نه حاکمی و نه محکومی. هیچ عربی بر غیر عرب برتری ندارد، همه مخلوقات خدا هستند و در پیشگاه او برابرند، اگر فضیلتی باشد، به کسانی تعلق دارد که ایمان قویتری دارند و از عقیده‌ای استوارتر برخوردارند و بر صراط مستقیم هستند.»

بنابراین، هدف، بسیار بزرگ و متعالی اسـت و هیچ ربطی به هوای نفس ندارد، بلکه نویدی برای انسان‌ها و تشویق آنها به گسترش عدل و محبت بر روی کل زمین اسـت. آرزوی قبلی حضرت ابراهیم (علیه السلام) تحقق یافته اسـت و هر زایری که از زیارت کعبه به خانه‌ی خود باز می‌گردد، حالاتی به او دست می‌دهد که از قبل آنها را نمی‌شناخته اسـت؛ یعنی احساس تعالی انسانیت و میل به عالیترین الگوهای خوبی و نیکی. اگر شخصی در زیارت اول چنین توفیقی نیافت، در زیارت دوم به آن خواهد رسید. انسان در برابر کعبه می‌ایستد و با آب مقدس زمزم خود را شستشو می‌دهد و بدنش را پاک می‌کند و از آن آب می‌نوشد. ناگاه تمام هواهای نفسانی او به کناری می رود و او آینده‌ی زندگی خود را با کرامت و در شأن خود می‌بیند و در آخرت نیز رستگار خواهد شد. کعبه‌، خانه‌ی طهارت و صفاست. خداوند متعال می‌فرماید:

(و به ابراهیم و اسماعیل فرمان دادیم که خانه‌ی مرا برای طواف کنندگان و معتکفان و رکوع و سجود کنندگان، پاکیزه کنید.) (6)
قرآن کریم برخی از فواید حج را برای ما چنین بیان کرده اسـت:
(در حقیقت، نخستین خانه‌ای که عبادت مردم بنا شده اسـت، همان خانه‌ای اسـت که در مکه قرار دارد و برای جهانیان مایه‌ی برکت و هدایت اسـت. در آن نشانه‌هایی روشن اسـت ، از جمله مقام ابراهیم و هر که بدان داخل شود، در امان اسـت. برای خدا، حج آن خانه، بر کسانی که توانایی رفتن به آنجا را داشته باشند، واجب اسـت و هر که کفر ورزد، بداند که خداوند از جهانیان بی‌نیاز اسـت.) (7)
(و کعبه را برای مردم محل اجتماع و جای امنی قرار دادیم و [فرمودیم] مقام ابراهیم را نمازگاه خویش گیرید.) (8)
(و چون برای ابراهیم جای خانه را معین کردیم، بدو گفتیم: چیزی را با من شریک مساز و خانه‌ام را برای طواف کنندگان و قیام کنندگان و رکوع کنندگان و سجده کنندگان، پاکیزه‌دار.) (9)
(و در میان مردم برای [ادای] حج بانگ برآور تا [زائران] پیاده و [سوار] بر هر شتر لاغری-که از راه دور می‌آیند- به سوی تو روی آورند. تا شاهد منافع خویش باشند و نام خدا را در روزهای معلومی بر دامهای زبان بسته‌ای که روزی آنان کرده اسـت، ببرند. پس، از آنها بخورید و به درمانده‌ی مستمند بخورانید. سپس باید آلودگی خود را بزدایند و به نذرهای خود وفا کنند و بر گردِ آن خانه‌ی کهن [= کعبه] طواف به جای آورند. این اسـت [آنچه مقرر شده] و هرکس مقررات خدا را بزرگ دارد، آن برای او نزد پروردگارش بهتر اسـت و برای شما دامها حلال شده اسـت، مگر آنچه بر شما خوانده می‌شود. پس، از پلیدیِ بتها دوری کنید و از گفتار باطل اجتناب ورزید.) (10)
(خداند [زیارت] کعبه، بیت الله الحرام، را وسیله‌ی به پا داشتن [مصالح] مردم قرار داده و ماه حرام و قربانیهای بی‌نشان و قربانیهای نشاندار را [نیز به همین منظور مقرر فرموده اسـت]‌، این [جمله] برای آن اسـت تا بدانید که خدا آنچه را در آسمانها و آنچه در زمین اسـت می‌داند و خداست که بر هر چیزی داناست.) (11)
کعبه خانه‌ی مبارکی اسـت که هر که وارد آن شود، در امان خواهد بود. برای زائر، ثواب به همراه دارد و مقام ابراهیم که خداوند امر فرموده اسـت تا آن را مصلا قرار دهیم، در آن واقع اسـت و نیز خداوند امر فرموده اسـت که عبادت کنان، نمازخوان، شاکر و ستایش کنان به سوی آن رهسپار شویم و در تمام نمازهای شبانه روز هر کجا که باشیم، روی به سوی آن کنیم. وقتی به کعبه روی می‌آوریم، لازم اسـت زحمات و تلاشهای حضرت ابراهیم و اسماعیل (علیه السلام) را به خاطر بیاوریم، اما عبادت ما مختص به خدا باشد. نماز با خشوع خواندن در مقام ابراهیم اجر و پاداش بسیاری دارد و بر مقام و منزلت ابراهیم (علیه السلام) نیز می‌افزاید، زیرا رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) می‌فرماید: «هر کس سنت حسنه‌ای از خود بر جای نهد، ثواب آن را و ثواب هر که بدان عمل کند را تا روز قیامت خواهد برد.»
خانه‌ی خدا نیز پس از اینکه به دست ابراهیم و اسماعیل (علیه السلام) تجدید بنا شد، پیوسته شاهد زوار انبوهی اسـت که هرگز پایانی ندارد و کعبه مشرّفه در هیچ لحظه‌ای نیست که پذیرای حاجیان از سراسر کره‌ی زمین نباشد. آنها برای اجابت دعوت پروردگارشان و با طیب خاطر و اشتیاق فراوان لبیک گویان خود را به آنجا می‌رسانند.
اگر بخواهیم کعبه‌ی شریفه را آن‌گونه که شایسته‌ی آن اسـت وصف کنیم، همان بهتر که اختیار سخن را به امیرالمؤمنین، علی بن ابی طالب (علیه السلام)، بسپاریم و با هم ببینیم که ایشان در نهج البلاغه آن را چگونه توصیف کرده اسـت:
«زیارتِ خانه‌اش را فریضه کرد بر شما مردمان و قبله‌اش ساخت برای همگان و آمدنگاه مسلمانان، تا بدان در آیند چون چارپایان و بدان پناه بَرند چون کبوتران و دو نشانه برای دینداران: فروتنی برابر عظمتِ او و اعتراف به عزّ او و از آفریدگانش آن را گزید که چون دعوت او را شنید در گوش کشید و به جان و دل خرید. اینان به راه افتادند و پا بر جای پای پیامبران نهادند و چون فرشتگانِ گرد عرش بر پای بندگی ایستادند، بر سودهای روز بازار عبادت هر دم فزودند و به هنگام تشریف، مغفرت او را از یکدیگر ربودند. خدا کعبه را برای اسلام، نشان و برای پناهندگان، خانه‌ی امان ساخت، رفتن به سوی خانه را واجب گرداند و حقّ آن را بشناساند و بندگان را به زیارت آن خواند که فرمود: (بر هر کس که تواند، زیارت خانه واجبی از سوی خدای بی‌انباز اسـت و آن که سر باز زند خدا از جهانیان بی‌نیاز اسـت.)

نمیبینید خدای سبحان، پیشینیان از آدم (صلی الله علیه و آله و سلم) تا پسینیان از این عالم را آزمود-به حرمت نهادن- سنگهایی بی‌زبان و سود که نبیند و نتواند شنود. پس خدا آن را خانه‌ی با حرمتِ خود ساخت و برای فراهم آمدن و عبادت مردمانش پرداخت. پس آن خانه را سنگلاخی نهاد از همه‌ی سنگستانهای زمین دشوارتر و ریگزاری رویشِ آن از همه کمتر. به درّه‌ای از دیگر درّه‌ها تنگتر، میان کوههایی سخت و ریگهایی نرم دشوار گذر و چشمه‌هایی زه آب آن کم و جدا از هم که شتر در آن فربه نشود و اسب و گاو و گوسفند علف نیابد. پس آدم و فرزندان او را فرمود تا روی بدان خانه دارند- و با حرمتش شمارند- پس خانه برای آنان جایگاهی گردید که سود سفرهای خود را در آن بردارند و مقصدی که بارهای خویش در آن فرود آرند. دلها در راهِ دیدار آن شیدا، از دشتهایی بی‌آب و گیاه و مغاکِ دره‌های ژرف و جزیره‌های از یکدیگر جدا، در پهنه‌ی دریا، تا از روی خواری شانه‌هاشان را بجنبانند و گرداگرد خانه، کلمه‌ی تهلیل بر زبان رانند و برگامها رَوَند دوان، خاک آلود و موپریشان. جامه‌ها را به یک سو انداخته و با واگذاشتن موها خلقت نیکوی خود را زشت ساخته. آزمایشی بزرگ و امتحانی دشوار و آزمودنی آشکار برای پدید آمدن نافرمان از فرمانبردار. خدا زیارت خانه را موجب رحمت خود فرمود و وسیلت رسیدن به بهشت نمود.

و اگر خدای سبحان می‌خواست خانه‌ی با حرمت و عبادتگاه با عظمت خود را میان باغستانها نهد و جویبار و در زمین نرم و هموار و در درختستانهای از هم ناگسسته و میوه‌ها در دسترس و عمارتها در هم و دهستانها به یکدیگر پیوسته، میان گندمزارهای نیکو و باغهای سرسبز تازه رو و زمینهای پرگیاه گرداگرد او و بقعه‌های پرباران و باغستانهای خرم و راههای آبادان، پاداش کم بود و آزمایش ناچیز هم و اگر بنیادی که پایه‌ی آن بناست و سنگهایی که خانه بدانها برپاست، از زمرد سبز بود و یاقوت سرخ‌فام و با روشنی و درخشش تمام، از راه یافتن دو دلی در سینه‌ها می‌کاست و کوشش شیطان را از دلها دور می‌کرد و شک و تردید از مردمان برمی‌خواست. لیکن خدا بندگانش را به گونه‌گون سختیها می‌آزماید و با مجاهدتها به بندگی‌شان وادار می‌نماید و به ناخوشایندها آزمایششان می‌کند تا خود پسندی را از دلهایشان بزداید و خواری و فروتنی را در جانهایشان جایگزین فرماید و آن را درهایی سازد گشاده به بخشش او و وسیلتهایی آماده برای آمرزش او.» (12)
این اسـت حجتی که خداوند متعال آن را بر مسلمانان و در روزهای مشخصی از ماه ذی‌حجه، واجب کرده اسـت. پس هر که از دین ابراهیم پیروی کند، خداوند او را هدایت خواهد فرمود تا از مؤمنان صالح شود. بنابراین، بر ما واجب اسـت که از دین آن پیامبر بزرگ؛ یعنی ابراهیم (علیه السلام) تبعیت کنیم:
(و چه کسی-جز آن که به سبک مغزی گراید- از آیین ابراهیم روی برمی‌تابد؟ و ما او را در این دنیا برگزیدیم و البته در آخرت [نیز] از شایستگان خواهد بود. هنگامی که پروردگارش به او فرمود: تسلیم شو، گفت: به پروردگار جهانیان تسلیم شدم. و ابراهیم و یعقوب‌، پسران خود را به همان [آیین] سفارش کردند؛ [و هر دو در وصیتشان چنین گفتند:] این پسران من! خداوند بر شما این دین را برگزید؛ پس البته نباید جز مسلمان بمیرید.) (13)
خدایا ما را مسلمان، زنده‌بدار و مسلمان، بمیران که تو دانا و حکیم هستی و درود و سلام خود را بر ابراهیم و خاندان ابراهیم در جهان بفرست که به راستی تو ستوده و با عظمت هستی.
اینکه به ذکر آیات و سوره‌هایی می‌پردازیم که درباره‌ی ابراهیم (علیه السلام) نازل شده‌اند:
الف) سوره‌ی صافات، آیات 83 تا 113
(و بی‌گمان، ابراهیم از پیروان اوست. آن گاه که با دلی پاک به [پیشگاه] پروردگارش آمد. چون به پدر [خوانده] و قوم خود گفت: چه می‌پرستید؟ آیا غیر از آنها، به دروغ، خدایانی [دیگر] می‌خواهید؟ پس گمانتان به پروردگار جهانیان چیست؟ پس نظری به ستارگان افکند و گفت: من کسالت دارم! پس پشت‌کنان از او، روی برتافتند! تا نهانی به سوی خدایانشان رفت و [به ریشخند] گفت: آیا غذا نمی‌خورید؟ شما را چه شده [اسـت] که سخن نمی‌گویید؟ پس با دست راست، بر سر آنها زدن گرفت تا دوان دوان سوی او روی آوردند. [ابراهیم] گفت: آیا آنچه را می‌تراشید، می‌پرستید؟ با اینکه خدا شما و آنچه را بر می‌سازید آفریده اسـت! گفتند: برایش [کوره] خانه‌ای بسازید و در آتشش بیندازید! پس خواستند به او نیرنگی زنند؛ و [لی] ما آنان را پست گردانیدیم. و [ابراهیم] گفت: من به سوی پروردگارم رهسپارم، او مرا راهنمایی خواهد کرد. ای پروردگار من! مرا [فرزندی] از شایستگان بخش. پس او را به پسری بردبار مژده دادیم و وقتی با او به جایگاه سعی رسید، گفت: ای پسرک من! من در خواب [چنین] می‌بینم که تو را سر می‌برم پس ببین چه به نظرت می‌آید؟ گفت: ای پدر! به آنچه مأمور شده‌ای عمل کن! اگر خدا بخواهد مرا از شکیبایان خواهی یافت. پس وقتی هر دو، تن در دادند [و همدیگر را بدرود گفتند] و [پسر] را به پیشانی بر خاک افکند، او را ندا دادیم که ای ابراهیم! رؤیا [ی خود] را حقیقت بخشیدی! ما نیکوکاران را چنین پاداش می‌دهیم! راستی که این همان آزمایش آشکار بود! و او را در ازای قربانی بزرگ باز رهانیدیم و در [میان] آیندگان برای او [آوازه‌ی نیک] بر جای گذاشتیم. درود بر ابراهیم! نیکوکاران را چنین پاداش می‌دهیم. در حقیقت، او از بندگان با ایمان ما بود و او را اسحاق برکت دادیم و از نسل آن دو، برخی نیکوکاران و [برخی] آشکارا به خود ستمکار بودند)
ب) سوره‌ی ابراهیم، آیات 35 تا 41
(و [یاد کن] هنگامی را که ابراهیم گفت: پروردگارا! این شهر را ایمن کن و مرا و فرزندانم را از پرستیدن بتان دور دار. پروردگارا! آنها بسیاری از مردم را گمراه کردند. پس هر که از من پیروی کند، بی‌گمان او از من اسـت و هر که نافرمانی کند، به یقین تو آمرزنده و مهربان هستی. پروردگارا! من [یکی از] فرزندانم را در دره‌ای بی‌کشت، نزدیک خانه‌ی محترم تو سکونت دادم. پروردگارا! تا نماز را به پا دارند، پس دلهای برخی از مردم را به سوی آنان گرایش ده و آنان را از محصولات [مورد نیازشان] روزی ده، باشد که سپاسگزاری کنند. پروردگارا! بی‌گمان تو آنچه را پنهان می‌داریم و آنچه را آشکار می‌سازیم، می‌دانی و چیزی در زمین و در آسمان بر خدا پوشیده نمی‌ماند. سپاس خدای را که با وجود سالخوردگی، اسماعیل و اسحاق را به من بخشید. به راستی پروردگار من شنونده‌ی دعاست. پروردگارا! مرا و فرزندانم را برپا دارنده‌ی نماز قرار ده. پروردگارا! دعای مرا بپذیر. پروردگارا! روزی که حساب برپا می‌شود، بر من و پدر و مادرم و بر مؤمنان ببخشای.)
ج) سوره‌‌ی انبیاء، آیات 51 تا 71
(و در حقیقت، پیش از آن به ابراهیم رشد [فکری] دادیم و ما به [شایستگی] او دانا بودیم. آنگاه که به پدر خود و قومش گفت: این مجسمه‌هایی که به پرستش آنها دل نهاده‌اید، چیستند؟ گفتند: پدران خود را دیدیم که آنها را می‌پرستیدند. گفت: قطعاً شما و پدرانتان در گمراهی آشکاری بودید. گفتند: آیا حق را برای ما آورده‌‌ای یا تو از شوخی کنندگانی؟ گفت: [نه] بلکه پروردگارتان، پروردگار آسمانها و زمین اسـت، همان کسی که آنها را پدید آورده اسـت و من بر این [واقعیت] از گواهانم و سوگند به خدا که پس از آن که پشت کردید و رفتید، قطعاً در کار بتانتان تدبیری خواهم کرد. پس آنها را - جز بزرگترینشان را- ریز ریز کرد، باشد که به سراغ آن بروند. گفتند: چه کسی با خدایان ما چنین [معامله‌ای] کرده اسـت که او واقعاً از ستمکاران اسـت؟ گفتند: شنیدیم جوانی به نام ابراهیم از آنها سخن می‌گفت. گفتند: پس او را در برابر دیدگان مردم بیاورید، باشد که آنان شهادت دهند. گفتند: ای ابراهیم! آیا تو با خدایان ما چنین کردی؟ گفت: بلکه بزرگترینشان چنین کرده اسـت، اگر سخن می‌گویند از آنها بپرسید. پس به خود آمدند و [به یکدیگر] گفتند: در حقیقت، شما ستمکارید. سپس سرافکنده شدند [و گفتند:] قطعاً دانسته‌ای که اینها سخن نمی‌گویند. گفت: آیا جز خدا چیزی را می‌پرستید که هیچ سود و زیانی به شما نمی‌رساند؟ بیزارم از شما و از آنچه غیر از خدا می‌پرستید. مگر نمی‌اندیشید؟ گفتند: اگر می‌خواهید کاری کنید، او را بسوزانید و خدایانتان را یاری دهید. گفتیم: ای آتش! برای ابراهیم سرد و بی‌آسیب باش. و خواستند به او نیرنگی بزنند و [لی] آنان را از زیانکارترین [مردم] قرار دادیم. او و لوط را رهانیدیم و به سرزمینی که آن را برکت جهانیان قرار داده‌ایم، بردیم.) د) سوره‌ی انعام، آیات 74 تا 83
(و [یاد کن] هنگامی را که ابراهیم به پدر خود، آزر، گفت: آیا بتان را خدایان [خود] می‌گیری؟ من همانا تو و قوم تو را در گمراهی آشکار می‌بینم. و این گونه، ملکوت آسمانها و زمین را به ابراهیم نمایاندیم تا از جمله‌ی یقین‌کنندگان باشد. پس چون شب بر او پرده افکند، ستاره‌ای دید؛ گفت: این پروردگار من اسـت و آن‌گاه چون غروب کرد، گفت غروب کنندگان را دوست ندارم و چون ماه را در حال طلوع دید، گفت: این پروردگار من اسـت. آن گاه چون ناپدید شد، گفت: اگر پروردگارم مرا هدایت نکند، قطعاً از گروه گمراهان خواهم بود. پس چون خورشید را دید که طلوع می‌کند، گفت: این پروردگار من اسـت. این بزرگتر اسـت و هنگامی که افول کرد، گفت: ای قوم من! از آنچه [برای خدا] شریک می‌سازید بیزارم. من از روی اخلاص و پاکدلی به سوی کسی روی آوردم که آسمانها و زمین را پدید آورده اسـت و من از مشرکان نیستم. و قومش با او به ستیزه پرداختند. گفت: آیا با من درباره‌ی خدا محاجّه می‌کنید و حال آن که او مرا راهنمای کرده اسـت؟ و من از آنچه شریک او می‌سازید بیمی ندارم، مگر آن که پروردگارم چیزی بخواهد. علم پروردگارم به هر چیزی احاطه یافته اسـت. پس آیا یادآور نمی‌شوید؟ و چگونه از آنچه شریک [خدا]َ می‌گردانید بترسم، با آن که شما خود از اینکه چیزی را شریک خدا ساخته‌اید که [خدا] دلیلی درباره‌ی آن بر شما نازل نکرده اسـت نمی‌هراسید؟ پس اگر می‌دانید‌، کدام یک از [ما] دو دسته به ایمنی سزاوارتر اسـت؟ کسانی که ایمان آورده‌اند و ایمان خود را به شرک نمی‌آلایند، آنان ایمن هستند و ایشان راه‌یافتگان‌اند. و آن حجّت ما بود که به ابراهیم در برابر قومش دادیم. درجات هر کس را که بخواهیم بالا می‌بریم، زیرا پروردگار تو حکیم و داناست.)
هـ) سوره‌ی عنکبوت، آیات 16 تا 27
(و [یاد کن] ابراهیم را چون به قوم خویش گفت: خدا را بپرستید و از او پروا بدارید؛ اگر بدانید این [کار] برای شما بهتر اسـت. واقعاً آنچه را شما سوای خدا می‌پرستید، جز بتانی [بیش] نیستند و دروغی بر می‌سازید. در حقیقت، کسانی را که جز خدا می‌پرستید، اختیار روزی شما را در دست ندارند. پس روزی را پیش خدا بجویید و او را بپرستید و وی را سپاس گویید که به سوی او بازگردانیده می‌شوید و اگر تکذیب کنید،‌ قطعا‌ً امتهای پیش از شما [هم] تکذیب کردند و بر پیامبر [خدا] جز ابلاغ آشکار [وظیفه‌ای] نیست. آیا ندیده‌اند که خدا چگونه آفرینش را آغاز می‌کند و سپس آن را باز می‌گرداند؟ در حقیقت، این [کار] بر خدا آسان اسـت. بگو: در زمین بگردید و بنگرید چگونه آفرینش را آغاز کرده اسـت. سپس [باز] خداست که آخرت را پدید می‌آورد؛ خداست که بر هر چیزی تواناست. هر که را بخواهد عذاب و هر که را بخواهد رحمت می‌کند و به سوی او بازگردانیده می‌شوید. و شما نه در زمین و نه در آسمان درمانده کننده‌ی [او] نیستید و جز خدا برای شما یار و یاوری نیست. و کسانی که آیات خدا و لقای او را منکر شدند، آنانی هستند که از رحمت من نومیدند و ایشان را عذابی پر درد خواهد بود. و پاسخ قومش جز این نبود که گفتند: بکشیدش یا بسوزانیدش، ولی خدا او را از آتش نجات بخشید. آری، در این [نجات بخشیِ خدا] برای مردمی که ایمان دارند، قطعاً دلایلی اسـت. و [ابراهیم] گفت: جز خدا، فقط بتهایی را اختیار کرده‌اید که آن هم برای دوستی میان شما برخی دیگر را لعنت می‌کنند و جایتان در آتش اسـت و برای شما یاورانی نخواهد بود. پس لوط به او ایمان آورد و [ابراهیم] گفت: من به سوی پروردگار خود روی می‌آورم که او ارجمند و حکیم اسـت. و اسحاق و یعقوب را به او عطا کردیم و در میان فرزندانش پیامبری و کتاب قرار دادیم و در دنیا پاداشش را به او بخشیدیم و قطعاً در آخرت [نیز] از شایستگان خواهد بود.)
و) سوره‌ی شعراء، آیات 69 تا 89
(و بر آنان گزارش ابراهیم را بخوان. آن‌گاه که به پدر خود و قومش گفت: چه می‌پرستید؟ گفتند: بتانی را می‌پرستیم و همواره ملازم آنهاییم. گفت: آیا وقتی دعا می‌کنید، از شما می‌شنوند؟ یا به شما سود یا زیان می‌رسانند؟ گفتند: نه، بلکه پدران خود را دیدیم که چنین می‌کردند. گفت: آیا در آنچه می‌پرستیده‌اید تأمل کرده‌اید؟ شما و پدران پیشین شما؟ قطعاً همه آنها - جز پروردگار جهانیان - دشمن من هستند. آن کس که مرا آفریده اسـت،‌ هم او راهنمایی‌ام می‌کند. و آن کس که او به من خوراک می‌دهد و سیرابم می‌کند و چون بیمار شوم، او مرا درمان می‌بخشد. و آن کس که مرا می‌میراند و سپس زنده‌ام می‌کند و آن کس که امیدم دارم روز پاداش، گناهم را بر من ببخشاید. و برای من در [میان] آیندگان آوازه‌ی نیکو گذار و مرا از وارثان بهشت پرنعمت گردان و بر پدرم ببخشای که او از گمراهان بود و روزی که [مردم] برانگیخته می‌شوند، رسوایم مکن، روزی که هیچ مال و فرزندی سود نمی‌دهد، مگر کسی که دلی پاک به سوی خدا بیاورد.)
ز) سوره‌ذاریات، آیات 24 تا 37
(آیا خبر مهمانان ارجمند ابراهیم به تو رسید؟ چون بر او درآمدند؛ پس سلام گفتند. گفت: سلام، مردمی ناشناسید. پس آهسته به سوی زنش رفت و گوساله‌ای فربه [و بریان] آورد. آن را به نزدیکشان برد [و] گفت: مگر نمی‌خورید؟ و [در دلش] از آنان احساس ترسی کرد. گفتند: مترس و او را به پسری دانا مژده دادند. و زنش با فریادی [از شگفتی] سر رسید و بر چهره‌ی خود زد و گفت: زنی پیر نازا [چگونه بزاید]؟ گفتند: پروردگارت چنین فرموده اسـت. او خود حکیم داناست. [ابراهیم] گفت: ای فرستادگان! مأموریت شما چیست؟ گفتند: ما به سوی مردمی پلیدکار فرستاده ‌شده‌ایم تا سنگهایی از گِل رُس بر [سرِ] آنان فرو فرستیم. [که] نزد پروردگارت برای مسرفان نشان‌گذاری شده اسـت. پس هر که از مؤمنان در آن [شهرها] بود، بیرون بردیم و [لی] در آنجا جز یک خانه از فرمانبران [خدا بیشتر] نیافتیم و در آنجا برای آنها که از عذاب پر درد می‌ترسند، عبرتی به جای گذاشتیم.)
ح) سوره‌ی هود، آیات 69 تا 76
(و به راستی، فرستادگان ما برای ابراهیم مژده آوردند، سلام گفتند: پاسخ داد: سلام و دیری نپایید که گوساله‌ای بریان آورد و چون دید دستهایشان به غذا دراز نمی‌شود، آنان را ناشناس یافت و از ایشان ترسی بر دل گرفت. گفتند: مترس، ما به سوی قوم لوط فرستاده شده‌ایم و زن او ایستاده بود. خندید. پس وی را به اسحاق و از پس اسحاق به یعقوب مژه دادیم. [همسر ابراهیم] گفت: وای برمن! آیا فرزند آورم با آنکه من پیرزنم و این شوهرم پیرمرد اسـت؟ واقعاً این چیز بسیار عجیبی اسـت. گفتند: آیا از کار خدا تعجب می‌کنی؟ رحمت خدا و برکات او بر شما خاندان [رسالت] باد. بی‌گمان، او ستوده‌‌ای بزرگوار اسـت. پس وقتی ترس ابراهیم زایل شد و مژده‌ی [فرزنددار شدن] به او رسید، درباره‌ی قوم لوط با ما [به قصد شفاعت] چون و چرا می‌کرد. زیرا ابراهیم، بردبار، مهربان و بازگشت کننده [به سوی خدا] بود. ای ابراهیم! از این [چون و چرا] روی برتاب که فرمان پروردگارت آمده اسـت و برای آنان عذابی که بی‌بازگشت اسـت، خواهد آمد.)
ط) سوره‌ی زخرف، آیات 26 و 27

(و چون ابراهیم به [نا] پدری خود و قومش گفت: من واقعاً از آنچه می‌پرستید بیزارم، مگر [از] آن کس که مرا پدید آورد و البته او مرا راهنمایی خواهد کرد.)

ی) سوره‌ی حجر، آیاتِ 51 تا 60
(و از مهمانان ابراهیم به آنان خبر ده. هنگامی که بر او وارد شدند و سلام گفتند. [ابراهیم] گفت: ما از شما بیمناکیم. گفتند: مترس که ما تو را به پسری دانا مژده می‌دهیم. گفت: آیا با اینکه مرا پیری فرا رسیده اسـت بشارتم می‌دهید؟ به چه بشارت می‌دهید؟ گفتند: ما تو را به حق بشارت دادیم. پس، از نومیدان مباش. گفت: چه کسی –جز گمراهان-از رحمت پروردگارش نومید می‌شود؟ [سپس] گفت: ای فرشتگان، [دیگر] کارتان چیست؟ گفتند: ما به سوی گروه مجرمان فرستاده شده‌ایم، مگر خانواده‌ی لوط که ما قطعاً همه‌ی آنان را نجات می‌دهیم، جز زنش را که مقدر کردیم او از بازماندگان [در عذاب] باشد.)
ک) سوره‌ی مریم، آیات 41 تا 49
(و در این کتاب به یاد ابراهیم پرداز ، زیرا او پیامبری بسیار راستگوی بود. چون به پدرش گفت: پدر جان! چرا چیزی را که نمی‌شنود و نمی‌بیند و از تو چیزی را دور نمی‌کند می‌پرستی؟ ای پدر! به راستی مرا دانشی داده‌اند که به تو نداده‌اند. پس، از من پیروی کن تا تو را به راهی راست هدایت کنم. پدر جان! شیطان را مپرست که شیطان [خدای] رحمان را نافرمان بود، پدرجان‌! من می‌ترسم از جانب [خدای] رحمان عذابی به تو رسد و تو یار شیطان باشی. گفت: ای ابراهیم! آیا تو از خدایان من متنفری؟ اگر باز نایستی تو را سنگسار خواهم کرد و [برو] برای مدتی طولانی از من دور شو. [ابراهیم] گفت: درود بر تو باد! به زودی از پروردگارم برای تو آمرزش می‌خواهم، زیرا او همواره به من مهربان بوده اسـت و از شما و [از] آنچه غیر از خدا می‌خواهید، کناره می‌گیرم و پروردگارم را می‌خوانم. امیدوارم که در خواندن پروردگارم ناامید نباشم. و چون از آنها و [از] آنچه به جای خدا می‌پرستیدند کناره گرفت، اسحاق و یعقوب را به او عطا کردیم و همه را پیامبر گردانیدیم.)
ل) سوره‌ی بقره، آیات 124 تا 132
(و چون ابراهیم را پروردگارش با کلماتی بیازمود. و وی آن همه را به انجام رسانید، [خدا به او] فرمود: من تو را پیشوای مردم قرار دادم. [ابراهیم] پرسید از دودمانم [چطور]؟ فرمود: پیمان من به بیدادگران نمی‌رسد. و چون خانه‌ی [کعبه] را برای مردم محل اجتماع و [جای] امنی قرار دادیم، [و فرمودیم:] مقام ابراهیم را نمازگاه خویش گیرید و به ابراهیم و اسماعیل فرمان دادیم که خانه‌ی مرا برای طواف کنندگان و معتکفان و رکوع و سجودکنندگان، پاکیزه کنید. و چون ابراهیم گفت: پروردگارا! این [سرزمین] را شهری امن کن و مردمش را - هر کس از آنان که به خدا و روز بازپسین ایمان بیاورد - از فرآورده‌ها، روزی بخش. فرمود: و[لی] هر کس کفر بورزد، اندکی برخوردارش می‌کنم، سپس او را با خواری به سوی عذاب آتش [دوزخ] می‌کشانم و چه بد سرانجامی اسـت. و هنگامی که ابراهیم و اسماعیل پایه‌های خانه [کعبه] را بالا می‌بردند، [می‌گفتند:] ای پروردگار ما! از ما بپذیر که در حقیقت، تو شنوا و دانا هستی. پروردگارا‌! ما را تسلیم [فرمان] خود قرار ده و از نسل ما امتی فرمانبردار خود [پدید آور] و آداب دینی ما را به ما نشان ده و بر ما ببخشای که تو، توبه‌پذیر و مهربان هستی. پروردگارا! در میان آنان فرستاده‌ای از خودشان برانگیز تا آیات تو را بر آنان بخواند و کتاب و حکمت به آنان بیاموزد و پاکیزه‌شان کند، زیرا که تو خود پیروزمند و حکیم هستی. و چه کسی-جز آن که به سبک مغزی گراید- از آیین ابراهیم روی برمی‌تابد؟ و ما او را در این دنیا برگزیدیم و البته در آخرت [نیز] از شایستگان خواهد بود. هنگامی که پروردگارش به او فرمود: تسلیم شو، گفت: به پروردگار جهانیان تسلیم شدم. و ابراهیم و یعقوب، پسران خود را به همان [آیین] سفارش کردند؛ [و هر دو در وصیتشان چنین گفتند:] ای پسران من! خداوند برای شما این دین را برگزید؛ پس، البته نباید جز مسلمان بمیرید.)

پی‌نوشت‌ها:

1- قرآن، بقره/125.
2- قرآن، بقره/127.
3- قرآن، بقره/128.
4- قرآن، بقره/128.
5- قرآن، بقره/129.
6- قرآن، بقره/125.
7- قرآن، آل عمران96-97.
8- قرآن، بقره/125.
9- قرآن، حج/26.
10- قرآن، حج/27-30.
11- قرآن، مائده/97.
12- نهج البلاغه، خطبه‌ی قاصعه.
13- قرآن، بقره/130-132.

منبع مقاله :
زین، سمیح عاطف؛(1393)، داستان پیامبران در قرآن، مترجمان: علی چراغی و [دیگران ...]، تهران: موسسه نشر و تحقیقات ذکر، چاپ سوم

[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط


10 ا کتبر 2015 ... مسیر جاری : صفحه اصلی/مقالات/دين پژوهی/قرآن شناسی/معارف قرآنی/قصه و مثل در قرآن/قصه های قرآن/ساختن خانه کعبه توسط حضرت ابراهیم (ع).19 ا کتبر 2012 ... زمان بنای کعبه به درستی روشن نیست، آیا حضرت آدم (ع) سنگ بنای قبله مسلمانان را گذشته و پس از طوفان نوح، حضرت ابراهیم (ع) ویرانیهای خانه خدا را ترمیم و بازسازی کرده است؟ ... برای جمع میان دو قول می توان گفت که کعبه توسط حضرت آدم علیه السّلام و در موضعی از پیش تعیین ... روایت اهل بیت (ع) از ساخت خانه خدااما بسياري از مفسّران معتقدند كه كعبه پيش از حضرت ابراهيم(عليه السلام) نيز ... كه حضرت ابراهيم(عليه السلام)بنيانگذار كعبه بوده و پيش از آن خانه كعبه وجود نداشته است. ..... و مسلّم است كه پرستش خداوند و ساختن مركز عبادت از زمان ابراهيم(عليه السلام)آغاز ..... روشن است كه هرگز تجديد بناي كعبه توسط حضرت ابراهيم(عليه السلام) را در ...31 آگوست 2010 ... تشحیذ الاذهان و الافکار (ع) ... بدستور پروردگار عالم، خانه ی کعبه توسط حضرت آدم تجدید بنا شد. ... سپس بسال 1890 قبل از میلاد، بدستور خداوند متعال، بنای کعبه توسط حضرت ابراهیم علیه السلام تجدید شده و موحدین برای طواف آن خانه ...بنا بر نقل منابع اسلامى؛ خانه کعبه به دست حضرت آدم(ع) ساخته شده و سپس در طوفان حضرت ... علاوه بر آن، خانه خود را نشانگر مقام ابراهیم، حرم امن و حج توانمندان تلقى فرمود که هر یک ... خداوند، دستور ساخت این خانه را صادر فرمود تا به عنوان قبله در نماز، در کشتن ... خداوند سبحان در این راستا این جایگاه جهانی را توسط پیامبرانش پایه گذاری ...دانشنامه اسلامی طهور : این مقاله در باره ساختن بنای کعبه توسط حضرت ابراهیم و اسماعیل ... ابراهیم (ع) فرمان برد و زن و فرزند را در آنجا فرود آورد و گفت: ... من بعضی از فرزندانم را در دره ای غیر قابل کشت در کنار خانه محترم تو جای داده ام، پروردگارا! تا نماز ...22 سپتامبر 2012 ... دعای حضرت ابراهیم(ع) هنگام تعمیر خانه کعبه/ آمار تجدید بنای خانه خدا. خبرگزاری ... 1ـ نخست توسط فرشتگان و جبرئیل پیش از آدم(ع). 2ـ توسط ...22 سپتامبر 2013 ... زمان بنای کعبه به درستی روشن نیست، آیا حضرت آدم (ع) سنگ بنای قبله ... از طوفان نوح، حضرت ابراهیم (ع) ویرانیهای خانه خدا را ترمیم و بازسازی کرده است؟ ... برای جمع میان دو قول میتوان گفت که کعبه توسط حضرت آدم علیه السّلام و در ...24 ا کتبر 2010 ... بر اساس قرآن کریم، کعبه توسط حضرت ابراهیم (ع) و پسر وی حضرت اسماعیل ... مِنَّا إِنَّکَ أَنتَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ؛ و هنگامى که ابراهیم و اسماعیل پایه هاى خانه [کعبه] را .... تصور ميكنم تاكنون به اين وضوح به مساله ساخت و بنيان نهاده شدن خانه خدا ...


کلماتی برای این موضوع

زندگینامه حضرت ابراهیم، زندگینامه حضرت ابراهیم ع…زندگینامه حضرت ابراهیمزندگینامه حضرت ابراهیم عزندگینامه حضرت ابراهیم خلیل الله حضرت ابراهیم علیه السّلام و مهدویت عصر انتظار …پیامبران و مهدویتقسمت سوم ۱٫ ظهور ابراهیم بت شکن علیه السّلام حضرت ابراهیم علیه اس ام اس برای همهیاد باد آن روزگاران یاد باد اس ام اس و متن تبریک عید غدیر اس ام اس و متن تبریک عید فتح مکه ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزادفتحمکهآدم • اِبراهیم خلیل‌الله • اِدریس • اِسحاق • اِسماعیل ذبیح‌الله • اسماعیل زندگی نامه امام حسین عو حضرت ابوالفضل ع مسجد …خلاصه ای از زندگی نامه امام حسین عحضرت ابالفضل العباسع خاندان حضرت عباس ع در سال عصر ظهور ۴۰ آیه قرآن در شأن حضرت علیع از دیدگاه …عصر ظهور ۴۰ آیه قرآن در شأن حضرت علیع از دیدگاه اهل سنت این سایت برای دوستداران انتشار فیلم یک فرشته‌ بر فراز کعبه…وی افزود البته نمی‌توان کلاً منکر شد که اصلاً فرشته‌ای نیست بر اساس روایات فرشتگان مدرسه راهنمایی دخترانه رشدمدرسه راهنمایی دخترانه غیردولتی رشد شب بود و اشک بود و علی بود و چاه بود فریاد بی حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آلهحضرتمحمدپس از پایان اعتکاف به مکه باز می‌گشت، گرد خانه خدا طواف می‌کرد و سپس به خانه می‌رفتسربازان امام مهدی خصوصیات یاران امام مهدیعمطابق برخی از روایات،اصحاب حضرت ع از صفات و ویژگی هایی برخوردارند از قبیل اخلاص


ادامه مطلب ...