سامسونگ در نمایشگاه IFA 2016 از همکاری با مرسدس برای تولید کلیدهای دیجیتال خبر داد.
کلید دیجیتال مرسدس
سامسونگ در نمایشگاه IFA 2016 علاوه بر معرفی ساعت هوشمند جدید و سایر تکنولوژی های مربوط به گجت های دیجیتال، از همکاری با مرسدس برای تولید کلیدهای دیجیتال خبر داد.
در این تکنولوژی که ظاهرا از تگ های NFC استفاده می کند کاربران می توانند به جای استفاده از کلیدهای قدیمی، تنها به کمک گوشی موبایل خود قفل ماشین را باز کرده و آن را روشن کنند. البته قبلا هم کارت های دیجیتال به جای کلیدها در ماشین های روز جهان مورد استفاده قرار می گرفته اند اما استفاده از تلفن همراه برای این کار به دلیل همیشه همراه بودن گوشی ها می تواند گزینه بهتری برای کاربران باشد.
به گفته سامسونگ قرار اســت در آینده همین کار به کمک ساعت های هوشمند سامسونگ نیز انجام شود. در این همکاری مشترک قرار اســت مدل های مختلفی از خودروهای مرسدس و همچنین چندین مدل از گوشی های سامسونگ قابلیت همکاری مشترک را پیدا کرده و در سری های جدید در دسترس کاربران قرار گیرند. در ادامه می توانید ویدئوی کوتاهی از نمایش چگونگی کارکرد این تکنولوژی را مشاهده کنید.
زومیت
اخبار مرتبط:
نمایی از خودروی جدید و زیبای مرسدس بنز!+عکس
عکس های مرسدس AMG C63 کوپه 2017 + مشخصات
گردهمایی خودروهای مرسدس بنز ایران+عکس
مرسدس بنز ۵ میلیاردی در تهران! +عکس
خودروی بدون راننده مرسدس بنز +عکس
خبرگزاری آریا-بسیاری از متخصصان تغذیه معتقدند که بعد از ورزش باید هر 30 دقیقه چیزی بخورید. بدن شما، بعد از استفاده از انرژی درونیاش، نیازمند سوخترسانی مجدد اسـت.
به گزارش خبرگزاری آریا،بسیاری از متخصصان تغذیه معتقدند که بعد از ورزش باید هر 30 دقیقه چیزی بخورید. بدن شما، بعد از استفاده از انرژی درونیاش، نیازمند سوخترسانی مجدد اسـت. شما باید این سوخترسانی را خصوصا با خوردن کربوهیدرات و پروتئین انجام دهید تا خردهآسیبهایی را که حین ورزش به عضلات وارد شده ترمیم کنید.
با این حال همه ما ممکن اسـت سرمان شلوغ باشد. و گاهی اوقات، وفق دادن خود با ورزش به معنای مختصر کردن آن در 30 دقیقه و بعد با شتاب رفتن به سراغ کار بعدی اسـت. اگر غذاهای سرشار از پروتئین و یا اسنکهای مغذی دمدست نداشته باشید، مسلما مواد مغذی لازم برای بدنتان تأمین نمیشود. اما اگر بعد از تمرین خوراک سبک نخورید و این کار برایتان به یک عادت تبدیل شود، در تناسب بدنتان اختلال ایجاد میشود.
برخی از افراد به خاطر کم شدن قند خون دچار خستگی شده و برخی دیگر دچار سرگیجه میشوند. متخصصان میگویند که نادیده گرفتن اقدامات مهم بعد از ورزش که برای بازیابی و ریکاوری بدن اهمیت زیاد دارد مانند تغذیه مناسب، میتواند زمینه را برای آسیبهای ناشی از بیشکاری در ورزش فراهم کند. یکی از آنها در این باره میگوید: وقتی افراد آنطور که باید از سدهای ساختاری لازم و ضروری سازنده بدن بعد از ورزش استفاده نمیکنند، در واقع آسیبهای ناشی از بیشکاری هم زیاد برایشان رخ میدهد. اگر فعالیتهای سنگینی برای تقویت عضلات انجام بدهید و نیازهای بدن را برای ترمیم خردهجراحتها و آسیبها نادیده بگیرید، این مسئله میتواند برایتان مشکلساز شود. ترمیم این جراحتها در واقع همان نحوه ساخت عضلات توسط بدن اسـت؛ وقتی بدن نتواند این کار را انجام دهد، دفعه بعدی که ورزش میکنید عضلات بیشتر در معرض آسیب قرار میگیرند.
از طرفی غذاها حاوی الکترولیت هستند - مواد معدنیای که بدن ما برای تأمین سوخت عضلات و تحریک عصبها به آن نیاز دارد. اگر تمرین خیلی سخت و طاقتفرسایی داشته باشید، جایگزین کردن کلسیم، نمک و پتاسیم – یعنی تمام عناصر مصرف غذای استاندارد – هم نقش مهمی پیدا میکند. اگر طی تمرین خیلی عرق کنید یا فعالیتتان در یک روز بسیار گرم بوده یا به مدت طولانی بدوید، خیلی از این ترکیبات را به خاطر تعرق از دست میدهید. اگر نتوانید بلافاصله آنها را جایگزین کنید، این مسئله میتواند به شما آسیب وارد کند. کمآبی و کم شدن قند خون هر دو سریعا در بدن رخ داده و باعث سرگیجه و حتی از دست دادن قدرت آگاهیتان خواهد شد.
در آخر باید گفت: اگر فقط قرار باشد یک نکته را به خاطر داشته باشید، بهتر اسـت آن نوشیدن آب باشد. آب، یکی از مهمترین سدهای سازنده عضلات اسـت که بعد از تمرین به آن نیاز دارید. سعی کنید همواره کمآبی ناشی از ورزش را با نوشیدن آن جایگزین کرده و هیچوقت آن را نادیده نگیرید.
به گزارش دنیای خودرو،بهطور مجزا جیپاور برای هریک از این دو خودروی نامبرده یک پیشرانه ۳ لیتری توربوشارژر از خانواده موتورهای «بی توربو»در نظر گرفته اســت که با جادوی تیونر روی آنها، خروجی قدرت به ۶۰۰ اسببخار و خروجی گشتاور هم به ۷۴۰ نیوتونمتر افزایش پیدا کرده اســت و این یعنی در مقایسه با مدل استاندارد، هر کدام از آنها حدود ۱۶۹ اسببخار و ۱۹۰ نیوتونمتر قویتر شدهاند. این افزایش قدرت برای دارندگان مدلهای استاندارد ارزان نخواهد بود، چون برای توربوشارژرهای بهروزرسانی شده حداقل ۳ هزار و ۶۵۰ یورو، برای سیستم اگزوز و اتصالات جدید آن باید ۱۷۸۰ یورو و برای بهروزرسانی اطلاعات «ایی سی یو»موتور هم باید ۳ هزار و ۲۵۰ یورو به تیونر پرداخت کنند تا در عوض قدرت موتور خودروهایشان ۱۶۹ اسببخار و ۱۹۰ نیوتونمتر گشتاور افزایش پیدا کند.
اگر کیت بدنه خودرو را هم طلب کنند، باید برای راهنمای تیتانیومی اگزوزها و قطعات فیبرکربنی بهکار رفته در بدنه حدود ۷ هزار و ۶۴۷ یورو پرداخت کنند. با تمام این تمهیدات، حداقل شتاب این دو خودروی تقویت شده از ۳/۴ ثانیه به حداقل 3.7ثانیه کاهش پیدا کرده و حداکثر سرعت آنها نیز به ۲۵۰ کیلومتر بر ساعت رسیده اســت. البته پیش از این هم حداکثر سرعت این دو خودرو ۲۵۰ کیلومتر بر ساعت بوده، زیرا محدودکننده الکترونیکی در آلمان اجازه بالا رفتن سرعت از مرز ۲۵۰ کیلومتر بر ساعت را نمیدهد، ولی در صورت نیاز و اشتیاق به داشتن سرعتی بالاتر، تیونر با گرفتن ۶۶۸ یورو، محدودکننده الکترونیکی را بر میدارد که در این صورت حداکثر سرعت خودرو به مرز ۳۲۰ کیلومتر بر ساعت نزدیک میشود.
لباس جیپاور برتن کرگدن باواریایی
تیونر معروف صنعت خودرو یعنی جیپاور که بهصورت اختصاصی محصولات بامو را در دستور کار خود قرار میدهد، این بار هم سراغ بامو «ام»«ایکس۶»رفته و با یکسری به بروزرسانیهای ظاهری و باطنی، باعث افزایش قدرت و جذابیت آن بهطور قابلتوجهی شده و پس از این بهروزرسانیها، نام آن را «تایفون»گذاشته اســت. درقدم اول شاهد وجود پیشرانهای ۴/۴ لیتری هشتسیلندر توربوشارژر تویینپاور هستیم که بهطور استاندارد روی بامو «ایکس۶»نصب میشود، ولی حالا جیپاور هم توربوشارژرهایی قویتر روی این موتور نصب و هم اطلاعات موجود در واحد کنترل پردازشگر این خودرو یعنی «ایی سی یو»موتور را بهینهسازی کرده اســت که در نهایت منجر به تولید قدرت ۷۵۰ اسببخاری و گشتاوری ۱۰۰۰ نیوتونمتری میشود و این یعنی ۱۷۵ اسببخار قدرت بیشتر بهعلاوه ۲۳۰ نیوتونمتر گشتاور افزایش یافته که در خروجی، حداکثر سرعت این غول آلمانی را به ۲۹۱ کیلومتر بر ساعت رسانده اســت. علاوهبر این موارد، طراحی ظاهری این اتومبیل هم دستخوش تغییرات زیادی شده و در این پروژه، مجموعه سپری کاملا متفاوت به همراه تیغههای فیبرکربنی و ورودیهای بزرگتر هوا در نظر گرفته شده اســت، روی کاپوت موتور هودهای جدید قالبگیری، رینگهایی ۲۳ اینچی روی چرخهای جلو و عقب نصب شده و یک سیستم خروجی اگزوز تیتانیومی با چهار لوله اگزوز در عقب طراحی شده اســت.
منهارت سری ۲ را متحول کرد
بامو «ام۲»، کوچکترین خودروی سری «ام»بعد از «ام۱»شرکت خودروسازی آلمانی بامو اســت که همیشه شرکت سازنده نگاهی ویژه به آن داشته، ولی گویا بامو چند صباحی از این خودرو غافل شده و این نسخه از محصولات بامو به دام تیونرهای صنعت خودروسازی افتاده اســت تا شاهد طمعورزیهای تیونرها روی آن باشیم. منهارت ، یکی از تیونرهای باسابقه و نامآشنای صنعت خودروسازی جهان اســت که بیشتر پروژههای خود را به تقویت محصولات بامو اختصاص میدهد و حالا نیز سراغ بامو «ام۲»رفته تا جدیدترین پروژه کاری خود را به تقویت این محصول اختصاص دهد. بعد از اینکه منهارت ویرایشهای خود را روی این اتومبیل انجام داده، نام ۴۵۰«ام اچ۲»را برای آن انتخاب کرده اســت تا شخصیتی دوباره به آن داده باشد. همچنین افزایش قدرت تولیدی ۳۷۰ اسببخاری این موتور در حالت استاندارد، حداکثر ۴۵۰ اسببخار شده اســت. گذشته از تزریق قدرت بیشتر به بخش مولد قدرتی، منهارت جبههای جدید را برای «ام۲»در نظر گرفته که میتوان نشانههای آن را در رنگ قابل توجه زردرنگ، کاپوت موتور فیبرکربنی با هودهای بزرگ روی آن، تیغههایی جدید در زیر سپر جلو و در لابهلای ورودیهای اطراف سپر، قاب داخلی تاریکتر چراغها، کالیبراسیون زرد زنگ سیستم ترمز، رینگهای آلیاژی ۶ پرهای دوبل مشکی رنگ و در آخر نیز به سقف تمام فیبرکربنی خودرو اشاره کرد.
سری ۷ زیر تیغ جراحی منهارت
جدیدترین و آخرین نسل از بامو سری ۷ که حدودا چندماهی میشود بهصورت رسمی از سوی کمپانی بامو معرفی شده اســت، توسط تیونر اختصاصی محصولات این برند یعنی منهارت برای تقویت بدنه و پیشرانه انتخاب و پس اعمال تقویتهای لازم روی آن، لقبی جدید تحت عنوان ۷۰۰«ام اچ۷»به انتهای نام آن افزوده شد. البته در زمان معرفی این محصول تنها یک تصویر از آن منتشر شده اســت. در جلوی خودرو همانطور که در تصویر منتشر شده از سوی منهارت هم قابل مشاهده اســت، از چراغهای جدید تمام «ال ایی دی»در کنار جلوپنجره مشبک مشکی رنگ استفاده شده اســت، البته نه اینکه چراغها بهصورت فیزیکی جدید شده باشند، ولی قاب داخلی آنها تاریکتر شده و جبههای اسپرت به چهره خودرو داده اســت. بیشترین تغییرات حاصله روی این خودرو هم مربوط به مجموعه سپر خودرو میشود که در دو طرف آن مهشکنهای جدید سه قلو نواری شکل در لابهلای هر یک از ورودیهای دو طرف سپر و یک بامپر یا تیغهای آیرودینامیکی در زیر آن برای چسبندگی بیشتر خودرو نصب شده که بهنظر میرسد از فیبرکربن ساخته شده باشد. علاوهبر این موارد با توجه به تصویر ارائه شده، قاب آینهها و رکاب زیر درها از فیبرکربن ساخته شده و رینگهای بزرگ خودرو هم جدید شدهاند. برای پیشرانه خودرو هم منهارت یک بسته افزاینده قدرت را ارائه کرده که قدرت موتور ۴/۴ لیتری «وی۸»را از ۴۴۹ اسببخار به مرز ۷۰۰ اسببخار نزدیک کرده اســت و شتاب خودرو را در ۴ ثانیه از حالت سکون به صد کیلومتر بر ساعت میرساند.
۷۵۰ اسببخار برای «ایکس۵»
شاسیبلند بامو«ام»«ایکس۵»بار دیگر به دستان توانمند جیپاور تقویت شد. جیپاور تیونر آلمانی صنعت خودروسازی جهان که سوژههایش را فقط از محصولات بامو انتخاب میکند، برحسب عادت این بار هم سراغ محصولات تولیدی این کمپانی خودروسازی رفته و بار دیگر شاسیبلند «ایکس۵»«ام»را برای پیشبرد اهدافش انتخاب کرده اســت. در طراحی ظاهری این خودرو چندان اتفاق خاصی نیفتاده، ولی بخش فنی و مولد قدرتی آن تبدیل به یک هیولای تمامعیار شده اســت. البته این خودرو در مدل استاندارد هم با قدرت ۵۷۵ اسببخاری، یکی از قدرتمندترین خودروهای شاسیبلند بازار بهشمار میرود، ولی جیپاور به این قدرت راضی نشده و با ارائه یک کیت تقویتی، تواناییهای این خودرو را به شدت بالا برده اســت. بسته تقویتی که از آن سخن گفتیم، در خود توربوشارژرهای بزرگتر و قدرتمندتر، ارتقای اطلاعات «ایی سی یو»موتور، یک سیستم اگزوز تیتانیومی با ۲۳ کیلوگرم وزن کمتر نسبت به مدل استاندارد و یکسری بهروزرسانیهای نرمافزاری و سختافزاری را جای داده که منجر به تولید قدرتی ۷۵۰ اسببخاری از پیشرانه ۴/۴ لیتری هشت سیلندر«بی توربو»شده اســت.
در کنار این افزایش قدرت ۱۷۵ اسببخاری، گشتاور هم ۲۳۰ نیوتونمتر بیشتر شده و حالا به ۹۸۰ نیوتونمتر افزایش پیدا کرده اســت تا در عمل سرعت خودرو را به مرز ۳۰۰ کیلومتر بر ساعت نزدیک کند. ولی بهصورت پیش فرض روی ۲۵۰ کیلومتر بر ساعت محدود شده اســت. برای داشتن چنین قدرتی روی بامو «ایکس۵»«ام»، تیونر مذکور هزینهای ۴۹۰۰ دلاری را طلب کرده اســت و در صورت نیاز به تمام سرعت ۳۰۰ کیلومتر بر ساعت، میتوانید ۷۴۳ دلار پرداخت کنید تا محدودکننده الکترونیکی روی موتور حذف شود.
علاوه بر اینها، جیپاور رینگهای ۲۳ اینچی مخصوص با لاستیکهای سوپراسپرت به قیمت ۹۳۸۵ دلاری، یک سیستم تعلیق «کٌیلاور»به قیمت ۲۵۴۸ دلاری و یکسری اتصالات سفارشی به همراه کاتالیزور جدید اگزوز به قیمت ۳۵۴۶ دلار را برای خودرو در نظر گرفته اســت. اگر هم خودروی موردنظر برای تقویت را ندارید، میتوانید بامو «ایکس۵»«ام»با فاکتورهای تقویتشده را به قیمت ۱۰۰ هزار دلاری تهیه کنید.
5454
اینجا پیشنهادهایی برایتان آوردهایم که به صبر از دیدی فراتر از انفعالی نگاه کنید و آن را به یکی از مهمترین مهارتهای زندگی کردن تبدیل کنید.
از زمانهای خیلی قدیم گفتهاند که صبر یکی از فضیلتهای اخلاقی اســت. شاید یکی از چیزهایی که باعث آزارتان میشود همین اســت که همیشه گفتهاند باید صبر داشته باشید. در دنیای مدرن امروز نیاز داریم که کمی بیشتر در این مورد توجیهمان کنند. ما به شواهد و مدارکی نیاز داریم که نشانمان دهد صبر کردن در زندگی به نفعمان خواهد بود.
در دنیای به شدت رقابتی امروز، صبور بودن یعنی دوم شدن یا شاید هم آخر شدن. به عبارت دیگر، صبر شاید به چشم «ضعف» دیده شود.
لغتنامه مریاموبستر، صبر را اینطور معنی میکند، «توانایی حفظ آرامش و اذیت نشدن در زمان انتظار طولانی یا در برخورد با مشکلات یا افراد سرسخت». نکته خاصی در این معنی دیده نمیشود. با اینکه «حفظ آرامش» یا «اذیت نشدن» در مواجه با «مشکلات» یا «افراد سرسخت» عالی به نظر میرسد ولی واقعاً مشخص نیست که اینکار چطور باید انجام شود و چه حسی در فرد ایجاد میکند.
ایجاد مهارت تمرکز حواس و ملاحظهکار بودن روش ایجاد صبر اســت. ایجاد صبر سه مولفه اصلی دارد:
۱) پذیرش آنچه که در زمان حال وجود دارد.
۲) درک اینکه همه چیز تغییر میکند.
۳) تصور نکردن اینکه شما تنها و جدا از دیگران هستید.
صبر شاید به نظر چندان جذاب نرسد ولی برای سلامت و کارایی شما ضروری اســت. و تصور نکنید که فقط افرادی مثل حضرت ایوب و دالایلاما از پس آن برمیآیند. علوم روانشناسی جدید بر آن تاکید دارند و وقتی منتظر اتفاق بعدی در زندگیتان هستید، تنها کاری اســت که باید انجام دهید.
بیصبری و بیحوصلگی شما را نه تنها از مقاصد خوبتان بلکه از افراد مهم زندگیتان دور میکند.
وقتی در خانه یا هر جای دیگری دچار خشم و کلافگی میشوید، دلیل آن این اســت که از این سه مولفه که در بالا اشاره کردیم دور شدهاید.
در زیر توصیهها و پیشنهادهایی آوردهایم که کمکتان میکند به صبر از دیدی فراتر از فقط منفعل بودن و انتظار کشیدن نگاه کنید و بتوانید آن را به یکی از مهمترین مهارتهای زندگیتان تبدیل کنید.
۱. از خودتان سوال کنید: آیا خشمتان در مقابل فردی دیگر حس خوبی به شما میدهد؟
آیا این خشم باعث میشود کنترل بهتری روی اوضاع پیدا کنید؟ آیا قدرت فکر کردنتان را تقویت میکند یا مسدود؟ لبریز شدن صبر و در رفتن از کوره چه تاثیرات منفی بر خودتان و دیگران خواهد داشت؟ اینکار چه هزینههایی برایتان به دنبال دارد؟
۲. از خودتان سوال کنید: از این از کوره در رفتن چه درسی میگیرید؟
این واکنشها چطور میتواند شما را درمورد مرزهای ظرفیت صبرتان آگاه کند؟ لازم نیست دردی که ممکن اســت اینکار برایتان به همراه داشته باشد را دوست داشته باشید ولی آیا اصلاً دوست دارید بخاطر این فرصت برای تقویت صبر و ظرفیت سلامتتان قدردان باشید؟
۳. برای خودتان هدف قرار دهید که در جمع از واکنشهای احساسی و لحظهای خودداری کنید.
خودتان را به تمرین کردن صبر متعهد کنید.
۴. سنگر بگیرید.
سعی کنید خودتان را در موقعیتهایی که لازم اســت درمقابل میل به واکنشهای احساسی در زمان خستگی و کلافگی مقاومت کنید، قرار ندهید. تمرینات صبر را برای زمانهایی نگه دارید که احتمال لبریز شدن صبرتان کمتر اســت.
منبع مقاله : mindful.org
مترجم : زینب آرمند
یک تحقیق جدید از داشنگاه تگزاس، دریافته اسـت که پدر و مادر بودن، باعث میشود سرعتی که در آن، شما در طول عمرتان وزن اضافه میکنید، افزایش یابد! این پژوهش، نشان داده که والدین، نسبت به افراد بدون فرزند، وزن بسیار بیشتری اضافه میکنند.
برای موفقیت، مواد غذایی سالم را در خانهتان انبار کنیداولین گام برای پایبند کردن خودتان و بچههایتان به یک رژیم غذایی مغذی شامل غذاهای کامل با مواد تشکیل دهندهای که میتوانید نامشان را بدرستی تلفظ کنید، آن اسـت که گزینههای سالم را به تنها گزینههای قابل انتخاب در خانهتان تبدیل کنید. البته ریخت و پاشهای گاه به گاه برای مناسبتهای خاص ایرادی ندارند، و در واقع دلگرم کننده هستند، و به کودکان میآموزند که تمام مواد غذایی میتوانند در یک رژیم غذایی سالم جای داده شوند، اما برخی از آنها باید به دفعات بیشتر انتخاب شوند و بقیه به دفعات کمتر.
اگر یخچال، فریزر، و قفسههایتان را با میوهها، سبزیجات، غلات کامل، آجیل، دانهها، لبنیات کم چرب یا بدون چربی، چربیهای سالم، پروتئینهای خالص، و نوشیدنیهای کم شکر پر کنید، خودتان و کودکانتان را از همان اول، برای موفقیت آماده میکنید.
سعی کنید ساعات غذا خوردن مشخصی داشته باشید
یکی از بزرگترین کشمکشها در وادار کردن کودکانتان به خوردن وعدههای غذایی سالم و متعادل، و پایبند ماندن به عادات غذا خوردن سالم، این واقعیت اسـت که خانوادهها در این روزها فوق العاده پر مشغله هستند، و زمانهای غذا خوردن منظمی ندارند.
پایبندی به ساعات غذا خوردن مشخص، به شما کمک خواهد کرد از سفارش دادن غذا در لحظه آخر یا خریدن غذا از فست فود در هنگامیکه برای شام برنامه ریزی نکردهاید اجتناب کنید. برای کل هفته، یک برنامهی غذایی تهیه کنید، و در روزهایی که مشغلهی کمتری دارید، برخی چیزها را از قبل آماده کنید، مانند خرد کردن میوهها و سبزیجات، پختن برنج قهوهای یا ماکارونی سبوس دار، یا کباب کردن یک مرغ کامل برای استفاده در غذاهای مختلف در طول هفته.
این استراتژی را بکار بگیرید، تا از خوردن فست فود یا غذاهای پر کالری رستورانی با کودکانتان، فقط به این خاطر که آنها گرسنه هستند و شما برای شام برنامه ریزی نکرده اید، اجتناب کنید.
از غذای «بچه» دوری کنیداین نگران کننده اسـت که اکثر غذاهایی که در تلویزیون برای بچهها تبلیغ میشوند یا در منوی کودکان در رستورانها و فست فودها عرضه میشوند، سرشار از قند، چربی و سدیم هستند، و معمولا فاقد مواد مغذی مفیدی مانند فیبر، ویتامینها، مواد معدنی و فیتوکمیکالهای حفاظت کننده میباشند.
اگر به منوی غذای بچهها در فست فودها نگاه کنید، احتمالا چیزهایی از قبیل هات داگ، همبرگر، ناگت مرغ، سیب زمینی سرخ کرده، ساندویچ پنیر کبابی و… پیدا خواهید کرد. کودکان بالای ۲ سال، در واقع میتوانند تمام غذاهای بزرگسالان (البته بجز الکل) را مصرف کنند، آنها فقط به سهمهای کوچکتری نیاز دارند. اگر شما بیش از یک بچه دارید، یک چیز سالم از منوی معمولی سفارش دهید، و از آنها بخواهید آن غذا را با هم تقسیم کنند. فقط یک فرزند دارید؟ نصف غذا را برای یک روز دیگر، در جعبه بگذارید و به خانه ببرید.
از خوردن باقی مانده غذای فرزندتان اجتناب کنید!
کودکان معمولا مشکل پسند هستند، و به ندرت همهی غذاهای درون بشقابشان را تمام میکنند. با اینحال شما با خوردن باقی ماندهی غذای آنها، هیچ لطفی به خودتان نمیکنید! اگر غذایتان را خورده اید و احساس سیری و رضایت میکنید، تمام کردن آنچه کودکانتان زیاد آوردهاند، فقط کالریهای غیر ضروری به کالریهای روزانه شما اضافه خواهد کرد.
ممکن اسـت بنظر برسد که چند لقمه، کالری چندانی ندارد، اما تمام آن ریزه خواریها در طول روز، هفته و ماه، روی هم جمع شده و به مرور زمان باعث افزایش وزن شما میشود.
از نظر فیزیکی، فعال بمانیدوالدین، معمولا به تعداد دفعات کمتر یا در شدت کمتری، نسبت به افراد بدون فرزند ورزش میکنند. پدر و مادر بودن، مقدار زیادی از وقت شما را میگیرد، و ساعات بسیار کمی برای خواب، یک زندگی اجتماعی یا کار، و البته ورزش باقی میگذارد. یک راه برای آنکه مطمئن شوید به برنامهی ورزشی قبل از پدر و مادر شدنتان پایبند میمانید، پیدا کردن باشگاههایی اسـت که در حین ورزش کردن، سرویس مراقبت از کودکان ارائه میدهند. یا میتوانید کودکانتان را به پیاده روی، گردش یا پارک ببرید.
همچنین میتوانید بررسی کنید که آیا ساختمان محل تمرینتان، فعالیتهای سرگرم کننده مخصوص کودکان دارد تا در حین ورزش کردن شما، در آنجا سرگرم شوند یا نه؟ مثلا کودکانتان میتوانند در زمانیکه شما در حال دویدن یا وزنه زدن هستید، شنا کردن بیاموزند.
بچهها بیشتر در معرض این عادت نادرست خانوادگی قرار میگیرند. نتایج یک پژوهش جدید که در آمریکا انجام شده اسـت نشان میدهد که غذا خوردن در مقابله تلویزیون میتواند باعث چاقی شود. در واقع بچه هایی که در مقابل تلویزیون غذا میخورند بیشتر در معرض دریافت چربی، قند و دریافت کالری اضافه هستند. علاوه بر این، تماشای تلویزیون به قدری حواس بچهها را پرت میکند که آنها متوجه سیری خود و دست کشیدن از غذا نمیشوند. این کار نیز بدون شک به افزایش وزن و کسب عادت های نادرست غذایی منجر میشود.کودکان به طور متوسط روزانه دو ساعت به تماشای تلویزیون صرف میکنند.
در طول این مدت نیز از زمان استفاده کرده و صبحانه، ناهار یا شام میخورند. البته زمان تماشای تلویزیون برای آنها بهترین زمان برای خوردن سیب زمینی سرخ کرده، بیسکوییت، آبنبات، نوشابه و هله هوله های دیگر اسـت. متأسفانه این مساله نیز علاوه بر اضافه وزن زمینه را برای ابتلا به بیماری هایی مانند کلسترول بالا و دیابت فراهم میکند. نتایج پژوهشی که در دانشگاه پنسیلوانیا انجام شده اسـت نشان میدهد مشکل اصلی تلویزیون اسـت. در واقع زمانی که کودک یا هر فرد دیگر در هر سن و سالی مقابل تلویزیون غذا میخورد متوجه کیفیت و طعم غذا نخواهد شد.
اثرات جنبی غذا خوردن در مقابل تلویزیون
خیلی از افراد عادت دارند که یک برنامه یا سریال تلویزیونی را چندین بار تماشا کنند. آن هم در حین خوردن هله هوله یا نوشیدنی های ناسالم و غیره. این کار به هیچ عنوان توصیه نمیشود. همان طور که اشاره شد افراد بزرگسال نیز همانند کودکان در معرض آسیب های غذا خوردن در حین تماشای تلویزیون قرار دارند. این کار باعث میشود که فرد بدون توجه به احساس سیری به غذا خوردن ادامه دهد و مغز وی مجال ارسال سیگنال های سیری به معده را نداشته باشد.در اکثر موارد مردم علاقه دارند که حین تماشای تلویزیون میان وعده و هله هوله بخورند که معمولا سرشار از میزان زیادی چربی و قند هستند.
مساله دیگر این اسـت که ما بدون توجه و به روشی مکانیکی این مواد غذایی را به دهان میبریم بدون این که متوجه باشیم چه میخوریم. این کار علاوه بر اضافه وزن باعث ایجاد مشکلات گوارشی مانند معده درد نیز میشود. علاوه بر این زمانی که بدون توجه و آگاهی غذا میخوریم بدن عادت میکند بیش از پیش نیاز به خوردن پیدا کند که این کار برای سلامتی مضر اسـت. متخصصان بر این باور هستند افرادی که عادت دارند در مقابل تلویزیون غذا بخورند در مقایسه با افرادی که سر سفره یا میز، غذایشان را میخورند، بیشتر میل به پرخوری دارند.
احتمالا شما هم افرادی را دیده اید که بشقاب غذا را روی میز کار قرار داده و یا ساندویچ به دست، مقابل رایانه مشغول خوردن و کار کردن هستند. متأسفانه غذا خوردن در حین کار کردن با رایانه نیز بهاندازه غذا خوردن در حین تماشای تلویزیون برای سلامتی مضر اسـت. کار کردن زیاد با رایانه علاوه بر این که مشکلاتی مانند کم تحرکی، مشکلات بینایی، وضعیت ناصحیح بدن و غیره دارد فرد را به سمت تغذیه نامناسب هدایت میکند. نتایج پژوهشها نشان دادهاند که غذا خوردن در مقابل رایانه میتواند باعث بروز آلرژیها و یا بیماریها شود و احتمال ابتلا به چاقی مفرط و مشکلات دیگر مرتبط با آن مانند کلسترول بالا را افزایش میدهد.
غذا خوردن هنگام کار کردن
معمولا افرادی که حین کار با رایانه غذا میخورند فست فودخورهای قهاری هستند و در حین تایپ یا خواندن ایمیل هایشان ساندویچ یا پیتزایشان را نیز میخورند. حتی برای لحظاتی غذایشان را روی میز کارشان نیز میگذارند و دوباره شروع میکنند. غافل از اینکه میز کار و صفحه کلید رایانه چهار صد برابر باکتری بیشتری از توالت دارد. البته مشکل به همین جا نیز ختم نمیشود. میدان الکترومغناطیسی که از طریق رایانه ایجاد میشود باعث تخریب ساختار مولکولی مواد غذایی و آب شده و به این ترتیب نیز به سلامتی آسیب میزند.در واقع با این کار نه تنها ناهارتان ارزش غذایی خود را از دست میدهد بلکه همین غذا میتواند باعث بروز مشکلات و تغییراتی در بدن شود که از بدترینشان میتوان به پارکینسون و آلزایمر اشاره کرد. البته شکی نیست که ما در خصوص بیماری هایی صحبت میکنیم که در طولانی مدت بروز میکنند. بنابراین اگر هم اکنون مشکلی احساس نمیکنید خود را در حاشیه امن تصور نکنید. این قبیل عادتها در طولانی مدت اثرات خود را بروز میدهند.
رایانه و تلویزیون فرقی نمیکنندغذا خوردن در حین کار کردن با رایانه تمام اثرات غذا خوردن در حین تماشای تلویزیون را نیز دارد. اضافه وزن مهم ترین و شایع ترین پیامد این کار اسـت. علاوه بر این شما حین کار کردن متوجه میزان غذای مصرفی نخواهید بود. در نهایت اینکه غذا خوردن در فضای آلوده ی کاری میتواند باعث بروز آنفولانزا، دردهای عمومی و آلرژیها شود.
توصیه ها
کافی اسـت در طول روز یک زمان مشخصی را برای صرف ناهار اختصاص دهید. شبها نیز در حین صرف شام تلویزیون را برای دقایقی خاموش کنید. اگر کارتان زیاد اسـت زمان ناهار را کوتاه کنید اما هیچ گاه در حین کار کردن با رایانه ناهار نخورید. با رعایت همین توصیه های ساده بدنتان ممنون شما خواهد بود.
وقتی خیانت دیدید، منتظر واکنشهایی در روانتان مثل اندوه، خشم، تمرکز پایین و میل به کنجکاوی بیشتر در فضای شخصی همسرتان باشید. این احساسات و افکار را بشناسید اما براساس آنها عمل نکنید.
حرف بزنید؛ اما نه با همسرتان
بگردید و یک نفر در دوروبریهایتان پیدا کنید که مطمئنید همان اول کار نمیخواهد تقصیرها را گردن شما بیندازد یا همسرتان را هیولا جلوه دهد. کسی که از شما حمایت میکند و میگذارد حرف بزنید تا آرام شوید. اگر فوراً به همسرتان بگویید آنقدر تحتتأثیر احساستان هستید، بیشتر از اینکه مسئله حل شود، باعث بدترشدن ماجرا و آتشرویآتشریختنِ دعوا میشود. گفتن به همسر را بگذارید برای وقتی که آرامتر شدید.
لازم نیست حتماً طلاق بگیرید
یک باور غلط اما رایج دربارهٔ خیانت این است که بعد از آن حتماً باید طلاق گرفت، اما خیانت نشاندهندهٔ وجود یک مشکل در رابطه است و طلاق الزاماً آن مشکل را حل نمیکند. طلاق آخرین گزینه است، نه اولین گزینه. بگذارید اول از هیجانهای منفی خلاص شوید، بعد به راهحلهای منطقیتر فکر کنید.
با هم حرف بزنید
وقتی آرامتر شدید با همسرتان حرف بزنید. ببینید چه دلیلهایی باعث خیانتش شده است. سعی کنید با لحنی بدون سرزنش و بدون قصد مچگیری این کار را انجام دهید. ممکن است دلایل همسرتان شما را عصبانی کند، اما شما تا دربارهٔ دلایل و انگیزههای خیانت توافق نکنید، نمیتوانید کاری برای بهبود رابطه انجام دهید. یادتان باشد، این گفتوگو را برای این انجام میدهید که رابطه حفظ شود و نه اینکه رابطه را خرابتر کنید. اگر شما بخواهید در همسرتان احساس شرم، گناه یا خجالت ایجاد کنید، مطمئن باشید تلاشتان بینتیجه خواهد ماند. درست است که شمایید که از رفتار همسرتان آسیب دیدهاید، اما چیزی در رابطهٔ شما با همسرتان وجود داشته که او را به خیانت سوق داده است؛ چیزی که در رابطهٔ شما وجود دارد، نه در خود شما یا همسرتان؛ پس در گفتوگو دنبال مقصر نباشید.
دربارهٔ رابطه با نفر سوم، توافق کنید
همسر شما باید اعتماد از دسترفتهٔ شما را برگرداند. شما باید با هم توافق کنید که از این به بعد چه کارهایی انجام دهید و چه کارهایی انجام ندهید. قطعکردن تماس همسری که خیانتکرده با نفر سوم، اولین گام است. گاهی لازم است همسرتان محیط فیزیکیاش مثل محیط کار را تغییر دهد تا مطمئن باشید رابطهای وجود ندارد. گاهی هم لازم است این اتفاق در فضای مجازی بیفتد. یادتان باشد تا دوباره اعتماد نکنید، نمیتوانید ببخشید.
ریشهها را بیابید
گاهی اوقات خیانت به این دلیل صورت میگیرد که رابطهٔ همسران مشکلات مهم دیگری دارد. نداشتن مهارت در ارتباط مؤثر، مشکلات در رابطهٔ جنسی، بیاننکردن احساسات، هیجانها و نیازهای همسران به یکدیگر، مشکل در ارتباط با خانوادهٔ همسر و رابطهٔ سرد و خشک از جمله مشکلاتی است که ممکن است عاملی برای بروز خیانت باشد و بعد از حل مسئلهٔ خیانت، همچنان حلنشده باقی بماند و اجازه ندهد که زندگی مشترک دوباره احیا شود. پس اگر همسرتان را بخشیدید و به فکر بهبود رابطهتان هستید، برای حل مشکلات پیشین خود هم اقدامی صورت دهید.
کمکگرفتن از یک مشاور که بدون قضاوت و با تخصص خود بتواند از زاویهای دیگر به مسئلهٔ خیانت نگاه کند، ممکن است بسیار مؤثرتر باشد.
کمکگرفتن از یک مشاور که بدون قضاوت و با تخصص خود بتواند از زاویهای دیگر به مسئلهٔ خیانت نگاه کند، ممکن است بسیار مؤثرتر باشد.
رابطه را زنده نگه دارید
اگر در رابطهٔ زناشویی به رابطهٔ عاطفی و جنسی خوب بپردازید، رابطه زنده باقی میماند. برای رابطهٔ خوب عاطفی فقط گفتنِ حرفهای احساسی کافی نیست. شما باید با همسرتان خوب ارتباط برقرار کنید. یک ارتباط خوب نیاز به احترام، تأیید تواناییها، همدلیکردن در شرایط سخت، تقسیم کار عادلانه، مشارکتگرفتن در تصمیمگیریها، کمککردن به شکوفاشدن همسر، سرزنشکردن، توهیننکردن، برچسبنزدن، نادیدهنگرفتن و هزار و یک نکتهٔ باریکتر از موی دیگر دارد. برای آموختن این مهارتها یا شما باید تجربههای مثبتی در کودکی با خانوادهٔ خودتان داشته باشید و در واقع آنها را یاد گرفته باشید، یا، تعارف نداریم، باید آنها را از دیگران یا در کلاسهای آموزشی یاد بگیرید.
برای رابطهٔ جنسی خوب هم لازم است قبل از هر چیز دربارهٔ آن آگاهی داشته باشید. بدانید چه مردان و چه زنان به نوازش قبل از رابطهٔ جنسی احتیاج دارند. بدانید که باید دربارهٔ حالتهای مختلف رابطهٔ جنسی آگاهی داشته باشید. بدانید که اگر مشکلی در طرف مقابل وجود دارد، باید صبور باشید و سرزنشش نکنید و یا به دنبال راهحل آن مشکل باشید. بدانید که بعد از مدتی بدن شما برای طرف مقابل عادی میشود و باید هر دو تلاش کنید که با تنوعدادن به رابطهٔ جنسی آن را زنده نگه دارید. بدانید که مردان و زنان در رابطهٔ جنسی متفاوتاند و تا از این تفاوتها مطلع نباشید، نمیتوانید رابطهٔ جنسی خوبی داشته باشید. خیانت فقط یک نشانه از مشکلاتی است که در رابطهٔ شما و همسرتان وجود دارد. این نشانه میتوانست در شما هم اتفاق بیفتد یا به شکل دیگری مثل طلاق عاطفی، خشونت در خانه یا یارگیری از بقیهٔ اعضای خانواده خودش را نشان دهد.
از مشاور متخصص کمک بگیرید
در شرایطی که فردی با خیانت همسرش روبرو میشود، فکرکردن به جنبههای مثبت زندگیِ گذشته، بسیار سخت است. علاوهبرآن، همسری که خیانتدیده است برای تخلیهکردن هیجانات منفی و شوک ناشی از خیانت ممکن است از خانوادهٔ خود و یا خانوادهٔ همسر کمک بگیرد و اغلب در گفتوگو با آنها تمام تلخیها و سختیها رابطهٔ مشترکشان را بیان کند، نه لحظات خوب و شیرینی که با هم داشتهاند. خانوادهها نیز قضاوتگرایانه برای کمک به حل این مسئله و نجاتدادن فرد از این شرایط وحشتناک توصیههایی میکنند که گاهی مسئله را سختتر و پیچیدهتر میکند. پیش از اینکه خانوادهٔ خود یا همسرتان را در جریان بیوفایی او قرار دهید، به پیامدهای این کار فکر کنید. افراد خانواده میتوانند کینهها را برای مدت زمان بیشتری نگه دارند و شرایط را بدتر کنند. کمکگرفتن از یک مشاور که بدون قضاوت و با تخصص خود بتواند از زاویهای دیگر به مسئلهٔ خیانت نگاه کند، ممکن است بسیار مؤثرتر باشد. مشاوره برای زوجهایی که تردید دارند و نمیتوانند احساساتشان را درست بشناسند و نگران آیندهٔ رابطه هستند نیز بسیار ضروری و کمککننده است.
چرخ اول
کودک و نوجوان > فرهنگی - اجتماعی - شما چه آرزوهایی دارید؟ آرزوهایتان توی ذهنتان زنده است یا باید فکر کنید تا بتوانید آنها را به زبان بیاورید؟ اصلاً همهی آرزوهایتان را میدانید و از همهی آنها باخبرید؟
رؤیاهایتان چهطور؟ چهقدر به آنها اهمیت میدهید؟ اصلاً میدانید رؤیاها چهطوری متولد میشوند؟ شما رؤیاهایتان را از کجا بهدست میآورید؟ بلدید برای خودتان و دیگران رؤیا بسازید؟
***
میگویند آدمها گمشدههایی دارند و تا گمشدهی خود را پیدا نکنند آرام و قرار نمییابند. ولی گمشدهی خود را هم که مییابند باز بیقرارند؛ گویی همان گمشده قرار از دلشان میرباید.
به گمانم گمشدهی هر آدمی ممکن است هر چیزی باشد، مهم این است که دنبال نشانههایش باشیم و تلاش کنیم آن را بشناسیم؛ چه آن گمشدهی اصلی باشد و چه گمشدهای فرعی یا کپی باشد که بتواند تکهای یا رنگ و بویی از آن گمشدهی اصلی را با خود به ارمغان بیاورد. آنوقت نمیگذارد آدم در همان حال قبلی که بوده، بماند.
***
فکر کنم یکی از روزهای اوایل یا اواسط پاییز بود که من خبردار شدم که قرار است دوچرخه متولد شود. البته آن موقع هنوز نمیدانستم آن که متولد میشود اسمش دوچرخه است. شاید هنوز اسم نداشت.
آن روز هم دلم میخواست من هم دوچرخهای باشم و هم نمیتوانستم، چون تازه رفته بودم جایی برای کار و رویم نمیشد دو ماه نگذشته به آنها بگویم خداحافظ شما، من دوچرخه را بیشتر دوست دارم.
دوسه ماه گذشت و من دلم پیش دوچرخهای بود که هنوز درست نمیشناختمش و حتی ندیده بودمش. اما تجربهی کار کردن با آقای فریدون عموزادهخلیلی، سردبیر دوچرخه، همیشه برایم دوستداشتنی بود.
اولین شمارهی دوچرخه را که دیدم، فکر کردم نباید از دوچرخه دور باشم. قراری با آقای خلیلی گذاشتم و اینطوری شدم همکار حقالتحریری دوچرخه و مسئولیت صفحهی «خانهی فیروزهای» را برعهده گرفتم.
چند ماهی بیشتر از کارم نگذشته بود که یکی از خوانندهها نامهای نوشت و پیشنهادی داد که براساس آن ستونی به نام «مژده ای دل...» در صفحه باز شد و تا سالها با نوشتههای نوجوانها باز ماند. اما دلم میسوزد که نام آن خواننده را جایی ننوشتهایم و من حالا نامش را به یاد نمیآورم.
البته نام خوانندهی دیگری، بهخاطر تداوم ارتباط و فعالیتش در نشریه ثبت شده و چون بارها نامش را خواندهام آن را به خاطر دارم. نامهی «ارغوان قدرتنما» از کرج را روز جمعهای در تیرماه 1380 باز کردم و خواندم. ارغوان نوشته بود که چهارشنبه روزنامهی همشهری خریده و ناراحت بوده که چرا دوچرخه ندارد و بعد متوجه اشتباهش میشود و خندهاش میگیرد.
ارغوان از هموطنان مسیحی ما بود و در نامهاش پرسیده بود که اگر مطلبی دربارهی حضرت عیسی مسیحع بنویسد و بفرستد، در صفحهی خانهی فیروزهای چاپ میشود؟ و این طور شد که تا مدتها، هر از گاهی مطالب ارغوان در این صفحه به چاپ میرسید.
همان سال جایزهی «دوچرخهی طلایی» برگزار شد. جایزهای که داورانش نوجوانها بودند و در مرحلهی نهایی داوران چند روزی مهمان همشهری و دوچرخه شدند تا کتابهای برگزیده را معرفی کنند.
از همان سال خاطرهی این جایزه و خاطرهی نوشتهها، شعرها، تصویرگریها و کارهای دستی بچهها، خاطرهی حضور خبرنگاران افتخاری به مناسبت شمارهی ویژهی روز جهانی نوجوان، تولد دوچرخه یا... لحظههای مشترکی بین همکاران دوچرخه بهشمار میآیند، اما مطمئنم هرکدام از همکاران دوچرخه بخشی از این کارها و لحظهها و اسمها را بهطور جداگانه در ذهن دارند.
مثلاً من در اوایل، کار نوجوانها را برای صفحهی خانهی فیروزهای بیشتر میدیدم و بیشتر به خاطر میسپردم و نامهایی بیشتر در ذهنم میماند که برای مسابقههای این صفحه کارهای جذابتری میفرستادند.
همینطور که جلوتر آمدیم و آقای خلیلی، جایشان را به سردبیر بعد یعنی خانم لیلا رستگار دادند و خاطرههای خبرنگاران افتخاری سالها جمع شد، دیگر اسمهای متنوعتری به یاد میماندند.
نامهایی که بعضیاز آنها همچنان بهمناسبتهایی مثل همین تولد دوچرخه نامهای مینویسند یا سری میزنند و نامهایی که تا مدتها بعد و در تمام دورهی دانشجویی و حتی بعد از آن به دوچرخه میآمدند و میآیند و همیشه به کارهای دوچرخه کمک میکنند.
طرح جلد ویژهنامهی پنجسالگی دوچرخه
همین حالا که دارم برای تولد دوچرخه یادداشت مینویسم، دلم میخواهد آن شمارههای قدیمی را دوباره ببینم؛ همان شمارههایی که واقعاً 16ساله شدهاند. میروم سراغ شمارهی اول. یادداشت «چرا دوچرخه؟»، دعاهای بچههای فلسطین، «این بچههای دوستداشتنی» و «غزل آب» شادروان «عمران صلاحی» را میبینم و میخوانم:
«میروم به باغ
پا به پای آب
گریه میکنم
با صدای آب
راه میروم
محو میشوم
ماجرای من
ماجرای آب...»
***
شاید خیلی چیزها بشود دربارهی دوچرخه گفت، اما حالا فکر میکنم دوچرخه کمک میکند نوجوانها خودشان را و آرزوهایشان را بهتر بشناسند و دستکم کمک میکند بعضی از آنها رؤیاهایی برای خودشان بسازند.
فکر میکنم چه چیزی بهتر از این که در هردورهای نوجوانی باشد که با دوچرخه به شاعرشدن فکر کند، به قصهنویسی، روزنامهنگاری، عکاسی، تصویرگری و یا حتی به کارگردانی.
شاید همین امروز نوجوانی در یکی از محلههای تهران، یکی از شهرکهای حومهی تهران یا یکی از شهرهای استان آذربایجان شرقی، اصفهان، البرز، کرمان یا بوشهر با دوچرخه شاعر بشود یا داستانی بنویسد یا...
شاید نوجوانی همین امروز، گمشدهاش را در لحظههای شاعرانگیاش با دوچرخه پیدا کند. فکر میکنم حتی اگر یک بار در سال چنین اتفاقی بیفتد، باز هم تولد دوچرخه مبارک است، مگر نه؟!
سردبیر
طرح جلد ویژهنامهی هفتسالگی دوچرخه
خبرگزاری آریا -
«نه شنیدن از معشوق» یکی از دردآورترین اتفاقات زندگی
«پسری با شنیدن جواب رد از دختر مورد علاقهاش، به روی او اسید پاشید»، «عاشق 24 سالهای، رقیب عشقی خود را با ضربات چاقو کشت»، «دختری، نوعروس خواستگار سابقش را راهی بیمارستان کرد»، «پسری به خاطر انتقام، جان خانواده دختر را در یک تصادف ساختگی گرفت» و...
فقط کافی است صفحه حوادث روزنامهها را ورق بزنید، تا یک یا چند مورد از این قصههای تلخ را بخوانید. قصههایی که برایتان روایت میکند که چطور یک جوان عاشق از معشوقش انتقام گرفته است.
«نه شنیدن از معشوق» یکی از دردآورترین اتفاقاتی است که هر فردی میتواند آن را در زندگی تجربه کند، با شنیدن همین کلمه 2 حرفی است که زندگی برخی از افراد به هم میریزد، اگر جوان تا دیروز فردی شاد و پرانرژی بود به ناگاه آدمی غمگین و آشفته میشود که حتی از انجام امور شخصیاش بازمیماند، اگر متنفر از سیگار بود، حالا پاکت پشت پاکت دود میکند، بیحوصله و کمطاقت شده و زود از کوره درمیرود.
معمولا بعد از گذر از گیجی و انکار شکست و خشم ناشی از طرد شدن، فرد شکستخورده آرامآرام به این فکر میکند که «چرا من؟»، «مگر او از من بالاتر است؟»، «من چه کم داشتم که به من نه گفت...» ژ«شاید من ایرادی دارم؟»، «نکند پای کسی دیگر در میان باشد» و... آنقدر احساس تشویش و ناراحتی کرده که حتی ممکن است دست به خودکشی یا انتقام بزند، در حالی که این «نه»، به معنای رسیدن به آخر دنیا نیست. ولی چرا چنین میشود و جوانان ما تاب شنیدن «نه» را ندارند.
شکستخوردگان انتقامجو معمولا حس میکنند سهمشان را از زندگی یا طرف مقابلشان آنگونه که سزاوار بوده، دریافت نکردهاند، به همین دلیل ممکن است دست به انجام کارهایی بزنند که شاید تاکنون حتی فکرش را هم نمیکردند. در وهله اول، فرد شکستخورده، یا به بیان بهتر «نه» شنیده، چون حس میکند بهخاطر ظاهر نازیبایش جواب رد شنیده، به خود حمله میکند و برای رفع عیبهای ظاهری حتی خود را به دست تیغ جراحی میسپارد.
گاهی این افراد گمان میکنند به دلیل نداشتن تمکن مالی از کسی که دوستش دارند پاسخ مثبت نگرفتهاند به همین دلیل حتی به دزدی و به دست آوردن پول حرام متوسل میشوند.
خلاصه آنکه برای جبران نواقصشان به هر چیزی متوسل میشوند تا دیگر کسی نتواند به آنها نه بگوید؛ و در بدترین شرایط نیز احتمال دارد، فرد به قصد خیانت، شروع به دوستی با جنس مخالف کند، سپس بعد از وابسته کردن طرف، زیر همه چیز بزند و از این که توانسته انتقام جانانهای بگیرد، احساس رضایت و شادمانی کند.
در برخی موارد نیز فرد شکستخورده با آزار و اذیت و حتی کشتن طرف مقابلش یا رقیبی که او را مغلوب کرده است، میخواهد به خود و دیگران به اشتباه ثابت کند که عاشق واقعی است و... در حالی که همه این کارها بهخاطر این است که آنها نتوانستهاند به این سوال ذهنشان پاسخ بدهند که «چرا من باید شکست عشقی بخورم؟»
جنون عشق
انتقامجویی عاشقانه نوعی از جنون آنی در بشر است که عقل عاشق بنا بر زمینههای قبلی برای لحظهای زایل شده و به بروز رفتارهای ددمنشانه، بیرحمانه و شومی منجر میشود که آسیب بر جسم و روان دیگری، کمترین پیامد مخرب آن است. در بیشتر موارد، موضوع یک رابطه عشقی یکطرفه است، اگر چه گاهی نیز انصراف یکی از طرفین از ادامه رابطه دوستی یا نامزدی باعث میشود فرد انصرافدهنده مورد غضب و انتقامجویی ناجوانمردانه طرف مقابل قرار گیرد.
شخصیتهای رشد نایافته
در آسیبشناسی این پدیده، اشاره به ویژگیهای شخصیتی این افراد، نکات بسیار مهمی را روشن میکند. این افراد معمولا خصلتهای مشترکی با هم دارند؛ از نظر اخلاقی رشد نایافتهاند، شخصیتهای خام و ضعیف و ناپختهای هستند که هرگز متکی به خود نبوده و اعتماد به نفسشان همیشه زیرسوال است، کوچکترین طرد و شکستی را به معنای از دست دادن کل زندگیشان تعبیر میکنند. انعطافناپذیری، لجاجت، سلطهگری افراطی، خودخواهی و انحصارطلبی مزمنشان باعث میشود دنیا را همیشه مطابق میلشان بخواهند و هرگز غیر از خودشان به کس دیگری فکر نکنند و چنین است که اگر روزی، روزگار به کامشان نباشد تاب کنار آمدن با ناکامیها را نداشته همچون بچهها لج میکنند و برای انتقام کودکانه در کمال قساوت و بیرحمی نقشه میکشند. اینان شخصیت طبیعی ندارند اگرچه برخی از آنان مبتلا به اختلالات شخصیت هستند و تعدادی از آنها نیز سابقه نسبتا طولانی از رفتارهای ضداجتماعی در پرونده زندگیشان ثبت شده است.
پرخاشگری
یکی از وجوه تیره و منفی شخصیت بشر پرخاشگری است، اگرچه عدهای توانستهاند با بهرهگیری از آموزههای دینی و اخلاقی بر این خصلت هیجانی فائق آیند و خردمندانه و هشیارانه آن را در جهت مسیری سازنده و جامعهپسند کنترل کنند؛ اما هنوز افرادی هستند که هشیارانه مبادرت به رفتار پرخاشگرانه کرده و هیجان خشم خود را به اشکال مختلف به دیگران منتقل میکنند، زیرا انتقامگیری شخصی در صدر انگیزههای رفتار خشونتآمیز آنان قراردارد. معمولا جوان پرخاشگر باانگیزه و قصد قبلی، قربانی خود را مورد آماج رفتار خشونتآمیز خود قرار میدهد و با تکیه بر هیجانات رامنشده و بدون تفکر به عاقبت کاری که انجام میدهد، صرفا بهخاطر کسب لذت لحظهای دست به انتقام میزند، غافل از اینکه ممکن است تجربه این لذت موقت، زندگی و آیندهاش را تباه و نابود سازد.
سختیهای دوران کودکی
دوران کودکی نقش بسیار مهمی در شکلگیری عاطفه، محبت و دلبستگی در ذهن فرد دارد، یعنی از همان اولینباری که مادر فرزندش را در آغوش میگیرد، حس اعتماد و ایمنی در کودک ایجاد میشود. حال کودکی را در نظر بگیرید که مادرش را از دست بدهد یا به هر دلیلی از داشتن رابطه عمیق عاطفی با مادر محروم باشد، او نهتنها اعتمادی به دنیا نخواهد داشت بلکه آنجا را مکانی خواهد دید که همه چیزهای خوب را از او دریغ میکند. این احساس عدم امنیت در بزرگسالی فرد نیز ادامه مییابد و برای جبران این خلأ احساسی است که او به دنبال یک مادر جایگزین میگردد، در خلال یافتن این جایگزین است که احتمال دارد شکستهای عشقی وحشتناکتر از جدایی از عشق اول (یعنی مادر) را تجربه کند. فرد با از دست دادن عشق دوم، که به نوعی یادآور فقدان مادر در دوران کودکی است، با اعتقاد راسخ بر این باور که دنیا جای وحشتناکی است و دومین مادر هم بیرحم است، برای گرفتن انتقام آماده میشود. این قضیه برای خانم ها، علاوه بر مادر، در مورد پدر نیز صادق است.
آستانه تحمل پایین
تغییر در شیوههای فرزندپروری یکی از دلایل موثر بر کاهش آستانه تحمل جوانان است. در نسل قدیم، افراد سریع وارد عرصه جوانی و بزرگسالی شده و برای پذیرش مسئولیت و برآوردن انتظارات خانواده آماده میشدند، این چنین وضعی باعث میشد فرزندان از کودکی بیاموزند خانواده صرفا منبع ارائه خدمات نیست، بلکه خدماتی را نیز باید دریافت کند، به واسطه همین تعهد بود که جوان دیروز تاب تحمل هر گونه مشکلی را داشت، اما امروزه اغلب خانوادهها وظیفه حمایت همهجانبه از فرزندانشان را برعهده گرفته و آنان را متعهد به انجام هیچ وظیفهای نمیکنند.
بنابراین فرزندان امروز بدون آنکه مسئولیتی قبول کنند یا چالشی را تجربه نمایند، یاد گرفتهاند پرتوقع باشند و همیشه خواستههایشان را مطالبه کنند. این الگوی غلط تربیتی و عادت کودکی باعث میشود فرد در سنین جوانی نتواند مسائل خود را در اجتماع حل و ارتباطاتش را بدرستی مدیریت کند.
تغییر در الگوهای زندگی دیگر عاملی است که باعث کاهش آستانه تحمل جوانان شده است. در گذشته کودکان با همبازی شدن با بچههای دیگر نکات مختلفی از زندگی اجتماعی را میآموختند و از این طریق قدرت تحمل، صبر، توانایی حل مساله در آنان پرورش و تقویت میشد، اما در حال حاضر کودکان در آپارتمانها محصور شدهاند و تک و تنها با پناه بردن به بازیهای رایانهای روزگار سپری میکنند. از سوی دیگر، چگونگی ارتباط عاطفی اعضای خانواده با یکدیگر، شیوه پاسخگویی و همراهی آنان به مشکلات و شکستهای زندگی نیز در این امر بسیار دخیل است.
شکستخوردگان انتقامجو اغلب در گذشته از نظر عاطفی ضربه سنگینی خوردهاند و چون توانایی حل مساله را نداشتهاند، موضوع برایشان نوعی کینه و خشم انباشتهشدهای ایجاد میکند که شکست عشقی دیگر، آنان را به فکر انتقام و تلافی وامیدارد. زمینههای دیگری چون عقدههای دوران کودکی، نداشتن خانواده بسامان، خیانت یا طلاق و... نیز در این خصوص نقش مهمی دارند.
تعهد در دوستیهای نامتعارف تا آشناییهای دوران نامزدی
متاسفانه امروزه تعهد در رابطه دوستی نقش بسیار کمرنگی دارد؛ اگرچه دختران و پسران با علم بر این مساله وارد یک رابطه دوستی میشوند، اما خواه یا ناخواه علاقه و صمیمیت طرفین باعث توقع و ایجاد شکل خفیفی از تعهد نسبت به یکدیگر میشود و وقتی همین تعهد رنگ باخته و از جانب یکی از طرفین زیر سوال میرود، ممکن است فرد مقابل با جریحهدار شدن عواطف و احساس قربانی بودن، بیش از هر فرد متعهدی به این مساله واکنش منفی نشان دهد. از سوی دیگر، اگرچه تعهد دوران نامزدی، غلظت بیشتری نسبت به دوستی دارد، اما هرگز به معنای تعهد محض نیست، چه بسا دختر و پسر در این دوران به سر میبرند تا با آشنایی و شناخت بیشتر از یکدیگر برای ادامه یا خاتمه رابطه تصمیم بگیرند. به بیان دیگر، وقتی از تعهد در این دو نوع آشنایی صحبت میکنیم، باید این نکته را مدنظر داشته باشیم که در بحث تعهد، بررسی آن روی یک تعهد ضعیف، متوسط و قوی معنادار بوده و صد البته لازم است جوانان با توجه به آن، ارتباطات خود را تنظیم کرده و برای عبور یا عدم عبوراز خط قرمزها تعیین تکلیف کنند.
«نه گفتن» و «نه شنیدن» را باید بیاموزیم
قدرت نه گفتن، یکی از ملزومات زندگی اجتماعی بشر است، قدرتی که بسیاری از ما فاقد آنیم. ما معمولا هیچ وقت حرف دلمان را نمیزنیم، مبهم سخن میگوییم و در جملاتمان، کلمات را آنطور که شایسته و بایسته است به کار نمیگیریم. مثلا جالب است بدانید کلمات «نه»، «شاید» و «بله» در هر زمان و موقعیتی، معنای متفاوتی دارد و گاه حتی به دلایلی به جای هم نیز استفاده میشود. مثلا، در شب اول مراسم خواستگاری، محال است شما جواب بله خانواده دختر را بشنوید حتی اگر داماد مورد پسند باشد، بیشک و بنابر مصلحتهایی با صحبتهایی مواجه خواهید شد که بیشتر در جهت دودلی و تردید یا جواب منفی و نه گفتن است؛ ابتدا بله نمیشنوی چون نه یعنی شاید و شاید یعنی بله.
روانشناسان دلایل عمدهای را برای ناتوانی در بیان «نه» برمیشمرند که از جمله آنها میتوان به موارد زیر اشاره کرد: احساس نیاز در یاری رساندن به دیگران، جلب رضایت اطرافیان، سازگاری، ترس از هتک حرمت، ترس از دعوا و درگیری، ترس از دست رفتن فرصت، نگرانی از خراب شدن پلهای پشت سر و...
بر این اساس، ما هیچ گاه جرات نه گفتن به اطرافیان را پیدا نمیکنیم چون این ویژگی در درونمان نهادینه شده و ضمنا میدانیم اولا تحمل شنیدن آن نیست، ثانیا یاد گرفتهایم هیچ «نه» گفتنی را جدی نگیریم و به هر طریقی شده با گریه و زاری، التماس و لجبازی و سماجت بسیار «نه» را به «بله» تغییر دهیم.
توانایی «نه گفتن» و «نه شنیدن»، از جمله مهارتهای اجتماعی است که باید آنها را آموخت؛ زیرا افراد فاقد این مهارتها، در صحنه اجتماعی دنیای امروز بسیار آسیبپذیر خواهند بود. بهترین زمان برای یادگیری این مهارتها دوران کودکی است.
3 تا 4 سالگی، زمانی است که کودک به دنبال کسب استقلال است و میتوان با فراهم آوردن زمینه اعتماد به نفس، آرام آرام این مهارتها را در او شکل داد. فراموش نکنید مهارت «نه» گفتن و «نه» شنیدن باید از کودکی در فرد نهادینه و تقویت شود تا در بزرگسالی بتواند در شرایط سخت بار منفی روانی حوادث تلخ را تحمل کند.
شوخی با عشق ممنوع
متاسفانه در سالهای اخیر، برخی باورهای به ظاهر روشنفکرانه اما در باطن کاملا نادرست و عوامانه، به عنوان اصول زندگی صحیح و عاقلانه در ذهن جوانان جا گرفته است. فارغ از چگونگی شکلگیری این ذهنیتها، باید بگوییم چیزی که اشتباه است، همیشه اشتباه است و این که چه دلایل قبلی باعث آن شده، چیزی از اشتباه بودن آن کم نمیکند.
برخی از جوانان با بیان مقدمهای چون «پس از آشنایی بیشتر میتوانم به تو متعهدتر شوم»، «اگر همدیگر را خوب بشناسیم، مصممتر به ازدواج میشوم»، و... وارد رابطه با جنس مخالف میشوند و ارتباطشان را آنقدر پیش میبرند که بالاخره طرف مقابلشان را وابسته به خود میکنند و دقیقا همزمان با تبلور عشق در دیگری است که ساز ناسازگاری مینوازند و با استناد به دلایلی که شاید از همان ابتدای شروع رابطه نسبت به آنها نیز مطلع بودند، ختم رابطه را اعلام میکنند و با بهانههایی چون «من هنوز به تو متعهد نیستم»، «تا به امروز با هم بودیم ولی از این پس راهمان جداست» و... مسئولیت عاشق کردن دیگران را از سرشان باز میکنند و دیگری را در غم عشق رها کرده و برای همیشه میروند؛ این در حالی است که همه ما در قبال کسانی که آنها را به خود وابسته کردهایم، مسئولیم!
از دیگر گزارههای اشتباه در ذهن جوانان، راهبرد «در آب نمک خواباندن» فرد مقابل است. گاهی دختران و پسران، وقتی با موردی برای ازدواج مواجه میشوند، چون نمیتوانند او را خوب سبک و سنگین کرده و تصمیم قطعیشان را برای بله یا نه گفتن بیان کنند، سعی میکنند با امروز و فردا کردن، جواب را به تعویق بیندازند، اگر چه این رفتار طبیعی است، اما طولانی کردن آن حس ناخوشایندی به طرف مقابل القا میکند، جالبتر آن که برخی، حتی وقتی نتیجه قطعیشان نه گفتن است، باز نمیتوانند تصمیمشان را صریح و شفاف به طرف مقابل اعلام نمایند چون با خود فکر میکنند اگر این مورد را از دست بدهند، شاید دیگر نتوانند فرد مناسب و بهتری پیدا کنند و ناعادلانهتر آن که ممکن است رابطه را تا پیدا کردن جایگزینی بهتر ادامه دهند.
گاهی همین رفتارهای ناپخته و خودخواهانه باعث میشود فرد احساس کند از سوی فرد مقابلش مورد سوءاستفاده قرار گرفته و به دلیل ظلم و نامهربانی که بر او روا شده، درصدد تلافی و انتقام برآید.
به زور عاشق کردن دیگران نه معقول است و نه ممکن
جواب منفی به معنای غرور نیست
برخی از جوانان، جواب منفی فرد مقابلشان را به پای غرور او مینویسند و او را فرد مغرور و خودپسندی میپندارند که از دماغ فیل افتاده است. اما براستی آیا واقعا فردی که جواب منفی میدهد، مغرور است؟ برای پاسخ به این سوال بهتر است قضیه را از جهت مخالف آن بنگریم، اگر شما حق انتخاب و عاشق شدن دارید، اگر حق رد کردن و قبول کردن دارید، چرا این حق را به فرد مورد نظرتان نمیدهید، آیا او چون شما حق انتخاب ندارد؟ مگر نه غرور آن است که ما بیتفاوت به نظر دیگران، فقط به دنبال آرمانها و معیارهای خود باشیم؛ حال خود قضاوت کنید شما مغرورید یا معشوقتان؟! برای وصال به محبوبتان تلاش کنید، اما هرگز نخواهید او را به زور عاشق خود نمایید. چون به زور عاشق کردن دیگران نه معقول است و نه ممکن اما به زور فراموش کردن عشق، هم معقول است و هم ممکن!
در عشق یکطرفه، وفاداری مفهومی ندارد
ارزشمندی عشق یکطرفه در قابلیت آن برای دوطرفه شدن است، اما اگر دوطرفه نشود، باید فراموش شود؛ فراموشی عشق در چنین حالتی هرگز به معنای عدم وفاداری یا سستی در عشق نیست، چون به عشقی باید وفادار بود که دوطرفه باشد. یادتان باشد معشوق اول هیچ برتری به معشوق دوم ندارد، هرگز تصور نکنید اولین عشق برایتان بهتر بوده است، چون عشقی عالی است که بتوانید با او مفهوم عشق متقابل را درک کنید. اگر امروز با رجوع به عقل و منطقتان نتوانید واقعیتهای زندگی را با اختیار بپذیرید، تردیدی نداشته باشید که فردا، واقعیتها در حالی به شما تحمیل خواهد شد که شاید دیگر قدرت نپذیرفتنشان را نداشته باشید.
به قضاوت بنشینید
گرچه شاید بتوانید با دلایل متعددی، معشوقتان را متهم و مسبب اصلی به هم خوردن رابطهتان بدانید، اما بیشک هیچگاه نمیتوانید خودتان را فریب دهید و به خود دروغ بگویید. به جای آن که همه تقصیرها را به گردن دیگران بیندازید، بهتر است در خلوتی بنشینید و تفکر کنید سهمتان در این اتفاق چه بوده است؟ کدام ویژگی شخصیتی و اخلاقیتان باعث جدایی و شکست عاطفی شده است؟ برای ادامه این رابطه چقدر تلاش کردها ید؟ چه روشهای مساعد یا نامساعدی به کار گرفتهاید؟ اگر دوست دارید رابطه را از سر برگیرید، دلایل منطقیتان چیست؟ و...
پاسخ به این پرسشها قطعا مستلزم صداقتی بیرحمانه با خود است. نهراسید اگر بخواهید میتوانید جرات مواجهه با این موضوع را داشته باشید، فقط کافی است بخواهید.
منطقی فکر کنید
جلسات خواستگاری یا دوران نامزدی برای شناخت هرچه بیشتر دختر و پسر و همچنین دو خانواده از یکدیگر است و این کاملا طبیعی است که در روند آشنایی، دو نفر با توجه به شناختی که از هم به دست میآورند، متوجه شوند همکفو هستند یا خیر، بنابراین پس از ارزیابی و مشخص شدن نبود تفاهم، لازم است یکی از طرفین به دیگری جواب منفی دهد و اعلان همکفو نبودن کند. قطعا شما یا فرد مورد علاقهتان به دلایل مشخصی به این نتیجه رسیدهاید که نمیتوانید با یکدیگر ازدواج کنید. دلایل هرچه باشد قطعا برای یکی از طرفین مهم بوده است. گرچه ناراحت از جدایی هستید و این وضع طبیعی است، اما شما با یک تمرین ساده میتوانید خود را به این امر متقاعد کنید که خود یا طرف مقابلتان حق داشتهاید و نباید بیش از این خود را برای ادامه و یا به هم خوردن رابطه به زحمت بیندازید.
به دور از احساسات و هیجانات به صورتی کاملا منطقی، خصوصیات و انتظارات نامزد سابقتان را فهرست کنید. حال خود را در وضعی تجسم کنید که با او ازدواج کردهاید و زیر یک سقف رفتهاید؛ اینک با خصوصیات شخصیتی و اخلاقی همسرتان چگونه رفتار میکنید؟ آیا میتوانید توقعات و انتظارات او را برآورده کنید؟ آیا توان مقابله و انطباق با برخی خصایص منفی او را دارید؟ آیا هماکنون دوست داشتید با او ازدواج کنید یا ترجیح میدادید وارد زندگی نشوید؟ هیچ فکر کردهاید اگر نتوانید سازگار شوید چه باید کنید؟ و... اگر پاسخهایتان چندان مناسب نباشد قطعا شما هم چون ما، خواهید گفت جدایی امروز بسیار خوشایندتر از فرداست. این تمرین در مورد فرد مقابلتان هم مصداق دارد شاید او هم، اینچنین اندیشیده و به این تصمیم رسیده است که نمیتواند با شما زندگی مشترکی داشته باشد. به دیگر سخن بهتر است تا دیر نشده، بپذیرید تحمل ناراحتی «نه» شنیدن، بسیار راحتتر از تحمل دشواریهای یک ازدواج ناموفق است.
با افکار منفیتان مبارزه کنید
درست است دل شکسته و ناراحت هستید، اما هرگز اجازه ندارید این مساله کوچک را به بحرانی شدید و حل نشدنی تبدیل کنید. شکست عشقی باعث هجوم افکار منفی به ذهنتان میشود، از ظاهر خود گرفته تا شرایط زندگی و خانوادگیتان را زیر سوال خواهید برد، همه اینها طبیعی است، اما این شمایید که میتوانید با توسل به اراده قوی، سد راه افکار و باورهای اشتباه شوید و با آنها مبارزه کنید. اگر بتوانید باورهای غیرمنطقیتان را اصلاح کنید، خیلی راحتتر میتوانید با جوابهای منفی کنار بیایید؛ مثلا به جای این که بگویید: «حتما عیب بزرگی دارم که جواب منفی گرفتم»، «هیچ کس حاضر به زندگی با من نیست» و... میتوانید به خود بگویید: «من معیارهای این فرد خاص را نداشتم»، «من میتوانم با کسی بهتر از ایشان ازدواج کنم» و...
افسردگیتان را مدیریت کنید
افسردگی، احساس یاس و ناامیدی پس از شکستهای عاطفی، نهتنها طبیعی است؛ بلکه گاهی بسیار مفید و سازنده است، گرچه برای بعضیها هم بهانهای میشود تا روح و جسمشان را در هر منجلابی فرو ببرند؛ البته حق انتخاب با شماست. سلامت زندگی هر فردی با انتخابهای خوب و بدش رقم میخورد، هرچند هر انتخابی نیز هزینههای خاص خود را دارد. از سر خشم و عصبانیت و گاهی حس انتقام نباید به سیم آخر بزنید و هر کاری را که قبلترها شایسته خود نمیدانستید انجام دهید، با دادزدن، فحاشی، تهدیدکردن، مزاحمتهای بیامان و.. راه به جایی نخواهید برد، فقط آخرین سرمایههای وجود خود را به باد میدهید و حرمت خود را زیر سوال میبرید.
به جای حرکت بر مدار خشم و هیجانات منفی، سعی کنید شکستتان را فرصتی برای خودشناسی بدانید و با اعتماد به خود دوباره به پا خیزید، انرژیهای منفی درونتان را بیرون بریزید و این بار با شیوهای جدید راجع به خود و زندگیتان تفکر کنید تا اگر لازم است به دنبال تغییرات جدی در روش زندگی تان باشید، بیتردید این چنین است به بعضیها هم میتوانید نشان دهید که چه گوهر باارزشی را از دست دادهاند.
با فکر انتقام مقابله کنید
شکست خوردهاید؟ درست اما این چه کاری است که میخواهید شکستتان را با شکست دیگری جبران کنید. چرا حاضرید دوباره بدبخت شوید تا به نامزد سابقتان بفهمانید خیلی قوی هستید و هر کاری میتوانید انجام دهید ولو این که به ضررتان باشد. واقعا این کینه چیست که به خاطر آن میخواهید خود را تا مرز پوچی و نیستی بکشانید!
انتقام کار ابلهان است. به جای این کار، میتوانید خودسازی کنید و خودتان را رشد دهید، بیشک آن وقت است که بقیه حساب کار خود را میکنند. نه شما فرشته بودهاید نه نامزد سابقتان، پس این از خردمندی شماست که با عبرت از تجربههای تلخ، برای انتخابی دقیقتر قدم بردارید.
مواظب غرورش باشید
شما حق ندارید فرد مقابلتان را به دلیل علاقهای که به شما دارد، مورد تحقیر و سرزنش قرار دهید یا برای رد کردنش، به او حمله و توهین کنید. خیلی محترمانه و قاطعانه جواب منفیتان را بدهید، در صورت سماجت بسیار، جریان ارتباط را قطع کنید و تا جایی که میتوانید از او فاصله بگیرید. کش دادن رابطه باعث میشود فرد مقابلتان ماجرا را تمام نشده قلمداد کند و به عاقبت خوش آن بیش از قبل امیدوار شود.
بگذارید از احساسش حرف بزند
حق مسلم شماست با فردی زیر یک سقف بروید که او را شایسته همسری بدانید و علاقه فرد دیگری به شما نمیتواند مانع این حق شما شود. اگر کاری نکردهاید که به او آسیبی برسد، پس نگران چیزی نباشید. هر کسی مسئول احساسات خویش است اما باید آنقدر منطقی باشید که اجازه دهید او هم بتواند با این موضوع کنار بیاید. متکلم وحده نباشید، اجازه حرف زدن به او هم بدهید. هرگز حرفش را قطع نکنید یا با لحنی تند و شتابزده پاسخگوی پرسشهایش نباشید. او به عنوان یک خواهان حق دارد برای رسیدن به شما، تمام تلاشش را بکند پس به او این فرصت را بدهید تا خودش را تخلیه کند اما در تمامی این مراحل، حواستان باشد اگر همه جوانب را سنجیدهاید، روی موضع خودتان پافشاری کنید.
گاهی مشاوره لازم است
اگر خواستگار یا نامزدتان پایان رابطه را نپذیرفت و همچنان برای ادامه رابطه، اصرار و سماجت بسیاری داشت، بهتر است برای مجاب کردن ایشان، روشی دیگر را امتحان کنید. میتوانید حل این مشکل را به علم روانشناسی بسپارید. مشاوره پیش از ازدواج و شرکت در جلسات مشاوره را مطرح کنید و به او یادآور شوید جواب قطعی شما مبتنی بر نتایج این جلسات است، چه بسا کمکهای تخصصی یک متخصص بتواند او را در کنترل و شناخت احساساتش یاری برساند. البته یادتان باشد هرگز به او نگویید برای قانع کردنش لازم است با یک روانشناس مشورت کنید، بیتردید با نظر مخالف و احیانا جبههگیریهای او مواجه خواهید شد.
منبع:سلامت نیوز
مطالب بیشتر برای زندگی بهتر
اشتباهات ونوسی خودشناسی، چرا؟ شما هم باید شکست عشقی بخورید! شکست های عشقی را چطور درمان کنید؟ چرا مدام حس تنهایی داریم؟
برخی از دلایل مزه بد دهان شامل ریفلاکس اسید، کم آبی بدن، تنفس از راه دهان، دیابت کنترل نشده، عفونت دستگاه تنفسی فوقانی، سیگار کشیدن، بارداری، خشکی دهان، مشکلات سینوسی، زوال عقل، عوارض جانبی برخی داروها، و بهداشت ضعیف دهان و دندان می شوند.
در بیشتر موارد، مزه فلزی در دهان می تواند با موفقیت از طریق درمان های خانگی و برخی تغییرات در سبک زندگی بهبود یابد. با این وجود، اگر مشکل حالت مزمن به خود گرفت باید به پزشک مراجعه شود تا علت اصلی شکل گیری آن مشخص و درمان شود.
در ادامه با برخی روش های موثر در خلاص شدن از شر مزه فلزی در دهان بیشتر آشنا می شویم.
سرکه سیب
سرکه سیب یک راه حل طبیعی و سرشار از مواد مغذی برای ایجاد تعادل در pH دهان است. این ماده به قلیایی کردن و همچنین، خنثی کردن محیط اسیدی دهان کمک می کند و در تسکین مزه فلزی موثر است. افزون بر این، مزه ترش سرکه سیب ترشح بزاق را تحریک می کند که این شرایط شسشتوی مزه فلزی را تسهیل می کند.
یک تا دو قاشق غذاخوری سرکه سیب خام، تصفیه نشده را به یک لیوان آب اضافه کرده و دو بار در روز آن را بنوشید.
همچنین، از سرکه سیب می توانید به عنوان چاشنی سالاد یا برای مزه دار کردن خیارشور و ترشی استفاده کنید.
جوش شیرین
جوش شیرین به عنوان یک ترکیب طبیعی به تنظیم pH کمک می کند و بر همین اساس، در پیشگیری از عدم تعادل شرایط اسیدی و قلیایی در بدن موثر است. جوش شیرین در از بین بردن اسید اضافی یا مزه فلزی در دهان موثر عمل می کند.
جوش شیرین در از بین بردن پلاک و باکتری های مضر در دهان نیز کارایی دارد.
نصف قاشق چایخوری جوش شیرین را در یک لیوان آب گرم ترکیب کرده و روزی یک بار از آن برای شستشوی دهان استفاده کنید.
همچنین، برای چند روز هنگام مسواک زدن اندکی جوش شیرین را روی مسواک خود بریزید تا اسیدیته دهان شما کاهش یابد.
آب نمک
هنگامی که موضوع حفظ بهداشت دهان و دندان مطرح می شود، شستشوی دهان با آب نمک نقش مهمی ایفا می کند. نمک از کلرید سدیم شکل گرفته که رشد باکتری ها در دهان را محدود می سازد و همچنین به خنثی سازی اسید کمک می کند. این شرایط به خلاص شدن از شر مزه فلزی دهان کمک می کند.
یک قاشق چایخوری نمک را به یک فنجان آب ولرم اضافه کنید.
این ترکیب را به هم بزنید تا نمک کاملا در آب حل شود.
از این محلول برای شستشوی دهان دو تا سه بار در روز، به ویژه پیش از خواب، استفاده کنید.
چای سبز
اگر مزه فلزی دهان با مشکلات گوارشی در ارتباط باشد، چای سبز می تواند به درمان آن کمک کند. به واسطه ویژگی های ضد التهابی و آنتی اکسیدانی، این نوشیدنی سالم به مبارزه با عفونت های باکتریایی و کنترل التهاب کمک می کند. در حقیقت، وجود کاتچین ها در چای سبز می تواند با مزه تلخ و فلزی در دهان شما مقابله کند.
به طور همزمان، چای سبز از بهداشت دهان و دندان حمایت می کند که برای پیشگیری از شکل گیری مزه فلزی مهم است.
یک قاشق چایخوری برگ چای سبز را در یک فنجان آب داغ بریزید. درپوشی روی فنجان گذاشته و اجازه دهید 10 دقیقه دم بکشد. چای را صاف کرده و اندکی عسل به آن اضافه کنید و در حالی که نوشیدنی همچنان گرم است آن را مصرف کنید. روزی دو تا سه فنجان چای سبز بنوشید.
دارچین
دارچین می تواند با مزه بد و فلزی در دهان شما مقابله کند. چندین ترکیب و همچنین عوامل آنتی اکسیدانی در دارچین به از بین بردن مزه فلزی در دهان کمک می کنند. بوی تند دارچین نیز به فعالسازی جوانه های چشایی کمک می کند.
افزون بر این، دارچین به عنوان یک ضد اسید طبیعی عمل می کند و به برطرف کردن گاز معده کمک می کند.
یک قاشق چایخوری پودر دارچین و یک قاشق چایخوری عسل ارگانیک، خام را با هم ترکیب کنید تا حالت خمیر به خود بگیرد. این خمیر را روی زبان بگذارید و 10 دقیقه منتظر بمانید، سپس دهان خود را به طور کامل شستشو دهید. این کار را دو بار در روز انجام دهید تا مزه فلزی از بین برود.
نصف قاشق چایخوری پودر دارچین را به یک فنجان آب گرم اضافه کنید. آب را به جوش آورید، سپس اجازه دهید چند دقیقه به حال خود باقی بماند. این نوشیدنی دارچین را دو یا سه بار در روز مصرف کنید.
یک تکه کوچک چوب دارچین را پس از خوردن وعده غذایی خود بجوید.
روغن نارگیل
میزان بیش از اندازه سموم در بدن یکی دیگر از دلایل مهم شکل گیری مزه بد و فلزی در دهان است. برای برطرف کردن آن استفاده از روغن نارگیل درمان خوبی محسوب می شود.
صبح هنگام، یک قاشق غذاخوری روغن نارگیل فوق بکر را در دهان خود قرار دهید.
روغن نارگیل را در دهان خود بچرخانید.
این کار را برای 15 تا 20 دقیقه انجام دهید تا زمانی که روغن رقیقتر شده و حالت شیری به خود بگیرد.
روغن را به بیرون تف کنید و دهان خود را با آب بشویید.
این روند را به مدت یک ماه هر روز انجام دهید.
نکته: روغن نارگیل را غرغره نکنید یا قورت ندهید.
لیمو
برای مقابله با مزه بد دهان، لیمو یکی دیگر از درمان های خانگی عالی محسوب می شود. اسید سیتریک موجود در این میوه ترشح بزاق را تحریک می کند که به از بین بردن مزه فلزی در دهان کمک می کند و با رشد باکتری ها مقابله می کند.
آب نصف یک لیمو را به یک لیوان آب ولرم اضافه کنید. از این ترکیب برای شستشوی دهان خود دو یا سه بار در روز استفاده کنید.
اندکی نمک روی یک تکه کوچک لیمو بپاشید. لیمو را روی زبان خود مالش دهید تا جوانه های چشایی تقویت شوند.
شما می توانید مقداری برگ لیمو را بجوید یا آنها را به سالاد یا سوپ اضافه کنید.
نعناع بیابانی
اگر عفونت های سینوسی یا دستگاه تنفسی فوقانی دلیل مزه فلزی یا بوی بد در دهان است، مشکل را می توانید با استفاده از نعناع بیابانی (Peppermint) برطرف کنید زیرا این گیاه از آثار ضد باکتری طبیعی بهره می برد.
نعناع بیابانی مانع رشد باکتری ها در دهان می شود و بر همین اساس، از شکل گیری بوی بد پیشگیری می کند و نفس را خوشبو می سازد.
نعناع بیابانی به تسکین دستگاه گوارش نیز کمک می کند و نشانه های ریفلاکس اسید که مزه فلزی در دهان یکی از آنها محسوب می شود را بهبود می بخشد.
یک مشت برگ نعناع بیایانی تازه را خرد کرده و در یک پارچ آب داغ بریزید. یک درپوش روی پارچ قرار دهید و اجازه دهید یک ساعت به همان حال باقی بماند، سپس آن را صاف کنید. روزی یک لیوان از این آب مصرف کنید.
شما می توانید پنج تا شش برگ تازه نعناع بیابانی را دو یا سه بار در روز بجوید.
همچنین، شما می توانید یک فنجان چای نعناع بیابانی غلیظ تهیه کنید، اجازه دهید سرد شود و سپس روزی یک بار از آن برای شستشوی دهان استفاده کنید.
آب
برای رهایی از مزه فلزی در دهان نوشیدن آب در فواصل منظم ضروری است. این کار به پاکسازی دهان از سموم کمک می کند. همچنین، آب به دفع بهتر مدفوع که می تواند حاوی مقادیر قابل توجهی از سموم باشد، کمک می کند.
افزون بر این، نوشیدن آب سطوح اسید در معده را کاهش می دهد و از درون شما را سالم نگه می دارد.
روزانه هشت تا 10 لیوان آب بنوشید. البته این میزان با توجه به شرایط آب و هوایی و میزان فعالیت فرد می تواند کمتر یا بیشتر شود.
بی رنگ و شفاف بودن ادرار می تواند نشانه ای خوب از این باشد که به میزان کافی آب مصرف می کنید.
بهداشت دهان و دندان
رعایت بهداشت دهان و دندان به عنوان بخشی از روند کنترل مشکلات دهان و دندان شناخته می شود. حفظ بهداشت از طیف گسترده ای از مشکلات سلامت از جمله تجربه مزه فلزی در دهان پیشگیری می کند.
دندان های خود را دو بار در روز حداقل به مدت دو دقیقه مسواک بزنید. پس از هر وعده غذایی دندان های خود را برای پیشگیری از رشد باکتری ها تمیز کنید.
در کنار مسواک زدن، استفاده از نخ دندان و دهانشویه نیز برای حفظ بهداشت دهان و دندان مهم است.
هنگامی که دندان های خود را مسواک می زنید، زبان خود را نیز مسواک بزنید تا مزه فلزی کاهش یابد.
هر سه ماه یک بار مسواک خود را تعویض کنید.
حداقل یک بار در سال به دندانپزشک مراجعه کنید تا از وضعیت سلامت دهان و دندان خود اطمینان حاصل کنید.