دانش > پزشکی - همشهری آنلاین:
«دفیبریلاتور خودکار خارجی» (AED) یک وسیله آسانکار است که حتی افراد تعلیم ندیده حاضر در هنگام ایست ناگهانی قلبی (SCA) فردی دیگر میتواند با استفاده از آن و وارد آوردن شوک الکتریکی به قلب او، جانش را نجات دهند.
پیش از آنکه از دفیبریلاتور استفاده کنید، توجه کنید آیا در زیر یا اطراف فردی که به علت ایست ناگهانی قلبی از حال رفته است، آبی وجود نداشته باشد. فرد را از به جایی خشک منتقل کنید و هنگامیکه به او شوک میدهید خود را از رطوبت دور نگهدارید، زیرا آب رسانای الکتریسیته است.دفیبریلاتور را روشن کنید. معمولاً این وسایل با پیامهای صوتی یا و پیامهای روی صفحههای نمایششان شما را قدم به قدم برای استفاده از آنها راهنمایی میکنند.
قفسه سینه فرد را برهنه کنید. اگر مرطوب است، آن را خشک کنید. بالشتکهای دفیبریلاتور که روی سینه بیمار قرار میگیرند، چسبان هستند و دارای حسگرهایی به نام الکترود هستند. بالشتکها را مطابق دستورات کتابچه راهنما یا شکلهای روی صفحه نمایش دستگاه روی سینه فرد بگذارید.
یک بالشتک را در سمت راست بخش مرکزی قفسه سینه بالای نوک پستان بگذارید. بالشتک دوم را در سمت چپ قفسه سینه کمی پایینتر از نوک پستان چپ قرار دهید.
اطمینان حاصل کنید که بالشتکهای چسبان اتصال خوبی با پوست دارند. اگر این اتصال خوب نباشد، ممکن است وسیله به شما هشدار دهد «بالشتکها را وارسی کنید.»
اگر قفسه سینه فرد موهای زیادی دارد، ممکن است مجبور شوید آنها را کوتاه کنید. معمولاً دستگاههای دفیبریلاتور با یک کیت همراه هستند که شامل قیچی و/یا خودتراش است. اگر فرد یک برچسب دارویی را روی پوست سینهاش دارد که مانع از اتصال بالشتکها با پوست میشود، قبل از شوک دادن، آن را بردارید و داروی باقیمانده را از روی پوست پاک کنید.
گردنبند فلزی و سوتینهای حاوی نوار فلزی را از بدن فرد درآورید. این وسایل فلزی در هنگام شوک دادن ممکن است الکتریسیته را هدایت کند و باعث سوختگی پوست شوند. برای سرعت بخشیدن به کار میتوانید مرکز سوتین را ببرید و آن از روی پوست کنار بزنید.
وجود وسایل پزشکی کاشته شده مانند پیسمیکرها یا ضربانسازهای قلب یا بهطور دقیقتر «دفیبریلاتورهای قلبی کاشته شده» را وارسی کنید. معمولاً حدود خارجی این وسایل در زیر پوست روی قفسه سینه یا شکم قابلمشاهده است و شخص ممکن است یک گردنبند هشدار پزشکی دراینباره را هم پوشیده باشد. همچنین به وجود حلقههای فلزی سوراخکاری شده (پیرسینگ) در پوست توجه داشته باشید.
بالشتکهای دفیبریلاتور را در فاصله دستکم ۲.۵ سانتیمتری وسیله پزشکی کاشته شده یا حلقه سوراخکاری شده قرار دهید تا جریان برق بتواند بهطور آزاد میان دو بالشتک جریان پیدا کند.
سیمهایی که الکترودهای بالشتکها را به دستگاه دفیبریلاتور متصل میکنند، وارسی کنید. مطمئن شوید که سیمها در تماس با بدن شخص نیستند و بعد دکمه «آنالیز» دستگاه را فشار دهید. هنگامی دستگاه ریتم قلب شخص را چک میکند، خودتان را از بدن بیمار دور نگهدارید.
اگر نیاز به دادن شوک الکتریکی باشد، دستگاه بهطور خودکار به شما پیام خواهد داد که آن را انجام دهید. مراقب باشید بدنتان یا بدن دیگران با بدن بیمار تماس نداشته باشند و بعد دکمه «شوک» را روی دستگاه را فشار دهید.
پس از استفاده از دفیبریلاتور، عملیات احیای قلبی ریوی را شروع کنید یا از سر بگیرید. در کنار شخص باقی بمانید تا کارکنان پزشکی برسند و همه اطلاعاتی را که درباره بیمار دارید به آنان بگویید.
بعضیها یعنی درواقع خیلیها اینطورند. بیشتر از درآمد و مقدار پولی که پسانداز میکنند، خرج میکنند و هر روز بیشتر و بیشتر خودشان را بدهکار میکنند. افتادن در دام چنین عادتی خیلی آسان اسـت و بیرون آمدن از آن نیاز به کمی برنامهریزی و نظم دارد.
اولین قدم ایجاد یک میزان بودجه اسـت. بااینکه ممکن اسـت ناخوشایند به نظر برسد، برای تعریف کردن بودجه مشخص باید درآمد و هزینههایتان را بررسی کنید تا بفهمید چه میزان پول در میآورید و چقدر خرج میکنید.
وقتی درک مشخصی از بودجه کنونیتان به دست آوردید، چالش بعدی این اسـت که نقطههایی را پیدا کنید که بتوانید کمتر خرج کرده یا بیشتر پول درآورید تا بتوانید به اهداف مالیتان دست پیدا کنید. در زیر به چند نکته برای رسیدن به این هدف اشاره میکنیم:
۱. نیازها و خواستههایتان را دریابید
چه میخواهید؟ واقعاً به چه چیزهایی نیاز دارید؟ وضعیت مالی کنونیتان را ارزیابی کنید. به تصویر بزرگتر نگاه کنید، دو لیست تهیه کنید: یکی لیست نیازهایتان و یکی لیست خواستههایتان. برای درست کردن این لیست، از خودتان سوال کنید:
– چرا این را میخواهم؟
– اگر این را داشته باشم چه تغییری در زندگیام ایجاد میشود؟
– چه چیزهایی واقعاً برایم مهم هستند؟
– آیا این با ارزشهایم تطابق دارد؟
۲. راهبرد ایجاد کنید
همه ما بر طبق نیازها و خواستههایمان بودجهای داریم. ولی جدول بودجهای که در آخر آوردهایم به شما نشان میدهد که چه درصد از درآمد باید به هزینههای مختلف اختصاص یابد. البته میتوانید برحسب نیازهایتان نغییراتی در آن ایجاد کنید اما یادتان باشد هزینههایی که اضافه میکنید باید از درصد اختصاص یافته به سایر موارد کسر شود.
۳. بررسی کنید، کم کنید و به هدف بزنید
وقتی شروع به بررسی کردن میکنید، ممکن اسـت متعجب شوید وقتی بفهمید صدها هزار تومان را در ماه فقط برای خورد و خوراک و هزینههای قابلتغییر دیگر خرج میکنید. خیلی از این هزینهها را میتوانید به سادگی کم کنید. کم کردن معمولاً استراتژی بهتری نسبت به قطع کردن اسـت. باید واقعبین باشید. اینکار باعث میشود برای هزینههای غیرقابلپیشبینی آمادگی بیشتری داشته باشید.
راه هوشمندانه برای کم کردن هزینهها
برای پیدا کردن راهی برای کم کردن هزینههای قابلتغییر، خیلی خوب اسـت که هدفی در ذهن داشته باشید و هر ماه طبق آن پسانداز کنید. برای داشتن چنین هدفی باید هوشمندانه رفتار کنید:
خاص و مشخص اهداف هوشمندانه به اندازه خاص و مشخص هستند که بتوانند عملی را پیشنهاد دهند. مثلاً، «به اندازهای پسانداز کن که بتوانی برای ماهعسل به ایتالیا بروی»، نه اینکه فقط «پسانداز کن».
قابل اندازهگیری باید بدانید که کی به هدفتان رسیدهاید یا چقدر به آن نزدیک شدهاید. مثال: سفر به ایتالیا ۲۰۰۰ دلار هزینه دارد و تا امروز ۸۰۰$ پسانداز کردهاید.
قابل حصول قدمهایی که به سمت رسیدن به هدفتان برمیدارید باید منطقی و امکانپذیر باشند. مثال: میدانم که میتوانم برای رفتن به آن سفر به ایتالیا هر هفته به اندازه کافی پول پسانداز کنم.
مرتبط بودن هدفتان باید عقلانی باشد. مطمئناً نمیخواهید به سمت هدفی حرکت کنید که با نیازهایتان همخوانی ندارد. مثال: میخواهیم در سفر ایتالیا در هتل چهارستاره اقامت کنیم.
زمانبندی باید یک زمان هدف مشخص تنظیم کنید. مثال: تابستان آینده میخوام به سفر ایتالیا بروم.
جدول زیر راهبردهایی از چگونگی تقسیم درآمد شما بین هزینههای مختلف را نشان میدهد. اگر در منطقهای زندگی میکنید که هزینه ایاب و ذهاب بالاتر از حد طبیعی اسـت یا اجاره بالاتر اسـت، میتوانید اصلاحاتی در آن انجام دهید. همچنین میتوانید بخشی برای هدایا به آن اضافه کنید که با توجه به آن باید از درصد سایر موارد کم کنید.
منبع مقاله : practicalmoneyskills.com
مترجم : زینب آرمند
اگر کار جدیدی را شروع کردهاید، احتمالاً داستانهای ترسناکی درباره شکست تجارتها به گوشتان خورده اســت. اگر بخواهید به چند تا از این داستانها گوش کنید آووقت باور خواهید کرد که ۹۰٪ بیزنسهای تازهکار محکوم به شکست هستند. اما واقعیت روشنتر از این حرفهاست: براساس آمار اداره کار امریکا، ۷۵٪ از بیزنسهای جدید سال اول دوام آورده، ۶۹٪ از آنها تا دو سال اول و ۵۰٪ از آن تا ۵ سال اول دوام میآورند.
بااینکه این احتمال ۵۰-۵۰ دوام یک بیزنس در ۵ سال اول شاید چندان عالی به نظر نرسد ولی لازم نیست که عقب بنشینید و اجازه دهید احتمالات سرنوشت را به شما دیکته کند. در زیر به نکاتی اشاره میکنیم که کمکتان میمند تجارت نوپای خود را به موفقیت برسانید:
وقتی به دنبال یک سرمایهگذار یا وام بانکی نیستید، وسوسهانگیز خواهد بود که برنامه کاری را به کل نادیده بگیرید. ولی فرایند نوشتن برنامهها اقدامی فوقالعاده برای روی کاغذ آوردن ایدههایتان اســت: اینکه سعی در حل چه مشکلاتی دارید؟ زندگی چه کسانی را میخواهید بهتر کنید؟ چارچوب زمانی واقعبینانه برای راهاندازی، فروش و سوددهی بیزنستان چیست؟ البته به یک برنامه ۱۰۰ صفحهای نیازی ندارید ولی برنامهتان باید آنقدر تفصیلی باشد که بازار هدف و طرح بیزنستان را به شما معرفی کند.
بیزنسهای جدید معمولاً به این دلیل شکست میخورند که پولشان تمام میشود. به همین دلیل واقعاً عاقلانه اســت که هزینههایتان را تا حد ممکن پایین نگه دارید تا زمانیکه محصولتان را معرفی کرده و فروشتان شروع شود. فقط کسانی را استخدام کنید که واقعاً به آنها نیاز دارید. در سایر موارد از پیمانکارها استفاده کنید. اگر حتی به دفتر کاری نیاز ندارید، تا زمانی که ممکن اســت جایی را اجاره نکنید. و به طور کل، پولتان را فقط برای چیزهایی که واقعاً به آن نیاز دارید خرج کنید نه چیزهایی که فکر میکنید هر بیزنسی باید داشته باشد.
وقتی میخواهید از کاری با درآمد ثابت به یک سرمایهگذاری تغییر شغل دهید، خیلی سخت اســت که ثبات و امنیت یک چک حقوقی ماهانه را کنار بگذارید. ولی اولین پولی که درمیآورید را باید دوباره سرمایه کارتان کنید. خیلی اوقات، سرمایهگذاران آخرین کسانی هستند در طول سال اول حقوق دریافت میکنند.
در فرهنگ امروزی، همه همیشه مشغله دارند. ولی چه میزان از این مشغله واقعاً در جهت جلو بردن شرکت اســت؟ در طول سال اول باید در نحوه گذران زمان و منابعتان بسیار دقیق عمل کنید. سرمایهگذاران بسیاری سرشان خیلی شلوغ اســت ولی فقط به کنارهها حرکت میکنند نه به سمت جلو.
به هر درخواستی که سر راهتان قرار میگیرد، پاسخ مثبت ندهید. وقتی میخواهید درخواست هر مشتری، رویداد، بازاریابی یا موقعیت شراکت را در نظر بگیرید، به این فکر کنید که این اقدام در برنامه و اولویتهای کلی شرکتتان چه تاثیری دارد.
هدف شما ساختن یک محصول یا تجارت فوقالعاده نیست. کمک کردن به مشتریهاست. به نیازهای آنها توجه کنید و همه چیز را براساس نظرات آنها جلو ببرید. وقتی چیزی را میسازید که مردم واقعاً میخواهند و به آن نیاز دارند، فروشتان عالی خواهد بود.
به طور کلی، هر چه آدمهای بیشتری بشناسید، بهتر اســت. هرکسی میتواند یک شریک، مشتری، منبع الهام یا مبلغ احتمالی باشد. با متخصصین رشته کاریتان و دیگرانی که همین کار را شروع کردهاند صحبت کنید. هرچه افراد اینچنینی بیشتری بشناسید، فرصتهای بیشتری سر راهتان قرار خواهد گرفت و حامین بیشتری هم خواهید داشت.
برای وقت دیگران ارزش قائل شوید ولی از قرار گذاشتن با آنها نترسید. وقتی آنها را ملاقات میکنید، سوال بپرسید، به آنها فرصت حرف زدن درمورد خودشان را بدهید و حتماً بعد از ملاقات یک ایمیل تشکر برای آنها بفرستید. مهمتر اینکه، قانون طلایی شبکهسازی اجتماعی را به یاد داشته باشید: هر چه بیشتر بدهید، آدمهای بیشتری مشتاق به پس دادن به شما میشوند.
منابعی که در روزهای اول در دسترس دارید محدود هستند، به همین دلیل خیلی مهم اســت که مطمئن شوید پول و زمانتان را به طریق درست صرف میکنید. هیچوقت تصور نکنید که میدانید در بیزنستان چه اتفاقی در حال افتادن اســت. همه چیز را با اعداد و ارقام پشتیبانی کنید.
ممکن اســت خیلی ساده در آمار و ارقام غرق شوید ولی باید معیارهای کلیدی ۴-۲ برای بیزنستان داشته باشید که همیشه حواستان به آن باشد. مثلاً اینکه وبسایت یا مشتریهای گذریتان از کجا میآید؟ درصد سود خالصتان به ازای هر محصول یا پروژه چقدر اســت؟
برای سرمایهگذاران جدید عادی اســت که یک سال را به صورت آزمایشی شروع کنند تا ببینند چه پیش میآید. بعد وقتی ببینند که سال به سال سود چندانی ندارند، تصمیم میگیرند که آن تجارت را متوقف کنند. مشکل اینجاست که خیلی از بیزنسها به زمانی بیشتر از یک سال برای سوددهی نیاز دارند. یکی از بهترین راهها برای اینکه بتوانید بعد از یک سال هم تجارتتان را نگه دارید این اســت که این واقعیت را بپذیرید که ممکن اســت ۲۴-۱۸ ماه طول بکشد تا بیزنستان بتواند از زمین بلند شود.
شروع کردن یک کار بسیار ریسکی و استرسزا اســت. ولی بیشتر بیزنسهای جدید در سال اول خود بیشتر موفق میشوند تا اینکه شکست بخورند. اگر آماده شروع یک تجارت جدید هستید، از ریسک کردن نترسید ولی در خرج کردن، برنامه ریختن، قیاس کردن و سازگار شدن محافظهکار باشید.
منبع مقاله : forbes.com
مترجم : زینب آرمند
خبرگزاری آریا -
به جای به تعویق انداختن خوشبختی، سعی کنید از هر لحظه همان موقع لذت ببرید
افراد بسیاری باور دارند که خوشبختی در زندگی به عوامل خارجی مثل پول، کار، شهرت، سلامتی و از این قبیل وابسته است ولی در واقعیت، این طرزفکر بسیار نابالغانه و خیالپردازانه است.
اگر شما نتوانید در وضعیت کنونیتان شاد باشید، حتی اگر به تمام اهداف و آرزوهایتان هم که برسید باز شاد نخواهید بود. دلیل آن این است که وقتی به اهدافتان میرسید، دیگر به همیشه ناراحت و ناراضی بودن عادت کردهاید.
به جای به تعویق انداختن خوشبختی، سعی کنید از هر لحظه همان موقع لذت ببرید. سعی کنید این را به سبک زندگیتان تبدیل کنید. خوشبختی شما ارتباطی به ثروت و سلامتیتان ندارد. همینطور به عنوان و شهرتتان. هیچ دستاوردی در جهان نمیتواند برای شما شادی و خوشبختی جاودانه به ارمغان بیاورد و تنها فرد در جهان که میتواند شما را از خوشبختی که لایق آن هستید محروم کند، کسی نیست جز خودتان. درواقع همه چیز به خودتان بستگی دارد. اگر واقعاً میخواهید شاد باشید، پس دست از به تعویق انداختن آن بردارید. از هر لحظه با همه چیزهایی که دارید لذت ببرید. بالاخره همه چیزهایی در زندگیشان دارند که بخواهند بخاطر آن خوشحال باشند. سعی کنید به جای شمردن خارهای زندگی، گلهای آن را بشمارید.
فقط یادتان باشد، خوشبختی از درون شما سرچشمه میگیرد و به هیچ عامل بیرونی بستگی ندارد و همه انسانها شایستهی این هستند که زندگیای شاد داشته باشند.
خوشبختی از درون شما سرچشمه میگیرد و به هیچ عامل بیرونی بستگی ندارد
بخش ناراحتکننده آن این است که هیچوقت هنر شاد زیستن را به ما یاد ندادهاند. این هنر بسیار ساده است:
« خوب یا بد بودن آن لحظات را قضاوت نکنید، فقط از آنها لذت ببرید. قدردان نعمتهاو داشتههایتان باشید. مثبتها و خوبیهای زندگیتان را با دیگران قسمت کنید و نگرشی مثبت به زندگی داشته باشید.»
اگر نتوانید از همان لحظهای که در آنید لذت ببرید مطمئناً از لحظه بعدی هم نخواهید توانست. زیرا همین لحظه است که وضعیت شما را در لحظه بعد تعیین میکند. بنابراین اگر میخواهید در آینده نزدیک شاد باشید، باید در همین لحظه هم شاد باشید. علاوه بر این، لذت بردن از زندگی خودش یک هنر است. بیشتر آدمها نمیدانند چطور لحظاتشان را خاطرهانگیز کنند. آنها در این توهم زندگی میکنند که اگر خانه و ماشین خوب و یک عالم پول داشته باشند آنوقت میتوانند بنشینند و از زندگی لوکسشان لذت ببرند. زندگیشان به همین ترتیب میگذرد و بعد یک روز میمیرند بدون اینکه بفهمند شاد بودن چه طعم و لذتی داشته است.
یادتان باشد، هر که هستید، هر جا که هستید و موقعیتتان هرچقدر بد هم که باشد، باز هم میتوانید شاد باشید. زیرا خوشبختی و شادی به عوامل بیرونی بستگی ندارد. شادی ذات درونی شماست. اگر واقعاً بخواهید شاد باشید، شاد خواهید بود.
مشکل اینجاست که ما اکثر مواقع بیشتر روی به دست آوردن چیزها تمرکز میکنید تا لذت بردن از لحظه. به جای تمرکز بر رسیدن به اهدافتان، روی لذت بردن از لحظات زندگیتان متمرکز شوید. به نظرتان کار سختی است؟ شاید… ولی اگر بتوانید این کار را بکنید، هر کجا که بروید برایتان بهشت است.
یک مثل قدیمی میگوید، «فرد دانا همیشه در بهشت است. حتی اگر جهنم را برای او بفرسید، او آن جهنم را تبدیل به بهشت خواهد کرد.»
منبع: مردمان
خبرگزاری آریا -
طرح سبکزندگی یعنی تلاش شما برای ساختن زندگی که خودتان انتخاب میکنید
اگر عادت به خواندن مطالب روانشناسی داشته باشید، احتمالاً درمورد طرح سبکزندگی چیزهایی خواندهاید. شاید ندانید معنای این اصطلاح چیست و چطور میتوانید اینکار را بکنید. به طور خلاصه، طرح سبکزندگی یعنی تلاش شما برای ساختن زندگی که خودتان انتخاب میکنید، هر شکلی که باشد. این زندگی شماست، برنامه شماست، خودتان تعیینکننده و سازنده آن هستید.
فقط به این دلیل که والدینتان در شهری کوچک زندگی میکردهاند، در 17 سالگی ازدواج کرده و 30 سال از 9 صبح تا 5 بعدازظهر کار کاردهاند، به این معنا نیست که شما هم باید همان کار را انجام دهید.
شما انتخابهای بسیار زیادی پیش رو دارید و با گسترش تکنولوژی بهویژه اینترنت، این انتخابها به طور قابلملاحظهای بیشتر و بیشتر شده است. شما زندگی خودتان و همه اتفاقهایی که در آن میافتد را کنترل میکنید و زمانیکه به خوبی متوجه شوید، فضای رشد و تجربه برای خودتان ایجاد کرده و شروع به ساختن زندگی رویاییتان خواهید کرد.
میتوانید این را یک نوع «جنبش» تلقی کنید، آدمها سوار عرابه زندگیشان شده، به سمت مقصدی که در ذهن دارند جهت گرفته و به سمت آرزوهایشان حرکت میکنند.
اگر با عبارت «ساخت سبک زندگی» مشکل دارید میتوانید آن «پیدا کردن هدف» بنامید.
چرا اینجایید؟
میخواهید در این دنیا به چه برسید؟
چه چیزی شما را به هیجان میآورد؟
دوست دارید بیشتر چه کاری انجام دهید؟
دوست دارید کارهای موردعلاقهتان را با چه کسی انجام دهید؟
با کارهایتان دوست دارید چه تاثیری بر دیگران بگذارید؟
اینها همه سوالاتی است که اگر بخواهید سبک زندگیتان را بسازید، قبل از اینکه وارد مسیر کشف و ماجراجوییتان شوید، باید از خودتان بپرسید.
همه انسانها به دنبال معنای زندگی و همیشه به دنبال پیدا کردن پاسخی برای این سوالاند: «من چرا اینجا هستم؟» همه ما دوست داریم بدانیم که واقعاً بودن ما در این دنیا چه هدف و مقصدی داشته است و چطور میتوانیم زندگیمان را طبق آن هدف پیش ببریم.
کسانیکه میخواهند سبک زندگیشان را بسازند، پیدا کردن جواب این سوال را ماموریت خودشان دانسته و سعی میکنند زندگیشان را طبق هدف پیش ببرند.
داستان شخصی من و لحظه «آهان!»
در سال 2005 من مادری مجرد و 28 ساله و صاحب یک دختر 8 ساله و دختری نوزاد بودم. نزدیک به ده سال - ده سال طولانی و خستهکننده - بود که به کار بازاریابی و مالی میپرداختم. خیلی وقت بود که علایق و سرگرمیهای شخصیام را کنار گذاشته بودم، چون در هر حال مجبور بودم که 60-40 ساعت در هفته کاری را انجام دهم که به هیچ وجه دوست نداشتم. تصور من این بود که سخت و طولانی کار کردن تنها راهی بود که میتوانستم زندگی که میخواستم را برای دخترهایم فراهم کنم.
خیلی زود بعد از به دنیا آمدن دختر دومم، قدم بسیار بزرگ و خطرناک برداشتم و خواستم که برای خودم کار کنم شاید با این روش بتوانم زمان بیشتری را با دخترهایم بگذرانم.
چند سال بعد، باز هم احساس میکردم که بیش از اندازه از خودم کار کشیدهام و سردرگم و ناراضی بودم. بااینکه میتوانستم هر ساعتی که خودم دوست دارم کار کنم و با این روش وقت بیشتری را با دخترهایم بودم اما واقعیت این بود که ساعتهای بسیار بیشتری نسبت به قبل کار میکردم.
انگار لپتاپم به انگشتهایم چسبیده بود و حتی سر میز شام کنار دخترهایم هم لپتاپم کنارم بود.
یک چیزی باید تغییر میکرد!
کتاب «قدرت هدف» اثر دکتر واینه دایر (Dr. Wayne Dyer) را شروع به خواندن کردم و دیدم واقعاً این کتاب انگار با روحم حرف میزند. وقتی درسهای این کتاب را وارد عمل کردم، متوجه تغییری فوری و قابلتوجه در میزان شادی، سلامت و رضایتم شدم.
این کتاب باعث شدن چندین و چند کتاب دیگر در این رابطه مطالعه کنم و کمکم چیزهای زیادی درمورد ایده رشد و پیشرفت فردی، ساختن سبکزندگی، زندگی باهدف، مدیتیشن، هدفسازی و آزادی مالی یاد گرفتم.
من بزرگترین لحظه «آهان!» را در زندگیام تجربه کردم و تصمیم گرفتم که وقتم را فقط صرف دخترهایم، کشف خودم و ساختن سبکزندگیام کنم.
قسم خوردم که دیگر هیچوقت کار را فقط به خاطر کار انجام ندهم و سعی کنم هر روزم را به دنبال کردن علایقم، لذت بردن از زندگیام و انجام کارهایی که از آن لذت میبرم صرف کنم. این مسیر باعث شد که من به طور رسمی نویسنده و مربی زندگی شوم.
تصمیم بگیرید که زندگی فوق العاده داشته باشید
راههایی که میتوانید از طریق آن سبکزندگی خودتان را بسازید
1. یادتان باشد که تصمیم با شماست.
اول از همه اینکه خیلی مهم است بفهمید انتخابهای زیادی دارید. شما تصمیم میگیرید و شما اجرا میکنید. پس تصمیم بگیرید که زندگی فوق العاده داشته باشید و این واقعیت را قبول کنید که ممکن است این زندگی کمی متفاوت به نظر برسد. هیچ اشکالی ندارد.
زندگی شما مال شماست. شما 100٪ خاص و به نوع خودتان بااستعداد هستید. حق دارید زندگیتان را با کارهایی بگذرانید که دوست دارید و چیزهایی را تجربه کنید که به شما لذت میدهد.
شما نعمتها و استعدادهایی دارید که شاید دیگران از آن بیبهره باشند. خیلی از کارها را شاید کسی نتواند مثل شما انجام دهد. شما تنها کسی روی کرهزمین هستید که میتوانید از تواناییهایتان استفاده کنید! این را همیشه به یاد داشته باشید. این باعث میشود همیشه به خاطر داشته باشید که انتخابهای زیادی در زندگی دارید.
2. کمی خودخواه شوید!
وقتی متوجه شدید که انتخابهای زیادی پیش رو دارید، قدم بعدی این است که کمی وقت با خودتان بگذرانید تا ببینید دوست دارید این انتخابها چه شکلی باشند. طرحی درست کنید که نشان دهد دوست دارید زندگیتان چه شکلی باشد.
شاید به موسیقی یا سفر علاقهمند باشید و بخواهید سبکزندگی بسازید که اینها را در بر داشته باشد.
شاید عاشق ماهیگیری باشید و بخواهید سبکزندگیتان را طوری بسازید که ماهیگیری در آن گنجانده شده باشد. بنشینید، با خودتان خلوت کنید و روحتان را بشکافید تا ببینید دوست دارید واقعاً زندگیتان چه شکلی باشد. حتی به این فکر کنید که دوست دارید وقتی از دنیا رفتید، دیگران درموردتان چه بگویند.
دوست دارید مردم همه دستاوردهایتان را تقدیر کرده یا دوست دارید مرگتان به یاد کسانی بماند که درمورد اکتشافات و تجربیات خاص شما، محبتتان و مهربانیتان به دیگران حرف میزنند؟
3. به استقبال تغییر بروید و تغییر کنید.
وقتی فهمیدید که دوست دارید زندگیتان چه شکلی باشد، وقتش است که آن را عملی کنید. وارد عمل شوید و سعی کنید آرزوهایتان را به واقعیت تبدیل کنید. تغییر ترسناک است اما این ترس باید مثبت و هیجانانگیز باشد.
«از همه چیز مهمتر این است که زمانبندی واقعاً اعصابخردکن است. کی وقت آن میرسد که از کارتان بیرون بیایید؟ مطمئن باشید که چراغسبزهای زندگیتان هیچوقت همه با هم روشن نمیشوند. جهان هیچوقت علیه شما توطئه نمیکند اما هیچوقت هم به میل شما پیش نمیرود. شرایط زندگی هیچوقت ایدآل نیست. «یک روز» بیماری است که همه آرزوهایتان را با شما خاک خواهد کرد. اگر برایتان مهم است و میخواهید «بالاخره» اینکار را بکنید، شروع کنید چون راه درازی در پیش دارید.» -- تیم فریس، از کتاب 4 ساعت کار در هفته اگر لازم است کمکم شروع کنید و با ایجاد تغییرات جزئی در زندگیتان خودتان را در مسیر تغییر بیندازید. نکته مهم این است که فقط کاری کنید که این تغییرات ایجاد شوند. کمکم تغییرات بزرگ و بزرگتری را در زندگیتان شروع میکنید و درنتیجه این تغییرات شادی و خوشبختیتان روزبهروز بیشتر خواهد شد.
به استقبال چیزهایی بروید که از ته قلب دوست دارید و این مسیر هیجانانگیز ساختن سبکزندگیتان را آغاز کنید. یادتان باشد شما خودتان به تنهایی کاپیتان این کشتی خاص هستید!
«هیچوقت برای اینکه به کسی تبدیل شوید که میخواهید دیر نیست.» -- جرج الیوت
منبع:سلامت نیوز
خبرگزاری آریا -
پول میتواند رفتار شما را تغییر دهد که البته همیشه به سمت بهتر شدن نیست
یک شبه پولدار شدن رویای خیلیهاست. چه از طریق به دست آوردن شغلی پردرآمدتر باشد یا برنده شدن در لاتاری، تحقیقات نشان میدهد که پول میتواند رفتار شما را تغییر دهد که البته همیشه به سمت بهتر شدن نیست. البته، آدمهای پولدار خیر، نیکوکار و بخشنده زیادی هستند ولی نتایج برخی تحقیقات ثابت کرده است که آنها ممکن است استثنا باشند نه قانون.
افکار، رفتار و اعمال شما با روانشناسی شما در ارتباط است که از عوامل متعددی از ترکیب ژنتیکی شما گرفته تا نحوه بزرگ شدنتان، تشکیل شده است. بااینکه پول دقیقاً دستگاه فکری شما را شکل نمیدهد اما میتواند بر نحوه تفکر شما و رفتارتان با دیگران تاثیر بگذارد. به دست آوردن درکی بیشتر از تاثیری که پول یا فقدان آن میتواند بر رفتار شما داشته باشد میتواند کمکتان کند که وقتی میخواهد کنترل شما را به دست گیرد و از مسیر درست منحرفتان کند، بفهمید و متوقفش کنید.
پول چطور بر رفتار تاثیر میگذارد
از روابطتان گرفته تا نگاهتان نسبت به خودتان، پول تاثیر شگرفی بر اعتقاداتتان دارد. شواهد و تحقیقات متعددی اینکه پول میتواند انسانها را تغییر دهد را ثابت میکند.
1. ارزش اجتماعی و تجاری
یک تحقیق که در سال 2004 انجام گرفت ثابت کرد که پول ارزشی که به زمان و تلاشتان میگذارید را تغییر میدهد. محققان جیمز هیمن و دان آریلی، آزمایشی ترتیب دادند که از طریق آن میتوانستند میزان انگیزه افراد برای تکمیل یک کار را براساس پول بسنجند. از شرکتکنندهها خواسته شد که روی یک صفحه کامپیوتر دایره بکشند. از یک گروه خواسته شد اینکار را بدون پرداخت پول و از روی خیرخواهی انجام دهند و به گروه دیگر گفته شد که در ازای اینکار نیم دلار دریافت میکنند و به گروه دیگر قول پرداخت 5 دلار داده شد. بعد از زمان گرفتن برای شرکتکنندهها، گروهی که گفته شده بود اینکار را به صورت رایگان انجام دهند، کار را سریعتر از دو گروه دیگر انجام دادند. گروه دوم گروه 5 دلاری و گروه سوم گروه نیم دلاری بودند.
محققان نتیجهگیری کردند که برای انجام یک کار دو انگیزه وجود دارد. انگیزه اول اجتماعی است. با تشخیص ارزش اجتماعی یک کار، آن را به عنوان یک سرمایهگذاری ارزشمند زمانی بخشی از وظیفه اجتماعیمان میبینیم و معمولاً از کمک کردن راضی و خوشحالیم. اما وقتی پول بعنوان انگیزه ارائه میشود، دیگر کمتر به جنبه اجتماعی و بیشتر به جنبه تجاری آن کار فکر میکنیم. درنتیجه زمانمان را براساس پاداش مالی که در بر دارد میسنجیم که نشان میدهد چرا گروه نیم دلاری کندترین گروه بودند - زیرا تصور میکردند که زمان و تلاششان ارزش پول بیشتری دارد.
مشخص است که در تعیین ارزش، پول میتواند یک انگیزه به حساب آید. بااینکه انجام یک کار از روی خیرخواهی استنباطی مثبت دارد، وقتی پای پول به میان میآید، آن قسمت از مغز به کل خاموش میشود. این میتواند پیامدهای جدی در زندگی کاری شما داشته باشد. اگر احساس کنید که لیاقت پول بیشتری دارید، درنتیجه آن کمتر از خودتان کار خواهید کشید.
2. خودکفایی و خدمت
آنهایی که حواسشان به پول هست، معمولاً تلاش میکنند بیشتر از کسانیکه پول برایشان یک اولویت نیست، خودکفا باشند - حداقل این چیزی است که تحقیقی که در سال 2009 در دانشکده مدیریت دانشگاه ییل مشخص کرد، میگوید. این تحقیق حول پول انحصاری انجام گرفت. یک گروه از شرکتکنندهها وارد اتاقی شدند که نشانگرهای متعددی از پول در آنجا وجود داشت مثل پول خرد روی میز، نوشتههایی درمورد پول یا حتی یک مکالمه درمورد مسائل مالی. گروه دوم وارد اتاقی شدند که صحبتی از پول آنجا نبود. روی هر دو این گروهها تستی انجام شد.
وقتی کاری بسیار دشوار و تقریباً غیرممکن به این گروهها داده شد، با قید اینکه درصورت نیاز آنها کمک وجود دارد، گروهی که در گروه مربوط به پول بودند بیشتر سعی داشتند که کار را به تنهایی انجام دهند، حتی وقتی تمام کردن آن کار به تنهایی ممکن نبود. از طرف دیگر، گروه دیگر به گرفتن کمک متمایل بودند. این تحقیق اینطور نتیجهگیری کرد که افرادی که پول برایشان مهم است، خودکفاتر از دیگران هستند، بخصوص وقتی تمرکز اصلی آنها پول باشد.
این تحقیق ادامه پیدا کرد تا نشان دهد پول چطور بر رفتار افراد تاثیر میگذارد. برای این منظور از همان گروههای شرکتکننده استفاده کرد تا محبت و خدمت را در آنها بسنجد. وقت یک نفر که انبوهی از پرونده و کاغذ و مداد و خودکار از مقابلشان رد میشد و به طور اتفاقی وسایل خود را زمین میانداخت، گروهی که پول به آنها یادآوری نشده بود، کمک بیشتری میکردند. گروهی که پول به آنها یادآوری شده بود، نه تمایلی به کمک کردن داشتند و نه کمک گرفتن.
3. برداشت از خویش
مقدار پولی که در میآورید میتواند بر نگرش شما نسبت به خودتان و دیگران اثر بگذارد. در تحقیقی که در آگوست 2013 در مجله شخصیت و روانشناسی اجتماعی به چاپ رسید، از افراد خواسته شد تا چیزهایی مثل طبقه اجتماعی، ژنتیک و حتی IQ را درجهبندی کنند. در تحلیل نتایج، اینها بعنوان حس «ذات طبقه اجتماعی» تعریف شدند، این ایده که تفاوتهای بین طبقات اجتماعی براساس هویت و ژنتیک است نه محیط.
ثروتمندترین شرکتکنندهها کسانی بودند که عمیقترین حس ذات طبقه اجتماعی را داشتند. افراد فقیر معمولاً باور داشتند که طبقه اجتماعی ارتباطی با ژنها ندارد - یعنی هرکسی میتواند پولدار یا فقیر باشد. از طرف دیگر افراد پولدار بیشتر باور داشتند که ثروت جزئی از ژنتیک و هویت افراد است، یعنی براساس شرایط و وضعیت فردی و رفتارهایشان پولدار شدهاند. آنها همچنین باور داشتند که زندگی کم و بیش عادلانه است و آدمها آنچه شایستهشان است به دست میآورند.
4. اخلاقیات
آیا وقتی میخواهید مالیات پرداخت کنید، رقم دقیقی از درآمدتان ارائه میکنید یا تصور میکنید اگر اعداد را کمی پایینتر بیاورید اشکالی ندارد؟ در یک تحقیق که در سال 2012 انجام گرفت، از افراد سوال شد آیا ثروت و طبقه اجتماعی بالاتر میتواند احتمال بروز رفتارهای غیراخلاقی را در فرد بالا ببرد؟
از سبقت گرفتن غیرمجاز از اتومبیلی دیگر گرفته تا تقلب کردن در بازی یا برداشتن شکلات بیشتری که تعارف میشود، شرکتکنندههای پولدارتر کسانی بودند که احتمال قانونشکنی در آنها بیشتر بود، حتی وقتی محققان به آنها خاطرنشان کرده بودند که اگر شکلات بیشتری بردارند، شکلات کمتری برای بچهها میماند. محققان این تحقیق، پاول کی. پیف و همکاران، ذکر میکنند که کسانیکه تصور میکردند متعلق به طبقه اجتماعی بالاتری هستند، رفتارهای غیراخلاقی بیشتری از خود نشان دادند، به ویژه وقتی نشانی از ثروت معرفی شده باشد مثلاً زدن به یک عابر پیاده در یک اتومبیل لوکس.
این رفتار در این تحقیق "افراط در نفع شخصی" نام گرفت، ایدهای که میگوید کسانیکه ییشترین پول را دارند یا متعلق به طبقات بالاتر جامعه هستند، بیشتر به «این برای من چه سودی دارد» فکر میکنند. آنها همیشه به دنبال به دست آوردن نفع بیشتر هستند. این تحقیق نشان میدهد که این افراد رهبران کاری فوقالعادهای میشوند زیرا معمولاً بیشترین تلاش را برای بهرهوری از یک قرارداد یا کار به کار میبندند.
5. اعتیاد
اعتیادهای مختلفی به این علت شروع میشوند که فرد از یک نوع رفتار خاص یک واکنش مثبت میگیرد. چه حس خوبی باشد که از خرید کردن میگیرید یا ترسی که از قمار کردن میآید. اینکه دوباره و دوباره برای گرفتن همان نتیجه به دنبال آن رفتار بروید، میتواند موجب بروز نوعی اعتیاد شود. به این «اعتیاد رفتاری یا فرآیندی» میگویند - رفتار وسواسی که با وابستگی به یک مادهمخدر انگیزشدهی نمیشود، بلکه با فرآیندی که به نتیجهای مثبت منجر میشود.
پول درآوردن میتواند برای خیلیها اعتیادزا باشد. تیان دایتون، روانشناس بالینی هشدار میدهد که یک حساب پسانداز پر یا آن چک مبلغ بالا میتواند به تنها هدف یک انسان تبدیل شود. او هشدار میدهد، حس مثبتی که بعد از به دست آوردن پول ایجاد میشود میتواند مادهای شیمیایی در مغز ایجاد کند که حس خوبی دارد. درمقابل، میتواند منجر به مشغولیت شدید به پول شود و در روابط بیرونی فرد اخلال ایجاد کند.
حرف آخر
مهم نیست که پولدار به دنیا آمده باشید یا در لاتاری برنده شده باشید، پول میتواند بر رفتار شما اثر بگذارد و بعضی از این تاثیرات میتوانند ذاتاً منفی باشند. بااینحال با آگاهی از تلههای اجتماعی پول، مثل فقدان محبت، تعارض بین طبقات اجتماعی، تنهایی و انحطاط اخلاقیات، میتوانید از خودتان دربرابر بعضی تاثیرات منفی پولدار بودن محافظت کنید. متعهد شدن به بخشش و کارهای خیریه و بزرگتر کردن دایره اجتماعیتان و داشتن دوستانی از طبقات مختلف جامعه و سطوح درآمد متفاوت میتواند به شما کمک کند با پولتان کاری مثبت انجام دهید.
بااینکه شواهد بسیاری نشان میدهد که پول آدمها را تغییر میدهد، اما ممکن است مقیاس شما متفاوت باشد. عوامل اجتماعی-اقتصادی متعددی از جمله سن، نژاد، سطح تحصیلات، محل و نگرش شخصی نسبت به پول میتواند نتایج این تحقیقات را منحرف کند. درست است که «پولدار» به شمار رفتن میتواند طرز فکر شما را تغییر دهد اما نمیتواند ژنتیک، هویت، تلاش یا تاریخچه خانوادگیتان را عوض کند. در آخر، ایدآلها و ارزشهای شما بسیار بیشتر از حساب بانکیتان معرف شماست.
منبع:مردمان
دانش > پزشکی - ایرنا نوشت: محققان روبات کوچکی ساختند که با ایمپلنت در زیر پوست میتواند به نقاط مختلف بدن دارورسانی کند؛ این روبات کوچک که از جنس هیدروژل و با استفاده از فناوری سهبعدی ساخته شده است، فاقد هرگونه باتری یا سیم بوده و با استفاده از میدان مغناطیسی خارجی فعال میشود.
این روبات کوچک بر اساس فناوری «چرخ ژنو» عمل میکند که در ساخت ساعت کاربرد دارد؛ چرخ ژنو سازوکاری چرخدندهای است که حرکت دورانی پیوسته را به حرکت دورانی منقطع متناوب تبدیل میکند.
در این روبات زیستی کوچک، مکانیسم دورانی چرخ ژنو توسط میدان مغناطیسی خارجی فعال می شود و یکی از شش مخزن حاوی دارو تخلیه میشود.
بدین ترتیب پس از ایمپلنت روبات زیر پوست بیمار، در زمان لازم پزشک میتواند با استفاده از میدان مغناطیسی، دارو را در بدن او آزاد کند.
محققان برای اطمینان از عملکرد روبات، آن را در بدن موشهای مبتلا به سرطان استخوان آزمایش کرده و نتیجه را با موشهایی که به شیوه متداول شیمیدرمانی شدند، مقایسه کردند. در نتیجه مشخص شد رشد تومور در بدن موشهایی که با استفاده از روبات دارو را دریافت میکنند، کمتر است و تعداد سلولهای سالم سایر اندامها که در اثر دارو آسیب میبینند در مقایسه با شیوه متداول شیمیدرمانی، کاهش چشمگیری داشته است.
در حال حاضر این فناوری روی موش ها آزمایش شده است؛ اما به زودی در بدن انسان برای دارورسانی به تومورهای سرطانی مورد استفاده قرار خواهد گرفت.
فرآیند چاپ سهبعدی این روبات که تنها 1.5 سانتیمتر طول دارد، 30 دقیقه طول میکشد.
گزارش کامل این تحقیقات در نشریه Science Robotics منتشر شده است.
5454
به گزارش ایرنامطالعات جدید محققان بیمارستان توانبخشی ماور براین در آمریکا نشان می دهد حفظ تمام توانایی های مغز با رعایت چند راهکار ساده صورت می گیرد.
تغذیه سالم
تغذیه سالم مهمترین عامل در سلامت تمام ارگان های بدن، به ویژه مغز است. مصرف مواد غذایی سالم و ارگانیک، اجتناب از غذای چرب، شور، فرآوری شده و گنجاندن میوه و سبزی در وعده های غذایی تا حد زیادی بدن را در مقابل انواع بیماری ها مصون می کند.
شکر مهمترین عامل در کاهش توانایی مغز با افزایش سن است. بنابراین اگر به دنبال مغزی سالم با حداکثر توانایی هستید؛ رژیم غذایی مدیترانه ای را انتخاب کنید. از طرفی مطالعات محققان دانشگاه راش نشان می دهد احتمال ابتلا به آلزایمر در افرادی که رژیم غذایی زیر را دنبال می کنند، 53 درصد کمتر است.
رژیم غذایی مناسب در کاهش آلزایمر
-هر روز از میوه و سبزیجات، به ویژه سبزیجاتی که برگ سبز پهن دارند، استفاده کنید.
-آجیل را در برنامه غذایی خود بگنجانید و سعی کنید به جای تنقلات ناسالم فقط از آجیل استفاده کنید.
-در هفته چند بار لوبیا مصرف کنید.
-حداقل دو بار در هفته از گوشت ماکیان استفاده کنید.
-حداقل یک بار در هفته ماهی بخورید.
-حداقل دو بار در هفته از یکی از محصولات خانواده توت (خشک یا تازه) استفاده کنید.
-مصرف گوشت قرمز، کره و مارگارین، شیرینی، پنیر پرچرب (مانند پنیر پیتزا) فست فود و غذای سرخ کرده را محدود کنید.
ورزش و فعالیت فیزیکی منظم
بارها در مورد فواید ورزش شنیده ایم؛ ولی افرادی که نقش ورزش را در سلامت بدن و مغز باور دارند؛ اندک هستند. ورزش و فعالیت فیزیکی منظم با افزایش ضربان قلب، خون بیشتری را به سمت مغز هدایت می کند و این مکانیسم منجر به توسعه و رشد نورون ها می شود. از پیاده روی ساده شروع کنید و تاثیر شگفت انگیز آن را ببینید.
با افراد بیشتری معاشرت کنید
معاشرت با اقوام و دوستان شاد و سرزنده و تعاملات اجتماعی نقش مهمی در نرمش مغزی دارد؛ با دوستان خود قرار بگذارید و برای فعالیت هایی مانند کوهپیمایی و پیاده روی برنامه ریزی کنید.
مغز خود را به چالش بکشید
تمرینات ذهنی یکی از مهمترین شیوه های دستیابی به سلامت مغز است. حل جدول و پازل، به خاطر سپردن اشعار و یادگیری زبان جدید از جمله مهمترین چالش های ذهنی هستند. نکته مهم در افزایش توانایی مغز، ایجاد بستر مناسب برای یادگیری مطالب جدید است.
سیگار را کنار بگذارید
مطالعات نشان می دهد سیگار سبب نازک شدن غشاء مغز می شود و از این طریق نقش مهمی در کاهش توانایی حافظه، زبان و ادراک دارد.
به میزان کافی بخوابید
بدن و مغز برای بازسازی به هشت ساعت خواب کامل در شب نیاز دارند. شبکه های اجتماعی که به تازگی به یکی از مهمترین فعالیت های افراد به ویژه قبل از خواب تبدیل شده اند، یکی از مهمترین دلایل کمبود و اختلال خواب هستند. به یاد داشته باشید تنها هنگام خواب مغز از شر سموم خلاص شده و تمام آموخته ها را سرو سامان می دهد. پس این وقت را در اختیار مغز قرار دهیم. کمبود خواب یکی از مهمترین دلایل اختلال حافظه و کاهش توانایی شناختی است.
از خود محافظت کنید
استفاده از کمربند ایمنی در رانندگی، کلاه ایمنی در موتور و دوچرخه سواری و استفاده از کفش مناسب به منظور جلوگیری از زمین خوردن، از بروز آسیب های مغزی و نخاعی جلوگیری می کند. ضربه و تکان مغزی می تواند شروع اختلالات حافظه باشد.
در مورد پیری نگرش منفی نداشته باشید
مطالعات محققان دانشکده بهداشت ییل و دانشگاه جان هاپکینز حاکی از آن است که نگرش های منفی در مورد پیری، نظیر اینکه افراد مسن ناتوان و ضعیف هستند، ساختار مغز را به گونه ای تغییر می دهد که احتمال بروز آلزایمر افزایش می یابد.
محققان بر این باورند که افکار منفی سبب استرس می شود و استرس، مهمترین عامل تغییرات پاتولوژیک (آسیب شناسی) مغز است.
بیماری پیشرونده آلزایمر شایعترین نوع زوال عقل است که باعث اختلال در حافظه، تفکر و رفتار فرد می شود. این بیماری از دیدگاه علمی بر اثر کاهش ماده شیمیایی سروتونین در مغز بروز می کند و به این ترتیب انتقال پیام های عصبی مختل می شود. دلیل این بیماری همیشه کهولت سن نیست و عوامل ژنتیکی، سکته مغزی و شوک عاطفی نیز می توانند منجر به این بیماری شوند.
بر اساس آمار مرکز بین المللی آلزایمر، در حال حاضر 46.8 میلیون نفر در سراسر جهان به زوال عقل مبتلا هستند و این تعداد تا سال 2050 میلادی، به 131.5 میلیون نفر به ویژه در کشورهای در حال توسعه می رسد.
محققان دانشگاه کالیفرنیا در سان فرانسیسکو چاقی، باریک شدن شریان کاروتید، افسردگی، سطح پایین تحصیلات، افسردگی، فشار خون بالا، عدم تحرک، استعمال دخانیات، سطح بالای اسید آمینه و دیابت نوع 2 را به عنوان مهمترین عوامل خطر آلزایمر برشمرده اند.
۵۴۵۴
خبرگزاری آریا-ریزش مو زنان و دختران جوان یکی از زجرآورترین اتفاقاتی است که رخ می دهد ، دیدن گلوله ای از موهای سر روی برس یا روی بالشت بایستی شما را نگران کرده تا فکر راه چاره باشید.
به گزارش خبرگزاری آریا ، مشکل ریزش مو زنان در سنین مختلف دلایل مختلفی دارد ، چرا که سیستم بدنی یک زن در دوران بلوغ ، بارداری ، شیردهی و یائسگی متفاوت است و نیازهای خاص خود را دارد که با کمبود انها این مشکل رخ می دهد.
هیچ چیز برای یک خانم رنج آورتر از این نیست که ببیند موهایش روز به روز کمتر میشود، اما تنها شما نیستید که ریزش مو را تجربه می کنید بلکه اکثر زنان چنین اختلالی را تجربه کرده اند. یک متخصص پوست اظهار داشت:این روزها ریزش مو در بین خانم ها بسیار رایج شده است. 40 درصد از افرادی که در طول عمرشان ریزش موی موقتی یا دائم را تجربه می کنند، خانم ها هستند، البته مدل ریزش مو در افراد مختلف متفاوت است.
ریزش مو زنان
دلایل اصلی ریزش مو زنان و دختران جوان
دلایل ریزش مو در خانم ها
بعضی موهای شان شروع به نازک شدن می کند تا جایی که کم پشت به نظر می رسد. بعضی مرکز و جلوی سرشان به شدت خالی می شود و بعضی فرق سرشان به مرور خالی و خالی تر می شود. در واقع ریزش مو در خانم ها متفاوت از مردان است در خانم ها کمتر پیش می آید که خط موها در پیشانی عقب برود.
وی بیان کرد:در خانم ها بانک مو (موهای قسمت پشت سر) تحت تاثیر ریزش موی ارثی (ریزش موی آندروژنتیک) تغییر می کند و مویی که می خواهیم در قسمت جلو سر کاشت کنیم از کیفیت خوبی برخوردار نبوده و پوشانندگی کافی ندارد ، اما در موهای قسمت پشت سر آقایان در اثر ریزش موی ارثی هیچ تغییری ایجاد نمی شود.
موی آقایان در اثر ریزش موی ارثی (AGA) در قسمت جلوی سر به مرور نازک شده و پوشانندگی خود را از دست می دهد اما در خانم ها ریزش موی ژنتیکی به گونه ای است که تمام موهای سر نازک می شوند و قسمت بانک موها برای کاشت از کیفیت مطلوب برخوردار نیستند.
این متخصص پوست اظهار داشت:از نظر علمی در زمینه ریزش موهای ژنتیکی در بانوان کاری نمی توان انجام داد تا زمان یائسگی فرد فرابرسد، اگر فردی قبل از موضوع یائسگی دچار ریزش موی ژنتیکی باشد با داروهای آنتی آنتروژن که هورمون های مردانه بانوان را تعدیل می کند درمان می کنیم.
وی تاکید کرد:همچنین استفاده از داروهای سیپروترون استات ، متفورمین( کاهنده قند خون) و اسپیرونولاکتون موجب کاهش ریزش موی ارثی در بانوان و دختران جوان می شود.
به گزارش جام جم آنلاین ، این علائم، از نشانههای اصلی سندرم بیقراری پاست که باعث مقاومتناپذیری پا در برابر جنبیدن، پرش پا یا احساس حرکت حشرات روی پوست پا میشود. این احساس بهطور کامل با درد ناشی از گرفتگی عضلانی متفاوت است و اغلب در ساق پا به وجود میآید که در حالت نشسته و درازکش بدتر میشود و با دراز کردن یا حرکت دادن پاها به طور موقت بهبود مییابد . علت اصلی این سندرم میتواند در اثر کمخونی ناشی از فقر آهن، اختلال جریان خون، اختلال اعصاب در ناحیه نخاع یا پاها، اختلالات عضلانی، دیابت، کمبود برخی ویتامینها و مواد معدنی خاص باشد .
چه باید کرد؟
* سندرم بیقراری پا بیشتر شب هنگام و در حال استراحت حمله میکند، پس سریعترین راه برای فرونشاندن تحریک پاها این است که قبل از به رختخواب رفتن کمی در اتاق راه بروید .
* برای آن که در رختخواب از علائم بیقراری پا بکاهید، پاهایتان را به جلو و عقب حرکت دهید و در جهات مختلف بخوابید.
* موقع خواب از جوراب نخی و شلوار گشاد استفاده نمایید و سعی کنید به مدت طولانی در برابر سرما قرار نگیرید. سرما با انقباض عروق و کاهش جریان خون در عضو میتواند سبب تشدید بیقراری پاها شود .
* با نوشیدن دمنوشهای آرامبخش، از فشارها و استرسهای عصبی بکاهید و از سیگار کشیدن خودداری کنید.
* دیر وقت غذای سنگین نخورید و مصرف کافئین و نوشابههای کولادار را به طور قابل توجهی کاهش دهید .
* در صورت کمخونی ناشی از فقر آهن از مکملهای آهن و غذاهایی همچون دل، جگر وگوشت قرمز بدون چربی استفاده کنید .
* چون حملات بیقراری پاها شب هنگام باعث اختلال در خواب میشود و امکان دارد فرد به دلیل کیفیت پایین خواب طی روز دچار خستگی و رخوت شود، در صورت تداوم مشکل، بهتر است به پزشک مراجعه شود.
فاخره بهبهانی
مدرس امداد و کمکهای اولیه