زمانی که بسیاری از مواد غذایی فوق العاده خوشمزه در اطراف وجود دارد و شما پرخوری می کنید نه تنها شما مقدار زیادی کالری دریافت می کنید بلکه احساس پری و حتی بدبختی می کنید چه کاری انجام دهید زمانی که شما پرخوری می کنید؟ به جای ساعت ها انتظار برای هضم در معده و راحت شدن چند راه حل ساده وجود دارد که شما می توانید در خانه امتحان کنید.
هر دو چای گل بابونه و ریشه کاسنی می تواند به ریلاکس شدن شما و دستگاه گوارش شما کمک کند آنها به طور طبیعی فاقد کافئین هستند بنابراین به شما به هر طریق صدمه نمی زند کاسنی دارای عطر و طعم شبیه به دانه های قهوه بو داده دارد و به هضم کمک می کند کاسنی همچنین می تواند در نوشیدنی های گرم جایگزین قهوه، یافت شود اگر شما در شب پرخوری دارید شما می توانید چای بابونه را برای خواب شبانه آرام را بنوشید.
2. راه رفتن
پیاده روی بعد از شام یکی از بهترین کارهایی اسـت که شما می توانید انجام دهید نیازی نیست که این ورزش شدید باشد اما باید مواد غذایی در حال حرکت از طریق دستگاه گوارش را سرعت بخشد این یک جایگزین به مراتب بهتر از یک اسپرسو اسـت که هیچ اثری در هضم ندارد.
3. نعناع را امتحان کنید
نعناع را بعد از شام برای این هدف امتحان کنید زیرا ناراحتی معده، گاز، حالت تهوع را تسکین می دهد و همچنین باعث نفس تازه شما می شود چای نعناع یک جایگزین خوب برای حرکت نزولی مواد غذایی اسـت نعناع یک ماده شیمیایی منتشر می کند که ممکن اسـت اسفنکتر مری را گشاد نماید که سبب برگشت اسید معده و افزایش التهاب و سوزش سر دل می شود.
4. از شراب اجتناب کنید
هنگامی که شما احساس پری و بیماری دارید ممکن شراب را پیشنهاد کنند در واقع شراب سبب پف کردن، و به داشتن احساس گاز کمک می کند فروکتوز توسط باکتری در روده بزرگ شکسته شده و از طریق روده کوچک عبور کرده و سبب آزاد شدن گاز می شود.
5. قرص شارکول فعال شده بخورید
6. از ملین دور بمانید
یک اعتقاد اسـت که برخی از افراد در اختلالات غذا خوردن یک ملین می خرند و پس از یک وعده غذایی بزرگ برای سرعت هضم و از بین بردن نفخ استفاده می کند استدلال غلط با این تئوری این اسـت که یک ملین در کار تخلیه روده بزرگ موثر اسـت و درست بعد از یک وعده غذایی، هنوز مواد غذایی هم در معده اسـت و فرایند گوارش در حال کار اسـت پس آن از طریق روده کوچک به کولون سفر می کند و وقتی مواد هضم شده به کلون رسید ملین موثر اسـت.
7. داروهای بدون نسخه پزشکی را مصرف کنید
راه حل های برای از بین بردن گاز و نفخ وجود دارد سایمتیکون عامل بزرگ در میان این داروها اسـت که عبور حباب های گاز را راحت تر می کند داروی بدون نسخه (OTCs) حاوی سایمتیکون شامل Mylicon، ضد گاز Alka-Seltzer و گاز X اسـت.
برای من، پیاده روی بعد از پرخوری بهترین چیز اسـت اگر چای گیاهی دوست دارید سعی کنید یک فنجان بخورید و سپس پیاده روی کنید.
یک لیوان آب را با یک نصف قاشق چای خوری جوش شیرین هم زده و بنوشید آن باعث آروغ زدن می شود که شما پس از آن احساس بسیار بهتر شدن دارید خوردن نوشابه بیش از حد باعث استفراغ می شود.
برای من یک تکه آب نبات زنجبیل موثر اسـت زنجبیل بلافاصله معده من را حل و فصل می کند من به آرامی روز بعد می خورم بیش از حد کمک می کند.
من کشف کرده ام که خوردن یک تکه میوه آناناس، سیب و یا شاید انبه واقعاً به هضم من کمک می کند آنزیم های گوارشی در میوه، به خصوص بروملین موجود در آناناس خوب هستند من سعی کردم همچنین سرکه سیب طبیعی بخورم اما آن برای نوشیدن چیز قوی اسـت.
پس از برگشت از پرخوری چه کار باید انجام دهید
حالا که می دانید هنگامی پرخوری و احساس بیماری چه باید بکنید شما باید آگاه باشید که پرخوری اثر منفی بر سلامت دستگاه گوارش شما دارد در اینجا چیزی های گفته می شود که شما می توانید برای ایجاد عادات غذا خوردن سالم رعایت کنید.
1. قبول و آرامش
هر کس گاهی اوقات نیاز به یک درمان دارد زیرا شیوه غذا خوردن معقول سخت اسـت اگر شما یک روز در غذا خوردن افراط می ورزید و به خود آسیب نمی زنید و یا احساس می کنید که هیچ تلاشی انجام نمی دهید فقط قبول کنید که یک روز اسـت اما فردا شما زود به مسیر بر می گردید بسته به اندازه و ساختار بدن، شما نیاز به مصرف حدود 3500 کالری برای افزایش یک پوند چربی بدن دارید.
2. حجم وعده ها را کاهش و وعده های غذایی کوچک بخورید
این کار خوبی نیست که یک عده غذایی را ترک کنید وسپس وعده های غذایی دیگر را پرخوری کنید ترک یک وعده غذا باعث گرسنگی می شود که ممکن اسـت دوباره منجر به پرخوری شود روز خود را با یک صبحانه جامد، مانند جو دوسر، میوه و نان تست سبوس دار شروع کنید خوردن یک وعده غذایی در اواسط روز با سبزیجات و پروتئین بدون چربی معقول اسـت خوردن یک شام سبک می تواند به راحتی هضم قبل از خواب کمک کند میوه های تازه و یک تکه نان تست سبوس دار با مارگارین یک انتخاب خوب اسـت اگر شما باید میان وعده در بین وعده های غذایی بخورید سبزیجات خام و یا مقدار کمی از آجیل یا میوه های خشک را انتخاب کنید.
3. خودتان را وزن نکنید
روز بعد از پرخوری خودتان را وزن نکنید زیرا وزن شما ممکن اسـت بالاتر باشد زیرا نمک اضافی در تمام مواد غذایی که شما خورده اید باعث می شود آب بدن شما حفظ شود سعی کنید تنها در روزهای جمعه بعد از اینکه دوره نقاهت بعد از پرخوری را گذراندید خودتان را وزن کنید.
4. دفتر خاطرات غذایی روزانه داشته باشید
یک دفتر خاطرات مفصل برای هر لقمه که به دهان شما می رود داشته باشید این شما را از رخنه کالری اضافی آگاه می کند.
خبرگزاری آریا -
آیا تا به حال، تنها به این دلیل که به احساسات کسی لطمه نزنید، به ازدواج با او فکر کردهاید؟
آیا در رابطهای هستید که بیشتر از آنکه دوست بدارید، دوست داشته میشوید؛ اما به خاطر صدمه نزدن به نامزدتان نمیخواهید ارتباطتان را قطع کنید؟
آیا تا بهحال به خاطر نجات دادن کسی از مشکلاتش یا تغییر دادن مسیر زندگیاش، به ازدواج با او فکر کردهاید؟
اگر پاسخ شما به این سؤالها مثبت است، بهتر است به این تست پاسخ دهید. ممکن است شما درگیر احساس گناهی باشید که میتواند زندگیتان را به باد دهد.
پشت نقاب عشق شما، چهره احساس گناه است؟
نگاهی به پاسخهای خود بیندارید. طبیعی است که جواب شما هم مثل بیشتر آدمهای احساساتی، به یکی، دو سؤال مثبت باشد اما مراقب باشید. اگر به بیشتر از 4 سؤال جواب «بله» دادهاید، احتمالا احساس گناه در زندگی احساسی شما حکمرانی میکند و نمیگذارد که عشق به زندگیتان وارد شود. حالا وقت آن است که یکبار دیگر جملات را بخوانید. شاید تاکنون، خودتان هم نمیدانستهاید که به چه دلیل در یک رابطه ماندهاید و ارتباط شما با اطرافیانتان، براساس چه اصولی پیش میرود.
چند نصیحت دوستانه
یادتان نرود شما مسئول مشکلات دیگران نیستید. شما آنها را به وجود نیاوردهاید و اگر عوامل دیگر مهیا نباشد، نمیتوانید آنها را از بین ببرید.
ممکن است نامزد شما، از افسردگی یا مشکل روانی دیگری رنج ببرد. اگر میبینید که خودش در برطرف کردن مشکلاتی که دارد یا کنار آمدن با آنها ناتوان است، از او بخواهید که از یک متخصص کمک بگیرد.
درست است که بعد از ازدواج، شما هم در شادیها و هم در مشکلات، همراه فرد مقابلتان خواهید بود؛ اما همراهی در مشکلات نباید دلیل اصلی شما برای ادامه دادن این رابطه باشد.
زندگی با فردی که از عهده حل مشکلاتش برنمیآید و برای ایستادن، به یک تکیهگاه احتیاج دارد، خیلی زود شما را خسته و دلزده میکند. بعد از مدت کوتاهی، شما تبدیل به فردی خواهید شد که هیچ وقت، انرژیای برای خودش ندارد و هرچه در وجودش هست را برای دیگران خرج میکند.
ویژگیهای فرد مقابل و دلایلتان برای ازدواج را بنویسید. حالا یکبار دیگر نوشتههایتان را مرور کنید. آیا واقعا پای عشق در میان است؟
اگر نامزد شما میگوید بدون شما نمیتواند زندگیاش را ادامه دهد، شما مقصر نیستید. کسی که درگیر یک احساس طبیعی و سالم است، به ارتباط عاطفی تنها به عنوان یکی از جنبههای زندگی نگاه میکند و در صورت از دست دادن این رابطه، دلایل دیگری را برای ادامه و بازسازی زندگیاش دست و پا میکند.
شکست عاطفی برای همه آدمها دشوار است اما یک فرد سالم میتواند ناراحتیها و دلتنگیهایش را مدیریت کند و بعد از مدتی عزاداری برای این رابطه از دست رفته، توان ساختن یک زندگی موفق و شاد را پیدا میکند.
فردی که به این شکل به شما ابراز علاقه میکند، عاشق شما نشدهاست، بلکه برای پرکردن خلاهای احساسیاش، تا این حد به شما احساس وابستگی و نیاز میکند.
فردی که احساس خلاء روانی میکند، حتی با وجود یک فرشته نجات هم نمیتواند از این احساس نجات پیدا کند. احتمالا این شخص همیشه دلیلی برای ناراحتی و ناامیدی دارد و با حل یک مشکل، دلیل دیگری برای ابراز حس ناتوانیاش پیدا میکند.
مسیر عشق از این طرف است
شاید تاکنون نمیدانستهاید که احساس گناه شما دلیل اصلی عشقهای شکست خوردهتان است. اما حالا که میدانید چه احساسی زندگی عاطفی شما را اداره میکند، بهتر است کمی فرمان را بچرخانید و مسیر اصلی عشق را پیدا کنید. برای وارد شدن به این مسیر، میتوانید از این 2 راهنما کمک بگیرید:
سهامدار عشق شوید
برای آنکه بتوانید همسرتان را از دل مشکلات بیرون بیاورید، نیازی به این همه فداکاری نیست. کافی است با تمام وجود عشق را احساس کنید و همسرتان را در این عشق شریک کنید. فقط در صورتی که این احساس حقیقی به رابطه شما وارد شده باشد، میتوانید اطمینان و احترام را به ارتباطتان بیاورید. اگر این حس متقابل باشد، هرگز از فداکاریها و تلاشهایی که برای خوشبختی شریک زندگیتان میکنید، خسته نخواهید شد زیرا مثل بازی پینگ پنگ، همانقدر که انرژی میگذارید، انرژی دریافت میکنید.
شاگرد همسرتان شوید
اگر گمان میکنید قبل و بعد از ورود به این زندگی تغییری نخواهید کرد، اشتباه میکنید. شما در تمام 24 ساعت از همسرتان خواهید آموخت و خیلی زود، زندگی شما و او آنقدر با هم آمیخته میشود که دیگر نمیتوانید خود قدیمیتان را بشناسید. یادتان نرود اگر با یک فرد همیشه خسته زیر یک سقف زندگی کنید، دیر یا زود خستگی در زندگی شما هم پیدا میشود و اگر با فردی خودخواه و مغرور ازدواج کنید، دیگر شما هم آدم آرام همیشگی باقی نخواهید ماند.
منبع:مجله سیب سبز
خبرگزاری آریا -
ثروتهای واقعی در زندگی چیزی جز دوستان خوب و خانواده خوب نیست
احساس خوشبختی در زندگی خانوادگی
سال گذشته، من به همراه خانوادهام برای تعطیلات سال نو به یکی از شهرهای تفریحی سفر کردیم. در هتل محل اقامتمان، با خانوادهای شاد و سرزنده آشنا شدیم که همه اعضای آن تقریبا در هر حالی لبخند به لب داشتند. تصمیم گرفتم با آنها بیشتر آشنا شوم. پس از کمی صحبت با مادر خانواده، متوجه شدم که خانه آنها دو شب پیش در یک آتشسوزی به طور کامل سوخته است و آنها مجبورند تا مدتی در هتل اقامت داشته باشند. مادر خانواده از اینکه همه اعضای خانواده او سالم هستند و تنها خانه آنها تخریب شده است بسیار خوشحال بود و ابراز رضایت میکرد. صحبتهای این خانم و نگاه مثبت او به زندگی ناخودآگاه لبخندی به لب من آورد. با دیدن این خانواده، به این نتیجه رسیدم که همه ما تنها زمانی میتوانیم احساس خوشبختی واقعی را به دست آوریم که یاد بگیریم به خاطر اموری که در اختیار ما نیستند ناراحت نشویم و به زندگی خود ادامه دهیم. همچنین اگر زندگی دلیلی برای منفی نگری برای ما ایجاد کرد، ما به دنبال دلیلی برای مثبتاندیشی باشیم. همیشه و در زندگی همه ما دلیلی برای لبخند زدن وجود دارد. واقعیت این است که علت ناراحتی و احساس بدبختی بسیاری از افراد این است که آنها در جایی که نباید به دنبال خوشخبتی هستند. قطعا احساس خوب احساس خوشبختی را نمیتوان در این موارد پیدا کرد:
یک زندگی راحت و بدون دغدغه
زندگی سخت است. اما شما سختترهستید. مواجهه با ترسها و واهمهها در زندگی شما را شجاعتر میکند. اشتباهات و شکسته شدن هرازگاهی دل شما، شما را خردمندترمیکند. گاهی اوقات امور باید اشتباه پیش بروند تا نهایتا مسیر صحیح را پیدا کنند. گاه شما باید از بدترینها عبور کنید تا به بهترینها دست پیدا کنید.
سفر زندگی قرار نیست ساده باشد. باید ارزشمند باشد. اگر به دنبال فرار از دشواریها هستید، بدانید که هیچگاه رشد نخواهید کرد. اینکه در گذشته چه شکستهایی خوردهاید مهم نیست. مهم این است که از حال به بعد مسیر را درست انتخاب کرده و طی کنید. برای رسیدن به موفقیت و احساس خوشبختی، باید از سختیها عبورکنید. شرایط سخت را بپذیرید، از آنها درس بگیرید و به راه خود ادامه دهید. گاهی نیز باید امری را فراموش کنید. اگر فراموش کردن لازمه حرکت شما رو به جلو است، اینکار را بکنید.
گذشتهای که دیگر وجود ندارد
شما در حال تغییر هستید. دنیای اطراف شما نیز در حال تغییر است. اگر امری در گذشته برای شما خوب و مثبت تلقی میشده است، این به این معنا نیست که الان نیز همینطور است. این امر میتواند یک عادت، یک شغل، یک رابطه و خیلی چیزهای دیگر باشد. رها کردن گذشته همیشه به معنای ضعف شما نیست. اتفاقا برعکس در برخی موارد این رها کردن به معنای قدرت شما برای تغییر و تکامل است. همچنین به جای آنکه شکستهای گذشته عنصری برای تخریب امید و انگیزه شما شوند، از آنها درس بگیرید و برای ساختن آینده ای بهتر از آنها استفاده کنید. به درهای بسته پشت سرتان خیره نشوید. در عوض به درهای پیش رویتان توجه کنید و رو به جلو حرکت کنید.
در آیندهای که هنوز به وجود نیامده است
بسیاری از ما بخش عمده ای از وقت خود را صرف خیال پردازی در رابطه با آینده میکنیم. در ذهن خود از آینده یک حالت خاص و ویژه میسازیم که میتوانیم در آن به موفقیتهای عظیم دست پیدا کنیم. اما نباید فراموش کرد که لازمه موفقیت و احساس خوشبختی در آینده، تلاش در زمان حاضر است. نشستن و خیال پردازی در رابطه با آینده نه تنها ما را به احساس خوشبختی نزدیک نمی کند، بلکه فرصتهای آینده را نیز از ما میگیرد. زمانی فرا میرسد که هر یک از ما به پایان زندگی خود رسیدهام، به گذشته نگاه میکنیم و میبینیم تمام وقت خود را صرف خیالپردازی در رابطه با آینده کردهایم بدون اینکه واقعا زندگی کرده باشید. گاندی میگوید : «آینده بستگی به آنچه که امروز انجام میدهیم دارد». این جمله عین واقعیت است. نه گذشته قابل بازگشت است و نه تضمینی برای آینده وجود دارد. پس باید در حال زندگی کرد. دقیقهها و ساعتها در حال گذشتن هستند. گذشته در حال افزایش و آینده رو به کاهش است. فرصتها کمتر و افسوسها بیشتر میشوند. پس بیشتر از این تامل نکنید و در حال زندگی کنید.
زیادهروی در خواستن چیزهای خوب
همه ما میدانیم افراط در هر کاری مضر است. این قاعده در مورد امور مثبت نیز صادق است. خوردن بیش از حد شما را چاق میکند. خرج کردن بیش از حد شما را ورشکسته میکند. کار کردن بیش از حد شما را از خانواده دور میکند. تفریح بیش از حد شما را از کارهای مهم باز میدارد… همیشه تعادل داشته باشید. احساس خوشبختی زمانی ایجاد میشود که بتوانید به همه نیازهای زندگی به شکلی متعادل و متوازن پاسخ دهید. یک قاعده کلی را همواره به خاطر داشته باشید: احساس خوشبختی در دراز مدت هیچگاه در یک بعد از زندگی یافت نمیشود بلکه ترکیبی از ابعاد مختلف زندگی است که احساس خوشبختی را میسازد.
تلاش کنید
بهترین کاری که میتوانید برای احساس خوشبختی خود انجام دهید، این است که جمله «ای کاش میشد…» را از ذهن خود بیرون کرده و جمله «من میتوانم» را جایگزین آن کنید. زندگی خود را بر شما غلبه نخواهد کرد مگر اینکه شما به آن اجازه اینکار را دهید. همیشه در طول زندگی احساس خوشبختی زمانی ایجاد میشود که آمادگی شما و فرصتها با یکدیگر تلاقی پیدا میکنند. پس خودتان را برای مواجهه با فرصتها آماده کنید!
خواستن کافی نیست! باید تلاش کرد. حتی اگر در حال حاضر شرایط شما به گونهای است که نمیتوانید زمان زیادی صرف کنید، اشکالی ندارد. همین زمان کم را نیز دریغ نکنید. تلاش کردن، حتی کم، بهتر از تلاش نکردن است.
خوشبختی در مادیات نیست
شما هر چقدر هم که پول داشته باشید و هر چقدر هم خرید کنید، باز هم برای احساس خوشبختی کافی نخواهد بود! مادیات هیچگاه برای خوشبخت کردن هیچ کس کافی نیستند. درست است که پول جز ضروریات زندگی است، اما واقعیت این است که بسیاری از امور موثر در خوشبختی با پول قابل به دست آوردن نیستند! ثروتمندان واقعی کسانی نیستند که حسابهای بانکیشان پر از پول است. ثروتهای واقعی در زندگی چیزی جز دوستان خوب و خانواده خوب نیست. در اغلب موارد، چیزهای کوچک در زندگی هستند که ما را خوشحال میکنند و احساس خوشبخت بودن را برای ما به ارمغان میآورند. ذهن خود را از تمنای مادیات خالی کنید تا به زودی احساس سبکی و آرامش به سراغ شما بیاید. بسیاری از چیزهای که از نظر خودتان به آن احتیاج دارید، اصلا برای شما ضروری نیستند. بلکه صرفا خواسته شما هستند و نبود آنها خللی برای شما ایجاد نمی کند. هرچه خواستهها و تمنیات مادی شما کاهش یابد، آزادی و نشاط شما نیز افزایش مییابد.
تلاش برای جلب رضایت کسانیکه مهم نیستند
کرامت ذاتی خود را حفظ کنید و همیشه با خودتان روراست باشید. به دیگران اجازه ندهید شخصیت و آینده شما را تعیین کنند. شما باید خودتان برای خودتان تصمیم بگیرید. همیشه در زندگی ما افرادی هستند که برخی کارهای ما را تایید نمیکنند. ظاهر شما، نحوه برخوردتان، سبک زندگیتان، رشته تحصیلیتان… همه این امور ممکن است در نظر برخی خوب و در نظر برخی دیگر بد جلوه کند. اما واقعیت این است که اکثر این نظرها هیچ اهمیتی ندارد. اغلب نظر این افراد در زندگی شما تاثیری ندارد مگر اینکه خودتان بخواهید به آنها توجه کنید. همه چیز بستگی به خودتان دارد. شما باید آنچه را که از نظر خودتان درست است انجام دهید. اما توجه داشته باشید که همه افرادی که در زندگی ما دخالت میکنند گزینههای مناسبی برای مشورت کردن نیستند. شما نمیتوانید همیشه همه را راضی نگه دارید. پس باید به نظرات اطرافیان اولویت دهید و آنها را به نسبت اهمیتشان بررسی کنید.
تلاش برای مقصر دانستن دیگران
زیگموند فروید میگوید: «اکثر انسانها به دنبال آزادی نیستند، چرا که آزادی مسئولیت آور است و اکثر انسانها از مسئولیت میهراسند». شما سعی کنید اینگونه نباشید. وقتی شما برای اشتباهات خود به دنبال مقصری غیر از خودتان هستید، در واقع در حال نفی مسئولیت خود در قبال امور هستید. در زندگی واقعی، راه رسیدن به خوشبختی و موفقیت قبول مسئولیت است. اکثر ما عادت کردهایم برای ناکامیهای زندگی خانواده، معلم، دوستان، دولت و بسیاری عوامل دیگر را مقصر بدانیم. اما هیچگاه به عملکرد خود توجه نمیکنیم. گویی ما هیچگاه هیچ تقصیری نداریم! این تصور غلط است. چرا که ما در جامعه خود افراد بسیاری را میبینیم که شرایط زندگیشان از ما بسیار نامناسبتر بوده است، اما به موفقیتهای چشمگیری دست پیدا کردهاند. چرا؟ زیرا اینطور اراده کردهاند و مسئولیت اعمالشان را پذیرفتهاند.
منبع:زیبـاشـو دات کام
خبرگزاری آریا -
امروزه با افرادی مواجهه می شویم که زندگی خود را پوچ و بی معنا می دانند. دلیل این احساس این است که علائق ما بیشتر شده و زندگی ما را راضی نمی کند.
برای جلوگیری از این احساس، 25 مورد زیر را مد نظر داشته باشید و به آنها عمل کنید:
1- محرک ها را بشناسید.
کی و کجا این احساس به شما دست می دهد؟ آیا یک موقعیت خاص و یا یک فرد خاص، احساس پوچی شما را تحریک می کند؟ هر زمانی که آن محرک برای شما پیش آمد، آن را در ذهن خود ثبت کنید. از آن زمان به بعد، می توانید با توجه به نیازهایتان، تغییرات را بوجود آورید.
2- احساسات خود را بشناسید.
چشمان خود را ببندید و راجع به بدترین زمانی که احساس پوچی داشتید، فکر کنید. به احساس خود چه رنگی می دهید و آن را به چه شکلی می بینید؟
3- به کسی بگویید.
برخی اوقات وقتی راجع به احساسات خود با کسی صحبت می کنید، آن احساس یا کم می شود و یا از بین می رود. با کسی حرف بزنید که شما را می فهمد و با شما صادق است.
4- بیرون بروید.
بسیاری از افراد وقت زیادی را صرف کار می کنند و وقت کافی برای لذت بردن از طبیعت ندارند. بیرون رفتن و چرخیدن در طبیعت، احساس خوبی برایتان بوجود می آورد.
5- کمک کنید.
اگر افکاری را که باعث افسردگی می شود، دوباره مرور کنید، باعث می شود احساس پوچی کنید. رفتن به مکان های مذهبی (مثل مسجد، زیارتگاه ها و ...)، شرکت در کارهای گروهی و اجتماعی و کمک به افراد محروم می تواند به شما احساس ارزشمندی بدهد.
کمک کردن به دیگران باعث می شود که فرد دریافت کننده کمک، سپاسگزار باشد و فرد کمک کننده، در قلب خود احساس خوبی داشته باشد. علاوه بر آن باعث آزاد شدن هورمون اندروفین می شود که همانند سروتونین نشاط آور می باشد و باعث کاهش فشار خون و ضربان قلب می شود و آرامش بیشتری را به شما می دهد.
6- کمک بگیرید.
افرادی که دائما احساس پوچی می کنند، دچار افسردگی هستند. کمک خواستن از دیگران به معنای ناتوانی نیست.
در زندگی همه افراد پست و بلندی وجود دارد. کسی که در زندگی دچار نزول شده، اگر از فردی کمک بخواهد، زودتر می تواند در زندگی صعود داشته باشد.
مشاوره، مصرف دارو و درمان های طبیعی همه خوب هستند و شما می توانید با کمک این ها، از نزول کردن در زندگی جلوگیری کنید.
7- اجازه ندهید افکار ناراحت کننده در ذهن شما جای بگیرد و همیشه آرام باشید.
8- عشق بورزید.
9- در جمع خانواده باشید.
اگر در محلی زندگی می کنید که خانواده تان در آنجا نیست، دنبال دوستانی بگردید که افکار مثبتی دارند و از شما حمایت می کنند.
10- خود را سرزنش نکنید.
این یکی از ساده ترین و مهم ترین روش های مقابله با افسردگی می باشد.
11- سعی کنید نیمه پر لیوان را ببینید.
دید مثبت راجع به زندگی داشته باشید و سعی کنید نکات خوب را بیشتر ببینید. برای مثال اگر باران می بارد، به این فکر کنید که باران باعث می شود احساس خوبی به شما دست دهد، زیرا با آب باران، گیاهان سبز می شوند.
12- در شب خوب بخوابید.
همه افراد نیاز یکسانی به خوابیدن ندارند. برای مثال یک فرد ممکن است 5 ساعت بخوابد و بعد از آن با انرژی زیادی از خواب بلند شود، ولی فردی دیگر بعد از 8 ساعت خواب، باز هم نیاز به خواب داشته باشد.
رابطه بین خواب و افسردگی هنوز مشخص نیست، اما محققان پیشنهاد می کنند که افراد افسرده، برنامه منظمی برای خواب و بیداری داشته باشند.
13- اجازه دهید نورخورشید به داخل خانه تان بیاید.
هنگامی که از خواب بلند می شوید، اگر اتاقتان با نور خورشید روشن شود، در تمام طول روز احساس شادمانی می کنید. پرده ها را کنار بزنید و اجازه دهید نورخورشید، خلق و خوی شما را بهتر کند.
14- لامپ خانه تان را عوض کنید.
یکی از مهم ترین علل اختلال خلقی فصلی، کمبود نورخورشید است.
اگر فکر می کنید افسردگی شما به علت کمبود نورخورشید است، در آشپزخانه و یا در اتاقی که خانواده دور هم جمع می شوید، لامپ های فلورسنت آفتابی قرار دهید. نور این لامپ ها شبیه نورخورشید هستند و بهتر از نور لامپ های رشته ای می باشند.
15- لبخند بزنید.
در یک مطالعه، به یک گروه از شرکت کنندگان گفته شد لبخند بزنند و به گروه دیگر گفته شد اخم کنند.
بعد از آن، هر دو گروه را به تماشای کارتون دعوت کردند و مشاهده کردند، گروهی که گفته شده بود لبخند بزنند، در مقایسه با گروه مخالف، بیشتر می خندیدند.
لبخند زدن و خندیدن هر چند مصنوعی باشد، باعث می شود مراکز شادی در مغز فعال تر شوند.
16- یکی دیگر از روش های جلوگیری از بارداری را امتحان کنید.
برخی زنان اظهار می دارند بعد از مصرف قرص های ضدبارداری و یا استفاده از روش های هورمونی ضدبارداری، دچار تغییر خلق و خو و افسردگی می گردند.
اگر تنها این عامل باعث افسردگی شما گشته است، پس روش های ضدبارداری غیرهورمونی را امتحان کنید.
17- خلاق باشید.
نقاشی بکشید، مقاله بنویسید و هر هنری را که دارید انجام دهید تا به این وسیله افکار منفی را از خود دور کنید و شادتر باشید.
18- رنگ آبی رنگی تسکین دهنده و کاهش دهنده اضطراب است. پس به آسمان، دریا و هر چیز آبی رنگ نگاه کنید.
افرادی که افسرده اند، کاکائو بخورند، زیرا تریپتوفان موجود در آن باعث افزایش هورمون سروتونین می شود و این هورمون، خلق و خو را بهتر می کند
19- مراقب سلامتی خود باشید.
افسردگی می تواند بیماری های دیابت و قلبی را تشدید کند. عدم مراقبت از سلامتی می تواند علائم افسردگی را بدتر کند.
20- داشتن برنامه منظم
برنامه های روزانه را در ساعت های معین انجام دهید.
21- ترک سیگار
سیگار علاوه بر آنکه باعث آسیب قلب و ریه ها می گردد، افسردگی را نیز در شما زیاد می کند.
22- دوری از الکل و مواد اعتیادآور
23- خوردن کاکائو
افرادی که افسرده اند، کاکائو بخورند، زیرا تریپتوفان موجود در آن باعث افزایش هورمون سروتونین می شود و این هورمون، خلق و خو را بهتر می کند.
24- برنامه غذایی مناسب
ماهی های چرب دارای امگا3 و آجیل دارای سلنیوم است و آب پرتقال منبع فولات است که همه اینها باعث آزاد شدن سروتونین و احساس شادی می گردند.
کربوهیدرات و غذاهای دارای ویتامین D نیز باعث افزایش سروتونین می شوند.
افسردگی و اضافه وزن با هم ارتباط دارند، پس سعی کنید وزن اضافی خود را کم کنید.
25- ورزش روزانه را انجام دهید.
ورزش کردن، احساس خوبی به شما می دهد. هنگامی که 30 دقیقه و یا بیشتر ورزش می کنید، علائم افسردگی را از خود دور می کنید.
ورزش کردن باعث می شود خلق و خوی شما بیش از 12 ساعت بهتر گردد.
منبع: تبیان
خبرگزاری آریا -
همه دوست دارند شاد باشند ولی همه از شاد بودن خود احساس راحتی نمیکنند
اغلب گفته میشود که همه دوست دارند شاد باشند و بااینحال این به آن معنی نیست که همه از شاد بودن خود احساس راحتی کنند. برای بعضیها شاد بودن تجربهای فوقالعاده است و برای بعضی دیگر احساسی است که به عذابوجدان ختم میشود.
همین مسئله باعث میشود شادی این افراد به احساس افسردگی، ناراحتی و حتی بیچارگی ختم شود. از نظر منطقی این هیچ معنا و مفهومی ندارد. اصلاً چرا باید داشته باشد؟
خراب کردن شادی خود
این باعث میشود بعضی شادی خودشان را خراب کنند و خوشحالیشان به محض آمدن از بین میرود. آنوقت فرد به جای اینکه احساس خوشحالی کند، احساس بیچارگی خواهد کرد و درنتیجه کل تجربه خودش از شادی را خراب میکند.
اما میتواند به این معنی هم باشد که فرد اجازه نمیدهد چیزی در زندگیاش تا حد زیادی جلو رود. ازآنجاکه این احساس گناه خیلی قوی است، فرد میخواهد تا جایی که میتواند هر تجربهای که برایش احساس شادی میآورد را کوتاه کند.
این اتفاق هم در سطح خودآگاه و هم ناخودآگاه افراد ممکن است بیفتد اما نتیجه هر دو آنها یکی خواهد بود. در این موقعیتها فرد هر کاری از دستش برمیآید برای خراب کردن خوشحالی خود انجام میدهد.
دو محرک استرس
این مسئله به دو صورت روی زندگی افراد تاثیر میگذارد. یکی از راه تعارض درونی است که در بالا به آن اشاره شد و دیگری از راه تجربیات بیرونی است. بااینکه اینها به نظر جدا از هم میرسند اما بر هم تاثیر دارند.
از احساس گناه درونی بخاطر شاد بودن، فرد این نگرش را به دیگران نیز منتقل کرده و رفتار آنها را به طریقی خاص تفسیر میکند. ممکن است تصور کند که دیگران بخاطر شاد بودنش او را رد کرده یا قبول نمیکنند.
و با این حال، دنیا از آدمها با دیدگاههای مختلف تشکیل شده است اما این افراد بخاطر نگرش خاصی که دارند، همه را اینطور میبینند.
تایید
همه اینها به مورد تایید قرار گرفتن برمیگردد. نگرش آنها این است که فقط زمانی که شاد نیستند مورد قبول دیگران قرار میگیرند. البته این چیزی است که فرد به ندرت نسبت به آن آگاهی دارد. این اتفاق معمولاً در سطح ناخودآگاه افراد میافتد.
شما هر که باشید و هر کاری که بکنید، اینکه مورد تایید همه قرار بگیرید امکانپذیر نیست. و با اینحال برای کسی که نمیتواند شاد باشد، مورد قبول دیگران قرار گرفتن حکم مرگ و زندگی را دارد.
این نگرش از دید یک فرد بالغ به نظر پوچ و مسخره میآید. اما اگر یک بچه این نگرش را داشته باشد، تا حدی منطقی است.
پسرفت
و فقط به این دلیل که فرد ظاهری بزرگسال دارد به این معنی نیست که از نظر احساسی نیز کاملاً بالغ شده است. خیلی اوقات ممکن است فرد احساس کند بچه است. در این شرایط است که فرد به زمانی در زندگیاش برمیگردد که مورد قبول دیگران قرار گرفتن برایش حکم مرگ و زندگی را داشت.
این سالهای کودکی فرد و واکنش والدین او در زمانهای شادی است که تاثیری فوقالعاده زیاد روی او داشته است.
کودکی
در طول دوران کودکی، نفس فرد، پیوستگیهایی با شادی برای او شکل داده است. اگر بخاطر خوشحال بودن مورد تایید قرار میگرفت، شادی بعنوان متعارف برایش طبقهبندی میشد اما اگر مورد پذیرش قرار نمیگرفت، ناراحت بودن برایش متعارف و درنتیجه ایمن میشد.
بدیهی است که در حالت دوم فرد یاد میگیرد که شاد بودن به هیچ عنوان احساس مطمئنی نیست و فقط زمانیکه ناراحت است میتواند احساس امنیت داشته باشد.
این اتفاق ممکن است به صورت منظم و یا فقط یکبار در یک حادثه بسیار آسیبزا برای فرد افتاده باشد.
نمونهها
بااینکه روشهای مختلفی برای تجربه این احساس در بچهها وجود دارد اما الگوهایی خاص برای آن وجود دارد. شاید یکی از والدین کودک دچار درد احساسی بوده و درنتیجه نمی توانسته است شادی یک نفر دیگر را ببیند. شاد دیدن یک فرد دیگر، غم خودش را به یاد او میآورده است.
یا شاید هم یکی از والدین کودک حسود بوده است و درنتیجه تصور میکرده است اگر کس دیگری بدرخشد یا توجه دیگران جلب کند، موقعیت خودش به خطر میافتد و به جای کار کردن روی مشکل خودش، به طریقی مخرب رفتار میکرده است.
حتی ممکن است یک ناراحتی عمومی در کل خانواده کودک وجود داشته است. ازاینرو این مسئله فقط بر مبنای یک اتفاق خاص نبوده و در حقیقت یک روش زندگی بوده است. به همین دلیل فرد هیچ انتخاب دیگر یا حتی درک اینکه زندگی میتواند طور دیگری باشد، نداشته است.
آگاهی
بااینکه کودکی فرد ممکن است برای سالیان پیش بوده باشد اما این تجربیات اولیه بر قسمت عمدهای از بزرگسالی او هم تاثیر داشته است. در زمان کودکی از این احساس ناراحتی کودک احساس امنیت میکرده است اما در بزرگسالی دیگر همه چیز به همین جا ختم نمیشود.
و بااینکه فرد خیلی وقت است آن سالها را پشت سر گذاشته است، ذهن او هنوز زندگی را همانطور میبیند. یعنی آن احساسات و پیوستگیهایی که برای شادی در کودکی ایجاد کرده است باید رها شود. یک متخصص روانشناس یا یک دوست دانا میتواند در این زمینه به فرد کمک کند.
منبع:مردمان
نکوهش زیاده روی در سرزنش کودک
امام علی علیه السلام:
تبیان به نقل از خبرگزاری مهر - گروه استانها: دستانش برجستگیهای کاغذ را لمس میکرد و صدایش با حرکت دستانش که هم نوا میشد سمفونی زیبایی را گوش نواز میکرد، سمفونی الهی از کتابی که معجزه آخرین پیامبر مهربانیها است.
چشمانش گرچه تاکنون نوری را تجربه نکرده است اما اللَّهُ لِنُورِهِ مَن یَشَاءُ، خداوند هر کسی را که بخواهد با نور خویش هدایت میکند و چه چیز بهتر از نور علی نور.
مریم شفیعی بانوی روشندلی است که در رشته حفظ کل قرآن کریم در یازدهمین جشنواره قرآنی مدهامتان شرکت کرد بانویی که در صحبت با وی نباید هیچگونه ترحمی را به دل راه داد. او حافظ قرآنی است که کلمه الله در آنجاری است و چه سعاتی بالاتر از این.
جشنواره قرآنی مدهامتان یازدهمین دوره خود را تجربه کرد؛ جشنوارهای که شرایط سنی ۱۸ تا ۳۰ سال برای شرکت در آن جزو قوانین است و تدبیر این است تا هر سال جوانان قاری و حافظ قرآن را دور هم جمع کند.
قرائت خوب مریم شفیعی در این دوره از مسابقات وی را حائز رتبه دوم میکند رتبهای که او پیش از شرکت در این دوره آن را حدس زده بود.
این بانوی روشندل حافظ قرآن در گفتگو با خبرنگار مهر، از روزهای انس با قرآن میگوید. اینکه در دروان کودکی شنیدن صدای قرآن حس خوبی را در وی ایجاد کرده و این باعث شده تا از ۶ سالگی حفظ قرآن را با گوش فرا دادن به نوارهای ضبط صوت شروع کند.
مریم تاکنون هیچ یک از کلمات و آیاتی را که حفظ کرده است ندیده و با قلبش قرآن را لمس و آن را حفظ کرده است
مریم شفیعی نابینای مادرزادی است. وی تاکنون هیچ یک از کلمات و آیاتی را که حفظ کرده است ندیده و میتوان گفت که مریم با قلبش قرآن را لمس و آن را حفظ کرده است.
وی اهل دیار ایلام است، استانی که محرومیت در آن موجب میزند و همواره انواع رسانهها هم بدان میپردازند.
او که از سوی کانون فرهنگی و هنری مسجد ولیعصر(عج) شهرستان مریوان در این دوره از مسابقات شرکت داشت از روزهایی میگوید که پیدا کردن نوار جزءهای قرآن کریم برایش بسیار مشکل بود، روزهایی که او معطل نوارو ضبط و کاست بود.
اما همه اینها باعث نشد که وی ناامید شود و در حال حاضر دارای ۵ رتبه اول تا پنجم در رشته حفظ قرآن کریم و بسیاری دیگر از رتبههای استانی و شهرستانی را در کارنامه خود ثبت کرده در این دوره از مسابقات هم رتبه دوم را از آن خود میکند.
برایم سخت است از معلولیتی که خود به آن اعتقادی ندارم سئوال کنم و او هم با تمام اعتقادش میگوید که معلولیت را محدودیت نمیداند و این معلولیت مانند چراغی او را به خداوند نزدیکتر کرده است.
او گفت: گاهی حتی فراموش میکنم که نابینا هستم و به نوعی میتوانم بگویم که قرآن دلم را روشن کرده است.
این بانوی روشندل هم اکنون تحصیلاتش در مقطع کارشناسی رشته علوم قرآنی به پایان رسیده است و روزهای فراغت از تحصیل او با قرائت روزی دو جزء از قرآن کریم سپری میشود.
روزهای مریم هم مانند سایر انسانها با دلتنگیهایی هم همراه است دلتنگیهایی که آرامشی از جنس دیگر به او میدهد، آرامشی که با قرائت آیات الهی که روح او را امن و امیدش را دو چندان میکند.
مادر مریم هم در این گفتگو شرکت میکند؛ وی که معلوم است چه افتخار مادرانهای به فرزندش میکند تمامی شرکت کنندگان در مسابقات را مانند دختر خود میداند.
شمسی بادر، که مادر دو فرزند نابینا است، مریم را مونس این روزهای خود میداند مونسی که قرائت قرآنش باعث افتخاری برای وی است و وجود مریم باعث شده تا سفرهای زیارتی بسیاری را از جمله سفر به مکه، کربلا، مشهد و قم را تجربه کند.
وی از روزهایی میگوید که نوارها قرآن را در شهر پیدا نمیکرد و پیگیریها و تلاشهایش در مغازهها هم بیفایده بود، تا اینکه روزی به یکی از روحانیونی که برای تبلیغ به شهرشان آمده است میسپارد تا کل نوارهای کاست قرآن را برایش از قم خریداری کند و این روحانی بر تعهد خود باقی مانده و نوارها را برای این خانواده پست میکند و نتیجه کار وی به این میرسد که فرد حافظ قرآنی را تحویل این جامعه دهد و امید و نور را به قلب وی ارزانی دارد.
گاهی فراموش میکنم که نابینا هستم و به نوعی میتوانم بگویم که قرآن دلم را روشن کرده است
نکته جالبی که بعد از سالها از خاطرات این مادر پاک نشده این است که هنگامی که پست نوارهای سفارش داده شده را برای آنها به درب خانه آورده این روحانی باقی مانده پول نوارها که اضافه آمده بود را هم در بین نوارها گذاشته بود و این برای این زن بسیار جالب و به یادماندنی است.
وی که با از دست دادن همسرش به عبارتی برای فرزندانش هم پدر بوده و هم مادر بهترین لحظات زندگیاش را جاری شدن صدای قرائت قرآن مریم در فضای خانه میداند و اینکه هر زمان در جمعی هستند از مریم درخواست تلاوت میکند و این برای این مادر بسیار جای غرور و شعف دارد.
دختر دیگر شمسی بادر هم مانند مریم نابیناست او هم تاکنون توانسته سه جزء قرآن را حفظ کند و مصمم است تا مانند خواهرش حافظ کل قرآن کریم شود.
گرچه دلم میخواهد از احساس این مادر راجب معلولیت و نابینایی مریم سئوال کنم نمیدانم ترحم است یا ترس اما هرچه هست اجازه این کار را به خود نمیدهم تا غرور این مادر از همراهی فرزند قاری قرآنش دستخوش غم روزگار نباشد.
البته اگر غمی وجود داشته باشد اما در چهره این مادر هر چه هست غرور و خوشحالی است از داشتن فرزندانی که قرآن در دلشان نفوذکرده و روشنی بخش وجودشان شده است.
منبع: خبرگزاری مهر
، دوپامین یکی از مهم ترین هورمون های مسئول احساس خوب در بدن ماست. وقتی سطح این هورمون در بدنمان کم باشد شدیدا احساس ناراحتی و پریشانی خواهیم داشت.
ما می خواهیم به شما یاد بدهیم که چگونه سطح دوپامین را افزایش دهید. بنابراین اگر زمانی احساس کردید احساس خوبی ندارید با این روش های اثبات شده حالتان را بهتر کنید.
ورزش کنید
هر گونه فعالیت جسمی باعث آزاد شدن اندورفین، دوپامین و سروتونین می شود. مرتب ورزش کردن استرس را درمان کرده و شما را از خستگی و سرخوردگی رها می کند. فقط باید ورزشی را انتخاب کنید که واقعا از آن لذت ببرید.
سم زدایی بدن را فراموش نکنید
انباشته شدن باکتری و سموم در بدن سیستم ایمنی بدن را تضعیف کرده و مانع تولید دوپامین می شود. پس باید مرتب بدنتان را سم زدایی کنید. برای این کار نوشیدنی سم زدای مورد علاقه تان را تهیه کنید و از خوردن آن لذت ببرید.
اعتیاد را ترک کنید
اعتیاد به مواد مخدر، الکل، سیگار، قهوه و حتی خرید باعث خوشحالی موقتی می شود. این عادت ها هرگز نمی توانند راه حل همیشگی برای مشکل مان باشند و تنها باعث می شوند مدت زمان بسیار کوتاهی مشکلمان را فراموش کنیم اما بعد از این مدت شاید احساسی بدتر از قبل داشته باشیم. پس اجازه ندهید که این لذت های کوچک بر شما غلبه کنند و سعی کنید از چیزهای کم زندگی لذت ببرید.
موسیقی گوش دهید
یکی از آسان ترین و سریع ترین روش ها برای افزایش سطح دوپامین گوش دادن به موسیقی مورد علاقه تان است. تنها چند دقیقه گوش دادن به موسیقی مورد علاقه حس شادی و سرزندگی می دهد.
دوستان تان را بیشتر ملاقات کنید
یکی دیگر از آسان ترین روش ها برای افزایش دوپامین صحبت با دوستان و خویشاوندان است. بودن در جمع آشنایان و دوستان حتی برای درونگراها نیز تغییرات مفیدی به بار خواهد آورد.
خلاق باشید
فعالیت های خلاقانه نیز سطح دوپامین را در مغز افزایش می دهد. خلاق بودن لزوما به این معنا نیست که حتما باید هنرمند یا مجسمه ساز باشید. نقاشی بکشید، آواز بخوانید، آشپزی کنید و کاردستی درست کنید. خواهید دید که چقد احساس خوبی دارید.
تیروزین بدن را افزایش دهید
تیروزین یکی از مهم ترین مواد شیمیایی است که در سنتز و ترکیب دوپامین به کار برده می شود. خوردن غذاهای سرشار از تیروزین نه تنها مقاومت شما را در برابر استرس بیشتر می کند بلکه احساس و روحیه بهتری به شما می دهد. این ماده معمولا در غذاهایی چون بادام، آووکادو، موز، هندوانه، چای سبز و شکلات تلخ یافت می شود.
مدیتیشن
مدیتیشن سطح دوپامین را افزایش می دهد. زمانی که در آرامش کامل هستید بدن تان انرژی ذهنی بیشتری آزاد می کند اما در عوض تولید هورمون های خوب را تقویت می کند.
کارهای روزانه تان را لیست کنید
هر روز برای خودتان اهداف و وظایفی را در نظر بگیرید و آن ها را روی کاغذ بنویسید و جلوی چشم تان قرار دهید. هر زمان که به یکی از اهداف رسیدید یا یکی از وظایفتان را به انجام رساندید روی آن خط بکشید. این روش از نظر علمی برای تقویت روحیه ثابت شده است.
خواب کافی داشته باشید
وقتی که خواب هستید بدن شروع به تولید هورمون ها و موادی می کند که در تولید دوپامین موثر هستند. به طور کلی یک خواب سالم و کافی باعث تقویت روحیه و شادی در شما می شود.
به گزارش ستاره ها؛ وقتی اتاق دور سرتان می چرخد، یکی از این موارد ممکن است داخل بدنتان در حال رخ دادن باشد:
هایپوتنشن که با نام افت فشار خون نیز شناخته می شود، می تواند باعث سرگیجه شود مخصوصا اگر از حالت خوابیده به حالت نشسته یا ایستاده در بیایید. وقتی از حالت خوابیده یا نشسته سریع به وضعیت ایستاده می روید خون به سرعت نمی تواند به سرتان برود و ممکن است سرگیجه را تجربه کنید. برای جلوگیری از این نوع سرگیجه برای تغییر وضعیت بدن به خود فرصت دهید، همچنین با پزشکتان درباره مشکل احتمالی در سیستم جریان خون صحبت کنید.
کم آب شدن بدن
حتی مقداری کم آب شدن بدن می تواند باعث شود احساس بی هوشی، بی ثباتی یا غیر متعادل بودن به فرد دست دهد چون این حالت باعث می شود جریان خون کند شود. کمبود آب بدن می تواند باعث شود فشار خون سریع افت کند که در نتیجه فرد دچار سرگیجه می شود.
مصرف بیش از حد کافئین
مصرف بیش از حد توصیه شده کافئین در روز که 400 میلی گرم است می تواند منجر به سرگیجه شود. کافئین محرک است و محرک ها جریان خون به مغز را محدود می کنند. وقتی خون به درستی در مغز جریان پیدا نکند می تواند باعث احساس سرگیجه شود.
حمله عصبی
همه ما گاهی نگران هستیم، اما وقتی اضطراب با گیجی همراه می شود، می تواند یک حمله عصبی یا اختلال اضطراب باشد. حمله عصبی و اختلال اضطراب می تواند باعث شود فرد احساس سرگیجه کند، چون این مشکلات همواره با ضربان قلب سریع و نفس نفس زدن همراه می شوند که هر دوی اینها سرگیجه می آورند. اگر در موقعیت هایی خاصی قادر به آرام کردن خود نیستید با روانشناس یا مشاور صحبت کنید.
تنفس بسیار سریع یا هیپرونتیلاسیون
وقتی دچار هایپرونتیلاسیون می شوید خیلی سریع یا خیلی عمیق نفس می کشید. در چنین شرایطی سطح دی اکسید کربن بدن کاهش پیدا می کند و و بدن دچار عدم توانایی رساندن اکسیژن به اندام می شود. هایپرونتیلاسیون که معمولا در طی یک حمله اضطرابی رخ می دهد – اما می تواند نشانه خونریزی، اختلال قلبی یا ریوی و یا عفونت نیز باشد – می تواند علاوه بر سرگیجه، باعث مور مور شدن فرد نیز بشود.
تصادم یا برخورد
اگر به تازگی سرتان به جایی خورده است– حتی اگر فقط کابینت آشپزخانه بوده– احساس سرگیجه می تواند نشانه این برخورد باشد. بیشتر برخورد ها خفیف هستند، اما همگی باعث آسیب رسیدن به مغز می شوند. این ضربه ها باید توسط متخصص معاینه شوند تا باعث بروز مشکلات جدی نشوند و روند درمانشان به خوبی پیش برود. بهبود یافتن از یک برخورد می تواند چند ساعت یا چند هفته به طول بیانجامد.
عفونت گوش میانی
وقتی گوش میانی تان دچار عفونت شده باشد – سرما خوردگی یا آلرژی می تواند منجر به تجمع چرک و مخاط پشت پرده گوش شود – ممکن است سرگیجه و یا احساس عدم تعادل را تجربه کنید. اختلال در سیستم تعادل بدن می تواند دلیل اصلی سرگیجه باشد.
کمبود تیامین
کمبود تیامین یا ویتامین B1 یکی دیگر از دلایل احساس سرگیجه است. این ماده معدنی ضروری به تثبیت سیستم عصبی مرکزی کمک می کند، بنابراین کمبودش می تواند باعث احساس ضعف ( چون بدن نمی تواند به خوبی سوخت را به انرژی گردازش کند ) و ضربان نامنظم قلب شود چون سیستم عصبی دچار مشکل شده است. با گذشت زمان، کمبود ویتامین B1 می تواند تبدیل به کاردیومیوپاتی یا بزرگ شدن قلب شود که باعث اختلال در جریان خون به مغز می شود. این نوع سرگیجه بسیار جدی است و باید هرچه سریع تر از نظر پزشکی به آن رسیدگی شود.
اگر همواره احساس خستگی می کنید با این ترفند ها می توانید بر آن غلبه کنید؛
صبح، ظهر، عصر و شب خسته هستید؟ اگر میزان خوابیدنتان مناسب است و باز هم در طول روز خسته اید باید به دنبال دلیل و راهکار درمان باشید اما راهکار درمان این مشکل چیست؟
به گزارش آلامتو و به نقل از روزیاتو؛ مسلم است که خوابیدن خوب می تواند در کاهش میزان خستگی تاثیر فراوانی داشته باشد. در زندگی مدرن و به دلیل اضطراب های حاصل از کار یا زندگی پرسرعت، احساس خستگی در بسیاری از افراد دیده می شود.
اگرچه چنین حالتی می تواند دلایلی همچون کمبود برخی از ویتامین ها، بیماری، آلودگی هوا و یا عوامل دیگری را داشته باشد، با این حال در مورد افرادی که در معرض هیچ کدام از این عوامل قرار ندارند اما مدام احساس خستگی می کنند، بهتر است هرچه سریع تر برای این اختلال به وجود آمده چاره ای بیاندیشند.
در غیر این صورت مابقی زندگی خود را نیز تحت تاثیر این جریان قرار داده و امکان دارد به بسیاری از خواسته های شان دست پیدا نکنند. کاملا درست است که در مورد هر فردی راهکارهای برطرف کردن این معضل با دیگری متفاوت است با این حال با مطالعه ۹ راهکار علمی موجود در این متن اگرچه ممکن است مشکل احساس خستگی به طور کامل برطرف نشود اما لااقل تا حدی بهبود پیدا خواهد کرد.
این موارد را با هم مرور می کنیم:
بر اساس مطالعات انجام شده در مجله «روانشناسی تجربی» هر چقدر به خودتان بگویید که احساس خستگی می کنید، خسته تر هم خواهید شد.
در مطالعه ای که در آن ۱۶۴ نفر شرکت کردند، نشان داده شد که افرادی که حتی شب قبل خوب نخوابیده بودند و این موضوع را به خود تلقین نمی کردند در قیاس با سایرین کارآیی شناختی و توجهی بیشتری را نشان دادند.
دکتر «چاد رواَف» استادیار روانپزشکی در مرکز خواب دانشگاه استنفورد در مصاحبه ای به «هافینگتن پُست» می گوید: “یکی از رایج ترین اشتباهاتی که بیمارانی که با بی خوابی مواجه هستند انجام می دهند این است که صبح ها خودشان را وادار می کنند که برای ۸ ساعت خواب توصیه شده در تخت بمانند.”
FitnessMagazine.com در این باره این یادداشت را گذاشته “ممکن است گاهی هوس زیادی برای خوردن یک ساندویچ بیکن، تخم مرغ، و یا یک کیک خوشمزه را داشته باشید، سعی کنید که بر این هوس فائق آیید.”
برای هضم خوراکی های پرچرب باید انرژی زیادی مصرف کنید که این کار سبب خستگی بیشتر شما خواهد شد. همچنین خوردن مواد شیرین و کربوهیدرات ها سبب بالا رفتن قند خون و سطح انرژی می شود. بنابراین بهترین روش این است که کربوهیدرات و پروتئین را با هم در رژیم غذایی خود داشته باشید مثلا ترکیبی از میوه و بلغور جو دوسر می تواند بسیار مفید باشد.
دکتر «مثیو ادلوند» در این باره می گوید زمانی که پشت میز کار خود می نشینید و کار می کنید، تنفسی هم در آن بگیرید. از جای تان بلند شوید و قدمی بزنید و بدن تان را کمی بکشید. یا زمانی که روی کاناپه نشسته و تلویزیون تماشا می کنید بعد از گذشتن اندکی زمان از جا برخاسته و کار دیگری انجام دهید.
اینکه فعالیت ذهنی و جسمی را با هم ترکیب کنید و هر دو را با هم داشته باشید، سبب افزایش آگاهی تان خواهد شد.
«تیموثی روهرز» از مرکز پژوهش های اختلالات خواب بیمارستان «هنری فورد» دیترویت در مصاحبه ای با Nutrition Action Health Letter می گوید: “افرادی که نمی توانند شب ها خوب بخوابند و از کمبود خواب رنج می برند بهتر است صبح ها، کافئین مصرف کنند تا سر حال شوند.”
تحریک موقتی گیرنده های مغزی با ماده شیمیایی به نام «آدنوزین» انجام می پذیرد که نوعی آرامبخش طبیعی به شمار می آید. با دور نگاه داشتن این ماده، سطح آگاهی شما افزایش پیدا می کند.
البته افرادی که عمدتا عادت به نوشیدن کافئین دارند در صورت سپری کردن شبی که خوب نخوابیده اند، میزان بیشتری از آن را می نوشند.
اگر مشکل خواب دارید بهتر است بعد از صرف ناهار از نوشیدن قهوه پرهیز کنید چرا که عمدتا اثر کافئین بین ۸ تا ۱۰ ساعت باقی خواهد ماند. اگر بعد از ناهار قهوه میل کنید، اثر خود را تا حدود ۸ یا ۱۰ شب در بدن شما نگه خواهد داشت و به بی خوابی تان دامن خواهد زد.
فعالیت کنید حتی اگر تنها کمی قدم زدن در خارج از منزل باشد. دکتر «جفری دورمر» از مرکز «فیوژن اسلیپ» آتلانتا در این باره می گوید: “تحرک می تواند باعث تحریک مغز و بالا رفتن سطح هوشیاری تان شود. همچنین نور خورشید می تواند با اشعه خود و به طور طبیعی آگاهی و هوشیاری شما را تحت تاثیر قرار دهد.”
قرار گرفتن در معرض نور خورشید، ماده ای به نام «ملاتونین» را تولید می کند. این هورمون باعث از بین رفتن احساس خواب آلودگی در شما خواهد شد.
زمانی که خسته هستید بیش از آنکه خودتان تصورش را کنید در پشت فرمان اتومبیل تان ناکارآمد هستید. بر اساس یافته های بخش امنیت ترافیک بزرگراه ها، رانندگان خواب آلوده بیش از ۱۰۰٫۰۰۰ برابر در معرض تصادفات قرار می گیرند. از این میان ۴۰٫۰۰۰ مصدومیت و ۱٫۵۵۰ مورد مرگ هم پیش می آید. تازه این آمار می تواند بسیار کمتر از میزان واقعی این حوادث باشد.
یکی از متخصصین خواب به نام دکتر «جویس والسلبن» می گوید اگر در حین رانندگی خواب تان گرفت حتما ماشین را کنار زده و چرت بزنید. بیشتر افراد حدود ساعت های یک تا دو بامداد احساس خواب آلودگی می کنند اما در میان افرادی که با کمبود خواب مواجه هستند این میزان ممکن است بازه زمانی بیشتری هم داشته باشد.
کاملا مسلم است که فعالیت جسمی می تواند به خواب بهتر بیانجامد. اما بر اساس آمار و نتایج بدست آمده از FitnessMagazine.com اگر فردی در طول شب گذشته خوب نخوابیده باشد و روز بعد از آن فعالیت های جسمی زیادی انجام دهد با این کار آسیب بیشتری به وضیعت کمبود خواب خود وارد خواهد آورد.
دکتر «شوان یانگ اشتد» استادیار دانشگاه کالیفرنیای جنوبی هم در این باره می گوید: “زمانی که بی خوابی دارید بهتر است که زمان تمرین های ورزشی خود را اندکی کاهش دهید.”