فان تشکرونی، تشکروالی نعمة *** و ان تکفرونی، لا أکلّفکم شُکری (9)
قرآن درباره این دوره (پیش از نزول) دست کم در چهار آیه، (10) از وصف «جاهلیت» استفاده کرده است. «جهل» در آن دوره هرگز دلالتی دینی نداشت و بیشتر با «حلم» (وصف متضادش) قرین بود، سه معنا را در «جهل» پیش و پس از نزول میتوان یافت:
پوشیدن به ذیل کرم، یعنی نادیده گرفتن گناه و بخشودن آن.
نیست در کَس کرَم و وقت طرب میگذرد *** چاره آن است که سجاده به می بفروشیم (61)
به قرینه فروختن سجاده و تنگی وقت، کرم در مصرع نخست، یعنی دهش و بخشیدن.
ارباب حاجتیم و زبان سؤال نیست *** در حضرت کریم تمنّا چه حاجت است (62)
به قرینه حاجت و سؤال (دریوزگی) ، کریم در مصرح دوم، یعنی بخشنده.
کی کرَمت نگذرد زبنده عاصی *** چون صفت خواجه کریم چنین است (63)
به قرینه عصیان، کرم در مصرع نخست، یعنی بخشایش و کریم در مصرع دوم، یعنی بخشاینده.
بنابراین، همه کریمان از گونهای فزونی و بزرگی و برتری (فضیلت) بهره دارند، اما این فزونی بیشتر در گشاده دستی (سخاوت) یا بخشایندگی (شفقت و صفح) رخ نمودهاست. از این رو، کرامت بیشتر در معنای سخاوت، شفقت و مروت به کار رفته است؛ چنان که آن (کرامه) را بزرگی ورزیدن، نواخت و احسان و بخشندگی، مروت، نفیس و عزیز شدن دانستهاند. (64)
اینکه گفتهاند کریم پیش از نزول قرآن بر شرافت خانوادگی (حَسَب) و محسوسترین فضیلت نزد اعراب پیش از اسلام، یعنی گشاده دستی (در سطح تبذیر) دلالت میکرد، اما بر پایه آموزه (إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاکُمْ) (65) تغییر معناشناختی در آن پیدا شد، (66) دعوی پیش گفته را تأیید میکند.
کرامت با حریت متفاوت است؛ چنان که گفتهاند حریت درباره نیکوییهای کوچک و بزرگ به کار میرود و کرامت فقط درباره نیکوییهای بزرگ. مانند انفاق مال برای فراهم کردن ساز و برگ سپاهِ خدا. (67) باری، مفهوم یاد شده در نخستین معنای شرافت، یعنی برتری همواره در کرامت و مشتقات آن دیده میشود. حتی کرامت به معنای یکی از گونههای «خرق عادت»، متضمن برتری صاحب کرامت در سنجش با دیگران است؛ زیرا کرامت بر اثر قوّت روحی و قداست نفسانی انسانی کامل یا نیمه کامل رخ مینماید. (68)
ترجمه dignity به کرامت، به رغم هم پوشانی معناشناختی آنها، به دلیل اعم بودن معنای کرامت، دقیق نیست؛ زیرا dignity انگلیسی از dignete فرانسوی کهن و آن از dignitas لاتین گرفته شده است که خودش مشتقی از dignus به معنای Worthy به شمار میرود و Worthy به معنای سزاوار، شایسته و ارجمند است. فعل لاتین decere صفت decent انگلیسی به معنای محترم و آبرومند را پدید آورد. (69)
برتری (فضل/ شرف) در زمینههای گوناگون، به پیدایی معناهای گوناگون واژه «کرامت» میانجامد که به شماری از آنها اشاره میشود:
1. نژادگی (اصالت) ؛
2. بخشندگی (سخاوت) ؛ مانند (زوج کریم) (70) و (إِذَا مَا ابْتَلَاهُ رَبُّهُ فَأَکْرَمَهُ وَنَعَّمَهُ) ؛ (71)
3. بخشایندگی (شفقت) ؛
3. آزادگی (حریت) ؛
4. پاک دامنی (عفت) ؛
5. بزرگواری/ بزرگ منشی/ وارستگی (نجابت/ عظمت/ مناعت) ؛ مانند (إِنَّهُ لَقَولُ رَسُولٍ کریم) ؛ (72)
6. جوانمردی (فتوّت) ؛
7. آراستگی/ زیبایی (بهجت) ؛ مانند (زوج کریم) ؛ (73)
8. شگفتی (خارق عادت) ؛
9. ارجمندی و ارزندگی/ گران مایگی/ شایستگی (عزازات/ وِزانت/ حرمت) ؛ مانند (وَکُنوزٍ وَ مَقامٍ کریمٍ) (74) و (اَجرٍ کریم) (75) و (اِنَّ أَکرَمَکُم عِندَ اللهِ أَتقاکم) (76) و (فَیَقُولُ رَبِّى أَکرَمَنِ) (77) و (اقرَأ وَ رَبُّک الأَکرَمَ) ؛ (78)
10. فرهمندی والایی (جبروت/ شوکت) ؛
11. سودمندی (فایدت) ؛ مانند (لا بارِدٍ وَ لاکریم) ؛ (79)
12. جاه مندی (منزلت/ مرتبت) ؛ مانند (اکرِمی مَثواهُ) ؛ (80)
بنابراین، ترجمه دقیق اصطلاح dignity، والایی یا فرهمندی یا ارجمندی است، اما به دلیل رواج برابر نهاد کرامت، میتوان آن را در این باره به کار گرفت.
دیابت شیرین بیماری بوده که در آن به دلیل تولید ناکافی انسولین و یا مقاومت انسولین، سلول های بدن قادر ادامه ...
علائم و نشانه های اولیه ی دیابت که نمی توان از آن ها چشم پوشی کرد.دیابت یک نوع بیماری مزمن بوده که می تواند پیشگیری شود، اما قابل درمان قطعی نیست. علائم اولیه ی این بیماری ادامه ...
علائم شایع دیابت در زنان که نباید نادیده گرفته شود.دیابت یک اختلال در سوخت و ساز بوده که به واسطه ی سطوح بالای گلوکز در خون ایجاد می شود. مردان و زنان هر ادامه ...
علائم اولیه ی ویروس HIV در مردانHIV یا ویروس نقص ایمنی بدن انسان به علت سندروم نقص ایمنی اکتسابی به وجود آمده که طی این بیماری سلول های ادامه ...
علائم HIV در زنان بعد از یک سالعلائم اولیه ی ایدز در زنان و مردان شبیه بیماری های دیگر می باشد. در این مقاله اطلاعاتی در رابطه با علائم ادامه ...
مورخان صهیونیست و علم یهودیشناسی1. بیشتر منابع و مأخذ موجود در بررسی صهیونیسم و اسرائیل، همان منابع صهیونیستی میباشد! در نتیجه مطالعهکنندگان، ادامه ...
مورخان اروپایی و صهیونیسمامپریالیسم جهت تحقق اهداف خود در کشورهای مستعمره از هر اقدامی استفاده میکند. یکی از ابزارهای تحقق اهداف ادامه ...
فروریختگی نظام استعماری و پیدایش تاریخنویسی نواستعماریدر دوران پس از جنگ جهانی دوم، جهان شاهد فروریختگی و تجزیه امپراتوریهای استعماری بود. طی این مدت، بسیاری ادامه ...
آشنایی با برخی اصطلاحات و مفاهیم کلیدی مرتبط با یهودصهیون یا صیون نام کوهی است در اورشلیم که هیکل یا معبد بنیاسرائیل بر آن ساخته شده بود، لذا معنی لغوی ادامه ...
وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات در نماز جمعه سنندج:
سنندج – وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات وحدت را لازمه اقتدار بیشتر کشور عنوان کرد و گفت: سیاست اصلی نظام اسلامی تلاش برای وحدت، انسجام و همدلی بیشتر در سراسر کشور است.
، محمود واعظی ظهر امروز در سخنرانی قبل از خطبه های نماز جمعه سنندج که در مسجد جامع این شهر اقامه شد، اظهار داشت: سیاست اصلی و اولویت مهم نظام اسلامی در سراسر کشور، حفظ وحدت و همدلی است و این مهم در استانهای همچون کردستان از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
وی ادامه داد: طی سه سال اخیر یکی از اولویت های مهم دولت تلاش برای افزایش وحدت و انسجام ملی بوده است و به همین دلیل در آینده نیز باید تلاش کنیم تا این وحدت و همدلی ایجاد شده را به بهترین شکل ممکن ادامه دهیم.
وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات بیان کرد: مقام معظم رهبری بارها و نشست ها و جلسات مختلفی بر حفظ وحدت در کشور تاکید کرده و خواستار برخورد با افرادی شده اند که به دنبال تفرقه در کشور هستند و این مهم نشان می دهد که همه ما در هر جایگاهی که هستیم باید برای حفظ وحدت تلاش و کوشش کنیم.
وی با اشاره به آموزه های دینی در خصوص وحدت و همدلی در جامعه، گفت: در آموزه های دینی ما نیز بر لزوم حفظ وحدت و همدلی هم تاکید شده و باید توجه داشت که امروز نظام اسلامی دارای امنیت و اقتدار است و این امنیت و اقتدار در سایه حفظ وحدت و همدلی به دست آمده است.
وی افزود: زمانی که امنیت وجود داشته باشد ما می توان به توسعه برسیم و خوشبختانه امروز در میان ناامنی های منطقه، ایران اسلامی در اوج عزت و اقتدار دارای امنیت پایدار است و بخش زیادی از این امنیت مرهون تلاش و کوشش شما مردم کردستان و سایر استانهای مرزنشین کشور است.
واعظی با اشاره به توطئه های دشمن در راستای خدشه وارد کردن بر دین مبین اسلام، یادآور شد: امروز عده ای به دنبال تخریب چهره رحمانی و انسانی دین مبین اسلام هستند و به همین دلیل از هر فرصت و بهانه ای برای تاختن به دین مبین اسلام بهره برداری می کنند.
وی با اشاره به رسالت های علما و روحانیون شیعه و سنی در راستای حفظ وحدت و مقابله با جریان های تکفیری در جامعه، اظهار داشت: علما و روحانیون ما باید با تاکید بر مشترکات و همچنین آگاهسازی مردم اجازه ندهند که عده ای فرصت طلب چهره رحمانی دین مبین اسلام را خدشه دار کنند.
وی در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به عزم جدی دولت در راستای کمک به حل مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم، بیان کرد: خوشبختانه دولت با اتخاذ سیاست های درست در حوزه خارجی امروز تعامل خوبی با کشورهای مختلف داشته است و در سایه همین سیاست های درست، موضوع تحریم ها منتفی شده است.
وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات افزود: امروز در سایه همین سیاست های اتخاذ شده وضعیت تولید نفت در کشورمان به ثبات رسیده است و البته در کنار این مهم اقدامات خوبی برای ایجاد فرصت های جدید شغلی نیز صورت گرفته به نحوی که ۷۰۰ هزار شغل در کشور ایجاد شده است.
وی در پایان گفت: نگاه ما به استان کردستان این است که باید این استان به عنوان یک الگو در کشور و حتی بین الملل مطرح شود و در همین راستا دولت از تمامی ظرفیت های در اختیار خود در این حوزه استفاده می کند.
قم- ایرنا- بیانیه پایانی دومین همایش بین المللی اسلام و حقوق بشردوستانه که از روز چهارشنبه با حضور عالمان و محققان علوم اسلامی و سایر ادیان الهی، اساتید و پژوهشگران دانشگاهی درقم آغاز و شامگاه پنجشنبه به کار خود پایان داد بر تلاش همه پیروان ادیان توحیدی برای پیشگیری از مخاصمات تاکید کرد.
بامداد – برخی شغلها و انجام برخی کارها در اسلام مکروه است که شغل قصابی و ذبح کردن حیوانات یکی از آنهاست
مکروه بودن شغل قصابی
یکی از اموریکه در روح انسان اثر تربیتی دارد، شغل و محیط شغلی است.
که بهطور طبیعی و بهمرور بر اثر تکرار آن عمل، آثار تخریبی و یا سازندگی خود را بر روی نفس، خواهد گذاشت.
مکروه بودن شغل قصابی
و به همین دلیل، در بیانات دینی مذمتها و یا تحسینهایی نسبت به برخی از مشاغل مشاهده میگردد.
البته در آن روایاتیکه درباره نهی از بعضی شغلها و حرفهها وارد شده،اشارهای هم بهجهت حکم شده است.مثلاً در بعضی از احادیث آمده است: که شما بهدنبال این حرفه خاص نروید،زیرا این شغل، بر روی روح شما نقش تخریبی و اثر سوء خاص را خواهد گذاشت.
در این زمینه، قصابی یکی از آن مشاغلی استکه در آموزههای دینی مورد نکوهش واقع شده،
و جزء شغلهای مکروه قلمداد گشته است. منتها نکتهایکه باید به آن توجه نمود،آن استکه منظور از قصابی، معنای متداول امروزی آن نیست.
امروزه قصاب، بهکسی گفته میشود که شغلش فروش گوشت است،و از این راه، کسب درآمد دارد.
در حالیکه روایات، ناظر به این معنای از قصابی نیستند.بلکه کراهت و مذمتیکه در روایات،از قصابی شده، ناظر به سلّاخی و ذبح حیوانات است.
یعنی کسیکه شغلش ذبح حیوانات است و از این راه امرار معاش میکند.
سلّاخی و ذبح حیوانات
الف: در روایت مفصلی اسحاق بن عمار از امام صادق علیه السلام سوال میکند.
که خداوند به من پسری داده، شما دوست دارید پسر من چه کاره شود؟
حضرت، فرمایشاتی دارند. تا اینکه میفرمایند:
«…وَ لَا تُسْلِمْهُ جَزَّاراً فَإِنَّ الْجَزَّارَ تُسْلَبُ مِنْهُ الرَّحْمَةُ…»؛
«فرزندت را به کار سلّاخی نگمار، چرا که چنین شخصی مهربانیاش را از دست میدهد.»
ب: و یا در بیان دیگری پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و سلم فرمودهاند:
«…وَ أَمَّا الْقَصَّابُ فَإِنَّهُ یَذْبَحُ حَتَّى تَذْهَبَ الرَّحْمَةُ مِنْ قَلْبِه»،؛
«قصاب آنقدر ذبح میکند تا مهر و عطوفت از دلش میرود.»
در این روایت، مراد از قصاب، کسی اراده شده که ذبح میکند نه کسیکه فروشنده گوشت است.
ج: در لغت هم قصاب، همان جزّار یعنی سلّاخ، معرفی شده است: «القَصَّابُ: الجَزَّار»،
د: استاد اخلاق مرحوم آیة الله مجتبی تهرانی (ره) در رابطه با آن دو روایت مطرح شده، میفرمودند:
«در روایت قبلی داشت «جزّار» و در اینجا دارد «قصاب» که البته معنای اینها قصابی به معناییکه امروزه متداول است، نیست.
اصل آن از نظر لغت به کسی گفته میشود که شتر و گوسفند را سر میبرد، یعنی کارش سر بریدن است نه گوشت فروختن. روایت میگوید، ولو اینکه قصاب سر حیوان را میبرد، ولی این شغل و حرفه، از نظر تربیتی اثر سوء دارد.»
ه: حضرت امام (ره) هم در بیانی میفرمایند: «منظور از قصابی که مکروه است. صرفا گوشت فروشی نیست بلکه کسی استکه شغلش ذبح و کشتار حیوانات است.»
بنابراین قصابی مورد اشاره در روایات، به معنای سلاخی و ذبح حیوانات است، و با توجه به نقش تخریبی آن بر روی روح انسان، این شغل جزء مشاغل مکروه محسوب گشته است.
منبع: welayatnet.com
نوشته دلیل اینکه شغل قصابی در اسلام مکروه است چیست؟ اولین بار در بامداد پدیدار شد.
چکیده
اسلام گرایی افراطی، پدیدهای است که در سه دهه گذشته در جنوب شرق آسیا ظهور کرده است. پیروان اسلام در این منطقه، همواره مسلمانانی میانه رو و غیرمتعصّب شناخته میشدند، لکن در دو دهه اخیر و پس از یک دوره سرکوب اسلام سیاسی در اندونزی، اسلام گرایان در اثر عواملی دوباره فعال شدند و به مرزبندی و تفکیک خود با جریانهای مخالف پرداختهاند و در این فضا، زمینه برای گسترش اسلام گرایی تکفیری نیز مهیا شده است. وجه تمایز جریانهای تکفیری با سایر گروههای اسلام گرا در اندونزی، داشتن خصوصیاتی هم چون حداکثر گرایی دینی، جزم گرایی، نفی تکثرگرایی و توسل به خشونت میباشد. در این تحقیق، حرکتهای مذهبی که در قالب اسلام گرایی افراطی در دوران پس از «سوهارتو» در اندونزی شکل گرفتهاند بررسی میشود. طی این دوران، مسائل و بحرانهای داخلی اندونزی و هم چنین عوامل تأثیرگذار خارجی در شکل گیری این جریانها در این کشور نقش مؤثر داشتهاند. یافتههای این تحقیق نشان خواهد داد که بهترین راهکار برون رفت از خطر جریانهای تکفیری در این منطقه، به کارگیری راهبرد حذف آسیب پذیریها است. اکثر منابع استفاده شده در این تحقیق، متنها و مقالههایی هستند که محققان این حوزه به زبانهای انگلیسی و اندونزیایی منتشر کردهاند.مقدمه
در کشور اندونزی، جریانهای اسلام گرایی افراطی یا همان جنبشهایی که با عنوان «گروههای دعوت» یا «جهاد» شناخته شدهاند در دوران پس از «سوهارتو» ظهور و گسترش بیشتری یافتند و به صورت فزاینده در «جنوب شرق آسیا در حال فعالیت و تبلیغات هستند. تحقیق حاضر، با این پیش فرض که شکل گیری جنبشها تحت تأثیر بحرانهای سیاسی و اجتماعی است، درصدد حل این مسئله میباشد که چه عوامل و زمینههایی در شکل گیری جنبشهای اسلامی رادیکال در اندونزی نقش داشتهاند؟ پاسخ این مسئله با پرداختن به سؤالهای فرعی زیر روشن میشود:شاخصههای اسلام گرایی رادیکال
برای روشن شدن مراد از اسلام گرایی رادیکال در جنوب شرق آسیا، در ابتدا باید بین اقوام و طوایف مسلمان جدایی طلب و اسلام گرایان، تفاوت قائل شد. فعالیت جنبشهای مسلمان جدایی طلب، بیشتر در فیلیپین (جنبش جدایی طلب مورو) ، (2) جنوب تایلند (جبهه انقلاب ملی تایلند) (3) و میانمار به چشم میخورد. در دهههای گذشته، این مناطق شاهد خشونتها و درگیریهایی بین نیروهای دولتی و این گروهها بوده است. جنبشهای جدایی طلب از لحاظ فلسفه وجودی، اهداف و خط مشی، با سایر گروههای اسلام گرا تفاوت دارند و مسئله اصلی آنها، سرزمین خودمختاری و یا استقلال کامل از دولت مرکزی است. آنچه امروز در اندونزی در جریان است، مسئله سرزمین و تغییر مرزهای جغرافیایی نیست، بلکه تغییر جامعه است و این یکی از شاخصههای اصلی اسلام گرایان میباشد: «نخست یک جامعه اسلامی که در آن اصول اسلامی حاکم باشد تشکیل دهید، آن گاه خواهید دید که اسلام چگونه حکومت خواهد کرد.» (4)تاریخچه اسلام گرایی رادیکال در اندونزی
سابقه اسلام گرایی رادیکال در اندونزی به اوایل قرن نوزدهم میلادی بر میگردد؛ زمانی که جنبش «پادری» (6) در غرب «سوماترا» به پاخاست. رهبران این جنبش، سه تن از مسلمانان منطقه بودند که در سال 1803 م برای سفر حج به عربستان رفته بودند. در آن زمان، مکه و مدینه تحت تسلط وهابیان بود. این سه نفر که تحت تأثیر گفتمان وهابیت قرار گرفته بودند، پس از بازگشت از حج تلاش کردند تا با تقلید از وهابیت، اسلام را در «سوماترا» احیا کنند. درگیری بین جنبش پادری و حکومت محلی که در آن زمان دست نشانده استعمار هلند بود بالا گرفت و سرانجام حکومت محلی سقوط کرد. اسلام گرایان پادری از دولت هلند خواستند که حکومت را به آنها واگذار کند، اما نهایتاً از ارتش هلند شکست خوردند و در سال 1938 م به کلی قلع و قمع شدند.ظهور مجدد اسلام گرایی افراطی در اندونزی (شاخصهها و فعالیتهای آن)
ظهور مجدد اسلام گرایی افراطی در اندونزی در جریان بحرانهای دهه هشتاد میلادی در جنوب شرق آسیا و بعد از سقوط «سوهارتو» بود. از سال 1990 م تا کنون، سازمانهای اسلام گرای متعددی در اندونزی شکل گرفتهاند که رویکرد تکفیری و افراطی گری داشتهاند. از جمله آنها میتوان به سازمانهای ذیل اشاره کرد:عوامل شکل گیری و هدایت جنبشهای اسلام گرای افراطی در اندونزی
در خلال دهههای گذشته، عوامل متعددی دست به دست هم دادهاند و محرک شکل گیری مجدد اسلام گرایی رادیکال در قالب سازمانهای اسلامی جدید در اندونزی شدهاند. موارد ذیل، عواملی عمدهای هستند که در گسترش اسلام گرایی رادیکال در اندونزی در دو دهه اخیر، مؤثر بودهاند:1. سرکوب اسلام گرایان در دوران سوهارتو
سوهارتو با ائتلاف افسران ارتش، قدرت را در دست گرفت. وی در تضعیف گروههای اسلامی مبارز و اصلاح طلبان اندونزیایی، بسیار موفق بود، اما با توجه به فشارهای سیاسی مختلف بر جنبشهای اسلامی، مسلمانان و سازمانهای اسلامی آنان دست از مبارزه بر نداشتند. وی با مدرنیزه کردن کشور اندونزی با جهت گیریهای سکولاریستی، تأکید بر اصول پنج گانه ی «پانچاسیلا»، (36) حذف نقش اسلام به صورت ایدئولوژی سیاسی و سیاست زدایی عقیده مذهبی، در مسیر غرب گرایی قرار گرفت. (37)2. بحرانها
بحرانهای سیاسی و اقتصادی که در دهه نود جنوب شرق آسیا را تحت تأثیر قرار داده بود، بیشتر از همه بر اندونزی تأثیر گذاشت. فساد دولتی و بحران اقتصادی، موجب افزایش بی کاری، سقوط ارزش پول اندونزی، ورشکستگی بسیاری از بانکها و کسری بودجه شد، تا حدی که بسیاری از مردم اندونزی زیر خط فقر قرار گرفتند و در نتیجه، دولت حمایت مردمی را از دست داد.3. گفتمان وهابیت
در سالهای اخیر، رشد اسلام گرایی4. حوادث خاورمیانه
یکی از عوامل مهم در گسترش گروههای جهادی در اندونزی، وضعیت کشورهای مسلمان خاورمیانه و لشکرکشی آمریکا به این منطقه است. وضعیت فلسطین، جنگ در عراق و افغانستان و عملیات علیه القاعده در پاکستان، همه از سوی اسلام گرایان افراطی به جنگ ضد اسلام تعبیر شده است، نه جنگ علیه تروریزم. این حوادث موجب شد که بسیاری از این گروهها موجودیت خود را به نام دفاع از اسلام مشروعیت بخشند.5. جهانی شدن و رسانهها
نهایتاً عاملی که نباید از آن غفلت کرد، نقش رسانهها، خصوصاً اینترنت است. گروههای اسلام گرای افراطی که عمدتاً به صورت شبکهای عمل میکنند، از طریق رسانهها و اینترنت موفق شدهاند که ساختار شبکهای خود را در سراسر جهان گسترش دهند؛ برای نمونه میتوان به سایت اینترنتی لشکر جهاد (49) اشاره کرد که این گروه از طریق آن، فعالیت تبلیغی وسیعی انجام میدهد و به معرفی، عضوگیری و ارتباط با سازمانهای جهادی فراملی میپردازد. در دو دهه گذشته، رسانهها در معرفی گروههای افراطی و انتشار ایدههای آنها در سطح جهانی نقش بسزایی داشتهاند.مقابله با گسترش اسلام گرایی افراطی در اندونزی
افراط گرایی و تکفیر، همواره تهدیدی جدی در دنیای اسلام بوده است. ظهور افراط گرایی در هر نقطه از جهان اسلام، کل جامعه اسلامی را به خطر میاندازد، به ویژه در عصر حاضر که به دلیل جهانی شدن، امکان سرایت و انتشار چنین ایدههایی هم چون ویروسی در سطح جهانی و ماورای مرزهای ملی وجود دارد. طبیعتاً اگر جهان اسلام خطر گسترش چنین ایدههایی را درک کرده باشد، درصدد مقابله با آن بر میآید.الف. آموزش و آگاهی افزایی
جهل در جوامع اسلامی، از نقاط آسیب پذیر مهم این جوامع از جریانهای تکفیری است. جریانهای تکفیری با نفوذ به مناطق محروم اندونزی که فاقد آموزش کافی بودهاند، اسلام را به گونهای که خود تفسیر کردهاند به مردم القا میکنند. معمولاً بیشترین کسانی که جذب تبلیغات این گروهها میشوند، افراد کم سواد و یا اشخاصی هستند که اطلاعات دینی کافی ندارند. چنین افرادی، زمینه پذیرش هر نوع ایدهای را به اسم اسلام دارند. در مقابل، افراد تحصیل کرده و یا کسانی که اطلاعات دینی مناسبی دارند، کمتر جذب این گروهها میشوند. حتی بسیاری از علمای اهل سنت در مقابل این گروهها برخاستهاند و ادعاهای آنان را باطل میشمارند؛ مثلاً در زمانی که گروههای تکفیری نه تنها شیعه، بلکه حتی مذاهب و فرقههای اهل سنت را نیز تکفیر میکردند، «شیخ شلتوت»، رئیس الازهر، با این ایده مخالفت کرد و تشیع را از مذاهب اسلامی جایز الاتّباع معرفی نمود.ب. ایجاد روحیه «تقریب و گفتگو»
همان طور که گذشت، اندونزی در سالهای گذشته شاهد درگیریهای فرقهای متعددی میان گروههای تکفیری و پیروان سایر مذاهب، هم چون شیعیان، مسیحیان و فرقه احمدیه بوده است. جریانهای تکفیری، اغلب با تحریک تعصبات دینی مسلمانان و ایجاد روحیه تفکیک افراطی در میان آنها، به درگیریهای فرقهای و مذهبی دامن میزنند. تفکیک به این معناست که شخص هویت خود را بر اساس نفی غیر خود تعریف کند؛ مثلاً اینکه سنی خود را «غیرشیعه» تعریف کند. چنین رویکردی، تضاد و تقابل بیشتر بچکیده
عملکرد جریانهای تکفیری در جهان اسلام زمینه بروز بحرانهای جدی را فراهم کرده است که قتل و عام مسلمانان مهمترین پیامد آن محسوب میشود. رشد و گسترش این جریان معلول شرایط فکری و اجتماعی فراوانی است که منجر به این نتیجه شده است. زمینه نظری و تئوریک عملکرد خشونت آمیز گروههای تکفیری ریشه در صدور برخی فتاوای فقهای سلفی دارد که زمینه توجیه فعالیت این گروهها را فراهم کرده و در رشد و گسترش آنها نقش زیادی داشته است. تبارشناسی فتاوای تکفیری در بین مسلمانان به لحاظ تاریخی بخش زیادی از پیشینه قوام یافتن این جریانات در جهان اسلام را تبیین میکند.مقدمه
پدیده افراطی گری در بستر ادیان و مذاهب گوناگون از جمله اسلام، امری نوظهور نیست، بلکه از قرون اولیهی نهادینه شدن دین اسلام در جوامع مختلف، افراطی گری، واپس گرایی و خشونت، نمودی عملی داشته است. این پدیده به خصوص در عصر عباسی تجلّی بیشتری یافت، زیرا در این دوره، دین اسلام از راهبرد جهادی و ورود به سرزمینهای دیگر، به نهادینگی و ایجاد همبستگی اجتماعی بر اساس هویت اسلام، تغییر رویکرد داد. از این رو اسلام به مثابه راهبردی هویتی برای ایجاد همبستگی اجتماعی میان عربها و اقوام سرزمینهای فتح شده و تازه مسلمان، ایفای نقش نمود. با توجه به این شرایط نوین، خوانش و تفسیر اسلام برای هم سازی و تطابق با تحولّات اجتماعی، سیاسی و فرهنگی آغاز شد. این نگرش تفسیری به دین اسلام، ورود دادههای علمی ذهنی و عینی را با آن همراه ساخت، لذا فلسفههای یونانی و حکمت عملی ایرانی، ابزار استنتاج علوم در سرزمینهای فتح شده بودند که بعدها توسط مسلمانان، برای نهادینگی این رهیافت مورد بهره برداری قرار گرفت. و تفاسیری از اسلام با بن مایه روش شناختی از علوم سرزمینهای دیگر نمود یافت.1. مبانی نظری و شرایط اجتماعی شکلگیری اندیشههای سلفی
الف. شرایط اجتماعی و سیاسی شکلگیری سلفی گرایی
آغاز قرون دوم هجری که به عصر میانه معروف است، با تدوین تمدن اسلامی همراه بود. عصر جهاد و گسترش اسلام به پایان رسیده بود و زمان نهادینه سازی و شکل دهی ساختار اجتماعی و سیاسی فرا رسیده بود. بر این اساس تاریخِ طی شده و تحوّلاتِ رخ داده، جامعهای نو بنیادی را بر ساخته بود. جامعه از بافت یک دست و یک رنگی خویش خارج شده، تنوّع قومیت و زبانی بر آن حاکم شده بود. دیگر خبری از ارتباطات بسیط و چهره به چهره میان شهروندان جامعه اسلامی نبود، بلکه تکثّر اقوام مسلمان شده، روابط اجتماعی را پیچیده ساخته بود. این تحوّل، نیازها و خواستههای مسلمانان را تغییر داده بود؛ یعنی ارتباط با اقوام تازه مسلمان، تحوّل ذهنی و به تبع آن تغییر عینی را رقم زده بود. از این رو دیگر اسلام بسیط و ساده عصر اولیه اسلام (عصر تکوین) جواب گوی نیاز جامعه نبود. (6)ب. مبانی نظریه اندیشههای سلفی
اندیشههای ابتدایی سلفی گرایان بر پایه آرای احمد بن حنبل، فقیه أهل تسنّن شکل گرفت. نکته بنیادینی که در آراء اندیشمندان این جریان وجود دارد، بازگشت به دوران اسلام اولیه ساده و بسیط بوده است. اینان پیچیدگی در درک اسلام را انحراف از حقانیت دین و غایت شارع مقدس میدانند، زیرا بسیاری، آرای خود را به نام دین و خدا در قالب اجتهاد به مسلمانان عرضه میدارند، در حالی که بیشتر این اجتهادها چیزی جز تفسیر به رأی گویندگان آن نیست. بر این اساس برای جلوگیری از این نوع نگاه باید به متن مقدس قرآن و فهم شنیداری آن بازگشت؛ یعنی همان شیوهای که طی آن مسلمان عصر پیامبر و دهههای بعد از آن با شنیدن آیات قران، معنای آن را بدون روشهای علمی میفهمیدند. این شیوه، تکلّف در درک معنا را از بین میبرد و نیز انسان مؤمن را در مواجهه با حقیقت دین قرار میدهد. (10)2. شرایط سیاسی و اجتماعی سلفی گرایی در دوران معاصر
جریان سلفی در مسیر تکوّن خود چهار مرحله بنیادین را پشت سر گذرانده است: در قرن هفتم هجری، ابن تیمیه حرّانی تحت تأثیر تعالیم احمد بن حنبل، جریان سلفیه اولیه را باز تولید نمود. این مرحله ابتدایی شکلگیری تئوری جریان سلفی بود. مرحله دوم محمدبن عبدالوهاب این تئوریهای برساخته ابن تیمیه را در عرصه واقعیت نمود عینی بخشید. پس از جنگ جهانی اول، مرحله سوم این جریان شکل گرفت که با پول عربستان ترویج و تکوین این جریان را در جهان اسلام رقم میزد. در این دوره از هند و پاکستان تا الجزایر، جولان گاه آنان شد. مرحله چهارم دورهای است که امروز ما در آن زندگی میکنیم؛ عصر ایدئولوژی سازی و مبارزه علنی با دشمنان کافراندیش. (15)الف. فهم انتقادی عصر تکوین و ترویج
اگر احمد ابن حنبل اندیشههای سلفی را تدوین نمود، محمدبن عبدالوهاب این جریان ذهنی را با همراهی ابن سعود در عربستان واقعیتی بیرونی بخشید. عبدالوهاب با توجه به زیربنای فقهی احمدبن حنبل و خوانش ابن تمیمیه حرّانی از فقه او، واقعیتی سلفی گرایانه با نگرش پیرایشِ اسلام از زواید، در عربستان پایه گذاری نمود. بی شک حمایت سیاسی دولت عربستان سعودی از این نگرش در تبدیل آن به یک جریان بی تأثیر نبوده است. تأسیس دانشگاه ام القری در مدینه و تربیت دانشجویانی از مناطق مختلف اسلامی بر پایه آموزههای سلفی و بازگشت آنها به سرزمینهای خود، عامل انتشار، گسترش و شناسایی این جریان بود. امروز عربستان حامی مالی و فکری اصلی جریان سلفی محسوب میشود. (16)ب. فهم انتقادی عصر ایدئولوژی
دوره سازماندهی نظامی:
پس از جنگ جهانی دوم، شرایط جهان تغییر بنیادین یافت. سیاست استعماری مستقیم که انگلستان و فرانسه و ... آن را دنبال میکردند، با ورود آمریکا و کسب قدرت در عرصه بین الملل متحول شد. شکل گیری دولتهای دست نشانده و مطیع غرب، مهمترین عنصر این سیاست نوین بود. هم چنین جهان تحت تأثیر نزاع دو ابرقدرت بزرگ جهان شوروی و آمریکا قرار گرفت، زیرا این جنگ سرد، جهان را به دو بلوک شرق و غرب تقسیم کرده بود و کشورهای جهان نیز از این نزاع متأثر میشدند. بلوک غرب با ایدئولوژی سرمایه داری در مقابل توسعه طلبیهای بلوک شرقِ کمونیست، صف آرایی کرده بود. کشورهای اسلامی نیز در این نزاع آسیبهای فراوانی دیدند، زیرا منطقه خاورمیانه به دلیل منابع غنی نفت و آبهای آزاد، همواره مورد توجه ابر قدرتها بوده است. استعمار مستقیم خود نشانهای بر موقعیت ژئوفیزیک خاورمیانه بود.عصر فهم دموکراتیک از رابطه دین و سیاست (پست سکولاریسم) :
پس از سقوط برجهای دو قلو و نگاه بدبینانه به مسلمانان، رهیافت نوینی در عرصه جریانهای اسلامی نمود یافت و آن بازگشت دوباره دین و مذهب به عرصه سیاست بود. البته این رویکرد مختص جهان اسلام نبود، بلکه اندیشهای مطرح از جانب فلاسفه غرب بود، اما در جهان اسلام، امکان نمود آن بیشتر بود، زیرا انقلابهای بیداری اسلامی (بهار عربی) امکان بازگشت عملی اسلام گرایان به دنیای سیاست را مهیا ساخته بود. اقبال عمومی نیز، بستر این رویکرد را هموار کرده بود. (26)جریان سلفی مسالمت جو در عرصه سیاست:
پس از پیروزی انقلابهای بیداری اسلامی در تونس و مصر، جریانهای سلفی که پیش از این در حاشیه قرار داشتند، زمینه فعالیت سیاسی در این جوامع را پیدا کردند. ذهنیت عمومی در جهان عرب به دلیل نگرش خشونت گرایانه نهادینه در این جریان، چندان اقبالی را بدانها نشان نمیداد، اما آنان به دلیل هم یاری اجتماعی با طبقه محروم جامعه، پایگاه اجتماعی را برای خود در این طبقه تعریف کردند. تجربه دوره فعالیت خشونت آمیز، به نیکی این جریان را در شرایط آگاهی سیاسی و اجتماعی قرار داده است، به صورتی که جامعه با رویکرد خشونت گرایانه دینی، همراهی چندانی ندارد. لذا برای جلب افکار عمومی ناگزیر از بازی در زمین دموکراسی هستند. تفسیر ایدئولوژیک این جریان از دادههای غربی چون دموکراسی، هم دلانه نیست، زیرا غرب و دستاوردهای بشری آن از جانب این جریان، مورد دانسته میشود. از این رو پذیرش این مبنا برای فعالیت سیاسی جریان سلفی در عصر جدید با دشواریهای ایدئولوژیک همراه خواهد بود. (29)جریان سلفی خشونت گرا در عرصه سیاست:
جریان سلفی - همان گونه که ذکر شد - در مقطعی از تاریخ تکوین خود، بر پایه حمایتهای مالی کشورهایی چون عربستان و سازمانهای اطلاعاتی غرب، ساختارهای نظامی پیدا کردند. این حمایت هیچ گاه از این جریان قطع نشد، بلکه در مقاطع تاریخی گوناگون فرآیندی صعودی و نزولی داشته است. در جریان انقلابهای بیداری اسلامی در کشورهای عربی، بخشی از این جریان، تن به بازی دموکراتیک داد، اما در سوریه این جریان مسیر تاریخی گذشته خود را با شدت ایدئولوژیک بیشتر، ظهور داد. (31)
به گزارش تالاب : تصور برخی بر آن است که ایمان محکم و باطنی پاک، برای فرد مؤمن کافی است و رسیدگی به شکل ظاهر، اهمیت چندانی ندارد؛ در حالی که نه تنها چنین گمانی صحیح نیست؛ بلکه به عکس، بخشی از برنامهها و دستورهای اسلام درباره نظافت، زیبایی و آراستگی ظاهر، مثل بهداشت، لباس، رنگ و بوی بدن و … است. اهمیت این دستور، زمانی آشکار میشود که اسلام، پیروانش را از هر گونه بیتوجهی به آراستگی ظاهری منع میکند.
رسول خدا صلی الله علیه وآله میفرماید: «إِنَّ اللهَ تَعَالَی یُبْغِضُ الْوَسَخَ وَ الشَّعْثَ؛(۱) خدای تعالی شخص چرکین و ژولیده را دشمن میدارد.» بنابراین اگر ناآراستگی، دشمنی با خداوند است، آراستگی مؤمن، دوستی با خداوند است
تفاوت آراستگی زن و مرد از نظر اسلام
آراسته بودن ویژگی انسانهای مؤمن است؛ اما توجه به این نکته ضروری است که از نظر اسلام، آراسته بودن زن و مرد متفاوت است و دین مبین اسلام با توجه به روحیات و تفاوت احساسات در زن و مرد به نکات ظریفی اشاره دارد؛ برای نمونه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آ له درباره کوتاه کردن ناخن به مردان توصیه میکند: «قُصُّوا أَظَافِیرَکُمْ؛ ناخنهای خود را کوتاه کنید.» ولی به زنان میفرماید: «اُتْرُکْنَ فَإِنَّهُ أَزْیَنُ لَکُنَّ؛ (۲)ناخنها را بلند نگه دارید؛ زیرا برای شما زیباتر است.»
اسلام، پیروان خویش را به آراستگی ظاهر به دور از هر گونه افراط و تفریط توصیه میفرماید؛ نه تعلّق و دلبستگی به زینتهای دنیا را میپسندد و نه آشفتگی ظاهری را نشانهی ایمان میداند.
مـراد از آراسـتـگـی ظـاهرِ زنان نیز مرتب ، پاکیزه و آراسته بودن سر و وضع ، لباس ، استعمال بوی خوش و مانند آن است ؛ اعم از اینکه هنگام عبادت و در محضر خدا باشد، یا در محیط خانه و یا در عرصه اجتماع ، از جمله محیط کار.آراسـتـگـی ظـاهـری برای زنان در هر یک از عرصه های یاد شده ، تابع موازین و حدودی است که در شرع تعیین شده است .
به این نوع از آراستگی برای زنان سفارش شده است و آیه شریفه ((خُذُوا زِینَتَکُمْ عِندَ کـُلِّ مـَسـْجـِدٍ؛ زیـنـت خـود را بـه هـنـگـام رفـتـن بـه مسجد با خود بردارید)) (اعراف : ۳۱) شامل آنان نیز می شود. حدود پوشش و حجاب اسلامی در عبادت و از جمله نماز در که دور از چـشم نامحرم به جا آورده شود مانعی ندارد(۳) و حتی مستحب شمرده شده است . طبق فتوای مرجع بزرگ تقلید، حضرت امام خمینی (ره ):بـرای زن در نـمـاز مـسـتـحـب است با زیور آلات ، خود را زینت دهد و استفاده از مواد و لوازم آرایـشی اشکال ندارد. ولی برای وضو باید چیزهایی مانند لاک ناخن که مانع رسیدن آب بـه اعـضـای وضـو اسـت و یـا مـوادی کـه مـانـع گـذاشـتن پیشانی بر مهر است بر طرف شوند.(۴)
دربـاره تـجـمـل و آراسـتـگـی زن بـرای شوهر تاءکید و سفارش شده و از حقوق شرعی و اخـلاقـی شـوهـر بـه شـمـار رفـتـه اسـت . امـام بـاقـر(ع ) مـی فـرمـایـد زنـان حداقل زیور، یعنی حنا را داشته باشند:لا یـَنـْبـَغـی لِاءمْراءَةٍ اَنْ تُعَطِّلَ نَفْسَها و لَوْ اَنْ تُعَلّقَ فی عُنُقِها قِلادَةً وَ لا یَنْبَغی اَنْ تَدَعَ یَدَها مِنْ الْخِضابِ وَلَوْ اَنْ تَمْسَحَها مَسحا بِالْحِناءِ وَ اِنْ کانَتْ مُسِنَّةً(۵)
بـرای زن ـ اگـر چـه سـالخـورده باشد ـ سزاوار نیست که بدون زیور باشد و دستش را بی رنگ و ساده بگذارد؛ اگر شده گردنبندی به گردن آویزد و حنایی به دست بکشد.همان حضرت ، همه گونه آرایش و آراستگی زن برای شوهرش را جایز می دانند: … لا بَاءْسَ عَلَی الْمَرْاءَةِ بِما تَزَیَّنَتْ بِهِ لِزَوْجِها(۶)
هر آرایشی که زن برای شوهرش بکند مانعی ندارد و جایز است .
حـضـور زن در جـامـعـه و محیط کار، از نظر اسلام حدودی دارد که باید رعایت شود؛ برای مـثـال زن از نـظـر شـرع مـقـدّس اسـلام ، حـق نـدارد بـا آرایـش در اجـتـمـاع و محل کار حضور یابد.
امـام صـادق (ع ) بـه نـقل از پیامبر اکرم (ص )، آرایش زن برای غیر شوهر را برابر با آتش دوزخ می دانند:
نـَهی رَسُولُ اللّهِ(ص ) اَنْ تَتَزَیَّنَ الْمَرْاءةُ لِغَیْرِ زَوْجِها، فَاِنْ فَعَلَتْ کانَ حَقّا عَلَی اللّهِ عَزَّوَجَلَّ اَنْ یُحْرِقَها بَالنّارِ(۷)
امام خمینی (ره )، درباره حدّ و حدود زینت زنان چنین فتوا می دهند:
زیـنـت را واجـب اسـت از نامحرم بپوشانند. (بنابراین ) اگر در صورت (زن ) آرایش موجود بـاشـد بـایـد پـوشـانـده شـود… و هـمـچـنـیـن در کـفـّیـن اگـر دارای زیـنـت ولو مثل انگشتر باشد. (سرمه نیز) اگر عرفا زینت محسوب شود، باید پوشانده شود.(۸)
مقامِ معظم رهبری نیز درباره آرایش های جدید چنین می فرماید:
زنـان مـی تـوانـند ناخنهای خود را نسبت به مردان اندکی بلندتر نگه دارند.(۹) البته با در نظر گرفتن روایاتی که در خصوص نظافت ناخنها و عدم تشبّه مسلمانان به کفار وارد شـده اسـت ، بـایـد در بـلنـد گـذاشـتـن نـاخـن ، حـدّ معمول و متعارف را مراعات نمایند(۱۰)
در صـورتـی کـه نـاخـنـهـا را بـا لاک و یـا حـنـا زیـنـت داده بـاشـند، باید آن را از نامحرم بپوشانند(۱۱) و قبل از وضو یا غسل ، آنها را از لاک ، پاک نمایند تا مانعی برای رسیدن آب به ناخن ها نباشد (حنا مانع نیست).
بنابراین زنان در برابر همسران خود می توانند ـ و باید ـ تمیز و آراسته و با آرایش بـاشـند، امّا به هنگام حضور نامحرم ـ چه در خانه یا اداره یا خیابان و… ـ موظف به رعایت سـادگـی و دوری از آرایـش و زینت هستند، و اگر نمی توانند آرایش یا زینت را از خود دور نـمـایـنـد، بـایـد آنـهـا را از نـامـحـرم بـپوشانند.
منابع:
نوشته آراستگی در زن و مرد از نظر اسلام چه تفاوتی با هم دارد؟ اولین بار در بامداد پدیدار شد.
دانش > دانش - همشهری آنلاین:
پایگاه استنادی علوم جهان اسلام (ISC) در خصوص استفاده غیرقانونی از نام و اعتبار ISC در برپایی همایشهای علمی و الزام ثبت همایشهای علمی در سامانه همایشهای معتبر ISC قبل از فراخوان، هشدار داد.
به گزارش ایسنا، پایگاه استنادی علوم جهان اسلام (ISC) به عنوان سومین نظام استنادی بینالمللی و متولی سنجش علم دانشگاهها و موسسات پژوهشی کشور و سایر کشورهای اسلامی اسـت.
به موجب آییننامه «نحوه برگزاری و ساماندهی همایشهای علمی» تمام دانشگاهها، پژوهشگاهها و انجمنهای علمی جهت برگزاری همایشهای علمی قبل از فراخوان لازم اسـت مطابق با «شیوهنامه ثبت، پردازش و اشاعه همایشهای علمی و مقالات آن» نسبت به ثبت همایشهای علمی در سامانه همایشهای معتبر ISC اقدام و بعد از همایش مجموعه مقالات را جهت نمایهسازی به پایگاه ISC ارسال کنند.
از آنجا که ثبت یک دوره همایش در سامانه همایشهای معتبر ISC به منزله صدور مجوز به برگزارکننده جهت استفاده از آرم و اعلام حمایت ISC در دورههای بعدی همایش نیست، برگزارکننده ملزم اسـت راساً در هر دوره از همایش، نسبت به ثبت و اخذ مجوز استفاده از نشان واره(لوگو) ISC اقدام کند.
در چند ماه اخیر مشاهده شده اسـت که عدهای بصورت غیرقانونی، برگزاری همایش را وسیلهای برای کسب درآمد و تجارت قرار داده و بدون هماهنگی و اخذ مجوزهای لازم از مراجع ذیصلاح، نسبت به برگزاری انواع همایشها و کنفرانسهای ملی و بینالمللی در سطح کشور و حتی خارج از کشور اقدام کردهاند.
با توجه به الزامات قانونی در صورت مشاهده هر گونه استفاده بدون مجوز از آرم و لوگوی پایگاه استنادی علوم جهان اسلام (ISC) موجبات پیگرد قانونی را جهت پایگاه استنادی علوم جهان اسلام فراهم میآورد.
بر اساس اعلام پایگاه استنادی علوم جهان اسلام، به تمام شرکتکنندگان و برگزارکنندگان در همایش توصیه میشود با مراجعه به وب سایت پایگاه استنادی علوم جهان اسلام به آدرس http://mcl.isc.gov.ir ضمن آگاهی از نحوه ثبت همایش در پایگاه و آشنایی با آییننامهها و مقررات مربوطه، لیست همایشهای ثبت شده در پایگاه استنادی علوم جهان اسلام و فهرست برخی از همایشهایی که بدون اخذ مجوز اقدام به استفاده از نام و یا لوگوی ISC کردهاند را ملاحظه کنند.