مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

اهمیت کرامت انسانی و توجه به وسع مالی بیماران

[ad_1]

توجه به کرامت انسانی و وسع مالی بیماران، تاکید بر حضور پررنگ جامعه پزشکی در انجام مسئولیت های اجتماعی خویش و عدم انجام هرگونه امور تبلیغاتی و دلالی در این حوزه از جمله مهمترین مسائلی بود که در همایش اخلاق، تعهد حرفه ای، قوانین و حقوق پزشکی مورد تاکید قرار گرفت.

به گزارش خبرنگار گروه علمی ایرنا، دومین روز از همایش اخلاق، تعهد حرفه ای، قوانین و حقوق پزشکی روز جمعه با حضور جمعی از مسئولان حوزه درمان و انجمن های پزشکی و جمعی از اساتید و پزشکان روز جمعه در مرکز همایش های برج میلاد برگزار شد.
این کنفرانس در حالی برگزار می شود که برخی از صاحب نظران از جمله دکتر فاضل رئیس جامعه جراحان کشور معتقد است: اخلاق پزشکی (Medical Ethics) به دلیل اینکه با حیطه و موضوعات بسیار گسترده و همچنین چالش ها و پیچیدگی های فراوانی نیز همراه است، نیازمند آن است که وقت یشتری به آن اختصاص داده شود.
دکتر ایرج فاضل در این کنفرانس که با پنل پرسش و پاسخ برخی از پزشکان حاضر در این کنفرانس همراه بود، با شرح خلاصه 9 کد از مهمترین مباحث اخلاق در پزشکی اظهار کرد: نخستین کد این است که یک پزشک موظف است خدمات پزشکی به روز و صحیحی را ضمن حفظ کرامت انسانی به بیمار خود ارائه کند و این موضوع فوق العاده مهم است.
رئیس جامعه جراحان ایران، رعایت تمام استانداردهای حرفه ای در حیطه پزشکی و صداقت با بیمار را کد دوم اخلاق پزشکی ذکر کرد و افزود: پزشک موظف است در صورت هرگونه نقص علمی، سوء رفتار، تقلب، نیرنگ و قراردادهای غیرمعمول در امور پزشکی مسئله را به مراجع ذیربط گزارش کند.
دکتر فاضل تاکید کرد: این نکته خیلی مهم است چراکه غیر از اطباء دیگران نمی توانند وجود انحرافات پزشکی را تشخیص دهند، لذا اگر پزشکان متوجه انحرافات پزشکی شدند موظف به گزارش به نظام پزشکی هستند.
وی قانون پذیری و تبعیت از قانون را کد سوم اخلاق پزشکی دانست و گفت: این یعنی اینکه پزشک موظف است به موارد قانونی عمل کند و قانون پذیر باشد و درصوریتکه قوانینی به نفع مریض نیست در راستای تغییر آن کوشا باشد.
رییس مجمع انجمن های پزشکی کشور اظهارکرد: کد چهارم اخلاق پزشکی می گوید پزشک به حقوق بیماران و همکاران و سایر اعضای پزشکی احترام گذاشته و بایستی اسرار بیمار را حفظ کند.
وی با اشاره به کد پنجم اخلاق پزشکی گفت: پزشک بایستی در طول طبابت علمی کار کند و در طبابت خود روش های پیشرفته را بکار گرفته و درمان به روز را به بیماران ارائه و در صورت لزوم از توانمندی سایرهمکارن نیز مشاوره و بهره گیرد.
فاضل همچنین در ارتباط با کد ششم اخلاق پزشکی تاکید کرد: یک پزشک در طبابت خود تنها به غیر از موارد اورژانسی از اختیار انتخاب بیمار، همکار و محل طبابت خود برخوردار است.
رئیس جامعه جراحان ایران با اشاره به کد هفت اخلاق پزشکی گفت: پزشک بایستی در فعالیت های مربوط به بهبود وضعیت و شرایط بهداشتی زندگی جامعه احساس مسئولیت داشته و بصورت فعال مشارکت داشته باشد.
وی با اشاره به کد هشتم اخلاق پزشکی با بیان اینکه، پزشک در طبابت بیمار باید تنها مسائل بیمار را سرلوحه کار خود قرار دهد و مهمترین مسئله باید بیمار باشد به کد نهم به عنوان آخرین کد اخلاق پزشکی اشاره کرد و گفت: پزشکان بایستی حامی دسترسی و توسعه تمامی امکانات پزشکی به مردم باشند.

** انتقاد از جامعه پزشکی در عدم شرکت در انتخابات سازمان نظام پزشکی
دکتر فاضل در ادامه ضمن انتقاد از جامعه پزشکی کشور به دلیل عدم توجه و حضور شایسته در انتخابات سازمان نظام پزشکی کشور بعنوان یکی از مهمترین سازمان های دفاع از حقوق پزشک و بیماران گفت: متاسفانه کد هفتم در شرایطی مطرح است که پزشکان حتی در مسائل اجتماعی خود نیز کوشا نیستند.
وی افزود: این در حالی است که در چهار سال برای تشکیل یک سازمان نظام پزشکی مقتدر که بی نهایت می تواند در سرنوشت پزشکی کشور مهم باشد تنها باید یکی دو ساعت وقت بگذاریم.
رئیس انجمن جراحان ادامه داد: با این همه پزشک که داریم تنها تعداد کمی به صورت سنتی برای رای گیری و انتخابات حضور پیدا می کنند و این انتخابات با حداقل شرکت کنندگان و آرا تشکیل می شود و این سزاوار جامعه پزشکی نیست.

** تبلیغات کالای پزشکی و معرفی بیمار برای دریافت پورسانت ممنوع
دکتر فاضل در ادامه معرفی بیمار به همکار برای دریافت پورسانت را از دیگر مشکلات جامعه پزشکی ذکر کرد و گفت: وجود این مسائل در جامعه پزشکی خلاف و سازمان نظام پزشکی هم باید با آن برخورد کند.
رییس مجمع انجمن های پزشکی کشور همچنین با اشاره به حضور دکتر زالی رئیس سازمان نظام پزشکی در این همایش و با بیان اینکه ایشان در حوزه تبلیغات خوب کار می کنند! ادامه داد: تبلیغات پزشکی ممنوع است چرا که کالای پزشکی با جان انسان ها سر و کار دارد.
وی همچنین بدگویی پزشکان از یکدیگر، بدخلقی و برخورد نامناسب برخی منشی های پزشکان و همچنین مصرف دخانیات در مطب های پزشکی را از دیگر مشکلات جامعه پزشکی ذکر کرد و افزود: یک پزشک اگر پشت سر همکارش بدگویی کند به خود ضربه زده است.
رئیس انجمن جراحان همچنین برخورداری از اخلاق و خلق و خوی مناسب در برخورد با بیماران را در رضایت آنان بسیار مهم دانست و گفت: ما ممکن است در تشخیص بیماری با مشکل مواجه باشیم اما با یک برخورد مناسب می توانیم بیمار را راضی و خشنود از در خارج کنیم که با این کار عزت و قداست جامعه پزشکی نیز حفظ خواهد شد.

** جان همه بیماران باید برای پزشکان برابر باشد
دکتر فاضل همچنین با تاکید بر رعایت کرامت انسانی بیماران از سوی جامعه پزشکی گفت: امروز حداقل ما بعنوان تحصیلکرده های این جامعه بایستی توجه لازم را در این خصوص داشته باشیم.
وی افزود: یکی از سفارشات همیشگی بنده به دانشجویان این است که هر بیماری که به شما مراجعه می کند از روستایی و شهری، پولدار و فقیر و یا مشهور و بیسواد آن است که باید رفتارمان متواضعانه و مانند نحوه برخورد با رئیس جمهور باشد.
رئیس انجمن جراحان ایران گفت: چندی پیش به هنگام درگذشت مرحوم کیارستمی تصمیم گرفتم مقاله ای در خصوص شرایط جراحی افراد صاحب نام بنویسم چرا که اطبا لاجرم باید افراد مشهور را نیز مداوا کنند، اما بعد که نوشتم دیدم جان همه بیماران برابر است و همه انسانها نیازمند توجه یکسان هستند.
وی همچنین با تاکید براینکه حقوق بیمار و هزینه های پزشکی نیز امروزه خیلی مهم است، اظهار کرد: بسیاری از هزینه تراشی های بی مورد از سوی برخی پزشکان برای بیماران از جمله معرفی بیمارن برای گرفتن ام آر آی یا سی تی اسکن ها بی مورد است.
دکتر فاضل ادامه داد: بنده حیرت می کنم که پزشکی برای تشخیص آپاندیس که یک تشخیص بالینی و معاینه ای است و با صحبت کردن و دست زدن به بیمار می توان آن را تشخیص داد، برای بیمار سی تی اسکن می نویسند.

** قوانین پزشکی زیاد و گاهی متعارض با یکدیگر است
رئیس کمیسیون بهداشت و درمان مجلس شورای اسلامی نیز در این همایش، با اشاره به سیر قانونی حوزه پزشکی در کشورمان گفت: از 110 سال پیش 400 قانون در حوزه سلامت در کشور به تصویب رسیده است.
دکتر علی نوبخت افزود: از این تعداد قانون 130 مورد مربوط به قبل از انقلاب و 55 مورد نیز در دو سال ابتدایی پیروزی انقلاب اسلامی که مجلس وجود نداشت از سوی شورای عالی انقلاب و 215 مورد هم در 9 دوره فعالیت مجلس شورای اسلامی به تصویب رسیده است.
به گفته وی، تصویب قانون طبابت در سال 1290، تصویب قانون مهم مقررات پزشکی، دارویی و مواد خوردنی و آشامیدنی در سال 1334 که در خیلی از زمینه ها اجرا می شود، قانون تشکیل وزارت رفاه در سال 1353 و قانون تشکیل بهداری و بهزیستی در سال 1354، قانون تشکیل سازمان انتقال خون، قانون اجازه تاسیس مطب و تشکیلات وزارت بهداشت، قانون تشکیل سازمان نظام پزشکی و همچنین قوانین مختلف در حوزه سلامت در دوره های مختلف مجلس از مهمترین این قوانین است.
رئیس کمیسیون بهداشت و درمان مجلس با بیان اینکه تعداد آئین نامه ها در حوزه پزشکی و سلامت نیز بیش از یکهزار مورد است گفت: تاکنون پنج برنامه توسعه در کشور اجرا شده است که قوانین آن در مجالس مختلف گذشته به تصویب رسیده و در خیلی از زمینه ها بخش بهداشت و درمان نیز از آن بی نصیب نبوده است.
وی با بیان اینکه از وزیر دادگستری و برخی از وکلا و متخصصان و دست اندرکاران حوزه پزشکی کشور به کمیسیون بهداشت و درمان مجلس دعوت شده است گفت: بایستی در این حوزه تنقیح قوانین کنیم چرا که جامعه پزشکی اکنون در 400 قانون و یکهزار مصوبه غوطه ور است که خیلی از اینها متضاد و دردساز هستند.
دکتر نوبخت افزود: به عنوان مثال در حال حاضر یکسری جریانات و مسائل در احضار اطبا به سازمان پزشک قانونی کشور وجود دارد که نتیجه وجود برخی از قوانین مشکل دار است ما درصدد رفع این معضلات و شفاف سازی در این زمینه هستیم.

** شرایط کاندیداتوری در سازمان نظام پزشکی تعدیل می شود
رئیس کمیسیون بهداشت و درمان مجلس همچنین طرح دعوا برخی از انجمن های پزشکی در کمیسیون بهداشت و درمان را مورد اشاره قرار داد و گفت: متاسفانه این مسئله وقت زیادی را از کمیسیون می گیرد که از سازمان نظام پزشکی انتظار می رود این مسائل را در حوزه معاونت نظارت رفع کنند.
نوبخت با تاکید براینکه وجود این مسائل در شان جامعه پزشکی نیست و باید از مسیر قانونی خود مرتفع شود، در عین حال گفت: البته برخی انجمن ها اعلام می کنند که سازمان نظام پزشکی به دلیل اینکه پشتوانه تمامی جامعه پزشکی را ندارد از توانایی لازم برای نظارت بر انجمن های پزشکی برخوردار نیست.
وی با بیان اینکه، انجمن های پزشکی معتقدند که بسیاری از نمایندگان جامعه پزشکی از سوی هیات مرکزی انتخابات رد شده اند تصریح کرد: ما نیز به دنبال آن هستیم که شرایط کاندیدا شدن افراد برای حضور در یک انتخابات پرشور را تعدیل کنیم.
نوبخت در ادامه با اشاره به اینکه، کمیسیون بهداشت و درمان مجلس نیز برای اینکه نشان دهد که این انتخابات مهم است سه نفر از اعضاء خود را برای نظارت بر این انتخابات معرفی کرده است، از همه دست اندرکاران جامعه پزشکی درخواست کرد که در انتخابات آینده سازمان نظام پزشکی حضور پررنگ داشته باشند.

** انجمن های پزشکی تنها بدنبال منافع خودشان نباشند
دکتر احمد میدری معاون رفاه اجتماعی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی نیز در این همایش ضمن انتقاد از طرح برخی دعواها از انجمن های پزشکی و خدشه دار کردن یکدیگر گفت: نقش انجمن ها در کنار دفاع از منافع خود، ترویج اخلاق حرفه ای است.
وی با با اشاره به مناقشات بین انجمن های پزشکی در حوزه درمان بیماران، واردات تجهیزات و لوازم پزشکی، گفت: این درحالی است که این انجمن ها بدون حاشیه سازی برای دولت بایستی خودشان این تعارضات در منافع را حل و فصل کنند.
معاون رفاه اجتماعی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی در ادامه اظهارکرد: اگر تنها 10 درصد یک جامعه کار غیر اخلاقی انجام دهند دیگر حرمت برای آن جامعه از بین خواهد رفت.
وی با تاکید براینکه دولت در حال حاضر وظایف سنگینی را در کشور عهده دار است گفت:امروز انجمن های پزشکی بایستی در ارزش گذاری نسبی خدمات سلامت (CPT) نه تنها دولت را یاری کنند بلکه انجام کارهای علمی خود را خود عهده دار شوند.
دومین روز از همایش اخلاق، تعهد حرفه ای، قوانین و حقوق پزشکی با هدف افزایش آگاهی جامعه پزشکی با قوانین و حقوق حرفه ای خود و نقش موثر خود پالایشی در پیشگیری از قصورهای احتمالی و همچنین تبیین و ارتقاء مسائل اخلاق پزشکی و مهارت ارتباط بین پزشک و بیمار روز جمعه در مرکز همایش های بین المللی برج میلاد برگزار شد.
علمی**1836**خبرنگار: یوسف درویشی**انتشار دهنده: محمدجواد دهقانی


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

مقالات حقوق پورتال پرتال حقوقمقالاتحقوقمرجع صالح رسیدگی به جرایم موادمخدر اطفال نویسنده ۱۳٩٤٥٢۸ ا عتیاد و موادمخدر پورتال پرتال حقوق دانش آموخته ی مهندسی اموات تاریخ مقطع کاردرمانی اوتیسمسلام و صد سلام به خوانندگان عزیز و همیشه همراه وبلاگ کاردرمانی نوروز نود و سه تان مقالات حقوق پورتال پرتال حقوق مقالاتحقوق عواملی چند، موجب به‌هم خوردن تعادل قرارداد می‌شوند، به ‌طوری که بین وضع قبلی قرارداد و کاردرمانی اوتیسم سلام و صد سلام به خوانندگان عزیز و همیشه همراه وبلاگ کاردرمانی نوروز نود و سه تان مبارک باد پورتال پرتال حقوق دانش آموخته ی مهندسی اموات تاریخ مقطع کارشناسی و


ادامه مطلب ...

رفتار غیر انسانی زن میانسال با مادر جوان و نوزادش +تصاویر

[ad_1]

رفتار یک زن میانسال با یک مادرجوان و نوزادش درانگلیس اعتراض کاربران فضای مجازی را در پی داشته است.

رفتار یک زن میانسال با یک مادرجوان و نوزادش درانگلیس اعتراض کاربران فضای مجازی را در پی داشته است.

جوان؛ مادری که به همراه فرزند شیر خوارش مسافر یکی از قطارها در ایستگاه مرکزی لندن شده بود،  با وجود پرداخت مبلغ اضافی برای داشتن صندلی ویژه مجبور شد جای خود را ترک و به دنبال جا در واگن دیگری بگردد. دلیل این اتفاق شکایت مسافر میان‌سال کناری از صدای گریه کودک خردسال زن جوان بود.

گویا مسافر کناری به این خانم گوشزد می‌کند که شما نباید همراه با کودک در آغوش خود روی صندلی تک نفره بنشینید و من تحمل شنیدن سر و صدای کودک تو را ندارم و اجازه نشستن به این مسافر او را از جای خود بلند میکند ، و مادر جوان و نوزادش مجبور به رفتن به واگن دیگر و ایستادن در کل مسیر می‌شوند. دیگر مسافران شروع به گرفتن فیلم از این رفتار غیر انسانی زن میان‌سال کرده و او را در فضای مجازی مورد سرزنش و شماتت قرار می‌دهند.


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

پناهندگی دات کام مشاهده مبحث خاطرات و اخبار مهاجرت و سفر به مکزیک ماجرای سفر دو جوان ایرانی به مکزیک و دیپورت رنجنامه مکزیک سفر به مکزیک پناهندگی دات کام مشاهده مبحث خاطرات و اخبار مهاجرت و سفر به مکزیک ماجرای سفر دو جوان ایرانی به مکزیک و دیپورت رنجنامه مکزیک سفر به مکزیک هم


ادامه مطلب ...

10 ویژگی انسانی که باور نمی کنید ژنتیکی باشند

[ad_1]
به گزارش شفاف:  تقریبا همه می دانیم که انسان ها ویژگی های ظاهری شان را از والدین خود به ارث می برند، از رنگ چشم و پوست گرفته تا قد و پرپشتی موها. اما شاید ندانید که برخی از ویژگی ها و صفاتی همانند میزان کلسترول خون، موفقیت تحصیلی یا توانائی رانندگی کردن نیز ارثی هستند و شما ژن آنها را از پدر یا مادر خود دریافت می کنید.

کلسترول بالای خون

10 ویژگی انسانی که باور نمی کنید ژنتیکی باشند

تقریبا همه مردم اعتقاد دارند که میزان بالای کلسترول خون به تغذیه افراد بستگی دارد و گفته می شود برای داشتن زندگی شاد و عمر طولانی، بهتر است میزان مصرف میوه و سبزیجات را افزایش داده و به طور منظم ورزش کنید.

اما خوب است بدانید که میزان کلسترول خون به سبک زندگی فرد بستگی ندارد، بلکه به ژن های وی مربوط می گردد. هر یک نفر از ۵۰۰ نفر دارای یک نوع جهش ژنتیکی ویژه هستند که باعث به وجود آمدن کلسترول بالای خون می شود. این افراد اگر فقط سبزیجات مصرف کنند نیز همچنان به این عارضه دچار خواهند بود.


تاسی سر مردان از مادرشان به آنها به ارث می رسد
10 ویژگی انسانی که باور نمی کنید ژنتیکی باشند

یکی از ژن هایی که نقش اساسی در تاسی سر مردان دارد روی کروموزم X است. مردها این ژن را از مادر خود به ارث می برند. البته برای این موضوع نباید مادر خود را سرزنش کنید، زیرا این ژن از طریق پدر نیز به پسر می رسد. بعلاوه، فاکتورهای زیست محیطی نیز در از دست دادن موهای سر تاثیر چشمگیر دارند.

موفقیت های تحصیلی
10 ویژگی انسانی که باور نمی کنید ژنتیکی باشند

وقتی یک مادر یا پدر فرزند خود را برای گرفتن نمرات پائین سرزنش کرده و به او یادآوری می کند که وی در این مقطع نمرات بسیار بهتری گرفته است، باید بدانید که این مقایسه چندان هم بیراه نیست. موفقیت تحصیلی در انسان ها، ۵۵ درصد به ژن آنها بستگی دارد. هزاران ژن به طور مستقیم مسوول عملکرد شما در مدرسه و دانشگاه هستند. بنابراین، اگر والدین شما در دوران تحصیل شاگردان موفقی بوده اند، به احتمال زیاد شما نیز در این زمینه موفق خواهید بود.

علاقه به قهوه
10 ویژگی انسانی که باور نمی کنید ژنتیکی باشند

آیا در طول روز تعداد زیادی قهوه می نوشید؟ اگر این طور است خیلی خودتان را سرزنش نکنید. اخیرا به دنبال یک پروژه تحقیقاتی، افراد معتاد به قهوه و کسانی که چندان تمایلی به آن ندارند را با هم مقایسه کرده و متوجه شده اند که گروه دوم، با سرعت پائین تری قهوه را هضم و جذب می کنند. به همین خاطر، برای داشتن انرژی به نوشیدن تعداد زیادی قهوه در طول روز نیاز ندارند.

دیابت نوع ۲ در کودکان
10 ویژگی انسانی که باور نمی کنید ژنتیکی باشند

دیابت نوع ۲ عموما در میان افراد بزرگسال و مسن مشاهده می شود. اما گاهی  شاهد بروز این بیماری در کودکان و جوانانی هستیم که بسیار فعال و پرانرژی هستند. دلیل آن هم فقط عوامل ژنتیکی است که به موازات رژیم غذائی کم ارزش، برخی از کودکان و جوانان به آن مبتلا می شوند.

کوررنگی از مادر به ارث می رسد
10 ویژگی انسانی که باور نمی کنید ژنتیکی باشند

کوررنگی نیز یک بیماری موروثی است و فرد، ژن آن را از مادر خود به ارث می برد. اکثرا هم پسرها آن را از مادر دریافت می کنند. البته باید اشاره کرد که کوررنگی در میان مردان عمومیت بیشتری دارد. دلیل آن هم آرایش ژن های آنهاست زیرا تک کروموزوم X مادری را ندارند اما زن ها می توانند کروموزوم اکس را از پدر خود هم داشته باشند.

حساسیت به لاکتوز
10 ویژگی انسانی که باور نمی کنید ژنتیکی باشند

شاید برایتان عجیب باشد اما تقریبا ۶۵ درصد از مردم توان هضم کردن لاکتوز یا همان قند شیر را ندارند. یک ژن ویژه مسوول این امر است. نوزادان برای ادامه زندگی در ماه های نخست زندگی خود به شیر وابسته هستند. یعنی تنها تغذیه آنها را شیر تشکیل می دهد که بدن برای هضم لاکتوز آن، باید آنزیم ویژه ای را تولید کند. هر چه کودک بزرگ تر می شود، توانائی گوارش محصولات لبنی را از دست می دهد. فقط تعداد کمی از مردم توان تحمل لاکتوز را دارند، به این معنی که با نوشیدن شیر مشکلی برایشان ایجاد نمی شود.

توانائی رانندگی کردن
10 ویژگی انسانی که باور نمی کنید ژنتیکی باشند

جالب است بدانید که تحقیقات علمی ثابت کرده اند که هر کسی توانائی رانندگی کردن ندارد. حتی اگر آموزش رانندگی دیده باشید و گواهی نامه خود را نیز اخذ کرده باشید، باز هم ممکن است وقتی پشت فرمان می نشینید، دچار ترس شده و نتوانید واکنش های مناسبی از خود نشان دهید. یک ژن ویژه در این امر نقش مهم دارد. اگر فاقد آن در بدن خود باشید، قادر نخواهید بود با تمرکز بالا و به درستی رانندگی کرده و در نتیجه در این کار، بسیار بد بوده و تصادف خواهید کرد. در نتیجه تحقیق یاد شده مشخص گشته که این ژن در ۳۰ درصد از مردم وجود دارد.

نزدیک بینی
10 ویژگی انسانی که باور نمی کنید ژنتیکی باشند

نزدیک بینی در افرا نیز کاملا ارثی است. اگر هر دو والد، یعنی پدر و مادر این مشکل را داشته باشند، ۵۰ درصد احتمال دارد که کودک نیز آن را به ارث ببرد. البته همه این مشکل به مسائل ژنتیکی و موروثی مربوط نمی شود، بلکه افرادی که کمتر روبه روی کامپیوتر نشسته و خیلی به مانیتور خیره نمی شوند، کمتر احتمال دارد که به نزدیک بینی مبتلا شوند.

محبوبیت
10 ویژگی انسانی که باور نمی کنید ژنتیکی باشند

شاید برایتان بسیار عجیب باشد، اما میزان محبوب بودن افراد در ژن آنها نهفته است. دانشمندان دانشگاه هاروارد پس از چندین سال تحقیق به این نتیجه رسیده اند که در ابتدای شکل گیری انسان ها، آنهائی که اطلاعات بیشتری نسبت به منابغ غذایی و خطر داشتند، در مرکز توجه دیگران بوده اند. این افراد این ویژگی بارز خود را به نسل های بعدی خود نیز منتقل کرده اند. کسانی که این ژن را از والدین خود دریافت کرده باشند، در میان اجتماع ها محبوبیت بیشتری داشته و افراد زیادی تمایل دارند با آنها دوست شوند.

لازم به اشاره است که چگونگی انتقال این ژن هنوز معلوم نیست و امیدواریم در آینده ای نزدیک، بتوان این روند را توضیح داد.


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

بعضی آقایان ایرانی مثل ماشین پراید هستند – مرد روزمثل همیشه سعی می کنم این حرفی که در باره مردها می زنم متکی باشد به دیده ها و شنیده های حلقه گم شده ی راز رازی که در فیلم راز نتایج عمل کردن به حرف های دکتر ویتلی شگفت انگیز و غیر قابل باور بود بلافاصله پیشرفت متن نو شناسه های غزل پست مدرن دکترسیّدمهدی …شبنم طاهرخانی گفته وای ممنونم که این مطلب رو توی این سایت گذاشتید شبنم بهار گفتهفن بیان،اصول سخنرانی و هنرگویندگی وگفتگو …شیوه‌ای که با کودکان حرف می‌زنیم تاثیر عمیقی بر آموزش و توانایی گوش دادن آنها بر ما فرگشت انسان ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزادتکاملانسانبا وجود این که شروع فرگشت انسان تکامل آن به عنوان یک موجود زنده، مانند تمام موجودات انجمن علمی سرطان های زنان ایران پنجمین کنگره بین …پنجمین کنگره بین المللی انجمن علمی سرطان های زنان ایران۲۰ نکته برای بهبود قدرت در پرس سینه پایگاه …اشکان پاسخ در تاریخ مرداد ۲۷ام ۱۳۹۳ ۱۵۳۱ سلام علیرضا به طورکلی هر چه مدت زمانی که آب چگونه با دیگران رابطه خوبی داشته باشیم؟ شهر …سلام وخسته نباشیدمن دختری هستم ۱۴ساله شاید شما هم فکر کنید که من با این سنم رفتار بچه وبلاگ تخصصی میکروبیولوژیبیوتکنولوژی دانشجویان محترم توجه داشته باشند که رشته های میکروبیولوژیبیوتکنولوژی و ژنتیک حلقه گم شده ی راز رازی که در فیلم راز فاش نشد بدانید که چرا قانون جذب واقعیت دارد چگونه می توانید همیشه و در هرشرایطی از آن استفاده کنید بعضی آقایان ایرانی مثل ماشین پراید هستند – مرد روز مثل همیشه سعی می کنم این حرفی که در باره مردها می زنم متکی باشد به دیده ها و شنیده های شخصی متن نو » شناسه های غزل پست مدرن دکترسیّدمهدی موسوی پیش از آغاز بحث باید این نکته را مدّ نظر قرار داد که هر گونه بحث جزءنگرانه پیرامون ویژگی ها و فن بیان،اصول سخنرانی و هنرگویندگی وگفتگو آموزش حرف زدن به بسیاری از والدین نگران آن هستند که روی فرزندشان برچسب «بیش‌فعال» خورده شود تعداد دیگری از فرگشت انسان ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد تکاملانسان با وجود این که شروع فرگشت انسان تکامل آن به عنوان یک موجود زنده، مانند تمام موجودات زندهٔ وبلاگ تخصصی میکروبیولوژیبیوتکنولوژی دانشجویان محترم توجه داشته باشند که رشته های میکروبیولوژیبیوتکنولوژی و ژنتیک وبیوشیمی اخبار کلینیک نوین مرکز تخصصی جامع اعصاب و روان کلینیک اگر تمام کارهایی که ما تا به حال به مرور انجام داده‌ایم را همین حالا یکجا به ما بسپارند هرگز انجمن علمی سرطان های زنان ایران پنجمین کنگره بین المللی انجمن علمی سرطان های زنان ایران با همکاری دانشگاه علوم پزشکی تهران دانشگاه علوم پزشکی شهید


ادامه مطلب ...

چیستی نسبت پدیده تکفیر با آموزه کرامت انسانی اسلام

[ad_1]

چکیده

کرامت یا شرافت انسان، در بافت فلسفی بر خصلت والایی (شرافت) او از دیگر موجودات دلالت می‌کند و در بافت اخلاقی بر بایستگی یا نابایستگی رفتارهای ارادی (عمل کریمانه و دنیئانه) و در بافت حقوقی، بر بایستگیِ دست یابی او به حقوقش یا پاس داشت آنها یا ارج‌مندی ذاتی انسان. باور هستی شناختی انسان به کرامت مندی‌اش بر پایه دیدگاهی فلسفی یا الاهیاتی استوار است. بنا بر آموزه‌های الاهیاتی ادیان ابراهیمی‌ (در اینجا اسلام) ، انسان از روح خداوند برخوردار است و از این روی، جانشین اوست. این برخورداری، به والایی مقام انسان و رسیدنش به شرافت و منزلت ذاتی می‌انجامد. قرآن (بنا بر خوانش رسمی) با تأکید بر این ویژگی انسان در سنجش با دیگر مخلوقات خداوند، حفظ آن را از مقاصد دین برمی‌شمَرد و شریعتی را پیش می‌نهد که نگاهبان این ویژگی است، اما خوانِش هویت محورانه و ناب گرایانه سلفی درباره قرآن، به پیدایی پدیده تکفیر می‌انجامد که نسبتی حقوقی (فقهی) و اخلاقی با کرامت انسانی برقرار می‌کند و در هر دو حوزه، با آن ناسازگار می‌نماید. این پژوهش پس از گزارش آموزه‌های اسلامی‌ در این باره، به چیستی رابطه‌های پدیده تکفیر با آموزه کرامت انسان پاسخ می‌گوید و پس از نشان دادن رابطه حقوقی و اخلاقی‌اش با این آموزه به چرایی ناسازگاری رفتار مسلمانان تکفیری با آن پاسخ می‌گوید.
کلید واژه : کرامت ذاتی، اشرفیت انسان، جانشین خدا، شَتم، تکفیر، مقاصد شریعت.

درآمد

قرآن کریم با بهره گیری از ادبیات عربی پیش از نزول، مفاهیم تازه‌ای به برخی از واژه‌ها بخشیده یا واژه‌های تازه‌ای را ابداع کرده‌ است که دوگانگی و تناظری میان برخی از آنها دیده می‌شود. «کفر» و «ایمان»، که‌ از مفاهیم بنیادی قرآن کریم به شمار می‌روند، از همین دست مفاهیم متناظرند. این واژه‌ها پیش از عصر نزول قرآن در میدان‌های معنا شناختی به کار می‌رفتند که با میدان‌های معناشناختی مؤسَس قرآن متفاوت بود؛ چنان که پس از عصر نزول با پیدایی شاخه‌های گوناگون علوم مبتنی بر قرآن و سنت اسلامی ‌نیز معانی دیگری در این واژگان رخ نمود. بنابراین، «کفر» و «ایمان» از دید معناشناختی از سه دوره گذشته‌اند: 1. پیش از نزول؛ 2. هنگامه نزول؛ 3. پس از نزول، باری، کافر و مؤمن همواره در برابر یکدیگر جای می‌گرفتند و می‌گیرند. این دو مفهوم را دست کم از چهار منظر می‌توان بررسی کرد:
1. معناشناختی (بررسی مفهوم کفر و ایمان پیش از نزول قرآن و پس از آن) ؛
2. الاهیاتی/ کلامی‌ (بررسی معیارهای کافر یا مؤمن شدن بنا بر متون مقدس دینی و مذهبی) ؛
3. حقوقی (بررسی امتیازهای دینی مؤمن و کافر بودن/ شدن افراد در جامعه دینی) ؛
4. اخلاقی (بررسی خوبی و بدی کشیدن مرز ایمان و کفر میان انسان‌ها و تقسیم آنها به کافر و مؤمن و خوبی و بدی کیفرهای کافر شدن یا نسبت دادن کفر به کسی) .
این منظرها درباره مبحث «ایمان- کفر»، نامرتبط با یکدیگر نیستند، بلکه داوری از هر منظری در این باره، در داوری از منظر دیگر، تأثیر می‌گذارد؛ یعنی تعریف کفر و ایمان در تفسیر قرآن، به پیدایی باورهایی الاهیاتی (کلامی) می‌انجامد که پیامدهای حقوقی و اخلاقی دارند. از سوی دیگر، بر پایه‌ این پیش فرض هستی شناختی که ‌الاهیات ادیان ابراهیمی، به ویژه‌ اسلام، نیز آن را تأسیس یا تأیید می‌کنند، انسان از «کرامت» برخوردار است و بر اثر این ویژگی، حُرمت و منزلتی ذاتی دارد که شماری از کارها درباره ‌او، از منظر اخلاقی و حقوقی، رَوا و توجیه پذیر نیستند.
تکفیر (نسبت دادن کفر به مسلمان) پیش از نزول قرآن بار ارزشی نداشت، اما پس از نزول از ویژگی ارزشی برخوردار شد؛ چنان که هنگامه نزول قرآن، یعنی در دوره‌ استقلال هویتی جامعه مسلمانان (پس از هجرت پیامبر از مکه به مدینه) و در دوره پس از نزول، بار حقوقی نیز یافت. پرسش اصلی این مقاله چنین است: «تکفیر چه نسبتی با کرامت انسان دارد؟»؛ یعنی آیا نسبت دادن کار به مسلمان از دید اخلاقی رَوا و از دید حقوقی توجیه پذیر است؟ و با فرض ناروایی و توجیه ناپذیری‌اش به نفی کرامت انسان می‌انجامد یا به دلیل دیگری، نارواست؟ (پرسش اخلاقی و ساری) ، این مسئله، پرسش‌هایی فرعی نیز به دنبال می‌آورد. مانند اینکه: 1. آیا کشیدن مرز میان مسلمانان و دیگر پیروان ادیان و کافر خواندن آنها، رَواست؟ و با فرض ناروا بودنش، آیا به نفی کرامت انسانی می‌انجامد؟ (پرسش اخلاقی) ؛ 2. آیا تفاوت مسلمانان با نامسلمانان (در ابواب و احکام دیات، قصاص، طهارت، جزیه، ازدواج، بیع/ عقود شرعی و ...) ، توجیه پذیر است؟ و با فرض توجیه ناپذیری‌اش آیا به نفی کرامت انسان می‌انجامد؟ (پرسش حقوقی) ؛ 3. آیا جنگیدن (جهاد) با نامسلمانان و کشتن آنها، توجیه پذیر است؟ و با فرض توجیه ناپذیری‌‍اش آیا به نفی کرامت انسان می‌انجامد؟ (پرسش حقوقی) ؛ 4. آیا کافر دانستن و کشتن کسی که کیش مسلمانی‌اش را تغییر می‌دهد (مُرتد) ، توجیه پذیر است؟ و با فرض توجیه ناپذیری‌اش آیا به نفی کرامت انسان می‌انجامد؟ (پرسش حقوقی) .
بنابراین، افزون بر بررسی سازگاری قرآن در ایجاد نظامی‌ ارزشی با محوریت ایمان (= اسلام) و کفر و تأکیدش بر کرامت انسانی، احکام فقهی (جهاد و ارتداد) و پدیده تکفیر را از دید حقوقی و اخلاقی و رابطه‌شان را با کرامت ذاتی و اکتسابی انسان، می‌توان بلکه باید بررسی نمود. این پژوهش فقط به پرسش نخست (مسئله اصلی‌اش) پاسخ می‌گوید؛ زیرا پاسخ گویی به همه پرسش‌های یاد شده‌ از چارچوب تحقیق فراتر می‌رود، اما ناگزیر است پاسخ‌های محتمَل را درباره دیگر پرسش‌ها طرح کند و یکی از آنها را برگزیند.

معناشناسی فضیلت‌های قرآنی

قرآن کریم از دید زبان شناختی، اثر اصیل عربی است و همه واژگان آن زمینه‌ای پیش از قرآنی یا پیش از اسلامی دارند. (2) هیچ یک از واژه‌های کلیدی قرآن که در پیدایی جهان بینی اسلامی ‌تأثیرگذار بودند حتی کلمه «الله»، پس از نزول قرآن وضع نشده، بلکه کمابیش همه‌ آنها به گونه‌ای در ادبیات پیش از اسلام موجود بوده‌اند. این واژه‌ها در ساختار و دستگاه تصوری دیگری به کار می‌رفتند و قرآن آنها را در شبکه تصوری دیگری به کار گرفت که نزد مردم جزیرة العرب آن روز ناشناخته بود. این جابجایی مفهومی ‌افزون بر دیگر عوامل مؤثر در ایجاد نظام اخلاقی، به پیدایی ارزش‌هایی تازه و انقلابی دینی در آن سامان انجامید و همه‌ ارزش‌ها و پدیده‌ها از آن پس، نظم و ترتیب و ارتباطات دیگری یافت و تصدیقات درباره‌ آن تصورات پیشین، تغییر کرد. برای نمونه، مسیح و فرشتگان- بر پایه همین تصوراتِ ملازم با تصدیقات تازه- از بنده خدا بودن سر نمی‌پیچیدند (3) و جنّیان و انسان‌ها کاری جز بندگی نداشتند. (4) عامل تغییردهنده‌ آن نظام و دستگاه تصوری، گاهی به ‌اندازه‌ای نیرومند می‌شد که معنای پیشین را از کلمه می‌گرفت و گویی کلمه جدیدی پدید می‌آورد. کلمات یا اصطلاحات کلیدی در این زمینه، چنین اند: «الله»، «اسلام»، «ایمان»، «نبی» و «رسول»، اما برجسته‌ترین نمونه در این زمینه، واژه «کُفر» در قرآن است.

الف. ایمان ≠ کفر

واژه «کفر» پیش از نزول قرآن در معنای پوشاندن چیزی به کار می‌رفت. بنابراین، شب که چهره ‌افراد را می‌پوشاند یا کشاورز که دانه را با خاک می‌پوشاند، «کافر» خوانده می‌شد؛ چنان که کفر نعمت هنوز به معنای پوشاندن آن (نادیده گرفتن آن) از طریق سپاس ناگزاری آن است. (5) پس کَفَر به صورت خاص، در معنای ناسپاسی کردن و ناسپاس بودن در برابر خیر و احسان دیگری، درست در برابر شَکَر، در معنای سپاس گزار بودن، قرار می‌گرفت و هم درباره عرب مسلمان و هم عرب نامسلمان به کار می‌رفت، اما این دو واژه، به ویژه در آیات پایانی نازل شده بر پیامبر، و بعدها در سنت کلام اسلامی، مسیر دیگری پیمودند و در میدان معناشناختی «ایمان» جای گرفتند و با «الله» مرتبط شدند و پس از این، کفر در معنای ناسپاسی در برابر خداوند و حق پوشی به کار می‌رفت؛ زیرا ایمان چیزی جز توجه به وابستگی و نیازمندی انسان به خداوند و بخشش‌های او و توجه به نمودهای طبیعی در قالب آیات (نشانه‌ها) نبود. پس آرام آرام کفر به جای ناسپاسی، به‌ معنای «بی باوری» و بی ایمانی و شُکر به ‌ایمان، نزدیک شد. (6)
هنگامی‌ که کسی نعمتی را به دیگری ارزانی می‌کند، واکنش طبیعی یا به تعبیر دقیق‌تر، پاسخ او در این باره، سپاس گزاری است. این قانون اخلاقی- بنا بر نظریه‌ استقلال اخلاق از دین- بر روابط اخلاقی همه‌ انسان‌ها با یکدیگر حکم می‌رانَد و پاسخ ناسپاس گرانه در این باره، ناسپاسی و کفر به شمار می‌رود، اما طبیعت آدمی‌ او را به همین ناسپاسی برمی‌انگیزد؛ چنان که قرآن می‌گوید: (إِنَّ الْإِنْسَانَ لِرَبِّهِ لَکَنُودٌ) (7) یا (إِنَّ الْإِنْسَانَ لَکَفُورٌ مُبِینٌ) . (8) اعراب پیش از اسلام نیز بنا بر همین قانون اخلاقی (شکر در برابر نعمت بخشی) می‌زیستند؛ چنان که شاعری از قبیله هذیل (پیش از دوره قرآنی) چنین سروده بود:

فان تشکرونی، تشکروالی نعمة *** و ان تکفرونی، لا أکلّفکم شُکری (9)

قرآن درباره ‌این دوره (پیش از نزول) دست کم در چهار آیه، (10) از وصف «جاهلیت» استفاده کرده است. «جهل» در آن دوره هرگز دلالتی دینی نداشت و بیشتر با «حلم» (وصف متضادش) قرین بود، سه معنا را در «جهل» پیش و پس از نزول می‌توان یافت:

1. جهل در برابر حلم

جهل در این معنا در برابر خویشتن داری بود؛ یعنی هوسی کور که جاهلی را به رفتاری بی اندیشه درباره پیامدهایش وا می‌داشت و درباره‌الگوی ویژه‌ای از رفتار فردی تندخو و بی پروا به کار می‌رفت که با اندک انگیزشی، بی باکانه به عمل دست می‌زد و قدرت «کفّ نفس» (خویشتن داری) اش را از کف می‌داد. چنین کسی نمی‌توانست درست را از نادرست باز شناسد، بلکه به سائق «حمیت» رفتار می‌کرد. (11) در برابر «جهل» بدین معنا، حلم قرار می‌گرفت که به معنای تسلط بر نفس و آرامی‌ و توازن عقلی بود؛ یعنی فرد حلیم بر حس خود چیره می‌شود و به رغم محرک‌های بیرونی، با آرامش و برکنار از پریشانی و آشفتگی، رفتاری را سامان می‌دهد. جهل و حلم بر پایه ‌این معنا، از عواطف انسانی‌اند که در قالب هیجانات «ظلام» و «وقار» نمایان می‌شوند؛ ظلم انفجار رؤیت پذیر (محسوس) جهل و وقار نمود بیرونی حلم است.

2. جهل در برابر عقل

جهل در این معنا نیز در برابر حلم بود، اما حلم در معنای توانایی عقلی در فهم ژرف پدیده‌ها به کار می‌رفت. اگر کسی همواره جاهل (به معنای نخست) باشد، می‌توان گفت که‌ او برای داوری درباره هیچ موضوعی شایستگی ندارد و از دید عقلی، کور است؛ یعنی فقط ظاهر پدیده‌ها را می‌بیند و فهم و بینشی سطحی دارد. جهل به ‌این معنا در قرآن، درباره ناتوانی انسان در فهم اراده خداوند فراسوی حجاب پدیده‌ها به کار رفته‌ است؛ یعنی ناتوانی در دیدن پدیده‌ها در قالب نشانه‌های (آیات) الاهی.
از آن سوی، حلم پایه عقل است؛ یعنی انسان حلیم شایستگی دارد که‌ آرام و استوار خوب را از بد باز شناسد. از همین روی، حلم گاهی در معنای عقل به کار رفته‌ است: (أَمْ تَأْمُرُهُمْ أَحْلَامُهُمْ بِهَذَا أَمْ هُمْ قَوْمٌ طَاغُونَ) ؛ (12) آیا عقل‌هایشان به چنین کاری فرمانشان می‌دهند یا آنان گروهی سرکش‌اند؟ (13)

3. جهل در برابر علم

این معنای جهل که در برابر علم قرار می‌گیرد، در سنجش با دو معنای پیش گفته، کمتر در قرآن به کار رفته ‌است. (14) جهل به معنای اول و دوم از کلمات کلیدی قرآن به شمار می‌رود، اما حلم فقط درباره خداوند به کار رفته ‌است؛ زیرا حلم در دوره پیش از نزول از برجسته‌ترین خصال انسانی به شمار می‌رفت، جهل در دوره پیش از نزول درباره‌ انسان‌های دیگر معنا داشت، اما پس از نزول به خداوند مربوط شد، جهل در مرکز شبکه‌ای از مفاهیم قرار داشت. مانند تکبر برآمده‌ از اعتماد به نفس بی‌اندازه و خودبسایی و بی نیازی از سرسپردگی در برابر قدرت برتر و پایبندی به شَرف و عِرض و نگاه تحقیرآمیز به زیردست. قرآن رفتار دشمنانه بت پرستان را درباره هدایت (هُدی) از طریق شبکه تصوری جهل توضیح می‌دهد. رفتار جاهلانه‌ انسان- به‌این معنا- در برابر خداوند، از دید قرآن بسیار گستاخانه ‌است؛ زیرا انسان چیزی جز «بنده» (عبد) و خدمتگزاری حقیر نیست و نباید درباره خداوند جاهلانه رفتار کند. از سوی دیگر، رفتار حلیمانه نیز که بر قدرت انسان بر مهار آگاهانه ‌احساسات و عواطفش به کار می‌رود و در قالب هیجاناتِ اغماض و شکیبایی رخ می‌نماید، درباره خداوند شایسته نیست؛ زیرا حلم همواره‌ از خودآگاهی انسان به قدرت برتر خودش سرچشمه می‌گیرد که با وضع بندگی و خاکساری در برابر خداوند سازگار نیست.
غرور و خود بزرگ بینی بت پرستان از جهل آنها سرچشمه می‌گرفت (حمیة الجاهلیة) و پذیرندگان آیین جدید باید از حلم فراتر می‌رفتند و خودبسایی و قدرت خود را فرو می‌گذاردند و به معنایی مطلق، فروتن می‌شدند. فضیلت حلم با گذشتن از این مرز به فضیلت «اسلام» بدل شد. حلم در برابر دیگر انسان‌ها شایسته‌ است، اما در برابر پروردگار مالک همه چیز و صاحب جلال و عظمت، کاری جز تسلیم شدن شایسته نیست. بنابراین، جهل در برابر اسلام قرار گرفت که بیشتر بر رفتار لجوجانه و سرسختانه بت پرستان دلالت می‌کرد؛ رفتاری که‌ از آن به «کفر» تعبیر می‌شد؛ چنان که گفته‌اند: کفر انکار و تکذیب و ندانستن چیزی است که‌ اقرار به‌ آن و تصدیقش لازم است یا انکار عالمانه‌ آورده فرستاده [خدا] است. (15) بنابراین، تقابل رذیلت و فضیلت «جهل ≠ حلم» به تقابل رذیلت و فضیلت «کفر ≠ اسلام» بدل شد، اما همه لوازم دینی و اخلاقی تضاد جهل حلم در تضاد کفر ≠ اسلام وجود داشت. (16) به تعبیر دیگر، در کفر بدین معنا، چنین خِصال و رفتارهایی نهفته ‌است: استکبار و استنکاف، (17) مشاقه، (18) تکدیب، (19) ظلم و جرم، (20) اصرار، (21) عصیان، (22) طغیان، (23) تکبر، (24) لُدّ، (25) عزت، (26) بغی، (27) عُتُو، (28) محادّه. (29)

ب. اسلام / ایمان / تقوا

خداوند به کسانی که لجوجانه‌ از خضوع کردن در برابر او سر می‌پیچند (اِبا می‌کنند) و بنا بر طبیعت خود، سبک سرند و زمان را به لهو و لعب می‌گذرانند و درباره جهان دیگر نمی‌اندیشند و در یک کلام، «غافلون»اند، چهره «شدید العقاب» و «ذوانتقام» خود را نشان می‌دهد؛ پس آنها ناگزیرند که هشیار و از پیامد کارهایشان در روز داوری (یوم الدین) اندیشناک باشند و برای مأمون شدن از کیفر سخت خداوند، چیزی میان خودشان و آن کیفر، قرار دهند؛ یعنی «تقوا» پیشه کنند: (و تقواالله ‌ان الله شدید العقاب) (30) یا (وَاتَّقُوا یوْمًا لَا تَجْزِی نَفْسٌ عَنْ نَفْسٍ شَیئًا) ؛ (31) متقی کسی است که ‌از آن کیفر دردناک، هراسناک است: «الوِقَایة: حفظُ الشیءِ ممّا یؤذیه و یضرّه و التَّقوَی جعل النّفس فی وِقَایةٍ مما یخاف»، (32) اما تقوا آرام آرام به جای «خوف»، در معنایی متضاد با «کفر» به کار رفت؛
چنان که متقی باید به غیب ایمان می‌داشت، نماز می‌گزارد، دَهِش می‌کرد، به پیامبر و کتاب او و پیامبران پیش از او، باور می‌داشت؛ (33) پس متقی همان «مؤمن» یا «مسلم» است و تمایزی بنیادین میان آنها نیست؛ (34) (یا عِبَادِ لَا خَوْفٌ عَلَیکُمُ الْیوْمَ وَلَا أَنْتُمْ تَحْزَنُونَ الَّذِینَ آمَنُوا بِآیاتِنَا وَکَانُوا مُسْلِمِینَ) . (35) مسلم همه هستی خود را فقط به خداوند تسلیم می‌کند و مؤمن نیز چنین است: (36) (إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِینَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ ثُمَّ لَمْ یرْتَابُوا وَجَاهَدُوا بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ أُولَئِکَ هُمُ الصَّادِقُونَ) ؛ (37) (إِذْ قَالَ لَهُ رَبُّهُ أَسْلِمْ قَالَ أَسْلَمْتُ لِرَبِّ الْعَالَمِینَ) ؛ (38) (رَبَّنَا وَاجْعَلْنَا مُسْلِمَینِ لَکَ وَمِنْ ذُرِّیتِنَا أُمَّةً مُسْلِمَةً لَکَ وَأَرِنَا مَنَاسِکَنَا وَتُبْ عَلَینَا إِنَّکَ أَنْتَ التَّوَّابُ الرَّحِیمُ) . (39) بنابراین، اسلام/ ایمان/ تقوا در ساختار ارزشی پس از نزول قرآن، به فضائلی بنیادین بدل شدند. گزاره‌های زیر، افزون بر ویژگی‌های ایمان در قرآن، بر فضیلت بودنش دلالت می‌کنند:
1. (وَلَمْ تُؤْمِنْ قُلُوبُهُمْ) ؛ (40) کاری قلبی است؛
2. (آمِنُوا کَمَا آمَنَ النَّاسُ) ؛ (41) کاری اختیاری است؛ زیرا خداوند به ‌ایمان آوردن فرمان داده‌ است؛
3. (فَزَادَهُمْ إِیمَانًا) ؛ (42) افزایش پذیر است؛
4. (کیف یهدی الله قَوماً کفَرُوا بَعدَ ایمانِهِم) ؛ (43) از میان رفتنی و تبدیل پذیر به کفر است؛
5. (مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْیوْمِ الْآخِرِ وَالْمَلَائِکَةِ وَالْکِتَابِ وَالنَّبِیینَ) ؛ (44) متعلقش موجودات عینى خارجی است؛
6. (آمَنَّا بِاللَّهِ وَمَا أُنْزِلَ إِلَینَا وَمَا أُنْزِلَ إِلَى إِبْرَاهِیمَ وَإِسْمَاعِیلَ وَإِسْحَاقَ وَیعْقُوبَ وَالْأَسْبَاطِ وَمَا أُوتِی مُوسَى وَعِیسَى وَمَا أُوتِی النَّبِیونَ مِنْ رَبِّهِمْ) ؛ (45) به گزاره‌ها نیز تعلق می‌گیرد؛
7. (الَّذِینَ أُوتُوا الْعِلْمَ وَالْإِیمَانَ) ؛ (46) با علم متفاوت است؛
8. (قَالَ أَوَلَمْ تُؤْمِنْ؟ قَالَ بَلَى وَلَکِنْ لِیطْمَئِنَّ قَلْبِی) ؛ (47) با بی اطمینانی قلب جمع شدنی است؛
9. (وَمَنْ یکْفُرْ بِالْإِیمَانِ) ؛ (48) خودش به کفر تعلق پذیر است؛
10. (لِنَعْلَمَ مَنْ یؤْمِنُ بِالْآخِرَةِ مِمَّنْ هُوَ مِنْهَا فِی شَکٍّ) ؛ (49) با شک جمع پذیر نیست؛
11. (وَالَّذِینَ آمَنُوا بِالْبَاطِلِ) ؛ (50) به باطل نیز تعلق می‌گیرد؛
12. (مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْیوْمِ الْآخِرِ وَعَمِلَ صَالِحًا فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ) ؛ (51) ناگزیر به عمل صالح
نمی‌انجامد؛
13. (وَإِنِّی لَغَفَّارٌ لِمَنْ تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ صَالِحًا ثُمَّ اهْتَدَى) ؛ (52) راه یافتگی به‌ آن مسبوق است؛
14. (منْ تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ صَالِحًا فَعَسَى أَنْ یکُونَ مِنَ الْمُفْلِحِینَ) . (53) ناگزیر به فلاح نمی‌انجامد؛
15. (فَلَمْ یکُ ینْفَعُهُمْ إِیمَانُهُمْ لَمَّا رَأَوْا بَأْسَنَا) . (54) همواره سودمند نیست.

مبناشناسی کرامت‌های انسانی

الف. مفهوم شناسی

«کاف» و «را» و «میم»، دو باب دارد: 1. بر وزن فعل؛2. بر وزن فَعَل. (55) مشتقات این ماده 47
بار در قرآن آمده است. بیشتر واژه شناسان در توضیح «کَرَم»، از واژه «شَرَف» بهره برده‌اند. (56) شرف به‌ گفته آنها یا از آنِ خود چیز/کس است (ذاتی) یا درباره خصلتی از خصالش (اخلاقی) به کار می‌رود. (57) معنای نخستین شَرَف، درباره زمین و مکان به کار رفته‌است: (58) «ما اشرَفَ من الارض»؛ آنچه‌ آنچه ‌از زمین بلند می‌شود یا «المشرَف»؛ مکانی که بر آن بالا می‌آیند یا «مَشارف الارض»؛ بلندی‌های زمین، این معانی، متضمن «فزونی» آشکار (ظاهری) اند. بنابراین، معانی دیگر شرف نیز فزونی ظاهری را در بردارند. مانند «الخیل المستشرف»؛ لشکر بزرگ و دراز یا «سَهم شارف»؛ تیر بلند، پس شرف گاهی در معنای «بلندی» و گاهی در معنای «بزرگی» به کار می‌رود. کرم در این معنا، با «برتری» و «بزرگی» هم معناست؛ چنان که واژه ضد آن، یعنی «لُؤم» به معنای «پستی» و «خُردی» است. (59) اگر چیزی کسی در سنجش با چیزها/ کسان دیگر فزونی داشته باشد، به کریم بردن موصوف می‌شود. این فزونی درباره جماد و حیوان و گیاه بیشتر بر پایه کمّیت آثارشان استوار است، مانند «ارض مکرمة للنبات»؛ زمین حاصل خیز یا خوش حاصل یا «کرُمَ السحاب»؛ درباره‌ ابر باران بار.
کرم در هر یک از نمونه‌های یاد شده، به وصفی از صفات موصوف ها ناظر است که در آن وصف در سنجش با دیگر چیزها/ کسان، فزونی و برتری دارند. اگر انسانی به خاندان (پدری و مادری) اصیلی نَسَب ببرد، او را «کریم الطرفین» می‌خوانند؛ چنان که به ‌انسان زیباروی، «کریم الوجه» می‌گویند. همچنین اگر خویِ پسندیده‌ای داشته باشد و آن خوی در ساحت‌های بیرونی وجودش (رفتار و گفتار) دیده شود، به کرَم موصوف می‌شود، اما بیشتر درباره دو خوی انسانی در تعامل با دیگران به کار رفته‌است: 1. بخشیدن؛ 2. بخشودن.
بخشیدن به معنای «بذل» و «عطا کردن» است، اما بخشودن در معنای «عفو»، «رحم کردن» و«شفقت آوردن» به کار می‌رود. حاصل مصدر بخشیدن، «بخشش»؛ یعنی «داد» و «دهش» و حاصل مصدر بخشودن، «بخشایش»؛ یعنی «درگذشتن» است که گاهی از سر تسامح آنها را به جای یکدیگر به کار می‌برند. بنابراین، کرامت (کرامة) که مصدر کرم است، هم در معنای عطا و هم در معنای عفو به کار می‌رود؛ چنانکه کریم را هم بخشنده و هم بخشاینده می‌توان ترجمه کرد. نمونه‌هایی از کاربرد این واژه در دو معنای یادشده در ادبیات منظوم فارسی چنین‌اند:
عشق است و مفلسی و جوانی و نوبهار *** عذرم پذیر و جُرم به ذیل کرَم بپوش (60)

پوشیدن به ذیل کرم، یعنی نادیده گرفتن گناه و بخشودن آن.

نیست در کَس کرَم و وقت طرب می‌گذرد *** چاره آن است که سجاده به می‌ بفروشیم (61)

به قرینه فروختن سجاده و تنگی وقت، کرم در مصرع نخست، یعنی دهش و بخشیدن.

ارباب حاجتیم و زبان سؤال نیست *** در حضرت کریم تمنّا چه حاجت است (62)

به قرینه حاجت و سؤال (دریوزگی) ، کریم در مصرح دوم، یعنی بخشنده.

کی کرَمت نگذرد زبنده عاصی *** چون صفت خواجه کریم چنین است (63)

به قرینه عصیان، کرم در مصرع نخست، یعنی بخشایش و کریم در مصرع دوم، یعنی بخشاینده.
بنابراین، همه کریمان از گونه‌ای فزونی و بزرگی و برتری (فضیلت) بهره دارند، اما این فزونی بیشتر در گشاده دستی (سخاوت) یا بخشایندگی (شفقت و صفح) رخ نموده‌است. از این رو، کرامت بیشتر در معنای سخاوت، شفقت و مروت به کار رفته ‌است؛ چنان که آن (کرامه) را بزرگی ورزیدن، نواخت و احسان و بخشندگی، مروت، نفیس و عزیز شدن دانسته‌اند. (64)
اینکه گفته‌اند کریم پیش از نزول قرآن بر شرافت خانوادگی (حَسَب) و محسوس‌ترین فضیلت نزد اعراب پیش از اسلام، یعنی گشاده دستی (در سطح تبذیر) دلالت می‌کرد، اما بر پایه‌ آموزه‌ (إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاکُمْ) (65) تغییر معناشناختی در آن پیدا شد، (66) دعوی پیش گفته را تأیید می‌کند.
کرامت با حریت متفاوت است؛ چنان که گفته‌اند حریت درباره نیکویی‌های کوچک و بزرگ به کار می‌رود و کرامت فقط درباره نیکویی‌های بزرگ. مانند انفاق مال برای فراهم کردن ساز و برگ سپاهِ خدا. (67) باری، مفهوم یاد شده در نخستین معنای شرافت، یعنی برتری همواره در کرامت و مشتقات آن دیده می‌شود. حتی کرامت به معنای یکی از گونه‌های «خرق عادت»، متضمن برتری صاحب کرامت در سنجش با دیگران است؛ زیرا کرامت بر اثر قوّت روحی و قداست نفسانی انسانی کامل یا نیمه کامل رخ می‌نماید. (68)
ترجمه dignity به کرامت، به رغم هم پوشانی معناشناختی آنها، به دلیل اعم بودن معنای کرامت، دقیق نیست؛ زیرا dignity انگلیسی از dignete فرانسوی کهن و آن از dignitas لاتین گرفته شده‌ است که خودش مشتقی از dignus به معنای Worthy به شمار می‌رود و Worthy به معنای سزاوار، شایسته و ارجمند است. فعل لاتین decere صفت decent انگلیسی به معنای محترم و آبرومند را پدید آورد. (69)
برتری (فضل/ شرف) در زمینه‌های گوناگون، به پیدایی معناهای گوناگون واژه «کرامت» می‌انجامد که به شماری از آنها اشاره می‌شود:
1. نژادگی (اصالت) ؛
2. بخشندگی (سخاوت) ؛ مانند (زوج کریم) (70) و (إِذَا مَا ابْتَلَاهُ رَبُّهُ فَأَکْرَمَهُ وَنَعَّمَهُ) ؛ (71)
3. بخشایندگی (شفقت) ؛
3. آزادگی (حریت) ؛
4. پاک دامنی (عفت) ؛
5. بزرگواری/ بزرگ منشی/ وارستگی (نجابت/ عظمت/ مناعت) ؛ مانند (إِنَّهُ لَقَولُ رَسُولٍ کریم) ؛ (72)
6. جوانمردی (فتوّت) ؛
7. آراستگی/ زیبایی (بهجت) ؛ مانند (زوج کریم) ؛ (73)
8. شگفتی (خارق عادت) ؛
9. ارجمندی و ارزندگی/ گران مایگی/ شایستگی (عزازات/ وِزانت/ حرمت) ؛ مانند (وَکُنوزٍ وَ مَقامٍ کریمٍ) (74) و (اَجرٍ کریم) (75) و (اِنَّ أَکرَمَکُم عِندَ اللهِ أَتقاکم) (76) و (فَیَقُولُ رَبِّى أَکرَمَنِ) (77) و (اقرَأ وَ رَبُّک الأَکرَمَ) ؛ (78)
10. فرهمندی والایی (جبروت/ شوکت) ؛
11. سودمندی (فایدت) ؛ مانند (لا بارِدٍ وَ لاکریم) ؛ (79)
12. جاه مندی (منزلت/ مرتبت) ؛ مانند (اکرِمی مَثواهُ) ؛ (80)
بنابراین، ترجمه دقیق اصطلاح dignity، والایی یا فرهمندی یا ارجمندی است، اما به دلیل رواج برابر نهاد کرامت، می‌توان آن را در این باره به کار گرفت.

ب. مَبناشناسی

انسان در دوره جدید (81) خود را در رتبه خدایی می‌نشانَد؛ چنان که گفته‌اند کُفر روزگار کنونی، انسان پرستی (82) است، اما این پرسش بنیادین مطرح می‌شود که‌ انسان بر پایه کدام ویژگی‌اش در چنین جایگاهی نشسته است. بنا بر اصل اول بیانیه حقوق بشر، «همه موجودات انسانی، آزاد و در [برخورداری از] کرامت (83) و حقوق، برابر زاده می‌شوند». (84) بر پایه‌ این اصل، همه‌ انسان‌ها والاییِ ذاتی دارند؛ یعنی از آن روی که ‌انسان‌اند (بما هُم انسان) ، کرامت دارند. کرامت در اصطلاح حقوقی‌اش در معنای شرافت و حرمت و منزلت یا به تعبیر دقیق‌تر، فرهمندی و والایی ذاتی انسان به کار می‌رود. حق محوری و حق اندیشی انسان روزگار جدید به جای تکلیف محوری و وظیفه اندیشی پیشینیان، از باورش به همین کرامت‌مندی و اشرفیت انسان سرچشمه می‌گیرد، اما مبنای این کرامت چیست؟ دست کم چهار مبنا برای باور به کرامت (شرافت) انسان مطرح شده‌است:
1. جامعه شناختی؛ یعنی انسان‌ها بر پایه قراردادی خود را صاحب کرامت و حرمت می‌شمرَند؛
2. روان شناختی؛ یعنی انسان‌ها بر اثر خودخواهی و خودشیفتگی خود را صاحب کرامت و منزلت می‌شمرند؛
3. فلسفی؛ یعنی انسان‌ها با استناد به برهان‌های عقلی، به ضعف وجودی یا غایت واسطه بودن دیگر موجودات و اقوی بودن و غایت اصلی بودن انسان پی می‌برند؛
4. الاهیاتی؛ یعنی انسان‌ها بر پایه آموزه‌های دینی (در اینجا قرآن) ، خود را مخلوقاتی اشرف از دیگر موجودات می‌یابند.
انسان‌ها بنا بر قرارداد (85) حقوق خود را به یکدیگر منتقل می‌کنند و محافظه کارانه تا زمانی که پیمانشان برجاست، در حفظ آنها می‌کوشند. این کوشش به‌ انگیزه حفظ منافع و حقوق خود صورت می‌پذیرد. (86) بر پایه‌ این دیدگاه، انسان از حرمتی ذاتی برخوردار نیست. همچنین ذات انسان بر پایه دیدگاه خودپسندی یا خودشیفتگی، (87) حرمت و شرافتی ندارد، بلکه انسان‌ها بر اثر عشق به خود، خود را از دیگر موجودات برتر می‌شمرَند. (88) پس کرامت ذاتی انسان فقط بر بنیادی فلسفی یا الاهیاتی استوار و توجیه پذیر است. برای نمونه، فیلسوفانی همچون صدرالدین محمد شیرازی و ایمانوئل کانت، با «اقوی» دانستن وجود انسانی (89) یا «غایت فی نفسه» دانستن انسان، (90) به کرامت/ شرافت ذاتی او معتقد شده‌اند. دو آیه نیز در قرآن کریم آشکارا بر برخورداری انسان از فضیلت و کرامت در سنجش با دیگر آفریدگان خداوند دلالت می‌کنند:
1. (وَلَقَدْ کَرَّمْنَا بَنِی آدَمَ وَحَمَلْنَاهُمْ فِی الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَرَزَقْنَاهُمْ مِنَ الطَّیبَاتِ وَفَضَّلْنَاهُمْ عَلَى کَثِیرٍ مِمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِیلًا) . (91)
2. (یا أَیهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاکُمْ مِنْ ذَکَرٍ وَأُنْثَى وَجَعَلْنَاکُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاکُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ خَبِیرٌ) . (92)

ج. گونه شناسی

آیه نخست از کرامت نوع انسانی خبر می‌دهد و مطلق است. بنابراین، همه آدمی‌زادگان بر پایه این آیه، از کرامت برخوردارند، اما آیه دوم از کرامتی مقید به تقوا یاد می‌کند. بنابراین، فقط انسان‌های با تقوا از چنین کرامتی «نزد خداوند» برخوردارند. گویی آیه نخست کرامتی خدادادی یا به تعبیری پیشینی، برای انسان‌ها ثابت می‌کند و آیه دوم کرامتی خودخواسته یا به تعبیری، پسینی، این دو نوع کرامت را «والایی خدادادی/ ذاتی» و «والایی خودخواسته/ اکتسابی» نیز می‌توان خواند:

1. والایی خدادادی/ ذاتی

آیاتی که بنیادی هستی شناختی برای کرامت ذاتی انسان فراهم می‌آورند، از دید درون مایه به دو دسته تقسیم پذیرند: آیات دال بر «والایی انسان در سنجش با فرشتگان»، آیات دال بر «والایی انسان در سنجش با آفریدگان زمینی و آسمانی». کرامت ذاتی آدمی‌ در قرآن کریم بر این بنیادهای هستی شناختی استوار است؛ یعنی انسان بر اثر برخی از ویژگی‌هایش از دیگر آفریدگان خداوند والاتر شده است. روح الاهی، علم الاهی، قدرت الاهی و امانت الاهی، امتیازهای انسان در سنجش با فرشتگان، جانوران خاکی و دیگر آفریدگان خداوندند:

1. برخورداری از روح الاهی

بر پایه‌ آیات قرآن، مهم‌ترین مرحله‌ آفرینش انسان هنگامی‌ در می‌رسد که‌ او روح مند و از این رو، مسجود فرشتگان می‌شود: «هنگامی‌ که پیکر او را آراستم و از روان خود در او دمیدم، در برابرش کُرنش کنید». (93)

2. برخورداری از علم الاهی

بر پایه برخی از آیات قرآن، خداوند پیش از آفرینش آدم به فرشتگان گفت: «جانشینی [برای خود] در زمین می‌گمارم». فرشتگان او را تباه کار و خون ریز خواندند و گفتند ما به ستایش تو می‌پردازیم، اما خداوند گفت: «من به چیزی آگاهم که شما بدان آگاهی ندارید». (94) پس از اینکه خداوند آدم را آفرید نام‌هایی را به ‌او آموخت؛ آنگاه به فرشتگان گفت اگر راست می‌گویید، در این باره سخن بگویید، اما آنان گفتند ما در این باره‌ آگاهی نداریم. بنابراین، خداوند به‌ آدم گفت که در این باره به‌ آنان آموزش دهد؛ سپس به فرشتگان فرمان داد که در برابر او کُرنش کنند. (95) خداوند در این آیات بر نادانی فرشتگان و دانایی خودش و آموزش نام‌ها به آدم و آموزگاریِ آدم برای فرشتگان تأکید می‌کند. پس کُرنش فرشتگان در برابر آدم (والایی انسان) از علم الاهی او سرچشمه می‌گیرد؛ علمی که خداوند خودش (بی واسطه) آن را به‌ آدم منتقل کرد. این دسته‌ از آیات قرآن نیز بر والایی انسان در سنجش با فرشتگان دلالت می‌کنند.

3. برخورداری از امانت الاهی

بنا بر برخی از آیات قرآن، خداوند سپرده‌ای (امانتی) را به آسمان‌ها و زمین و کوه‌ها پیش نهاد کرد و آنها از پذیرش آن سر باز زدند، اما انسان آن را پذیرفت. (96) دیدگاه‌های فراوانی درباره چیستی این امانت عرضه کرده‌اند، اما به هر روی واژه «امانت»، بر چیزی دلالت می‌کند که‌ آن را نزد کسی می‌سپرَند تا آن را پاس دارد و سپس به صاحبش برگرداند. (97) آیه بعد به غایت این امانتداری اشاره می‌کند؛ (98) یعنی پذیرش چنین مسئولیتی بدین می‌انجامد که کسانی مؤمن و کسانی مشرک و کسانی منافق باشند. بنابراین، آسمان‌ها و زمین که ‌از دید کثرت و کمیت از انسان (مردم) فزون‌ترند، (99) چنین مسئولیتی را نپذیرفتند، اما انسان آن را پذیرفت چنان که گفته‌اند تعبیر «حمل» بر گران باری این مسئولیت دلالت می‌کند (100) و مسئولیت پذیری انسان از استعداد او برای رد و پذیرش سرچشمه می‌گیرد؛ استعدادی که‌ آسمان‌ها و زمین و کوه‌ها به رغم سترگی‌شان از آن برخوردار نیستند. بنابراین، این آیه بر والایی انسان در سنجش با آفریدگانی چون زمین و آسمان دلالت می‌کند.

4. برخورداری از قدرت الاهی

بنا بر بسیاری از آیات قرآن، خداوند آفریدگان (پدیده‌های) فراوانی را برای انسان رام کرده است؛ یعنی چیزهایی که در آسمان و زمین‌اند، مسخّر انسان‌اند. (101) مانند خورشید و ماه، (102) دریاها، (103) رودها، (104) کشتی‌های روان بر دریا، (105) ماهیان و گوهران دریا، (106) روزها و شب‌ها، (107) ستارگان (108) و چارپایان، (109) زمین که مولد هر انسانی به شمار می‌رود، به قدرت الاهی برای انسان رام شده ‌است تا انسان بر آن پای بکوبد و از فرآورده‌هایش بخورد. (110) این دسته ‌از آیات بر والایی انسان در سنجش با آفریدگان زمینی دلالت می‌کنند.

2. والایی خودخواسته/ اکتسابی

برخورداری انسان از روح، علم، قدرت و امانت الاهی که سبب والایی وی در سنجش با دیگر آفریدگان خداوند (به معنای عامش) است، اکتسابی نیست، اما قرآن به گونه‌ای از والایی آدمی‌ اشاره کرده‌ است که آن را والایی اکتسابی می‌توان خواند؛ زیرا برخورداری یا نابرخورداری او از
چنین والایی (کرامتی) ، به چگونگی رفتارش وابسته‌ است. آیه دوم، بر «والایی پروامدار یا تقوا محور انسان در سنجش با هم نوعانش» دلالت می‌کند. انسان، مشروط به شرم پیشگی و پرواداری (تقوا) (111) و پاس داشت فرمان‌های خداوند، نزد او از دیگر انسان‌ها والاتر خواهد بود. (112) این آیه بر والایی تقوا محور انسان نزد خداوند در سنجش با دیگر انسان‌ها دلالت می‌کند. به رغم اینکه بنا بر فحوای این آیه همه‌ انسان‌ها کمابیش از خصلت خدادادی تقوا برخوردارند، رشد این خصلت یا فضیلت، خودخواسته و اکتسابی است؛ یعنی کسانی که مختارانه سرمایه خدادادی پروامندی‌شان با پاس می‌دارند و با ایمان و رفتار نیکو بر آن می‌افزایند، به زیان دچار نمی‌شوند. (113)
خداوند به‌ انسان تقوایی پیشینی ارزانی کرده ‌است که بر پایه آن از هدایت گری قرآن برخوردار می‌شود و به تقوایی پسینی دست می‌یابد و به هر اندازه که بر تقوای پسینی خود بیفزاید، نزد خداوند بالاتر خواهد شد. (114) بنا بر برخی از آیات قرآن، خداوند راه را به‌ انسان نشان داده‌ است و انسان در این باره یا «شاکر» یا «کفور» خواهد بود. (115) چنین آیاتی بر هدایت یا همان تقوای پیشینی آدمی ‌دلالت می‌کنند که‌ الهام «تقوا» و «فجور» (116) به‌ او، تعبیر دیگری از آن است.

نسبت‌های تکفیر مسلمان با کرامت انسان

الف. مفهوم شناسی

«تکفیر» از دید واژه‌شناختی، به معنای پوشیدن و پوشاندن است که بر پایه آنها در قرآن و احادیث و منابع کلامی‌ و فقهی چند مفهوم مصطلح پیدا شده‌ است. مانند پاک کردن گناهان و ابطال عقاب و پرداختن کفّاره (117) و ... همچنین بر پایه برخی از احادیث و در اصطلاح فقها، در معنای نهادن دست بر روی دست هنگام ایستادن در نماز یا غیرنماز برای ادای احترام به کار می‌رود (118) که گاهی آن را «تکتیف» می‌خوانند. نیز از دید اصطلاح شناختی، در متون عربی و فارسی در معانی دیگری مانند کافر خواندن کسی یا نسبت دادن کفر به مسلمان به کار می‌رود که‌ از مصطلاحات کلامی‌ و فقهی است و مقصود از آن در این بحث، همین معنای اخیر است.

ب. پیشینه شناسی

تکفیر به معنای نسبت دادن کفر به شخص یا گروه، از آغاز تاریخ اسلام رواج داشته ‌است؛ چنان که برخی از رخدادهای سیاسی و اجتماعی زمینه تکفیر کسانی را فراهم آورد. مانند روی دادهای مهم دوران پس از رحلت پیامبر اکرم (ص) ، یعنی جنگهای «رِدّه» در زمان ابوبکر که دستگاه خلافت در آن ماجرا، معارضان خود را کافر و خارج از دین خواند. (119) درباره ‌اینکه همه یا برخی از تکفیرشدگان در آن دوره ‌از دیدگاه فقه‌ اسلامی‌ کافرند، بسی تردید کرده‌اند. (120) بنا بر گزارش شماری از منابع تاریخی، عواملی مانند ندادن زکات و نپذیرفتن اصل خلافت یا در نظر گرفتن جایگزین هایی برای مقام خلافت، در انتساب کفر به «اهل رِدّه» یا فعالان آنها، تأثیرگذار بوده‌ است.
همچنین خوارج فرقه‌های بسیاری را که به گناهان «کبیره» دست می‌زدند و حتی امت پیامبر را تکفیر می‌کردند (121) و برخی از مسلمانان (پیروان مذاهب اهل سنّت) ، خوارج را تکفیر می‌کردند. (122) شماری از احادیث، غالیان (غُلات؛ آنان که درباره‌ امامان غلوّ و زیاده روی می‌کردند) و پیروان تفویض (مفوّضه) را خارج از ایمان خوانده‌اند. (123) برخی از معتزله و اشاعره، مشابهه را تکفیر می‌کردند؛ چنان که برخی از افراد معروف تکفیر می‌شدند. مانند برخی از خلفا و همسران پیامبر اکرم حتی معصومان نیز از تکفیر شدن بر کنار نمانده‌اند. (124) نمونه‌های فردی و جمعی تکفیر در تاریخ اسلام کم نیست و در برهه‌هایی از تاریخ، این پدیده رایج بوده‌ است. (125)

ج. نسبت ارزشی/ اخلاقی

چنان که گفته شد، اسلام و ایمان و تقوا کمابیش یک معنا دارند و از فضیلت‌های دینی به شمار می‌روند؛ یعنی پس از نزول قرآن فرد مسلمان، مؤمن و متقی از دید خداوند در سنجش با کافر، فضیلت مند است. بنابراین، تکفیر مسلمان به معنای نفی این فضیلت از او و نسبت دادن رذیلت‌های مرتبط با کفر به‌ اوست و از این رو، نسبتی ارزشی/ اخلاقی با کرامت مسلمان برقرار می‌کند. بر پایه این تقریر، معنای آیه سیزده سوره حجرات چنین است: «ای مردم! ... والاترین شما نزد خداوند کسی است که بیش از دیگران از فضیلت تقوا/ پروا برخوردار باشد». پس چنانچه کسی کفر را به دیگری نسبت دهد، این فضیلت را از او نفی کرده ‌است؛ زیرا همه ‌انسان‌ها بنا بر فحوای این آیه‌ از این فضیلت برخوردارند، اما شماری از آنان از این دید از دیگران فضیلت مندترند. افزون بر این فحوا، بنا بر مدلول برخی از آیات، خداوند همه ‌انسان‌ها را از یک «نفس» آفریده (126) و نیروهایش را تعدیل و تنظیم کرده و پرده داری و پرواداری را به ‌او آموخته‌ است. (127) پس همه ‌انسان‌ها کمابیش پروامَندند، اما به ‌اندازه بهره مندی بیشتر از این خصلت، نزد خداوند والاتر خواهند شد. انسان‌هایی که آورده پیامبر را لجوجانه و مکابرانه و ظالمانه‌ انکار می‌کنند و به جای ایمان به «الله» به «باطل» ایمان می‌آورند، نه تنها این فضیلت خدادادی را از دست می‌دهند و زیان می‌بینند که به فضیلت ایمان نیز دست نمی‌یابند، (128) بلکه بر اثر خوی سرکشی‌شان، (129) نشانه‌های خداوند را درنمی‌یابند و نمی‌بینند و پیام او را نمی‌شوند و همچون چارپایان حتی گمراه‌تر از آنها خواهند شد. (130) بنابراین، تکفیر که متضمن داوری درباره دیگری است، نه تنها فضیلت تقوای خدادادی و تقوای خودخواسته تکفیرشونده را نفی می‌کند که به نفی انسانیت وی می‌انجامد و آشکارا با کرامت اکتسابی مؤمنان ناسازگار است.
باری، به چیستی حکم اخلاقی تکفیر نیز باید پاسخ گفت، اما داوری اخلاقی درباره تکفیر بنا بر همه نظریه‌ها در زمینه‌ اخلاق هنجاری (نظریه هنجاری) ، (131) در این مجال نمی‌گنجد. بنابراین، تنها بر پایه نظریه «فرمان الاهی» پاسخی به‌ این پرسش پیش نهاد می‌شود. خداوند به مؤمنان فرمان می‌دهد: «ای کسانی که‌ ایمان آورده‌اند... به کسی که‌ اسلام آوردن خود را اظهار می‌کند، نگویید که مؤمن نیستی»؛ (132) زیرا راه یافتن به اسلام- حتی به ظاهر- آرام آرام به ‌ایمان می‌انجامد. (133) بر پایه‌ این امر الاهی، تکفیر مسلمان قبیح/ نادرست/ بد است.
البته طرح این پرسش توجیه پذیر می‌نماید که با فرض ناروایی تکفیر انسان به ویژه مسلمان، چرا خداوند کسانی را تکفیر کرده ‌است. برای نمونه، می‌گوید کسانی که حضرت مسیح (علیه السلام) را خدا می‌پنداشتند (134) و افرادی که به مردم جادوگری می‌آموختند، (135) کفر ورزیدند (کافر شدند) . نسبت مستقیم فعل کفر به ‌افراد و گروه‌ها در قرآن در این آیات و آیه مُحاجه [نمرود] با ابراهیم (136) و برخی آیات ناظر به شیطان، (137) با تعیین مصداق همراه‌ است؛ یعنی در دیگر نمونه‌ها تعبیر «مَن کفر» یا «الذی کفر» دیده می‌شود که تعبیری عام است. (138) با توجه به خصلت درونی بودن ایمان، تعیین مصداق خداوند «علام الغیوب» (139) در این باره ناروا نیست، اما تعیین مصداق انسان و نسبت دادن کفر به ‌افراد و گروه‌های معین، به ویژه مسلمانان، هرگز رَوا نخواهد بود.

د. نسبت کیفری/ حقوقی

اگر نسبت دادن کفر به دیگری به عمل بینجامد، بنا بر خوانش راست کیشانه (140) فقه‌اسلامی، احکامی‌کیفری/ حقوقی در پی دارد که برجسته ترین آنها «اباحة الدم» (141) یا توجیه پذیر بودن کشتن کافر است؛ یعنی تکفیر در حوزه فقه، باری حقوقی به خود می‌گیرد؛ چنان که برخی از فقیهان با استناد به ‌احادیث، (142) نسبت دادن بی دلیل کفر را به مسلمان، موجب تعزیر دانسته‌اند و گاهی به رغم باور به نادرستی برخی از عقاید آنها، از تکفیر پیروانِ چنان باورهایی، استنکاف کرده‌اند. (143) برای نمونه، محققان حنفی مذهب تصریح می‌کنند «تکفیر المسلم» با فرض تأویل پذیری سخن او، جایز نیست. بنابراین، اگر سخنی بگوید که‌ آن را هم بر کفر و هم بر ایمان بتوان حمل کرد یا رفتاری از او سر زنَد که ظاهری کفرآمیز دارد، اما حتی روایت ضعیفی، مؤمنانه بودن آن را تأیید می‌کند، شتاب زدگی در تکفیر وی جایز نیست. (144) شماری از فقیهان به رغم این گروه‌ از فقها، گاهی در تکفیر کسانی فتوا داده‌اند؛ چنان که محمد بن جمال الدین مکی (شهید اول) شاگردش محمد مالوشی را، که ‌از علمای کرد شیعه بود، بر سر اختلاف درباره نسبت دادن صفات الاهی به معصومان، تکفیر کرد و کار به کارزار و کشته شدن شیخ مالوشی کشید. (145)
به هر روی، تکفیر دیگری در عمل به شماری از احکام عبادی و جزایی در فقه اسلامی ‌انجامیده ‌است، از جمله نجاست کافر، باطل بودن ازدواج با کافر، ارث نبردن کافر از مسلمان، قصاص شدن مسلمان در برابر کشتن کافر، بطلان عبادات کافر و حلیّت مال کافر، به رغم اینکه سنت کفیر نظری میان مسلمانان رواج داشته، همواره به ‌اباحه عملی خون و مال و ناموس آنان نینجامیده‌ است، بلکه فقط خوارج، بربهاریان و وهابیان در عمل خون و مال و ناموس مسلمانان را حلال می‌شمرند، (146) اما به هر روی این پرسش، دست کم در دو سده‌ اخیر، همواره مطرح شده‌ است که به رغم قیود و اختلاف های فتوایی فراوانی که درباره هر یک از این احکام وجود دارد، چرا مسلمانان درباره ناهم کیشان خود تبعیض‌های حقوقی روا می‌دارند و حتی خود را مُجاز می‌دانسته‌اند که به سرزمین آنها یورش ببرند و اموالشان را به غنیمت ببرند و جانشان را بستانند؟ پاسخ گویی به‌ این پرسش در این مجال نمی‌گنجد. افزون بر اینکه آثار فراوانی در این زمینه پدید آمده و چنین پرسش یا پرسش‌هایی را پاسخ گفته‌اند، اما با توجه به عملکرد گروه‌های تکفیری معاصر، به ویژه «داعش»، از یادآوری چند نکته نمی‌توان گذشت:
1. همه دین‌ها برای تثبیت آموزه‌های خود ناگزیر افراد جامعه شان را به دو گروه تقسیم می‌کردند تا هویت مستقلی بیابند. این کار از طریق تأسیس نظام ارزشی تازه‌ای امکان می‌پذیرفت؛ چنان که در سنت زردشتی واژه‌های «زندیک» و «زندیکیه» (کمابیش معادل کافر در ادبیات دینی اسلام) ، در بسیاری از نوشته‌های پهلوی (کتاب دین کرد) دیده می‌شود. این واژه‌ها بر مانی و آیین او دلالت می‌کردند. کتاب گجستک ابالیش آن را در معنای مرتد و بی دین به کار برده‌ است. موضوع این کتاب مناظره‌ای میان وی با آذر فرنبغ فرخزادان، موبّد بزرگ زردشتی و نخستین نویسنده دین کرد، در محضر مأمون خلیفه عباسی است که در آن ابالیش مُجاب می‌شود. زندیق، معرّب زندیک پهلوی است که درباره پیروان مانی و مرتد و ملحد و دهری و بی دین و مخالف اسلام گفته می‌شد. مانی به عقیده زردشتیان با جادویی و دروغ و فریب، خویش را پیغمبر خواند و مدعی دینی جدید شد و زندیک لقب گرفت. نریوسنگ دهاول می‌گوید: «زندیکه نیک پنداشتن اهریمن و دیوان است؛ یعنی از اهریمن و دیوان نیکی داند و بخواهد». (147) تعابیری از این دست در دیگر سنت‌های دینی جهان نیز یافت می‌شود.
تقسیم افراد به مؤمن (مسلم) و کافر در سنت اسلامی ‌نیز بر پایه ‌ابداع مفاهیم تازه در این دو واژه، هویت هایی دینی در جامعه پدید آورد. چنان که گذشت مُسلم پیش از نزول قرآن، در معنای مردی به کار می‌رفت که چیزی گران بها را به خواهانِ آن، تسلیم می‌کرد و کافر کسی بود که در برابر نعمت ارزانی شده به ‌او، ناسپاسی بود، اما قرآن این دو واژه را در میدان معناشناختی «ایمان» و در برابر یکدیگر قرار داد؛ «مسلم» بار مثبت و «کافر» بار منفی گرفت. پیامبر و شمار اندکی از پیروانش (مسلمانان) برای استقرار دین تازه با مخالفانشان (کافران) می‌جنگیدند و افراد جامعه باید با اسلام یا کفر را برمی‌گزیدند (148) و در این یا آن گروه جای می‌گرفتند.
بنابراین، هویت مردم پیش از پیدایی اندیشه «دولت- ملت» در عرصه‌ اجتماعی- سیاسی کشورهای اروپایی، بنا بر گرایش دینی آنها تعیین می‌شد؛ چنان که واژه «ملت» پیش از این در

عبارات مرتبط با این موضوع

سردردهای پشت سر سردردهایپشتسرسردردهای پشت سر به رایجی دردی که قسمت جلو خصوصاً قسمت شقیقه را تحت تأثیر قرار می‌دهد مدیریت حوزه علمیه استان قم اخبار موضوعاتی را که …با توجه به اینکه تاکنون بیش از موضوع اخذ شده در اداره مدارک علمی حوزه علمیه استان سردردهای پشت سر سردردهای سردردهای پشت سر به رایجی دردی که قسمت جلو خصوصاً قسمت شقیقه را تحت تأثیر قرار می‌دهد، نیستند مدیریت حوزه علمیه استان قم اخبار موضوعاتی را که شما نمی با توجه به اینکه تاکنون بیش از موضوع اخذ شده در اداره مدارک علمی حوزه علمیه استان قم به


ادامه مطلب ...

تبیین وضعیت آموزش نیروی انسانی در صنعت بازی‌های رایانه‌ای در کشور

[ad_1]

وضعیت تربیت نیروی انسانی بازی‌های رایانه‌ای در کشور و چشم‌انداز مطلوب این صنعت برای دانشجویان و اساتید دانشگاه آزاد اسلامی تبیین شد.

وضعیت تربیت نیروی انسانی بازی‌های رایانه‌ای در کشور و چشم‌انداز مطلوب این صنعت برای دانشجویان و اساتید دانشگاه آزاد اسلامی تبیین شد.

تبیین وضعیت آموزش نیروی انسانی در صنعت بازی‌های رایانه‌ای در کشور جوان:به گزارش روابط عمومی بنیاد ملی بازی‌های رایانه‌ای، هادی جعفری منفرد، معاون حمایت بنیاد ملی بازی‌های رایانه‌ای ضمن اعلام این خبر افزود: برنامه ملی بازی‌های رایانه‌ای مصوب شورای عالی فضای مجازی فرصت مطلوبی را در جهت هم‌افزایی دستگاه‌های مختلف کشور با محوریت بنیاد ملی بازی‌های رایانه‌ای فراهم کرده است.

وی افزود: از جمله مهم‌ترین این هم‌افزایی‌ها دانشگاه‌ها و مراکز آموزش عالی است که بنیاد علاوه بر برنامه‌هایی همچون تجهیز آزمایشگاه بازی دانشگاه‌های برتر به عنوان قطب‌های بازی‌سازی، حمایت از برگزاری نشست‌های تخصصی در حوزه بازی‌های رایانه‌ای را نیز در دستور کار دارد.

در این خصوص معاونت حمایت بنیاد با توجه به فرا رسیدن هفته پژوهش در دانشگاه‌ها و مراکز آموزش عالی اقدام به برگزاری کارگاه‌ها، سخنرانی‌ها و نشست‌هایی را نموده است. این کارگاه‌ها در مراکز برتر دانشگاه آزاد اسلامی در حال اجرا و برگزاری است. ما معتقد هستیم یکی از روش‌های موثر در راستای تبیین برنامه تربیت نیروی انسانی، برگزاری جلسات توجیهی و کارگاه‌ها در دانشگاه‌های برتر کشور به منظور آشنا نمودن اساتید و دانشجویان با این مقوله است.

همچنین دکتر محمدحسین رضوانی، مسئول ارتباطات دانشگاهی بنیاد در این خصوص افزود: برنامه‌های بنیاد برای هفته پژوهش در سطح دانشگاه‌های آزاد با اجرای سخنرانی در دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال آغاز گردیده است. در این نشست به تبیین وضعیت موجود نیروی انسانی در صنعت بازی‌سازی پرداخته شد و سپس چشم‌انداز مطلوب در افق ۱۴۰۴ که مستلزم تربیت حدود ده هزار نیروی حرفه‌ای بازی‌ساز در کشور است برای اساتید و دانشجویان دانشکده فنی و مهندسی این دانشگاه تبیین گردید.

رضوانی افزود: از دیگر برنامه‌هایی که بنیاد در هفته پژوهش برگزار خواهد کرد می‌توان به برگزاری یک کارگاه آموزشی در دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران غرب اشاره کرد که با موضوع مدیریت تیم‌های بازی‌سازی و چالش‌های آن برگزار خواهد گردید. همچنین یک دوره کارگاه آموزشی موتور بازی‌سازی یونیتی در دانشگاه آزاد اسلامی قزوین توسط دانشکده برق و کامپیوتر این دانشگاه در هفته پژوهش برگزار خواهد گردید.


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

بنیاد ملی بازی های رایانه ای بنیاد ملی بازی‌های رایانه‌ای تنها نهاد متولی بازی‌های رایانه‌ای تحت نظر وزارت دکتر جلالی دانشگاه علم و صنعت ایران پژوهشکده …درجه مدرک رشته تحصیلی سال اخذ نام موسسه آموزش عالی محل اخذ مدرک دکتری برق روش تحقیق گاهی بازی های رایانه ای باتوجه به محتوای آنهامی تواندخطرناک باشد؟ خیلی مخالفم مطالب قدیمی‌تر روش تحقیقموضوع بررسی عوامل موثر در میزان موفقیت دانش آموزان راه یافته به دانشگاه تهرانهمایش های برق و الکترونیک همایش ها ، کنفرانس ها و …هفتمین همایش ملی پژوهش های نوین در علوم و فناوری آذر ماه محورهای همایش درصد جمعیت شیعیان در چند کشور اسلامیهدف این پژوهش، تبیین و تحلیل ژئوپلیتیک شیعه و جایگاه آن در تحولات جهانی و منطقه‌ای تسخیر سفارت آمریکا منطبق بر قواعد بین‌المللی …تسخیرسفارتآمریکبه مناسبت آبان و حضور او در جمع دانشجویان تسخیر کننده سفارت آمریکا، البته پس از دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزیردیف عنوان دانشجو دانشکده گروه تاریخ دفاع ردیف عنوان دانشجو دانشکده گروه تاریخ دفاعهمایش های اجتماعی و اقتصادی همایش ها ، کنفرانس ها …همایش بین المللی افق های نوین در علوم تربیتی ، روانشناسی و آسیب های اجتماعی دی ماه پرسمان دانشجویی اندیشه ی سیاسیشرایط زندگی انسان‌ها نسبت به سال پیش تغییر کرده است در دنیای متمدن و متجدد امروزی بنیاد ملی بازی های رایانه ای بنیاد ملی بازی‌های رایانه‌ای تنها نهاد متولی بازی‌های رایانه‌ای تحت نظر وزارت فرهنگ و روش تحقیق روش تحقیق وبلاگ کلاسی درس روش تحقیق گاهی بازی های رایانه ای باتوجه به محتوای آنهامی دکتر جلالی دانشگاه علم و صنعت ایران پژوهشکده الکترونیک مطالب قدیمی‌تر روش تحقیق موضوع بررسی عوامل موثر در میزان موفقیت دانش آموزان راه یافته به دانشگاه تهران همایش های برق و الکترونیک همایش ها ، کنفرانس ها و سمینار ها هفتمین همایش ملی پژوهش های نوین در علوم و فناوری آذر ماه محورهای همایش درصد جمعیت شیعیان در چند کشور اسلامی هدف این پژوهش، تبیین و تحلیل ژئوپلیتیک شیعه و جایگاه آن در تحولات جهانی و منطقه‌ای، به تسخیر سفارت آمریکا منطبق بر قواعد بین‌المللی است احمدی‌نژاد تسخیرسفارت به مناسبت آبان و حضور او در جمع دانشجویان تسخیر کننده سفارت آمریکا، البته پس از پایان بخش کتابستان منتشر کرد ۲۷ کتاب مهدوی برای شناخت بیش‌تر موعود پایگاه اینترنتی کتابستان در ادامه معرفی سیر مطالعاتی خود در حوزه‌‌های مختلف، این بار در همایش های اجتماعی و اقتصادی همایش ها ، کنفرانس ها و سمینار ها همایش بین المللی افق های نوین در علوم تربیتی ، روانشناسی و آسیب های اجتماعی دی ماه کهنه سربازایرانی آموزش نظامی اطلاعاتی این نوع جنگ از ارتباط چهره به چهره تا اجتماعات بزرگ و کوچک را در بر می‌گیرد؛ با این حال


ادامه مطلب ...

پاسخ به معمای انسانی توسط ربات های خودآگاه

[ad_1]

بامداد – در آزمایشی که توسط پروفسور «سلما برینگسجورد» از موسسه پلی‌تکنیک Rensselaer نیویورک انجام شد، ربات ثابت کرد که قادر است به یک معمای منطقی پاسخ دهد.

به نقل از ایسنا، معمای منطقی اصلی بدین ترتیب است که یک شاه سه مرد دانا را به کشورش فرا می‌خواند و به آنها یک کلاه آبی یا سفید می‌دهد تا بر سرشان بگذارند. آنها باید بدون برقراری ارتباط با یکدیگر، رنگ کلاهی که دیگران پوشیده‌اند را تشخیص دهند. تاکنون فقط انسان‌ها و نه ربات‌ها قادر به حل این معما بوده‌اند.

معمای منطقی

در نسخه جدید از این معما که توسط پروفسور برینگسجورد ارائه شده بود، ربات‌ها طوری برنامه‌ریزی شده بودند که باور کنند به دو مورد از آنها قرص گیج‌کننده داده شده که موجب می‌شد توانایی تکلمشان را از دست دهند. در واقع زمانی که برنامه‌ریز دگمه موجود بر روی سر ربات را فشار می‌داد، ربات‌ها قدرت تکلمشان را از دست می‌دادند. یکی از ربات‌ها دارای دکمه تلقینی بود و قدرت تکلم آن حفظ می‌شد. زمانی که محقق از سه ربات پرسید که چه قرصی را دریافت کرده‌ بودند، رباتی که قادر به تکلم بود پاسخ داد “نمی‌دانم.”

این ربات سپس از جا برخاست و دستش را تکان داد و افزود: حالا می‌دانم. من توانستم ثابت کنم که به من قرص گیج‌کننده داده نشده بود. در واقع، ربات توانایی درک قوانین رقابت، تشخیص صدای خود و نشان‌دادن سطحی از خودآگاهی را دارد که بر اساس آن خود را از سایر ربات‌ها متمایز کرد. این تحقیق در آینده دریچه‌ای را برای ارائه ربات‌هایی باز می‌کند که دارای خودآگاهی هستند.

سایت علمی بیگ بنگ

نوشته پاسخ به معمای انسانی توسط ربات های خودآگاه اولین بار در بامداد پدیدار شد.


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

وقتی دو پروتون با سرعتی نزدیک ِ نور به هم برخورد …وقتی دو پروتون با سرعتی نزدیک ِ نور به هم برخورد کنند چه روی می دهد؟ نوشته شده توسط حل یک مساله ریاضی پس از ۱۵۶ سال حلیکمسالهریاضیحل یک مساله ریاضی پس از ۱۵۶ سال نوشته شده توسط تحریریه‌ی بیگ بنگ در تاریخ ۱۳۹۴۰۸۲۸پزشکی،سلامت،بهداشت،اخبار پزشکی،اخبار …پزشکی،سلامت،بهداشت،اخبار پزشکی،اخبار سلامتوزارت بهداشت،اخبار سلامت و پزشکی پربیننده ترین و آخرین اخبار علمی روز ایران و جهاناخبارعلمیدختر سرخپوشی که آزادی را به هم ریختعکس دختر مشهور سینمای ایران در خارج از کشور مدل شد سایت خبری تحلیلی بامداد بامداد اخبار روز …سایت خبری تحلیلی بامداد اخبار روز، سرگرمی ، اخبار فرهنگ و هنر، اخبار اقتصادی وقتی دو پروتون با سرعتی نزدیک ِ نور به هم برخورد کنند چه روی وقتی دو پروتون با سرعتی نزدیک ِ نور به هم برخورد کنند چه روی می دهد؟ نوشته شده توسط تحریریه حل یک مساله ریاضی پس از ۱۵۶ سال حلیکمساله حل یک مساله ریاضی پس از ۱۵۶ سال نوشته شده توسط تحریریه‌ی بیگ بنگ در تاریخ ۱۳۹۴۰۸۲۸ پزشکی،سلامت،بهداشت،اخبار پزشکی،اخبار سلامت،خبرهای پزشکی پزشکی،سلامت،بهداشت،اخبار پزشکی،اخبار سلامتوزارت بهداشت،اخبار سلامت و پزشکی،خبرهای پربیننده ترین و آخرین اخبار علمی روز ایران و جهان اخبارعلمی دختر سرخپوشی که آزادی را به هم ریختعکس دختر مشهور سینمای ایران در خارج از کشور مدل شدتصویر سایت خبری تحلیلی بامداد بامداد اخبار روز انتخابات سایت خبری تحلیلی بامداد اخبار روز، سرگرمی ، اخبار فرهنگ و هنر، اخبار اقتصادی، انتخابات


ادامه مطلب ...

زندگی و زاد و ولد انسانی روی آب‌های اقیانوس‎ [عکس]

مهاجرانی که میان مبدأ و مقصد ماندند

دوشنبه 14 اردیبهشت 1394 ساعت 10:15

جام جم سرا- جمعیت «باجائو» گروهی از خانواده‌ها و افراد مهاجرند که به دلیل عدم دریافت اجازه اقامت در خاک مالزی با ساختن خانه‌هایی روی آب در نزدیکی سواحل این کشور، تمام ساعات زندگی خود را روی اقیانوس سپری می‌کنند. از این رو تمام خورد و خوراک و مایحتاجشان را نیز از دریا به دست می‌آورند. تصاویری از این نوع زندگی را در ادامه به تماشا بنشینید.


ادامه مطلب ...

چگونه انسانی سالم باشیم؟

البته در دنیای امروز، هیچ‌کس بدون دغدغه نیست، اما با توجه به تمام مشکلات، لازم است فرد بتواند بدرستی شرایط را ارزیابی کند و برای رفع و کاهش نگرانی‌ها و ناکامی‌های خودش اقدامات لازم را انجام دهد و چنانچه نمی‌تواند مشکلات را حل کند دست‌کم برخورد مناسب‌تری با آنها داشته باشد.

رفتارهای زیر اغلب در افرادی که از سلامت روان برخوردارند به چشم می‌خورد:

ـ رفتار اجتماعی کارآمد و مناسب

ـ درگیر نبودن با دلهره و نگرانی

ـ نداشتن بیماری روانی

ـ توانایی کنترل خود و خشم

ـ اعتماد به نفس، خویشتن‌پذیری و خودشکوفایی

ـ گشاده‌رویی و انعطاف‌پذیری

ـ حس مسئولیت‌پذیری

ـ داشتن هدف و مهارت برنامه‌ریزی

برای این که افراد بتوانند در مسیر زندگی خود با آرامش در جاده سلامت روان قدم بگذارند لازم است مهارت‌های لازم را برای رسیدن به آرامش کسب کنند. مهم‌ترین نکته این است بسیاری از مهارت‌ها اکتسابی هستند و افراد می‌توانند در هر سنی با تمرین آنها را در خود ایجاد کنند. برخی از این مهارت‌ها عبارتند از: خودشناسی، هدف گزینی، برنامه‌ریزی، کنترل خشم، کنترل استرس، کنترل اضطراب، توانایی حل مساله و... .

انسان سالم براساس انگیزه و اهدافی که در زندگی دارد می‌تواند سلامت زندگی کند. افرادی که در زندگی خود هدف ندارند بی‌انگیزه می‌شوند و احساس سردرگمی می‌کنند و به افسردگی می‌رسند. این افراد از اضطراب درونی رنج می‌برند و رفته رفته دچار حملات اضطرابی و عصبی می‌شوند.

همچنین لازم است شناخت‌های افراد مورد بررسی قرار گیرد، زیرا یکی دیگر از مواردی که کمک می‌کند فرد به سلامت روان برسد برخورداری از شناخت سالم است. شناخت مجموعه‌ای از توانایی‌های مغز است که عبارتند از: هوشیاری، توجه و تمرکز، حافظه، زبان و... که هر فردی با توجه به شرایط خود از آن بهره می‌برد؛ بنابراین افراد می‌توانند میزان هوشیاری، توجه و تمرکز خود را نیز مورد ارزیابی قرار دهند و چنانچه متوجه شدند عملکرد آنها در این زمینه‌ها نیز کاهش پیدا کرده است اقدامات لازم را درخصوص این مسائل انجام دهند.

از همین ابتدای سال لازم است با تمرین، خود ارزیابی را شروع کنید و عملکردتان را در زمینه مواردی که در سلامت روان مطرح شد، بررسی کرده و امتیاز دهید. در گام بعد لازم است اهداف خود را برای امسال یادداشت و برنامه‌های لازم را برای اجرایی کردن اهداف خود ثبت کنید. اهداف خود را اولویت‌بندی و از مواردی شروع کنید که امکان‌پذیرتر است و اهمیت بیشتری دارد و ایمان داشته باشید با داشتن برنامه منظم و هدف می‌توانید به سلامت روان برسید.

دکتر مهرنوش دارینی

‌ روان‌شناس و مشاور


ادامه مطلب ...

گسترش همکاری پژوهشگاه علوم انسانی با دانشگاه صداوسیما

[ad_1]

پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی با دانشگاه صدا و سیما تفاهم‌نامه همکاری علمی و آموزشی امضا کرد.

گسترش همکاری پژوهشگاه علوم انسانی با دانشگاه صداوسیما

 دکتر قبادی، رییس پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در مراسم امضای این تفاهمنامه، ضمن خیر مقدم و تسلیت ایام سوگواری رحلت پیامبر اکرم (ص) و شهادت امام حسن مجتبی(ع) و امام رضا (ع) با معرفی ظرفیت‌ها و توانایی‌های پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی گفت: پژوهشگاه با رویکردهای مختلفی به فعالیت‌های علمی و پژوهشی می‌پردازد. اولین رویکرد پژوهشگاه علوم انسانی، برنامه توسعه با رویکرد دانایی محور است که بر مبنای آن شبکه نخبگانی تأسیس شده و  پژوهشگاه با بیش از ۲ هزار استاد در سراسر کشور ارتباط دارد.

وی افزود: رویکرد دیگر کاربردی‌سازی علوم انسانی است که برای اولین بار بر اساس این برنامه، پژوهشی در زمینه ساماندهی سکونت در حوزه مکران در حال انجام است.

دکتر قبادی خاطرنشان کرد: طرح جامع و کلان «اعتلای علوم انسانی معطوف به پیشرفت کشور» از جمله دیگر طرح‌هایی است که با مشارکت نخبگان کشور در حال انجام است و قرار است گزارش نهایی «فاز صفر» این طرح در هفته پژوهش ارائه شود.

وی در توضیح سومین رویکرد با بیان اینکه رویکرد افزایش سرانه در اولویت پژوهشگاه است، گفت: با تلاش پژوهشگران و اساتید پژوهشگاه، تولید سرانه علم از ۰.۶ درصد به ۱.۵ درصد رسیده است و تلاش ما بر این است تا بتوانیم طبق پیش بینی برنامه توسعه تولید سرانه علم را به ۲.۵ درصد برسانیم.

رییس پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی همچنین به جایگاه پژوهشگاه به عنوان نماد تمدن ایرانی در حوزه علوم انسانی اشاره کرد و افزود: علوم انسانی مزیت منحصر به فردی در جمهوری اسلامی ایران دارد؛ چرا که علوم انسانی بزرگترین مجرای ارتباطی بین نسل‌هاست، لذا همکاری با دانشگاه صدا و سیما فرآیند جهت‌گیرانه‌ای است که به انتقال میراث ما به نسل‌های آینده کمک خواهد کرد.

در ادامه این جلسه، دکتر زابلی‌زاده، رییس دانشگاه صدا و سیما ضمن تشکر از مسؤولان پژوهشگاه به معرفی این دانشگاه پرداخت و گفت: دانشگاه صدا و سیما، سابقه‌ای بیش از نیم قرن دارد که در ابتدا مدرسه عالی تلویزیون بود و شاید اولین مدرسه عالی در خاورمیانه بود که در حوزه‌های رادیو و تلویزیون به تربیت دانشجو می‌پرداخت و بعدها در سال ۱۳۹۲ از دانشکده به دانشگاه ارتقاء یافت. در ساختار این دانشگاه دانشکده ارتباطات و رسانه، دانشکده فنی و مهندسی رسانه، دانشکده تولید، رادیو و تلویزیون، دانشکده فلسفه رسانه و دانشکده تلویزیون و هنرهای دیجیتال و همچنین یک دانشکده دین و رسانه قرار دارد.

همچنین دکتر رضوی توسی، معاون آموزشی و پژوهشی دانشگاه صدا و سیما، به معرفی رشته‌ها و مقاطع تحصیلی پرداخت و اظهار کرد: رشته‌های دانشگاه صدا و سیما، بیشتر میان‌رشته‌های حوزه رسانه هستند، برای پشتوانه علمی از این رشته ها لازم است کارهای پژوهشی متعددی انجام شود.

دکتر گل محمدی، رییس دانشکده تولید، رادیو و تلویزیون نیز به معرفی دانشکده رادیو و تلویزیون و رشته‌ها پرداخت و تأکید کرد: خاستگاه برخی از رشته‌ها تنها در دانشگاه صدا و سیما است؛ چرا که هدف اصلی این دانشگاه تربیت نیروهای حرفه‌ای برای خود سازمان است.

دکتر ساعی، رییس دانشکده ارتباطات صدا و سیما نیز با تأکید بر این که رشته‌های تحصیلی این دانشکده هم کاربردی و هم غیرکاربردی است، گفت: ما به دنبال فعال کردن رشته‌هایی در حوزه فضای مجازی، علوم شناختی و رسانه، آینده‌پژوهی رسانه، انواع روزنامه‌نگاری تخصصی و رشته‌های تخصصی متون رسانه هستیم.

وی تصریح کرد: هدف اصلی ما در این دانشکده تأمین نیروی انسانی مطابق با فرهنگ سازمانی است، همچنین تلاش مهم دیگر ما در دانشکده ارتباطات، تربیت افراد حرفه‌ای برای کار در سازمان صدا و سیما و فعالیت‌های رسانه‌ای است.

دکتر سرابی، معاون همکاری امور بین‌الملل دانشگاه صدا و سیما نیز به اهمیت انعقاد تفاهم‌نامه‌ها اشاره کرد و گفت: دانشگاه تفاهم‌نامه‌های بسیاری با مراکز علمی و آموزشی خارج از کشور منعقد کرده است که بسیاری از این مراکز توانایی و ظرفیت‌های علمی و آموزشی این دانشگاه را تحسین کرده و تمایل بیشتری به ادامه همکاری علمی و آموزشی داشته‌اند.

بر اساس اعلام روابط عمومی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، دکتر قبادی در جمع‌بندی مباحث مطرح شده تأکید کرد: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی به عنوان نهاد آکادمیک می‌تواند ظرفیت ملی مؤثری را برای دانشگاه صدا و سیما فراهم کند و نیز می‌تواند در حوزه مغزافزاری کمک خوبی برای این دانشگاه باشد، چرا که مهمترین و بزرگترین نهاد علمی و پژوهشی در حوزه علوم انسانی است و از این جهت، پژوهشگاه این آمادگی را دارد که با همکاری دانشگاه صدا و سیما، نقش مفیدی را در ارتقای سطح فرهنگ عمومی و کیفیت فعالیت‌ها و پژوهش‌های رسانه‌ای کشور ایفا کند.

در پایان این جلسه، ضمن قرائت مفاد تفاهم‌نامه و تأیید طرفین، تفاهم‌نامه همکاری علمی و آموزشی بین دانشگاه صدا و سیما و پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی امضا شد.


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

بیمارستان عیسی بن مریم ع اقتصاد مقاومتی؛ …جشنواره هشتم با موضوع آزاد برای جامعه پزشکی کشور ویژه دانشجویان دانشگاه‌های علوم دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزیردیف عنوان دانشجو دانشکده گروه تاریخ دفاع ردیف عنوان دانشجو دانشکده گروه تاریخ دفاعخبرگزاری ایسنا اخبار،آخرین خبرها،خبر فوریخاطرات محمود علیقلی در صبح جمعه با شما صدا قوه قضائیه نمی تواند یک نماینده را بدون وبلاگ تخصصی میکروبیولوژیبیوتکنولوژیمیکروبیولوژیعلوم سلولی مولکولیژنتیکبیوشیمیبیوفیزیک علوم آزمایشگاهیزیست شناسی جستار اقتصاد مقاومتی جستار بیانات رهبری کلیدواژه اقتصاد مقاومتی مقاومت اقتصادی تحریم اقتصادیویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزادصفحهٔاصلیویکی‌پدیا دانشنامه‌ای اینترنتی با بیش از ۲۸۰ زبان با محتوای آزاد است که با همکاری الف معروف‌ترین چهره‌هایی که سال ۹۴ فوت کردندسال ۹۴ با تمام تلخ و شیرینی‌هایش به پایان رسید اما در این سال چهره‌های با دنیای مادی جستار اقتدار ملی جستار بیانات رهبری کلیدواژه اقتدار ملی نظام اسلامی از روزی که متولّد شده تا امروز بیمارستان عیسی بن مریم ع اقتصاد مقاومتی؛ اقدام و عمل جشنواره هشتم با موضوع آزاد برای جامعه پزشکی کشور ویژه دانشجویان دانشگاه‌های علوم پزشکی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی ردیف عنوان دانشجو دانشکده گروه تاریخ دفاع ردیف عنوان دانشجو دانشکده گروه تاریخ دفاع خبرگزاری ایسنا اخبار،آخرین خبرها،خبر فوری خاطرات محمود علیقلی در «صبح جمعه با شما» صدا قوه قضائیه نمی تواند یک نماینده را بدون نظر وبلاگ تخصصی میکروبیولوژیبیوتکنولوژی وبلاگ تخصصی میکروبیولوژیبیوتکنولوژی میکروبیولوژیعلوم سلولی مولکولیژنتیکبیوشیمی جستار اقتصاد مقاومتی جستار بیانات رهبری کلیدواژه اقتصاد مقاومتی مقاومت اقتصادی تحریم اقتصادی ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد صفحهٔاصلی ویکی‌پدیا دانشنامه‌ای اینترنتی با بیش از ۲۸۰ زبان با محتوای آزاد است که با همکاری افراد الف معروف‌ترین چهره‌هایی که سال ۹۴ فوت کردند سال ۹۴ با تمام تلخ و شیرینی‌هایش به پایان رسید اما در این سال چهره‌های با دنیای مادی وداع جستار اقتدار ملی جستار بیانات رهبری کلیدواژه اقتدار ملی خب، راه درست این است که ما خودمان را در درون تقویت


ادامه مطلب ...

مغز هیچ دو انسانی شبیه هم نیستشناسایی افراد با ام‌.آر.آی جدید مغز

[ad_1]

مغز هیچ دو انسانی شبیه هم نیست/شناسایی افراد با ام‌.آر.آی جدید مغز

این محققان برای انجام پژوهش جدید خود از سیستم تصویربرداری دیفیوژن diffusion MRI استفاده کردند تا ثابت کنند که مغز هر انسان منحصر به فرد بوده و با این روش قابل شناسایی است.

آنها نتایج ام‌.آر.آی دیفیوژن مغز 699 نفر را مورد بررسی قرار دادند.

این سیستم تصویربرداری به این دلیل دیفیوژن نام دارد که از فرآیند نفوذ مولکول‌های آب در بافت‌های بیولوژیکی برای ایجاد کنتراست در تصاویر استفاده می‌کند.

آنها سپس این نتایج را گرفته و توزیع آب در تمام نقاط اتصال (به نام کانکتوم محلی) از مسیرهای ماده سفید مغز را شمارش کردند. چیزی که در این پژوهش مشخص شد، این بود که هر فرد دارای یک کانکتوم محلی منحصر به فرد مانند اثر انگشت است.

حتی کانکتوم محلی دوقلوها تنها 12 درصد شبیه به یکدیگر هستند.

آنها برای اطمینان از اینکه نتیجه‌گیری‌هایشان درست است یا خیر، 17 هزار آزمون شناسایی انجام دادند که در آن با موفقیت نزدیک به 100 درصد توانستند افراد را از یکدیگر تشخیص دهند.

آنها همچنین دریافتند که تجارب زندگی یک فرد، مانند تجربه فقر یا بیماری، بر ساختار مغز تاثیر می‌گذارد.

به این ترتیب، محققان می‌توانند از این روش برای درک چگونگی تاثیرات محیط و تجارب بر شکل مغز افراد استفاده کنند.

در نهایت از این روش می‌توان به عنوان یک وسیله شناسایی استفاده کرد که در حال حاضر، محققان در حال تمرکز بر کاربردهای پزشکی بالقوه آن هستند.

نتایج این پژوهش در مجله PLOS به چاپ رسیده است.

5454


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

مغز هیچ دو انسانی شبیه هم نیستشناسایی افراد با ام‌آرآی مغز هیچ دو انسانی شبیه هم نیستشناسایی افراد با ام‌آرآی جدید ام‌آرآی دیفیوژن مغز هیچ دو انسانی شبیه هم نیستشناسایی افراد با ام‌آرآی مغز هیچ دو انسانی شبیه هم نیستشناسایی افراد با ام‌آرآی جدید بوده و در هیچ دو مغز هیچ دو انسانی شبیه هم نیستشناسایی افراد با ام‌آرآی مغزهیچدوانسانیشبیههممغز هیچ دو انسانی شبیه هم نیستشناسایی افراد با ام‌آرآی جدید مغز ارسال شده توسط وی مغز هیچ دو انسانی شبیه هم نیستشناسایی افراد با ام‌آرآی مغز هیچ دو انسانی شبیه هم نیستشناسایی افراد با ام‌آرآی جدید شبیه هم نیستشناسایی مغز هیچ دو انسانی شبیه هم نیست شناسایی افراد با ام‌آرآی مغز هیچ دو انسانی شبیه هم نیست شناسایی افراد با ام‌آرآی جدید مغز این محققان برای مغز هیچ دو انسانی شبیه هم نیستشناسایی افراد با ام آرآی بوده و در هیچ دو نفری پژوهش جدید خود از ام آرآی دیفیوژن مغز نفر مغز هیچ دو انسانی شبیه هم نیستشناسایی افراد با ام‌آرآی علمیکد مطلب ۴۱۵۲۸۱ مغز هیچ دو انسانی شبیه هم نیستشناسایی افراد با ام‌آرآی جدید مغز مغز هیچ دو انسانی شبیه هم نیستشناسایی افراد با ام‌آرآی اثبات کردند که مغز هر فرد مانند اثر انگشت بوده و در هیچ دو نفری که با سرطان مغز هیچ دو انسانی شبیه هم نیستشناسایی افراد با ام‌آرآی …مغز هیچ دو انسانی شبیه هم نیستشناسایی افراد با ام‌آرآی جدید مغزتاریخ انتشار شنبه مغز هیچ دو انسانی شبیه هم نیستشناسایی افراد با ام‌آرآی مغزهیچدوانسانی کردند که مغز هر فرد مانند اثر انگشت بوده و در هیچ دو نفری پژوهش جدید خود از مغز هیچ دو انسانی شبیه هم نیستشناسایی افراد با ام‌آرآی جدید مغز


ادامه مطلب ...