تاریخ تولد پیامبر (ص) بنا به روایت شیعیان مصادف با هفدهم ربیع الاول سال عام الفیل و بنا به روایت اهل سنت مصادف با دوازدهم ربیع الاول است.
شاید یکى از پراختلافترین مسایل تاریخ زندگانى حضرت محمد اختلاف موجود در تاریخ ولادت آن بزرگوار باشد که اگر کسى بخواهد همه اقوال را در این باره جمع آورى کند به بیش از 20 قول می رسد.
همه مورخان و سیره نویسان اتفاق دارند که تولد حضرت محمد (ص) در عام الفیل (سال 570 میلادی) و در ماه ربیع الاول بوده است، اما اینکه تولد آن حضرت در چه روزی از ماه ربیع الاول بوده است، معروف در میان محدثان شیعه این است که تولد آن بزرگوار در صبح روز جمعه هفدهم ربیع الاول بوده است و مشهور در میان اهل سنت این است که آن حضرت در روز دوشنبه دوازدهم ربیع الاول دیده به دنیا گشوده است.
عموم سیره نویسان اتفاق نظر دارند که تاریخ تولد پیامبر گرامى در عام الفیل، در سال 570 میلادى بوده است. زیرا آن حضرت به طور قطع، در سال 632 میلادى درگذشته است و سن مبارک او 62 تا 63 بوده است. بنابراین، ولادت او در حدود 570 میلادى خواهد بود.
بسیارى جاى تاسف دارد که روز میلاد و وفات رهبر عالیقدر اسلام، بلکه موالید و وفیات بیشتر پیشوایان مذهبى ما به طور تحقیق معین نیست. این ابهام سبب شده که بسیارى از روزهاى جشن و سوگوارى ما از نظر تاریخ قطعى نباشد؛ در صورتى که دانشمندان اسلام، نوعا وقایع و حوادثى را که در طى قرون اسلامى رخ داده است با نظم مخصوصى ضبط کرده اند، ولى معلوم نیست چه عواملى در کار بوده که میلاد و وفات بسیارى از آنها به طور دقیق ضبط نگردیده است.
جعفر سبحانی در کتاب فروغ ابدیت می نویسد: فراموش نمی کنم هنگامى که دست تقدیر، نگارنده را به سوى یکى از شهرهاى مرزى کردستان ایران کشانیده بود، یکى از دانشمندان آن محل این موضوع را با من در میان گذارد و بیش از حد اظهار تاسف نمود و از سهل انگارى نویسندگان اسلامى بسیار تعجب می کرد و می افزود: چطور آنان در یک چنین موضوع اختلاف نظر دارند. نگارنده به او گفت: این موضوع تا حدودى قابل حل است. اگر شما بخواهید بیوگرافى و شرح حال یکى از دانشمندان این شهر را بررسى کنید و فرض کنیم که این دانشمند پس از خود اولاد و کسان زیادى از خود به یادگار گذارده باشد، آیا به خود اجازه مىدهید که با بودن فرزندان مطلع و فامیل بزرگ آن شخص، که از خصوصیات زندگانى او طبعا آگاهند، بروید شرح زندگانى او را از اجانب و بیگانگان، یا از دوستان و علاقمندان آن شخص درخواست کنید؟ به طور مسلم وجدان شما اجازه چنین کاری را نمی دهد.
رسول گرامى اسلام از میان مردم رفت و فامیل و فرزندانى از خود به یادگار گذارد، بستگان و کسان آن حضرت می گویند: اگر رسول خدا پدر ارجمند ماست و ما در خانه او بزرگ و در دامن مهر او پرورش یافته ایم، بزرگ خاندان ما، در فلان روز به دنیا آمده و در فلان ساعت معین، چشم از جهان بربسته است. آیا با این وضع جا دارد که قول فرزندان او را نادیده گرفته و نظر دور افتادگان و همسایگان را بر قول آنان ترجیح دهیم؟!
دانشمند مزبور، پس از شنیدن سخنان نگارنده
سر به زیر افکند و سپس گفت: گفتار شما مضمون مثل معروف است که: «اهل البیت ادرى بما
فی البیت» و من نیز تصور می کنم که قول امامیه، در خصوصیات زندگى آن حضرت که ماخوذ
از اولاد و فرزندان و نزدیکان اوست، به حقیقت نزدیکتر باشد.
معروف این است که نور وجود آن حضرت، در ایام تشریق (روزهای یازدهم الی سیزدهم از ماه حج) در رحم پاک «آمنه» قرار گرفت. |
ولى این مطلب با آنچه میان عموم مورخان مشهور است که تاریخ تولد پیامبر در ماه «ربیع الاول» بوده است، سازگار نیست. زیرا در این صورت، باید دوران حمل«آمنه» را، سه ماه و یا یکسال و سه ماه بدانیم و این خود از موازین عادى بیرون است و کسى هم آن را از خصائص حضرت محمد (ص) نشمرده است.
محقق بزرگ، شهید ثانى (911-966) اشکال مزبور را چنین حل کرده است که: فرزندان اسماعیل به پیروى از نیاکان خود، مراسم حج را در «ذى الحجه» انجام می دادند، ولى بعدا به عللى به این فکر افتادند که مراسم حج را هر دو سال در یک ماه انجام دهند؛ یعنى دو سال در «ذى الحجه» و دو سال در «محرم». بنابراین، با گذشتن 24 سال، دو مرتبه ایام حج به جاى خود باز می گردد و رسم اعراب بر همین جارى بود، تا این که در سال دهم هجرت که براى اولین بار، ایام حج با ذى الحجه تصادف کرده بود، پیامبر گرامى با القاء خطبه اى، از هر گونه تغییر، اکیدا جلوگیرى فرمود و ماه ذى الحجه را ماه حج معرفى نمود و این آیه در خصوص جلوگیرى از تاخیر ماه هاى حرام که رسم عرب جاهلى بود نازل گردیده است:
«انما النسیء زیادة فی الکفر یضل به الذین کفروا یحلونه عاما و یحرمونه عاما»؛ «تغییر دادن ماه هاى حرام نشانه فزونى کفر است. کسانى که کافرند به وسیله آن گمراه مىشوند یک سال آن را حلال می شمارند و یک سال حرام».
روى این جریان، ایام تشریق در هر دو سال در گردش بوده است. اگر روایات می گوید که: نور آن حضرت در ایام «تشریق»، در رحم مادر قرار گرفته و در هفدهم ربیع الاول از مادر متولد گردیده است، این دو مطلب با هم منافات ندارند؛ زیرا در صورتى منافات پیدا می کنند که منظور از ایام تشریق همان یازدهم و دوازدهم و سیزدهم «ذى الحجه» باشد ولى همان طورى که توضیح داده شد، ایام تشریق پیوسته در تغییر و تبدیل بوده و ما با محاسبات به این مطلب رسیدیم که در سال حمل و ولادت آن حضرت، ایام حج مصادف با ماه جمادى الاولى بوده است و چون تاریخ تولد پیامبر در ربیع الاول بوده، در این صورت دوران حمل آمنه تقریبا ده ماه بوده است.
نظریه دیگر این است که اعراب در دو موقع «حج» می کردند. یکى ذى الحجه و دیگر ماه رجب و تمام اعمال حج را در همین دو موقع انجام می دادند. در این صورت، ممکن است مقصود از این که: «آمنه» در ماه حج یا در ایام تشریق، حامل نور رسول خدا شده، همان ماه رجب باشد و اگر تاریخ تولد پیامبر را در هفدهم ماه ربیع الاول بدانیم، در این صورت مدت حمل، هشت ماه و اندى خواهد بود.
گردآوری: مجله اینترنتی ستاره
تاریخ تولد پیامبر (ص) بنا به روایت شیعیان مصادف با هفدهم ربیع الاول سال عام الفیل و بنا به روایت اهل سنت مصادف با دوازدهم ربیع الاول است.
شاید یکى از پراختلافترین مسایل تاریخ زندگانى حضرت محمد اختلاف موجود در تاریخ ولادت آن بزرگوار باشد که اگر کسى بخواهد همه اقوال را در این باره جمع آورى کند به بیش از 20 قول می رسد.
همه مورخان و سیره نویسان اتفاق دارند که تولد حضرت محمد (ص) در عام الفیل (سال 570 میلادی) و در ماه ربیع الاول بوده است، اما اینکه تولد آن حضرت در چه روزی از ماه ربیع الاول بوده است، معروف در میان محدثان شیعه این است که تولد آن بزرگوار در صبح روز جمعه هفدهم ربیع الاول بوده است و مشهور در میان اهل سنت این است که آن حضرت در روز دوشنبه دوازدهم ربیع الاول دیده به دنیا گشوده است.
عموم سیره نویسان اتفاق نظر دارند که تاریخ تولد پیامبر گرامى در عام الفیل، در سال 570 میلادى بوده است. زیرا آن حضرت به طور قطع، در سال 632 میلادى درگذشته است و سن مبارک او 62 تا 63 بوده است. بنابراین، ولادت او در حدود 570 میلادى خواهد بود.
بسیارى جاى تاسف دارد که روز میلاد و وفات رهبر عالیقدر اسلام، بلکه موالید و وفیات بیشتر پیشوایان مذهبى ما به طور تحقیق معین نیست. این ابهام سبب شده که بسیارى از روزهاى جشن و سوگوارى ما از نظر تاریخ قطعى نباشد؛ در صورتى که دانشمندان اسلام، نوعا وقایع و حوادثى را که در طى قرون اسلامى رخ داده است با نظم مخصوصى ضبط کرده اند، ولى معلوم نیست چه عواملى در کار بوده که میلاد و وفات بسیارى از آنها به طور دقیق ضبط نگردیده است.
جعفر سبحانی در کتاب فروغ ابدیت می نویسد: فراموش نمی کنم هنگامى که دست تقدیر، نگارنده را به سوى یکى از شهرهاى مرزى کردستان ایران کشانیده بود، یکى از دانشمندان آن محل این موضوع را با من در میان گذارد و بیش از حد اظهار تاسف نمود و از سهل انگارى نویسندگان اسلامى بسیار تعجب می کرد و می افزود: چطور آنان در یک چنین موضوع اختلاف نظر دارند. نگارنده به او گفت: این موضوع تا حدودى قابل حل است. اگر شما بخواهید بیوگرافى و شرح حال یکى از دانشمندان این شهر را بررسى کنید و فرض کنیم که این دانشمند پس از خود اولاد و کسان زیادى از خود به یادگار گذارده باشد، آیا به خود اجازه مىدهید که با بودن فرزندان مطلع و فامیل بزرگ آن شخص، که از خصوصیات زندگانى او طبعا آگاهند، بروید شرح زندگانى او را از اجانب و بیگانگان، یا از دوستان و علاقمندان آن شخص درخواست کنید؟ به طور مسلم وجدان شما اجازه چنین کاری را نمی دهد.
رسول گرامى اسلام از میان مردم رفت و فامیل و فرزندانى از خود به یادگار گذارد، بستگان و کسان آن حضرت می گویند: اگر رسول خدا پدر ارجمند ماست و ما در خانه او بزرگ و در دامن مهر او پرورش یافته ایم، بزرگ خاندان ما، در فلان روز به دنیا آمده و در فلان ساعت معین، چشم از جهان بربسته است. آیا با این وضع جا دارد که قول فرزندان او را نادیده گرفته و نظر دور افتادگان و همسایگان را بر قول آنان ترجیح دهیم؟!
دانشمند مزبور، پس از شنیدن سخنان نگارنده
سر به زیر افکند و سپس گفت: گفتار شما مضمون مثل معروف است که: «اهل البیت ادرى بما
فی البیت» و من نیز تصور می کنم که قول امامیه، در خصوصیات زندگى آن حضرت که ماخوذ
از اولاد و فرزندان و نزدیکان اوست، به حقیقت نزدیکتر باشد.
معروف این است که نور وجود آن حضرت، در ایام تشریق (روزهای یازدهم الی سیزدهم از ماه حج) در رحم پاک «آمنه» قرار گرفت. |
ولى این مطلب با آنچه میان عموم مورخان مشهور است که تاریخ تولد پیامبر در ماه «ربیع الاول» بوده است، سازگار نیست. زیرا در این صورت، باید دوران حمل«آمنه» را، سه ماه و یا یکسال و سه ماه بدانیم و این خود از موازین عادى بیرون است و کسى هم آن را از خصائص حضرت محمد (ص) نشمرده است.
محقق بزرگ، شهید ثانى (911-966) اشکال مزبور را چنین حل کرده است که: فرزندان اسماعیل به پیروى از نیاکان خود، مراسم حج را در «ذى الحجه» انجام می دادند، ولى بعدا به عللى به این فکر افتادند که مراسم حج را هر دو سال در یک ماه انجام دهند؛ یعنى دو سال در «ذى الحجه» و دو سال در «محرم». بنابراین، با گذشتن 24 سال، دو مرتبه ایام حج به جاى خود باز می گردد و رسم اعراب بر همین جارى بود، تا این که در سال دهم هجرت که براى اولین بار، ایام حج با ذى الحجه تصادف کرده بود، پیامبر گرامى با القاء خطبه اى، از هر گونه تغییر، اکیدا جلوگیرى فرمود و ماه ذى الحجه را ماه حج معرفى نمود و این آیه در خصوص جلوگیرى از تاخیر ماه هاى حرام که رسم عرب جاهلى بود نازل گردیده است:
«انما النسیء زیادة فی الکفر یضل به الذین کفروا یحلونه عاما و یحرمونه عاما»؛ «تغییر دادن ماه هاى حرام نشانه فزونى کفر است. کسانى که کافرند به وسیله آن گمراه مىشوند یک سال آن را حلال می شمارند و یک سال حرام».
روى این جریان، ایام تشریق در هر دو سال در گردش بوده است. اگر روایات می گوید که: نور آن حضرت در ایام «تشریق»، در رحم مادر قرار گرفته و در هفدهم ربیع الاول از مادر متولد گردیده است، این دو مطلب با هم منافات ندارند؛ زیرا در صورتى منافات پیدا می کنند که منظور از ایام تشریق همان یازدهم و دوازدهم و سیزدهم «ذى الحجه» باشد ولى همان طورى که توضیح داده شد، ایام تشریق پیوسته در تغییر و تبدیل بوده و ما با محاسبات به این مطلب رسیدیم که در سال حمل و ولادت آن حضرت، ایام حج مصادف با ماه جمادى الاولى بوده است و چون تاریخ تولد پیامبر در ربیع الاول بوده، در این صورت دوران حمل آمنه تقریبا ده ماه بوده است.
نظریه دیگر این است که اعراب در دو موقع «حج» می کردند. یکى ذى الحجه و دیگر ماه رجب و تمام اعمال حج را در همین دو موقع انجام می دادند. در این صورت، ممکن است مقصود از این که: «آمنه» در ماه حج یا در ایام تشریق، حامل نور رسول خدا شده، همان ماه رجب باشد و اگر تاریخ تولد پیامبر را در هفدهم ماه ربیع الاول بدانیم، در این صورت مدت حمل، هشت ماه و اندى خواهد بود.
گردآوری: مجله اینترنتی ستاره
فوقتخصص نوزادان با بیان اینکه امروزه تولد نوزاد نارس مهمترین مشکل در بین خانوادهها و جامعه به شمار میآید، گفت: بهتر است جوانان در سنین مناسب تصمیم به ازدواج و باروری بگیرند تا دچار مشکلات ناباروری نشوند.
در اینجا جدیدترین مجموعه اس ام اس تبریک تولد و جملات زیبا با متنهای کوتاه به همراه جدیدترین و زیباترین مجموعه استیکر تبریک تولد را ببینید.
دانلود استیکر تبریک تولد
می توان با ان به رنج های زندگی هم دل بست
شیرین ترین بهانه ی زندگی ام تولدت مبارک
ﺭﻭﺯﯼ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺩﻧﯿﺎ اﻣﺪﯼ
ﻫﺮﮔﺰ ﻧﻤﯿﺪﺍﻧﺴﺘﯽ ﺯﻣﺎﻧﯽ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺭﺳﯿﺪ
ﮐﻪ اﺭﺍﻣﺶ ﺑﺨﺶ ﺭﻭﺡ ﻭ ﺭﻭﺍﻥ ﮐﺴﯽ ﻣﯽ ﺷﻮﯼ
ﮐﻪ ﺑﺎ ﺗﻮ ﺩﻧﯿﺎ ﺑﺮﺍﯾﺶ ﺯﯾﺒﺎﺗﺮ ﺍﺳﺖ
ﺑﻬﺎﻧﻪ ﯼ اﺭﺍﻣﺸﻢ ﺗﻮﻟﺪﺕ ﻣﺒﺎﺭﮎ
خیلی دوست دارم
یک بغل دشت شقایق
یک اسمون ستاره
یک کوله بار محبت
تقدیمت باد
تولدت مبارک باد
•
برخاستن از عدم و در امدن بر سیرت انسانی
باشکوه ترین پدیده هستی است
بر شما مبارک باد
امروز روزیست که باغ جهان خرسند است
چون در این روز شکوفه ای شکفت
سال روز شکفتنت مبارک
من همین دیروز بود ک رفتم
رفتم و روی همان نیمکت نشستم
گل سرخی روی ان گذاشتم
و مثل همیشه زیر لب گفتم:
هرکجا هستی تولدت مبارک
دانلود استیکر تبریک تولد
روزی که به دنیا امدی هرگز نمیدانستی زمانی خواهد رسید
که ارامش بخش روح و روان کسی هستی
که با بودن تو دنیا برایش زیباتر است
همسر عزیزتر از جانم تولدت مبارک
•
میگویند با یه گل بهار نمی شود
اما بهار من بارویدن تنها یه گل زیباترین بهار است
ای گل تولدت مبارک
تو هیچ چیز کم نداری
برای همه چیزه من بودن
همه چیزه من
تولدت مبارک
•
برای حفظ تعادل باید همیشه در حرکت باشی…
روزگارت پر از موفقیت
تولدت مبارک
عمرت به بلندای آفتاب گرمابخش وجود خانواده ات باد
تولدت مبارک
•
امروز تولدم بود
جز یکی دوتا بانک و همراه اول که بهم تبریک گفتن
خودمم تولدم یادم بود
تولدم مبارک
زیبا تولدم گذشت اما نیامدی
حتی نیامدی بگی چرا به دنیا امدی
دانلود استیکر تبریک تولد
یک جهان قاصدک ناز به راهت باشد….
بوی گل نذر قشنگی نگاهت باشد
و خداوند شب و روز و تمام لحظات
با همه قدرت خود پشت و پناهت باشد
تولدت مبارک دوست من!
داره بارون میاد خوب که نگاه کردم
هوا که ابری نبود….
اون فرشته ها هستن که دارن گریه میکنن
آخه یکی ازشون کم شده
مهربون ترین تولدت مبارک!
تورا اینگونه به یاد دارم با چشمانی پر از مهر با قلبی اکنده از امید
با دستانی از جنس وفا تورا با عشق به یاد دارم
تورا نه از میان مردم بلکه تورا از اسمان
تو را فرشته به یاد دارم
سالروز زمینی شدنت مبارک فرشته مهربانم
•
هر روز برایت رویایی باشد در دسن نه دوردست
عشقی باشد در دل نه در سر….
و دلیلی باشد برای زندگی نه روزمرگی!
تولدت مبارک
•
حقارت واژه ها را وقتی دیدم
که نتونستن مهربونیت رو توصیف کنند
به اندازه تمام خوبی های دنیا دوستت دارم تولدت مبارک عزیزم
تو که جوون منی عمر منی کویرم
و انگار که بارون منی همسر عزیزم تولدت مبارک!
•
باور کن ماههاست زیباترین جملات را برای امروز کنارمی گذارم
امشب اما همه جملات فرار کرده اند
همینطور بی وزن و بی هوا آمدم بگویم
تولدت مبارک!
دانلود استیکر تبریک تولد
گردآوری: مجله اینترنتی ستاره
یکی از متنوعترین کیکهای دنیا، کیک تولد است. در اینجا طرز تهیه و تزیین کیک تولد با استفاده از کیک اسفنجی ساده و خمیر فوندانت را میبینید.
در اصل انتخاب طعم کیک و تزیینات آن کاملا یک مساله سلیقهای است و البته به توانایی و زمانی که در اختیار دارید نیز بستگی دارد اما به طور معمول افراد برای تهیه کیک تولد از یک کیک اسفنجی ساده و یا شکلاتی استفاده میکنند و سعی میکنند زمان بیشتری را برای تزیینات روی آن صرف کنند.
در اینجا نیز ما قصد داریم نوعی تزیین شیک، زیبا و البته بسیار ساده را به شما آموزش دهیم تا بتوانید یک کیک تولد خوشمزه و جذاب به شکل دونات داشته باشید.
کیک اسفنجی ساده یا شکلاتی | 1 عدد |
خمیر فوندانت | 250 گرم |
رنگ خوراکی صورتی، قهوهای و زرد | به میزان لازم |
ترافل رنگی | به میزان لازم |
شربت ذرت | به میزان لازم |
کیک دونات غول پیکر شما آماده است. امیدواریم از این آموزش کامل و جامع نهایت استفاده را برده باشید و بتوانید به راحتی این کیک خوشمزه و زیبا را تهیه کنید.
ترجمه: مجله اینترنتی ستاره
شخصیت شناسی افراد براساس ماه تولد آنها به طور علمی نه اثبات شده و نه کاملا رد میشود و شاید بخشی از شخصیت افراد به ماه تولد آنها مربوط باشد.
در شخصیت شناسی کلی متولدین فروردین ماه اشاره شده است که آنها افرادی پرجنب و جوش، فعال، عجول، رک و بی پروا، لایق و کاردان، عاشق قدرت بیصبر و طاقت، اهل امر و نهی، طراح، اهل هیجان، حادثهجو، پرتوقع، ریاست ماب، با اعتماد به نفس، سازنده، دارای نگاه به آینده، جوانتر از سنش، شایسته، ماجراجو، روشنفکر، دقیق، اشتباه خود را نمیپذیرد، با مدیریت عالی، متنفر از مداخله دیگران، فعال و جنجالی، با شهامت، بامطالعه، هوشیار و زرنگ، صاحب عقیده، مبتکر، مقتدر، اهل بخشش، اهل تنوع، با حس مسولیت، پرانرژی، اهل کشمکش و ستیز، سالم و پرقدرت، خودخواه، گاهی یاغی، بی ریا، گاهی خشک و یک دنده، مخالف دوز و کلک، در باطن ضعیفتر از ظاهر، مددکار، گاهی غیر واقعی و غیر منطقی و هوشمند میباشند.
فروردینماه: متولدین مرد
رک و راست، عاشق پیشه، حسود، پرتوقع و ریاست طلب، هرگز به گذشته فکر نمیکند، رفتار و قیافهاش جوانتر از سنش بهنظر میرسد، از زن خجول، ملالت آور و منفی باف بیزار است.
فروردینماه: متولدین زن
او بیش از هر زن دیگری در دنیا میتواند بدون مرد زندگی کند. دارای قابلیتهای زیادی است بطوریکه تقریبا از عهده انجام هر کاری از فروشندگی تا نخستوزیری برمیآید. خوشبین است و خواهان داشتن کاری در خارج از منزل میباشد. عصبانیتهایش ظاهری و مهربانیش عمیق و واقعی میباشد.
در شخصیت شناسی کلی متولدین اردیبهشت ماه اشاره شده است که آنها افرادی خیلی قانع، صبور و آرام، پرتحمل، عاشق مالکیت، حسود، متعصب، اهل اعتدال، بامحبت، خیلی قوی وسالم، عاشق عطر و بوی طبیعی، از تجارب گذشته الهام میگیرد، واقعا وفادار ، مخالف افراط، با سلیقه خوشگلپسند، پولدوست، همیشه راضی، مصمم، پرکار، سخاوتمند، متین و سنگین، فقط در مقابل حرف آرام رام میشود، اهل مادیات، دنبال زندگی شیرین، مخالف خشونت، با ثبات و پایدار، عاشق صلح و آرامش، صادق، مال جمع کن، اهل هنر، مخالف درگیری، اگر عصبانی شود طوفان بپا میکند، تمام کننده کارها، رییس فعال و لایق، با همه کنار میآید، خود سر، نجیب، عاشق خانه و خانواده، عاشق طبیعت، عاشق رفتار ملایم، کمک رسان، دارای قلبی بزرگ، مسلط به نفس، دارای عزت نفس، عاشق گل و زیبایی، بی تفاوت نسبت به دشمنان، میانه رو، رفیق و دوست بسیار شیرین، شیک پوش، علاقهمند به موسیقی، قدرشناس، مخالف عجله، دارای تحمل زیاد، محتاط و مخالف اعتراض و انتقاد میباشند.
اردیبهشتماه: متولدین مرد
دیر ناراحت میشود اما اگر ناراحت شود دنیا را بههم میریزد. زن شوخ، سیاستمدار، مطیع و خانهدار را به حد پرستش دوست دارد. آرام، اهل عمل، حساس، محتاط است ولی اصلا رویایی نیست. زود رنج و بد خشم است اما هرگز از خانهاش قهر نمیکند. دست و دلباز اما حسابگر است و علاقهمند است پسر داشته باشد.
اردیبهشتماه: متولدین زن
طبیعت را دوست دارد. مادری سختگیر، همسری فداکار و کمک دهنده، عاشق موسیقی و ساز و آواز است. ازبسیاری جهات نمک رندگی محسوب میشود، دغلباز و ناپاک و اهل فلسفه بافی نیست، در عشق بیپرواست، در شیکپوشی طرفدار سادگی است، مخالف شتابزدگی است و یک رگ لجبازی دارد.
خرداد
در شخصیت شناسی کلی متولدین خرداد ماه اشاره شده است که آنها افرادی اهل تنوع، واقعا باهوش، سریعالانتقال، غیر پایدار، عاشق کارهای فکری، کنجکاو، پرانرژی، دارای شخصیت دوتایی، بیثبات، دمدمی مزاج، هرگز کار را تمام نمیکند، عاشق مسافرت، معاشرتی، سر به هوا، زرنگ، قابل تطبیق با هر محیط، نا آرام، در جستجوی مطالب جدید، باسلیقه، ماهر، دارای قدرت فکری زیاد ، آدم شناس، منطقی، عاشق حرکت، متنفر از تقلب، از کار طولانی خسته میشود، عاشق شطرنج، زود جوش، در یکجا بند نمیشود، نرم و غیرمستقیم حرف میزند، قابل انعطاف، عاشق مطالعه، عاشق جمع مردم ، رنگارنگ، دارای قوه تخیل زیاد، خوش سر و زبان، ماجراجو، شیک پوش، غیر حسود، گاهی شاد و گاهی غمگین، گاهی پر حرف و گاهی خاموش، نکته سنج، اهل هنر، خواهان وفاداری، کم حرف، آب زیر کاه، اهل معاشرت، رویش حساب نکنید، میل ندارد کسی از کارش سر در بیارد، با انصاف، بدقول، اهل زخم زبان، گاهی لجباز می باشند.
خردادماه: متولدین مرد
با ذوق، هنر دوست، غیر حسود و کمی بدقول، برای فرزندان پدری نرم و مهربان، در زناشویی و معاشرت با زن اهل تنوع و ماجرا، خوش صحبت است، علاقه دارد که مرموز جلوه کند، گاهی اهل زخم زبان، کنایه و آزار است. از شنیدن انتقاد از رفتار عاشقانهاش بیزار است.
خردادماه: متولدین زن
زنی با چند شخصیت گوناگون، با قوه تخیل بالا، خوش سر و زبان و با سلیقه، ماجرا دوست و بیثبات، خیلی بیش از اینکه طالب عصبانیت شما باشد به شفقت شما نیاز دارد. عاشق تغییر و تحول است. مادری است شاد و خندان و بچههایش مانند خودش خود مختارند و روی پای خود میایستند.
در شخصیت شناسی کلی متولدین تیرماه اشاره شده است که آنها افرادی حساس، سریع الانتقال، رویایی، عاشق خانه و خانواده، منزوی، عاشق مهتاب، عاشق فرزند، علاقهمند به کشاورزی، گاهی آرام و گاهی طوفانی، خجالتی، بسیار باسلیقه و شیک پوش، پشتیبان اقوام، دارای قویترین احساسات، بهترین آشپز، علاقه زیاد به گل، دارای حس پدرانه یا مادرانه، با وفا، رفیق باز، صرفهجو و اقتصادی، محتاج به کمک دیگران، پر محبت، مطیع همسر، متنفر از انتقاد، باهوش، اهل قهر و آشتی، در آشتی پیشقدم نمیشود، همسری با وفا، گاهی خوب و گاهی بد، عاشق عتیقه و اشیا کهنه، اهل تدارک و آذوقه، مادیگرا و پول پرست، رک گو، خودخواه ومغرور، تا حدودی سطحی نگر، صبور و آرام، حافظ اسرار، علاقه زیاد به مادر، عاشق تعریف و تمجید، مهمان نواز، ظریف، شکیب، صمیمی، محافظه کار، اهل ریسک نیست، میهن پرست، انتقامجو، وسواسی و مهربان میباشند.
تیرماه: متولدین مرد
اخمو، بچه مسلک، تودار، همبازی بچهها، کمی بخیل و پول دوست، او بدون شک استاد است و میتواند طولانیترین مطالب را در کوتاهترین جملات بیان کند. حواسش هرگز پرت نمیشود و از پرچانگی بیزار است. اگر قلبش جریحه دار شود فورا به لاک خویش فرو میرود. هیچ مردی به اندازه او زنش را دوست ندارد.
تیرماه: متولدین زن
با وفا، نجیب، گاهی اوقات خسیس، در آشپزی قابل، در دوران مادری یک زن کمنظیر، از انتقاد نفرت دارد، اگر مورد تمسخر قرار گیرد به شدت آزرده خاطر میگردد و تاب تحمل طرد شدن را ندارد. صبر و از خودگذشتگی او برای کسانیکه دوستشان دارد حد و مرزی ندارد.
مرداد
در شخصیت شناسی کلی متولدین مرداد ماه اشاره شده است که آنها افرادی پرمحبت، متنفر از دروغ، واقعا قدرتمند، ثابت قدم، عاشق شهرت، بسیار مغرور، سر حال و بشاش، خودخواه و جاه طلب، بد پیله، خود بزرگ بین، مقتدر، مودب، کوشا، با ثبات و پایدار، با اراده، اهل معنویات، عاشق تعریف و تمجید، با شهامت، رهبر و فرمانروا، زود گول میخورد، پر انرژی، بلند نظر، صادق و مهربان، سخاوتمند، وفادار، شجاع، علاقهمند به زندگی تجملی، لجوج، حساس، پر توقع، پر تحمل، دوستِ واقعی، رام شونده، دارای خشمی طوفانی، مدافع و پشتیبان اطرافیان، علاقهمند به موسیقی، باید مورد ستایش قرار گیرد، کمی حسود، کارآمد، دست و دلباز، با گذشت ولی خودخواه، بدون کینه، خون گرم، ظریف کار، سریع الانتقال، خوش سیما و شکیل، همیشه تمیز، یک دفعه و ناگهانی عصبانی میشود، بسیار مودب و مورد احترام مردم میباشند.
مردادماه: متولدین مرد
یک شیر ژیان و سر کش، یک عاشق پاکباز، یک دوست واقعی و یک پدر نمونه، بی عشق نمیتواند زندگی کند، دل او از آئینه پاکتر و روشنتر است اما خشم او هم توفانی هم سهمگین خواهد بود. اغلب آدمهای کارآمدی هستند به نحوی که اغلب کارهای منزل را شخصا و با مهارت تماتم انجام میدهند.
مردادماه: متولدین زن
باهوش، گرم و جذاب، شیک پوش، با شخصیت، خواهان تجمل، ریاست طلب، دوستدار تعریف و تمجید و کدبانو، در دوستان تاثیر بسیار مطلوب بر جای میگذارد. مادری مهربان و صمیمی که میکوشد فرزندان خود را مستقل و دارای اعتماد به نفس بار بیاورد.
در شخصیت شناسی کلی متولدین شهریور ماه اشاره شده است که آنها افرادی حساس، باهوش، شاد و سرحال، دقیق، وظیفهشناس، خوشهیکل و خوشتیپ، سالم و تندرست، اهل سازش، سودجو، خجول، بدپیله، کوشا، سرمایهدار، کمالگرا، صبور و آرام، عاشق سلامت خود، متکی به نفس، خونسرد و خوددار، عاشق کامپیوتر، روشنفکر و دانشمند، قابل انعطاف، وسواسی، پرانرژی، مبتکر، اهل اعتدال، کمکرسان، اهل انتقاد، معتمد، وفادار، با ایمان، رامنشدنی، بیریا، خوش قلب، چشم و گوش بسته، با شرم و حیا، ثابت قدم، دور از جر و بحث، گول زرق و برق را نمیخورد، فرشتهخو، درسخوان، چابک، خیالپردا، با انضباط و مستقل، کاردان و لایق، نکتهسنج، خودکفا، پرتوقع، اهل همدردی، زودرنج، قاطع، دوراندیش، خردهگیر و خوردهبین میباشند.
شهریورماه: متولدین مرد
آتش عشق این مرد بسیار کمشعله اما جاودانه و با حرارت است. مجموعهای است از کمال و هوش و ثبات قدم. برانگیختن احساساتش کار دشواری است. او میتواند سالهای سال بدون اینکه قلبش برای کسی بتپد زندگی کند. به کوچکترین چیزهایی که مورد علاقه همسرش است فکر میکند و به آنها اهمیت میدهد.
شهریورماه: متولدین زن
بسیار احساساتی، بیریا و تزویر، خوشقلب، خواستار عشق حقیقی و وفادار به همسر و خانواده، در مناسبات خود با او سعی کنید از جر و بحث پرهیز نمایید. در هیچ کاری زیادهروی نمیکند و خوب میتواند از خود مراقبت کند. در مقابل اقرار به گناهان خویش سرسختی عجیبی نشان میدهد.
در شخصیت شناسی کلی متولدین مهر ماه اشاره شده است که آنها افرادی اهل اعتدال، پشتیبان همسر، شیرین بیان، صلح جو، آرام و متین، بسیار منطقی، بی آلایش، عاشق اصالت، علاقهمند به موسیقی، اجتماعی، متین، بد پیله، خجالتی، پر از احساس، اهل مشورت، عاشق هنر و ادبیات، سیاستمدار، به فکر فردا نیست، مقبول اطرافیان، اهل مساوات و برابری، پر شور و حرارت نیست، عاقل، اهل حمایت از دیگران، معتدل و پایدار، شکمو، امیدوار، با انصاف، خوش سلیقه، اهل تجزیه و تحلیل، گاهی تنبل، کنجکاو و جستجو گر، انتقامجو، از بیبند و باری متنفر است، با معلومات و با درایت، به آسانی تغییر عقیده نمیدهد، مهربان، شیک پوش و جذاب، نکته سنج، دارای پشتکار فراوان، یک روز گرم و یک روز سرد، هوشمند، مشاور خوب، دوست یاب، منظّم، عاشق رنگ آبی، گاهی لجباز، صادق و درستکار، خوش مشرب، ساده دل، آسان گیر، دو دل و مردد و خوشبین میباشند.
مهرماه: متولدین مرد
با انصاف، متعادل، زن پرست، خوش سلیقه و گاه تنبل و بیاعتنا نسبت به زندگی، اگر شوهر متولد مهر دارید همیشه به سر و وضع خود برسید خانه را تمیز و مرتب نگاه دارید. این مرد به هیچ وجه مایل به رنجاندن دیگران نیست. شما میتوانید به خود ببالید که هوشمندترین مشاور جهان را د رجوار خود دارید.
مهرماه: متولدین زن
معمولا استخوان بندی درشتی دارد و نسبتا سنگین وزن است. شما بارها در او علایم قدرت، اراده، جدیت و تصمیم میبیند که با خلق و خوی زنانه کمتر سازگاری دارد. در هر موقعیتی هوشیاری و انصاف و قدرت استدلال خود را ظاهر میسازد و از انزوا و تنهایی نفرت دارد.
در شخصیت شناسی کلی متولدین آبان ماه اشاره شده است که آنها افرادی قوی و قدرتمند، مصمم و با اراده پولادین، ورزشکار، هوشیار، حساس و خجول، در ظاهر آرام ولی در باطن خروشان، انتقامجوی شدید، پر انرژی، کوشا، عاشق ماورالطبیعه، اهل معنویات، عاشق مسایل مرموز، مشکوک و کنجکاو و تودار، پایدار و با ثبات، محقق ورزیده، کاشف و دانشمند، علاقهمند به تفتیش عقاید، فکر سایرین را میخواند، دارای روح قوی، امیدوار، فرمانده و سیاستمدار، مقاوم و پر تحمل، فناناپذیر، عاشق تولد مجدد، دارای اهداف عالی، بلند پرواز، علاقهمند به روانکاوی و روانشناسی، پر شور و حرارت، عاشق نصیحت کردن دیگران، دارای افکار ایده آل، زیبا، حسود، موقع شناس، جاه طلب، خشن، قابل اعتماد، متنفر از دروغ، با وقار، منطقی، ماجراجو، عاشق اسرار حیات و جهان، با اعتماد به نفس، شجاع و دلیر ،کمال گرا و اهل معنویات میباشند.
آبانماه: متولدین مرد
تیز هوش، با اراده، خواستار هدفهای بزرگ، پدری دلسوز و مهربان، مواظب باشید که هرگز به مرد متولد این ماه دروغ نگویید و احساسات او را جریحهدار نکنید و یا بر خلاف غرور مردانه او رفتار و گفتاری نداشته باشید زیرا که انتقام و عکس العمل خشمگینانه او بسیار سوزنده و خطرنک است.
آبانماه: متولدین زن
طناز و زیبا، خانه دار و گرم، حسود و انتقامجو، راز دار و خود دار، موقع شناس و گاه جاه طلب، جذاب و مغرور و با اعتماد به نفس، برای متولد این ماه اندکی علاقه و یا اندکی تنفر مفهوم ندارد یا عاشق است یا دشمن و در غیر اینصورت کاملا بیتفاوت و بیاعتناست.
در شخصیت شناسی کلی متولدین آذر ماه اشاره شده است که آنها افرادی پر شانس، ساده و بیآلایش، عاشق تعلیم و تربیت، سازشکار، با هوش و با نشاط، اهل دین و مذهب و معنویات، کنجکاو، خوش قلب، دوست داشتنی، علاقهمند به مسافرت و گردش، اجتماعی و خوشمشرب، اهل تجربه، سخاوتمند، با ذوق، چالاک، یک دفعه حرف شیرین میپراند، انعطاف پذیر، فراموشکار، اهل عدالت، مشتاق و پر انرژی، علاقهمند به معاشرت و دوست یابی، مرتب کار عوض میکند، عاشق تنوع، شاد و خندان، با شهامت، پاک و معصوم، زودرنج، اهل فرار از مسولیت، خوش ذات، صادق، کم دقت، خوش بین، منطقی، مهمان دوست، ولخرج، رک گو، اهل سوال و جواب، دمدمی مزاج، برای دوست هر کاری میکند، عاشق شهرت و افتخار، خونگرم، با معلومات، سریع الانتقال و باهوش، خوش گذران، چیز فهم و مشتاق بیان حقایق می باشند.
آذرماه: متولدین مرد
صادق و راستگو، دمدمی مزاج، در عشق کم اعتنا، خواهان آزادی و بیقیدی و طرفدار تنوع و مسافرت، خطرناکترین شوهر دنیا است. صاحب بزرگترین کلکسیون دوست آشنا در دنیاست، به هنگام انتخاب دوست به جای توجه به ظاهر دقت خود را متوجه باطن آنها میسازد.
آذرماه: متولدین زن
اهل منطق و واقعیت، مهمان دوست، بیریا و پول خرج کن، بینظم و انضباط، راستگو اما بد زبان ودرشتگو، زبان متولد این ماه نیشدار و پر کنایه است اما قلبش پاک و صمیمی و بیریاست. بیشتر اهل شکار افتخارات و شهرت است تا اهل شکار و پول و مادیات.
در شخصیت شناسی کلی متولدین دی ماه اشاره شده است که آنها افرادی با شخصیت عالی، لایق و کاردان، بهترین رییس، انتقامجوی شدید، سادهپوش و بیآلایش، محتاط، آرام و صبور، مرد عمل، مقتدر، پرتحمل، جاهطلب، کوشا، واقع بین، سرکش، پولدوست، از تجربیات خود و دیگران به خوبی استفاده میکند، باشرف و با وجدان، تمیز، خودکفا و سودجو، دارای حس مسولیت زیاد، دشمن اسراف، حسابگر، مخالف تجملات، سازماندهنده خوب، تقریبا سیاستمدار، مطمئن و خونسرد، تودار، مالک همسر خود، حسود و بدبین، متنفر از طلاق، دارای عدم اعتماد به نفس کافی، قدرت طلب، خانواده دوست، مهربان، خشن، دارای زبان نیشدار، شاد و با نشاط، دارای باطن خروشان، غیر قابل گذشت، قدرشناس، گاهی اوقات خجالتی، باانضباط، بداخم و بدعنق، دارای حافظه قوی، از تنبلی بیزار است، اهل دکتر و دارو، خونسرد و مداوم، ثابتقدم، خودکار، مذهبی، شنونده خوب و گاهی اوقات لجباز میباشند.
دیماه: متولدین مرد
قدرتطلب، خانوادهدوست، خوددار و سرد، در عرصه عشق کمحرف و کمتظاهر، پدری جدی و خشک اما مهربان و دلسوز، مقام را به ثروت ترجیح میدهد. در جوانی بسیار جدی است ولی به تدریج که پا به سن میگذارد نرم میشود. ابراز عشق و علاقه را باید به وی یاد بدهید. مرد این ماه هرگز از روی هوس ازدواج نمیکند.
دیماه: متولدین زن
جاهطلب، کدبانو، منظم، کمی لجباز و زودرنج، همیشه آراسته و خوشلباس، هدف نهایی او همیشه تامین زندگی، جلب احترام و کسب اقتدار و برخورداری از موقعیتهای چشمگیر است. از نظر اجتماعی فوقالعاده مبادی آداب و بانزاکت است.
در شخصیت شناسی کلی متولدین بهمن ماه اشاره شده است که آنها افرادی بسیار حساس، استوار و ثابتقدم، واقعا عاقل و تودار، بدون ریا و تزویر، انسان واقعا خوب، خونسرد، روی خودش بیش از دیگران حساب میکند، مستقل، منطقی، عاشق انسانیت، فکر دیگران را میخواند، ثابتقدم، آرامش دوست، کمکرسان، آسان زندگی میکند، پرسهزدن را دوست دارد، دارای حس ششم قوی، علاقهمند به دوستان، آزادیخواه، بلندپرواز، رامنشدنی، جاهطلب، از اقرار به گناه منزجر است، دوستان بسیار زیادی دارد، رازدار و تودار، اجتماعی، تا حدودی خودخواه و مغرو، انتقاد را قبول ندارد، فرشتهخو، از تعریف لذت میبرد، منافع خود را به خاطر دیگران به خطر میاندازد، سخاوتمند مخصوصا در دوستی، دوستی او عمیق و شکوهمند است، ولخرجیش از روی عقل است، خوشقلب و مهربان، کمحافظه، بهترین مشاور، پرحرکت و بیقرار، کم علاقه به اصول سنتی و قدرشناس میباشند.
بهمنماه: متولدین مرد
دارای دوستان زیادی است، از اقرار به نقطه ضعفهای خود منزجر است. حسود و سوظنی نیست، هارت و پورت و هیاهو دارد. دیر ازدواج میکند و در بیماری وسواس است. ذاتا اجتماعی است و افکاری را در سر میپروراند که اصلا عملی نیستند. عشق اول خود را برای تمام عمر در خاطر نگه میدارد.
بهمنماه: متولدین زن
بسیار غافلگیر کننده، سریع الانتقال، دارای حس پیشبینی، کنجکاو، رفیقباز و کمعلاقه به آداب و رسوم، در عشق خود بسیار جدی و وفادار است اما قادر به ابراز آن نیست. او متعلق به همه جا و همه کس است اما درعین حال از آن هیچکس نمیباشد.
در شخصیت شناسی کلی متولدین اسفند ماه اشاره شده است که آنها افرادی بسیار حساس و رویایی، دارای حس ششم، اهل آرامش و ملایمت، همیشه موافق، سازشکار و دارای تخیلات شدید، اصلا واقعبین نیست، سازگار، زود رنگ عوض میکند، احساساتی، قابل انعطاف، دارای افکار غیرواقعی و غیرمنطقی، بسیار متین و آرام، کم عصبانی میشود، مهربان، علاقهمند به موسیقی، عاشق صلح و آرامش، کم انرژی، سادهلوح، پول دوست، مرموز، داستانپرداز قوی، نیکوکار خجالتی، خواستار تشویق و حمایت، زود رنج، از نظر جسمی ضعیف، دو دل، ترسو، خیلی حسود، باریک بین و دقیق، خیالباف، ناامید، اهل نامه نگاری، علاقه زیادی به جشن تولد، یا منفی کامل است یا مثبت کامل، گاهی اوقات واهی و پوچ گرا، نازنین، اهل معنویات، به دخترانش علاقه زیادی دارد، خواستار نوازش و احساس آرامش میباشند.
اسفندماه: متولدین مرد
به هیچ عنوان حد وسط ندارد، یا منفی کامل است یا مثبت کامل، از کم کاری و خونسردی او نرنجید، هفتهای دوسه بار به او بگویید دوستش دارید. متعصب نیست و هرگز به قضاوت نمینشیند و تا زمانیکه به مطلبی پی نبرده باشد نظریهای ابراز نمیدارد.
اسفندماه: متولدین زن
ظرف عسلی است که قدری فلفل به داخل آن ریخته شده است. از بسیاری جهات بینظیر است. ناراحتترین مردها در جوار زن اسفند احساس آرامش میکنند. سخت رویایی و خیالباف است، به کودکان خویش عشق میورزد.
گردآوری: مجله اینترنتی ستاره
جام جم سرا:
آقای گلزار! هر انسانی داستانی مختص به خود دارد، داستانی که قصه زندگی او است، روایتی از ثانیههای زندگیاش و اما قصه محمد رضا گلزار چیست؟ داستانتان را حقیقی بگویید و دور از گفتنهای تکراری؟
محمدرضا گلزار: بسیار خب! به دنیا که آمدم خوشگل بودم، 4کیلوو 400 وزنم بود، حرف میزدم آنهم به دو زبان...
همین طوری بنویسم؟!
همیشه باید جدی بود؟ به نظر من «نه». زندگی به همان اندازه که جدی است میتواند طنز هم باشد الان از آن زمانهایی است که میخواستم به زندگی از زاویه طنز نگاه کنم ولی خب باشد از فضای طنز دور شده زندگی را جدی نگاه کرده و چنین میگویم: «فرزند خانوادهای هستم که تحصیلات برایشان اهمیت زیادی داشت.پدرم مهندس مکانیک بود و مادرم خانهدار. ناظر اصلی درس خواندنهایمان مادر بود، جالب است بگویم 11 سال شاگرد اول مدرسه و منطقه بودم، 11 سال، تا سال سوم دبیرستان.
کدام منطقه تهران؟
منطقه 7 آموزش و پرورش (تهران)، دبستان، راهنمایی و دبیرستان هر سه مقطع را در مدرسه (منتظری) خواندم. زمان ما سال دوم دبیرستان هم میشد در آزمون کنکور شرکت کرد اما اگر قبول هم میشدیم امکان ثبت نام نبود، من هم شرکت کردم و قبول شدم، رشته مترجمی زبان، آنهم در دانشگاه آزاد اسلامی تهران واحد شمال، سال سوم دبیرستان باز همراه کنکوریهای آن سال آزمون دادم، این بار رشته مهندسی مکانیک دانشگاه واحد تهران جنوب قبول شدم میشد ثبت نام کرد و من نیز رزرو کردم، یکسال مهلت گرفتم تا دیپلم بگیرم. همان سال با اینکه مهندسی قبول شده بودم اما به عشق پزشکی آنهم دندانپزشکی تابستان زیست و زمین شناسی خواندم و با آغاز مهرماه کنار دانشآموزان چهارم تجربی مدرسه نشستم ، اما آن سال تنها سالی بود که شاگرد اول نشدم. بچههای تجربی به رشته خود مسلطتر بودند و من تنها شاگرد ممتاز بودم، آن سال کنکور که شرکت کردم 67 نفر با آخرین نام قبول شده رشته دندانپزشکی فاصله داشتم، همین شد که برگشتم به رشته قبلی، همان مهندسی مکانیک و در دانشکده آزاد تهران جنوب مشغول به تحصیل شدم.
از کودکی به سرعت گفتید تا پایان نوجوانی و ورود به جوانی و دانشگاه، این میان فعالیت هنری شما چه زمانی آغاز شد، از چه سنی و چگونه؟
آن سالها اصلاً توجهی به فضای هنری نداشتم، 12 سال از دبستان تا پایان دبیرستان تمام فکرم درس خواندن بود و ورزش، والیبال را در تیم استان تهران، باشگاه پارس خودرو، شیشه و گاز، باشگاه پاس و در باشگاه دیهیم والیبال تخصصی بازی میکردم، بهترین توپ گیر آن روزهای تیم والیبال استان تهران بودم،فقط والیبال نبود اسکی را هم بهطور حرفهای پیگیر بودم؛ کارت مربی اسکی آلپاین را هم دارم.
گفتید فعالیت هنری نداشتید پس آموختن گیتار چه زمانی شروع شد،یاد گرفتن موسیقی که نخستین معرف شما در دنیای هنر بهعنوان یک گیتاریست بود؛ در گروه موسیقی آریان بود حضوری نهچندان با فاصله از دوران مدرسه و دبیرستان؟
در مورد موسیقی باید بگویم خانوادهام زیاد با موسیقی بخصوص نواختن گیتار موافق نبودند البته مخالفت اصلی را پدرم داشت.
چهرههای هنری، وقتی نگاهی به گذشته خود میاندازند اغلب سرآغاز علاقهمندی به فضای هنر را در کودکیهایشان مییابند میان همان نقاشی کشیدنهای کودکی یا خوشنویسیهای اجباری دوران تحصیل...
از خط و نقاشی گفتید! یاد خط و نقاشی خودم افتادم، واقعاً بد است، چون مثال زدید برایتان گفتم،موسیقی را از سوم دبیرستان شروع کردم،آن هم با نواختن پیانو، البته باید بگویم هیچ وقت استاد موسیقی نداشتم.
چرا پیانو؟ چگونه بدون استاد نواختید!
روزهای نوجوانی ما که مثل این روزها نبود. اصلاً نمیشد گیتار دست گرفت و در خیابان راه رفت، جو خاصی نسبت به ساز و موسیقی وجود داشت. به هرحال قوانین مملکت بود اینها را گفتم تا به اینجا برسم که آن روزها یادگیری ساز و موسیقی سخت بود. حال اینکه چرا پیانو را انتخاب کردم برمی گردد به ارگ قدیمی که در خانه داشتیم. البته آن ارگهای پایه دار دو طبقه، متعلق به خواهرم بود. با آن تمرین موسیقی انجام میداد. یک روز به سراغ آن ارگ رفتم و شروع کردم به نواختن، از آن روز موسیقی جزئی از زندگیم شد.
هیچ وقت استاد موسیقی نداشتم. از روی دست این و آن نگاه میکردم و یاد میگرفتم! یعنی هر جا میرفتیم هر مجلس و مهمانی مثل عروسی که نوازندهای بود و مینواخت، با دقت به حرکت دستانش روی شاسیهای ساز نگاه میکردم، در ذهن ثبت کرده و بدین شکل شد که یاد گرفتم.
از مدرسه و درس خواندن که میگفتید، تأکید داشتید تمام سعی تان این بود شاگرد اول باشید آنهم نه تنها در کلاس و مدرسه بلکه در منطقه، حال این سؤال پیش میآید شاگرد ممتاز بودن و تلاش برای ورود به دانشگاه خواسته خودتان بود یا خانواده؟ زیرا انگار اشتیاق شما به موسیقی و هنر خیلی پررنگتر از دکتر، مهندس شدن بود؟
خواسته خودم بود، اصلاً مریضی شاگرد اول شدن داشتم! خانوادهام دوست داشتند پزشک شوم، خودم هم آن سالها به رشته هنری و هنرستان برای تحصیل در دوره دبیرستان علاقه نداشتم اصلاً به ذهنم هم نمیرسید روزی در زندگیم برسد موسیقی را حرفهای دنبال کنم. آن روزهای دبیرستان تمام فکرم این بود اسمم صدر همه اسامی شاگرد درسخوانها باشد.
دیدن اسمتان به عنوان برترین برایتان جذاب بود؟
اینکه دوست داشتم برترین باشم و میشدم شادم میکرد.آدم نفر آخر هم باشد اسمش روی برد نصب میشود، - حاشیهسازی نکنید! - من دوست دارم نفر اول باشم (با لحن تأکیدی) اینکه دلم بخواهد اسمم دیده بشود با اینکه دوست داشته باشم نفر اول شوم فرق میکند. نفر اول بودن را دوست داشتم، مثلاً اگر در تیم والیبال بازی میکردم میخواستم تیم ما برترین و نخستین باشد.
برگردیم به اینکه چه شد دانشجوی مهندسی مکانیک ناگهان مسیر زندگی خود را تغییر داده و به سوی هنر میرود، تغییری که تفننی نبود، راهی شد برای ادامه زندگی از آن زمان تا این روزها...
با «پیام صالحی» سوار خودرو بودیم، جاده چالوس به سمت شمال کشور، در مسیر با هم گپ میزدیم،پیام گفت:«رضا، بیا با هم یک بند موسیقی تشکیل دهیم، مطمئنم این بند موسیقی موفق خواهد شد.»
گفتم: «چه جوری؟»
گفت:« یک ویلونیست میشناسم، دوران سربازی با او آشنا شدم».
این را گفت و ادامه مسیر آنقدر در مورد این بند موسیقی صحبت کردیم که به چیدمان گروه هم رسیدیم؛ علی پهلوان به عنوان خواننده و گیتاریست اصلی، پیام صالحی خواننده و گیتاریست اصلی، سیامک خواهانی ویلونیست، برزویه بدیهی ضرب و پرکاشن، شراره فرنژاد گیتاریست و همخوان، ساناز کاشمری همخوان. سحر کاشمری همخوان. وقتی به تهران بازگشتیم در یک نشست،موضوع را با دیگر اعضای مدنظرمان برای شکلگیری این گروه مطرح کردیم، همه همراه شدند، اینگونه گروه «آریان» فعالیت موسیقی خود در دنیای موسیقی پاپ ایران را آغاز کرد، نخستین کنسرت گروه آریان سال 1377 در «قشم» اجرا شد
چرا جزیره قشم؟
قشم منطقه آزاد بود، همین منطقه آزاد بودن قشم دلیل اصلی انتخاب این جزیره برای اجرای کنسرت شد آن هم برای اینکه نخستین مرتبه بود گروهی در قالب بند با حضور سه دختر روی استیج میرفت. تصور هر گونه برخوردی بود، امکان داشت نگذارند دختران و پسران در یک بند اجرای موسیقی داشته باشند و اما مدیریت آن زمان جزیره قشم با اجرای گروه « آریان» موافقت کرد. این موافقت بینهایت خوشحالکننده بود، زیرا گروه برای اجرای عمومی، یک سال تمام با کمترین امکانات پیگیرانه تمرین کرده بود، همین با کمترینها بهترین را به ثمر رساند. همدلی میان اعضای گروه ایجاد کرده بود، همدلی تا جایی که تصمیم گرفتیم اگر با اجرای بانوان گروه مخالفت شد کلاً کنسرت را منتفی کنیم.
به هر حال مدیریت آن دوره زمانی قشم موافقت کرد، گروه روی استیج رفت، آنقدر استقبال ازاین بند خوب بود که سه روز پشت سر هم اجرا داشتیم، بعد به تهران بازگشتیم، در کمتر از یکماه دوباره برای کنسرتی به قشم دعوت شدیم، رفتیم و باز در روزهای پشت سر هم که تعداد روزهایش الان یادم نیست برنامه اجرا کردیم، این سفر مصادف با انتشار نخستین آلبوم گروه «آریان» بود.
15 فروردین سال 1379 نخستین کنسرت رسمی گروه «آریان» در تالار «حرکت» برگزار شد، تا زمانی که همراه این گروه موسیقی بودم چند صد اجرای صحنهای در شهرهای ایران داشتیم، اجرا در کشور دوبی هم بود یادم میآید در یکی از اجراها نوازنده ساز «پرکاشن» بودم.
حالا که از گروه «آریان» صحبت شد بد نیست از گذشته به امروز برسم و بگویم:در ماههای گذشته دو ترانه منتشر شد که خواننده آنها بودم، با انتشار این ترانهها، اظهارنظر در مورد خوب بودن و یا نبودن آنها شروع شد، در میان نظرها نکتهای جالب بود و آن اینکه افرادی تصور میکردند به تازگی دنیای موسیقی را شناخته و خواستهام حضوری در این فضای هنری هم داشته باشم، این دوستان با کمی مطالعه و تحقیق متوجه میشوند فعالیت موسیقاییم به سال 1377 برمی گردد و الان سال 1392 است یعنی نزدیک به 16 سال است که در عرصه موسیقی فعالیت میکنم و دراین 16 سال از دنیای موسیقی دور نبودم، بند (دارکوب) را با همایون نصیری و بقیه عزیزان آغاز کردیم، بند دیگری به نام (ریزار rezzar) مخفف محمدرضا گلزار ثبت کردهام که فعال است. مازیار فلاحی، بابک جهانبخش، امیرطبری و سهراب پاکزاد در قالب سه گروه در بند (ریزار rezzar) حضور پیدا کردند، بهطور مثال نخستین کنسرت مازیار فلاحی در اسفند سال 1388 در اریکه ایرانیان با حضور در این بند برگزار شد.
پس از تریبون موسیقی به دنبال حس شاگرد اول شدن رفتید. محمدرضا گلزار ابتدا در موسیقی معرفی شد و بعد، آن چهره شناخته شده به سینما رفت...
علاقه به چهره شدن نداشتم. همیشه در زندگی، قبل از هر کاری این سؤال را از خود میپرسم: «در برابر این حرکت یا کاری که میخواهم انجام دهم چه از دست میدهم و چه به دست میآورم؟» وقتی زندهیاد ایرج قادری پیشنهاد کار درفیلم «سام و نرگس» را به من دادند تصوری از سینما نداشتم، علاقهای هم به حضور حرفهای در دنیای سینما در خود نمیدیدم.سال 1370، پنج فروردین، آقای قادری را در شهرک ساحلی «خزرشهر» دیدم، پشت یکی از میزهای کافی شاپ شهرک ساحلی نشسته بودند، زیاد خزرشهر میرفتم، از قضا آن روز توجهام به ایشان جلب شد، سرمیزشان رفتم تا برای نخستین اجرای کنسرت رسمی گروه در تالار «حرکت» دعوتشان کنم.وقتی ایشان را خطاب قرار داده و دعوتشان کردم. در پاسخ شنیدم: «اجازه دهید من از شما دعوت کنم»! در ادامه خواستند چند دقیقه سرمیزشان بنشینم. آنجا بود که از پروژه «سام و نرگس» برایم گفتند، علاقه نشان ندادم،البته بیعلاقگیام به پروژه (سام و نرگس) نبود؛ به سینما علاقه نداشتم.
چرا؟
آن روز در آن کافی شاپ ساحلی به ایشان گفتم:«رشته مهندسی خواندهام، موسیقی کار میکنم، میخواهم درهمین شاخه هنری ادامه دهم.»
و اما 16 فروردین همان سال آقای قادری به دعوتم مهمان کنسرت گروه «آریان» بود،چند روز بعد از آن مرا به دفترشان دعوت کردند،آنقدر احترام برایشان قائل بودم که نتوانستم نروم. رفتم. وقتی رسیدم، فیلم در مرحله پیش تولید بود با چند دوربین از من تصویر گرفتند؛ خلاصه اینکه بازیگر فیلم (سام و نرگس) شدم و در ادامه در سینما ماندم.
الان چه حسی به سینما دارید؟
سینما جزئی از زندگیام است. البته بماند که با خیلی از اتفاقاتی که در دنیای سینما رخ می دهد موافق نیستم.
چه اتفاقاتی؟
الان برایتان میگویم. مخالف باند بازیهای سینما هستم، مفهوم کار آدمهایی را که دنبال حاشیهسازی و سرک کشیدن در فضای زندگی مردم هستند نمیفهمم، رفتار ناشایست آنها را درک نمیکنم.
گفتید جوسازی، بد نیست نگاهی به این زاویه زندگیتان داشته باشیم، ابتدا تأکید کنم وقتی فردی چهره سینمایی باشد چه در ایران چه در هر گوشه دنیا، حاشیهسازی رهایش نمیکند حال همراه با نام محمدرضا گلزار در جستوجوی اینترنتی سایه به سایه اخبار مختلف نیز دیده میشود. حاشیهسازیهایی که در تمام این 17-16 سال حضورتان در سینما کمرنگ نشد. به شکلی میتوان شما را پر حاشیهترین بازیگر دانست چرا این همه حاشیه آقای گلزار؟
همه جای دنیا کنار اسم افرادی که گستره فعالیت اجتماعیشان زیاد است حاشیه وجود دارد و من فقط یک کار که انجام نمیدهم، چندین شغل مختلف همراه با هم در سالهای زندگیام داشتهام،در هر قشر و صنفی عدهای هستند که به جای تلاش در جهت رشد بیشتر خودشان، سعی دارند در مورد کار دیگران حاشیهسازی کنند،بعد از اینکه این ترانهام منتشر شد این حاشیهسازیها برایم شکل جالبتری به خود گرفت. وقتی یکسری آدم ناکارآمد، درمورد ترانهها نظر میدهند نقدشان جذاب نیست یعنی آدمها میتوانند گوش ندهند، یا گوش بدهند، میتوانند این ترانهها را یا دوست داشته باشند یا دوست نداشته باشند. مفهوم این همه، وقتی که صرف کامنت گذاشتن زیر لینکهای این ترانهها و جنگیدن و تلاش کردن برای اثبات اینکه این آهنگ خوب نیست انجام میشود نمیفهمم و متعجبم میکند. به فرض که این ترانهها خوب نیست! من نه خواننده هستم و نه ادعای خوانندگی دارم،دلم خواسته دو قطعه بخوانم، سالهاست کارم موسیقی است، تصمیم گرفتم چند آهنگ بخوانم، میتوان آنها را دانلود کرد، میشود از کنارشان گذشت، این همه انرژی گذاشتن و وقت صرف کردن نیازی نیست.
اگر در زندگی سه کار بزرگ کرده باشی آدم موفقی هستی. معتقدم آقای <علی دایی> آدم موفقی است اگر خطایی هم میکند - که ازدید من نمیکند - اجازه نداریم پشت سر وی بد بگوییم البته منظور قیاس خودم با ایشان نیست، آقای <دایی> اسطوره ذهنی من است اگر چنین مثالی زدم مثال در مورد آدمی است که تلاش میکند.آیا آقای <دایی> نمیتواند سرمایه خود را بردارد برود یک گوشه دیگر دنیا زندگی کند، ایشان آقای گل جهان است، نمیتواند برود یک سوی دیگر دنیا و این همه حاشیه را به جان نخرد؟ چرا میآید کنار زمین حرص تیمش را میخورد؟ یک جواب بیشتر ندارد، آن هم اینکه «دوست دارد، یک کار مثبت در مملکتش انجام دهد» آدمهایی که برای پیشرفت زندگی خود تلاش نکردهاند در ادامه منتقدان بیمنطق میشوند که تأکید میکنم این افراد تنها 2 درصد جامعه را شامل هستند و البته منظورم از تلاش این نیست فرد دکترا گرفته باشد، قهرمان والیبال باشد و...
وقتی درس خوانده باشی، رشته ورزشیای دنبال کرده باشی و سوم مثلاً یک کارهنری نه خیلی سنگین و دشوار در حد درست کردن چیپس و پنیر! بدانی به تو میشود گفت انسانی که برای زندگی خود کاری کرده است. ترانه خواندن و خوانندگی برای من همان چیپس و پنیر درست کردن است. تصور میکنید انتشار این ترانهها بدون تلاش بوده است؟ پشت آن وقت گذاشته نشده است؟ برای انتخاب شعر، مجوز شعر، استودیو و... یک جمع تلاش کردند، یک تیم کار کردند، تا یک ترانه منتشر شد.رقابت را میپسندم ولی رقابتی با اهالی موسیقی ندارم،زمانی فردی مدعی در سبک خاصی از موسیقی است ولی من نه ادعایی دارم و نه مدعی بودهام.
فرض کنید این منتقدان یک رزومه کاری موفقی داشته باشند آن زمان در برابر نقد چه عکسالعملی دارید؟
اگر انتقاد غیر مغرضانه باشد،گوش شنوا دارم، طرف میآید میگوید «آقا! به این دلایل شما صداتان مناسب خوانندگی نیست » آن زمان فضای غرض ورزی نیست. نقد محترم و مؤدب اثرگذار است.
دوستانی که به دور از توهین گفتند یا نوشتند که صدایم برای خوانندگی مناسب نیست توجهام را بیشتر جلب کردند و به نکاتی که متذکر شدند توجه کردم حالا هم میگویم: «اصلاً صدای من برای خوانندگی خوب نیست».
یعنی الان اعلام میکنید که صدای مناسبی برای خوانندگی ندارید؟
خطاب به آنان که با برخوردی تند به نقد «خواسته دلی» من پرداختهاند میگویم به فرض که صدایم خوب نیست چرا اینقدر دغدغه فکریتان شده است؟! اصلاً از این منتقدان تند گفتار سؤالی دارم: «این همه خواننده که نه صدای خوبی دارند نه از ترانه مناسبی استفاده میکنند چرا تا این اندازه درمعرض حاشیهها نیستند؟»
میدانید پاسخ این سؤال چیست! از نظر من آدمهایی که در زندگی تلاش کرده و از تلاش خود راضی هستند مغرضانه نقد نمیکنند. باید بگویم تعداد زیادی هستند بعد از انتشار این ترانهها تشویقم کردند، من این کار را ادامه خواهم داد،برای اینکه چه در فضای خوانندگی بمانم چه نمانم موسیقی بخشی از زندگی من است.
بازیگران دیگری هم هستند که خوانندگی را امتحان کردهاند شاید هم خطاهایی در زندگیشان داشتهاند ولی چرا نقدها تا این حد که برای شما کوبنده است برای آنها نیست؟
برای اینکه منتقدها مغرض هستند، اصلاً فکرکنید «گلزار» اشتباهی هم میکند یا کرده،راهش اینگونه نقد کردن نیست، زیرا اگر قرار بود به حرفهای مغرضانه توجه کنم تا امروزباید تصمیمهای دیگری برای زندگیم میگرفتم. برای آن قشر مردمی که غیر مغرض هستند و سنجیده نقد میکنند گوش شنوا دارم، به هر حال صددرصد ایراد و اشتباه در زندگی دارم هیچ فردی بیاشتباه نیست. این روزها بیشترین نقدها به خوانندگیام است، اگر ترانههایی که خواندهام بد است پس چرا تا آهنگ اول منتشر شد در کمتر از دو روز 700 هزار مرتبه دانلود شد، این رکورد کجا بوده؟
خواننده این ترانهها «محمدرضا گلزار» است همین نام، افراد را کنجکاو میکند باعث میشود ترانه به سرعت دانلود شود؟
با یک بار گوش کردن، آمار دانلود به 700 هزار در دو روز اول نمیرسد. برای اینکه بدانید این نقدها مغرضانه است،یک آهنگ از یک خوانندهای که خوش صدا نیست و علاقهمند زیادی ندارد در شبکههای اجتماعی بگذارید بعد دقت کنید چقدر کامنت نقد منفی زیر آن نوشته میشود.
فکر نمیکنم کامنت زیادی نوشته شود، امکان دارد از کنارترانهای که دوست ندارند رد شوند؟
من هم همین را میگویم، وقتی دوست ندارید رد شوید، چرا اینهمه نقد مغرضانه، کمی همدیگر را دوست بداریم ما از یک مملکت هستیم. باز هم میگویم در کنار این نقدهای غیر دوستانه تعدادی از استادان موسیقی و خوانندگان کشور بودند که تشویقم کردند. من که قرار نیست خواننده باشم.
چرا قرار نیست خواننده باشید؟
من خواننده خوبی نیستم، میدانم خواننده خوبی نیستم.
برپایه حرف مردم این را میگویید؟ اگر اینگونه باشد مثلاً من الان میگویم شما بازیگر خوبی نیستید،پس بازیگر خوبی هم نیستید!؟!
میدانم بازیگر خوبی هستم. دلیلی ندارد تصور کنم بد هستم. آدم مدعی نیستم، آدم پرتلاشی هستم، تلاشم را میکنم، مابقی را میسپارم به مردم و طرفدارانم.
نظر مردم تا چه میزان بر زندگی شما اثرگذار است؟
خیلی زیاد، نظر بد و خوب فرقی نمیکند. یعنی آن عزیزی که مینشیند، شروع میکند به حاشیه سازی، شایعهسازی و جوسازی،باید بداند من هم از جنس مردمم،از فضا که نیامدهام، من هم آدم هستم مثل خودتان، مگرچقدر یک آدم میتواند تحمل کند تا این حد برایش شایعه وحاشیه بسازند. کتابی هست به نام (راز موفقیت)، نویسندهاش میگوید: اگر میخواهید موفق باشید دو کار انجام دهید، نخست اینکه یک روز تمام روزه سکوت بگیرید،دوم اینکه هر اتفاقی را میبینید قضاوتش نکنید. باور کنید بیشتر مشکلات اجتماعی از بیتوجهی به این دو مورد نشأت میگیرد.
سایه باند بازیهای سینمایی بر فضای زندگی حرفهای و شخصی محمد رضا گلزار چقدر است؟
همه جای دنیا باند بازی هست، این باند بازیها بر کار من تأثیری ندارد، بعد ازمدتی نبودن درایران و برگشتن هنوز از بزرگان سینما پیشنهاد کار دارم،باند بازیها تنها کاری که میتوانند انجام دهند حاشیهسازی است.
گلزار به چه نوع قصهای از چه ژانر سینمایی میگوید «بله » و بازیگر آن فیلم میشود؟
نخستین و اصلیترین وظیفه فیلم سرگرم کنندگی آن است. اگر قرار است فیلمی آموزنده باشد، مقولهای جدا دارد.این روزها خوشبختانه یا متأسفانه فیلمهای ما در مسیر فیلمهای آموزنده اجتماعی حرکت میکند شاید به خاطر اینکه فیلم آقای «فرهادی »جایزه اسکار برد.
من کاری را انتخاب میکنم که مردم از دیدنش لذت ببرند و وقتی از سینما خارج میشوند راضی باشند این مهمترین اصل برای انتخاب یک فیلمنامه است.اگر فیلمی در سینمای ایران بد ساخته میشود از ابتدا که قرار نبوده خوب نباشد، اصولاً ابتدا همه قصد دارند «آواتار» بسازند خروجیها «هادی و هدی» میشود! بضاعت سینمای ما در این اندازه است، مگر اینکه ژانر فیلم در فضای آثار اجتماعی باشد.
وقتی مردم از سینما دور میشوند دلیلش زیاد مبهم و گنگ نیست، زمانی که فیلمی که همین الان بر پرده سینماهای هالیوود اکران دارد، سیدیاش را در اختیار دارند، چرا بیایند سینما و فیلمهایی که زیاد خوب نیست را ببینند. در چنین شرایطی سینمای ایران چه رقابتی با فیلمسازی جهان خواهد داشت؟!
ازسینما و فیلمها گفتید بد نیست نگاهی به فیلمها و شرایط سینماها داشته باشیم. جشنواره سی ودوم به پایان رسید، از اینکه آیا جشنواره خوبی بود یا نه بگذریم، مسألهای که مطرح است اینکه با این همه فیلم و این تعداد اندک سینما چه میخواهیم بکنیم؟ یکسری فیلم از گذشته باقی است که هنوز به نوبت اکران نرسیدهاند، دهها و دهها اثر سینمایی نیز امسال در جشنواره اکران شد که آنها نیز به جمع نوبت اکرانیها پیوستند با این شرایط چه سرنوشتی برای فیلمهای امسال، سالهای بعد و سالهای قبل تصور میکنید؟
فیلمها را میگذاریم کنج دلمان! تا بموقع و به وقتش اکران کنیم (خنده). این که مزاح بود. به هر حال نمیشود آدمها کار نکنند، آدمها کار میکنند و بعد تصمیمگیری به دست عدهای سینمادارمی افتد که فیلم را نگاه میکنند و میگویند: «این فیلم هم آبرومند است و هم خوب میفروشد پس اکرانش میکنیم. این فیلم ما را بیچاره خواهد کرد! و نمیفروشد، پس این را فعلاً کنار میگذاریم...» این روندی است که درسینمای ایران طی میشود واقعاً برای این مشکل من بازیگر، کاری نمیتوانم انجام دهم
جز دعا کردن! دعا کنم روزی برسد سینماهای مناسب تأسیس شوند امیدوارم دولت جدید و تیمی که به نظر دلسوزانهتر با سینماگران و سینمای ایران برخورد میکنند این معضل را نیز مدنظر داشته و راهکارهای عملی برای آن پیدا کنند.
هر فردی از خود تعریفی دارد. شما اگر بخواهید از نگاه خود محمدرضا گلزار را تعریف کنید چه میگویید؟
صادقترین آدمی که در اطرافم میشناسم. برای رسیدن به هر چه اکنون هستم و دارم تلاش کردهام اما هیچ راهی آسان طی نمیشود.اصل زندگیام این است که همیشه «باتر فلای افکت» باشم، هیچ وقت «دومینو افکت» نباشم. در توضیح بیشتر باید بگویم دانشمند فیزیکی ثابت کرده است اگر پروانهای در قطب جنوب بال بزند ممکن است حرکت او در قطب شمال طوفانی بپا کند این همان فضای «باتر فلای افکت» است و اما «دومینو افکت» به چه معناست، مفهومش درست مثل همان «دومینوهایی» است که دیدهایم، پیش از اینکه ضربه اول را به دومینو بزنیم شکل اولیه خود را از قبل داشته است تو به عنوان یک فرد میتوانی با ضربهات ذرهای آن را تغییر دهی. همیشه در زندگی سعی کردم «باترفلای افکتی» رفتار کنم یعنی کارهایی اثرگذار انجام دهم. شاید موفق نشدم اما حداقل تلاشم را انجام دادم که اینگونه باشم.
بزرگترین خرابکاری حرفهای زندگیتان چه بود؟
یکبار روی استیج زمین خوردم، خیلی خجالت کشیدم. ماجرا بر میگردد به سالها قبل، آن زمانی که با گروه «آریان» بودم، روزها خیلی جدی و بداخلاق بودم. دانشگاه الزهرا کنسرت داشتیم، تماشاگران همه خانم بودند، نصف آنها دوربین به دست فیلم میگرفتند. ابتدای اجرا مجری شروع کرد به معرفی، به من که رسید برای احترام به حضار از جا برخاستم. چون گیتار دستم بود از روی صندلی کج بلند شدم، وقتی دوباره بر صندلی نشستم، شکست و افتادم کف استیج. همان طور که روی زمین نشسته بودم میدیدم تماشاگران میخندند، آنهایی هم که دوربین هایشان خاموش بود روشن کرده از حال و روز آن لحظهام تصویر میگرفتند. بچههای گروه از شدت خنده استیج را ترک کردند. خلاصه بلند شدم، صندلی جدیدی برایم آوردند،آن را خوب بررسی کردم که نشکسته باشد...(خنده بلند) هنوز وقتی یاد آن حادثه میافتم خندهام میگیرد. آن روز خیلی سخت گذشت ولی امروز به سختی آن دقایق بلند بلند میخندم.
بیشتر از همه دوست دارید بازیگر در چه ژانر سینمایی باشید؟
ژانرترسناک اکنون تصور میکنم فضای نوآوری در سینما مهیاتر است و من یک خبر هم برای شما دارم همین جا قول میدهم بزودی فیلم ترسناک خواهم ساخت، یعنی پروژه آن را خواهم چید.
در جایگاه بازیگر یا کارگردان؟
خودم بازی خواهم کرد. با کمک یک فیلمنامهنویس خوب قول میدهم بزودی این فیلم را خواهیم ساخت.
اکنون بازیگر چه فیلمی هستید؟
«دلم میخواد» فیلمی از بهمن فرمان آرا. کار موسیقی را پیگیرانه دنبال میکنم، اما این فیلم ترسناک ساختن که جرقه ذهنی ساختش اکنون زده شد.
اگر برگردیم به 14 سال پیش به آن کافه به خزرشهر و آقای قادری آیا هیچ وقت وارد سینمای ایران میشدید؟
صد درصد. خانواده سینما خانواده من هستند.(ایران)
جام جم سرا:
مادر این دوقلو پس از وضع حمل گفت: تصاویر سونوگرافی در هفته نوزدهم بارداری حاکی از آن بود که فرزندانم به نارسایی نادری مبتلا هستند اما به سقط کردن آن دو راضی نشدم. همچنین فرزندانم شش هفته زودتر به دنیا آمدند.
جمجمه این دوقلو که دختر هستند شکل طبیعی ندارد و به رغم داشتن مغز و صورت مجزا دیگر اندامها و ارگانهای بدنشان مشترک است.
به گزارش ایسنا به نقل از خبرگزاری فرانسه، وضعیت مساعد جسمانی این دوقلو پزشکان را متعجب ساخته چرا که آن دو خود و بدون کمک دستگاه نفس میکشند.
جام جم سرا:
مادر این دوقلو پس از وضع حمل گفت: تصاویر سونوگرافی در هفته نوزدهم بارداری حاکی از آن بود که فرزندانم به نارسایی نادری مبتلا هستند اما به سقط کردن آن دو راضی نشدم. همچنین فرزندانم شش هفته زودتر به دنیا آمدند.
جمجمه این دوقلو که دختر هستند شکل طبیعی ندارد و به رغم داشتن مغز و صورت مجزا دیگر اندامها و ارگانهای بدنشان مشترک است.
به گزارش ایسنا به نقل از خبرگزاری فرانسه، وضعیت مساعد جسمانی این دوقلو پزشکان را متعجب ساخته چرا که آن دو خود و بدون کمک دستگاه نفس میکشند.
پنج شنبه 25 اردیبهشت 1393 ساعت 15:32
بزی با ۸ دست و پا در یکی از مزارع کرواسی به دنیا آمد که تعجب مزرعه دار و دیگران را برانگیخت. به گفته کارشناسان، اگر این بز بتواند هفته اول زندگی خود را در این دنیا به سلامت پشت سر بگذارد، میتواند تا سه سال زندگی کند؛ هر چند دست و پایش احتمالا دست و پاگیر باشد!