جام جم سرا: حمید گورابی در خصوص وضعیت کنونی سلولهای بنیادی گفت: اکنون در مرحله تحقیقاتی در عرصه های غضروف، استخوان، برخی کارهای پوستی هستیم که با آزمایش ها و تست هایی روی حیوانات آزمایشگاهی مانند میمون ها و گاهی در مرحله تست بر روی نمونه انسانی، هستیم. هر مرحله ای ارزش خودش را دار د و در حال حاضر به این نتیجه رسیدیم که می توانیم در حوزه غضروف سلول های بنیادی، کارهای مفیدی روی انسان انجام دهیم.
به نقل از مهر، گورابی همچنین اظهار داشت: در ترمیم ضایعات ناشی از انفکتوس قلبی نیز در انسان کارهایی انجام شده است و تا به حال یک کار آزمایی بالینی صورت دادیم که می توانیم بیماران را به نتایج خوبی برسانیم و در حال پیگیری این موضوع هستیم.
رئیس پژوهشگاه رویان افزود: در بخش سلول درمانی در ترمیم ضایعات نیز فعالیتهایی انجام شده و امیدواریم که به نتایج خوبی برسیم.
دکتر عاطفه قنبری جلفایی، روانپزشک در گفتوگو با جامجم افزود: افسردگی از نظر خطرساز بودن برای سلامتی فرد معادل دیابت، چربی و فشار خون محسوب میشود. معمولا بیمار مبتلا به افسردگی پیگیر درمانش نمیشود و از انرژی و حوصله لازم برای اقدامات درمانی و نیز مصرف منظم داروهایی که برای رفع مشکلات جسمی به وی داده شده است، برخوردار نیست.
همچنین در بسیاری موارد افسردگی احتمال مصرف سیگار را در شخص افزایش میدهد که این عوامل در کنار هم احتمال گرفتگی عروق کرونر را در وی افزایش میدهد.
این استادیار دانشگاه علوم پزشکی ایران تاکید کرد: حتی بررسیها نشان میدهد که افسردگی با افزایش خطر بروز فاکتورهای التهابی، تضعیف سیستم ایمنی بدن و ضعف حافظه در ارتباط است. فراموش نکنید که افسردگی شامل طیفی از اختلالات خلقی میشود که به مدت دستکم دو هفته ادامه یابد و با کاهش انرژی، کاهش یا افزایش اشتها، کاهش یا افزایش میزان خواب و بروز بیعلاقگی و لذتنبردن از زندگی را به دنبال دارد که درمان این اختلال روانپزشکی نیز با مصرف دارو و روان درمانی ممکن است.
جام جم سرا: چنین تصوراتی تا چه اندازه درست است؟ آیا هر سکته مغزی به مرگ یا بروز اختلالات و ناتوانیهای شدید حسی و حرکتی منجر میشود؟
دکتر محمد روحانی، متخصص مغز و اعصاب در پاسخ به این پرسشها با اشاره به این که سکته مغزی بسته به اینکه در چه ناحیهای از مغز اتفاق افتاده باشد علائم متفاوتی دارد، میگوید: علائم شایع سکته مغزی شامل ضعف یا فلج یک نیمه بدن،از بین رفتن حس یک نیمه بدن، اختلال تکلم و اختلالات بینایی میشود.
البته سرگیجه نیز درصورتی که همراه با علائم عصبی دیگر نظیر اختلال تکلم، اختلال حسی، نداشتن تعادل و دوبینی باشد از علائم سکته مغزی محسوب میشود. جالب آن که علائم سکته مغزی با قلبی شباهتی ندارد، ولی فاکتورهای خطر هر دو تقریباً مشابه است و اغلب بیماریهای عروق مغز و قلب همراه هم دیده میشود.
وی در گفتوگو با جامجم با تاکید بر این که در سکتههای مغزی به علت خونریزی داخل نسج مغز، سردرد، تهوع و استفراغ و افت سطح هوشیاری از علائم بارز است، میافزاید: بسته به اینکه آسیب مغزی در چه ناحیهای از مغز اتفاق افتاده باشد و نیز وسعت ناحیه آسیبدیده مغزی، علائم سکته مغزی از خفیف تا شدید یا حتی مرگ متغیر است.
سکته مغزی عبارت است از نقص عصبی که به صورت حاد و به علت مشکلات عروقی مغز اتفاق میافتد. به عبارت دیگر در اثر انسداد یکی از شریانهای مغزی یا خونریزی داخل مغز بخشی از مغز که عملکرد خاصی نظیر کنترل حرکات یک نیمه بدن یا تکلم را به عهده دارد، آسیب میبیند و باعث ایجاد نقص عصبی چون ضعف یا فلج یک نیمه بدن یا اختلال تکلم میشود.
شما مستعد سکته مغزی هستید
خوب است بدانید که سکته مغزی در اثر مجموعهای از عوامل خطر ایجاد میشود. برخی از آنها چون سن، جنس، نژاد و ارث، غیرقابل تغییر است یعنی با افزایش سن، خطر سکته مغزی افزایش مییابد و در جنس مذکر نیز سکته مغزی بیشتر دیده میشود. از سوی دیگر فاکتورهایی نظیر فشار خون بالا، دیابت، مصرف سیگار و بیماریهای قلبی، بویژه اختلال ریتم قلب، بیماریهای دریچهای قلب و نارسایی قلب از عوامل مستعدکننده سکته مغزی محسوب میشود.
دکتر روحانی تاکید میکند: در درصدی از افراد، سکته مغزی به علت مسائل ژنتیک اتفاق میافتد که البته درصد اندکی از موارد سکته مغزی را تشکیل میدهد. به بیان دیگر، بعضی بیماریهای ژنتیکی با افزایش انعقادپذیری خون و با ایجاد لخته در عروق، باعث سکته مغزی میشود که این موارد از سکتههای مغزی بیشتر در اطفال یا جوانان اتفاق میافتد.
وقتی بیمار سکته را رد میکند
نباید تصور کنید که سکته مغزی همیشه با عوارض شدید و غیرقابل برگشت همراه است، بلکه به گفته دکتر روحانی در بعضی موارد، انسداد شریان مغزی بعد از چند دقیقه تا حداکثر نیم ساعت برطرف میشود و علائم عصبی ایجاد شده ناشی از سکته مغزی برگشت میکند که در اصطلاح عوام به آن رد کردن سکته میگویند. بروز چنین حالتی از این نظر اهمیت دارد که در صورتی که فرد دچار این نوع سکته شود باید بسرعت بررسی شود تا منشأ لختهای که باعث انسداد رگ مغز شده است، شناسایی شده و با درمان آن از احتمال عود سکته مغزی جلوگیری شود.
مهمترین اقدامی که اطرافیان بیمار مبتلا به سکته مغزی باید انجام دهند رساندن هرچه سریعتر وی به مراکز درمانی، بویژه مراکزی است که امکان مراقبت ویژه از این بیماران را دارند.
دکتر روحانی در این باره توضیح میدهد: یکی از درمانهای اصلی در بیماران دچار سکته مغزی ناشی از انسداد شرایین، تزریق داروهایی است که احتمال بازگشایی این عروق را افزایش میدهد. البته این درمان در سه ساعت اول، مؤثر است و اهمیت رساندن هرچه سریعتر بیمار به مرکز درمانی نیز به همین علت است. در واقع، هرگونه اتلاف وقت، احتمال مرگ و میر و باقی ماندن نقایص دائم عصبی را در بیمار بیشتر میکند.
این متخصص مغز و اعصاب تاکید میکند: در مورد سکتههای مغزی ناشی از انسداد عروق، در صورتی که بیمار در کمتر از سه ساعت به مراکز درمانی برسد امکان تزریق داروهایی که لختهها را لیز کرده و انسداد عروق را برطرف میکند، وجود دارد. البته این درمان که «ترومبولیز» نامیده میشود در همه بیماران قابل اجرا نیست، ولی درصد قابل توجهی از بیماران از آن سود میبرند.
بهبودی پس از سکته مغزی
مهمترین عوارضی که بعد از سکته مغزی ایجاد میشود شامل اختلال حرکتی و راه رفتن به علت ضعف اندامها، اختلال تکلم و اختلال تعادل و در سکتههای مغزی معتدد، شامل اختلال شناختی و زوال عقل است.
دکتر روحانی با اشاره به این مطلب میافزاید: توانبخشی پس از سکته مغزی در کاستن عوارض سکته یعنی مشکلات حرکتی و تکلم و نیز برگشت بیمار به زندگی تقریبا طبیعی، با حداکثر استقلال در انجام امور فردی، تاثیر و نقش زیادی دارد. زندگی پس از سکته مغزی باید در جهت کاستن از عوامل خطر از جمله کنترل فشارخون، دیابت و چربی بالا با رژیم و دارو، ترک سیگار و دخانیات، داشتن فعالیت فیزیکی کافی، تغذیه سالم و فیزیوتراپی و کاردرمانی باشد.
وی تاکید میکند: به خاطر داشته باشید که مهمترین عوامل در پیشگیری از سکته مغزی عبارت است از کنترل عوامل خطری چون فشار خون بالا، دیابت، چربی بالا، قطع دخانیات، فعالیت ورزشی مناسب، کاهش وزن و نیز درمان بیماریهای قلبی که احتمال سکته مغزی را افزایش میدهد. همچنین مصرف داروهای ضد تجمع پلاکت نظیر آسپرین خطر عود سکته مغزی را کاهش میدهد.
پونه شیرازی / گروه سلامت
جام جم سرا: به نقل از «Web MD»، سکته مغزی به علت ایجاد اختلال در خونرسانی به مغز رخ میدهد و باعث میشود سلولهای مغز که حساسترین عضو بدن به اکسیژن است در عرض چند دقیقه دچار مرگ شود. اغلب تنها بخش کوچکی از مغز تحت تأثیر قرار میگیرد.
محققان برای آگاهی رسانی درباره نشانههای سکته، روی چند نکته تمرکز میکنند؛ صورت، دستها، گفتار و زمان و...
صورت
به صورت فرد مشکوک به سکته، نگاهی بیندازید. آیا به یک طرف آویزان شده است؟ از فرد بخواهید تا لبخند بزند. آیا حالت لبخند او به یک سمت متمایل شده است؟ اگر جواب این ۲سوال مثبت است، پس اولین تأیید سکته را گرفتهاید. به احتمال زیاد آن قسمت مغز که حرکت عضله صورت را کنترل میکند دچار آسیب دیدگی شده است.
دستها
از فرد بخواهید ۲دست خود را بالا بگیرد و نگه دارد. اگر یک دست به سمت پایین افتاد، این حالت دومین علامت سکته است و نشان دهنده این است که قسمتهایی از مغز که عضله را کنترل میکند، آسیب دیده است.
گفتار
به حرف زدن فرد گوش دهید، اگر نمیتواند جملات ساده را واضح بگوید، یا اینکه آنچه میگوید مفهوم نیست، این نیز ممکن است نشانه دیگری از سکته باشد.
وقتی برای هدر دادن زمان وجود ندارد. منتظر نمانید تا شاید علایم رفع شود زیرا هر ثانیه که هدر دهید باعث مرگ سلولهای بیشتر مغز میشود.
مصرف آسپرین
همه میدانیم که آسپرین داروی موثری در پیشگیری از لخته شدن خون است و در زمان سکته و حمله قلبی میتواند زندگی فرد را نجات دهد اما مصرف آسپرین باید به توصیه پزشک باشد. هرچند آسپرین یکی از اولین داروهایی است که برای درمان سکته از آن استفاده میشود اما قبل از آن باید علت سکته مشخص شود.
۸۵درصد از موارد سکته به علت لخته شدن خون در رگها اتفاق میافتد و مصرف آسپرین میتواند موثر باشد. اما در ۱۵درصد مواقع سکته به علت پارگی رگهای خون بروز میکند و مصرف این دارو میتواند وضعیت را بدتر کند و حتی مرگبار باشد. از آنجا که نمیتوانید نوع سکته را تشخیص دهید، از مصرف آسپرین بپرهیزید و منتظر اورژانس باشید.
از مصرف قرصهای فشارخون بپرهیزید
شاید با کمک دستگاه سنجش فشارخون، متوجه بالا بودن فشار خون در زمان مشکوک بودن سکته شوید. فشارخون بالا در مرحله حاد سکته رخ میدهد. این امری طبیعی است اما نه در همه افراد. به هیچ عنوان داروی فشار خون مصرف نکنید، حتی اگر فرد فشار خون دارد و مصرف دارو را در آن روز فراموش کرده است. مصرف داروی فشارخون در زمان سکته میتواند وضعیت را بدتر کند.
نشستن و دراز کشیدن
تا رسیدن اورژانس، فرد مشکوک به سکته باید بنشیند یا دراز بکشد. راه رفتن احتمال زمین خوردن فرد را بیشتر میکند که این امر میتواند وضعیت را بدتر کند. با دراز کشیدن، تأثیر جاذبه به طور عمده بیاثر میشود. به بیان دیگر در این حالت قلب میتواند با تلاش کمتری خون بیشتری به مغز برساند. در صورت دراز کشیدن فرد روی کمر، چانه را کمی بالاتر قرار دهید تا مجرای هوا باز بماند. در صورتی که فرد بیهوش است یا مشکل قورت دادن دارد نیز او را به پهلو بخوابانید.
مصرف غذا و نوشیدنی ممنوع
از آنجا که توانایی قورت دادن فرد دچار اختلال شده است، احتمال خفگی بر اثر مصرف نوشیدنی یا خوردنی وجود دارد. علاوه بر آن، برای برخی کارهای لازم در اتاق اورژانس، بهتر است شکم خالی باشد تا غذا از معده به دهان باز نگردد. بیماران دیابتی که دچار سکته شدهاند شاید تصور کنند به علت افت میزان قندخون نیاز به خوردن چیزی شیرین دارند. در صورتی که افت فشار به علت سکته باشد از مصرف مواد شیرین بپرهیزید.
سیگار نکشید
سیگار نکشیدن، یکی از راههای مهم پیشگیری از سکته است. کشیدن سیگار قبل از رسیدن اورژانس میتواند مشکل را پیچیدهتر کند.
خوابیدن
گاهی وقتها علایم خفیف سکته بویژه در افراد مسن، خستگی مفرط است. خیلی از افراد دچار خواب آلودگی میشوند و تصور میکنند با خواب کوتاه میتوانند علایم را کاهش دهند. خواب نه میتواند علایم سکته را کاهش دهد و نه از بین ببرد. فرد باید بلافاصله توسط پزشک معاینه شود. (خراسان)
جام جم سرا: به نقل از هلث، محققان علوم پزشکی دانشگاه توکیو میگویند: نتایج این آزمایش که بر روی بیش از ۸۴۱ زن و ۵۴۶ مرد با محدوده سنی حدود ۶۷ سال انجام شد، نشان میدهد کسانی که قدرت ایستادن بر روی یک پا در این مدت کوتاه را ندارند، توانایی مغزی آنها کاهش یافته است.
زمانی که افراد در این آزمایش سعی داشتند روی یک پا بایستند، مغز آنها اسکن شده و عملکرد آن مورد بررسی قرار گرفته است. به گفته محققان، مردود شدگان این آزمایش نیازمند پیگیریهای دقیقتر پزشکی هستند. آزمایشهای تکمیلی از برخی افراد ۶۷ سالهای که قادر به ایستادن بر روی یک پا نبودند نشان داد آنها از مشکلاتی مانند ضعف در عملکرد مغز، صدمههای تشخیص داده نشده یا خونریزیهای کوچک در رگها رنج میبردند.
یاسوهارو تابارا Yasuharu Tabara استادیار مرکز ژنومی دانشگاه کیوتو و مدیر این پروژه میگوید: نتایج تحقیقات نشان داد که قدرت ایجاد توازن به هنگام ایستادن بر روی یک پا به مدت ۲۰ ثانیه بسیار مهم است زیرا در واقع این توانمندی شاخصی مهم برای سنجیدن میزان سلامت قدرت مغز افراد است. این آزمایش همچنین بیانگر میزان بیماری سلولهای مغز افراد در ابتلا به بیماری زوال عقل یا آلزایمر است.
محققان انگلیسی پیشتر اعلام کرده بودند که علت بسیاری از مرگ و میرها در دهههای آینده مرتبط با افراد میانسالی است که ساعات بسیار طولانی مینشینند یا از صندلی خود جدا نمیشوند.
نتایج این مطالعه که در مجله انجمن قلب آمریکا منتشر شده است. (ایرنا)
آلودگی هوا میتواند سلامتی انسانها را به شدت تحت تاثیر قرار دهد. با تنفس در در هوای آلوده، ذرات بزرگ و کوچک مضر وارد ریه شده و مشکلات شدید تنفسی ایجاد میکنند؛ بعضی از ذرات آلوده هم وارد معده شده و ممکن است موجب ایجاد انواع بیماری شوند. البته ریه یا معده ممکن است در یک حالت دفاعی این ذرات را دفع کرده یا نابود کنند، اما ذرات آلوده بسیار کوچکی به نام نانوذرات وجود دارند که میتوانند از لایه دفاعی اول بدن عبور کنند.
نانوذرات که به اندازه یک میلیاردم یک متر هستند (هر نانو متر=۱۰ به توان منفی ۹ متر)، آزادانه در ریه معلق شده و وارد سلولها میشوند. آنها میتوانند جلوی ورود اکسیژن به خون و خروج دیاکسید کربن را بگیرند. دانشمندان میگویند وقتی بزرگترین نانوذرات آلوده به اندازه ۱۰۰ نانومتر است، نانوذرات خیلی راحت میتوانند وارد سلولها شوند.
نانوذرات آلوده میتوانند به دی. ان.ای، پروتئین و دیگر ساختارهای سلولی آسیب برسانند. همین کافی است تا بدن آماده ابتلا به هر نوع بیماری خطرناک شود. در چنین شرایطی بدن خردسالان و کهنسالان آسیبپذیری بالاتری دارد. نانوذرات همچنین میتوانند به رگهای خونی نیز آسیب برسانند، توانایی بویایی انسان را کاهش دهند و حتی در یادگیری و حافظه نیز تاثیر بسیار بد برجا بگذارند.
وقتی مغز یک انسان با نانوذرات آلوده مواجه میشود رفتارهای غیرعادی از خود نشان میدهد، درست مثل شرایطی که بیماریهای سختی مثل آلزایمر یا پارکینسون در مغز ایجاد میکنند. نکته اصلی اینجاست و دادههای جدید پژوهشگران نشان میدهد که چگونه مغز یک انسان توسط نانوذرات موجود در هوای آلوده آسیب میبیند. البته نگرانی اصلی دانشمندان نانوذراتی است که مستقیما از راه بینی وارد مغز میشوند.
شبیخون به مغز
نانوذراتی موجود در هوای آلوده از طریق تنفس وارد ریه شده و سپس وارد جریان خون میشوند. این مواد خطرناک از طریق خون در بدن حرکت کرده و بعضی از آنها مغز را نیز آلوده میکنند. وقتی نانوذرات وارد مغز میشوند به طرق مختلف به سلولهای مغزی آسیب میرسانند. یکی از آسیبهای اصلی آلودگی هوا در چنین شرایطی التهاب است. سلولهای مغزی آلوده به نانوذرات پیام درد میفرستند و سیستم ایمنی در جواب، گلبولهای سفید را به محل آلوده ارسال میکند. گلبولهای سفید از طریق جریان خون با آلودگی مبارزه میکنند و به همین علت بخش آلوده به نانوذرات به سرعت پر از خون میشود. این اتفاق باعث وقوع التهاب نه تنها در مغز بلکه در سراسر بدن میشود.
التهاب واکنشی سریع محسوب میشود، یعنی اینکه خیلی زود رخ میدهد و زود هم برطرف میشود. گرچه وقتی انسانها در معرض آلودگی هوای مزمن قرار بگیرند بدنشان در برطرف کردن سریع التهاب ناتوان میشود و این اصلا خوب نیست. التهاب حاصل از نانوذرات باعث میشود که رگهای خونی تنگ و سخت شوند، در حالی که رگهای خونی سالم انعطافپذیر هستند. در شرایط عادی با هر تپش قلب مقدار زیادی خون از رگهای سالم عبور میکند؛ ولی وقتی رگها سفت و تنگ شدهاند خون برای عبور از رگ دچار مشکل میشود و حتی گاهی رگهای آلوده کاملا مسدود نیز میشوند. وقتی چنین حالتی در مغز رخ میدهد، فرد دچار حمله مغزی میشود.
نانوذرات حتی میتوانند سلولهای عصبی را در ارسال پیام دچار اختلال کنند. سلولهای عصبی با ارسال و دریافت پیامهای شیمیایی باهم ارتباط برقرار میکنند و نانوذرات با آسیب رساندن به چنین ارتباطی موجب ایجاد بیماریهای عصبی در بدن میشوند.
میانبر به مغز
سفر در مسیر رگها سوار بر سلولهای خونی به مقصد مغز برای ذرات آلوده بسیار طولانی است. برای همین وقتی ذرات آلوده خیلی کوچک باشند، میتوانند میانبر زده و در مسیری مستقیم وارد مغز شوند. این یافته، نتیجه پژوهشهای گروهی از مرکز پزشکی روچستر در نیویورک آمریکا به سرپرستی آلیسون اِلدِر ست. آنها که در حال مطالعه روی نحوه تاثیر ذرات آلوده بر بدن انسان هستند، به این نتیجه رسیدهاند که نانوذرات از طریق بینی میتوانند مستقیما به مغز راه پیدا کنند. چنین اتفاقی موجب واکنشهای تنشزا در مغز شده و حتی ممکن بیماریهای سختی نیز در پی داشته باشد.
آنها همچنین به این نتیجه رسیدهاند که هوای آلوده بر رشد مغز کودکان نیز تاثیر منفی دارد و ضریب هوشی کودکانی که در مناطق آلوده زندگی میکنند نصف کسانی است که در هوای پاکیزه بزرگ میشوند.
همچنین شیوع بیماریهای روحی و روانی، اختلالاتی مثل عقبماندگی ذهنی و بیماریهای خطرناکی مثلام. اس یا سرطان به دلیل هجوم ذرات آلوده به مغز است.(ثمین مؤتمنفر/خبرآنلاین)
در این آزمایش اثرات لحظهای نوعی پروتئین موسوم به تروپونین بررسی میشود که هشدار میدهد ماهیچههای قلب ممکن است در معرض آسیب و تخریب باشند. در تستهای استاندارد فعلی که در بسیاری از مراکز ملی سلامت مورد استفاده دارند تنها با بررسی مقدار این پروتئین، خطر حمله قلبی بررسی میشود اما دقت این تستهای استاندارد از نوع جدید به مراتب کمتر است چون در تست جدید تغییرات لحظهای تروپونین بررسی می شود و به این ترتیب حساسیت تست در تشخیص خطر سکته بالاتر میرود.
متخصصان انگلیسی در بررسیهای خود نشان دادند تست استاندارد فعلی برای انجام این آزمایش بسیاری از موارد سکته قلبی در زنان را که دچار علائم درد در قفسه سینه هستند تشخیص نمیدهد.
حمله قلبی یک وضعیت اورژانسی است و تشخیص به هنگام و درمان آن میتواند فرد را از خطر مرگ نجات دهد. در این بررسی 126 زن و مرد که به حمله قلبی مشکوک بودند مورد مطالعه قرار گرفتند. با استفاده از تست قدیمی تروپونین نشان داده شد که تعداد مردان مبتلا به این بیماری نسبت به زنان دو برابر است اما زمانی که از تست جدید استفاده شد تعداد زنان مبتلا به سکته قلبی 22 درصد افزایش یافت.
به نقل از شبکه خبری بی بی سی، دکتر «آنوپ شا» گفت: در حالی که تعداد زنان و مردان شرکت کننده در این مطالعه با هم برابر بوده با تست قدیمی، احتمال سکته قلبی در تعداد زنان کمتری تشخیص داده شد در حالی که با آزمایش جدید احتمال تشخیص سکته در زنان دو برابر بیشتر شد. (خبرگزاری ایسنا)
294
دکتر محمد حاجی آقاجانی در مراسم افتتاحیه هفتمین کنگره سراسری سکته مغزی، از آمادگی وزارته بهداشت در سه حوزه پیشگیری، درمان حاد و توانبخشی بیماران دچار سکته مغزی خبر داد و گفت: با وجود آنکه کشورهای توسعه یافته توانستهاند، میزان ابتلا به سکته مغزی را کاهش دهند، اما متاسفانه در کشور ما این آمار از شیوع بالاتری برخورداراست و از سوی دیگر پایین بودن سن سکتههای مغزی در کشور سبب شده تا برنامههایی از سوی وزارت بهداشت برای کاهش سکته در کشور به ویژه سکته حاد در دست اقدام قرار گیرد.
وی با اشاره به اینکه عوامل خطر سازی همچون دیابت، کلسترول و به ویژه فشار خون بالا از عمده علل ابتلا به سکته مغزی است، خاطر نشان ساخت: با وجود آنکه نظام آماری و ثبت اطلاعات بیماریها از جمله سکته مغزی در کشور اشکالاتی دارد، اما اطلاعات موجود بیانگر آن است که سکته مغزی چهارمین علت مرگ و میر را در کشور تشکیل میدهد که به همین منظورکنترل عوامل خطرساز در برنامههای پیشگیری وزارت بهداشت، قرار دارد.
معاون درمان وزارت بهداشت تصریح کرد: از معضلات در حوزه سکتههای مغزی تکرار شوندگی آن است تا جایی که ۳۲ درصد سکتهها تکرار میشوند که این امر بیانگر آن است که در مورد این بیماران نه اقداماتی در حوزه پیشگیری اولیه انجام شده و نه پیشگیری ثانویه برای جلوگیری از تکرار سکته شده است.
وی گفت: سکته مغزی ۱۱ درصد علت مرگ و میر را در کشور تشکیل میدهد که یکی از نکات مهم درمان در مرحله حاد برای این بیماران و تجویز داروی TPA در سه ساعت اولیه ابتلا به سکته مغزی است که به غیر از دردسترس نبودن این دارو در برخی مراکز، مساله بیمه نبودن آن نیز از مشکلات بیماران دچار سکته مغزی است که وزارت بهداشت درتلاش است از طریق شورای عالی بیمه نسبت به بیمه این دارو و دسترسی بیشتر آن اقدام کند.
آقاجانی با ابراز تاسف از پایین آمدن سن سکته مغزی در کشور گفت: با اینکه سن ابتلا به سکته مغزی در دیگر کشورهای در حال توسعه بالای ۶۰ سال است، متاسفانه این سن در کشور ما ۵ تا ۱۰ سال کمتر است. نبود مراکز درمان سکته مغزی از دیگر مشکلات مربوط به این بیماری در کشور است.
وی اضافه کرد: در حال حاضر ۵ هزار و ۷۰۰ تخت آی سی یو در بخش دولتی داریم و بدون درنظر گیری نیاز آینده به همین میزان نیازمند تخت در این بخشها هستیم. همچنین حتی با احتساب اینکه بیش از ۲ هزار تخت آی سی یو هم در بخش خصوصی وجود دارد به همین میزان کمبود در بخش خصوصی نیز به چشم میخورد.
معاون درمان وزارت بهداشت ادامه داد: با توجه به اینکه کمبود تختهای آی سی یو همواره یکی از دغدغههای پزشکانی است که با بیماران دچار سکته مغزی سرو کار دارند، نیازمند یک سرمایه گذاری خاص در بخشهای مراقبتهای ویژه هستیم که اختصاص ۲ هزار و ۲۰۰ تخت آی سی یو از اقدامات وزارت بهداشت در سال ۹۴ است که بخشی از آن را به بیماران دچار سکته مغزی اختصاص داده میشود.
وی با اشاره به اهمیت بحث توانبخشی پس از سکته در بیماران دچار سکته حاد یادآور شد: متاسفانه توانبخشی در کشور ما تقریبا رها شده است. به این معنی که نه متولی خیلی روشنی دارد و نه سرمایه گذاری در این حوزه انجام شده است که بازتوانی بیماران دچار سکته مغزی در دستورکار وزارت بهداشت قرار دارد.
هفتمین کنگره سراسری سکته مغزی ایران که از روز گذشته در دانشکده حقوق دانشگاه شهید بهشتی تهران آغاز بکار کرد، امروز به پایان میرسد.(مهر)
385
دکترها گفته بودند علت این مشکل دیابت و فشار خون است و باید بیشتر مراقب سلامت و کنترل قند خون و فشارش باشد تا این اتفاق دوباره نیفتد.
سکته، حملهای است که ناگهانی و شدید باشد. به گوش خیلی از ما سکتههای مغزی و قلبی آشناتر است و میدانیم در اثر سکته، ناگهان کارکرد بافت موردنظر مختل میشود، اما گاهی متخصصان چشم به بیمار میگویند دچار سکته چشمی شدهاید. دکتر فرزاد فرزبد، چشمپزشک و فوقتخصص شبکیه و لیزر، درباره این نوع مشکل چشمی به جامجم میگوید: واقعیت این است که در کتابهای چشمپزشکی اصطلاحی به عنوان سکته چشمی نداریم. این عبارت را ما چشمپزشکها برای اینکه بیماران راحتتر متوجه بیماریشان شوند، ابداع کردهایم. عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی ارتش ادامه میدهد: چشمپزشکها، بخصوص متخصصان شبکیه، اصطلاح سکته چشمی را برای چند بیماری به کار میبرند؛ انسداد شریان مرکزی شبکیه، انسداد ورید مرکزی شبکیه یا شاخههای آن و آسیب عصب یعنی وقتی به بیماری میگوییم سکته چشمی کردهای، یعنی به یکی از این سه مشکل دچار شدهای که هر کدام درمانها و علائم متفاوتی دارند.
انسداد شریان شبکیه
شریانها خون را به بافت میبرند و وریدها خون را از بافت برمیگردانند، بنابراین در صورت انسداد شریان مرکزی شبکیه، درواقع شریانی که وظیفه خونرسانی به شبکیه را به عهده دارد، مسدود میشود. دکتر فرزبد دلایل این اتفاق را اینگونه برمیشمرد: اولین دلیل میتواند تشکیل لختهای در قلب به علت ضربان نامنظم قلب باشد که این شریان را میبندد. گاهی هم پلاک کلیسمی یا داخل شریانی از قلب یا از رگهای گردن کنده میشود و شریان مرکزی شبکیه را میبندد. وقتی هم این شریان بسته میشود، ناگهان دید فرد کاهش مییابد. این استاد دانشگاه تاکید میکند: بسته شدن شریان مرکزی شبکیه یکی از اورژانسهای چشمپزشکی است؛ به این معنا که بیمار بلافاصله بعد از اینکه متوجه شد دیدش ناگهان کاهش یافته، باید به مراکز چشمپزشکی مراجعه کند تا درمان شروع شود، چون وقتی به بافتی خون نرسد، کمکم از بین میرود. او تاکید میکند: زمان طلایی درمان این اختلال فقط 90 دقیقه است و اگر در این زمان بیمار خود را به پزشک برساند تا با جراحی یا دارو این شریان بسته شده، باز شود، خونرسانی به بافت شبکیه دوباره شروع میشود و بینایی برمیگردد در غیر این صورت، بافت عصبی شبکیه میمیرد و کاری نمیتوان برای برگرداندن بینایی فرد انجام داد.
مسدود شدن ورید مرکزی شبکیه و سکته چشمی
لخته و پلاک؛ یعنی همان دلایلی که باعث بسته شدن شریان میشود، غلظت خون، اختلالهای انعقادی فشارخون، دیابت، بیماریهای سیستم ایمنی و... میتواند باعث بسته شدن ورید مرکزی شبکیه شود. حتی مصرف برخی داروها مثل داروهای هورمونی بدنسازی که باعث غلظت خون میشود، میتواند باعث بسته شدن ورید شود، چون جریان خون غلیظ شده مختل میشود و وقتی خون جریان نداشته باشد، انسداد به وجود میآید که تغذیه بافت را دچار مشکل میکند و سکته چشمی به وجود میآید. دکتر فرزبد با بیان این مطلب میافزاید: در صورت انسداد ورید مرکزی شبکیه، زمان بیشتری برای درمان بیمار وجود دارد و درمان این نوع سکته چشمی به شدت آن بستگی دارد؛ از تزریق داخل چشم گرفته تا لیزر. در بعضی موارد نادر نیز جراحی برای باز شدن ورید انجام میگیرد.
عصب بینایی آسیبدیده هم به سکته چشمی میانجامد
دکتر فرزبد با اشاره به اینکه عصب بینایی پشت شبکیه قرار دارد، ادامه میدهد: کار این عصب انتقال پیامهای بینایی که از سلولهای شبکیه میآید، به مغز است. درواقع، این عصب، شبکیه را که مسئول بینایی است، به مغز وصل میکند. این چشمپزشک در مورد شبکیه توضیح میدهد: شبکیه چشم ما مثل فیلم عکاسی است. دوربین عکاسی اجزای متفاوتی دارد، ولی تصویر درنهایت روی فیلم ثبت میشود. در چشم هم این کار را شبکیه انجام میدهد یعنی تمام ساختار چشم برای این طراحی شده که تصویر به شبکیه برسد تا از طریق عصب بینایی، به مغز منتقل شود و فرد بتواند ببیند. به گفته این استاد دانشگاه، اگر خونرسانی به این عصب که وظیفه رساندن پیامهای بینایی را به مغز دارد، در اثر مشکلاتی مثل ابتلا به دیابت، فشارخون و... مختل شود، در اثر این اختلال، عصب آسیب میبیند و دید فرد ناگهان کاهش مییابد چون پیامهای بینایی به مغز منتقل نمیشود. او برای روشن شدن مطلب مثالی میزند: فرض کنید دستگاه تلفنی داشته باشید که خیلی پیشرفته باشد، ولی سیمی که باید به پریز تلفن وصل باشد، قطع شود. در این صورت حتی اگر بهترین دستگاه تلفن را هم داشته باشید، فایدهای نخواهد داشت، چون نمیتوانید با آن کاری انجام دهید. وقتی هم عصب بینایی کاراییاش را از دست میدهد، فرد هیچ تصویری را نخواهد دید. این فوقتخصص شبکیه معتقد است: متاسفانه در صورت آسیب عصب، برگرداندن و ترمیم آن بسیار مشکل است. البته زمان طلایی درمان عصب، بیشتر از زمان طلایی درمان انسداد شریان است و بیمار حتی تا دو هفته فرصت دارد برای درمان مراجعه کند تا با تزریق داخل چشمی، داروهای خوراکی و در برخی موارد جراحی برای برداشتن فشار از روی عصب، بتوان به او کمک کرد آسیب به عصب چشم به حداقل برسد.
کاهش ناگهانی دید را جدی بگیرید
کاهش دید ناگهانی و شدید، مشخصه اصلی سکته چشمی است، دکتر فرزبد ادامه میدهد: یک بیمار دیابتی یا فشارخونی چشمش به هر حال خونریزی میکند و ما برای رفع آن لیزر و اقدامهای دیگری امکان دارد انجام دهیم ،ولی در اثر این مشکل ناگهان دیدش را از دست نمیدهد مثلا به این صورت که شب، بینایی داشته باشد و صبح روز بعد دیگر نبیند یا ناگهان در حال راه رفتن در خیابان دیگر چیزی نبیند، نیست. درواقع کاهش دید در دیابتیها تدریجی است، ولی اگر همین بیمار ناگهان دچار کاهش دید شود، حتما با در نظر گرفتن اینکه سکته چشمی زمان طلایی درمان دارد، بخصوص اگر از نوع انسداد شریانی باشد، باید حتما آن را جدی بگیرد و بلافاصله به پزشک مراجعه کند. اگر سکته چشمی بیماران از نوع انسداد شریانی باشد، دیگر برایشان کاری نمیتوان انجام داد به همین دلیل است که تاکید میکنم؛ خانم یا آقایانی که مشکل دیابت، فشارخون، قلبی ـ عروقی، انعقادی و... دارند، جوانانی که داروهایی را خودسرانه مصرف میکنند یا به بیماریای مبتلا هستند که باعث شده جریان خون دچار اختلال شود، چنانچه یکباره دچار کاهش دید شوند باید آن را جدی بگیرند و هر چه سریعتر اورژانسی به چشمپزشک و اورژانس بیمارستان چشمپزشکی مراجعه کنند تا زمان طلایی درمان برای برگرداندن بینایی از دست نرود.
در بیمارستان برای بیماران سکته چشمی چه میکنند؟
دکتر فرزبد در پاسخ به این پرسش میگوید: اولین قدم در معاینه چشمپزشکی، بررسی میزان دید بیمار است. معمولا بعد از این اقدام، در چشم بیمار قطرهای ریخته میشود تا مردمکش باز شود و بتوانیم با دستگاههای مخصوص پشت چشم و شبکیه را بررسی کنیم. البته در مواردی به عکسبرداری از شبکیه و عصب نیاز است و آزمایشهایی هم انجام میشود. نتایج این بررسیها هم به تشخیص مشکل بیمار کمک میکند تا براساس آن، درمان لازم برای بیمار انجام شود.
او در ادامه به نکته مهمی اشاره میکند: خیلی از بیمارانی که به ما مراجعه میکنند و سکته چشمی برایشان تشخیص داده میشود، نمیدانند دیابت، فشارخون یا مشکل انعقادی دارند و اصلا اولین علامت بالینیشان کاهش بینایی است. این متخصص چشم میافزاید: چشم ارگانی است که بسیاری از بیماریها علامتی در آن دارند. خیلی وقتها بیماران با شکایت از کاهش دید به ما مراجعه میکنند و بعد از معاینه، متوجه میشویم شبکیهشان خونریزی کرده است. وقتی از بیمار پرسوجو میکنیم، میبینیم سالهاست اصلا چکاپی برای بررسی سلامتش انجام نداده و در حالی که به دیابت مبتلاست، از آن خبر ندارد. به گفته این استاد دانشگاه، چشم تنها ارگانی است که میتوان رگهای آن را بیواسطه دید و این امکان باعث پی بردن به خیلی از بیماریها میشود. به گفته دکتر فرزبد، یافتن علت بروز سکته چشمی بسیار اهمیت دارد، زیرا اگر درمان نشود، این اتفاق دوباره میافتد و ممکن است چشم دیگر، قلب، مغز و دیگر ارگانهای حیاتی آسیب ببینند.
زهراسادات صفویسهی / جامجم
این مطالعه که توسط دکتر «یانگ هیو» در بیمارستان فرست دانشگاه پکینگ انجام شد، نتایج را در بیش از ۲۰ هزار فرد بزرگسال در چین که مبتلا به بیماری فشار خون بالا بوده و دچار حمله قلبی یا سکته نشده بودند، پیگیری کردند.
به شرکت کنندگان به طور تصادفی روزی یک قرص فولیک اسید و داروی «انالاپریل» مربوط به فشار خون بالا داده میشد. در ۴/۵ سال طول دوره درمان، اولین بروز سکته در ۲/۷ درصد از افراد گروه مصرف کننده فولیک اسید و انالاپریل و ۳/۴ درصد در گروه دریافت کننده انالاپریل به تنهایی مشاهده شد. این بدین معناست که ریسک بروز سکته در بین افراد دریافت کننده همزمان اسیدفولیک و انالاپریل، ۲۱ درصد کمتر بود.
همچنین مشخص شد که افراد مصرف کننده انالاپریل و فولیک اسید کمتر در معرض خطر بروز سکته ایسکمی، یعنی ۲/۲ درصد در مقابل ۲/۸ درصد، بودند. حملات ایسکمی، حملات ناشی از انسداد رگها هستند و در حدود ۸۷ درصد از مجموع تمام سکتهها را دربر میگیرند.
پژوهشگران دریافتند مصرف فولیک اسید با کاهش مرگ و میرهای ناشی از ناراحتیهای قلبی، حمله قلبی و سکته، یعنی ۳/۱ درصد در مقابل ۳/۹ درصد، همراه است. (مهر)
349