مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

یک روایت غلط درباره رفتار پیامبر (ص) با ثروتمندان

برخلاف تصور غلطی که حتی در دوران کنونی نیز برخی به آن معتقدند و می گویند چرا جمهوری اسلامی بجای برقراری رابطه با کشورهای ضعیف و آفریقایی و غیره رابطه خود را با کشورعای قدرتمند دنیا (به تصور آنان) اصلاح نمی کند!

 گروهی از قریش از کنار مجلس پیامبر (ص) گذشتند در حالى که “صهیب” و “عمار” و “بلال” و “خباب” و امثال آنها از مسلمانان فقیر و کم بضاعت و کارگر، در خدمت حضرت بودند. از مشاهده این صحنه تعجب کردند علتش هم فرهنگ غلط فکری آنها بود زیرا شخصیت را در میزان ثروت و مقام افراد می دانستند. لذا بدون توجه به نقش مهم این افراد با ایمان در کمک به ترویج فرهنگ ناب اسلام به رسول اکرم (ص) گفتند: آیا به همین افراد از میان جمعیت قناعت کرده‏اى!؟ خداوند اینها را از میان ما انتخاب کرده!؟ ما پیرو اینها باشیم؟ گفتند اینها را از خودت دور کن تا ما نزد تو آییم و از تو پیروى کنیم. در این هنگام آیات سوره انعام نازل شد و پیشنهاد این افراد را با شدت تمام رد کرد.
در آیه ۵۲ سوره انعام می خوانیم:
«وَلاَ تَطْرُدِ الَّذِینَ یَدْعُونَ رَبَّهُم بِالْغَدَاهِ وَالْعَشِیِّ یُرِیدُونَ وَجْهَهُ مَا عَلَیْکَ مِنْ حِسَابِهِم مِّن شَیْءٍ وَمَا مِنْ حِسَابِکَ عَلَیْهِم مِّن شَیْءٍ فَتَطْرُدَهُمْ فَتَکُونَ مِنَ الظَّالِمِینَ.»
«و کسانى را که پروردگار خویش را در بامداد و شبانگاه مى ‏خوانند و او را مى ‏خواهند از خود مران. چیزى از حساب ایشان بر تو نیست و چیزى از حساب تو بر آنان نیست تا از خود برانیشان پس در شمار ستمکاران شوى.»
                                                                                                                                               ***
سه نکته:
* تفکر غلط رابطه با ابرقدرت ها بجای ارتباط با کشورهای ضعیف

در تفسیر قُرطبى آمده است که پیامبر خدا (ص) پس از نزول این آیه، از مجلس فقرا بر نمى ‏خاست تا آنکه اول فقیران برخیزند. در ضمن این آیه نشان می دهد که حفظ نیروهاى مخلص و فقیر و مجاهد، مهم‏تر از جذب سرمایه داران کافر است. برخلاف تصور غلطی که حتی در دوران کنونی نیز برخی به آن معتقدند و می گویند چرا جمهوری اسلامی بجای برقراری رابطه با کشورهای ضعیف و آفریقایی و غیره رابطه خود را با کشورعای قدرتمند دنیا (به تصور آنان) اصلاح نمی کند!

** یک روایت اشتباه درباره سیره پیامبر(ص)
در برخی روایات نقل شده که از پیامبر (ص) خواستند میان اشراف قریش و فقرا تناوب قائل شود، یعنى روزى را براى اینها و روزى را براى آنها قرار دهد تا با هم در یک جلسه ننشینند و پیامبر (ص) این پیشنهاد را پذیرفت تا شاید وسیله اى براى ایمان آوردن آنها شود. ولى این روایت اولا با روح تعلیمات اسلام سازگار نیست و ثانیا چگونه می توان باور کرد حضرت بدون انتظار وحى تسلیم چنین پیشنهادى شده باشد؟

*** رد تفکر غلط امروز مسیحیت
در مسیحیت امروز دایره اختیار روساى مذهبى به طرز غلط و مضحکی توسعه یافته تا آنجا که آنها براى خود حق بخشیدن گناه و طرد قائل هستند ولی قرآن کریم در آیه فوق و آیات دیگر صریحا یادآور می شود که آمرزش گناه و حساب و کتاب بندگان تنها به دست خدا است و هیچ کس جز او حق دخالت در چنین کارى ندارد.


ادامه مطلب ...

سخن پیامبر (ص) درباره تاثیر کم بودن بدهی در طول عمر

رسول اکرم صلی الله علیه و آله رعایت چهار نکته علی الخصوص کم بودن بدهی را در طول عمر و بقای انسان موثر دانسته‌اند.
کتاب من لا یحضره الفقیه؛ پیامبر خدا حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله فرمود: هر که جاودانگى را مى‌‏خواهد – والبته جاودانگى‏‌اى [براى غیر خدا] نیست – باید که چاشت را زودتر بخورد، کفش خوب ( و مناسب) بپوشد، رَداى سَبُک برگیرد، و کمتر با زنان بیامیزد.
پرسیدند: اى پیامبر خدا! رداى سَبُک چیست؟
فرمود: «کم بودن بدهى» .

متن حدیث:

کتاب من لا یحضره الفقیه عن رسول اللّه‏ صلى‏ الله ‏علیه و ‏آله و سلّم:
مَن أرادَ البَقاءَ – ولا بَقاءَ – فَلُیباکِرِ الغَداءَ، وَلیُجَوِّدِ الحِذاءَ، وَلیُخَفِّفِ الرِّداءَ، وَ لیُقِلَّ مُجامَعَهَ النِّساءِ.
قیلَ: یا رَسولَ اللّه‏ِ، و ما خِفَّهُ الرِّداءِ؟
قالَ: قِلَّهُ الدَّینِ.

«من لا یحضره الفقیه، جلد ۳، صفحه ۵۵۵- دانش نامه احادیث پزشکی،ج۱،ص۱۰۰»


ادامه مطلب ...

بهترین و بدترین خانه ها از نظر پیامبر اکرم (ص)

وردن به ناحق هر مالی حرام است اما در ۲۳ جای قرآن نسبت به اموال یک گروه هشدار سخت می دهد. این گروه ایتام هستند. شاید به نیاز شدید آنها در کنار بدون سرپرست بودن و همچنین بی دفاع بودنشان عواملی باشند که موجب این اهمیت فوق العاده و توجه ویژه قرآن شده اند.
در بخش ابتدایی آیه ۱۵۲ از سوره انعام یم خوانیم:
«وَ لاَ تَقْرَبُواْ مَالَ الْیَتِیمِ إِلاَّ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ حَتَّى یَبْلُغَ أَشُدَّهُ…»
«به مال یتیم نزدیک مشوید مگر به نیکوترین وجهی که به صلاح او باشد تا، به سن بلوغ رسد…»
                                                                                                                                    ***
سه نکته:
* با اموال یتیم فعالیت اقتصادی مناسب و سودآور انجام دهید

خدای متعال همه امور و کارها را به بهترین نحو انجام می دهد، مثلا در خلقت می فرماید: «أحسن الخالقین». لذا از ما هم خواسته اند هر کاری را به نیکوترین روش انجام بدهیم. از جمله اموری که قرآن دستور داده باید به شکلی صحیح و نیکو و بهترین وجه انجام شود فعایت های اقتصادی است. در آیه می فرماید با اموال یتیم فعالیت اقتصادی مناسب و سودآور انجام دهد.

** عقوبت دنیوی خوردن مال یتیم
امام صادق(ع) می فرمایند: «خدای تعالی برای خوردن مال یتیم، وعده دو عقوبت را داده است: اخروی و دنیوی. عقوبت اخروی، آتش جهنم است و اما عقوبت دنیوی: هرکس به مال یتیمان مردم ستم کند و مال آن ها را تلف کرده باشد، (عاقبت) به یتیمان او هم ظلم خواهد شد چنانچه به این مطلب در قرآن مجید اشاره شده است و می فرماید:” از خدا درباره یتیمان بترسید. اگر آنان بعد از خود فرزندان ضعیف و عاجز بگذارند؛ از بینوایی و ضایع شدن آن ها بترسید.» (وسایل الشیعه، کتاب تجارت، ج ۱۲، باب ۷۰، ص ۱۸۱)

*** بهترین و بدترین خانه از نظر پیامبر اکرم (ص)
البته عقوبت های تعیین شده برای مال یتیم نباید باعث شود مردم بترسند و بجای رسیدگی به ایتام از آنها فاصله بگیرند. کما اینکه در زمان پیامبر نیز چنین تصوری ایجاد شد و بعد حضرت از آثار مثبت فراوان محبت به ایتام برای مردم گفتند. از جمله رسول گرامی اسلام (ص) می فرمایند:
«بهترین خانه های شما، خانه ای است که در آن یتیمی مورد احسان و عطوفت باشد و بدترین خانه ها خانه ای است که در آن به یتیمی بدرفتاری و ستم شود.» ( مستدرک، ج۱، ص۱۴۸)


ادامه مطلب ...

دو دیدگاه درباره قیمت اجناس در زمان پیامبر (ص)

شاید بتوان ادعا کرد که علم اقتصاد اسلامی به دوران پیامبر اکرم (ص) باز می گردد. هرچند شرایط آن دوران با روزگار ما تفاوت های اساسی داشته اما شباهت هایی وجود دارد. از طرفی تبیین بنیان فکری حضرت در زمینه اقتصاد می تواند در تعیین راهکارهای کلی و خط مشی اساسی اقتصاد اسلامی موثر و راهگشا باشد.
یکی از مواردی که با وجود تفاوت دوران ما با زمان پیامبر (ص)، دانستنش از اهمیت برخوردار است مساله افزایش یا ثبات قیمت اجناس در آن دوران و همچنین چگونگی برخورد حضرت با این پدیده است.
* دو دیدگاه مختلف درباره قیمت اجناس در زمان پیامبر(ص)
۱- گروه نخست معتقدند تورم یک پدیده نوظهور است و سطح کلی قیمت ها در زمان حضرت از ثبات نسبی برخوردار بوده است. البته این گروه تغییر قیمت برخی اجناس را می پذیرند.
۲- در مقابل گروه دیگری اعتقاد دارند قیمتها در آن دوران نیز دارای نوسان بوده است.
* دلایل معتقدین به ثبات قیمت
گروهی که ادعای ثبات قیمت در زمان پیامبر را دارند چند دلیل ارائه کرده اند:
۱- فرق اساسی پول های کاغذی با سکه های طلا و نقره
امروزه پول ها ارزش ذاتی ندارند زیرا کاغذ پاره ای بیش نیستند. لکن ارزش آنها اعتباری است. مثلا این کاغذ به اعتبار نقوش تعیین شده رویش هزار یا دو هزار یا ده هزار تومان ارزش دارد. حال وقتی پشتوانه اعتباری پولی از اعتبارش کاسته شود این به منزله کاهش ارزش پول و در نتیجه افزایش قیمت می گردد.
اما پول های رایج در صدر اسلام ارزششان ذاتی بود نه اعتباری. لذا پدیده افزایش قیمت در این شرایط رخ نمی داد.
در یادداشت آینده به دلایل معتقدین به تغییر قیمت ها در دوران پیامبر اکرم (ص) اشاره می نماییم.
۲- عدم محدودیت صادرات و واردات
با توجه به ورود پول از روم و ایران و عدم محدودیت صادرات و واردات و امکان بهره گیری غیر پولی از سکه ها و ذوب کردن و تبدیل آن به جواهرات و عرضه پول متناسب با درآمد ملی دلیلی وجود نداشت تا قیمت ها افزایش یابند.
۳- نبود افزایش تقاضا
مطالعات تاریخی نشان می دهد سیاست های مالی انبساطی در دوران پیامبر (ص) پدید نیامده است. از طرفی سیاست های انبساطی خاصیتشان افزایش تقاضا و افزایش تقاضا نیز افزایش قیمت را به دنبال دارد. پس وقتی سیاست انبساطی نبود افزایش قیمتی هم نخواهد بود.

در یادداشت آینده به بررسی ادله گروه دوم خواهیم پرداخت.


ادامه مطلب ...

آیا در زمان پیامبر (ص) تورم وجود داشت!؟

در یادداشت های گذشته به موضوع ثبات یا عدم ثبات قیمت اجناس در زمان پیامبر اکرم (ص) اشاره نمودیم. در این رابطه دو دیدگاه وجود داشت. گروهی معتقدند قیمت ها در آن دوران از ثبات نسبی برخوردار بوده و سه دلیل این گروه را نیز ذکر کردیم. از جمله دلایلشان فرق اساسی پول های کاغذی با سکه های طلا و نقره؛ عدم محدودیت صادرات و واردات و همچنین نبود افزایش تقاضا بود.
بر خلاف گروه نخست که به دلایل عقلی صِرف تکیه داشتند گروه دوم دلایل روایی متعددی نیز بر تایید ادعایشان می آورند و معتقدند با توجه به احادیث موجود مشخص است که افزایش قیمت و تورم در آن دوران نیز بوده است.
* احادیث دلالت کننده بر وجود تورم در دوران نبوی
– انس بن مالک نقل می کند که قیمت‌ها در زمان رسول الله افزایش یافت. مردم گفتند: ای‌ رسول خدا! قیمت کالاها بالاست آن را برای ما قیمت‌گذاری کن. حضرت فرمود:
ان الله هو المسعر القابض الرازق و انی لارجو ان القی الله و لیس احد منکم یطالبنی بمظلمه فی دم و لا مال.
خداوند قیمت‌گذار، کاهش و افزایش‌دهنده است و من دوست دارم در حالی خداوند را ملاقات کنم که کسی از شما در خون یا مال از من طلبی نداشته باشد. (سنن ابی‌داوود: ج ۲، ص ۱۳۵)
– در حدیث دیگری آمده است که به پیامبر خدا گفته شد: قیمت‌ها افزایش و کاهش می‌یابد، ای کاش برای کالاها قیمت تعیین می‌کردی.
رسول‌خدا فرمود: «حاضر نیستم خدا را با بدعتی ملاقات کنم که کسی در آن از من پیشی نگرفته است. بندگان خدا را آزاد بگذارید تا بعضی از بعض دیگر استفاده کنند.» (وسائل الشیعه: ج ۱۷، ‌باب ۳۰ تجارت،‌ ح ۲)

** احتکار زمینه ساز تورم
تورم زمینه سازهایی دارد. از جمله آنها احتکار است. مستندات تاریخی هم نشان می دهد در صدر اسلام احتکار بوده و برای همین روایاتی در نکوهش و تقبیح این عمل وارد شده است. حتی حضرت محتکران را وادار می نمود کالاهایشان را به بازار عرضه کنند ولی قیمت برایشان تعیین نمی نمود. (وسائل الشیعه: ج ۱۷، ‌باب ۳۰ تجارت،‌ ح ۱)

*** قحطی در صدر اسلام
مورد دیگری که می تواند بر بروز تورم اثرگذار باشد کمبود کالاست. این کمبود گاهی ممکن است به دلیل احتکار باشد و گاهی هم ممکن است علتش قحطی یا خشکسالی باشد. تاریخ گواه آن است که در صدر اسلام مسلمانان دچار قحطی و کمبود کالا شدند و از حضرت درخواست تعیین قیمت نمودند. حضرت فرمود:
«خداوند از من نخواست چنین سنتی را بین شما ایجاد کنم؛ ولی از فضل خدا بخواهید تا مشکل شما را حلّ کند.» (طبری، تاریخ: ج ۱۱، ص ۵۹۰) البته در برخی موارد نیز پس از خواست عمومی حضرت برای آنها طلب باران می نمود.

(ادامه دارد)


ادامه مطلب ...

تفاوت تورم در دوران نبوی با امروز موضعگیری دوگانه پیامبر (ص)

در دو یادداشت گذشته به موضوع ثبات یا عدم ثبات قیمت اجناس در زمان پیامبر اکرم (ص) اشاره نمودیم. در این رابطه دو دیدگاه وجود داشت. گروهی معتقد بودند قیمت ها در آن دوران از ثبات نسبی برخوردار بوده و سه دلیل این گروه را نیز ذکر کردیم. از جمله دلایلشان فرق اساسی پول های کاغذی با سکه های طلا و نقره؛ عدم محدودیت صادرات و واردات و همچنین نبود افزایش تقاضا بود.
بر خلاف گروه نخست که به دلایل عقلی صِرف تکیه داشتند گروه دوم دلایل روایی متعددی نیز بر تایید ادعایشان آوردند و معتقد بودند با توجه به احادیث موجود مشخص است که افزایش قیمت و تورم در آن دوران نیز بوده است. از جمله دلایل آنها این بود که احادیثی وجود دارد که دلالت می کنند تورم در دوران نبوی وجود داشته است. همچنین مطابق مستندات قحطی و احتکار نیز در آن دوران بوده و روایات نهی از احتکار خود دلیلی بر وجود ان است. از طرفی قحطی و احتکار دو دلیل و دو زمینه ساز برای تورم هستند.
اگر بنا باشد در این رابطه جمع بندی ای صورت بگیرد باید بگوییم:
* تورم دوران نبوی در مواد غذایی بیشتر از سایر اجناس
مطابق شواهد و قرائن و روایات موجود اینطور به نظر می رسد که در عصر تشریع و دوران نبوی موضوع تغییر قیمت ها وجود داشته است. البته گویا تورم در آن دوران بیشتر در مورد مواد غذایی مصداق داشته نه در سایر اجناس.
با توجه به وجود پدیده تورم در آن زمان، مسأله جبران کاهش ارزش پول را نمی توان پدیده نوظهور و مستحدثه تلقی کرد.

** تفاوت تورم  دردوران نبوی با امروز

با در کنار هم قرار دادن شواهد و دلایل دو گروه این نتیجه حاصل می گردد که تورم در آن عصر به دلایل طبیعی مربوط بوده نه سیاست های درست و غلط حکومت ها. یعنی منشا افزایش قیمت و بی ثباتی تصمیم های افراد بنوده بلکه مواردی همچون قحطی، افزایش جمعیت، خشکسالی، احتکار و غیره داشته است. لذا نوع تورم آن دوران شاید تفاوت هایی با تورم در دوران معاصر داشته باشد.

*** موضعگیری دوگانه پیامبر (ص)

نوع موضعگیری حضرت نیز به علل بوجود آمدن تورم ارتباط داشته است. هرگاه تورم به دلیل حوادث طبیعی ایجاد می شد حضرت درصدد مقابله یا قیمت گذاری برای اجناس بر نمی آمدند و روایات بر این امر تصریح دارند.
اما اگر تورم علتی مصنوعی داشت مثلا احتکار باعث تورم مقطعی شده بود آنگاه حضرت اولا تلاش می کردند بازار به حال طبیعی باز گردد ثانیا با محتکر برخورد سختی صورت می گرفت. برای تنظیم بازار نیز محتکر مجبور می شد کالای خود را با قیمت معمولی (نه قیمت مصنوعی و تورمی) در بازار عرضه نماید و بدین صورت قیمت ها به تعادل و ثبات نسبی برسند.


ادامه مطلب ...

توصیه مهم پیامبر (ص) در مورد انتخاب همسر زیبا

به گزارش ساتین : اینکه زیبایی فرد می تواند یک امتیاز و خصوصیت مهم برای انتخاب همسر باشد و در شیرینی و بهره مندی بهتر از زندگی زناشویی تأثیر زیادی داشته باشد بر کسی پوشیده نیست.
همسر زیبا زن زیبا دختر زیبا بهترین همسر احکام شرعی احکام اسلام احکام ازدواج احادیث پیامبر آموزش خواستگاری آموزش ازدواج

پیامبر اکرم (ص) در ضمن خطبه ای بیان فرمود: ای مردم مراقب روییدنی های کنار زباله دانی ها باشید! مردم پرسیدند: منظورتان از این سخن چیست؟ پیامبر اکرم (ص) توضیح دادند که زنان زیبارویی که در محیطی نامناسب رشد یافته اند.

یکی از مهم ترین معیار و خصوصیتی که در ازدواج توجه بیش از حد به آن در بسیاری از مواقع به یک تصمیم گیری غیر منطقی و گاهی همراه با پشیمانی می انجامد، زیبایی چهره و اندام فرد مقابل است؛ زیرا همواره این احتمال وجود دارد که این زیبایی ظاهری به عشقی سطحی تبدیل شود که به کوری و کری انسان منتهی شود!

اینکه زیبایی فرد می تواند یک امتیاز و خصوصیت مهم برای انتخاب همسر باشد و در شیرینی و بهره مندی بهتر از زندگی زناشویی تأثیر زیادی داشته باشد بر کسی پوشیده نیست. چرا که اگر زن و مردی قیافه ظاهری و حتی چاقی و لاغری همسر خود را نپسندد، ممکن است به طور ناخواسته اسباب اسباب آزار و اذیت یکدیگر را مهیا کنند و از یکدیگر بهانه و ایراد بی مورد بگیرند و زندگی را بر خودشان تلخ سازند.

همچنین نمی توان تأثیر زیبایی همسر در حفظ عفت و ایمان همسر را نیز نادیده گرفت. چنانچه ممکن است اگر شخصی از زیبایی همسر خود راضی نباشد، چشم و فکرش متوجه دیگران خواهد بود و ممکن است دچار خیانت به همسرش شود. (البته این مسئله صد در صد در مورد همگان صدق نمی کند.).از طرفی دیگر زیبایی افراد یک معیار و اندازه معین و استاندارد ندارد که بتوان برای آن میزان و سنجشی در نظر گرفت و مقوله ای نسبی است. زیبایی چهره تا حدودی به سلیقه افراد بستگی دارد و حتی ممکن است فردی در نظر کسی زیبارو باشد و در نظر دیگری زشت. چنانچه برخی افراد از چهره سفید و بور خوششان می آید برخی از چهره سبزه. برخی دوست دارند همسرشان لاغر باشد برخی دوست دارند چاق باشد. بنابراین زیبایی به اندازه ای باید باشد که مرد و زن همدیگر را بپسندند و جذابیت کافی برای همدیگر داشته باشند و از کنار یکدیگر بودن لذت ببرند.

ولی نباید فراموش کرد که ازدواج و تشکیل خانواده مهم ترین و اساسی ترین مرحله زندگی فرد می باشد و فرد با ازدواج، شریکی تا پایان عمر برای خود انتخاب می کند که همراه و همراز اوست و قرار است شریک مال و زندگی او باشد. بنابراین تشکیل خانواده مسئله ای نیست که بتوان آن را بی اهمیت دانست و تنها براساس زیبایی ظاهری فرد آن را بنا کرد. چرا که زیبایی تنها زیبایی اندام و چهره نیست، بلکه زیبایی سیرت را نیز در بر می گیرد. چنانچه زن و مردی نه یک روز و دو روز بلکه یک عمر در کنار هم هستند و باید چشم شان به یکدیگر بیافتد. پس اگر زن و مرد سیرت زیبا نداشته باشند، با بد رفتاری و بد اخلاقی خود موجب اذیت و آزار یکدیگر می شوند و زندگی را برای یکدیگر به جهنم تبدیل می کنند که در چنین شرایطی زیبایی و خوش اندامی فرد دیگر به هیچ درد دو طرف نمی خورد.

شاید تمثیل چنین دخترهایی به گیاهان روییده در مزلبه، به خاطر این باشد که این دخترها با وجود زیبایی ظاهری، به دلیل تربیت غلط و همنشینی با خانواده بی بند و بار، اخلاق خوب، عفت و پاکدامنی به خصوصی نداشته باشند.

از دیدگاه قرآن نیز، زنان فقط وسیله ارضای غریزه جنسی مردها نیستند، که فقط بر اساس زیبایی ظاهری چهره و اندام، آن ها را انتخاب کنند، بلکه خداوند متعال آنان را به گونه‏ ای آفریده که وسیله ‏ای برای بقای نسل و حفظ حیات بشر هستند و پرورش دهنده  و تربیت کننده فرزندان صالح و شایسته می باشند.

چنانچه در آیه ۲۲۳ سوره بقره آمده است: «نِساوُکُمْ حَرْثٌ لَکُمْ فَأْتُوا حَرْثَکُمْ اَنّی شِئْتُمْ وَ قَدّموا لاَِنْفُسِکُمْ»؛
زنان شما، محل بذرافشانی شما هستند؛ پس هر زمان که بخواهید، می‏ توانید نزد آنان بروید و (سعی نمایید از این فرصت بهره گرفته، با پرورش فرزندان صالح) اثر نیکی برای خود، از پیش بفرستید!

چنانچه پیامبر اکرم (ص) نیز در ضمن خطبه ای بیان فرمود: ای مردم مراقب روییدنی های کنار زباله دانی ها باشید! مردم پرسیدند: منظورتان از این سخن چیست؟ پیامبر اکرم (ص) توضیح دادند که زنان زیبارویی که در محیطی نامناسب رشد یافته اند.  (کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ۵، ص ۳۳۲، دار الکتب الإسلامیه، تهران، ۱۳۶۵ هـ ش.)

همچنین در روایتی پیامبر اکرم (ص) فرمود: از گیاه روییده در مزبله اجتناب کنید. سوال شد: ای رسول خدا، مقصود از چنین گیاهی چیست؟ فرمودند: زن زیبا که در خانواده ای نا صالح رشد کرده است.  (شیخ حرعاملی، وسائل الشیعه، ج۱۴، ص۲۹٫)

شاید تمثیل چنین دخترهایی به گیاهان روییده در مزلبه، به خاطر این باشد که این دخترها با وجود زیبایی ظاهری، به دلیل تربیت غلط و همنشینی با خانواده بی بند و بار، اخلاق خوب، عفت و پاکدامنی به خصوصی نداشته باشند. بی شک، وقتی فردی قرار است عمری در کنار فردی دیگر زندگی کند مسلما به مرور زمان آن دو فرد بر رفتار و اخلاق یکدیگر تأثیر می گذارند و چه بسا این تأثیرپذیری به صورت منفی باشد. لازم به ذکر است که این امر را  نمی توان تنها در مورد دخترها و زن ها بیان داشت، بلکه عفت و پاکدامنی مردها نیز در دل سپردن زن به  حریم خانواده تاثیر بسزایی دارد.

همچنین همانطور که می دانید چهره زیبا اولین چیزی است که در زندگی مشترک عادی می شود و به مرور زمان و پیری فرد کم کم از بین می رود و این اخلاق خوب و مهر و محبت افراد به یکدیگر است که هیچگاه تکراری نشدنی است. چه بسا زن و مرد با گذشت و ایثار نسبت به کم و کاستی اخلاق یکدیگر در بالا بردن ایمان و تقوای و بر طرف کردن رفتارها و خلقیات بد هم، به یکدیگر کمک کنند.

زنان زیبارویی که در محیطی نامناسب رشد یافته اند


ادامه مطلب ...

خواص امت پیامبر آخرالزمان چه کسانی هستند؟

رسول اکرم (ص) فرمود: امت من اصلاح نمی شود مگر آنکه خواص امت من خود را اصلاح نمایند.

از حضرت(ص) سؤال شد یا رسول‌الله(ص) چه کسانی خواص امت شما هستند؟

حضرت(ص) فرمود: طایفه اول ملوک پادشاهان و زمامداران، دوم علما، سوم کسانیکه عبادت می‌کنند و نمازخوان هستند و ظاهرالصلاح می‌باشند و چهارم تجار و کسبه.

خدمت حضرت (ص) عرض شد یا رسول‌الله(ص) این چهار طایفه را برای ما روشن کنید و بیان فرمائید آنچه درباره آنهاست.

حضرت (ص) فرمود: زمامداران کسانی هستند که در رأس مملکت و مردم هستند و باید تمام توجهشان را به مردم داشته باشند.

طایفه دوم علما که طبیب‌های جامعه هستند و وقتی طبیب مریض باشد، چه کسی باید مریض‌های جامعه و امراض انها را مداوا کند؟

طایفه سوم کسانی که نمازخوان و به ظاهر پرستش خداوند را می‌نمایند و کسانی که متدین به ظاهر و باطن خود را یکی ننمایند، مردم به گمراهی خواهند کشید.

طایفه چهارم تجار و کسبه که امین‌های خدا روی زمین هستند و اگر خیانت در امانت و تجارت کنند، امت آسیب می‌بیند.

منابع:

۱- مواعظ عدیده ص ۱۲۵

۲- گنجینه اخلاق، جلد ۳، ص ۶۳

۳- غررالحکمه

۴- احادیث اخلاقی در کلام معصومین(ع)

منبع: جام نیوز


ادامه مطلب ...

۶ حیوان که پیامبر (ص) کشتن آنها را منع کرد

امام صادق(ع) روایت کردند که حضرت رسول اکرم(ص) فرمود: از کشتن زنبور عسل، مورچه، قورباغه، گنجشک، شانه به سر و پرستو بپرهیزید.
زنبور عسل را به این سبب که پاکیزه می‌خورد و پاکیزه پس می‌دهد، حیوانی است که خدای ارجمند به او وحی کرد و حیوانی است نه از جن و نه در شمار انسان.
مورچه به این دلیل که مردم در روزگار حضرت سلیمان‌ بن‌ داوود (ع) به قحطی گرفتار شدند، پس هنگامی که به سوی نماز باران خواهی می‌رفتند، مورچه‌ای را دیدند که روی دو پای خود ایستاده دست‌هایش را به سوی آسمان بلند کرده و می‌گوید: “خدایا، ما آفریده‌ای از آفریدگان تو هستیم و از فضل تو بی‌نیاز نیستیم، ما را از نزد خود روزی ده و ما را به گناهان کم‌خردان آدمی زادگان بازخواست منما.”
پس سلیمان به مردم گفت: به خانه‌هایتان برگردید که همانا خدای فرازمند بر اثر دعای دیگران به شما آب داد.
قورباغه بدین رو بود که چون بر ابراهیم (ع) آتش برافروختند، همه جانداران زمین به خدای بزرگ و ارجمند شکایت کردند و از او خواهش کردند که بر آتش آب بریزند، خدا به هیچ یک از آنان اجازه نداد مگر قورباغه که دو سوم پیکر قورباغه در انجام این کار سوخت و تنها یک سوم از پیکرش سالم ماند.
شانه به سر (هدهد) به این دلیل بود که او راهنمای سلیمان(ع) به کشور بلقیس بود.
گنجشک به این دلیل که یک ماه راهنمای حضرت آدم(ع) از سرزمین سراندیب به سرزمین جده بود.
و اما پرستو به این سبب که گردش او در آسمان به دلیل اندوه خوردن بر ستم‌هایی است که روا داشتند و عبادت او خواندن «سوره حمد» است و آیا نمی‌بینید که او می‌گوید: «ولااضالین».
منبع: الخصال المحموده والمذمومه (صفات پسندیده و نکوهیده)، جلد ۱، ص ۴۴۸-۴۵۱ نوشته شیخ صدوق(ره)


ادامه مطلب ...

حسادت زنانه در بین همسران کدام پیامبر وجود داشت؟

حسادت زنانه در بین همسران کدام پیامبر وجود داشت؟

در داستان زندگی این پیامبر بزرگ الهی، ماجراهای بسیار آموزنده از صبر و استقامت در برابر حکم خداوند وجود دارد.
حضرت ابراهیم (ع) همسری به نام ساره داشت که از او صاحب فرزندی نشده بود. پس از سالها ابراهیم(ع) با کنیز ساره، یعنی هاجر ازدواج کرد تا از هاجر صاحب فرزند شود.
مدتی از ازدواج ابراهیم (ع) و هاجر گذشت و خداوند اسماعیل را به آنها هدیه کرد. اما حکم خدا بر این بود که ابراهیم(ع) در سن کهنسالی از ساره نیز صاحب فرزند شود و این بار خداوند اسحاق را به ابراهیم(ع) و ساره بخشید.
همسران حضرت ابراهیم فرزندان حضرت ابراهیم ساره و هاجر همسر حضرت ابراهیم زندگینامه حضرت ابراهیم حسادت زنانه
اما در آن سالها،حس هوو گری گاهی به صورتهای رنج آور در ساره بروز می کرد او وقتی می دید ابراهیم(ع) فرزند نوگلش اسماعیل را در کنار مادرش هاجر در آغوش می گیرد و او را می بوسد، در درون ناراحت می شد و در غم و اندوه فرو می رفت.
آتش حسادت در درون ساره زبانه می کشید که چرا شوهرم ابراهیم(ع) باید همسر دیگری به نام هاجر داشته باشد؟ و هاجر که کنیز من بود اینک همتای من شود؟ و پسرش مانند پسر من مورد محبت ابراهیم(ع) قرار گیرد؟
در جلد ۱۲ کتاب بحار روایت شده است که روزی اسماعیل و اسحاق باهم مسابقه ای کودکانه باهم گذاشتند که در آن اسماعیل فرزند هاجر، برنده شد.در این هنگام ابراهیم(ع)، اسماعیل را در آغوش گرفت و اسحاق را کنار خود نشاند.این منظره ساره را بسیار اندوهناک کرد به طوری که با تندی به ابراهیم(ع) گفت:مگر بنا نبود که این دو فرزند را مساوی قرار دهی؟ هاجر را از من دور کن و به جای دیگری ببر.
از آنجا که ساره قبلا مهربانی های بسیار به ابراهیم(ع) کرده و ثروت فراوانش را به ابراهیم(ع) بخشیده بود، این پیامبر اولوالعزم سعی داشت همیشه نسبت به ساره وفادار و مهربان باشد، اما آزار های ساره باعث شد ابراهیم(ع) شکایت نزد خدا برد.خداوند نیز دستور داد هاجر و اسماعیل را از ساره دور کن.
ابراهیم(ع) گفت:آنها را کجا ببرم.خداوند که می خواست خانه اش به دست ابراهیم(ع) و اسماعیل بازسازی شود به ابراهیم وحی کرد:آنها را به حرم و محل امن خودم و نخستین خانه ای که آن را برای انسانها آفریدم یعنی مکه ببر.
ابرهیم(ع) گرچه با این کار از یک مشکل خانوادگی بزرگ رهایی پیدا می کرد، ولی چنین کاری بسیار رنج آور و مشکل بود، زیرا باید عزیزانش هاجر و اسماعیل را از فلسطین خرم و آباد، به دره خشک و تفتیده  مکه کنار کعبه ببرد که در لابلای کوه های زمخت و خشن قرار داشت.
ابراهیم(ع) به همراه هاجر و اسماعیل،فاصله طولانی فلسطین تا مکه را طی کرد و به سرزمین خشک و سوزان مکه رسید.در آنجا یک قطره آب نبود و هیچ انسان و حیوانی و پرنده ای وجود نداشت.ابراهیم(ع) در یکی از سخت ترین امتحانات الهی قرار گرفت و با تصمیمی قاطع فرمان خدا را اجرا کرد.هاجر و اسماعیل را به امر خدا در آن سرزمین گذاشت و آماده بازگشت به فلسطین شد.در این هنگام هاجر در حالی که گریان و ناراحت بود به ابراهیم(ع) گفت:ای ابراهیم(ع) چه کسی به تو دستور داده است که ما را در این بیابان قرار دهی که نه گیاهی وجود دارد نه حیوان شیردهی و نه حتی قطره آب آن هم بدون زاد و توشه و مونس؟
ابراهیم(ع) گفت:پروردگارم به من چنین دستوری داده است.
هاجر نیز که این سخن را شنید در پاسخ گفت:حال که چنین است خداوند هرگز مارا به حال خود رها نخواهد کرد.
در این حال ابراهیم(ع) و هاجر با چشمانی اشکبار از هم جدا شدند و ابراهیم بعد از جداشدن از دو عزیزش، درحق آنها فراوان دعا کرد.
سرانجام هاجر بعد از مشقت های فراوان و سختی های طاقت فرسا در مکه با  معجزه ای روبرو شد.پس از آنکه به دنبال آب گشت و قطره ای یافت نکرد، و به بالین فرزندش اسماعیل بازگشت، مشاهده کرد که به اذن خدا زیر پای اسماعیل چشمه ای از دل زمین می جوشد.هاجر دور آن را سنگچین کرد و حوضچه ای در آنجا ساخت.این چشمه همان چشمه زمزم است.
زمانی زیادی از این ماجرا نگذشته بود که پرندگان آب را در آنجا دیدند و برای سیراب شدن به کنار زمزم آمدند.کاروانی به نام 《جرهم》 که حرکت غیر عادی پرندگان و فرود آنها را در میان آن دره مشاهده کردند،دنبال پرندگان را گرفتند و آمدند کنار آن چشمه و مادر و کودکی را در آنجا مشاهده کردند.
هاجر داستان را برای آنها تعریف کرد.از آن موضوع به بعد داستانهای زیادی در مکه به وجود آمد و کم کم مکه به واسطه حضور اسماعیل و مادرش هاجر و البته چشمه زمزم رونق فراوانی گرفت.
منبع : باشگاه خبرنگاران
حسادت زنانه زندگینامه حضرت ابراهیم ساره و هاجر همسر حضرت ابراهیم فرزندان حضرت ابراهیم همسران حضرت ابراهیم


ادامه مطلب ...