جام جم سرا: براساس جدیدترین تحقیقات صورت گرفته روی مغز انسان مشخص شده است که هر انسان بهطور طبیعی هر سال نیم درصد از حافظه خود را از دست میدهد. ناحیه هیپوکمپوس که عملکرد حافظه و یادگیری در مغز بهطور مستقیم در آن انجام میشود، در فرد نود ساله یک سوم عملکرد خود را از دست داده و به این ترتیب 30 درصد از سلولهای خاکستری مغز در این سن و سال از بین میرود.
خوشبختانه، تحقیقات اخیر بهوضوح نشان میدهد که بخشهایی از مغز انسان میتواند به مرور زمان خود را با شرایط وفق دهد و حتی رشد کند.
برای مثال، براساس تحقیقی که سال 2000 روی رانندگان تاکسی لندن انجام شد، رانندگان باید اطلاعات بیش از 25 هزار خیابان این شهر را طی مدت چهار سال بهطور کامل فرامیگرفتند. نتیجه بهدست آمده از این تحقیق نشان داد ناحیه هیپوکمپوس این افراد رشد قابلتوجهی نسبت به رانندگان اتوبوس داشته که صرفا باید مسیرها و علایم محدودی را به خاطر بسپارند. بر همین اساس، دانشمندان معتقدند فرآیند بهخاطرسپاری نقشه این شهر باعث شده تا مغز افراد ارتباطات سیناپتیکی بسیار بیشتری را ایجاد کند که باعث خواهد شد سلولهای بیشتری در مغز بتوانند با همدیگر ارتباط برقرار کنند. به عبارت دیگر، مغز یاد میگیرد برخی کمبودها، نظیر ارتباط نورونها با همدیگر را که باعث کندی عملکرد عصبی فرد میشوند جبران کند و عملکرد کلی آن به شکل چشمگیری افزایش یابد.
به چالش کشیدن مغز و استفاده مداوم از آن نقشی اساسی در بهبود عملکرد حافظه دارد. البته در این بین میتوان به برخی از نرمافزارها و اپلیکیشنهای اختصاصی برای افزایش قدرت حافظه اشاره کرد که با وجود برخورداری از مزایا، معایبی نیز دارند و استفاده مکرر از آنها باعث پدید آمدن اختلالات گوناگون در زندگی عادی خواهد شد. بنابراین پیشنهاد میشود به جای استفاده از روشهای الکترونیکی، از روشهای طبیعی یادگیری نظیر یادگیری یک ساز موسیقی و حتی آموختن زبان خارجی استفاده شود. انجام این کارها بهصورت روزمره و دائم باعث خواهد شد تا مغز فعال بماند و فرد دچار ضعف حافظه نشود.
براساس این تحقیقات، ورزش و رژیمهای غذایی سالم و مناسب از روشهای پیشگیری از زوال حافظه هستند. همچنین ارتباطات اجتماعی را نباید به هیچ عنوان دستکم گرفت؛ زیرا برقراری ارتباط مستمر با افراد پیرامون ما باعث تحریک نورونها میشود و از نابودی ارتباطات سیناپتیک مغزی جلوگیری میکند. نکته بعدی برای داشتن حافظه خوب، استراحت مناسب و داشتن خواب شبانه کافی است.
درست است که هیچ چیز نمیتواند سلامت و احساس شادابی در زمان پیری را تضمین کند، اما رعایت کردن مواردی که ذکر شد این شانس را به شما خواهد داد تا بتوانید حداکثر میزان شادابی و سلامت خود را در سنین پیری حفظ کند و حافظهای قویتر از دیگران داشته باشید. (ضمیمه سیب)
مترجم: سیدآرش شیرخورشیدی
منبع: بی.بی.سی
جام جم سرا: خانواده باید برای اعضای خود احساس امنیت و عشق را به همراه بیاورد، به نحوی که آنها بتوانند خستگیها و ناراحتیهایشان را در آن رفع کنند و از دیدار یکدیگر و در کنار هم بودن، جانی دوباره پیداکنند. اعضای خانواده باید بتوانند یکدیگر را بخوبی درک کنند و زنجیر نامرئی و در عین حال، ناگسستنی عشق و محبت در بینشان جریان داشته باشد.
اما چگونه خانوادهای شاد داشته باشیم؟ مطمئن باشید نیاز به هیچ جادو و نیروی فرازمینی نیست. فقط لازم است اعضای خانواده، بخصوص پدر و مادر، نکاتی را رعایت کنند که موجب شود افراد راحتتر با یکدیگر ارتباط برقرار و نسبت به هم احساس مثبت پیدا کنند و همدیگر را دوست داشته باشند. این توصیهها را به کار ببندید تا خانواده شما هم بتواند در مسیر شادشدن قدم بردارد:
در دسترس باشید: هر وقت برای فرزندان خانواده مشکلی پیش میآید، پدر و مادر باید در دسترس باشند تا فرزند احساس امنیت کند و بداند که آنها از هیچ محبتی برای حل مشکل فرزندان خود دریغ نمیکنند. همچنین، زن و شوهر باید در هر شرایطی برای کمک کردن به یکدیگر بشتابند و استحکام بخشیدن به روابطشان را بر هر چیز خارجی دیگر ترجیح دهند. هرگز خستگی ناشی از کار یا ناراحتیهایی که با افراد دیگر دارید را همراه با خود داخل خانه نبرید. از این پس بر خود وظیفه بدانید از لحظهای که در خانه را بازمیکنید، با عشق و شادی و خاطرات قشنگ از دنیای بیرون، داخل خانه شوید. به خاطر داشته باشید همسر و فرزندان شما در صورتی انتظار آمدنتان را میکشند که آنها را خوشحال کنید؛ در غیر این صورت، کسی از چند دقیقه زودتر خانه آمدن شما خوشحال نخواهدشد.
به یکدیگر ابراز محبت کنید: این که شما فردی دلسوز و فداکار برای خانواده هستید، بسیار ارزشمند است، اما این را بدانید که صرف زحمت کشیدن و تلاش شبانهروزی برای آنها کافی نیست. شما باید گهگاه در کلام هم به آنها ابراز لطف و محبت کنید. به اعضای خانوادهتان بگویید که دوستشان دارید و تا چه اندازه برای شما مهم هستند. افراد خانواده محبت کردن را از یکدیگر یاد میگیرند و فرزندان در آینده میتوانند با توشه این محبت، زندگی نویی بسازند. متاسفانه پدران و مادران زیادی بودهاند و هستند که به معنای واقعی، والدینی زحمتکش برای فرزندان خویش هستند، اما چون اهل محبت کلامی نیستند، فرزند هیچگاه نتوانسته آن طور که باید مهر آنها را درک کند.
با یکدیگر ارتباط داشته باشید: شاید افراد یک خانواده با هم زندگی کنند، اما این دلیل نمیشود که واقعاً با یکدیگر احساس نزدیکی کنند. چرا هنگامی که برای یک مرد در محیط کار مشکلی پیش میآید، نباید این توان را داشته باشد که مشکلش را با همسرش مطرح کند؟ یا چرا یک دختر نوجوان ترجیح میدهد موضوعی که مدتهاست ذهنش را درگیر کرده با دوستش در میان بگذارد و آن را از خانواده خود پنهان کند؟ سعی کنید برای خانواده خود فردی قابل اعتماد باشید تا آنها بتوانند درونیاتشان را با شما تقسیم کنند نه دنیای بیرون.
به سنتهای خانوادگی احترام بگذارید: شاید در دوره قدیم کسی باور نمیکرد کار به جایی برسد که خوردن وعدههای غذایی به همراه خانواده، نوعی سنت تلقی شود، اما در هر صورت امروزه در این دنیای تکنولوژیک، این وضع پیش آمده است. سعی کنید تا سرحد امکان، وعدههای غذاییتان را همراه اعضای خانواده بخورید. افطارها را پیش آنها باشید. اگر خانوادهتان دستهجمعی به مهمانی میروند، شما هزار و یک دلیل برای نرفتن نیاورید و در این رفت و برگشت کوتاه و پرخاطره، آنها را همراهی کنید. مسافرتهای خانوادگی را از دست ندهید. روزهای مخصوص پدر، مادر، و تولدها را جشنی کوچک اما پرمهر بگیرید. در این مناسبتها، فردی که به افتخارش جشن گرفتهاید خوشحال میشود و نوعی احساس دین نسبت به سایرین خواهد داشت. پس آنها را از دست ندهید.
از جنگ و دعوا بپرهیزید: پدر و مادر نباید در حضور فرزندان با هم دعوا داشته باشند و یکدیگر را متهم به صفات بداخلاقی کنند. وقتی یکی از افراد خانواده فضا را متشنج کند، دیگر محیط خانه برای اعضا دوستداشتنی نخواهد بود و آنها را از خانه فراری خواهد کرد. در خانهای که پدر و مادر با هم مرتبا دعوا داشته باشند، فرزندان بشدت مشکل پیدا خواهند کرد و در زندگی آینده به افرادی عصبی، منفعل یا مردمگریز تبدیل خواهند شد.
برابری را رعایت کنید: هرگز و به هیچ دلیلی بین افراد خانواده تبعیض قائل نشوید و به همه به شکلی یکسان محبت کنید. افراد خانواده باید بنابر مساوات از هر نعمتی بهره ببرند، پس اگر چیزی را برای کسی تهیه میکنید، به فکر سایرین هم باشید. همه اعضای خانواده را در نظرخواهیها شرکت دهید. دلیلی ندارد اگر یکی از فرزندان خانواده مشغول تحصیلات عالیه در دانشگاه است و دیگری نتوانسته دیپلم بگیرد، نظر فرزند درس نخوانده ارزش کمتری از فرد تحصیلکرده داشته باشد. خانواده کانون محبت و عشق است و رعایت برابری به اعضای آن احساس امنیت میبخشد.
prokerala.com
مترجم: لیلا رعیت / چاردیواری (ضمیمه دوشنبه روزنامه جام جم)
بشتابید بشتابید، ارزانتر از همه جا...
از کنار فروشگاه رد میشوی و کاغذهای بزرگی با علامت درصد را میبینی که نشان دهنده حراجی (OFF) محصولات فروشگاه است. پشت ویترین مغازهها، لباسها و وسایل لوکس و خوش آب و رنگی نظرت را جلب میکند و با خودت میگویی الان بهترین زمان خریدشان است، هم صاحب این اجناس زیبا میشوم و هم کمترین هزینه ممکن را میپردازم.
* پیشنهاد ما به شما برای اینکه حراجیهای واقعی را شناسایی کنید این است که حتما قبل از خرید، قیمت نسبی و حدودی اجناس آن را در حالت غیر از حراجی بدانید. از طرف دیگر میتوانید بررسی کنید آیا مبالغی که فروشگاه اعلام کرده است به محصولاتش میخورد یا نه، مثلا ارزشش را دارد بابت یک کیف پول ساده که مشابه آن در بسیاری از فروشگاهها پیدا میشود، این مبلغ را به عنوان حراج بدهید یا نه؟
بسیاری از فروشگاهها و مراکز خرید به دلایل مختلف در زمانهای متفاوت اعلام حراج میکنند در حالی که قیمتها دقیقا همان قیمتهای قبلی است و در آن میان ممکن است فقط یک یا دو محصول شامل تخفیف شود و شما هم به بهانه حراج وارد مغازه میشوید و دست به خرید میزنید در حالی که جنس مورد نظرتان اصلا مشمول تخفیف نبوده است.
در مقابل نیازهای کاذب جوگیر نشوید
به هر قفسهای که نگاه میاندازید به نظرتان میرسد این راهم لازم دارید، قفسه تنقلات نگاهتان را جلب میکند، به نظرتان یکی دو بسته کوچک شکلات و یکی دو آبمیوه که طعمهای جدید دارد و خوراکیهای کوچک دیگر هزینه خاصی برایتان نخواهد داشت پس همگی را بر میدارید، به صندوق میروید و بعد از دیدن فاکتور کلی متحیر میشوید. این هنوز آخر ماجرا نیست چون بعد از اینکه به خانه میآیید، میبینید کلی از اقلام مورد نیاز را تهیه نکردهاید در حالی که مبلغ قابل توجهی هم از حسابتان خارج شده است.
* این ماجرا احتمالا برای بسیاری از ماپیش آمده، شاید بهترین راه برای جلوگیری از این اتفاق و داشتن یک خرید کامل و موفق نوشتن فهرست خرید باشد. سعی کنید همه موارد مورد نیاز را در فهرست یادداشت کنید و با یک برآورد مشخص درباره هزینه حدودیشان به خرید بروید.
در فروشگاه مدام فهرستتان را چک کنید تا چیزی از قلم نیفتد اگر خوراکیهای جدید و مختلف هم به شما چشمک زدند با آرامش از کنارشان عبور کنید و خریدشان را به تعویق بیندازید. روش دیگری که برای یک خرید موفق به کمکتان میآید این است که در فهرست خرید حتما اولویت بندی را رعایت کنید. یعنی مواردی که نیازهای اصلیتان است در صدر قرار بگیرد و بعد به ترتیب موارد دیگر را بیاورید. این طوری میتوانید با توجه به بودجهتان اول نیازهای اساسی را تهیه کنید و بعد اگر هنوز پول داشتید سراغ اولویتهای بعدی بروید.
مثل مادربزرگها خرید کنید
خوش و خرم خریدتان را کردهاید و به منزل رسیدهاید، همسرتان کیسههای خریدتان را خالی میکند تا هرچیزی را در قفسه خودش بگذارد اما متوجه میشود تاریخ مصرف مواد غذایی که خریدهاید گذشته و یا مثلا فروشنده فلان کالایی را که میخواستید برایتان نگذاشته است.
* سادهترین و راحتترین راه جلوگیری از این گونه مشکلات این است که هنگام خرید با دقت به کیفیت محصولات توجه کنید مثلاً اگر پارچهای است حتما جنس آن را لمس کنید و همه جایش را با دقت وارسی کنید. اگر محصولات غذایی میخرید اول به تاریخ مصرفش نگاه کنید. علامت استاندارد هم برای بسیاری از محصولات باید کنترل شود. اگر اجناس شکستنی میخرید حتما حواستان باشد ترک، شکستگی یا پریدگی نداشته باشد. خلاصه اینکه حسابی چشمهایتان را باز کنید و مثل مادربزرگها با دقت تمام خرید کنید.
الان همه همین رنگی میخرند
لباس یا کفش مشخصی را پسندیدهاید؛ اما ظاهرا رنگ مورد علاقهتان در فروشگاه موجود نیست. فروشنده به شدت تاکید میکند که این روزها این رنگ بیشتر روی بورس است و همه هم دنبالش هستند.
مردد میشوید که خرید کنید یا نه؟ از لباسی خوشتان آمده که سایز شما نیست، فروشنده نمونه مشابهی را پیشنهاد میکند که در حقیقت خیلی هم شبیه لباس مورد نظر نیست و اصرار میکند که این بیشتر به شما میآید توی رودربایستی میمانید که چه کاری درست است؟
* تجربه نشان داده است اگر چیزی را نپسندیدید و به اصرار دیگران بخرید دلتان با آن صاف نمیشود. پس بهتر است برای سلیقه خودتان هزینه کنید و اگر سایز دلخواهتان را پیدا نمیکنید از خیرش بگذرید. چون هزینه کردن و بعد افسوس خوردن برای اینکه تمایلی به استفاده از آن ندارید دیگر فایدهای ندارد. سعی کنید همیشه خودتان باشید اگر فلان رنگ به اصطلاح مد شده اما شما رغبتی به آن ندارید دلیلی ندارد برای حرف مردم حتما همان رنگ را بخرید. به خاطر دیگران خرید نکنید و همیشه در خرید به سلیقه خودتان هم احترام بگذارید.
دوای درد شما فاکتور است
خریدتان تمام شده ولی هر چقدر حساب و کتاب میکنید به نظرتان اضافهتر پول دادهاید. مرتب با خودتان میگویید اگر قیمت فلان وسیله این قدر بوده باشد... و باز شک میکنید که قیمتش واقعا همین قدر بوده یا نه؛ اصلا نمیدانید هرکدام از اجناس را دقیقا چقدر برایتان حساب کردهاند. چه بسا شما هم هزینه بیشتری را پرداخت کرده باشید.
* شاید بگویید حوصله فاکتور و کاغذ خرید گرفتن ندارم ولی این را هم بدانید بهترین راه برای حساب و کتاب مالیتان همین فاکتور است. شما به کمک فاکتور میتوانید وقتی در منزل هستید با خیال راحت یک بار دیگر محاسبه خریدتان را انجام دهید و قیمت دقیق خیلی از کالاها را ببینید در حالی که در فروشگاه اصلا به آن توجه نکردهاید. این طوری میتوانید مقایسهای بین خریدهای قبلی داشته باشید و مثلا به خاطر بیاورید که با این هزینه، دفعه پیش یک شامپو با قیمت خیلی زیادتری خریدید در حالی که الان با انتخاب یک مارک بهتر، خرید به صرفهتری داشتهاید.
اگر خیلی اهل حساب و کتاب روی کاغذ نیستید میتوانید یک اپلیکیشن خرید روزانه یا یادداشت مالی روی گوشیتان نصب و بعد از هر خرید آن را یادداشت کنید این طوری خیلی دقیق حساب موجودیتان را دارید و ذهنتان هم آرام و قرار میگیرد. (مریم ملی/خراسان)
جامعه معمولاً اهمیت بسیار زیادی برای جوانان قائل است و به همین دلیل خود به خود این تصور غلط که افراد مسن علاقهای به برقراری رابطه جنسی ندارند، به وجود میآید. مردم هم که به طور طبیعی عادت دارند هر چیزی را که جامعه به خوردشان میدهد، بپذیرند، به همین دلیل در میانسالی از برقراری رابطه جنسی دست میکشند.
عوامل تاثیر گذار بر رابطه جنسی در میانسالی
همانطور که بدن انسان با افزایش سن تغییر میکند، تمایل جنسی فرد نیز تغییر میکند. این تغییرات فیزیکی معمولا در هر دو جنس مرد و زن به صورت کاهش سطح هورمونها و همچنین تغییر در گردش خون و سیستم عصبی است. این تغییرات معمولا منجر به بروز مشکلات جنسی از جمله اختلال در نعوظ در مردان و خشکی واژن در زنان میشود. در حال حاضر برای این مشکلات جنسی و یا مشکلات جنسی مشابه درمانهای متعددی وجود دارد. شواهد نشان داده است که گاهی اوقات افزایش سن با کاهش اعتماد به نفس در روابط جنسی همراه است. تقریبا تمام افراد، تغییراتی از این دست را تجربه میکنند. اما این قضیه در اغلب افراد مسن پایانی برای زندگی جنسی آنها نخواهد بود.
هر دو عامل جسمی و روحی میتوانند در زندگی جنسی افراد مسن تاثیر منفی بگذارد. گاهی اوقات این دو عامل با هم ترکیب شده و باعث از هم گسیختگی روابط زوجین میشود و همچنین موانعی را به وجود میآورند که میتوانند باعث بروز اختلالات جنسی و روانی شود. اما این مشکلات، مشکلاتی قابل حل هستند و شما نباید بقیه زندگی خود را با آنها سپری کنید. روشهای درمانی زیادی وجود دارند که به شما در بهبود مشکلات جسمی و روحی و ارتقای زندگی جنسی کمک میکنند.
چه باید کرد؟
مشاوره و تکنیکهای خود درمانی روانی میتوانند در بهبود روابط به شما کمک کنند. با تغییر مسیر تفکر خود از معایب به محاسن، میتوانید دوباره اعتماد به نفس و جذابیت سابق خود را به دست بیاورید. فکر کنید و ببینید چه چیزی در جوانی باعث جذابیت شما میشده است. صمیمی بودن چهرهتان یا رنگ چشمها و یا خندههای زیبایتان؟ به احتمال زیاد این ویژگیها هنوز در شما وجود دارند و میتوانند شما را جذاب کنند. هنگام رابطه جنسی سعی کنید تمرکز خود را بر روی لذت بردن معطوف کنید. این قضیه به شما کمک میکند که اعتماد به نفس خود را بازیابید. رابطه جنسی لذت بخش اغلب بر روی یک رابطه عاطفی مستحکم استوار است، لذا تنها داشتن یک اندام عالی و بدن کامل، نمیتواند تضمینی بر لذت بخش بودن رابطه جنسی باشد. داشتن یک تصویر ذهنی منفی از بدن و اندامتان اغلب در خود اندامتان ریشه نداشته و دارای ریشههای روانی است. شکستهای شغلی و یا سایر شکستها در زندگی میتوانند به احساس ناامیدی و افسردگی منجر شوند که هر دو مورد میتوانند منجر به کاهش میل جنسی شوند.
تاثیربیماری های جنسی مردانه
در مردان، حملات دورهای ناتوانی جنسی میتواند باعث کاهش اعتماد به نفس آنها شود. در واقع علت این قضیه مهم نیست. مهم این است که داشتن یک تصویر ذهنی ضعیف از خودتان میتواند اثرات مخربی بر روی زندگی جنسی شما داشته باشد. زمانی که اضطراب ناشی از تصور عدم توانایی عملکرد مناسب جنسی به وجود میآید میتواند مانند یک مارپیچ رو به پایین عمل کند و باعث بروز مشکلات جنسی شود که همین قضیه باعث کاهش اعتماد به نفس بیشتر شما شده و همین روند ادامه مییابد و شکست در رابطه جنسی و کاهش اعتماد به نفس همدیگر را تشدید میکنند. درمان این مشکل تا حد بسیار زیادی به شناسایی منشا آن بستگی دارد.
بسیاری از تغیرات جسمانی که با افزایش سن به وجود میآیند اثرات قابل توجهی را بر روی اندامهای جنسی و سیکلهای جنسی به وجود میآورد. به همین خاطر رابطه جنسی و رابطه عاشقانه یک زوج ۷۰ ساله قاعدتا با یک زوج ۲۰ ساله تفاوتهای بسیاری دارد. این قضیه الزاما چیز بدی نیست. تجربه بیشتر، موانع کمتر و درک عمیقتر از نیازهای همسرتان در این سن میتواند کمبودهای ناشی از افزایش سن را جبران کند. تغییرات جسمانیای که با افزایش سن ایجاد میشوند میتوانند باعث به وجود آمدن یک سبک جدید و رضایت بخش در رابطه جنسی و رابطه عاشقانه شما شود.
برخی تحقیقات نشان میدهد که وقتی تولید استروژن و تستوسترون در بدن زن پایین میآید، میل جنسی نیز کاهش پیدا میکند. اما حتی در این صورت هم هنوز میتوانید روابط جنسی کاملاً رضایت بخشی داشته باشید. اگر مشکلتان فقدان یا کاهش میل جنسی است، حتی باوجود داشتن بهترین و جذابترین همسر برای خودتان، باید با پزشک خود درمورد هورمون درمانی مشورت کنید و درمورد فواید و خطرات احتمالی آن سؤال کنید.
ذهن؛ مهمترترین اندام جنسی
این مسئله را نیز به خاطر داشته باشید که ذهن مهمترین و موثرترین اندام جنسی شماست و به خصوص در سنین میانسالی اهمیت بیشتری پیدا میکند. خیلی از خانمهای میانسال زندگی جنسی بسیار خوب و رضایت بخشی دارند و از آن لذت میبرند. نگران حامله شدن یا داشتن فرزندان کوچک خود که نیاز به مراقبت دارند نیستند و این مسئله میتواند محرک خوبی برای میل جنسی باشد. وقتی از ذهنتان برای کمک به تقویت میل جنسی خود استفاده کنید، مطمئن باشید که معجزه میکند.
روابط جنسی در سالمندان
امروزه دیگر سالمندان این باور نادرست را که «رابطه جنسی فقط برای جوانان است و افراد مسن به آن نیازی ندارند» باور ندارند. طی یک آمارگیری در آمریکا نتایج جالبی به دست آمد:
امروزه ۵ نفر از هر ۶ نفر مخالف این قضیه هستند که «رابطه جنسی فقط برای افراد جوان است». شش نفر از ۱۰ نفر نیز اعلام کردند که رابطه جنسی نقش مهمی در داشتن رابطه خوب بین زوجین بازی میکند. تنها ۱۰ درصد بزرگسالان اعلام کردند که از رابطه جنسی لذت نمیبرند و تنها ۱۲ درصد آنها عقیده داشتند که حتی اگر دیگر هیچگونه رابطه جنسی نداشته باشند باز میتوانند یک زندگی کاملا شاد و خوب را داشته باشند.(روان)
دکتر کیانوش هاشمیان افزود: در این جشنواره باید کارشناسان بدون در نظر گرفتن تعصب خاصی به مسائل و مشکلات جوانان در زمینه ازدواج بپردازند. ترغیب جوانان نسبت به ازدواج نباید فقط منوط به جشنواره شود، بلکه باید از هر موقیعتی برای شناخت کافی جوانان درباره این مسئله استفاده کرد.
وی با اشاره به رشد فزاینده طلاق عاطفی در جامعه امروز افزود: بهتر است با برگزاری چنین جشنوارههایی عواملی که نسبت به این مسئله دامن میزند بررسی شود، و با استفاده از نظر متخصصان و کارشناسان زبده؛ راهکارهای علمی برای کاهش این معضل ارائه شود.
هاشمیان با اشاره به اینکه در زمینه تولید محصولات فرهنگی برای ازدواج جوانان دچار فقر فرهنگی هستیم، اظهار داشت: با برگزاری چنین جشنوارههایی انتظار داریم دانش جوانان را نسبت به کیفیت ازدواج بیش از پیش بالا برده و از منظر علمی این مسائل کارشناسی شود.
وی گفت: نادیده گرفتن عدم بلوغ فکری، اقتصادی و عاطفی زوجین از یکدیگر در این باره را نباید نادیده گرفت. (خبرگزاری مهر)
703
من نیز بتازگی به این مساله پی بردهام که نسبت به حرکتهای شوهرم، عکسالعملهای نامناسبی نشان میدهم. آنچه انجام میدهد یا فراموش میکند که به انجام برساند مرا بیش از حد عصبانی و مالامال از خشم و یاس میکند. کافی است خبردار شوم گوشیاش را گم کرده یا سوئیچ ماشین را جا گذاشته، آن وقت است که چشمانم را با خشم و غضب به این سو و آن سو میگردانم، آنچه ناله و شکایت که بلدم را نثارش میکنم و در نهایت تا مدتی با او قهر میکنم تا حسابی ادب شود و بفهمد یک من ماست چقدر کره دارد.
گاهی هم به او میگویم سر راهش به منزل چیزی را تهیه کند و او هم که این روزها بشدت درگیر است، فراموش میکند و دست خالی کلید در را میاندازد. آن لحظهای که دستهای خالیاش را میبینم، انگار دنیا به آخر رسیده، چون این فراموشکاری او برای من به آن معناست که من را دوستم ندارد و جزو اولویتهای زندگیاش نیستم.
بعضی وقتها با هم بر سر موضوعی توافق نداریم و بحثمان بالا میگیرد و هر دویمان سعی میکنیم تا آنجا که برایمان مقدور است خود را محق نشان دهیم و دیگری را گناهکار. در آن لحظات حتی فراموش میکنیم که موضوع بحث چه بوده و آیا اصلا در این حد اهمیت دارد که ما دو نفر کام خود را تا این اندازه تلخ کنیم؟
بعضی وقتها دوی ما نسبت به این عوامل تشنجزا به مراتب آسیبپذیرتر و حساستر میشویم. مانند زمانهایی که از شدت کار خسته و کوفته شدهایم یا برایمان مقدور نبوده که ساعاتی را در کنار هم بگذرانیم. در این گونه مواقع، یادمان میرود که هر یک از ما، صمیمیترین دوست دیگری است.وای از زمانی که کمبود خواب هم به این فشارها اضافه شود. اضطرابها و مسئولیتهایی که بر دوشمان سنگینی میکنند نیز ما را بیشتر به آزردن دیگری سوق میدهد. کارهایمان را انجام میدهیم، اما اصرارداریم که به دیگری بگوییم که ما شبانهروز در حال سختی کشیدنیم و در مقابل، او پایش را روی پایش انداخته و خودش را باد میزند.
براستی که زندگی گاهی دشوار میشود و شرایط، چهره دیگری از خود نشان میدهند.
من و همسرم چهار دهه پیش با هم ازدواج کردیم، صاحب پنج فرزند شدیم که همگی چند سال است ازدواج کرده و برای خود زندگی مستقل تشکیل دادهاند و از آنها 12 نوه داریم. حتما به تصور شما، زندگی ما باید سراسر آرامش و خوشبختی باشد چون به هرچه میخواستهایم رسیدهایم، اما این طور نیست. فشارهای زندگی همچنان وجود دارند و تا زمانی که ما نخواهیم یاد بگیریم چگونه از پس آنها بربیاییم، مشکلات برنده میدان خواهند بود و ما بازنده.
حال که به این سن و سال رسیدهام، از خود میپرسم آیا نوع رفتارهایی که در روزهای سختی، هنگامی که شرایط برعکس آن چیزی است که من از دنیا میخواهم از خود بروز دادهام درست بودهاند یا اشتباه؟ آیا شماتت کردن همسرم بر سر مسائل کوچک و بزرگ، فایدهای برای تصحیح او و زندگی زناشوییمان داشته یا نه؟
چرا در این سالها سعی نکردهام نوعی رفتار مشوقانه از خود نشان دهم؟ هرگاه چیزی را خلاف خواسته خود دیدهام، تلاش کردهام که در اسرع وقت ناراحتیام را بر سر او تخلیه کنم و به او بفهمانم که چقدر بیمسئولیت است، اما این گلهگذاریهای من تا چه حد توانسته شخصیت او را تغییر دهد و از او، انسان مسئولیتپذیرتری بسازد؟ چرا من هیچگاه سعی نکردم روشی برعکس را پیشه کنم و با تشویق او برای کارهای خوبی که هر روز انجام میداده و تشکر از او بابت سادهترین عملکردهایش، وی را به سمت بهترشدن پیش ببرم؟ در هر صورت، این سالهای زندگی برای هر دوی ما گذشتند، اما ای کاش نحوه عملکردم طوری بود که میتوانستم تکتک دقیقه هایش را با چاشنی معطر عشق، دارای طعمی بینظیر و فراموش ناشدنی کنم.
اکنون میخواهم نکاتی که در این زندگی مشترک آموختم با شما در میان بگذارم و بگویم اگر به من فرصتی دوباره برای زندگی با همسرم داده میشد، سعی میکردم کدام اشتباهاتم را جبران کنم. از شما میخواهم به توصیههای من توجه کنید و زورق زندگیتان را در جهت صحیح هدایت کنید.
ـ در هر زندگی کم و کاستی و مشکلات هست. سعی کنید در مقابل سختیها قوی باشید و به جای له شدن زیر فشار آنها، قد علم کنید و حتی به آنها بخندید. در دوران جوانی تا هنگامی که بچه به دنیا نیامده، مشکلات به یک شکلاند. با ورود کوچولوها و پیچیدن صدای گریه و خنده دوستداشتنیشان، سختیها شکل دیگر میشوند. با بزرگ شدن آنها و رسیدنشان به سنین بحرانی بلوغ، شرایط پیچیدهتر میشود. ادامه تحصیل، پیداکردن کار و تسلط بر وضعیت مالی و ازدواج آنها هم نوش و نیشهای خود را خواهد داشت. پس مشکلات همیشه هستند. مهم این است که شما چگونه عکسالعملی در مقابل شان نشان دهید. باورکنید در بسیاری از سختیها، نکاتی مثبت وجود دارد، اما ما از سر راحت طلبی سعی داریم تنها نداشتههایمان را ببینیم. هیچ انسانی در این دنیا زندگی نمیکند که از بدو تولد زیبایی، سلامت، ثروت، والدین خوب و خانواده پرمهر، و هوش و نبوغ و موفقیت به طور کامل به او هدیه شده باشد. در این دنیا دارا یا ندار مطلق وجود ندارد.
کسی موفق میشود که به خاطر داشتههایش شکرگزار است و سعی کرده نداشتههایش را هم تا سرحد امکان با تلاش و کوشش به داشته تبدیل کند. حتی اگر بعضی چیزها برای او دست نیافتنی است، در محدودهای که به او فرصت داده شده گام برمی دارد و کسب موفقیت میکند. فرد شکست خورده و بدبخت هم آن کسی است که اجازه میدهد یک مشکل برای او به کل زندگی تبدیل شود. گویی در این دنیا هیچ چیزی بجز آن غم داده نشده و تنها کار امکانپذیر برای او، آن است که دست روی دست بگذارد و در سوگ این مشکل گریه کند. این درست نیست. غم و شادی مولفههای زندگی هر انسانی است. بر شادیها و داشتههایتان تمرکز کنید و خود را عادت به شکرگزاری دهید. ما انسانیم و اشرف مخلوقات. پس میتوانیم از عهده ناراحتیها برآییم و فضایی شاد و شیرین درست کنیم.
ـ توقعتان را از همسرتان پایین بیاورید و در عوض بر تشویقهایتان بیفزایید. سعی کنید به تمامی کارهایی که او از صبح تا شب انجام میدهد توجه کنید و گاهی اوقات او را به خاطر تکتک این کارها مورد تشویق و تمجید قرار بدهید. این که صبح زود از خواب بلند میشود، به شما صبح به خیر میگوید، همراه با شما صبحانه میخورد، به شغلش اهمیت میدهد، سعی میکند به فرزندانتان توجه کند، خرید میکند، در انجام کارهای خانه و بیرون شما را یاری میرساند، سریال مورد علاقهاش را نمیبیند تا شما بتوانید برنامه محبوبتان را تماشا کنید و دیگر کارهای ریز و درشتی که او از صبح تا شب انجام میدهد، همگی سزاوار ستایشاند. به او بگویید که به همه کارهای خوبی که انجام میدهد توجه دارید. آنها را نام ببرید و حتی در پیشپاافتادهترین موارد هم سپاسگزارش باشید.
تشکر شما او را دلگرم میکند تا باز هم همان کار خوب را انجام دهد و به طور کلی در مسیری حرکت کند که موجب رضایتمندی شما خواهد بود. اگر هم کار اشتباهی انجام داده، به او مهلت جبران بدهید. با کمی خنده و شوخی، روزهای تلخ را بگذرانید و بدانید آن کسی که به خاطر انجام کارهای درست تشویق میشود، از آزاردادن شما لذت نخواهد برد.(لیلارعیت/ چاردیواری/ضمیمه دوشنبه روزنامه جام جم)
این در حالی است که محور شعار اصلی امسال در حوزه تخصصی ارولوژی، متمرکز روی بیماریهای پروستات است؛ مشکلی که در جوانترها به صورت عفونت پروستات خود را نشان میدهد و در سنین بالاتر با خطر سرطان پروستات بروز میکند. البته در این بین عوامل دیگری نیز وجود دارند که سلامت آقایان را نشانه گرفتهاند.
سرطان پروستات یکی از سرطانهای شایع آقایان است به طوری که بعد از سرطان معده در جایگاه دوم شایعترین سرطانهای مردانه قرار دارد و با علائمی مثل سوزش و تکرر ادرار، جاری شدن ضعیف و بیاختیاری ادرار، ناتوانی در ادرار کردن، جریان منقطع و ضعیف ادرار، گاهی وجود خون در ادرار، خروج مایع منی همراه با درد و... بروز میکند. البته متخصصان عوامل زیادی را در ایجاد این بیماری موثر میدانند که ازجمله آنها میتوان به ژنتیک، اختلال در عوامل هورمونی مردانه و آنتیژنها، رژیم غذایی نامناسب، عوامل محیطی مثل زندگی در شهرهای بزرگ صنعتی و... اشاره کرد. از طرفی سابقه خانوادگی یکی از فاکتورهای بسیار مهمی است که احتمال ابتلا به سرطان پروستات را افزایش میدهد. بهعنوان مثال افرادی که پدر یا عموی آنها به سرطان پروستات مبتلا بودهاند، چهار برابر بیشتر از سایرین در معرض خطر ابتلا به این بیماری قرار دارند، بنابراین بعد از چهل سالگی باید سالی یکبار برای چکاپ به ارولوژیست مراجعه کنند. دیگر آقایان باید از سنین چهل و پنج تا پنجاه سالگی سالی یکبار معاینه شوند.
چکاپ پروستات
دکتر محمدرضا رزاقی، متخصص بیماریهای کلیه و مجاری ادرار و استاد دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی در گفتوگو با جامجم میگوید: ما در گذشته امکان غربالگری سرطان پروستات را نداشتیم یعنی زمانی متوجه بیماری میشدیم که فرد جراحی میکرد که آن وقت هم انجام اقدامات بعدی مشکل بود. اما سالهاست که امکان اندازهگیری (PSA پی.اس.ای) یا همان آنتیژن اختصاصی پروستات، وجود دارد. خوشبختانه اگر سرطان پروستات بموقع تشخیص داده شود، درمان آن قطعی است. اگر PSA از حد طبیعی پایینتر باشد باید هر شش ماه آزمایش انجام شود، اما اگر میزان آن در حداکثر نرمال بود و احتمال بالا رفتن آن وجود داشت سه ماه دیگر باید بررسی شود. باید بدانید با یک یک آزمایش خون ساده که نیازی به ناشتا بودن هم ندارد، میتوان مشکل پروستات را تشخیص داد و نسبت به درمان به موقع اقدام کرد.
مقابله با شایعترین سرطان مردانه
براساس آمارها سرطان معده در مردان ایرانی در رتبه اول قرار دارد که البته با چکاپهای بموقع میتوان درمان امیدوارکنندهای را دنبال کرد.
به گفته دکتر سینا خداوردی، متخصص گوارش مهمترین عامل برای سرطان معده عفونت ناشی از هلیکوباکتر پیلوری است. باید بدانید ابتلا به این بیماری میتواند ناشی از تغذیه ناسالم و حتی ژنتیکی باشد. متاسفانه به دلیل اینکه تومور در معده فضای رشد دارد و فرد متوجه آن نمیشود، این نوع سرطان بسیار دیر تشخیص داده میشود و بیمار زمانی میفهمد که متاسفانه کار از کار گذشته است. بنابراین همه آقایان بویژه بعد از چهل سالگی و با بروز علائمی مثل کاهش اشتها، کاهش وزن، درد معده، سوءهاضمه، احساس پری معده حتی پس از خوردن مقادیر کم غذا، تهوع و استفراغ و مدفوع سیاه باید به پزشک مراجعه کنند تا به کمک آزمایش مدفوع، اندوسکوپی و امآرآی از وضعیت سلامتشان باخبر شوند. در صورتی هم که علائم گفته شده وجود ندارد، آقایان باید از چهل و پنج سالگی به بعد سالی یکبار با مراجعه به متخصص از سلامت دستگاه گوارش مطمئن شوند.
تست سرطان مثانه
آمارها نشان میدهند سرطان مثانه سومین سرطان شایع در بین آقایان ایرانی است. بد نیست بدانید سیگاریها دو تا چهار برابر بیشتر از سایرین در معرض خطر ابتلا به سرطان مثانه قرار دارند. همچنین سابقه قرار گرفتن در معرض مواد شیمیایی مورد استفاده در صنایع رنگ، چرم و لاستیک نیز در بروز این سرطان موثر است.
بنابراین آقایان در معرض خطر پس از چهل سالگی و بقیه پس از پنجاه سالگی بهطور دورهای باید آزمایش ادرار بدهند تا از لحاظ ابتلا به سرطان مثانه مورد بررسی قرار بگیرند. همچنین در این نوع سرطان یکی از کلیدهای تشخیصی وجود خون در ادرار و تغییر رنگ ادرار (قهوهای مایل به قرمز) است.
به همین دلیل مردان بالای 40 سال هر روز باید رنگ ادرار خود را کنترل و در صورت تغییر رنگ ماندگار ادرار باید به ارولوژیست مراجعه کنند. در شرایط عادی این سرطان علامت دیگری ندارد؛ مگر اینکه تومور دهانه حالبها را بگیرد و باعث درد در ناحیه پهلوها شود.
هشدار بزرگ به سیگاریها
هرچند در سالهای اخیر تعداد خانمهایی که سیگار و قلیان میکشند بیشتر شده است، اما همچنان آقایان در زمینه استعمال دخانیات و عوارض ناشی از آن آمارهای بیشتری را به خود اختصاص دادهاند. بد نیست بدانید مصرف سیگار چهارمین دلیل مرگ در میان مردان و عامل 80 تا 90 درصد موارد سرطان ریه است. افزایش میزان خلط سینه، خسخس کردن سینه، سرفههای طولانی مدت، مشاهده خون در خلط سینه، خستگی مفرط و از دست دادن اشتها میتواند نشانه بروز سرطان ریه باشد. پس اگر سیگاری هستید باید در مصرف آن تجدید نظر کنید و با بروز این علائم به پزشک مراجعه کنید. اگر هم عین خیالتان نیست و قصد ترک سیگار را ندارید بعد از چهل سالگی و سالی یکبار به وسیله یک متخصص ریه معاینه شوید و تست تنفسی انجام دهید. البته در صورت صلاحدید پزشک عکس سینه، سیتیاسکن و برونکوسکوپی برای تشخیص سرطان ریه تجویز خواهد شد.
بدون شک افزایش سن رابطه مستقیمی با بروز بسیاری از بیماریها و مشکلات جسمی دارد. به همین دلیل به همه آقایان توصیه میشود هوای خودشان را داشته باشند و بعد از سن چهل و پنج تا پنجاه سالگی سالی یکبار آزمایش خون یا همان CBC انجام دهند. حتی به منظور تشخیص بسیاری از بیماریها مثل انواع سرطان، کمخونی، مشکلات هورمونی، کمبود ویتامین و... انجام آزمایش جامع خون و البته ادرار برای همه افراد بالای 30 سال یک تا دو سال یکبار ضروری است.
پریسا اصولی / جامجم
به دلیل همین ناتوانی است که همیشه شما میمانید و چیزهایی که دوست دارید ابراز کنید و نکردهاید؛ شما میمانید و یک احساس ناراحتی از این موضوع!
در این مواقع همه میگویند مرد باش و نظرت را بیان کن اما راستش رفتار قاطعانه مرد و زن نمیشناسد چون گاهی مردها هم بلد نیستند ابراز وجود کنند و رفتاری قاطع داشته باشند. رفتار قاطعانه یک مهارت است و چه برای مرد چه برای زن، یاد گرفتنش کار سختی نیست.
چگونه قاطع باشیم؟
قبل از هر چیزی باید تکلیف خودمان را مشخص کنیم یعنی همین اول مشخص کنیم که رفتار قاطعانه چه رفتاری است که باید دنبالش رفت و یادش گرفت؟
رفتار قاطعانه نه رفتار پرخاشگرانه است نه ظالمانه و نه سلطه جویانه؛ رفتار قاطعانه به رفتاری گفته میشود که مستقیم، صادقانه و مناسب عقاید و احساسات ما باشد. یعنی ما در برابر موضوعات مختلف همان طوری رفتار کنیم که عقیده، احساس و نظر ماست. رفتار قاطعانه مانع سوء استفاده دیگران و تحمیل نظرات و خواستههایشان به ما میشود و ما میتوانیم خواستهها و نظرات خود را به راحتی ابراز کنیم.
لابد با خودتان میگویید حالا اگر آدم رفتار قاطعی نداشته باشد مگر آسمان به زمین میآید؟ راستش را بخواهید بله! وقتی شما رفتار قاطع نداشته باشید یعنی رفتارتان منفعلانه است و ابراز وجود نمیکنید و تفاوت ابراز وجود با رفتار منفعلانه در این است که شما در رفتار منفعلانه از حق خودتان میگذرید اما در ابراز وجود بر حق خود تأکید میکنید و حاضر نیستید کسی حق شما را پایمال کند مثلا در رفتار منفعلانه میدانید که استاد اشتباه کرده و یک نمره به شما کمتر داده یا راننده تاکسی پول بیشتری از شما گرفته اما حاضر نیستید آن را بیان کنید و بیخیال میشوید و در واقع از حق خودتان میگذرید.
خیلیها فکر میکنند وقتی باید رفتار قاطعانهای داشته باشند یعنی باید رفتار پرخاشگرانه از خودشان نشان دهند و قاطع بودن را با خشونت اشتباهی میگیرند در صورتی که کاملا در اشتباهند چون در رفتار پرخاشگرانه آدمها فقط روی حق خودشان تأکید دارند و به حقوق دیگران تجاوز میکنند اما در رفتار قاطعانه و ابراز وجود، برای فرد هم حق خود و هم حقوق دیگران مهم است و به حق خودش و حقوق دیگران تجاوز نمیکند.
کی منفعل است، کی قاطع؟!
کارشناسان میگویند بین آدمهایی که میتوانند رفتار قاطعانه داشته باشند با آنهایی که نمیتوانند تفاوت زیادی وجود دارد یعنی افراد منفعل یک ویژگیها و خصوصیاتی دارند که افراد دارای رفتار قاطعانه ندارند. راستش افرادی که رفتار منفعلانه دارند، به حق و حقوق خود بیاعتنا هستند. کسانی هستند که اعتماد به نفس و عزت نفس پایینی دارند. برای خودشان احترام قائل نمیشوند و دائم خودشان را کوچک و حقیر تصور میکنند و معمولا به اینکه توسط دیگران یا موقعیتهای مختلف کنترل شوند تمایل دارند و دائم هم نسبت به دیگران احساس گناه میکنند.
اما کسانی که رفتار قاطع دارند و میتوانند به خوبی ابراز وجود کنند برعکس اعتماد به نفس و عزت نفس خوبی دارند. برای خودشان و دیگران احترام و ارزش قائل هستند. در رفتارشان صداقت دارند. اهل سئوال و پرسوجو هستند. به دیگران توجه میکنند و منتظر بازخورد دیگران نسبت به کارشان هستند و البته همیشه انگیزه انجام کارهای خوب را دارند. آنها به کسی بیاحترامی نمیکنند و البته اجازه هم نمیدهند کسی به آنها بیاحترامی کند. احساس منفی نسبت به بیان احساسات و خواستههای خود ندارند و نمیگذارند دیگران خواستههایشان را به آنها تحمیل کنند. البته آدمهایی که بلد هستند ابراز وجود کنند خودخواه نیستند و برای خواستههای دیگران هم ارزش قائل هستند.
برای اینکه بتوانید رفتار قاطعانه داشته باشید و البته ابراز وجود را در خودتان افزایش دهید بد نیست مهارتها و تمرینهای زیر را جدی بگیرید:
منفی و مثبتهای خود را بشناسید
برای اینکه بتوانید ابراز وجود را افزایش دهید بهترین روش خودشناسی است. شما بهتر است خودشناسی مثبت و منفی داشته باشید. یعنی ببینید وقتی افکار منفی دارید و اعتماد به نفستان هم صفر میشود چه رفتارهایی از خودتان نشان میدهید. مثلا بیحوصله میشوید احساس ناراحتی، دلتنگی و خستگی میکنید که نتیجهاش میشود سردرد و کاهش انرژی فیزیکی شما. در این حالت رفتار شما به جای قاطعانه بودن بیشتر منفعلانه، پرخاشگرانه و سلطهجویانه است.
اما وقتی اعتماد به نفس دارید افکارتان نسبت به خودتان و دیگران مثبت است. احساس آرامش و خوشی میکنید و رفتارهایتان شجاعانه است و میتوانید احساسات و خواستههایتان را به راحتی بیان کنید. وقتی خودشناسی مثبت میکنید افکار و احساسات مبتنی بر خود ارزشمند را در شما افزایش میدهد و وقتی با افکار مثبت نسبت به خود و دیگران در جمعی حاضر میشوید افراد متوجه توانایی ابراز وجود شما میشوند. وقتی خودشناسی منفی دارید میتوانید رفتار و افکار منفی خود را یادداشت کنید و تمرین کنید تا آنها را کنترل کنید و در عوض رفتارهایی که در خودشناسی مثبت شناسایی کردهاید را جایگزینش کنید.
منطقی مخالفت کنید
اگر قرار است رفتار قاطعانه را یاد بگیرید و تحت نظر دیگران نباشید، بهتر است مخالفت منطقی را تمرین کنید. یعنی اگر با نظر دیگران مخالف هستید جان ما به دلیل اینکه دوست دارید رابطه خوبتان از بین نرود با لبخند زدن و سر تکان دادن، تظاهر به موافقت نکنید. به جای آنکه موضوع بحث را تغییر دهید اگر به نظر خودتان اطمینان دارید به صورت فعال مخالفت کنید مثلا اگر کسی از شما میخواهد کار غیر منطقی را انجام دهید از او بپرسید چرا باید این کار را انجام دهید؟
یادتان باشد نباید کاری را بدون پرسش بپذیرید. سعی کنید در آن زمینه صحبت کنید و احساس خود را در آن مورد بیان کنید تا دیگران هم احساس شما را بدانند.
مهارتهای ارتباطی را به کار بگیرید
اگر میخواهید رفتار قاطعانه را در خود افزایش دهید باید از مهارتهای ارتباطی استفاده کنید. مثلا در یک بحث حتما به صحبت افراد گوش دهید و از کلمات مورد علاقه آنها در پاسخ استفاده کنید. ساده و روان و بدون حاشیه صحبت کنید و مواردی که برایتان سوال است را مطرح کنید. زود قضاوت نکنید و راجع به افراد نتیجهگیری نکنید چون باعث بحثهای کم اهمیت بین شما و دیگران میشود اجازه بدهید افراد جملات خود را کامل بیان کنند و منظورشان را منتقل کنند، بعد شما اظهارنظر کنید.
حتما در یک بحث از سوالهای بسته و باز استفاده کنید یعنی اگر میخواهید افراد را به حرف زدن تشویق کنید از سوالهای باز که معمولا با کلمات چرا، چهچیزی و چگونه آغاز میشود استفاده کنید و اگر میخواهید اطلاعات واقعی به دست بیاورید از سوالهای بسته که پاسخهای بله یا خیر دارند استفاده کنید. کسی که رفتار قاطعانه دارد خودش را مسئول اعمالش میداند نه دیگران؛ و مسئولیت و نگرش خود را با گفتن کلمه «من» نشان میدهد.
موقع گفتوگو سعی کنید زبان طرف مقابلتان را بشناسید بعد با او صحبت کنید. یعنی به صحبت آنها گوش دهید تا بفهمید آنها بیشتر از کدام فرآیند حسی استفاده میکنند بینایی، شنوایی یا حرکتی و بعد سعی کنید از همان زبان برای صحبت با او استفاده کنید به این میگویند همسانی زبان و اگر قرار است رفتار قاطعانه را در خود افزایش دهید بهتر است از گفتوگوی مثبت استفاده کنید یعنی از کلمات مثبت به جای کلمات منفی استفاده کنید.
گفتوگوی مثبت به معنی انکار مشکل نیست بلکه کمک میکند شما با حاشیه کمتری مشکل را حل کنید چون با گفتوگوی مثبت شما در آنها حس اعتماد ایجاد میکنید. (وجیهه محمدپور مقدم/ جیم)
اگرچه وقتی اتفاق ناگواری برای ما میافتد، مثبت نگاه کردن به آن تا حدی غیر ممکن به نظر میرسد اما حداقل میتوان اجازه نداد اتفاقات منفی تمام نگاه شما را به زندگی در برگیرد.
یک مشاور و روانشناس با اشاره به داشتن افکار مثبت اظهار کرد: در صورتی که به طور ذاتی فرد منفیبافی هستید، به مدت بیشتری برای تغییر این دیدگاه نیاز دارید. نخستین قدم برای این دیدگاه این است که افکار منفی خود را بشناسید.
مریم ملک صالحی تصریح کرد: بعد از شناسایی اندیشههای منفی خود، سپس یک قدم به عقب برداشته و از خود این سؤالات را بپرسید:
- آیا شرایط به همان اندازه بد است که من فکر میکنم؟
- آیا میتوان به شیوه دیگری به قضایا نگاه کرد؟
- از اتفاقهای پیش آمده چه تجربهای کسب کردهام که در آینده آن را به کار ببرم؟
وی اذعان داشت: بعد از مطرح کردن این سؤالها از خود، شروع به تکرار جملههای تأکیدی مثبت کرده و این عبارتها را آگاهانه برای خود خلق کنید و از به کار بردن جملههای منفی به طوری جدی پرهیز کنید.
این روانشناس تأکید کرد: این نگرش که مثبت اندیشیدن را باید به روزی موکول کرد که مشغله و استرس کمتری داشته باشیم، به طور کامل اشتباه است زیرا ممکن است آن روز فرا نرسد. پس به طور مستمر مثبت اندیشی داشته باشید که شاید در پس هر اتفاق بدی یک خوبی نهفته باشد. به جای اینکه برای گذشته حسرت بخورید و مدام نگران آینده باشید بهتر است به لحظههای مثبت حال تمرکز کرده و به دنبال موقعیتهایی باشید که شادیهای کوچک در طور روز برای شما فراهم کند. اگر به طور جدی میل دارید که تغییر کرده و دگرگون شوید از همین الان تصمیم بگیرید افکار منفی خود را دور ریخته و مثبت بیندیشید. (باشگاه خبرنگاران)
208
پاسخ مشاور: در قدم اول خانوادههایتان را در جریان این موضوع قرار دهید و در جلسات رسمی خواستگاری از راهنماییهای آنها برای تصمیمگیری نهاییتان استفاده کنید.
شما ۱۸ سالهاید و قبل از ازدواج باید به بلوغ فکری برای تشکیل زندگی مشترک رسیده باشید و پیشنیازهای یک ازدواج موفق مانند استقلال اقتصادی، فکری و... را داشته باشید. داشتن این موارد را در خودتان بررسی کنید.
برای اینکه بدانید چه راهکارهایی برای پایدار ماندن ازدواج وجود دارد نیز، توجه شما را به نکاتی که در ادامه مطرح میشود جلب میکنم.
صداقت را هیچگاه فراموش نکنید
چنانچه فرد مورد نظر خود را فردی صادق و راستگو میدانید، پیشنهاد میشود به صداقت او اعتماد کنید. همچنین لازم است بدانید این صداقت تا زمانی پابرجا خواهد ماند که طرف مقابل شما هم پاسخهای صادقانهای از سمت شما دریافت کند. داشتن صداقت یکی از مهمترین راهکارها برای پایدار ماندن یک ازدواج است.
طرف مقابلتان را درک کنید
گفتهاید که از نظر اجتماعی و فرهنگی و اعتقادی خیلی به دختر مورد علاقهتان شبیه هستید. توجه داشته باشید که داشتن شباهت در این موارد بسیار مهم، ضروری و لازم است اما نکته مهمتر، درک تفاوتها با طرف مقابل است چراکه توانایی درک متقابل بیش از شباهتها و اشتراکات برای دو طرف ضروری است.
مسئولیت پذیر باشید
فراموش نکنید این شما هستید که با در نظر گرفتن همه جوانب، طرف مقابلتان را برای همسری انتخاب میکنید. احساس رضایت از زندگی فقط و فقط به این بستگی دارد که بپذیرید هر انتخابی داشتهاید انتخاب شما بوده است؛ انتخابی آزادانه بدون دخالت نظر اطرافیان؛ بنابراین در نهایت هر دو نفر شما هستید که با میزان مسئولیت پذیری خود احساس خوشبختی یا تیره بختی را در خود به وجود خواهید آورد. (پریسا غفوریان - دانشجوی دکترای روانشناسی/ خراسان)
*انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی در «جام جم سرا» لزوماً به معنای تایید یا رد محتوای آن نیست و صرفاً به قصد اطلاع کاربران بازنشر میشود.
17