مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

داستان زنی که شوهرش 3 شیفت کار می کرد

جام جم سرا:او به مشاور کلانتری شهیدباهنر مشهد گفت: ۱۸ سال قبل با «رجب» ازدواج کردم و خداوند ۲فرزند زیبا به ما عطا کرد. اوایل زندگی به هیچ چیزی جز خوشبختی همسر و فرزندانم نمی اندیشیدم و سعی می کردم محیطی همراه با آسایش و آرامش را برای آن ها فراهم کنم اما مدتی بعد که همسرم برای گرفتن حقوق بیشتر مجبور شد تا نیمه های شب اضافه کاری کند، تنهایی و بدبختی من هم آغاز شد.

احساس تنها بودن در زندگی مشترکمان برایم به کابوسی زجرآور تبدیل شده بود اما چاره ای جز تحمل این وضعیت نداشتم. «رجب» صبح زود سر کار می رفت و نیمه های شب به منزل باز می گشت. من تا آمدن همسرم بیدار می ماندم تا دقایقی را در کنار هم گفت وگو کنیم ولی او خسته و کوفته از راه می رسید و حوصله هیچ کاری را نداشت. همسرم بلافاصله کنار سفره غذا می نشست و من تنها او را هنگام صرف شام می دیدم. هنوز سفره غذا را جمع نکرده بودم که او به خواب می رفت و این روند سال ها ادامه داشت. آرزو داشتم حتی برای چند دقیقه در کنارش بنشینم و از گذشته و آینده صحبت کنم ولی مجال این گفت وگوی کوتاه را هم نمی یافتم.

در واقع جای عشق و محبت در زندگی ما خالی بود تا این که یک روز مردی با تلفن همراهم تماس گرفت. صدای دلنشین او مرا به خود جذب کرد و بدین ترتیب هر روز چند ساعت با آن مرد غریبه که به طور اتفاقی شماره ام را گرفته بود صحبت می کردم. ا

حساس می کردم رنگ زندگی ام عوض شده است تا این که آن مرد از من درخواست ملاقات کرد. من هم که مشتاق دیدن او بودم قبول کردم و با فرزند ۴ساله ام سر قرار رفتم و چند ساعتی را با خودروی او در شهر دور زدیم.

این گشت زنی ها چند بار تکرار شد تا این که روز قبل او به طرف بیابان های اطراف شهر تغییر مسیر داد. وقتی متوجه قصد شوم او شدم خیلی ترسیدم و با التماس از او خواستم مرا رها کند اما او بر خواسته بی شرمانه اش اصرار داشت. بالاخره از او خواستم تا قرار ملاقات دیگری بگذارد که فرزندم حضور نداشته باشد و برای جلب اعتمادش همه طلاهایم را به او دادم. ساعتی بعد وحشت زده به خانه بازگشتم و همه ماجرا را برای همسرم تعریف کردم و به اتفاق برای اعلام شکایت به کلانتری آمدیم. اگرچه من همسرم را در وقوع این حادثه مقصر می دانم ولی من هم حرمت ها را شکستم. (خراسان)


ادامه مطلب ...

زنی که هوس نوشیدن چای کرده بود، شوهرش را بیچاره کرد! [+عکس]

گاهی مردم به بانک‌ها اعتماد زیادی ندارند و ترجیح می‌دهند که پول‌هایشان را در بالش، تشک و جاهای عجیب و غریب نگه دارند و آن‌ها را به بانک نسپارند. یک خانم چینی هم مبلغ ۲۰ هزار پوند معادل ۱۰۶ میلیون تومان پول نقد را که مربوط به حقوق کارکنان شوهرش بود، در قسمتی از اجاق گاز خانه پنهان کرده بود اما صبح روز بعد که خانم هائوبین برای درست کردن یک قوری چای به آشپزخانه رفت حواسش به محل اختفای پول‌ها نبود و وقتی که شعله گاز را روشن کرد جرقه‌ای به سمت پول‌ها پرتاب شد و تا خانوم هائوبین به خود آید تمام مبلغ به آتش کشیده شد!


با اینکه وی بعد از متوجه شدن این موضوع بلافاصله روی آن‌ها آب ریخت اما برای این کار کمی دیر شده بود و این موضوع نتوانست شوهرش را از بدبختی نجات دهد.

خانوم هائوبین ۳۵ ساله که از یک پوشش نمدی برای پوشانده پول‌ها استفاده کرده بود، اجاق گاز را محل امنی برای نگهداری پول‌های همسرش دیده بود. این زن بلافاصله بعد از اتفاق مذکور به بانک مراجعه کرد اما آن‌ها به وی گفتند کمتر از نصف پول‌ها باقی مانده و هیچ کدام از پولهای سوخته شده قابل تبدیل نیست.

آقای بین ۳۹ ساله که به خاطر چای خوردن همسرش کلی بدهکار شده است، صاحب یک شرکت ساخت و ساز کوچک در چین است. او مجبور شد از کارکنان شرکتش بابت خرابکاری همسرش عذرخواهی کند و از آن‌ها خواست که خطای همسرش را ببخشند. آقای بین به کارکنانش قول داد که هر طور شده این مبلغ را به آن‌ها پرداخت می‌کند و برای این کار نیاز به قرض گرفتن پول از دوستانش دارد.

وی گفت: «این اتفاق ضربه سختی برای من بود؛ همسرم همه چیز را ویران کرد اما من او را می‌بخشم و ما از این موضوع نجات پیدا می‌کنیم.» (مجله مهر)

877


ادامه مطلب ...

گفت‌وگو با مینای ۲۵ ساله، زنی که شوهرش او را می‌فروخت!

چروک‌های عمیق بر گونه‌های مینای ۲۵ ساله عمق دردهای او را نشان می‌دهد. وقتی در جلسه محاکمه پشت تریبون قرار گرفت تا درباره نحوه قتل شوهرش توضیح دهد، چنان دادگاه را تحت تأثیر قرار داد که قضات در پایان جلسه سعی کردند اولیای دم را راضی به گذشت کنند. مأمور بدرقه‌ای که مینا را همراهی می‌کرد، در پایان جلسه خطاب به قضات گفت که او از بهترین زندانیان زندان زنان تهران است و کاملاً بی حاشیه در بند زندگی می‌کند و تا به حال حتی یک مورد درگیری لفظی هم نداشته. او که تمام مدت در کنار مینا حضور داشت، چند بار با صحبت‌هایش سعی کرد متهم را آرام کند و منتظر نتیجه دادگاه بماند. این از معدود دفعاتی بود که یک مأمور بدرقه چنین دلسوزانه سعی در کمک به یک مجرم داشت. شاید درک گفته‌های مینا توسط همین مأمور هم بود که باعث شد او با قضات صحبت کند و مانند وکیل مدافع از مینا دفاع کند و بگوید که حتی اگر بپذیریم مینا دروغ می‌گوید، چطور می‌توانیم گفته‌های همسر قبلی مقتول را که حالا او هم در زندان است نادیده بگیریم؟

جلسه رسیدگی به پرونده مینا به قصاص ختم نشد و او با رأی دادگاه به پرداخت دیه محکوم شد، اما زخم‌های برجای‌مانده بر روح این زن حتی با حمایت قانون هم درمان نمی‌شود. بعد از پایان جلسه رسیدگی به پرونده مینا در شعبه ۷۱، خبرنگار ما با او گفت‌وگویی انجام داده است که می‌خوانید:

*چند وقت است در زندان هستی؟

از سال ۸۸ زندانی شدم، حالا می‌شود شش سال تمام.

*همان اوایل به اینکه قاتل هستی اعتراف کردی، چرا رسیدگی به پرونده طولانی شد؟

برای اینکه حرفم را باور نمی‌کردند. البته اول خودم دروغ گفتم، اما بعد از نزدیک به ۲۰ روز تصمیم گرفتم واقعیت را بگویم. وقتی اعتراف کردم قاتل هستم، باز افسران باور نمی‌کردند، بعد هم پرونده با اقرار من به دادگاه آمد و قضات هم اعترافات را باور نکردند. آن‌ها هم می‌گفتند تو قاتل نیستی.

*مگر چه اعترافاتی داشتی که قضات و افسران پرونده که به صدها پرونده قتل رسیدگی کرده‌اند و تجربه زیادی در این زمینه دارند، حرف تو را باور نمی‌کردند؟

آن‌ها می‌گفتند تو بتنهایی نمی‌توانستی شوهرت را بکشی. می‌گفتند کسی همدستت بوده و می‌خواهی نام او را پنهان کنی، این تصور آن‌ها به خاطر گفته‌های همسایه‌ها و حرف‌های اولیه خودم بود. وقتی شوهرم را کشتم همسایه‌ها را صدا زدم و گفتم شوهرم را کشتند و فرار کردند. بعد با ماشین به خانه مادر شوهرم رفتم. در راه با راننده صحبت کردم و همین موضوع را گفتم؛ چون من زن ریزنقشی هستم کسی حرفم را باور نمی‌کرد. شوهرم مرد تنومندی بود و همه می‌گفتند تو بتنهایی نمی‌توانستی این کار را بکنی. یکی دیگر از دلایلش هم این بود که من شوهرم را در خواب با چاقو زدم، اما خون در راهرو هم پاشیده شده بود به همین خاطر می‌گفتند اعترافاتت درست نیست و با صحنه قتل هم‌خوانی ندارد.

*چرا این اعترافات با یافته‌های پلیس هم‌خوانی ندارد؟

شاید به دلیل این است که همسایه‌ها بعد از اطلاع از قتل به خانه ما هجوم آوردند. شاید کسی شوهرم را تکان داده و این رفت‌وآمدها باعث شده که خون به جاهای مختلف پاشیده شود.

*در ابتدای صحبت‌هایت گفتی قبلاً اعتراف کرده‌ای که شوهرت را افرادی دیگر به قتل رساندند؛ چرا چنین اعترافی کردی و چرا آن را پس گرفتی؟

هر بار اسم کسی را می‌آوردم، بعد دچار عذاب وجدان می‌شدم. من قتل را مرتکب شده بودم و این انصاف نبود کسی دیگر به جای من بازجویی شود. چند روز بعد از اعترافی که می‌کردم، می‌گفتم دروغ گفتم، دلم می‌سوخت؛ نباید بقیه در آتشی که من روشن کرده بودم می‌سوختند. در آخر تصمیم گرفتم همه چیز را خودم بگویم.

*مگر شوهرت چه کرد که او را مستحق چنین مرگی دانستی؟

من را وادار به تن‌فروشی می‌کرد و با پولی که به دست می‌آورد مواد می‌خرید و خرجی خانه را تأمین و به نزدیکانش رسیدگی می‌کرد. دیگر حالم از او به هم می‌خورد و نمی‌توانستم تحملش کنم.

*چرا از او جدا نشدی؟

یک بار خانه را ترک کردم و به شهرمان برگشتم. مادرم من را از خانه بیرون کرد. هیچ وقت برایم مادری نکرد. بلایی که در بچگی سرم آمد، تقصیر مادرم بود. از من حمایت نکرد و باعث شد به این بدبختی بیفتم.

*یعنی تو را از خانه بیرون کردند و مجبور شدی دوباره نزد شوهرت برگردی؟

خانه خاله‌ام هم رفتم. او هم گفت برو نمی‌توانم تو را نگهداری کنم. آن زمان برادر کوچکم که حالا حامی من است و دنبال کارهایم افتاده، اهواز بود و از زندگی من زیاد خبر نداشت چون سال‌ها بود که فرار کرده بودم و از اعضای خانواده‌ام کسی از من خبر نداشت. مجبور شدم دوباره پیش شوهرم برگردم. جایی نداشتم.

*اتفاقی که در بچگی برایت افتاده چیست؟

دو برادر بزرگم من را آزار دادند. وقتی به مادرم گفتم کتکم زد و گفت ساکت شو و این حرف را جایی نگو. حتی کلانتری هم رفتم. مأمور گفت: این حرف‌ها را می‌زنی خودت را می‌کشند؛ پس برو خانه و سکوت کن.

*همین برادری که حالا کمکت می‌کند چرا سکوت کرد؟

او بچه بود؛ فقط یک سال از من بزرگ‌تر است. آن زمان ۱۱ سالم بود و این برادرم ۱۲ سالش بود. من مدتی بعد از خانه فرار کردم و به تهران آمدم. بعد هم با شوهرم آشنا شدم و ازدواج کردم. ۶ ماه اول خوب بود، اما بعد از آن من را وادار به تن‌فروشی می‌کرد. دیگر تحملش را نداشتم.

*در دادگاه از زنی صحبت کردی که او هم در زندان است و همسر سابق شوهرت بوده.

بله، من بعد از این‌که به زندان رفتم با او آشنا شدم. به خاطر حمل مواد و اعتیاد او را به زندان آوردند. گفت صیغه شوهرم بوده و شوهرم با او هم همین کارها را می‌کرده است، گفتم بیا این‌ها را در دادگاه بگو، گفت دنبال دردسر نمی‌گردم، برو خودت از خودت دفاع کن. البته این طور که متوجه شدم او خودش هم راضی بوده، اما قسم می‌خورم من راضی نبودم.

*در جلسه محاکمه از هیئت قضات تا مأمور بدرقه زندان، سعی داشتند به تو کمک کنند و از مادر شوهرت رضایت بگیرند، اما تو حاضر نشدی جلوی او زانو بزنی و التماس کنی.

از ۱۱ سالگی در بدبختی زندگی کردم. ازدواج کردم، شوهرم از من سوء استفاده کرد و از آن پول‌ها به مادرش هم می‌داد و به او رسیدگی می‌کرد. برای چه باید جلوی این زن زانو بزنم؟ طناب دار بدتر از وضعیتی که با شوهرم داشتم نیست. من به زنی که می‌دانست فرزندش چطور با من رفتار می‌کند و پول او را قبول می‌کرد، التماس نمی‌کنم.

*اگر به هر نحوی رضایت گرفته شود یا این‌که دادگاه به آزادی تو رأی بدهد، چطور می‌خواهی زندگی کنی؟

برادر کوچکم از من حمایت می‌کند. قبلاً همسرش اجازه نمی‌داد، چون فکر می‌کرد من زن فاسدی هستم، اما حالا که دیده واقعاً از سر بدبختی به این روز افتاده‌ام من را قبول کرده است. حالا هم کسی از اعضای خانواده به سراغم نمی‌آید. فقط برادرم ماهی یک بار به دیدنم می‌آید. کمی پول به حسابم در زندان واریز می‌کند تا لباس و چیزهای ضروری بخرم و کمکم می‌کند. در دادگاه هم قول داد و قبول کرد تعهد بدهد از من نگهداری کند.

*تکلیف دو برادری که تو را شکنجه کرده‌اند چه می‌شود؟

از آن‌ها شکایت کرده‌ام و حالا پرونده داریم. هرچند می‌گویند ثابت کردنش آن هم بعد از این همه سال خیلی سخت است؛ اما پرونده در جریان است و شاید راهی پیدا شود که من از سختی بیرون بیایم. (سلامت‌نیوز)


*انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانه‌های داخلی و خارجی در «جام جم سرا» لزوماً به معنای تایید یا رد محتوای آن نیست و صرفاً به قصد اطلاع کاربران بازنشر می‌شود.


ادامه مطلب ...

زنی در فیسبوک، شوهرش را به فروش گذاشت!

به نقل از پایگاه اینترنتی «ینبع نیوز»، این زن امریکایی که «کتی بویا» نام دارد، در اعلامیه فروش همسرش نوشت: همسرم مردی فوق‌العاده خوش‌تیپ است و همواره کوشیده تا در تمام امور به من کمک کند اما امسال مرتکب اشتباه بزرگی شد و یادش رفت در روز تولدم به من هدیه دهد.

وی اضافه کرده که شوهرم از فرزندانمان نخواست کارت تبریکی را برایم تهیه کنند که هر سال آن را دریافت می‌کردم، بنا بر این او را به مبلغ 20 دلار می‌فروشم.

کتی ادامه داده 8 سال از ازدواج گذشته و حالا مشخص شده که همسرم قدر فداکاری‌هایم را نمی‌داند.

به نقل از العالم، این زن آگهی حراج همسرش را به همراه عکسی از شوهرش و زیر عنوان «شوهری برای فروش» منتشر کرده است. (قدس آنلاین)


ادامه مطلب ...

زنی که هوس نوشیدن چای کرده بود، شوهرش را بدبخت کرد! + عکس

زنی که هوس نوشیدن چای کرده بود، شوهرش را بدبخت کرد! + عکس

یک زن چینی برای درست کردن یک استکان چای برای خودش دارو ندار همسرش را به آتش کشید تا وی تبدیل به یک بدهکار کامل شود.

زن چینی دختر چینی حوادث واقعی اخبار حوادث

گاهی مردم به بانک ها اعتماد زیادی ندارند و ترجیح می دهند که پولهایشان را در بالش، تشک و جاهای عجیب و غریب نگه دارند تا اینکه آنها را به بانک بسپارند. حالا یک خانم چینی مبلغ ۲۰ هزار پوند معادل ۱۰۶ میلیون تومان پول نقد را که مربوط به حقوق کارکنان شوهرش بود در قسمتی از اجاق گاز خانه پنهان کرد.صبح روز بعد خانم هائوبین که برای درست کردن یک قوری چای به آشپزخانه رفت. شعله گاز را روشن کرد. همین روشن کردن شعله باعث پرتاب جرقه ای به سمت پول ها شد و بعد خانوم هائوبین تمام این مبلغ را به آتش کشید. با اینکه بعد از متوجه شدن این موضوع بلافاصله روی آنها آب ریخت اما برای این کار کمی دیر شده بود و این موضوع نتوانست شوهرش را از بدبختی نجات دهد.

زن چینی دختر چینی حوادث واقعی اخبار حوادث

خانوم هائوبین ۳۵ ساله که از یک پوشش نمدی برای پوشانده پول ها استفاده کرده بود، اجاق گاز را محل امنی برای نگهداری پول های همسرش دید و اما این اصلا فکر خوبی نبود.این زن خرابکار بلافاصله بعد از این اتفاق به بانک مراجعه کرد اما آنها به وی گفتند که کمتر از نصف این پولها باقی مانده و هیچ کدام از پولهای سوخته شده قابل تبادل نیست.

آقای بین ۳۹ ساله که به خاطر چای خوردن همسرش کلی بدهکار شد، صاحب یک شرکت ساخت و ساز کوچک در چین است و مجبور شد از کارکنان شرکتش بابت خرابکاری همسرش عذرخواهی کند و از آنها خواست که خطای همسرش را ببخشند. آقای بین به کارکنانش قول داد که هرطور شده این مبلغ را به آنها پرداخت می کند و برای این کار نیاز به قرض گرفتن پول از دوستانش دارد.

زن چینی دختر چینی حوادث واقعی اخبار حوادث

آقای بین درباره همسرش هم گفت: « این اتفاق ضربه سختی برای من بود و همسرم همه چیز را ویران کرد اما من او را می بخشم و ما از این موضوع نجات پیدا می کنیم.»

اخبار حوادث حوادث واقعی دختر چینی زن چینی


ادامه مطلب ...

انتقام عجیب زن جوان کرجی از شوهرش

انتقام عجیب زن جوان کرجی از شوهرش

زن جوان که از طلاق عاطفی رنج می‌برد برای انتقام از همسرش عکس‌های خصوصی‌شان را منتشر کرد.
سرهنگ «یزدان نیکنام» رئیس پلیس فتای استان البرز به شوک گفت: سی‌ام فروردین ماه سال‌جاری مرد جوانی با مراجعه به پلیس فتا اظهار داشت عکس خصوصی وی و همسرش در شبکه‌های اجتماعی منتشر شده است.پلیس به دنبال شناسایی عامل انتشار عکس‌های خانوادگی بود که مشخص شد همسر این مرد جوان به نام «ندا» خودش عکس‌های خصوصی‌شان را منتشر کرده است.
بدین‌ترتیب مرد جوان از همسرش شکایت کرد و او در بازجویی کارآگاهان پلیس فتا، انگیزه خود را انتقام عنوان کرد.این زوج جوان مدت‌ها بود که در گرداب طلاق عاطفی به سر می‌بردند و متأسفانه زن جوان که از این مسأله خسته شده بود، برای انتقامگیری از شوهرش عکس‌های خصوصی‌شان را منتشر می‌کند.
چند سال داری؟
۲۷ سال.
چند وقت است ازدواج کردی؟
سه سال.
بچه هم دارید؟
نه بچه‌ای نداریم.
علت اصلی انتشار عکس‌های خصوصی و خانوادگی‌ات چه بود؟
برای انتقام از شوهرم.
چرا تمایل داشتی از شوهرت انتقام بگیری؟
چون او هیچ علاقه‌ای به من نداشت و از طرفی مرا هم طلاق نمی‌داد. من در خانه پدرم بودم و چند ماه در تنهایی زندگی می‌کردم که چنین کاری کردم.
با انتشار عکس‌های خودت، آیا فکر نکردی حیثیت خودت هم زیر سؤال می‌رود؟
آنقدر میلم برای انتقام شدید بود که اصلاً به این چیزها فکر نمی‌کردم.
الان که در بازداشت هستی چه احساسی داری؟
پشیمان هستم، چون به خودم ضربه زدم.
اخبار کرج حوادث کرج طلاق عاطفی عکس های خصوصی عکس های لو رفته


ادامه مطلب ...

روش جالب انتقام گیری یک زن عصبانی از خیانت شوهرش + فیلم

روش جالب انتقام گیری یک زن عصبانی از خیانت شوهرش + فیلم

زن عصبانی چینی  , وقتی پی می برد همسرش به او خیانت می کند , او را سر قرار با معشوقه اش گیر انداخته و  با سنگ شیشه های ماشین را خرد کرده و شوهرش را از ماشین بیرون می کشد.

زن چینی دعوا زن و شوهر دختر چینی خیانت همسر خیانت شوهر

[jwplayer player=”1″ mediaid=”66837″]

دانلود

خیانت شوهر خیانت همسر دختر چینی دعوا زن و شوهر زن چینی


ادامه مطلب ...

سورپرایز جالب عروس برای مادر شوهرش +عکس

سورپرایز جالب عروس برای مادر شوهرش +عکس

زن انگلیسی با همکاری ۴۰ تن از دوستان خود در مدت زمان شش ساعته، قطعه‌های نان را با درجه‌های مختلف تست کردند و بعد آنها را در ابعاد مختلف به گونه‌ای پیچیدند که تصویر دلخواه در آن شکل بگیرد.
وی این نان تست غول پیکر را به عنوان هدیه جشن تولد ۵۰ سالگی به مادرشوهرش داد و او را شگفت زده کرد.
عروس و مادرشوهر رکودهای گینس
این نان تست در کتاب ثبت رکوردهای گینس وارد شد.

این عروس انگلیسی که خود یک طراح است می‌گوید: ساندرا قطعا برای من تنها یک مادر شوهر نیست بلکه یکی از بهترین دوستانم است و من عاشق او هستم.

رکودهای گینس عروس و مادرشوهر


ادامه مطلب ...

نگار فروزنده: هنوز شوهرش را پیدا نکرده است!

نگار فروزنده: هنوز شوهرش را پیدا نکرده است!

نگار فروزنده بازیگر زن ۳۵ ساله سینما و تلویزیون ایران، خبر اردواجش را تکذیب کرد.

همسر نگار فروزنده همسر بازیگران نگار فروزن بیوگرافی نگار فروزنده بیوگرافی فربد زمهریری

پرسش و پاسخ زیر درباره این موضوع را در ادامه بخوانید:

 خانم فروزنده، در سایت های فراوانی شما را متاهل و همسر آقای فربد زمهریری معرفی کرده‌اند. آیا این مساله صحت دارد؟

نه، نه، نه! حقیقت ندارد. من تا به امروز ازدواج نکرده‌ام و مجرد هستم. نمی‌دانم مرتبه اول این اسم و فامیلی نا آشنا از ذهن کدام آدم خلاقی درآمد که اصرار داشت من را به عنوان همسر آقای فربد زمهریری معرفی کند.

بار اولی که خودم در یک سایت دیدم که من را همسر ایشان معرفی کرده‌اند تعجب کردم و کنجکاو شدم که ببینم این آقا کیست و اصلا وجود خارجی دارد یا نه.

ساعت‌های زیادی را پای اینترنت گذراندم تا با این آقا آشنا شوم یا حداقل یک عکسش را ببینم و اگر در خیابان او را دیدم، متوجه شوم کیست، اما تحقیقات فراوان من ثابت کرد شخصی به نام فربد زمهریری اصلا وجود ندارد و معرفی او در اینترنت به عنوان شوهر من علتی جز یک شیطنت نامناسب نبوده است.

یک شخصیتی ساخته شده، اسم و فامیل به او داده شده و به عنوان همسر من معرفی شده. این هم از آسیب‌های فضای مجازی است و من بابت این نوع فعالیت‌های بعضی‌ها واقعا متاسفم.
همسر نگار فروزنده همسر بازیگران نگار فروزن بیوگرافی نگار فروزنده بیوگرافی فربد زمهریری

من مجردم و این حرف درست نیست. من ناراحتم از این‌که می‌بینم چرا عده‌ای جنبه آزادی بیان را ندارند و بی‌دلیل دور و بر بقیه حاشیه‌پراکنی می‌کنند.

من همیشه از حاشیه‌سازی دور بوده‌ام و دوست ندارم راجع به من حرف‌هایی زده شود که بابت آنها مجبور به پاسخگویی باشم./ ستاره ها

بیوگرافی فربد زمهریری بیوگرافی نگار فروزنده نگار فروزن همسر بازیگران همسر نگار فروزنده


ادامه مطلب ...

ازدواج دوم لاله صبوری با یک آمریکایی +خانواده شوهرش

ازدواج دوم لاله صبوری با یک آمریکایی +خانواده شوهرش

لاله صبوری : من وقتی، خیلی کم سن و سال بودم ازدواج کردم و در ۱۷ سالگی ام باردار شدم. وقتی تازه وارد ۱۸ سالگی شدم پسر اولم «بهداد» به دنیا اومد، گاهی وقت ها با دوستانم به شوخی می گوییم من از وقتی یادم هست مادر بودم و اصلا نمی دانم زندگی بدون مادرشدن چه طعمی دارد.

همسر لاله صبوری همسر بازیگران بیوگرافی لاله صبوری اینستاگرام بازیگران

پنهان کاری یکی از خصوصیات انکارناپذیر ما ایرانی هاست. به ویژه اگر موقعیت ما به لحاظ شغلی و نوع زندگی مان به گونه ای باشد که در چشم قرار داشته باشیم… آن وقت است که ترجیح می دهیم نقابی روی صورتمان بگذاریم. اما خب؛ لاله صبوری  جزو معدود چهره های مطرحی است که از این پنهان کاری گریزان است و ترجیح می دهد مرز پنهانی را با مردم نداشته باشد.

همسر لاله صبوری همسر بازیگران بیوگرافی لاله صبوری اینستاگرام بازیگران

شاید به همین خاطر است که لاله صبوری به راحتی از سنش حرف می زند و می گوید من از ۴۴ سالگی ام لذت می برم و هیچ ابایی از گفتن این که در ۱۸ سالگی مادر شده و در ازدواج اولش ناموفق بوده ندارد. لاله مدتی است زندگی جدیدش را شروع کرده و برای سومین بار طعم مادرشدن را چشیده است. با ما همراه شوید تا در لذت این گفتگوی بی پروا و متفاوت شریک شوید.

 همسر لاله صبوری همسر بازیگران بیوگرافی لاله صبوری اینستاگرام بازیگران

لاله صبوری از وقتی یادم هست مادر بودم

من وقتی، خیلی کم سن و سال بودم ازدواج کردم و در ۱۷ سالگی ام باردار شدم. وقتی تازه وارد ۱۸ سالگی شدم پسر اولم «بهداد» به دنیا اومد، گاهی وقت ها با دوستانم به شوخی می گوییم من از وقتی یادم هست مادر بودم و اصلا نمی دانم زندگی بدون مادرشدن چه طعمی دارد.

در هرحال به نظر من، مادرشدن باعث کامل شدن یک زن می شود. آنهایی که تجربه این حس را دارند به خوبی می دانند که بعد از تولد یک بچه، یک زن به لحاظ اخلاقی تغییرات زیادی می کند و از این جهت وارد یک فاز متفاوت از زندگی می شود.

لاله صبوری دردسرهای مادر شدن در سن کم

وقتی شما در سن و سال کم بچه دار می شوید قطعا این بچه دار شدن دردسرهای خاص خودش را دارد. چون مشکلات برای یک زنی که در آستانه جوانی قرار دارد و به نوعی کم تجربه است به مراتب بیشتر است، بی تردید اگر حمایت مادرم در آن مقطع نبود، من نمی توانستم از پسرم به خوبی مراقبت کنم و به دیگر کارهایم هم رسیدگی کنم.

سه سال بعد از بچه اولم، دوباره بچه دار شدم و دخترم «هلیا» به دنیا آمد، با به دنیا آمدن دخترم، شاید مشکلاتم در نگهداری آنها بیشتر شد، اما به همان نسبت از مادرشدن لذت می بردم.

همسر لاله صبوری همسر بازیگران بیوگرافی لاله صبوری اینستاگرام بازیگران

لاله صبوری  تولد فرزند سومم ریسک بود

من رابطه بسیار خوبی با بچه ها دارم و وقت گذراندن با آنها همیشه برای من جذاب است. به همین خاطر همیشه با بچه های فامیل رابطه خوبی دارم، اما خب شاید چون خودم در سن و سال پایین بچه دار شدم کودکی بچه هایم چندان در ذهنم پررنگ نبود، به همین خاطر همیشه دوست داشتم که بار دیگر مادرشدن را تجربه کنم.

وقتی با همسرم ازدواج کردم، ایشان به دلیل این که قبلا ازدواج نکرده بودند، دوست داشتند که بچه داشته باشیم، به همین خاطر، من از این موقعیت استقبال کردم، هرچند که به نظر خیلی ها بچه سوم یک جور ریسک بود، اما این ریسک را به جان خریدم.

همسر لاله صبوری همسر بازیگران بیوگرافی لاله صبوری اینستاگرام بازیگران
لاله صبوری  همسرم متولد آمریکاست

خوشبختانه همسرم مردی بسیار همراه و مهربان است. شاید اگر او تا این حد همراه و خوب نبود نمی توانستم در ادامه راه موفق شوم، ایشان متولد آمریکا هستند و تازه هشت سال است که برای زندگی به ایران آمده اند، شغل همسرم در زمینه صنعتی است و فعالیتی در عرصه هنر به شکل جدی ندارند، اما هنر را بسیار دوست دارند و درک می کنند. این روحیه ایشان باعث شده که من بتوانم بین زندگی شخصی و کاری ام بالانس ایجاد کنم.

لاله صبوری  باور نمی کنند پسرم ۲۵ ساله است

بسیاری از افراد وقتی متوجه می شوند که من یک پسر ۲۵ ساله دارم که مهندس است و دخترم هم ۲۲ ساله است و سر کار می رود تعجب می کنند. بهاره رهنما مدتی قبل به من گفت به مردم و همکارها حق بده که از موقعیت کنونی تو تعجب کنند.

لاله صبوری  رابطه بهداد و هلیا با عضو جدید خانواده

نکته جالب در مورد اختلاف سنی دخترم «نورا» با «هلیا» و «بهداد» این است که آنها تقریبا به اندازه اختلاف سنی من با آنها از نورا بزرگ ترند و از این جهت، جو جدید و خیلی خوبی در خانه ما حاکم است، که باعث گرم شدن کانون خانواده ما شده است. بچه ها «نورا» را بسیار دوست دارند و وقت گذراندن با او برای شان خیلی جذاب است.

همسر لاله صبوری همسر بازیگران بیوگرافی لاله صبوری اینستاگرام بازیگران

هلیا، نورا و بهداد، فرزندان خانم لاله صبوری

با وجود این که طی سال های اخیر در نقش های مختلفی حضور پیدا کردم اما از نظر بسیاری از مردم هنوز «مریم» هستم.

لاله صبوری  زندگی ام را دوبار شروع کردم

شاید همین پرهیز من از پنهان کاری بود که خیلی راحت همه جا از ازدواج ناموفق اولم صحبت کردم. شاید اگر خیلی ها جای من بودند، این موضوع را جایی عنوان نمی کردند، اما من نیازی به پنهان کاری نمی دیدم و خوشبختانه امروز از ازدواج دومم، بسیار راضی هستم!!

لاله صبوری  با پسر و دخترم، بزرگ شدم!!

اختلاف کم سنی که بین من و بچه هایم بود، باعث شد که یک جورایی ما با هم بزرگ شویم، به نوعی با هم درس بخوانیم، تلویزیون تماشا کنیم و از زندگی لذت ببریم، من بعد از بچه دار شدنم وارد دانشگاه شدم و بعد هم فعالیتم را در عرصه بازیگری شروع کردم تجربه کردن این فضاها برای من و بچه هایم به یک نسبت جذاب بود. شاید همین موضوع در نهایت باعث شد من و بچه هایم تا این حد به یکدیگر احساس نزدیکی کنیم.

لاله صبوری  از ۴۴ سالگی ام لذت می برم

به طور کلی بگویم آدمی هستم که دوست دارم در مورد تجربیاتی که در زندگی پشت سر گذاشتم صحبت کنم، به همین خاطر، هیچ وقت در زندگی ام اهل پنهان کاری نیستم، از این که مثلا داشتن بچه هایم را پنهان کنم و یا در مورد مسائل خصوصی ام حرف نزنم و یا این که از سن و سالم صحبت نکنم، از این اخلاق ها ندارم…

همسر لاله صبوری همسر بازیگران بیوگرافی لاله صبوری اینستاگرام بازیگران

نورا دختر لاله صبوری

خیلی ها از این که من به راحتی می گویم ۴۴ سال دارم، تعجب می کنند. بعضی از همکارانم به من می گویند تو اصلا نشان نمی دهد که در این سن قرار داری، پس چه اصراری داری که سنت را همه جا عنوان کنی!! اما واقعیت این است که به نظرم گفتن سن و سال، نه تنها احتیاج به پنهان کاری ندارد، بلکه برای من خیلی هم جذاب، است! چون من از این سن و سالم لذت می برم و نیازی هم به پنهان کاری در این زمینه نمی بینم.

• شاید به خاطر اسم فامیلم و یا روحیه ام خیلی از افراد فکر می کنند من آدم صبوری هستم. شاید در زندگی واقعی خیلی وقت ها این طور باشم، اما گاهی هم از کوره در می روم و عصبانی می شوم. سعی می کنم در زندگی ام برای خودم زندگی کنم به همین خاطر هیچ وقت خودم را چندان درگیر کار نکردم.

بیوگرافی لاله صبوری :

لاله صبوری (۱۳۴۶ ) بازیگر سینما و تلویزیون ایرانی. لاله صبوری معمولاً نقشهایی را بازی می‌کند که شیطنت خاص و شیرینی در آن تداعی می‌شود.

از کارهای خانم صبوری می‌توان به جنگ ۷۷، کمربندها را ببندیم، دوقلوها و… اشاره کرد.

لاله صبوری با انتشار عکس زیر نوشت :

همسر لاله صبوری همسر بازیگران بیوگرافی لاله صبوری اینستاگرام بازیگران

از هفده سالگی من ، تا بیست وهفت سالگی او ….
بهداد عزیز تر از جانم .. پسرم …….

همسر لاله صبوری همسر بازیگران بیوگرافی لاله صبوری اینستاگرام بازیگران

تولد خانوادگى ، برنا و فراز بچه هاى خواهر شوهر ، اقاى شوهر ، خودم . خواهر شوهر ، مادر شوهر و پدر شوهر?همون قوم الظا لمین معروف ???

اینستاگرام بازیگران بیوگرافی لاله صبوری همسر بازیگران همسر لاله صبوری


ادامه مطلب ...