منبع مقاله :
به کوشش مهدی فرمانیان؛ (1393)، مجموعه مقالات کنگره جهانی «جریانهای افراطی و تکفیری از دیدگاه علمای اسلام»، قم: دارالإعلام لمدسة اهل بیت (علیه السلام) ، چاپ اول
اعادوا بها معنی سواع و مثله *** یغوث وود بناسی ذلک من ودی
وقد هتفوا عند الشدائد باسمها *** کما یهتف المضطر بلصمد الفرد چ
و کم نحروا فی سوحها من نحیره *** اهلت لغیر الله جهلا على عمـد
و کم طائف حول القبور مقبلا *** ویستلم الارکان منهن بالأیدی
43. همان، ص 26.
44. همان، ص 14.
45. نام دو بت معروف از بت های دوران جاهلیت.
46. محمد بن اسماعیل ابن الامیر، دیوان الامیر الصنعانی، ص 128 و 129.
47. همان، ص 134 و 135.
48. همو، ارشاد ذوی الألباب الی حقیقة اقوال ابن عبد الوهاب، ج1، ص 59-67؛ همو، دیوان ابن الامیر، ص 135-137.
49. متن مطلع شعری که صنعانی به واسطه آن برائت خود از محمد بن عبدالوهاب را اعلام کرده بود:
رجعت عن القول الذی قلت فی النجدی *** فقد صح لی فیه خلاف الذی عندی
50. همو، دیوان ابن الامیر، ص 137 و 138.
51. همان.
52. محمد بن علی شوکانی، وجوب توحید الله عزوجل، ص 9 و 10، نسخه خطی، [بیجا]، به نقل از: نومسوک، عبدالله، منهج الامام الشوکانی فی العقیدة، ص 533.
53. همو، الرسائل السلفیة فی احیاء سنة خیر البریة، رسالة الدر النضید فی اخلاص کلمة التوحید، ص 203-205.
منابع تحقیق :
1. ابن الامیر صنعانی، محمد بن اسماعیل، إرشاد النقاد إلى تیسیر الاجتهاد، تحقیق: صلاح الدین مقبول، الدار السلفیه، کویت، 1405.
2. _____، ایقاظ الفکرة لمراجعة الفطرة، تحقیق : محمد صبحى بن حسن حلاق، دار ابن حزم، بیروت، 1420.
3. ______، تطهیر الاعتقاد من أدران الالحاد، مطبعة المنار، قاهره، 1348.
4. _____، منحة الغفار علی ضوء النهار، حاشیه بر ضوء النهار، حاشیه بر ضوء النهار المشرف على صفحات الأزهار حسن بن احمد، جلال، مکتبة غمضان لاحیاء التراث الیمنى، صنعا، 1981.
5. _____ ، إرشاد ذوى الألباب الى حقیقة اقوال ابن عبد الوهاب، تحقیق: عبد الکریم جدبان، المکتبة الشاملة، [بىجا]، [بىتا].
6. _____ ، الانصاف فى حقیقة الاولیا و ما لهم من الکرامات و الألطاف، تحقیق: عبد الرزاق بن عبد المحسن بن حمد البدر، دار ابن عفان للنشر و التوزیع، عربستان، الخُبَر، العقربیه، 1418.
7. ____ ، الأنفاس الرحمانیة الیمنیه فى ابحاث الافاضة المدنیة، تحقیق: علی بن عبده بن علی الألمعی، مکتبة الرشد ناشرون، ریاض، 1428.
8. _____ ، إیقاظ الفکرة لمراجعة الفطرة، تحقیق: محمد صبحى بن حسن حلاق، دار ابن حزم، بیروت، 1420.
9. _____ ، توضیح الافکار لمعانی تنقیح الأنظار، تحقیق: محمد محیی الدین عبد الحمید، مکتبة السلفیة، مدینه منورة، 1366.
10. _____ ، ثمرات النظر فی علم الأثر تحقیق: راند بن صابری بن ابی علفه، دار العاصمه للنشر والتوزیع، ریاض، 1417.
11. _____، دیوان الامیر الصنعانی، علی سید صبح المدنی، مطبعة المدنی، قاهره، 1384.
12. احمد، قاسم غالب؛ السیاغی، حسین احمد؛ اکوع، محمد بن علی، ابن الامیرو عصره صورة من کفاح شعب الیمن، الجمهوریة العربیة الیمنیة، وزارة الاعلام والثقافة، صنعا، 1203.
13. انصاری هروی، عبدالله، منازل السائرین، دار الکتب العلمیة، بیروت، ]بیتا].
14. حبشی، عبدالله محمد، مصادر الفکر الاسلامی فی الیمن، مرکز الدراسات الیمنیة، صنعا، [بیتا].
15. زباره حسنی صنعانی، محمد بن محمد یحیی، نشر العرف لنبلاء الیمن بعد الألف، دار الآداب، بیروت، 1405.
16. ____، الملحق التابع للبدر الطالع، دار المعرفة، بیروت، [بیتا].
17. ____، نیل الوطر من تراجم رجال الیمن فی القرن الثالث عشر، مرکز الدراسات و البحوث الیمنی، صنعا، [بیتا].
18. شوکانی، محمد بن علی، البدر الطالع بمحاسن من بعد القرن السابع، دارالمعرفة، چاپ افست، بیروت، [بیتا].
19._____، الرسائل السلفیه فی احیاء سنة خیرالبریة، رسالة الدر النضید فی اخلاص کلمة التوحید، مکتبة ابن تیمیة، قاهره، 1411.
20. علی زاده موسوی، سید مهدی، سلفیگری و وهابیت، دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، معاونت فرهنگی و تبلیغی، قم، 1389.
21. عمادی، سید محمد مهدی، تأثیرپذیری زیدیه از سلفیه (از ابن الوزیر تا قرن سیزدهم) ، پایان نامه کارشناسی ارشد، استاد راهنما: مصطفی سلطانی، قم، دانشگاهادیان و مذاهب، 1392.
22. فرمانیان، مهدی، «گرایشهای فکری سلفیه در جهان امروز»، مشکوه، ش 108، مشهد، پاییز 1388.
23. فرمانیان، مهدی، مبانی فکری سلفیه، پایان نامه دکتری، استاد راهنما: احمد بهشتی، تربیت مدرس دانشگاه قم، قم، 1388.
24. کتانی، محمد عبد الحی بن عبد الکبیر ادریسی، فهرس الفهارس و الأثبات و معجم المعاجم و المشایخات و المسلسلات، تحقیق: احسان عباس، چاپ دوم، دار الغرب الاسلامی، بیروت، 1982.
25. کحاله، عمر بن رضا، معجم المؤلفین: تراجم مصنفى الکتب العربیة، مکتبة المثنى/ دار احیاء التراث العربی، بیروت، [بیتا].
26. مقحفی، ابراهیم احمد، معجم المدان و القبائل الیمنیة، دار الکلمة، صنعا، 2000.
27. نومسوک، عبدالله، منهج الامام الشوکانی فی العقیدة، چاپ دوم، مؤسسة الرساله، بیروت،1414.
28. نووی، محیی الدین یحیی بن شرف، المنهاج شرح صحیح مسلم بن الحجاج، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، 1392.
29. وجیه، عبد السلام بن عباس، أعلام المؤلفین الزیدیة (ملزمة الاولى) ، مؤسسة الامام زید بن على الثقافیة، اردن، امان، 1420.
منبع مقاله :
به کوشش مهدی فرمانیان؛ (1393)، مجموعه مقالات کنگره جهانی «جریانهای افراطی و تکفیری از دیدگاه علمای اسلام»، قم: دارالإعلام لمدسة اهل بیت (علیه السلام) ، چاپ اول
دیابت شیرین بیماری بوده که در آن به دلیل تولید ناکافی انسولین و یا مقاومت انسولین، سلول های بدن قادر ادامه ...
علائم و نشانه های اولیه ی دیابت که نمی توان از آن ها چشم پوشی کرد.دیابت یک نوع بیماری مزمن بوده که می تواند پیشگیری شود، اما قابل درمان قطعی نیست. علائم اولیه ی این بیماری ادامه ...
علائم شایع دیابت در زنان که نباید نادیده گرفته شود.دیابت یک اختلال در سوخت و ساز بوده که به واسطه ی سطوح بالای گلوکز در خون ایجاد می شود. مردان و زنان هر ادامه ...
علائم اولیه ی ویروس HIV در مردانHIV یا ویروس نقص ایمنی بدن انسان به علت سندروم نقص ایمنی اکتسابی به وجود آمده که طی این بیماری سلول های ادامه ...
علائم HIV در زنان بعد از یک سالعلائم اولیه ی ایدز در زنان و مردان شبیه بیماری های دیگر می باشد. در این مقاله اطلاعاتی در رابطه با علائم ادامه ...
مورخان صهیونیست و علم یهودیشناسی1. بیشتر منابع و مأخذ موجود در بررسی صهیونیسم و اسرائیل، همان منابع صهیونیستی میباشد! در نتیجه مطالعهکنندگان، ادامه ...
مورخان اروپایی و صهیونیسمامپریالیسم جهت تحقق اهداف خود در کشورهای مستعمره از هر اقدامی استفاده میکند. یکی از ابزارهای تحقق اهداف ادامه ...
فروریختگی نظام استعماری و پیدایش تاریخنویسی نواستعماریدر دوران پس از جنگ جهانی دوم، جهان شاهد فروریختگی و تجزیه امپراتوریهای استعماری بود. طی این مدت، بسیاری ادامه ...
آشنایی با برخی اصطلاحات و مفاهیم کلیدی مرتبط با یهودصهیون یا صیون نام کوهی است در اورشلیم که هیکل یا معبد بنیاسرائیل بر آن ساخته شده بود، لذا معنی لغوی ادامه ...
دیابت شیرین بیماری بوده که در آن به دلیل تولید ناکافی انسولین و یا مقاومت انسولین، سلول های بدن قادر ادامه ...
علائم و نشانه های اولیه ی دیابت که نمی توان از آن ها چشم پوشی کرد.دیابت یک نوع بیماری مزمن بوده که می تواند پیشگیری شود، اما قابل درمان قطعی نیست. علائم اولیه ی این بیماری ادامه ...
علائم شایع دیابت در زنان که نباید نادیده گرفته شود.دیابت یک اختلال در سوخت و ساز بوده که به واسطه ی سطوح بالای گلوکز در خون ایجاد می شود. مردان و زنان هر ادامه ...
علائم اولیه ی ویروس HIV در مردانHIV یا ویروس نقص ایمنی بدن انسان به علت سندروم نقص ایمنی اکتسابی به وجود آمده که طی این بیماری سلول های ادامه ...
علائم HIV در زنان بعد از یک سالعلائم اولیه ی ایدز در زنان و مردان شبیه بیماری های دیگر می باشد. در این مقاله اطلاعاتی در رابطه با علائم ادامه ...
مورخان صهیونیست و علم یهودیشناسی1. بیشتر منابع و مأخذ موجود در بررسی صهیونیسم و اسرائیل، همان منابع صهیونیستی میباشد! در نتیجه مطالعهکنندگان، ادامه ...
مورخان اروپایی و صهیونیسمامپریالیسم جهت تحقق اهداف خود در کشورهای مستعمره از هر اقدامی استفاده میکند. یکی از ابزارهای تحقق اهداف ادامه ...
فروریختگی نظام استعماری و پیدایش تاریخنویسی نواستعماریدر دوران پس از جنگ جهانی دوم، جهان شاهد فروریختگی و تجزیه امپراتوریهای استعماری بود. طی این مدت، بسیاری ادامه ...
آشنایی با برخی اصطلاحات و مفاهیم کلیدی مرتبط با یهودصهیون یا صیون نام کوهی است در اورشلیم که هیکل یا معبد بنیاسرائیل بر آن ساخته شده بود، لذا معنی لغوی ادامه ...
آیا روشنفکران گروه پر شماری از مردماند یا دستهای بینهایت کوچک، ولی منحصر به فرد، از آنها را تشکیل ادامه ...
معرفیِ کتاب «نقش روشنفکر»، اثر ادوارد سعیدریشهی مفهوم «روشنفکر» به معنی امروزی آن، را شاید بتوان در روند دادگاهی یافت که در آن آلفرد دریفوس، افسر ادامه ...
جادوی کلاماین پرسش برای ما مطرح است که ارتباط میان دو مفهومی در ساختار «جهان» ی که به وسیلهی گفتار و اسطوره تحقق ادامه ...
زبان و مفهومسازیاگر خواسته باشیم به ماهیت ویژهی مفهوم دینی- اسطورهای نه تنها از طریق نتایج این مفهوم بلکه از رهگذر ادامه ...
جای زبان و اسطوره در الگوی فرهنگ بشریافلاطون در نخستین عبارت گفتگونامهی فایدروس وصف میکند که چگونه سقراط پس از برخورد با فایدروس میگذارد ادامه ...
برهان حدوث در اثبات خدا (2)برخی از ماتریالیستها مدعیاند که اصل وجود ماده وجود ثابت و مستغنی از هرگونه علت است، اما تغییر در وضعیت ادامه ...
برهان حدوث در اثبات خدا (1)یکی از براهین مثبت وجود خداوند تمسک به حدوث جهان امکان و در رأس آن عالم ماده و طبیعت است. به این معنی ادامه ...
برهان صدیقین در اثبات خداصدیقین جمع کلمه صدّیق و صدّیق صیغه مبالغه است یعنی کسی که در راست گفتاری و صدق به مقام اعلی برسد، اما ادامه ...
برهان امکان و وجوب در اثبات خدا (2)شبهه پیشین میخواست با انکار اصل علیت به نوعی به تبیین پدیدههای مادی بپردازد که نیازی به اصل علیت به ادامه ...
آیا روشنفکران گروه پر شماری از مردماند یا دستهای بینهایت کوچک، ولی منحصر به فرد، از آنها را تشکیل ادامه ...
معرفیِ کتاب «نقش روشنفکر»، اثر ادوارد سعیدریشهی مفهوم «روشنفکر» به معنی امروزی آن، را شاید بتوان در روند دادگاهی یافت که در آن آلفرد دریفوس، افسر ادامه ...
جادوی کلاماین پرسش برای ما مطرح است که ارتباط میان دو مفهومی در ساختار «جهان» ی که به وسیلهی گفتار و اسطوره تحقق ادامه ...
زبان و مفهومسازیاگر خواسته باشیم به ماهیت ویژهی مفهوم دینی- اسطورهای نه تنها از طریق نتایج این مفهوم بلکه از رهگذر ادامه ...
جای زبان و اسطوره در الگوی فرهنگ بشریافلاطون در نخستین عبارت گفتگونامهی فایدروس وصف میکند که چگونه سقراط پس از برخورد با فایدروس میگذارد ادامه ...
برهان حدوث در اثبات خدا (2)برخی از ماتریالیستها مدعیاند که اصل وجود ماده وجود ثابت و مستغنی از هرگونه علت است، اما تغییر در وضعیت ادامه ...
برهان حدوث در اثبات خدا (1)یکی از براهین مثبت وجود خداوند تمسک به حدوث جهان امکان و در رأس آن عالم ماده و طبیعت است. به این معنی ادامه ...
برهان صدیقین در اثبات خداصدیقین جمع کلمه صدّیق و صدّیق صیغه مبالغه است یعنی کسی که در راست گفتاری و صدق به مقام اعلی برسد، اما ادامه ...
برهان امکان و وجوب در اثبات خدا (2)شبهه پیشین میخواست با انکار اصل علیت به نوعی به تبیین پدیدههای مادی بپردازد که نیازی به اصل علیت به ادامه ...
چکیده
از دیدگاه قرآن کریم، هیچ مسلمانی حق ندارد برادر مسلمان خود را به کفر و شرک متهم سازد و به این بهانه متعرض جان و مال او شود؛ بلکه اگر کسی اظهار اسلام کرد، بر مسلمانان واجب است که با آغوش باز سخنش را بپذیریند و او را مسلمان بدانند. از آیات قرآن کریم استفاده میشود که گفتار و حال ظاهری افراد، معتبر است. و اگر کسی کوچکترین نشانهای از خود مبنی بر مسلمان بودن؛ مثل سلام کردن، نشان داد باید حکم مسلمان بر او جاری شود و خون و مالش محترم است.بیان مسئله و قلمرو تحقیق
سالهاست که آشوب و ناامنی، بسیاری از کشورهای اسلامی را فراگرفته است. گروهی با تکفیر دیگر مذاهب اسلامی، خون آنان را مباح دانسته و به بهانهی وجود شرک و بدعت در دیگر مذاهب، اسلحه به دست گرفته و مسلمانان را قتل عام میکنند و جالب این است که آنها خود را تنها فرقهی بر حق و دیگر مذاهب را باطل پنداشته و کشتار پیروان آنان را واجب میدانند و قربة الی الله آنان را به قتل میرسانند.اهمیت تحقیق
آرامش و امنیت در هر کشوری سنگبنای هر نوع پیشرفت دنیوی و اخروی است. دین اسلام برای آرامش و امنیت، اهمیت زیادی قائل شده و برهم زنندهی آن را محارب و مفسد فیالأرض خوانده است. از طرف دیگر بسیاری از تکفیریها، آگاهی کامل از باورهای اصیل اسلامی ندارند و بر این باورند که اندیشهی تفکیر، باوری است اسلامی و قرآنی.اسلام و مسلمان:
«اسلام» در لغت به معنای تسلیم شدن و صلح است و «مسلمان» کسی است که دین مبین اسلام را پذیرفته باشد و خود را تسلیم فرمانهای خدا و پیامبرش بداند، (2) اما از نگاه شرع و اصطلاحی که اهل سنت و وهابیت قبول دارند؛ «مسلمان کسی است که با زبان به وحدانیت خداوند و نبوت رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) شهادت دهد، نماز را اقامه کرده، زکات واجب خود را پرداخت نماید، در ماه رمضان روزه بگیرد و در صورت قدرت به زیارت خانهی خدا برود.» (3)وهابیت:
وهابیت، فرقهای است نو ظهور که در تابستان سال (1157 ق) در منطقه درعیه (سیزده کیلومتری شمال غربی شهر ریاض) با بیعت محمد بن عبدالوهاب و محمد بن سعود تشکیل شد.مقدمه
تکفیر و ارهاب، یکی از شومترین پدیدههایی است که در قرون اخیر و بیش از گذشته، امنیت جانی، مالی و آرامش خاطر جامعهی اسلامی را به یغما برده است.گفتار اول: دیدگاه قرآن و روایات دربارهی تکفیر اهل قبله
در بخش اول برای اثبات حرمت تکفیر اهل قبله، به سراغ آیات قرآن کریم خواهیم رفت که صراحتاً کافر خواندن دیگران را غیر مشروع اعلام کردهاند و در بخش دوم به روایاتی استناد میکنیم که در صحیحترین کتابهای اهل سنت وجود دارد و وهابیها نیز این روایات را برای خود حجت میدانند.بخش اول: حرمت تفکیر از دیدگاه قرآن
قرآن کریم، در آیات متعدد در برابر پدیدهی تکفیر، قتل، فساد و غارت موضعگیری و آن را محکوم کرده است تا جایی که کشتن بیدلیل یک انسان را برابر با کشتن تمام بشریت دانسته است:1. هر کس بر شما سلام کرد، نباید او را کافر بخوانید:
تردیدی نیست که پدیدهی ارهاب و کشتار مسلمین، نتیجهی مستقیم تفکر تکفیر است و اگر این باور، علاج و از جامعه اسلامی ریشه کن نشود، جامعهی اسلامی هیچگاه روی آرامش را نخواهد دید.2. اطلاق کلمهی «یا کافر» بر مسلمان جایز نیست
علاوه بر آنچه گذشت، در ة آیات دیگری نیز وجود دارد که اطلاق کلمهی «کافر» را بر مسلمانان حرام اعلام کرده است.3. اگر شهادتین را بخواند، نماز بخواند و زکات بدهد، کشتن او جایز نیست
خداوند کریم در آیه 5 سوره توبه، ابتدا به مسلمانان دستور میدهد که پس از تمام ماههای حرام، مشرکان را هر کجا که یافتید بکشید و همه جا به کمینشان بنشینید، اما در ادامه میفرماید:بخش دوم: حرمت تکفیر از دیدگاه روایات اهل سنت
علاوه بر روایاتی که در تفسیر آیات گذشته، از کتابهای اهل سنت بیان شد، روایات فراوان دیگری نیز در صحیحترین کتابهای اهل سنت یافت میشود که براساس آنها، هیچ مسلمانی حق ندارد برادر مسلمان خود را تکفیر کند.1. هر کس مسلمانی را تکفیر کند، انگار که او را کشته است
بخاری در صحیح خود آورده است: «رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود:... لعن مؤمن همانند کشتن اوست و هر کس به مؤمنی نسبت کفر دهد، همانند این است که او را کشته باشد.» (42)2. هر کس مسلمانی را تکفیر کند، خودش گرفتار کفر میشود
بخاری، در همین باب روایات دیگری را نیز نقل کرده است:3. هر کس اهل توحید را تکفیر کند، خود او به کفر نزدیکتر است
طبرانی در معجم الکبیر به نقل از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) مینویسد که اگر کسی اهل توحید را تکفیر کند، خود او به کفر نزدیکتر است:4. صحابه، هیچ مسلمانی را تکفیر نکردند:
از اصحاب رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) نیز نقل شده است که آنها به هیچ یک از اهل قبله، کلمه «یا کافر» و «یا مشرک» را به کار نمیبردهاند.5. امت اسلام، هیچگاه دچار کفر نخواهند شد
بخاری در صحیح خود مینویسد:گفتار دوم: وهابیها تمام مسلمانان را کافر میدانند
در گفتار پیشین ثابت شد که از دیدگاه آیات و روایات صحیح السند، کافر خواندن مسلمانان حرام است. در گفتار دوم به دنبال این هستیم که ثابت کنیم وهابیها تمام مسلمانان را کافر و مشرک میدانند و برای اثبات این مطلب به مدارکی از کتابهای خود وهابیها استناد خواهیم کرد.1. محمد بن عبدالوهاب: من و اساتیدم تا امروز معنای توحید را نمیدانستیم
محمد بن عبدالوهاب در نامهای که به مردم ریاض نوشته، تصریح میکند که من و تمام اساتیدم و تمام مسلمانان و اساتیدشان تا امروز معنای توحید را نمیدانستیم و آن چه که بدان عمل میکردیم، دین اسلام نبوده است:چکیده
جریان تکفیری به عده معدودی از علمای حنبلی منطقه نجد عربستان متعلق است که برای توجیه رویه خاص خود، به ویژه در شیعه ستیزی، از عنوان اهل سنت و جماعت سوء استفاده میکنند. این اقلیت به رغم این تاکتیک، تاکنون نه تنها در ایجاد اجماع در جهان اهل سنت ناکام ماندهاند، بلکه علمای محققِ بیغرض و آزاد اندیشی از اهل سنت نیز به جریان تکفیر واکنش نشان دادهاند و با انتقاد جدی و تحلیل دقیق، نقاط ضعف و انشقاق آن را از جریان فکری اسلامی نمایان کردهاند. در مقاله پیش رو، از میان خیل اندیشهوران اهل سنتِ مخالف جریان تکفیر، چند نفر شاخص گزینش و محورهای انتقادی آنها بازخوانی شده است. نهضت ضد تکفیر، مورد تأکید سلیمان بن عبدالوهاب، زینی دحلان، زاهد کوثری، فرحان مالکی، رمضان البوطی و علی السقاف است که همه از متکفران بنام جهان اهل سنتاند. در نقد جریان تکفیر، ضمن ایجاد جریان فکری متعهد اسلامی (که به صورت مضمر، حامل پیام وحدت اسلامی است). در برابر انحرافی آشکار، سه نکته مهم نیز وجود دارد: 1. مانع از مصادره ناحق عنوان اهل سنت توسط تکفیریهاست؛ 2. از ایجاد اجماع در جهان اهل سنت علیه تشیع و مخالفان ممانعت کرده است؛ 3. ادعاهای جریان تکفیر در مورد راست کیشی خود و شرک و کفر و انحراف مخالفان قانع کننده نیست.مقدمه
در تاریخ تفکر اسلامی، معدود گروههایی بودند که مخالفان کلامی خود را به کفر متهم میکردند. در رأس این جریان در قرون اولیه، خوارج قرار دارد. (2) در بستر تاریخ اندیشهی اسلامی، تکثر فرق کلامی و مکاتب فقهی، امر پذیرفته شدهای است و کسی به واسطه تعلقات مکتبی و فکری با اتهام کفر، طرد و رفض نمیشود. در قرن دوازده هجری، روحانی حنبلی از منطقه «نجد» با رویکرد خاص به مقوله ایمان و به بهانه ایجاد خلوص در بین مسلمانان و دفاع از توحید، اغلب مسلمانان عصر خود را مشرک و کافر نامید و جهاد با آنان را واجب اعلام کرد. (3) متعاقب آن، نهب و غارت اموال و قتل نفوس محترم مسلمانان توسط تکفیریها شروع شد که دامنه خسارتبار آن همچنان ادامه دارد. سلیمان بن عبدالوهاب، برادر بنیانگذار وهابیت تکفیری با مذمت در مورد این جریان مینویسد:جریان تکفیر در محک اندیشه عالمان اهل سنت
ریشه اصلی جریانی که به تکفیر مربوط است و در عصر حاضر، آثار آن موجب خسارتهای جبرانناپذیر در جهان اسلام شده است، به ظهور عالم حنبلی در قرن هفت و هشت به نام «ابنتیمیه حرانی» بر میگردد. اندیشه او در عصر خود با عکسالعمل سلبی علمای چهارگانه فقهی اهل سنت مواجه شد و ابنتیمیه، چند سالی با حکم فقهی فقهای اهل سنت، زندانی گردید. بعد از فوت او، غیر از اندکی از شاگردان وفادارش، مانند ابنقیم جوزی، اندیشههای وی همچنان مورد بیاعتنایی جهان اهل سنت قرار گرفت. در قرن دوازده، عالمی حنبلی در نجد، داعیهی احیای اندیشههای ابنتیمیه را داشت که با طرد و رفض جهان اسلام مواجه شد، اما به مرور با پیوند قدرت سیاسی و مالی در شبه جزیره عربستان و اعمال خشونت و کشتار و ارهاب و ارعاب، جای پای خود را محکم کرد و با پروژه مشرکسازی و تکفیر مسلمانان و دعوت به توحید با قرائت خاص و ادعای راست کیشی، به کشتار و غارت دامنه داری دست زد و امروزه اخلافِ هم مسلک او، با ادامه آن روند مخرب، به ایجاد تفرقه و واگرایی در جهان اسلام ادامه میدهند. به رغم تبلیغات پر حجم و اعمال خشونتهای افسارگسیخته و ایجاد فضای وحشت، عده زیادی از اندیشهوران جهان اسلام در برابر آن واکنش نشان دادهاند و به نقد شخصیت رهبران و محتوای تعلیمی و رفتارهای جریان مذکور پرداختهاند. این اندیشهوران از علمای حنبلی، شافعیع حنفی و مالکی و از سرزمینهای مختلف اسلامی انتخاب شدهاند. در حقیقت، مخالفت با جریان تندرو تکفیر و رهبران و عقاید کلامی آنها، بسیار دامنهدار است.1. سلیمان بن عبدالوهاب (وفات 1210 ق):
سلیمان بن عبدالوهاب، از علمای حنبلی نجد و برادر بزرگتر بنیانگذار سلفیگری تکفیری، از مخالفان جدی است که با نوشتن کتاب الصواعق الالهیة فی الرد علی الوهابیة، بیپرده به خطر این جریان تصریح و بدون تأثیرپذیری از نسبت خانوادگی با آزاداندیشی، مبانی آن را با محک نقد علمی ارزیابی میکند و با مساعی فراوان، بنیادهای اندیشه آنان را به چالش میکشد. ایشان در کتاب مذکور، از جریان وهابیت به «فتنه» یاد میکند. (17) او در تقبیح نظریات و استدلالهای آنها از تعابیری چون مفاهیم «فاسدة» و «احتجاج فاسد» استفاده میکند. (18) که نشان دهنده موضع شدید سلبی او در مورد جریان مذکور است.وهابیت تکفیری گسسته از سلف
سلیمان، افراط وهابیان را در مخالفت با توسل و نذر، حتی برخلاف نظر سلف تئوریپرداز آنها، یعنی ابنتیمیه و ابنقیم میداند. (19) او سپس نظریه آنها را در مورد تکفیر مسلمانان به علت نذر و قربانی برای غیر خدا و تبرک به قبر و مسح آن رد میکند. (20)هم مسلکی با خوارج به جای سلف صالح و بدنه امت
سلیمان، با طعنهای پر معنی در شبیهسازی زیرکانه مینویسد: «اولین گروهی که از بدنه امت خارج شدند، گروه خوارج در زمان علی بن ابیطالب بودند که در بیان پیامبر، همانند تیری که از کمان رها میشود، از اسلام خارج شدند و با کافر دانستن غیر خود، به کشتار مسلمانان دست زدند. (22) او با زیرکی و استفهام انکاری میپرسد: «تزعمون انکم ائمة تجب طاعتکم؟ (23) ایشان سپس با ذکر مفاد احادیثی از جوامع روایی اهل سنت و شواهد زیاد از رفتار بزرگان دین که از نظر وهابیان کفر شمرده میشود، مدعای آنان را باطل اعلام میکند. (24) سلیمان، تلاش بیهوده تکفیریها را در تخریب قبور صالحان ملامت میکند و آن را پدیدهای برخلاف نظر عموم مسلمانان میداند، زیرا مقبرهها در بلاد مسلمانان از سالهای قبل وجود داشته است، ولی کسی به سبب وجود آنها بلاد مسلمانان را بلاد کفر ننامید. (25)بیتوجهی وهابیان به اصول اندیشه اهل سنت
او در ادامه با لحنی ملامتآمیز، وهابیون را مورد خطاب قرار میدهد که با فرض گمان شما که نذر و امثال آن، برای غیر خدا کفرآمیز میدانید، اصل مسلّمی مورد پذیرش و اجماعی اهل سنت مغفول مانده است که مورد تصریح ابنتیمیه هم میباشد و آن این که: «ان الجاهل و المخطئی من هذه الامة لو عمل من الکفر و الشرک ما یکون صاحبه مشرکاً او کافراً لانه یعذر بالجهل و الخطاء حتی تتبین له الحجة... او ینکر ما هو معلوم بالضرورة من دین الاسلام مما اجمعوا علیه اجماعاً جلیاً قطعیاً یعرفه کل من المسلمین من غیر نظر و تأمل.» (26) او با واقعبینی به اصل دیگری اشاره میکند که مخالف صریح روش پروژه مشرکسازی و کافرانگاری مسلمانان است و آن این که جز در افراد بسیار معدودی، ایمان خالص صددرصدی یافت نمیشود و وجود مقداری ناخالصی، کسی را از آیین اسلام خارج نمیکند: «ههنا اصل آخر و هو ان المسلم قد تجتمع فیه المادتان الکفر و الاسلام و الکفر و النفاق و الشرک و الایمان و آنها تجتمع فیه المادتان و لایکفر کفراً ینقل عن الملة کما هو مذهب اهل السنة و الجماعة.» (27)پروژه تکفیر مسلمانان برخلاف اصول تعلیمی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)
سلیمان، بخش قابل توجهی از کتاب خود را به مخالفت با مشرکسازی و کافرانگاری مسلمانان اختصاص داده است و با ذکر 52 حدیث از کتب معتبر اهل سنت و جماعت، تصریح میکند که قائلان به شهادتین را نمیتوان نسبت کفر داد. پیآمد این دیدگاه، محکومیت علمی و عملی با نظریات و رفتارهایی است که موجب گسستگی در جوامع اسلامی و واگرایی در ملت واحده و کشتار وسیع مسلمانان بعد از ظهور و بروز پدیده تنگنظرانه تکفیری شد.2. سید احمد زینی دحلان (1231-1304 ق):
از علمای شافعی و مفتی مکه، صاحب تألیفات متعددی از قبیل الفتوحات الاسلامیة بعد الفتوحات النبویة، السیرة النبویة، تاریخ الاندلس، تاریخ امراء بلد الحرام، فتنة وهابیت و الدرر السنیة فی الرد علی الوهابیة است. این عالم سنی در دو کتاب اخیر، خصوصاً فتنه وهابیت، با ادبیات آتشین، از رهبران جریان تکفیر و مواضع فکری و عملکرد آنها انتقاد کرده است.توصیف بنیانگذار جریان تکفیر
زینی دحلان، رهبر وهابیت تکفیری را با این عبارتها توصیف میکند: «محمد بن عبدالوهاب کسی است که این بدعت را جعل کرد. او در روز جمعه در مسجد درعیه خطبه میخواند و در هر خطبهای میگفت: «هر کس به پیامبر متوسل شود، کافر است» برادرش شیخ سلیمان بن عبدالوهاب که از اهل علم بود، او را شدیداً انکار نمود و از هیچ یک از بدعتهایش پیروی نمیکرد. روزی برادرش سلیمان به او گفت: «ارکان اسلام چندتاست؟ گفت پنج تا، او گفت: ولی تو اسلام را شش تا میدانی و ششم آن این است که هر کس از تو تبعیت نکند، مسلمان نیست.» (28)انتقاد از رفتارها و خشونتهای وهابیت تکفیری
زینی دحلان، ظهور وهابیت را فتنه ناگوار در حجاز توصیف میکند. (32) ایشان معتقد است که فتنه وهابیت یکی از مصیبتهای بزرگی بود که اهل اسلام گرفتار آن شدند. (33)انحراف در دیدگاههای کلامی تکفیریها
زینی دحلان، عقاید بنیانگذار وهابیت را در مورد منع زیارت و توسل به قبر پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) تقبیح میکند. (38) ابنعبدالوهاب در نظریاتش، ادله مقبولی ندارد. (39) او هم چنین بر موضعگیری بسیاری از علمای دین در مقابل نظریات محمد بن عبدالوهاب با تألیف کتب متعدد صحه گذاشته است. (40) علمای حرمین شریفین در سال 1165 ق در حکمرانی مسعود بن سعید بن سعد بن زید، عقاید وهابیان را کفرآمیز میدانستند. (41)مشروعت توسل و استغاثه
دحلان، بخش قابل توجهی از کتاب الدرر السنیة را به مشروعیت توسل و مخالفت با نظر وهابیها در این مورد اختصاص داده است: «اما منع التوسل مطلقاً فلا وجه له». (46) وی با صراحت، زیارت و توسل را مبتنی بر کتاب و سنت و اتفاق نظر امت، مشروع میداند: «اعلم رحمک الله ان زیارة قبر نبیناً (صلی الله علیه و آله و سلم) مشروعة، مطلوبة بالکتاب و السنة و اجماع الامة». (47) ایشان منشأ توسل را تعلیمات نبی اسلام معرفی میکند: «اما التوسل فقد صح صدوره من النبی (صلی الله علیه و آله و سلم)». (48) دحلان، برای متفرد نشان دادن وهابیان در مخالفت با توسل تصریح میکند: «و الحاصل، ان مذهب اهل السنة و الاجماع صحة التوسل و جوازه بالنبی (صلی الله علیه و آله و سلم) فی حیاته و بعد وفاته.» (49)3. محمد زاهد کوثری (1296-1371):
از بزرگان احناف آسیای صغیر و صاحب تألیفات و تعلیقات بسیاری است. او از مخالفان و منتقدان جدی ابنتیمیه و محمد ابنعبدالوهاب است به گونهای که ابنتیمیه را بدتر از خوارج معرف میکند.خطای فاحش تکفیریها در حوزه عقاید
کوثری، برای متفرد نشان دادن تکفیریها در مشروعیت توسل، مسلمانان را به کتاب مصباح الصلاح فی المستغیثین بخیر الانام تلسمانی مالکی از علمای قرن هفتم (م 683 ق) ارجاع میدهد. ایشان در کتاب مقالات الکوثری، در مورد تنقیص مقام امام علی (علیهالسلام) در کتب ابنتیمیه واکنش سختی نشان داده است و گروههای تکفیری را به خوارج تشبیه میکند. (57) که در لسان نبی مکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به خروج از دین، همانند خروج تیر از کمان تشبیه شدهاند. (58) کوثری، عقاید کلامی ابنتیمیه را در موضوع تشبیه و تجسیم و مطالب خلاف شأن خداوندی (59) و همگرایی پیروان ابنعبدالوهاب را با او در این موضوعات، نقد جدی کرده و عقاید آنها را کفر آشکار نامیده است. (60) کوثری، با استناد به آیات تنزیه، نظر ابنتیمیه را در مورد قرار گرفتن خدا روی عرش که به منزله نشیمنگاه بودن عرش برای خداست و قیام حوادث و اثبات حرکت برای او، کلماتی الحادی و کفر آشکار مینامد. وی در تعریضی آشکار مینویسد: «وهابیان برخلاف کتاب و سنت، خون زائران قبور و متوسلان را مباح میدانستند.» (61)نقد رفتار خشونتآمیز جریان تکفیر
رفتار بیسابقه و بدعتگونه وهابیان در هدم قبور با این عبارت کوثری مورد انتقاد قرار میگیرد که بر قبر و روضه پیامبر از اول تا حال بنایی مستقر است. (65) هیچ عالم اسلامی در خصوص بنای قبر روضه مطهر رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) احساس ناخوشآیندی نداشت. چگونه میشود عملی شرکآمیز باشد، اما قاطبه مسلمانان در مورد آن اهتمام ویژه داشته باشند. کوثری، در تعریضی آشکار مینویسد: «وهابیان برخلاف کتاب و سنت، خون زائران قبور و متوسلان را مباح میدانستند. (66) اتهام آدمکشی که از گناهان کبیره در لسان قرآن است». (67) از دیگر موارد قابل ذکر در نقد جریان تکفیر میباشد.4. حسن بن فرحان الکالکی (معاصر، متولد 1390 ق):
از علمای معاصر عربستان و دارای تألیفات مهمی از قبیل بیعة علی بن ابیطالب فی ضوء الروایات الصحیة، داعیة لیس نبیا، نحو انقاذ التاریخ الاسلامی و غیره میباشد. او نه تنها با جریان متصلب و ظاهرگرای حاکم بر آن جا موافق نیست، بلکه آنها را با محوریت کتاب داعیة لیس نبیا به صورت جدی نقد قرار کرده است. فضای بسته آن محیط، بر آزاداندیشی و انصاف علمی وی اثر سوء نداشته است و در فضای تقلید زده وهابیان متحجر ظاهرگرا، فریاد آزاداندیشی و تلاش اجتهادگونه او بسیار خرسند کننده و امیدبخش است.مظلومیت تاریخی اهلبیت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)
فرحان المالکی، در آن فضای مسموم، با شجاعتی مثال زدنی از مظلومیت اهل بیت و امام علی (علیهالسلام) در فرهنگ اسلامی سخن میگوید و دیکتاتوری بنیامیه را آماج نقدهای خود قرار میدهد. او مینویسد:مبارزه بیامان با انحراف تکفیر و ضرورت روشنگری
فرحان مالکی، از جریان وهابیت به عنوان «فتنه بزرگ» و «مصیبت گسترده» نام میبرد (73) برای معرفی حرکت متفرد و غیر اسلامی وهابیت، معتقد است که این جریان که خاستگاهش نجد عربستان میباشد، به همه فرقههای اسلامی ستم کرده است: «و کلهم قد ظلمناهم». (74) وی معتقد است که پیروان ابنعبدالوهاب به اندازهای منحط شدهاند که نظریات او را بر احادیث شریف مقدم میدارند که انحرافی آشکار از روش سلفی است. (75) پیروان ظاهرگرای ابنعبدالوهاب، عمر خود را با امور بیارزش تباه کردهاند و امور مهمی را مانند تکفیر مسلمان و مباح دانست خونشان که محترم و لازم الرعایه است، کوچک میشمارند و با نابخردی، خود را رهرو سلف صالح میدانند. (76) او خود را به جلوگیری از آثار شوم و آلودگی تکفیر ظالمانه و ریخته شدن خون بیگناهان در محیط خفقان عربستان سعودی متعهد میداند: «من التلوث لتکفیر الظالم او الدماء المعصومه». (77)چالشهای کلامی و اعتقادی وهابیت تکفیری
فرحان مالکی در کتاب داعیة لیس نبیاً از صفحه 33 تا 80، از بند بند کتاب کشف الشبهات را انتقاد علمی و 33 شبهه درباره آن را بیان و نقد میکند. ایشان مشروعیت توسل و شفاعت را با استفاده از سیره گذشتگان اثبات میکند. (91)5. محمد سعید رمضان البوطی (1347-1434 ق):
البوطی، از علمای معاصر اهل سنت و قربانی خشونت کور سلفیهای تکفیری در سوریه، عالمی متین و دانشمندی متفکر و مصلح بود. ایشان د رکتاب السلفیة مرحلة زمنیة مبارکة لا مذهب اسلامی، وهابیت تکفیری را به تلویح و تلمیح با «عنوان متمذهب بالسلفیه (متظاهر به سلفی بودن)» منتسب میکند، (118) که بدعتی است بیسابقه و در بین سلف، سابقه ندارد (119): «المتذهب بالسلفیه، بدعة لایقرها اتباع السلف (120) ان المتذهب بمذهب جدید اسمه السلفیه، یقوم علی عصبیة الانتماء شیئی آخر لا شان له بالاتباع المطلوب». (121) ایشان روح مذهب مخترع را عصبیت و مبتنی بر خودخواهی میداند: «روحها العصبیه و انانیتها الجماعیه.» (122)بدعت سلفیت
این عالم دانشمند، تعیین عنوانی به نام «مذهب سلفی، را بدعتی در دین (بدعه طارئة فی الدین) میداند که امت واحد و یک پارچه اسلامی را از هم جدا کرده است و شمول آن بسیار محدود میباشد و عدهای خاص به نام «سلفیها» را در بر میگیرد که سلف صالح این امت و خلف ملتزم به راه و روش آنها، آن را به رسمیت نمیشناسند. (123)انعطاف داشتن و سیال بودن در روش سلف صالح و جمود سلفیه
البوطی، به روش تبلیغ آنها در ادعای انحصار و احتکار حق در خود و نسبت بدعت و ضلالت به دیگران، اعتراض میکند و آن را تعصب شنیع میداند. (130) ایشان روش ظاهرگرایی و تحجر و جمود سلفیت را با شیوههای تحلیلی و ارجاع به مستندات تاریخی و منهج و ممشای سلف صالح رد میکند، زیرا در حیات سلف صالح، دگرگونیهای متنوع و مختلف جریان داشته است و آنها بر گفتار و اقوال خود جمود نداشتند. (131)آسیبشناسی در حوزه روش سلفیت
البوطی، در موضوع روششناسی، با بیان معیار فهم درست متون و نصوص دینی به سلفیه ایراد میگیرد که چرا پویا و به روز عمل نمیکنند. فهم از متون دینی، موازینی از قبیل کیفیت دلالت الفاظ بر معنی، نص و ظواهر، مجمل و مفصل، انشا و اخبار، عام و خاص و مطلق و مقید دارد و هر کس به آنها ملتزم باشد، چه در عصر سلف و چه بعد از آنها، تابع کتاب الله و سنت رسول الله است و اگر ملتزم نباشد، از کتاب و سنت بهرهای نمیبرد، گرچه در زمان صدر اول بوده و در مجالس پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) حضور دائم داشته است. (139) او شیوه ابنتیمیه (آبشخور اصلی نظریه سلفی تکفیری) را به علت تکفیر دیگران با کمترین اجتهاد و نیز مخالفت با تصوف، رد میکند. (140)تیپشناسی سلفیه
البوطی معتقد است که پیروان مذهب سلفی، بدعتگذار گمراهند و باعث خصومتها و اختلافات در بین مسلمانان شدهاند. (141) نام بردن از وهابیت سلفی تحت عنوان «الفتنه الشنعاء» (142) و «فتنه بدعتآمیز»، (143) نشان دهندهی دیدگاه به شدت انتقادی اوست. البوطی مینویسد: «سلفیهای وهابی، گرفتار خفتگی عقل شدهاند و نسبت دادن جمود عقلی و عدم تحرک فکری به سلفیهای متصلب، توصیف فاصله گرفتن این گروه از روش عقلانی مورد تأکید نصوص دینی و رویه متفکران اسلامی است. (144)انحراف و تزلزل در عقاید سلفیت تکفیری
ایشان در قسمتی از نوشتههای خود، از عقاید کلامی سلفیه وهابی انتقاد میکند. توسل به مقام رسول الله و صالحان ثابت است و عدهای در زمان حضرت به عرق، مو و آب وضوی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) تبرک میجستند. (147) توسل به صالحان، انسان را از ملت اسلام خارج نمیکند و اعتقاد به این خروج، توهمی است که دلیل ندارد. (148) از نظر ما اشکال ندارد که کسی قصد زیارت قبر و مسجد پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) را داشته باشد. (149) نظر و استناد ابنتیمیه در مورد بدعت بودن زیارت قبر رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) با میزان لغت و شرع، واهی است. (150) ابنتیمیه در اظهاراتی تند و خارج از عرف، استغاثه کنندگان به میت و غایب و دعاکنندگان در نزد قبور را همانند بتپرستان میداند که شیطان با آنان تخاطب میکند. (151)6. حسن بن علی السقاف (معاصر، متولد 1380 ق):
از علمای شافعی اشعری و از مخالفان و ناقدان معاصر و پرشور وهابیت در کشور اردن است. ایشان در کتاب مناقشة منهج الوهابیة فی العقیدة و التکفیر، السلفیة الوهابیة افکارها الاساسیة و جذورها التاریخیة، اندیشهها و رفتار تکفیریها را آماج نقدهای نفسگیر قرار میدهد.وهابیت، پدیده بیگانه با کلیت جهان اسلام
سقاف به طعنه، وهابیان تکفیری را «متسلف (متظاهر به سلف)» مینامد (153) تأکید وی بر رسمیت مذاهب هفتگانه حنفی، مالکی، شافعی، حنبلی، امامی، اباظی و زیدی و رد نگاه متصلب و متحجر وهابیان تکفیری است. (154) سقاف از شیوهها و روشهای آنها با نسبت سنجی از روح تعالیم اسلامی، انتقاد شدید میکند. رویکرد خشن وهابیت با توجه به تأکید اسلام بر اخلاق، عاطفه، الفت و رحمت، مردود میباشد. (155) عملکرد وهابیت، موجب آزار قلوب مؤمنان راست کردار شده است. (156) مسلمانان در سیر تاریخی خود، واجد علوم با ارزشی مانند کلام، فقه، تصوف و عمارت (بنّایی) شدهاند و آنها را گسترش دادهاند و در حوزه مدنیت اجتماعی، با اقلیتهای مذهبی با رحمت و مدارا برخورد کردهاند که مایه افتخار در عالم شده است، ولی وهابیها، ارزشی برای این امور قائل نیستند. (157)عقاید کلامی وهابیت بر بنای بیبنیاد
از منظر حسن بن علی سقاف، ریشه ظاهرگرایی وهابیت در اندیشههای حنبلی است و مذهب حنبلی نظریات واضحی در مورد تشبیه و تجسیمبا تأکید بر برخی از شاخصهای توسعه یافتگی
چکیده
مطالعات کنونی از تحولات چند ساله در خاورمیانه نشان میدهد که ظاهراً میان فقدان شاخصهای توسعه یافتگی - به ویژه دموکراسی - و گسترش اسلام گراییِ افراطی ارتباط محکمی وجود دارد و گروههای افراطی و جنگهای جهادی در فقدان همین شاخصها رونق پیدا کرده اند. این نشان میدهد که گسترش دموکراسی و تعمیق برخی از شاخصهای توسعه یافتگی میتواند تودههای مردم را از گروههای جهادی دور کند و آنها را قانع سازد که بهترین الگوی زندگی، تساهل و مدارای سیاسی است. روند تحولات دموکراتیک در افغانستان و عراق تأییدی بر این مطالعات است. به همین دلیل برخی از پژوهشگران علوم سیاسی بر این عقیدهاند که گسترش جنگهای جهادی در خاورمیانه عربی ریشه در بحرانهای عقب ماندگی این کشورها دارد و انگیزههای مذهبی در رتبههای بعدی در تعمیق این گروهها اثر میگذارد. این مقاله تلاشی است تا از همین دیدگاه به بررسی تأثیر شاخصهای توسعه یافتگی در ظهور و بسط گروههای تروریستی تکفیری بپردازد و برخی از شاخصهای موجود در این باره را بسنجد.الف. سرشت و ویژگیهای تروریستهای تکفیری
منطقه خاورمیانه از جمله مناطق پر آشوب جهان است که مواجههی خشونتهای جدید را تجربه میکند. این تجربه زیان بار که متأسفانه به نام اسلام رقم میخورد، پدیده نوظهوری است که برخی از پژوهشگران علوم سیاسی از آن به «تروریسم جدید» یاد میکنند. پیوند اسلام گرایی با پدیدههایی مثل «خشونت»، «عملیات انتحاری» و «ضد مدرنیته» در تبلیغات غرب، برای کسانی که اطلاعی از اسلام ندارند. این توهّم را به وجود آورده است که اسلام یعنی خشونت. این ترادف که محصول اعمال گروههای تکفیری در خاورمیانه است، سبب شده تا دانشمندان علوم سیاسی از زاویهی دیگری به تحلیل این پدیده بپردازند. از نظر آنها تکفیریهای فعال در خاورمیانه دست به اقداماتی میزنند که غیرقابل باور است. ترورهایی که انجام میدهند کمتر در عملیاتهای تروریستی پیشین سابقه داشته است. استفاده آنها از روشها و فنّاوریهای جدید به ویژه انهدام خود از طریق عملیات انتحاری باعث شده است تا عدهای از کارشناسان جهت بررسی تروریسم جدید از اصطلاح «فوق تروریسم» (Super terrorism) استفاده کنند. (4) تعصب جدیدی که بعضی از سازمانهای تروریستی، به ویژه گروههای تکفیری به راه انداختهاند، ما را وارد عصر جدید تروریسم کرده است که در آن، هم ترفندهای کشتن افراد و هم گستردگی سطح خسارت مورد توجه قرار گرفته است.** تصویر
توضیح تصویر
شبکه سلولی پیچیده
شبکه کانونی
شبکه زنجیره ای
اما آنچه اهمیت دارد این مطلب است که امروزه تروریستهای تکفیری از تهدیدی ملی به تهدیدی بین المللی تبدیل شده و در این عصر جهانی شدن و فناوریهای پیشرفته، دیگر اقدامات تروریستی آنها محصور در مرزهای ملی یا منطقهای نمانده است. گرچه ترورهای تکفیری توسط گروههایی انجام میشود که در مناطق حاشیهای و یا نیمه حاشیهای جهان؛ مثل اردن، یمن، افغانستان و عراق قرار دارند، یا از منزویان دولتهای مدرن به شمار میآیند؛ همانند سلفیهای چچنی و آلمانی، ولی اهداف واقع در هستهی اصلی و یا اهداف متعلق به آنها را در سراسر جهان مورد هدف قرار میدهند و هر جایی از جهان که زمینهی مستعدی برای انجام فریضهی جهاد برای آنها فراهم آورد روانه آن جا میشوند؛ به عبارت دیگر این نوع از تروریسم، فراملیتی (18) بوده و مرزهای ملی را در مینوردد. (19) با وجود این که حمایت کنندههای دولتی از گروههای تکفیری، مثل عربستان سعودی هنوز هم نقش مهمی در تکفیریهای جدید ایفا میکنند، اما جهانی شدن و در نتیجه، راحتی حرکت مردم و پولهای آنها فرصتی در اختیار تکفیریها قرار داده است تا منابع مالی خود را از طریق راههای غیر قانونی و جنایت آمیز به دست آورند؛ به عنوان مثال گروههای تکفیری از سازمانهای جاسوسی پول دریافت میکنند و یا از طریق غارت اموال دولت و مردم در کشورهایی مثل سوریه و عراق مشکلات مالی خود را حل میکنند.
به دلیل پشتیبانی نشدن از سوی دولتها، اعضای تکفیریها بیشتر غیر حرفهای (آماتور) هستند و به طور کامل از جوامع خود جدا نمیشوند. این افراد بیشتر آموزشهای خود را از طریق راههای غیر رسمی (از جمله اینترنت) به دست میآورند. غیر حرفهای بودن اعضای چنین سازمانهایی باعث میشود تا به آموزش و حمایتهای لجستیکی زیادی نیاز نداشته باشند. (20) علاوه بر این خود شبکهها حمایتهای لازم را از آنها به عمل میآورند و نیازی به پشتیبانی دولتی ندارند. به دلیل غیر حرفهای بودن تکفیریها و فعالیتهای آنها در زندگی روزمره، شناسایی آنها نیز سخت تر شده است، چرا که از یک سو تا قبل از دست زدن به اعمال تروریستی، کسی آنها را نمیشناسد و از سوی دیگر بعد از عملیات نیز بلافاصله از گروه جدا شده و به فعالیتهای عادی و زندگی روزمرهی خود میپردازند.
ب. ریشههای ظهور و بسط سلفیهای تکفیری
1. نداری و سطح تحصیلات
ظهور نسل جدیدی از تروریستهای تکفیری که چهره رحمانی اسلام را در جهان خدشه دار کردهاند، برخاسته از عوامل متعددی است که توجه به آنها اهمیت دارد. بدون این که قصد بررسی همهی عوامل موجود در این باره را داشته باشیم بیشتر میکوشیم از چشم انداز توسعه یافتگی به بررسی ابعادی از این رخداد بپردازم. از منظر توسعه یافتگی، افراد به دلیل ارتقای سطح سواد و نیز تمکن مالی، آن چنان به زندگی فنی گره میخورند که نه وقت پرداختن به ایدئولوژیهای کاذبی مثل تفکر سلفیه دارند و نه ورود به این گروهها را عقلانی تفسیر میکنند. افراد بدون این که به نوع تفکر و عقیده دیگران اهمیت بدهند، در کنار آنها زندگی میکنند و تساهل و مدارای سیاسی و فکری را سرلوحه کار خود قرار میدهند. تجارب میدانی این جانب از کشورهای ترکیه و مالزی که دو الگوی توسعه یافته در جهان اسلام هستند نشان میدهد که آنها به سبب رشد عقلانی که بر اثر روند رو به رشدِ شاخصهای توسعه یافتگی داشتهاند، کمتر به چنین افکاری تمایل پیدا کردهاند. اهل سنت نیز در کنار علویان و شیعیان در شهرهای توسعه یافتهای مثل استانبول زندگی میکنند و هر زمان که اذانهای یکدیگر را میشنوند، در نماز جماعت همدیگر شرکت کرده و با هم مصافحه میکنند. عکس این، مشاهدات عینی دیگری از کشورهای توسعه نیافتهای مثل عراق، سوریه و افغانستان، نشان میدهد که پایین بودن شاخصهای توسعه یافتگی، هزینه زندگی سیاسی آنها را بالا برده و آنها را در وضعیتی منفی از رشد نگه داشته است. حتی اخبار دریافتی از افغانستان و پاکستان نشان میدهد که گروههای تکفیری به محلی برای امرار معاش افراد بی کار و تهی دست تبدیل شدهاند و البته به تدریج، جذابیتهای مذهبی به انگیزههای قدرتمندتری در رفتار آنها تبدیل شده است؛ اما آنچه تحلیل و فهم ما را از ارتباط سلفیه با شاخصهای توسعه یافتگی پیچیده تر میکند آن است که بدنه اصلی این گروهها را افراد طبقه متوسط شهری تشکیل داده که هم تحصیلات بالا و هم توانایی مالی خوبی دارند. اغلب رهبران گروههای داعش، جبهه النصره و القاعده این چنین هستند. بخش دیگری از اعضای این گروهها، از کشورهای توسعه یافته مثل فرانسه، آلمان و انگلیس روانه معرکه سوریه شده و از طبقات مدرن به شمار میآیند. این که نداری و پایین بودن سطح سواد تا چه میزان در رشد و بسط تکفیریها نقش داشته است؟ سؤالی است که پاسخهای مختلفی به آن داده شده است. با این همه به نظر میرسد گروههای جهادی از هر دو گروه تشکیل شدهاند؛ بدین معنا که مؤسسین آنها از طبقات متوسط شهری، با دینی احساسی - عاطفی هستند و توزیع کنندگان و هواخواهان آنها از طبقات پایین اجتماعیاند، که سواد چندانی ندارند.2. تعصب و جمود فکری
به غیر از فقر و افت تحصیلات که زمینه ساز سلفیهای تکفیری است، عامل مهم در میان آنها، تعصبهای بی پایه مذهبی است. تعصب به معنای سخت گیری و از چیزی سخت حمایت کردن است. (34) این واژه با حمیّت مترادف است و انسان متعصب کسی است که عمل وی در چارچوب موازین عقلی و منطقی نیست. بیشتر بردهی احساس است تا خرد. تعصب در طرفداری بی مورد خشم کنترل نشده و تصلّب محض به پارهای ارزشهای تفسیرپذیر موضوعیت مییابد. در تعصب فقط احساس دخیل نیست. نوعی خودخواهی و «خودبرتربینی» نیز نهفته است. ابن خلدون تعصب را پایه قدرت سیاسی ذکر کرده است. به زعم وی گروههای قبیلهای که در ارتباطی احساسی - عاطفی با یکدیگرند میتوانند به شرط وجود عاملی تهییج کننده و البته تجهیزگر در راستای اهداف قدرت طلبانه مورد استفاده قرار گیرند. مثال وی اساس حکومتهایی است که در طول تاریخ با اتکا بر این عنصر غریزی توانستند بر دیگر اقوامی که ارتباطات احساسی - عاطفی بین آنها کم رنگ و ضعیف شده بود غلبه کنند. حمیت نیز بر همین منوال واژه ای است که از ادبیات قرآنی گرفته شده است. قرآن کسانی را که در تعصب بی منطق از موازین عدل الهی فاصله میگیرند به حمیت جاهلی تعبیر کرده است. (35) وضعیتی که رسالت قرآن عبور از آن و رسیدن به تعادل است.نتیجه گیری
هم چنان که گفته شد گروههای تکفیری راهی در جهان اسلام برای حل مسائل سیاسی گشودهاند که در تاریخ تروریسم بی سابقه بوده است. آنها با گشودن فصل جدید از آدم کشی پدیدهپینوشتها
1. استادیار پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی.
2. پژوهشگر پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی.
3. مدرس دانشگاه آزاد اردبیل.
4. Freedman, Lawrence, "The Third World War", Survival, Vol. 43, No. 4, winter 2001, p. 61-88.
5. رک. بدی، توماس جی.، «تعریف تروریسم بین المللی؛ نگرش علمی»، ترجمه سید رضا میرطاهر، مطالعات راهبردی؛ رضا سلیمانی، «آشفتگی معنایی تروریسم»، علوم سیاسی.
6. Garrison, Arthur H., "Terrorism. the Nature of Its History". Criminal Justice Studies, Vol. 16(1), 2003, p 41, and. Shughart, William F., "An Analytical History of Terrorism, 1945-2000", Public Choice, Vol. 128, No. 1, Spring 2006, p9.
7. Good and Evil.
8. Cosmic.
9. Tucker, David, "What"s New about the New Terrorism and How Dangerous ls It?", Terrorism and Political Violence, No. 13, Autumn 2001, p. 6; and Crenshaw, Marta, "Political Explanations", in. The Club de Madrid, Addressing the Causes of Terrorism, Madrid, Scholz & Friends, 2005, p. 15. Brinkley, David, Radical Theology as a Destabilizing aspect of the 21st Century Strategic Security Continuum, U.S. War College, Carlisle Barracks, Pennsylvania, 2006, p. 7, available at: www.dtic.mil/cgibin/GetTRDoc?AD=ADA448500&Location=U2&doc=GeTRDoc.pdf.
Ranstorp, Magnus, "Terrorism in the Name of Religion", Journal of International Affairs, Vol. 50, No. 1, summer 1996, p.m 42.
10. Ranstorp, Magnus, "Terrorism in the Name of Religion", Journal of International Affairs, Vol. 50, No. 1, summer 1996, p.m 49.
11. Pyramid.
12. Leaderless Resistance.
13. Lesser, Ian O., "Countering The New Terrorism. Implication for Strategy", in. Countering the New Terrorism, eds. Ian O. Lesser et al, Santa Monica, Calif. RAND, 1999, p. 86; and see, beam, Louis, "Leaderless Resistance", The Seditionist, Issue 12, February 1992, also available at. www.louisbeam.com/leaderless.html.
14. Chain network.
15. Hub network.
16. All-channel network.
17. Arquilla, John & Ranfeldt, David & Zanini, Michele. "Networks, Net wars, and Information -Age Terrorism", in . countering the New Terrorism, eds. Ian O. Lesser et al, Santa Monica, Calif. RAND, 1999, PP. 49-50.
18. Transnational.
19. یوسف زین العابدین، «تروریسم، چالش ژئوپلیتیکی نوین در جهان»، فصلنامه سیاست خارجی.
20. Hoffiman, "Terrorism Trends and Prospects", op.cit,p. 20-26.
21. بر خلاف این رویکرد، شرق شناسان جدید معتقدند که سلفی گری بیش از هر عاملی متأثر از ویژگیهای ذاتی اسلام است نه نتیجه دگرگونیهای سیاسی و اقتصادی. سلفی گری از این نگاه پیامد ویژگیهای اسلام و تطبق ناپذیری آن با مدرنیسم و در نتیجه غرب گرایی است. در این تلقی اسلام غیر قابل تغییر است و با این افکار و پدیدههای جدید تعارض ذاتی دارد و برای تعارض و ستیز با این پدیدههای جدید جنبشهای اسلام گرایی و بنیادگرایی شکل گرفته است و تا اندازهای نیز مورد حمایت مسلمانان قرار گرفته است. از این رو، جنبشهای سلفی گرایانه پیش از آن که صرفاً یک واقعیت واکنشی و انفعالی باشند پدیدهای است فعال که از متن دین و ارزشهای دینی ریشه میگیرد. این جنبشها در راستای اهداف جهان گیرانه اسلامی میباشند. بنیاد گرایی اسلامی در حقیقت تأیید و اثبات نظریه برخورد تمدنها است. نگاه ذات گرایانه به پدیده سلفیسم را میتوان در دو شاخه جای داد. یکی جریان وفادار به نص که در فقه و شریعت اسلامی ریشه دارد مانند جریان وهابیت در عربستان و شاخه دیگر همان جریان رادیکالی است که ریشه در وهابیت دارد ولی کمتر به نص قرآن وفادار است و عمدتاً یا به دلیل عدم آگاهی از دکترین سنتی اسلام در خود آزادیهای قابل ملاحظهای احساس میکند. سازمان القاعده، طالبان در افغانستان و پاکستان و گروههای نو پدیدی مثل داعش و جبهه النصره در ذیل آن قرار میگیرند.
22. هانری بارتلی، پیشرفت و فقر، مفاهیم و دیالکتیک آنها در تمدنها و فرهنگها، در مارک هنر و پاولی، «فقر، پیشرفت و توسعه».
23. به نقل از ژیلبر آشکار، جدال دو توحش، یازده سپتامبر و ایجاد بی نظمی نوین جهانی، ترجمه حسن مرتضوی.
24.Becker, Gary S. (1968). "Crime and Punishment. An Economic Approach." The Journal of Political Economy 76 (2). p. 169-217.
25. Hamermesh, Daniel S. and Neal M. Soss. (1974). "An Economic Theory of Suicide." The Journal of Political Economy 82 (1).p. 83-98.
26. Berman, Eli. (2000). "Sect, Subsidy and Sacrifice. An Economist"s View of Ultra - Orthodox Jews." Quarterly Journal of Economics 115 (3). p.905-953.
27. Hamm, Mark S. (1998). "Terrorism, Hate Crime, and Antigovernment Violence. A Review af the Research." In The Future of Terrorism. Violence in the New Millennium. London SAGE. pp. 59-96.
28. Kressel. Neil J. (1996). Mass Hate. The Global Rise of Genocide and Terror, New ??? Press.
29. Krueger, Alan and Jorn-Steffen Pischke. (1997). "A Statistical Analysis of Crime Against Foreigners in Unified Germany/" Journal of Human Resources 32(1).p.1.209-82.
30. Russell, Charles and Bowman Miller. (1983). "Profile of a Terrorist." Reprinted in Perspectives on Terrorism, Wilmington, Delaware. Scholarly Resources Inc. p. 45-60.
31. Hassan, Nasra. (2001). "An Arsenal of Believers." The New Yorker, November 19. p.36-41.
32. Wilgoren, J. (2001). The Hijackers. A Terrorist Profile emerges that confounds the Experts. New York Times.
33. daniel pipes (2003): "militant Islam reach America" published by Norton compannt.
34. فرهنگ معین، ذیل واژه تعصب.
35. فتح، آیه 26.
36. توشیهیکو ایزوتسو، مفاهیم اخلاقی دینی در قرآن مجید. ترجمه فریدون بدرهای، ص 25.
37. محمد سعید حنایی کاشانی، «تسامح و تساهل»، نامه فرهنگ؛ حسن بن عبدالله عسکری، معجم الفروق اللغویة، الحاوی الکتاب ابی هلال العسکری و جزء آ من کتاب السید نورالدین الجزائری.
38. فتح، آیه 26.