آیا یک ماهعسل دیگر میتواند ازدواجتان را نجات دهد؟
ممکن است به نظرتان برسد در این نقطه از زندگیتان رفتن دوباره به ماه عسل ایدهی مسخرهای باشد. هر دو شما کار میکنید، بچه و مسئولیتهای زیادی دارید که اینکار را برایتان غیرممکن میکند. اما فقط به این دلیل که ماه عسل دوم به نظرتان دور از دسترس میرسد به این معنی نیست که ارزش سرمایهگذاری و تلاش کردن را ندارد. در زیر به ۱۲ دلیلی اشاره میکنیم که نشان میدهند رفتن به ماه عسل دوم تفاوت شگرفی در ازدواجتان ایجاد خواهد کرد.
۱. عشق را در زندگیتان تقویت کنید.
اگر زندگی زناشوییتان دچار چالش شده است، رفتن به ماهعسل دوم شاید مناسبترین راه چاره باشد. وقتی نیروهای بیرونی را از زندگیتان جدا کنید، خواهید توانست فقط روی رابطهتان تمرکز کنید. این یک فرصت برای بازسازی صمیمیت هم احساسی و هم فیزیکی در ازدواجتان است.
۲. بزرگسال باشید.
وقتی فقط به همراه همسرتان به مسافرت میروید، خواهید توانست بدون در نظر گرفتن نیازهای مربوط به بچهها دقیقاً کارها و تفریحاتی را انجام دهید که خودتان میخواهید و مجبور نباشید بخاطر حضور بچهها از خیلی از آنها صرفنظر کنید.
۳. به همسرتان اولویت بدهید.
خیلی مهم است که همسرتان بداند مهمترین فرد در زندگی شما است. اینکه وقتی را فقط با او به تنهایی کنار بگذارید یعنی برای او و ازدواجتان ارزش قائلید.
۴. روابطتان با دیگران را ارتقا دهید.
یک ماهعسل دوم نه تنها برای شما و همسرتان فایده دارد، بلکه دیگران هم از آن سود خواهند برد. درست مثل خطوط هوایی که به مسافرات توصیه میکنند اول ماسک اکسیژن خودشان را بگذارند تا بتوانند به اطرافیانشان هم کمک کنند، اگر بخواهید رابطهای مثبت با بچهها و سایر اعضای خانوادهتان داشته باشید، باید اول اطمینان یابید که رابطه اصلیتان سالم و درست است.
۵. به خودتان استراحت بدهید.
خیلی وقتها لازم است که از کار، بچهها و برنامهها و مسئولیتهای بلندبالای روزانهتان فرار کنید. ماهعسل دوم موقعیتی عالی برای استراحت و تمدید انرژی است.
۶. تنها باشید.
بااینکه فرزندتان یاد گرفته است که در زمانهایی مزاحم شما دو نفر نباشد و اگر بخواهد وارد اتاقتان شود حتماً قبلش در میزند ولی وقتی بچهدار باشید پیدا کردن زمانی که هر دو با هم تنها باشید کمی سخت است. ماه عسل دوم این فرصت را در اختیارتان قرار میدهد که از داشتن این حریم شخصی به شدت لذت ببرید.
۷. همدیگر را بشناسید.
شما ازدواج کردهاید، پس حتماً همدیگر را میشناسید. ولی زمان گذشته است و الان آدمهای متفاوتی شدهاید. یک ماه عسل دوم به هر دو شما کمک میکند خودهای جدیدتان را بشناسید. اصلاً تصور کنید برای اولین بار با هم ملاقات کردهاید و هر سوالی که دوست داشتید از هم بپرسید.
۸. درمورد موضوعات مهم حرف بزنید.
مکالمات روزمره شما احتمالاً پر از مسائلی است که فقط اهمیت کوتاهمدت دارند. وقتی خودتان را از فشارهای روزانه زندگی بیرون بکشید، این فرصت را خواهید داشت که مکالماتی ارزشمند و عمیق برای تقویت رابطهتان با هم داشته باشید.
۹. جبران ماهعسل اول را بکنید.
شاید اولین ماهعسلتان تمام انتظاراتتان را برآورده نکرده باشد. شاید بعد از هزینههای گزاف مراسم عروسی، پول کافی برای یک مسافرت درستحسابی را نداشتهاید یا شاید در طول سفر دچار مسمومیت غذایی شدید و مجبور شدید بقیه زمان مسافرت را فقط استراحت کنید. هر چه که بوده، اگر اولین ماهعسلتان چیزی نبود که آرزویش را داشتید، یک شانس دوباره به آن بدهید.
۱۰. خاطرات ماه عسل اول را زنده کنید.
از طرف دیگر، شاید اولین ماهعسلتان همه چیزی بوده که آرزویش را داشتهاید. در این صورت دلیل لازم برای اینکه خاطرات آن را دوباره زنده کنید دارید.
۱۱. ببینید تا کجا با هم پیش آمدهاید.
ماه عسل دوم فرصتی مفرح است تا بفهمید از ماهعسل قبلی تاکنون تا چه اندازه پیش آمدهاید. الان پیرتر و عاقلتر شدهاید و رابطهتان هم پیرتر و عاقلانهتر شده است.
۱۲. دوباره عاشق شوید.
از همه مهمتر اینکه، ماهعسل دوم فرصتی برای دوباره عاشق شدن است. بعد از اینکه همه این دلایل را برای رفتن دوباره به ماه عسل خواندید، احتمالاً خودتان و همسرتان را که با آرامش کنار هم روی ساحل دراز کشیدهاید یا مشغول بوسیدن هم در هتل هستید تجسم میکنید. اگر تصور میکنید قادر به پرداخت هزینههای یک ماه عسل دیگر را ندارید، از سایتهایی استفاده کنید که گاهی نرخهای ویژه برای مقاصد تفریحی خاص ارائه میکنند.
منبع مقاله : familyshare.com
مترجم : زینب آرمند
جام جم سرا:
دکتر گاری کاپلان که در زمینه دردهای مزمن و درمان آن تحقیقات زیادی انجام داده است، علل ایجاد این دردها را تفکیک کرده است. برخی از این علل عبارتند از:
ضربه عاطفی: پزشکان پی برده اند، ضربه های عاطفی در گذشته می تواند به شکل دردجسمی مزمن، خود را نشان دهد. اگرچه هنوز ارتباط بین این دو کشف نشده است اما نتایج تحقیقات نشان می دهد، بیماران مبتلا به دردهای مزمن که به درمان های مرسوم واکنش نشان نمی دهند، اغلب در زندگی شان نوعی ضربه روحی دیده اند. همچنین یک نظریه رایج این است که ضربه های عاطفی، آسیب های جسمی یا مسمومیت های محیطی، میکروگلیا (Microglia) را تحریک می کند. میکروگلیا، نوعی مولکول در سیستم مرکزی عصب است که ماده شیمیایی التهابی را ترشح می کند. بدن در برابر التهاب از دو طریق واکنش نشان می دهد؛ درد مزمن و اختلالات روحی روانی مانند اضطراب و افسردگی.
مصرف زیاد مسکن: مصرف افراطی مسکن، واکنش بدن به درد را تضعیف می کند و در نتیجه بدن برای آرام کردن درد به مسکن های بیشتر و قوی تری نیاز پیدا می کند. این امر در درازمدت به افزایش حساسیت به درد منجر می شود.
خواب نامناسب: با پایین آمدن کیفیت خواب، احساس درد افزایش می یابد. هنگام خواب عمیق، جریان خون در عضلات بیشتر می شود که این امر به رشد و ترمیم بافت ها کمک می کند. زمانی که فرد دچار کمبود خواب می شود، درد عضله افزایش پیدا می کند و قرص خواب نیز کمکی نمی کند زیرا این قرص ها تنها خواب ایجاد می کند. بدون این که کیفیت خواب را بهبود دهد. بنابراین فرد به مرحله ای از خواب عمیق که درد را از بین می برد، نمی رسد.
اختلال در کار معده: معده نیز دارای اعصاب و پرزهای ریز در دیواره خود به نام «ویلی» است. ویلی مانع از جذب سموم می شود. مصرف زیاد مسکن ها یا داشتن حساسیت به غذایی مانند حساسیت به گلوتن می تواند به ویلی و پایانه اعصاب آسیب برساند و به بروز بیماری به نام «معده نشتی» منجر شود.
کمبود منیزیم: منیزیم، جزو مواد معدنی ضروری در بدن است. این ماده حیاتی گیرنده گلوتامات مغز را مسدود می کند. این گیرنده، پیام های درد را انتقال می دهد. منابع غنی این ماده ، برگ های سبز، زردآلوی خشک، آواکادو، برنج سبوس دار، بادام، بادام هندی و موز است.(خراسان)
جام جم سرا: پسر یازده ساله این زوج با حدود یک متر و نیم قد، بیش از ۹۵ کیلو وزن دارد و ضریب توده بدنی (BMI) او بیش از ۴۱ است که تقریبا دو برابر ضریب توده بدنی یک فرد سالم با مشخصات جسمی اوست. پلیس میگوید کوتاهی والدین این کودک زمینهساز اضافه وزن او بوده است.
به گزارش گاردین، پلیس از والدین او در ارتباط با کوتاهیشان در مراقبت از فرزند، بازجویی و بعد به قید وثیقه آزادشان کرده است. گزارش شده که آنها گفتهاند فرزندشان همیشه اضافه وزن داشته است.
به نقل از خبرآنلاین، پیش از آن که پلیس در این زمینه پروندهای تشکیل دهد، مسئولان مدرسه این پسربچه در ارتباط با اضافه وزن شدید او با بخشهای ارائهدهنده خدمات اجتماعی تماس گرفته بودند. گزارش شده که او بعد از آن که در کلاس آموزش شنا در مدرسهاش زمین خورد، نمیتوانست خودش به تنهایی و بدون کمک گرفتن از کسی بلند شود. در نهایت، پزشکانی که او را در یک بیمارستان معاینه کردند، پلیس را در جریان وضعیتش قرار دادند.
مقامات پلیس گفتهاند که مداخله در چنین سطحی "بسیار به ندرت" و تنها زمانی رخ می دهد که دیگر اقدامات برای حمایت از کودک موفقیتآمیز نبوده است.
یک سخنگوی پلیس گفت: "وقتی با موضوع حساسی مثل اضافه وزن و اهمال در مراقبت از کودکان روبهرو هستیم، ماموران در بخش ویژهای از پلیس، با والدین و نهادهای ارائهدهنده خدمات اجتماعی و بهداشتی در ارتباط نزدیک هستند تا از حل و فصل مسائل مطمئن شوند."
جام جم سرا: کارآگاهان جنایی استان یزد چند روز قبل از وقوع جنایت در منزلی مسکونی مطلع شدند و خود را به محل اعلامشده رساندند. آنها ابتدا مردی را دیدند که ظاهری آشفته داشت و آثار خون روی لباسش مشهود بود. این مرد که تیمور نام دارد در همان نگاه اول بهعنوان مظنون شناخته شد.
به نقل از شرق، کارآگاهان با بررسی خانه جسد زن جوان را در حالیکه هدف ضربات چاقو قرار گرفته و جان باخته بود در قسمت پذیرایی خانه مشاهده کردند و در ادامه با ورود به اتاق خواب جنازه کودکی را دیدند که او نیز هدف چاقو قرار گرفته بود. وسایل خانه سالم و دستنخورده بود بنابر این فرضیه، سرقت مردود به نظر میرسید و قویترین احتمال این بود که تیمور همسر و فرزند خود را کشته باشد. این مرد که خودش در تماس با پلیس از وقوع جنایت خبر داده بود در همان بازجوییهای اولیه به کشتن همسر و پسرش اقرار کرد.
کارآگاهان بعد از جمعآوری مدارک موجود اجساد را به پزشکی قانونی منتقل کردند و پس از انتقال تیمور به پلیس آگاهی به بازجویی از او پرداختند. متهم گفت: «من سه بار ازدواج کردهام. ازدواج اولم با شکست مواجه شد و به دلیل اختلافاتی که با همسرم داشتم از هم جدا شدیم. مدتی بعد با زنی دیگر ازدواج کردم و از او صاحب پسری به نام احسان شدم اما این بار هم زندگی مشترک دوام نیاورد و اختلافات شدید باعث شد طلاق بگیریم.»
متهم ادامه داد: «نگهداری از احسان به من سپرده شده بود و ما مدتی با هم زندگی کردیم تا اینکه با محبوبه آشنا شدم و از او خواستگاری کردم. محبوبه قبول کرد با من ازدواج و از پسرم نیز نگهداری کند. ما حدود یک سال قبل زندگی مشترکمان را شروع کردیم. اوایل به ظاهر مشکلی وجود نداشت و همه چیز خوب پیش میرفت تا اینکه به تدریج اختلافات ما شروع شد همسرم با نیش و کنایههایش مرا آزار میداد و کارهایی را که از او میخواستم انجام نمیداد همین مساله باعث شد درگیریهای ما شدت پیدا کند تا جایی که محبوبه بحث طلاق را پیش کشید.»
تیمور در ادامه اعترافات خود گفت: «صبح روز حادثه وقتی از خواب بیدار شدم از او خواستم با هم صبحانه بخوریم. من روی مبل نشسته بودم و محبوبه هم کنار مبل روی زمین نشسته بود. وقتی دیدم به حرفم اعتنایی نمیکند به شدت عصبانی شدم طوری که کنترل خودم را از دست دادم. به سرعت به آشپزخانه رفتم، چاقویی برداشتم و با آن به زنم حمله کردم. اول ضربهای را به پهلویش وارد کردم و ضربات بعدی را به قفسه سینهاش زدم.»
متهم درباره قتل پسرش نیز توضیح داد: «بعد از کشتن محبوبه در حالیکه هنوز به شدت عصبانی بودم به اتاق خواب رفتم. احسان هنوز بیدار نشده بود. با چاقو چند ضربه هم به او زدم. در آن لحظات اصلا متوجه رفتارم نبودم. وقتی به خودم آمدم و فهمیدم چه کار کردهام با پلیس تماس گرفتم و وقوع قتل را به ماموران اطلاع دادم.»
بنابر این گزارش متهم به قتل در حال حاضر در بازداشت به سر میبرد و تحقیقات از وی ادامه دارد.
جام جم سرا: گفته شده که کلسترول، چربی اشباع شده و سدیم موجود در توت فرنگی بسیار کم است، ولی با این حال در روغن دانه توت فرنگی مقدار کمی اسیدهای چرب غیراشباع موجود است. توت فرنگی ویتامینهای زیادی دارد که از میان آنها میتوان به ویتامین ب۱، ب۲، ب۳، ب۶، ویتامین آ، ویتامین کا و ویتامینای اشاره کرد.
میتوانید توت فرنگی را به صورت خام یا به صورت مربا، پای، آب میوه، اسموتی، سالاد میوه، بستنی و... مصرف کنید. در زیر به چند دلیل خوب و سالم برای قرار دادن توت فرنگی در رژیم غذاییتان اشاره کردهایم.
۱-از بیماری قلبی پیشگیری میکند.
توت فرنگی حاوی مواد مغذی مهمی همچون آنتی اکسیدانها و فلاوونویدهایی است که از انباشته شدن کلسترول و ایجاد لخته در رگها پیشگیری میکند. به علاوه، توت فرنگی خواص ضدالتهابی نیز دارد که برای قلب بسیار خوب است. این یکی از دلایل اصلی برای آن است که حتماً توت فرنگی بخورید.
۲-حافظه را بهبود میبخشد.
اگر میخواهید حافظه خود را تقویت کند، کمی توت فرنگی به رژیم غذایی روزانه خود اضافه کنید. این میوه پر از فیستین است که مسیرهای سیگنال دهنده را تحریک نموده و به بهبود حافظه کمک میکند. طبق تحقیقی که در مجله عصبشناسی منتشر شده، مصرف ۲ یا چند توت فرنگی در هفته کمک میکند که زوال حافظه در زنان مسن به تعویق بیفتد.
۳-دستگاه ایمنی را تقویت میکند.
توت فرنگی بخاطر وجود ویتامین ث باعث میشود که دستگاه ایمنی تقویت شود و بدنتان در مقابل عفونتها مصون بماند. یک فنجان توت فرنگی حاوی ۱۰۰ درصد نیاز روزانه ویتامین ث است. پس سعی کنید در فصل توت فرنگی به اندازه کافی از این میوه بخورید.
۴-از دیابت و یبوست پیشگیری میکند.
اگر یبوست دارید، بهتر از با مصرف فیبر کافی، حرکات رودههای خود را تنظیم کرده و آنها را پاکسازی کنید. توت فرنگی فیبر زیادی دارد و به کنترل سطح قند خون کمک میکند و از دیابت پیشگیری میکند. افرادی که به دیابت مبتلا هستند میتوانند بدون نگرانی این میوه را مصرف کنند.
۵-پوستتان را تمیز میکند.
توت فرنگی بستهای از آنتی اکسیدانها و ویتامین ث است که روند پیری را کند میکند و پوستتان را به مدت طولانی تری سالم و بدون چروک نگه میدارد. توت فرنگی منبعی طبیعی از اسید سالیسیلیک، یعنی ماده مشهور مبارزه کننده با آکنه، است و میتوان با توت فرنگی ماسک صورت خانگی درست کرد.
۶-از سرطان پیشگیری میکند.
همانطور که گفتیم توت فرنگی سرشار از آنتی اکسیدانهایی است که به جلوگیری از سرطان کمک میکنند. این میوه آنتی اکسیدانهایی همچون لوتئین است که رشد سلولهای سرطانی را متوقف میکند. ویتامین ث بالای این میوه به دستگاه ایمنی کمک میکند تا با سلولهای سرطانی بجنگد.
۷-برای استخوانها مفید است.
یکی از مهمترین دلایل برای خوردن توت فرنگی این است که این میوه برای استخوانهایتان بسیار مفید است. زیرا توت فرنگی سرشار از پتاسیم، منگنز و مواد معدنی دیگری است که به رشد استخوان و سالم نگه داشتن آن کمک میکند. بنابراین توت فرنگی برای کودکان بسیار خوب است.
۸-به کاهش وزن کمک میکند.
از آنجائیکه توت فرنگی کالری کمی دارد (یک فنجان توت فرنگی فقط ۵۳ کالری دارد) به کاهش وزن کمک میکند. توت فرنگی فیبر زیادی دارد که به مدت طولانی تری شما را سیر نگه میدارد و اگر قبل از غذا آن را میل کنید باعث میشود که کمتر غذا بخورید. به علاوه ویتامین ث موجود در آن متابولیسم بدنتان را تسریع میکند و باعث میشود که بدن سریعتر کالری بسوزاند.
۹-از ریزش مو جلوگیری میکند.
توت فرنگی حاوی فولیک اسید، الاجیک اسید، ویتامین ب۵ و ویتامین ب۶ است که نمیگذارند موها نازک شوند و بریزند. به علاوه مواد معدنی مانند منیزیم و مس به جلوگیری از رشد قارچ و شوره سر کمک میکنند. ماسکهای مو که در خانه با توت فرنگی درست میکنید نیز برایتان موهایتان عالی هستند.
۱۰-برای خانمهای باردار مفید است.
بخاطر وجود ماده فولات در توت فرنگی، این میوه به رشد مغز، نخاع و جمجه جنین کمک میکند. به علاوه توت فرنگی فولیک اسید دارد که نمیگذارد جنین نقایص مادرزادی داشته باشد. اگر باردار هستید، حتماً توت فرنگی را در رژیم غذایی خود قرار دهید.(پزشکان ایران)
جام جم سرا: ناسزاگویی در کودکان مشکلی است که بسیاری از والدین را به شدت نگران وگاه حتی آشفته میسازد. برای اغلب والدینی که کودکان ناسزا گویی دارند این سوال پیش میآید که فرزند آنها چگونه این صحبتها را یاد گرفته است؟
بسیاری از والدین نگران این هستند که دیگران چه قضاوتی درباره آنان دارند به همین خاطر ابراز میکنند که کودکشان این حرفهای زشت را از آنها نیاموخته است، همچنین به دنبال راه حلهای سریعی برای تغییر رفتار کودکشان هستند. برای تغییر رفتار این کودکان در گام اول باید با دقت زیاد علت و منبعی را بیابید که باعث شده است کودک این حرفها را بیاموزد و سپس به دنبال عوامل و زمینهای باشید که کودک این الفاظ را به کار میگیرد و در همین حین راههای تغییر رفتار کودک را با صبر و حوصله در پیش بگیرید. البته باز هم تاکید میشود که چون این رفتار طی زمان آموخته و نهادینه شده است بنابراین تغییر آن نیز به گذشت زمان احتیاج دارد.
آنچه باعث میشود کودک بددهان شود
مراقب حرف زدن خودتان باشید:
در حقیقت شکی وجود ندارد که بسیاری از کارهای کودکان به رفتارهای والدین یا نزدیکانی که با آنان زندگی میکنند مربوط است؛ زیرا کودکان، بزرگسالان خصوصاً والدین را الگوهایی میدانند که همه رفتارهای آنها درست است و میتواند از سوی کودک تقلید شود. البته همیشه نیز هر رفتاری بلافاصله پس از مشاهده آن بروز پیدا نمیکند بلکه گاهی بین یادگیری یک رفتار و بروز آن فاصله وجود دارد؛ بنابراینگاه والدین از روی عصبانیت کلماتی را استفاده میکنند و کودک چندین هفته یا حتی یکی دو ماه بعد آن الفاظ را در موقعیتی برون ریزی میکند. همچنین، مهم نیست که شما به عنوان والدین کودک به او ناسزا نگویید بلکه به طور کلی گفتن هر کلمه زشتی در مقابل او به نوعی آموزش الفاظ غیر مودبانه است. حتی اگر شخص دیگری واژه نامناسبی را به کار برد و والدین به آن حرف بخندند یا آن عبارت را به نحوی جالب بدانند، کودک با خود تصور میکند که کار و صحبت درستی را آموخته است.
رفیقهای ناباب کودکی:
از دیگر منابعی که کودکان کلمات ناپسند را میآموزند استفاده دیگر کودکان از این عبارات نامطلوب است. از این رو کنترل محیطی که کودک در آن با دیگران تعامل دارد اهمیت بسزایی دارد. البته نباید از رسانهها نیز غافل بود.
در بسیاری از کارتونها یا بازیهای رایانهای در قالب شوخی یا حتی از دهان شخصیتهایی که به نوعی برای کودکان الگو هستند الفاظی به کار میرود که برای بچهها مناسب نیست حتی اگر عبارات یک یا دو بار هم شنیده شود از آنجا که کودکان، دوستان، شخصیتهای کارتونی یا شخصیتهای موجود در بازیها برای کودکان اهمیت ویژهای دارند، تاثیر بسزای خود را خواهند گذاشت.
راهی برای تخلیه خشم و هیجان:
اما گاه استفاده از الفاظ نامناسب به علت آن است که کودک راه حل مناسب برای مواجه شدن با مشکلش را بلد نیست؛ به عنوان مثال رفتار به شدت خصمانه والدین با فرزندشان یا دیگر کودکان با او و ایجاد حس خصومت در کودک باعث میشود تا او که وسیلهای برای مبارزه و دفاع از خود ندارد با کاربرد الفاظ زشت خشم و ناراحتی خود را بروز دهد.
لطفا نخندید:
گاهی نیز پیش میآید که کودک کلمهای را به کار میبرد و خنده بزرگسالان که در مقابل واقعاً بدون هدف انجام میگیرد به ترغیب کودک برای استفاده از این الفاظ منجر میشود زیرا تصور میکند که از این طریق میتواند مورد تحسین قرار گیرد.
و باز هم کمبود توجه:
همچنین زمانی که کودک از توجه لازمی که نیاز دارد بهرهمند نمیشود مجبور میشود که برای کسب توجه دیگران دست به هر کاری بزند و یکی از سادهترین روشها کاربرد الفاظ ناپسند است که خیلی زود باعث جلب نظر بزرگ ترها میشود. اعتماد به نفس پایین در کودکان و احساس اینکه آنها هیچ چیز قابل عرضهای به دیگران ندارند نیز باعث میشود تا با کاربرد این کلمات برای خود ویژگی مورد توجهی را دست و پا و از این طریق احساس اهمیت کنند.
آنچه برای درمان ناسزاگویی کودکان باید انجام دهیم
از خودتان شروع کنید:
اولین گام این است که رفتار خودمان را اصلاح کنیم؛ بنابراین در درجه اول خود والدین باید به طور کلی استفاده از این عبارات را چه به صورت جدی یا شوخی و چه در مقابل کودک یا دیگران کنار بگذارند.
محیط عاری از ناسزا:
بهتر است فرزندتان با کودکانی معاشرت داشته باشد که سبک رفتاری آنها به آموزش رفتارهای ناپسند به او منجر نشود. کنترل تعاملهای کودک خصوصاً پس از سال اول تولد که مهارتهای کلامی کودک در حال تحول و بهبود است بسیار اهمیت دارد. همچنین از همان ابتدا کارتونها و بازیهای رایانهای کودک را با دقت انتخاب و تهیه کنید.
هم بازی خوبی باشید:
آن قدر کودک را برای مسائل روزمره تحت فشار قرار ندهید که رابطه عاطفی والد-فرزندیتان خدشه دار شود. سعی کنید برای بازی کردن و گوش سپردن به ماجراهای او وقت صرف کنید.
پاداش در برابر عدم ناسزاگویی:
هنگامی که کودک حرفهای زشتی را بیان کرد او را نادیده بگیرید تا نتواند باعث جلب توجه شما شود و بیاموزد که راههای جایگزینی را برای این کار پیدا کند، همچنین در این زمان، پس از آنکه با صرف وقت و تصحیح شیوههای تعامل با فرزندتان، رابطه خود و کودک را بازسازی کردید؛ با او صحبت کنید و به ازای هر چند ساعتی که او از الفاظ نادرست استفاده نکرد پاداشی تعیین کنید مثلاً اگر در طول روز این عبارات را به کار نبرد برایش پاداشی در نظر بگیرید. خصوصا قبل از حضور در مکانهای عمومی با کودک قرار داد ببندید و رفتار مورد نظر خود را دقیقاً برایش توضیح دهید.
آموزش با شیوه کودک پسند:
در قالب بازی، بیان قصه و اجرای نمایش، مهارتهای برقراری تعامل اجتماعی و شیوههای مطلوب ارتباط با دیگران را به فرزندتان آموزش دهید. همچنین برای یادگیری و اجرای صحیح این آموزشها او را مورد تشویق قرار دهید و برایش پاداش تعیین کنید. این تشویقها و یا پاداشها باید بلافاصله و به تناسب رفتار کودک ارائه شود.
تنبیه اما به جای خود:
پس از مدتی که کودک به دریافت پاداش و توجه عادت کرد و در واقع روابط شما با او بهبود یافت، در کنار ارائه تحسین و پاداش به کودک میتوانید به خاطر کاربرد الفاظ ناشایست او را از برخی امتیازهایش محروم کنید، البته با این شرط که آرامش خود را حفظ و بدون عصبانیت و با رعایت اعتدال، به شیوهای منصفانه کودک را محروم کنید.
استفاده از راهنماییهای مشاور:
شکیبایی به خرج دهید و برای اجرای روشهایی که عنوان شد حداقل چندین هفته وقت بگذارید. با این وجود، اگر مشکل فرزندتان همچنان ادامه یافت یا با لجبازی افراطی همراه بود از جلسه حضوری برای مشورت با یک روان پزشک یا روانشناس استفاده کنید.(زهرا حسین زاده ملکی - روانشناس/خراسان)
جام جم سرا: منظور از انگل، موجود زندهای است که داخل یا روی بدن موجود زنده دیگری زندگی میکند و اگر این موجودات از نوع رودهای باشند، در لوله گوارش انسان یا سایر حیوانات زندگی و تکثیر پیدا میکنند. عامل مهم در بیماریزایی این نوع انگلها آن است که تخمشان از طریق مدفوع خارج و از طریق آب، خاک و دست آلوده به دیگر افراد منتقل میشود. به بیان دیگر مهمترین راه انتقال انگلهای رودهای، از طریق دهان است.
به گفته دکتر محمدجعفر فرهوش، فوقتخصص گوارش، علائم بالینی ناشی از آلودگی با انگلهای رودهای مختلف تا حدی متفاوت است، اما وجه مشترکشان درد شکمی، نفخ، اسهال و استفراغ است، ولی در مواردی این بیماری با درد قفسه سینه، خستگی، ضعف مفرط و کمخونی نیز همراه میشود.
در انواعی از انگلها همچون آسکاریس که نوعی انگل کرمی است، تخم انگل از راه خون وارد ریه میشود و زمانی که به انگل تبدیل شد، از طریق سرفه خارج و دوباره از طریق دست آلوده وارد سیستم گوارش میشود. در چنین شرایطی ممکن است بیمار با علائمی چون سرفه خونی، علائم ریوی و تب مختصر نیز مواجه شود.
کرمکها از روده دفع میشود
این درست است که برخی انگلها عوارضی مثل کمخونی، ضعف و بیحالی را همراه میآورد، اما این مساله به آن معنا نیست که هر کسی که دچار ضعف و بیحالی است، به انگل گوارشی مبتلاست.
دکتر فرهوش در گفتوگو با جامجم با اشاره به این مطلب میگوید: شاید مشاهده کرمهای بزرگی که از روده هنگام دفع خارج میشود، ترسناک به نظر برسد، اما چنین اتفاقی در صورت ابتلا به کرمک کاملا طبیعی است. البته ابتلا به کرمک بیشتر در مناطقی اتفاق میافتد که امکان دسترسی به آب آشامیدنی و غذای سالم وجود ندارد و در مناطق شهری احتمال آن بسیار کم است.
نکته مهم درباره کرمک، بحث سرایت آن است که بر اثر خاراندن نشیمنگاه، بخصوص از سوی کودکان اتفاق میافتد. یعنی از این طریق، تخم انگل در زیر ناخنها جمع میشود یا به انگشتان کودک مبتلا میچسبد و با گذاشتن انگشتان در دهان، تخم انگل وارد دستگاه گوارش شده و این تخم در ادامه به کرم تبدیل میشود.
گوشت را خوب بپزید
شاید نام کرم کدو را شنیده باشید، اما ندانید که از عمدهترین راههای انتقال این نوع انگل به سیستم گوارشی، خوردن گوشت خام و نیمهپخته گاو است. دکتر فرهوش درباره آلودگی به این نوع انگل میگوید: البته آلودگی به کرم کدو بیشتر از طریق گوشت شکار اتفاق می افتد که بخوبی پخته نمیشود، اما نکته مهم در مورد این نوع آلودگی آن است که تخم کدو میتواند از طریق خون وارد مغز شود و ابتلا به کیستها و ضایعات شدید مغزی چون تومورهای مغزی را به دنبال داشته باشد. آلودگی با این نوع انگل، باعث ناراحتی، ضعف و کمخونی شدید بیمار نیز میشود.
آسکاریس، شایع است
آسکاریس، انگلی کرمی شکل است که آلودگی به آن در قاره آسیا و بویژه در ایران بسیار شایع است. آلودگی به این نوع انگل از طریق آب و غذای ناسالم است و از مهمترین علائم آن میتوان به اختلالات دستگاه گوارش یعنی درد شکم، تهوع، استفراغ، پرآبی دهان، پرخوری، لاغری و نیز اختلالات تنفسی و عصبی مانند لرزش و تشنج، عصبانیت و زودرنجی، دیدن خوابهای آشفته، پریدن از خواب، سردرد و سرگیجه اشاره کرد.
دکتر فرهوش با تاکید بر این که برخی از انواع انگل مانند آمیب از طریق آبهای سرد چشمهها منتقل میشود، میافزاید: به همین دلیل هرگز نباید از آب چشمهها بدون جوشاندن استفاده کرد. همچنین امکان آلودگی به برخی انواع انگل از طریق مزارع برنج، بخصوص در شالیکاران وجود دارد. برخی انگلها هم از طریق ارتباط جنسی قابل سرایت است.
پارکها؛ محیط زندگی انگلها
بسیاری از کودکان، بویژه در سنین زیر سه سال عادت دارند هر جسمی را بسرعت در دهان میگذارند. بیشک امکان آلودگی به انگلها در این کودکان بسیار بالاست. از سوی دیگر پارکها و محیطهای عمومی بازی کودکان به انواع انگل و میکروب آلوده است. در نتیجه باید دست کودکان را بلافاصله پس از بازی در پارک یا حیاط، شست و اجازه نداد آنها با دست آلوده، چیزی بخورند. همچنین باید شستوشوی دست پس از دستشویی را به کودکان آموزش داد تا امکان سرایت به آلودگیهای انگلی کاهش یابد.
پیشگیری از ابتلا به انگلها
فراموش نکنید که بهترین روش مقابله و پیشگیری از ابتلا به آلودگیهای انگلی، دقت در رعایت بهداشت فردی، بهداشت محیط و مواد غذایی است. البته به گفته دکتر فرهوش، در صورت ابتلای فردی در خانواده به نوعی از انگل، بقیه اعضای خانواده نیز باید تحت درمانهای ضدانگلی قرار بگیرند. از سوی دیگر دقت کافی در پخت کامل گوشت، شستوشوی کامل میوه و سبزیجات، شستوشوی مکرر دستها با آب و صابون، بخصوص قبل از غذا خوردن و بعد از دستشویی، کوتاه نگه داشتن ناخنها، جوشاندن آب آشامیدنی نامطمئن و نیز آموزش کودکان به شستن دستها با آب و صابون بعد از بازی در محیطهای باز در پیشگیری از آلودگیهای انگلی بسیار موثر است.
پونه شیرازی / گروه سلامت
جام جم سرا: عقربهها ساعت هشت صبح چهارشنبه 8 مردادماه سال جاری را نشان میداد که ناگهان فریادهای جنونآمیز مردی در منطقه کوی صادقیه اهواز سکوت را درهم شکست و همسایهها یکی پساز دیگری از خانههایشان بیرون ریختند.
هیچکس نمیخواست صحنهای را که میبیند باور کند، در خانه همسایه قدیمی قتلعام هولناکی رخ داده بود. مردی با چاقو به همه اعضای خانوادهاش که هشت زن، مرد و کودک بودند حمله کرده بود و پیکرهای خونین و نیمهجان آنها به چشم میخورد.
به نقل از ایران، خیلی زود ماجرای قتلعام خانوادگی به پلیس 110 مخابره شد و همزمان مرد خشمگین که «دانش» نام دارد وقتی خود را در محاصره همسایهها دید اقدام به خودزنی کرد. تیمهای پلیسی و امدادی در محل حاضر شدند و در تحقیقات نخست مشخص شد در این اقدام جنونآمیز، مرد جنایتکار دو کودک شش ماهه و سه ساله خود به همراه پدر 60 ساله و دختر 36 سالهاش را از پای درآورده است.
در نخستین اقدام آمبولانسهای اورژانس سه زن و یک مرد دیگر که مادر، همسر و خواهر و داماد خانوادهشان بود را به بیمارستان انتقال دادند. سپس مأموران پیبردند پسر 32 ساله خانواده سالها پیش قصد ازدواج با دختر مورد علاقهاش را داشته اما بهخاطر مخالفتهای خانوادهاش بههمراه این دختر فراری شده و با وی ازدواج کرده است.
«دانش» با خریدن اقساطی یک نیسان وانت با تازه عروس از شهر خارج شده و زندگی پنهانیشان را در پشت نیسان آبی رنگ و زیر چادر آن شروع میکند و پس از مدتی زوج جوان صاحب دختری میشوند و زندگی خود را همچنان زیر چادر نیسان ادامه میدهند تا اینکه خودروی آنها بهخاطر نپرداختن اقساط از سوی پلیس توقیف میشود.
خانه چادری دانش و خانوادهاش بهخط پایان میرسد و زوج جوان مجبور به بازگشت به اهواز شده و وقتی خانوادههای دختر و پسر آنها را میبینند بهناچار ازدواج آنان را میپذیرند اما مخالفتها همچنان تنشزا بوده و این زن و شوهر و دو کودک آنها را به مخاطره میاندازد.
به گزارش جام جم سرا، کارآگاهان دریافتند «دانش» در حالی که پسرش نیز متولد شده بود بدون ارتباط با اعضای خانوادهشان به زندگی خود ادامه میدهد و همیشه بین خانوادهها و زوج جوان بهخاطر فرار و زندگی پنهانی آنها مخالفت و بحث وجود داشته است.
روز جنایت چه گذشت؟
«دانش» همراه خانوادهاش تصمیم گرفت فردای روز عید فطر را در خانه خواهرش مهمان باشد اما هنوز لحظاتی از ورودشان نگذشته بود که خواهرش بار دیگر زخمهای کهنه را باز کرد و به گلایه از چگونگی ازدواج برادرش پرداخت و همین جرقه کافی بود تا عصبانیت «دانش» به جنون آنی تبدیل شود.
«دانش» که از حالتعادی خارج شده بود با چاقویی که از آشپزخانه برداشته بود ابتدا دختر سهسالهاش را به قتل رساند سپس به سراغ پسر شش ماههاش رفت. دو کودک غرق خون روی زمین افتادند و خواهر 36 سالهاش که بهاین صحنه دردناک نزدیک بود هدف چاقوهای «دانش» قرار گرفت.
مرد خشمگین که دیگر قابل کنترل نبود به سمت پدرش حمله کرد و وی را نیز با ضربات چاقو به کام مرگ کشاند. همسر، مادر، خواهر دیگر و داماد «دانش» با جیغ و فریاد از مردم کمک میخواستند و از «دانش» میخواستند که کاری به آنها نداشته باشد اما انگار او صدایی نمیشنید و آنها را یکی پس از دیگری هدف ضربات چاقویش قرار داد و وقتی دید پلیس و همسایهها در یکقدمیاش هستند اقدام به خودزنی کرد.
بنابر این گزارش زخمیهای این قتلعام خانوادگی وضعیت سختی را تحمل میکنند و پزشکان نیز بهخاطر شرایط سخت روحی و جسمی عامل این جنایت اجازه بازجویی از وی را نمیدهند و تحقیقات پلیسی ادامه دارد.
جام جم سرا: غریزه جنسی مثل شمشیر دو لبهای است که اگر بخوبی و در نهاد خانواده مهار نشود، به غریزهای نیرومند، عصیانگر و دریاصفت تبدیل میشود و هر چه بیشتر و از طریق کنترلنشده اطاعت شود، سرکشتر میشود و همچون آتشی است که هر چه به آن بیشتر بدمند شعلهورتر میشود، در نتیجه غریزه جنسی همچون دیگر غریزههای انسان باید به اندازه و طبیعی تامین شود.
اما چه عواملی باعث طغیان غریزه جنسی و بالا رفتن سطح استانداردهای جنسی میشود؟ چرا تامین صحیح نیاز جنسی در نهاد خانواده کمرنگ و پای این نیاز به محیط کار و جامعه باز شده است؟ چرا آرامش روانی خانوادهها در حال نابودی است؟ چرا بحرانی به نام خشونت و آزار جنسی در حال گسترش است ؟ چرا...؟
نبود حد و مرز تعریف شده میان زن و مرد در محیط کار و جامعه، معاشرتهای همراه با بیبند و باری و بد حجابی، پوششهای جاذب و بدننما، آرایشهای محرک و از همه بدتر تماشای برنامهها و سریالهای ماهوارهای که در آنها روابط جنسی جنونآمیز و تبلیغات مسموم بسیار دیده میشود عامل اصلی تشدید تحریکات، هیجانات، خیالپردازیها و الگوبرداریهای ناصحیح جنسی است و روابط خارج از پیمان ازدواج را به دنبال دارد و تقاضای جنسی را که غریزهای نامحدود است افزایش میدهد و این خواسته به شکل عطش جنسی و با چشمچرانی شعلهور میشود.
مرد طالب است و زن مطلوب
امین کشوری در کتاب «حجاب من» درباره چگونگی پیدایش عطش جنسی میگوید: زن موجودی جذاب، لطیف، خواستنی و یکی از زیباییهای نظام آفرینش است. سخن گفتن و جذابیتهای رفتاریاش از سرمایههای وجودی اوست. به حکم طبیعت زن مطلوب است و خواسته یا ناخواسته مرد را طالب خود میکند. میل به خودنمایی، خودآرایی و دلبری در زن بسیار قویتر از مرد است و همین عامل هم هست که مرد را دلباخته میکند و در دام علاقه خود اسیر میسازد. مرد با کوچکترین بهانهای حتی یک نگاه تحریک میشود. صبر و تحمل او در برابر غرایز جنسی از زن کمتر است و دائم فکر کردن به صحنههای ذخیره شده از گناهان، آرامش و روان او را بر هم میزند و او را در باتلاق مسائل جنسی گرفتار میکند. اینجاست که اگر مرد میل خود را به طور طبیعی و در نهاد خانواده ارضا نکند، کامجوییها، التهابات جنسی و لذتهای شهوانی اشباع نشدنی او در محیط کار و اجتماع هویدا خواهد شد و این زن است که در خانه و جامعه امنیت خود را از دست میدهد.
البته در روابط آزاد زن و مرد اگر تمایل به یکدیگر دوسویه و متقابل باشد، پیوندهای کال مشروع یا نامشروع بیسرانجام شکل میگیرد. ولی اگر تمایل یکطرفه باشد و زن علاقه و تمایلی به ایجاد رابطه نداشته باشد، در بسیاری از موارد پدیدهای به نام تجاوز و خشونت یا آزار جنسی در قالب چشمچرانی، تماس لمسی، خویشتننمایی و... رخ مینماید.
مردان بیمار و هوسباز، ماهیت زن را در تن و جسم او خلاصه میکنند. آنان ارزش زن را فقط ناشی از رفتار یا جذابیت جنسی او میدانند و خصوصیات بارز و معنوی همچون همسری و مادری زن را در نظر نگرفته و او را در خیال خود به یک شیء جنسی تبدیل میکنند. قیافههای پرناز و غمزه، موهای الوان، چشمهای نافذ و قسمتهای ظریف و تراش خورده بدن زن از جمله مهمترین قسمتهای محرکی است که تظاهر آن میتواند امنیت و مصونیت زن را سلب کند. به همین دلیل چون نمیتوان جلوی قوه قدرتمند بینایی برخی مردان را گرفت، اسلام از زنان خواسته که با حفظ پوشش از حقوق فردی و اجتماعی خود محافظت و دفاع کنند. در حقیقت پوشیدگی باعث میشود که انسان هر چه را که میخواهد، نبیند و در نتیجه دربارهاش هم فکر نمیکند و در نهایت گناه و تحریکات کمتری اتفاق میافتد.
رنگ باختن جذابیتهای زنانه
اما چرا سطح استانداردهای جنسی بالا رفته است؟ وقتی زیباییهای ظاهری و جذابیتهای جنسی به فراوانی در محیط جامعه هویدا باشد، این تنوعات و فراوانیها موجب میشود که جنس زن، در نظر مردان عادی شود. در واقع جذابیتهای زنانه رنگ میبازد و دیگر نمیتواند پاسخگوی تقاضای روحی، روانی و جنسی مردان باشد. بر این اساس به نظر طبیعی میرسد که جنس مرد به دنبال سطح جدید از روابط و جذابیتهای جنسی باشد که متاسفانه این تنوعات به نهاد خانواده نیز لطمه میزند. زیرا زن یا مردی که بر اساس اصول و موازین اسلامی یک زندگی سالم را تشکیل دادهاند، هرگز نمیتوانند نیازهای مهار نشده همسرشان را برآورده سازند. بنابراین باعث از دست رفتن آرامش روانی افراد خانواده و وارد آمدن فشار مضاعف بر زنان میشود و میتواند پیامدهای ناخوشایندی همچون خیانت، متارکه و طلاق را به دنبال داشته باشد. ضمن اینکه جوانان نیز با مشاهده چنین مشکلاتی، تن به ازدواج و تشکیل خانواده نمیدهند و در نتیجه نسلی هم به وجود نمیآید و این موجب سیر نزولی جمعیت جامعه میشود و پس از گذشت مدت زمانی نیز درصد بزرگسالان و سالخوردگان نسبت به درصد کودکان و نوجوانان بیشتر میشود.
هدف از آزادی چیست؟
گاهی از زبان برخی شنیده میشود که زنان آزادی لازم را ندارند. امین کشوری در کتاب حجاب من میگوید: آنها کسانی هستند که سعی در فریب زنان را داشته و دارند. هدف آنها رهایی زن از پوشیدگی است تا از این طریق به تمایلات افسارگسیخته جنسی شان برسند. به واقع این آزادی متعلق به مردانی است که هر جا اراده کنند میتوانند از زنان و جذابیتها و زیباییهای آنها سوءاستفاده کنند، بدون آنکه زن بخواهد یا متوجه شود. برای این گونه مردان فرقی میان خانه و جامعه وجود ندارد و چون حریم میان خانواده و جامعه را برداشتهاند هر کسی هم میتواند به حریم خصوصیشان که مهمترینش نوامیس است دستاندازی کند. تحقیقات نشان میدهد در کشورهای غربی در فصول سرد سال که زنان از پوششهایی چون پالتو و شال استفاده میکنند بدترین دوران برای مردان هوسباز و بیبند و بار به شمار میرود.
تقویت پیوند زناشویی
اصل کلام این است، اسلام نه میگوید که زن از خانه بیرون نرود و نه میگوید حق تحصیل علم و دانش را ندارد، فقط میگوید زنان باید از پوششی شرعی برخوردار باشند، چون زن زیبایی و ظرافتهایی دارد که مرد طالبش است. زن باید در جای مناسب و در محیط خانواده و در مقابل همسر جذابیتهای کلامی، رفتاری و ظاهری خود را به کارگیرد. آن دسته از مردان هم باید از نظربازی و افکار بیمار و گناهآلود خود را فارغ کنند، چون لذتجوییهای شهوانی نیروی مفید آنان را فلج میکند و این موجب تضعیف اجتماع میشود.
این را هم بدانید هر چیزی که موجب تحکیم پیوند خانواده و سبب صمیمیت رابطه همسران میشود برای کانون خانواده مفید است و در ایجاد آن باید حداکثر کوشش مبذول شود. مهمترین آن اختصاص یافتن درخواستها و لذتهای جنسی در حریم خانواده و در کادر ازدواج است. تلاش در این راه پیوند زن و شوهری را محکم میکند و موجب اتصال بیشتر همسران به یکدیگر میشود. (ضمیمه چاردیواری)
فاخره بهبهانی
جام جم سرا: حجتالاسلام شهاب مرادی در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه برخی مردم بیان میکنند که به خاطر مشکلات مالی، اقدام به فرزندآوری نمیکنند نظر شما در این زمینه چیست، اظهار داشت: نظام تربیتی دین ما فضایی است که افراد باید تحت تربیت یک معلم دین و یک دیدگاه باشند، آن وقت همه چیز بر اساس آن باشد اما شاید واژه التقاط برای این فضای موجود، تلخ و تند است.
وی اضافه کرد: متأسفانه اینگونه است که ما بخشی از اعتقاد خود را از یک رُمان داریم، بخشی از یک فیلم و بخشی هم از گفتههای همکاران که این باعث میشود جهانبینی ما جهانبینی خالص دینی نباشد، جهان بینی باید حهان بینی دینی الهی باشد که در آن جهانبینی، خدا فعال ما یشاء، غنی و حمید و دستش باز است و همه موجودات رزق دارند، به قول سعدی آنکه دندان دهد نان هم دهد.
مرادی با بیان اینکه باید روی ضرورتهای این موضوع فکر کنیم تصریح کرد: دلیل اینکه افرادی تمایل به بچهدارشدن ندارند یا از آن فرار میکنند صرفاً به خاطر ترس از این نیست که والدین نگرانند بچههایشان مشکلات مالی پیدا میکنند یا مخارجشان نسبت به درآمدشان بیشتر است؛ به نظرم بیشتر این نیست؛ البته ما در مراجعاتی که داریم یکی از آنها همین است اما تشخیص روانشناختی دقیقی نمیتوانیم روی این اظهارات بدهیم.
رئیس سازمان فرهنگی و هنری شهردای تهران ادامه داد: به دخترخانمی میگوییم چرا ازدواج نمیکنی؟ میگوید: «من به مردها اعتماد ندارم» ولی وقتی با مشاور صحبت میکند میگوید ۴ سال است عاشق مرد متأهلی هستم که دوست پدرم است. بالای ۱۰۰ مورد این پروندهها وجود دارد که نمیتوانیم بگوییم و باید رازداری کنیم.
وی اضافه کرد: مسأله چیز دیگری است، در باب بچهدارنشدن موضوع این است که ابتدا تمایل به بچهدارشدن در مردها نیست یعنی مرد، بچهها را دوست ندارد، این ریشههای روانشناختی دارد که چرا یک پسر در سن ۲۸ سالگی بچه دوست ندارد. چرا برخی زوجها فکر میکنند بچه مزاحم لذتبردن آنهاست؟ الگوی لذتبردن بین زن و شوهر که بچه مزاحم آنهاست منبعث از کجاست؟
مرادی یادآور شد: گروه دیگری میگویند ما برای پدر و مادرمان چه کردیم که بچههایمان چه کنند؛ اینها افرادی هستند که روابط خوبی با پدر و مادر ندارند و وقتی به ما مراجعه میکنند سوال میکنند اگر مادر، آدم را نفرین کند، نفرینش میگیرد یا نه؟
وی گفت: ما درباره نسلآوری نباید صرفاً روی بحث تبلیغات تکیه کنیم، بلکه باید در خصوص روابط موجود در خانوده کار فرهنگی کنیم و کارهای مطالعات نیاز داریم، برداشت عمومی جامعه نسبت به رابطه مفهوم قدرت و خانواده باید تغییر کند، باید سواد عمومی بیشتر شود و روی مفهوم ملیت و قومیت باید علمیتر حرف بزنیم.
رئیس سازمان فرهنگی و هنری شهردای تهران خاطرنشان کرد: برخی نامزد مجلس هستند اما دیدگاهشان کاملا ژورنالیستی و منعطف به رای است و مصالح نظام را دنبال نمیکنند، کشورهای آن طرف حرف میزنند به دنبال نظام خودشان هستند چون میدانند همه قدرتشان در نگاه نظام است، لذا باید روی آن حرف زده شود، بحث جمعیت خیلی جدی است. (تسنیم)