این سه بار بغض گلوی مرا هم گرفت و البته چند بار دیگر هم، چون چیزی که میدیدم واقعیتی تلخ بود از زندگی مادرانی که فرزندانشان رهایشان کردهاند. چشمها باز هم تر میشد وقتی میدیدم در بخش بنفشه 5 آسایشگاه کهریزک، نیکوکارانی به این پیرزنهای تنها خدمت میکنند که هیچ نسبت خونی و سابقه آشنایی با آنها ندارند و تنها نقطه اتصال آنها به این آدمهای ناتوان، خداست و تلاش برای کسب رضایت او. زهره ماندگاری یکی از همین نیکوکاران است که 22 سال است پای سالمندان کهریزک نشسته و میگوید تا جان در بدن دارد دست از اینجا برنمیدارد. حرفهای او شنیدنی بود، خاطراتش آموزنده و سبک زندگیاش قابل الگوبرداری؛ زنی که مهربانیاش پرشورتر از مهربانی بیشتر فرزندان نسبت به مادر است.
چه شد که گذرتان به کهریزک افتاد؟
22 سال قبل یک روز مشغول تماشای تلویزیون بودم که برنامهای در مورد سالمندان آسایشگاه کهریزک پخش میکرد. آن روز یکی از کسانی که چهرهاش پخش شد خانمی بود که یکی از بستگان دور ما بود. همین باعث شد تصمیم بگیرم برای دیدن او به کهریزک بیایم. در واقع دفعه اول انگیزهام عیادت از فامیل دورمان بود، اما وقتی آمدم حس کردم گمشدهام را پیدا کردم . من بچه بودم که مادرم را از دست دادم و وقتی به آسایشگاه آمدم و این همه سالمند را دیدم، حس کردم همه مادر من هستند و نمیتوانم از آنها دل بکنم.
پس حتما رابطه عاطفی نزدیکی با این خانم داشتید که تا اینجا آمدید؟
بله، او برایم عزیز بود و همیشه گفتهام اول خدا و بعد او مرا به این کار کشاند؛ البته این خانم دو ماه بعد از ملاقاتم فوت کرد.
چطور شد سر از انجام کارهای نظافت سالمندان درآوردید؟
آن زمان سرگروه بخش بنفشه 5 خانم شرافت بود که خدا رحمتش کند. من 32 سالم بیشتر نبود و به علت وضع جسمیام کارهای سبکتر را انجام میدادم. یعنی مرا در حمام راه نمیدادند و میگفتند برای استحمام سالمندان آماده نیستی. اما بعدا این اجازه را پیدا کردم و حالا هم سالهاست سرگروه این بخش هستم و بر کار نظافت و استحمام سالمندان نظارت میکنم.
یکشنبهها نوبت حمام است، درست است؟
بله، هر یکشنبه و بیوقفه. من این روز آسایشگاه را با هیچ چیز عوض نمیکنم، حتی همه برنامههای روز یکشنبه را هم به خاطرش لغو میکنم. یادم هست عقدکنان دخترم یک روز یکشنبه بود. از صبح دخترم استرس داشت که من چه کار میکنم. تا چند ساعت هم دوام آوردم و در خانه ماندم، اما بعد نتوانستم و از خانه زدم بیرون. زایمان دخترم هم روز یکشنبه بود که من چون در آسایشگاه بودم نتوانستم همراهش باشم. نمیدانم شاید خدا مرا آزمایش میکند چون بارها گفتهام به هر قیمتی که شده روزهای یکشنبه به کهریزک میآیم. حتی به شوخی به مسئولان آسایشگاه گفتهام منتظر از پا افتادن من نباشید چون من با ویلچر هم شده خودم را به اینجا میرسانم.
چه چیز اینجا برای شما جالب است؟
به نظر من اینجا آدمها به خدا نزدیک میشوند. روزهای یکشنبه که به اینجا میآیم تا هفته بعد شارژ هستم و انرژی دارم. من همه سالمندان اینجا را دوست دارم. گاهی وقتها افرادی برای بازدید به بخش ما میآیند و با دیدن این مادران پیر واکنشهایی از خود نشان میدهند که خوشایند نیست یا مثلا جلوی بینیشان را میگیرند که من همه اینها را بیرون میکنم چون این مددجویان همه مادران من هستند و وقتی کسی از بین آنها فوت میکند انگار مادر خودم را از دست دادهام.
مادرتان چرا فوت کرد؟
سرطان داشت، چهل ساله بود که فوت کرد.
چیزی از خاطرات آن دوران یادتان مانده؟
بله، حتی لحظه فوت مادرم یادم هست. روزی که مادرم مرد من آ نقدر کوچک بودم که این مسائل را درک نمیکردم، ولی گویا مادرم گفته بود زهره را بیاورید تا ببینمش. وقتی به اتاق رفتم دیدم چانه مادرم میلرزد که فکر کردم سردش شده، برای همین به پدرم گفتم پتویی روی مادرم بیندازد، اما پدرم مرا از اتاق بیرون کرد و من هم بیخبر از همه جا رفتم به مدرسه. چند ساعت بعد یکی از اقوام ما آمد و بدون مقدمه گفت مادرت مرده باید برویم خانه که من شوکه شدم و از همان زمان بیماری صرع گرفتم. برای همین است که وقتی میآیم آسایشگاه دیگر کمبود مادر را حس نمیکنم. آسایشگاه حالتی دارد که هر کس بدون غرض وارد آن شود نمیتواند از آن دل بکند؛ البته به نظرم تا کسی قسمتش نباشد به اینجا نمیآید.
این که خدمت به سالمندان را از شستوشوی آنها آغاز کردید برایم جالب است.
البته من بیشتر از آن که خودم سالمندان را استحمام کنم در این 22 سال بر شستوشوی آنها نظارت داشتهام. من آن اوایل خودم آنها را میشستم و ناخنهایشان را میگرفتم، اما از وقتی سرپرست شدم نظارت دارم که شستوشوها درست و اصولی انجام شود. من حتی لای انگشتهای مادران را وارسی میکنم تا تمیز شده باشد و نسبت به شستوشوی آنها، این که درست خشک شوند و بدون اذیت لباس به تن آنها برود، نظارت میکنم. البته بعضی از مادران میگویند خودت ما را روی تخت بگذار که حتما این کار را انجام میدهم و هر کار دیگری داشته باشند برایشان میکنم.
حمام کردن سالمندان فوت و فن خاصی دارد؟
بله، مددجویان بخش ما همه روی برانکارد هستند و همه پوشک میشوند. پس هر کدام از مددجویان را سه نفر با برانکارد به داخل حمام میبرند. یک نفر مسئول آبگیری است که شیلنگ و دوش را میگیرد و یک نفر مسئول شستن سر که نباید دستکش دستش کند چون ممکن است موهای آنها را بکند. یک نفر نیز مسئول لیف زدن است که میتواند دستکش داشته باشد. پس در طول مراحل نظافت هر مددجو با ده نفر سروکار دارد که دو نفر لباسها را از تن آنها در میآورند، سه نفر شستوشو را انجام میدهند، یک نفر خشک میکند، سه نفر لباسها را تن میکنند و یک نفر ناخن میگیرد.
موقع شستوشو با این مادران حرف هم میزنید؟
بله، اینها همه زندگی مرا میدانند، من هم همه زندگی آنها را، آنها اخبار هر هفته را به من میدهند.
با شما درد دل هم میکنند؟
بله بسیار زیاد، من همیشه به نیروهای این بخش میگویم اگر من و شما نباشیم آدمهای زیادی هستند که پول میگیرند و به این مادران خدمت میکنند، پس باید سنگ صبورشان باشیم. برای همین همه ما اینها را مادران خودمان میدانیم و جزئی از وجودمان.
این مادرها با شما بداخلاقی هم میکنند؟
نمی شود گفت بداخلاقی، اما بعضی وقتها که از چیزی ناراحتند، ما را تهدید میکنند، مثلا میگویند کاری میکنیم که دیگر حقوقتان را ندهند.
یعنی نمیدانند شما نیکوکار هستید و مزد نمیگیرید؟
نه نمیدانند، هر بار از این مادران میپرسند چه کسی شما را میشوید، میگویند یک عده دلاک هستند که از حومه تهران میآیند.
ناراحت نمیشوید به شما میگویند دلاک؟
نه، تازه افتخار هم میکنیم؛ البته من میگویم لطفا مقام مرا بالا نبرید چون من جامه دارم نه دلاک.
شما گفتید این مادران همه پوشک میشوند، این وضع شما را ناراحت نمیکند؟ منظورم احتمال کثیف شدن و استشمام بوی ناخوشایند است.
وقتی جوانتر بودم خودم اینها را بلند میکردم و روی برانکارد میگذاشتم که خیلی وقتها بالا تنه لباسم پر از نجاست میشد، اما برایم مهم نبود و ناراحت نمیشدم. حالا هم نیکوکارانی که اینجا هستند از این وضع گله ندارند.
با این مادران که حرف میزنید از بچههایشان گله ندارند؟
من تا به حال نشنیدهام گله کنند با این که مددجویانی داریم که پنج، شش سال است کسی سراغشان نیامده.
فکر میکنید چرا؟
مادرها موجودات عجیبی هستند. قبل از این که ساختمان درمانی را در آسایشگاه بسازند بخش ما مخصوص سالمندانی بود که پزشک تشخیص داده بود تا چند ساعت یا چند روز دیگر فوت میکنند. در واقع اینجا محل نگهداری آدمهای در حال مرگ بود و من میدیدم اینها در آخرین لحظات زندگی بچههایشان را صدا میکنند. گاهی وقتها برای این که این مادران بیتاب را آرام کنم، خودم را بچه آنها معرفی میکردم و این مادران دست مرا میفشردند و آرام میشدند، تعدادی از آنها نیز در همین حال از دنیا رفتند.
پس اینجا نیز میشود مهر مادری را دید و طبیعتا بیمهری بچهها را؟
بله، ما اینجا بیمهری بچهها را زیاد دیدهایم، اما یک اتفاق را هرگز فراموش نمیکنم. چند سال پیش مردی جوان مادرش را به آسایشگاه آورد و مشغول انجام کارهای پذیرش بود؛ اما مادرش بیتابی میکرد و نمیخواست اینجا بماند، برای همین من کنجکاو شدم و ایستادم تا ببینم چه اتفاقی میافتد. شنیدم مادر میگفت پسرم مرا ببر تا از زنت خداحافظی کنم، اما چون پسر به حرفش گوش نمیداد مادر گریه میکرد و بیتاب بود. برای همین بهیار بخش گفت تا این مادر آرام نشود پسر حق خروج از اینجا را ندارد. بعد دیدم پسر به هوای آرام کردن مادرش او را به گوشهای برد و بعد صدای گریههای مادر بلندتر شد. جلوتر که رفتم دیدم پسر با مشت به پهلوی مادرش میکوبد و میگوید ساکت شو، مگر نمیبینی تا ساکت نشوی نمیگذارند من از این جا بروم. من دیگر طاقت نیاوردم و جلو رفتم و به پسر گفتم این مادر فقط دو سال آزگار گریههای تو را شنیده و با محبت تو را آرام کرده، حالا تو او را میزنی. بعد هم به بهیار گفتم بگذار این پسراز اینجا برود، عامل گریههای این زن همین پسر است.
با وجود این صحنهها و اتفاقات باز هم اینجا را دوست دارید؟
می دانید، نیکوکارانی که به اینجا میآیند به این مددجویان احتیاج دارند. یکی به اینجا میآید چون میخواهد بار گناهانش سبک شود، یکی میخواهد گذشتهها را جبران کند یا این که کارهای نکرده برای مادرش را برای اینها انجام دهد. پس کسانی که اینجا میآیند همه برای خودشان میآیند و برای همین حاضرند هر چیزی را تحمل کنند.
شما برای چه به اینجا میآیید؟
من وقتی به اینجا میآیم میتوانم ناملایمات زندگی را تحمل کنم.
وضع زندگیتان چطور است؟ منظورم این است که احساس خوشبختی میکنید؟
من زندگی معمولی دارم، اما همسری دارم که همراه من است. زمانی که بچه کوچک داشتم اگر او نبود نمیتوانستم به اینجا بیایم. حالا هم همسرم کمک کار من است و بعضی کارهای آسایشگاه را تقبل میکند.
همسرتان هم کار شست و شو را انجام میدهد؟
نه انجام نمیدهد، اما کمک مالی یا هر کمک دیگری که لازم باشد انجام میدهد. مثلا همسرم 15 سال است که شانه و ناخنگیر مورد نیاز در آسایشگاه را میخرد.
بچههایتان چطور؟
آنها هم نه، پسرم تازه از خارج کشور برگشته و دخترم ایران زندگی نمیکند.
اصلا روحیهای شبیه شما دارند؟
فکر نمیکنم اگر ایران بودند هم چنین کاری میکردند. من حتی چند بار از خواهرهایم خواستهام به اینجا بیایند، اما قبول نکردهاند، البته کمک مالی میکنند.
ما باوری داریم که اگر کار خیر انجام دهیم نتیجهاش را خواهیم دید؛ شما تا به حال نتیجه نیکوکاریتان را دیدهاید؟
من اصلا چند بار معجزه دیدهام. تا به حال دو بار تا پای مرگ رفتهام و برگشتهام. این دوبار پزشکها از من قطع امید کرده بودند، اما بعد از مدتی خوب شدم. دکترها گفتند معجزه شده که من هم ایمان دارم معجزه بوده است. بعد از چند ماهی که بیهوش بودم و به آسایشگاه برگشتم، فهمیدم این مادرها برایم کلی دعا کردهاند، یکی برایم صلوات فرستاده، یکی آیتالکرسی خوانده و یکی نذر کرده.
این را که سرنوشت ما چه میشود فقط خدا میداند. اگر روزی شما هم مثل یکی از همین مادران بیمار شوید، آلزایمر بگیرید یا دچار معلولیت شوید دوست دارید در کهریزک نگهتان دارند؟
چند تا از همکاران ما چنین سرنوشتی پیدا کردند و الان یک بخش ویژه نیکوکاران در آسایشگاه داریم؛ اما من فکر نمیکنم تحملش را داشته باشم مخصوصا این که روی برانکارد بخوابم و کسی مرا بشوید.
فکر میکنید در روز ناتوانی، بچهها و همسرتان کنارتان میمانند؟
فکر میکنم کنارم بمانند چون دو باری که بسختی مریض شدم خیلی برایم جانفشانی کردند. من به این مساله امیدوارم چون معتقدم هر آدمی در زندگی جزای اعمالش را میبیند. مدتی قبل با خانمی آشنا شدم که چند دختر داشت. این دخترها میدانستند که من کار نظافت سالمندان را انجام میدهم، برای همین پیشم آمدند و گفتند مادرمان چهار ماه است حمام نرفته و تو بیا او را بشوی، در حالی که خودشان حاضر نبودند مادر ناتوانشان را حمام کنند. من هم رفتم بدون این که به خانواده ام چیزی بگویم. شب موقع خواب مرتب به این موضوع فکر کردم و از خدا سپاسگزاری کردم که به من فرصت داد تا کاری کنم که این مادر امشب دیگر تمیز است و خودش را نمیخاراند.
با دخترهای این خانم حرف زدید، یا نصیحتشان کردید؟
من اینجور وقتها جملهای برای گفتن پیدا نمیکنم.
مریم خباز / گروه جامعه
جام جم سرا به نقل از واحد مرکزی خبر: محسن اعرابی پایین بودن قیمت فلافل، استفاده از انواع ادویه و ترشی در این نوع غذای جنوبی سریع پخت که با خمیر نخود تهیه میشود را چالشی برای سلامت دانست.
وی با بیان اینکه مصرف این غذای فست فودی کمتر از یکسال اخیر در مراکز متعدد پخت فلافل شهرهای مازندران بسیار زیاد شده به مردم توصیه کرد با آگاهی از مضرات آن در استفاده از روغنهای مانده به نمک فراوان و افزودنیهای شیمیایی و مواد بیکیفیت زیاد روی نکنند.
اعرابی اضافه وزن، تغییر حالت خلق و خوی روحی و روانی، افسردگی، پیش فعالی ابتلا به انواع بیماریهای قلبی عروقی، فشار خون، ابتلا به سرطان و دیابت را از دیگر اثرات مصرف غذاهای فست فودی بر شمرد.
او با اشاره به اینکه طی یک سال گذشته در مازندران واحد فروش فلافل نبوده اما اکنون صدها واحد در شهرها ایجاد شده و تنها در قائم شهر ۴۰ واحد فعالیت میکند، نظارت ویژه بهداشت به این مراکز را خواستار شد.
جام جم سرا: به گفته محققان، استفاده از فستفود طی ۳ بار یا بیشتر از آن در افراد مورد مطالعه نشان داده که تا ۳۹ درصد خطر ابتلا به آسم شدید در نوجوانان و تا ۲۷ درصد خطر ابتلا به آن در کودکان با افزایش همراه بوده است.
از طرفی دیگر، این مطالعه نشان داده است که برخلاف استفاده از فستفودها مصرف زیاد میوه در گروه مورد مطالعه با کاهش شدت بروز این علائم بین ۱۱ تا ۱۴ درصد میان نوجوانان و کودکان همراه بوده است.
به گفته این محققان فستفودها دارای سطوح بالایی از اسیدهای چرب اشباع و ترانسند که سیستم ایمنی بدن را تحت تأثیرات منفی قرار میدهد، در حالی که میوهها سرشار از آنتیاکسیدانها و دیگر ترکیبات مفید غنی برای بدن هستند. (باشگاه خبرنگاران)
با توجه به اینکه تعداد کل بیکاران مطلق کشور از سوی مرکز آمار ایران ٢میلیون و ۵۰۰هزار نفر اعلام شده است و معاون وزیر کار میگوید، ۳۱درصد از این افراد یعنی ۷۷۵هزار نفر، دارای تحصیلات دانشگاهی هستند، باید دید در کوتاهمدت و دراز مدت این مسأله چه اثرات اجتماعی و اقتصادی مخربی را در جامعه و خانوادههای ایرانی از خود به جا میگذارد. البته اگر لشکر جدیدی که در راه است را هم به این تعداد اضافه کنیم ماجرا ابعاد تازهتری پیدا میکند. مقامات وزارت کار همچنین اعلام کردهاند که بهزودی ٥میلیون و ۳۰۰هزار کارجوی فارغالتحصیل دانشگاه، راهی بازار کار خواهند شد و مسئولان باید در اینباره برنامهریزیهای جدی داشته باشند.
هر چند گاهی در مورد درستی این آمارها تردیدهایی در میان مردم و خود افراد بیکار وجود دارد. گاهی با یک نگاه به اقوام و همسایهها و اعضای خانواده خود و یک حساب سرانگشتی متوجه میشویم که نکند این آمار بیشتر است. بله، زیادند کسانی که معتقدند تعداد بیکاران در ایران حدود ۱۰میلیون نفر و تعداد دانشگاه رفتههای بیکار حدود ٥میلیون نفر است، اما این محاسبات با آمار ارایه شده هماهنگی ندارد و بهتر آن است که ما همین آمار را ملاک بگیریم.
تازهترین آمار نرخ بیکاری در ایران نشان میدهد در ۱۹ استان از ۳۱ استان کشور، نرخ بیکاری افزایش یافته است.
استانهای خراسان شمالی و کهگیلویه و بویراحمد با حدود ۱۶ درصد، بالاترین نرخ بیکاری را از آن خود کردهاند. استانهای ایلام، چهارمحال و بختیاری، گیلان، اصفهان، لرستان و کرمانشاه از دیگر استانهایی هستند که همگی با نرخ بیکاری ٢ رقمی، در رتبههای بعدی این آمار قرار دارند. بر اساس این گزارش، استان تهران با حدود ۵ درصد، کمترین نرخ بیکاری را در بین استانهای کشور از آن خود کرده است.
نباید فراموش کنیم که جمعیت ایران در ۳۰سال گذشته تقریبا ٢ برابر شده و حدود ۷۰درصد جمعیت کشور زیر ۳۵سال دارند و هر ساله دست کم حدود ٨٠٠هزار نفر وارد بازار کار ایران میشوند و ایران توان کافی برای پاسخگویی به این حجم از متقاضیان کار را ندارد. چندی پیش محمدباقر نوبخت، سخنگوی دولت حسن روحانی، در گفتوگو با شبکه خبر مدعی شد که در نتیجه ایجاد ۴۰۰هزار شغل طی ٦ ماه نخست سالجاری، نرخ بیکاری ایران به ٩/٥درصد کاهش یافته است.
مرکز آمار ایران در آخرین گزارش خود با تأیید سخنان محمدباقر نوبخت مبنی بر «تکرقمی بودن نرخ بیکاری در ایران» را اعلام کرد که نرخ بیکاری جوانان ۱۵ تا ۲۹ ساله ۲/۲۰درصد است. این نرخ، بیشتر از ٢ برابر نرخ عمومی به شمار میرود. در این گزارش که روز ۱۸ مهرماه سالجاری منتشر شد، اعلام شد که نرخ بیکاری در زنان تقریبا ٢ برابر مردان بوده و بیکاری در نقاط شهری نیز بیشتر از نقاط روستایی بوده است.
در این حال، علی ربیعی، وزیر کار ایران هشدار داده بود که اگر اقدام لازم انجام نگیرد، در سال ۱۴۰۰ جمعیت بیکار ایران از ۶میلیون به ۱۰میلیون نفر میرسد. ربیعی در گزارشی که به مجلس ایران ارایه داد اعلام کرد که بیکاری در بازار کار ایران درحال حاضر به یکی از پرچالشترین مسائل کشور در بخش داخلی تبدیل شده است.
بیکاری بهرغم مسائل پیچیده اقتصادی و اجتماعی که دارد، اثرات فردی مخربی را نیز در پی دارد. اثراتی که موجب رخت بر بستن نشاط اجتماعی میشود. فرد بیکار، به علت اینکه تولید کار نمیکند، احساس بیارزشی میکند. ارزش هر انسانی به کاری است که عهدهدار انجام آن است. به همین دلیل است که وقتی یک روز کار مفیدی انجام نمیدهیم، احساس بیارزشی و بیفایده بودن میکنیم. شادابی خود را از دست میدهیم و زمینه بروز انحرافات اجتماعی را در خود نمایان میسازیم.
کار منزلت اجتماعی افراد را ارتقا میدهد. فرد به علت دارا بودن زمینه فعالیت در رشته مورد علاقه خود به کسب سرمایهاجتماعی اقدام میکند و با افزایش سطح تحصیلات، درآمد، منزلت و موقعیت اجتماعی بهتری به دست میآورد. بیکاری مهمترین علت افزایش بزهکاریهای اجتماعی است و ارتباط افزایش بیکاری با افزایش بزه در جامعه مدتهاست که ثابت شده است. کاهش روابط اجتماعی و سست شدن پیوند فرد با پیکره اجتماع از دیگر آثار سوء بیکاری است. اجتماعی که در آن بیکاری ریشه دوانیده باشد، به سرعت شاهد کاهش جریانهای اجتماعی مثبت خواهد بود و مباحثی همچون سازگاری، همکاری، توافق در مقابل تعارض و مخالفت رنگ میبازد.
باید دید در صورتی که مسأله بیکاری حل نشود و تبدیل به بحران بیکاری شود آیا اهرمهای لازم اجتماعی برای جلوگیری از آسیبهای اجتماعی و کاهش آن تدارک دیده شده است؟ به نظر چنین نمیآید! (روزنامه شهروند)
*انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی در «جام جم سرا» لزوماً به معنای تایید یا رد محتوای آن نیست و صرفاً به قصد اطلاع کاربران بازنشر میشود.
673
غده پروستات بخشی از دستگاه تولید مثل در مردان است که در زیر مثانه و بر روی کف لگن قرار دارد. مجرای خروج ادرار که از مثانه شروع میشود از میان غده پروستات عبور میکند. تغییرات مهم پروستات شامل بزرگی خوشخیم این غده، موجب بروز سرطان و عفونت پروستات میشود.
سرطان پروستات از نظر شیوع و فراوانی یکی از شایعترین سرطانها در مردان است که رشد سولهای بدخیم در پروستات را به دنبال دارد و با افزایش سن، احتمال بروز این سرطان بیشتر میشود. سرطان پروستات میتواند بدون علامت باشد و فقط در بررسی توسط پزشک تشخیص داده شود.
علائم اولیه آن کاهش فشار ادرار، قطع و وصل شدن جریان ادرار، تاخیر در شروع ادرار، نیاز به تخلیه مکرر، احساس باقی ماندن ادرار در مثانه، درد هنگام دفع ادرار و بیاختیاری ادرار است که البته ممکن است بیمار از درد لگن، کمر درد و درد پا نیز شکایت داشته باشد.
به گفه کارشناسان مرکز بهداشت استان مرکزی، در موارد پیشرفتهتر که بیماری به استخوانها نیز سرایت کرده است، دردهای استخوانی نیز به علائم بیماری اضافه میشود. در مواردی نیز دیده شده که وجود سرطان پروستات در بستگان درجه اول باعث افزایش احتمال ابتلا به بیماری به میزان دو برابر خواهد شد. اگر بیش از یک نفر از بستگان درجه اول به سرطان پروستات مبتلا باشند، احتمال ابتلا به آن چهار برابر خواهد شد.
علاوه بر افزایش سن که احتمال ابتلا را بالا میبرد، مصرف چربی زیاد در رژیم غذایی درصد ابتلا به این سرطان را افزایش میدهد.
کارشناسان معاینه پروستات در مردان بالای چهل سال توسط متخصص ارولوژی، معاینه سالیانه پروستات و انجام آزمایش خون جهت اندازهگیری پروتئین PSA در خون مردان بالای 50 سال و همچنین نمونهبرداری از پروستات جهت آزمایش توسط متخصص آسیبشناسی را از راههای تشخیص زودرس سرطان پروستات عنوان میکنند.
در صورتی که سرطان پروستات در مراحل اولیه تشخیص داده شود و درمان انجام شود، میتواند به بهبودی کامل منجر شود. (ایسنا)
121
در حالی که نسبت نرمال متولدین پسر به دختر در جهان، ۱۰۵ به ۱۰۰ است؛ یک دهه قبل در چین به ازای هر ۱۲۱ نوزاد پسر، ۱۰۰ نوزاد دختر متولد میشد و این اتفاق زنگ خطر را برای پر جمعیتترین کشور جهان به صدا درآورد. چشم انداز نگران کننده رسیدن به جامعهای بحران زده که دارای میلیونها پسر مجرد است، منجر به این شد که دولت قوانینی را بر آزمون تعیین جنسیت پیش از تولد، سقط جنین انتخابی و قانون تک فرزندی اعمال کند. در حالی که شکاف جنسیتی در سالهای اخیر رو به کاهش میرود و در مقابل هر ۱۰۰ دختر، ۱۱۶ پسر به دنیا میآیند، باز هم نیاز مبرمی به انجام اقداماتی جهت استاندارد سازی این نسبت جنسیتی وجود دارد.
در کشوری که نام خانوادگی توسط پسرها به نسل بعد منتقل میشود و فرزندان مذکر بیشترین امنیت اجتماعی و اقتصادی را برای خانواده به همراه میآورند، ترجیح خاصی برای داشتن نوزاد پسر وجود دارد. خانم «ژیا» که یک معلم زبان انگلیسی ۳۴ ساله است، میگوید خانواده همسرش از او میخواستند صاحب فرزند پسر شود تا وی بتواند مدیریت تجارت خانواده را بر عهده بگیرد. خانم ژیا میافزاید: «من با خانواده ثروتمندی وصلت کردم و مادر شوهرم مشتاق بود تا فرزندمان پسر باشد. در نظر داشتم تا در صورتی که فرزندم دختر بود، سقط جنین کنم. یکی از دوستانم کلینیکی را پیشنهاد داد که کار تعیین جنسیت جنین را انجام میداد. این تست اصلا دردآور نبود و تنها ۱۵ دقیقه طول کشید اما به دلیل اینکه در چین، تعیین جنسیت جنین غیر قانونی است، غیر از خانواده خودم آن را به احدی نگفتم.»
بر اساس آخرین سرشماری ملی در چین، این نخستین مرتبه در ۵ سال گذشته است که نسبت پسرهای متولد شده در شانگهای نسبت به دخترها، افزایش نشان میدهد. شانگهای با ۱۵ میلیون جمعیت بزرگترین شهر چین است و در سال اخیر در این شهر نسبت تولد پسر به دختر ۱۱۲ به ۱۰۰ بوده در حالی که در سال قبلتر، این نسبت ۱۰۹. ۶ به ۱۰۰ بوده است. کارشناسان عقیده دارند که ممکن است این تغییر عمده به علت ورود جمعیت مهاجر به شانگهای باشد.
مقامات چینی در سالهای گذشته سعی کردهاند با ممنوع ساختن آزمایش تعیین جنسیت جنین و جلوگیری از سقط جنینهای دختر، به یکنواخت سازی نسبت جمعیتی کمک کنند اما این تلاشها خیلی موفق نبوده و اکنون یک مادر باردار چینی به راحتی میتواند با صرف حدود ۴۰ تا ۵۰ دلار، بوسیله آزمایش سونوگرافی، جنسیت فرزند خود را پیش از زایمان بداند و اگر مایل بود، با پرداخت پول بیشتر، سقط جنین انجام دهد.
برخی از کارشناسان عقیده دارند، سیاست تحمیل تک فرزندی در دهههای اخیر و بر هم زدن تعادل طبیعی زایمان، موجب شده که این شکاف جمعیتی گسترده بروز کند. سال گذشته، دولت چین به زوجهایی که هر دو تنها فرزند خانواده خود بودهاند اجازه داد فرزند دوم را هم بیاورند و این موضوع، گامی اصلاحی در یکسان سازی جمعیت زنان و مردان چینی برآورد شده است.(مجله مهر)
تنظیم خورشیدی ساعت بدن
به گفته متخصصان، نور خورشید نقش مهمی در کنترل ساعت بیولوژیکی یا همان ساعت داخلی بدن دارد و باعث تنظیم چرخه خواب و بیداری، دمای بدن، ضربان قلب، ترشح هورمونها و... میشود. این در حالی است که بینظمی در ساعت بیولوژیک بدن بروز اختلالات خواب، به هم خوردن هوشیاری و نشاط فرد، اختلال در حافظه، افسردگی و حتی مشکلات قلبی ـ عروقی را به همراه دارد و به همین سادگی میتواند از عوامل موثر در کاهش طول عمر باشد.
آفتاب و ویتامین D
احتمالا میدانید نور خورشید منبع اصلی ویتامین D است؛ ویتامینی که به تامین کلسیم و فسفر در استخوانها منجر میشود و جلوی بروز پوکی استخوان و عوارض ناشی از آن را میگیرد. به همین دلیل هم متخصصان توصیه میکنند روزانه حداقل 10 دقیقه در معرض آفتاب قرار بگیرید به طوری که نور را از طریق پوست و کف دستها جذب کنید. البته این به معنی بیخطر بودن اشعههای مضر خورشید نیست. پس استفاده از ضدآفتاب را هرگز نباید فراموش کنید تا از آن طرف بام نیفتید و خطر بروز سرطان پوست تهدیدتان نکند.
خورشید علیه سکته
در حالی که متخصصان تاکید میکنند تماس طولانیمدت با نور خورشید سرطانزاست، اما نتایج بررسی محققان نشان میدهد استفاده مفید از آفتاب نهتنها در کاهش خطر بروز پوکی استخوان موثر است، بلکه با کاهش فشار از حمله قلبی و سکته پیشگیری میکند و به این ترتیب یک گام بزرگ به 100 ساله شدن نزدیک خواهید شد. به گفته این محققان وقتی پوست به صورت محافظتشده (استفاده از ضدآفتابهایی با SPF مناسب) در معرض نور آفتاب قرار میگیرد، مقدار کمی اکسید نیتریک از راه پوست وارد گردش خون شده کاهش فشار خون را به همراه دارد. همچنین براساس پژوهشهای متعدد، افرادی که در مناطق سردتر زندگی میکنند یک برابر و نیم بیشتر از افرادی که هر روز حتی به میزان کم در معرض نور خورشید قرار دارند دچار سکته مغزی میشوند. البته درباره این موضوع فرضیههای زیادی مطرح است، اما دلیل اصلی این موضوع هنوز به طور کامل مشخص نشده و بررسیها همچنان ادامه دارد، اما نتیجه تحقیق به قوت خود باقی است، چراکه این آزمایش روی 500 نفر طی 15 سال انجام شده است.
خداحافظی آفتابی با افسردگی
بد نیست بدانید یکی از راهکارهای مقابله با افسردگی، نوردرمانی است. همچنین قرار گرفتن در معرض نور خورشید تا حد زیادی از بروز افسردگی پیشگیری میکند؛ بیماری شایعی که سلامت روانی افراد را به خطر میاندازد و حداقل پنج سال طول عمرشان را کاهش میدهد. (جام جم سرا)
مریم صالحی با بیان اینکه فصل بهار، فصل برداشت و عرضه ریواس با طعم ترش و ساقههای خوشرنگ آن است و با توجه به خواص فراوان این گیاه بهتر است جایی برای آن در برنامه غذایی افراد در نظر گرفته شود گفت: ریواس گیاهی است از تیره ترشکها که به طور وحشی در اطراف رودخانهها رشد میکند. این گیاه، حاوی مقدار زیادی کلسیم و پتاسیم است. بنابراین میتواند به خوبی فشار خون را تعدیل و به تنظیم آن کمک کند. همچنین تاثیر بسیار خوبی بر دستگاه گوارش دارد چراکه ترشحات اسیدی معده را تنظیم کرده و با تحریک ترشح نمکهای صفرای در هضم و جذب چربیها موثر است.
وی در باره موارد پرهیز از مصرف ریواس گفت: برخی افراد باید از مصرف ریواس پرهیز کنند به عنوان مثال افرادی که به سنگهای کلیوی اگزالاته مبتلا هستند باید ریواس را از برنامه غذایی خود حذف کنند. همچنین مادران شیرده باید آگاه باشند که ممکن است مصرف ریواس توسط آنان در دوران شیردهی باعث اسهال در نوزادشان شود. اما در عین حال مصرف آن در کودکان برای رفع یبوست بسیار کمککننده است.
صالحی افزود: افرادی که به ناراحتی روده و سوء جذب چربی دچارند نیز برای تامین ویتامینهای محلول در چربی و بهبود هضم و جذب چربیهای مفید غذایی میتوانند از ریواس بهره ببرند.
این کارشناس ارشد تغذیه گفت: ریواس در تحریک ترشح انسولین از لوزالمعده موثر است و میتواند به تنظیم قند خون در بیماران دیابتی کمک کند. به علاوه فیبر بالایی دارد و میتواند در تنظیم قند و چربی خون موثر باشد.
صالحی گفت: فیبر بالا و انرژی اندک ریواس میتواند بدون دریافت کالری اضافی احساس سیری ایجاد و به کاهش وزن کمک کند. همچنین اگر به یبوست مبتلا هستید بهتر است هفتهای دو تا سه مرتبه ریواس مصرف کنید. ریواس و آب آن در درمان تب، بیاشتهایی و یرقان به کار میرود که بهتر است آب ریواس در ترکیب با آب هویج، کرفس، خیار و سیب مصرف شود.
وی یادآور شد: ریواس ویتامین C بالایی دارد و به ترمیم زخمها کمک میکند. بنابراین پس از عمل جراحی یا سوختگی و هرگونه آسیب وارده به پوست و بافتهای بدن بهتر است از ریواس کمک بگیرید، همچنین مصرف آن پس از جراحیهای چشم یا موارد ابتلا به کاتاراکت میتواند در تسریع بهبود چشم کمککننده باشد.
او گفت: این سبزی سرشار از انواع ترکیبات آنتی اکسیدان است که میتواند در پیشگیری از پیری، بیماریهای قلبی -عروقی، انواع سرطان و مقاومت بدن در برابر آلودگی هوا موثر باشد. (ایسنا)
نتیجه یک پژوهش جدید در «مجله روانشناسی بالینی و اجتماعی» مشخص کرده است که نهتنها استفاده دایم از فضای این شبکه اجتماعی با بروز نشانههای افسردگی ارتباط دارد، بلکه به نظر میرسد که این پیوند نامطلوب بین فیسبوک و افسردگی، به وسیله رقابت اجتماعی که یک پدیده شناخته شده روانی است، تشدید میشود. بدین معنی که مقایسه کردن لحظات یکنواخت خود با تصویر ظاهری که از دوستانمان در فیسبوک میبینیم- مثل عکسهای مونتاژ شده از تعطیلات یا چهرههای زیبای غیرواقعی- دلیلی است که این بخش از فضای مجازی را با بروز علامتهای افسردگی مرتبط میسازد.
آیا زمان آن رسیده که ارتباط با فیسبوک را کم کنیم؟ یا شاید بهتر باشد که نگرش خود را تغییر دهیم؟
در پژوهش جدید دانشگاه هوستون، محققان از مردم خواستهاند به سه پرسش، پاسخ دهند: میزان استفاده از فیسبوک در طول روز، احتمال انجام مقایسه اجتماعی و تعداد دفعاتی که نشانههای افسردگی را تجربه کردهاند.
حاصل این تحقیق، مشخص کرد که تعداد قابل توجهی از کاربران دایمی فیسبوک، بارها خود را با دیگران مقایسه کرده و در نتیجه نشانههای افسردگی را بیش از سایرین بروز داده بودند.
آنچه به دست آمده بدین معنی نیست که فیسبوک افسردگی ایجاد میکند، اما به این نکته اشاره دارد که میان صرف زمان زیاد در فیسبوک، مقایسه کردن خود با دیگران و احساس افسردگی، رابطه معناداری برقرار است.
پژوهشهای پیشین مشخص کرده بود که مقایسه اجتماعی رو به بالا (مقایسه خود با کسانی که معروفتر یا جذابتر هستند) باعث میشود که افراد، نسبت به خود احساس بدی پیدا کنند، درحالیکه مقایسه رو به پایین (قیاس با کسانی که در برخی موارد، نسبت به فرد در درجه پایینتری قرار دارند) پدید آورنده احساس خوب است.
از اینرو در بخش دوم این پژوهش، لایههای عمیقتری مورد بررسی قرار گرفت و سعی شد که تفاوت میان دو نوع مقایسه رو به بالا و رو به پایین سنجیده شود. از مردم پرسیده شد که وقتی پستهای مختلف سایر افراد را در فیسبوک میبینند، دقیقاً چه احساسی دارند؟ نتیجه نشان داد که مهم نیست که یک شخص مقایسه رو به بالا، رو به پایین یا حتی خنثی انجام میدهد- همه انواع مقایسهها با احتمال بالایی از بروز علامتهای افسردگی در ارتباطند.
دستاورد این مطالعه ممکن است خیلی دور از انتظار و شگفتآور نباشد، اما نقش عامل واسطه- یعنی انجام مقایسه با دوستان- را بیش از پیش نمایان میسازد. اگرچه مطالعات قبلی، ارتباط بین نشانههای افسردگی و فیسبوک را آشکار ساخته بود، اما این پژوهش، اولین تحقیق از نوع خود است که نشان داد مقایسه اجتماعی، سازوکار بنیادین و عامل برقرارکننده ارتباط بین استفاده از فیسبوک و افسردگی است. به بیان دیگر، کاربران دایمی فیسبوک دچار نوعی مقایسه همیشگی خود با دوستانشان هستند و همین مسأله باعث میشود بیشتر احساس افسردگی کنند.
آیا همه ما باید حساب کاربری خود در فیسبوک را ببندیم؟ پاسخ منفی است، چراکه نکته مهمتری وجود دارد: رابطه ما با فناوری بیش از آن حدی که فکر میکنیم، قابل تامل است. بنابراین پیش از خداحافظی از دنیای فیسبوک، باید قدری به میزان تأثیر دنیای مجازی بر دنیای واقعی خود بیندیشیم.
ممکن است پس از استفاده از فیسبوک احساس خوبی داشته باشید. حتی در این صورت نیز پیامد ناخواسته، این است که خود را با تصویر ظاهری دوستان فیسبوکی میسنجید، تصوری غیرواقعی از زندگی دیگران به دست آورده و احساس میکنید که با آنان برابر نیستید. همین نتیجهگیری میتواند منجر به بروز علایم افسردگی شود. اما اگر پس از استفاده از فیسبوک، به جای احساس خوب، شدیداً احساس بدی به شما دست میدهد، زمان آن رسیده که درباره ادامه حضور خود در این فضا بررسی مجدد انجام دهید و احتمالاً باید از صفحه کلید رایانه خود فاصله بگیرید!
پژوهشگران تحقیق یاد شده، به گفته تئودور روزولت اشاره میکنند: «مقایسه، دزد شادی است». اگر این گفته درست باشد (که علم، درستی آن را تأیید میکند)، حالت روانی ما تا حد زیادی به خودمان بستگی دارد، یعنی برای داشتن حس خوب، باید بتوانیم مقایسه نامتعادل بین لحظات کسلکننده خود و لحظات خاطره انگیز دوستانمان را متوقف کنیم.
فیسبوک میتواند یک منبع مثبت برای بسیاری از افراد باشد، اما اگر بهعنوان راهی برای سنجیدن موفقیت خود در برابر دیگران به کار رود، تأثیر منفی خواهد داشت. محققان معتقدند که استفاده از فیسبوک ارتباط مستقیمی با افسردگی ندارد، اما برای آن دسته از کاربران دایمی این فضا که به دلیل مقایسه زندگی خود با تصویر دوستانشان از تعطیلات لوکس و رویایی، احساس حسادت را تجربه کردهاند، احتمال بروز علایم افسردگی، بیش از بقیه است. البته در علوم اجتماعی از یافتههای پژوهشهای مختلف در جهت همافزایی و دستیابی به نتایج کاملتر استفاده میشود و بدیهی است که یک مطالعه به تنهایی نمیتواند مبین روابط علی و معلولی باشد. نتایج این پژوهش جدید نیز فقط دربردارنده نکات منفی نیست. تیم تحقیق دریافت که کاربران، مادامی که درباره چگونگی استفاده از اطلاعات ارایه شده در شبکههای اجتماعی، آگاه باشند، میتوانند از شکل گرفتن احساسات بد درونی دوری کنند. نخستین گام برای این کار، تقویت خودآگاهی است. (ترجمه: مینو میرزایی/ شهروند)
*انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی در «جام جم سرا» لزوماً به معنای تایید یا رد محتوای آن نیست و صرفاً به قصد اطلاع کاربران بازنشر میشود.
دکتر محمود بابایی درباره علت بروز این مشکل گفت: «اولین دلیل بروز قی بیش از اندازه و غیر طبیعی در گوشههای چشم، آلوده بودن چشم برخی از افراد است. البته، استفاده از انواع لوازم آرایشی چشمی و باقی ماندن طولانیمدت آنها در سطح پلک یا حتی داخل چشم هم میتواند باعث افزایش آلودگی چشمها و قی کردن گاه و بیگاه آنها شود».
این جراح و متخصص چشم ادامه داد که اگر بیماران درگیر با این مشکل، مرد باشند هم باید بهداشت چشم و صورت خود را بیشتر رعایت کنند. عضو هیات علمی گروه چشمپزشکی بیمارستان بقیهالله خاطرنشان کرد: «شهرهای بزرگی مانند تهران، اراک، اصفهان و شیراز یا حتی شهرهای غربی و جنوبی، آلودگی زیادی دارند و همه این آلودگیهای محیطی میتوانند زمینه آلوده شدن چشمها را فراهم کنند و باعث قی کردن آنها شوند».
وی در ادامه صحبتهای خود افزود: «بهطور کلی، افرادی که با قی کردن غیر طبیعی چشمهای خود مواجه هستند باید نسبت به برطرف کردن آلودگی چشمی، بدنی و محیطیشان دقت بیشتری داشته باشد. از این رو، توصیه اصلی و مهم ما به این افراد این است که هرچه زودتر نسبت به برطرف کردن این آلودگیهای سطحی از صورت خود اقدام کنند و با استفاده از آب گرم و شامپو بچه، روزی 2 تا 3 بار چشمهایشان را شستوشو دهند».
سلامانه نوشت: بابایی در نهایت به این نکته مهم هم اشاره کرد: «قی کردن بیش از اندازه چشمها میتواند در افرادی با پوستهای چرب و بسیار چرب هم اتفاق بیفتد. پوست پلکها، امتداد پوست صورت هستند. افرادی که پوست صورتشان بیش از اندازه چرب است، این چربی را از روی پلک به گوشهها و در نهایت هم به داخل چشمشان انتقال میدهند و باعث تجمع چربی یا قی کردن گوشههای چشم میشوند. از این رو، به چنین افرادی هم توصیه میشود که حداقل روزی 3 تا 4 مرتبه صورت خود را با آب ولرم و شامپو بچه یا صابونهای ملایم بشویند تا چربی پوست و قی کردن بیش از حد گوشههای چشمشان را کم کنند».