مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

اشتباهات رایج والدین در تربیت کودک

[ad_1]

پنج کار که به‌عنوان پدر یا مادر هرگز نباید انجام دهید؛

parents-and-kids

اگر میخواهید برای فرزند خود بهترین پدر و مادر دنیا باشید بهتر است برخی از اشتباهات رایج والدین در تربیت فرزندان خود را انجام ندهید.

به گزارش آلامتو و به نقل از سپیده دانایی؛ همه ما ایده‌هایی درباره رفتار با نوزادان و کودکانمان داریم؛ اما وظیفه والدین، آموختن درباره شیوه‌های تربیت کودکان است. یکی از مشکلات در تربیت کودک، غلبه باور عمومی بر یافته‌های تحقیقی روان‌شناسان در رفتار والدین است. والدین به این دلیل که سالیان سال اغلب مردم به یک ایده تربیتی در رفتار با کودک اعتقاد داشته‌اند، خود را به آن متعهد می‌دانند؛ در حالی که یافته‌های تحقیقی جدید روان‌شناسان ممکن است از بی‌اعتباری یا حتی پرهزینه بودن آن رفتار حکایت کند. این پنج کار، نمونه‌هایی از این ایده‌ها هستند که والدین در اغلب کشورهای دنیا از آن به‌عنوان رفتارهای رایج در تربیت کودک استفاده می‌کنند؛ پنج کاری که اغلب روان‌شناسان به‌خصوص روان‌شناسان کودک بر انجام ندادن آنها تأکید کرده‌اند. البته یادتان باشد برای اینکه رفتار شما خالی از این پنج مورد شود، به زمان نیاز دارید.

این پنج مورد همهٔ رفتارهایی نیست که شما به‌عنوان یک والد ممکن است به اشتباه انجام دهید. رفتارهای بسیار زیاد دیگری نیز در تربیت اغلب والدین وجود دارد که نیاز به اصلاح دارد؛ اما این پنج مورد مهم‌ترین آنهاست که بیشتر والدین از آنها استفاده می‌کنند.

والدینی که معتقدند در صورتی که به بچه‌شان غذا ندهند او غذا نمی‌خورد، آیا تا به حال برای چند روز این کار را امتحان کرده‌اند؟ یا تنها در یک یا دو موقعیت که با این ادعای کودکشان مواجه شده‌اند، جا زده‌اند و دوباره خودشان وظیفه غذادادن را به عهده گرفته‌اند؟

آیا به کودکم اجازه دهم پیش من بخوابد؟ هرگز!

چند وقت پیش در خبری اعلام شد، مادری که فرزند ۳ساله‌اش را پیش خود خواباند، بر اثر افتادن روی کودک موجب خفگی او شد. این اتفاق وحشتناک است. اما توصیه اکید روان‌شناسان برای اجازه ندادن به کودک برای خوابیدن پیش والدینش تنها به دلیل این پیامدها نیست. دلایل روان‌شناختی و تربیتی بسیار زیادی نیز در این باره وجود دارد. یکی از مهم‌ترین این دلایل، استقلال نیافتن کودک خواهد بود. البته یکی از مهم‌ترین موارد که باید مورد توجه قرار دهید، این است که منظور از این بچه‌ها، کودکان بالای دو سال هستند. کودکان زیر دوسال باید در تختی که کنار تخت والدین‌شان قرا دارد بخوابند تا در صورتی که خطری آنها را تهدید کرد، بتوانند سریع واکنش نشان دهند. بنابراین یادتان باشد که اگر فرزند بالاتر از دو سال شما تمایل به خوابیدن پیش شما را دارد، بعد از مدتی به تنها خوابیدن عادت خواهد کرد. فقط شما باید این مسئله را بخواهید.

مراحل مختلف غذادادن به بچه‌ام را باید خودم انجام دهم؟ هرگز!

دکتر مارتین سلیگمن، روان‌شناس مشهور معاصر، معتقد است غذا دادن به بچه‌ای که خودش می‌تواند غذا بخورد، تنها موجب درمانده شدن او و زود جازدن و خستگی در برابر مشکلاتی می‌شود که در بزرگسالی تجربه می‌کند. این تنها ادعایی روان‌شناسانه نیست و نتیجه تحقیقات زیاد این روان‌شناس بزرگ آمریکایی است. وقتی شما به کودکتان غذا می‌دهید، به او این پیام را می‌دهید که خودش توان این کار را ندارد. برخی از والدین ادعا می‌کنند که اگر این کار را نکنند، فرزندشان غذا نمی‌خورد. پاسخ سلیگمن را بخوانیم: «این فقط یک پیش‌بینی از رفتاری است که ما تنها گوشه‌ای از آن را دیده‌ایم. والدینی که معتقدند در صورتی که به بچه‌شان غذا ندهند او غذا نمی‌خورد، آیا تا به حال برای چند روز این کار را امتحان کرده‌اند؟ یا تنها در یک یا دو موقعیت که با این ادعای کودکشان مواجه شده‌اند، جا زده‌اند و دوباره خودشان وظیفه غذادادن را به عهده گرفته‌اند؟» سلیگمن می‌گوید: «در این رابطه باید کمی سخاوتمند باشید و نگران هدررفتن غذا یا کثیف شدن میز یا فرشتان هم نباشید. این هزینه آموزش خودکنترلی به کودکان است.»

آیا می‌توانم از تلویزیون یا بازی‌های کامپیوتری به‌عنوان ابزاری برای ساکت کردن فرزندم استفاده کنم؟ هرگز!

وقتی پدر و مادری از شیطنت‌های کودکشان در خانه خسته می‌شوند، به‌دنبال یک بچه‌خفه‌کن می‌گردند! در سال‌های اخیر این بچه‌خفه‌کن، تماشای تلویزیون یا استفاده از بازی‌های کامپیوتری است. این واکنش در برابر شیطنت‌های کودک به‌هیچ‌عنوان درست نیست. وقتی مدام این اتفاق رخ می‌دهد، کودکتان یاد می‌گیرد که هر وقت بخواهد تلویزیون تماشا کند یا بازی کند، باید شیطنت کند. بازی‌های کامپیوتری و تماشای تلویزیون که به این صورت انجام می‌گیرد نیز معمولاً از کنترل لازم خارج شده و مسائلی پیش می‌آورد که روان‌شناسان به‌عنوان خطرات استفاده زیاد از این وسایل ذکر کرده‌اند.

آیا می‌توانم هنگام تربیت فرزندم از دیگرانی که او می‌شناسد، استفاده کنم؟ هرگز!

مادران و پدران بسیار زیادی وجود دارند که در موقع تربیت فرزندشان به او مدام یادآوری می‌کنند که مادربزرگ یا پدربزرگشان در تربیت آنها اعتقاد داشته که باید فلان کار را انجام داد یا اینکه عمو یا خاله او اعتقاد دارد که ما تو را زیادی لوس کرده‌ایم و از این قبیل اظهارنظرها. طبیعتاً با تکرار چنین نقل‌قول‌هایی نه‌تنها به هدفتان که اصلاح رفتار کودک است نمی‌رسید، بلکه او را نسبت به خودتان بی‌اعتماد می‌کنید، زیرا به او یادآوری می‌کنید که نمی‌توانید به صورتی مستقل رفتار کنید و او را هم نسبت به این افراد متنفر می‌کنید.

آیا می‌توانم برخی اوقات خونسردی‌ام را از دست بدهم؟ هرگز!

برخی اوقات که کودک‌تان اشتباهی انجام می‌دهد، واقعاً لازم است به جای تلاش برای کنترل بچه‌تان، خودتان را کنترل کنید. این بدان معناست که برای یک لحظه به خودتان القا کنید کودکتان متعلق به فرد دیگری است نه متعلق به شما. بنابراین گامی به عقب بردارید و واکنشی را که بیشتر مؤثر است در نظر بگیرید. راه‌حل‌های زیادی وجود دارد. اما اگر خونسرد نباشید، هیچ‌یک را نخواهید یافت.

ADS

[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

تربیت کودک کودک کودک را وادار به حضور در جمع نکنید مشکلات رفتاری کودک خردسال نقش کدامیک از والدین در چند اشتباه رایج پیرامون آموزش توالت رفتن به … تا مدتهای طولانی والدین باید مساله توالت رفتن را به کودک گوشزد کنند چون عمده کودکان روانشناسی کودک،روانشناسی کودکان،روانشناسی کودک …آموزش نقاشی به کودک روانشناسی کودکانآموزش نقاشی کودکانروانشناسی کودککودکان رشد و تکامل کودک ، خلاقیت کودک کودکپیشنهاداتی برای رهایی از اضطراب جدایی چطور ایده پردازی در کودک را تقویت کنیم؟ بیش ازدواج و آموزش مسائل جنسی و روابط زناشوئیافزایش اعتماد به نفس در فرزندان افزایش اعتماد به نفس در فرزندان بالا بردن اعتماد به اشتباه تربیتی که پدر و مادر ها مرتکب می شوندرفتار کودک رفتار با کودک تربیت کردن بچه‌تربیت کودکان تربیت فرزند تربیت کودکروانشناسی کودک کودکمان را با نظم آشتی دهیم فاطمه اسلامیه یکی از مشکلات رایج در بین برخی از کودکان به نقش پدر و مادر در تربیت و آموزش فرزندان و لزوم …نقش انجمن اولیا و مربیان مدارس،والدین ،پدر ، مادر، تربیت، مشاوره خانوده،تربیت بیش فعالیچهارده مقاله ی بررسی ، شناخت و درمان …مقالـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــه اول تعلیم و تربیت اسلامی جایگاه اجتماعی معلمانجایگاه معلم در نظام آموزشی الهی از نظر پروردگار عالم، کار معلم کار خداست و نقش او در تربیت کودک کودک کودک را وادار به حضور در جمع نکنید مشکلات رفتاری کودک خردسال نقش کدامیک از والدین در تربیت چند اشتباه رایج پیرامون آموزش توالت رفتن به کودکان تا مدتهای طولانی والدین باید مساله توالت رفتن را به کودک گوشزد کنند چون عمده کودکان توجهی روانشناسی کودک،روانشناسی کودکان،روانشناسی کودک و نوجوان آموزش نقاشی به کودک روانشناسی کودکانآموزش نقاشی کودکانروانشناسی کودککودکانکاردستی روانشناسی کودک کودکمان را با نظم آشتی دهیم فاطمه اسلامیه یکی از مشکلات رایج در بین برخی از کودکان به ویژه رشد و تکامل کودک ، خلاقیت کودک کودک رشد و تکامل کودکرشد و تکامل کودکانرشد و تکامل کودک رشد و تکامل کودک سالهرشد و تکامل ازدواج و آموزش مسائل جنسی و روابط زناشوئی افزایش اعتماد به نفس در فرزندان افزایش اعتماد به نفس در فرزندان بالا بردن اعتماد به نفس در اشتباه تربیتی که پدر و مادر ها مرتکب می شوند رفتار کودک رفتار با کودک تربیت کردن بچه‌تربیت کودکان تربیت فرزند تربیت کودک نقش پدر و مادر در تربیت و آموزش فرزندان و لزوم مشاوره خانواده نقش انجمن اولیا و مربیان مدارس،والدین ،پدر ، مادر، تربیت، مشاوره خانوده،تربیت فرزندان عکس ازچیدمان خونه هامون انسیه مامان امیرعلی صفحه ماماصدرا پست ها عضویت قظ چند نکته به بیان ساده در مورد چیدمان منزل بیش فعالیچهارده مقاله ی بررسی ، شناخت و درمان مشاور مقالـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــه اول


ادامه مطلب ...

اشتباهات رایج والدین در تربیت کودکان(2)

[ad_1]

اغلب والدین می دانند روش های کاربردی آنان چندان تاثیری ندارد ولی این آگاهی ، آنان را از به کارگیری روش هایشان بازنمی دارد. به همین علت در اینجا اشتباهات والدین در رفتار با فرزندشان را مورد بررسی قرار می دهیم.

اشتباهات رایج والدین در تربیت کودکان(2) 

 

اشتباهات رایج والدین در تربیت کودکان(2)  اغلب والدین می دانند روش های کاربردی آنان چندان تاثیری ندارد ولی این آگاهی ، آنان را از به کارگیری روش هایشان بازنمی دارد.

بی تاثیر بودن روش های به کار گرفته شده در شناخت اولین قدم در راه بهبود، بسیار حائز اهمیت است. به همین علت اشتباهات والدین در رفتار با فرزندشان را مورد بررسی قرار می دهیم.در این مقاله به 10 اشتباه رایج تربیتی که والدین آنها را به کارمی بندند اشاره کرده ایم.

سرزنش:

 

شما فرزند خود را بابت رفتارش سرزنش می کنید. مثلا «تو که هنوز اتاقت را مرتب نکرده ای!» یا «تو که دوباره خواهر کوچکت را اذیت کردی!» گاهی این سرزنش ها جای خود را به جمله های حقارت آمیز می دهند. مثلا «این رفتار تو واقعا دوستانه نیست!» آیا فرزند شما بعد از شنیدن چنین سرزنش هایی، رفتار خود را تغییر داده است؟ شما دقیقا همان کاری را به کودک خود می گویید که در آن لحظه انجام می دهد؛ در صورتی که فرزند شما کاملا به عمل خود واقف است.


آگاهی از نامناسب بودن رفتار کودک، معمولا هیچ سودی ندارد. از نظر کودک، این سرزنش ها صرفا عیب جویی از سوی شماست. کودک می اندیشد: «او مرا دوست ندارد. پس باید برای جلب توجه او بجنگم.» بخصوص اگر سرزنش های شما با ابراز جمله های تحقیرآمیز همراه باشد، این احساس در کودکتان قوی تر خواهد بود.

تنبیه بدنی:

آیا شما هم تا به حال اختیار خود را از دست داده اید؟ آیا تا به حال اثر دست خود را روی صورت یا بدن فرزند خود دیده اید؟ آیا تا به حال فرزندتان را حسابی کتک زده اید؟ تقریبا همه ما حداقل یک بار، دانسته یا ندانسته، کودک خود را به گونه ای تنبیه بدنی کرده ایم. درک چگونگی اثر تنبیه بدنی روی کودکان، بسیار آسان است. کودکانی که مرتب از والدین خود کتک می خورند، بعد از مدتی حساسیت شان در برابر درد کاسته می شود.

کودکانی که کتک می خورند، همانند دیگر رفتارهای خصمانه والدین، اغلب حس انتقامجویی در آنان قوی می شود. در ضمن نباید فراموش کرد که کودکان هر آنچه از ما می آموزند، به فرزندان خود منتقل می کنند. هر ضربه ای که به فرزندتان وارد کنید، ضربه ای به ارتباط شما و فرزندتان وارد خواهد آمد. تنبیه بدنی تحقیرآمیز و به کارگیری آن در راه تربیت کودکان، کاملا نامناسب است.

اشتباهات رایج والدین در تربیت کودکان(2) 

 

نادیده گرفتن رفتارهای مطلوب: بعضی از کودکان مشکلات رفتاری زیادی دارند؛ زیرا والدینشان بسیار کم به رفتارهای خوب آنان توجه می کنند و آنان را مورد تشویق قرار می دهند؛ ولی هر بار کار اشتباهی از آنان سرمی زند، بشدت مورد مواخذه قرار می گیرند. اگر رفتار شایسته کودک مورد بی توجهی و بی مهری قرار گیرد، در آینده رفتارهای پسندیده کمتر از او سر می زند.


اگر بر اثر بی توجهی رفتار خوبی از بین رفت، اصلا تعجب نکنید. یک اصل مهم در تربیت صحیح کودک تشویق و توجه به رفتارهایی است که دوست دارید در آینده بیشتر شاهد آن باشید.

ترور شخصیت:

هنگامی که والدین روی فرزندان خود اسم می گذارند و آنان را با همان اسامی صدا می زنند، ممکن است مشکلات عاطفی و رفتاری در کودکان ایجاد کنند. کودکان نسبت به این مساله خیلی حساس هستند؛ مثلا هنگامی که والدینشان آنان را احمق، کودن، گیج، خرفت، خنگ، پروفسور، مزاحم و... صدا می زنند.

گاهی اوقات والدین از این القاب برای ترور شخصیت کودک استفاده می کنند، ولی ممکن است گهگاه بدون این که منظور خاصی داشته باشند، از این القاب استفاده کنند. این لغات ممکن است منعکس کننده خشم پدر یا مادر نسبت به کودک باشد، اما معمولا نه تنها باعث بهبود اوضاع نمی شود؛ بلکه آن را وخیم تر نیز می کند.

تسلیم:

والدین تسلیم را می توان والدین لوس کننده هم نامید. این دسته از والدین هیچ محدودیتی قائل نمی شوند و محدودیت هایی را که در نظر می گیرند غالبا لغو می کنند. فرزندان این گونه والدین بدون داشتن خطوط راهنمایی معین بزرگ می شوند. والدین به آنچه کودکان می خواهند، تسلیم می شوند.

ما اغلب این قبیل کودکان را با صفت لوس توصیف می کنیم. کودکانی که هیچ گونه محدودیتی برای آنها منظور نمی شود، ممکن است در برخورد با دیگران دچار مشکل شوند

بزرگنمایی:

یک امر عادی و ساده را به صورت مساله ای پیچیده در می آورید و فکر می کنید اگر فرزندتان این طور عمل نکند، آن غذا را نخورد، یا کمی تب داشته باشد، دیگر دنیا به آخر رسیده است. دائم دست و پایتان می لرزد. خودتان تمام کارهای بچه را انجام می دهید، به جزئیات کارش دخالت می کنید و دیگر فکر نمی کنید بچه باید مستقل بار بیاید.

فرزند انسان موجود عجیب و غریبی است. پدر و مادری که زیاده از حد از بچه ها حمایت می کنند، بیش از حد از آنها مواظبت می کنند و حاضر نیستند بچه شان به هیچ قیمتی طعم ناکامی و ناراحتی را بچشد و مرتب مثل یک نوزاد با او رفتار می کنند، فرزندشان برای رویارویی موفقیت آمیز با زندگی تجربه کسب نمی کند و بزرگ هم که شد، حاضر نیست کمترین مسوولیتی به عهده بگیرد.

انتظارات بیش از حد:

 داشتن انتظارات منطقی از کودکان بستگی به سن و میزان رشد آنان دارد. والدینی که از فرزندان خود خواسته های زیادی دارند که بیش از توان آنان است، با مقاومت و حتی گاهی با تنفر کودکانشان مواجه می شوند. به عنوان مثال اگر دنبال دردسر می گردید، از کودک 3 ساله ای بخواهید بدون کمک گرفتن از دیگران اتاق به هم ریخته ای را مرتب کند.


رشوه:

اگر چنین کنی، چنان خواهیم کرد! رشوه دادن نیز همانند روش های دیگر قطعا با شکست مواجه خواهد شد؛ روشی که در آن بوضوح به کودک گفته می شود که اگر کاری را بکند (یا نکند) پاداشی دریافت خواهد داشت.

«اگر با برادر کوچک خوب رفتار کنی، تو را می برم سینما.»

«اگر شعر را حفظ کنی، تو را می برم مسابقه فوتبال.»

این نوع برخوردهای شرطی ممکن است طفل را وادار کند برای به دست آوردن یک هدف آنی، کاری را انجام دهد، ولی بندرت باعث کوشش مداوم کودک خواهد شد. حرف های ما به او القاء می کند به قابلیت او شک داریم. اشکالات اخلاقی زیادی درباره پاداش هایی که به صورت رشوه استفاده شوند، وجود دارد.

بسیار مفیدتر و لذتبخش تر است که جایزه را بدون این که آن را از قبل اعلام کنیم و کاملا بدون انتظار کودک به او بدهیم. جایزه باید نشانگر شخصیت و قدردانی ما باشد.

تهدید:
«اگر یک بار دیگر دوستت را اذیت کنی، یک کتک مفصل می خوری.» «صد بار بهت گفتم سنگ پرت نکن، اگر یک بار دیگر این کار را تکرار کنی من می دانم با تو. دیگر کمربند را می آورم.»، «صبر کن تا بابا بیاید خانه.» هنگامی که کودک بارها تهدیداتی از والدین خود می شنود، ولی بندرت عواقب کار بد خود را می بیند، باید گفت تهدید به تنبیه کردن مبدل به روشی نامناسب و بی حاصل برای مهار رفتار کودک می شود.

گاهی اوقات این تهدیدها حتی به کودکان این جرات و شهامت را می دهد تا پدر و مادر خود را در آن محدوده امتحان کند و صبر و تحمل آنان را بسنجد.

مشاجره:

هر کودکی نیاز به امنیت روانی دارد و والدین موظف هستند این نیاز را برای کودک تامین کنند. روش هایی از قبیل عیبجویی، لجبازی، سرزنش، داد و فریاد، بددهنی و مشاجره با کودک موجب می شود کودک احساس ناامنی کند و دچار اضطراب شود. به کار بردن این روش ها موجب می شود احترام متقابل بین شما و فرزندتان از بین برود و والدین اقتدار خود را از دست بدهند

اشتباهات رایج والدین در تربیت کودکان(2) 

 

مرجع : تسنیم


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

اشتباهات رایج والدین در تربیت کودکان محبوب ها …اغلب والدین می دانند روش های کاربردی آنان چندان تاثیری ندارد ولی این آگاهی ، آنان را اشتباهات رایج والدین در تربیت کودکاناشتباهات رایج والدین در همراه در بین کودکان در حال افزایش است کودک در هنگام غذا تربیت کودک و اشتباهاتی که نباید انجام داد آکااشتباهات رایج والدین در تربیت کودکاشتباهات والدین در تربیت در امر تربیت کودکان اشتباهات رایج والدین در تربیت کودکاشتباهات رایج والدین در تربیت از اشتباهات رایج والدین در های تربیت کودکان اشتباه رایج والدین در تربیت کودکان اشتباه رایج والدین در تربیت کودکان آیا فرزندتان ااشتباهرایجوالدینتربیتکودکان۱۰ اشتباه رایج والدین در تربیت کودکان واضح۱۰اشتباهرایجوالدیندر۱۰ اشتباه رایج والدین در تربیت کودکان شناسهٔ خبر دوشنبه ۱ آذر ۱۳۹۵ ۱۷ اشتباهات رایج والدین در تربیت کودک پورتال …اشتباهاترایجاشتباهات رایج والدین در تربیت برای والدین و کودکان اشتباهات رایج والدین در اشتباه رایج والدین در تربیت فرزندان کودک و …خانوادهکودک و نوجوان اشتباه رایج والدین در تربیت از جامعه در بزرگسالی می‌شود عدم در کودکان اشتباهات رایج والدین در تربیت کودکان وبلاگ …اشتباهات رایج والدین در به همین علت اشتباهات والدین در آن در راه تربیت کودکان ۱۰ اشتباه رایج والدین در تربیت کودکان۱۰ اشتباه رایج والدین در تربیت اشتباهات والدین در آن در راه تربیت کودکان روانشناسی کودک،روانشناسی کودکان،روانشناسی کودک و نوجوان آموزش نقاشی به کودک روانشناسی کودکانآموزش نقاشی کودکانروانشناسی کودککودکانکاردستی تربیت کودک کودک را وادار به حضور در جمع نکنید مشکلات رفتاری کودک خردسال نقش کدامیک از والدین در تربیت ازدواج و آموزش مسائل جنسی و روابط زناشوئی افزایش اعتماد به نفس در فرزندان افزایش اعتماد به نفس در فرزندان بالا بردن اعتماد به نفس در روانشناسی کودک کودکمان را با نظم آشتی دهیم فاطمه اسلامیه یکی از مشکلات رایج در بین برخی از کودکان به ویژه اشتباه تربیتی که پدر و مادر ها مرتکب می شوند رفتار کودک رفتار با کودک تربیت کردن بچه‌تربیت کودکان تربیت فرزند تربیت کودک مراقبت دوران بارداری کودک مراقبت در دوران بارداریمراقبت از کودککودک داریمراقبت از نوزادتغذیه مناسب بارداریرژیم نقش پدر و مادر در تربیت و آموزش فرزندان و لزوم مشاوره خانواده نقش انجمن اولیا و مربیان مدارس،والدین ،پدر ، مادر، تربیت، مشاوره خانوده،تربیت فرزندان سایت فروش عطر و عطر فروشی یار ،مطالب جالب و عکس عطر فروشی عطر فروشی ، پخش و فروش عطر در ایران ، سایت فروش عطر ، آدرس عطر یار ، آدرس نمایندگی عطر ایبرشم شناخت کودکان استثنایی انواع عقب ماندگی ذهنی براساس علل ارثی نوشته شده در دوشنبه پانزدهم خرداد ۱۳۹۱ساعت ۱۶۲۹ بعد از ظهر توسط منصور عیدیان آمیزش جنسی در انسان ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد آمیزشجنسیدر آمیزش جنسی در انسان یا سکس و یا خفت‌وخیز معمولاً به ورود اندام تناسلی مرد در اندام تناسلی


ادامه مطلب ...

چگونه کودکی رازدار تربیت کنیم؟

[ad_1]

 


سلب اعتماد نکنید
وقتی کودک‌تان رازی را به شما می گوید، یعنی او به شما کاملا اعتماد دارد، پس شما باید حافظ امین این اعتماد باشید و به هیچ قیمتی اجازه ندهید این اعتماد از بین برود. اگر راز او را به دیگران، حتی اگر به همسرتان، بگوئید مطمئن باشید او دیگر به شما اعتماد نمی‌کند و حرف‌های مهمش را برای همیشه از شما پنهان خواهد کرد. البته کاملا طبیعی است که پدر و مادر درباره مشکلات فرزندشان با یکدیگر گفتگو و مشورت کنند، اما این گفتگوها نباید به گونه‌ای باشد که کودک اعتمادش را از دست داده و فکر کند این کار به معنای فاش کردن راز او بوده است. کودکان باید در همان سال‌های اولیه کودکی، این موضوع را به خوبی درک کنند که اگر رازهای دیگران را فاش کنند، هیچ کس به آنها اعتماد نخواهد داشت و در مقابل، اگر محرم اسرار باشند، مورد اعتماد دیگر دوستان و آشنایان خواهند بود.

با کودک بازی رازداری کنید
نقش بازی را در آموزش و تفهیم اطلاعات بسیار مهم و جدی بدانید. در قالب بازی، با آرامش، می‌توانید به کودک اطلاعات بدهید و رازداری را به او بیاموزید، مثلا چیزی را در مکانی پنهان کنید که فقط شما و کودک مطلع باشید، سپس از کودک بخواهید در مورد آن به کسی چیزی نگوید چرا که این یک راز است. اگر کودک توانست چند ساعت به کسی چیزی نگوید او را تشویق کنید و بگوئید: «آفرین بر تو که توانستی این راز را به خوبی حفظ کنی، این هم جایزه شما (جایزه می‌تواند تشویق کلامی، اسباب بازی، رفتن به پارک، خرید بستنی و تنقلات، رفتن به یک مهمانی و ... باشد)»

سنجیدگی رفتار فرزندتان را باور کنید
به فرزندتان اعتماد داشته باشید و به او گوشزد کنید که می‌دانید و یقین دارید که او بسیار باهوش است و می‌تواند در مواقع اضطراری بسیار خوب رفتار کند.

 

همواره به یاد داشته باشید، هرگز شایسته نیست از ترس این که کودک‌تان ممکن است اطلاعات خانوادگی را فاش کند، او را در فقر اطلاعاتی نگاه دارید بلکه همواره در نظر داشته باشید که شرایط غیر قابل پیش بینی و اضطراری وجود دارد که مدیریت آن از دستتان خارج است. بی‌تردید آموزش کارهایی که نباید انجام شوند، بسیار سخت است زیرا ضمیر ناخوداگاه کلمات منفی مانند «نکن و نگو» را به خوبی نمی تواند تجزیه و تحلیل کند، بنابراین برای آموزش هرگز نباید از افعال منفی استقاده کنید مثلا به جای کاربرد جملات منفی مانند «من مطمئنم که مثل همیشه این بار هم نمی توانی جلوی زبانت را نگه داری یا عادت به خبرچینی داری و همیشه حرف نسنجیده می‌زنی» و... بهتر است به کودک‌تان بگوئید:«من می‌دانم اگر کسی راجع به خانواده از تو سوال کند، به او خواهی گفت: من اطلاعات زیادی ندارم، بهتر است از مامان و بابام بپرسید».

 

چگونه کودکی رازدار تربیت کنیم؟ 

 

توصیه می‌شود پیوسته عزت نفس و خودباروی فرزندتان و روحیه رازداری او را به طرق مختلفی چون قصه گویی، نمایشنامه، فیلم و کارتون‌های مفید و سالم تقویت کنید، چه بسا اگر فرزندتان را به خاطر آنچه که به خوبی یادگرفته یا در آن توانمند شده است تحسین کنید، او احساس امنیت شخصی کرده و تلاش می‌کند هرگز مرتکب خطای عمدی نشود.  

نیاز به جلب توجه او را اقناع کنید
برخی از کودکان برای جلب توجه دیگران بخصوص والدین شان اقدام به افشای راز می‌کنند، در حالی که هرگز هدف‌شان آبروریزی و یا انتقام از پدر و مادرشان نیست، درچنین شرایطی بهتر است برای کسب اعتماد به نفس و جلب توجه از طریق مثبت این کودکان تلاش نمود. اگر به کودک هنرهای مثبت چون توانایی ورزش، نقاشی، داستان گویی و... را یاد بدهید، هیچ گاه او این انگیزه را پیدا نمی کند که از طریق منفی توجه دیگران را به خود جلب کند. از سوی دیگر توجه به کودک در زمان‌ها و مکان‌های مختلف باعث خنثی شدن انگیزه منفی جلب توجه از طریق افشای راز می‌شود.

 

اگر در شرایط عادی نه به هنگام خبرکشی، به کودک خود توجه کنید، او را تشویق کنید، در آغوش بگیرید، بوس و نوازشش کنید و...  کودکتان روحیه آرام، سالم و طبیعی پیدا می کند که نیازی به جلب توجه نمی‌بیند.

کودک را تحقیر نکنید
مراقب حفظ آبروی کودک هنگام خبر چینی باشید، هرگز کودک را بخاطر این رفتار ناپسندش، تهدید، توبیخ، تحقیر و تنبیه فیزیکی نکنید. تمامی این حرکات باعث می‌شود کودک کینه‌تان را به دل بگیرد و بخاطر انتقام هم شده، این رفتارش را شدت دهد.

 

مثلا اگر جلوی دیگران خبر شما را بازگو می‌کند، خشونت به خرج ندهید، او را خورد و تحقیر نکنید، دست او را نکشید، فحش ندهید، بیرونش نکنید و یا به دروغگویی متهمش نکنید.

از دیگران کمک بخواهید
از اطرافیان خود خواهش کرده و به آنها سفارش کنید وقتی کودکتان افشای راز می‌کند، او را تحویل نگیرند و به حرف‌هایش گوش ندهند. اگر کودک جایی برای این کار پیدا نکند، حتما برای ترک آن تشویق می‌شود.

با او صحبت کنید
اگر پیش کودک خود اعتبار و ابهتی دارید، بهتر است بعد از ارتکاب این خطا، در زمانی مناسب و در یک مکان خلوت، بدون عصبانیت و از سر دلسوزی و نصحیت، با کمال احترام و صمیمیت در مورد احساسات و نگرش خود راجع به این رفتار کودک صحبت کنید. مثلا به او بگوئید: از کار دیروزش بسیار دلخور و ناراحت هستید، و در صورت تکرار آن ممکن است چند ساعتی با او حرف نزنید.

کودک را تنبیه کنید
حواس تان باشد به هنگام ارتکاب خطا به کودک نگویید:«دیگه مامانت/بابات نیستم، دیگه دوست ندارم، دیگه از چشمم افتادی و...» تمامی این جملات امنیت روانی کودک را تهدید می‌کند.

شخصیت کودک را از رفتار کودک جدا کنید، هیچ گاه از خود کودک ابراز تنفر و ناراحتی نکنید بلکه بهتر است از کار زشت او ابراز انزجار و تنفر کرده و تنبیه و توبیخش کنید. مثلا بگویید:«من تو را خیلی دوست دارم ولی از این کارت خیلی ناراحت شدم چون راز خانه را پیش خاله‌ات گفتی، بسیار دلگیر  شدم».

 

اگر کودک همچنان به ارتکاب این عمل زشتش ادامه داد، تنبیه به شیوه محروم سازی را در مورد او اجرا کنید. به او بگویید:«چون دیروز این کار زشت را انجام دادی و راز خانه را برای دیگران تعریف کردی، تا دو روز حق نداری بازی رایانه کنی»؛ بدون پرخاش و عصبانیت بازی‌های او را از مقابل چشمانش بردارید، سعی کنید مرعوب گریه و التماس‌های بسیارش نشوید، با مهربانی با او مخالفت کنید و قاطعانه به او بگوئید:«قبلا به تو هشدار داده بودم، چون گوش به حرف ندادی، این محرومیت می‌شود نتیجه کارت! 

 


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان


عبارات مرتبط با این موضوع

تربیت کودک آکابانوکودک را وادار به حضور در جمع نکنید مشکلات رفتاری کودک خردسال نقش کدامیک از والدین در بایسته‌های اخلاقی همسران و نقش آن در تربیت فرزندانچکیده این مقاله، با رویکرد تحلیلی و نظری به بررسی بایسته‌های اخلاقی همسران و آثار آن لیست اسامی قرانی و مذهبی صفحه دوستای عزیز این لیستو از سایت زیر نوشتم شاید به بعضی از دوستان کمکی کرده باشم پیش دبستانی و مهد کودک مهتابپدر و مادر عزیز آیا برای تربیت فرزندانتان دانشی آموخته‌اید؟ یا مهارتی کسب نموده‌اید؟سلام یکسری اسم خیلی خوشگل برای نی نی ها …سلام یکسری اسم خیلی خوشگل برای نی نی ها پیداکردم گفتم استفاده کنیدچرا این مردم با کوبیدن بینی سلام می دهند؟ …جدیدترین اخبار گوناگون را در تابناک با تو از دست ندهید در این سایت شما هر روز گزید از قادسیه تا منی آن روز که رفتند حریفان پی هر کار زاهد سوی مسجد شد و من جانب خمارخانم ها برخورد درست با مرد زندگیتان را بیاموزیدخانم ها برخورد درست با مرد زندگیتان را بیاموزید خانم ها برخورد درست با مرد زندگیتان فروردین همه چیز در مورد کودکانشکل‌گیری شخصیت کودکان تا حد زیادی موروثی است و از والدین به ارث می‌رسد اما تا حدودی اخبار روابط عمومی مقالات روابط عمومیبا توجه به نقش فراگیر و عمیق روابط عمومی‌ها در سازمانها، شرکتها و تأثیرگذاری آنها چگونه کودکی رازدار تربیت کنیم؟ نقش بازی را در آموزش و تفهیم چگونه کودکی رازدار تربیت کنیم کامل خبر در پایگاه خبری فردا چگونه کودکی رازدار تربیت چگونه کودکی رازدار تربیت کنیم؟ نقش بازی را در آموزش و تفهیم چگونه کودکی رازدار تربیت کنیم چگونه کودکی رازدار تربیت چگونه کودکی رازدار تربیت کنیم؟ چگونه کودکی رازدار تربیت کنیم؟ چگونه کودکی رازدار تربیت کنیم؟ چگونه کودکی رازدار تربیت کنیم؟ چگونه کودکی رازدار تربیت کنیم؟ چگونه کودکی رازدار تربیت کنیم؟ چگونه کودکی رازدار تربیت کنیم؟ بلاغ مازندران مهر مادری در ورزش رزمی بلاغ مازندران مهر مادری در ورزش رزمی بلاغ مازندران مهر مادری در ورزش رزمی طراحی مبلمان هنری گسترده است که زیبایی طراحی مبلمان هنری گسترده است که زیبایی طراحی مبلمان هنری گسترده است که زیبایی چگونه کودکی رازدار تربیت کنیم؟ چگونه کودکی رازدار تربیت کنیم؟ محبوب ها نقش بازی را در آموزش و تفهیم اطلاعات بسیار مهم و جدی بدانید در قالب بازی، با آرامش، می چگونه کودکی رازدار تربیت کنیم؟ آکا نقش بازی را در آموزش و تفهیم اطلاعات بسیار مهم و جدی بدانید در قالب بازی، با آرامش، می بلاغ مازندران چگونه کودکی رازدار تربیت کنیم؟ حسینی قسم حضرت عباس را باور کنیم یا دم خروس چگونه کودکی رازدار تربیت کنیم؟ چگونه کودکی رازدار تربیت کنیم؟ چگونهکودکی جمع‌آوری از ما، انتخاب از شما کنسرت، پارتی، همایش، فیلم، تئاتر و اخبار چگونه کودکانی با شخصیت تربیت کنیم؟ چگونه کودک را با شخصیت کودکی که نام و لقب خود را بپسندد همواره احساس برتری چگونه کودکی رازدار تربیت کنیم؟ نقش بازی را در آموزش و تفهیم چگونه کودکی رازدار تربیت کنیم؟ نقش بازی را در آموزش و تفهیم اطلاعات بسیار مهم و جدی بدانید چگونه کودکی مودب تربیت کنیم کودکان و والدین تعلیم و تربیتچگونه کودکی مودب تربیت کنیم چگونه کودکی مودب تربیت کنیم


ادامه مطلب ...

اثرات منفی مشارکت نکردن پدر در تربیت کودک

[ad_1]

حضور موثر و مشارکت پدر در امور تربیتی باعث می‌شود کودک پدر را صاحب قدرت بداند و به او تکیه کند. وقتی پدر کنار می‌کشد یا کنار گذاشته می‌شود، ناخودآگاه این تصور برای کودک ایجاد می‌شود که پدرش ضعیف است و از پس کارها برنمی‌آید.

 اثرات منفی مشارکت نکردن پدر در تربیت کودک

 

اثرات منفی مشارکت نکردن پدر در تربیت کودک   ضرب‌المثل یک دست صدا ندارد در مورد تربیت فرزند هم صدق می‌کند. نه شما و نه هیچ‌کس دیگری به تنهایی نمی‌تواند نیازهای عاطفی و روانی فرزندش را برآورده کند.

 

مادر و پدر هیچ‌یک نمی‌توانند به تنهایی و بدون همکاری دیگری کودک سالمی را بار بیاورند. کیانی‌نژاد،  روانشناس می‌گوید: پدر و مادر هر کدام  ویژگی‌هایی دارند که حذف‌شان باعث می‌شود همه‌چیز به خوبی پیش نرود و به اصطلاح یک جای کار بلنگد.

 

اگر شما هم تصور می‌کنید با تمام وقت مادری کردن و حذف پدر از گردونه تربیت و وقت‌گذرانی با کودک، همه دین‌تان را به کودک خود ادا کرده‌اید، بدانید با این تصور چقدر به فرزندتان آسیب می‌رسانید.

 

اثرات منفی مشارکت نکردن پدر در تربیت کودک

تیر خلاص را به پدر نزنید
حضور موثر و مشارکت پدر در امور تربیتی باعث می‌شود کودک پدر را صاحب قدرت بداند و به او تکیه کند. وقتی پدر کنار می‌کشد یا کنار گذاشته می‌شود، ناخودآگاه این تصور برای کودک ایجاد می‌شود که پدرش ضعیف است و از پس کارها برنمی‌آید. در نتیجه به‌طور طبیعی نمی‌تواند به یک فرد ضعیف تکیه کند و رابطه سالم او با پدر مخدوش می‌شود و برایش خلأهایی می‌سازد که با هیچ چیزی پر نمی‌شود. لازم به یادآوری است که اولین الگوی هر فردی پدر و مادر اوست و در مقاطع سنی مختلف و در مواجهه با دنیای بیرون آنها همیشه پشت و پناه هستند پس نباید اجازه داد یکی از این پایگاه‌های مهارت‌آموزی نابود شود.

با هم هماهنگ باشید
مرد و زنی که از یکدیگر جدا شده‌اند و کودک یکی از آنها را هفته‌ای یک‌بار می‌بیند، به مصلحت تربیت کودک باید در امور فرزندپروری با یکدیگر تعامل صحیحی داشته باشند؛ مثلا اگر کودک پیش مادر زندگی می‌کند، از پدر خواسته شود در همان یک روز که از کودک نگهداری می‌کند به اصول تربیتی مادر وفادار باشد؛ یعنی اگر بچه عادت دارد هر شب ساعت 9 بخوابد، این نکته در آن یک شب پیش پدر هم رعایت شود. در صورتی که کودک از حضور یکی از والدین محروم شده‌ است، ارتباط با بستگان نزدیک و هم‌جنس کودک و بزرگسالان هم‌جنس او، تاثیر بسیار خوبی بر تربیت و رشد او می‌گذارد؛ مثلا برای یک پسر حضور دایی، عمو و پسرهای‌شان و برای یک دختر معاشرت با خاله، عمه و دخترهای‌شان می‌تواند از نظر احساسی تا حد کمی خلأهای او را جبران کند.

چرا پدرها در تربیت مشارکت نمی‌کنند؟
کودکانی که همزمان نمی‌توانند حمایت پدر و مادر را داشته باشند به دو گروه گفته شده محدود نمی‌شوند. در حالت سوم هر دو والد زنده هستند و با هم زندگی می‌کنند ولی یکی از آنها دخالتی در تربیت فرزند ندارد. معمولا این پدرها هستند که به اجبار یا اختیار مشارکتی در فرزندپروری ندارند درحالی‌که حضور موثر پدر در فرزندپروری باعث می‌شود کودک تربیت سالم‌تری داشته باشد. علاوه بر این حضور پدر در تربیت فایده مهم دیگری هم دارد؛ اینکه کودک به این وسیله ارتباط بهتری با پدر برقرار کرده و به او تکیه می‌کند. مادرانی که در مسیر سرنوشت‌ساز تربیت کودک به هر دلیلی پدر را حذف می‌کنند، ناخواسته به کودک‌شان آسیب می‌رسانند. پیش از هر چیز باید علت عقب‌نشینی مشخص شود تا بر اساس آن راهکار متناسب با مشکل را بیابیم.

 پدرهای بی‌مسوولیت
 پدری که وظایفش را به‌درستی انجام نمی‌دهد و  نمی‌تواند آن‌طور که باید، از کودک مراقبت کند، در این صورت مادر ترجیح می‌دهد فرزندش را دست چنین پدری نسپارد تا کمتر آسیب ببیند. گاهی مساله چیزی بیش از بی‌مسوولیتی است و تنها ماندن کودک پیش پدر برایش خطر دارد. پدرهایی که نمی‌توانند خشم‌شان را کنترل کنند و در حالت عصبانیت به اشیا و دیگران آسیب می‌زنند، قابل اعتماد نیستند. علاوه بر این گاهی پدرهای ناسالمی هم هستند که کودک‌ را آزار جنسی می‌دهند. طبیعی است مادر برای حفظ جان و سلامت روح و تن کودک نه‌تنها حاضر نیست پدر را وارد بازی کند بلکه ترجیح می‌دهد هرچه بیشتر از کودک فاصله بگیرد.

چه باید کرد؟

اگر بی‌مسوولیتی شامل بی‌دقتی در یکی، دو مورد باشد، مادر می‌تواند در فضایی دوستانه، حساس بودن کودک را به پدر یادآوری کند و به اتفاق راه‌حلی برای این مشکل پیدا کنند اما اگر مادر می‌داند که پدر کودک‌آزاری می‌کند باید به نحوی او را راضی کند تا برای درمان به متخصص مراجعه کند. اگر هم راضی به درمان نشد، بهترین راه این است که کودک را با پدر تنها نگذارد.

 

مادرهای وسواسی
بعضی مادرها فقط خودشان را دارای صلاحیت می‌بینند و فکر می‌کنند پدر هر کاری که انجام می‌دهد، اشتباه است بنابراین برای اینکه اشتباهات خیالی به تربیت کودک خدشه‌ای وارد نکند به پدر اجازه‌ مداخله در امور فرزند را نمی‌دهند یا در یک حالت دیگر آن قدر از رفتار پدر با کودک انتقاد می‌کنند و ایراد می‌گیرند که پدر ناچار می‌شود کناره‌گیری کند چون در این شرایط هم تحقیر می‌شود و هم خسته و نمی تواند بیش از این وضعیت را تحمل کند.

چه باید کرد؟
مادران وسواسی باید بدانند هیچ‌کس نمی‌تواند ادعا کند که دچار اشتباه نمی‌شود و خود آنها هم ضعف‌هایی دارند و اشتباهاتی مرتکب می‌شوند. اولین اشتباه همین نگاه غلط به تربیت فرزند است! راهکار ساده این است که مادر بدون اینکه به همسرش انگ نابلدی بچسباند، با او صحبت و انتظاراتش را مطرح کند تا به یک روش مشخص در تربیت فرزندشان برسند. همچنین بسیار مهم است که والدین همیشه در پی مطالعه و کسب آگاهی در زمینه فرزندپروری باشند. کتاب‌ها و مقالات بسیار زیادی در این‌باره وجود دارد که به‌راحتی قابل تهیه هستند. اگر کسی نمی‌تواند مطالعه کند، در عوض می‌تواند از متخصص مشورت بگیرد یا در دوره‌های فرزندپروری شرکت کند. نفس بالا بردن آگاهی می‌تواند این مشکل را از بین ببرد.

مادرهای همه‌فن حریف
حتما مادرانی را که به‌تنهایی همه کارها را انجام می‌دهند، دیده‌اید. اینها مادرهایی هستند که دل‌شان می‌خواهد بهترین باشند و برای رسیدن به این هدف، سخت تلاش می‌کنند. یک مادر کامل مرتب به خورد و خوراک کودک می‌رسد، او را به مدرسه و کلاس‌های مختلف می‌برد و به خانه برش می‌گرداند، خریدها را خودش انجام می‌دهد، برای اینکه کودک او را بهترین بداند وظایف طبیعی کودک را انجام می‌دهد و  اجازه نمی‌دهد خود کودک کمترین زحمتی بکشد حتی به جایش فکر می‌کند و تصمیم می‌گیرد و خلاصه در رسیدگی به کارهای کودک و به‌طور کلی در فرزندپروری هیچ سهمی را برای پدر در نظر نمی‌گیرد؛ ضمن اینکه اگر پدر هم اصرار به مشارکت داشته باشد، این اجازه را نمی‌دهد و سعی می‌کند او را دور نگه دارد. این مادران چون می‌خواهند بهترین باشند (چه در نظر دیگران و چه پیش کودک) حاضر نیستند مسوولیت‌ها را با پدرها قسمت کنند.

اثرات منفی مشارکت نکردن پدر در تربیت کودک 

 

چه باید کرد؟

لازم است مادران کامل بدانند این همه فشار آوردن به خود برای بهترین شدن، فایده‌ای ندارد. مادری برای کودکش بهترین است که در وهله‌ اول حال خودش خوب باشد. مادری که همیشه به فرزندش رسیدگی می‌کند، برای او جذاب نخواهد بود. برای اینکه مادر جذاب و بهتری باشید، لازم است ساعاتی از روز را به امور شخصی‌تان اختصاص دهید. همسرتان را فراموش نکنید و برای با هم بودن زمان بگذارید. اگر همسرتان را در تربیت فرزند شریک کنید و مسوولیت‌هایی را هم به او بسپارید، برای انجام همه این کارها فرصت خواهید داشت.

به بابای جدید سلام کن

بسیاری از افرادی که بعد از فوت همسر یا طلاق دوباره ازدواج می‌کنند، برای پر کردن خلأ عاطفی و تربیتی کودک حاضر به ازدواج می‌شوند. واقعیت این است که هیچ‌کس نمی‌تواند نقش پدر یا مادر از دست رفته را بازی کند و این جای خالی هرگز قابل پر کردن نیست.  در صورت ازدواج مجدد مادر، مردی که وارد زندگی می‌شود صرفا همسر اوست و وظیفه تربیت کودک را ندارد.

 


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط


حضور موثر پدر در فرزندپروري باعث ميشود كودك تربيت سالمتري داشته باشد. ضربالمثل يك دست صدا ندارد در مورد تربيت فرزند هم صدق ميكند. نه شما و نه هيچكس ...2 روز پیش ... حضور موثر و مشاركت پدر در امور تربیتی باعث میشود كودك پدر را صاحب قدرت بداند و به او تكیه كند. وقتی پدر كنار میكشد یا كنار گذاشته میشود، ...بيتوته/ ضربالمثل يک دست صدا ندارد در مورد تربيت فرزند هم صدق ميکند. نه شما و نه هيچکس ديگري به تنهايي نميتواند نيازهاي عاطفي و رواني فرزندش را برآورده کند.آموزش, تربیت کودک, رفتار کودک, کودک با ادب, مشارکت نکردن پدر در تربيت کودک,1 روز پیش ... اثرات منفی مشارکت نکردن پدر در تربیت کودکحضور اثرگذار و مشارکت پدر در امور تربیتی سبب میشود کودک پدر را صاحب توانایی آگاهی بدارد و ...1 روز پیش ... اثرات منفی مشارکت نکردن پدر در تربيت . سر در کودک. 4. : نقش سواد والدین در پیشرفت تحصیلی … http://savadiran.rozblog.com/1393/08/26/ ...اثرات منفی مشارکت نکردن پدر در تربیت کودک.دیگری هم دارد؛ اینکه کودک به این وسیله ارتباط بهتری با پدر برقرار کرده و به او تکیه میکند. مادرانی که در مسیر سرنوشتساز تربیت کودک به هر دلیلی پدر را حذف ...اثرات منفی مشارکت نکردن پدر در تربیت کودک. در شهریور ۰۶, ۱۳۹۵ در: تعلیم و تربیتهنوز دیدگاهی برای این نوشته وجود ندارد · اثرات منفی مشارکت نکردن پدر در ...مادر و پدر هیچیک نمیتوانند به تنهایی و بدون همکاری دیگری کودک سالمی را بار بیاورند. کیانینژاد، روانشناس میگوید: پدر و مادر هر کدام ویژگیهایی دارند که حذفشان ...


کلماتی برای این موضوع

تعلیم و تربیت،تعلیم و تربیت کودکان،تربیت کودک…کتاب تربیت کودکروانشناسی کودک کتاب تربیت کودکروانشناسی کودکتربیت کودکانتربیت وبلاگ روانشناسی شفای درون روانشناسی کودک و …وبلاگ روانشناسی شفای درون روانشناسی کودک و نوجوان وبلاگ روانشناسی شفای درونروش تحقیقروش نمونه گیری نمونه گیری خوشه ایبه این دلیل که تعداد دانش آموزان در مدارس تهران الف چرا جوانان کمتر ازدواج می کنند؟قطعا مسئله ازدواج در هر جامعه ای از جمله جامعه ما موضوع مهم و قابل اهمیتی هست ولی به روانشناسی پزشکان ایران ترس از رفتن به مدرسه در اکثر کودکان دیده می شود اطفال پیش دبستانی نیز اضطراب زیادی مامانایی که بچه هاتون به پروتئین گاوی حساسیت …عوامل ناباروری در اطراف ما قسمت اول ویژگی کرایوتراپی یا فریز کردن رَحِم چند دلیل دندان پزشکی پزشکان ایرانمسئول واحد بهداشت دهان و دندان دانشگاه علوم پزشکی مشهد گفت در حال حاضر پوسیدگی دندان پرسش و پاسخ های روانشناسی در مرکز مشاوره راز …با سلام من دختری ۲۳ ساله هستم طی چند سال گذشته اشتباهات خیلی زیادی در زندگی داشتم مثلا اخبار کلینیک نوین مرکز تخصصی جامع اعصاب و …در این مطلب شما را با چند کمبود ماده‌ی مغذی آشنا می‌کنیم که امکان افسرده شدن را بالا راه ایجاد انگیزه برای حضور دانش آموزان در نماز جماعت …جدول میزان علاقه‌مندان و شرکت‌کنندگان در نماز جماعت در ماه اول سالتحصیلی از نفر کاردرمانی اوتیسمدر مورد اهمیت مدرسه ، فواید آن ، مشکلات معمول کودکان دارای اوتیسم ، نگرانی ها و چالش آرشیو موضوعی بیانات آرشیو کلیدواژه‌ها و فیش های موضوعی بیانات جستار بیانات رهبر انقلاب درباره نوشته های خواندنی روح‌اله یکشنبه ‏ ‏ سه نفر آمریکایی و سه نفر ایرانی با همدیگر برای شرکت در بازی و خلاقیت خلاقیت و بازی صفحه کارگروهی …هدف از راه اندازی صفحه بازی و کودک هدف از راه اندازی این صفحه ارائه مطالب و آمیزش جنسی در انسان ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزادآمیزشجنسیدرانسانآمیزش جنسی در انسان یا سکس و یا خفت‌وخیز معمولاً به ورود اندام تناسلی مرد در اندام تیوال سینما فیلم سینمایی در سکوت ساخته ژرژ هاشم زاده به تهیه کنندگی سعید ملکان در نوبت اکران جزوه دانش خانواده و جمعیت زینی وند یوسف دانش …لیسانس مطالعات خانواده از دانشگاه تربیت معلم تبریز ،کارشناسی ارشد مطالعات زنان و اخبار سیاسی روزهای بروجردوب سایت خبری تحلیلی روزهای بروجرد وی بابیان اینکه متأسفانه ورق ورشو در کشور تولید اخبار،اخبار روز،اخبار خبرگزاری ها اخبار،آخرین …در این بخش شما با انواع اخبار غزهاخبار ایراناخبار سوریهاخبار اخبار روز غزه کتابچه توجیهی دانشگاه علوم پزشکی زنجاندرباره زنجان استان زنجان که آن را فلات زنجان نیز مینامند در ناحیه ی مرکزی شمال غربی


ادامه مطلب ...

فارغ التحصیلان تربیت بدنی اجازه مداخله در امور پزشکی را ندارند

[ad_1]

به گزارش مهر، متن بیانیه شورای عالی نظام پزشکی به شرح ذیل است:

١- مجرای دخالت در امور پزشکی، درمانی و سلامت جامعه از نقطه نظر قانونی کاملا مشخص است و وزارت بهداشت، متولی اصلی حفظ و حراست از سلامت جامعه بوده و فارغ التحصیلان رشته های زیرمجموعه وزارت علوم مانند تربیت بدنی خصوصا در مقاطع تحصیلات تکمیلی تربیت بدنی و علوم ورزشی، در صورتی که فاقد تحصیلات پایه پزشکی و حرف وابسته مانند فیزیوتراپی بوده و فاقد شماره نظام پزشکی نیز باشند و از آنجا که پروانه فعالیت خود را از وزارت بهداشت و یا نظام پزشکی نیز دریافت نمی کنند، لذا مجاز به هیچ گونه دخالت مستقل در امور درمانی و پزشکی، توانبخشی و تغذیه و انجام تبلیغات در حیطه سلامت جامعه و همچنین معاینه و پذیرش و درمان بیماران و پوشیدن روپوش سفید به عنوان خط قرمز فعالیت حرفه ای نبوده و صرفا تا حد پیشگیری از بروز بیماری و ناهنجاری های اسکلتی- عضلانی و در ارتباط با جمعیت سالم مجاز به فعالیت هستند.

۲- پذیرش دانشجو در برخی مقاطع تحصیلات تکمیلی تربیت بدنی و علوم ورزشی که در شرح درس و ماموریت های محوله دخالت های درمانی و سلامت محور و پزشکی دارند، مانند حرکات اصلاحی و آسیب شناسی ورزشی توسط وزارت علوم می بایست متوقف شده و تصمیم گیری در مورد لزوم ادامه و نحوه پذیرش دانشجو و شرح درس و سایر ضوابط آموزشی و حرفه ای و قانونی در اینگونه رشته ها توسط معاونت آموزشی وزارت بهداشت و سازمان نظام پزشکی صورت گیرد.

۳- وظیفه نظارت بر هر گونه دخالت غیرمجاز در امور پزشکی و درمانی شامل مشاوره پزشکی و غذایی، معاینات پزشکی، ارایه خدمات درمانی در حیطه طب ورزشی، طب فیزیکی و فیزیوتراپی و سایر دخالت های درمانی خصوصا در مراکز تندرستی و حرکات اصلاحی و آسیب شناسی ورزشی و ارایه خدمات ماساژ بر عهده ادارات نظارت معاونت های درمان دانشگاه های علوم پزشکی سراسر کشور بوده و در صورت مشاهده هر گونه دخالت غیرمجاز در امور پزشکی و درمانی مستحق برخورد تعزیراتی و قضایی مناسب و پیشگیرانه است.

۴- وظیفه رصد هرگونه تبلیغات فاقد مجوز، غیرقانونی و گمراه کننده در حیطه سلامت توسط این گروه بر عهده سازمان نظام پزشکی است.


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط




کلماتی برای این موضوع

معرفی رشته های شغلی سایت پزشکان بدون مرزپژوهشگران علوم پزشکی در دانشگاه یومئا در سوئد می گویند نتایج تحقیقات جدید نشان داده عصر ایران خطرناک ترین فرودگاه های دنیا عکس نهری که افراد را به کام خود می کشد عکس فروش روش تحقیقعلت افزایش واردات ایران در بخش پوشاک زنانه از ترکیه وتاثیر ان بر میزان تولیدات داخلی از قهرمان و شعار، تا بی قهرمانی و شعور در فرهنگ و همزمان عواطف ما ، شخصیت قهرمان که مشکلات‌ خود را با رئیس جمهور در میان بگذاریدخودرابادرمیانبگذاریدرییس جمهور محترم جناب روحانی سلام اینجانب با داشتن سال سابقه کار در شرف بازنشستگی و روش تدریس معلّم و راه کارهایی برای تقویت آن در …هدف و رسالت تعلیم و تربیت انسان سازی است باید دید که این وظیفه را چه نهادها و افرادی به مشاوره حقوقی پارسینه چطور از پزشک شکایت کنیم؟پارسینه زندگی در شرایط پر اضطراب شهری در کنار پیچیدگیهای روابط انسانها در زندگی مدرن قانون برنامه سوم توسعه اقتصادی^، اجتماعی و …هنگام نقل و انتقال ملک به چه نکاتی باید توجه کرد؟ مجازات افشای اسرار بیماران موج سوم برنامه ریزی درسی چکیده آنچه در این مقاله مورد بررسی قرار می گیرد ، مبانی نظری و فرانظری در برنامه درسی قانون‌ برنامه‌ چهارم‌ توسعه ‎اقتصادی‌ اجتماعی‌ و …قانون‌ برنامه‌ چهارم‌ توسعه ‎اقتصادی‌، اجتماعی‌ و فرهنگی‌ جمهوری ‎اسلامی مرکز پژوهشها قانون برنامه سوم توسعه اقتصادی، …قانون برنامه سوم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران ‌قانون برنامه قانون آیین دادرسی کیفری مصوب سال …قانون آیین دادرسی کیفری مصوب سال بخش اول کلیات فصل اول تعریف آیین دادرسی کیفری و شهریور ۸٧ زیتونجملات بسیار زیباازدخترایرونی روی این جملات فکر کنیم دل تنها عضوی است پورتال پرتال حقوق دانش آموخته ی مهندسی اموات تاریخ مقطع مجموع بخشنامه های قضایی جدیدترین اخبار و قوانین …مجموع بخشنامه های قضایی عناوین بخشنامه ها رعایت دقیق قانون در رسیدگى به پرونده هاى


ادامه مطلب ...

راههای تربیت فرزند امیدوار و موفق

[ad_1]

hope

اگر میخواهید در آینده فرزند شما حس امیدواری را در تمام مراحل زندگیش داشته باشد باید همین امروز به فکر آن باشید و این حس را در او نهادینه کنید.

به گزارش آلامتو و به نقل از سپیده دانایی؛ شاید بسیاری از ما دوران جوانی را دوره‌ای می‌دانیم که ارتباط تنگاتنگی با بحث «امید» دارد. چرا که این دوران، زمانی است که انتظار داریم تا افراد امیدوارانه پیگیر اهداف خود باشند. از سویی زمانی که جوانان یک جامعه امیدوار به آینده باشند، آیندهٔ آن جامعه نیز تضمین شده است اما واقعیت این است اگر می‌خواهیم در دوران جوانی، فرزندانی امیدوار داشته باشیم، باید بذر امید را سال‌ها قبل و در دوران کودکی در دل آن‌ها کاشته باشیم. اما چه طور می‌توانیم کودکانی امیدوار تربیت کنیم تا خیالمان از آینده آن‌ها نیز آسوده باشد؟

یکی از مهم‌ترین نظریه‌پردازان روان‌شناسی امید، چارلز اسنایدر است. او امید را دارای سه سازه تعریف می‌کند؛ «اهداف» و «قدرت اراده» و «قدرت گزینه‌ها». در واقع فرد امیدوار، کسی است که اهداف مشخصی دارد و با دقت اراده و در نظر داشتن قدرت گزینه‌ها آن اهداف را دنبال می‌کند. اما منظور از این سه سازه چیست؟

اولین سازه امید «داشتن اهداف» است. البته افراد امیدوار و ناامید ممکن است در داشتن اهداف با هم تفاوت چندانی نداشته باشند، چرا که افراد ناامید نیز ممکن است به دنبال اهدافی در زندگی باشند، هر چند در بسیاری از واقع اهداف در این گروه از افراد مشخص و دقیق نیست. اما به هر صورت دو سازه بعدی می‌تواند تفاوت این دو گروه از افراد را به خوبی روشن کند. منظور از «قدرت اراده»، داشتن انرژی و توان برای پیگیری اهداف است. به صورتی که فرد به راحتی دست از اهداف خود برنداشته و زود دست از خواسته‌های خود برندارد. «قدرت گزینه‌ها» نیز به این نکته اشاره دارد که برای رسیدن به یک هدف همیشه بیش از یک مسیر وجود دارد. اگر راهی را امتحان کرده و شکست خوردیم، اطمینان به این‌که هنوز راه‌های بسیار دیگری برای امتحان وجود دارد، می‌تواند نشان دهنده باور ما به قدرت گزینه‌ها باشد.

در واقع فرد امیدوار، کسی است که اهداف مشخصی دارد و با دقت اراده و در نظر داشتن قدرت گزینه‌ها آن اهداف را دنبال می‌کند.

اگر می‌خواهیم کودکی امیدوار داشته باشیم باید تلاش کنیم تا این سه سازه را همزمان در او توانا سازیم. اگر قرار به توجه یکی از آن‌ها باشد به احتمال زیاد با کودکی ناامید اما پرتوقع و یا کودکی سرگردان مواجه خواهیم شد که در بزرگسالی نیز موفقیت چندانی در زندگی خود کسب نخواهد کرد. اما چه طور می‌توانیم هر کدام از این سازه‌ها را در کودک خود تقویت کنیم؟

کمک به شناخت استعدادها

یکی از مهم‌ترین پیش‌درآمدهای داشتن هدف روشن، شناخت خود و علائق خود است. پس اگر می‌خواهید فرزندتان بتواند اهداف مناسبی برای خود انتخاب کند، باید موقعیت‌هایی را برای او فراهم کنید که او بتواند خودش را بشناسد. داشتن تجربیات متعدد یکی از نکات مهم در این بین است.

یکی از اشتباهاتی که بسیاری از والدین این روزها مرتکب می‌شوند انجام این قدم بدون اجرایی کردن قدم‌های بعدی است. در واقع ما با بسیاری از کودکان، نوجوانان و حتی جوانانی روبه‌رو هستیم که توانسته‌اند تا حدی علائق خود را بشناسند و اهدافی نیز برای خود تعریف کرده‌اند اما چون قدرت اراده و قدرت گزینه‌ها در آن‌ها پرورش نیافته است، آن‌ها افرادی پرتوقع از والدین، اطرافیان و جامعه هستند و به دلیل آن‌که بسیاری از آن‌ها به اهداف خود نمی‌رسند دیگران را دائم سرزنش می‌کنند. پس یادتان باشد کشف استعدادها و علائق هر چند اهمیت بسیاری دارد و کمک خوبی برای تعریف اهداف است اما همهٔ کار نیست. اما در رابطه با شناخت استعدادها و یا علائق یادتان باشد که تنها راه برای این موضوع، فرستادن کودک به کلاس‌های متعدد و البته گران‌قیمت نیست. گاهی تنها همراه کردن کودک با خود در موقعیت‌های مختلف اجتماعی و آشنایی با مشاغل و موقعیت‌های مختلف می‌تواند به او کمک کند تا علائق خود را بشناسد.

چند نکته برای تقویت اراده

برای داشتن قدرت اراده‌ای بالا چند عامل باید در کودکان ما تقویت شود. داشتن اعتماد به نفس و تاب‌آوری دو مورد مهم و موثر در داشتن قدرت ارادهٔ بالاست. یادتان باشد داشتن اعتماد به نفس بالا بیش از این که نیازمند فعالیت‌هایی برای تقویت آن باشد، نیازمند خودداری از انجام کارهایی است که به اعتماد به نفس کودکان آسیب می‌زند. به زبان دیگر همهٔ کودکان ابتدا به ساکن اعتماد به نفس بالایی دارند، در غالب اوقات این ما به عنوان والدین و یا نظام آموزشی هستیم که با برخوردهایی نادرست، به اعتماد به نفس آن‌ها آسیب می‌زنیم. کارهایی چون توهین، تمسخر، سرزنش و ایراد گرفتن‌های افراطی، مقایسه آن‌ها با دیگران، تاکید بر نقاط ضعف بچه‌ها و به رخ کشیدن شکست‌های آن‌ها بخشی از این رفتارهای اشتباه است. پس اگر می‌خواهید کودکتان اعتماد به نفس خوبی داشته باشد، در قدم اول از رفتارهای اشتباهی که در بالا به آن‌ها اشاره شد، دوری کنید.

اما جدای از اعتماد به نفس، کودکان برای داشتن اراده‌ای قوی برای پیگیری اهداف خود نیازمند تاب‌آوری در مقابل مشکلات نیز هستند. تاب‌آوری به آن‌ها کمک می‌کند تا با تجربه اولین شکست دست از تلاش برندارند. اما چه‌طور می‌توانیم این موضوع را در کودک خود تقویت کنیم. یکی از ساده‌ترین، ارزان‌ترین و البته موثرترین روش‌ها در این زمینه برای کودکان، نوجوانان و حتی بزرگسالان، خواندن کتاب است! در سنین پایین‌تر خواندن کتاب‌های تخیلی مناسب می‌تواندبه بچه‌ها نشان دهد که شخصیت‌های این کتاب-ها در زمان مواجه شدن با مشکلات به راحتی دست از کار نکشیده و به تلاش خود ادامه داده‌اند تا به اهداف خود برسند. در سنین بالاتر نیز خواندن کتاب‌های سرگذشت و یا خاطرات افراد موفق یکی از منابع خوب برای تقویت این موضوع است. بسیاری از ما با خواندن سرگذشت دیگران و نوع برخورد آن‌ها با شکست‌ها متوجه می‌شویم که با یک شکست نه دنیا به آخر رسیده و نه انرژی ما تمام شده، تنها کافی است دوباره بر هدف خود متمرکز شویم و کار را دوباره آغاز کنیم. اما آغاز دوباره همواره نیازمند در نظر داشتن روش‌هایی جدید و گزینه‌هایی نو است؛ این جاست که سازه سوم در امید یعنی قدرت گزینه‌ها مطرح می‌شود. اما چه‌طور می‌توانیم قدرت گزینه‌ها را در کودکان خود تقویت کنیم؟

وجود راه‌های متعدد را باور کنید!

در نظر داشتن گزینه‌های متعدد برای رسیدن به هدف مشخص، ارتباط نزدیکی را خلاقیت دارد. این‌که کودکان بتوانند مسیرهای مختلفی را در نظر بگیرند و از این تصور اشتباه که تنها یک راه درست برای رسیدن به هدف وجود دارد، اجتناب کنند. اما چه‌طور می‌توان تفکر خلاقانه را در کودکان پرورش داد. تقویت کنجکاوی در کودکان با ایجاد سوال در ذهن آن‌ها و البته اجازه دادن به آن‌ها برای طرح سوالات ذهنی، فراهم کردن موقعیت‌هایی که آن‌ها بتوانند دست به آزمون و خطا بزنند و البته تمسخر نکردن بچه‌ها بابت ایده‌های متفاوت‌شان از جمله کارهایی است که ما به عنوان والدین برای تقویت خلاقیت آن‌ها می‌توانیم انجام دهیم.

اما شاید مهم‌تر از همهٔ این فعالیت‌ها لازم باشد خود ما تغییر کنیم. چرا که در بسیاری از مواقع خود ما نیز دچار این تفکر اشتباه هستیم که تنها یک راه درست برای رسیدن به هدفی وجود دارد. در واقع اگر ما تغییر کنیم، غیرمستقیم به فرزندمان نیز اجازه داده‌ایم که قدرت گزینه‌ها را در نظر داشته باشد. اگر ما به چنین نقطه‌ای رسیده باشیم آن وقت در زمانی که کودکمان در انجام فعالیتی شکست می‌خورد، در عوض گفتن اینکه «واقعاً بی‌عرضه‌ای!»، «بهت گفتم این راه درست نیست!»، «وقتی توان انجام کاری رو نداری چه اصراری داری این قدر خودت رو اذیت کنی؟» به احتمال زیاد خواهیم گفت «به نظرت چه کارهای دیگه‌ای می‌تونی انجام بدی که به خواسته‌ات برسی؟» و این سوالی است که کودکان امیدوار همیشه برای آن پاسخ‌های خوبی دارند!


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط




کلماتی برای این موضوع

راههای کنترل شهوت و احساسات جنسی شهر سوالراه ها و روش های کم کردن و از بین بردن شهوت و تمایلات جنسی برای افراد مجرد باید دانست معلم توانا راههای ایجاد شادی در مدارسراههای ایجاد شادی در مدارس چکیده ایجاد نشاط و شادابی یکی از مؤثرترین راه ها برای سایت فروش عطر و عطر فروشی یار ،مطالب جالب و عکس …عطر فروشی ، پخش و فروش عطر در ایران ، سایت فروش عطر ، آدرس عطر یار ، آدرس نمایندگی عطر روشهای تقویت اعتماد به نفس وعزت نفس،جوان و …مهارت ابراز وجود و افزایش اعتماد به نفس و عزت نفسرموز موفقیت در زندگی و کار افراد موفق، افراد موفق دیگر را زیر نظر می‌گیرند و منابع خبری و اطلاعات و تجربه‌های تدابیر دوران بارداریآداب معنوی بارداریبسم الله الرّحمن الرّحیم و صلّی الله علی محمّد و آله الطّاهرین و لعنه الله علی راه محبت کردن به همسر و محبت پذیری خانم ها و روابط …راه محبت کردن به همسر و محبت پذیری خانم ها و روابط عاطفی آیا اشکال دارد زن از شوهرش کشکول بجستان روشهای ترویج فرهنگ نمازابوالفضل خاکسار بجستانی از افتخارات و توفیقات بنده سربازی امام زمان می باشد و خدا را نشانه های وجود انگل در بدن ما و راه های مقابله با آنسلامت و بهداشت بیماری ها و راه درماننشانه های وجود انگل در بدن ما و راه های مقابله با آنشیوه‌های‌ ترغیب‌ دانش‌آموزان‌ به‌ مطالعه‌ و کتابخوانی انسان‌ موجودی‌ کمال‌گرا است‌ و با سکون‌ و سکوت‌ سازگاری‌ ندارد او همیشه‌ به دکتر حسن کرباسی آرانی متخصص اعصاب و روان …دکتر حسن کرباسی متولد که تحصیلات ابتدایی را در دبستان بونصر شیبانی شهرستان آران و انسان سالم از دیدگاه روان شناسی آکاچنانکه ادیان الهی و مکتبهای فکری فیلسوفان عارفان و پیشوای ان دینی و اجتماعی هر کدام چگونه شوهر خود را علاقمند نگه دارید؟ صفحه معجزه جملات عجیب در جذب همسر زندگى زناشویى، تشکلى است که بر پایه محبت، بنا نهاده شده و زیباترین جملات و متن های کوتاه عاشقانهنامه ی چارلی چاپلین به دخترش ژرالدین، دخترم اینجا شب است شب نوئل؛ در قلعهی کوچک حاشیه‌هایی خواندنی از مراسم یادبود مادر حاج قاسم …دلنوشته خود خطاب به حاج قاسم سلیمانی را از طریق قسمت نظرات این مطلب درج کنید از قبل پس از خیانت به شوهرم آیا خدا مرا می‌بخشد؟ شهر سوالاز این داستان به شدت متاثر شدم و اشک از چشمانم جاری شد ان الله تواب رحیمروش تحقیقنوشته شده در جمعه بیست و پنجم فروردین ۱۳۹۱ساعت توسط دانشجویان کلاس اول زمان برگزاری آزمون کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد …آزمون ارشد دانشگاه آزادپی اچ دی رتبه یک دکتری اولین و قویترین مرکز ارائه دهنده منابع آزمون دکتری با بالاترین پرسش و پاسخ های روانشناسی در مرکز مشاوره راز …با سلام من ۲۳ سال سن دارم و تازه فارغ التحصیل شدم ۱۸ ماه پیش با پسری که خانوادم کاملا


ادامه مطلب ...

به جای استفاده از قرص‌های لاغری ذهن خود را تربیت کنید

[ad_1]
به جای استفاده از قرص‌های لاغری ذهن خود را تربیت کنید

فارس: امیر آرام اظهار داشت: بر اساس تحقیقات میدانی "واشنگتن پست" از هر 200 نفر که از طریق قرص و رژیم های سخت غذایی تصمیم به لاغری می گیرند، تنها 10 نفر موفق به کاهش وزن می شوند و از این تعداد فقط یک نفر به لاغری پایدار می رسد، درحالی که روشهای نوین کاهش وزن بر تربیت ذهن  تاکید می کنند.

وی تصریح کرد: چربی اندوزی نتیجه جنگ با طبیعت بدن و بی توجهی به سیگنال های گرسنگی جسمی است، بدین ترتیب که اگر به جای پاسخگویی به نیازهای غذایی به آن بی توجه باشیم، طبیعت هوشمند بدن آن را به عنوان یک تهدید قلمداد می کند و برای بقاء به شدت به دنبال جذب انرژی است و با اولین غذای هرچند کم، اقدام به جذب کالری بصورت سلول های چربی کلیگوژن می کند.

این روانشناس ادامه داد: ذهن انسان می‌تواند، منشا رقم‌‌خوردن اتفاقات عظیمی باشد که قابلیت تغییر در برخی عادت های غلط را دارد؛ از آنجایی که بدن از طریق ذهن انسان قابل کنترل است می توان با تربیت ذهن بر تغذیه و عادت های غلط غذایی فائق آمد.

 وی با اشاره به اینکه بسیاری اضافه وزن ها ریشه در پرخوری هیجانی دارد، افزود: پرخوری هیجانی به دلیل گرسنگی و نیاز بدن به انرژی نیست بلکه این پدیده نوعی پناه آوردن به غذا برای کسب آرامش است به همین دلیل هنگام احساس خستگی، تنهایی، خشم، ناامیدی، افسردگی، عصبانیت و یا ناآرامی نباید به غذا خوردن پناه آورد.

وی که در طول پنج سال اخیر تحقیقات میدانی را پیرامون رابطه روحیات افراد در تغذیه مورد مطالعه قرار داده است افزود: بر اساس تحقیقات صورت گرفته، 75 درصد از پرخوری های خارج از کنترل، نوعی پاسخ به واکنش های هیجانی روان انسان است.

 آرام ادامه داد: پیش از هر کاری باید ذهن خود را برای لاغر شدن و کاهش وزن آموزش داد، اگر ذهن، سالم زیستن و سالم غذا خوردن را بیاموزد و سلامتی به ملکه ذهن تبدیل شود، آنگاه محال است که ذهن دربرابر خوشمزه‌ترین غذاها نیز وسوسه شود، زیرا جنبه عقلانی مغز مانع از آن می‌شود که فرد به خود آسیب برساند همانطور که اکنون مغز و ذهن به طور ناخودآگاه مانع از آن می‌شود فرد، یک وعده غذایی که از فاسد بودن آن آگاه هستید را بخورد.

وی در پایان تأکید کرد: در واقع کاهش وزن و لاغر شدن با تغییر روانی شروع می‌شود، تغییری که سپس دامنه‌اش به ایجاد تغییر در عادات غذایی و سبک زندگی هم کشانده می‌شود و این درحالی است که قرص های لاغری و رژیم های سخت نه تنها کمکی به کاهش وزن نمی کند بلکه باعث بروز مشکلات متعددی در بدن می شود.


 


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط


22 ا کتبر 2016 ... یک روانشناس و پژوهشگر علوم رفتاری در تغذیه میگوید: به جای استفاده از قرصهای لاغری ذهن خود را تربیت کنید.24 ا کتبر 2016 ... به جای استفاده از قرصهای لاغری ذهن خود را تربیت کنید ... به لاغری پایدار می رسد، درحالی که روشهای نوین کاهش وزن بر تربیت ذهن تاکید می کنند.22 ا کتبر 2016 ... یک روانشناس و پژوهشگر علوم رفتاری در تغذیه میگوید: به جای استفاده از قرصهای لاغری ذهن خود را تربیت کنید. امیر آرام اظهار داشت: بر اساس ...22 ا کتبر 2016 ... به جای استفاده از قرص های لاغری ذهن خود را تربیت کنید یک روانشناس و پژوهشگر علوم رفتاری در تغذیه میگوید: به مکان بهره گیری از قرصهای لاغری ...یک روانشناس و پژوهشگر علوم رفتاری در تغذیه میگوید: به جای استفاده از قرصهای لاغری ذهن خود را تربیت کنید.آکاایران: ساخت قرص ضد بارداری برای مردان دانشمندان بریتانیایی موفق به ... آکاایران: به جای استفاده از قرص های لاغری ذهن خود را تربیت کنید فارس: امیر آرام اظهار ...یک پژوهشگر علوم رفتاری در تغذیه میگوید: به جای استفاده از قرصهای لاغری ذهن خود را تربیت کنید.22 ا کتبر 2016 ... یک روانشناس و پژوهشگر علوم رفتاری در تغذیه میگوید: به جای استفاده از قرصهای لاغری ذهن خود را تربیت کنید.c:windowssystem32inetsrv> "C:WindowsMicrosoft.NETFramework64v4.0.30319csc.exe" /t:library /utf8output /R:"C:WindowsMicrosoft.22 ا کتبر 2016 ... یک روانشناس و پژوهشگر علوم رفتاری در تغذیه میگوید: به جای استفاده از قرصهای لاغری ذهن خود را تربیت کنید. مشاهده متن اصلی خبر. خبرگزاری ...


کلماتی برای این موضوع

قرص آهن چاق می کند؟قرص آهن معادل چقدر خوراکی است؟مسعود وکیلی متخصص هماتولوژی و عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی ایران گفت از علل کندر و تقویت حافظه آکا آن چه از روایات راجع به کندر آمده به این شرح است محمد بن سنان از امام رضاع نقل کرده قرص، عوارض قرص ها، انواع قرص، مضرات قرصحاملگی بعد از قطع مصرف قرص تقریبأ درصد از خانم‌هایی که مصرف قرص را قطع کرده‌اند چربی سوز لیپو۶ پایگاه تخصصی بدنسازی و …این چربی سوز هدفمند ترین، قدرتمند ترین و بیرحم ترین چربی سوزی ست که جهان تاکنون به خود معرفی و دانلود رساله های آموزشی مصور رهبر معظم انقلاب از ایران در تحقق اهداف خود در اوپک شکست خورد در تلاشند تا شکست خود را به جای پیروزی جا خوراکی برای سه ماه اول بارداری دکتر حسن کرباسی …دکتر حسن کرباسی متولد که تحصیلات ابتدایی را در دبستان بونصر شیبانی شهرستان آران و جهان پزشکی پزشکان ایران متخصص گوش و حلق و بینی گفت یکی از ساده‌ترین کارهایی که می‌تواند خارش گوش را به حداقل اخبار کلینیک نوین مرکز تخصصی جامع اعصاب و …رییس انجمن علمی پیشگیری از خودکشی نتایج تحقیقات انجام شده در کشور درباره خود کشی، را طب قرآنی درمان گیاهیعرفان روانشناسیاگر به کشیدگی عضله دچار شده اید ، گلودرد دارید و یا از بیماری مسافرت در رنج هستید برای وبلاگ روانشناسی شفای درون اختلالات روانپزشکی …اختلال روان تنی اختلالی که تحت تاثیر ذهن قرار دارد یا در شدیدترین حالت توسط ذهن ما تا آخرین نفس ایستاده ایمنوع مأموریت هر مسلمان و میزان ولایت او د‌‌ر زمینه امر به معروف و نهی از منکر، از مفاد توصیه برای افزایش حجم عضله پایگاه تخصصی …۷ توصیه برای افزایش حجم عضله تستوسترون هورمون مردانه ای است که از رشدش ماهیچه حمایت آذر طب اسلامی وسنتی عقیلی خراسانیناباروری، قصّه پر غصّه بسیاری از خانواده ها به خصوص زوج های جوان است؛ قصّه ای که ترنّم آریوبرزن پزشکیصرع تشنج از بیماری‌های مغز و اعصاب می باشد که معمولاً به صورت تشنج صرع آیا اثرات خودارضایی بعد از ترک از بین میره؟ جدید اثراتخودارضاییبعدترکآیا اثرات خودارضایی بعد از ترک از بین میره؟ آیا اثرات خودارضایی بعد از ترک از بین میره؟تمام چیزهایی که لازم است در خصوص یک عمل جراحی …هدفم از نوشتن همچین چیزی چند چیزه؛ چون خودم قبل از عمل یعنی همین حالا به شدت استرس و


ادامه مطلب ...

روش‌هایی برای جایگزینی تنبیه بدنی در تربیت کودک

[ad_1]
روش‌هایی برای جایگزینی تنبیه بدنی در تربیت کودک 

 

روش‌هایی برای جایگزینی تنبیه بدنی در تربیت کودک  گرفتن مزایا
کتک زدن یک حرکت آنی است اما گرفتن مزایا از کودک تاثیر گذارتر است و آثار بلند مدت‌تری دارد. یکی از مسائلی که والدین پس از مدتی با آن مواجه خواهند شد، ارزیابی سود و زیان کتک خوردن توسط فرزندشان است. بدین معنا که کودک محاسبه می‌کند که اگر فلان کار بد را انجام دهد، مادرش یک سیلی به صورت او خواهد زد. حال آیا انجام آن کار ارزش یک سیلی خوردن را دارد؟

 اگر از نظر کودک آن کار ارزش داشته باشد، او آن را انجام خواهد داد ولو اینکه می‌داند تنبیه بدنی خواهد شد. اما اگر به جای تنبیه بدنی، شما یکی از مزایا را از فرزندتان بگیرید، او به بالا رفتن هزینه اعمالش پی خواهد برد و از انجام دوباره آن عمل پرهیز خواهد کرد. به فرزندتان بگویید که اگر او رفتار خود را اصلاح کند، مزایا دوباره به او باز خواهند گشت.

نادیده گرفتن
گاه علت کتک زدن از سوی والدین، اذیت و عصبانی شدن آنها از رفتار فرزندشان است. اما توجه داشته باشید که در چنین مواقعی، نادیده گرفتن موثرتر از عکس‌العمل نشان دادن است. نادیده گرفتن برخی رفتارهای غلط کوچک اشکالی ندارد.گاه واکنش در برابر این رفتارها موجب تشدید آنها خواهد شد. البته این بدین معنا نیست که شما نباید در قبال رفتارهای خطرناک فرزندتان عکس‌العملی نشان دهید. اما لازم نیست که به هر رفتاری که فرزندتان برای جلب توجه انجام می‌دهد توجه کنید.

اگر کودک تلاش می‌کند با بهانه گیری و جیغ و فریاد توجه شما را به خود جلب کند، به او توجه نکنید. در عوض بعد از چند دقیقه به او توضیح دهید که او می‌تواند خواسته‌های خود را به شما بگوید و شما حرف‌های او را می‌شنوید.

آموزش مهارت‌های جدید
یکی از مشکلات کتک زدن این است که مهارت‌های جدیدی به کودک آموزش نمی‌دهد. برای مثال اگر فرزند شما خواهر یا برادر کوچکش را کتک زد و شما نیز متعاقبا او را کتک زدید، مهارت حل مسئله را به او یاد نداده‌اید.

کودکان باید از همان دوران کودکی برخی مهارت‌های پایه نظیر مهارت حل مسئله و کنترل احساسات را فرا بگیرند. اگر این مهارت‌ها از جانب والدین به کودک آموزش داده شود، بسیاری از سوء رفتارها از بین خواهد رفت.

پاداش
به جای اینکه فرزندتان را به خاطر یک رفتار بد کتک بزنید، به او برای رفتارهای خوبش پاداش دهید. تقویت رفتارهای خوب، رفتارهای بد را سریع‌تر از بین می‌برد.

می‌توانید هرازگاهی فرزندتان را با پاداشی غافلگیر کنید تا بدین وسیله انگیزه او در اصلاح رفتارهایش افزایش یابد. پاداش باعث می‌شود کودک بر رفتارهایی که باید انجام دهد تمرکز کند نه رفتاری که موجب کتک خوردن او می‌شود.

تعریف و تمجید
به رفتارهای مثبت فرزندتان در طول روز دقت کنید. با دیدن هر یک از آنها، از فرزندتان تعریف و تمجید کنید. برای مثال اگر او در حال بازی مسالمت‌آمیز با خواهر یا برادرش است، این نکته را به او بگویید و از او تشکر کنید. توجه خود را بر رفتارهای مثبت او متمرکز کنید. بدین ترتیب رابطه‌ای مثبت بین شما و فرزندتان شکل خواهد گرفت و کودک نیز برای تکرار رفتارهای خوبش تلاش بیشتری خواهد کرد.

 

بیتوته


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط




کلماتی برای این موضوع

تربیت کودک کودک کودک را وادار به حضور در جمع نکنید مشکلات رفتاری کودک خردسال نقش کدامیک از والدین در تعلیم و تربیت،تعلیم و تربیت کودکان،تربیت کودک…کتاب تربیت کودکروانشناسی کودک کتاب تربیت کودکروانشناسی کودکتربیت کودکانتربیت نقش ورزش در سلامت روانی – اجتماعینقش ورزش در سلامت روانی – اجتماعی ؛ نویسنده سجاد عبدالله پور دانشجوی مقطع کاردانی عنوان مقاله نقش ورزش در رشد شخصیت فدراسیون …با ما همراه باشید تا شما را در جریان آخرین اخبار و اطلاعیه‌های فدراسیون قرار دهیماختلالات روانشناختی و روانپزشکی کودکاناختلالات روانشناختی و روانپزشکی کودکان این وبلاگ برای اطلاع رسانی به خانواده های وبلاگ روانشناسی شفای درونبا وجود اینکه ممکن است تمرینات زیادی برای رویارویی با افراد منفی انجام داده باشیم جنسیت و فضای شهری انسان شناسی و فرهنگدر این نوشتار کوتاه تلاش شده است در ابتدا به بررسی رابطه و کنش متقابل دو پدیدۀ اجتماعی آریوبرزن پزشکیدر شماره قبل مطالبی در مورد سر درد و شناسایی آن نوشتیم در این شماره نگاهی به سه گونه تعلیم وتربیت چکیده درس ریاضی در مدارس ابتدایی برای برخی از دانش آموزان درس مشکل‌آفرین شده است تا کاردرمانی اوتیسمدر مورد اهمیت مدرسه ، فواید آن ، مشکلات معمول کودکان دارای اوتیسم ، نگرانی ها و چالش پورتال پرتال حقوق دانش آموخته ی مهندسی اموات تاریخ مقطع


ادامه مطلب ...

تربیت در دوره اول کودکی

[ad_1]

(دوره‌ی پرستاری) (1)
الف- خصائص عمده‌ی بدنی و روانی
مرحله ای که تا سه سالگی ادامه دارد واقعاً مرحله‌ی پرورش (به معنی حیوانی آن) اسـت. در این دوره تربیت همان پرورش تن کودک اسـت. تربیت کودک شیرخوار همان تغذیه بدن و فعالیت‌های اوست که دائماً رو به تزاید می‌رود.
این امر مستلزم مواظبت‌هائی اسـت که شرح جزئیات آن برای بعضی دلچسب نیست ولی سزاوار آن اسـت که مورد توجه مربی قرار گیرد. این دوره، دوره‌ی تعیین سرنوشت کودک نیست لکن مقدمات این کار فراهم می‌گردد.
در این دوره کار مربی تابع اطلاعات زیست شناسی و روان شناسی اسـت که لازم و ملزوم یکدیگرند به نحوی که آموزش و پرورش دوره‌ی نخستین همان زیست شناسی و روان شناسی عملی به نظر می‌رسد هر چند حقیقت امر چنین نیست.
دوره‌ی پرستاری از لحاظ رشد به دو دوره تقسیم می‌شود: دوره‌ی اول قریب به دوازده ماه طول می‌کشد و دوره بیداری یا دوره صباوت یعنی دوره‌ی گنگی (2) اسـت. دوره‌ی دوم که شامل سال دوم و سوم اسـت، دوره‌ی پیشرفتهای مهمی مانند از شیر بازگرفتن (فطام) و راه رفتن و سخن گفتن اسـت.
به عقیده‌ی زیست شناسان، تولد همان عبور کالبد زنده از محیط جفت (3) به محیط هوائی اسـت. اما به نظر مربی این واقعه بسی مهمتر اسـت. همین که طفل چنان که در زبان ما با زیبائی و قوت تمام گفته می‌شود، به دنیا می‌آید همه چیز تغییر می‌کند یا بزودی تغییر خواهد کرد. رفتار طفل در شکم مادر که آدمی را به یاد موجودی بخواب رفته می‌اندازد، به سرعت جای خود را به فعالیت بسیار متفاوتی می‌دهد که ناشی از سازگاری با شرایط زندگانی خارج اسـت.
فعالیت کودلد نوزاد یا به قول ویرشو (4) «این موجود نخاعی»(5) غیر ارادی اسـت. این فعالیت شامل حرکات انعکاسی اسـت که به طرق مختلف صورت می‌گیرد؛ از جمله می‌توان انعکاسی تنفسی را نام برد که سبب نخستین فریاد کودک می‌شود. در دنبال این انعکاس عطسه و انعکاس گرفتن و فشردن و مانند آن ظاهر می‌شود. عمل مکیدن فعالیتی پیچیده تر اسـت و غالباً آن را یکی از غرائز می‌شمارند. این عمل با این که تقریباً بدون یاد گرفتن صورت می‌گیرد، مستلزم مقدمات سازگاری با پستان یا پستانک شیردان اسـت. دهان یا به قول دوهامل (6) این «زالوی عضلانی»، مدتی مرکز بخش مهمی از هستی نوزاد اسـت. به عبارت دیگر، زندگانی نوزاد روی لبهای اوست.
کارهای عمده‌ی کودک شیرخوار بسیار ساده و عبارت از خوابیدن و خوردن و خود جنبانیدن اسـت. طفل در ماه اول 88% ساعت شبانه روز و در پایان سال اول زندگانی 55% آن را، در خواب می‌گذراند. هنگام بیداری نیز شیر خوردن و غذا خوردن در آغاز نیمی از ساعات زندگانی کودک را شامل اسـت. بقیه‌ی وقت وی مصروف فعالیت‌های عضلانی می‌گردد که پیوسته رو به تزاید اسـت و در پی محرکهائی مانند صدا و نور حاصل می‌شود. از همان ماههای اول نیز امر مهمی پدیدار می‌شود و آن حرکات خود بخودی جستن و اکتشاف اسـت که محرک معین و روشنی ندارد و رفته رفته به صورت حرکاتی در می‌آید که سبب گرفتن و لمس کردن و مکیدن می‌شود.
براثر رشد درونی اعصاب و مخصوصاً میلینی شدن رشته‌های عصبی، کودک شیرخوار به ترقیاتی نائل می‌گردد که روان شناسانی مانند گزل (7) با دقت تمام از آنها فیلمبرداری کرده‌اند. حساسیت نسبت به نور و صداها رفته رفته دقیق تر می‌شود. جنبه‌ی حرکتی که نخست پراکنده و گسیخته اسـت سازمان می‌یابد.
از ماه چهارم، مقدمات سخن گفتن نخست به صورت تکرار صدا و به نحو یک هجائی (8) آغاز می‌گردد و رفته رفته متنوع تر می‌شود. جنبه‌ی انفعالی نیز دقت و صراحت می‌یابد. یعنی حالت انفعالی که نخست تنها صورت اظهار حالات آسایش و عدم آسایش دارد، بزودی به صورت عواطف شخصی و گوناگون در می‌آید. واتسون (9) انواع این عواطف را به تفصیل مورد مطالعه قرار داده اسـت. باری، نخست ترس- سپس خشم و سرانجام همدردی (10) و رفتار خاص آن که لبخند زدن اسـت ظاهر می‌گردد.
در این که آیا همدردی که هنوز پراکنده و مبهم اسـت مقدمه‌ی میل جنسی یا نشانه‌ی بیداری حیات اجتماعی اسـت یا نه، چندان اطلاعی در دست نیست. در هر حال، چنان که والون (11) خاطر نشان ساخته اسـت، ظاهر امر این اسـت که کودک قبل از اشیاء به جانداران متوجه می‌شود. تقلید که در پایان سال اول پیدا می‌شود نیز دال بر پیش رسی تأثیرات اجتماعی اسـت. از این دوره، هوش نیز از خلال فعالیت حسی و حرکتی کودک ظاهر می‌شود. نخستین آثار وجود خاطرات نیز در رفتار طفل به چشم می‌خورد.
این رشد چند گونه که می‌توان از این پس آن را رشد روانی نامید، در یک سلسله از فعالیت‌های متوالی ظاهر می‌شود. دوام و دقت و قدرت این فعالیت‌ها در زندگی کودک توجه پژوهندگان را به خود معطوف داشته اسـت. سی ژیس موند (12) این فعالیت‌ها را با اسامی زیبای مرحله‌ی مکیدن و نگریستن و گرفتن و لمس کردن و تقلید کردن و خزیدن توصیف کرده اسـت.
در یک سالگی، کودک سالم و طبیعی نخستین مرحله‌ی دوره‌ی طفولیت را پیموده اسـت. مادرش با سربلندی تمام می‌گوید: «بچه ام همه چیز را می‌فهمد.» اما دو سال آینده از سال اول هم مهمتر اسـت. از شیر بازگرفتن کودک و به راه افتادن و مخصوصاً سخن گفتن او که نتیجه‌ی پیشرفت فعالیت‌ها در طی سال اول اسـت رفتار او را تغییر می‌دهد.
از شیر بازگرفتن و عادت دادن کودک به خوراکها نشانه‌ی جدا شدن کامل وی از بدن مادر اسـت. کودک از این پس زندگانی آزادانه تری دارد؛ با این همه، هنوز به محیط خود بسیار وابسته اسـت. در واقع پس از این مرحله، طفیل بودن اجتماعی جانشین طفیل بودن بدنی می‌شود و این وابستگی مدتها به طول می‌انجامد. از شیر بازگرفتن کودک شیرخوار، در واقع، نخستین مرحله‌ی پدیده‌ی مهمی اسـت که می‌توان آن را فطام روانی نامید. این فطام در تمام دوره‌ی رشد ادامه دارد و از لحاظ تربیت مسائل بسیار دقیقی را پیش می‌آورد.
از شیر بازگرفتن عملی اسـت که به کودک تحمیل می‌شود. اما راه رفتن برعکس مستلزم آن اسـت که کودک خود در این پیشرفت شرکت فعال داشته باشد. البته راه رفتن واقعاً آموختنی نیست: کودک طبعاً راه می‌رود و براین کار تواناست. معمولاً دختر بچه‌ها اندکی زودتر از پسر بچه‌ها به راه می‌افتند. تجلی این عمل حیاتی در آدمی زاده دیرتر از انواع دیگر حیوانات صورت می‌گیرد. راه رفتن از یک سلسله مراحل می‌گذرد و در این مرحله پدیده‌ی فردیت (13) کودک ظاهر می‌شود. به گروهی از کودکان خردسال یک ساله در شیرخوارگاه نگاه کنید؛ منظره ای بسی دیدنی اسـت: زیرا بچه‌ها هر یک راه رفتن را به شیوه ای تمرین می‌کنند که با شیوه‌ی کودک دیگر آشکارا فرق دارد.
کودک با راه رفتن به دیگران نزدیک می‌شود و همین امر تحول روانی او را تسریع می‌کند. راه رفتن گذشته از این که به علت راست ایستادن کودک، سبب می‌شود که او وضع و شیوه‌هائی شبیه به ما به خود بگیرد، در ساختن واقعیات نیز دخالت بسیار دارد.
سخن گفتن نیز یادگیری بسیار مهمتری اسـت و کیفیات این یادگیری براثر تحقیقات روانشناسی کاملاً بر ما معلوم اسـت. سخن گفتن کودک شیرخوار نخست از فریاد آغاز می‌شود و سپس به صورت هجاهای معینی در می‌آید. و پر اسـت از واجها (14) و نام آواها (15) و این کار آشکارا صورت بازی دارد. اما بی شک از لحاظ زبان بیش از آنچه تصور می‌رود معنی دار اسـت.
کودک از دو سالگی سخن گفتن را یاد می‌گیرد. این «پیشرفت به سوی تکلم» که‌هانری دولاکروا (16) را به شگفتی آورده، به تقلید بزرگتران و براثر استعداد خاص دیگری که مربوط به تقلید اسـت صورت می‌گیرد. کودک نخست هجائی را تکرار می‌کند بی آنکه از این کار خسته شود. سپس کلمه را به جای جمله به کار می‌برد. آنگاه به عبارت که بر روابط و اوضاع و احوال خاصی دلالت دارد می‌رسد. راستی، چه یادگیری شگفت انگیزی اسـت!
در حالی که کودک بر اثر راه رفتن به فضای حرکتی دست می‌یابد، سخن که وسیله تفهم و تفهیم اسـت دسترسی به فضای اجتماعی را میسر می‌سازد. اما اهمیت سخن گفتن از جهتی دیگر اسـت یعنی زبان پرورش اندیشه‌ی کودک و دست یافتن او به عالم نمودارها را موجب می‌گردد. الفاظ به هم پیوسته ظهور حیات ذهنی را بشارت می‌دهد. طفل بر اثر نطق از منطقه‌ی لغزان و هیجان انگیز حیات جانوران عالی که موجودات با هوشی هستند اما حرف نمی‌زنند و خلاصه در حالت گنگی بسر می‌برند، جدا می‌شود. من غالباً فکر کرده ام که اگر بتوان به دوره ای از رشد آدمی نام «تولد دوم» داد (که از زمان روسو اندکی از روی بی دقتی به دوره‌ی بلوغ اطلاق شده) این عنوان سزاوار همین مرحله، یعنی مرحله سخن آموزی اسـت. اما در واقع تولد دومی وجود ندارد یعنی تمام دوره‌ی رشد تولد و دنباله‌ی آن اسـت.
با پدید آمدن امکانات جدید، ترقیات دوره‌ی پیش در همه‌ی زمینه‌ها ادامه می‌یابد: تغییر احساسهای گوناگون و فراوان ضعیف می‌ماند اما رفتار براثر معرفت دقیق تر کودک از اوضاعی که در آنها قرار گرفته اسـت جنبه‌ی انتخابی به خود می‌گیرد.
از سال دوم از لحاظ انفعالی و اجتماعی جذبها و دفعها (خوشایندی‌ها و ناخوشایندی‌ها) هویدا می‌شود. از این پس به نظر طفل اشیاء از این جهت لذت بخشی نیستند که می‌شود به آنها دست زد بلکه تعلق خاطر او به‌ اشیاء برای خود اشیاء اسـت. خاطرات او ادامه می‌یابد و صراحت پیدا می‌کند. مفهوم عدد در ذهن طفل طرح می‌شود.
از سه سالگی می‌توان از فکر کودکانه سخن گفت. البته این فکر، فکری مقدماتی اسـت که هنوز درست متنوع نشده اسـت؛ اما رفتار را از دلالات و معانی پیچیده ای پر می‌سازد و با وجود ترقیات خود هنوز آن قدر مجهز نشده اسـت که بتواند به دیگران منتقل گردد.
نیمی از این فکر هنوز نشکفته اسـت. همین امر سبب شده اسـت که بعضی از روی تمثیل گیرا ولی سفسطه آمیزی آن را به خودبینی بیمار روان گسیخته (اسکیزوفرن) نزدیک بدانند. البته نمی‌توان در دوران کودکی اول، فکر را که سرشار از امکانات این اسـت خودبینی جنون آمیزی که رو به تباهی می‌رود شمرد زیرا این کار مثل آن اسـت که شکوفه را با برگ، پژمرده یکسان بدانیم.
فکر می‌کنم برای کسی که به مطالعه‌ی کودکان می‌پردازد هیچ خشنودی از این بزرگتر نباشد که- به ویژه در طی سال دوم زندگانی کودک به شکفتن فکر او برخورد و ساختهای متغیر و لرزانی را به بیند که فکر کودل از خلال آنها پیچیده و غنی می‌شود؛ یا ترقیات سریع این فکر را در جهت فهم و بیان حالات ذهن پا بپا دنبال کند. تنها خطر این اسـت که شخصی به کلی مجذوب این منظره‌ی شورانگیز گردد و وظائف تربیتی دوره‌ی اول کودکی را از یاد برد. زیرا از همین دوره‌ی شکفتگی باید به تربیت کودک پرداخت. اینک به شرح اصول این تربیت می‌پردازیم.
ب- اصول تربیت در دوره‌ی پرستاری
1- محیط مساعد
در هر دوره از رشد، نخستین مأموریت مربی اینست که محیط مساعدی برای کودک فراهم کند. حتی بعضی می‌گویند که تنها وظیفه‌ی تربیت همین اسـت و بس. در هر حال وظیفه‌ی تربیت هیچ گاه مهمتر از آغاز زندگی نیست مخصوصاً وقتی منظور از محیط تربیت، محیط قبل از تولد و دوره‌ی شیرخوارگی و خلاصه طفولیت باشد.
گویند ناپلئون گفته بود که تربیت بیست سال پیش از تولد و از طریق تربیت مادر آغاز می‌شود. اگر تا این حد مبالغه نکنیم لااقل می‌توانیم به جرات بگوئیم که تربیت کودک، چند ماه پیش از تولد او آغاز می‌شود. باید از طریق تغذیه‌ی سالم مادر که مانع خطر مسمومیت چنین می‌شود و نیز زندگانی آرام و منظم یعنی زندگانی که از خستگیهای ممتد و تلاشهای شدید مبری باشد شرایط حیاتی مساعدی برای کودک فراهم آورد.
بهداشت مادر شیرده دنباله‌ی بهداشت مادر آبستن اسـت. وقتی طناب ناف بریده شد، رابطه‌ی میان بدن مادر و کودلد نوزاد قطع نمی‌شود. از بارداری تا لااقل دوره‌ی باز گرفتن کودک از شیر، مادر برای کودک محیط واقعی رشد به شمار می‌رود که من آن را محیط مادرانه می‌نامیم. کودک از راه حرکت انظباق طبیعی که تربیت او را تسهیل می‌کند. با این محیط ارتباط نزدیک دارد.
آدمی از همان دوره‌ی انعقاد نطفه بالقوه فردیتی خاص خود دارد. میراثی که از پدر و مادر به او رسیده اسـت سرشت خاصی به او می‌بخشد. می‌دانیم که حرکات غیر عادی جنین و نحوه‌ی غیر طبیعی به دنیا آمدن آن، ممکن اسـت علت طبیعت عصبی کودک باشد. تکامل فن زایمان به نوبه‌ی خود زمینه را برای تربیت آماده کرده اسـت. اگر وسائلی فراهم کنند که طفل دست نخورده به دنیا بیاید و او را از ضربات و صدمات وضع حمل طولانی و دشوار مصون دارند، از جراحات هنگام تولد که پس از لوکرس (17) روانکاوان آن را مملو از انفعال نیرومند و پایدار می‌دانند و منشاء برخی از امراض عصبی در بزرگی می‌شمارند، کاسته می‌گردد.
همین که کودک به دنیا آمد نخستین اعمال تربیتی حمایت از اوست. هدف این اعمال تسهیل سازگاری او با شرایط جدید زندگانی اسـت. باید برای او محیط زندگانی یکدست و آرامی فراهم آورد که با محیط پیش از تولد تفاوت چندانی نداشته باشد. می‌دانیم که مسأله‌ی مهم اینست که از تغییرات ناگهانی اقلیمی اجتناب شود. سرما و گرمای شدید و نیز رطوبت و باد برای نوزاد خطرناک اسـت. واقعاً جای تعجب و تأثر اسـت که مردم هر نوع احتیاط به عمل می‌آورند تا کودک از محیط رحمی به محیط هوائی به آسانی منتقل گردد، و حال آن که بعداً در طی رشد و تحولات دیگر و انتقال دشوار از محیط زندگانی به محیط دیگر بی احتیاطی و بی مبالاتی به خرج می‌دهند؛
کودک شیرخوار چنان که از اسمش نیز بر می‌آید در وهله‌ی اول لوله گوارشی بیش نیست. بعد از آن که شکم مادر را ترک کرد، کار مهم، تغذیه‌ی اوست. طبیعت از راه شیر مقدمات انتقال لازم از تغذیه‌ی پیش از تولد به تغذیه‌ی بعد از تولد را آماده کرده اسـت. اگرچه این نکته پیش پا افتاده اسـت که شیر مادر بی شک بهترین غذاست و هر چه طفل بزرگ تر می‌شود ترکیب آن فرق می‌کند، ولی شاید تذکر این نکته بی مورد نباشد که شیر مصنوعی دادن ممکن اسـت به طرق مختلف به پرورش کودک لطمه بزند. درست اسـت که براثر فنون جدید سترون کردن، خطر گوارش بد مرتفع شده اسـت لکن شیر مصنوعی دادن سبب فطام انفعالی پیشرسی می‌شود که آثار روحی آن برخلاف گفته‌ی بعضی انکارناپذیر اسـت.
چون کودک شیرخوار بیشتر از شیر خوردن می‌خوابد پس احتیاج دارد آسوده بخوابد. مادران این نکته را بخوبی می‌دانند چه پیش از تولد قسمتی از وقت خود را صرف آماده کردن خوابگاه کودک می‌کنند. آری، آماده کردن گهواره لازم اسـت، چه گهواره قدیم که دست زنان با نوای نوازش دهنده موسیقی فوره (18) یا با آهنگ لالائی که در خاطره‌ها مانده اسـت آن را تکان می‌داد و چه گهواره‌های چرخ دار یا تختخواب کوچک یا وسیله‌ی دیگری که امروز متداول اسـت. مهم اینست که کودک در جای گرم و نظیف و در برابر نور ملایم آرمیده باشد زیرا بزودی یعنی بیش از آن که همگرائی دو چشم صورت گیرد، کودک دیدگان خود را به سوی روشنائی می‌دوزد. می‌توان گفت خوب خوابیدن نود درصد دلیل بر آن اسـت که کودک تندرست و سالم اسـت. وانگهی، گهواره باید طوری ساخته شده باشد که کودک بتواند بقدر کافی حرکت کند و برای این کار بازوها و پاها باید آزادی داشته باشد. این نکته امروز در همه جا رعایت می‌شود و روح ژان ژاک روسو که دشمن سرسخت قنداق پیچیدن کودک بود از این بابت خشنود اسـت؛ امروز دیگر کسی کودکان را مانند بقچه به میخ تیرک سقف آویزان نمی‌کند؛ در گذشته که با کودک چنین رفتاری می‌کردند خشم چنان او را به تب و تاب می‌انداخت که نفس او قطع می‌شد. اما امروز این رفتار دیده نمی‌شود. روان شناسانی که خواسته‌اند رفتار کودکان قنداقی را با اطفال ما مقایسه کنند ناچار شده‌اند در آلبانی به مشاهده و مطالعه بپردازند، اما شاید برای پیدا کردن کودکانی که هنوز از حرکات طبیعی محرومند به چنین سفر درازی احتیاج نباشد؛ برخی از پزشکان کودک معتقدند که باید برای مدتی اعضای سافله‌ی کودک را که دیرتر از بازوان رشد می‌یابد در پارچه پیچید اما منظورشان از این عمل این اسـت که کودک سرما نخورد. در هر حال، این کار نباید مانع حرکات پاهای کودک گردد. آزادی کامل بازوها نیز گاهی معایبی به بار می‌آورد زیرا چون هنوز کودک نوزاد با شدت و قوت بسیار اعضاء خود را حرکت می‌دهد، گاهی دست او به صورتش می‌خورد و آن را خراش می‌دهد. بهداشت و مخصوصاً علاقه‌ی خاص مادران به زیبا ماندن کودکش خود آنان را به آسانی وادار می‌کند از این خطر بپرهیزند. در هر حال باید گذاشت کودک هر روز لحظه ای چند دست و پا بزند. مثلاً موقعی که شست و شویش تمام شده باید او را در این کار آزاد گذاشت. این حرکات، برای کودک نخستین ورزش به شمار می‌رود. بعد از چند ماه باید به کار عضلات کودک یاری کرد: مثلاً به او کمک کرد از زمین برخیزد و خود را به چرخاند و کارهائی مانند این‌ها را انجام دهد.
باری، در صورت امکان باید محیطی برای کودک فراهم کرد که مناسب حالش باشد. شیرخوارگاه بهترین محیط به نظر می‌رسد. اطاق کوچکی که برای کودک فراهم شده و در آنجا یکی از اشخاص نزدیک کودک مواظب او باشد آرامش و ایمنی و امکانات کافی را برای او فراهم می‌کند. هرگاه فراهم کردن این شرایط میسر نباشد می‌توان در گوشه ای از منزل، محوطه‌ی کوچکی برای طفل فراهم کرد و این محیط تا مدتی کافی اسـت. شیرخوارگاه میهن کودک به شمار می‌رود. موجودات اصلی ساکن این وطن مادر یا دایه و اسباب بازی (اثاث لیلی پوت (19)) اسـت.
خلاصه، محیط کودک باید محیطی ساده و تمیز و شاداب و از هر نوع ازدحام دور باشد.
2- تنظیم اعمال کودک
ارضاء دو احتیاج عمده ، یعنی احتیاج به خوروخواب فرصتی برای نخستین نظم بخشی (20) تربیتی اسـت. شیر خوردن و خوابیدن و شست و شو شدن و گردش رفتن در ساعات معین عاداتی اسـت که بسیار زود در حرکات و سکنات بدن کودک سالم نقش می‌بندد. این عادات کار پدر و مادر و در عین حال پرورش کودک را بسیار آسان می‌کند. از این راه فعالیت مشروط یعنی فعالیتی مرکب از واکنش‌هائی مربوط به علامات رفته رفته ایجاد می‌شود و رفتار کودک را نخستین سازمان می‌بخشد. حرکات و صدا و شیوه‌های رفتار دیگران به صورت علامتی در می‌آید که می‌تواند در کودک واکنش‌های معینی برانگیزد. یکی از ساده ترین واکنش‌هائی که از روی علامت حاصل می‌شود اینست که طفل از دیدن شیردان آغاز مکیدن می‌کند. باید خاطر نشان ساخت که بسیار زود واکنش‌های کودک از صورت ماشینی حرکات انعکاسی مشروط خارج می‌شود به طوری که دیگر نمی‌توان آنها را حرکات انعکاسی مشروط دانست، یعنی رفته رفته و بیش از پیش در برابر کل اوضاع مشخصی که برای او معنی خاصی پیدا کرده اسـت، واکنش از خود نشان می‌دهد (نه در برابر علامت جزئی و خاص). این اوضاع حالت انتظاری را موجب می‌گردد که در دنبال آن احتیاج ارضاء می‌شود یا نمی‌شود. مثلاً وقتی کلاه خود را به سر می‌گذارید کودک خیال می‌کند می‌خواهید او را به گردش ببرید یعنی کلاه به سر گذاشتن برای او علامت به گردش بردن می‌شود و وقتی اثری در پی علامت ظاهر نمی‌شود کودک به فریاد و گریه دست می‌زند و از این راه نومیدی خود را نشان می‌دهد.
مهمترین نظام بخشی حیاتی شاید خودداری در عمل تخلیه یعنی ادرار و دفع باشد. این خودداری پیش از پایان سال اول آغاز می‌شود و سپس رفته رفته کامل تر می‌گردد. به دشواری می‌توان در این مورد اثر تربیت و رشد ذاتی یا طبیعی (21) را از هم تشخیص داد. این نظم بخشی که به شدت توجه کودک شیرخوار را به خود جلب می‌کند، جنبه‌ی انفعالی مسلمی دارد. و روانکاوی برای این جنبه‌ی انفعالی اهمیت بسیار قائل اسـت. مثلاً پیشون (22) این موفقیت دشوار را مقدمه‌ی نخستین نذر کودک به مادر خود می‌داند. قبول این نظام نخستین، فرمانبرداری از حکم قانون اخلاقی نیز به شمار می‌رود. یاد دادن نظافت به کودک کاری طولانی و مستلزم شکیبائی فراوان خانواده‌ی اوست. آنچه باید از آن اجتناب کرد اینست که وقتی کودک خودداری نمی‌کند (یا چنان که باید خودداری نمی‌کند) نباید به تنبیه بدنی پرداخت و نباید بی بند و باری و یا کوتاهی در این کار را با تنبیه بدنی که سبب خشم و عصیان کودک می‌شود متداعی ساخت زیرا این کار ممکن اسـت تحول انفعالی کودک را شدیداً مختل سازد.
نظام بخشی‌های نخستین بسیار مهم اسـت و سرسری شمردن آنها بی خطر نیست. ایجاد این نظمها در وهله‌ی اول دشوار می‌نماید اما مربی دانا بر آن فائق می‌آید. در مورد کودکی که تندرست اسـت این نظم بخشی میسر و نسبتاً آسان اسـت. اما پیشداوریها و ناشکیبائی ما آن را به صورت مسأله ای در می‌آورد که گاهی حل آن دشوار اسـت. باری، باید این نکته را پیوسته در خاطر داشت که تربیت اجباری که خواه ناخواه در این نظم بخشی وجود دارد به هیچ رو با تربیتی که بیش از همه برای آزادی دلسوزی می‌کند ناسازگار نیست. حتی می‌توان گفت هر چه این نظم بخشی‌ها بهتر صورت گیرد بعداً روشهای تربیتی مؤثرتر واقع خواهد شد. کودکی که در اعمال خود درست به نظم خونگرفته اسـت برای آزادی داوطلب بدی خواهد بود.
3- محبت و مصاحبت
کار تربیتی در دوره‌ی کودکی اول به همین احتیاطها و نظم بخشی‌ها محدود نمی‌شود. باید کودک را در فعالیت‌های خود که روز بروز متنوع تر می‌شود نیز یاری کرد و آزمایشهای نخستین کودک در طریق کسب استقلال را مختل نساخت.
روان شناسان نشان داده‌اند که از پایان سال اول حضور کسی که همدم کودک باشد و در بازی او شرکت فعال داشته باشد به رشد روانی او مدد می‌کند.
وقتی اغلب اوقات کودک را تنها و دور از تماس اجتماعی و برخورد محبت آمیز کافی می‌گذارند، چنان که در برخی از شیرخوارگاه‌ها دیده می‌شود، - رشد او کندتر انجام می‌گیرد. و این همان مطالبی اسـت که براثر تحقیقات اشپیتز (23) آثار شوم پرستار به جای مادر (24) نامیده می‌شود. جدا کردن نابهنگام طفل از مادر و نتیجه‌ی آن یعنی احساس کمبود محبت، تحول رفتار را به عقب می‌اندازد یا مختل می‌سازد. کودک خردسال دلش می‌خواهد او را در آغوش گرفته این سو و آن سو ببرند. وی مایل اسـت با کسی بازی کند و کسی او را دوست بدارد و با او حرف بزند. اینها همه نیازهائی اسـت که باید ارضاء شود. اما حضور فعالانه و محبت آمیز کسی نباید باعث «لوس» کردن کودک شیرخوار گردد. هر لحظه کودک را از گهواره برداشتن و بی سبب او را در آغوش گرفتن و با نوازشهای خود خسته کردن و به جای سرگرم کردن، او را وسیله سرگرمی خود قرار دادن، کارهائی اسـت که غالباً می‌کنند ولی عواقب بدی دارد. بسیاری از مادران فراموش می‌کنند که تا طفل خود شروع به خزیدن نکند بهتر اسـت بگذارند به پشت بخوابد. جنباندن بی دلیل او را خسته می‌کند. این که دائماً هر کسی پیدا می‌شود طفل را می‌بوسد از لحاظ بهداشت بسیار بد اسـت. این کار ممکن اسـت برای کسان کودک لذت بخش باشد اما برای کودک خوشایند نیست. کودک به مواظبت و تحریض و تشویق معتدل و عطوفت آمیخته به دقت احتیاج دارد نه به مزاحمت و لاس بازی؛ همچنین گاهگاه به مصاحبت کودکان دیگر نیازمند اسـت اما به شرط این که در نهان و دور از چشم وی مراقب این برخورد باشیم. کودک تنها با کودکان دیگر احساس آزادی می‌کند و عواطفی شبیه به عواطف آنان به او دست می‌دهد زیرا می‌تواند در همان فعالیت‌های کودکانه شرکت کند.
4- فعالیت اعصاب حسی و حرکتی
فعالیت اعصاب حسی و حرکتی در سراسر این مرحله مهمترین فعالیت به شمار می‌رود. در ماههای اول، این فعالیت مسائل تربیتی مهمی پیش نمی‌آورد زیرا کودک معمولاً در پیرامون خود محرکهای بصری و سمعی و لمسی لازم را پیدا می‌کند. در این دوره غالباً وسائلی که در اختیار وی گذاشته می‌شود به جای این که ناکافی باشد زائد اسـت. اما از سال دوم، جستجوی بدن و گهواره جای خود را به جستجوی محیط شیرخوارگاه یا خانه و باغ می‌دهد و از این پس وسایل متنوع تری ضرورت پیدا می‌کند. در این مورد نیز اشیاء ساده و محکم که در بازیهای «فونکسیونی» مفید باشد کافی اسـت. غالباً ما بزرگسالان وقتی می‌بینیم که کودک عروسک بی ریخت جلی یا اسب چوبی رنگ رفته و کهنه را می‌پسندد، این به نظر ما عجیب و نامفهوم می‌آید اما باید این کار کودک برای ما درسی باشد. اسباب بازیهای گرانبها و پر زرق و برق تنها خودستائی و خودنمائی کسی را ارضاء می‌کند که آنها را به کودک هدیه کرده اسـت.
5- راه رفتن
گرچه راه رفتن طبعاً و بدون آموختن انجام می‌گیرد، اما مربی در این یادگیری نیز تأثیر بسزا دارد. البته منظور این نیست که مربی بخواهد بسیار زود کودک را به راه رفتن وادار کند زیرا نتیجه‌ی این کار خمیده کردن لنگهای کودک اسـت. اما با تمرین دادن عضلات بچه، می‌توان به شروع راه رفتن او کمک کرد (25) همچنین وقتی کودک آغاز راه رفتن می‌کند- می‌توان نقاط اتکائی برای او فراهم کرد؛ یا وقتی سعی می‌کند از جا برخیزد خود را حامی او ساخت. بعداً نیز باید شور و شوق کودک را به جنب و جوش و رفت و آمد اعتدال بخشید. زیرا غالباً کودک آن قدر راه می‌رود که بی حال می‌شود. اما چنان که په گی (26) با زیبائی تمام گفته اسـت: «کودک با پاهای خود به جائی نمی‌رود بلکه بزرگسالند که جابجا می‌شوند». کودکان به رفتن و آمدن و جستن و خلاصه جاده را با پاهای خود فرسودن اکتفا می‌کنند و زود به یورتمه رفتن می‌پردازند. به زمین خوردن نیز مسلماً پیش می‌آید اما معمولاً خطری در آن نیست زیرا هنوز بدن کودک به زمین و کف اطاق نزدیک اسـت. مربی باید بتواند حرکات خود را با رفتار و حرکات و گامهای کوچک کودک سازگار کند نه این که کودک را مجبور سازد تا هر وقت او خواست پا به پای او بدود. هرگاه مربی نمی‌تواند هر جا که کودک خواست بایستد اجازه توقف بدهد، لااقل باید هر وقت خواست بگذارد بنشیند و خستگی خود را رفع کند وگرنه گردش برای کودک خستگی آور خواهد شد. مخصوصاً باید تا حدی کودک را آزاد گذاشت تا به میل خود این سو و آن سو برود. براثر راه رفتن کودک نخستین بار در خود احساس آزادی خوشایندی می‌کند. وی از این پس مایل نیست هر جا ما می‌خواهیم او را ببریم، برود بلکه هر تل سنگ ریزه ای که در راه پیدا می‌شود برای او فرصت بالا رفتن به شمار می‌رود و او با این کار قدرت خود را نشان می‌دهد.
6- غذا خوردن
غذا خوردن نیز عمل دقیق دیگری اسـت و آموختن آن باید پیش از منع کودک از شیرخوردن آغاز شود و پس از این مرحله قوت بگیرد. منظور از غذا خوردن ظاهراً اینست که کودک بتواند حرکات جدیدی را جانشین مکیدن کند. بردن قاشق به دهان بی آنکه محتوای قاشق بریزد، آن را میان دو لب نهادن و جویدن غذا پیش از بلعیدن آن وقتی غذا آبگوشت نباشد، همه حرکاتی اصولاً مشکل اسـت. مخصوصاً هماهنگ کردن و به هم پیوستن این حرکات کار آسانی نیست. آدم بزرگ هم وقتی خسته باشد این اعمال را همیشه درست انجام نمی‌دهد. از این رو، وقتی کودکان خردسالی که رشد طبیعی اعصاب و رشد اندامهای آنان هنوز کافی نیست در غذا خوردن نازرنگی از خود نشان می‌دهند نباید نابردباری و سختگیری نشان داد. وانگهی، کودک از تنها غذا خوردن و با دست خوردن لذت می‌برد. پس همان طور که دلش می‌خواهد به میل خود راه برود باید وقتی قاشق را مثل چوبدستی حرکت می‌دهد و مقداری آبگوشت یا زرده‌ی تخم مرغ را به زنخ و انگشتها و پیش بند خود می‌ریزد این میل به آزادی را محترم شمرد. انسان در گامهای نخستین به سوی آزادی و استقلال راههای عجیبی را می‌پیماید. به شیوه‌ی پاکیزه و سالم غذا خوردن کار پیچیده ای اسـت که رفته رفته از روی سرمشق آموخته می‌شود. طفل از تقلید دیگران لذت می‌برد. وقتی به کاری خوب عادت کرد، به نوبه‌ی خود مواظب اسـت که بزرگسالان نیز قاعده ای را که بارها برای او تکرار کرده‌اند به کار بندند. و این امر غالباً سبب تعجب اینان می‌شود. شاهد این مطلب، اظهارات مادر بزرگی اسـت که نوه‌ی سه ساله‌ی او یکروز هنگامی که با هم ناهار می‌خورند جداً به او گفت: «نه نه جان، درست بجو جانم؛ درست بجو؛»
پرورش کودک از لحاظ غذا خوردن مانند جنبه‌های دیگر تربیت و شاید بیشتر از آنها در حساسیت او اثر می‌کند. زیرا غذا خوردن قسمتی از فطام یا باز گرفتن از شیر اسـت که خود به علت قهر و آشتیهائی که به بار می‌آورد، از لحظات دشوار زندگانی کودک به شمار می‌رود. پس باید پله پله کودک را بالا برد یعنی در صورت احتیاج با ملایمت او را عادت داد از شیر و پستان مادر چشم بپوشد.
همچنین باید بی میلی کودک نسبت به غذاهای جدید را که غالباً دیده می‌شود به نرمی از میان برد. نباید کاری کرد که کودک از برخی از غذاها رم کند. این کارها در واقع از آموختن فن غذا خوردن به مراتب دقیق تر و مهمتر اسـت.
7- سخن گفتن
آموزش سخن گفتن چندین سال طول می‌کشد اما از یک تا سه سالگی مخصوصاً باید در این زمینه از کودک مراقبت کرد. و چون در این زمینه، کودک از بزرگسالان شدیداً تقلید می‌کند پس باید با کمال احتیاط رفتار کرد. باید با او شمرده و روشن سخن گفت و کلمات را با دقت به هم پیوند داد و کلمات و عبارت ساده به کار برد و خطاهای او را اصلاح کرد. بعداً نیز وقتی کودک; به شکار لغات می‌رود او را در به چنگ آوردن لغات یاری کرد.
نباید زیاده از حد توقع داشت: کودک بناچار برخی از حروف را از صورت اصلی خود می‌اندازد و برخی اصوات را جویده ادا می‌کند. سرودهای زیبائی که در پرورشگاه‌ها معمول اسـت شاهد بر این مدعاست. در همین لحظه که مشغول نوشتن این سطور هستم، دختر بچه‌ی 29 ماهه ای را آزمایش می‌کنم که رشد او از حد متوسط هم بیشتر اسـت: کودک مزبور «ر»ها را «ل» تلفظ می‌کند و «د»‌ها را بر طبق قوانین صوتی معروف و برای خاطر لذت پدر و مادر تغییر می‌دهد.
یکی از مسائل مهم و دشوار اینست که بدانیم آیا باید و می‌توان با کودکان خردسال زبان شکسته و پر از نام آوائی‌ها که خود کودکان به کار می‌برند سخن گفت یا نه؟ به عقیده‌ی اومبردان (27) این کار زیانی ندارد و من نیز با عقیده‌ی وی که حجت اسـت موافقم. وانگهی، وقتی بزرگتران که خود عامیانه سخن می‌گویند با کودکی که تازه به زبان آمده اسـت چنین حرف- می‌زند چگونه می‌توان از به کار بردن این شیوه اجتناب کرد؟ با این همه، می‌توان خاطرنشان ساخت که وقتی زبان عامه بدون ملاحظه به کار رود انتقال از زبان کودکانه‌ی دوره‌ی شیرخوارگی به زبان بزرگسالان تا حدی به کندی صورت می‌گیرد و گاهی نیز به دوگانگی موقت و دلپسند زبان منتهی می‌گردد. من پسر بچه ای را می‌شناسم که وقتی شیرخوار بود بزغاله را «بع» و سگ را «اوآ اوآ» می‌نامید- و وقتی به چهارسالگی رسید به بزغاله «بع بزغاله» و به سگ، «اوآسگ» می‌گفت.
چنان که می‌دانیم سرعت یادگیری لغات برحسب فراوانی و کیفیت محرکها، فرق می‌کند. این سرعت در میان کودکان طبقه‌ی توانگر بیشتر از کودکان توده‌ی مردم و در شهرها بیشتر از روستاهاست اما در افراد مختلف نیز فرق می‌کند. یکی از احتیاطهای مهم این اسـت که به کودکان تنها کلماتی را یاد دهند که برای آنان مفهوم باشد. در مرحله ای که کودک کلمه را به جای عبارت به کار می‌برد و این کلمه به تنهائی بر یک تصور و حتی بر چندین تصور مختلف دلالت دارد، مدتی این یادگیری با اطمینان صورت نمی‌گیرد. وقتی مرحله «شکار لغات» که خود بازی «فونکسیونی» و طبیعی اسـت و سبب غنای سریعتر لغات می‌شود فرا می‌رسد، دوره پرگوئی و زبان بازی نزدیک می‌گردد.
ج - تربیت عقلی و اخلاقی
در دوره‌ی شیرخوارگی، بحث از تربیت عقلی و اخلاقی کودک ممکن اسـت مبالغه آمیز به نظر برسد. اما چون در این دوره در هر یک از فعالیت‌هائی که بررسی شد اثری از هوش و نیز منشی کودک دیده می‌شود، پس باید به اختصار و در پایان این مبحث، کیفیت تربیت هوش در این دوره را روشن ساخت.
1- تربیت عقلی
در دوره‌ی شیرخوارگی، دو نوع هوش یکی پس از دیگری بیدار می‌شود: یکی هوش عملی یا هوش حسی- حرکتی اسـت که از طریق یافتن راه حلهای خاصی که به خودی خود اختراعات کوچکی اسـت، انطباق مستقیم رفتار طفل با اوضاع جدید را میسر می‌سازد. دیگر هوش زبانی (28) اسـت که به علامات یعنی کلمات مربوط اسـت.
برای پرورش این دو هوش، مربی از این پس چندین وسیله در دست دارد: یکی از آنها کنجکاوی کودک و قدرت تقلید و محرکهای انفعالی و حافظه و مانند آن اسـت. بدیهی اسـت که در تربیت عقلی کودک شیرخوار به هیچ گونه تعلیمی نیاز نیست اما تکرار این حقیقت به عنوان احتیاط بد نیست؛ چه برخی از اطفال را از دو سالگی به مدرسه می‌فرستند. واقع این اسـت که در این دوره، پرورش عقلی از راه فعالیت‌هائی صورت می‌گیرد که کودک طبعاً به آنها علاقه نشان می‌دهد. مثلاً مسائل عملی کوچکی از قبیل بر روی پاها چرخیدن یا وسیله ای را برای ارضای میلی به کار بردن و باز کردن و بستن جعبه و اشیائی را در جعبه ای قراردادن و راه حل معمای تصویر ساده ای را پیدا کردن، همه‌ی اینها به پرورش هوش مدد می‌کند. کنجکاوی و جستجو در محیط خود فرصتی برای کسب مقدمه‌ی تجربه‌ی شخصی اسـت که بر اثر اوضاع مکرر و مشابه، استدلال را به اجمال به طفل القاء می‌کند. باری، بازیهای تربیتی نیز سود بسیار دارد. از جمله باعث تمرین حواس می‌شود و به یاد گرفتن لغات مدد می‌کند و قدرت حرکت را منظم می‌سازد و نیز زمینه را برای دخالت هوش در حل مسائلی که به تدریج مشکل می‌شود فراهم می‌کند. با این همه، اثر این بازیها در دوره‌ی بعد حائز اهمیت خواهد شد. صفت عمده تربیت عقلی سال اول بی شک عاری بودن از هر گونه منظومه یا هیات تالیفی (29) اسـت. این تربیت نوعی ابتکار رهبری شده اسـت. یعنی مستلزم استفاده از اوضاع و احوالی اسـت که در آن کودک باید به عمل طبیعی انطباق بپردازد. استفاده از امکانات فهم نیز که رو به تزاید می‌رود با توجه به ارضاء رغبت‌های متعدد کودک، خود تربیت محسوب می‌شود.
2- پرورش اخلاقی
مجموعه‌ی شیوه‌ی عادی هرکس در تماس با دیگران و برخورد با خود، منش نامیده می‌شود و چون منش بر پایه‌ی طبع یا مزاج فردی و طبیعی قرار دارد پس از همان سال اول براساس یک عده تمایلات عمده رفته رفته تشکیل می‌گردد.
هر کودک شیرخوار در واکنش‌های خود، شیوه‌ی مخصوص به خود دارد. یعنی رفته رفته مهربان یا بی اعتنا، سرزنده و شاد یا پژمرده و دلمرده و سپس زبان دار یا تودار خواهد شد. هر کودک همدردیها یا ناهمدردیهائی از خود نشان می‌دهد. محیط اجتماعی در شیوه‌های واکنش کودک تأثیر فراوان دارد: از روی این تأثیر می‌توان میزان تربیت پذیری منش را اندازه گیری کرد. تأثیر محیط اجتماعی در تربیت منش در عین حال نشان می‌دهد که باید در این تربیت مراقبت کامل به عمل آورد. هیچ چیز زیان آورتر از این نیست که در دوره‌ی شیرخوارگی به تسهیل اعمال مهم بدنی و نیز بیداری هوش اکتفا کنیم و به بهانه این که هنوز منش ظاهر و مشخص نشده اسـت، تربیت این امر را به بعد موکول سازیم؛ زیرا درست در این دوره اسـت که تا حدی بدون اطلاع ما منش تشکیل می‌شود. حالات انفعالی یکی از اجزاء مهم منش به شمار می‌رود؛ در کودک نمی‌توان تربیت انفعالی را از تربیت منش جدا دانست؛ یعنی این دو امر سخت به هم پیوسته‌اند و در تربیت هر دو ممکن اسـت خطاهای واحدی صورت گیرد. به همین جهت اسـت که اصرار و مبالغه‌ی پدر و مادر در این که کودک را از هر نوع احساس نامطبوع دور نگهدارند از لحاظ منش به نتایج زیان آوری منتهی می‌شود. مثلاً کودکی که زیاده از حد ناز بار آید بسیار زود به موجودی هوسباز تبدیل می‌شود. ترس نیز فرصتی برای لغزشهای بزرگ تربیتی اسـت و از عواطف بسیار مهم دوره‌ی کودکی نخستین به شمار می‌رود. ترس از تاریکی و از تنهائی مخصوصاً در این دوره ظاهر می‌شود و معلول انفعالات آمیخته به حالت انتظاری اسـت که والون توصیف کرده و پایه و مایه‌ی نخستین تداعیهای ذهنی کودک اسـت.
بیدار بودن و پیوسته کسی را در کنار خود دیدن یا بیدار بودن و دیدن نور دو وضعی اسـت که نباید کودک را بیش از اندازه به آن عادت داد، وگرنه دیگر تحمل نخواهد کرد که در تاریکی یا تنهائی بیدار بماند. هرگاه برعکس، از همان هفته اول، غالباً کودک را تنها بگذاریم و شب نیز گاهگاه و پیش از آن که این اوضاع را تشخیص دهد او را در تاریکی قرار دهیم چه بسا این حرکات و سکنات ناشی از ترس که فکر بسیاری از پدران و مادران جوان را به خود مشغول داشته اسـت پیش نخواهد آمد. البته ممکن اسـت مادربزرگها از این دستور عملی که باید و می‌تواند با مراقبت پنهانی همراه باشد برآشفته شوند اما ایشان تنها کسانی هستند که از این دستور رنج خواهند برد؛
به طور کلی، برای تربیت منش باید به ظهور دو گرایش عمده‌ی آدمی توجه داشت: یکی میل به قدرت و دیگری میل جنسی به صورت قبل از تناسلی خود. میل به قدرت در صورتی که از روی نادانی و با شیوه‌ی مستبدانه سرکوفته شود بسیار زود حسی ناآرامی و ناامنی و حقارتی را که ممکن اسـت در آینده موجد امراض عصبی گردد به وجود می‌آورد. میل جنسی در این دوره منشاء کنجکاوی و لذت اسـت و به صورت دلبستگی‌های شدیدی ظاهر می‌شود و اگر با خشنونت سرکوب گردد طفل را به واکنش‌هائی وا می‌دارد که دال بر ناکامی و احساس تنهائی و همین امر یکی از علل عمده‌ی خطاهای تربیتی در این دوره اسـت. رفتار آرام و محبت آمیز پدر و مادر بهترین ضامن تعادل انفعالی کودک اسـت. این شیوه از واکنشهای پرخاشجویانه‌ی کودک جلوگیری می‌کند و مانع حسادت میان برادران و خواهران می‌شود و احتیاج کودک به همدلی را تحریک می‌کند و بدین ترتیب منش برای مواجهه با مشکلات سالهای بعد شرایط مساعدی پیدا می‌کند.
باری ، در طی سه سال نخست، اخلاق و رفتار کودک در برابر مادر و پدر و براداران و خواهران خود و اشخاص بیگانه هنوز به صورت ثابت در نیامده اسـت، اما پس از این دوره رفته رفته صورت مخصوصی به خود می‌گیرد و به مسیر معینی می‌افتد. بنابراین، باید مراقبت کرد که روابط کودک با اشخاص پیرامونش بر اثر نادانی و غرضهای خاص و توقعات بیش از اندازه تیره نشود و به راه کژ نیفتد.
***
3- مبارزه با عادات بد
با وجود مراقبت مربی هر عمل حیاتی (یا روانی) که پدیدار می‌شود ممکن اسـت دچار اختلال یا نقصان یا انحراف گردد. گاهی نیز عادات بدی در کودک به وجود می‌آید که صبر و نیز عقل ما را به محلی تجربه می‌زند: مثلاً یکی از این عادات، عادت شست مکیدن اسـت. این اعمال غیر طبیعی نخستین، مخصوصاً در زمینه قدرت حرکتی و تکلم و بویژه روابط انفعالی به صورت بسیار دقیق و حساسی جلوه می‌کند. درمان کردن این نابسامانیها مانند بیماریهای کودکی ، کار پزشک اسـت. بهترین وسیله ای که خانواده‌ها در اختیار دارند برای آن که ببینند آیا رشد کودک به طور طبیعی صورت می‌گیرد یا نه، این اسـت که در سال اول، هر سه ماه یک بار و بعداً هر شش ماه یک بار بچه را با تست رفتار آزمایش کنند. اغلب پدران و مادران وقتی در کودک خود به رفتاری غیر طبیعی برمی خورند گمان می‌کنند که با گذشت زمان خود بخود بهبود خواهد یافت و حال آن که غالباً با یک بار مراجعه به پزشک و اندکی زودتر می‌توان به نحو بسیار مؤثر به بهبود آن کمک کرد. امروز یک رشته آزمایشهائی در دست اسـت که گزل (30) و شارلوت بوهلر (31) براساس مقیاس رشد تهیه کرده‌اند. اما در فرانسه این آزمایشها تا کنون فقط در شیرخوارگاهها معمول اسـت و مؤسسات دیگر به آنها توجه ندارند. باید استعمال این آزمایش‌ها را همگانی کرد. زیرا این کار مانند وزن کردن کودک که خوشبختانه در همه جا معمول شده اسـت ضروری اسـت. روزی که استعمال تست‌های مخصوص کودکان (32) مانند وزن کردن کودک رایج گردد، می‌توان گفت که روان شناسی تربیتی دوره‌ی اول کودکی، واقعا پیشرفت کرده اسـت.
***
باری، تربیت در سنین شیرخوارگی رویهمرفته دارای صفات کاملاً مشخص اسـت. این دوره، دوره‌ی پرورش تن و دوره‌ی حمایت از کودک اسـت. در این دوره تحریک و تشویق دو وسیله‌ی عمده‌ی تربیتی اسـت و ترقیات طبیعی کودک را تسهیل می‌کند. اما چون پرورش در این مرحله، پرورش آدمیزاده اسـت؛ پس باید به نخستین پیروزیهای هوش و حساسیت و قدرت حرکتی توجه داشت. درست اسـت که تربیت کودک در این دوره با بهداشت او عملاً یکی اسـت اما در اینجا علاوه بر بهداشت جسمانی با بهداشت روانی نیز سروکار داریم.
در این دوره، تربیت روحی از لحاظ موضوع به نظر ناچیز و نقش آن مخصوصاً منفی به نظر می‌رسد. زیرا در اینجا عامل اصلی پرورش و بالیدن و رشد طبیعی بدن اسـت.
یادگیری (33) که نمودار اثر محیط تربیتی اسـت تحت الشعاع حرکت طبیعی قرار می‌گیرد که بر اثر آن صورت نوعی انسان (34) در کودک تکرار می‌شود و بر اثر بازی ساده‌ی رشد، موجب ترقیات دائم می‌گردد. در واقع رشد طبیعی و یادگیری به هم پیوسته و هر دو ضروری اسـت و هرکدام به نوبه‌ی خود اعمال دیگری را تسهیل می‌کند. تمام هنر مربی در این دوره عبارت از این اسـت که قدم به قدم با ترقیات رشد طبیعی بدن پیش برود و از راه تمرین به حداکثر نتیجه برسد. البته این هنری دشوار اسـت خاصه که این مرحله خود نیز به مراحل کوچکتر رشد تقسیم می‌شود و هر کدام از این مراحل رشد با مراحلی از رفتار مطابقت دارد. در هیچ دوره مانند این دوره مراحل رشد این چنین سریع و یکنواخت و کامل در پی هم ظاهر نمی‌شوند. ولی باید این مراحل را خوب شناخت تا عمل خود را بر هر یک از آنها منطبق ساخت. باری، در نخستین مرحله تربیت، محیط خانوادگی و مخصوصاً محیط محبت آمیز حائز نهایت اهمیت اسـت. در دوره‌ی شیرخوارگی و در مواقعی که محیط خانواده خطرناک یا مضر جلوه می‌کند، شیرخوارگاه و سپس مدرسه‌ی مادرانه از هر جای دیگر بهتر اسـت. مادر و خانه خدایگان نگاهبان کودک شیرخوارند.
می توان گفت در صورتی تربیت کودک شیرخوار به ثمر می‌رسد که وسایل زندگانی مخصوص این سن در اختیار او باشد. کودک زیبا و خوب کودکی اسـت که مانند گیاهی شاداب خوب بروید و پرستارش پشتیبان او باشد؛ یعنی کودکی که تشنه‌ی شناختن دنیای کوچک پیرامون خود باشد و بازی و فعالیت را دوست بدارد و به‌اشخاص پیرامون و مخصوصاً مادر خود دلبستگی داشته باشد، خلاصه کودکی که از راه زبان بسته‌ی خود بتواند حالات خود را تا حدی به دیگران به فهماند. کودکی که نخستین نظم اعمال بدنی و نخستین یادگیری‌های او در راه مناسبی افتاده باشد، کودک «بسیار عاقلی» که غالباً از آن دم می‌زنند نیست زیرا لحظات ناآرامی و خشمهای شدید و فریادهای گوشخراش مانند خواب بعد از غذا و بازی و خنده جزء لاینفک طبیعت اوست. با این همه، رشد خوب و تعادل انفعالی کودک آئینه‌ی حکمت اسـت. گذشته از این، نحوه‌ی زندگانی کودکان یکسان نیست؛ مثلاً شیوه‌ی زندگانی دختر بچه مانند پسر بچه نیست و کمال در کودکان به یک درجه دیده نمی‌شود. اما با وجود این تفاوتها، در کودکان سراسر دنیا یک حالت صفا و پاکی دیده می‌شود. به نظر من دوره‌ی شیرخوارگی وقتی وظیفه‌ی اساسی خود را انجام داده اسـت که بتوان اصطلاح ملی سرشار از ستایش و عطوفت را به کار برده گفت: «کودک ما از خواب کودکی بیدار شده اسـت.»

پی‌نوشت‌ها:

1- یا به تعبیر قدیم آن، دوره غذا دادن یا Nourriture.
2- Infans.
3- Placentaire.
4- Virchow.
5- Spinal.
6- G.Duhamel.
7- Gesell.
8- Lallation.
9- Watson.
10- Sympathie.
11- H. Wallon.
12- Sigismund.
13- Individualité.
14- Phonème.
15- Onomatopée.
16- H.Delacroix.
17- Lucrèce.
18- Fauré.
19- Liliput.
20- Régulation.
21- Maturation.
22- Pichon.
23- Spitz.
24- Hospitalisme.
25- دستم بگرفت و پا به پا برد *** تا شیوه‌ی راه رفتن آموخت
«ایرج میرزا».
26- Péguy.
27- Ombredane.
28- Intelligence verbale.
29- Système.
30- Gesell.
31- Ch. Buhler.
32- Baby test.
33- Learning.
34- .Biotype.

منبع مقاله :
دبس، موریس؛ (1388)، مراحل تربیت، مترجم: علیمحمد کاردان، تهران: مؤسسه‌ی انتشارات دانشگاه تهران، چاپ دوازدهم.

[ad_2]
<a href="http://rasekhoon.net/article/show/1146555/%D8%AA%D8%B1%D8%A8%DB%8C%D8%AA-%D8%AF%D8%B1-%D8%AF%D9%88%D8%B1%D9%87-%D8%A7%D9%88%D9%84-%DA%A9%D

کلماتی برای این موضوع

در مسیر تربیت بخش هفتم تفاوت‌های دختران و پسران در دوره در مسیر تربیت بخش هفتم تفاوت‌های دختران و پسران در دوره‌های رشد اصول تعلیم و تربیت اسلامی از دیدگاه شهید مطهری ره بخش اولتذکر این مقاله برای جلوگیری از خستگی کاربر به دو بخش تقسیم شده که بخش اول آن پیش روی نقش بازیهای پرورشی در ورزش دوره ابتداییتهیه … چکیده هدف از این تحقیق، بررسی نقش بازیهای پرورشی در ورزش دوره ابتدایی می باشدروانشناسی بررسی تربیت فرزنداز نظر اسلام و روان …موضوع سمینار بررسی تربیت فرزند از نظر اسلام و روان شناسی استاد فیض ا رحیمی دانشجو یک ابزار مرجع ابزار وبلاگ و سایتبا درج این ابزار در سایت و وبلاگ خود ، می توانید صفحاتی که بیشترین بازدید را در بازه علائم بارداری در روزهای اول صفحه عوامل ناباروری در اطراف ما قسمت اول ویژگی کرایوتراپی یا فریز کردن رَحِم چند دلیل وبلاگ دبیران ریاضی متوسطهدوره اولکرمان اموزش …با کشف الگویی که در جدول فوق وجود دارد می توان رابطه ی را به دست آورد در واقع راهبرد آسیب شناسی خانواده،نقش خانواده در تربیت فرد ، …آسیب شناسی خانواده قسمت اول زندگی مشترک همواره با دورنمایی زیبا برای زوجین آغاز می پیش دبستانی تا ششم ابتداییدرباره سایت در این وبلاگ سعی می کنم جدیدترین آزمون ها و نمونه سوالات پایه های اول تا تربیت نوجوان آکاایران آکابانوسایت کودک ، بارداری ، زایمان ، تربیت کودک ، بیماری های کودک ، نی نی کپی‌رایت


ادامه مطلب ...

تربیت در دوره‌ی دوم کودکی (دوره‌ی کودکستانی) (1)

[ad_1]

هنگامی که از کودک یا طفل سخن می‌گویند و معنی این کلمه را درست نشان نمی‌‌دهند غالباً منظورشان کودک 5 یا 6 ساله اســت. البته این امر به هیچ وجه جای تعجب نیست. مرحله‌ای که میان 3 تا 7 سالگی ادامه دارد مهمترین و برجسته ترین مرحله‌ی دوران کودکی اســت. در این مرحله، حیات روانی بسی غنی تر و متنوع تر از سنین پیشین اســت و به کلی با حیات نفسانی انسان بالغ و کامل نیز فرق دارد. در این دوره، تربیت صحیح می‌تواند روح کودکانه را در کمال آزادی پرورش دهد.
باری، این دوره عالیترین مرحله‌ی کودکی اســت.
***
الف - خصائص روانی
می توان مهمترین اطلاعاتی را که روان شناسی به دست می‌دهد و در تربیت طفل کودکستانی تأثیر بسزا دارد به سه دسته تقسیم کرد:
1- طفل در این دوره مرحله‌ای را طی می‌کند که با احساس شدید شخصیت همراه اســت؛
2- نخستین تصور را از جهان به دست می‌آورد اما این تصور حالت به هم آمیخته‌ای دارد.
3- بازی، از فعالیتهای اساسی اوست و خود فعالیتی پیچیده و سازمان یافته اســت و شیوه طبیعی خودنمائی به شمار می‌رود.
1- تشخص طلبی یا اثبات ذات (1)
- البته صورت ابتدائی شخصیت در دوره‌ی پیشین یعنی دوره‌ی شیرخوارگی (1- 3 سالگی) نیز دیده می‌شد. اما تشخیص «من از غیر من» در آن دوره صورت ناقصی داشت. به عقیده‌ی برنفلد (2) این تمیز از دوره‌ی فطام رفته رفته پیدا می‌شود و از سه سالگی هنگامی که کودک ضمائر شخصی مانند «مر» و سپس «من» را به کار می‌برد، به مرحله‌ی صراحت می‌رسد. البته نباید در باره‌ی اهمیت این واقعه‌ی جدید مبالغه کرد. ظهور این امر جدید، برحسب محیطهای مختلف و نیز برحسب این که طفلی در شمار کوچکتران یا بزرگتران یا دختر و یا پسر باشد آشکارا فرق می‌کند. پس از این، احساس شخصیت جلوه‌ی خاصی پیدا می‌کند و این احساسی را می‌توان از خلال حرکات کودک به خوبی دید. حرکات کودک بسیار و معلول جریانهائی اســت که نمونه ‌های دیگر آنها را در طی رشد هم می‌بینیم. اعمال ناشی از تجلی شخصیت پی در پی ظاهر می‌شوند و مانند چین ‌های ظریف موجی نیرومند که به ساحل برمی خورد همدیگر را می‌پوشانند.
نخستین رفتاری که مشاهده می‌شود مخالفتی اســت که والون آن را به خوبی مطالعه کرده اســت. این موج مخالفت حتی پیش از سه سالگی از راه احتیاج به تشخص طلبی و غالباً به صورت عناد و نافرمانی، پدید می‌آید و ممکن اســت به منفی بافی موقت مبدل گردد.
«هوسهای» این دوره از لحاظ شخصیت معانی بزرگی دارد. کودک از این طریق موفق می‌شود، به صورت آشکارتری خود را از اعضاء دیگر خانواده خود متمایز سازد. وقتی در خانواده برادر یا خواهر بزرگتری هم باشد، کودکی کم سال تر مصرانه سعی می‌کند آزادی بیشتری به دست آورد. خانم مدیسی (3) این امر را در ضمن مطالعه‌ی کودکی که از این لحاظ شاخص بود نشان داده اســت. بحران نافرمانی سه سالگی برحسب افراد کم و بیش برجستگی دارد. در صورتی که این بحران خفیف باشد می‌توان آن را نشانه‌ی منش یا طبع بی ثبات کودکی دانست و وقتی بسیار قوی باشد و دنباله پیدا کند می‌توان آن را دلیل بر لجاجتی دانست که گاهی صورت مرضی روحی پیدا می‌کند.
در دنبال این نافرمانی ‌ها نوعی خودنمائی پیدا می‌شود. در این خودنمائی دو وسیله به کار میرود: یکی از این دو، مهارت عمومی بدن اســت. طفل شیر خوار که تا دیروز بی تجربه بود در چهار سالگی زرنگ تر و حرکاتش نرمتر می‌گردد و در حرکات و سکناتش (مخصوصاً در دختر بچه) ظرافت و لطفی خاص پدید می‌آید. گرچه هنوز از چابکی دور اســت اما عاری از دلربائی نیست.
این سن، سن لطف و ظرافتی اســت که هومبورگر (4) به توصیف آن پرداخته اســت. کودک نسبت به وزن و آهنگ موسیقی حساس می‌شود و رقصیدن را دوست می‌دارد. به حرکات و شیوه ‌های خود چنان شکوهی می‌بخشد که به آسانی می‌توان گفت از این حرکات و جست و خیزهای ملوس، لذت می‌برد.
وسیله‌ی دیگر، جلب تحسین و تمجید دیگران اســت. کودک میل دارد مورد پسند دیگران قرار گیرد و توجه آنان را به خود جلب کند. غالباً در حالی که از زیر چشم به ما نگاه می‌کند، وضعهای دلربائی به خود می‌گیرد و از راه خودستائی کودکانه به نمایاندن برتریهای واقعی یا خیالی خود می‌پردازد و از این کار لذت می‌برد.
رفتار دیگری که شخصیت طفل را می‌افزاید تقلید از بزرگسالان اســت. از 5 تا 7 سالگی تقلید به صورت دیگر ولی با قدرت ظاهر می‌شود. تقلید در این دوره تقریباً صورتی طبیعی دارد که در دوره‌ی اول کودکی نخستین دیده می‌شد. گیوم (5) اهمیت آن را در سال دوم و بعد نشان داده اســت. اما بر اثر درون فکنی (6) یا همانند شدن انفعالی (7) کودک با همگنان خود، تقلید به صور گوناگون در می‌آید. این تقلید و همانند شدن بر اثر نقش ‌های مختلفی که کودک به عهده می‌گیرد، شخصیت او را غنی تر می‌سازد.
تحریک حس شخصیت با حالت انفعالی شدیدی همراه اســت. دلبستگی به مادر یا عضو دیگری از خانواده ممکن اســت باعث کشمکشها و رقابتها و حسادتهای ناهشیارانه گردد. اما بزودی پیوندها سست می‌گردد و طبعاً کشمکشها فرو می‌نشیند ولی هرگاه عقده ‌های روحی در دوره‌ی کودکی نخستین گشوده نشود به صورت منطقه ‌های حساسی در نهانخانه ذهن (8) کودک باقی می‌ماند.
2- جهان بینی کودک
- تصوری که کودک در این دوره از عالم دارد ممکن اســت موجب تعجب آن دسته از مربیانی گردد که از این تحول آگاه نیستند. سه سالگی سن پرسیدن اســت. کودک از روی پاسخهائی که به او می‌دهند یا خود به سؤال خود می‌دهد دنیائی مناسب خود می‌سازد. بر اثر تحقیقات پیاژه (9) و والون شیوه‌ی کار دستگاه فکر کودک در این دوره خوب شناخته شده اســت. فکر کودک در این دوره صورت کل بینی (10) دارد یعنی مجموعه ‌هائی را درک می‌کند که عناصر آن هنوز درست از هم متمایز نشده‌اند. چون قادر به تحلیل و ترکیب نیست بناچار جفت جفت فکر می‌کند یعنی تصوراتی مانند «سیاه و سفید» و «باد و دود» در ذهن او متداعی می‌شوند. در وهله‌ی اول، نمی‌تواند توصیف و حکایت کند، بیشتر ابداع می‌کند و داستان می‌سازد. و نیز آنچه را می‌بیند نمی‌تواند بر طبق قواعد علیت که ما به آن معتقدیم تبیین کند بلکه به سائقه‌ی انسان انگاری (11) معصومانه به پدیده ‌های طبیعی، انگیزه ‌های انسانی نسبت می‌دهد یا آنها را ساخته‌ی دست هنروران می‌داند؛ مثلاً می‌گوید حبوبات و غلات را دکاندار ساخته اســت. کودک در این دوره هر چیز را تابع هدف و غایتی می‌پندارد و معتقد اســت موجودات و اشیاء برای استفاده و به سود او آفریده شده‌اند (12) پیاژه این فکر مختلط یا به هم آمیخته را (13) جلوه‌ای از خودمداری (14) می‌داند. به عقیده‌ی او طفل خود را به منزله‌ی مرکز و دلیل وجود جهان می‌پندارد و از مشخصات روح او در این دوره یکی این اســت که نمی‌تواند خود را در نظرگاه دیگران قرار دهد. در صورتی که والون بیشتر به حالت فکر کودک، پیش از ظهور مقولات (15) توجه دارد.
باری، گرچه ممکن اســت این فعالیت ‌های به هم آمیخته هوش زبانی کودک را به شیوه ‌های مختلف تعبیر و تفسیر کرد لکن نباید فراموش شود که هوش عملی که بر «سخن گفتن» مقدم اســت در دوره‌ی دوم کودکی همچنان به اهمیت خود باقی اســت. تجارب آندرهری (16) شیوه کار این هوش را نشان داده اســت.
هوش عملی به فکر کودک جنبه‌ی تجربی و حسی می‌بخشد و در برابر زیاده رویهای لفظی به منزله‌ی پارسنگی اســت.
بازی ، شیوه طبیعی فعالیت در این دوره اســت و با تعریف مشهوری که کلاپارد از کودکی داده اســت کاملاً تطبیق می‌کند. به عقیده‌ی این دانشمند عالم کودکی دوره‌ی بازی کردن اســت. فعالیت آمیخته به بازی مدتی پیش از سه سالگی آغاز می‌شود اما در طی سالهای بعد گسترش می‌یابد، یعنی بر بازیهای «فونکسیونی» کودک شیرخوار، بازیهای ابداعی افزوده می‌شود. این بازیها نتیجه‌ی احتیاج به آفریدن و جلوه‌ی شخصیت اســت که در این دوره ریشه‌ی عمیقی دارد.
3- بازی و کار
- از 5 سالگی (مخصوصاً در میان دختر بچه ‌ها) بازی انواع فراوان پیدا می‌کند: از جمله می‌توان از بازیهای حرکتی و بازیهای انفعالی و بازیهای هوشی و بازیهای اجتماعی نام برد که گاهی برحسب پسر و دختر و مخصوصاً از محیطی به محیط دیگر و از فردی به فرد دیگر، فرق می‌کند.
در این دوره اســت که بازی ساخت (17) خاص خود را نشان می‌دهد. مثلاً یکی بازی وانمود کردن اســت که شاتو (18) خوب آن را تجزیه و تحلیل کرده اســت.
مقارن 5 تا 6 سالگی، بازی با نوع دیگری از فعالیت جفت می‌شود و آن کار اســت که در وهله‌ی اول تشحیص آن از بازی به دشواری صورت می‌گیرد ولی رفته رفته جنبه ‌های خاص آن هویدا می‌شود. کودک در گوشه‌ی روزنامه خطوط درهم و برهمی می‌کشد و به خیال خود نقاشی می‌کند. حال اگر او را مورد مشاهده قرار دهیم می‌بینیم که او فعالیت خود را شروع می‌کند، آنگاه آن را کنار می‌گذارد و نامی به آن می‌دهد؛ سپس مادرش را صدا می‌کند؛ کاغذ را به دور می‌افکند؛ به طرف سگ می‌دود، او را نوازش می‌کند؛ دوباره برمی گردد و چند خط دیگر می‌کشد و همین طور این کار را ادامه می‌دهد. . . در اینجا می‌گوئیم کودک بازی می‌کند. حال کودک دیگری را در نظر می‌گیریم : این کودک برای ساختن خانه به گردآوردن قطعات چوب می‌پردازد و در این تصمیم پافشاری به خرج می‌دهد. یعنی به دنبال قطعاتی می‌رود که کم دارد و تنها وقتی دست از فعالیت خود می‌کشد که این کار را به پایان رسانیده باشد. درست اســت که این کودک نیز به ظاهر بازی می‌کند اما در واقع در این جا فعالیت او صورت کارکردن به خود گرفته اســت.
میان بازی و کار کودکان فرق اساسی در لذتی نیست که آنان از این فعالیت می‌برند یا نمی‌برند یا به این فعالیت علاقه دارند یا ندارند. زیرا کارهائی هست که کودک را سر شور و شوق می‌آورد و در عوض بازیهائی هست که در نظر وی چنگی بدل نمی‌زند و او را کسل می‌کند. در حالی که بازی به میل بازی کننده شروع و قطع می‌شود، کار آغاز و انجامی دارد و مستلزم آن اســت که در حین انجام دادن آن جهت فعالیت معینی حفظ شود. اغلب اوقات این دو وضع در فعالیت واحد و یکی پس از دیگری پدیدار می‌شود. بازی در این دوره به شکل فعالیتی چند پهلو (19) اســت و با بازی بزرگسالان- که درست برعکس کار یا به قول والون «مشغولیت اجباری»، و فعالیت آزادانه در زمان فراغت و رفع خستگی اســت- فرق دارد. به عبارت دیگر، بازی در این دوره، هم بازی به معنی خاص کلمه اســت، هم هنر و هم کار و هم چیزهای دیگر، یعنی همه چیزهائی که بعداً هر کدام فعالیت معین و مشخصی خواهد بود.
***
باری، تشخص طلبی و سازمان دادن به فکر هم آمیخته و بازی در واقع سه جنبه‌ی شخصیت کودک در این سنین به شمار می‌رود. این سه جنبه نشان می‌دهد که کودک در این دوره، به نخستین انطباق شخصی که کودک شیرخوار از بجا آوردن آن ناتوان بود نائل آمده اســت.
البته این انطباق محدود و ناپایدار و فریباست. زیرا کودک هنوز زندانی حالت ذهنی خویش اســت و در دنیائی بسته و اندکی مصنوعی بزرگ می‌شود.
باری، کودک صورت کوچک شده‌ای از انسان بالغ نیست بلکه موجودی دستخوش طغیان غریزه و دمدمی و کنجکاو و پرگو اســت. او بازی و داستانها را دوست می‌دارد و داستان پردازی او چندان اســت که گاهی به نحو جنون آمیزی افسانه پرست می‌شود. بنابراین طبعاً به شیوه‌ای از زندگی سوق می‌یابد که خاص اوست. کودکی (چه دختر باشد چه پسر) با قامت باریک و کوتاه و کله‌ی بزرگ خود که بر چنین بدنی سنگینی می‌کند و بر اثر راه رفتن باریک و باریکتر می‌شود و خلاصه با حرکات و سکنات چرخ آسا و سیمای شکفته و شاداب خود که به دنیائی نظر دارد که او را به سوی خود می‌کشد، آدمی را به یاد موجودات افسانه‌ای و بزغاله‌ی سبک پائی می‌اندازد که در بیراهه ‌های نیمه روشن جنگل، نی لبک پان (20) بر لب دست می‌افشاند و پای می‌کوبد. کودکی مانند رب النوع کشتزارها (21) برخی از خصائص نوزاد حیوان را در خود دارد. گرچه پایش سم ندارد ولی همان عشق و شور بزغاله به زیستن و یا غرائز و بی پروائی و زودباوری و نیز تماس او با زمین که هنوز به او بسیار نزدیک اســت در او دیده می‌شود. فکر جان بخش (22) او مملو از به هم آمیختن میان زندگانی آدمی و زندگانی جانوران اســت. درست مانند موجود داستان، واقعیت را با خیال به هم می‌آمیزد. البته نمی‌توان گفت که مانند نوجوان طبیعت را دوست می‌دارد، اما رفتار او از این حد در می‌گذرد. کودک تا حدی در طبیعت و در نوعی مستی خوشایند زندگی می‌کند و با طبیعت شریک و همدم اســت. (23)
اصول پرورش در دوره‌ی کودکستانی
1- تعدیل درون گرائی
- با در نظر گرفتن نکات مذکور به آسانی می‌توان اصول عمل مربی را کشف کرد.
در این دوره قبل از هر چیز باید با استفاده از توجه به برون که کودک را به سوی اشیاء و موجودات زنده می‌راند و خلاصه از راه زندگانی بیرونی به تربیت او پرداخت. اما باید دید وسائل مؤثر و مفید در این کار کدام اســت؟
تکیه بر تفکر مجرد در این دوره بی فایده اســت. کودک در این دوره نخست با چشمها و گوشها و دستهای خود و حتی می‌خواهم بگویم با بدن خود فکر می‌کند و بیشتر این شیوه‌ی فکر را در اختیار خود دارد. هر یک از ما هرگاه بخواهد از اغراق و خیالات دور و دراز که فکر منطقی (که اصولاً عاری از ماده اســت) پیش می‌آورد برحذر باشد، باید در بزرگی، اندکی از فکر کودکانه را حفظ کند. از این رو، باید در کودکی بتوان این هوش عملی را آزادانه به کار انداخت. اما کودک رفته رفته با کلمات فکر می‌کند و بازیها و تأثیرات هوش زبانی اســت که به جهان بینی او جنبه‌ی خودمداری (24) و به هم آمیختگی می‌دهد. تربیت باید به این دوگانگی توجه داشته باشد و میان این دو نوع فکر به حفظ تعادل و توازن پردازد زیرا تجربه حسی و حرکتی به منزله پارسنگ حالت به هم آمیختگی و داستان پردازی اســت.
2- تحریک کنجکاوی
- در این سنین که تنها لذت بر کودک تسلط دارد، نمی‌توان از او توقع کوشش ارادی داشت و این توقع واقعاً بی جاست. آموزش و پرورش کودکی در این دوره جز با استفاده از آنچه مورد علاقه‌ی اوست میسر نیست؛ اما از راه دیگری نیز می‌توان کنجکاوی او را تحریک کرد و رضای خاطر او را فراهم ساخت. میل به پرسش در این سنین حاکی از کنجکاوی کودک اســت. این کنجکاوی پیوسته تغییر صورت می‌دهد یعنی کنجکاوی کودک در برابر چیزی که نمی‌شناسد یا نمی‌فهمد به صورت تعجب ظاهر می‌گردد یا به صورت عطش سیراب ناشدنی به بیشتر شناختن جلوه می‌کند. به عبارت روشن تر، کنجکاوی کودک دارای رنگی از یگانگی عاطفی (25) اســت. یگانگی عاطفی پدیده‌ای اســت که برخی از روان شناسان آمریکائی آن را مورد مطالعه قرار داده‌اند و آن عبارت از نوعی احساس یگانگی نموداری با فعالیتهای دیگران اســت. ساده ترین نمونه‌ی این احساس یگانگی در تماشاگران مسابقه‌ی فوتبال دیده می‌شود: کسانی که عمیقاً جریان بازی را دنبال می‌کنند، بی اراده و در ضمن تماشای بازی، حرکت پا و بدن بازی کنندگان را با پا و بدن خود در هوا مجسم می‌کنند و وقتی جمعیت انبوه باشد، این حالت سبب بهت و عصبانیت کسانی می‌شود که در کنار آنان به تماشا ایستاده‌اند. همچنان که همدردی واکنشی انفعالی اســت، احساس یگانگی نیز تا حدی واکنش حرکتی اســت و درست مقابل شیوه رفتار تماشاگری اســت که علاقه‌ای به فوتبال ندارد. در کودک نیز وضع چنین اســت.
باری، کنجکاوی کودک بی هدف و نتیجه نیست و متضمن شرکت فعالانه‌ی اوست. کودکی برای فهم اشیاء به آنها می‌پیوندد. مثلاً وقتی به چیزی مانند روزنه‌ی کف اطاق یا به صدای موتور یا به ماه راغب می‌شود خود او نیز پاره‌ای از این اشیاء یعنی روزنه یا صدا یا ماه می‌گردد. خلاصه کنجکاوی کودک یکی از نیرومندترین پایه ‌های تربیت اوست. برای پاسخ دادن به تمام پرسش ‌های کودک در این دوره راستی باید خدا بود؛ اما جواب ندادن به سؤالات او به بهانه این که خسته کننده اســت عاقلانه نیست. مثلاً وقتی کودک کنجکاو می‌شود بداند که کودکان از کجا می‌آیند، جواب به سؤال او کار آسانی نیست. برخی معتقدند که سرکوب کردن این کنجکاوی و احتراز از پاسخ دادن به کودک و با خشونت و خصومت رفتار کردن ممکن اســت در آینده هر گونه کنجکاوی عقلی را از میان ببرد. البته این عقیده اغراق آمیز اســت، اما لااقل دارای این حسن اســت که حماقت کسانی را که پرسش ‌های کودک را سرسری می‌گیرند، آشکار می‌سازد.
3- پرورش قدرت مشاهده
- برای این که این کنجکاوی ثمربخش باشد، باید کودکان را به مشاهده عادت داد و آنان را به تمرین در آن وادار کرد. کودکان با دقت نگاه می‌کنند و گوش می‌دهند و می‌چشند و لمس می‌کنند اما مشاهده‌ی آنان عاری از پیوستگی و دوام اســت، یعنی گسسته و زودگذر اســت پس باید مشاهده آنان را رفته رفته منظم تر ساخت و تحت قاعده در آورد؛ ضمناً نباید سعی داشت، بیش از اندازه زود، فکر کودک را به تجزیه و تحلیل دقیق و موشکافی واداشت. برطبق تجارب خانم بورست (26) تمرینهائی که هدفی زیاده از حد عالی دارند مانع ترقی کودکان می‌شوند زیرا آنان را از راه مستقیم خود منحرف و دور می‌سازند. باید یادآور شویم که برطبق طرح اشترن (27)، آدمی در این دوره هنوز در مرحله‌ی ذوات مادی اســت: یعنی اگر در برابر تصویری قرار گیرد به برشمردن بی نظم اشیاء و موجودات تصویر اکتفا می‌کند. در پایان این دوره به مرحله‌ی اعمال می‌رسد و تنها در دوران کودکی سوم اســت که به مرحله‌ی کیفیات و خلاصه ترکیب نائل می‌گردد. خلاصه، تمرین مشاهده، وسیله تربیتی نیکوئی اســت به شرط آن که با نوع فکر این سنین منطبق باشد (28).
باری، روش تربیت کودک در این دوره اساساً بازی اســت. مطلب عمده این نیست که بدانیم یا بازی خود وسیله‌ی تربیت اســت یا نه بلکه مسأله‌ی اساسی دانستن این اســت که آیا بازی در این سن تربیتی هست یا نه؟ پاسخ به این پرسش بی هیچ شک روشن اســت؛ یعنی کافی اســت اهل نظر لحظه‌ای منطق جدالی خود را به یک سو نهند و برای آن که در باره‌ی نتایج تربیتی بازی یقین حاصل کنند، به کودکی که بازی می‌کند بنگرند. البته منظور ما به هیچ وجه این نیست که مربی را به تماشاگر تبدیل کنیم؛ به نظر ما وظیفه‌ی مربی این اســت که بازیهای تازه‌ای را به شاگرد خود یاد دهد. یعنی بگوید: «من به تو نشان می‌دهم. هر کار من می‌کنم توهم بکن». مربی باید وقتی کودک همبازی قابلی ندارد پنهانی در بازی او شرکت کند و مخصوصاً آن دسته از بازیهای تربیتی را به کار برد که همه یا برخی از آنها شهرت بسیار یافته‌اند: مانند برج بازی برای کودکان خردسال تر و بازی لوتو (29) برای کودکان بزرگتر به طوری که خانم مونتسوری در «خانه‌ی کودکان»(30) مشاهده کرده اســت میل به کار معمولاً از شش سالگی پیدا می‌شود؛ گاهی نیز این میل زودتر ظاهر می‌گردد. پس طبیعی آن اســت که برای فراهم کردن زمینه انتقال از بازی کودکی در این دوره به کار آمیخته به بازی شاگرد دبستان، به میل کار در کودک توجه داشته باشیم و نیز از یاد نبریم که بازی و کار در صورتی مفید و مؤثرند که کودکان به آنها دلبستگی پیدا کنند.
حال به بینیم کودکان این سن را در کجا باید تربیت کرد؟ در خانه یا در مدرسه ؟ در این مورد ممکن اســت تردید کرد. اگر در دنیائی خیالی زندگی می‌کردیم، من پاسخ می‌دادم: کودکان 3 تا 7 ساله را باید در باغ پرورش داد. زیرا کودک برای دویدن و جستن و بالا خزیدن و نفس عمیق کشیدن و تمرین حواس و تحقق رؤیاها و قصه ‌های خود به فضا احتیاج دارد. آیا باغ برای این کار عالیترین محیطی نیست که بتوان تصور کرد؟ وانگهی، کودک احتیاج به معاشرت با کودکان دیگر دارد. اما عده‌ی این کودکان نباید زیاده از حد باشد. دیگر این که کودک هنوز به مواظبت مادر و محیط محبت آمیز خانه نیازمند اســت.
اگر خانواده همه‌ی این شرایط را در خود داشته باشد شاید بتوان گفت برای کودک این دوره، همیشه بهترین محیط تربیتی اســت ولی اگر چنین شرایطی در خانواده موجود نباشد، به نظر من همکاری خانه با کودکستان مرجح اســت. مثلاً در موردی که مادر در بیرون خانه کار می‌کند یا خانواده از روح یگانگی بهره مند نیست یا سرمشقهای بدی به کودک می‌دهد یا وقتی که کودک تنهاست یعنی برادر و خواهر دیگری ندارد، همکاری خانه و کودکستان در تربیت کودک بهتر اســت.
البته نباید فکر کرد که کودکستانهای ما (31) در تربیت کودک وسیله‌ای اســت که نمی‌گذارد بد بدتر شود. برعکس، ارزش تربیتی این مؤسسات بسیار اســت. نام آنها یعنی «مدرسه‌ی مادرانه» خود بسیار زیباست. همین امر که آنها را «مدرسه‌ی مادرانه» نامیده‌اند خود مؤید این نکته اســت که باید از کودک مانند مادر مواظبت کرد. عنوان دو پهلو و دلاویز فروبل (32) یعنی «باغ کودکان»(33) این نکته را به خاطر می‌آورد که این جا هم باغ و هم مدرسه و هم جای گروه نونهالان اســت و مربی در پرورش مانند باغبان مهربانی اســت و کودکان نیز در حکم گیاهان یا گلها هستند. از این بالاتر، این دو مؤسسه رویهم رفته شایسته‌ی نام خود هستند و به جرأت می‌توان گفت در حال حاضر در سازمان فرهنگی فرانسه از بهترین مؤسسات به شمار می‌روند؛ زیرا برخلاف مدارس در پایه ‌های دیگر، از سنتهای کهنه‌ای که بر روی تحول تربیتی ما سخت سنگینی می‌کند مصون مانده‌اند. در این مؤسسات بیشتر از هر جا سعی وافر به عمل آمده اســت تا نتیجه‌ی تحقیقات روان شناسان به کار بسته شود؛ البته این کوشش هنوز کافی اســت. ولی این مؤسسات تنها مؤسساتی هستند که در آنها شاگردان از همکاری خانواده و مدرسه بهره مند می‌شوند. در این جا، هم خانواده و هم مدرسه لزوم این همکاری را حس می‌کنند. اما در مراحل بعد در کشور ما به نحو اسفناکی این همکاری ناکافی اســت.
مربیان در مدارس مادرانه‌ی فرانسه که عده‌ی آنها به مراتب بیشتر از کودکستانهاست تا حدی فرشتگان مهربان عالم کودکی به شمار می‌روند اما در صورتی می‌توانند کار پر برکت خود را انجام دهند که جنبه‌ی خانوادگی و خودمانی گاهگاهی خود را حفظ کنند و نیز روشهای پیش از مدرسه خود را نگاه دارند، یعنی نخواسته باشند «مدرسه» به معنی معمول کلمه یعنی محل تدریس و تعلیم باشد. زیرا مدارس مادرانه، مدرسه‌ی واقعی نیستند و نام خانه‌ی مادرانه برای آنها مناسب تر اســت. اصولاً من در این سن از کلمه‌ی مدرسه چشمم آب نمی‌خورد و به جای «مدرسه‌ی مادرانه» بهتر می‌دانم آن را تنها «مادرانه» بخوانم. البته خواهید گفت شما برسر کلمه دعوا می‌کنید؛ ولی در واقع این طور نیست، زیرا وسوسه‌ای شدید و دائم دیده می‌شود که با کودکان خردسال، مانند شاگرد مدرسه رفتار کنند. و البته نباید پنهان داشت که هیچ چیز شوم تر از آن نیست که رقابتی میان مدارس مادرانه و کلاسهای کوچک مدارس ابتدائی برقرار شود و مدارس مادرانه به صورت زندانهائی (34) در آیند که در آنجا نتایج روان شناسی را به خدمت تدریس پیش از موقع، به کار بگمارند. کودک در مدرسه مادرانه و کودکستان هنوز محصل یا شاگرد مدرسه نیست بلکه موضوع پرورش اســت (یا چنان که گفتیم هنوز در مرحله‌ی Pan اســت) نباید او را حیوان کوچک دانائی پنداشت. در مدارس مادرانه، کودکان 2 تا 6 ساله را می‌پذیرند اما شاید بهتر آن باشد که کودکان 3 تا 7 ساله در اینجا پذیرفته شوند زیرا پیش از سه سالگی کودک به زحمت می‌تواند حالات درونی خود را به دیگران بفهماند. وانگهی، حضور کودکان دیگر، آن هم وقتی جمعیت بسیار باشد، طفل دو ساله را ناراحت و مشوش می‌سازد. کودک در این سن هنوز به مواظبت ‌های انفرادی احتیاج دارد و این کار در کلاس پر جمعیت بسیار مشکل اســت. پس تنها وقتی باید کودک را در چنین کلاسهائی پذیرفت که وضع خانوادگی وی اقتضاء کند. در عوض با عقب انداختن ورود اطفال از مدارس مادرانه «به مدرسه بزرگ» نه تنها صدمه‌ای به آنان نمی‌زنیم بلکه چون بر اثر یادگیریهای متعدد، تحول مهمی را که معمولاً در حدود 7 سالگی در ذهن آدمی صورت می‌گیرد طی می‌کنند انطباقشان با محیط مدرسه آسانتر می‌گردد.
بدین ترتیب، دوران پیش از ورود به مدرسه شامل دو دوره خواهد بود: 1- دوره‌ی اول از 3 تا 5 سالگی . در این دوره تنها باید کودک را پیش از ظهر به مدرسه فرستاد چنانچه هم اکنون این شیوه معمول اســت، منتهی باید آن را تشویق کرد. 2- دوره دوم از 5 تا 7 سالگی . در این دوره کودک هم پیش از ظهر و هم بعد از ظهر به مدرسه خواهد رفت.
بدین نحو، در عین این که ارتباط میان خانواده و مؤسسه‌ی تربیتی به نحو همآهنگی حفظ می‌شود، انتقال لازم از مرحله‌ای به مرحله دیگر نیز پیش بینی و وسائل آن مهیا خواهد شد.

پی‌نوشت‌ها:

1- Affirmation de soi.
2- Bernfeld.
3- Médici.
4- Homburger.
5- Guillaume.
6- Interjection.
7- Identifcation affective.
8- Inconscience.
9- J.piaget.
10-Global.
11- Anthropomorphisme.
12- ابر و باد و مه و خورشید و فلک درکارند
تا تونانی به کف آری و به غفلت نخوری.
13- Syncrétisme.
14- Egocentrisme . اما در ترجمه‌ی این کلمه خودمداری را بیش از خودبینی یا خویشتن بینی می‌پسندیم زیرا خودبینی مفهومی اخلاقی اســت و بهتر اســت در ترجمه Egoisme به کار رود. پیاژه اصرار دارد که این دو مفهوم را به هم نیامیزند زیرا در این مرحله هنوز کودک به آنچه می‌کند خودآگاه نیست تا خودبینی که مستلزم تمیز خویشتن از دیگران و ترجیح خود بر ایشان اســت در مورد او به کار رود. مترجم.
15- Précatégoriel.
16- A.Rey.
17- Structure.
18- Chateau.
19- Omnimum.
20- Pan.
21- Faune.
22- Animiste.
23- مرحله‌ی دوم تربیت درست همان اســت که من پیشنهاد کرده ام آن را چنان که در داستان آمده اســت سن بزغاله پا (Chevre-Pied) بنامند.
24- Egocentrisme.
25- Empathie.
26- Borst.
27- Stern.
28- می‌دانم که من اعتراض خواهند کرد که شما برای پرورش کودک یا برای انتقال ذهن او از وضع فعلی به وضع عالیتر، به ما سفارش می‌کنید که تمرین را با شیوه‌ی فکر او سازگار کنیم؛ غافل از این که با این کار به جای این که او را از این مرحله خارج کنید، در آن ثابت نگاه می‌دارید. چون ممکن اســت به تمام مراحل تربیت تکوینی چنین انتقادی بشود پس باید یک باره نظر خود را روشن کنیم و به این انتقاد پاسخ دهیم. این انتقاد به دو دلیل وارد نیست. یکی این که اعتراض کنندگان تصور می‌کنند تمرین هر عمل روانی در مرحله‌ی معینی از تحول روانی به امکانات فعلی شاگرد محدود می‌شود و این حقیقت را از یاد می‌برند که رشد، پیوسته شاگرد را به مرحله‌ای برتر از وضع کنونی تعالی می‌بخشد و امکانات بیشتری در اختیار او می‌گذارد. فعالیت «فونکسیونی» به صورت منحنی محدودی صورت نمی‌گیرد بلکه با دخالت رشد، این فعالیت زمینه را برای فعالیت ‌های جدید آماده می‌کند. وانگهی، هرچه بکوشیم روشها و مواد تربیتی را با فلان سن منطبق سازیم، نمی‌توانیم آنها را درست با میزان فکر کودک برابر کنیم؛ به عبارت دیگر، وقتی طفل به توضیح واضح می‌پردازد و خود به جای جامعه سخن می‌گوید هیچ کس در فکر آن نیست که این حالات را آن طور که هست در او تمرین دهد. زیرا این کار بی معنی و بیهوده خواهد بود، همیشه میان فعالیت طبیعی کودک و فعالیتی که ما به او پیشنهاد می‌کنیم، فاصله‌ای وجود دارد و این فاصله در پیشرفت طفل مؤثر اســت، یعنی این پیشرفت از راه حرکتی حاصل می‌شود که کودک را به نوع فعالیت ما سوق می‌دهد. بدین نحو، ما به کودک یاری می‌کنیم تا از بازی به سوی کار و از مشاهده‌ی خود که گاهی کل مانند و زمانی بیش اندازه جزئی و دقیق اســت، به تحلیل نایل گردد. اما این فاصله که لازم و در عین حال اجتناب ناپذیر اســت نباید زیاده از حد باشد؛ برعکس باید طوری باشد که اسباب زحمت شاگرد نشود: آهن ربا در صورتی براده‌ی آهن را به خود جذب می‌کند که بیش از اندازه از براده دور نباشد؛ در آموزش و پرورش نیز تقریباً همین طور اســت. بدیهی اســت وقتی ندائی در کار نباشد که کودک را دائما به تعالی دعوت کند، تربیت از میان می‌رود. اما برای این که این دعوت مفید و مؤثر باشد، باید آن را از نزدیک به گوش شخص فرو خواند. تنها در دوره‌ی نوجوانی اســت که صلاتی که از دور و در خلاء در داده می‌شود، سودمند و ثمربخش خواهد بود.
29- Loto.
30- Casi di Bambini.
31- منظور کودکستانهای امروز فرانسه اســت که به شهادت اکثر مربیان جهان از بهترین کودکستانهای
دنیاست . مترجم
32- Froebel.
33- Kindergarden.
34- Forcerie.

منبع مقاله :
دبس، موریس؛ (1388)، مراحل تربیت، مترجم: علیمحمد کاردان، تهران: مؤسسه‌ی انتشارات دانشگاه تهران، چاپ دوازدهم.

[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط




کلماتی برای این موضوع

چهره خوانیروانشناسی چهرهزبان حرکات بدنمهارتهای …سرگزمی و جالب نابهنجاری های ناشی از نقیصه های ذهنی نابهنجاری های ناشی از مشکلات بازی و خلاقیت خلاقیت و بازی صفحه کارگروهی …بدون هیچ تردیدی زمین‌های بازی بخشی کامل و جدانشدنی از خاطرات هر کودکی است


ادامه مطلب ...