مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

قانون‌های طلایی برای بهبود روابط مادر و دختری

جالب است بدانید که گاهی روابط مادران با دختر نوجوان یا جوان خود پیچیده‌تر از روابط با پسرشان است بنابراین در ادامه این مطلب برای بهتر شدن روابط مادر‌ها و دختر‌ها توصیه‌هایی مطرح خواهیم کرد.


احترام گذاشتن بی‌چون و چرا

مهم‌ترین نکته کلیدی که می‌تواند یک رابطه دوستانه میان مادر‌ها و دختر‌ها ایجاد کند، احترام گذاشتن به یکدیگر است. احترام گذاشتن به یکدیگر از مواردی است که هر مادر و دختری باید در تمام طول زندگیشان رعایت کنند و هیچ وقت احترام قائل شدن برای یکدیگر را فراموش نکنند، چرا که این نکته تا حدود زیادی تضمین کننده رابطه‌ای مناسب بین مادر و دختر است.


آشنایی با افکار غیر منطقی و جایگزینی آن‌ها

بعضی مادر‌ها به دخترشان و دختر‌ها به مادرشان این حس را دارند که طرف مقابلشان باید بی‌عیب و نقص باشد و همین باور غیر منطقی زمینه ساز بسیاری مشکلات برای هر ۲ طرف می‌شود. با توجه به اینکه دختر‌ها و مادرشان ساعت‌های زیادی از روز را در کنار یکدیگر می‌گذرانند، دختر‌ها باید با زیر سوال بردن افکار غیرمعقولشان و جایگزینی آن‌ها با افکار منطقی‌تر، رابطه بهتری را برقرار کنند. به طور مثال این باور که چون مادرم من را دوست دارد باید همیشه من را مورد توجه قرار دهد، باوری غیر منطقی است و باید با این باور که هرچند مادرم من را دوست دارد، اما ممکن است به دلیل گرفتاری در لحظاتی کمتر به من توجه کند جایگزین شود.
همچنین مادرم حق دارد گاهی به خاطر اشتباهات من یا مشکلات شخصی‌اش رابطه خوبی با من برقرار نکند و به هیچ وجه این رفتار‌ها به معنی دوست نداشتن من نیست. همچنین دختر‌ها نیاز زیادی به تایید مادرشان دارند و به همین دلیل فکر می‌کنند چون مادرشان را دوست دارند باید حتما هر کار خوب آن‌ها با تایید و تشکر مادرشان همراه باشد در حالی که ممکن است مادرشان نیازی نبیند که بابت همه رفتارهای خوب دخترش تشکر کند.
مادری که فکر می‌کند دخترش باید دقیقا شبیه به او رفتار کند، سخت در اشتباه است بلکه مادر‌ها باید علاوه بر آموزش عملی رفتار کردن به دخترشان به صورت کلامی هم با او صحبت کنند و نظرشان را به او بگویند و از داشتن توقع‌های بی‌جا خودداری کنند.


اهمیت شناخت شخصیت طرف مقابل

روابط دختر با مادرش می‌تواند تاثیر گذار‌ترین رابطه در تمام زندگی او باشد و تمامی روابط او با دیگران حتی رابطه با همسرش را تحت تاثیر قرار دهد. رابطه بین مادر و دختر همزمان با رشد دختر متحول می‌شود و مادر بلوغ، نوجوانی، جوانی و تبدیل شدن دختر خود را به یک زن مستقل تجربه می‌کند. این تغییرات می‌تواند به اختلاف نظرهای کم یا زیاد بین آن‌ها منتهی شود.
دختر‌ها و مادر‌ها برای شروع یک ارتباط خوب و درست ابتدا باید از خودشان شروع کنند تا متوجه شوند که خودشان از چه شخصیتی برخوردار هستند و چه کارهایی می‌توانند انجام بدهند تا یک ارتباط خوب میان آن‌ها برقرار شود. آیا طرف مقابل شما درونگراست یا برونگرا؟ البته طرف مقابل شما چه درونگرا باشد و چه برونگرا، شما باید به شخصیت او احترام بگذارید و او را‌‌ همان گونه که هست دوست بدارید.
متاسفانه یکی از مهم‌ترین دلایلی که باعث ایجاد خدشه در رابطه برخی مادر‌ها و دختر‌ها می‌شود این است که آن‌ها به لحاظ شخصیتی با هم متفاوت هستند و به این علت مدام با یکدیگر جر و بحث و بگو مگو می‌کنند.
اگر شما اجتماعی و دخترتان کمرو و خجالتی است به این ترتیب شما باید قبول کنید که دخترتان شخص درونگرایی است، اما اگر به این نکته توجه نکنید و مدام با او بگو مگو کنید در نتیجه در ارتباط خوب میان شما خدشه وارد می‌شود. پس به شخصیت او احترام بگذارید و با او رفتار مهرآمیزی داشته باشید.


مادر‌ها بخوانند: با دخترتان هر روز صحبت کنید

عصر ایران درباره کلیدهای طلایی برای دوستی مادران و دختران می‌نویسد که ممکن است شما طی شبانه روز فقط مشغول انجام کارهای روزانه و خانه داریتان باشید و فرصت نکنید زمانی را با دخترتان سپری کنید و به حرف‌هایش گوش بدهید.

بهتر است به جای این همه کار کردن، کمی به خودتان استراحت و زمانی را هم به دخترتان اختصاص بدهید. با او خیلی دوستانه و صمیمی درباره افکار و اهدافش صحبت کنید. هرگز به او نگویید وقت ندارم زیرا او احتیاج دارد تا شما به حرف‌هایش گوش بدهید. بدین گونه متوجه می‌شود که شما از صمیم قلب دوستش دارید و به او و اهدافش اهمیت می‌دهید.

کمتر از دخترتان انتقاد کنید:
برخی مادر‌ها تصور می‌کنند با انتقاد کردن از دخترشان می‌توانند روی رفتار و کردار او تاثیر بگذارند بنابراین با لحنی تند و خشن از او انتقاد می‌کنند. بهتر است به جای اینکه با لحنی تند از دخترتان انتقاد کنید و کارهای او را مایه خجالت خود بدانید با لحنی دوستانه و نیز رفتارهای معقول و مناسب روی اعمال او تاثیر بگذارید.
شما با انتقاد بیش از حد از او، باعث می‌شوید تا دخترتان اعتماد به نفسش را از دست بدهد و استعداد‌ها و توانایی‌های خویش را نشناسد و برای کسب موفقیت تلاش نکند.
سعی کنید درباره چگونگی کلماتی که به کار می‌برید و کارهایی که می‌تواند روی دخترتان تاثیر گذار باشد فکر کنید.


دختر‌ها بخوانند: سعی کنید مادرتان را خوب بشناسید

برای برقرار کردن یک رابطه خوب و مستحکم با هر یک از افراد خانواده به ویژه مادر، در ابتدا باید او را خوب بشناسید و بدانید چه شخصیتی دارد. آیا مهربان است؟ آیا تندخو و بد اخلاق است؟ و... برای مثال او ممکن است موقع صحبت کردن با شما با لحنی تند حرف بزند و شما را برنجاند و احساسات شما را جریحه دار کند. در این زمان اگر می‌خواهید با مادرتان ارتباط خوب و دوستانه‌ای داشته باشید، باید سعی کنید آرامش خود را حفظ کنید، چند نفس عمیق بکشید و بعد از اینکه هر دو به آرامش رسیدید، آن وقت درباره موضوعی که باعث کدورت و ناراحتی شما شده است صحبت کنید.
در واقع درباره مشکلات، احساسات، افکار، آرزو‌ها و اهدافی که در زندگی دارید، با هم صحبت کنید اما جر و بحث نکنید.


قوانینی برای یک ارتباط خوب وضع کنید:
با مادرتان صحبت کنید و سعی کنید قوانین خوبی را برای ایجاد یک رابطه خوب و مستحکم بین خودتان در نظر بگیرید و این قوانین را به طور ثابت اجرا کنید. برای مثال، درباره مسائلی که باعث ناراحتی میان شما شده است صحبت کنید، قبل از اینکه آن مسئله‌ها بزرگ و باعث کدورت شما شود.


به مادرتان بگویید دوستت دارم:
این نکته حائز اهمیت است که مادر‌ها دوست دارند جمله «دوستت دارم» را از زبان دخترشان بشنوند. شما باید هم محبت خود را نسبت به مادرتان ابراز کنید و هم به او نشان دهید؛ به طور مثال در کارهای منزل به او کمک کنید. بدانید که وجود مادر در کنارتان می‌تواند نعمت بزرگی در حل مشکلات و چالش‌های زندگیتان باشد. (روزنامه خراسان)

352


ادامه مطلب ...

دردسرهای یک تصمیم اشتباه: به دختری قول ازدواج دادم

پاسخ مشاور: ‌در ادامه درباره دو موضوع کنترل احساسات و علاقه، و همچنین نگرانی از تماس‌های آن خانم و احتمال آبروریزی در محل کارتان راهکارهایی ارائه شده است:

چطور علاقه خود را کنترل کنیم

درباره کنترل احساسات و کاهش علاقه‌مندی، بهتر است ابتدا در استفاده از کلمات و بیان احساسات خود و بعد درباره مدت زمان گفت‌و‌گو تغییراتی ایجاد کنید؛ به طور مثال از جملات محبت آمیز در گفت‌و‌گوهای حضوری و تلفنی استفاده نکنید و بیشتر رسمی حرف بزنید تا کم کم میزان محبت و احساس در روان شما و طرف مقابل کاهش یابد؛ مثلاً به جای «جان عزیزم» بگویید «بله خانم»! درخصوص کاهش زمان گفت‌و‌گو نیز اگر وسوسه می‌شوید که با وی تماس بگیرید، اکنون این کار خود را مهار کنید و کمی به تاخیر بیندازید. برای این کار می‌توانید دقیقاً‌‌ همان زمانی که وسوسه تماس گرفتن با او را داشتید به یکی از دوستان یا همسرتان زنگ بزنید و با او صحبت کنید. همین به تعویق اندازی گفت‌و‌گو و تماس، حس شما و او را کمتر می‌کند. هم چنین وقتی تماس یا پیامک وی را دریافت می‌کنید، از هر سه مورد یکی را پاسخ دهید. همین کار را در دیدارهای حضوری خود نیز رعایت کنید. هر چند بهتر است دیداری نباشد، اما اگر نتوانستید، ملاقات‌ها را از هفته‌ای یک بار، به ۱۵ روز و بعد ۲۰ روز و... کاهش دهید تا عادت دیداری شما هم کم شود.

نگرانی از مزاحمت و آبروریزی

می‌توانم درک کنم که چون کاسب هستید و برای به دست آوردن موقعیت اجتماعی و اعتبارتان خیلی تلاش کرده‌اید نگرانید که این خانم با تماس‌ها و رفتار‌هایش باعث از بین رفتن این دستاورد‌ها شود. بهترین کار در زمان مزاحمت‌های او، این است که نترسید و نگرانی خود را کنترل کنید، چون هر چه شما بیشتر نگرانی خود را بروز دهید، او نیز بیشتر روی این ضعف شما دست می‌گذارد.
بهتر است شما از دو رفتار در مقابل وی دوری کنید؛ یکی اینکه با خرید وسایل یا دادن پول یا رفتن به ملاقات و... بخواهید به او باج بدهید و دوم اینکه شما هم شروع به تهدید او کنید و سر و صدا راه بیندازید. این دو رفتار شاید در ابتدا وی را آرام و ساکت کند، ولی دفعه بعد شدت و میزان خواسته‌هایش بیشتر خواهد شود. لذا باید از یک سبک رفتاری و گفتاری منطقی در این زمینه بهره گیرید.

سه سبک گفتاری در ارتباطات انسانی

۱ - منفعلانه:
این افراد به خاطر ترسشان دایم باج می‌دهند و طرف مقابل نیز دایم تهدید و پرخاشگری می‌کند. فرد منفعل نگاه مؤید دارد یعنی بیشتر از کلمات چشم، حتماً و باشد استفاده می‌کند.

۲ -پرخاشگرانه:
این افراد مدام با حالت تهدید و با داد و فریاد صحبت می‌کنند و بیشتر سعی در کنترل کردن شرایط دارند. انگشت اشاره آن‌ها همواره به سمت دیگران است و رفتار‌ها و اشتباهات خود را نمی‌بیند. به طور مثال می‌گویند: تو این کار را کردی!؟

۳ - جرئتمندانه:
افراد جرأتمند، هم به خواسته‌های خود دقت می‌کنند و هم به خواسته‌های طرف مقابل. از بیان احساسات خود هراسی ندارند و آن قدر به حقوق دیگران احترام می‌گذارند که به حقوق خود احترام می‌گذارند.

در این خصوص نیز شما باید با یادگیری روش جرأتمندانه و کمک گرفتن از مشاوران به حل این مسئله بپردازید. از طرفی شما‌‌ همان قدر که به خودتان حق می‌دهیدکه وی را به خاطر تغییرات شرایط زندگیتان نخواهید، به اصرار او نیز حق بدهید؛ چرا که چیزهایی مانند زمان برای ازدواج و خرج کردن احساسات و... را از دست داده است. پس بهتر است با این خانم به صورت منطقی صحبت کنید و اگر خسارتی را از شما مطالبه کرد، فقط برای یک بار و البته آخرین بار، خواسته او را برآورده کنید. همچنین او را هدایت کنید که حتماً نزد مشاور برود تا بهتر بتواند وضعیت کنونی خود یعنی نبودن در کنار شما و خراب شدن دنیای آمال و آرزو‌هایش را بپذیرد. (راهله فارسی، کار‌شناس ارشد مشاوره خانواده/خراسان)


*انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانه‌های داخلی و خارجی در «جام جم سرا» لزوماً به معنای تایید یا رد محتوای آن نیست و صرفاً به قصد اطلاع کاربران بازنشر می‌شود.

35


ادامه مطلب ...

عاشق دختری بزرگ‌تر از خودم شده‌ام

پاسخ مشاور: گفته‌اید که محترم بودن خانواده دختری که می‌خواهید برای همسری برگزینید، برای شما اهمیت دارد. برداشت شما از این ویژگی در دختر مورد علاقه‌تان باعث شده او برای شما جاذبه شخصیتی داشته باشد. با این حال دغدغه شما این است که دختر مورد علاقه‌تان ۶ سال بزرگ‌تر از شماست. از این رو، در ادامه عواملی را که می‌تواند برای شما چرایی گرایش و تردید درباره این ازدواج را روشن کند مطرح می‌کنم و امیدوارم پاسخ سوالتان را نیز که نمی‌دانید چرا عاشق دختری بزرگ‌تر از خودم شده‌اید دریافت کنید.


شاید فقط به جذابیت‌های جسمی فکر می‌کنید

شما ۲۵ ساله‌‌اید و باید بدانید که یکی از عوامل گرایش به ازدواج با دختر بزرگ‌تر از خودتان این است که شاید جذابیت‌های جسمی برای شما اهمیت وافری دارد، البته چون مردان بصری هستند، تحریک غریزی آن‌ها بیشتر از طریق دیدن اتفاق می‌افتد؛ بنابراین زنان زیبا‌تر برایشان جاذبه زیادی دارند و اگر در این زمینه، خانم، سن بالاتری داشته باشد ولی از جاذبه جسمی برخوردار باشد، اهمیت پایین‌تر بودن سن پسر نسبت به دختر، کم یا ناپدید می‌شود.


البته احتمالا دیدگاه عامه مردم به موضوع تفاوت سنی دختر و پسر برای ازدواج هم برای شما مهم بوده که شما را بر سر دو راهی قرار داده است.


شاید از طرد شدن می‌ترسید

دوران کودکی و ارتباط عاطفی اولیه با مادر، نقش اساسی در کیفیت رابطه عاطفی در بزرگسالی دارد بدین معنا که کودک در ۳ سال اول بعد از تولد نیازمند توجه کامل از سمت مادر است. اگر در این دوره مادر به دلیل بیماری یا شاغل بودن، نتواند به کودک رسیدگی کافی داشته باشد کودک دچار دلبستگی نا‌ایمن می‌شود و به صورت ناخودآگاه بی‌توجهی یا کم توجهی مادرش را به نزدیک‌ترین رابطه عاطفی‌اش تعمیم می‌دهد. در نتیجه در سنین بزرگسالی ترجیح می‌دهد فردی را برای ازدواج انتخاب کند که بزرگ‌تر باشد تا بتواند نقش مادر را برای وی ایفا کند؛ یا فردی را انتخاب کند که احتمال طرد و‌‌ رهاشدگی از سمت وی کمتر باشد. بنابراین فردی را انتخاب می‌کند که یا جاذبه جسمی ندارد یا سن بالایی دارد. با این انتخاب‌ها، ناخودآگاه احساس امنیت می‌کند که هم احتمال‌‌ رهاشدگی از سمت همسر کمتر می‌شود هم اینکه توجه بیشتری دریافت خواهد کرد.
در این مواقع برای پسر‌ها از طرفی تمایل به ازدواج با خانم بزرگ‌تر هست از طرفی هم تردید و دودلی.


شاید به دنبال جایگاه اقتصادی بهتری هستید

برخی مواقع هم جایگاه اقتصادی و اجتماعی خانم یا خانواده خانم سبب انتخاب دخترهایی بزرگ‌تر از پسر می‌شود که پایداری این نوع ازدواج‌ها با چنین اهدافی زیر سوال می‌رود. با توجه به اینکه گفته‌اید برای آشنایی بیشتر خیلی با او صحبت کرده‌ام، باید بدانید گاهی مواقع برقراری ارتباط‌های خارج از چارچوب با جنس مخالف ولو به قصد ازدواج، سبب وابستگی یا دلبستگی شدید خواهد شد که در صورت ازدواج یا قطع رابطه آسیب‌های جدی برای دو طرف به همراه دارد. پیشنهاد می‌شود اگر تصمیم جدی برای ازدواج دارید، ادامه گفت‌و‌گو‌هایتان تحت جلسات رسمی خواستگاری و با اطلاع خانواده‌های دو طرف انجام شود. (زهرا وفایی جهان، کار‌شناس ارشد روان‌شناسی/ خراسان)


*انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانه‌های داخلی و خارجی در «جام جم سرا» لزوماً به معنای تایید یا رد محتوای آن نیست و صرفاً به قصد اطلاع کاربران بازنشر می‌شود.

194


ادامه مطلب ...

کار برعکس شد: دختری که به دیگران متلک می‌گوید!

پاسخ مشاور: از آنجا که بتازگی دوره نوجوانی (مقطع سنی ۱۲تا۱۸ سال) را گذرانده‌اید، این طور به نظر می‌رسد که برخی خصوصیات این سن، هنوز در رفتارتان باقی مانده است و شما از نظر رفتاری و روانی به طور کامل این مرحله را سپری نکرده‌اید.

متلک؛ از خصایص نوجوانی است

اصولاً فردی در سن نوجوانی دچار بی‌ثباتی عاطفی است و خود را همه چیز‌دان یا به اصطلاح عامه «علامه دهر» می‌پندارد، از اطرافیان خود دائم ایراد می‌گیرد و سبک بیانش متفاوت است. اگر فرد آموخته باشد خواسته‌ها و احساسات خود را چگونه بیان کند، می‌تواند با کلمات مناسب مسائلش را مطرح کند، ولی اگر این روش را نیاموخته باشد، با کلامی نامناسب و یا با تکه انداختن، کنایه و متلک بیان می‌کند. همین سبک رفتاری که در برخوردهای شما نیز مشاهده می‌شود، باعث خواهد شد که دیگران از شما دلزده و ناراحت شوند و چون نگران مسخره شدن از سمت شما هستند، نمی‌توانند با شما راحت ارتباط برقرار کنند و به گفت‌و‌گو بنشینند؛ لذا از شما دوری می‌کنند.
بهتر است مهارت‌های ارتباطی مناسب را بیاموزید تا بتوانید هم در ارتباط با دیگران حرفتان را بزنید و هم اطرافیان به جای دور شدن، جذب شما شوند و دوستتان داشته باشند.


مشخصات مهارت ارتباطی خوب

گوش کردن:
مهم‌ترین مهارت در یک ارتباط موثر، خوب گوش کردن است. گوش کردن با شنیدن متفاوت است؛ ما همه صداهای اطرافمان را می‌شنویم و شنیدن یک رفتار غیر فعال است، ولی در گوش کردن فرد با دقت به صحبتهای اطرافیانش گوش می‌دهد وحرف آن‌ها را قطع نمی‌کند و با بدن و صورتش واکنش نشان می‌دهد. قبل از اینکه فرد مقابل، حرفش تمام شود، فرد شنونده، جواب آماده نمی‌کند. احساسات طرف مقابل را می‌فهمد و درباره‌اش حدس نمی‌زند. همچنین با وی ارتباط چشمی برقرار می‌کند.

لحن کلام:
در یک ارتباط، لحن کلام خیلی مهم است. لحن یعنی آهنگی که ما با آن صحبت می‌کنیم. آیا آهنگ کلام شما پرخاشگرانه است یا آرام؟ شاید شما حرفی بزنید ولی چون با لحن تند می‌گویید، فرد مقابل آن را متلک و پرخاش تلقی می‌کند. لحن آرام افراد را به شما بیشتر جذب می‌کند.

قضاوت نکردن:
وقتی دیگران با شما صحبت می‌کنند، بهتر است آن‌ها را قضاوت نکنید و روی حرف‌های آن‌ها صفت خوب و بد نگذارید. سعی کنید با قضاوت‌های عجولانه که مثلاً در فلان مورد اشتباه کردی، آن‌ها را ازخود دور نکنید.

همدلی:
وقتی طرف مقابل حرف می‌زند، موضوع مطرح شده، را از نگاه دوستتان ببینید و در جواب مشکلش پوزخند یا جملاتی مانند اینکه مهم نیست، ولش کن حالا و... نگویید یا دوستتان را نصیحت نکنید.

بیان احساسات:
باید بیاموزید که چگونه در یک ارتباط، احساسات مثبت و منفی خود را مطرح کنید تا به بهبود روابطتان کمک کند. برای این کار بهتر است اول احساسات خودتان (چه خوب و چه بد) را بدرستی بشناسید تا زمانی که قصد دارید حرفی به کسی بزنید، بتوانید صحبت خود را راحت‌تر بیان کنید و باعث دلخوری فرد مقابل نشوید.


به نظر می‌رسد که شما در این زمینه‌ها، ضعیف رفتار می‌کنید یعنی به جای همدلی با متلک و قضاوت صحبت می‌کنید و در نتیجه راه‌های ارتباط با اطرافیانتان قطع می‌شود. بهتر است برای اصلاح رفتار خود و کسب این مهارت‌ها به صورت حضوری با یک مشاور مشورت کنید. (راهله فارسی - کار‌شناس ارشد مشاوره/ خراسان)

23


ادامه مطلب ...

فرهنگ ما، پورشه قلعه‌نویی، و دختری که مرد [+عکس]

همه دوستانم چه استاد و دانشجو و کارمند و کارگر، از من می‌پرسند که چرا در وایبر و واتساپ و اینستاگرام و تلگرام نیستی؟ در جواب با ژستی کاملا مردانه و از روی اقتدار و بی‌نیازی، می‌گویم: من اهل این قرطی بازی‌ها نیستم! فقط همین فیسبوک هستم و بس. غافل از انکه موبایلم یک گوشی ۳۰ هزار تومانی است که فقط شماره می‌گیرد و امکان عضویت در هیچ شبکه اجتماعی موبایلی برایم فراهم نیست.


در یک تصادف دلخراش در تهران، خیابان دکتر علی شریعتی، یک خودرو لوکس پورش، بطور کامل از بین رفت و راننده آن که یک دختر جوان به نام پریوش اکبرزاده است، جان خود را از دست داد. ظاهرا آن خدابیامرز، خودرو پورش را از پسر امیر قلعه نویی (سرمربی تیم استقلال) خریده بود.

سه ساعت پیش، یک کارگر افغانی که دوست من هست و بسیار مومن و تاحدودی باسواد، گوشی خود را به من نشان داد. «لا حول و لا قوه الا بالله» صفحه اینستاگرام آن دختر طفل معصوم! مشتی مردم [...] ریختند در صفحه یک دختر جوان مرده، و تمام عقده‌های خود را بر یک مرده خالی می‌کنند! یاللعجب! فحاشی‌های غیرقابل باور! یعنی بد فحش نمی‌دهند که! وحشیانه فحش می‌دهند! سمفونی عقده و کینه و حقارت و رذالت و پستی و دنائت است. اوج حماقت و بلاهت را به نمایش گذاشته‌اند. انگار آن دختر به همه آن‌ها بدهکار است!
آنهایی که به طور دقیق از وضعیت مالی من خبر دارند می‌دانند که تمام دارایی من (به جز کتابخانه‌ام) به اندازه پول ته جیب آن دختر جوان خدابیامرز نیست ولی خدا شاهد است که هرگز به این قشر از جامعه، حس تنفر یا حتی هر حس بد دیگر نداشته و ندارم. الان خدا را شکر می‌کنم که فقط همین موبایل ۳۰ هزارتومانی را دارم و در شبکه‌های اجتماعی موبایل نیستم و فقط در همین فیسبوک، گاهی مواقع، هنرنمایی این ملت را مشاهده می‌کنم. حداقل کمتر حرص می‌خورم.
کجایند آن عزیزانی که در انتقاد بنده از جامعه، ژست مردم دوستی و میهن دوستی به خود گرفته و همه چیز را توجیه می‌کردند؟ بازهم به درستی فرضیه‌ام ایمان آوردم. در ایران چیزی به نام کنش اجتماعی وجود ندارد. بلکه جامعه در وهله اول دنبال عقده گشایی است و در وهله دوم دنبال تفریح، که در هر دو حالت به شرطی عقده می‌گشاید و تفریح می‌کند که هیچ هزینه‌ای برای او نداشته باشد.
این جامعه برای خودسوزی دو انسان در خرمشهر و تبریز از فرط فقر، تب هم نمی‌کند. برای از بین رفتن محیط زیست و حیات وحش استثنایی ایران حرکتی نمی‌کند. برای خشک شدن فلات ایران (به طوری که اگر این روند ادامه یابد، تا ۴۰ سال آینده بخش مرکزی فلات ایران یعنی از البرز به سمت جنوب و زاگرس به سمت شرق، باید تخلیه شود!)، حرکتی از خود نشان نمی‌دهد؛ ولی برای چند سگ که در شیراز توسط عده‌ای بی‌فرهنگ و انسان‌نما کشته شده‌اند، کمپین تشکیل می‌دهد! آیا سرنوشت آن چند سگ از سرنوشت کل فلات ایران مهم‌تر است؟


حتما واکنش به خبر سگ کشی در شیراز لازم بود، حتما واکنش به قضیه فرودگاه جده لازم بود، ولی چرا برای وقایع بد‌تر از آن واکنش نشان داده نمی‌شود؟ دلیل کاملا روشن است. حمایت از محیط زیست و تلاش برای نجات فلات ایران از نابودی، زحمت و تلاش طاقت‌فرسا می‌خواهد ولی کمپین اعتراض به سگ کشی، ابدا هزینه‌ای ندارد! حمایت از زنان بی‌سرپرست و دختران آسیب پذیر، برنامه و پژوهش و پول خرج کردن و مناعت طبع و پاکی نیت را می‌طلبد ولی فحاشی به عرب‌ها، هزینه و زحمتی ندارد!
بهتر شدن وضع معیشت و از بین بردن اقتصاد رانتی و مبارزه با نوکیسه‌ها، نیاز به هزینه و زحمت و مطالعه دارد ولی فحاشی به یک دختر پولدار پورش سواری که مرده است و شاید فرزند یک پولدار نوکیسه باشد، هزینه و زحمتی ندارد، بلکه کمی حقارت و رذالت و پستی می‌خواهد که خوشبختانه، جامعه ما در حال مسلح شدن به این سلاح‌های مرگبار و تمدن ویران‌کن است. (محمد محبی/ پارسینه)


*انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانه‌های داخلی و خارجی در «جام جم سرا» لزوماً به معنای تایید یا رد محتوای آن نیست و صرفاً به قصد اطلاع کاربران بازنشر می‌شود.


ادامه مطلب ...

«آزاده دلیر»، دختری که از علائقش پول و درآمد می‌سازد [+عکس]

مشغول دیدن یک سریال پلیسی خارجی‌ام. زنی که شوهرش مظنون به ارتکاب قتل شده بود از در وارد می‌شود و روبه‌روی کارآگاه می‌ایستد. روی دوشش یک کیف گلیمی از طرح‌های اصیل ایرانی آویزان است. میخکوب شدن، اولین واکنش من است و بعد با افتخار روی کاناپه جابه‌جا می‌شوم. حالا وقتی در خیابان راه می‌روم به کیف‌هایی که در گوشه و کنار مغازه‌ها جا خوش کرده با لبخند نگاه می‌کنم.

سه سال از آخرین باری که آزاده، همین طور تفننی و برای خودش کیف دوخته، می‌گذرد. او حالا یک کسب و کار نیمه حرفه‌ای به نام تولید کیف‌های دخترانه دارد. کیف‌هایی باب میل دخترهای امروزی؛ گلدار، رنگی و شیک. کسب و کار او از زمانی اوج گرفته که شبکه‌های اجتماعی هم دری روی بازار‌ها گشوده‌اند.
آزاده در همین دنیای مجازی توانسته تجارت کند و از واسطه‌هایی که روز‌ها برای گرفتن دسترنجش منتظرش می‌گذاشتند، جدا شده است. حالا کارش چنان گرفته که به فکر فروش جهانی است. با آزاده دلیر درباره کیف‌هایی که می‌دوزد و می‌فروشد، گفت‌و‌گویی کرده‌ایم که می‌خوانید:


* اولین کیفی که ساختی کی بود؟
اولین کیف را برای خودم ۳ یا ۴ سال پیش درست کردم.


* اتفاقی بود؟
کاملا. با خودم فکر کردم که درست کردن کیف کار جالبی است و دست به کار شدم. بعد از آن با یکی از دوستانم که مانتو می‌دوخت شروع کردیم به گذاشتن اجراهای زنده. همه چیز اما کاملا تفریحی بود و هیچ چشمی هم به درآمدش نداشتم و جدی نبودم.


* منظورت از جدی نبودی یعنی چی؟ اینکه بروی دنبال طرح‌های جدید یا چیز دیگری؟
بله، طرح‌های جدی با پارچه‌های جدید‌تر و اینکه کار پیوسته باشد یعنی روند تولید، طراحی و اجرا قطع نشود و ادامه‌دار باشد.


* الان همه کار‌ها را اعم از طراحی و دوخت و اجرا، خودت انجام می‌دهی؟
بله، البته به فکر این هستم که هرکدام از کار‌ها را به صورت تخصصی به یک نفر دیگر واگذار کنم. مثلا بخش دوخت، ارسال کیف‌ها یا حسابداری آن‌ها را به افراد دیگری بدهم. یک ایده هم این است تا از طریق کمک به خانم‌های بدسرپرست و بی‌سرپرست، بخشی از کار دوخت کیف‌ها را به آن‌ها بسپارم تا از این طریق، هم آن‌ها درآمدی به دست بیاورند و صاحب کار شوند و هم کار اجرا برای خودم راحت‌تر شود.


* پس به این فکری که یک برند ایجاد کنی؟
بله، اگر بتوانم از پس این کار بر بیایم.


* از کی به طور جدی شروع کردی؟
به طور جدی از آبان یا مهر ماه سال قبل بود.


* برای کاری که شروع کردی بازار مجازی چطور است؟
خوب است، در اینستاگرام کار‌ها خیلی دیده شده است.


* چرا؟
شاید به خاطر تصویری بودن فضای آن است و اینکه مردم دنبال پیدا کردن موضوعات قشنگ و جذاب هستند. همیشه سعی می‌کنم آنجا عکس‌های جدید بگذارم. با این حال چند قرارداد برای فروشگاه‌ها داشتم. یک نفر هم برای تز دکترایش درباره مشاغل اینترنتی پژوهش می‌کرد که من یکی از موضوعات تز او بودم.


* مردم چقدر دوست دارند این نوع کار‌ها را به صورت مجازی ببینند و سفارش بدهند؟ اصلا از این طریق مشتری ثابت داری؟
بله، زیاد هستند. من فکر می‌کنم خرید و فروش اینترنتی خیلی بیشتر از فروش حضوری شده است. مثلا من مدتی نمایشگاه برگزار کردم اما هیچ کس برای بازدید و خرید نمی‌آمد؛ همه سوال می‌کردند خرید اینترنتی کی شروع می‌شود؟ درست است که از ابتدا از نمایشگاه‌های دائمی شروع کردم اما حالا فروش اینترنتی دارم و خیلی راضی‌ترم.


* چه چیزش بیشتر راضی‌ات می‌کند؟
در فروشگاه تو با یک واسطه بین فروشگاه و خودت مواجهی. از طرف دیگر هماهنگی‌های مالی‌اش سخت است. فروشگاهی که کار‌هایت را می‌دهی برای فروش باید خیلی در پرداخت پول در ازای کار خوش قول باشد که تو راضی باشی که اکثرا نیستند. مثلا یکی از همین نمایشگاه‌هایی که قبلا کار‌هایم را می‌دادم، هر دو ماه یک بار با من تسویه حساب می‌کرد. بعد از دو ماه باید ۱۰ بار تماس می‌گرفتم تا بتوانم پولم را بگیرم.


* کیفیت و تمیز بودن کار برای مشتری‌ها مهم‌تر است یا قیمت؟
فکر می‌کنم کیفیت مهم‌تر است چون اکثر کسانی که صفحه‌ها را می‌بینند و سفارش می‌دهند تاکید می‌کنند که با‌‌‌ همان کیفیتی که در عکس دیده‌اند، کیف به دستشان برسد.


* به فکر فروش برون مرزی کار‌هایت هستی؟
بله، به فکر این هستم که بعضی از کار‌ها را به وسیله برخی از دوستان که فروش اینترنتی دارند به خارج از کشور هم ارسال کنم. آنجا معمولا این نوع از کیف‌ها به قیمت ۵۰ دلار فروخته می‌شود که به پول ما هرکدام ۱۵۰ هزار تومان کسب درآمد می‌کند. اگر ۵۰ هزار تومان پول پست باشد برای خودم ۱۰۰ هزار تومان باقی می‌ماند و این خیلی خوب است.


* در ایران به چه قیمتی می‌فروشی؟
حدود ۸۰ هزار تومان.


* کار‌هایت را به کدام کشور‌ها فرستاده‌ای؟
امریکا، سوئد، استرالیا، ایتالیا، هلند و سوئیس. با دوستانمان فرستادیم.


* کیف‌ها را با توجه به مد طراحی می‌کنی یا طرح‌هایت شخصی است؟
من عقیده دارم که هنرمند باید از مد یا سلیقه عمومی پیروی نکند. چون کسی که درس این کار را خوانده باشد می‌داند که در کارش چه چیزی با هم هماهنگی دارد و چه چیزی با توجه به اله‌مان‌های زیبایی‌شناسی مناسب‌تر است. به نظر من تولید کردن کار خوب بهتر از این است که چیزی را تولید کنید که کیفیت لازم را نداشته باشد اما مردم آن را دوست داشته باشند. مثلا یک غذای خوشمزه و سالم به دست مردم بدهی بهتر از این است که حالا چون همه پیتزا دوست دارند، بخواهی پیتزا درست کنی.


* جوان‌هایی که مخاطب کارهای تو هستند بیشتر چه نوع کیفی می‌خرند و دنبال چه سبکی هستند؟
بیشتر طرح‌های گلدار و رنگی دوست دارند و درباره ترکیب بندی کار هم گاهی وقت‌ها به من ایده می‌دهند. کلا درباره سایز و بند کیف نظر می‌دهند و اخیرا هم سفارش‌های زیادی برای کوله‌پشتی داشته‌ام.


* فکر می‌کردی که یک روز دوخت کیف کار اصلی‌ات شود؟
نه، فکر می‌کردم اگر هم انجام بدهم یک کار تفریحی باشد. همیشه دوست داشتم گرافیست شوم.


* ساختن یک کیف چقدر طول می‌کشد؟
یک روز کامل.


* چقدر از کار‌ها دخترانه و چقدر پسرانه است؟
همه دخترانه است اما یک بار یکی از دوستانم چند دوست خارجی داشت که می‌خواستند بیایند ایران. هیچ وقت مشتری ایرانی مرد نداشتم اما آن‌ها وقتی آمدند ایران از چند نمونه از طرح‌ها خوششان آمد و خریدند.


* درآمد ماهیانه‌ات از فروش کیف چقدر است؟
اگر معطل دوخت و دوز نشوم ماهی حدود ۲۰ کیف می‌فروشم که در حدود یک میلیون و ۵۰۰ تا ۲ میلیون تومان درآمد دارد. اما اگر بتوانم کسانی که کار دوخت را انجام می‌دهند، پیدا کنم، می‌توانم کار بیشتری تولید و سرمایه بیشتری برای راه‌اندازی کارگاه پس‌انداز کنم.


* برای وارد شدن به این کار بجز علاقه چه چیزهایی لازم است؟
به نظرم در وهله اول مهم این است که کار را درست انجام دهی. اگر شیوه درست را پیدا نکنی، در بین کار نا‌امید می‌شوی چون آن طور که می‌خواهی بازخورد نمی‌گیری. بعد از اینکه کار را خوب انجام دادی باید بدانی که چطور آن را به دیگران معرفی کنی. من در ابتدا از اینکه فیس‌بوک و اینستاگرام داشته باشم خیلی می‌ترسیدم چون اگر نمی‌توانستم از کارهایی که درست کرده بودم عکس‌های خوبی برای نمایش در صفحه بگذارم، کارهایی که کرده بودم به باد می‌رفت. پس به نظرم اگر کسی خوب کار کرد و خوب هم خودش را نشان داد، از کارش استقبال می‌کنند.


* چند جوان مثل خودت دور و برت می‌بینی که دست به چنین خلاقیت‌هایی بزنند؟ اینکه بیکار ننشینند و خودشان کار ایجاد کنند؟
من فکر می‌کنم خیلی‌ها این کار‌ها را می‌کنند. مثلا یکی از دوستانم کیف بافتنی تولید می‌کند و یک نفر دیگر کارهای زیورآلات برنجی انجام می‌دهد. فکر می‌کنم در این چند وقت، این چیز‌ها زیاد شده است. (ایران جوان)


ادامه مطلب ...

دختری را پسندیده‌ام اما مادرم مخالفت می‌کند

پاسخ مشاور: هر انسانی در طول عمرش سه انتخاب مهم دارد: انتخاب رشته تحصیلی، انتخاب شغل مناسب و انتخاب همسر مطلوب. از این میان، حساسترین، دقیق‌ترین و ظریف‌ترین این انتخاب‌ها انتخاب همسر است.
شما درباره هویت شغلی و استقلال اقتصادی- اجتماعی و وضعیت درآمدتان صحبتی نکرده‌اید ولی در عین حال توجهتان را به نکاتی معطوف می‌دارم که بتوانید تصمیم بهتری بگیرید:


عشق را با میل و جذابیت اشتباه نگیرید

ممکن است بین دو نفر که همدیگر را دوست دارند جذابیت و تمایلی برای نزدیک شدن به هم ایجاد شده باشد، اما عشق مقوله مقدسی است که در طول زمان و طی فرآیند خاصی پس از احساس آرامش، امنیت، دل بستگی و دوست داشتن ایجاد می‌شود. بنابراین آنچه بین شما دو نفر اتفاق افتاده،‌‌ همان میل جذابیت یا کنجکاوی است.


هویت شغلی، قبل از ازدواج

اشاره‌ای به وضعیت شغلی خود نکرده‌اید در صورتی که هویت شغلی و استقلال مالی جایگاه بسیار مهمی در ازدواج موفق محسوب می‌شود. منظور از هویت شغلی داشتن درآمد بسیار عالی نیست، بلکه منظور این است که یک پسر جوان در آستانه ازدواج به یک جایگاه اقتصادی و درآمدی مناسب نایل آمده باشد تا بتواند در ادامه مسیر با تشکیل خانواده و تقویت تعهد و مسئولیت پذیری اجتماعی به اهداف زندگی‌اش برسد.


سن مناسب ازدواج

براساس تحقیقات علمی، سن مناسب ازدواج برای دختران ۲۰ تا ۲۵ و برای پسران ۲۰ تا ۳۰ سال است اما از سن شناسنامه‌ای که بگذریم در نظر داشتن سن روانی، سن اجتماعی، سن عقلانی و سن عاطفی، نیز برای ازدواج مهم است و باید مطمئن شویم که خودمان و طرف مقابلمان از سنین مناسب ازدواج موفق برخوردار هستیم.
همچنین برخورداری از هوشمندی، قدرت مسئولیت پذیری اجتماعی، تعهد، سلامت روانی، تعادل عاطفی، سلامت و پاکی نفس نیز از ویژگی‌های مهم برای ازدواج و همسر مطلوب بودن محسوب می‌شود.
اگر از شرایطی که عنوان شد اطمینان کامل دارید و تصور می‌کنید حالا وقت ازدواجتان است، موضوع را با یکی از افراد صاحب نفوذ خانواده برای میانجی‌گری بین شما و مادرتان در میان بگذارید تا مادرتان برای خواستگاری از آن دختر اقدام کند. البته باید دلایل مخالفت مادرتان را نیز بی‌طرفانه شنید و بررسی کرد. پس از انجام مراحل خواستگاری، از بررسی و تحقیق از طرف مقابل نیز غافل نشوید و با کمک یک مشاور قبل از ازدواج شرایط هر دو نفرتان را ارزیابی کنید. (محمدباقر ذبیحی - کار‌شناس ارشد روان شناسی/ خراسان)


*انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانه‌های داخلی و خارجی در «جام جم سرا» لزوماً به معنای تایید یا رد محتوای آن نیست و صرفاً به قصد اطلاع کاربران بازنشر می‌شود.


ادامه مطلب ...

«ملیکا»؛ دختری که در پوست خود می‌سوزد [عکس]

بیماری نادری که در تمام ایران فقط ۸ نفر به آن مبتلایند

یکشنبه 10 خرداد 1394 ساعت 09:33

جام جم سرا- ملیکا، دختری ۲ ساله است که از ابتدای ورود به دنیا، مبتلا به یک بیماری نادر به نام «ایکتیوز» شده است. این بیماری باعث خشکی، سوزش و خارش پوست بدن می‌شود. او جزو هشت نفری است که در کل کشور به این بیماری نادر مبتلایند. ایکتیوز از جمله بیماری‌هایی به شمار می‌رود که درمان آن هزینه زیادی دارد.


ادامه مطلب ...

دختری که در پنج سالگی مادر شد+ عکس

دختر بچه ای پنج ساله در دامنه کوههای آند، ۷۶ سال پیش در پی برآمدگی غیرطبیعی شکمش و با تصور اینکه توموری درون شکم خود دارد توسط مادرش به بیمارستان منتقل شد.

به گزارش برنا، این دختر بچه که مدینا لینا نام داشت تحت معاینات پزشکی قرار گرفت و مشخص شد وی نه تومور که یک بچه 7.5 ماهه در شکم خود دارد. شگفتی همه بیمارستان را در بر گرفت و کار به جایی رسید که پلیس پدر این دختر را به اتهام تجاوز دستگیر کرد و البته خیلی زود به بیگناهی پدر پی برد.

مدینا لینا زایمان کرد و به دختری تبدیل شد که به جای عروسک با پسر واقعی خودش بازی می کرد.نام این بچه را جراردو گذاشتند و تا ۱۰ سالگی هم به او نگفتند بچه ای که با او بازی می کند مادرش است. جراردو در سن ۴۰ سالگی در اثر ابتلا به سرطان در گذشت و مدینا لینا هم در ۳۸ سالگی ازدواج کرد و صاحب بچه شد اما اعجاز طبیعت در حق او به یک یافته جدید در علم پزشکی منجر شد.

پزشکان بررسی های زیادی روی این بچه و مادر انجام دادند و بالاخره متوجه شدند جراردو نه فرزند مدینا که برادر دو قلوی اوست. آنها فهمیدند بر اساس یک اختلال ژنتیکی بسیار نادر، مدینا حامل برادر دو قلوی او بوده که به دلیل شرایط خاص بدنی این کودک را ۵سال بعد به دنیا آورده است. این ماجرا به یافته های جدید پزشکی منتهی شد و همچنان محافل پزشکی جهان و رسانه های علمی دنیا این اتفاق را بررسی می کنند.


ادامه مطلب ...

دختری که بدون صورت زندگی می کند+ تصاویر

به گزارش جام جم سرا به نقل از فرهنگ نیوز، خدیجه خاتون 21 سال سن دارد و چشمان و بینی او قابل تشخیص نیستند و تنها یک چاک کوچک در قسمت چپ صورتش دارد. تا به امروز از انجام عمل جراحی ناتوان بوده و پزشکان هم به خانواده اش گفته اند هیچ کاری نمی توانند برایش انجام دهند و عمل ممکن است او را به کشتن دهد.


خدیجه در کلکته هند، در یک خانواده فقیر به دنیا آمده است. پدر و مادر خانواده، رشید مولا و امینه بی بی، 60 و 50 ساله، در ابتدا از بیماری دخترشان آگاهی نداشتند، اما زمانی که خدیجه دو ماهش بود از اینکه چشمانش را بازنکرد، نگران شدند.

مادر خدیجه می گوید: او در خانه به دنیا آمد و نمی توانست چشمانش را بازکند.وقتی او را به بیمارستان بردیم، 6 ماهه بود و آنجا آزمایش های زیادی روش انجام شد اما پزشکان به ما گفتند که از دست آنها هیچ کاری برای خدیجه برنمی آید.


با بزرگتر شدن این دختر، شرایط به مرور بدتر شد و پوستش همینطور به رشد کردن خارج از کنترل ادامه داده است. برخلاف هم سن و سالی هایش، خدیجه به مدرسه نرفت و بسیار سخت بود که بتواند با دیگر افراد روستا همراه شود.

هرچند خدیجه می داند که هیچ دوستی ندارد اما می گوید که خانواده اش تنها دوستانش هستند و عاشقانه آنها را دوست دارد.


خانواده از عهده مخارج دارویی او برنمی آیند و پدر خانواده نیز تنها به صورت پاره وقت به عنوان میوه چین کار می کند و برادران خدیجه هم تنها 70 پوند در ماه به اقتصاد خانواده وارد می کنند.

مادر خانواده می گوید که پزشکان زمانی که خدیجه کودک بود، عنوان کردند درصورتیکه او عمل شود احتمال مرگش زیاد است بنابر این، با این ترس تا کنون زندگی کرده اند. در حال حاضر نیز خدیجه بزرکتر شده و وی تصمیم گرفته عمل نکند چرا که او نمی خواهد ریسک مردن را بپذیرد.


دکتر بانرجی معتقد است که بیماری خدیجه نوروفیبروماتوز است. یک بیماری ژنتیکی است که اعصاب و پوست را گرفتار می‌کند. در این بیماری تومورهای خوش‌خیم غیر سرطانی در مسیر اعصاب رشد می‌کنند و این رشد موجب برور مشکلاتی در پوست و استخوانها می‌شود.


وی می گوید که این تومور در داخل صورت خدیجه رشد کرده که کل ترکیب آن را از هم پاشیده است. اگر خدیجه خودش تمایل داشته باشد، با انجام آزمایشات متعدد می توان مشخص کرد میزان موفقیت عمل به چه میزان می تواند باشد.

-


ادامه مطلب ...